اعراب

دریادار سیاری: طوفان‌الاقصی عادی‌سازی روابط صهیونیست‌ها را از دستور کار خارج کرد

دریادار سیاری: طوفان‌الاقصی عادی‌سازی روابط صهیونیست‌ها را از دستور کار خارج کرد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، امیر دریادار «حبیب‌الله سیاری» معاون هماهنگ‌کننده ارتش در مراسم تجلیل از پرستاران و دانشجویان نمونه دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی آجا که صبح امروز (یکشنبه) در این دانشگاه برگزار شد، درباره دستاورد‌های نیروی دریایی ارتش، اظهار داشت: شهدای عملیات مروارید در ۷ آذر ۱۳۵۹ با یک عملیات شگفت‌انگیز و تکیه بر ایمان، انگیزه، ازخودگذشتگی، ایثارگری و تاکتیک و تکنیک مناسبی که به کار گرفته بودند، توانستند نیروی دریایی دشمن را شکست دهند و از صحنه آب‌های نیلگون خلیح فارس بیرون و تا پایان دفاع مقدس امنیت در دریاها، خطوط مواصلاتی تجاری، کشتی‌های نفتکش، جزایر، سکو‌های نفتی، تنگه هرمز را حفظ کنند.

دریادار سیاری ادامه داد: یکی از مهم‌ترین اقدامات نیروی دریایی ارتش این بود که از شکست خطوط مواصلاتی جلوگیری کرد و اجازه نداد دشمن بعثی آسیبی به صادرات نفتی ایران وارد کند؛ چرا که تمام نیازمندی‌های آن زمان به صادرات نفت متکی بود و دشمن می‌خواست صادرات نفت را قطع و خطوط مواصلاتی ما را مختل کنند.

وی با بیان اینکه در جنگ تحمیلی دنیا به دشمن بعثی کمک‌های زیادی می‌کرد، یادآور شد: با توجه به همه اقداماتی انجام دادند، اما نیروی دریایی به خوبی درخشید و توانمدی خود را به منصه ظهور گذاشت و بر قله افتخار ایستاد.

امیر دریادار سیاری در ادامه همچنین درباره دستاورد‌های عملیات طوفان‌الاقصی افزود: صهیونیست‌ها می‌خواستند با عادی‌سازی روابط موضوع فلسطین به فراموشی سپرده شود، اما عملیات طوفان‌الاقصی عادی‌سازی روابط را از دستور کار خارج و فلسطین به موضوع اول جهان تبدیل شد.

معاون هماهنگ‌کننده ارتش صهیونیست‌ها سرزمین‌های های فلسطینی‌ها را اشغال کردند و باید منطقه را ترک کنند، تصریح کرد: حماس توانایی خود را در طوفان الاقصی به نمایش گذاشت و این نتایج بسیار ارزشمندی برای مقاومت در بر داشت.

وی یادآور شد: علی‌رغم وجود تجهیزاتی که در رژیم غاصب صهیونیستی وجود دارد، اما آن‌ها در مقابل گروه‌های مقاومت فلسطینی تسلیم شدند و قطعا روند پیروزی‌های مقاومت ادامه دارد.

ادامه دارد…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دریادار سیاری: طوفان‌الاقصی عادی‌سازی روابط صهیونیست‌ها را از دستور کار خارج کرد بیشتر بخوانید »

پایانِ یک ارتش

پایانِ یک ارتش


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ چند روزی است که در محافل رسانه‌ای و سیاسی جهان نام عملیاتی با عنوان «طوفان‌الاقصی» بار‌ها بیان و عنوان می‌شود؛ عملیاتی که رزمندگان فلسطینی توانستند در یک غافلگیری تمام‌عیار، به عمق ۴۰ کیلومتری اراضی اشغالی فلسطین حمله کرده و بنابر آمار‌های اعلام‌شده بیش از هزار نفر از صهیونیست‌ها را به هلاکت برسانند و بیش از ۱۰۰ نفر از آن‌ها را هم اسیر کنند؛ همچنین در روز نخست این عملیات نیروهای مقاومت فلسطین پنج هزار تیر موشک و راکت به سوی اهدافی در سرزمین‌های اشغالی فلسطین شلیک کردند.

عملیات طوفان‌الاقصی  نشان داد آنچه که در رابطه با ارتش مجهز و قدرتمند رژیم صهیونیستی اعلام می‌شد، ادعا‌هایی پوچ بودند؛ زیرا در رابطه با ارتش رژیم کودک‌کش صهیونیستی عنوان شده بود که دارای قوی‌ترین سامانه‌های پدافندی است؛ به‌عنوان مثال درباره کارکرد عالی سیستم پدافندی موسوم به «گنبد آهنین» مطالب بسیاری منتشر شده است؛ بدین‌صورت که این سامانه را در نوع خود جزو بهترین تجهیزات پدافندی ذکر می‌کنند.

سامانه‌ای که برای مقابله با پرتابه‌هایی با برد کم مانند راکت، گلوله‌های توپ و خمپاره طراحی شده و از قابلیت رهگیری و انهدام هواپیما‌های دشمن که در ارتفاع پست پرواز می‌کنند، برخوردار است؛ همچنین بنا به گفته سازندگان سامانه «گنبد آهنین»، این سیستم پدافندی قابلیت فعالیت در شب و شرایط نامساعد جوی را هم دارد؛ به نحوی که می‌تواند همزمان با چندین هدف درگیر شود.

هرچند سازندگان این سامانه مشخصات فوق را بر روی کاغذ برای آن تعریف کردند، ولی در عمل دیدیم که این سامانه نتوانست مانع اصابت راکت‌های شلیک‌شده از نوار غزه شود؛ زیرا عکس‌ها و فیلم‌های متعددی در شبکه‌های مجازی پخش شده که حاکی از برخورد راکت‌ها به اهدافی در سرزمین‌های اشغالی است.

نکته بعدی که در رابطه با این ارتش عنوان شده، اشراف اطلاعاتی نسبت به تحرکات فلسطینیان است؛ این هم موضوعی بود که مبالغه‌آمیز بودن آن در «طوفان‌الاقصی» تأیید شد؛ چون اگر این اشراف اطلاعاتی وجود داشت به طور قطع و یقین باید از وقوع چنین عملیاتی آن هم قبل از انجام آن مطلع می‌شدند که اگر مطلع شده بودند، تلفات صهیونیست‌ها تا این اندازه افزایش نمی‌یافت.

همچنین اگر اشراف اطلاعاتی وجود داشت، باید از وجود مراکز ساخت و پرتاب راکت‌های فلسطینی‌ها آگاه می‌شدند و اجازه نمی‌دادند از زمان شروع عملیات روزانه چند ده فروند راکت از غزه به سمت شهرک‌های صهیونیست‌نشین شلیک شود.

موضوع دیگری که حکایت از پوشالی بودن قدرت ارتش این رژیم دارد، نحوه عملیات فلسطینیان است که به راحتی توانستند از موانع ایجادشده بر سر راه خود عبور کنند و به پایگاه‌های ارتش صهیونیستی یورش ببرند و علاوه بر کشتن نظامیان صهیونیست، تعداد زیادی نیز اسیر بگیرند که البته در میان اسرا از فرماندهان ارشد ارتش نیز نفراتی دیده می‌شود.

علاوه براین، بار‌ها عنوان شده که صهیونیست‌ها از انواع وسایل جاسوسی و شنود، پهپاد و حتی جاسوس در مناطق فلسطینی‌نشین برخوردارند؛ حال باتوجه به این موضوع چطور جاسوسان، پهپاد‌های جاسوسی و وسایل شنود چنین ارتشی نتوانسته محل آموزش کماندو‌های فلسطینی را رصد و شناسایی کند که اگر این موضوع محقق می‌شد، رزمندگان فلسطینی موفق نمی‌شدند با پاراموتور از آسمان، با خودرو و حتی موتورسیکلت از زمین و بعضاً قایق‌های تندرو از دریا به مواضع صهیونیست‌ها حمله کنند، چندین شهرک آن‌ها را به تصرف خود درآورند و خسارت‌های زیادی به تأسیسات و ادوات نظامی از جمله تانک‌های معروف «مرکاوا» وارد کنند.

در واقع این نشان می‌دهد با وجود اخبار زیادی که در رابطه با ابهت ارتش رژیم صهیونیستی مطرح شده، همه آن‌ها چیزی جز تبلیغات نبوده است؛ این ارتش هرچند در جنگ شش روزه توانست بر اعراب پیروز شود، اما پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران و حمایت جمهوری اسلامی از گروه‌های مقاومت در فلسطین و لبنان، در هیچ جنگی نتوانسته به پیروزی دست یابد؛ به‌عنوان مثال در جنگ ۳۳ روزه با حزب‌الله لبنان و جنگ‌های ۵۲ روزه، ۲۲ روزه، ۲ روزه و یک روزه با فلسطینیان در غزه نتوانست به خواسته‌های خود دست یابد و رژیم اشغالگر قدس مجبور به آتش‌بس شد.

پس آن‌گونه که شواهد موجود نشان می‌دهد، اگر چه میزان تسلیحات نظامی صهیونیست‌ها با کمک آمریکا به‌شدت افزایش یافته، ولی علی‌رغم این موضوع، ارتش رژیم صهیونیستی به لحاظ قوای انسانی تحلیل رفته و این یعنی روز به روز این رژیم و به‌ویژه ارتش آن به پایان حیات ننگین خود نزدیک‌تر می‌شود.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پایانِ یک ارتش بیشتر بخوانید »

نزدیک‌تر شدن تاریخ پایان یک ارتش

نزدیک‌تر شدن تاریخ پایان یک ارتش


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ چند روزی است که در محافل رسانه‌ای و سیاسی جهان نام عملیاتی با عنوان «طوفان الاقصی» بار‌ها بیان و عنوان می‌شود؛ عملیاتی که رزمندگان فلسطینی توانستند در یک غافلگیری تمام‌عیار، به عمق ۴۰ کیلومتری اراضی اشغالی فلسطین حمله کرده و بنابر آمار‌های اعلام‌شده بیش از هزار نفر از صهیونیست‌ها را به هلاکت برسانند و بیش از ۱۰۰ نفر از آن‌ها را هم اسیر کنند؛ همچنین در روز نخست این عملیات نیروهای مقاومت فلسطین پنج هزار تیر موشک و راکت به سوی اهدافی در سرزمین‌های اشغالی فلسطین شلیک کردند.

عملیات طوفان الاقصی  نشان داد آنچه که در رابطه با ارتش مجهز و قدرتمند رژیم صهیونیستی اعلام می‌شد، ادعا‌هایی پوچ بودند؛ زیرا در رابطه با ارتش رژیم کودک‌کش صهیونیستی عنوان شده بود که دارای قوی‌ترین سامانه‌های پدافندی است؛ به‌عنوان مثال درباره کارکرد عالی سیستم پدافندی موسوم به «گنبد آهنین» مطالب بسیاری منتشر شده است؛ بدین‌صورت که این سامانه را در نوع خود جزو بهترین تجهیزات پدافندی ذکر می‌کنند.

سامانه‌ای که برای مقابله با پرتابه‌هایی با برد کم مانند راکت، گلوله‌های توپ و خمپاره طراحی شده و از قابلیت رهگیری و انهدام هواپیما‌های دشمن که در ارتفاع پست پرواز می‌کنند، برخوردار است؛ همچنین بنا به گفته سازندگان سامانه «گنبد آهنین»، این سیستم پدافندی قابلیت فعالیت در شب و شرایط نامساعد جوی را هم دارد؛ به نحوی که می‌تواند همزمان با چندین هدف درگیر شود.

هرچند سازندگان این سامانه مشخصات فوق را بر روی کاغذ برای آن تعریف کردند، ولی در عمل دیدیم که این سامانه نتوانست مانع اصابت راکت‌های شلیک‌شده از نوار غزه شود؛ زیرا عکس‌ها و فیلم‌های متعددی در شبکه‌های مجازی پخش شده که حاکی از برخورد راکت‌ها به اهدافی در سرزمین‌های اشغالی است.

نکته بعدی که در رابطه با این ارتش عنوان شده، اشراف اطلاعاتی نسبت به تحرکات فلسطینیان است؛ این هم موضوعی بود که مبالغه‌آمیز بودن آن در «طوفان الاقصی» تأیید شد؛ چون اگر این اشراف اطلاعاتی وجود داشت به طور قطع و یقین باید از وقوع چنین عملیاتی آن هم قبل از انجام آن مطلع می‌شدند که اگر مطلع شده بودند، تلفات صهیونیست‌ها تا این اندازه افزایش نمی‌یافت.

همچنین اگر اشراف اطلاعاتی وجود داشت، باید از وجود مراکز ساخت و پرتاب راکت‌های فلسطینی‌ها آگاه می‌شدند و اجازه نمی‌دادند از زمان شروع عملیات روزانه چند ده فروند راکت از غزه به سمت شهرک‌های صهیونیست‌نشین شلیک شود.

موضوع دیگری که حکایت از پوشالی بودن قدرت ارتش این رژیم دارد، نحوه عملیات فلسطینیان است که به راحتی توانستند از موانع ایجادشده بر سر راه خود عبور کنند و به پایگاه‌های ارتش صهیونیستی یورش ببرند و علاوه بر کشتن نظامیان صهیونیست، تعداد زیادی نیز اسیر بگیرند که البته در میان اسرا از فرماندهان ارشد ارتش نیز نفراتی دیده می‌شود.

علاوه براین، بار‌ها عنوان شده که صهیونیست‌ها از انواع وسایل جاسوسی و شنود، پهپاد و حتی جاسوس در مناطق فلسطینی‌نشین برخوردارند؛ حال باتوجه به این موضوع چطور جاسوسان، پهپاد‌های جاسوسی و وسایل شنود چنین ارتشی نتوانسته محل آموزش کماندو‌های فلسطینی را رصد و شناسایی کند که اگر این موضوع محقق می‌شد، رزمندگان فلسطینی موفق نمی‌شدند با پاراموتور از آسمان، با خودرو و حتی موتورسیکلت از زمین و بعضاً قایق‌های تندرو از دریا به مواضع صهیونیست‌ها حمله کنند، چندین شهرک آن‌ها را به تصرف خود درآورند و خسارت‌های زیادی به تأسیسات و ادوات نظامی از جمله تانک‌های معروف «مرکاوا» وارد کنند.

در واقع این نشان می‌دهد با وجود اخبار زیادی که در رابطه با ابهت ارتش رژیم صهیونیستی مطرح شده، همه آن‌ها چیزی جز تبلیغات نبوده است؛ این ارتش هرچند در جنگ شش روزه توانست بر اعراب پیروز شود، اما پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران و حمایت جمهوری اسلامی از گروه‌های مقاومت در فلسطین و لبنان، در هیچ جنگی نتوانسته به پیروزی دست یابد؛ به‌عنوان مثال در جنگ ۳۳ روزه با حزب‌الله لبنان و جنگ‌های ۵۲ روزه، ۲۲ روزه، ۲ روزه و یک روزه با فلسطینیان در غزه نتوانست به خواسته‌های خود دست یابد و رژیم اشغالگر قدس مجبور به آتش‌بس شد.

پس آن‌گونه که شواهد موجود نشان می‌دهد، اگر چه میزان تسلیحات نظامی صهیونیست‌ها با کمک آمریکا به‌شدت افزایش یافته، ولی علی‌رغم این موضوع، ارتش رژیم صهیونیستی به لحاظ قوای انسانی تحلیل رفته و این یعنی روز به روز این رژیم و به‌ویژه ارتش آن به پایان تاریخ خود نزدیک‌تر می‌شود.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نزدیک‌تر شدن تاریخ پایان یک ارتش بیشتر بخوانید »

تاریخ را مطالعه کنید؛ خلیج فارس همیشه «خلیج فارس» خواهد بود

تاریخ را مطالعه کنید؛ خلیج فارس همیشه «خلیج فارس» خواهد ماند


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: پس از ملی شدن صنعت نفت ایران و خلع ید از شرکت‌های انگلیسی و قطع روابط ایران و انگلیس ابتدا نماینده سیاسی انگلیسی مقیم بحرین از سال 1329 (1950 م.) عبارت ساحل عربی را برای منطقه جغرافیایی بخش جنوبی خلیج فارس که متعلق به عرب‌های تحت‌الحمایه انگلیس بود، مرسوم ساخت و سپس به مرور کلمه خلیج ع‌رب‌ی را جایگزین آن ساخت و سپس این نام را به کل خلیج فارس تعمیم داد.

این درحالی است که تا اوایل دهه 1960 درباره نام خلیج فارس هیچ‌گونه بحث و جدلی در میان نبوده است و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و آمریکایی، دانشنامه‌ها و نقشه‌های جغرافیایی این کشورها نام از خلیج فارس در تمام زبان‌ها به همین نام یاد شده است.

اصطلاح «خلیج ع‌رب‌ی» برای نخستین بار در دوره تحت قیمومت شیخ نشین‌های خلیج فارس توسط کارگزاران انگلیس و به‌طور ویژه از طرف یکی از نمایندگان سیاسی انگلیس مقیم در خلیج فارس به نام رودریک اوون در کتابی به نام حباب‌های طلایی در خلیج ع‌رب‌ی در سال 1958 نوشت که «من در تمام کتب و نقشه‌های جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم، ولی در چند سال اقامت در سواحل خلیج فارس (بحرین) متوجه شدم که ساکنان ساحل عرب هستند بنابر این ادب حکم می‌کند که این خلیج را ع‌رب‌ی بنامیم.»

اما دلایل عرب‌های آن طرف خلیج فارس نیز برای این نامگذاری در نوع جالب توجه است آن‌ها هیچ توجهی به پیشینه تاریخی این منطقه ندارند و تمام تحلیلشان مبتنی بر این مسئله است که ساکنان سواحل خلیج فارس عموما عرب زبان هستند. برخی از این تحلیل‌ها نیز بر عدم تبعیت سواحل از دولت ایران اتکا دارد.

البته باید انصاف را هم رعایت کرد، تمام اعراب این نام را برای خلیج فارس نمی پسندند، بسیاری از متفکران و روشنفکران دنیای عرب مخصوصا اعراب شمال آفریقا معتقد بر اصالت نام خلیج فارس هستند.

«احمد عبدالساده» تحلیلگر و روزنامه‌نگار عراقی از اقدام غیرقابل توجیه مقامات ورزشی و حتی سیاسی عراق از جمله دفتر نخست وزیری این کشور در استفاده از واژه جعلی و ساختگی «خلیج‌ ع‌ر‌ب‌ی» برای خلیج همیشه فارس در مسابقات کشورهای عربی در بصره انتقاد و تاکید کرد و نوشت: ایران به دریای عمان مشرف است، اما آن را خلیج ایران نمی‌خواند، هند هم به دریای عرب مشرف است، اما آن را دریای هند نمی‌خواند، اندونزی هم به اقیانوس هند مشرف است، اما آن را اقیانونس اندونزی نمی‌خواند. چرا؟ به خاطر اینکه این نامگذاری‌ها، رسمی و در سازمان ملل متحد هم رسما ثبت شده است. بنابراین، «خلیج فارس» نام رسمی و ثبت شده است و هیچ کشوری حق ندارد آن را تغییر دهد.»

در کشورهای عربی شمال آفریقا حتی نویسندگانی هستند که در دفاع از نام خلیج فارس مطالبی منتشر کرده و هم زبانان خود را که در جهت تغییر این نام تاریخی سرمایه گذاری می کنند به‌شدت سرزنش کرده‌اند. اما اعراب حاشیه خلیج فارس به دلایل سیاسی نام خلیج فارس را به یک بهانه تبدیل کرده‌اند تا به مقابله رسانه‌ای و تبلیغاتی با ایران بپردازند.

در سال‌های اخیر این روال دامنه‌دار تر بوده است در هر مراسمی اعم از سیاسی، فرهنگی و ورزشی اعراب حاشیه خلیج فارس درباره این نام شیطینت‌هایی را صورت دادند. حتی در برخی مواقع در حضور چهرهای دولتی رسمی ایرانی دست به این کار می‌زدند.

البته اسناد علمی، تاریخی و جهانی بسیار مهمی در مرکز مطالعات خلیج‌فارس در رابطه با هویت نام خلیج‌فارس وجود دارد که این نام را برای این خلیج، اثبات می‌کند. اولین سند در این زمینه نیز سنگ‌نوشته‌ای از زبان داریوش هخامنشی است که به نام دریای پارس در آن اشاره شده است و هم‌اکنون در موزه نگهداری می‌شود. مقدس‌ترین سند در اثبات نام خلیج‌ فارس، حدیثی است معتبر از پیامبر اکرم (ص) که اشاره شده به بحر فارس که در اسناد تاریخی معتبر اهل سنت هم موجود است. این اسناد در کمیته جهانی نام‌های جغرافیایی سازمان ملل متحد (UNGGEN)، انجمن IHO (انجمن هیدروگرافی جهانی) و سایر تشکل‌های بین‌المللی نیز با نام خلیج‌فارس ثبت شده است.

به هر ترتیب این شیطنت‌ها آن قدر گسترش یافت تا این که شورای عالی انقلاب فرهنگی برای مقابله تبلیغاتی با اقدامات اعراب تصمیم گرفت یک روز ملی را به «خلیج فارس» اختصاص دهد، شاید که از این طریق بتواند به مقابله با اقدامات انگلیسی پسند بپردازد.

انتهای پیام/ 411

 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تاریخ را مطالعه کنید؛ خلیج فارس همیشه «خلیج فارس» خواهد ماند بیشتر بخوانید »