اغتشاشات در ایران

توضیحات جهانگیر درمورد بازگشت فریب خوردگان اغتشاشات سال ۱۴۰۱

توضیحات جهانگیر درمورد بازگشت فریب خوردگان اغتشاشات سال ۱۴۰۱



اصغر جهانگیر سخنگوی قوه قضاییه گفت: دستگاه قضایی همیشه تاکید داشته است که صف فریب خوردگان از طراحان جریانات اغتشاشات جداست.

به گزارش مجاهدت از مشرق،سخنگوی قوه قضاییه در مورد افراد خارج از کشوری که در سال ۱۴۰۱ به اغتشاشات آن دوره دامن‌زده و اکنون قصد بازگشت دارند، گفت: رویکرد قوه قضاییه در موضوع مقابله با آشوب‌طلبی، فتنه‌انگیزی، شورش و اغتشاش از قبل مشخص بوده است ما رویکرد قانونی داریم و برابر قانون رفتار می‌کنیم.

وی با اشاره به تاکیدات دستگاه قضایی در جریان اغتشاشات و آشوب‌های سال ۱۴۰۱ که گفته بود فریب خوردگان صف خود را از طراحان و افرادی که پشت صحنه این جریانات حضور دارند جدا کنند، گفت: با همین هدف بود که با پیشنهاد رئیس قوه قضاییه از محضر مقام معظم رهبری شاهد عفو گسترده‌ای در سال ۱۴۰۱ نسبت به متهمان و مجرمان بودیم که پرونده‌های آن‌ها مختومه و عفو اسلامی شامل حال‌شان شد.

سخنگوی قوه قضاییه بیان کرد: کسانی که درخواست بازگشت به کشور دارند باید بررسی شود که در کدام یک از این دسته‌ها قرار می‌گیرد؛ اگر کسانی باشند که نقش موثری در اقدام علیه امنیت و آشوب‌ها و تشویق به قتل و غارت نداشتند در صورتی که نادم باشند و برگردند پرونده آن‌ها با ارفاقات قانونی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. از پیش نمی‌شود قضاوتی را در این زمینه انجام داد و به صورت موردی باید موضوعات‌شان بررسی شود.

می‌توان آنان را مورد پیگیری قرار داد و نمی‌شود از قبل پیش بینی کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توضیحات جهانگیر درمورد بازگشت فریب خوردگان اغتشاشات سال ۱۴۰۱ بیشتر بخوانید »

انتشار سند جدیدی که نشان می‌دهد، مادر نیکا شاکرمی حدس‌هایی درباره احتمال خودکشی دخترش می‌زده است

انتشار سند جدیدی که نشان می‌دهد، مادر نیکا شاکرمی حدس‌هایی درباره احتمال خودکشی دخترش می‌زده است



اسناد جدیدی از پرونده مرگ نیکا شاکرمی نشان می‌دهد نسرین شاکرمی در آخرین مکالمات خود با دخترش نیکا گمانه‌هایی درمورد احتمال خودکشی نیکا داشته است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ناگهان گفتند اسنادی محرمانه به دستمان رسیده و صحنه‌های جدید و عجیبی از ادعاهای بدون سند را تصویرسازی کردند.

سرویس جهانی رسانه انگلیسی وارد شد و برای ایجاد فضایی ملتهب تمام پتانسیل و اعتبارش را وسط گذاشت.

عمر خبر بی‌بی‌سی جهانی در مورد مرحومه نیکا شاکرمی، اما بیش از ۱۰ ساعت نبود و خبر به دلیل تناقضات آشکار خیلی زود با حواشی جدی روبرو شد.

عمق اشتباهات بی‌بی‌سی جهانی به قدری زیاد بود که اصلاحیه و توضیحات پسینی به سرعت چاشنی انتشار اولیه شد تا طعم تلخ خطاها را جبران کند.

از اقرار به بازسازی بودن اسناد تا آوردن کارشناس و خبرنگار برای توجیه و توضیح اشکالات، همه و همه نشان داد که کمیت گزارش بی‌بی‌سی جهانی می‌لنگد.

اوضاع اصلا به نفع بی‌بی‌سی جهانی که فرزند فارسی‌زبانش را هم به میدان آورده بود، نبود.

مخاطبان و افکار عمومی ایران به قدری روی جزئیات خبر و اسناد دقیق شدند و به اصطلاح گاف‌هایش را گرفتند که این بار بی‌بی‌سی فارسی وارد شد و تأکید کرد که اسناد بازسازی شده است.

بی‌بی‌سی یک توضیح دیگر هم داشت. آن‌ها مدعی بودند اسناد را پیش از انتشار برای مقام‌های ایرانی ارسال کرده‌اند، اما جوابی نگرفته‌اند.

هیچ سندی ارسال نشده است!

خبرنگار میزان بلافاصله، ادعای ارسال اسناد برای مقام‌های قضایی یا امنیتی ایران را پیگیری کرد. در ابتدا این ادعا که سندی برای طرف ایرانی در این پرونده ارسال شده باشد با قاطعیت رد شد. اما تحقیقات از مراجع مختلف ادامه یافت، تا اینکه یکی از افراد مسئول در یکی از نهادهای مهم درگیر در پرونده، نکته جالب توجهی را به میزان گفت: «رسانه انگلیسی ادعا می‌کند اسناد را در اختیار مقامات ایرانی قرار داده و جوابی دریافت نکرده است، اما در ادامه که گاف‌های اسناد منتشر می‌شود و فشار روی این رسانه افزایش می‌یابد عنوان می‌کند اسناد با هدف به خطر نیوفتادن افرادی که آن را به دست بی‌بی‌سی رسانده‌اند بازسازی شده است.»

این مسئول مربوطه ادامه می‌دهد: «اگر اصل اسناد برای مقامات ایرانی ارسال شده که بی بی سی در واقع در اقدامی غیرحرفه‌ای منبع یا منابعش در ایران را فروخته، اما اگر اسناد بازسازی شده برای طرف ایرانی ارسال شده که قاعدتا اسناد بدون نام و نشان امکان و ارزش بررسی ندارند. هر چند باید تأکید کرد بر اساس بررسی‌های دقیق انجام شده این رسانه انگلیسی هیچ سندی (چه اصل و چه بازسازی شده) را برای ایران ارسال نکرده که مورد صحت‌سنجی قرار گیرد. بی‌بی‌سی باید توضیح مشخص بدهد این اسناد برای چه کسی یا نهادی ارسال شده است تا بتوان به طور دقیق در مورد علت بررسی نشدن آن‌ها توضیح داد.»

بی‌بی‌سی باز هم دست به دامن منابع نزدیک شد.

یکی از اصول خبری بی‌بی‌سی در درج خبر؛ استناد به شاهدان عینی، منابع نزدیک و یا عناوینی از این دست است.

پس از انتشار گزارش اخیر بی‌بی‌سی انگلیسی درباره مرگ نیکا شاکرمی، خبرگزاری میزان با استناد به اسناد پرونده، پاسخ متقن و مستندی را به مفاد این گزارش داد.

دستور پاسخ به مطالب خبرگزاری میزان به بی‌بی‌سی فارسی واگذار شد.

اما رسانه فارسی‌زبان مالیات‌دهندگان انگلیسی از پاسخ به بسیاری از مفاد گزارش مورد اشاره سر باز زد، اما در مورد یک عکس سخن گفت. عکس محتویات کیف نیکا شاکرمی و طرح این ادعا که ایرپاد و موبایل سفید موجود در عکس برای نیکا نبوده است.

به قول بی‌بی‌سی فارسی، یک منبع نزدیک به خانواده شاکرمی این ادعا را مطرح کرده است.

این رسانه در حالی از منبع نزدیک خود در مورد عکس خبرگزاری میزان سوال پرسیده بود که فراموش کرد از او بپرسد حالا که می‌خواهیم تعلق ایرپاد و گوشی سفید رنگ به نیکا را تکذیب کنیم در مورد دیگر وسایل چه بگوییم؟

یا اینکه بعد از گذشت بیش از یک سال و نیم از مرگ نیکا وقتی وسایل او را به خانواده تحویل دادند آیا در صورتجلسه عنوان کردید که ایرپاد و گوشی سفید رنگ متعلق به نیکا نیست؟

چرا قبلا در مورد این موضوع مهم که در کیف نیکا وسایلی غیر از وسایل شخصی‌اش بوده توضیحی ندادید و مطلبی در رسانه‌ها مطرح نکردید؟

نیکا در چه شرایط روحی و خانوادگی تصمیم به خودکشی تلخ گرفته است؟ / انتشار سندی جدید که نشان می‌دهد، مادر نیکا حدس‌هایی درباره احتمال خودکشی دخترش میزده!

نیکا در چه شرایط روحی و خانوادگی تصمیم به خودکشی تلخ گرفته است؟ / انتشار سندی جدید که نشان می‌دهد، مادر نیکا حدس‌هایی درباره احتمال خودکشی دخترش میزده!

رسانه انگلیسی وارد بازی عجیبی شده است. گزارشی منتشر و ادعایی مطرح کرده و حالا برای دفاع از حیثیت آسیب دیده‌اش باید به شکل‌های مختلف از مفاد گزارش دفاع کند.

دفاعی که برای او پنجره‌های جدیدی از بی اعتباری را باز می‌کند و هر بار اثبات می‌کند آن‌ها بدون تحقیق و راستی آزمایی وارد معرکه‌ای سخت و چالش برانگیز شده‌اند.

دعوای نسرین، آیدا و آتش

اما حالا شاید وقت آن باشد تا به این نکته اشاره شود که این پرونده چند ضلع مهم دارد.

یک ضلع متشکل از نسرین و آیدا شاکرمی یعنی مادر و خواهر مرحومه نیکاست که طی ماه‌های اخیر وارد جنگ علنی با آتش (خاله نیکا) شده‌اند.

آتش خودش یک ضلع مجزاست که حتی مجری منوتوی تعطیل شده هم علیه‌اش توئیت می‌زند و او را مورد هجمه قرار می‌دهد.

اسامی اشاره شده هر کدام یک داستان مجزا دارند.

آتش خاله نیکاست که نیکا چند وقتی با او زندگی می‌کرده است. اما زندگی در کنار آتش هم برای نیکا همراه با آرامش نبوده و نیکا مجبور می‌شده شب‌هایی را تا صبح دور از خانه خاله‌اش سپری کند.

نیکا، زمانی که آتش مهمان داشته حق حضور در خانه او را نداشته و این شب‌ها یا باید به خوابگاه آیدا خواهرش می‌رفته، یا خانه دوستانش یا احتمالا در پشت بام همان ساختمانی که در شب خودکشی آن جا بوده است.

گزینه دیگری هم نبوده یا اینکه حداقل گزارش متقنی در خصوص آن وجود ندارد.

تا اینجا نیکا برای گذران شب‌های خود چهار محل را انتخاب می‌کرده که هیچ کدام از آن‌ها، منزل مادرش نبوده است.

حالا وقت آن است خانم‌های شاکرمی که طی یکی دو روز گذشته هم زد و خوردهای خانوادگی جدی با هم داشتند، برای افکار عمومی توضیح دهند که نیکا یا همان جوجوی خاله، چرا در آن شب جایی برای اسکان نداشته و آن‌ها چرا از همان شب اقدامات خود برای پیدا کردن نیکا را آغاز نکرده‌اند؟

جنازه نیکا بنا به گفته همسایه‌ها سی‌ام شهریور ماه در حیاط خانه‌ای پیدا شده است، اما مادر او چرا تا چهارم مهر ماه برای پیدا کردن دخترش هیچ اقدام و پیگیری نکرده بوده است؟

از این موضوع هم که بگذریم، باز یک سوال دیگر رخ نمایی می‌کند. چرا خانم نسرین شاکرمی که به همراه برادرش در تاریخ ۴ مهرماه ۱۴۰۱ نامه دادسرا را دریافت کرده بود تا ساعت ۱۷:۳۰ روز هفتم مهرماه به پلیس آگاهی مراجعه نکرد؟ آیا این وضعیت یک مادر نگران است؟

مادر نیکا علاوه بر پیام «تقصیر هیچ کس نبود» یک دقیقه بعد هم پیام دیگری از نیکا دریافت می‌کند که تاکنون در مورد آن با هیچ کس صحبت نکرده است.

خانم نسرین شاکرمی برای افکار عمومی توضیح دهد، چرا بعد از دریافت پیام «تقصیر هیچکس نبود» و پیام مهمتر «مقصری وجود نداشت» که در ساعت ۴ و ۵۸ دقیقه و ۱۹ ثانیه بامداد سی‌ام شهریور ماه دریافت کرد فقط به پیام «ممنونم جوج مراقب خودت باش» بسنده کرد و تا ساعت ۱۹ و ۸ دقیقه و ۲۲ ثانیه سی‌ویکم شهریور ماه دیگر پیگیر دخترش نشد؟

در پیام‌های ارسالی خانم شاکرمی برای مرحومه نیکا یک نکته دیگر هم به چشم می‌آید که حکایت از آگاهی خانواده از وضعیت روحی‌اش داشته است؛ نسرین شاکرمی در پیام ساعت ۱۹ و ۹ دقیقه ۳۱ شهریور به نیکا می‌گوید: «زندگی خودتو تباه نکن»

و سپس در ساعت ۱۹ و ۱۰ دقیقه و ۲۲ ثانیه ۳۱ شهریور خطاب به نیکا می‌نویسد: «یک‌ماه بستری بشی تو بیمارستان خیلی بهت کمک میشه»

خانم شاکرمی از چه چیزی خبر داشته که در پیامک ارسالی به نیکا می‌نویسد: «برگرد پیش مامان، هیچکس به اندازه من نمی‌تونه کمکت کنه. زندگی خودتو تباه نکن»؟!

خانم شاکرمی البته تاکنون در مورد جزئیات صحبت‌های آخرش با نیکا برای افکار عمومی متاثر از مرگ او توضیحی ارائه نداده است.

اینکه چه گفت‌وگویی بین «نیکا و او» یا «او و نیکا با واسطه مادر دوست نیکا» رخ داده و پیام‌های اشاره شده چرا به نیکا ارسال شده‌اند، مطالبی است که خانم شاکرمی از آن آگاه است.

خبرگزاری میزان البته به هیچ وجه قصد ورود به مسائل خانوادگی خانواده شاکرمی را نداشته و ندارد، اما آنچه این خانواده در ماجرای مرگ نیکا مطرح می‌کنند نه تنها همه واقعیت نیست بلکه خلاف مسلم اتفاقات رخ داده است.

پیام‌های اشاره شده بین نیکا و مادرش در این گزارش، در مرحله تحقیقات پرونده و با دستور مقام قضایی از اپراتورهای تلفن همراه دریافت شده و جزو مستندات پرونده است تا قاضی متوجه شود نیکا آن شب در چه شرایطی بوده است.

حالا وقت آن است که خانم نسرین شاکرمی در مورد این پیامک‌ها توضیح دهد و کمی هم در مورد علت اختلافات شدید با آتش بگوید تا افکار عمومی بتوانند قضاوت کنند نیکا در چه شرایط روحی و خانوادگی تصمیم به خودکشی تلخ گرفته است!

منبع: میزان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتشار سند جدیدی که نشان می‌دهد، مادر نیکا شاکرمی حدس‌هایی درباره احتمال خودکشی دخترش می‌زده است بیشتر بخوانید »

دشمن چطور از براندازی به فروپاشی رسید؟!

دشمن چطور از براندازی به فروپاشی رسید؟!



ماجرای کشف حجاب را هم باید درست دید. احساس ناامیدی و بی‌هویتی در ایران به فروپاشی این هویت بیشتر کمک می‌کرد. یکپارچگی ایران با از بین رفتن قدرت حاکمیت و عناصر استقلال‌بخش و هویتی‌اش شدنی بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، علی مهدیان استاد حوزه و دانشگاه طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: فروپاشی یکی از روش‌های برداشتن قدرت‌ها از پیش پای تمدن غرب است. بعد از جنگ جهانی اول فروپاشی عثمانی یکی از روش‌های ظاهرا موفق غرب در این جهت بود. عثمانی مراحلی را طی کرد و تا پیش از آن به «مرد بیمار» اروپا تبدیل شده بود. این تعبیری بود که در سال ۱۸۵۳ توسط تزار روس نیکلای اول برای توصیف امپراتوری عثمانی برای سفیر انگلیس در کشورش استفاده شد. این بیماری دو بعد و دو ضلع جدی داشت؛ یکی اقتصادی و دوم فرهنگی. بعد اقتصادی توسط تجار و شرکت‌های غربی دنبال می‌شد و بعد فرهنگی نیز با همان ابزارهای آن دوران و البته جریان روشنفکری منفعل در داخل پی گرفته می‌شد. هویت ملی عثمانی نیز البته آنچنان مستحکم نشده بود که بتواند دوام بیاورد.

فروپاشی دیگر در شوروی رقم خورد. غرب مادی باز با دو بازوی فشار اقتصادی و تبلیغات و کار رسانه‌ای زمینه فروپاشی شوروی را فراهم کرد. آن بخش‌هایی از شوروی که این هویت ملی درشان کمرنگ بود و به زور جریان کمونیستی به هم متصل شده بودند جدا شدند. اما بعد از نابودی و اعلام شکست، کمونیسم روسیه تبدیل به یک قدرت درجه چندم در دنیا نشد. عناصر قدرت اقتصادی و نظامی باقی ماند و البته شکل‌گیری دستگاه حاکمیت مقتدر نیز در این جهت مؤثر بود. اما هر چه بود در برهه‌ای از تاریخ، غرب احساس اقتدار کرد. گفتمان جامعه جهانی با محوریت آمریکا و سپس شکل‌گیری اتحادیه اروپا بروز و ظهور طرح انسجام‌بخشی مدرن در دنیا بود. به مرور که قدرت اسلام در خاورمیانه شکل گرفت و جریان اسلام انقلابی و بیداری اسلامی گسترش می‌یافت، تحقق جریان‌های وحدت‌شکن دینی با هویت‌های جهادی و حاکمیتی می‌توانست در شکستن قدرت در حال گسترش اسلامی مؤثر باشد.

دولت – ملت‌سازی‌ مدرن یک رشته مهم برای راهبری دنیا توسط دنیای غرب بود؛ برای آنکه فروپاشی‌ها را مدیریت کنند.

توجه به اغتشاشات ایران از این زاویه بسیار حیاتی است. کردها سال‌ها بود در غرب ایران مشغول فعالیت فرهنگی و نظامی و تشکیلاتی بودند. دروغ پدر مهسا می‌توانست مددرساننده به آنها باشد. در شرق نیز ماجرای عبدالحمید و اعوان و انصارش می‌توانست به این فرایند کمک کند. شهرهای شمالی و جنوبی نیز به شکل دیگر می‌توانستند در این جهت پیش بروند. مشکل اصلی، حکومت نبود بلکه هویت ایرانی بود؛ هویت قیام‌کرده و برخاسته که بنا داشت به‌دست خود و بدون آویزان شدن به قدرت‌ها و با فکر و نرم‌افزار سیاسی معنوی جدید به نام مردم‌سالاری دینی رشد کند. فشارهای اقتصادی از بیرون به‌علاوه تبلیغات و فشار رسانه‌ای با ابزارهای جدید در داخل و با کمک جریان منفعل غربگرای درون ایران می‌توانست ایران را از چند جهت به یک مرد بیمار تبدیل کند و سپس به سمت فروپاشی سوق دهد. به همین دلیل اغتشاشات در ایران نیازی به یک افق روشن نداشت و دلقکی مثل رضا پهلوی برایش مناسب‌تر بود. هر چه ایرانی‌ها بیشتر ناامید و منفعل می‌شدند و هر چه اقتدار حکومت مرکزی بیشتر به هم می‌خورد فروپاشی ساده‌تر بود.

ماجرای کشف حجاب را هم باید درست دید. احساس ناامیدی و بی‌هویتی در ایران به فروپاشی این هویت بیشتر کمک می‌کرد. یکپارچگی ایران با از بین رفتن قدرت حاکمیت و عناصر استقلال‌بخش و هویتی‌اش شدنی بود. اگر ایرانی‌ها دیگر عنصر هویت‌بخشی را در خود احساس نکنند با سرعت زیاد بیماری بر آنها غلبه می‌کند و نابود می‌شوند. صلوات پهلوی و «رضاشاه روحت شاد» ته دل همه ایرانی‌ها را حتی کسانی که فریادش می‌زدند خالی می‌کرد. چون ولو برای رو کم کنی خوب بود اما هویت‌کش بود.

جنگ امروز برای حفظ عناصر هویتی امروز یک جنگ جدی و بی‌بازگشت است. حفظ اقتدار مردم‌سالاری دینی، حفظ دین، حفظ هویت تاریخی تمدن‌ساز ایرانی، تقابل با زورگویان عالم و مفاهیم بنیادین بسیاری که در دست داریم اگر به هر بهانه‌ای از دست برود فروپاشی و شق عصای مومنین رخ خواهد داد. جالب است که حتی شعار وحدت‌گرایی و ولاء طرفینی و امثالهم وقتی براساس تقویت عناصر هویتی دنبال نشود یعنی با نگاهی جزئی یا سطحی و یا خیالی انتزاعی پی گرفته شود می‌تواند مدد به طرح فروپاشی دهد. راه‌حل فقط و فقط، جدی‌کردن دو عنصر «امید» و «ایمان» است؛ امید از سر ایمان و ایمان در پی امید. این دو یکی هویت را و دیگری مسیر پیشرفت را یادآوری می‌کند. این نه یک طرح اجرایی و نه حتی یک راهبرد بلکه امری عمیق‌تر و اساسی‌تر است وقتی فشار بر یک هویت توحیدی و سالک زیاد می‌شود و او در تقابل با ابتلائات ناشی از دوست و دشمن قرار می‌گیرد. گفتمان ایمان و امید که ترجمه انالله و اناالیه راجعون است باید فراگیر شود. توجه به هویت و توجه به مسیر.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دشمن چطور از براندازی به فروپاشی رسید؟! بیشتر بخوانید »

موضوع حجاب باعث دو قطبی شدن جامعه نشود/ ۹۰ هزار نفر در اغتشاشات سال گذشته مشمول عفو رهبری شدند/ مردم باید اجرای عدالت را احساس کنند

موضوع حجاب باعث دو قطبی شدن جامعه نشود/ ۹۰ هزار نفر در اغتشاشات سال گذشته مشمول عفو رهبری شدند/ مردم باید اجرای عدالت را احساس کنند



معاون اول قوه قضاییه گفت: قوه قضاییه زمانی موفق خواهد بود که بتواند این احساس را در مردم بوجود آورد که به سمت اجرای عدالت و ایجاد امنیت در جامعه گام بر می‌دارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حجت الاسلام و المسلمین محمد مصدق امروز (۱۷ تیر) در مراسم تودیع و معارفه رئیس کل جدید و پیشین دادگستری استان کرمانشاه، رویکرد مهم قوه قضاییه را بنا به تاکیدات مقام معظم رهبری و انتظارات مردم، “احقاق حق و اجرای عدالت” عنوان کرد و افزود: تحقق این مسئله، با ارائه آمار امکانپذیر نیست، بلکه مردم باید اجرای عدالت را احساس کنند.

وی ادامه داد: ما هرچقدر که آمار تعداد پرونده‌های ورودی و پرونده‌های مختومه شده را به مردم ارائه بدهیم، این احساس برای آن‌ها بوجود نمی‌آید، لذا قوه قضاییه زمانی موفق خواهد بود که بتواند این احساس را در مردم بوجود آورد که به سمت اجرای عدالت و ایجاد امنیت در جامعه گام بر می‌دارد.

معاون اول قوه قضاییه با بیان اینکه طی دوسال اخیر قوه قضاییه به شکل برنامه محور در حرکت بوده، افزود: در این راستا، برنامه‌های مدون سالیانه را براساس اسناد بالادستی تنظیم می‌کنیم.

وی یکی از اسناد بالادستی مورد توجه در تدوین برنامه‌های سالیانه قوه قضاییه را بیانیه گام دوم انقلاب عنوان کرد و گفت: متاسفانه این بیانیه از سوی کارگزاران نظام مورد غفلت واقع شده است؛ بنابراین امروز مسئولان هر سه قوه قضاییه، مجریه و مقننه باید پاسخ بدهند که پس از چهار تا پنج سال از صدور بیانیه گام دوم انقلاب برای اجرای آن چه کرده‌اند؟

حجت السلام و المسلمین مصدق در ادامه از سیاست‌های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری، سیاست‌های برنامه‌های هفتم توسعه، سند تحول قوه قضاییه، محورهای مورد تاکید مقام معظم رهبری در دیدارهای مسئولان قضایی با ایشان طی دو سال اخیر و نیز مسائل مورد تاکید ایشان در حکم رئیس قوه قضاییه به عنوان دیگر اسنادی نام برد که برای تدوین برنامه‌های سالیانه قوه قضاییه از آن‌ها استفاده می‌شود.

وی در بخش دیگری از سخنانش به حوادث سال گذشته در کشور اشاره کرد و گفت: سالی که گذشت، سالی بسیار مهم و تاثیر گذار برای قوه قضاییه بود و نوع چالش‌هایی که در این یک سال گذشته بویژه در حوزه‌های اجتماعی و امنیتی با آن مواجه شدیم، در تاریخ بیش از چهل ساله انقلاب بی نظیر بود.

معاون اول قوه قضاییه خاطرنشان کرد: خوشبختانه این حوادث با تدابیر حکیمانه مقام معظم رهبری، مدیریت خوب رئیس قوه قضاییه و تلاش‌های شبانه روزی سربازان گمنام امام زمان (عج) در وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه و نیروهای فراجا از یک تهدید به فرصت تبدیل شد، چراکه دشمن به صورت جدی برای این حوادث برنامه داشت، اما به اهداف خود نرسید.

وی تاکید کرد: دستگاه قضایی در این آشوب‌ها رویکردی متانت محور، توام با عقلانیت و در عین حال با قاطعیت را در پیش گرفت و با همین رویکرد توانست دشمن را ناکام بگذارد و باحمایت‌های مردم آن‌ها را مایوس کند. مصدق به عفو پدرانه مقام معظم رهبری پس از این حوادث اشاره کرد و گفت: بدنبال این حوادث، با پیشنهاد رئیس قوه قضاییه موافقت مقام معظم رهبری حدود ۹۰ هزار نفر که بخش اعظم آن‌ها افراد تحت تعقیب بودند، مورد عفو رهبری قرار گرفتند و این مسئله در تاریخ ثبت شد.

وی یادآورشد: عفو پدرانه مقام معظم رهبری درست زمانی اتفاق افتاد که نظام در اوج قدرت خود قرار گرفته بود و اغتشاشات هم جمع شده بود.

معاون اول قوه قضاییه با بیان اینکه رویکرد مقام معظم رهبری نسبت به فرزندان این مرز بوم که اغفال شده بودند و از احساسات آن‌ها سوء استفاده شده بود، مورد توجه بسیاری قرار گرفت، اعلام کرد: بازخورد این اقدام مقام معظم رهبری را در میان خانواده‌های بسیاری دیدیم و دشمنان را هم مایوس کرد و از اینکه فرزندان ما به آغوش خانواده‌های خود بازگشتند ناراحت شدند.

وی به تاکیداتی که همواره مقام معظم رهبری در خصوص لزوم وحدت در جامعه دارند، اشاره کرد و گفت: امروز هرکس از هر تریبونی که باعث شود وحدت در کشور خدشه دار شود، مورد رضایت خداوند نیست.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

موضوع حجاب باعث دو قطبی شدن جامعه نشود/ ۹۰ هزار نفر در اغتشاشات سال گذشته مشمول عفو رهبری شدند/ مردم باید اجرای عدالت را احساس کنند بیشتر بخوانید »

گفت‌وگویی واقعی درباره خیابان‌های تهران و فرانسه!

گفت‌وگویی واقعی درباره خیابان‌های تهران و فرانسه!



گمان می‌کردم شما در نظریه‌پردازی‌های خود نگاه جهانی و جهان‌شهری را تبلیغ می‌کنید و از هر موقعیتی برای الگوسازی از جهانی‌شدن بهره می‌گیرید. چرا اکنون خوشه‌های خشم نوجوانان فرانسوی را به هیچ گرفته‌اید؟!

به گزارش مجاهدت از مشرق، غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: پوشش اخبار آشوب فرانسه در رسانه‌های داخلی ایران، نه حتی به‌شکل فوق‌العاده که به قدر کفایت یا مطلوب و متعادل یا به‌عنوان وظیفه اطلاع‌رسانی رسانه یا برای احترام به مخاطب، خوب است یا بد؟! این پرسش را فرض کنید از رسانه‌هایی که در روزهای اخیر به این اخبار پوشش نداده‌اند، بپرسیم، انتظار دارید چه جوابی بشنویم؟! من پرسش‌وپاسخی دارم که از پاسخ‌های واقعی یا واقع‌گرایانه تهیه شده است.

چرا اخبار آشوب فرانسه را که ناظران می‌گویند بی‌سابقه‌ترین است و هشتگ «فرانسه در حال سقوط» را در آن کشور ترند کرده و بیست شهر را به حکومت نظامی کشانده است، منتشر نمی‌کنید؟

آنجا فرانسه است. ما در ایران به‌قدر کافی معضل داریم که به آن بپردازیم. کشور خود ما نیز اوضاع بهتری ندارد.

پس چرا اخبار واگنرها را پوشش کامل و حتی فوق‌العاده دادید؟!

واگنرها را با رویکرد داخلی پوشش دادیم، زیرا می‌خواستیم به حکومت خودمان نشان دهیم روسیه در اداره حکومت خود چقدر ضعف نرم‌افزاری دارد و نباید ما به چنین حکومتی وابسته باشیم.

صرف‌نظر از اینکه وابستگی به روسیه حرف درستی است یا نه، می‌توانستید آشوب‌های فرانسه را هم با همین رویکرد داخلی و برای برای انذار داخلی پوشش دهید.

مگر در زمانه آشوب در ایران اجازه داشتیم اخبار آشوب را آن‌طور که می‌خواهیم پوشش دهیم که حالا آشوب فرانسه را با رویکرد تبیین آشوب ایران پوشش دهیم؟!

خب می‌توانید در پوشش اخبار آشوب فرانسه حرف‌های خودتان را بزنید. شما همین الان نیز همه‌گونه حرف سیاسی را در روزنامه‌ها می‌زنید. به‌نظر نمی‌رسد فقط به این دلیل آشوب فرانسه را به حاشیه برده باشید.

فرانسه بارها شاهد این آشوب‌ها بوده و با کم‌ترین تلفات از عهده خاموش‌کردن آن برآمده. باید دنبال مسائل مهم داخلی بود.

ولی تیترهای این روزهای شما نشان نمی‌دهد که مسئله مهمی را به‌روز رسانی و گزارش کرده باشید!

هر مسئله‌ای در داخل حتی پوشش فوت یک ایرانی یا مسائلی مثل کافی‌شاپ‌ها یک مسئله مهم است.

به‌نظرم معیار دوگانه‌ای دارید؛ و به این دلیل به فرانسه نمی‌پردازید که آنجا هم بین یک راهپیمایی مسالمت‌آمیز با شورش نوجوانان و غارت مغازه‌ها و آتش‌زدن اموال عمومی فرق می‌گذارند و اگر شما بخواهید مطابق اخبار، این‌گونه آشوب‌ها را از زبان مقامات فرانسه محکوم کنید، در روزهای مشابه نمی‌توانید در داخل ایران محکوم نکنید، چنانکه نکردید. از طرفی باید موضع روشنی هم در قبال نوع برخورد پلیس فرانسه با مردم و حکومت‌نظامی در شهرها داشته باشید. باید درباره سخنان ماکرون و مقامات سیاسی و پلیس فرانسه که معترضان را «وحشی» و «اراذل‌واوباش» نامیدند و درباره آشوبگر خواندن نوجوانان و تهدید به بستن شبکه‌های اجتماعی و تعیین مجازات زندان و جریمه نقدی سنگین برای والدین نوجوانان آشوبگر هم موضع‌گیری کنید. باز حتماً باید همان‌گونه که درباره آشوب ایران نوشتید، بنویسید که آشوب فرانسه فقط محصول قتل ناموجه یک نوجوان نیست و نتیجه خشم فروخورده جامعه فرانسه از تبعیض، نابرابری و فساد است. علاوه‌براین، چون فرانسه در آشوب پاییزی ایران پشت آشوبگران ایستاد، در یک رسانه واقع‌گرا نمی‌توان از این سابقه خبری استفاده نکرد. از طرفی مدیران شبکه‌های اجتماعی به سران فرانسه قول داده‌اند تا سکوهای اینترنتی خود را از محتوای خشونت‌آمیز خالی کنند، کاری که برای ایران نکردند و برعکس‌آن را مرتکب شدند. شما باید به این‌ها بپردازید، اما این‌همه کار دشواری است و برای همین کار آسان را انتخاب کرده‌اید و از کنار قضیه عبور می‌کنید.

گفتی معیار دوگانه؟! پس معیار دوگانه چیز بدی است و با این‌حال در کشور خود ما جاری و ساری است.

با فرض پذیرش حرف شما یعنی شما از بدی‌های دیگران الگو می‌گیرید؟! شما خوب بمانید و معیار واحدی در برابر مردم در هر نقطه از جهان و دربرابر هر حکومتی داشته باشید! نقطه عزیمت شما به اخبار، خیابان‌های تهران است. درحالی‌که نقطه قوت خود را صندوق‌های رأی می‌دانید، اما بیشتر در فضای خیابانی مانور می‌دهید.

ما برای اصلاح وضع سیاسی و اجتماعی ایران طراحی داریم، نه مثل شما که می‌خواهید همه دنیا را به بهشت ببرید! عجله نکنید! خیابان‌های تهران هم برای همیشه خالی و آرام نشده است.

گمان می‌کردم شما در نظریه‌پردازی‌های خود نگاه جهانی و جهان‌شهری را تبلیغ می‌کنید و از هر موقعیتی برای الگوسازی از جهانی‌شدن بهره می‌گیرید. چرا اکنون خوشه‌های خشم نوجوانان فرانسوی را به هیچ گرفته‌اید؟!

این گفتگو بخش‌هایی عینی و حقیقی دارد و بخش‌هایی از آن استنباط از نوشته‌های گوناگون یک جناح سیاسی در کشور است. می‌توان آن را بسیار تفصیل داد. حتی طرف مقابل می‌تواند نمونه خود را تولید کند، اما معیارهای دوگانه معمولاً راه فراری ندارد. اکنون این شما و این خیابان‌های فرانسه!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گفت‌وگویی واقعی درباره خیابان‌های تهران و فرانسه! بیشتر بخوانید »