اغتشاشات در ایران

امکان ظلم به نظام هم وجود دارد؟

چرا اعتراض در ایران روان نیست؟



در ایران امروز حقیقتا حاکمیت تشنه اعتراض مسالمت‌آمیز است. اعتراض و تحمل آن نوعی پرستیژ نیز هست که می‌توان آن‌را به جهان غرب فروخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عبدالله گنجی فعال رسانه‌ای طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: اعتراض به‌عنوان یکی از حقوق اجتماعی و سیاسی مردم هم در دوران سنت و هم در دوران مدرن مورد توجه حاکمان دینی بوده است. این روزها درباره اعتراض به علی(ع) و شنیدن حرف مخالفان توسط او زیاد می‌شنویم و اگرچه درست است، اما همین علی(ع) در ۴.۵‌سال خلافت و حکومت، ۳جنگ خونین در درون جامعه اسلامی داشت. حال آنکه خلفای پیش از او درگیر جنگ‌های خارجی بودند. حال می‌توان علی(ع) را خدای‌ناکرده به بی‌تدبیری، نشنیدن حرف مخالف و عدم پیشگیری از مسلمان‌کشی متهم کرد؟ علی که اهل قدرت و دنیا نبود، پس صف‌آرایی مقابل او به چه دلیل بود؟ مگر جز این بود که خواستار اجرای عدالت در اقتصاد و سیاست بود؟ او کسانی که خود را شایسته می‌دانستند، شایسته نمی‌دانست و اندکی تساهل هم نکرد و آنان را مشارکت نداد، آیا اشتباه کرد؟

اما در ایران امروز حقیقتا حاکمیت تشنه اعتراض مسالمت‌آمیز است. اعتراض و تحمل آن نوعی پرستیژ نیز هست که می‌توان آن‌را به جهان غرب فروخت. اعتراض مسالمت‌آمیز همه‌اش برای حکومت آورده، سود و سرمایه است که البته اعتراضاتِ صنفیِ مشخص، در طول سال بعضا بالای هزار تا ۳هزار مورد انجام می‌شود. اما تصویر موجود از نظام جمهوری اسلامی این است که اجازه اعتراض نمی‌دهد و حتی بی‌اخلاقان، به‌هم‌خوردن اعتراض یا خشن‌شدن آن‌را نیز به خود نظام نسبت می‌دهند. سرجمع همه ملاحظات و مقتضیات و شرایط، امر اعتراض را در ایران پیچیده کرده است. چرا؟

۱-اصل ۲۷‌قانون اساسی که اجازه اعتراض را صادر کرده است، راهپیمایی علیه مبانی و ضروریات دین را استثناء کرده است؛ یعنی حکومت حق ندارد اجازه دهد به حجاب اعتراض شود، درخواست مشروب‌فروشی و هم‌جنس‌گرایی و… نمی‌تواند توسط حکومت محترم شمرده شود و از آنجا که مردم نیز مسلمان هستند، موضوع پیچیده‌تر می‌شود. بنابراین اعتراض به حدود دین نباید توسط حکومت به‌رسمیت شناخته شود و مردم مسلمان نیز قاعدتا نباید نسبت به اصل دین به میدان بیایند.

۲- جمهوری اسلامی ایران یک نظام پساانقلابی است که نسبت به او حس انتقام خفته است. عموما نظام‌های پساانقلابی دارای دشمن هستند. در ایران کسانی که با انقلاب اسلامی شکست خورده و مفتضح شدند و کسانی که درمقابل نظام دست به سلاح بردند و دیگران در حال دشمنی هستند و از قضا امروزه که سلاح، طرفداری در عرف بین‌الملل ندارد، مردم ابزار آنان برای تقابل با نظام هستند. بنابراین عمده اعتراضات مردم توسط عناصر محوری دشمن از جهت رفتار و شعار به انحراف کشیده می‌شود و بهره‌ای که حاکمیت می‌خواهد از اعتراض مسالمت‌آمیز ببرد، به ناکامی منجر می‌شود. به تعبیر بهتر، منتقد، مخالف (کسی قبول ندارد اما خشونت نمی‌کند) و معاند در یک حرکت اعتراضی خلط می‌شوند و تاکنون راه‌حل تفکیک آن ارائه نشده است. در فضای هیجان‌زده کافی است یک عنصر پلید و هوشیار شعار و جهت را تغییر دهد و اتفاقات بعدی آن بیفتد.

۳-فرهنگ احساسی ما و بینش حق- باطل در جامعه ما نیز گرچه به خودی خود حسن بزرگی است، اما وقتی فرد مسلمان معتقد به اسلام سیاسی، نظام جمهوری اسلامی، اصل ولایت و مصداق رهبری مشاهده کند که رکیک‌ترین فحاشی سر داده می‌شود چطور باید او را متقاعد کرد که وارد میدان برخورد نشود؟ چطور برخی توقع دارند او را باید کنترل کرد و حرکتش غیرقانونی است اما فحاشی طرف مقابل اشکال ندارد چون فحش باد هواست؟ تحریک عواطف معتقدین به انقلاب با ادبیات کریه و عدم امکان کنترل آنان یکی دیگر از پیچیدگی‌های صحنه‌های اعتراضی در ایران است. این فرهنگ احساسی و تکلیف‌محور با وجود نظام دینی، قدری کنترل هم شده است، قتل کسروی در روز روشن توسط فدائیان اسلام نمونه مثال‌زدنی از مواجهه با دین‌ستیزان در تاریخ معاصر ایران است.

احترام به اعتقادات دیگران لازمه اعتراض در بوم ایران است اما در غرب به پیامبر هم به نام آزادی توهین می‌کنند و پذیرفته شده است.

۴- در تیرماه سال۱۳۷۸ صرفا یک افسر وظیفه در خیابان کارگر کشته شد اما کشته‌های سال‌های۱۳۸۸، ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ و اردیبهشت ۱۴۰۱ و اکنون نشان می‌دهد همان دشمنان نظام پساانقلابی جوانان معترض را به‌سمت مراکز نظامی-انتظامی هدایت می‌کنند تا به تلفات انسانی منجر و عواقب آن دامنگیر حکومت و تصویرسازی از آن شود. سال۸۸ اکثر کشته‌شدگان در دو محلی بودند که مرکز سلاح بود (مسجد لولاگر و بسیج محمدعلی جناح) سال۱۳۹۶ حدود ۳۶کشته عمدتا در کلانتری یا بسیج کشته شدند و سال۱۳۹۸ به ۱۰۵کلانتری، بسیج و سپاه حمله شد. حتی اول سال۱۴۰۱ سه نفری که به‌خاطر گرانی ۴قلم کالا کشته شدند، درب بسیج کشته شدند. در مهر و آبان امسال در تهران ۶نفر از حافظان امنیت شهید و معترضی کشته نشد. چرا؟ چون کسی به سمت مراکز نظامی نرفت. اما در زاهدان و خاش ۹۹درصد کشته‌شدگان درب کلانتری رفتند و در برخی شهرهای کردستان نیز اینگونه بود. بنابراین جایی که سلاح هست، به‌صورت طبیعی حافظان آن وحشت بیشتری می‌کنند. هم از افتادن سلاح به دست غیر می‌ترسند و هم از جان خود. لذا بعد از ۲بار ایست شلیک می‌کنند و دشمن این راز را فهمیده است و همیشه سعی دارد برای کشته‌سازی، این هدایت را انجام دهد. کافی است یک نفر لیدری کند تا ۲۰۰نفر را به سمت یک مرکز نظامی- انتظامی ببرد. اما گویی حکومت هنوز این را باور نکرده است و چاره‌ای نو برای آن نیندیشیده است.

۵- مدل‌های کلاسیک و کپی‌گرفته اعتراض از غرب را نمی‌توان در ایران پیاده کرد. شاید در کتاب بتوان خواند و تایید کرد، اما پیاده‌سازی آن در ایران امکان ندارد. اعتراض به هرچه رنگ دین دارد، موجب پیچیدگی صحنه است. آتش‌زدن قرآن، توهین به مقدسات و رهبری نقطه مقابل را تهییج می‌کند و خون را به جوش می‌آورد. اینجا شما نمی‌توانید با اعتراض کلاسیک غرب از خون‌های به‌جوش‌آمده بخواهید تحمل کنید و آزادی را به رسمیت بشناسید. اینجا مرز آزادی شما صرفا مرز آزادی دیگری نیست و خطوط قرمزی وجود دارد که طرفین در ترسیم آن نقشی نداشته‌اند و قبح آن ذاتی است. سیاست و اعتراض متاثر از فرهنگ جامعه است. روی زمین نگاه کنید. فرض کنید عده‌ای بخواهند در خیابان بیایند و اعتراض کنند که چرا ما نباید در ماه محرم و صفر ازدواج کنیم. حکومت راهپیمایی را هم محترم بشمارد اما صلاحیت دارد به آنان اجازه دهد که اعتراض شما شنیده شد، حالا بروید و اقدام کنید؟ حتی اگر نظام جمهوری اسلامی هم نباشد، مردم چنین اجازه‌ای خواهند داد؟ تعیّن‌های فرهنگی ایران اگر لحاظ نشود با متدهای روشنفکری غرب نمی‌توانیم اعتراض را عملی کنیم. اما این هنر حاکمیت است که با وجود آنچه در این وجیزه ‌آمد، عُرضه حل همه موانع و فرهنگ‌سازی را تا آنجا که با اصول مسلم دین در تعارض نیست، انجام دهد و روزآمدی خود را مبتنی بر عنصر زمان اثبات کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا اعتراض در ایران روان نیست؟ بیشتر بخوانید »

پیکر مطهر شهید عجمیان بر روی دست مردم کرج تشییع شد

پیکر مطهر شهید عجمیان بر روی دست مردم کرج تشییع شد



پیکر مطهر شهید مدافع امنیت «سید روح‌الله عجمیان» بر روی دست مردم کرج تشییع شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، پیکر مطهر شهید مدافع امنیت «سید روح‌الله عجمیان» صبح دوشنبه بر روی دست مردم کرج تشییع شد.

آئین تشییع پیکر مطهر این شهید والامقام از ۴۵ متری گلشهر کرج آغاز شده و جمعیت به سمت آستان مقدس امامزاده محمد (ع) در حصارک کرج به حرکت درآمده اند.

در این مراسم نماینده ولی فقیه و امام جمعه کرج، استاندار البرز، فرمانده سپاه امام حسن (ع) و پرسنل فراجا و دیگر نیروهای نظامی و انتظامی مردم قدرشناس و شهید پرور کرج را برای تشییع این بسیجی فداکار شهید همراهی کردند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیکر مطهر شهید عجمیان بر روی دست مردم کرج تشییع شد بیشتر بخوانید »

«زن، زندگی، آزادی» در ۱۰روایت

«زن، زندگی، آزادی» در ۱۰روایت



شعار «زن، زندگی، آزادی» درحالی به محوری‌ترین شعار حوادث اخیر در ایران تبدیل شده که تناقض‌های موجود در آن آشکار شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه همشهری نوشت: این روزها «زن، زندگی، آزادی» به محوری‌ترین شعار حوادث اخیر در ایران تبدیل شده و رسانه‌های جهان این شعار را به‌عنوان ۳ضلع «مطالبات معترضان در ایران» مطرح می‌کنند‎؛ شعاری که در جریان ناآرامی‌های هفته‌های گذشته در ایران با کژتابی‌هایی همراه بوده و برخی اقدام‌های هنجارشکنانه در این زمینه، به تناقض‌های محتوایی درباره این شعار دامن زده‌ است.

جریان‌های معاند درحالی در هفته‌های اخیر کوشیده‌اند شعار «زن، زندگی، آزادی» را به‌عنوان محور مطالبات مردمی در ایران جلوه دهند و جمهوری‌اسلامی را به نقض ۳ضلع این شعار محکوم کنند که عناصر موجود در این شعار، پس ‌از انقلاب‌اسلامی همواره به‌عنوان اصول اساسی دینی و قانونی مورد توجه ارکان حاکمیت بوده و نهادهای مختلف تلاش کرده‌اند با راهکارهای قانونی و شرعی، شرایط را برای «تامین حقوق زنان»، «زندگی بهتر ایرانیان» و «توسعه آزادی‌های مشروع در جامعه» بیش ‌از پیش مهیا کنند.

برهمین اساس هم بود که سخنگوی دولت سیزدهم در نشست اخیر خود با دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی تأکید کرد: «زن، زندگی، آزادی» همان شعاری است که جمهوری‌اسلامی در ۴۳سال‌گذشته همواره به‌دنبال تحقق حداکثری آن بوده و با وجود موانع مختلف، گام‌های مؤثر و قابل‌توجهی در این مسیر برداشته شده‌است.

نگاهی به افزایش روزافزون نقش‌آفرینی زنان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سال‌های اخیر حکایت از آن دارد که جمهوری‌اسلامی براساس الگوهای دینی و قانونی همواره تلاش کرده زمینه مناسب برای تامین حقوق‌زنان در عرصه‌های مختلف را فراهم کند. اگرچه برخی کارشناسان معتقدند همچنان موانعی پیش‌روی افزایش کنشگری زنان در جامعه وجود دارد، اما روند کلی حاکم بر فرایندهای اجتماعی و قانونی، نشان‌دهنده رشد حضور اجتماعی این قشر در عرصه‌های مختلف کشور است.

یک روایت حقیقی

روندهای کلی حاکم بر کشور در سال‌های پس ‌از انقلاب‌اسلامی نشان‌دهنده آن است که جمهوری‌اسلامی همواره تلاش کرده به بانوان «قدرت انتخاب» و «فرصت نقش‌آفرینی» دهد و با وجود همه کاستی‌ها و ناکامی‌های گذشته، گام‌های مؤثری در مسیر تحقق این خواست‌ها برداشته شده‌است.

در سال‌های گذشته مقام‌های ارشد کشور همواره بر این نکته تأکید کرده‌اند که نباید زنان جامعه را در دوراهی «مشارکت اجتماعی» یا «خانه‌داری» قرار داد و افزایش روزافزون اثربخشی و مدیریت زنان در حوزه‌های مختلف تصدیق‌کننده گام‌هایی است که در این مسیر برداشته شده‌است. در این میان اگرچه نمی‌توان وجود برخی تبعیض‌های جنسیتی در جامعه را انکار کرد، اما سیاستگذاری‌های انجام شده در سال‌های گذشته همواره در راستای فعال‌تر شدن هرچه بیشتر زنان در سطح جامعه بوده و در این زمینه کمتر شاهد وجود تبعیض‌های معنادار ازسوی نهادهای حکومتی و قانونگذاری بوده‌ایم. در چنین شرایطی هم هست که رهبر معظم‌انقلاب همواره در مقاطع مختلف، به اهمیت جایگاه زن در جامعه اشاره کرده و گفته‌اند: «مسئله زن و خانواده ازجمله مسائل درجه یک کشور است. زنان نیمی از جمعیت کشور هستند، اما تأثیر زنان در سرنوشت کشور بیش ‌از تأثیر نیمی از کل جمعیت در سرنوشت است. یک‌وقت است که ما مجموعه‌ای از انسان‌ها را درنظر می‌گیریم، نیمی از آنها نقشی به مقدار ۵۰درصد دارند، اما مسئله زن در جامعه اینگونه نیست؛ بالاتر از اینهاست». (بیانات مقام‌معظم‌رهبری در تاریخ ۲۹بهمن‌ماه ۱۳۷۶)

با وجود این، اما جریان‌های معاند در هفته‌های اخیر با انکار گام‌های بلندی که در این مسیر در ایران برداشته شده‌است، تلاش کرده‌اند با وارونه جلوه دادن حقایق موجود، «نقض حقوق زنان» را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین «مطالبات معترضان» جلوه دهند؛ رویکردی که در جریان ناآرامی‌های اخیر بارها شاهد بروز حوادثی در نقض آن بوده‌ایم و برخی اقدام‌های آشوبگران در هفته‌های اخیر نه‌تنها زمینه‌ساز جریحه‌دار شدن افکار عمومی شده، بلکه با واکنش‌های منفی از سوی زنان جامعه نیز همراه بوده‌است.

کشیدن چادر از سر زنان محجبه

کشیدن چادر از سر زنان محجبه در جریان اغتشاشات اخیر، یکی از تناقض‌های موجود در عملکرد حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» است. در جریان آشوب‌های اخیر تصاویر و اخبار مختلفی منتشر شد که از تعرض آشوبگران به چادر زنان محجبه حکایت داشت؛ موضوعی که نشان می‌داد دفاع از حقوق زنان برای عده‌ای تنها یک شعار فریبنده برای پیشبرد مقاصد سیاسی‌شان است. در آخرین روزهای شهریورماه و درحالی‌که تنها چند روز از آغاز ناآرامی‌ها در واکنش به فوت مهسا امینی می‌گذشت، شبکه‌های اجتماعی فیلمی منتشر کردند که از کشیدن چادر از سر یک خانم محجبه ازسوی آشوبگران حکایت داشت؛ فیلمی که تناقض‌های موجود ازسوی حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» را بیش‌از پیش هویدا می‌کرد؛ چراکه درمیان متعرضان به آن خانم محجبه، تعدادی زن نیز دیده می‌شدند. علاوه‌بر این در نخستین روزهای آبان‌ماه، رسانه‌ها مصاحبه با خانمی را منتشر کردند که چند جوان هنگام خروج از مترو، چادر از سر وی کشیده و به او فحاشی کرده بودند. در فیلم‌های منتشر شده، این بانو بعد از درددل با حافظان امنیت، از آنها برای حفظ امنیت کشور قدردانی می‌کند. اتفاق مشابهی نیز در ایلام در جریان آشوب‌های اخیر رخ داد که اگرچه عامل هتاکی و تعرض به خانم محجبه ازسوی سازمان اطلاعات سپاه این استان شناسایی و دستگیر شد، اما نشان‌دهنده اعتقاد آشوبگران به روایتی غیرواقعی و جعلی از شعار «زن، زندگی، آزادی» بود.

حمله به پلیس مجروح

جریان‌های معاند درحالی شعار «زن، زندگی، آزادی» را به‌عنوان محور «مطالبات اجتماعی» در جریان ناآرامی‌های اخیر مطرح می‌کنند که برخی تصاویر منتشر شده نشان می‌دهد عملکرد آشوبگران در تضاد آشکار با شعارهای آنان قرار دارد که حمله و آسیب زدن به پلیس مجروح، یکی از نمودهای آن بود.

در جریان حوادث پنجشنبه گذشته در کرج، انتشار تصاویر تکان‌دهنده از حمله اغتشاشگران به مأموران حافظ امنیت، با موجی از واکنش‌ها و ابراز انزجار اجتماعی همراه شد. تصاویر نشان می‌داد که اغتشاشگران با حمله به مأموران نیروی انتظامی، ضمن توقف یک خودروی فراجا، تعدادی از مأموران را با سنگ به‌شدت مجروح می‌کنند و این اقدام در شرایطی ادامه می‌یابد که مأموران نیروی انتظامی به‌شدت مجروح شده‌اند و بدن خونین آنان، حکایت از حمله بی‌رحمانه آشوبگران به حافظان امنیت داشت. در حوادث آن روز حدود ۱۰مامور نیروی انتظامی نیز مجروح شدند.

اما این تنها نمونه حمله سنگدلانه به مأموران و حافظان امنیت نبود و در هفته‌های اخیر فیلم‌های پرتعدادی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که نشان می‌داد حامیان دروغین شعار «زن، زندگی، آزادی» روایت بی‌رحمانه‌ و پرتناقضی از مطالبات مطرح شده در کف جامعه دارند.

فحاشی به شهروند معترض

فحاشی اغتشاشگران به زنی که به بستن راه معترض بود، نمود دیگری از روایت جعلی از شعار «زن، زندگی، آزادی» به‌حساب می‌آید که نشان می‌دهد آشوبگران کمترین اعتقادی حتی به شعارهای مطرح شده ازسوی خود ندارند. آشوبگران درحالی شعار «آزادی» سر می‌دهند که حتی تاب شنیدن صدای یک شهروند منتقد به عملکرد خود را ندارند و با حمله، پاسخ او را می‌دهند. دوازدهمین روز آبان‌ماه بود که فیلمی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که یک خانم رهگذر زمانی که به بستن خیابان ازسوی اغتشاشگران در فردیس کرج اعتراض می‌کند، با فحاشی و حمله آنان مواجه می‌شود. این اما تنها نمونه برخورد خشونت‌آمیز با شهروندان در جریان ناآرامی‌های اخیر نبود و در روزهای گذشته بارها در شبکه‌های اجتماعی فیلم‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد آشوبگران به شهروندان عادی معترض به رفتار آنان، فحاشی می‌کنند و حتی با حمله به آنان، قصد آسیب زدن به آنها را دارند؛ رفتاری که نشانگر عملکرد پرتناقض حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» است.

 تعرض به روحانیت

تعرض به لباس روحانیان یکی دیگر از نمودهای «آزادی» به روایت آشوب‌طلبان بود که در روزهای اخیر با هشتگ «عمامه‌پرانی» در شبکه‌های اجتماعی بازتاب یافت. در فیلم‌هایی که از این هتک‌حرمت در فضای‌مجازی منتشر شده، دیده می‌شود که هتاکان که اکثرا نوجوانان کم‌سن‌وسال هستند، با غافلگیر کردن روحانیانی که غالبا سالخورده هستند و به‌صورت عادی در معابر شهر رفت‌وآمد می‌کنند، به عمامه آنان تعرض می‌کنند؛ اقدامی که پرده دیگری از ماهیت عملکرد حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» را نمایان می‌کند.

این اقدام هتاکانه اما با واکنش‌های گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی مواجه شد و انتقادهای بسیاری را به‌دنبال داشت، اما تشویق آشوب‌طلبان به ادامه چنین رفتارهای هتاکانه‌ای نشان می‌دهد حامیان حتی کوچک‌ترین اعتقادی به شعارهای مطرح‌شده ازسوی خود ندارند. دراین میان اما هتاکی اوباش به لباس روحانیان محدود نشده و در حوادث اخیر چندین مورد از حمله به روحانیان گزارش شده‌است. آخرین نمونه آن در اغتشاشات چند روز اخیر در کرج بود که آشوبگران به یک طلبه با سلاح سرد و تفنگ ساچمه‌زنی حمله و او را به‌شدت مجروح کردند. شدت جراحت‌های وارد شده به حجت‌الاسلام اسماعیلی، مسئول کانون فرهنگی، هنری و مذهبی یکی از مساجد شهرستان نظرآباد البرز، به‌حدی بود که وی تحت عمل جراحی قرار گرفت.

ردپای یک زن در ماجرای شهادت شهید علی‌وردی

تشویق به ضرب و شتم حافظان نظم و امنیت، یکی از مهم‌ترین نمودهای آشوب‌های اخیر بود که در فیلم‌های منتشر شده در این زمینه به‌صورت پررنگی قابل رویت است. در ماجرای به شهادت رساندن بسیجی شهید «آرمان علی‌وردی» که قاتلان نیز ازسوی پلیس دستگیر شدند، علاوه بر مظلومیت آن شهید، صدای زنی جلب توجه می‌کرد که مهاجمان را به ضرب و شتم هرچه بیشتر آن شهید تشویق می‌کرد؛ تشویقی که درنهایت به شهادت آرمان علی‌وردی انجامید.

اینکه یک زن، اوباش را به قتل حافظ نظم و امنیت، آن‌هم به آن شکل فجیع، تشویق می‌کند، حکایت از توخالی بودن شعارهایی دارد که حول محور «زن، زندگی، آزادی» داده می‌شود.

آغوش رایگان

برهنه شدن برخی معترضان در تجمع‌های خارج از کشور را می‌توان بازتاب دیگری از واقعیت‌های پشت‌پرده در قالب شعار «زن، زندگی، آزادی» به‌شمار آورد. شعارهای یک زن برهنه در تجمع اخیر براندازان در هلند که پشت میکروفون رفت و شعار «زن، زندگی، آزادی» را تفسیر کرد، اگرچه با واکنش‌های انتقادی بسیاری از شبکه‌های اجتماعی مواجه شد، اما در عمل نشان داد برخی از حامیان این شعار تفسیرهایی برخلاف شرع و عرف حاکم بر جامعه اسلامی ایران دارند که روایت متناقضی از زن امروز در جامعه ایران را به تصویر می‌کشد. نیلوفر فولادی، دختری که در تجمع ضدایرانی هلند برهنه شد، پیش از این با کشف حجاب در یکی از خیابان‌های تهران نام خود را بر سر زبان‌ها انداخته بود. وی پیش از فرار از ایران، شاعر و مدل تبلیغاتی زیرزمینی بود و قبل از ورود به فعالیت‌های سیاسی و فمینیستی، در زمینه شعر فعالیت داشت. پس ‌از برهنه شدن او در تجمع ضدایرانی هلند، بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی بر این اعتقاد بودند که او با این حرکت، خیلی زود انتهای سوءاستفاده‌ها از مطالبات برخی معترضان را نشان داد و مشخص کرد سوءاستفاده از شعار «زن، زندگی، آزادی» هدفی جز برهنگی کامل ندارد.

اقدام‌هایی برخلاف شئونات اسلامی

ناآرامی‌های اخیر در ایران با جلوه‌های ضدشرعی و ضدعرفی دیگری نیز همراه بود که کشف حجاب، رقص در معابر عمومی و به‌راه انداختن کارزار «آغوش رایگان» نمودهایی از این رویکرد به‌حساب می‌آید که در چارچوب روایی «زن، زندگی، آزادی» انجام می‌شود.

در این میان در روزهای اخیر تصاویری منتشر شده که برخی دختران، بدون توجه به شئونات اسلامی – ایرانی و در قالب کارزار «آغوش رایگان» دست به انجام حرکاتی زدند که شاهد دیگری بر تناقض‌های موجود در شعار «زن، زندگی، آزادی» محسوب می‌شود. این درحالی بود که به‌دنبال سرقت تلفن‌همراه به روش و ترفند جدید آغوش رایگان، مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت اعلام کرد تلفن همراه تعدادی از شهروندان به این شیوه از آنان سرقت شده‌است.

سردادن شعارهای جنسیت‌زده

سردادن شعارهای جنسیتی، یکی دیگر از حقایق نهفته در رفتار و عملکرد برخی حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» در جریان ناآرامی‌های اخیر در ایران بوده‌است؛ موضوعی که با واکنش‌های انتقادی گسترده‌ای در جامعه و حتی درمیان فعالان حقوق زنان مواجه شده‌است. سردادن شعارهای جنسی ازسوی تعدادی از زنان و دختران در هفته‌های اخیر که در شبکه‌های اجتماعی بازتاب یافت، نشان‌دهنده رویکردی پرتناقض در مواجهه با شعار «زن، زندگی، آزادی» است.

تصویری از «ایران آزاد شده»

خشونت‌طلبی در جریان حوادث اخیر اما منحصر به عرصه خیابان نبود و برخی مفسران شعار «زن، زندگی، آزادی» در روزهای اخیر با توهم «انقلاب در ایران»، منویات درونی خود را بیش‌از گذشته آشکار کردند و ساده‌ترین منتقدان خود را به برخوردهای سخت و خشونت‌آمیز در «ایران فردا» تهدید کردند. چنین رویکردی به‌وضوح حکایت از آن دارد که ویرانی‌طلبان برداشت‌های وارونه‌ای از شعارهایی مانند «زن، زندگی، آزادی» دارند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«زن، زندگی، آزادی» در ۱۰روایت بیشتر بخوانید »

تحلیل باهنر از اغتشاشات اخیر

تحلیل باهنر از اغتشاشات اخیر



دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت: دشمنان ما تمام تجربیات خودشان در طول ۴۴ سال گذشته را روی هم متراکم کردند برای اینکه جمهوری اسلامی ایران و پیشرفت‌هایش و مسائلی که از آن عبور می‌کند را متوقف کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق،طی هفته های اخیر اغتشاشات رخ داده در کشور، موجب بروز ناامنی‌های فراوانی شده است. در این مورد گفت‌وگویی با محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام داشتیم که در زیر می‌خوانید:

نظر شما در مورد اغتشاشات اخیر در کشور و نقش دشمنان خارجی در آن چیست و چه عواملی را زمینه‌های بروز آن می‌دانید؟

در اغتشاشات اخیر دشمنان تمام تجربیات‌شان را برای متوقف کردن ایران به کار بردند

باهنر: در این اغتشاشات دشمنان ما که در رأس آن‌ها آمریکا، رژیم صهیونیستی و بعضی از حکام غیر قانونی منطقه هستند، تمام تجربیات خودشان در طول ۴۴ سال گذشته را روی هم متراکم کردند برای اینکه جمهوری اسلامی ایران و پیشرفت‌هایش و مسائلی که از آن عبور می‌کند را متوقف کنند. این‌ها یک کینه‌ خیلی عمیق از نظام جمهوری اسلامی دارند که من نمی‌خواهم روی آن بحث کنم زیرا سخنان زیادی در این مورد گفته شده است، ولی دشمنان تمام تجربیات خودشان را استفاده کردند تا یک داستانی در کشور به وجود بیاورند.

از روز اول انقلاب دشمنان می‌گفتند جمهوری اسلامی ۲۰ روز دیگر سقوط می‌کند

بعضی ها خواب‌های خرگوشی می‌بینند که نظام چهار روز دیگر سقوط می‌کند؛ نسل‌های امروز باید بدانند که از همان روز اول انقلاب، دشمنان به ویژه استکبار جهانی می‌گفتند که این انقلاب نهایتاً یک ماه یا ۲۰ روز دیگر می‌ماند و همیشه خودشان منتظر آن بودند. در اواخر عمر پربرکت حضرت امام خمینی (ره) دشمنان دیگر پشیمان شده بودند و می‌گفتند تا زمانی که حضرت امام هستند، این انقلاب سر جایش می‌ماند اما بعد از امام، انقلاب تمام می‌شود و چمدان‌هایشان را بسته بودند برای اینکه به ایران برگردند و داستان‌ها را تکرار کنند.

بالاخره فاجعه عظیم رحلت حضرت امام اتفاق افتاد و هم اکنون ۳۳ سال از این فاجعه میگذرد ولی نظام جمهوری اسلامی روز به روز مقتدرتر، توانمندتر و پیشرفته‌تر کار خود را جلو می‌برد. دشمنان انواع و اقسام فشارها و جنگ نظامی، اقتصادی، سیاسی، رسانه‌ای و ترکیبی را علیه ما پیاده کردند و امروز هم حدس می‌زدند یا رمالی کرده بودند و فکر می‌کردند یا منتظر بودند یا شایعه ایجاد کرده بودند که رهبر انقلاب کسالت دارند و خودشان را مانند گذشته برای یک تیک‌آف مجدد بعد از حیات مقام معظم رهبری آماده کرده بودند!

داستان فوت مرحومه مهسا امینی نقشه این داستان را جلو انداخت، حضرت آقا هم فرمودند که بالاخره آن مرحومه یک شهروند ایرانی بوده و همه ما بابت فوت او غصه‌دار شدیم اما این یک جرقه‌ای شد که دشمنان مجبور شدند پروژه بسیار پر هزینه و پر کار خودشان را جلو بیندازند و اغتشاشات را در کشور ایجاد کنند.

دست دشمن رو شد

الحمدالله رب العالمین قطعاً دشمنان در ادامه اغتشاشات هم هیچ موفقیتی نخواهند داشت و دست آن‌ها رو شده است اما باید این اخطار را بدهم که در جنگ رسانه‌ای ما موفق نبودیم؛ دشمنان خیلی رسان‌ های عجیب و غریبی را بسیج کرده بودند و پول های زیادی را برای این کار خرج کرده بودند و آدم‌هایی را برای این کار مامور کردند و چهره‌هایی را انتخاب کرده بودند که بعضی از این چهره ها ناخودآگاه و بعضی دیگر به خاطر بده‌بستان‌هایی که داشتند که من نمیخواهم در این مورد قضاوت کنم، وارد میدان شدند؛ دشمنان می‌خواستند این اتفاقات را تعمیق ببخشند و توسعه بدهند.

اغتشاشات یک خیری هم برای ما داشت که بالاخره خودی‌ها را از غیرخودی ها بیشتر شناسایی کردیم و حتی متاسفانه یک تعداد از آدم‌های سابقه‌دار تحت تاثیر رسانه‌های خارجی قرار گرفتند و حرف‌های بی ربط زدند اما حضرت آقا هم فرمودند که هنوز فرصت برای آن‌ها وجود دارد که جبران کنند و اگر فریب خوردند یا اشتباه کردند اعلام کنند ولی اگر عالما و عامدا دنبال این کار بودند، به قول معروف اگر کسی خواب باشد می‌شود او را بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب زده را نمی توان بیدار کرد و شاید بعضی از این‌ها خودشان را به خواب زدند که مردم تکلیف‌شان را با آن‌ها مشخص می‌کنند.

 نقش کشورهای معاند در حمله تروریستی به حرم حضرت شاهچراغ (علیه السلام) و حمایت‌شان از داعش در این حمله را چطور ارزیابی می‌کنید؟

حمله تروریستی داعش در حرم حضرت شاهچراغ (ع) نشان از استیصال دشمن است

حرکت بسیار نفرت آمیز عنصر داعش در حرم حضرت شاهچراغ (علیه‌السلام) از استیصال دشمن است و خود آنها هم آنقدر عقل دارند که بدانند داعش امروز جزو منفورترین گروهک در سراسر جهان است و هیچ گروه و استدلالی وجود ندارد که بخواهد از داعشی‌ها حمایت کند مگر خود آن‌ها که عضو داعش هستند. موقعی که استکبار از این نوع عناصر استفاده می‌کند، اوج استیصال این‌ها نشان داده می‌شود.

ما در این حادثه تروریستی شهدایی دادیم که واقعاً شهدای ارزشمندی هستند و کشور خیلی غصه‌دار شد اما دیدیم که دوباره کشور یکپارچه حرکت کرد؛ در شیراز، مشهدالرضا و شهرهای دیگر کشور، برای این شهدا یک حماسه خیلی بزرگتر از حماسه ۹دی آفریده شد، دشمنان این حدس‌ها را می‌زدند اما به استیصال رسیده بودن و به اصطلاح می گویند که آدم غریق به هر چوب و تخته‌ای دست می‌زند، یعنی این‌ها آنقدر مستاصل بودند که آخرین پروژه‌شان مسئله استفاده از یک نیروی داعشی بود که بیاید مظلومانه و بدون هیچ گناهی این حمله ددمنشانه را انجام دهد و آرتین را یتیم کند.

خواب‌های پریشان دشمن تعبیر نخواهد شد

حمله تروریستی حرم حضرت شاهچراغ (علیه السلام) از یک طرف برای ما بسیار تاسف‌بار است و از طرف دیگر نشان میدهد که دشمن واقع مستاصل است و خواب‌های پریشانی که می‌بیند، قطعاً تعبیر نخواهد شد زیرا مردم ما یکپارچه هستند.

بالاخره بعضی از زمینه‌ها و مشکلات داخلی کشور، قاعدتاً می‌تواند بعضی‌ها را ناخودآگاه یک مقدار معترض بار بیاورد. واقعیت قضیه این است که وقتی ما از این بحران‌ها و اغتشاشات عبور می کنیم، متاسفانه برخی مسئولین یادشان می‌رود و انگار که صورت مسئله پاک می‌شود و فکر می‌کنند که مسئله حل شده است. ما باید در حل مسئله یک وحدت، ارادت و هماهنگی بیشتری داشته باشیم.

در این داستان جنگ رسانه‌ای، فرهنگی و اقتصادی وجود داشت و دشمنان از انواع و اقسام ترفندها استفاده کردند؛ یک‌سری مشکلات هم بالاخره در کشور وجود دارد و واقع قضیه این است که دولت، شورای انقلاب فرهنگی، مجلس شورای اسلامی، ستاد امر به معروف و نهی از منکر و ارگان های دیگر باید کار کنند تا ان‌شاءالله مشکلات کشور و مردم یک مقدار سریع‌تر حل شود.

باید برای نسل بعد تبیین کنیم که کجا بودیم، به کجا رسیدیم و با این خیز در آینده به کجاها می‌رسیم

از همه این‌ها مهم‌تر حضرت آقا فرمودند که ما امروز درگیر جنگ نظامی، اقتصادی، رسانه‌ای و ترکیبی هستیم. یک نکته مهم وجود دارد و آن، جهاد تبیین است، یعنی ما باید برای نسل‌های بعد از خودمان و نسل‌هایی که انقلاب و دفاع مقدس را ندیدند و حضرت امام را در زمان حیات‌شان درک نکردند و بسیاری از خرابی‌هایی که قبل از این سازندگی‌ها در کشور ما وجود داشته را ندیدند، تبیین کنیم که ما کجا بودیم و به کجا رسیدیم و ان‌شاءالله با این خیز در ۷-۸ سال آینده به کجاها خواهیم رسید.

بسیج و نیروهای نظامی و انتظامی در اغتشاشات اخیر سعه صدر نشان دادند

این جهاد تبیینی است که بر عهده همه نخبگان و کسانی که مخاطب در فضای مجازی و جاهای دیگر دارند، وجود دارد؛ مسئولین بخش‌های رسانه‌ای هم باید یک همت والایی داشته باشند. در این جنگ رسانه‌ای که بر علیه ما شروع شد ما برنده نبودیم، البته نیروهای نظامی، بسیجی‌ها و به ویژه نیروی انتظامی بسیار در این قضایا خویشتنداری کردند، من واقعاً شاهد بودم که عده‌ای به بعضی از این مامورین حتی فحش و ناسزا می‌دادند برای اینکه تحریک شوند و حمله فیزیکی به یک آدم معترض کنند ولی این‌ها سعه صدر و خویشتنداری نشان می‌دادند که واقعا از عمق وجودم از آنها تشکر می‌کنم.

سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور هم باید یک مقدار متحدتر و با هم همراه باشند؛ بیانیه تبیینی که اخیراً وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه مشترکا دادند، یک روزنه امیدی بود که نیروهای اطلاعاتی بیشتر همدلانه کار کند. ان‌شاءالله که خداوند شر دشمنان را کم کند و آخر عاقبت همه ما را ختم بخیر بفرماید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تحلیل باهنر از اغتشاشات اخیر بیشتر بخوانید »

روایت یک پزشک از تجمع مقابل سازمان نظام پزشکی

روایت یک پزشک از تجمع مقابل سازمان نظام پزشکی



یک پزشک متخصص درباره تجمع مقابل سازمان نظام پزشکی توضیحاتی ارائه داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، یاسر نژادی، از مسئولان مستعفی نظام پزشکی تهران بزرگ اظهار کرد: در رویداد روز چهارم آبان ماه سازمان نظام پزشکی که منجر به استعفا بنده و دو نفر از مدیران  دلسوز سازمان نظام پزشکی تهران شد،متأسفانه اصل واقعه رویداد و دلسوزی های قبل و متعاقب آن در نظر گرفته نشد و در یک رویکرد رقابتی_حذفی و سطحی نگر به نمایشِ بازی نشان دادن استعفا و نمایشی خواندن استعفا پرداخته شد. اگر نتوانیم حوادث و زیر ساخت های تشکیل دهنده آن را بشناسیم و در پی رفع آن نباشیم ،همیشه باید نگران  رویدادهای ناگهانی و غیرمنتظره و در حالت آماده باش تدافعی باقی بمانیم.

وی افزود: متاسفأنه درخواست تجمع برای بیان نظرات و طرح مشکلات جامعه پزشکی در روز نامناسبی گردهمایی در خانه پزشکان یا سازمان نظام پزشکی درخواست شد و از آنجایی که ظرفیت محدود سالن، گنجایش تعداد زیاد درخواست کنندگان را نداشت، از همین رو با تدبیر انجام شده از سوی رییس سازمان تهران درخواست لغو آن به زمانی غیر از چهارشنبه با بررسی توان ایجاد امنیت برای جلوگیری از هرگونه مقابله مطرح شد.

این متخصص ارتوپدی تأکید کرد: طیف وسیعی از نظرات در جامعه وجود دارد که جامعه پزشکی نیز جدا از آن نیست، همین مصاحبه بنده با خبرگزاری فارس نیز مخالفان و موافقانی از طیف های فکری مختلف خواهد داشت ،طیفهایی که صرفا تحریم کننده و عدم نیاز به انتقال نظرات به گروه‌های دیگر و طیف هایی که در گروه مقابل، افراطی تری قرار میگیرند که هرچه ما میگوییم حق و حجت است و هیچ نظری خلاف نظر ما حتی نباید منعکس گردد. در نهایت هر فردی نظر شخصی و یا اشراف کلی و جزئی در خصوص اموری دارد که در نهایت به صلاحدید خود به آن عمل خواهد کرد.

وی در واکنش به تجمعات صورت گرفته، خاطرنشان کرد: در خصوص قضیه اخیر عده ای درخواست عدم تجمع را نپذیرفتند و عده ای آن را پذیرفته و به وعده داده شده توسط ریاست تهران در بیانیه صادر شده در روز قبل  اعتماد کرده و آن روز مراجعه نکردند ،در آن روز جمعیتی که حضور پیدا کردند بر اساس نظر شخصی خودشان بوده و قانون سازمان ،شرعاً، عرفاً و وجداناً مجاب به پذیرفتن اعضا در هر شرایطی به داخل خانه خودشان است و ربطی به تصمیم درست یا اشتباه اعضا ندارد.

وی اضافه کرد: در آن روز به هر دلیل کاری جهت اعتراض، عده ای مراجعه کرده که با درب های بسته سازمان مواجه شدند،  در آن روز آقای  علویان رییس هیئت مدیره نظام‌پزشکی تهران بزرگ و قائم مقام وی و چند زن پزشک در راه بازگشت مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفتند و البته حضور آنها جز کنترل کردن اوضاع و پیشگیری از وقوع هر گونه تنش دلیل دیگری ندارد.

نژادی  تأکید کرد: شاید در کشور ما استعفا مسئولی به هر دلیل ،امری محال و غیر عادی باشد اما در تمام کشورهای دنیا امری عادی و به منزله اعتراض یا رفع تکلیف از کاری که در ید کنترل و اختیار ایشان نیست شناخته میشود، در آن روز دو نفر از اعضای هیئت مدیره سازمان نظام پزشکی آقای علویان رئیس هیئت مدیره و آقای رازی رای اول ایران و تهران استعفا کردند و اگر نیت بر حل مسالمت آمیز بحران و رویداد بدون غلبه نظر رقابتی و یکجانبه درون گروهی باشد ،ابتدا باید اتفاق رویداده از منظر افراد بی طرف و دلسوز بررسی شده و با شناخت تمامی ریشه های استعفا در مورد آن قضاوت کرد،همیشه آنچه ما میگوییم و آنچه ما میشنویم باید جدا از تعصب یکطرفه و پافشاری بر نظرات یکجانبه باشد.

وی یادآور شد: متأسفانه بعد از آن رویداد که قطعاً نیاز به دلجویی دلسوزانی امتحان پس داده داشت و به جای بررسی علل ایجاد هزینه نامتعارف و باز کردن گره با دندان به جای دست را چه کسی مسبب بوده با به سخره گرفتن افکار عمومی جامعه پزشکی ،توسط افرادی که عرض خود میبرند و زحمت جامعه، ،با ایجاد تنش های غیر ضروری و توهین ،فضا را کاملا دو قطبی و غیر سازنده تهییج برای واکنشهای متقابل  کردند.

وی بیان کرد: اولا استعفا از هیئت مدیره استعفا از مسئولیت و به زمین گذاشتن امانت ایجاد شده توسط رای دهنده ها نبوده و بر اساس قانون اداری نیز در صورت مکتوب بودن ،نیاز به بررسی هیئت مدیره و در صورت خلا قانونی، اظهار نظر شورا عالی به عنوان فصل الخطاب و دهنده نظر نهایی است و این عجله  کردن بعضی از آقایان و استهزا یک اعتراض ،باعث از بین رفتن اعتماد به تصمیم گیرندگان نماینده جامعه پزشکی است.

وی ارائه راهکار برای خروج از بحران‌ها، خاطرنشان کرد: جهت خروج از اینگونه بحران ها ابتدا باید کمیته حقیقت یاب مستقل تشکیل شده و آنهایی که خلافی انجام دادند شماتت و از آنهایی که خود را هزینه جلوگیری از تنش کردند دلجویی شود. باور کنیم  اگر نظرات خلاف نظر ما اعمال شود،شاید این همه هزینه سازی بیهوده صورت نگرفته و می توان با دید مثبت تری به اطراف نظر کرد. حرف یکدیگر را بشنویم که هرگونه دوقطبی سازی و افراد مصر به آن دلسوزانه نبوده و به صلاح کسی  نیست.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت یک پزشک از تجمع مقابل سازمان نظام پزشکی بیشتر بخوانید »