اغتشاشات در ایران

تصاویر دیده نشده از سلاح‌های مرگبار اغتشاشگران

تصاویر دیده نشده از سلاح‌های مرگبار اغتشاشگران



نمایشگاه روایت میدانی از تجهیزات مورد استفاده آشوبگران در اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ رونمایی کرده است.


دریافت
14 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تصاویر دیده نشده از سلاح‌های مرگبار اغتشاشگران بیشتر بخوانید »

اقدامی کم نظیر در بدل زدن به پروژه جامعه‌ستیزانه دشمن‏

اقدامی کم نظیر در بدل زدن به پروژه جامعه‌ستیزانه دشمن‏



دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت نوشت: ضوابط بخشودگی یا تخفیف در محدودیت‌های مرتکبان اغتشاشات اخیر که از سوی رئیس‌جمهور ابلاغ شد، از وندالیسم ناشی از احساس بی‌آیندگی جلوگیری کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سپهر خلجی دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت پس از ابلاغیه رئیس‌جمهور برای بخشودگی یا تخفیف اداری و صنفی مرتکبان اعمال منافی قانون در اغتشاشات، در یادداشتی نوشت:

«فرمان مهم رهبر انقلاب مبنی بر عفو گسترده قضایی محکومان و متهمان اغتشاشات در دهه فجر، اقدامی کم‌نظیر در بدل زدن به هدف اصلی دشمن از پروژه آشوب یعنی تولید نفرت و شکاف اجتماعی و صیانت از آینده افرادی بود که به علت غفلت و هیجان ناشی از پروپاگاندای بی‌نظیر معاندان، گرفتار پرونده، احکام کیفری و سوء‌سابقه شده بودند.

آن عفو پدرانه و آغوش باز کردن نظام برای جوان نادم، محاسبه دشمن یعنی درگیر کردن کشور در چرخه‌های نفرت و آشوب برخاسته از احساس جوانی که پل‌های پشت سر خود را از دست رفته می‌دید، به هم زد و برای بازگشت افرادی که دست در خون و حق‌الناس نداشتند‏ و عامل سرویس‌های جاسوسی نیز نبودند، پل بازگشت ساخت.

پس از عفو قضایی، رئیس‌جمهور در راهپیمایی ۲۲بهمن خبر داد که دولت برنامه‌ای برای امتداد آن رویکرد حکیمانه رهبری در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی دارد تا افرادی هم که به علت ارتکاب خلاف در اغتشاشات دچار محدودیت‌های اداری و صنفی شده‌اند، بتوانند با تعهد به قانون، مشمول بخشودگی یا تخفیف قرار بگیرند و به کار و فعالیت خود بازگردند.

ابلاغ روز پنجشنبه رئیس‌جمهور به دستگاه‌های مربوطه که حاصل بررسی‌های مفصل در شورای‌عالی امنیت ملی است، در واقع پل ساختن برای بازگشت و فاز دوم بدل زدن به پروژه جامعه‌ستیزانه دشمن‏ و جلوگیری از وندالیسم ناشی از احساس بی‌آیندگی است.

کلیدواژه مهم ‎بچه‌های خودمان که رهبر انقلاب در زمان اغتشاشات برای جوانانی که بر اثر غفلت به پروژه دشمن پهلو داده بودند، ترم معنادار و الهام‌بخشی برای نقطه عزیمت بازسازی اجتماعی بود.»

پس از عفو تعداد زیادی از محکومان و متهمان اغتشاشات سال گذشته با فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دهه فجر، رئیس‌جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی به دبیرخانه این شورا مأموریت داد که با تعیین چارچوب‌های مشخص، زمینه بخشودگی و یا اعمال تخفیف در قبال کسانی که در حوادث سال گذشته دچار تخلفات اداری و انضباطی شده‌اند و اکنون از اقدامات خود ابراز ندامت دارند و حاضر هستند به موازین قانونی متعهد شوند،‌ فراهم کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اقدامی کم نظیر در بدل زدن به پروژه جامعه‌ستیزانه دشمن‏ بیشتر بخوانید »

سروش و فرجام رؤیای روشنفکری

سروش و فرجام رؤیای روشنفکری



آنهایی که با رسانه‌های جهانی تا دیروز عَلَمِ علم و آزادی بر سر دست داشتند امروز آشکارا از تجزیه ایران هزاران ساله سخن می‌گویند. آغوش ملت همیشه به روی فرزندان خود باز است و با کریمان کارها آسان است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، منصور مهدوی طی یادداشتی نوشت: پس از نشست برخی عناصر برانداز در واشنگتن (دانشگاه جرج تاون) در اواخر بهمن ۱۴۰۱ برخی روشنفکران بدان واکنش نشان دادند. از این میان دکتر عبدالکریم سروش با سرعت و شتاب زبان به شکایت گشود. حکایت سروش از این نشست به واقعیت نزدیک بود. پیشینه برهنگی و تجزیه‌طلبی برخی اعضای نشست بیش از هر چیز به چشم سروش آمده‌بود: شنیده‌اید دیروز … جلسه‌ای بود و چند نفر شرکت کرده‌بودند که تقریبا بساط رهبری برای ایران پهن کردند و به گمان اینکه نامی در رسانه‌ها دارند فکر کردند که در دلها هم جایی دارند یکی از آنها که تا امتحان نداد و سرتاپا برهنه نشد او را به درون خانواده هنری نپذیرفتند چند تایی از آنها اصلا از عالم سیاست خبری ندارند در میان‌شان حتی یک پرچم ایران به چشم نمی‌خورد. نامی از اسلام و دیانت قاطبه مردم ایران در میان نبود بلکه اکثریت آنها کمال ناآشنایی با این سنت عظیم و قویم ایرانی داشتند یکی‌شان از تجزیه طلبان مشهور و بنام است.

بنابراین این افراد مگر برای دلخوشی خود و مگر برای پرکردن برنامه‌هایی که می‌دانیم از کجاها سرمایه آنها و خط سیاسی آنها می‌رسد مگر برای آنها [کارفرمایان] کاری بکنند [وگرنه] برای ملت ایران کاری نمی‌توانند بکنند.

با این همه آنچه بیش از همه خاطر سروش را آزرده ساخته و بیانش را گداخته می‌نمود «ادعای رهبری ملت ایران» از سوی این جماعت کم‌مایه بود: نه از ایران چندان شناسایی و آشنایی دارند نه از دیانت مردم نه از سنت و ارزشهای آنها. بیشتر این افراد در میان مردم ایران هرگز نزیسته‌اند و نبوده‌اند و با دردهای آنها آشنایی ندارند و بعد با کمال بی‌خیالی و بلکه با کمال جسارت دعوی رهبری این قوم [ایرانیان] را هم دارند و گمان می‌کنند که کافی است زمام امر بدست آنان سپرده شود.

سخنان سروش از یک حیرت و شگفتی عمیق حکایت دارد. او که نزدیک به چهار دهه رویارویی با حکومت دینی را در کوله‌بار خود دارد، حال از اینکه می‌دید افرادی ناشایست و ناصالح از راه رسیده‌اند و دعوی رهبری دارند حیرانی و سرگردانی خود را نشان می‌دهد.

به راستی پیشینه سروش بیش از آن است که به چشم نیاید. پیش از آنکه برخی حاضران در نشست واشنگتن به دنیا بیایند سروش در دنیای کتاب و رسانه به نبرد با مبانی حکومت دینی آمده بود؛ او بین دانش و ارزش مرز کشید؛ صراط مستقیم دین را به صراط‌های نامستقیم فروخت؛ با بهانه‌های کم‌بها دین را آنقدر فروکاست تا هیچگاه نتواند قبای ایدئولوژی حکومت بر تن کند، او در کسوت روشنفکر دینی، دینی را ترویج می‌کرد که به دنبال استقرار است و نه انقلاب، سکون می‌طلبد و نه صعود. بر این اساس نظم موجود جهانی را ‌پذیرفت؛ مولوی بلخی را از قله معنویت به زیر کشیده و اشعار پرمایه مثنوی را برای دعاوی بی‌مایه‌ای چون کثرت‌گرایی هزینه کرد و … .

سروش، جوان نبود اما جویای نام بود. او در جمع دانشجویان و افراد ناآشنا به مبانی فکری خویش، بیان شاعرانه و لحن ساحرانه را به کار گرفت؛ افزون برآن، خوش داشت قهرمان‌نمایی کند و در شهرآورد اندیشه خود را بی‌هماورد بنمایاند. از این رو در عین گریز از مناظره آشکار، با گفتار و کردار، نسبت‌های ناروا و ناشایست نثار عالمان دین می‌کرد هرچند در جلسات پنهانی توان رویارویی با آنان را نداشت.

با این همه آرام آرام نامش بر سر زبان‌ها افتاد و به ویژه پس از ۲ خرداد ۱۳۷۶ تشریفِ رهبری فکری طالبان اصلاح را بر قامت خود راست می‌دید و با «تیغ و طپانچه» نمایی، رئیس دولت وقت را به شورش تمام‌عیار علیه نظام اسلامی فرامی‌خواند. نقش ویرانگر سروش علیه مبانی معرفتی نظام دینی همچنان ادامه داشت تا اینکه انقلاب رنگین آمریکایی-انگلیسی در انتخابات ۱۳۸۸ سربرآورد. در این برهه او بخشی از چهره واقعی خود را نشان داد و از مسند معلمی و سخندانی برون جست و کسوت انقلابی‌گری، دشمن‌تراشی و پیکارجویی بر تن کرد، همان‌ چیزی که سالها پیش به عنوان خصلت‌های شوم ایدئولوژی‌گرایی آن را فروکوبید.

او که کامش از نتایج جنبش دوم خرداد برنیامده‌بود این‌بار کوشید تا به مثابه عضو مؤسس اتاق فکر جنبش سبز، گره از کارفروبستۀ خویش بگشاید و محصول دهها سال تلاش برای مقابله با حکومت دینی را بردارد.

حال چنین کسی با چنان پیشینه‌ای با چشمانی شگفت‌زده ناظر صحنه‌ای است که نمی‌تواند در برابر آن سکوت کند. افرادی که به تعبیر هوشنگ امیراحمدی «کودک و کوتوله هستند»[۱] از گرد راه نرسیده در اندیشه رهبری ملت ایران هستند؛ از این رو سروش تاب و طاقت از کف داده و فریاد برآورده که این نورسیده‌ها «با کمال جسارت دعوی رهبری این قوم [ایرانیان] را هم دارند»! در واقع سروش از سرگرانی اربابان این جماعت بی‌تاب است چرا که او بی‌تاب مستوری است. وی با این گفتار سر از روزن برآورده است.

با این همه، جدال او با حاضران نشست واشنگتن پایان نپذیرفت. در روزهای پایانی اسفند ۱۴۰۱ پس از یک ماه از اولین اظهار نظر درباره آن افراد کوته‌مایه، عبدالکریم سروش بار دیگر خروشید و خشم خود را نشان داد. با این تفاوت که این‌بار سروش از در معرفت‌ورزی درآمده و به مناظره با یکی از حاضران آن نشست پرداخت، شاید در خاطر خویش چنین می‌پنداشت که می‌تواند خلأ معرفتی او را جبران کند:

کسانی که از تنانگی‌ و فمینیزمی افراطی دفاع می کنند، گرفتار حسن و قبح مُدهای زمانه‌اند که گویی حقایقی ازلی و ابدی‌اند.

عریانی و عورت‌نمایی که اکنون به گمان آنان بدل به فضیلت شده، تا چندی پیش یک رذیلت بود، و شاید فردا دوباره ورق برگردد و باژگونه رذیلت شود. گرفتار رسوم زمانه‌اند نه حقایقی جاودانه. نه مقدس اند، نه پایدار.

می‌گویند کسی حق قضاوت درباره برهنه‌شدنشان را ندارد و قضاوت‌گری را محکوم می‌کنند. نمی‌اندیشند که خود غرق در قضاوت‌اند و آن عمل را نیکو می‌شمارند و ملامتِ ملامت‌گران را بر نمی‌تابند.

می‌گویند زن مالک بدنش است و حق هرگونه تصرفی در آن را دارد و نمی‌اندیشند که این حق مالکیت، همچون حقوق دیگرست و محدود به حدودی است.

دهه ۱۳۷۰ یادآور فراخوان‌های پرشمار عالمانی است که از سرتکلیف می‌کوشیدند از رهگذر مناظره با سروش، صراط مستقیم را به او و بی‌خبرانی نشان دهند که بیش از آنکه مشعوف پندار سروش باشند مسحور گفتار او شده‌بودند. اما سروش هر بار با زبانی زهرآگین و قلمی آهنگین آنان را نواخت. حال سروش پس از گذر روزان و شبان به لحظه‌ای رسیده‌است که با کسی مناظره می‌کند که به تعبیر خودش «تا امتحان نداد و سرتاپا برهنه نشد او را به درون خانواده هنری نپذیرفتند». از آن اوج دعوت به گفتگو از جانب عالمان تا حضیض مناظره با برهنگان، راه بسیار درازی است؛ اما خودکرده را چه تدبیر است؟ شاید هم این حضیض، تاوان آن همه ژاژخایی و دشنام‌گویی باشد!

اما پردۀ ظریف‌تری در این دستگاه هست که خوبست سروش و سروش‌ها گوش جان بدان بسپارند؛ دیکتاتوری رضاخانی با همّت روشنفکران غرب‌گرا قوام گرفت و به حمیّت همان‌ها دوام یافت. زمانی که عالمان دین برای سامان‌دادن به امور دین و دنیا با پرچم عدالت‌خواهی کوشیدند حکومت قاجار را در خدمت آیین و سرزمین درآورند روشنفکران غرب‌گرا با نمادمشروطه‌خواهی و با راهنمایی سفارت انگلیس به مقابله با عالمان و حاکمان برخاسته و ابتدا پیکر شیخ فضل الله نوری را بر دار کردند آنگاه ارکان حکومت را آنچنان تضعیف کردند که در نهایت یک قزاق بی‌سواد -که برکشیده آیرون ساید بود- با جوقی سرباز «پایتخت» را تصرف کرده و سردار سپه شد.

انگلیس با تربیت نسلی از فراماسون‌ها و روشنفکران غرب‌گرا آنان را به رویارویی با دین، حکومت قاجار و اقدام علیه منافع ملی واداشت. پس از آنکه با فراز و نشیب‌های بسیار، حکومت قاجار به نهایت ضعف رسید انگلیس به دست همین ماسون‌ها و روشنفکران دین‌ستیز، حکومت قاجار را برانداخت ولی به جای آنکه یکی از آنها را به حکومت برساند به روشنفکران اعتماد نکرده و یک قزاق جاهل را به ریاست آنها گماشت. شگفتا که روشنفکرانی مانند حسن تقی‌زاده، محمدعلی فروغی، ولی الله نصر، میرزاکریم خان رشتی، ابراهیم حکیمی، تیمورتاش، علی اکبر داور و … همگی به خدمت رضاخان میرپنج تن دادند.

روشنفکران غرب‌گرا که در توهم خویش علیه استبداد قاجار مبارزه کرده بودند، در عصر رضاخان تازه معنای استبداد را چشیدند تا جایی که میرزا کریم خان رشتی و علی اکبر داور از ترس رضاخان خودکشی کردند، تیمورتاش را در زندان با آمپول هوا کشتند، تقی‌زاده خود را بی‌اراده و «آلت فعل» نامید و فروغی درباره احوال خویش طی نامه‌ای به یکی از نزدیکانش گفت:

در کف شیر نر خونخواره‌ای غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای[۲]

با آنکه استعمارگران غربی با شعار آزادی در کشورهای دیگر نفوذ می‌کنند، ولی ایجاد دیکتاتوری در سایر کشورها برای حفظ منافع استعماری، یکی از سیاست‌های راهبردی آنهاست. که هنوز هم در حال اجراست.

استعمارگر انگلیس به مدد بسترسازی روشنفکران غرب‌گرا به ایجاد هرج و مرج، کشتار عالمان، نسل کشی نزدیک ۹ میلیون ایرانی به خاطر قحطی، حذف شخصیت‌های ملی، اشغال کشور (در جنگ جهانی اول)، نفی استقلال و تغییر حکومت ایران مبادرت ورزید.

کار به جایی رسید که موج غرب گرایی و تباه شدن کشور، حتی غربگرایان را نیز سرخورده و نادم کرد. تا جایی که احمد کسروی با افسوس می‌گوید: «اگر [عدالت‌خانه] بدان سان که با دست علما برخاست اگر با دست ایشان پیش می‌رفت باری این نتیجه بسیار سودمند را داشت که از آسیب اروپایی‌گری ایمن باشد».

حال سروش درست در موقفی ایستاده است که روزگاری امثال تقی‌زاده در آن وقوف داشتند. رؤیای روشنفکران چنان بود که وقتی ورق یک حکومت را برگردانند صفحه جدید را خود بنگارند این رؤیا در پس زمینه گفتار سروش به طور کامل پیداست. همچنان که روشنفکران پشیمان در عصر رضاخان نیز هرگز انتظار نداشتند یک قزاق قُلتَشن را بالای سر خود ببینند اما واقعیت چیزی دیگری بود، دست انگلیس که از آستین روشنفکران درآمده بود برای آنها جای انتخاب باقی نگذاشت.

سروش نیز آنگاه که در تاخت و تازهای روشنفکرانه، ندای دلسوزان را به هیچ می‌انگاشت خود را به حمایت‌های دولت‌های استعمارگر غربی مستظهر می‌دانست چرا که آنها را مشتری علم و عرفان می‌پنداشت ولی او ندانست که اوضاع جهان طور دیگری است.

تاریخ نشان داده است که انگلیس با دست روشنفکران غرب‌گرا، عالمان را کنار زد و حکومت را برانداخت اما آنان را به خدمت جاهلان گماشت. آیا دل عبرت‌بینی هست که از دیده عبرت بگیرد؟ این نقشه امروز نیز در حال اجراست؛ روشنفکران و هنرمندان غرب‌گرا در چند دهه گذشته بر پیکر کشور خود دشنه‌ها فروکردند تا به پندار خود آزادی را به ارمغان بیاورند و امروز ناباورانه می‌بینند استعمارگران، برهنگان و تجزیه‌طلبان را بر منصب رهبری ملت ایران نشانده‌اند!

گناه روشنفکران بسیار بزرگ است و «اگر روزی حساب گرفته‌شود، روشنفکران این کشور گناه‌کارترین مردم شناخته خواهند شد … اکثر روشنفکران ایران، به نحو نومیدکننده‌ای ایران را از یاد برده‌اند.»[۳]

جادارد سروش و سروش‌ها دست کم از چرخ روزگار بیاموزند و بیش از این بر مرکب خصومت با میهن و آیین خود نتازند و درصدد زدودن کاستی‌ها و همراهی با مردم خویش برآیند و ایران را از یاد نبرند. زیرا آنهایی که با رسانه‌های جهانی تا دیروز عَلَمِ علم و آزادی بر سر دست داشتند امروز آشکارا از تجزیه ایران هزاران ساله سخن می‌گویند. آغوش ملت همیشه به روی فرزندان خود باز است و با کریمان کارها آسان است.

[۱] . هوشنگ امیراحمدی مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه، که خود سالیان طولانی برای ایجاد ارتباط بین ایران و آمریکا تلاش می کرد در واکنش به نشست واشنگتن و منشوری که آنها نوشته‌اند می‌گوید: «این منشور، منشور تجزیه ایران است … در این منشور اسمی از تمامیت ارضی ایران برده نشده است. … [اینکه] زبان ملی در منشور نباشد مهم نیست؟ تمامیت ارضی مهم نیست؟ [مطابق این منشور] نه مردم مهم هستند نه عدالت مهم است نه ایران مهم است و … . [تنظیم کنندگان این منشور] یک عده کودک و کوتوله هستند.»

[۲] . رضاخان وقتی این نامه را دید، فروغی را احضار کرده و به او گفت: «زن ریش‌دار».

[۳] . محمدعلی اسلامی ندوشن، ایران را از یاد نبریم، ص ۷۵-۷۸.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سروش و فرجام رؤیای روشنفکری بیشتر بخوانید »

ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا از قدرت نظامی ایران

ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا از قدرت نظامی ایران



با توافق مهم ایران و عربستان با محوریت چین ما دیدیم که چگونه اولین نشانه‌های این افول تاریخی هژمونی آمریکا ظهور کرده و یک توافق کاملا آسیایی حسابی آمریکایی‌ها را غافلگیر و منزوی کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، درست در روزهایی که اوج یک بحران امنیتی با چاشنی برساخته‌های رسانه‌ای را پشت سر می‌گذاشتیم و فضای جامعه در حوالی نیمه آبان از همیشه ملتهب‌تر و حساس‌تر شده‌بود و فشار جنگ ترکیبی هر روز رمق تازه‌ای می‌گرفت و علیه روان و اعصاب مردم حریف می‌طلبید گزاره‌هایی از سوی رهبر انقلاب مطرح شد که حالا بعد از شکست کمپین شش‌ماهه ضدایرانی هر تحلیلگری در برابر آن سر تعظیم ورود می‌آورد و از درستی نشانه‌شناسی‌ها حیرت می‌کند؛ تحلیل یک واقعه از قلب یک جنگ ترکیبی تمام‌عیار کار هر کسی نیست و حالا که در روزهای آرام و پساآشوب به آن رسیده‌ایم، غنای آن تحلیل را بیشتر درک می‌کنیم.

وقتی رهبر انقلاب ۱۱آبان به نشانه‌های تغییر در نظم جهانی و روند حاکم‌شدن نظمی جدید در دنیا اشاره کردند و گفتند: ابعاد نظم جدید و چگونگی آن دقیقا معلوم نیست اما خطوط اساسی آن قابل ترسیم است، کسی حذف آمریکا از مهم‌ترین توافق سال‌های اخیر را حدس هم نمی‌زد. اما رهبر انقلاب اولین خط اساسی از نظم جدید را «انزوای آمریکا» دانستند و افزودند: برخلاف گذشته که آمریکایی‌ها خود را تنها قدرت مسلط دنیا می‌خواندند، در نظم جدید، آمریکا جایگاه مهمی ندارد و منزوی است و ناچار خواهد شد دست و پایش را از نقاط مختلف جهان جمع کند.

حالا با توافق مهم ایران و عربستان با محوریت چین ما دیدیم که چگونه اولین نشانه‌های این افول تاریخی هژمونی آمریکا ظهور کرده و بدون هیچ برجام و توافقی با آمریکا این بن‌بست گشوده شد و یک توافق کاملا آسیایی حسابی آمریکایی‌ها را غافلگیر و منزوی کرد. آمریکا از این ایران نگران است و در گزارش سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا هم به صورت مبسوط این مسأله شرح داده شده و در این گزارش بخش‌هایی از آن را بررسی خواهیم کرد.

جامعه اطلاعاتی آمریکا که متشکل از ۱۶ سازمان اطلاعاتی از جمله سازمان سیا و آژانس امنیت ملی آمریکا است، در گزارش سالانه خود به ارزیابی مجموعه تهدیدهایی پرداخته که می‌توانند منافع ملی آمریکا را به طور مستقیم و جدی در سال ۲۰۲۳ به خطر بیندازند،‌ این گزارش از روسیه و چین در مقام رقیب آمریکا نام برده که با دست‌زدن به مجموعه‌ای از اقدامات «هنجارهای نظم جهانی» را به چالش کشیده‌اند. اما تاکید می‌کند ایران در راستای تلاش برای از بین‌بردن نفوذ آمریکا در غرب آسیا، تثبیت نفوذ خود، قدرت‌افکنی در کشورهای همسایه و…، کماکان به تهدید منافع آمریکا ادامه خواهدداد.

ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا از قدرت نظامی ایران

ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا از قدرت نظامی ایران جالب توجه است؛ ‌آنها معتقدند: سپاه پاسداران در سال ۲۰۲۳ همچنان موقعیت خود را به‌ عنوان «مرکز قدرت نظامی ایران» حفظ خواهدکرد؛ به تعبیر جامعه اطلاعاتی آمریکا این نهاد سازمانی نظامی است که با دست‌زدن به مجموعه‌ای ترکیبی از «جنگ‌های متعارف و نامتعارف» منافع آمریکا در خاورمیانه را تهدید می‌کند.همچنین این شبکه معتقد است: جمهوری اسلامی برنامه‌هایش به‌منظور دستیابی به «تسلیحات متعارف جدید»، از جمله «جت‌های جنگی، هواپیماهای آموزشی، بالگردها، سامانه‌های دفاع هوایی و تانک‌های جدید» را ادامه می‌دهد، اگرچه کسری محدودیت‌های اقتصادی تهران می‌تواند سرعت اجرای این اهداف را کاهش دهد.آنها در عین حال اذعان کردند ایران بیشترین ذخایر موشک‌های بالستیک در خاورمیانه را در اختیار دارد و همین امر تهدیدی برای منطقه به‌حساب می‌آید.

در گزارش ضد ایرانی جامعه اطلاعاتی آمریکا آورده شده‌است: ایران در حال حاضر فعالیت‌های کلیدی توسعه تسلیحات هسته‌ای را که برای تولید یک سلاح‌هسته‌ای قابل آزمایش لازم است، انجام نمی‌دهد. در این گزارش ضد ایرانی آمده‌است: از زمان ترور محسن فخری‌زاده، دانشمند هسته‌ای ایران در نوامبر ۲۰۲۰، تهران به گسترش برنامه هسته‌ای خود سرعت بخشیده و اعلام کرده‌است که دیگر محدود به ضوابط برجام نیست و فعالیت‌های تحقیق و توسعه‌ای را انجام داده‌است که در صورت تصمیم، این کشور را به تولید مواد هسته‌ای برای استفاده در یک بمب هسته‌ای نزدیک‌تر می‌کند. اگر تحریم‌ها علیه تهران لغو نشود، مقامات ایرانی احتمالا به دنبال غنی‌سازی اورانیوم تا ۹۰ درصد خواهندبود.

ایران‌هراسی جامعه اطلاعاتی آمریکا

جامعه اطلاعاتی آمریکا همچنین در گزارش خود آورده‌است: ایران به تهدید منافع آمریکا ادامه خواهد داد. این کشور تلاش می‌کند نفوذ آمریکا در خاورمیانه را از بین ببرد، نفوذ و قدرت خود را در کشورهای همسایه تقویت کند و تهدیدات علیه حکومت را به حداقل برساند. تهران سعی خواهد کرد از دیپلماسی، برنامه هسته‌ای در حال گسترش، نیروهای متعارف، نیابتی و شریک خود و خرید و فروش‌های تسلیحات نظامی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند.

وحشت از رویکرد ترکیبی ایران

در بخش دیگری از گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا درباره ایران، درباره توانایی‌های نظامی ایران ادعا شده‌است که رویکرد ترکیبی ایران به جنگ‌-که استفاده از توانمندی‌های متعارف و غیرمتعارف را شامل می‌شود-تهدیدی برای منافع آمریکا در منطقه در آینده پیش‌رو خواهدبود.

در این گزارش آمده‌است: جمهوری اسلامی ایران احتمالا به دنبال دستیابی به سامانه‌های تسلیحاتی متعارف شامل جنگنده‌های پیشرفته، هواپیماهای آموزشی، بالگرد، سامانه‌های پدافند هوایی و تانک خواهد بود. با وجود این، محدودیت‌های بودجه‌ای و کمبودهای مالی سرعت دستیابی به این هدف را کند خواهدکرد.

جامعه اطلاعاتی آمریکا در این گزارش در راستای ایران‌هراسی آورده‌است: قابلیت‌های موشکی، پهپادی و دریایی ایران کماکان تهدیدی علیه آمریکا و متحدانش در منطقه خواهدبود. عملیات‌ نظامی غیرمتعارف ایران در کنار شبکه شرکا و نائبان این کشور، تهران را قادر خواهدکرد برای پیشبرد منافعش در منطقه تلاش کرده و عمق راهبردی خودش را حفظ کند.

در این گزارش ادعا شده‌است که ایران به طور مستقیم از طریق توانایی‌های موشکی و پهپادی و به طور غیرمستقیم از طریق حمایت از حزب‌ا… لبنان و سایر شرکای خود، همچنان یک تهدید برای اسرائیل است. ایران با حمایت از شبه‌نظامیان شیعه عراقی که تهدید اصلی برای نیروهای آمریکایی در عراق هستند، همچنان منبع بی‌ثباتی در سراسر منطقه خواهدبود.

در بخش دیگری از این گزارش درباره توانایی‌های سایبری ایران، آن را تهدیدی علیه منافع آمریکا خوانده و آورده‌است: تخصص و تمایل روزافزون ایران برای انجام عملیات‌ ستیزه‌جویانه سایبری این کشور را در زمره تهدیدهای عمده علیه امنیت آمریکا و شبکه متحدانش قرار می‌دهد. رویکرد فرصت‌طلبانه ایران برای حملات سایبری، صاحبان زیرساخت‌ها در آمریکا را در معرض حمله از سوی تهران قرار داده‌است. حملات [سایبری] اخیر علیه اسرائیل نشان می‌دهد ایران بیشتر از گذشته به هدف قرار دادن کشورهای دارای قابلیت‌های بیشتر تمایل دارد.

آرزوی طولانی شدن ناآرامی‌ها در ایران

جامعه اطلاعاتی آمریکا همچنین در بخش دیگری از گزارش خود درباره ناآرامی‌ها در ایران ادعا کرده‌است: مقامات ایرانی نگران طولانی شدن اعتراضات هستند و تصور می‌کنند مداخله خارجی باعث طولانی شدن ناآرامی‌ها می‌شود. حتی‌اگر ایران این دور از اعتراضات را از طریق خشونت و ارعاب مهار کرده‌باشد، مجموعه‌ای از بحران‌ها در سال آینده احتمالا مشروعیت و ماندگاری حکومت ایران را به چالش خواهد کشید. با کاهش ارزش پول ایران و نرخ تورم سالانه تقریبا ۵۰ درصد این کشور، تهران احتمالا با یک رکود اقتصادی مواجه است که به ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا می‌تواند ناآرامی‌ها را طولانی یا دوباره شعله‌ور کند و منجربه بی‌ثباتی بیشتر در این کشور شود. این ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا در حالی است که دولت دموکرات بایدن به‌رغم شعار رویکرد دیپلماسی همچنان سیاست‌های فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ را در پیش گرفته و در پی حوادث اخیر ایران نیز به بهانه حقوق بشر، تحریم‌هایی را همگام با متحدان غربی خود اعمال کرده‌است. دولت بایدن اگرچه اعلام کرده هدفش تغییر نظام ایران نیست اما از آغاز تحولات داخلی اخیر در جمهوری اسلامی ایران، همسو با مخالفان تهران عمل کرده و در واقع، پشت چهره اپوزیسیون به بهانه برآورده شدن خواسته‌های آنان به اسم مردم ایران، پنهان شده‌است. پیش از این، ویلیام برنز( بیل برنز) رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در مصاحبه با شبکه سی‌بی‌اس در پاسخ به پرسش «مارگارت برنان» مجری این شبکه مبنی بر این‌که آیا سران جمهوری اسلامی ایران تصمیمی برای ساخت سلاح هسته‌ای دارند، گفت، تا جایی که می‌دانیم، اعتقادی نداریم که سران ایران تصمیمی برای از سرگیری برنامه تسلیحاتی که در پایان سال۲۰۰۳ تعلیق کرده بودند گرفته باشند. رئیس سازمان سیا در این مصاحبه که در محل کار او ضبط و بخش‌هایی از آن پخش شد، در عین حال با تکرار ادعای غنی‌سازی ۸۴ درصدی اورانیوم در ایران، مدعی شد برنامه غنی‌سازی ایران بسیار پیشرفت کرده و اگر بخواهند فقط در عرض چند هفته می‌توانند به غنی‌سازی ۹۰درصدی برسند و سامانه‌های موشکی نیز که قابلیت حمل سلاح اتمی را دارند، بسیار پیشرفت کرده‌است. بیل برنز همچنین با بیان این‌که ما شواهدی نداریم که ایران تصمیمی برای از سرگیری برنامه ساخت سلاح هسته‌ای دارد، در عین حال ادعا کرد سایر ابعاد این چالش، در حال پیشرفت است.

منبع: روزنامه جام جم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا از قدرت نظامی ایران بیشتر بخوانید »

سخنگوی قوه قضاییه: پرونده آتش‌سوزی در زندان اوین ۴۰ متهم دارد

سخنگوی قوه قضاییه: پرونده آتش‌سوزی در زندان اوین ۴۰ متهم دارد



سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به سوالی درباره آخرین وضعیت پرونده آتش‌سوزی در زندان اوین گفت: این پرونده ۴۰ متهم دارد و فعلا تحقیقات به لحاظ اهمیت و گستردگی ادامه دارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به سوالی درباره آخرین وضعیت پرونده آتش‌سوزی در زندان اوین گفت: این پرونده ۴۰ متهم دارد و فعلا تحقیقات به لحاظ اهمیت و گستردگی ادامه دارد و با وجود حجم پرونده‌های قضایی قول داده شده است که ظرف یک ماه آینده قرار نهایی برای این پرونده صادر شود

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سخنگوی قوه قضاییه: پرونده آتش‌سوزی در زندان اوین ۴۰ متهم دارد بیشتر بخوانید »