اغتشاشات

مواد سمی در مدارس پخش نشده‌است/ عوامل غیرسمی هراس ایجاد کرد

مواد سمی در مدارس پخش نشده‌است/ عوامل غیرسمی هراس ایجاد کرد


به گزارش مجاهدت از گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس، وزارت اطلاعات درباره حوادث رخ داده در مدارس کشور، بیانیه‌ای تبیینی صادر کرد که در آن تاکید شده است: مواد سمی در هیچ‌یک از مدارس کشور پخش نشده است؛ اما عوامل غیرسمی که موجب ایجاد هراس شده‌اند، به‌طور سهوی یا تعمدی در برخی از محیط‌های گزارش شده استعمال شده است.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

باسمه تعالی

در پی حوادث و اغتشاشات پاییز گذشته، گزارش‌هایی از بدحالی دانش‌آموزان در برخی مدارس کشور واصل شد و به‌تدریج روندی صعودی به خود گرفت. موضوع قابل تأمّل از آغاز اتفاقات این بود که نسبتی معکوس بین فروکش نمودن تدریجی اغتشاشات موصوف و بالا گرفتن شتابان رویداد‌های منجر به اعلام بدحالی دانش‌آموزان وجود داشت. این موضوع، به‌ویژه با عنایت به جامعه‌ی هدف (نوجوانان و کودکان معصوم)، از همان ابتدا توجه خاص ریاست محترم جمهوری را جلب کرد و بلافاصله دستورات مؤکدی به وزارت‌خانه‌های کشور، اطلاعات، بهداشت و درمان و آموزش و پرورش صادر کردند. پی‌گیری‌ها تحت مدیریت وزیر محترم کشور آغاز شد. وزارت اطلاعات نیز با تمرکز فزاینده بر موضوع، بدون اعلام عمومی (که موجب نگرانی جامعه یا هوشیاری عوامل احتمالی اتفاقات شود) همه‌ی توان اطلاعاتی، امنیتی، فنی، عملیاتی و آزمایشگاهی خود را برای کشف علل و عوامل، بسیج نمود. مشابه همین توجه و تمرکز از سوی سایر دستگاه‌های امنیتی، اطلاعاتی و انتظامی کشور اعمال شد.

در بدو مأموریت، چهار مجهول پیشِ روی افسران اطلاعاتی این وزارت‌خانه قرار گرفت: چیستی موادی که موجب بدحالی دانش‌آموزان شده‌اند؛ عواملِ انسانی یا فنیِ اقدامات؛ شبکه‌ای که توانایی اقدام در گستره‌ای وسیع را دارا باشد؛ در غیر موارد ذکر شده، چه علل و عوامل دیگری موجب رویداد‌های مورد بحث شده‌اند؟

به‌این ترتیب یکی از حساس‌ترین و دشوارترین مأموریت‌های سال گذشته‌ی سربازان گمنام امام زمان (عج) آغاز شد. اینک با جمع‌آوری اطلاعاتِ موثق و مصادیق فراوان از گسترده‌ترین عملیات رصد و پایش اطلاعاتی – امنیتی کشور و با مطالعات علمی و تجزیه و تحلیل و ترکیب داده‌ها، نتیجه‌ی نهایی مجموعه‌ی تحقیقات را به استحضار ملّت شریف ایران می‌رساند:

۱- اولین گزارش اعلام مسمومیت در تاریخ ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۱ از شهرستان نور استان مازندران به ثبت رسیده است. پس از آن و در تاریخ ۹ آذرماه ۱۴۰۱، گزارشی مشابه از یکی از هنرستان‌های دخترانه‌ی استان قم داده شد و متعاقب آن، گزارشاتی غالباً همانند در ماه‌های آذر، بهمن و اسفند به ثبت می‌رسند. از اوایل اسفند ماه، موضوع به سایر استان‌ها تسرّی می‌یابد و گزارشاتی مشابه از استان‌های دیگر واصل می‌شود. این گزارش‌ها تا هشتم اسفند ماه ۱۴۰۱ رشدی با آهنگ ملایم و گاهی با رشد منفی همراه بود. اما از هشتم اسفند، با رشدی فزاینده مواجه می‌شود و نهایتاً در چهاردهم اسفند به اوج خود می‌رسد.

در تاریخ پانزدهم اسفند، رهبر حکیم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) موضعی آشکار، صریح و قاطع در قبال موضوع اتخاذ فرمودند. [۱]بیانات معظم‌له، از سویی تمرکز بیش از پیش دستگاه‌ها بر موضوع را در پی داشت و از سوی دیگر موجب حضور آشکارتر نیرو‌های حافظ امنیت در پیرامون محیط‌های آموزشی شد. طبیعی بود که همزمان شدن این عوامل با پایان اسفند ماه و تعطیلی مدارس، برای مدتی غائله را خاموش نماید. پس از بازگشایی مدارس در سال ۱۴۰۲، به طور جسته و گریخته گزارش‌هایی از ادعای مسمومیت منتشر شدند که البته محدود و کم رمق‌تر از پیش بودند.

۲- در مقطعی که ادعا‌های بدحالی روند صعودی داشتند و به موازات افزایش این قبیل گزارشات، ورود دستگاه‌های مختلف ذی‌ربط به موضوع نیز افزایش و تمرکز بر ابعاد آن عمق بیشتری می‌یافت. به‌تدریج بررسی و چاره اندیشی برای وقایع اعلام شده از دستگاه‌های مرتبط منطقه‌یی به شورای تأمین شهر و شهرستان و استان؛ و در مرحله‌ی بعدی به شورای امنیت کشور و نهایتاً به شورای عالی امنیت ملّی کشور کشیده شد. در تمام آن مقطع گزارش اقدامات، بررسی‌ها و یافته‌ها علاوه بر شورا‌های پیش‌گفته، به استحضار مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) و ریاست محترم جمهوری و دیگر سران قوا می‌رسید و دستورات آن مقامات مبتنی بر اولویت دادن به موضوع و گسترش و تعمیق اقدامات پیشگیرانه به اجرا گذاشته می‌شد.

۳- نوع رصد و پایش‌های اعمال شده از نخستین روزها، بسیار متنوع و فراگیر بود و با گذشت زمان، با گسترش اقدامات در سطح، واکاوی هر چه بیشتر در عمق، پایش دقیق‌ترِ پشت صحنه‌ها، هم‌افزایی دستگاه‌ها و تقسیم کار و انجام اقدامات مشترک و ترکیبیِ فزاینده، همراه می‌شد. روش‌ها و ابزار اطلاعاتی، امنیتی، فنی، انتظامی و آزمایشگاهیِ متعدد، متنوع و گوناگون به کار گرفته شدند. علاوه بر بررسی‌های معطوف به صحنه‌ها و نمونه‌ها، به‌طور همزمان با تحت نظرداشتن کانون‌ها و سوژه‌های مظنون، و گستردن تور‌های متعدد امنیتی و پایش‌های متنوع فنی، تصویری و جمع‌آوری‌های تخصصی اطلاعاتی از محیط‌های هدف، هرگونه احتمالِ هر چند کوچک و ناچیز مورد رصد قرار می‌گرفت. در مورد نمونه‌ها، همزمان با بررسی نمونه‌ی مواد مکشوفه در آزمایشگاه‌های معتبر کشور و وزارت بهداشت و درمان، همان نمونه‌ها در آزمایشگاه‌های ویژه‌ی وزارت‌خانه‌های اطلاعات و دفاع و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز مورد واکاوی قرار می‌گرفتند.

۴- علل و عوامل کشف شده در ایجاد یا احساس بدحالی در آموزشگاه‌ها:

در پی عملیات همه جانبه‌ی فوق‌الاشاره، به‌طور متوالی علل بسیاری از رویداد‌ها کشف و ثابت می‌شد که علّت‌ها نه از گونه‌های پیچیده، و موادِ استفاده شده نه از انواع سموم، بلکه غالباً مواد، ابزار و انگیزه‌های بسیار بسیطی موجب بروز ادعا‌های بدحالی شده بودند. با این حال و برای حصول اطمینان تام، چنان یافته‌هایی به سایر مصادیقِ گزارش شده تعمیم داده نمی‌شد بلکه هر گزارش، به‌طور جداگانه و جدی مورد تحقیق و بررسی قرار می‌گرفت. به‌عنوان مثال نتیجه‌ی بررسی اولین حادثه‌ی اعلام شده (شهرستان نور) حاکی بود که یکی از دانش‌آموزان دختر، با هدف به تعطیلی کشاندن آموزشگاه، گاز فلفل در کلاس درس منتشر کرده بود. از همین دست نتایج پیرامون حوادث اعلام شده‌ی بعدی نیز حاصل می‌شد.

کلاً در ایجاد یا القای بدحالی در آموزشگاه‌های مختلف کشور ۵ دسته از عوامل کشف شدند که ذیلاً به اختصار مورد اشاره قرار می‌گیرند:

۴/۱- بمبک بدبو: بخشی از موارد گزارش شده مربوط به استفاده از عاملی است که به «بمبک بدبو» معروف شده است. این عامل که در بازار و به‌ویژه در سکو‌های خرید و فروش اینترنتی به فراوانی وجود داشت، پس از استعمال در محیط‌ها موجب پراکندن بوی نامطبوعی می‌شود و معمولاً برای شوخی و تفریح‌های ناسالم و نامتعارف مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت.

در بررسی بازار خرید و فروش آن مشخص شد که در بازه زمانی حدوداً سه ماهه، سیصد نفر اقدام به خرید آن کرده بودند که بلافاصله کارِ شناسایی خریدارانِ مورد بحث آغاز، غالب آن‌ها شناسایی و افرادی که با کاربستِ آن‌ها، موجب ایجاد هراس شده بودند بازداشت شدند.

۴/۲- از دیگر موارد تعمّدی، بهره‌برداری از افشانه‌های اشک‌آور و گاز فلفل و نظایر آن در محیط‌های آموزشی به قصد شیطنت، بازیگوشی، دیگرآزاری و تعطیل نمودن کلاس‌ها بوده است. در این قبیل موارد نیز با کشف قوطی‌های افشانه و بازداشت عوامل استعمال آن‌ها، التهاب در محیط آموزشی فروکش کرده است.

۴/۳- در موارد متعددی وجود یک عاملِ بودار در محیط یا اطراف آن موجب ایجاد هراس شده است. از جمله مصادیقِ کشف شده که موجب گزارش به اورژانس، آتش‌نشانی، پلیس و حتی انتقال به درمانگاه شده عبارتند از: پرکردن گاز خودرو با روش‌های دستی و غیراستاندارد، قطع و وصل گاز شهری و نشتی مقداری گاز در محیط، آتش زدن ضایعات در زمین کنار مدرسه و انتشار دود در حیاط آن، استفاده از حشره‌کش، پارک نمودن تانکر حامل ته مانده‌ی نفتا کنار یکی از دبیرستان‌ها و بازگذاشتن دریچه‌های روی تانکر برای عدم تراکم گاز آن و مواردی دیگر از این قبیل.

۴/۴- در تعدادی از موارد مکشوفه، وجود اهداف ضدامنیتی و ضدمردمی احراز شده است. به‌این ترتیب که یک یا تعدادی از شیوه‌های پیش‌گفته با هدفِ ایجاد ناامنی یا دامن‌زدن به انگاره‌ی ضعف امنیت در کشور، ایجاد التهاب و آشوب و اعتراض به‌منظور فیلم‌برداری و انعکاس به شبکه‌های فارسی زبان معاند و یا با هدف ایجاد تجمع در مقابل آموزشگاه‌ها صورت گرفته است. عوامل این قبیل موارد غالباً بازداشت و تحویل مرجع قضایی شدند.

۴/۵- عاملِ هراسِ جمعی:

هراسِ جمعی (هیستری جمعی) شکلی از اختلال روانزاد است که معمولاً از یک نفر شروع و به سرعت در جمعی از افراد منتشر می‌شود. این اختلال زمانی رخ می‌دهد که افراد یک اجتماع به‌طور همزمان تحت تأثیر یک محرک تنش‌زا واقع می‌شوند؛ حتی در پی این عارضه برخی علائم فیزیکی ناشی از تنش‌های ذهنی نیز بروز پیدا می‌کند و در حقیقت این افراد به‌طور ناگهانی اعتقاد پیدا می‌کنند که توسط یک عامل خارجی بیمار شده‌اند. اگرچه اغلب موارد هراسِ جمعی در ابتدا به‌عنوان مسمومیت، حمله شیمیایی و یا بیوتروریسم تلقی می‌شود، ولی بررسی‌ها هیچ اثری از توکسین یا عامل شیمیایی را نشان نمی‌دهد و در کلیه‌ی موارد، مبتلایان به سرعت و بدون کوچک‌ترین عوارضی بهبود می‌یابند.

این عارضه نه مختص مقطع فعلی و نه منحصر به کشور ماست. نمونه‌های تاریخی (از تاریخ قدیم و معاصر) و جغرافیایی (از قاره‌های مختلف جهان) و مصادیق فراوانی دارد. من‌جمله در سال‌های ۱۹۶۲ و ۲۰۰۸ در تانزانیا؛ ۱۹۶۵ در انگلستان؛ ۱۹۷۶، ۱۹۸۸، ۲۰۰۲، ۲۰۱۱ در آمریکا؛ ۱۹۸۳ در کرانه باختری؛ ۱۹۹۰ در کوزوو؛ ۱۹۹۳ در مصر؛ ۲۰۰۶ در پرتغال؛ ۲۰۰۷ در برزیل؛ ۲۰۱۰ در برونئی؛ ۲۰۱۳ در سریلانکا و ۲۰۱۸ در امارات.

در کشورمان نیز مصادیقی از کرمان در سال‌های ۱۳۶۵ و ۱۳۷۱؛ یزد در سال ۱۳۷۳ و سردشت در سال ۱۳۸۱ وجود داشته است.

نکته قابل توجه آن‌که در مصادیق ایرانی و جهانی علائم و عوارض مشابهی مطرح می‌شوند. همچنین بیشترین فراوانی در عامل شروع کننده، وجود یک بو در محیط و یا ادراک بویایی غیرواقعی، شروع کننده‌ی ایجاد هراسِ جمعی بوده است. مکان رخداد این پدیده غالباً در مدارس بوده است. سن غالب، زیر ۲۰ سال؛ جنسیت مبتلایان به این عارضه غالباً در دختران بوده است.

مدتی پس از آغاز رویداد‌های ماه‌های گذشته در مدارس کشور، تعدادی از حاذق‌ترین پزشکان و روان‌شناسان ایرانی، فرضیه‌ی هراسِ جمعی را مطرح نمودند. بررسی‌های دقیق میدانی، آزمایشگاهی و معاینات بالینی صحت این فرضیه را برای تعداد قابل توجهی از مدارس اثبات نمود.

۵- یافته‌های میدانی، آزمایشگاهی و نتایج بررسی‌های ستادی و مطالعات آماری وقایع:

۵/۱- در هیچیک از یافته‌های صحنه‌یی و بررسی‌های آزمایشگاهی در معتبرترین آزمایشگاه‌های کشور، هیچ‌گونه ماده سمی که قابلیت ایجاد مسمومیت را دارا باشد، مشاهده نشد.

۵/۲- به فضل الهی هیچ مورد فوتی یا عوارض جسمانی مانا و بلند مدت وجود نداشته است.

۵/۳- در اکثر قریب به اتفاق روش‌های درمانی اعمال شده برای مراجعینی که اعلام بدحالی نموده و به درمانگاه‌های مختلف مراجعه کرده‌اند، صرفاً درمان‌هایی در حدّ دریافت اکسیژن، سرم و دارو‌های آرام‌بخش بوده است.

۵/۴- میانگین حضور مراجعین در درمانگاه‌ها حدود دو ساعت بوده است و تعداد بسیار اندکی از آن‌ها بستری کوتاه مدت شده‌اند (آن‌هم به‌دلیل اضطراب).

۵/۵- اظهارات متفاوت دانش‌آموزان یک کلاس از مشاهدات، بو‌های استشمامی یا عوارض جسمانی قابل تأمل بود (مثلاً در مورد جامد، مایع یا گاز بودن مواد ادعا شده؛ رنگ مواد؛ بوی مواد؛ تنوع عوارض اعلامی و …).

۵/۶- حالت سرایت ادعا‌ها از اماکن نزدیک به یکدیگر (عامل همجواری) به گونه‌ای که با ادعای بدحالی در یک کلاس، دانش‌آموزان کلاس دیگر پس از اطلاع از وضعیت آن کلاس، اعلام بدحالی کرده‌اند، در حالی که کلاس‌های غیرمطلع، هیچ مشکلی را اعلام نکرده‌اند.

۵/۷- از نکات بسیار قابل تأمّل این‌که در اکثر قریب به اتفاق موارد، ادعای بدحالی مختص دانش‌آموزان بوده است و مصادیق بسیار نادر و انگشت شماری از اعلام مسمومیت در کادر آموزشی یا عوامل خدماتی مدارس گزارش شده است.

۵/۸- «تمارض» یکی از عواملِ اثبات شده به تعداد قابل توجه، بوده است. در بررسی انگیزه‌های تمارض، سه انگیزه‌ی بازیگوشی، فرار از درس و امتحان، و در موارد اندکی انگیزه‌های القایی دیگران، به‌منظور ایجاد التهاب و اغتشاش دخیل بوده است.

۵/۹- در بررسی‌های ستادی و مطالعات آماری، ۸۶% از مدارس اعلام کننده‌ی بدحالی، دخترانه و ۱۴% پسرانه بوده‌اند.

۵/۱۰- از آموزشگاه‌های یاد شده به تفکیکِ مقطع تحصیلی به ترتیب: ۶۸% مقطع متوسطه دوم، ۱۶% مقطع ابتدایی، ۱۵% مقطع متوسطه اول و ۱% خوابگاه دانشجویی دختران بوده‌اند.

۵/۱۱- فراوانی دانش‌آموزان دارای ادعای بدحالی در استان‌های مختلف به ترتیب: بیشترین تعداد دانش‌آموز به‌لحاظ اعلام مسمومیت استانِ خوزستان و کمترین تعداد دانش‌آموز در استانِ خراسان جنوبی بوده است.

۶- نقش اردوگاه خصم در شکل‌گیری و استمرار غائله‌ی مدارس

وزارت اطلاعات در چند اطلاعیه و بیانیه‌های تبیینی مقطع اغتشاشات، در مورد نقش رژیم تروریست آمریکا و ایادی و گروهک‌های رنگارنگی که به نیابت از آن رژیم در اغتشاشات پاییز گذشته به ایفای نقش پرداختند، اطلاعات شفافی منتشر نمود. طی آن اغتشاشات، آمریکا و دنباله‌رو‌های اروپایی، منطقه‌یی و عمّال داخلی‌اش، گسترده‌ترین و قوی‌ترین عملیات شناختی، روانی و تروریستی را برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی به اجرا گذاشتند تا آن‌جا که ابلهانه و خام اندیشانه، نام انقلاب بر پروژه‌ی ضدملّی اغتشاش و خرابکاری و ایرانی‌کشی گذاردند. اما ایستادگی سترگ ملّت ایران و رهبری حکیمانه‌ی مقام معظم ولایت فقیه (مدظله‌العالی) و هوشیاری و فداکاری نیرو‌های حافظ امنیت کشور، بزرگترین پروژه‌ی براندازی خصمِ وحشی و جنگ ترکیبی را نقش بر آب کرد و سرمایه‌گذاری‌های سنگین مالی، اطلاعاتی و نیروی انسانی آن‌ها را به «هباءً منثورا» تبدیل نمود.

بر مبنای اطلاعات موثق، رژیم مافیایی آمریکا پس از تجزیه و تحلیل علل شکست بزرگ خود و تشخیص سه عامل ناکامی پروژه اغتشاشات، انتقام‌گیری از آن سه عامل را در سرلوحه‌ی اقدامات مخرب خویش قرار داد:

الف) از پیش به نقش رهبریِ حکیم انقلاب در ایستادگی و بالندگی نظام، واقف و ایشان را هدف تهاجمات ناجوانمردانه‌ی خویش قرار داده بودند. اینک حمله‌ی همه جانبه به معظم‌له و متهم سازی ایشان را در کلیه‌ی مسائل و رویداد‌های کشور، درصدر توطئه‌های خویش قرار دادند.

ب) عدم همراهی قاطبه‌ی ملّت با عوامل اغتشاشات پاییز را از دلایل عمده‌ی ناکامی آن پروژه تحلیل نمودند؛ بنابراین «خلق غائله‌یی دیگر که توده‌ی مردم را به ستوه آورد و به اعتراض وا دارد» در اولویت اقدامات شیطانی آن‌ها قرار گرفت.

ج) هوشیاری، پایمردی، اشراف و فداکاری نیرو‌های حافظ امنیت کشور را از دلایل مؤثر در مهار جنگ همه‌جانبه و ترکیبی یافتند؛ لذا این بار همان مؤلفه‌ی اقتدار نظام یعنی امنیت و نیرو‌های حافظ آن‌را به‌عنوان هدف خاص خویش قرار دادند.

در این خصوص مواردی به اختصار مورد اشاره قرار می‌گیرند:

۶/۱- همزمان با پروژه‌ی اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱، نشانه‌هایی از تلاش عوامل دشمن برای هدف قرار دادن دانش‌آموزان (به‌ویژه دختران) و به تعطیلی کشاندن مدارس ملاحظه شد. به‌عنوان مثال در تاریخ ششم آذر ماه ۱۴۰۱ و سه روز پیش از ادعای مسمومیت در مدارس قم، یکی از حساب‌های کاربری فعال ضدانقلاب، چگونگی تعطیلی مدارس از طریق تولید و انتشار بوی نامطلوب را ذیل پروژه‌ای به نام «راهکاری برای به اعتصاب کشاندن مدارس و ادارات» آموزش داده است. پس از آن یکی از حساب‌های کاربری حامی رژیم صهیونیستی خط «نفرستادن دانش‌آموزان به مدرسه» را ترویج کرده است. حساب کاربری دیگری از حامیان رژیم صهیونیستی، صبح روز نهم آذر ماه (روز اولین حادثه‌ی اعلامی استان قم) متنی تهدیدآمیز منتشر و در آن متن به اقدامات دختران دبیرستانی محله‌ی خاصی در قم اشاره کرده و در همان روز آن‌را برای حساب کاربری «اسرائیل به فارسی» و دیگر کانال‌های مورد بهره‌برداری رژیم صهیونیستی ارسال کرده بود.

بررسی‌های بعدی نشان دادند که از تیرماه ۱۴۰۱ دو کانال و صفحه‌ی مشخص مبادرت به ارتباط گیری و شبکه‌سازی در میان تعدادی از دانش‌آموزان مدارس اعلام کننده‌ی بدحالی در قم کرده بودند. شماری از عوامل مذکور شناسایی و پس از اثبات و مستندسازی ارتباط آن‌ها با حساب‌های کاربری یادشده و نقشی که در ترویج دروغ مسمومیت ایفا کرده بودند، با حکم مرجع قضایی ذی‌ربط بازداشت شدند.

ادامه تحقیقات نشان داد که شبکه‌ی آمریکایی- صهیونیستی موسوم به «بنیاد دفاع از دمکراسی‌ها» در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، خط «نفرستادن دانش‌آموزان به مدرسه» را دنبال کرده است. در مصداقی دیگر در اواخر مهر ماه، اشاره مستقیم عوامل دشمن به «مسمومیت دانش‌آموزان دختر بدون گذاشتن رد آشکار» در یکی از اتاق‌های خصوصی ضدانقلاب در کلاب‌هاوس کشف گردید.

پس از آن ده‌ها هزار پیام با مضمون جلوگیری از فرستادن دانش‌آموزان به مدارس، تعطیلی مدارس، تهدید به مسمومیت و هراس افکنی نسبت به مدارس، در سکو‌ها و شبکه‌ها و حساب‌های کاربری گروهک‌های ضدانقلاب و عوامل رژیم صهیونیستی و ایادی داخلی آن‌ها تولید و منتشر شدند.

۶/۲- امپراطوری رسانه‌ای جریان سلطه از همان آغاز، با شیوه و حجمی که بیانگر آمادگی قبلی می‌باشد، به صحنه ورود نموده و به موج‌آفرینی کم سابقه پیرامون موضوع و متهم‌سازی نظام به ناکارآمدی پرداختند و در نهایت نظام را به‌عنوان عاملِ ایجاد مسمومیت در مدارس دخترانه معرفی کردند! جریان تحریف با روایت‌سازی مجعول، ادبیاتی همچون «حملات شیمیایی و بیولوژیک به مدارس» را تولید و ترویج کرد. علاوه بر آن به مشابهت‌سازی این رویداد‌ها با حوادثی همچون برخی اسیدپاشی‌ها در گذشته و همانندسازی با برخی رفتار‌ها و تصمیمات گروه طالبان در خصوص تحصیل و اشتغال زنان و تولید انگاره‌های ذهنی از «انتقام نظام از زنان به‌دلیل اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ و …» پرداختند.

۶/۳- همزمان با جریان مسلط رسانه‌یی اردوگاه دشمن، متأسفانه برخی رسانه‌های داخلی و انسان رسانه‌های وابسته و بعضی تریبون‌های خاص در مرکز و برخی استان‌ها و تعدادی از سیاسیون امتحان پس داده و مردود شده و عوامل فتنه ۸۸، همان خطوط ابلاغی امپراطوری رسانه‌ای جریان سلطه را، عیناً در پیش گرفتند. در میان این جماعت، گروهی وجود دارند که پیش از این و در انتخابات سال ۸۸ نظام را متهم به تقلب، در حوادث ۹۶ و ۹۸ حاکمیت را متهم اصلی آشوب و عامل کشتار، در حادثه‌ی تروریستی فجیع و دلخراش حرم شاهچراغ (سلام‌الله علیه) نظام را عامل آن واقعه (حتی پس از شناسایی و بازداشت تروریست‌های تکفیری!)، در رویداد تلخ درگذشت دختری در محل پلیس امنیت اخلاقی و در مجموعه‌ی اغتشاشات پس از آن و کشته شدن تعدادی از هم‌وطنان، در همه‌ی این رویداد‌ها و سوانح و حوادث، نظام مظلوم جمهوری اسلامی یا نیرو‌های بسیجی و جریانات معتقد و حامی نظام را به‌عنوان عامل مستقیم انجام جنایت معرفی می‌کردند.

مضاف بر این‌ها، خط و جریان «کشته‌سازی» در کل وقایع پیش‌گفته، به‌دنبال تولید کشته و فراهم آوردن جسد، آن هم از دختران و سنین کودک و نوجوان، برای ایجاد تنش‌های عاطفی در جامعه و متهم‌سازی نظام بود. این جریان علاوه بر کشته‌سازی‌های متعدد و متنوع مقطع اغتشاشات ۱۴۰۱، در جریان مسمومیت‌های ادعایی مدارس، چندین تلاش پرحجم به‌عمل آورد که جملگی با شکست مواجه شدند. به‌عنوان نمونه فوت تأسف بار دختر نوجوان قمی، مرحومه فاطمه رضایی بر اثر بیماری، موجب سوءاستفاده‌ی بی‌رحمانه و ناجوانمردانه‌ی جریانات معاند داخلی و خارجی شد. سرمایه‌گذاری برق‌آسایی برای این واقعه‌ی غم‌انگیز به‌عمل آوردند تا آن‌جا که در روز اول انتساب این درگذشت به مسمومیت مدارس، با ذوق‌زدگی رکورد فعالیت‌های پیشین خود را شکستند و تعداد انتشار هشتگ به‌نام فاطمه رضایی، از سوژه‌ی قبلی آن‌ها پیشی گرفت. اما توضیحات صادقانه و به‌هنگام خانواده‌ی محترم رضایی، سبب رسواشدن جریان معاند و شکست سنگین این پروژه گردید. این شکست چنان بود که ساعاتی پس از انتشار شایعه‌ی فوت آن مرحومه و اوج‌گیری انتشار محتوا با نام وی، هشتگ‌ها میرا شد. پس از این ناکامی، جریان ضدانقلاب بلافاصله هشتگ‌های حمله شیمیایی و حمله بیولوژیک را جایگزین هشتگ میرا شده کردند!

۶/۴- موضع‌گیری بیگانگان و سازمان‌های بین‌المللی

همچون همه‌ی غائله‌های مورد علاقه یا تولید شده توسط بیگانگان، در ماجرای مسمومیت‌های ادعایی نیز پس از آتش تهیه‌ی سنگین توپخانه‌های جنگ رسانه‌ای غربی و ایادی آن‌ها، مقامات و دیپلمات‌ها و سازمان‌های بین‌المللیِ دنباله‌رو آنان وارد ماجرا شدند. صرف نظر از ده‌ها مصداقِ حاصل از روش‌های جمع‌آوری پنهان که از پشت پرده‌های اقدامات و اظهارات آن‌ها در محافل خصوصی وجود دارد، صِرفِ توجه به مواضع آشکار کانون‌های مورد اشاره نیز می‌تواند گویای ذوق‌زدگی از وقوع برخی رویداد‌های مدارس و سوءاستفاده از آن‌ها باشد. به‌عنوان نمونه سفیر انگلستان در تهران ضمن اعلام ظاهری همدردی با خانواده‌های ایرانی، بلافاصله سریالی بودن مسمومیت‌ها را القاء و از «پایان ناپذیر بودن آن‌ها» خبر می‌دهد (… مسمومیت‌های سریالی که تمامی ندارد؟!).

نمونه‌ی دیگر، اظهارات وزیر خارجه‌ی آلمان بود که دلیل مسمومیت‌های ادعایی را «حملات با گاز شیمیایی» تشخیص و اعلام می‌نماید! البته حافظه‌ی تاریخی ملّت ایران با تخصص دولت آلمان در تولید و بهره‌برداری از گاز‌های شیمیایی در تسلیحات نامتعارف و صدور آن برای بعثی‌ها در زمان حمله‌ی آن‌ها به ایران، کاملاً آشنا است.

از همین دست، قضاوتِ رئیس کمیته‌ی روابط خارجی مجلس نمایندگان رژیم مافیایی آمریکا است که او نیز عمدی بودن اتفاقات و گازِ سمی بودن مواد را ادعا می‌نماید.

پارلمان اروپا در اسفند ماه گذشته با تصویب قطعنامه‌ای ضمن طرح اتهامات واهی و بی‌اساس علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، «مسمومیت دانش‌آموزان دختر در ایران را به ساکت کردن زنان و دختران در ایران مرتبط دانسته» و آن‌را محکوم می‌نماید!

کمیساریای حقوقِ بشر سازمان ملل بر ضرورت «تحقیقات شفاف و مجازات عاملان مسمومیت دانش‌آموزان در ایران» تأکید می‌نماید، فارغ از این‌که مراجع قضایی ایران هر جنایت‌کاری را محاکمه و مجازات نمایند، همین دار و دسته‌ی ریاکار به حمایت از محکومان و جنایت‌کاران بر می‌خیزند.

این قبیل اعلام نگرانی‌ها و همدردی‌های مُزوّرانه در حالی است که عوامل همه‌ی عملیات تروریستی گذشته علیه ملّت مظلوم ایران در خاک آمریکا، اروپا و کانادا حضور دارند و تحت‌الحمایه‌ی رسمی دولت‌های آن کشور‌ها هستند. مضاف بر این، هم‌اینک و در ماجرای «مسمومیت‌های القایی مقامات غربی» نیز عواملی در خاک کشور‌های فوق‌الذکر زندگی می‌کنند که به‌صورت کاملاً آشکار و با آزادی کامل، روش‌های ایجاد مسمومیت و مصدومیت در مدارس دخترانه، آن‌هم تحت عنوان «خرابکاری شرافتمندانه» را آموزش می‌دهند و این اعمال مجرمانه رسماً به اطلاع رژیم‌های یادشده رسیده، اما آن‌ها نه تنها هیچ اقدام بازدارنده‌ای به عمل نیاورده‌اند، بلکه مجرمین را هرچه بیشتر تحت حمایت مادی، معنوی و امنیتی خویش قرار داده‌اند.

۷- سخن آخر و جمع‌بندی پایانی

۷/۱- نتیجه‌ی نهایی تحقیقات پیرامون موارد مجهولی که در ابتدا هدف گذاری شدند به این شرح است:

الف) مواد سمی در هیچ‌یک از مدارس کشور پخش نشده است؛ اما عوامل غیرسمی که موجب ایجاد هراس شده‌اند، به‌طور سهوی یا تعمدی در برخی از محیط‌های گزارش شده استعمال شده است.

ب) در خصوص عوامل انسانی، افراد متعددی که متهم به کاربست مواد فوق‌الذکر بودند شناسایی، احضار یا بازداشت شدند و به تناسب تخلفات یا جرایم خود، مورد تذکر، تشکیل سابقه یا معرفی به مرجع محترم قضایی قرار گرفتند.

ج) قطعاً شبکه‌ی انتشار مواد مسموم کننده در کشور، وجود نداشته، اما شبکه‌های متعدد در فضای مجازی (از داخل یا خارج از کشور) به تولید و انتشار شایعات، دامن زدن به مدرسه‌هراسی، تلاش برای تعطیلی مدارس، به اعتراض کشاندن اولیاء دانش‌آموزان، متهم‌سازی تعمدی نظام جمهوری اسلامی و افراد و جریانات معتقد به نظام، به تعداد قابل توجهی ردیابی و شناسایی شدند که جملگی آن‌ها تحت تعقیب قرار گرفته یا خواهند گرفت.

۷/۲- نقش عاملِ هراسِ جمعی در بسیاری از وقایع مورد نظر، انکار ناپذیر می‌باشد.

۷/۳- ایفای نقش دشمن در دامن‌زدن به غائله، کاملاً محرز و انکارناپذیر است. اعم از افراد، کانون‌ها، گروهک‌ها و حساب‌های کاربری و رسانه‌های جریان مسلط رسانه‌ایی غربی (به‌ویژه فارسی زبان‌ها) که در چند ماه گذشته این موضوع را هدف و سوژه‌ی اصلی خویش قرار داده بودند؛ و نیز تعدادی از سیاسیون بیگانه و نهاد‌های خارجی و سازمان‌های بین‌المللی که نقش آتش بیار معرکه را ایفا کردند، هر یک حلقه‌یی از زنجیره‌ی جنگ ترکیبی را تشکیل دادند.

۷/۴- با توجه به مجموعه آثار منفی و مخربِ موضوع مسمومیت‌های ادعایی بر جامعه به‌ویژه بر دانش‌آموزان و نونهالان کشور و اولیاء محترم آن‌ها و بر درس و تحصیل و تلاش‌های علمی کشور، اراده‌ی قطعی نظام بر برخورد جدی و بدون اغماض با عوامل دامن زننده به آن می‌باشد.

۷/۵- حق پی‌گرد قانونی افراد، گروه‌ها، رسانه‌ها و انسان‌رسانه‌های وابسته‌یی که در امتداد خط دشمنان ملّت ایران، اتهاماتی به نظام یا به افراد و جریانات بی‌گناه وارد کردند، محفوظ خواهد بود.

۷/۶- از آن‌جا که دشمنانِ ایران و اسلام در هر صورت و به هر شکلی دشمنی خود را بروز می‌دهند، از مردم شریف ایران، به‌ویژه از اولیای محترم دانش‌آموزان استدعا دارد که همچون گذشته، با حفظ آرامش و هوشیاری حداکثری، هرگونه موارد مشکوک را به ستاد خبری وزارت اطلاعات (۱۱۳) یا به سایر دستگاه‌های امنیتی و انتظامی کشور اعلام فرمایند.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مواد سمی در مدارس پخش نشده‌است/ عوامل غیرسمی هراس ایجاد کرد بیشتر بخوانید »

تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی منافقین در سیرک سایبری CIA/ زنان نایاکی تهدید به قتل، تجاوز و سوزاندن شدند! + تصاویر

تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی منافقین در سیرک سایبری CIA/ زنان نایاکی تهدید به قتل، تجاوز و سوزاندن شدند! + تصاویر



تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی ضد انقلاب شباهت به حذف‌های سیاسی در دهه ۵۰ و ۶۰ شمسی توسط منافقین دارد. در بین سال‌های ۵۱ تا ۵۳ گروهک منافقین به دلیل شکست استراتژی مبارزه مسلحانه دست به حذف مخالفانش زد!

سرویس سیاست مشرق- با کناره‌گیری مهره منافقین از سیرک براندازی درگیری‌های عناصر گروهکی برای حذف یکدیگر از صحنه به طرز قابل‌توجهی افزایش‌یافته است.

شامگاه جمعه حامد اسماعیلیون یکی از اعضای ائتلاف یا گروه موسوم به «همبستگی» از حضور در این ائتلاف کناره‌گیری کرد. مدتی پیش از او نیز نازنین بنیادی که تنها اثر سیاسی‌ش بازی کردن در نقش پرستو برای تام کروز بوده با دی‌اکتیو کردن حساب توییترش، تلویحاً از این ائتلاف جداشده بود.

این روزها به‌جز رضا ربع پهلوی که به‌صورت شخصی دوره‌گردی را با سفر به سرزمین‌های اشغالی آغاز کرد، سایر اعضا فاقد علائم حیاتی هستند. این وضعیت به معنای آن است که جناح‌های مختلف میان گروهک‌های ضدانقلاب به پایان اتحاد مصنوعی با یکدیگر رسیده‌اند، این عناصر متضاد به توصیه سازمان سیا و موساد با یکدیگر پیمان وحدت امضا کرده بودند، در میانه اغتشاشات پاییزی در چند محله، سرویس‌های اطلاعاتی غربی از سران اپوزیسیون اعم از سلطنت‌طلبان؛ منافقین، گروهک‌های کردی و برخی تجزیه‌طلبان دستور دادند که برای آنکه توسط دولت‌های اروپایی و آمریکایی جدی گرفته شوند با یکدیگر به توافق برسند.

حتی کار به‌جایی رسید که باراک اوباما رئیس‌جمهور سابق آمریکا برای این گروهک‌های برانداز پیغام فرستاد که کاخ سفید دیگر اشتباه سال ۲۰۰۸(سال فتنه ۸۸) را تکرار نخواهد کرد، اما شرط این موضوع آن است که تمامی عناصر اپوزیسیون با یکدیگر متحد شوند تا دولت آمریکا روی آن‌ها حساب باز کند! آن روزها لیدرهای اغتشاشات به‌سرعت توسط افسران موساد در ترکیه آموزش‌دیده تا انجام کار سیاسی در آمریکا با عملیات خرابکاری در داخل ایران پیوند بخورد.

تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی منافقین در سیرک سایبری CIA/ زنان نایاکی تهدید به قتل، تجاوز و سوزاندن شدند! + تصاویر

پرده اول: تجزیه تجزیه‌طلبان در اتوبوس هوس

گروهک‌های ضدانقلاب دی‌ماه سال گذشته در شب آغاز سال نو میلادی در توییترشان بر اساس دستورالعمل سازمان سیا وعده داده بودند که سال ۲۰۲۳ با «سازمان‌دهی» و «همبستگی» به استقبال «پیروزی» خواهند رفت. درآن شب عجیب رضا پهلوی، علی کریمی، گلشیفته فراهانی، حامد اسماعیلیون، مصی علی‌نژاد، نازنین بنیادی، عبدالله مهتدی و شیرین عبادی در پیامی هماهنگ خود را رهبران ضدانقلاب در اغتشاشات پاییزی خواندند.

به دنبال این پیام مشترک رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور به‌ویژه اینترنشنال و بی‌بی‌سی فارسی به خط شدند تا چنین القا کنند که کار جمهوری اسلامی تمام است. آن‌ها دائماً در اخبارشان بر این نکته تأکید می‌کردند که دلیل ناکامی اپوزیسیون ایرانی در چهار دهه گذشته، فقدان اتحاد در بین آنان بوده است!

اما همه آگاهان به مسائل سیاسی به‌خوبی می‌دانستند که ضدانقلاب چندپاره توانایی ایجاد یک اتحاد مصنوعی را نداشته و تشکیلاتی که قرار بود با هدایت سیا و موساد حداقل برای چهار سال آینده هماهنگ عمل کند، حتی چهار روز نیز دوام نیاورد.

رضا پهلوی که خودش را بزرگ‌تر از تشکیلات موجود می‌دانست اولین قدم را برای سروری بر سایر ضدانقلاب برداشته و کمپین وکالت برای خودش را راه انداخت، این بازی تک نفره باعث شد تا حامد اسماعیلیون علی کریمی را از گروه همبستگی بیرون کرده و اولین جرقه اختلافات زده شد!

حذف این فوتبالیست یاغی که گرایشات سلطنت‌طلبی دارد باعث شد تا رضا پهلوی نیز گلشیفته فراهانی که سابقه خانوادگی مارکسیستی داشته را از گروه توییتری بیرون بیاندازد! این جنگ سایبری اما همه ماجرا نبود و کار به‌جایی رسید که در برخی تجمعات چند ده‌نفره ضدانقلاب در لندن و پاریس طرفداران فرقه تروریستی منافقین (اسماعیلیون) با هواداران پهلوی (سلطنت‌طلبان) درگیری فیزیکی پیداکرده و علاوه بر دعواهای خیابانی، فحش‌های ناموسی را نثار یکدیگر کنند.

این وضعیت مضحک مطلوب شبکه مادر اغتشاشات نبود؛ ازاین‌رو سازمان سیا تلاش کرد به هر نحوی که شده این عناصر متضاد را کنار هم نگه دارد، شهریار آهی نماینده سیا در تشکیلات همبستگی در کنار کریم سجادپور از نایاک مأمور حل اختلافات میان گروهک‌های ضدانقلاب بودند.

برگزاری نشست درون‌سازمانی در دانشگاه جورج تاون (بانام اتوبوس هوس) اولین قدم برای حل اختلافات و ایجاد یک اتحاد مصنوعی میان براندازان بود. جالب آنکه در این نشست علی کریمی و گلشیفته فراهانی حذف شدند. پس از نشست در دانشگاه جرج تاون با آن ترکیب، بسیاری گمان می‌کردند تمام جریانات تجزیه‌طلب، سلطنت‌طلب، منافق علیه ایران منسجم شده‌اند. البته در همان نشست نیز نشانه‌های تفرقه فراوان بود درحالی‌که مهره منافقین در سیرک برلین به عناصر تجزیه‌طلبی چون بهروز بوچانی تریبون داده بود آن روز از تجزیه درونی و استبداد اپوزیسیون گلایه کرد.

تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی منافقین در سیرک سایبری CIA/ زنان نایاکی تهدید به قتل، تجاوز و سوزاندن شدند! + تصاویر

عکس/ منشور مهسا با درون مایه تجزیه ایران!

اما شواهد اصلی زمانی خود را علنی کرد که عبدالله مهتدی، رئیس گروهک تروریستی کومله پس‌ازاین نشست و پیش از انتشار منشور همبستگی، تلویحاً نمایشی بودن آن را اعلام کرده و به‌صراحت گفته بود در آینده‌ای نزدیک آرایش سیاسی عوض خواهد شد و این‌گونه نیست که نیروهای مؤتلف فعلی در آینده نیز بر سر سفره حاضر باشند، مهتدی در آن شب تهدید کرده بود که شرط اتحاد جدایی کردستان از ایران است، یکی از اعضای گروهک جبهه ملی روایت کرده است که این خواسته عجیب‌وغریب برای تجزیه ایران از سوی اعضا موردقبول قرارگرفته شده بود.

باوجود پذیرش این خیانت بزرگ از جانب گروهک‌های ضدانقلاب پس از نشست جورج تاون، عبدالله مهتدی هم رضا پهلوی را به فعالیت برای حذف سایرین متهم کرد. وی در گفت‌وگویی با شبکه تروریستی ‌اینترنشنال، پهلوی را فردی توصیف کرد که به دموکراسی اعتقاد ندارد و مانع از ورود چهره‌های جدید به ائتلاف اپوزیسیون شده است.

پس از برگزاری این نشست وب‌سایت اخبار روز نزدیک به گروهک تروریستی فدائیان خلق (شاخه اکثریت) در یادداشتی نوشت که اعضای همبستگی حتی حاضر نیستند بیانیه خود را به زبان فارسی منتشر کنند؛ هشت نفر وقتی نمی‌توانند سر یک میز به توافق برسند چگونه می‌خواهند لیدر اغتشاشات باشند.

تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی منافقین در سیرک سایبری CIA/ زنان نایاکی تهدید به قتل، تجاوز و سوزاندن شدند! + تصاویر

توییت/ افشای همکاری رضا پهلوی با تروریست‌های کومله

پرده دوم: کردستان را بتغازی می‌کنم!

بعد از برگزاری نشست، اختلافات میان عناصر براندازی روزبه‌روز افزایش پیدا کرد. اختلافات آن‌قدر جدی بود که رضا ربع پهلوی در نشست دانشگاه استنفورد که با هدف هماهنگی مالی شبکه اغتشاشات برگزار شده بود شرکت نکرد، آن روزها زمزمه توافق میان ایران و عربستان باعث شده بود تا سازمان سیا به دنبال اسپانسر جدید برای ضدانقلاب بگردد.

عدم حضور پهلوی در نشست استنفورد باعث شد تا برخی دیگر از اعضای اصلی همبستگی به‌تلافی آن ماجرا حاضر به شرکت نشوند. همین اختلافات باعث شد تا سطح خشونت‌های خیابانی میان طرفداران هر گروهک با دیگری افزایش یابد تا جایی که‌ ۰موج افشاگری‌ها نیز علیه یکدیگر آغاز شود.

کار به‌جایی رسید که یکی از عناصر نزدیک به ضدانقلاب برگ دیگری از خیانت براندازان را رو کرده و اعلام کند که برخی از عناصر حاضر در نشست هلفیکس در کانادا که توسط ناتو برگزارشده بود خواهان ایجاد منطقه پروازممنوع در استان کردستان شده تا این منطقه مانند بنغازی در لیبی به مرکز فرماندهی تجزیه‌طلبان تبدیل شود.

برملا شدن این راز بزرگ باعث شد تا حامد اسماعیلیون به‌تلافی این افشاگری سفر پهلوی به مناطق اشغالی را بهانه کرده و از گروه همبستگی خارج شود. اسماعیلیون که پیش‌ازاین از سخنگویی خانواده‌های پرواز اوکراینی نیز عزل شده است این بار اعلام کرد که به دلیل استبداد رضا پهلوی از این گروه کناره‌گیری کرده است، این سمپات گروهک تروریستی منافقین که رسماً به هواخواهی فرقه نفاق اعتراف کرده متهم به سوءاستفاده مالی و روانی از بازماندگان پرواز اوکراینی نیز شده است.

تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی منافقین در سیرک سایبری CIA/ زنان نایاکی تهدید به قتل، تجاوز و سوزاندن شدند! + تصاویر

البته اسماعیلیون در بیانیه اعلام خروج از پیمان همبستگی نوشته، تصمیم گرفته کاسبی پیشین خود را دوباره احیا کند. در همین راستا او در پایان متن خود می‌نویسد: بنا دارم با بسیاری از گروه‌ها چهره‌های سیاسی و مدنی و افراد مؤثر گفت‌وگو کنم تا این همکاری‌ها گسترده‌تر شود!

یکی از نزدیکان به انجمن پرواز گفته است که دلیل خروج اسماعیلیون از اتوبوس هوس تک‌روی بیش‌ازحد پهلوی و عدم هماهنگی برای سفر به سرزمین‌های اشغالی بوده است، ربع پهلوی در این سفر به دنبال اسپانسر جدید رفته و دریافت منابع مالی جدید از موساد بدون رعایت قواعد شراکت باعث شده است تا حامد اسماعیلیون از گروهک براندازی خارج شود!

تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی منافقین در سیرک سایبری CIA/ زنان نایاکی تهدید به قتل، تجاوز و سوزاندن شدند! + تصاویر

تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی منافقین در سیرک سایبری CIA/ زنان نایاکی تهدید به قتل، تجاوز و سوزاندن شدند! + تصاویر

عکس/ دبیرکل گروهک تروریستی دموکرات کردستان در حال تشریح پروژه بنغازی برای افسران سازمان سیا

پرده سوم: من تو را زنده‌زنده می‌سوزانم!

با آغاز اغتشاشات محله محور نایاک نیز برای عقب نماندن از قافله تصمیم گرفت تا به‌صورت علنی از براندازی حمایت کند؛ نایاک در ایران تجربه‌ای عجیب از یک شبکه چند سو، دونبشی و نفوذی است که با پاک کردن رد پای خود موفق شده بود بخشی از پروژه نرمال‌سازی وزارت خارجه امریکا را اجرایی کند؛ اما پس از خروج ترامپ از برجام نایاک کارایی اولیه خود را از دست داده و تعدد رقبای دیگر باعث شده بود این گروه جاسوسی از بورس خارج شود.

این سطح از ناکارآمدی به حدی بود که اسفندیار باتمانقلیج عامل نایاک در سرمقاله یک روزنامه اصلاح‌طلب نوشت که اگر دولت رئیسی با آمریکایی‌ها کنار نیامده و تسلیم نشود، آمریکا سیاست نرمال‌سازی با نفوذ به داخل را کنار گذاشته و به شیوه دیگر عمل خواهد کرد. این پیش‌بینی از سوی این مدرس جنگ نرم خیلی زودتر از تصورات ممکن محقق شد. نایاکی‌ها که سال‌ها مروج تئوری تغییر حکومت در ایران (رژیم چنج از درون به بیرون) بودند به‌یک‌باره نقاب از صورت برداشته و در یک بیانیه اینترنتی اعلام کرده که خواهان تغییر نظام است!

این تضاد رفتاری نشان از تغییر نقش نایاک داشت تا پیش‌ازاین نایاک با بازی در نقش خاکستری سرپل نفوذی‌ها بود، اما شکست پروژه‌هایی چون برجام یک و دو، شبکه جاسوسان محیط زیستی، ایران بریج، تداند کیش، سفارت مجازی امریکا در ایران، پروژه تک و آواتک و عملیات کفشدوزک که هرکدام با تلاش سربازان گمنام امام زمان (عج) در سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات کشف و منهدم شدند، باعث شد تا نایاک با بازنگری در سیاست‌گذاری‌های خود، به‌صورت علنی دشمنی خود با مردم ایران اعلام کند. نایاک به‌عنوان مشاور در آخرین عملیات سازمان سیا در ایران (عملیات ققنوس) نیز حاضر بوده است!

اما ورود نایاک به صحنه اغتشاشات به این سادگی‌ها نیز نبوده است، ضدانقلاب نایاک را میهمانی ناخوانده بر سر سفره می‌داند همین موضوع باعث شده است تا اعضای نایاک به‌شدت از سوی عناصر سایبری در شبکه براندازی مورد تهدید قرار بگیرند، نشریه آمریکایی پولیتیکو در یک گزارش ویژه دست به افشاگری علیه ضدانقلاب زده و نوشته است که شری حکیمی عضو نایاک به خاطر حضورش دردیدار چندماه پیش با آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا پیام‌های تهدید به مرگ دریافت کرده است.

فرناز فصیحی خبرنگار نیویورک‌تایمز، الهه شریف‌پور، کلسی داونپورت از مدیران انجمن کنترل تسلیحات ازجمله دیگر افرادی هستند که از سوی فرقه براندازی به‌ویژه اعضای گروهک تروریستی منافقین مورد تهدید قرار گرفته‌اند. الهه هیکس نوشته است که یک پیام دریافت کرده که در آن نوشته‌شده است او را زنده‌زنده خواهند سوزاند. مدتی پیش نگار مرتضوی برای سخنرانی در یک دانشگاه داخل امریکا دعوت می‌شود، اما سخنرانی وی به دلیل تهدید محل برگزاری به بمب گداری لغو می‌شود!

تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی منافقین در سیرک سایبری CIA/ زنان نایاکی تهدید به قتل، تجاوز و سوزاندن شدند! + تصاویر

توییت/ تهدید شبکه مادر در اغتشاشات توسط ارتش سایبری ضد انقلاب!

گفته‌شده است که در پشت همه این تهدیدات کاوه شهروز یار غار اسماعیلیون و مشاور منافقین قرار دارد، شهروز با انتشار دوباره ویدئویی از سال ۲۰۱۵ که در آن الهه هیکس با هیجان در مورد عکس گرفتن با ظریف حرف می‌زد نوشته است که او یک برانداز واقعی نیست! بازنشر این ویدئو در اینستاگرام نسبت به توییتر به‌مراتب بدتر بود؛ برخی حکیمی را تهدید به تجاوز کردند و برخی دیگر تهدید قتل. یکی از اعضای ارتش سایبری منافقین نیز نوشته بود: تو را پیدا می‌کنم می‌دانم کجا زندگی می‌کنی!

وضعیت رقت‌انگیز نایاک این روزها آینه عبرت ضدانقلاب است، گروهکی که ب انفوذ در برجام سعی در باز کردن تمام پیچ‌های برنامه هسته‌ای ایران داشته است، این روزها حتی جایی میان براندازان نیز ندارد، پیام‌های تهدیدآمیز برای زنان عضو در نایاک یک هشدار جدی در خود دارد: روی سفره غنائم باقی‌مانده از اغتشاشات جایی برای نشستن افراد اضافه وجود ندارد.

تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی منافقین در سیرک سایبری CIA/ زنان نایاکی تهدید به قتل، تجاوز و سوزاندن شدند! + تصاویر

پرده چهارم: تکرار تسویه‌حساب‌های سازمانی در لانه

آگاهان سیاسی معتقدند که این مدل از تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی بی‌شباهت به حذف‌های سیاسی منافقین در دهه ۵۰ و ۶۰ شمسی نیست، در سال‌های ۵۱ تا ۵۳ گروهک منافقین به دلیل شکست استراتژی مبارزه مسلحانه دست به تغییر ایدئولوژی زد؛ در آن سال‌ها تقی شهرام با انتشار مانیفستی بانام «جزوه سبز» همه اعضای تشکیلات را که مسلمان بودند مارکسیست کرده و خدا را عامل شکست مبارزه مسلحانه خواند!

در آن برهه زمانی برخی از اعضا که در برابر استبداد تقی شهرام مقاومت کردند توسط این گروهک تروریستی تسویه درون سازمان شدند؛ حذف فیزیکی صمدیه لباف و مجید شریف واقفی و آتش زدن جنازه‌اش ازجمله این فجایع است.

این تسویه‌حساب‌های درونی پس از شکست سنگین در عملیات مرصاد دوباره تکرار شد، در آن زمان برخی اعضای این تشکیلات تروریستی که در برابر انقلاب جنسی مسعود رجوی مقاومت کردند توسط سازمان منافقین زندانی، شکنجه و اعدام شدند. ازجمله این افراد علی زرکش نفر دوم تشکیلات بود که در اثر شکنجه در زندان‌های مخوف منافقین در پادگان اشرف به قتل رسید.

تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی منافقین در سیرک سایبری CIA/ زنان نایاکی تهدید به قتل، تجاوز و سوزاندن شدند! + تصاویر

عکس/ جلسه اینترنتی شبکه مادر با خط داخلی با هدایت اردشیر امیرارجمند سرپل منافقین

البته بالا رفتن درجه خشونت درون گروهی ضد انقلاب تنها به دلیل رقابت گروهکی و مزدوری بیشتر جذب منابع مالی سرویس‌های اطلاعاتی غربی و عبری نیست! عدم‌حمایت مردم ایران، شکل نگرفتن اقدام اجتماعی، عدم تشکیل شهر موازی و بی‌توجهی به فراخوان‌های سریالی از سویی و استحکام نظام از سوی دیگر عامل اصلی این توحش غیر قابل کنترل اشت.

این وضعیت باعث شده است تا ضدانقلاب با تغییر رویکرد توجه خود را به سوی خطوط باقی مانده از شبکه براندازی در داخل معطوف کند، برگزاری یک نشست اینترنتی توسط اردشیر امیرارجمند و محمد جواد اکبرین (سرپل‌های منافقین) با حضور برخی سمپات‌های داخلی و لیدرهای کانونی شورش شاهدی برای این ماجراست!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تسویه‌حساب‌های درون تشکیلاتی منافقین در سیرک سایبری CIA/ زنان نایاکی تهدید به قتل، تجاوز و سوزاندن شدند! + تصاویر بیشتر بخوانید »

 اعتراف خوبی بود! 

 اعتراف خوبی بود! 



بعضی از انقلابیان پشیمان نوشتند: «الان می‌آیند و به استناد همین جمعیت می‌گویند: رفراندوم می‌خواهید؟ این هم رفراندوم!» اتفاقاً این یعنی حساب کار دستشان آمده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تقی دژاکام طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: یادتان هست مدت‌ها پیش از فتنه صدروزۀ سال گذشته، تنی چند از کسانی که دستی در رسانه بخصوص فضای مجازی داشتند، شروع کردند به پخش این مضامین که: بله، مردم از روحانیت بریده‌اند، مردم از نظام عبور کرده‌اند و حتی مردم از دین بدشان می‌آید و مواردی از این‌دست؟ آن‌هم به صرف وقوع مثلاً یک حادثه تروریستی که در حرم مطهر امام رضا«ع» دو طلبه جهادی را به شهادت رسانده بودند و یکی دو مورد معدود مشابه در سطح شهر. این رسانه‌ای‌های زیرک و -خوش‌بینانه- ساده‌لوح با همین چند نمونه انگشت‌شمار تصمیم گرفته بودند این خشم و اعتراض را به کل ۸۵ میلیون جمعیت ایران تعمیم بدهند.

این ادعا در جریان فتنه گذشته هم تکرار شد و آن‌هم به استناد! عمامه‌پرانی چند جوانک به تحریک شبکه‌های بهایی و وهابی و انگلیسی که در نهایت به سی‌چهل مورد هم نرسید که بعضاً مجرمان با برخورد غیرتمندانه خود مردم فرار را بر قرار ترجیح می‌دادند و درمی‌رفتند.

حالا همان کسانی که به صرف همان «چند حادثه بسیار معدود» این ادعای گزاف را مطرح می‌کردند، دربرابر این‌همه حضور مردم در عرصه‌های سیاسی و دینی و انقلابی این روزها و هفته‌ها، کاملاً زبان در کام گرفته‌اند و سعی می‌کنند خودشان را به آن راه بزنند و سوت‌زنان عرصه پاسخ‌گویی را ترک کنند؛ عرصه‌هایی چون راهپیمایی خیره‌کننده و اعجاب‌انگیز سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی امسال که حضور مردم در آن در سال‌های اخیر بی‌سابقه بود، راهپیمایی بزرگ مردم در روز قدس امسال با آن چهره‌های شاد و بشاش و پرانرژی آن‌هم در شرایطی که شب قبلش شب قدر و احیا بود و مردم تا صبح بیدار بودند و روزش هم روزه داشتند، حضور دو میلیونی مردم متدین در لحظه تحویل سال جدید در حرم مطهر رضوی و خیابان‌های اطراف که اعجاب خود مدیران آستان قدس را هم برانگیخت. این اتفاق در دیگر حرم‌های مطهر در شهرهای دیگر هم افتاد و مردمِ از دین برگشته! ترجیح دادند در آن ساعت شب، سالشان را با حضور در مکان‌های منسوب به اهل بیت «علیهم‌السلام» آغاز و متبرک کنند.

اما آخرین عرصه این حضورهای پررنگ، شرکت در نماز عید فطر پایتخت به امامت رهبر عزیز انقلاب بود که علاوه بر پرشدن تمام عرصه وسیع مصلای بزرگ امام خمینی، تمامی خیابان‌ها و اتوبان‌های اطراف هم از مردم پرنشاطی پر شده بود که با هر سلیقه و تیپ و سن و سالی شعار می‌دادند «به عشق رهبر» آمده‌اند. این در حالی بود که همزمان در تمامی مساجد و مراکز مذهبی هم نماز عید فطر به امامت روحانیان برپا بود و مردمی که از دین و روحانیت زده شده بودند! در گوشه‌گوشه کوچه‌ها و خیابان‌های شهر (و البته دیگر شهرها و روستاها) به امامت آنان قامت بسته بودند.

به نظر شما به آن‌ها که توهین و فرار چند جوانک را ملاک ارزیابی کلی قرار می‌دهند اما حضور محکم و ایستادگی میلیون‌ها مردم متدین و انقلابی کشورمان را در عرصه‌های متعدد و متنوعِ پیش‌گفته نمی‌بینند چه می‌توان گفت؟

جالب اینکه در حضور خیره‌کننده مردم در عرصه اخیر یعنی نماز عید فطر آیت‌الله خامنه‌ای، بعضی از انقلابیان پشیمان نوشتند: «الان می‌آیند و به استناد همین جمعیت می‌گویند: رفراندوم می‌خواهید؟ این هم رفراندوم!» اتفاقاً این یعنی حساب کار دستشان آمده است و فهمیده‌اند رفراندوم، حداقل در حوزه ارادت به اصل نظام اسلامی و ولایت فقیه و دینداری مردم، همین حضورهای پرتعداد و پرتکراری است که این‌روزها پشت سر هم اتفاق می‌افتد. برای همین است که این دوستان، خیلی زود این جمله را از صفحات مجازی خود حذف کردند تا با این اعتراف، ناخواسته همه رشته‌های خود را پنبه نکرده باشند!

گفت که سرمست نه‌ای، رو که از این‌دست نه‌ای

رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

 اعتراف خوبی بود!  بیشتر بخوانید »

اقدامی کم نظیر در بدل زدن به پروژه جامعه‌ستیزانه دشمن‏

اقدامی کم نظیر در بدل زدن به پروژه جامعه‌ستیزانه دشمن‏



دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت نوشت: ضوابط بخشودگی یا تخفیف در محدودیت‌های مرتکبان اغتشاشات اخیر که از سوی رئیس‌جمهور ابلاغ شد، از وندالیسم ناشی از احساس بی‌آیندگی جلوگیری کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سپهر خلجی دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت پس از ابلاغیه رئیس‌جمهور برای بخشودگی یا تخفیف اداری و صنفی مرتکبان اعمال منافی قانون در اغتشاشات، در یادداشتی نوشت:

«فرمان مهم رهبر انقلاب مبنی بر عفو گسترده قضایی محکومان و متهمان اغتشاشات در دهه فجر، اقدامی کم‌نظیر در بدل زدن به هدف اصلی دشمن از پروژه آشوب یعنی تولید نفرت و شکاف اجتماعی و صیانت از آینده افرادی بود که به علت غفلت و هیجان ناشی از پروپاگاندای بی‌نظیر معاندان، گرفتار پرونده، احکام کیفری و سوء‌سابقه شده بودند.

آن عفو پدرانه و آغوش باز کردن نظام برای جوان نادم، محاسبه دشمن یعنی درگیر کردن کشور در چرخه‌های نفرت و آشوب برخاسته از احساس جوانی که پل‌های پشت سر خود را از دست رفته می‌دید، به هم زد و برای بازگشت افرادی که دست در خون و حق‌الناس نداشتند‏ و عامل سرویس‌های جاسوسی نیز نبودند، پل بازگشت ساخت.

پس از عفو قضایی، رئیس‌جمهور در راهپیمایی ۲۲بهمن خبر داد که دولت برنامه‌ای برای امتداد آن رویکرد حکیمانه رهبری در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی دارد تا افرادی هم که به علت ارتکاب خلاف در اغتشاشات دچار محدودیت‌های اداری و صنفی شده‌اند، بتوانند با تعهد به قانون، مشمول بخشودگی یا تخفیف قرار بگیرند و به کار و فعالیت خود بازگردند.

ابلاغ روز پنجشنبه رئیس‌جمهور به دستگاه‌های مربوطه که حاصل بررسی‌های مفصل در شورای‌عالی امنیت ملی است، در واقع پل ساختن برای بازگشت و فاز دوم بدل زدن به پروژه جامعه‌ستیزانه دشمن‏ و جلوگیری از وندالیسم ناشی از احساس بی‌آیندگی است.

کلیدواژه مهم ‎بچه‌های خودمان که رهبر انقلاب در زمان اغتشاشات برای جوانانی که بر اثر غفلت به پروژه دشمن پهلو داده بودند، ترم معنادار و الهام‌بخشی برای نقطه عزیمت بازسازی اجتماعی بود.»

پس از عفو تعداد زیادی از محکومان و متهمان اغتشاشات سال گذشته با فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دهه فجر، رئیس‌جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی به دبیرخانه این شورا مأموریت داد که با تعیین چارچوب‌های مشخص، زمینه بخشودگی و یا اعمال تخفیف در قبال کسانی که در حوادث سال گذشته دچار تخلفات اداری و انضباطی شده‌اند و اکنون از اقدامات خود ابراز ندامت دارند و حاضر هستند به موازین قانونی متعهد شوند،‌ فراهم کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اقدامی کم نظیر در بدل زدن به پروژه جامعه‌ستیزانه دشمن‏ بیشتر بخوانید »

کارشناس اینترنشنال خواستار حمله نظامی به ایران شد+ فیلم

کارشناس اینترنشنال خواستار حمله نظامی به ایران شد+ فیلم



این روزها تلویزیون ایران اینترنشنال بیشتر از پیش به تریبونی برای انتشار افکار ضدایرانی تبدیل شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اگر تا چندماه پیش رسانه‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای ضدانقلاب از جمله بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال مواضع ضد ایرانی خود را پنهان می‌کردند اما حالا عریان‌تر از پیش عمل می‌کنند.

به تازگی کارشناس شبکه ایران اینترنشنال با گستاخی تمام ضمن دفاع از شهادت رساندن حاج قاسم سلیمانی از عدم کارایی سیستم تحریم علیه ایران صحبت کرد.

در بخش دیگری از این برنامه، وی خواستار حمله به مراکز نظامی، انتظامی ایران ولو به قیمت کشته شدن مردم بی‌گناه ایران شد.

چندهفته پیش با گفت‌وگوی اختصاصی نتانیاهو با ایران اینترنشنال بسیاری از کاربران حتی بخشی از مخالفان جمهوری اسلامی نیز سیاست‌های این شبکه را زیر سوال بردند.

نتانیاهو در آن برنامه نیز صحبت از حمله نظامی به ایران کرد.

کارشناس اینترنشنال خواستار حمله نظامی به ایران شد+ فیلم

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کارشناس اینترنشنال خواستار حمله نظامی به ایران شد+ فیلم بیشتر بخوانید »