به گزارش مجاهدت از مشرق، غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: پوشش اخبار آشوب فرانسه در رسانههای داخلی ایران، نه حتی بهشکل فوقالعاده که به قدر کفایت یا مطلوب و متعادل یا بهعنوان وظیفه اطلاعرسانی رسانه یا برای احترام به مخاطب، خوب است یا بد؟! این پرسش را فرض کنید از رسانههایی که در روزهای اخیر به این اخبار پوشش ندادهاند، بپرسیم، انتظار دارید چه جوابی بشنویم؟! من پرسشوپاسخی دارم که از پاسخهای واقعی یا واقعگرایانه تهیه شده است.
چرا اخبار آشوب فرانسه را که ناظران میگویند بیسابقهترین است و هشتگ «فرانسه در حال سقوط» را در آن کشور ترند کرده و بیست شهر را به حکومت نظامی کشانده است، منتشر نمیکنید؟
آنجا فرانسه است. ما در ایران بهقدر کافی معضل داریم که به آن بپردازیم. کشور خود ما نیز اوضاع بهتری ندارد.
پس چرا اخبار واگنرها را پوشش کامل و حتی فوقالعاده دادید؟!
واگنرها را با رویکرد داخلی پوشش دادیم، زیرا میخواستیم به حکومت خودمان نشان دهیم روسیه در اداره حکومت خود چقدر ضعف نرمافزاری دارد و نباید ما به چنین حکومتی وابسته باشیم.
صرفنظر از اینکه وابستگی به روسیه حرف درستی است یا نه، میتوانستید آشوبهای فرانسه را هم با همین رویکرد داخلی و برای برای انذار داخلی پوشش دهید.
مگر در زمانه آشوب در ایران اجازه داشتیم اخبار آشوب را آنطور که میخواهیم پوشش دهیم که حالا آشوب فرانسه را با رویکرد تبیین آشوب ایران پوشش دهیم؟!
خب میتوانید در پوشش اخبار آشوب فرانسه حرفهای خودتان را بزنید. شما همین الان نیز همهگونه حرف سیاسی را در روزنامهها میزنید. بهنظر نمیرسد فقط به این دلیل آشوب فرانسه را به حاشیه برده باشید.
فرانسه بارها شاهد این آشوبها بوده و با کمترین تلفات از عهده خاموشکردن آن برآمده. باید دنبال مسائل مهم داخلی بود.
ولی تیترهای این روزهای شما نشان نمیدهد که مسئله مهمی را بهروز رسانی و گزارش کرده باشید!
هر مسئلهای در داخل حتی پوشش فوت یک ایرانی یا مسائلی مثل کافیشاپها یک مسئله مهم است.
بهنظرم معیار دوگانهای دارید؛ و به این دلیل به فرانسه نمیپردازید که آنجا هم بین یک راهپیمایی مسالمتآمیز با شورش نوجوانان و غارت مغازهها و آتشزدن اموال عمومی فرق میگذارند و اگر شما بخواهید مطابق اخبار، اینگونه آشوبها را از زبان مقامات فرانسه محکوم کنید، در روزهای مشابه نمیتوانید در داخل ایران محکوم نکنید، چنانکه نکردید. از طرفی باید موضع روشنی هم در قبال نوع برخورد پلیس فرانسه با مردم و حکومتنظامی در شهرها داشته باشید. باید درباره سخنان ماکرون و مقامات سیاسی و پلیس فرانسه که معترضان را «وحشی» و «اراذلواوباش» نامیدند و درباره آشوبگر خواندن نوجوانان و تهدید به بستن شبکههای اجتماعی و تعیین مجازات زندان و جریمه نقدی سنگین برای والدین نوجوانان آشوبگر هم موضعگیری کنید. باز حتماً باید همانگونه که درباره آشوب ایران نوشتید، بنویسید که آشوب فرانسه فقط محصول قتل ناموجه یک نوجوان نیست و نتیجه خشم فروخورده جامعه فرانسه از تبعیض، نابرابری و فساد است. علاوهبراین، چون فرانسه در آشوب پاییزی ایران پشت آشوبگران ایستاد، در یک رسانه واقعگرا نمیتوان از این سابقه خبری استفاده نکرد. از طرفی مدیران شبکههای اجتماعی به سران فرانسه قول دادهاند تا سکوهای اینترنتی خود را از محتوای خشونتآمیز خالی کنند، کاری که برای ایران نکردند و برعکسآن را مرتکب شدند. شما باید به اینها بپردازید، اما اینهمه کار دشواری است و برای همین کار آسان را انتخاب کردهاید و از کنار قضیه عبور میکنید.
گفتی معیار دوگانه؟! پس معیار دوگانه چیز بدی است و با اینحال در کشور خود ما جاری و ساری است.
با فرض پذیرش حرف شما یعنی شما از بدیهای دیگران الگو میگیرید؟! شما خوب بمانید و معیار واحدی در برابر مردم در هر نقطه از جهان و دربرابر هر حکومتی داشته باشید! نقطه عزیمت شما به اخبار، خیابانهای تهران است. درحالیکه نقطه قوت خود را صندوقهای رأی میدانید، اما بیشتر در فضای خیابانی مانور میدهید.
ما برای اصلاح وضع سیاسی و اجتماعی ایران طراحی داریم، نه مثل شما که میخواهید همه دنیا را به بهشت ببرید! عجله نکنید! خیابانهای تهران هم برای همیشه خالی و آرام نشده است.
گمان میکردم شما در نظریهپردازیهای خود نگاه جهانی و جهانشهری را تبلیغ میکنید و از هر موقعیتی برای الگوسازی از جهانیشدن بهره میگیرید. چرا اکنون خوشههای خشم نوجوانان فرانسوی را به هیچ گرفتهاید؟!
این گفتگو بخشهایی عینی و حقیقی دارد و بخشهایی از آن استنباط از نوشتههای گوناگون یک جناح سیاسی در کشور است. میتوان آن را بسیار تفصیل داد. حتی طرف مقابل میتواند نمونه خود را تولید کند، اما معیارهای دوگانه معمولاً راه فراری ندارد. اکنون این شما و این خیابانهای فرانسه!