اغتشاشات

۹ نکته‌ی سلیمی‌نمین درباره اعتراضات و اغتشاشات اخیر؛ زخم‌ها را باید علاج کرد


یادداشت سلیمی‌نمین| تنگ‌نظرانه نمی‌توان شهید "سلیمانی" را دید

برقراری ارتباطات منطقی حتی پیرامون مسائل روزمره در فضای غلبه احساس بر تفکر و ایجاد شکاف‌های کاذب بر محور تنفر، ناممکن می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس سلیمی نمین در یادداشتی راجع به اعتراضات و اغتشاشات اخیر نوشت: در فضای غلبه احساس بر تفکر و ایجاد شکاف‌های کاذب بر محور تنفر، برقراری ارتباطات منطقی حتی پیرامون مسائل روزمره ناممکن می‌شود، چه رسد به مسائل پیچیده و چند لایه اجتماعی- سیاسی، که جای خود را دارند؛ هر چند در شرایط عادی نیز درک متقابل نسلی که صرفاً در فضای مجازی سیر می‌کند و حتی از مفهوم خشونت درک واقعی ندارد، امری بسیار دشوار است، به ویژه بعد از ایام طولانی ابتلای جامعه جهانی به کرونا که ارتباطات واقعی بسیار حداقلی شد.

اکنون که بدخواهان ملت ایران شکستی را در سوءاستفاده از معادلات داخلی این مرز و بوم بر کارنامه سراسر ناکامی خود افزودند توجه به نکاتی می‌تواند تجربیات را پررنگ‌تر سازد:

۱ ـ بهره‌مندی از فوت متأثر کننده یک جوان برای کلید زدن آشوب، به‌سرعت فضا را هیجانی می‌کند (همان‌گونه که چنین شد)، اما وقتی تنش‌آفرینان از دروغ و فریب برای بر هم زدن نظم یک جامعه بهره برده باشند به فاصله کوتاهی غبارها فرو می‌نشیند؛ در چنین شرایطی موتور آشوب نیازمند سوژه‌های جدید خواهد بود تا اذهان از هیجانی شدن تجربه نیندوزند؛ لذا به خویشتن‌داری فوق‌العاده کنش‌گران جامعه از هر سلیقه و گرایشی نیازمندیم تا بدخواهان ایران را دست خالی از میان صفوف خود بیرون برانیم.

۲ ـ فرصت‌طلبان سیاسی، به ویژه در اقلیت واقع‌شدگان امروز، را که در شرایط غبار آلودگی به زعم خویش، مدبرانه؟! دشمن را نمی‌بینند تا خود را نزد مردم معترض هیجان‌زده محبوب سازند، نباید در جایگاه دشمن نشاند. بدون تردید در فضای آرام بعد از غبار جز سهمی از ناکامی عداوت‌ورزان به این مرزو بوم نصیب‌شان نخواهد شد؛ این واقعیت را در تجربیات سال‌های گذشته همچون سال ۸۸ به وضوح شاهد بودیم.

۳ ـ آنانی که در مدیریت یک رسانه، خطابت در تریبون‌های رسمی، اظهارات ناشی از خود استراتژیست پنداری و. نه تنها به التیام زخم‌ها نمی‌پردازند بلکه آن‌ها را عمیق‌تر می‌سازند هر چند در دشمن‌شناسی نمره قابل قبولی داشته باشند نباید منعکس کننده مواضع نظام تلقی شوند؛ زیرا اینان مدت‌هاست دچار نزدیک بینی‌اند و هنر دفع حداکثری‌شان هزینه می‌آفریند.

۴ ـ مسائل اجتماعی بروز یافته، تک عاملی نیستند؛ لذا چشم فرو بستن بر سایر عوامل، استمرار مشکلات را سبب می‌شود. با وجود تأکیدات رهبری بر این مهم که دشمن بر زخم‌ها می‌نشیند و ضرورت به رسمیت شناختن مطالبات به‌حق و اعتراضات مردمی و پاسخ‌گویی به آن، متأسفانه برخی تحلیل‌گران نزدیک به کانون‌های بروز خطا هرگز مایل نیستند در مقام بررسی عامل یا عوامل ایجاد زخم بر آیند؛ این رویکرد فرصت‌ها را برای برمیم شکاف‌های اجتماعی محدود می‌کند.

۵ ـ در تاریخ معاصر، همواره «ملت ایران» مطالبات منطقی خود را به گونه‌ای دنبال کرده که هرگز فرصتی به بیگانگان و سلطه‌طلبان ندهد و فقط افراد و گروه‌هایی با هدایت بیرونی، خشونت و آشوب را برای فراهم کردن مقدمات کودتای بیگانه دنبال می‌کرده‌اند.

۶ ـ خوشبختانه، امروز تبدیل ایران به یک قدرت تعیین‌کننده موجب شده است که اراده تهران نگذارد حتی در منطقه، سلطه‌گرانی که سابقه دو کودتا در میهن ما دارند با آشوب آفرینی کودتاهایی در عراق، سوریه، ترکیه و… صورت دهند، اما این واقعیت پیش رو نباید ما را از محاسبات متأثر از جنگ رسانه‌ای سلطه‌طلبان غافل کند.

۷ ـ تحرکات دشمن عمدتاً در جنگ تمام‌عیار رسانه‌ای تجلی می‌یابد و واقعیت‌های صحنه محوریت ندارد؛ زیرا برای اولین بار در تاریخ ارتباطات، حجم خبرسازی در رسانه‌های خارجی خاص، متمرکز بر ایران است و هیچ رخداد دیگری را پوشش نمی‌دهند؛ حتی علاوه بر تبلیغ و ترویج گروه‌های تروریستی، به آموزش اقدامات تروریستی نیز می‌پردازند. متأسفانه به نظر نمی‌رسد که نمایندگی‌های سیاسی ایران در اروپا به وظایف خود در پاسخ‌گویی به خلاف واقع‌گویی‌های رسانه‌های مورد پشتیبانی نژادپرستان صهیونیست عامل باشند؛ در غیر این صورت با استفاده از فرصت‌های قانونی پاسخ‌گویی، به‌خوبی می‌توان مخاطبان این رسانه‌ها را با واقعیت‌ها آشنا ساخت.

۸ ـ تبلیغات پر حجم رسانه‌های با منشأ خارجی (اعم از مجازی و غیر مجازی) بیش از آن که بر فضای داخل کشور تأثیر گذارد، توهم را بر جریانات مختلف خارج کشور حاکم ساخته است؛ زیرا این گونه القا شده که زمینه کسب موقعیت برای آنان در ایران به کمک بیگانه فراهم است؛ نزاع الوات‌گونه آنان در خیابان‌های پاریس و لندن برای همگان شوک‌آور و درس‌آموز بود.

۹ ـ ملت بزرگ ایران در فراز و فرودهای دهه‌های گذشته با فراهم آوردن فرصت برای اندیشیدن و تأمل در رخدادها، خطرات جدی را پشت سر گذاشته است. در دهه ۶۰ علاوه بر استفاده از گروه‌های تروریستی حتی ارتش سری ناتو علیه ایران فعال شد و ظرفیت‌هایی را از ایرانیان گرفتند که جایگزین ساختن آن‌ها محال به نظر می‌رسید، اما «هویت»، رها نشدنی نیست.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

۹ نکته‌ی سلیمی‌نمین درباره اعتراضات و اغتشاشات اخیر؛ زخم‌ها را باید علاج کرد بیشتر بخوانید »

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟



تجزیه‌طلبان در جریان فتنه اخیر برای تحقق اهداف خود ۲ کار را همزمان پیگیری کردند؛ کشته‌سازی از اقوام مختلف از بلوچ تا تُرک و قربانی کردن دختران جوان برای تهییج عواطف مردم. حالا باید دید دختر عرب کی وارد داستان تجزیه‌طلبان می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حدودیک ماه از عملیاتی کردن سناریوی ضد انقلاب برای تجزیه ایران می‌گذرد؛ سناریویی که مداقه در آن پرده از نقشه پیچیده‌ای برمی‌دارد که شاید برای تک تک قطعات پازل آن ساعت‌ها برنامه‌ریزی شده و تمام امکانات ضد انقلاب از سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه تا رسانه‌های فارسی زبان پای کار آن آمده است.

نخ تسبیح این نقشه‌ که هدفی جز تجزیه جمهوری اسلامی ایران برای آن نمی‌شود متصور شد اما قومیت‌های مختلفی است که در ایران زندگی می‌کنند.

قوم کرد ایران اسلامی از جمله اقوامی است که علی‌رغم فشارهای پان‌کرد و جدایی‌طلبان و کومله و دموکرات و پاک و غیره همواره پای تمامیت ارضی ایران ایستاده و رشادت‌های آنان از پیشمرگه‌هایی که در دوران دفاع مقدس یاور رزمندگان اسلام بودند تا کسانی که قربانی ترور نیروهای ضد انقلاب شدند از اذهان مردمان ایران زمین فراموش نمی‌شود.

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟

واقعه مهسا امینی اما برای ضد انقلاب فرصت مناسبی بود تا فتنه را از دیاری آغاز کند که سالهاست در آرامش است و البته رسانه‌های کردزبان در شبکه‌های اجتماعی روی اذهان عمومی مردم آن عملیات کرده و تلاش کرده به مردم آن دیار بقبولاند که استان کردستان مورد بی‌مهری مسئولان است حال آنکه این استان از استان‌های پیشرفته و بهره‌مند ایران است.

مقدمه کار از زمانی که مهسا امینی در بیمارستان بستری بود فراهم می‌شود. حالا بهترین فرصت است تا مصداقی عینی برای ابر روایتی که رسانه‌های ضد انقلاب درباره دو کلید واژه گشت ارشاد و حجاب ساخته‌اند، فراگیر شود؛ «مهسا امینی به دلیل ضرب و شتم گشت ارشاد به خاطر حجاب به کما رفته است».

انتشار خبر فوت مهسا امینی اما بهانه را برای اجرای یک نقشه از پیش طراحی شده تکمیل می‌کند؛ بعد از تشییع پیکر مهسا امینی تنش به سرعت در سقز آغاز می‌شود و جمعیتی ۵۰۰ نفره با حضور در مقابل فرمانداری شهرستان شروع به سر دادن شعارهای تند و احساسی و سنگ‌پراکنی به ساختمان فرمانداری می‌کنند تا آتش فتنه و اغتشاش این‌بار از شمال غرب ایران زبانه بکشد.

از عصر همان روز فراخوان‌های سنگینی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود تا معترضان به مرگ مهسا امینی در شهرهای مختلف تجمعات اعتراضی برپا کنند.

فردای آن روز در چندین شهر و استان از جمله تهران تجمعات اعتراضی شکل می‌گیرد. هسته مرکزی اعتراضات که در آن بیشتر جوانان و دخترانی که کشف حجاب کرده‌اند نقش‌آفرینی می‌کنند، با سرعتی شگرفت اعتراضات را به سمت اغتشاش سوق می‌دهد تا به طبق سخنان فرمانده یگان ویژه فراجا خشن‌ترین اغتشاشات کشور کلید بخورد.

همزمان اما نهادهای مرتبط با پرونده مهسا امینی علل فوت را بررسی می‌کنند و حتی رئیس جمهور در تماس تلفنی با خانواده امینی ضمن دلجویی از آنها قول پیگیری می‌دهد.

خبرگزاری ها اولین نتایج علل فوت مهسا امینی را منتشر می‌کند؛ اما خانواده امینی در سلسله مصاحبه‌هایی با رسانه‌های داخلی و خارجی موارد مطروحه از عمل جراحی، بیماری‌ و تحت نظر دکتر بودن را تکذیب می‌کند تا سناریوی ضد انقلاب برای شعله‌ور کردن آتش اغتشاشات شعله‌ور شود.

گذر زمان اما ابعاد پرونده مرگ مهسا امینی را روشن می‌کرد، تا جایی که پدر مهسا یکی پس از دیگری از ادعاهای خود کوتاه آمد و پذیرفت دخترش هم جراحی داشته و هم تحت نظر پزشک معالج بوده است.

انتشار فیلم حضور پدر مهسا امینی بر بالین دختر جوانش و مواردی که بر آن اذعان می‌کند همچنین جوابیه رسمی پزشکی قانونی پرونده آن را تقریبا مختمومه می‌کند.

با مشخص شدن ابعاد ماجرای مهسا امینی و جدا شدن صف اغتشاشگران از معترضان در سطح شهر ضد انقلاب تلاش کرد تا با بهانه‌ای تازه و البته در گوشه‌ای دیگر از ایران آتش تفرقه‌افکنی و تجزیه‌طلبی را که در حال فروکش کردن بود شعله‌ور کند.

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟

دختر بلوچ؛ پرونده‌ای قدیمی که کوچکترین ارتباطی با مسائل پیش آمده درباره مهسا امینی ندارد در روز جمعه ۸ مهرماه پس از خطبه‌های نماز جمعه مسجدمکی زاهدان که باحضور مولوی عبدالحمید برگزار می‌شود به یکباره با حمله مسلحانه به کلانتری ۱۶ زاهدان به سناریوی ضد انقلاب برای تجزیه ایران الصاق می‌شود.

در جریان ناآرامی‌های زاهدان، که در آن به چند کلانتری،‌ بانک، پاساژ و مغازه‌های مردم خسارات جدی وارد شد، معاون سازمان اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان مورد هدف یک تک‌تیرانداز قرار می‌گیرد و به شهادت می‌رسد.

اما شامگاه جمعه دو جسد شناسایی می‌شود تا غبار را از فضای شهر بشوید؛ عبدالمجید ریگی و یاسر شه بخش دو عضو گروهک تجزیه طلب جیش الظلم در میان‌ کشته‌شدگان درگیری‌های خیابانی بودند.

این واقعه اما با رشادت نیروهای سپاه و بسیج و انتظامی و عدم همراهی مردم سیستان و بلوچستان در همان روز پایان می‌یابد و تلاش‌های برخی از متنفذان برای زنده نگه داشتن آتش آن راه به جایی نمی‌برد.

البته رسانه‌های ضد انقلاب روایت خود را از این واقعه منتشر می‌کنند تا آتش نیمه جان فتنه دوباره شعله‌ ور شود؛ این بار فراخوان‌ها با شعار «سنندج زاهدان خونین تمام ایران» منتشر می‌شود.

این خرج آتش اما قدرتی ندارد و نمی‌تواند مردم را با خود همراه کند؛‌ ضد انقلاب اما گویا آمار فوتی‌های کشور را از منابعی استخراج می‌کند و برای آن سناریو می‌نویسد.

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟

حالا نوبت لرستان تا با رمز نیکا شاکرمی وارد غائله شوند؛ دختر جوانی که تصاویر ضبط شده دوربین‌های مدار بسته و روایت همسایه‌ها خبر از سقوط او از ارتفاع می‌دهد اما ضد انقلاب که این‌بار هم انتخابی ویژه داشته است، باز هم روایت خود را می‌سازد.

نیکا؛ دختری که سایه پدر را بر سرش ندارد به دلیل اختلاف با خانواده از مادر و همسر مادرش جدا شده و به تهران آمده و عمدتا در منزل خاله‌اش سکونت داشته است؛ آتش شاکرمی.

آتش شاکرمی در این میانه پس از اینکه در مقابل دوربین صدا و سیما روایت خودکشی او را تأیید می‌کند در ادامه اما آتش‌بیار معرکه ‌می‌شود و تمام حرف‌های خود را رد می‌کند.

در جریان این فتنه یکی از روش‌های ضد انقلاب برای همراه کردن افراد با خود تهدید و تطمیع بوده است که نمونه‌های مختلف آن در خبرگزاری ها و در موضع‌گیری‌های برخی هنرمندان کاملا مشهود است.

نیکا شاکرمی رمز جدید آشوب و الصاق مردم لرستان به این فتنه می‌شود تا سناریوی تجزیه‌طلبی جان دوباره بگیرد. این‌بار هم اما تنها یک روز در لرستان تجمعی شکل می‌گیرد و مردم لرستان با این موج همراهی نمی‌کنند. رسانه‌های ضد انقلاب اما روایت خود را از ماجرا دارد و آن را مستمکی می‌کند تا آتش اغتشاشات را شعله‌ور نگه دارد.

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟

حالا نوبت ترک‌هاست تا وارد غائله شوند، اردبیل کانون این غائله است، رسانه‌های ضد انقلاب روایتی عجیب را مطرح می‌کنند. این بار پان‌ترک‌ها هم با رسانه‌هایشان به کمک می‌آیند تا با اسرا احساسات ترک‌های غیور را تحریک کنند.

روایت ضد انقلاب اما از سوی عموی اسرا پناهی تکذیب شد و مشخص شد نه تنها او دانش‌آموز مدرسه شاهد اردبیل نیست بلکه اصلا ربطی به اغتشاشات نداشته و پس از بیماری در بیمارستان بستری و متأسفانه فوت کرده است.

اردبیل اما پس از روایت‌سازی ضد انقلاب روز گذشته شاهد حضور اغتشاشگران بود تا آتش فتنه همچنان روشن بماند. البته دیگر استان‌های ترک‌نشین کشور اما هیچ همراهی با اغتشاشگران در اردبیل نکردند؛ نه آذربایجان شرقی و غربی و نه زنجان.

وقتی قطعات این پازل را کنار هم بگذاریم و از بالا به برنامه‌ریزی دقیق ضدانقلاب و انتخاب‌های حساب‌شده آنها را نگاه کنیم و بیش از ۱۷۰۰۰ دروغ‌ رسانه‌های ضد انقلاب در این مدت را در ذهن مرور کنیم، می‌توانیم گام‌های بعدی را نیز برای ادامه سناریوی ضد انقلاب پیش‌بینی کنیم؛ دختر عرب!

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سناریو تجزیه‌طلبان بعد از دختر بلوچ، مهسا، نیکا و اسرا / «دختر عرب» کی وارد داستان می‌شود؟ بیشتر بخوانید »

برادر شهید مدافع حرم: دروغگوها متهمان ردیف اول فتنه اخیرند

برادر شهید مدافع حرم: دروغگوها متهمان ردیف اول فتنه اخیرند



برادر شهید مدافع حرم عبدالله باقری می‌گوید: اگر دادگاهی در خصوص اغتشاشگران برگزار شود، دروغ‌پراکن‌ها و شایعه‌سازها متهم ردیف اول هستند؛ زیرا کار زشت آنها به قیمت کشته شدن چند فرد بی‌گناه تمام شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، فتنه‌ای که این روزها جامعه ما را به اغتشاش و آشوب کشانده در بستری از دروغ و شایعه ایجاد شد. متأسفانه بسیاری از چهره‌ها اعم از سیاسی و نماینده مجلس و هنرمند و فوتبالیست نیز گرفتار این حجم از دروغگویی شدند و بعضا خود نیز دامن زدند به آتش شایعه پراکن‌ها.

جریمه‌های سنگین برای دروغگوها

برادر شهید عبدالله باقری که محافظ رئیس دولت نهم و دهم نیز بود و در سال ۹۴ حین دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید، گفت: باید افرادی که خصوصا چهره‌های شناخته شده هستند و بدون اطلاع، اخبار دروغ را در صفحات مجازی خود و یا به هر صورت دیگری منتشر می‌کنند، جریمه‌های سنگین شوند.

وی با بیان اینکه یکی از بهترین روش‌ها این است که رسانه‌ها با سند و مدرک نشان دهند که فلان خبر منتشر شده توسط این افراد دروغ بوده، خاطرنشان کرد: اگر چند بار به صورت ریشه‌ای دروغ‌ها و شایعه‌ها توسط افراد پیگیری شود، آنها هم درس می‌گیرند تا بدون اطلاع هر چه را که شنیدند، انتشار ندهند و با احساسات مردم بازی نکنند.

برادر شهید مدافع حرم: دروغگوها متهمان ردیف اول فتنه اخیرند

شایعه‌ها به صورت ریشه‌ای پیگیری شود

این برادر شهید می‌گوید: اگر شایعه‌ها به صورت ریشه‌ای دنبال شود، عده‌ای از روی جوگیری و یا دشمنی دستشان بسته می‌شود برای نشر اخبار دروغ. جالب است حتی بعضا روی آن دروغ ها تحلیل و گزارش می‌دهند.

برخورد با امثال خانم بازیگری که با تغییر پروفایل فضا را ملتهب می‌کند

وی ادامه می‌دهد: متأسفانه برخی از این افراد جزو سیاسیون هم هستند که با وجود تجربه فراوان، خود نیز عاملی برای شایعه پراکنی شده و حتی بعد از اینکه متوجه می‌شوند اشتباه کرده‌اند، هم این موضوع را جبران نمی‌کنند.

برادر شهید باقری می‌افزاید: باید با افرادی که به عمد تحرکی در این خصوص دارند به شدت برخورد شود. مانند خانم بازیگری که عکس پروفایل خود را تغییر می‌دهد و تصویری می‌گذارد که در این برهه خیلی‌ها فکر کنند او را بردند و شکنجه کردند و توضیحی هم نمی‌دهد. این‌ها کسانی هستند که به خاطر شهرتشان برخی از مردم عامه حرفشان را می‌پذیرند و دروغ‌هایشان را باور می‌کنند. 

مماشات با سلبریتی‌های دروغگو کار را خراب می‌کند

وی می‌گوید: مراعات بیش از حد با سلبریتی‌های شایعه پراکن که اتفاقا در همین جامعه اسلامی به جایی رسیده‌اند و رشد کردند کار را به آنجا رسانده که عده‌ای جوان بی‌تجربه را احساساتی می‌کند و به کف خیابان می‌فرستد، اما خود در خانه‌هایشان داخل و خارج ایران با خیال راحت به زندگی ادامه می‌دهند.

شایعه سازان متهم ردیف اول هستند

این برادر شهید افزود: در آمریکا خبرنگاری را که دروغ پراکنی کرده بود به شدت جریمه کردند، اما در ایران این افراد هزینه‌ای بابت دروغگویی‌های خود نمی‌دهند. 

وی در پایان با اشاره به هزینه این شایعه پراکنی‌ها گفت: اگر دادگاهی در خصوص اغتشاشگران برگزار شود، دروغ پراکن‌ها و شایعه سازها متهم ردیف اول هستند، زیرا در این فضای غبارآلود فتنه کسانی که دست به چنین کارهایی می‌زنند ضررش بسیار زیاد است و حتی به قیمت کشته شدن چند فرد بی‌گناه می‌شود.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برادر شهید مدافع حرم: دروغگوها متهمان ردیف اول فتنه اخیرند بیشتر بخوانید »

فیلم/ ادامه ادعاهای دروغین رسانه های بیگانه برای دامن زدن به اعتراضات

فیلم/ ادامه ادعاهای دروغین رسانه های بیگانه برای دامن زدن به اعتراضات



رسانه های بیگانه برای دامن زدن به اعتراضات اقدام به انتشار ادعاهای دیگر کرده اند.


دریافت
6 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ ادامه ادعاهای دروغین رسانه های بیگانه برای دامن زدن به اعتراضات بیشتر بخوانید »

کشته‌سازی در اردبیل به نام آیتیک رضایی یا اسرا پناهی؟!

کشته‌سازی در اردبیل به نام آیتیک رضایی یا اسرا پناهی؟!



روز گذشته رسانه‌های معاند به دروغ مدعی شدند که در پی حمله نیروهای امنیتی به مدرسه شاهد در شهر اردبیل یک دختر نوجوان زخمی و پس از انتقال به بیمارستان فاطمی اردبیل به دلیل خونریزی داخلی فوت کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، رسانه‌ها معاند مدعی شدند که در پی حمله نیروهای امنیتی به مدرسه شاهد در شهر اردبیل یک دختر نوجوان زخمی و پس از انتقال به بیمارستان فاطمی اردبیل به دلیل خونریزی داخلی فوت کرده است و نیز مدعی شدند که ۱۰ دانش‌آموز مجروح و ۷ دانش‌آموز هم دستگیر در این قضیه دستگیر شده است.

اما ماجرای اصلی از چه قرار است؟

بعد از بررسی رسانه‌های معاند و شبکه‌های اجتماعی نام دو دختر جوان(آیتیک رضایی و اسرا پناهی) در این یکی دو روز سوژه براندازان و خارج نشینان خودفروخته شده است، که بعد از کشته سازی در کردستان، زاهدان و لرستان حالا این‌روزها قصه‌ اردبیل سرتیتر رسانه‌ها معاند شده است،

کشته‌سازی یکی از نقشه‌های شوم دشمن است که بعد از نتیجه گرفتن در ویرانی سوریه، حالا نوبت به ایران رسیده است. البته مردم همیشه انقلابی و با بصیر، این‌بار هم آرزوی دشمنان را بر باد خواهند داد. إن‌شاءالله

بعد از پیگیری‌های صورت گرفته توسط خبرنگار خبرگزاری اردبیل، مرحومه آیتیک رضایی حدوداً ۴ ماه پیش فوت کرده است، اما براندازها نان خودشان را در خون مردم می‌بینند.

رسانه‌های ضد ایرانی در تداوم دروغ های سریالی خوشان مدعی کتک خوردن یک دانش آموز که منجر به فوت او شده است، و نام اسرا پناهی را منتشر کردند که مشخص شد این فرد بیمار فوت شده بیمارستان فاطمی بوده و چند روز قبل از منزل به بیمارستان منتقل شده است و ربطی به مدرسه شاهد اردبیل ندارد.

پس از انتشار این دروغ، مدیرکل امنیتی و انتظامی استانداری اردبیل اعلام کرد که جان باختن یک دانش آموز کذب است و هیچ دانش آموزی بازداشت نشده است و رئیس آموزش و پرورش اردبیل نیز با مضحک خواندن این ادعا اعلام کرد که مدارس استان اردبیل در روزهای پنجشنبه تعطیل است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کشته‌سازی در اردبیل به نام آیتیک رضایی یا اسرا پناهی؟! بیشتر بخوانید »