اغتشاشات

شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان چگونه آرامش جامعه را به هم می‌ریزند؟

شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان چگونه آرامش جامعه را به هم می‌ریزند؟



افکار عمومی همواره به عنوان هدف عملیات‌های روانی، در معرض بمباران تبلیغاتی رسانه‌هایی قرار دارند که به مثابه ابزارهای نوین جنگی عمل می‌کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه ایران نوشت: در اوایل دهه ۷۰، معدود خانواده‌های ایرانی، شاید بنا بر خصلت تنوع‌طلبی و سرگرمی‌خواهی، با امکان به لحاظ قانونی ممنوعه‌ای همچون ماهواره  رسیور و نصاب آشنا شدند. دیش‌ها بیشتر به سمت فرکانس ترکست بود و تبعاً چیزی جز رقص و آواز نیز دریافت نمی‌شد؛ شاید میل نغمه‌دوستی ایرانی! به رغم آنکه سر درنیاوردن از زبان ترکی استانبولی نیز در این امر مؤثر بود. کمی بعدتر اما گستره شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان سربرآورده از لس‌آنجلس بود که به فهرست مطلوب بینندگان داخلی اضافه می‌شد.

حضور سلبریتی‌های سینما و آواز پیش از انقلاب که در طول دهه ۶۰ به زحمت، شاید نوروز به نوروز در قالب نوارهای وی اچ اس تصویر خود را به ایران می‌رساندند، تنور این شبکه‌ها را به رغم محتوای نازل یا قریب به هیچ‌شان گرم می‌کرد. در میانه دهه ۷۰، برخی عناصر سیاسی یا سیاسی شده لس‌آنجلسی فعالیت کانال‌های ماهواره‌ای با سمت‌گیری سیاسی را کلید زدند.

این روند در حال حاضر همچنان تداوم داشته و ابعاد جدیدی پیدا کرده به گونه‌ای که گردانندگان آنها، تلاش می‌کنند با استفاده از حربه‌های حرفه‌ای، ببینندگان بیشتری را از داخل کشور جذب کنند. این نوشتار سعی دارد به این موضوع بپردازد که شبکه ماهواره‌های ایران اینترنشنال در عرصه شبکه‌های ماهواره‌ای با چه انگیزه‌هایی شکل گرفته است.

​​​​​​​تلویزیون صدای امریکا؛ نخستین مواجهه بیننده ایرانی

بیننده ایرانی در تجربه‌ای نو، از روز جمعه ۲۷ مهر ۱۳۷۵ با یک ساعت پخش زنده تلویزیونی برنامه خبری فارسی تحت عنوان شبکه صدای امریکا از واشنگتن مواجه شد. البته بخش فارسی صدای امریکا نخستین بار از روز اول آذر ۱۳۵۸ خورشیدی با روزانه نیم ساعت پخش رادیویی آغاز به کار کرده بود. عناصر سیاسی و فرهنگی شناخته شده‌ای چون احمدرضا بهارلو، جمشید چالنگی و ستاره درخشش از مدیران و برنامه‌سازان اصلی این شبکه تلویزیونی بودند. به رغم تعداد مخاطبین اندکی که صدای امریکا در دهه ۷۰ داشت، این شبکه تمام توان خود را برای دمیدن در فضای اغتشاشات سال ۱۳۷۸ و بعدتر اشاعه هراس ناشی از تحریم‌های داماتو و هلمز- برتون به کار گرفت. همچنین در قبال برخی شاعران همچون سیمین بهبهانی و احمد شاملو عملکرد مزورانه‌ای را در پیش گرفت و با اینکه آنان در ایران می‌زیستند، کتاب‌شان به چاپ رسیده، با مجلات گفت‌وگو کرده و حق‌التألیف خود را دریافت می‌کردند اما از سوی صدای امریکا صداهای فروخورده معرفی می‌شدند. صدای امریکا از آغاز فعالیت تاکنون با سندرمی جدی و فزاینده روبه‌رو بوده است.

این شبکه با وجود حضور در امریکا و بهره بردن از امکانات مالی و رسمی دولتی ایالات متحده، هرگز از طیف گسترده عناصر ناراضی سیاسی و فرهنگی مقیم امریکا بهره نبرده و فضای خبری اعلامیه‌ای و رسمی و ارتباط یخ زده و بیان آمرانه آن تغییری نیافته است. حتی گرافیک و دکور آن از ۲۰ سال پیش تاکنون تقریباً بی‌تغییر باقی مانده؛ چنان که می‌توان گفت در مواجهه دیداری با برنامه‌های صدای امریکا، با صورت بی‌انعطاف و بوتاکس‌شده کارمندهایی مواجه هستیم که کارت ورود خود را کشیده، برنامه روزانه خود را اجرا کرده و پس از کشیدن کارت خروج، به دنبال کار خود می‌روند. صدای امریکا نه با جمهوری اسلامی بلکه با هر آنچه در ایران است، همواره برخوردی تهاجمی و عصبانی داشته است. گویی که در پی ارائه خبر از وضعیت ایران، انتظار عذرخواهی و شرمندگی از بیننده خود را دارد. این شبکه ماهواره‌ای در سال‌های اخیر به رغم بارها تغییر گسترده در میان عناصر و مدیران خود، به سبب کمی بیننده و فقدان مخاطب، مدتی است از فرط رخوت حتی به احتضار افتاده است. شاهد اینکه صدای امریکا در شب نوروز ۱۳۹۷ حتی ویژه‌برنامه‌ای را نیز تدارک ندید و در ساعت مقرر از بینندگان به آسودگی خداحافظی کرد.

بی‌بی‌سی فارسی؛ ظهور در شرایط تنش‌آلود

۲۵ دی ۱۳۸۷، کمتر از شش ماه مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی در لندن با پخش هفت ساعت برنامه زنده تلویزیونی آغاز به کار کرد. البته رادیوی فارسی بی‌بی‌سی، سال‌ها پیش‌تر، در هشتم دی ۱۳۱۹ خورشیدی و اوایل جنگ جهانی دوم با هدف رقابت با رادیو برلین راه‌اندازی شد تا برنامه‌های خود را به سود بریتانیا و ضد حکومت نازی آلمان ارائه نماید. رادیویی که در برهه زوال حکومت رضاخانی فعالیت نمود، برهه اشغال ایران توسط متفقین را گزارش کرده، در مقاطعی همچون ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی نقش‌آفرینی نمود و پس از انقلاب هر شب ساعت هشت از لندن خبرپراکنی کرد. تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی را می‌بایست وامدار مکر و تیزبینی بریتانیایی دانست. آنگاه که هنگام تولد خود را با مهاجرت طیفی از روزنامه‌نگارانی همراه نمود که پس از فعالیت در روزنامه‌های دوره اصلاحات، از ایران خارج شده و چند سالی بود که در اروپا سرگردان بودند.

تقدیر الهی چنان بود که بی‌بی‌سی فارسی به‌گونه‌ای افسارگسیخته تنها چند ماه پس از راه‌اندازی، در حالی که بشدت محافظه کارانه، آغاز مسیرنموده بود و نیم‌نگاهی استراتژیک به حفظ دفتر خود در تهران و اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای فعالیت مستقیم و قانونی در ایران داشت، در مواجهه با فتنه ۱۳۸۸، «دامن از دست فروهشته» و میان فعالیت خبری یا پیوستن به صف اپوزیسیون منتظر فروپاشی نظام اسلامی، گزینه دوم را انتخاب نماید. فروافتادن نقاب از چهره بی‌بی‌سی، آثار جبران‌ناپذیری برای وی داشت و باوجود تلاش فریبکارانه برای عدول از موضع اپوزیسیون در سال‌های بعد، هرگز آن خاطره و کارنامه از خاطره ها زدوده نشد. «درخشش تیره» بی‌بی‌سی فارسی در فتنه ۱۳۸۸، چه بسیار عناصر مردد سیاسی را که به وادی معارضه با نظام اسلامی در غلتاند و چه معارضینی را که به اتخاذ مواضع ابلهانه واداشت.

نکته مهمی که در اینجا شایسته توجه است اینکه الزامات تبعیت بی‌بی‌سی فارسی از سیاست‌های بی‌بی‌سی جهانی همواره برای این شبکه کاهنده بوده و اغلب دست‌اندرکاران آن از محافظه کاری القایی از سوی وزارت خارجه انگلیس ناخرسند بودند. بی‌بی‌سی فارسی از زمان تشکیل همواره این نیروی گریز از مرکز را میان دست‌اندرکارانش با سیاست کلی بی‌بی‌سی جهانی داشته است. مواردی از این دست نهایتاً در دو سال اخیر زمینه جدایی و ریزش برخی از اصلی‌ترین همراهان بی‌بی‌سی چون صادق صبا، علی‌اصغر رمضان‌پور، نادر سلطان‌پور، فرداد فرحزاد، محمد منظرپور و… را فراهم آورد که برای توجیه شرایط از آن با عناوینی چون قهر و دلخوری نیز یاد شده است. به هر رو شرایط به گونه‌ای رقم خورد که مخاطب ایرانی در آستانه مواجهه با شبکه ایران اینترنشنال قرار بگیرد. به مثابه تأملی هشدارآمیز این واقعیت را نباید از نظر دور داشت که بی‌بی‌سی جهانی به‌عنوان مالک و سیاستگذار بی‌بی‌سی فارسی حتی پس از کارنامه مملو از معارضه خود همچنان نیم نگاهی به روزنه‌های نفوذ به داخل کشور داشته، تا بدان جا که امکان دارد سعی در قانونمند نمودن فعالیت خود در داخل کشور ولو با اعزام تیم خبری یا حتی تلاش برای بازگشایی دفتر بنماید.

شبکه ایران اینترنشنال: شکل‌گیری و ویژگی‌ها

ایران اینترنشنال؛ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران، پخش برنامه‌های خود را به‌صورت زنده آغاز کرد. برخی از چهره‌ها و کارمندان سابق شبکه‌های «من و تو»، «بی‌بی‌سی فارسی»، «صدای امریکا» و «یورونیوز» در این شبکه حضور دارند. در ابتدا صادق صبا، محمد منظرپور، سیما ثابت، علی‌اصغر رمضان‌پور و حسین رسام از بی‌بی‌سی فارسی، الناز کیانی، ماه‌منیر رحیمی، نگار مرتضوی و پریسا فرهادی از صدای امریکا و پانته‌آ مدیری، طناز خامه، آرمین خامنه، شراره عزیزی و آرام بلندپز از من‌وتو به این شبکه پیوستند. طرح این سؤال ضروری است که ایران اینترنشنال برای اثرگذاری برجامعه ایرانی چه اموری را در دستور کار قرار داده است.

نحوه عمل ایران اینترنشنال

برخی تفاوت‌ها در نحوه عمل ایران اینترنشنال نسبت به دیگر شبکه‌های ماهواره‌ای معاند با ایران از این قرار است:

ایران اینترنشنال به ظاهر خصوصی است. از این رو حداقل الزامات و رعایت بی‌بی سی و صدای امریکا را نداشته و به دیگر کلام، به تشکیلات اداری یا دولتی خاصی پاسخگو نبوده و الزامی به تنظیم سیاست‌هایش با آنها ندارد.

ایران اینترنشنال تبلیغات پخش نمی‌کند و اسپانسر ندارد. چنان که گفته شد سرمایه‌گذاری ۲۵۰ میلیون دلاری ابتدایی صورت گرفته در این شبکه تا مدت‌ها وجوه مالی آن را تضمین نموده است.

ایران اینترنشنال به صورت اچ دی و با کیفیت بالا به آنتن می‌رود. دکورهای آن متفاوت با سایر شبکه‌ها بوده و رنگ‌آمیزی مدرنی دارد.

عناصر خبری و مجریان ایران اینترنشنال متفاوت از اسلاف خود در بی‌بی‌سی و صدای امریکا، انگیزه روحی و مالی دوچندان و جدیدی دارند، هنگام پخش خبرهای ایران دچار دیاسپورا نشده و غم غربت در چهره‌شان موج نمی‌زند، (چرا که برخلاف عناصر بی‌بی‌سی که همچنان پدر و مادر یا بستگان درجه اولی در ایران دارند، اغلب زاده خارج از ایرانند. از سوی دیگر دنبال‌کنندگان حرفه‌ای مسائل ایران در دوره تحصیلی و خبرنگاری خود بوده و برخلاف عناصر خبری صدای امریکا تمرکز مناسبی بر مناسبات ایران دارند.) در ظاهر آرام و مهربانند و با وجود اختلاف سه ساعت و نیم لندن با تهران، در هر ساعتی از شبانه‌روز شاداب، مسلط و متمرکزند. مجریان ایران اینترنشنال به سبب به‌کارگیری نسلی متفاوت از مجریان بی‌بی‌سی، نسبت به وقایع و عناصر سیاسی و فرهنگی ایران دلبستگی خاصی ندارد.

ایران اینترنشنال، ۲۴ ساعته است. این ویژگی قابل اعتنا به نحوی در این شبکه اجرا می‌شود که تمام شبکه‌های خارجی و حتی شبکه داخلی خبر صدا و سیما را به هماوردی می‌طلبد. به عنوان مثال از آنجا که نیمه شب ایران با آغاز روز در امریکای شمالی همزمان است، بارها این ایران اینترنشنال بوده که تحولات رخ داده در امریکا پیرامون ایران و جهان را برای بار نخست در ساعات نیمه شب منعکس می‌نماید.

این شبکه تحولات رخ داده درخصوص ایران اعم از همایش‌ها، سخنرانی‌ها، میزگردها و نشست‌ها را به صورت زنده پخش نموده و با خبرنگار مخصوص اعزام می‌نماید. به سبب سمت‌گیری خصوصی، شبکه ایران اینترنشنال حداقل در ظاهر ملاحظه سیاسی ننموده و به شرط معارضه با ایران، تمام طیف‌ها را پوشش می‌دهد. پخش زنده گردهمایی سالانه منافقین در ویلپنت پاریس از جمله وقایعی بود که حکایت از تلاش عملیاتی این شبکه نسبت به دیگر رقبای خود دارد.

زنان در ایران اینترنشنال در پیشانی مجری‌گری هستند. کاراکتر زن در عملکرد ایران اینترنشنال از غلظت خاصی برخوردار است و کیفیت و موضوع مستندهای ایران اینترنشنال حتی از بی‌بی‌سی فارسی نیز فراتر رفته است. بی‌بی‌سی «چون لب تشنه‌ای کنار آب» همواره به این دلیل که مجبور بود مستندهای خود را از بی‌بی‌سی جهانی بخرد، در زحمت بود اما ایران اینترنشنال براحتی جدیدترین مستندها را از شبکه‌های مختلف همچون بی‌بی‌سی خریده و پخش می‌نماید. همچنین ایران اینترنشنال به گونه‌ای نظام‌مند مستندهای مدنظر خود را از عناصر داخلی و خارجی خریده، ساخته یا سفارش می‌دهد. ایران اینترنشنال کنداکتور خود را دربست در اختیار افراد قرار نمی‌دهد. برخلاف من‌وتو و بی‌بی‌سی که براحتی می‌توان حدس زد در هر موضوع احتمالاً به صورت سنتی سراغ چه کسانی خواهد رفت، اغلب مسائل را در تحریریه خود منقح می‌نماید تا مسئولیت اظهارات دیگران به پای وی نوشته نشود.

مسائل فرهنگی همچون فیلم، موزه‌ها و نمایشگاه‌ها، کتاب و موسیقی بویژه درگذشتگان و کارنامه ایشان؛ چه ایرانی و غیرایرانی توسط ایران اینترنشنال انعکاس یافته و دنبال می‌شود. اینکه رئیس پیشین بی‌بی‌سی فارسی؛ صادق صبا برنامه فرهنگی آخر هفته ایران اینترنشنال را مجری‌گری می‌کند، نشان از اهمیت این مسأله دارد.

ایجاد ارتباط میان برخی آرایش‌های سیاسی منطقه‌ای و تغییرات بین‌المللی درخصوص جمهوری اسلامی ایران با عنایت به تولد ایران اینترنشنال، تأمل‌برانگیز است. زمانی که ترامپ در ایالات متحده روی کار آمده بود، مدعی بود که امریکا به قدر کفایت برای حمایت از متحدان خود پول خرج کرده است. به باور وی، در آن زمان هر کس باید خود هزینه منازعه خود را بپردازد؛ پس هنگام آن فرا رسیده که اگر عربستان سودای دشمنی با ایران را در سر می‌پروراند؛ به صحنه بیاید و از سلاح تا رسانه را خود تهیه و مدیریت نماید. از سوی دیگر پس از چند انتصاب و تعویض، جان بولتون نیز به سمت مشاوره ترامپ در امور امنیت ملی رسیده است. فردی که در معارضه کینه‌توزانه وی با ایران شکی نبوده و در سال‌های اخیر جناح سلطنت‌طلب و منافقین در دو سوی او ایستاده‌اند.

به حاشیه رفتن صدای امریکا، ناکارآمدی بی‌بی‌سی فارسی و به میان آمدن عربستان برای معارضه رسانه‌ای با جمهوری اسلامی ایران، شرایطی چون جنگ احزاب در صدر اسلام را فراهم و به یاد آورده است. چنان که جنگ احزاب، صف‌آرایی جنگاوران مشرکین از تمامی قبایل در مقابل نظام اسلامی رسول مکرم اسلام (ص) بود، این بار نیز فراخوان از سوی شبکه وابسته به عربستان به سوی تمامی عناصر رسانه‌ای است که از لکنت، ضعف و فقدان بیننده یا ملاحظه و محافظه‌کاری شبکه‌های پیشین خود ناراضی‌اند و قصد دارند با آزادی عمل و به گونه‌ای برنده و قاطع به معارضه رسانه‌ای با نظام اسلامی بپردازد. از این رو در ایران اینترنشنال کمترین مسأله نظیر رخداد در یک مدرسه، تجمع و اعتراض صنفی و کارگری تا تحریم‌های جدید امریکا با بیشترین توان برای انعکاس رسانه‌ای همراه خواهد بود. شاید بتوان عملکرد ایران اینترنشنال را در گزارش‌های لحظه به لحظه خود از افزایش نرخ دلار با سمت‌گیری القای فروپاشی اقتصادی در اذهان جامعه ایرانی، نقطه تأملی فراموش نشدنی دانست. 

سخن پایانی

تأکید بر منابع مالی عربی و تبعاً صهیونیستی ایران اینترنشنال ضرورتی روشن است که همچون امری واجب می‌بایست در دستور کار سیاست رسانه‌ای داخلی قرار گیرد و باید آن را در اذهان جامعه ایرانی برای به زیر کشیدن اعتبار این رسانه مزدور دشمن یادآوری نمود. ‌افکار عمومی همواره به عنوان هدف عملیات‌های روانی، در معرض بمباران تبلیغاتی رسانه‌هایی قرار دارند که به مثابه ابزارهای نوین جنگی عمل می‌کنند؛ حرکت در برابر این جنگ نوین، نیازمند شناخت دقیق ماهیت، ابزارها و شیوه‌های پیشبرد این نوع از جنگ‌ها است.

به نظر می‌رسد نخستین گام در مقابله با جنگ رسانه‌ای تمام عیاری که از سوی دشمنان علیه جمهوری اسلامی ایران در جریان است، شناخت دقیق جنگ رسانه‌ای، شیوه‌های پیشبرد آن ازسوی معاندان و ارتقای آگاهی عمومی در حوزه سواد رسانه‌ای باشد. با توجه به اینکه مهم‌ترین عامل مؤثر واقع شدن عملیات روانی، بهره‌گیری از مؤلفه ناآگاهی و کم‌سوادی رسانه‌ای در جامعه هدف است، ارتقای سواد رسانه‌ای می‌تواند ضریب آسیب‌پذیری و اثرپذیری افکار عمومی را کاهش دهد.

از آنجا که بدون سواد رسانه‌ای نمی‌توان گزینش‌های صحیح از پیام‌های رسانه‌ای داشت، نهادهای آموزشی، مدنی و رسانه‌ای در ایران باید به این امر کمک کنند. نهادهای آموزشی مثل مدارس، دانشکده‌ها، دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های مختلف می‌توانند مفهوم سواد رسانه‌ای را در کتب درسی ارائه کنند. نهادهای مدنی و صنفی که هر یک جمعی تخصصی را نمایندگی می‌کنند نیز می‌توانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینه‌ سواد رسانه‌ای قرار دهند و بالاخره نهادهای رسانه‌ای و انتشاراتی هم می‌توانند مفاهیم ساده‌شده‌ای از این بحث‌ را در دستور کار خود قرار دهند.

رسانه‌های جمعی درایران  بر اساس یکی از کارویژه‌های خود که ارتقای آگاهی عمومی است، برای مقابله با این جنگ ترکیبی، باید در راستای ارتقای سطح سواد رسانه‌ای عمومی تلاش کنند تا مردم بتوانند اخبار درست، دقیق و منسجم را تشخیص داده، اسیر جنگ روانی رسانه‌های خارجی نشوند و درک و شناخت کاملی از عرصه‌های مختلف این جنگ هدفمند داشته باشند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان چگونه آرامش جامعه را به هم می‌ریزند؟ بیشتر بخوانید »

خودکشی بایدن زیر پل پارک‌وی! / چرا آمریکایی‌ها به‌صورت علنی از اغتشاشات جوکری حمایت کردند؟

خودکشی بایدن زیر پل پارک‌وی! / چرا آمریکایی‌ها به‌صورت علنی از اغتشاشات جوکری حمایت کردند؟



آمریکایی‌ها این روزها علاوه براثرگذاری میدانی با توسل به اراذل‌واوباش در اغتشاشات روی تحریک تعدادی نوجوان با گرایش‌های آنارشیستی و گیمری از طریق دیپلماتیک نیز حساب ویژه بازکرده‌اند.

سرویس سیاست مشرق- ارسال یک ایمیل ناشناس به اکانت وزارت خارجه آمریکا باعث یک غائله سیاسی در واشنگتن می‌شود، در آن روزها منشی هیلاری کلینتون به وزیر خارجه وقت آمریکا اطلاع می‌دهد که پیامی از یکی از رهبران معترضین (اغتشاشات سبز) در ایران به او رسیده که در آن از آمریکایی‌ها کمک خواسته است.

متن پرینت شده این ایمیل به‌سرعت به جلسه شورای امنیت ملی آمریکا ارسال‌شده و اوباما از مقامات اطلاعاتی دولت خود می‌خواهد صحت آن را بررسی کنند. در آن جلسه ژنرال جیمز جونز مشاور امنیت ملی آمریکا از اوباما می‌پرسد که اگر صحت اطلاعات درون ایمیل تائید شد چه باید کرد؟ رئیس‌جمهور آمریکا گفته بود که بدون تردید از آن‌ها حمایت می‌کنیم، اما غیرعلنی!

بعدها در اسناد افشاشده از وزارت خارجه آمریکا این ایمیل جنجالی نیز به‌عنوان یک سند به‌کلی سری فاش شده و مشخص‌شده یکی از رهبران فتنه سال ۸۸ به‌صورت غیرمستقیم از دولت آمریکا تقاضای کمک مالی کرده بود. نیک آهنگ کوثر ضدانقلاب فراری در خارج از کشور در شرح رسوایی این ایمیل‌ها گفت که مهدی هاشمی در لندن به دنبال کانال ارتباطی با آمریکایی‌ها بود تا از طریق آن فشار سیاسی و تحریم روی جمهوری اسلامی ایران را بیشتر کند و از سویی کمک مالی بگیرد.

این افشاگری بزرگ علاوه برنشان دادن ماهیت فتنه‌گران، وضعیت آمریکایی‌ها در مواجه با موج‌های سیاسی در ایران را نیز به‌خوبی نشان داد. باراک اوباما در کتاب خاطرات خود تصریح کرده است که اگر جنبش سبز (آشوب ۸۸) در ایران رخ نداده بود، دولت من تصمیم به اعمال تحریم‌های سخت نمی‌گرفت، تحریم‌های دوره بوش سمبلیک بود؛ تحریم‌های سخت را من اعمال کردم.

 خودکشی بایدن زیر پل پارک‌وی! / چرا آمریکایی‌ها به‌صورت علنی از اغتشاشات جوکری حمایت کردند؟

 خودکشی بایدن زیر پل پارک‌وی! / چرا آمریکایی‌ها به‌صورت علنی از اغتشاشات جوکری حمایت کردند؟

قماربازی بایدن با اراذل‌واوباش در تهران

اعلام موضع دو چهره سیاسی حزب دموکرات در حمایت از اغتشاشات جوکرها در تهران بار دیگر رد دست آلوده آمریکایی‌ها در این واقعه را به‌خوبی نشان داد؛ اما برخلاف سال ۲۰۰۸ که آمریکایی‌ها تاکتیک غیرعلنی بودن حمایت از اغتشاشات در داخل ایران را پیش می‌بردند، این بار به‌صورت علنی از آن حمایت می‌کنند.

جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا که به دلیل بیماری دچار آلزایمر سیاسی شده است در آخرین اظهارنظر به مسائل داخلی در ایران نیز گریز زده و گفته است که تجربه زیادی در اغتشاشات در خاورمیانه داشته و آنچه در ایران روی‌داده به پایان نخواهد رسید، اشاره صریح رئیس‌جمهور آمریکا آن است که اجازه نخواهد داد آتش اغتشاشات در چند محله به‌زودی خاموش شود.

در آن‌سو باراک اوباما قصاب تحریم‌ها علیه مردم ایران نیز به‌عنوان پدرخوانده حزب دموکرات به صحنه آمده و در اظهارنظری عجیب ادعا کرده است که اعتراضات در ایران الهام‌بخش بوده و با آن اعلام همبستگی خواهد کرد. همین چراغ سبز از سوی بایدن و اوباما باعث شد تا دستگاه دیپلماسی آمریکایی‌ها که تا همین چند روز قبل با ارسال التماس نامه برای تهران خواهان امضای یک توافق با ایران بود به‌یک‌باره تغییر جهت بدهد.

دیدار جیک سالیوان مشاور امنیت با تعدادی از عناصر ضدانقلاب و نیز اعلام حمایت صریح این افسر اطلاعاتی سازمان سیا از اغتشاشات و نیز فعال شدن کامالا هریس در خلاف مسیر دیپلماتیک را باید در همین جهت ارزیابی کرد. آمریکایی‌ها این روزها علاوه براثر گذاری میدانی با توسل به اراذل‌واوباش در خیابان روی تحریک تعدادی نوجوان با گرایش‌های آنارشیستی و گیمری از طریق دیپلماتیک نیز حساب ویژه بازکرده‌اند. سرمایه‌گذاری سنگین روی اغتشاشات از سوی کاخ سفید نشان می‌دهد که بایدن مانند ترامپ علاقه دارد روی ایران قمار کند؛ این حماقت از سوی بایدن عوارض سنگینی برای دلت او در آینده خواهد داشت!

 خودکشی بایدن زیر پل پارک‌وی! / چرا آمریکایی‌ها به‌صورت علنی از اغتشاشات جوکری حمایت کردند؟

 خودکشی بایدن زیر پل پارک‌وی! / چرا آمریکایی‌ها به‌صورت علنی از اغتشاشات جوکری حمایت کردند؟

آمریکایی‌ها در ایران به دنبال چه می‌گردند؟

نزدیک به یک ماه پس از آغاز اغتشاشات در برخی محلات در چند شهر، آمریکایی‌ها از لانه جاسوسی خود در چند ایستگاه منطقه‌ای بیرون آمده و رخ‌نمایی می‌کنند؛ تا پیش‌ازاین سازمان سیا با پوشش فرانسوی‌ها و نیز سرویس آلمان در آشوب‌ها نقش بازی کرده و هزینه سنگ‌پرانی و کشته سازی را پرداخت کرده بودند؛ اما این بازار سیاسی برای واشنگتن آن‌قدر جذابیت داشت که آن‌ها به‌صورت رسمی و علنی به صحنه آمده و سعی کنند مهره‌های موجود در مارپیچ آشوب‌ها را بار دیگر سازمان‌دهی کنند.

برآورد اطلاعاتی آمریکایی‌ها آن است که هزینه سنگین اطلاعاتی و تبلیغاتی روی اغتشاشات دود شده و به هوا رفته است و دولت بایدن در آستانه برگزاری انتخابات کنگره هیچ دستاوردی برای ارائه ندارد، از سوی دیگر حرکت پهپادها روی سر ناتو در جنگ اوکراین قوای تحلیلی بایدن را به‌صورت کامل از بین برده و کاخ سفید دچار به‌هم‌ریختگی راهبردی شده است. در این وضعیت آمریکایی‌ها هیچ چاره‌ای ندارند جز آنکه اسلحه بدون گلوله تحریم را بار دیگر به سمت مردم ایران نشانه بروند.

بنیاد کارنگی اخیراً در گزارشی نوشته است که چند دهه تحریم آمریکا برای مهار ایران شکست‌خورده و نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه افزایش‌یافته است. ت حریم‌های آمریکا علیه ایران، از سر درماندگی است. آمریکا بیش‌ازاندازه به ابزار تک‌بعدی تحریم تکیه کرده؛ چنانکه در دوره اوباما، سالانه ۵۰۰ نهاد را به بهانه‌های مختلف تحریم کرد و در دور ترامپ دو برابر شد. بایدن هم تحریم‌های جدیدی را اعمال کرد؛ اما شواهد نشان می‌دهد تحریم، اغلب مؤثر نبوده است.

در ادامه این گزارش قابل‌توجه آمده بود:

 استفاده از تحریم ارتباطی با اثربخشی آن ندارد، بلکه همه‌چیز به افول آمریکا برمی‌گردد که دیگر نمی‌تواند مانند قبل اعمال قدرت کند. رؤسای جمهور مأیوس آمریکا، اکنون تیر کمتری در کمان دارند، اما تحریم نه‌تنها افول آمریکا را آشکار می‌کند، بلکه باعث تسریع آن می‌شود. این ابزار، دائماً کسل‌کننده‌تر می‌شود و اوضاع را بدتر می‌کند. چین و روسیه با خوشحالی برای همکاری با بازیگران تحت تحریم وارد عمل می‌شوند. احتمال دارد متحدان و شرکا هم خسته شده و از آمریکا فاصله بگیرند.

 خودکشی بایدن زیر پل پارک‌وی! / چرا آمریکایی‌ها به‌صورت علنی از اغتشاشات جوکری حمایت کردند؟

راهبرد جدید آمریکا در حمایت از اغتشاشات جوکری در ایران چند ملاحظه قابل‌توجه دارد:

۱-درحالی‌که القا می‌شد آمدن بایدن، موجب تغییر رفتار خصمانه آمریکا نسبت به ایران خواهد شد، دولت او کوشید ضمن اتلاف وقت، تحریم‌های اوبامایی و ترامپی را گرو نگه دارد تا با فشار اقتصادی، هم تیم مذاکره‌کننده ایرانی را وادار به امتیازدهی کند و هم فضای عقلانی در انتخابات ایران را از مردم دریغ کند، نتیجه این راهبرد آن بود که تهران به‌مرور از تله توافق ضعیف دور شده و به‌سوی اعمال قدرت بیشتر و گفتن نقش‌های جدید حرکت کند.

۲- رویکرد آمریکا در مربع فشار، تحریم، خرابکاری و ترور باعث بدعادتی آمریکایی‌ها شده است؛ کاخ سفید گمان می‌کند با استفاده مقطعی از یکی از این کارت‌ها بال ایران بسته خواهد شد، اما تعبیر ریچارد هالبروک این دست خوشحالی‌ها تداوم ندارد!

۳-هضم ایران جدید و ایران قوی از سوی غرب بسیار سخت است، ایران جدید، قطعاً دیپلماسی و تجارت خارجی و شرکای بین‌المللی خود را گسترش خواهد داد از سویی ایران قوی بازیگر مؤثر در معادلات فرا منطقه‌ای است. واقعیت آن است که ایران دیگر به شکل یک‌طرفه به بازار تأمین نفت غرب -ولو به قیمت حذف خود از بازار- آرامش نخواهد داد؛ عهدشکنی‌ها را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت و ضربات متقابلش قطعاً ویران‌کننده‌تر و پشیمان کننده تر خواهد بود.

۴- تغییر تاکتیکی آمریکایی‌ها از حمایت غیرعلنی از پروژه آشوب سازی در ایران در سال ۲۰۰۸ تا ایستادن در کنار شبکه فاحشه‌ها در سال ۲۰۲۰ بیش از آنکه نشانه‌ها عقلانی داشته باشد، ناشی از زوال ناتو در یک جنگ فرسایشی در آستانه زمستان سرد است.

راز زیمت، ‌کارشناس مسائل ایران در سرزمین‌های اشغالی، در رابطه با آخرین وضعیت اغتشاشات در ایران نوشته است که اثر اغتشاشات در ایران در روزهای اخیر رو به کاهش بوده است. درواقع، دامنه اعتراضات به کمترین میزان از زمان شروع آن رسیده است، تنها راه حفظ مسیر آشوب در ایران آن است که مسائلی چون برداشتن حجاب درملأعام، درگیری بین شهروندان و نیروهای پلیس، اعتصابات دانشجویان و غیره از بیرون از مرزهای ایران حمایت لجستیکی شود!

روایت میدانی از بروز و ظهور اغتشاشات نشان می‌دهد که سه موج برای تولید بحران سیاسی در ایران از سوی دشمن طراحی‌شده است، موج اول با طول عمر ده‌روزه سعی کرد از خاصیت جوکری؛ آنارشیستی و عصبی برخی نوجوانان استفاده کرده و بالا بیایید. موج دوم توسط شبکه اراذل‌واوباش؛ خانواده عناصر معدوم گروهکی و باقی‌مانده رژیم طاغوت باهدف آشوب سازی شکل گرفت، طول عمر این دوره کمتر از ۴۸ ساعت بود!

در موج سوم گروهک‌های اشرار و تروریست‌ها به صحنه آمده و به‌سرعت نیز به فاضلاب تروریستی خود بازگشتند، این موج‌های سریع کم ارتفاع و بی پتانسیل باعث شده است تا آمریکایی‌ها به‌صورت علنی روی ایجاد موج چهارم فعالیت کنند؛ در این مرحله ترورهای کور؛ خرابکاری و تحریم بعد بیشتری خواهد گرفت. به‌زودی جذر و مد دریای آشوب چنان فضا را تغییر می‌دهد که‌موج‌های برگشتی از مبدأ دشمن را در منطقه و فراتر از آن غرق خواهد کردتماشای چند کلیپ ارسالی برای بایدن از آتش زدن تعدادی سطل زباله زیر پارک وی به دست اوباش خیابانی به قیمت خودکشی سیاسی حزب دموکرات در انتخابات تمام خواهد شد!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خودکشی بایدن زیر پل پارک‌وی! / چرا آمریکایی‌ها به‌صورت علنی از اغتشاشات جوکری حمایت کردند؟ بیشتر بخوانید »

پارلمان اروپا یا تریبون ایران ستیزان و تجزیه طلبان؟


پارلمان اروپا یا تریبون ایران ستیزان و تجزیه طلبان؟

پارلمان اروپا اخیرا برای کم رنگ کردن اقدامات ناقض حقوق بشری خود در قبال ایران به همکاری با شماری از ایران ستیزان و معاندان ایران روی آورده و مدعی تلاش برای احقاق حق ایرانیان شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تحولات اخیر در ایران اگرچه موضوعی کاملا داخلی بود، اما فرصتی برای ایران ستیزان و دشمنان ملت ایران ایجاد کرد تا در قالب اقدامات انفرادی یا جمعی، دشمنی خود را با ملت ایران با ادعای نگرانی از آن چه «تضییع حقوق مردم ایران» خواندند، تشدید کنند.

این در حالی است که این افراد، گروه‌ها، سازمان‌ها، رسانه‌ها و کشورها تاکنون با سکوت خود در برابر جنایت‌های حقوق بشری علیه مردم ایران و حتی حمایت و تشویق و البته همکاری فعالانه با کشورهای متخاصم برای اعمال تحریم‌های یکجانبه، عاملان چنین جنایاتی را همراهی کردند.

در تازه ترین مورد از چنین اقدام‌هایی تیمی از خبرنگاران شبکه سعودی اینترنشنال در نشست کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا حاضر شدند تا به ادعای خود از حقوق مردم ایران دفاع کنند!

«ثابت» در این نشست در حالی ادعاهای ضد ایرانی خود را مطرح کرد که شبکه محل اشتغالش از پادشاهی عربستان تامین بودجه می‌شود و در برابر جنایت‌های حقوق بشری این کشور علیه مردم خود و کشورهای دیگر به ویژه جنایت‌های جنگی ائتلاف سعودی به سرکردگی عربستان علیه یمن موضع سکوت را در پیش گرفته است.

کارمندهای اینترنشنال که خبر حضور خود در نشست کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا را به  گستردگی در رسانه‌ها منتشر و تلاش کردند خود را به عنوان نمایندگان مردم ایران معرفی کنند، در سال‌های اخیر به وضوح فعالیت‌های ایران ستیزانه خود را آشکار و تشدید کرده اند.

معرفی اعضای اصلی تیم اینترنشنال در نشست کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا

«سیما ثابت» که اخیرا فعالیت‌های ضد ایرانی خود را در توییتر تشدید کرده، رفته رفته زیر چتر حمایتی ایران ستیزان توانست به یکی از لیدرهای اصلی اغتشاش‌ها در ایران تبدیل شود.

او پیشتر در رادیو «بی بی سی» استخدام شد  و پس از ۱۲ سال کار در این بنگاه خبر پراکنی به اینترنشنال پیوست.

در زمینه کاری نیز، برنامه‌های مهمان محور این مجری همواره با انتقاد جدی از تلاش او برای به حاشیه بردن مهمان‌ها و انحراف مباحث از جریان اصلی مواجه بوده است.

موضوع «مهسا امینی» برای «ثابت» فرصت خیلی خوبی بود تا بتواند با تشدید فعالیت‌های خود در فضای مجازی به ویژه در توییتر و مصاحبه با معاندان، هم نام خود را مطرح کرده و هم در مسیر ایران ستیزی و نقض حقوق مردم ایران گام بردارد.

او حتی در میانه اغتشاش‌ها در ایران اقدام به انتشار بیانیه دروغینی کرد که بعدا ناچار به تکذیب آن شد.

پارلمان اروپا؛ نهاد اروپایی ناقض حقوق بشر

تیم شبکه سعودی اینترنشنال در حالی در کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا حضور یافت تا از به اصطلاح حقوق مردم ایران دفاع کند که اتحادیه اروپا اخیرا فهرست جدیدی از تحریم‌ها علیه ایران را به بهانه نقض حقوق بشر اعمال کرد.

اتحادیه اروپا در سال‌های اخیر نیز ضمن اعمال تحریم‌های مختلف علیه ایران و همراهی با تحریم‌های آمریکا سبب بروز رنج‌های متعددی برای مردم ایران به ویژه بیماران دارای شرایط خاص شده است.

در عین حال، نکته قابل توجه این است که چرا کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا باید یک مجری تلویزیونی خارج نشین و شاغل در یک شبکه صراحتا ایران ستیز را نماینده مردمی بداند که سال‌هاست از تحریم‌های اتحادیه اروپا رنج می‌برند، بداند.

در واقع، پارلمان اروپا براساس چه رویه و قانونی به مجری شبکه سعودی تریبون می‌دهد تا به زعم خود از حقوق ایرانیان دفاع کند!

اما پرسش مهم در رابطه با حضور تیم کارمندان اینترنشنال در پارلمان اروپا این است که چرا به اصطلاح حق خواهی مردم ایران باید در نهادی انجام شود که با تحریم‌های پی در پی خود ضمن اقدام علیه مردم ایران، سبب رنج‌های بی شمار آنان شده است.

آن چه مشخص است این که پارلمان اروپا پس از اتخاذ مواضع دوگانه در قبال مردم ایران اندک اعتبار خود را به دلیل دعوت از چنین افراد معلوم الحالی از دست داده است.

واکنش‌ها به حضور تیم ایران اینترنشنال در پارلمان اروپا

حضور کارمندان شبکه سعودی اینترنشنال در کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا با انتقادهای جدی به ویژه در فضای توییتر منتشر شد.

شماری از کاربران از تیم اینترنشنال با عنوان «جمع وطن فروشان» و «مزدوران» یاد کرده و حضور آنان در کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا را مورد انتقاد قرار دادند.

کاربران توییتر همچنین با اشاره به تامین بودجه اینترنشنال توسط عربستان، تاکید کردند که پارلمان اروپا چرا باید پذیرای نماینده‌های رژیم ناقض حقوق بشری عربستان در به اصطلاح دفاع از حقوق ایرانیان باشند؟

«تجزیه طلبی» از دیگر انتقادهایی بود که کاربران توییتر به این افراد داشتند و تصریح کردند که تیم اینترنشنال در سال‌های اخیر پروژه تجزیه طلبی را با جدیت در سطوح مختلف دنبال می‌کند.

اما آن چه در فضای توییتر در رابطه با حضور تیم اینترنشنال در کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا جالب توجه بود، توییت‌هایی بودند که حامیان دارودسته خارج نشین مطرح کردند.

آنها در واکنش به موضوع مذکور، به نکات جالبی اشاره کردند؛ یکی از این نکات، اشاره به تاریخ تلاش‌های تجزیه گرانه اروپا در قبال ایران بود که تاکید داشت اقدام اخیر نیز در همین راستا صورت گرفته است.

یک کاربر نیز هدف پارلمان اروپا از دعوت از چنین افرادی را توطئه خواند و نوشت که افراد دعوت شده ایرانی نیستند بلکه ملیت سعودی دارند.

منبع: میزان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پارلمان اروپا یا تریبون ایران ستیزان و تجزیه طلبان؟ بیشتر بخوانید »

فیلم/ حمله وحشیانه به مامور ناجا در ایلام

فیلم/ حمله وحشیانه به مامور ناجا در ایلام



مامور را در ایلام دنبال می‌کنند، یک نفر از سمت مقابل از کنار ۲۰۶ صندوق‌دار سفید به مامور نزدیک می‌شود و کارد را محکم در کمر مامور فرو می‌کند و دور می‌شود.تیم سنگ پرتاب کن هم حمله می‌کند…


دریافت
8 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ حمله وحشیانه به مامور ناجا در ایلام بیشتر بخوانید »

تلاش جدید بی‌بی‌سی برای ادامه‌دار کردن اغتشاشات

تلاش جدید بی‌بی‌سی برای ادامه‌دار کردن اغتشاشات



با فروکش کردن اغتشاشات محدود چند روز گذشته، رسانه‌های دعوت‌کننده به آشوب برای جلوگیری از پایان اغتشاشات نیازمند پروژه‌های جدید هستند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، با فروکش کردن اغتشاشات محدود چند روز گذشته، رسانه‌های دعوت‌کننده به آشوب برای جلوگیری از پایان اغتشاشات نیازمند پروژه‌های جدید هستند.

در همین رابطه به تصویر کشیدن برخی برخوردهای پلیس با آشوب‌گران بدون اطلاع‌رسانی از نحوه و میزان تخلفات بازداشت‌شدگان برای برخی کاربران سؤال‌برانگیز شده است.

این در حالی است که برخورد پلیس در روزهای گذشته در مقایسه با پلیس سایر کشورها بسیار ملایم‌تر بوده که البته این موضوع نیز مورد اعتراض برخی افراد در شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته و آنها معتقدند پلیس باید با شدت عمل بیشتری با اغتشاشگران برخورد کند.

در همین رابطه یک مقام پلیس با مضحک خواندن ادعای بی بی سی گفت: تعرض به دختر جوان ساخته و پرداخته امپراطوری دروغ برای دامن زدن به اغتشاشات است.

وی با تشریح ماجرا گفت: همانطور که در فیلم مشخص است مأمور ما در آن صحنه تلاش می‌کند فرد اغتشاشگر را بازداشت کند و او را سوار موتور کند که به دلیل مناسب نبودن وسیله نقلیه، با دخالت فرمانده میدان از بازداشت این فرد صرف‌نظر می‌شود.

وی افزود: پلیس وظیفه دارد امنیت مردم را حفظ کند و برخی برخوردها در صحنه‌های اغتشاش اجتناب‌ناپذیر است اگر چه به مأموران توصیه شده حتی‌الامکان با افرادی که در صحنه اعتراضات فعل مجرمانه ندارند، مدارا کنند.

وی در عین حال افزود: اعمال و رفتار مأموران پلیس زیره ذره‌بین است و چنانچه تخلفی صورت بگیرد بررسی و مطابق قانون با آن برخورد خواهد شد.

شبکه دولتی انگلیس از شب گذشته با انتشار فیلمی مبهم مدعی تعرض پلیس به یک زن شده است.

همزمان برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی تفسیر این فیلم را دروغ جدید بی بی سی خواندند و یادآوری کردند که افکار عمومی هنوز سکوت این رسانه ضدایرانی را نسبت به جنایت چند وقت پلیس لندن فراموش نکرده است.

در آن ماجرا یک افسر پلیس انگلیس پس از بازداشت یک زن جوان به دلیل ماسک نزدن، به وی تجاوز کرد و پس از قتل وی جنازه او را به آتش کشید اما بی بی سی نسبت به آن سکوت کرده بود.

بی بی سی فارسی به همراه  ۴ رسانه دیگر ضد ایرانی در ۲۵ روز گذشته منتهی به ۱۶ مهرماه مجموعا ۱۷ هزار دروغ درباره ایران منتشر کرده‌اند.

پیش‌بینی می‌شود با توجه به مأموریت این رسانه‌ها همزمان با فروکش کردن اعتراضات باید شاهد چنین دروغ پردازی‌هایی از سوی آنها باشیم.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تلاش جدید بی‌بی‌سی برای ادامه‌دار کردن اغتشاشات بیشتر بخوانید »