اغتشاشگران

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!



مهدی خزعلی ضمن انتقاد تند از اغتشاشگران سال 1401 معتقد است که اصلاح طلبان در قبال رفتارهای ضد دینی این اغتشاشگران هیچ کاری نکردند.

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!

روزنامه شرق به تازگی در گزارشی که با عنوان “در نبرد با فقر و ناامیدی” منتشر کرد، با اشاره به مشکلات اقتصادی روزمره در ایران؛ معترض گزارش وزیر گردشگری از افزایش میزان سفرهای نوروزی در ایران شد و به نقل از فردی که او را جامعه شناس اقتصادی معرفی کرد نوشت: به نظر می‌رسد با تغییر الگوی سفر در ایران مواجه هستیم، یعنی سفرها محتاطانه‌تر شده است و همان اندک سفرهای خارجی نیز به سمت سفرهای داخلی تغییر الگو داده‌اند. مصرف بودجه‌محور، محتاطانه و مقرون‌به‌صرفه در سفر هم مد نظر قرار گرفته است؛ یعنی اگرچه افراد به سفر می‌روند، اما در رستوران‌ها کمتر حاضر می‌شوند یا مدل‌های اقامتی متفاوتی را انتخاب می‌کنند.

فرد مذکور تصریح کرده است: نمی‌شود سفررفتن را تعبیر به مطلوب‌بودن شرایط مردم تعبیر کرد. درواقع این موارد تنها نشان‌دهنده آن هستند که یک جامعه در تلاش است که به لحاظ فرهنگی تاب بیاورد. در واقع سفر را باید به ‌عنوان مدلی از تاب‌آوری و مصرف‌های جبرانی تحلیل کرد. مصارف جبرانی، مصارفی برای رسیدن به رضایت در اوج نارضایتی است. وضعیت رفاه جامعه بسیار پایین است و جامعه درگیر بی‌ثباتی و رکود تورمی است. افراد در چنین وضعیتی دست به تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت می‌زنند که سفر یکی از این تصمیم‌گیری‌ها و برای تاب‌آوردن در این شرایط است. از طرف دیگر سفر یا طبیعت‌گردی در فرهنگ ایران جایگاه خاصی دارد.

شرق در گزارش خود همچنین به نقل از فرد دیگری که او را جامعه شناس سیاسی معرفی کرده مدعی شده است که شرایط فعلی کشور مشابه روزهای نزدیک به جنگ ایران و عراق است!

این فرد نیز درباره افزایش سفرهای نوروزی در ایران گفته است: در همه روزهای سال مردم به دنبال معیشت هستند، اما وقتی در دو هفته نوروز شاهدیم که مردم به دنبال تفرج و سفر هستند، ممکن است به سمت دیگری کشیده شده و گمان کنیم این سفرها نشان از حال خوب جامعه ایرانی دارد؛ درحالی‌که واقعا چنین نیست. [1]

*حتی اگر گزاره های بدبینانه را هم در قبال این گزارش کنار بگذاریم لکن باید تصریح کرد که این میزان سیاه نمایی و سیاه دیدن امیدها و پیشرفت یک ملت نیاز به تمرین روزانه و ساعتی دارد و یک فرد نرمال هرگز دارای این سطح از انکار واقعیت ها و بیماری سیاه نمایی نیست!

کسی باید جواب بدهد که مردم و حاکمیت ایران دقیقا باید چه کار کنند که افراد قبیله سیاه نمایی اذعان کنند که ایرانی ها هم اهل تفریح، لبخند و امید هستند؟

یعنی حتی وقتی در ایران نرخ تورم کاهش یافته است و یا مردم رکورد سفر را هم می شکنند؛ باز هم عده ای پیدا می شوند همین نشانه های واقعی پیشرفت را هم انکار می کنند و آنها را نشانی از فقر و نومیدی برمی شمارند.

طبعا توقع زیادی است اگر انتظار داشته باشیم متوجه باشند که مشکلات اقتصادی در تمام کشورهای جهان وجود دارد لکن پیشرفت و عقلانیت یک حاکمیت و یک ملت آنجاست که علیرغم مشکلات اقتصادی خود بتواند رفتارهای شادکامانه از قبیل سفر را افزایش دهد، از نرخ تورم خود بکاهد، شاهد مالیات کمتری باشد و امنیت خود را هم تضمین کند.

دقت شود که چاره این انکارها و سیاه نمایی ها از دست حکومت هم خارج است و مردم و جوانان و نوجوانان اگر در مقابل این حماقت ها و سیاه نمایی ها قد علم نکنند و به مبارزه برنخیزند؛ حوادث بدی امکان وقوع خواهند یافت. حوادث بدی که یکی از نخستین و اصلی ترین آنها از دست رفتن مثبتات کشور و امکانات پیرامون است.

***

روایت خزعلی از کاری که اصلاح‌طلبان در اغتشاشات مهسا نکردند!

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!

مهدی خزعلی، فعال اصلاح طلب و از بازداشتی های فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه با انصاف‌نیوز ضمن دفاع از گفتمان دینی؛ درباره اغتشاشات سال 1401 و پروژه مهسا امینی گفته است: در شورش مهسا در برابر چشمانم در میدان توحید پرچم -منقش به اسم مقدس- را باز کردند و آتش زدند و همه هم کف زدند و یک نفر مخالفت نکرد. حرف من این بود که اگر می‌گویید این افراد نفوذی هستند این کار را محکوم کنید. به انجمن خودمان و اصلاح‌طلبان گفتم که شما حداقل اهانت به دین را محکوم کنید و بگویید از ما نیستند. این کار را هم نکردند.

او تصریح می کند: معتقدم که حرکت مهسا یک شورش است زیرا نه سندیکایی پشت آن بوده و نه رهبری داشت. یک التهاب عجیب جامعه را گرفته بود و دنبال یک جرقه بود و جرقه را آن طرف آب زدند و هیچ کس را هم در جایگاه رهبری این حرکت قرار ندادند. رکوردهای اینترنتی را شکاندند و ترند شد و تنها می‌خواستند کشور را به هم بریزند.

خزعلی همچنین در پاسخ به خبرنگاران انصاف نیوز که فرض تغییر را درباره شخصیت او مطرح کرده اند، گفته است: آنجایی که می‌گویید من عوض شدم جایی بود که پرچم امام حسین را آتش زدند. در «جنبش مهسا» که من به آن «شورش» می‌گویم و تعارفی هم ندارم و به آن می‌گویم «شورش برهنگان دین‌ستیز»؛ پرچم حسین(ع) را آتش زدند، در برابر چشم من پرچم رسول‌ا…(ع) را در میدان توحید آتش زدند، یک کلام دینی نداشت و یک «الله اکبر» نداشت بلکه شعار ضد دینی داشت. هتاکی داشت، ما با هتاکی مخالفیم.

او می افزاید: در دانشگاه شریف ما الفاظ رکیک ناموسی بیان شد. آیا شما می‌خواهید که ما در همه حال همراه باشیم!؟ اگر خواستند شعار «باقالی پلو با ماهی» بدهند هم همراه هستیم!؟ نه نیستیم. یا درباره‌ی کشف حجاب. من ممکن است بگویم که با تحمیل حجاب و حجاب اجباری مخالفم اما نمی‌توانم در جبهه‌ی کشف حجاب باشم. [2]

*اگرچه آقای خزعلی دیدگاه های خاص خود را دارد و هنوز هم بر تعدادی از تحلیل های سیاسی ناصحیحش استوار است لکن این دفاع او از ساحت دین و روایت دست اول او به عنوان یک عنصر ستادی اصلاح طلب از رفتار چپ ها در قبال اغتشاشات مهسا امینی؛ مغتنم و قابل تأمل است.

برخی چپ های ستادی اگرچه تقلا می کنند خود را در چارچوب نظام و سیاست های قانونی نشان دهند اما در وادی ایما و اشاره از هیچ رفتاری که معارض با نظام اسلامی و مبانی دینی باشد اِبا و امتناعی ندارند.

این قضیه و شهادتی که خزعلی بر آن الصاق کرده است باید مد نظر همه کسانی باشد که قصد پژوهش تاریخی و یا کار سیاسی دارند.

شناخت دقیق جریانات سیاسی و تصمیمات آنها در بزنگاه ها یکی از رهیافت های اصلی در مسیر “بصیرت نافذ” است.

***

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!

حمیدرضا آصفی، سخنگوی پیشین وزارت خارجه کشورمان و از چهره های دیپلماتیک ایران در بخشی از یک مصاحبه با جماران پیرامون مذاکره اخیر ایران و آمریکا گفته است:

“بین ما و آمریکا بی‌اعتمادی‌های زیادی وجود دارد و مقصر هم آمریکاست، زیرا به وعده‌هایی که می‌دهد پایبند نیست. حتی در مورد برجام هم درست است که ترامپ از آن خارج شد، اما در دو سالی که اوباما داخل برجام بود هم هیچ همکاری خاصی با ایران نکرد. اکنون ترامپ می‌گوید من تنها می‌خواهم ایران سلاح هسته‌ای نداشته باشم. خب! این که همین حالا هم محقق‌شده است و از طریق مراجع رسمی و بین‌المللی هم کاملا قابل ارزیابی است. باید ببینیم آیا آمریکایی‌ها پایبند به این گفته خود می‌مانند یا در طول مذاکرات، صحبت‌های دیگری را مطرح می‌کنند. “

او با بیان اینکه اظهارات بسیار خوش‌بینانه و اظهارات بسیار بدبینانه در داخل، دو آفت برای مذاکرات هستند، تصریح می کند: هر دوی این مدل اظهارات، تأثیر منفی روی تیم مذاکره‌کننده ایران می‌گذارد. باید اجازه دهیم این تیم که نماینده نظام است، کار خود را به پیش ببرد. بهتر است تنها کسانی در مورد مذاکرات اظهارنظر کنند که هم در عرصه دیپلماسی سابقه داشته باشند، هم دارای تجربه مذاکره باشند و هم ایران و دنیا را بشناسند. متأسفانه برخی از اظهارات به قدری ناپخته است که آدم تعجب می‌کند.

آصفی می افزاید: -این مذاکرات- برای ما یک ارزیابی از طرف مقابل است که ببینیم چه قدر صداقت و علاقه برای رسیدن به نتیجه دارد. کما اینکه آمریکا نیز می‌خواهد امروز به همین ارزیابی برسد. البته که ما پیش‌تر هم به کرات اعلام کرده‌ایم که در مذاکره جدی و خواهان حصول نتیجه هستیم. امام(ره) پس از پذیرش قطعنامه گفتند ما همان طور که در جنگ جدی بودیم، در صلح هم جدی هستیم. امروز نیز باید گفت ما همان طور که در مورد اصول خود جدی هستیم، برای رسیدن به یک تفاهم نیز جدیت داریم. امیدواریم آمریکایی‌ها این را درک و طوری عمل کنند که از شدت بدبینی ما کاسته شود.

او با اشاره به احتمال همکاری اقتصادی در صورت حصول توافق گفت: این یک زمینه خوبی برای همکاری است، اما ارقامی مانند هزار میلیارد دلار که مطرح شده، خیلی عجیب و غریب و نجومی است. پس از امضای توافق، آمریکا نیز مانند سایر کشورها می‌تواند در ایران سرمایه‌گذاری کند، اما باید در ارائه ارقام دقت داشته باشیم و با منطق ریاضی حرف بزنیم. [3]

*نتیجه معقول و ریاضی سخنان آقای آصفی آنست که توپ مذاکرات کاملا در زمین آمریکاست و اکنون باید دید آمریکا چقدر در رفتارها و مذاکرات خود صادق است؟

البته انتظار صداقت از آمریکا تا حد زیادی ساده لوحانه است و عبرت هایی مثل برجام نیز سند این مدعا هستند. لکن تحلیل و تفرّس (پیش بینی مدقانه آینده) هرگز به معنی تن ندادن به عقلانیت مذاکره نیست. خاصه وقتی که ترامپ چندین مرتبه از ایران تقاضای مذاکره کرده است.

در بحث سرمایه گذاری های احتمالی آمریکا نیز اگرچه مشخص نیست که منبع دقیق این خبر و میزان سندیت آن چقدر است لکن در این زمینه باز هم باید به تجربه برجام توجه کرد که چگونه مشتی هیئت خارجی حتی از کشورهای ورشکسته اروپایی به ایران آمدند اما هیچ سرمایه گذاری خاصی در ایران شکل نگرفت!

جالب آنکه عده ای از ملتمسان مذاکره و توافق به هر قیمتی مدعی هستند که بی خاصیتی سفر هیئات مذکور به دلیل رفتار سیاسی برخی گروه ها در داخل ایران و رخدادهایی مثل حمله خودسرها به سفارت عربستان بود!

این حرف نه به لحاظ تاریخی و نه به لحاظ منطق دیپلماسی و اقتصاد صحیح نیست. زیرا آن هیئت‌ها در واقع از ابتدا هم به فرموده آمریکا عزمی برای سرمایه گذاری در ایران نداشتند. چه اینکه ما با تجربه قتل سفیر آمریکا و چند دیپلمات این کشور در لیبی هم مواجهیم که آمریکا در پی آن هرگز از لیبی خارج نشد و بلکه در این کشور ماند چون به نفت لیبی چشم داشت.

از طرفی مقامات و اقتصادیون خارجی هم کودک نیستند که با چند رفتار سیاسی و مثلا فلان مقاله یک روزنامه؛ از منافعی که در دیپلماسی و اقتصاد می جویند دست بردارند.

طرفه آنکه در بحث آورده های اقتصادی مذاکرات برای ایران باید منتظر ماند و میزان عزم آمریکا برای کاهش تحریم ها را عینا ملاحظه کرد.

البته مجددا تأکید می شود که تصور هرگونه رخداد مثبت از مذاکره با آمریکا نهایت خوشبینی است. خاصّه اینکه باید بدانیم دانلد ترامپ در دوره جدید دولتش در آمریکا به دنبال برندسازی از خود و نمایش هایی است که نام خود را در سطح جهان فراگیر کند. ورود ترامپ به پرونده هایی مثل اوکراین، پاناما، کانادا و البته ایران؛ نشانی از همین تحلیل است.

به نظر می رسد بهترین جمله را در قبال مذاکرات عمان؛ آقای آصفی مطرح کرده است: اینکه آیا آمریکا طوری عمل خواهد کرد تا از شدت بدبینی ایران کاسته شود یا خیر!؟

این تنها راه معقول آمریکا پس از مذاکرات عمان است.

***

1_https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-991639

2_https://ensafnews.com/582262

3_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1664831

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی! بیشتر بخوانید »

ارتباط مستقیم با جریان حاکم بر سوریه نداریم/ مردم سوریه بالغ و بصیرند درباره آینده کشورشان و جهان اسلام تصمیم‌گیری کنند

ارتباط مستقیم با جریان حاکم بر سوریه نداریم/ مردم سوریه بالغ و بصیرند درباره آینده کشورشان و جهان اسلام تصمیم‌گیری کنند



سخنگوی وزارت امور خارجه امروز در نشست هفتگی با خبرنگاران گفت که در حال حاضر ارتباط مستقیم با جریان حاکم بر سوریه وجود ندارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه امروز (دوشنبه) سوم دی‌ماه در نشست هفتگی با خبرنگاران به تشریح آخرین تحولات در حوزه سیاست خارجی پرداخت.

وی در این نشست میلاد حضرت فاطمه زهرا و همچنین عیسی مسیح را تبریک گفت.

سخنگوی وزارت امور خارجه درباره اظهارات اخیر وزیر خارجه آمریکا درباره تأمین مالی اغتشاشگران در ایران اظهار داشت: از کوزه همان برون تراود که در اوست. این سخنان برای ما و دنیا تازگی ندارد. تلاش‌های مستمر آنها برای دخالت در امور داخلی دیگر کشورها و ناامن سازی کشورهای مستقل سابقه طولانی دارد.

وی بیان کرد: این بخش ثابت سیاست خارجی آمریکا بوده است. اینکه یک مقام ارشد دولت دموکرات راحت درباره دخالت در امور داخلی یک کشور صحبت کند اعتراف به نقض اصول منشور سازمان ملل است.

بقایی اظهار داشت: این اظهارات برگ سیاه دیگری به کتاب قطور مداخلات آمریکا در ایران است و محکوم است. از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و دخالت‌ها و حمایت های آمریکا در جنگ تحمیلی و کمک به تجهیز صدام به سلاح شیمیایی و … تحریم‌های غیرقانونی همه این‌ها از سوی آمریکا صورت گرفته است.

وی در پاسخ به سؤالی درباره بسته شدن حریم هوایی سوریه به روی هواپیماهایی ایرانی و تماس با شورشیان حاکم بر دمشق گفت: از خیلی قبل با جریان‌های مختلف معارض در سوریه در ارتباط بودیم. ورود ما در سوریه برای مقابله با تروریسم و جلوگیری از سرایت ناامنی به کشورهای منطقه بوده و تلاش کردیم برای پیشبرد روندهای سیاسی در سوریه کمک کنیم.

بقایی اظهار داشت: ارتباط مستقیم با جریان حاکم بر سوریه در حال حاضر وجود ندارد.

این دیپلمات ارشد ایرانی در پاسخ به سؤال دیگری درباره اظهارات یکی از مقام‌های آمریکایی در پی ملاقات با گروه تحریرالشام و صرفنظر کردن از جایزه برای سرکرده این گروه و اینکه ایران جایی در سوریه نخواهد داشت، اظهار داشت: مردم سوریه خودشان بالغ و بصیر هستند که درباره آینده کشورشان و روابط با دیگر کشورهای منطقه و جهان اسلام تصمیم گیری کنند.

صرف این اظهارنظر باز نشانه خوی آمریکا برای تعیین تکلیف کردن برای دیگران و سیطره جویی و مداخله در امور داخلی دیگران است که اگر شما نگاهی به نقشه دنیا، غرب آسیا و آفریقا بیندازید این دخالت‌ها جز تکه تکه شدن کشورها و تروریسم چیزی به دنبال نداشته و ظاهرا دولتمردان آمریکا برای تبعات سیاست‌شان اهمیتی قائل نیستند.

سخنگوی وزارت خارجه درباره قرار دادن ایران در فهرست کشورهای حامی تروریسم از سوی آمریکا هم گفت: فهرست‌هایی که آمریکا در مورد موضوعات مختلف درست کرده، یک ابزار از مجموعه جعبه ابزار آمریکا برای پیشبرد روابط خارجی است و نوعی کار روابط عمومی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ارتباط مستقیم با جریان حاکم بر سوریه نداریم/ مردم سوریه بالغ و بصیرند درباره آینده کشورشان و جهان اسلام تصمیم‌گیری کنند

ارتباط مستقیم با جریان حاکم بر سوریه نداریم/ مردم سوریه بالغ و بصیرند درباره آینده کشورشان و جهان اسلام تصمیم‌گیری کنند بیشتر بخوانید »

زمان دادگاه رسیدگی به پرونده شهید «امیراحمدی» اعلام شد

زمان دادگاه رسیدگی به پرونده شهید «امیراحمدی» اعلام شد


به گزارش مجاهدت از گروه جامعه دفاع‌پرس، «اصغر جهانگیر» سخنگوی دستگاه قضا درباره آخرین وضعیت پرونده شهید مدافع امنیت «سلمان‌ امیراحمدی» اظهار داشت: در خصوص شهیدامیراحمدی که در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ به شهادت رسید با توجه‌ به اینکه قاتل این شهید در صحنه دستگیر نشده و بعداً با کار‌های اطلاعاتی شناسایی شد، پرونده‌ای در خصوص آن فرد به اتهام مباشرت در قتل تشکیل شد.

وی افزود: این پرونده پس از صدور کیفرخواست به دادگاه رفت و دادگاه نقص تحقیقات گرفت و در سه مرحله، پرونده برای تکمیل تحقیقات به دادسرا عودت پیدا کرد.

سخنگوی دستگاه قضا تأکید کرد: این پرونده در حال حاضر در دادسرا تکمیل و وقت رسیدگی برای آذرماه در نظر گرفته شده و دادگاه در آذرماه برگزار می‌شود.

بنابراین گزارش، سلمان امیراحمدی که ۱۶ مهرماه سال ۱۴۰۱ در جریان اغتشاش فتنه‌گران برای دفاع از امنیت مردم به محله امامزاده حسن (ع) تهران، رفته بود در مقابله با اغتشاشگران به درجه رفیع شهادت رسید.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

زمان دادگاه رسیدگی به پرونده شهید «امیراحمدی» اعلام شد

زمان دادگاه رسیدگی به پرونده شهید «امیراحمدی» اعلام شد بیشتر بخوانید »

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟



برخی از اساتید دانشگاه‌ها به رغم حمایت از اغتشاشات و اغتشاشگران، اما نه به خاطر مواضع سیاسی بلکه به خاطر حمایت از ازدواج سفید، نداشتن صلاحیت علمی قطع همکاری شده‌اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، با شروع اغتشاشات در شهریور سال ۱۴۰۱، برخی از اساتید غرب‌گرای دانشگاهی به حمایت از آن و اغتشاشگران پرداختند و با انتشار توئیت‌ها و دادن بیانیه‌های مختلف سبب برهم ریختن فضای علمی دانشگاه‌ها شدند.

محسن برهانی دانش‌آموخته حقوق جزا از دانشگاه تربیت مدرس یکی از این اساتید است که در دانشگاه تهران تدریس می‌کرد. وی در زمان اغتشاشات ۱۴۰۱ با واکنش‌های جنجالی در توئیتر خود، سعی در افزایش تنش و تحرکات اغتشاشگران داشت.

بعنوان مثال وی در ۱۷ آذر ماه سال گذشته در یکی از توئیت‌های جنجالی خود که قصد تحریک داشته است، اینگونه نوشت:

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟

وی حتی حکم دادگاه علیه اغتشاشگران را زیر سوال می‌برد و توئیت‌هایی در این زمینه منتشر می‌کرد.

بعنوان مثال بعد از اجرای حکم یک اغتشاشگر نوشت؛

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟

اگر چه وی توئیت‌های متعددی در این زمینه داشت و حتی حکم اعدام اغشاشگران را زیر سوال می‌برد، اما قطع همکاری دانشگاه تهران با وی به دلایلی غیر از مواضع سیاسی و حمایت از اغتشاشگران بود.

یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران علت قطع همکاری با وی را عجز علمی و دلایل مختلف دیگر از جمله حمایت‌های برهانی از ازدواج سفید و تجویز و ترویج ارتباطات غیر اخلاقی میان دانشجویان دانسته و در این باره گفته است: «برهانی از سال‌ها پیش، ازدواج سفید را نه فقط جرم نمی‌داند بلکه صحیح می‌داند و معتقد است آسیب‌های ازدواج سفید کمتر از آسیب‌های ازدواج موقت شرعی است؛ او تحت عنوان اینکه من فقیه هستم و فقه می‌دانم، حکم ضروری شرعی را رد و دانشجویان را گمراه می‌کند و به فساد می‌کشاند و باعث بدنامی دانشگاه تهران شده است».

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟

سخنان محسن برهانی در حمایت از ازدواج سفید

«هیأت اجرایی جذب هیئت علمی دانشگاه تهران» در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۱، یعنی حدود ۲ ماه پیش از اجرای حکم یک محکوم و زیر سوال بردن این حکم از طرف وی، صلاحیت محسن برهانی برای عضویت در هیئت علمی دانشگاه تهران را تایید نکرده و با ادامه حضور او در این جایگاه مخالفت شده بود.

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟

نامه صلاحیت نداشتن عضویت محسن برهانی در هیئت علمی دانشگاه تهران

علی شریفی زارچی دانش‌آموخته‌ کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر از دانشگاه صنعتی شریف است. وی دکترای خود را در رشته بیوانفرماتیک و هوش مصنوعی در دانشگاه تهران گذرانده است. شریفی زارچی از جمله کسانی است که با شروع اغتشاشات همواره به حمایت از آن پرداخته و با نوشتن جملات فتنه انگیز در فضای مجازی سعی بر آتش‌افزایی در کشور و در بین دانشجویان را داشته است در مقابل دانشجویان نیز تحت تاثیر شانتاژکاری رسانه‌های بیگانه و عوامل درونی قرار گرفته و هیزمی بر آتش دشمن ریخته‌اند.

وی در ۲۵ شهریور سال گذشته و همزمان با آغاز اغتشاشات در یکی از توئیت‌های جنجالی اینگونه نوشت؛

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟

دانشگاه صنعتی‌شریف به‌عنوان یکی از دانشگاه‌های مهم کشور همواره مورد توجه افکار عمومی بوده است؛ از این رو، هدف گرفتن این دانشگاه جهت حمله به نظام مقدس جمهوری اسلامی از برنامه‌های بلندمدت عناصر ضدانقلاب و دشمن در بزنگاه‌های سیاسی است.

شریفی زارچی استادی در دانشگاه شریف بوده که با حضور در تجمعات دانشجویان دانشگاه شریف سعی بر ایجاد تشنج و افزایش نا آرامی‌ها را داشته است.

وی در توئیت های فتنه انگیز دیگر نوشت؛

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟

اما توضیح دانشگاه در قطع همکاری با شریفی زارچی دلیل دیگری دارد. بگونه‌ای که سعید بهزادی‌پور، دبیر هیئت اجرایی جذب اساتید دانشگاه شریف در توضیح جزئیات این خبر به رسانه‌ها گفته است: «مهلت پنج ساله قرارداد پیمانی دکتر شریفی‌زارچی به‌عنوان استادیار پیمانی دانشگاه، بهمن‌۱۴۰۰ به پایان رسید که از ۹ ماه پیش از آن، دانشگاه در فواصل مختلف، سه مرتبه با ارسال نامه‌هایی از وی دعوت کرد که درخواست تمدید عضویت پیمانی خود را به همراه مستندات فعالیت‌های علمی ارائه کند که متأسفانه علی‌رغم این درخواست‌ها و پیگیری‌های شفاهی مکرر، اقدامی از سوی وی صورت نگرفت.»

بهزادی‌پور افزود: «در نهایت هیئت اجرایی جذب دانشگاه متشکل از سعید سهراب‌پور، محمدرضا عارف، اعظم ایرجی‌زاد، حمیدرضا ربیعی، آریا الستی، محمود سعادت، محمدجعفر عبدخدایی، محمود بهمن‌آبادی، ابراهیم سوزنچی و بنده به‌عنوان اعضای حقیقی و آقایان جلیلی و حجت‌الاسلام طباطبایی به‌عنوان اعضای حقوقی هفته گذشته رأی به پایان همکاری وی دادند.»

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟

رهام افغانی خراسکانی فارغ التحصیل مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی اصفهان و کارشناسی ارشد در رشته عمران – سازه از دانشگاه صنعتی شریف است. وی پس از طی دوره ارشد موفق به اخذ پذیرش از دانشگاه پلی تکنیک میلان در رشته دکترای معماری، گرایش مهندسی سیستم های ساختمانی گردید که در سال ۱۳۹۱ فارغ التحصیل گردید.

رهام افغانی استادیار معماری دانشگاه شهید بهشتی بوده است که طی نامه‌ای از دانشگاه مبنی بر نداشتن شرایط لازم برای تبدیل وضعیت پیمانی به رسمی با وی قطع همکاری شده است.

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟

آمنه عالی و حمیده خادمی نیز از اساتید دانشگاه علامه طباطبائی بوده که در اغتشاشات سال گذشته همواره آتش آشوب را شعله ور کرده و از اغتشاشگران در دانشگاه‌ها حمایت کرده بودند.

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟

آمنه عالی در چهارم شهریور امسال در مصاحبه با یکی از سایت‌های خبری درباره حمایت از اغتشاشگران در سال ۱۴۰۱ گفته است: «بله، بیانیه‌ها را امضا کرده بودیم، در تحصن های دانشجویی همراهی داشتیم و نسبت به تعلیق دانشجویان اعتراض کردیم.»

اگر چه هنوز دانشگاه علامه طباطبایی درباره علت قطع همکاری با این ۲ خانم، اطلاع رسانی نکرده ولی یقیناً در نامه قطع همکاری که برای آنها فرستاده، دلیلش را اعلام کرده است. نامه‌ای که اگر قطع همکاری به خاطر مواضع سیاسی‌شان بود، تا الان از سوی همین افراد برای بهره برداری سیاسی رسانه‌ای می‌شد.

در همین راستا محمد صالح جوکار، رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس با اشاره به قطع همکاری برخی دانشگاه‌ها با اساتیدی که حامی اغتشاشات بوده‌اند، می‌گوید: «امروز هر کس در هر جایگاهی که قرار دارد، فرقی ندارد که استاد دانشگاه باشد یا معلم، کارمند و یا دارای هر سمتی باشد و در هر دستگاه و نهادی مشغول بکار باشد، اگر خلاف موارد قانونی حوزه مأموریتی، فعالیت کند، قطعاً باید با وی برخورد شود.

وی در ادامه بیان می‌کند: «شرایط و ضوابطی در کشور قرار دارد و اساتید باید در این چهار چوب قوانین عمل کنند؛ اگر چهار چوب فعالیت آن‌ها خلاف عملکرد دستگاه بوده است باید برخورد انجام شود.»

امیرحسین ثابتی نیز که اخیرا به عنوان یکی از اساتید درس انقلاب اسلامی دانشگاه صنعتی شریف معرفی شده است در توئیتی نسبت به قطع همکاری با برخی از اساتید موضع گیری کرده و نوشته: «ارتباط تدریس بنده در دانشگاه شریف را با اخراج فلان استاد از این دانشگاه متوجه نمی‌شوم. چون نه قرار است رشته او را درس بدهم و نه قرار است در دانشگاه شریف هیئت علمی شوم.»

وزارت کشور نیز خصوص قطع همکاری با برخی از اساتید دانشگاه‌ها بیانیه‌ای صادر کرده که در آن عنوان کرده است: «بیشترین آسیب به دانشگاه در سال‌های گذشته از ناحیه جریان‌هایی وارد آمده است که کوشیده‌اند با سیاسی‌بازی و بهره‌برداری‌های جناحی و انتخاباتی از ظرفیت بزرگ دانشگاه و فطرت حق جوی جوانان دانشجو در راستای مطامع خود بهره‌برداری مقطعی داشته باشند. افرادی که در عین رکود علمی، با بی اخلاقی سیاسی و نمایش‌های رسانه‌ای کوشیده‌اند تا فرصت تولید علم و به تبع آن احساس افتخار ملی و سپهر فرهنگی سیاسی دانشگاه‌ها را آلوده به نگرش جناحی و بعضاً ضدملی کنند.»

با این وجود اگرچه برخورد با افرادی که از قانونشکنان، اغتشاشات و اغتشاشگران حمایت کردند امری لازم و ضروری است، اما بررسی قطع همکاری دانشگاهها با این اساتید نشان می دهد که آنها نه به خاطر مواضع سیاسی بلکه به دلایل مختلف از جمله حمایت از ازدواج سفید، نداشتن صلاحیت علمی و پیگیری نکردن کارهای اداری برای تمدید قرارداد، قطع همکاری شده‌اند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟

علت قطع همکاری دانشگاه‌ها با برخی از اساتید چه بود؟ بیشتر بخوانید »

کاش اغتشاشگران و حامیان آنها در فرانسه بودند!

اگر با آشوبگران طبق قوانین فرانسه برخورد می‌شد!


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ سیده فاطمه سادات کیایی؛ سال ۲۰۱۶ گروهی شبه نظامی به رهبر فتح الله گولن از رهبران فکری سیاسی ترکیه کودتای شکل گرفت که در عرض کمتر از ۴۲ ساعت مهار و سرکوب شد.

بعد از آن دولت ترکیه در اقدامی بی سابقه بیش از ۱۸ هزار تن از فعالان و مرتبطین با این کودتا اعم از نظامیان، خبرنگاران، قاضیان دادگستری، افسران پلیس، کارمندان بخش عمومی و… را شامل می‌شد.

اقدامی که به پاکسازی مشهور است و در آن بیش از ۱۲ هزار قاضی، معلم، افسر پلیس و کارمند بخش عمومی تعلیق یا منفصل از خدمت و حدود چهار هزار نفر رسماً بازداشت شدند. به عنوان مثال در ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۶ درست یک روز پس از کودتا دو هزار و ۷۴۵ قاضی را از کار اخراج و بازداشت کردند.

ام اعتراضاتی که یک ماه قبل در فرانسه و در جریان شلیک پلیس به یک نوجوان الجزایری تبار و مرگ او شکل گرفت باعث شد تا خیابان‌های پاریس روز‌ها صحنه درگیری بین مردم و پلیس این کشور باشد. در جریان این ناآرامی‌ها سه هزار و ۲۰۰ نفر بازداشت شدند. بسیاری از دستگیر شده‌ها به سرعت راهی دادگاه شده و قضات فرانسوی برای صدور حکم مجازات آن‌ها به تحقیقات بسیار سریع پلیس درباره آن‌ها متکی هستند. در همین راستا اریک دوپوند مورتی وزیر دادگستری فرانسه گفت والدینی که اجازه می‌دهند فرزندانشان شب بیرون بیایند، ممکن است با دو سال زندان و ۳۰ هزار یورو جریمه مواجه شوند.

این‌ها تنها دو نمونه از رفتار حکومت‌ها در واکنش به جریانات اجتماعی و نه براندازی علیه کشورهایشان است که باعث جلوگیری از آشوب‌های بیشتر و برقراری آرامش نسبی بود. موضوعی که در نگاه بلند مدت اقتدار حاکمیت این کشور‌ها در برخورد با عوامل آشوب و برهم زدن نظم امنیت را به رخ می‌کشد و اگر نگوییم قدرت نمایی است بی شک بخشی از نمایش قدرت و عمل به قانون و جلوگیری از تکرار دوباره اینگونه اتفاقات است.

پس از گذشت ۱۰ ماه از اغتشاشات خیابانی آشوبگران در تهران و دیگر شهر‌های کشور و باعث ناامن شدن چندین ماهه و توقف چرخه‌های اقتصادی و سیاسی کشور شد، حال در اقدامی بی سابقه اعلام شده است که رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار قصد بازگشت به تلویزیون و از سرگیری اجرای برنامه‌های تلویزیونی در شبکه‌های صدا و سیما را دارند.

هنوز بنزین به آتش ریختن‌های برخی چهره‌های تلویزیونی و رسانه‌ای از یاد‌ها نرفته که حالا این خبر دهان به دهان نقل می‌شود. نه ان زمان که شهیدان عجمیان و علی‌وردی به آن وضع فجیع در خیابان‌های ایران به دست اغتشاشگران به شهادت رسیدند صدایی از این افراد درآمد و نه در بمباران رسانه‌ای شبکه‌های اینترنشال وابسته به سعودی و بی بی سی انگلیسی و تشویق مردم به ریختن در خیابان‌ها، آتش زدن و قتل و غارت واکنشی از آنان دیده شد. در مقابل هرچه داشتند، بر پیکره نظام جمهوری اسلامی زدند و گفتند و موضع گرفتند و حالا با خوشحالی دوباره سر از آنتن تلویزیون درآورده‌اند تا با دستمزد‌های میلیاردی با مردم صحبت کنند.

نه تنها هیچ خبری از محاکمه و حتی تذکر و توجیه چهره‌های مشهور دامن زده به اغتشاشات سال گذشته نیست بلکه گویا فرش قرمز هم برای حضور دوباره آنان در صدا و سیما پهن شده و این شائبه را مطرح می‌کند که هرچه بیشتر مقابل جمهوری اسلامی بایستی جایگاه رفیع‌تری داری و هرکه در خیابان‌ها آمد و هرچه خواست کرد بی هیچ محاکمه و قصاصی می‌تواند زندگی کند. اقدامی که تضعیف جایگاه قانون و مجریان قانون و تولید جرم و مجرم می‌شود.

بد نیست مرور کنیم و ببینیم اگر سلبریتی‌ها و چهره‌های مشهور ایرانی که در اغتشاشات سال گذشته آب به آسیاب دشمن ریختند در دیگر کشور‌ها بودند چه رفتار و برخوردی با آنان می‌شد، آیا اینطور بود که جای مجازات، تریبون مهمترین رسانه کشور را به آن‌ها می‌دادند؟

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اگر با آشوبگران طبق قوانین فرانسه برخورد می‌شد!

اگر با آشوبگران طبق قوانین فرانسه برخورد می‌شد! بیشتر بخوانید »