افسردگی

راهکار موثر برای مدیریت اضطراب و افسردگی

راهکار موثر برای مدیریت اضطراب و افسردگی



یک مطالعه جدید نشان داده است که تمارین “ذهن آگاهی” نظیر مدیتیشن ممکن است به اندازه داروهای ضد افسردگی در تسکین اضطراب موثر باشند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، حدود ۴ درصد از جمعیت جهان، یعنی حدود ۳۰۱ میلیون نفر، به اختلال اضطراب مبتلا هستند. اگرچه اضطراب گهگاهی، بخشی مورد انتظار از زندگی است، اما اضطرابی که ادامه می‌یابد، ممکن است نشانه‌ای از یک وضعیت سلامت روان باشد.

علائم اختلالات اضطرابی که می‌تواند باعث ناراحتی قابل توجه شود و در زندگی روزمره فرد اختلال ایجاد کند، اغلب شامل موارد زیر است:

• نگرانی، ترس یا اضطراب عمومی یا خاص

• مشکل در تمرکز یا تصمیم گیری

• احساس تحریک پذیری، تنش یا بی قراری

• حالت تهوع یا ناراحتی شکمی

• تپش قلب

• مشکلات خواب

• احساس خطر قریب الوقوع، وحشت یا عذاب.

داروهای تجوزی برای درمان ممکن است شامل نوعی ضدافسردگی به نام مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، مسدودکننده‌های بتا (برای کاهش علائم فیزیکی مرتبط با اضطراب) یا بنزودیازپین‌ها باشد – اگرچه اینها معمولاً کوتاه‌مدت تجویز می‌شوند، زیرا می‌توانند به سرعت منجر به وابستگی یا اعتیاد شوند.

مطالعه‌ای که توسط مؤسسه ملی سلامت روان در مریلند انجام شد، اکنون نشان داده است که تمرین کاهش استرس مبتنی بر مدیتیشن و تمرکز حواس ممکن است به اندازه دارو اسیتالوپرام (یک SSRI که معمولاً برای درمان افسردگی و اضطراب استفاده می‌شود) در کاهش علائم در افراد مؤثر باشد.

محققان ۲۷۶ بزرگسال را که به یکی از اختلالات اضطرابی زیر تشخیص داده شده بودند، انتخاب کردند: آگورافوبیا، اختلال هراس، اختلال اضطراب فراگیر، یا اختلال اضطراب اجتماعی. سپس آنها را به طور تصادفی در نسبت ۱:۱ به برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی یا درمان با اسیتالوپرام به مدت ۸ هفته اختصاص دادند.

در نقطه میانی و پایان کارآزمایی، شرکت کنندگان سطوح اضطراب و افسردگی خود را گزارش کردند.

در اواسط مطالعه، افرادی که تحت درمان با اسیتالوپرام قرار گرفتند، کاهش بیشتری در علائم اضطراب گزارش کردند، اما در هفته هشتم و پایان مطالعه، تفاوت معنی‌داری بین گروه‌ها مشاهده نشد.

با این حال، گروه دارو عوارض جانبی بیشتری را تجربه کردند. ۱۱۰ نفر (۷۸.۶%) در این گروه حداقل یک عارضه جانبی را در طول مطالعه گزارش کردند، در حالی که تنها ۲۱ نفر (۱۵.۴%) در گروه ذهن آگاهی هرگونه عارضه جانبی را گزارش کردند.

تمارین ذهن آگاهی شامل تمرین مدیتیشن و همچنین هاتا یوگا است. مشخص شده است که این تمارین با کمک به افراد در تنظیم احساسات خود، علائم استرس، افسردگی و اضطراب را کاهش می‌دهند.

این مطالعه نشان داد که این تمارین به اندازه اسیتالوپرام در کاهش علائم اضطراب در طی ۸ هفته مؤثر است، اگرچه دارو تأثیر سریع‌تری داشت.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راهکار موثر برای مدیریت اضطراب و افسردگی بیشتر بخوانید »

گاهی اوقات افسردگی نشانه اولیه آلزایمر است

گاهی اوقات افسردگی نشانه اولیه آلزایمر است



بر اساس یک مطالعه جدید، در برخی افراد، افسردگی ممکن است ناشی از همان تجمع پلاک های سمی در مغز باشد که مدت هاست با بیماری آلزایمر مرتبط شناخته شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تیمی به سرپرستی «کاترین مونرو» از بیمارستان بریگهام و زنان در بوستون نوشت: «یافته‌های ما از علائم افسردگی به‌عنوان یکی از ویژگی‌های اولیه بیماری آلزایمر پیش بالینی پشتیبانی می‌کند.»

همانطور که محققان بوستون اشاره می‌کنند، علائم عصبی، به ویژه افسردگی، در بیماری آلزایمر رایج است. اما ارتباط دقیق بین افسردگی و آلزایمر نامشخص است.

در مطالعه جدید، مونرو و همکارانش میزان علائم افسردگی را در ۱۵۴ نفر که در مطالعه مداوم مغز پیری هاروارد ثبت نام کرده بودند، پیگیری کردند.

همه آنها در زمان پیوستن به مطالعه از نظر ذهنی ناتوان بودند و داده‌ها بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ جمع آوری شد. این داده‌ها شامل نتایج اسکن PET از مغز هر بیمار یک بار در هر دو تا سه سال به مدت کمتر از ۹ سال بود.

اسکن‌ها به دنبال تجمع پلاک‌های پروتئین آمیلوئید در بافت‌های مغزی بودند که نشانه‌ای از بیماری آلزایمر است.

گروه مونرو گزارش داد که در میان افرادی که در هنگام ورود به مطالعه علائم افسردگی خفیف داشتند یا هیچ علائمی نداشتند، افزایش علائم افسردگی با تجمع اولیه آمیلوئید در مناطق مغز درگیر در کنترل عاطفی مرتبط بود.

آنها خاطرنشان می‌کنند که این ارتباط بین افسردگی و تجمع آمیلوئید، بدون توجه به اینکه از قبل مشکلاتی در حافظه یا تفکر ظاهر شده باشد یا نه، رخ می‌دهد.

به گفته محققان، داده‌های جدید به رفع برخی سردرگمی‌ها در مورد ارتباط بین افسردگی و بیماری آلزایمر کمک می‌کند.

به عبارت دیگر، مردم همیشه به دلیل داشتن مشکلات روانی مرتبط با آلزایمر افسرده نمی‌شوند بلکه افسردگی آنها ممکن است با همان تجمع آمیلوئید زمینه‌ای مرتبط با آلزایمر مرتبط باشد.

به گفته تیم مونرو، این یافته‌ها می‌تواند افسردگی را به‌عنوان یک نشانه بالقوه آلزایمر در افراد در معرض خطر شناسایی کند.

آنها خاطرنشان می‌کنند که تشخیص زودهنگام آلزایمر در عصری که داروهای جدید تأیید شده می‌توانند به کاهش سرعت بیماری کمک کنند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گاهی اوقات افسردگی نشانه اولیه آلزایمر است بیشتر بخوانید »

چند نکته برای نگهداری از سالمندان

چند نکته برای نگهداری از سالمندان



مواجهه با احساس تنهایی، عدم مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، احساس ناتوانی و غیر مفید بودن موجب افسردگی سالمندان خواهد شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در دنیای شلوغ و پرمشغله امروزی، بسیاری از والدین سالمند به دلیل مشغله زیاد فرزندانشان در خانه تنها می‌مانند؛ چراکه فرزندانشان نیز تشکیل خانواده داده‌اند و درگیر کار و کسب درآمد و مسائل مربوط به خانواده‌هایشان هستند و از همین رو زمان کمتری را در کنار پدر و مادر سالمند خود می‌گذرانند. برای برخی از فرزندان نیز نگهداری از سالمندان به یک معضل بزرگ تبدیل شده است.

اگرچه برخی والدین سالمند بیماری خاصی ندارند و از پس کارهای روزانه خود برمی‌آیند، اما افرادی هم هستند که علاوه بر ساعات کاری طولانی و خسته‌کننده و دغدغه‌های زندگی و همسر و فرزند، پدر یا مادر بسیار پیر، بیمار و یا حتی ناتوانی دارند که زمان کافی برای رسیدگی به او را ندارند. در چنین شرایطی است که نگهداری از سالمندان به امری خسته‌کننده تبدیل می‌شود و فرزندان تصمیم می‌گیرند والدین خود را به آسایشگاه سالمندان منتقل کنند. این کار دو نگرش مثبت و منفی را به همراه خواهد داشت.

در بحث نگهداری از سالمندان باید دانست که این کهولت سن و پیری و یا حتی مریضی نیست که روز به روز حال سالمندان را بدتر می‌کند. مواجه شدن با احساس تنهایی، عدم مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، احساس ناتوانی و غیر مفید بودن به مراتب می‌تواند حال یک فرد جوان را هم دگرگون کرده و او را افسرده کند.

افرادی که پرمشغله هستند، اگر والدین آن‌ها تمایلی به خانه سالمندان ندارند، باید شرایط نگهداری از سالمندان در منزل را فراهم کنند. کمک گرفتن از پرستار یا فردی که بتواند در غیاب آن‌ها از والدین نگهداری کند (در صورتی که والدین بیماری خاصی داشته باشند و یا نیاز شدید به مراقبت و پرستاری داشته و توانایی لازم در انجام امور روزانه را نداشته باشند) یک امر ضروری است.

پرستار هرگز نمی‌تواند جای فرزند را برای والدین پر کند. بنابراین فرزندان باید با تمام مشغله و فاصله مکانی که با والدین خود دارند، برای گذراندن وقت با آن‌ها زمانی را در نظر بگیرند. بسیاری از افراد هستند که دور از شهر خود و دور از والدین خود زندگی می‌کنند و شرایط زندگی و معیشتی آن‌ها اجازه نمی‌دهد در فواصل زمانی کوتاه‌مدت به دیدار والدین خود بروند. پس تکلیف چیست؟ هیچ چیزی نمی‌تواند فرزندان را از نگهداری و مراقبت از والدینشان به طرق مختلف باز دارد. حتی تکنولوژی هم به سمتی حرکت کرده است که این امر را آسان می‌کند تا زمانی که فرزندان از والدین‌شان دور هستند نیز بتوانند از آن‌ها خبر داشته باشند و با آن‌ها در تماس باشند.

براساس مقاله منتشر شده موسسه خیریه کهریزک، چند مورد در خصوص نگهداری از سالمندان باید رعایت شود، از جمله اینکه فرزندان با والدین خود دائما در تماس باشند، تا جایی که می‌توانند به ملاقات آنها بروند، والدین خود را تشویق به شرکت در گردهمایی‌های اجتماعی کنند، با والدین برای خرید همراه شوند و به آنها نحوه استفاده از تکنولوژی مدرن را بیاموزند.

با والدین خود مرتب و دائم در تماس باشید

پیشرفت تکنولوژی حتی در زمینه نگهداری از سالمندان نیز رسوخ کرده است. فرزندانی که به دور از والدین خود هستند و امکان دیدار زود به زود برای آن‌ها وجود ندارد، می‌توانند از طریق برقراری تماس تلفنی، تماس تصویری یا پیام‌های مکرر، از حال آن‌ها باخبر شوند.

هیچ چیزی نمی‌تواند مانع از تماس فرزندان با والدین شود. اگر نمی‌توانید هر روز با آن‌ها ارتباط برقرار کنید، حداقل ۲ یا ۳ روز در هفته با آن‌ها در ارتباط باشید و از طریق تماس تصویری اجازه دهید که شما را ببینند تا خیالشان از بابت سلامت شما راحت شود و مطمئن شوند که سلامت هستید. از این طریق، دلتنگی آن‌ها نیز کمی کاهش خواهد یافت.

زمانی را برای تماس با آن‌ها در میان برنامه روزانه خود در نظر بگیرید. شاید صبح در راه رفتن به شرکت یا عصر به هنگام بازگشت زمان مناسبی باشد. در هر صورت زمانی را برای این کار خالی کنید. تماس مرتب و هر روز شما، آن‌ها را از خطر ابتلا و یا تشدید افسردگی محفوظ می‌کند.

تا جایی که می‌توانید به ملاقات والدین خود بروید

ملاقات با والدین بهترین هدیه‌ای‌ است که می‌توانید به آن‌ها بدهید. انرژی که از دیدار با شما می‌گیرند بسیار بیشتر از ملاقات با افراد دیگر است. در بسیاری موارد چنین ملاقات‌هایی حتی شبیه به قرص و دارو عمل می‌کنند. اگر شما نیز صاحب فرزند هستید، حتما فرزندان‌تان را برای ملاقات پدربزرگ و مادربزرگ‌شان ببرید. این کار برای هر دوی آنان لازم است. حتی به هنگام مکالمات تصویری اجازه دهید فرزندتان با پدربزرگ یا مادربزرگش صحبت کند.

والدین خود را تشویق به شرکت در گردهمایی‌های اجتماعی کنید

در راستای نگهداری از سالمندان و تامین سلامتی جسمی و روانی آنان، فعالیت‌ها و همایش‌های اجتماعی زیادی برگذاری می‌شود. والدین خود را به رفتن به کلاس‌های ورزشی به همراه دوستانشان، پیاده روی در هوای آزاد با همراهی همسالان، برگزاری جشن تولد و جشن‌های مناسبتی،موسیقی و آواز و غیره تشویق کنید. سپری کردن زمان در کنار دوستان هم سن و سال می‌تواند برای آن‌ها بسیار لذت‌بخش باشد زیرا به خوبی همدیگر را درک می‌کنند. در میان همسالان بودن و سپری کردن اوقاتی خوش با آن‌ها، می‌تواند تاثیر مثبت بسیار زیادی در سلامتی روانی و حتی سلامت جسمانی آنان داشته باشد.

با والدین‌تان برای خرید همراه شوید

اگر والدین شما در وضعیتی به سر می‌برند که می‌توانند به راحتی راه بروند، با آن‌ها به مراکز خرید و مناطق فروشگاهی شهر بروید تا از خرید لذت ببرند و از تغییراتی که در شهر رخ می‌دهد، لذت ببرند. در صورتی هم که توانایی راه رفتن را ندارند و بیماری خاصی ندارند، آن‌ها را با استفاده از صندلی چرخدار بیرون ببرید و وقت خود را در کنار آن‌ها سپری کنید.

با آن‌ها به کنسرت، پارک و سینما بروید. اگر به فعالیت خاصی علاقه دارند، برای مثال، موزه دوست دارند، آن‌ها را همراهی کنید، چراکه همراهی شما به آن‌ها انرژی می‌بخشد.

به والدین خود نحوه استفاده از تکنولوژی مدرن را بیاموزید

اگرچه ممکن است این کار بسیار سرگرم کننده باشد ولی در عین حال صبر و حوصله فراوان می‌طلبد. دو دلیل وجود دارد که یادگیری استفاده از وسایل دیجیتالی برای افراد مسن و کهنسال ضروری است. اگر آن‌ها نحوه استفاده از وسایل دیجیتالی را بلد باشند، شما به راحتی می‌توانید با آن‌ها از طریق نرم‌افزارهای تماس تصویری و چت هر لحظه که اراده کنید، در ارتباط باشید.

دلیل دومی که نیاز است آن‌ها استفاده از وسایل دیجیتالی را بلد باشند به خاطر خودشان است. نه تنها پلتفرم‌های مختلف و مفیدی برای آنان وجود دارد، بلکه می‌توانند از طریق شبکه‌های اجتماعی با دوستانشان در ارتباط باشند.

هیچ محدودیتی در ارتباط با استفاده از تکنولوژی نیست. بنابراین می‌توانند مناسب با علایق‌شان برنامه‌ها و نرم‌افزارهای مربوط را نصب و استفاده کنند. حتی در بستر اینترنت، برنامه‌های آموزشی بسیار زیادی وجود دارد که برای سالمندان بسیار سودمنداند.

همه افراد به نوعی درگیر هستند و با محدودیت زمانی دست و پنجه نرم می‌کنند. نگهداری از سالمندان کاری زمان‌بر است و این فرد است که می‌تواند تصمیم بگیرد تا چه حد زمان برای نگهداری از والدینش می‌تواند مصرف کند. والدین پیر بیش از هر چیزی نیاز به توجه فرزندانشان دارند.

منبع: ایسنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چند نکته برای نگهداری از سالمندان بیشتر بخوانید »

فقر، چهارمین عامل مرگ در آمریکاست

فقر، چهارمین عامل مرگ در آمریکاست



فقر، به چهارمین عامل مرگ‌ومیر در آمریکا تبدیل شده است، بر اساس نظرسنجی انجام شده، آمریکا از بی‌عدالتی خودساخته درباره فقر رنج می‌برد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید که اوایل سال جاری در مجله انجمن پزشکی آمریکا منتشر شد، نشان داد که مرگ ۱۸۳هزار آمریکایی ۱۵ساله و بالاتر در سال ۲۰۱۹ – یک سال قبل از انفجار بیماری پاندمی، باعث افزایش نرخ مرگ و میر در این کشور شده که عمده آن به فقر نسبت داده می‌شود. در سال ۲۰۱۹، متوسط درآمد خانوار

۶۹ هزار و ۵۶۰ دلار بود. در همان سال، حدود ۳۴ میلیون آمریکایی -۱۰/۵ درصد از جمعیت کشور- توسط اداره سرشماری ایالات متحده تخمین زده شد که در فقر زندگی می‌کردند.

همان‌گونه که نظرسنجی «رد فیلد و ویلتون استراتژی» و نیوزویک نشان داده‌، فقر همچنان یک مسئله بزرگ در ایالات متحده است و این حجم از فقر بسیار بیشتر از کشورهای دیگر با سطوح مشابهی از ثروت توزیع ‌شده بوده و باعث نگرانی اکثر آمریکایی‌ها شده است. این نظرسنجی که در ۳۱ مه انجام شد، نشان داد که حدود ۵۳ درصد از آمریکایی‌ها «بسیار» نگران سطح فقر هستند.

محققان دانشگاه کالیفرنیا دریافتند که نرخ بقای افراد فقیر تا سن ۴۰ سالگی تقریبا به سختی به پای افراد همسن خودشان در میان افراد ثروتمند می‌رسد؛ اما پس از آن، این رقم بین دو طبقه در سنین بالاتر به شکل قابل توجهی به سود افراد ثروتمند رقم می‌خورد. طبق مطالعه دانشگاه کالیفرنیا، فقر- به‌عنوان یک عامل خطر- می‌تواند چهارمین علت مرگ و میر در ایالات متحده پس از بیماری قلبی، سرطان و سیگار باشد. دیوید بردی، استاد سیاست عمومی در دانشگاه کالیفرنیا و محقق اصلی این مطالعه به نیوزویک گفت: فقر به‌عنوان یک عامل خطر، افراد بیشتری را نسبت به آلزایمر، سکته مغزی و دیابت می‌کشد. درحالی‌که فقر می‌تواند به نتیجه غایی بد، مثل مرگ ختم شود، این عامل با چندین پیامد منفی سلامتی از جمله استرس و افسردگی هم مرتبط است.

به گزارش مجاهدت از روزنامه دنیای اقتصاد، بر اساس آخرین داده‌های موجود، در سال۲۰۲۱ نرخ رسمی فقر در ایالات متحده ۱۱/۶ درصد بود. این به آن معناست که تقریبا ۹/ ۳۷ میلیون آمریکایی در این حیطه قرار می‌گیرند.

کریستین سیفلد، «دستیار مدیر راه‌حل فقر در دانشگاه میشیگان» به نیوزویک گفت: از نظر سن، نژاد و هویت جنسی، فقرای آمریکا «گروهی از مردم ناهمگن» هستند؛ اما کودکان نسبت به بزرگسالان در سن کار بیشتر احتمال دارد فقر را تجربه کنند. همچنین زنان بیشتر از مردان فقر را تجربه می‌کنند و رنگین‌پوستان نسبت به افرادی که سفیدپوست هستند، بیشتر احتمال دارد فقر را تجربه کنند. افرادی که بچه دارند، اگر بچه‌هایشان مریض باشند، اغلب مجبورند کار را از دست بدهند و این درآمد کمتری برای آنها در پایان روز است.»

مارک رنک، یکی از کارشناسان برجسته فقر، نابرابری و عدالت اجتماعی و استاد رفاه اجتماعی در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، میسوری، به نیوزویک گفت که فقر نیز بسیار سیال‌تر از آن چیزی است که مردم فکر می‌کنند. او گفت: «مردم در طول زندگی خود بارها به فقر وارد و خارج می‌شوند. نزدیک به سه‌چهارم آمریکایی‌ها حداقل یک‌سال زیر خط فقر را تجربه خواهند کرد. برای اکثر مردم، فقر یک تجربه نسبتا کوتاه‌مدت است، یک یا دو سال، آنها از خط فقر بالاتر خواهند رفت و ممکن است اتفاقی بیفتد که آنها را دوباره به فقر برگرداند؛ اما برخی خودشان را بیرون خواهند برد.»

حدود ۴۷ درصد گفته‌اند، موافقند که مقدار مشخصی از فقر، چیزی است که باید در یک جامعه سرمایه‌داری و بازار آزاد پذیرفته شود؛ درحالی‌که ۲۰ درصد مخالف بودند. بیشتر دموکرات‌ها (۲۸درصد) با این نظر موافق بودند تا جمهوری‌خواهان (۲۴درصد). متیو دزموند، جامعه‌شناس برنده جایزه پولیتزر و نویسنده کتاب «فقر آمریکایی» به نیوزویک گفت: «شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد برنامه‌های دولتی در مبارزه با فقر موثر هستند. ما مجبور نیستیم با این همه فقر در آمریکا زندگی کنیم.»

چرا فقر از آمریکا رخت برنمی‌بندد؟ ربکا ریدل، مسئول سیاست عدالت اقتصادی آکسفام آمریکا به نیوزویک گفت: «‌با استفاده از تعریف رسمی و آخرین داده‌های سرشماری، نرخ فقر در ایالات متحده در حال حاضر ۶/ ۱۱ درصد است. این به آن معناست که اگر ماشین زمان را بردارید و ۵۰ سال به عقب برگردید، وضعیت برای فقرا بدون تغییر خواهد بود. در همین حال، سهم درآمد یک درصد برتر به‌طور نجومی رشد کرده است. افزایش ثروت در اوج و فقر مداوم، دو روی یک سکه است. فقر پایدار در ایالات متحده واقعا به انتخاب سیاست‌ها مربوط می‌شود. انتخاب‌هایی که درباره مالیات‌ها، شبکه امنیت اجتماعی، قدرت شرکت‌ها، خدمات عمومی انجام شده‌اند؛ این انتخاب‌ها از بسیاری جهات به افزایش سرسام‌آور نابرابری کمک کرده‌اند و برای پایان دادن به فقر و سختی طراحی نشده‌اند».

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فقر، چهارمین عامل مرگ در آمریکاست بیشتر بخوانید »

انتشار گزارش تبعیض، نابرابری و خشونت علیه زنان در کانادا

انتشار گزارش تبعیض، نابرابری و خشونت علیه زنان در کانادا



گزارش تبعیض، نابرابری و خشونت علیه زنان در کانادا از سوی ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران منتشر شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از معاونت امور بین الملل قوه قضائیه و ستاد حقوق بشر، در گزارش ستاد حقوق بشر در خصوص خشونت علیه زنان در کانادا آمده است: گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد خشونت علیه زنان، از دولت کانادا خواست فوراً تمام مقررات تبعیض آمیز باقی مانده در قانون هند (The Indian Act ) و سایر قوانین و اقدامات تبعیض آمیز ملی علیه زنان و دختران بومی را لغو کند.

این کارشناس سازمان ملل گفت: «برای دهه‌ها، زنان ملل اول و فرزندان آنها با تبعیض جنسی روبرو بوده اند که توسط این مقررات تداوم یافته است و این امر نقض استانداردهای بین المللی و ملی برابری جنسیتی است.»

کمیته دائمی حقوق بشر کانادا نیز با انتشار گزارشی درباره عقیم سازی اجباری اعلام کرد که رویه‌ای به طور نامتناسبی بر باروری و سلامت روان زنان بومی، دختران تأثیر می‌گذارد.

از سوی دیگر داده‌های جدید توسط اداره آمار کانادا نشان می‌دهد که بیش از شش زن از هر ۱۰ زن بومی در مقطعی از زندگی خود تجاوز فیزیکی یا جنسی را تجربه کرده‌اند. این در حالی است که کانادا هنوز یک برنامه اقدام فدرال برای مقابله با خشونت علیه زنان و دختران بومی منتشر نکرده است.

تجاوز جنسی

این گزارش می‌افزاید: اکثریت قریب به اتفاق ۹۶ درصد از قربانیان کشف شده قاچاق انسان، زنان و دختران در کانادا هستند. در مجموع، یک نفر از هر چهار نفر ۲۵ درصد قربانیان زیر ۱۸ سال سن داشتند.

از هر ۱۰۰ مورد تجاوز جنسی، تنها ۶ مورد و ۲ درصد از “تجاوزات جنسی” به پلیس گزارش می‌شود. ۱۱ درصد از زنان صدمات جسمی ناشی از تجاوز جنسی را تجربه کردند و ۶۰ درصد از قربانیان تجاوز جنسی زیر ۱۷ سال سن دارند.

بیش از ۸۰ درصد قربانیان جنایات جنسی زنان هستند. ۸۰ درصد از حوادث تجاوز جنسی در خانه مسکونی اتفاق می‌افتد .۱۷ درصد از دختران زیر ۱۶ سال به نوعی رابطه جنسی را تجربه کرده اند. همچنین ۸۳ درصد از زنان معلول در طول زندگی خود مورد تجاوز یا آزار جنسی قرار می‌گیرند و ۵۷ درصد از زنان بومی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند.

بر اساس گزارش جدید در مورد خشونت جنسی در نیروهای مسلح کانادا (CAF) ، قاضی سابق دادگاه عالی در گزارشی به نام Arbor می‌گوید «برخی از اعضای ارتش کانادا با آسیب بیشتری از جانب همرزمان خود روبرو هستند تا از جانب دشمن». این سند ۴۰۴ صفحه‌ای به ناکامی‌های نیروهای مسلح کانادا در طول سال‌ها در رسیدگی به زن‌ستیزی، تبعیض، خشونت جنسی و آسیب‌هایی که عمدتاً توسط اعضای زن ارتش تجربه شده است، اشاره می‌کند.

بین اکتبر ۲۰۲۰ و آوریل ۲۰۲۱، نزدیک به ۴۹۰۰ کارگر در سراسر کانادا (در یک نظرسنجی سراسری) در مورد تجربیات خود در مورد آزار و اذیت و خشونت جنسی گزارش دادند: ۴۳.۹ درصد گفتند حداقل یک شکل از آزار و اذیت جنسی و خشونت را در حین کار تجربه کرده اند.

تقریباً ۱ نفر از هر ۲ نفر ۴۳ درصد از کارگرانی که خشونت جنسی را تجربه کرده اند و ۱ نفر ۲۸ درصد، که آزار و خشونت را تجربه کرده اند، گفتند دچار ناراحتی روحی و اختلال ذهنی شده اند. همچنین ۷۰ درصد از کارگرانی که آزار و اذیت جنسی و خشونت را تجربه کرده‌اند، به دلیل تأثیرات منفی آزار و اذیت و خشونت، کار خود را ترک کرده اند.

زنان بومی کانادا

کانادا همواره از سوی برخی جوامع مدافع حقوق بومیان به دلیل فراهم کردن امکان نقض مداوم حقوق زنان بومی برای زندگی، آزادی و امنیت مورد انتقاد قرار گرفته است. زنان ملل اول، اینوئیت و متیس در سراسر کانادا نسبت به زنان غیربومی، میزان خشونت و تجاوز جنسی بالاتری را تجربه می‌کنند. بیش از ۶ نفر از هر ۱۰ زن بومی (۶۳ درصد) در طول زندگی خود تجاوز فیزیکی یا جنسی را تجربه کرده اند. تقریباً از هر ۱۰ زن (۵۶ درصد)، شش زن بومی تجاوز فیزیکی را تجربه کرده اند.

بیش از ۳۴۲۰۰ گزارش تجاوز جنسی در سراسر کشور در سال ۲۰۲۱ گزارش شده است که ۱۸ درصد افزایش نسبت به سال ۲۰۲۰ را نشان می‌دهد.

۶۴ درصد از زنان بومی در آتلانتیک کانادا از سن ۱۵ سالگی خشونت، اعم از تجاوز فیزیکی یا جنسی را در طول زندگی خود تجربه کرده اند. ۶۴ درصد زنان بومی در مقابل ۴۵ درصد زنان غیربومی در استان‌های اقیانوس اطلس، ۶۲ درصد در مقابل ۴۳ درصد در مرکز کانادا، ۶۱ درصد در مقابل ۴۸ درصد در پریری، و ۶۵ درصد در مقابل ۵۰ درصد در بریتیش کلمبیا با نوعی خشونت و تجاوز جنسی مواجه بوده اند.

گزارش جدید از سوی اداره آمار کانادا می‌گوید که زنان ملل اول، اینوئیت و متیس در سراسر کانادا هنوز هم نسبت به زنان غیربومی، میزان خشونت و تجاوز جنسی بالاتری را تجربه می‌کنند. بر اساس این گزارش، زنان «ملت اول»، «اینویت» و «متیس» در چندین نوع رفتار خشونت‌آمیز روانی بیش از حد حضور دارند و از هر ۱۰ نفر که تحت مسئولیت قانونی دولت بوده‌اند، هشت نفر در حین مراقبت از خشونت فیزیکی یا جنسی رنج می‌برند.

تقریباً دو سوم از زنان ملل اول (۶۴ درصد) و متیس (۶۵ درصد) خشونت را در طول زندگی خود تجربه کردند، در حالی که این نسبت در میان زنان اینوئیت (۴۵ درصد) با نسبت زنان غیر بومی (۴۵ درصد) یکسان بود.

تقریباً از هر ۱۰ زن بومی، ۶ نفر (۵۶ درصد) در طول زندگی خود تجاوز فیزیکی را تجربه کرده اند و ۶ نفر از ۱۰ نفر ملل اول (۵۸ درصد) و متیس (۵۷ درصد) زن در طول زندگی خود تجاوز فیزیکی را تجربه کرده اند. از هر ۱۰ زن بومی، ۱ نفر (۱۱ درصد) در دوران کودکی تحت مسئولیت قانونی دولت بوده است، در حالی که این میزان در زنان غیربومی ۲.۳ درصد است.

بخش بزرگی (۸۱ درصد) از زنان بومی که در دوران کودکی تحت مسئولیت و نظارت قانونی دولت بوده اند، در طول زندگی خود قربانی خشونت شده اند. در میان زنان بومی، افراد دارای معلولیت (۷۴ درصد) بیشتر از افراد بدون معلولیت (۵۰ درصد) در طول زندگی خود خشونت را تجربه کردند.

در میان زنان دارای معلولیت، زنان بومی (۷۴ درصد) بیشتر از زنان غیر بومی (۵۷ درصد) در طول زندگی خود قربانی خشونت را تجربه کردند.

زنان در زندان‌های کانادا

تعداد افراد محبوس در زندان‌های فدرال برای زنان در سه دهه گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است. از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶، تعداد زنان غیر بومی در بازداشت ۴۴ درصد افزایش یافته است (وزارت دادگستری، ۲۰۱۸). اکنون، نزدیک به ۵۰ درصد از زنان در زندان‌های فدرال بومی هستند.

زنان بومی زمان بیشتری را در سلول انفرادی می‌گذرانند و برای آزادی شرایط سخت‌تری دارند.

در یک روز (۲۰۲۲ می) زندان‌های فدرال ۲۹۸ زن غیر بومی و ۲۹۸ زن بومی را در خود جای داده بودند و نسبت زنان بومی و غیر بومی در زندان به ۵۰ به ۵۰ رسید. از هر ۲۰ زن در کانادا، فقط یک نفر بومی است.

زنان بی خانمان

زنان ۲۷.۳ درصد از کل جمعیت بی خانمان در کانادا را تشکیل می‌دهند. در هر شب در کانادا، ۶۰۰۰ زن (اغلب با کودکان) به پناهگاه‌های اضطراری پناه می‌برند.

حدود ۹۶ درصد از زنان بی خانمان نوعی تجاوز جنسی، سرقت، توهین و تهدید را تجربه کرده اند.حدود ۷۵ درصد از زنان بی خانمان با اختلالاتی مانند اضطراب، افسردگی و اسکیزوفرنی دست و پنجه نرم می‌کنند.

به گفته کمیسیون حقوق بشر کانادا و تأیید بنیاد زنان کانادا، زنان معمولاً به دلیل فقر، دستمزدهای پایین، خشونت شریک صمیمی، سو استفاده جنسی، مسائل اعتیاد، چالش‌های سلامت روانی و جسمی و مسائل مربوط به مراقبت از کودکان در برابر بی خانمانی آسیب‌پذیر می‌شوند.

در سال ۲۰۲۱، بیش از ۲۳۵۰۰۰ نفر بی خانمانی را تجربه کردند و ۲۵۰۰۰ تا ۳۵۰۰۰ نفر ممکن است در هر شب بی خانمانی را تجربه کنند.

در سال ۲۰۲۱، تقریباً ۷۳۴۷ نفر هر شب در تورنتو بی خانمانی را تجربه می‌کنند. بیش از نیمی از کسانی که به نظرسنجی اخیر از افراد بی خانمان در همیلتون پاسخ دادند، زن بودند. پاسخ دهندگانی که به عنوان بومی معرفی شده اند، ۲۳ درصد بودند. ۱۳ درصد از افراد بی خانمان در کانادا کودکان و جوانان بدون همراه هستند. درصد ۱۴ اکثر ساکنان پناهگاه بین ۲۵ تا ۴۹ سال سن دارند. بیش از ۶۲ درصد از این بی خانمان‌ها مرد و حدود ۳۶ درصد زن بودند.

خشونت خانگی

بر اساس مرکز کانادایی آمارهای عدالت و ایمنی جامعه، در سال ۲۰۱۹، ۳۵۸، ۲۴۴ قربانی خشونت توسط پلیس در این کشور گزارش شده است. زنان ۳.۵ برابر بیشتر از مردان در معرض خشونت قرار دارند یعنی ۵۳۶ زن در مقابل ۱۴۹ مرد در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر در معرض خشونت هستند. با این حال، میزان خشونت خانگی در مردان بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ به طور قابل توجهی در حال افزایش است..

در سال ۲۰۲۱، ۱۲۷۰۸۲ نفر قربانی خشونت خانوادگی گزارش شده توسط پلیس (خشونت مرتکب شده توسط همسران، والدین، فرزندان، خواهران و برادران و اعضای خانواده گسترده) بوده است که این میزان برابر با ۳۳۶ قربانی در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر است. این وضعیت پنجمین سال متوالیِ افزایش را رقم زد. زنان و دختران دو سوم (۶۹ درصد) قربانیان خشونت خانوادگی را تشکیل می‌دادند. میزان خشونت خانوادگی برای زنان و دختران بیش از دو برابر بیشتر از مردان و پسران بود (۴۵۷ قربانی در مقابل ۲۱۲ نفر در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر جمعیت).

شدیدترین شکل خشونت خانوادگی، قتل است. از ۷۸۸ قربانی قتل گزارش شده در سال ۲۰۲۱، ۱۵۴ نفر توسط یکی از اعضای خانواده کشته شده اند.

در سال ۲۰۲۱، پلیس ۱۱۴۱۳۲ قربانی خشونت شریک صمیمی در سن ۱۲ سال و بالاتر (۳۴۴ قربانی در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر) را گزارش کرد. از هر ده قربانی، سه نفر یا ۳۰ درصد توسط یک شریک جنسی قربانی شده اند – در مجموع ۱۰۷،۸۱۰ گزارش خشونت در خانواده ثبت شده است.

زن کشی

در ادامه این گزارش آمده است: در سال ۲۰۲۱، پلیس ۷۸۸ قتل را گزارش کرد که ۲۹ مورد بیشتر از سال ۲۰۲۰ بود که نشان دهنده افزایش سه درصدی در سراسر کشور است.

میزان خودکشی در بین زنان در سال ۲۰۲۰ در بین ۲۰ تا ۲۴ سال و ۳۰ تا ۳۴ سال بالاترین میزان خودکشی بود. حدود ۷.۲ مرگ خودکشی در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر در میان زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله وجود داشت.

سالانه (۲۰۲۱) تقریباً ۴۵۰۰ نفر در کانادا بر اثر خودکشی جان خود را از دست می‌دهند که معادل ۱۲ نفر در روز است. زنان میزان بیشتری از خودآزاری دارند. میزان خودکشی در زنان ۱۰ تا ۱۹ ساله و ۲۰ تا ۲۹ ساله بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸ در حال افزایش بوده است.

زنان بومی نسبت به زنان غیربومی خطر بیشتری برای تجربه خشونت دارند و بیش از حد به عنوان قربانیان زنان کشی خشونت آمیز حضور دارند. زنان بومی که کمتر از ۵ درصد از جمعیت کانادا را تشکیل می‌دهند، ۱۶ درصد از قربانیان زن کشی را تشکیل می‌دهند. از نوامبر ۲۰۲۰ تا نوامبر ۲۰۲۱، ۵۸ زن و دختر کشته شدند.

تقریباً هر شش روز یک شریک صمیمی یک زن را در کانادا می‌کشد. در سال ۲۰۲۰، ۱۶۰ زن و دختر بر اثر خشونت کشته شدند. در سال ۲۰۲۱، ۱۷۳ نفر بر اثر خشونت کشته شدند.

اشتغال و فقر زنان

کانادا از نظر شکاف دستمزد جنسیتی از بین ۱۵۶ کشور در رتبه ۲۴ قرار دارد. در کانادا، زنان به طور متوسط ۸۹ سنت به ازای هر دلاری که یک مرد به دست می‌آورد، درآمد دارند. توجه به این نکته مهم است که تفاوت جنسیتی بر اساس نژاد، سن، هویت جنسیتی و ناتوانی بر زنان تأثیر متفاوتی دارد.

زنان در سال ۲۰۲۱ پس از کنترل نژاد و قومیت، تحصیلات، سن و …، به طور متوسط ۲۲.۱ درصد کمتر از مردان دستمزد دریافت کردند. حتی با وجود این پیشرفت‌ها در پیشرفت تحصیلی، زنان همچنان با شکاف شدید دستمزد مواجه هستند. زنان دارای مدرک پیشرفته به طور متوسط کمتر از مردان دارای مدرک لیسانس حقوق دریافت می‌کنند.

طبق معیار درآمد پایین ،۱۰ درصد از زنان در کانادا با درآمد پایین زندگی می‌کنند (آمار کانادا، ۲۰۲۲). کسانی که با موانع متعددی روبرو هستند، از جمله زنان نژادپرستانه، زنان دارای معلولیت و مادران مجرد در معرض خطر بیشتری از فقر هستند.

شکاف جهانی دستمزد جنسیتی حدود ۲۰ درصد تخمین زده می‌شود، به این معنی که زنان به ازای هر دلاری که مردان در ازای کار برابر می‌کنند، ۷۷ سنت درآمد دارند.

زنانی که دارای معلولیت هستند، میانگین درآمد سالانه ۳۶۳۰ دلار کمتر از زنان بدون معلولیت دارند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتشار گزارش تبعیض، نابرابری و خشونت علیه زنان در کانادا بیشتر بخوانید »