افغانستان

فیلم/حضور رئیس الحشدالشعبی در گلزار شهدای کرمان

فیلم/حضور رئیس الحشدالشعبی در گلزار شهدای کرمان



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، فالح الفیاض، هادی العامری و ابوفدک المحمداوی برای ادای احترام به شهید سلیمانی و شهید پورجعفری در گلزار شهدای کرمان حضور یافتند.

طی روزهای اخیر رزمندگان جبهه مقاومت از سوریه، عراق، افغانستان، یمن، لبنان و ترکیه و… در کرمان حضور یافته‌اند.



منبع خبر

فیلم/حضور رئیس الحشدالشعبی در گلزار شهدای کرمان بیشتر بخوانید »

آیا مرهمی برای این ناسور هست؟

آیا مرهمی برای این ناسور هست؟



کتاب ناسور

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مجموعه داستان «ناسور» را انتشارات تاک از خداداد حیدری بهار امسال منتشر کرده است. این مجموعه دو وجه کلی زنانه و مردانه دارد؛ وجه مردانه داستان ها معطوف به جنگ است و وجه زنانه، به خود زن می پردازد.

«مجاهدها کشته نمی‌شوند»، «ستاره‌ها»، «غم‌شار» و «قطعه پنجاه» و در دسته اول جای می گیرند و داستان های «ناسور»، «آن زن»، و «معشوقه من» در دسته دوم. «رقص آخر» و «شش انگشتی» هم هر دو مجه را دارند.

هر چند داستان رقص آخر خلاقیت هایی به همراه داشته و چون دو داستان اول مجموعه (یعنی «ناسور» و «آن زن») مخاطب را به دنبال خود می کشد، اما چیز دندان گیری نصیب ما نمی کند (همچون دو داستان نامبرده شده) و تنها سعی می‌کند از راه جدیدی به همان کلیشه های همیشگی وضعیت زن در جامعه افغانستان (که سنت در آن پرقدرت است) و نیز عواقب جنگ وارد شود، اما «معشوقه من» از قماش دیگری است و ما را به کشفی از وضعیت زن در دنیای امروز (و به ویژه در بخش مهمی از خاورمیانه) می رساند.

«معشوقه من» با گشودن ظرفیت پنهانی که در عنصر زاویه دید وجود دارد، کلیشه های ذهنی ما را فرو می ریزد تا امکان تفکر و ساختن ذهنی نو را برای ما فراهم آورد. ما نمی توانیم همان طور که در ابتدای داستان به زن و جامعه و بازار و مرد و مسائلی دیگر نگاه می کردیم، «معشوقه من» را به پایان ببریم.

داستان ضربه ای به ما وارد کرده که مجبورمان می کند کتاب را ببندیم و بار دیگر به زن، جامعه، بازار، مرد و مسائل دیگر فکر کنیم. داستان یک حادثه شگرف را پیش روی ما قرار نداده است یا خبری کاملا نو به گوش ما نرسانده، بلکه پرده ای از وجود خودمان برداشته تا عمیق تر به نیازهای خودمان و ارتباطات انسانی بیندیشیم. این تأمل نتیجه کشفی است که نویسنده با تمرکز بر «زاویه دید» پیش روی ما قرار داده است. از درون خود فرم داستانی دری به روی جهان انسانی گشوده تا بسیاری از مفاهیم ذهنی ما را از خلال روایت یک قصه به چالش بکشد.

در آن سوی مردانه کتاب، این موفقیت‌ها چشم‌گیرتر است. به خصوص در سه داستان «ستاره‌ها»، «غم‌شار» و «شش انگشتی» باز هم فرم توانسته پرده ای از روی جهان برگیرد و زوایای مخفی روان انسانی را پیش ما مکشوف گرداند. هرچند در این پنج داستان هم پیام های کلیشه ای وجود دارند، اما داستان ها به آن ها محدود نمانده و حرف تازه ای برای ما آورده اند؛ یا دقیق تر این که، جهانی تازه را پیش روی ما گشوده اند. در داستان ستاره ها، بنیاد جنگ به مثابه یک «بازی» مورد توجه قرار گرفته است.

پس از پایان داستان است که ما ناگهان متوجه می شویم جنگ چطور چون حوالتی فراسوی زندگی انسان ها بر آنها وارد می شود و همه چیز را زیر و رو می کند. با این حال و در عین دهشتناک بودن این حقیقت، جنگ چیزی نیست جز مرزکشی که در هر بازی انجام می شود. پس جنگ بازی است و ما را، یعنی جمعیت بزرگی از انسان ها را بازیچه خود می کند. انگار که هر جنگی، آغاز سوت یک بازی جدید است.

اما این سکه روی دیگری هم دارد و آن اینکه هر بازی نیز، یک جنگ است. بازی هم صف کشی دارد، یار و مخالف دارد، دوست و دشمن دارد، قواعدی دارد، و هدفی. شکست یا پیروزی در بازی هم دست کمی از شکست یا پیروزی در جنگ ندارد. «ستاره‌ها» درباره حقیقت برد و باخت است که همان راه رفتن بر مرز مرگ و زندگی است. برخلاف تصور ما، همه بازی ها سرنوشت ساز هستند؛ عده ای را زنده می کنند و برخی را می میرانند. شکست در یک بازی با مرگ، هیچ تفاوتی ندارد، اصلا صورت سمبولیک خود مرگ است.

در «غم‌شار» هم همین کشف رخ می دهد. عنصری فراواقعی پا پیش می گذارد تا ما به اهمیت «نگاه» پی ببریم. «غم‌شار» از یک طرف محدودیت های معرفت و شناخت آدمی را به او متذکر می شود، و از طرف دیگر ضرورت بیرون رفتن از پوسته منافع فردی و حب و بغض های شخصی را به یاد می آورد.

تا وقتی «دیگری» را نبینیم، نمی توانیم از پوسته منافع بیرون بیاییم، پس جنگ پایان ندارد. ما مشکل بصیرت داریم و یکی باید این ضعف و محدودیت را به رخمان می کشید. ما «نمی بینیم» و «نمی دانیم»، و همین منشأ نابودی و ویرانی است. فرم داستانی به کار نویسنده آمده تا جهان ما را به چالش بکشد و نقائص ما را نشانمان بدهد. «شش انگشتی» مانند «رقص آخر» در نقطه تلاقی جنگ و زن قرار گرفته، و به مدد فرم روایی خودش، بسیار موفق تر از آن، سرگشتگی و تکه تکه شدن افغانستان را نشان داده.

کشوری که در میانه این دو وجه مانده و هنوز نتوانسته نوعی آشتی میان این دو وجه برقرار کند. نه می توان جنگ ها را متوقف نمود و نه می توان زنان را از صفحه گیتی حذف کرد، باید چیزی در این میانه وجود داشته باشد تا امکان زندگی و تعالی را ایجاد بکند.

اما نیست و نابودی مرد و زن (و در نتیجه خود افغانستان) را به همراه داشته است. «شش انگشتی» روایت کوشش ناموفق به همی رسیدن زن و مردِ (جنگاور) برای خلق لحظه ای لذت و شاد ساختن شبی از شب های زندگی است اما سایه سنگین جنگ و نیز چهره مثالی زن در سنت، مانع این ارتباط است. زن مدرن که تنها می خواهد با امکانات جسمانی خویش تنها به شبی می اندیشد، رقیبی بزرگ را در پیش دارد که تمام خاطره مرد افغان با آن شیرین است.

در برابر آن شیرینی، این زن چنان ضعیف و ابزار دست منافع جامعه جدید است که هیچ چیزی برای عرضه ندارد و حتی لطافت تنش به اندازه آنی هم، مرد را سوی خود نمی کشاند. از آن طرف مرد نیز در تمام چهره هایش سفیر مرگ بوده و توانی برای مواجهه با زن جدید ندارد. او هم ابزار دست نابودی بوده و حالا که دیگر از آن فاصله گرفته، هیچ امکانی، حتی در حد یک ارتباط ساده جنسی هم برای روبه‌رو شدن با زن جدید ندارد. او و آغوش زن، هیچ سنخیتی با هم ندارند.

هیچ کاری جز کشتن از دست او بر نمی آید. کتاب «ناسور» با ناکامی داستان «شش انگشتی» پایان می پذیرد تا اعلام شکستی باشد برای پیوند جنگ و زن در افعانستان، هم نشینی وجه مردانه و زنانه افغانستان؛ لااقل اعلام شکستی برای تجربه هایی که تا به حال انجام شده است. «شش انگشتی» با کور شدن روزنه حفظ زندگی در افغانستان بسته می شود تا این زخم ناسور، همچنان خون‌ریز و چرک‌آلود بماند.   

*محمدقائم خانی



منبع خبر

آیا مرهمی برای این ناسور هست؟ بیشتر بخوانید »

طالبان اظهارات ظریف را ناآگاهانه و غیرمسئولانه خواند

طالبان اظهارات ظریف را ناآگاهانه و غیرمسئولانه خواند


 به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، طالبان به سخنان محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران واکنش نشان داد.

ظریف در گفت‌وگو با شبکه خبری طلوع نیوز افغانستان گفته بود «طالب اقدامات تروریستی بسیار انجام داده است. این‌که طالب یک گروه تروریستی هست یا نه، در قوانین ما هنوز طالبان را از گروه تروریستی خارج نکردیم. در قوانین ما کما این‌که در قوانین ملل متحد بوده است. ما تابع ملل متحدیم.»

طالبان در بیانیه‌ای اعلام کرد اظهارات ظریف به‌گونه آشکار مداخله در امور داخلی افغانستان پنداشته می‌شود و چنین اظهارات غیر مسئولانه و به دور از واقعیتی، از سوی مسئولین ایرانی به روابط بین دو کشور دوست و همسایه می‌تواند زیانی را وارد کند.

این بیانیه افزوده که امارت اسلامی در هیچ لیست تروریستی ملل متحد درج نیست و سخنان وزیر خارجه ایران در این رابطه مبنی برناآگاهی وی می‌باشد.

طالبان در ادامه از مسئولین ایرانی خواست که با چنین اظهارات غیرمسئولانه خود احساسات افغان‌ها را جریحه دار نسازند و طالبان همیشه کوشش کرده و می‌نماید که با همسایه‌های خود از جمله جمهوری اسلامی ایرانروابط مثبتی داشته باشد و از آنها نیز چنین توقعی دارد تا منجر به واکنش‌های این چنینی در آینده نشود.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از فارس، محمدجواد ظریف در گفت‌وگو با شبکه خبری طلوع نیوز افغانستان درباره اینکه آیا از نظر ایران طالبان یک گروه تروریستی است یا نه، گفته بود: همان‌طور که شورای امنیت ملل متحد تصمیم می‌گیرد، ما همان رفتار را داریم. اما معتقدیم که طالب در آینده یک واقعیت است. من می‌خواهم دو تا واقعیت را اشاره بکنم. ببینید ما دو تا واقعیت در افغانستان داریم؛ طالب یک واقعیت است. اما آن‌چه که در ۱۹ سال گذشته در افغانستان اتفاق افتاده، دستاوردهایی که مردم افغانستان دارند، دموکراسی، حقوق اقلیت‌ها، حقوق زنان این‌ها هم واقعیت است. شاید هم کلان‌تر از طالب. این‌که طالب بگوید من این‌قدر خاک افغانستان را در اختیارم است، بنابراین باید آینده‌ی افغانستان را من تعیین کنم، طالب نمی‌تواند بدون در نظر گرفتن واقعیتی که در ۲۰ سال گذشته در افغانستان اتفاق افتاده است، ادعا کند که ۲۰ سال گذشته وجود نداشت است. (اینجا بخوانید)

انتهای پیام/ ر

 





منبع خبر

طالبان اظهارات ظریف را ناآگاهانه و غیرمسئولانه خواند بیشتر بخوانید »

شعرخوانی مداح افغانستانی در وصف حاج‌ قاسم/ مرحبا شیرمرد کرمانی، مرحبا قاسم سلیمانی+ فیلم



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «سید مسافر» مداح افغانستانی است که با شروع فتنه تکفیری‌ها در عراق و سوریه، به جمع رزمندگان افغانستانی لشکر «فاطمیون» پیوست و کم‌کم صدای گرم و اشعار زیبای او در دل رزمندگان مدافع حرم جا باز کرد و موجب افزایش روحیه آن‌ها شد، به‌طوری‌که برخی او را «آهنگران» لشکر فاطمیون لقب داده‌اند.

وی پس از شهادت سیدالشهداء مقاومت «حاج قاسم سلیمانی»، شعری را در وصف این شهید والامقام در حرم مطهر حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) خوانده است.

زره بر تن کن ای سردار، دگرباره علم بردار *** بسوزان ریشه داعش، قلم کن دست استکبار

عراق و سوریه غوغاست، ولی دست خدا با ماست *** حرم را پاسداری کن، سپاه قدس پابرجاست

حرم را جلوه غیرت تویی قاسم سلیمانی *** تویی عاشق‌ترین سردار که از نسل شهیدانی

تو از نسل آن مردان «بصیر» و «همت» و «چمران» *** «برونسی»، «کاوه» و «صیاد»، «بقایی»، «باکری»، «دوران»

تو همراز طلائیه، شلمچه، فکه، مجنونی *** نماد غیرت ایران، امیر فاطمیونی

مرحبا شیرمرد کرمانی، مرحبا قاسم سلیمانی *** مردی از نسل ذوالفقار علی، با خروشی همیشه طوفانی

مالک اشتر است بی‌تردید، عزت شیعه در مسلمانی *** مثل عمار مانده در میدان، یاور سید خراسانی

شیرمردی همیشه آماده، تا کند جان خویش قربانی *** مردی از جنس همت و صیاد کاظمی باکری و طهرانی

مردی از نسل پاک خرازی با نگاهی دقیق و چمرانی *** سوریه یا عراق یا لبنان، مقصدش جلوه‌گاه انسانی

پهلوانی همیشه توفنده، در نگاهش غرور ایرانی *** در رکابش چه خوب می‌جنگند، شیعیان سپاه افغانی

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

شعرخوانی مداح افغانستانی در وصف حاج‌ قاسم/ مرحبا شیرمرد کرمانی، مرحبا قاسم سلیمانی+ فیلم بیشتر بخوانید »