Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the liker domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /www/wwwroot/mojahedat.com/wp-includes/functions.php on line 6114

Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the wp-aparat domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /www/wwwroot/mojahedat.com/wp-includes/functions.php on line 6114

Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the wp-story-premium domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /www/wwwroot/mojahedat.com/wp-includes/functions.php on line 6114

Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the astra domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (این پیام در نگارش 6.7.0 افزوده شده است.) in /www/wwwroot/mojahedat.com/wp-includes/functions.php on line 6114

Notice: Constant WP_MEMORY_LIMIT already defined in /www/wwwroot/mojahedat.com/wp-config.php on line 96

خطای پایگاه‌دادهٔ وردپرس : [Table 'mojahed_db2.wp_wp1rank_math_redirections_cache' doesn't exist]
SHOW FULL COLUMNS FROM `wp_wp1rank_math_redirections_cache`

خطای پایگاه‌دادهٔ وردپرس : [Table 'mojahed_db2.wp_wp1rank_math_redirections_cache' doesn't exist]
SHOW FULL COLUMNS FROM `wp_wp1rank_math_redirections_cache`

خطای پایگاه‌دادهٔ وردپرس : [Table 'mojahed_db2.wp_wp1rank_math_redirections' doesn't exist]
SHOW FULL COLUMNS FROM `wp_wp1rank_math_redirections`

خطای پایگاه‌دادهٔ وردپرس : [Table 'mojahed_db2.wp_wp1rank_math_redirections' doesn't exist]
SHOW FULL COLUMNS FROM `wp_wp1rank_math_redirections`

خطای پایگاه‌دادهٔ وردپرس : [Table 'mojahed_db2.wp_wp1rank_math_redirections' doesn't exist]
SELECT * FROM wp_wp1rank_math_redirections WHERE status = 'active' ORDER BY updated DESC

افغانستان | مجاهدت

افغانستان

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس



پدر ابوزینب می‌خواست جلوی او را بگیرد و اجازه ندهد که به سوریه برود. حس پدر و فرزندی در میان بود. با پدر من صحبت کردند و گفتند با جعفر صحبت کن، شاید به حساب پدرخانمی ‌و رودربایستی و… نرود.

گروه جهاد و مقاومت مشرق- کتاب «راه سفید» نوشته سرکار خانم فاطمه‌سادات کیایی توسط انتشارات روایت فتح منتشر و روانه بازار نشر شده است.این کتاب زندگینامه داستانی شهید محمدجعفر حسینی(ابوزینب) مدافع حرم لشکر فاطمیون از زبان همسرش (سرکار خانم فاطمه صفدری) است.

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس

شهید محمدجعفر حسینی اصالتا افغانستانی بود اما هرجا پای انقلاب و رهبری و اهل‌بیت به میان می‌آمد، حضور فعال داشت. سوریه که شلوغ شد به مدافعان حرم پیوست. در بوکمال۲۰۰ترکش به جانش نشست تا آخرین پایگاه داعش فتح شود.۲۰۰ ترکشی که دو سال تمام وجودش را گرفت تا با توفیق جانبازی، در خانه‌اش به فیض شهادت نائل آمد.در کافه‌کتاب زیتون همراه با نویسنده کتاب، راوی کتاب و نماینده‌ای ازسوی انتشارات روایت فتح، سرکار خانم مهدیه زکی‌زاده، این کتاب رابه بررسی نشستیم.

ازمیان حدود ۳۴۰ قسمت گفت‌وگو با خانواده مدافعان حرم، یکی از لحظات سختی که در ذهن من مانده، روایت خانم صفدری از آن شبی است که ابوزینب به رحمت خدا می‌روند و در منزل به شهادت می‌رسند. مدیریت این لحظه‌ها سخت است ولی ایشان از عهده‌اش برآمدند و خانم کیایی نیز از عهده گزارش آن برآمدند و خانم زکی‌زاده به‌عنوان کارشناسی سختگیر مورد تایید قرار دادند.

چه شد که در اولین کارتان به سراغ این سوژه آمدید که هم سخت است و هم حواشی به همراه دارد؟

کیایی: سخت بود ولی از یک جهت برای من که این همه سال در حوزه مدافعان حرم کار کرده‌ام، سوژه راحتی بود. افت و خیزها کاملا واضح بود و قرار نبود من چیزی را بیرون بکشم. فعالیت‌های ابوزینب عیان بود و لازم نبود بروید و ببینید چه کارهایی کرده است و چطور آدمی ‌بوده. ارتباطات ایشان بسیار گسترده بود و با آدم‌های گسترده‌ای ارتباط داشتند. این ارتباطات دسترسی به راویان را آسان می‌کرد و باعث می‌شد شمایل کلی سوژه به‌راحتی به‌دست بیاید. این ارتباطات و فعالیت‌های ابوزینب به من کمک کرد.

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس
فاطمه کیایی / نویسنده

شاید شما تنها نویسنده کتاب مدافعان حرم باشید که با خود شهید گفت‌وگو داشتید.

کیایی: من به سراغ سوژه نرفته بودم و اتفاقا سوژه به سراغ من آمده بود. وقتی ابوزینب از سوریه برگشت با ایشان مصاحبه داشتم. در همان مصاحبه به من گفتند این گفت‌وگو را قبل از شهادت من منتشر نکنید. متن این مصاحبه در کتاب نیست و با توجه به ابعاد گسترده‌ای که ابوزینب داشت، می‌شود کتاب دیگری منتشر کرد.خانم صفدری روایت بسیار خوبی داشتند و کامل توضیح داده‌اند به‌طوری‌که اگر کسی کتاب را بخواند، متوجه شخصیت ابوزینب می‌شود. این‌طور نیست که جای ابهام داشته باشد. ولی انتشار کتابی دیگر می‌تواند کامل‌کننده این اثر باشد؛ با وجود این‌که راه سفید و راوی‌اش به‌خوبی توانسته شهید را روایت کنند.

تدبیر شما برای فرم کتاب چه بود؟ چگونه وارد داستان شدید؟

کیایی: ورودی روایت اززمانی است که خانم صفدری درگیر جانبازی ابوزینب است.ایشان خود ازابتدای زندگی‌شان شروع به روایت می‌کنند. در واقع فلاش‌بک می‌زنند و به خطرات ابتدای آشنایی و زندگی‌شان می‌پردازند.

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس
شهید محمدجعفر حسینی(ابوزینب) مدافع حرم لشکر فاطمیون

صفدری (همسر شهید): پدر ابوزینب می‌خواست جلوی او را بگیرد و اجازه ندهد که به سوریه برود. حس پدر و فرزندی در میان بود. با پدر من صحبت کردند و گفتند با جعفر صحبت کن، شاید به حساب پدرخانمی ‌و رودربایستی و… بیاید و در مغازه شما کار کند. چون پدر من مغازه قصابی دارند و قبول کردند. همه نگران شهادت ابوزینب بودند و می‌خواستند او را به هر طریقی که هست، نگه دارند. آقاجعفر با پدر من صحبت کردند و گفتند از صبح تا ساعت ۳ در مغازه هستم و بعد اجازه بدهید بروم و به تدریس زبانم مشغول شوم.پدر من علاقه زیادی به درس و پیشرفت علمی‌ دارد و قبول کرد.شاید فقط تا یک ماه از ساعت ۸ تا ۱۵ درمغازه بودو با من تماس می‌گرفت و می‌گفت می‌شود با پدرت صحبت کنی تا من به جلسه بروم؟!

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس
فاطمه صفدری / همسر شهید

این اتفاق چندین‌بار تکرار شد. از طرفی چون در فضای مغازه روی آقاجعفر حساب شده بود، فکر کردیم شاید این غیبت‌های پی‌درپی رابطه داماد و پدرزن را شکرآب کند. خودم وارد عمل شدم و گفتم دیگر نمی‌خواهد به قصابی بروی؛ نه به تو می‌خورد و نه می‌توانی و شاید اتفاقاتی بیفتد که دیگر نتوانید جمعش کنید. دست به گوشت هم شده بود. دوعکس ازاودارم؛ درعید قربان سال۱۳۹۳بودکه گوشت خرد می‌کرد.این کاربا ویژگی‌های روحی و نخبگانی‌اش همخوان نبود و نمی‌توانست خودش را از فضایی که به آن تعلق داشت، دور کند. وقتی دوستانش با او تماس می‌گرفتند، دیگر فضای مغازه برایشان مناسب نبود.یک روز خیلی نگران بود که شاگردانش او را در مغازه در حال خرد کردن گوشت ببینند و به من گفت کار قصابی سخت است و من نمی‌توانم بروم. بسیار عصبی بود. گفتم هر کدام از شاگردانت آمد، بگو من دوقلوی جعفر هستم. می‌خواستم با شوخی تمام شود.

کیایی: نکته ویژه ابوزینب این بود که ایشان با فاطمیون نرفتند.قبل از این‌که فاطمیونی شکل بگیرد یا همزمان با شکل‌گیری این گروه و با فاصله‌ای مکانی این اعزام انجام شد، چون فاطمیون ازمشهد شکل گرفت.ایشان خود با جمعی ایرانی وبا بچه‌های بسیجی که با حاج‌حسین همدانی ارتباط داشتند به سوریه رفتند. جمعی که گویی منتظر بودند چنین اتفاقی بیفتد.آنها می‌دانستند که این راه سختی‌هایی دارد. ایشان افغانستانی و مهاجر بودند و در خود ایران هم مشکلات اقامتی داشتند، چه برسد که از ایران به سوریه بروند.ولی رفتند و ماجراهایی برایشان پیش آمد که این ظرفیت را ایجادکردتا ابوزینب به شخصیتی خاص وویژه تبدیل شود.باعلاقه‌ای که ایشان به ایران و شخص آقا داشتند، شاید ایرانی‌ترین افغانستانی محسوب می‌شوند.شاید لازم باشد هرایرانی این کتاب رابخواند وببیند که چگونه فردی مهاجر که اصالتش متعلق به کشوری دیگر است با وجود همه سختی‌هایی که دارد، چقدر می‌تواند وطن دومش را دوست داشته باشد.

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس
راوی و نویسنده کتاب راه سفید

صفدری: زبان افغانستانی ما زبان دری است. من و همسرم هر دو متولد تهران هستیم ولی با هم و در خانواده دری صحبت می‌کنیم. این زبان از پدر و مادرها و از خانواده‌ها به ما رسیده و در حال حاضر هم ما اصرار داریم که این زبان و لهجه باید حفظ شود؛ هرچند در جاهایی با فارسی ایرانی مخلوط شده است. بسیاری از ما افغانی‌های متولد ایران هرگز به افغانستان نرفته‌ایم و اگر این زبان را از دست بدهیم برای ما یک آسیب خواهد بود.این خواسته ابوزینب هم بود. ما هموطنانی داریم که گویش خود را کنار گذاشته‌اند ولی ما نمی‌توانیم. وقتی هم‌ولایتی‌های ما برای ثبت‌نام اربعین می‌آمدند تا فارسی ایرانی صحبت می‌کردند، می‌گفت شما چطور افغانستانی هستید که به زبان خودتان صحبت نمی‌کنید؟! بنده‌های خدا ساکت می‌شدند. ابوزینب قدرت و سیاستی داشت و همان‌جا با آن لحن باعث می‌شد بنده‌های خدا آن چند کلمه را هم کنار بگذارند.

کیایی: من در ابتدای کار به آقای مدقق یکی از نویسنده‌های خوب افغانستانی رجوع کردم. وقتی ایشان اعلام کردند وقت ندارند با خانم اکبری صاحب رستوران‌ خانه کابل صحبت کردم. ایشان قبول کردند کار را انجام بدهند ولی اعلام کردند که نمی‌توانند بنویسند و باید من همراه ایشان باشم. ما در رستوران خانه کابل کنار هم می‌نشستیم و من جملات را می‌گفتم و از ایشان می‌خواستم ترجمه‌ها را به من بگویند و همان‌جا تایپ می‌کردم. به همین دلیل کار این همه طول کشید.

پس این کار در ردیف ترجمه است؟

کیایی: بله ترجمه است و در مورد برخی از کلمات که بسیار متفاوت بود، پانویس هم آمده است.

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس
مهدیه زکی‌زاده / نماینده انتشارات روایت فتح

مهدیه زکی‌زاده: این موارد دست‌انداز بود ولی برای چنین کتابی دست‌انداز محسوب نمی‌شود.من این کتاب را در آمار سال ۱۴۰۰ می‌گذارم. همین که می‌فهمم این کتاب باید به سال ۱۴۰۲ برود برای من یک ضربه است. باید ببینیم ارزشش را دارد یا نه و در مورد این کتاب واقعا ارزشش را داشت و کتابی غنی‌تر شد.این کتاب در زمان خوبی به دست من رسید. برخی اوقات کتاب‌ها در اوج شلوغی می‌رسند و حداقل در بار اول من نمی‌توانم کتاب را بخوانم ولی در انتها تمام کتاب‌های نشر باید توسط من خوانده شوند. ولی راه سفید را از ب بسم‌ا… تا پایانش خواندم و فقط برای گرفتن تاییدیه زبان آن را به کارشناس سپردم.

در اولین مواجهه با کتاب چه چیزی برای شما مهم و برجسته بود؟

مهدیه زکی‌زاده: اول این که کار مرحله به مرحله به دست ما می‌رسید. در کتاب‌هایی که از ب بسم‌ا… با نویسنده شروع کرده‌ایم ابتدا ۲۰درصد کتاب به نشر می‌رسد و خوانده می‌شود و در مورد این اثر هم به همین صورت بود. ایشان طبق قاعده نشر پیش آمدند و در هر مرحله تاییدیه گرفتند و ادامه دادند. ابتدا ۲۰ درصد اول کتاب با همین جذابیت امروز به دست ما رسید و نشان داد کار خوبی پیش رو است.وقتی با نویسنده‌ای که برای بار اول با نگارش کتاب روبه‌روست برخورد می‌کنیم، کار ما سخت است. تاکید ما روی ارائه مرحله به مرحله کتاب به همین دلیل است. ولی ما با خانم کیایی مشکلی نداشتیم.

کیایی: سابقه کار خبرنگاری کمک زیادی می‌کند. شاید اگر نویسنده‌ای خبرنگار شود باید دوره‌ای ببیند. ولی خبرنگاری که می‌خواهد به کار نویسندگی مشغول شود در این فضا کار کرده است. کار در حوزه ایثار و شهادت مثل نوشتن کتاب است. اتفاقا کار خبر در این حوزه سخت‌تر است چون باید کار جمع و جور مثل داستان کوتاه ارائه کرد.من پیشنهاد کتاب را به خانم مردی دادم و ایشان به سرعت قبول کردند و بدون هیچ ان‌قلتی گفتند سوژه بسیار خوبی است. من دلم می‌خواست فضای واقعی را به تصویر بکشم. واقعیت جانبازی بسیار باارزش است. استنباط خواننده از واقعیت با ارزش‌تر از آن است که بخواهیم مرتبا فانتزی اراده بدهیم. به نظر من تاریخ مصرف روایت‌های صورتی دیگر تمام شده است. صنعت نشر هم دیگر تمایلی به انتشار این نوع روایت‌های شبیه به هم ندارد.

کسی که مجرد است می‌تواند از زندگی مشترک بنویسد؟

کیایی: روایت از زبان همسر شهید بود از این نظر می‌توان خود را به جای طرف مقابل گذاشت. اگر راوی یک آقا بود شاید کار سخت‌تر می‌شد. من امروز می‌توانم خودم را به جای ایشان تصور کنم و درکی از فضا داشته باشم.راوی به خوبی شرح می‌داد و کار من را راحت می‌کرد. زمانی باید روایت را از زیر زبان راوی بیرون بکشید و این کار را بسیار سخت می‌کند. حتی من فکر می‌کنم خود ایشان هم می‌توانستند کتاب را بنویسند. خانم صفدری در صفحه اینستاگرامش خیلی خوب می‌نویسد. شاید با وجود زندگی و داشتن فرزند این کار برایشان سخت می‌شد. ایشان امروز هم می‌توانند داستان خودشان را بنویسند.

*** احراز شهادت ابوزینب در چه مرحله‌ای است؟ ***

صفدری (همسر شهید): تا به حال هیچ اتفاقی نیفتاده است. یک سالی است که موضوع را پیگیری نکرده‌ام. بعد از اربعین و از شهریور به دوستان‌ ایشان اطلاع دادم که دیگر پیگیری نمی‌کنم. اگر قرار به انجام تکلیف باشد که من بدون احراز شهادت هم می‌توانم کارم را انجام بدهم و اگر نه، احراز شهادت بشود هم چه بهتر.کار را پیچیده کرده‌اند، پرونده هنوز باز است و شاید نوع رفتارها و گویش‌ها آن‌قدر برای آدم اذیت‌کننده می‌شود که با خودش می‌گویداگر آن را کنار بگذارم برای من بهتر است. در مورد بچه‌ها با خودم این طور فکر کردم که ما در این چند سال چطور زندگی کرده‌ایم؟ اگر بحث مدارک است که با همین مدارکی که داریم ادامه تحصیل می‌دهیم و اگر بحث امرار معاش یا زندگی روزمره است که خدا روزی‌رسان است.ولی ماجرا بسیار خسته‌کننده شده بود. تا جایی که وقتی من شهادت ابوزینب را به دوستانش اطلاع دادم برای من بسیار راحت‌تر بود. یک‌سال‌ونیم قبل از یکی از مسئولان چیزی شنیدم که برای من بسیار ناراحت‌کننده بود و به‌سرعت موضوع را پیگیری کردم و الحمدلله خیلی زود تمام شد. همان‌جا اعلام کردم که نه احراز شهادت و نه جانبازی می‌خواهم، هیچ توقعی ندارم و فقط خواهش می‌کنم با آبروی همسرم بازی نکنید!
اراده به سمت‌وسوی احراز است ولی گویا کسانی هستند که اجازه نمی‌دهند و نمی‌خواهند چنین اتفاقی بیفتد. نمی‌دانم چه کسانی هستند و نمی‌توانم قضاوتی بکنم. پرونده همچنان باز است و پرونده را نمی‌بندند.آن زمان حال ایشان بسیار بد بود و قطعا نمی‌توانست برود و پیگیری کند. می‌رفت و کمیسیون تشکیل می‌شد و می‌گفتند دوباره باید طول درمان بگذرد و کمیسیونی دیگر تشکیل شود. احراز جانبازی‌ها بسیار طول می‌کشد و اگردراین بین کسی شهید شودواتفاقی برایش بیفتد چون درصد تعلق نگرفته مشکلاتی ایجاد می‌گردد. در جانبازی بعد از دو سال ابتدا ۱۵درصد دادند. اول فکر می‌کردیم پروسه همین است و من ۱۵درصد را قبول کرده بودم اما ته دلم هنوز شک داشتم. وقتی با دوستان‌ابوزینب مطرح کردم تعجب کردند که چرا برای او ۱۵درصد تعیین شده است. با پیگیری من بعد از چند ماه درصد جانبازی به ۳۰ درصدرسید. بعد ازمدتی دوباره تشکیل جلسه داشتیم واین رقم شد ۳۵درصد.ولی کسانی از دوستان ایشان دست‌شان در کار بود و اطلاعاتی داشتند. از طرف آنها گفته می‌شد که این درصد درست نیست. من دو سه‌بار اعتراض کردم و دیگر قبول نکردند.

***

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس

*** لهجه افغانستانی، کتاب را زیبا و زنده کرد ***

مهدیه زکی‌زاده، نماینده انتشارات روایت فتح: انتشار این کتاب طولانی شد؛ البته مشکل از انتشارات نبود و کتاب کار داشت. چون در وهله اول کتابی که خانم کیایی به ما داده بود لهجه‌ای نداشت و کاملا فارسی بود، ولی درمواردی گویی از دست‌شان در رفته بود و در کلام می‌شد لهجه افغانستانی را دید و می‌دیدیم چقدر کار را زیبا و زنده می‌کند.از این رو با این‌که می‌دانستیم زحمتی دوباره است و باید مکالمه‌ها تبدیل می‌شد که تعداد آنها هم بالا بود اما این را خواستیم. قبل از شروع صحبت‌های‌مان این را خواستیم. کتاب خوبی بود و این تغییر کار را قشنگ‌تر، خاص‌تر و ماندنی‌ترمی‌کرد.برخی موارد شاید درسال‌های ابتدایی که باکتاب سروکارداریم نشان ندهد ولی این کتاب ۱۰سال بعد بیشتر از امروز دیده خواهد شد. این ویژگی را نمی‌توان در مورد تمام کتاب‌ها رصد کرد.خانم کیایی پیشنهاد ماراپذیرفتند وکتاب برای تغییر زبان مکالماتش رفت.این کاربرای نویسنده در اجرا و برای ما در بخش ویراستاری بسیار سخت بود. در حقیقت کتاب دوزبانه شده بود و به ویراستاری عمیقی احتیاج داشت. مدت زمانی که«راه سَفید»درویراستاری ماند، بالا بود. قبل از آن مدت زمانی حدودیک‌سال‌ونیم زمان بردتاکتاب بااعمال تغییرات به دست مابرسدوپیش ازآن هم کتاب یک‌سال‌ونیم زمان‌نگارش داشت. بچه‌هایی که از حوزه خبرنگاری وارد نویسندگی می‌شوند باید هنر قصابی داشته باشند. باید کاررابکشندوآنچه را نوشته‌اند قصابی کنند. این مسأله درمورداین بچه‌هاپررنگ است چون کارهای‌شان زیبا نوشته شده وحشو و چیزی اضافه نیست، ولی باید حذف شود.باید موقعیت‌سنجی و زمان‌سنجی کرد. ما برای خواندن زندگی‌نامه شهدایی که موازی هم هستندزمانی نداریم.این شهدا در موازات همدیگر قرار دارند و می‌توان این کتاب را کنار گذاشت و کتاب بعدی رادر دست گرفت ونمی‌توان هر کتابی را خیلی خاص کرد. از این رو نمی‌توان برای هر کتاب سراغ ۵۰۰صفحه رفت،چون این میزان برای جوان امروزی خسته‌کننده است و نمی‌طلبد. وقتی می‌توان آن شیرینی و لذت را در حجمی‌کمتر رساند چرا نباید این کار را انجام داد؟!

میثم رشیدی مهرآبادی

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس بیشتر بخوانید »

تسهیلات برای زائران غیرایرانی اربعین فراهم می‌شود

تسهیلات برای زائران غیرایرانی اربعین فراهم می‌شود



مدیرکل امور اتباع و مهاجرین سازمان ملی مهاجرت در دیدار از هیئت‌های مختلف مهاجرین اظهار داشت تسهیلات برای زائران غیرایرانی اربعین فراهم می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «اصغر بلوکیان» مدیرکل امور اتباع و مهاجرین سازمان ملی مهاجرت ضمن بازدید از هیئت‌های مذهبی اتباع و مهاجرین خارجی در مناطق مختلف مشهد مقدس، به برخی نکات و مشکلات مطرح شده از سوی خادمین افغانستانی هیئت رسیدگی نموده و قول رفع مشکلات حوزه هیئت‌های مذهبی جامعه اتباع و مهاجر را داد.

بلوکیان با اشاره به اربعین گفت: زائران غیرمقیم که از افغانستان، پاکستان و سایر کشورها وارد می‌شوند، محل خروج آنها از مرز چذابه است. مسئله مهم این زائران بحث حمل و نقل است که تاکید شد تا زائران عزیز پاکستانی حتما باید با اتوبوس‌های خود وارد کشور شوند.

وی افزود: همچنین زائران افغانستانی نیز با اتوبوس‌ها و ون‌های مورد تایید مثل اتوبوس‌های پاکستانی در داخل کشور ما تا مرز عراق برای انتقال زائران تردد داشته باشند.

مدیرکل امور اتباع و مهاجرین سازمان ملی مهاجرت در خصوص زائران مقیم عنوان کرد: این عزیزان می‌توانند برای تهیه گذرنامه قانونی خود جهت ورود به کشور عراق از سند خادم که توسط فراجا اعلام شده است، اقدام کنند و از طریق دفاتر کفالت این اسناد را دریافت نمایند و سپس برای عبور از مرزشلمچه می‌توانند تردد کند.

بلوکیان ادامه داد: برآورد ما در اربعین ۱۴۰۳ عبور بیش از ۵۰۰ هزار زائر مقیم ‌و غیر مقیم از مرزهای کشورمان به سوی عراق است، ما تمام تسهیلات ممکن را برای اتباع غیرایرانی قائل شده‌ایم و هرگونه خدمات مثل استراحتگاه، موکب‌های پذیرایی و خدمات بهداشتی و درمانی در طول سفر این عزیزان در ایران به نحو شایسته‌ای‌ ارائه خواهد شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تسهیلات برای زائران غیرایرانی اربعین فراهم می‌شود بیشتر بخوانید »

واکنش پلیس به ضرب و شتم یک سرباز توسط مهاجران

واکنش پلیس به ضرب و شتم یک سرباز توسط مهاجران



مرکز اطلاع رسانی پلیس مازندران به یک شیطنت رسانه ای در پی انتشار کلیپی در فضای مجازی با مضمون ضرب و شتم یک سرباز انتظامی توسط تعدادی از مهاجران افغانستانی واکنش نشان داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مرکز اطلاع رسانی پلیس مازندران به یک شیطنت رسانه‌ای در پی انتشار کلیپی در فضای مجازی با مضمون ضرب و شتم یک سرباز انتظامی توسط تعدادی از مهاجران افغانستانی واکنش نشان داد.

مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی استان در اطلاعیه‌ای اعلام کرد این کلیپ مربوط به چندین سال گذشته است که در شهرستان نور به وقوع پیوست.

در این اطلاعیه با اشاره به این که تمام عاملان این درگیری در همان زمان توسط پلیس دستگیر و به مرجع قضائی معرفی شدند، آمده است: انتشار دوباره این کلیپ توسط معاندان نوعی شیطنت رسانه‌ای است که به قصد تهییج افکار عمومی در حال انتشار است.

مرکز اطلاع رسانی پلیس مازندران در خاتمه از شهروندان خواست: به شایعات توجه نکرده و صحت و سقم هرگونه اخباری را از این مرکز و یا خبرگزاری‌های رسمی پیگیری کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

واکنش پلیس به ضرب و شتم یک سرباز توسط مهاجران بیشتر بخوانید »

انتشار اسامی مقامات تحریم شده طالبان توسط سازمان ملل

انتشار اسامی مقامات تحریم شده طالبان توسط سازمان ملل



گروه نظارت بر تحریم‌های سازمان ملل اسامی ۶۱ مقام طالبان را که تحت تحریم قرار دارند با انتشار گزارشی در پایگاه اینترنتی این سازمان اعلام کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، گروه نظارت بر تحریم‌های سازمان ملل در گزارشی اسامی ۶۱ مقام طالبان که ۳۵ نفر از آنها نیز از اعضای کابینه و مقامات ارشد هستند را اعلام کرد.

بر اساس گزارش سازمان ملل، «ملاحسن آخوند» نخست وزیر، «عبدالغنی برادر» معاون اقتصادی، «عبدالسلام حنفی» معاون اداری، «مولوی عبدالکبیر» معاون سیاسی نخست وزیر همچنین «امیرخان متقی» وزیر خارجه، «سراج‌الدین حقانی» وزیر کشور و «عبدالحق وثیق» رئیس استخبارات حکومت طالبان دیده می‌شود.

علاوه بر چهره‌های ارشد حکومت طالبان، نام برخی روسا و معاونان اداره‌های مستقل نیز در فهرست تحریم‌های سازمان ملل درج شده‌اند.

در فهرست ۲۶ صفحه‌ای از تحریم‌های سازمان ملل، نام «عبدالحسیب علیزایی» و «فیض‌الله خان نورزی» از تاجران بزرگ افغانستان نیز به چشم می‌خورد.

بر اساس تحریم‌های سازمان ملل، این افراد بدون مجوز حق سفر به خارج از افغانستان را ندارد و دارایی‌های آنها نیز مسدود است.

کمیته تحریم‌های سازمان ملل گفته است به طور مرتب درخواست رفع تحریم سفر مقامات طالبان را دریافت می‌کند.

حکومت طالبان پیش از این در واکنش به تحریم‌های سازمان ملل تاکید کرده بود افغانستان برداشتن دائمی این تحریم‌ها همانطور که در توافقنامه قطر تعهد شده را حق خویش می‌داند.

وزارت خارجه حکومت طالبان نیز گفته بود اعمال چنین فشارها بر امارت اسلامی بیهوده و تکرار تجربه‌های ناکام گذشته است که هیچ نتیجه‌ای در پی ندارد.

طالبان همچنین در بیانیه‌ای پیش از این تاکید کرده بود: امارت اسلامی از شورای امنیت سازمان ملل می‌خواهد تا دیگر قضاوت یک‌جانبه نکند و حقوق حقه مردم افغانستان را تضمین نماید.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتشار اسامی مقامات تحریم شده طالبان توسط سازمان ملل بیشتر بخوانید »

آمریکا یعنی تروریسم

آمریکا یعنی تروریسم



«نقطه ذوب» کتابی است که در سال ۲۰۲۴به قلم فرانک مک‌کنزی، فرمانده سابق سنتکام منتشر شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، فرانک مک‌کنزی به‌عنوان چهاردهمین فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا فعالیت می‌کرد. او پس از دو سال فعالیت به‌عنوان اداره‌کننده برنامه‌ها و سیاست استراتژیک در ۵ ژوئیه ۲۰۱۷ به‌عنوان اداره‌کننده ستاد مشترک کار خود را شروع کرد.

مک‌کنزی در ۲۸مارس۲۰۱۹ مسئولیت فرماندهی سنتکام را بر عهده گرفت و تا می ‌۲۰۲۲در این سمت باقی ماند. در می‌۲۰۲۲، او مدیر اجرایی موسسه امنیت جهانی و ملی دانشگاه فلوریدای جنوبی شد و در ژوئیه ۲۰۲۲ به‌عنوان مدیر اجرایی مرکز امنیت سایبری فلوریدا منصوب گردید.

او همچنین به‌عنوان رئیس و عضو هیات‌مدیره موسسه مهندسی کاربردی دانشگاه فلوریدای جنوبی خدمت می‌کند.

یکی از تحولات مهم در دوران فرماندهی وی، ترور شهید سلیمانی است.

ساختار کتاب نقطه ذوب

ژنرال فرانک مک‌کنزی به‌عنوان فرمانده فرماندهی مرکزی آمریکا بربرخی ازمهم‌ترین وبحث‌برانگیزترین عملیات درتاریخ نظامی مدرن این کشورنظارت داشت.

اومسئولیت مستقیم عملیات حمله به شهیدقاسم‌سلیمانی ودورهبر متوالی داعش، چندین‌ماه عملیات بازدارندگی علیه ایران ونیروهای نیابتی آن وعقب‌نشینی روشمند درعراق رابرعهده داشت. او عملیات تخلیه غیرجنگی در افغانستان و خروج نهایی آمریکا را از آن کشور هدایت کرد.

کتاب نقطه ذوب سه موضوع دارد: اولین مورداهمیت اولویت کنترل غیرنظامی بر ارتش است.

این به یک حقیقت قابل درک تبدیل شده است که این کنترل در چند سال گذشته از بین رفته است. ژنرال مک‌کنزی معتقد نیست که چنین باشد. او با اقتدار در این مورد صحبت و استدلال می‌کند که رابطه شهروندی، کامل یا بدون اصطکاک نیست اما لازم نیست و احتمالا نباید باشد.

آمریکا یعنی تروریسم

بااین‌حال دوام بیشتری از آن چیزی دارد که بسیاری معتقدند و تا حدی نیز توسط ارتش حمایت و پذیرفته می‌شود که برخی از منتقدان آن را تشخیص نمی‌دهند. موضوع دوم، منحصربه‌فرد بودن یک فرمانده رزمنده است.

فرماندهان رزمنده در توسعه سیاست مشارکت دارند اگرچه به‌عنوان شرکای کوچک‌تر آنها همچنین مسئول اجرای سیاست زمانی هستند که رهبران غیرنظامی تصمیم خود را فرموله کنند؛ این موقعیتی منحصربه‌فرد و بسیار متفاوت از نقش یک رئیس خدمات یا حتی رئیس ستاد مشترک خواهد بود.

هیچ‌یک از این افسران در زنجیره فرماندهی نیستند و هیچ مسئولیت، نهایی، فانی یا اختیاری برای اعلام ندارند. تنها فرمانده رزمنده است که در مرز تصمیم‌گیری و اجرا ایستاده است.

درنهایت موضوع سوم که مک‌کنزی استدلال می‌کند این است که رهبران مهم هستند و تصمیم‌هایی که می‌گیرند تأثیر عمیقی بر آنچه در میدان جنگ رخ می‌دهد، دارد. مک‌کنزی ارزیابی صادقانه‌ای از زمان فرماندهی‌اش ارائه می‌کند ــ تصمیم‌هایی را که درست بودند و همچنین برخی از نتایج را که آرزو می‌کرد متفاوت باشند- توصیف می‌کند. او تصویری واضح از رهبری در عمل در یکی از بی‌ثبات‌ترین مناطق جهان را ارائه می‌دهد.

بررسی کتاب نقطه ذوب

مک‌کنزی، فرمانده سابق سنتکام که دستور آتش را در شب حمله به سمت خودروی سردار سلیمانی صادر کرده بود، جزئیات بیشتری از عملیات را فاش می‌کند. طبق گفته نامبرده، قرار بر این بوده که پس از پرواز سردار از ایران و نشستن در بغداد حمله کنند که هواپیما در بغداد نمی‌نشیند و به مسیر خود به سمت دمشق ادامه می‌دهد. دراین وضعیت قصد داشتند هواپیما را بزنند که منصرف می‌شوند. فارغ از این پس از این‌که حمله را به سمت دو ماشین حامل سردار ومحافظان در فرودگاه بغداد انجام دادند، آن منطقه را هشت بار دیگر هم بمباران کردند.

همچنین با ۱۳دقیقه تأخیر از حمله به سردار، حمله‌ای رادریمن به خانه‌ای ترتیب دادند که فکرمی‌کردند یک فرمانده کلیدی سپاه پاسداران در آنجا باشد که این حمله ناموفق بود! آمریکایی‌ها همچنین قصد داشتند به ناو جاسوسی ساویز هم حمله کنند که تصمیم گرفتند آن را کنسل کنند، برای این‌که می‌خواستند ببینند در ابتدا پاسخ ایران چه خواهد بود!

در طرح ایجاد پاسخ به ایران حمله به پدافند ایران و پالایشگاه نفتی در جنوب ایران در آن مقطع گنجانده شده بود که عملیاتی نشد، به این دلیل که بازهم در اینجا از پاسخ ایران می‌ترسیدند! طرح ترور سردار از سال۲۰۱۵میلادی توسط مک‌کنزی تئوریزه می‌شود، درپاییز۲۰۱۹ شکل عملیاتی به خود می‌گیرد و در اواخر دسامبر۲۰۱۹به‌عنوان گزینه جدی پاسخ به حمله‌های نیروهای نیابتی ایران به آمریکایی‌ها به رئیس‌جمهور آمریکا توسط مک‌کنزی از طریق وزیر دفاع آمریکا، اسپر ارائه می‌شود.

به عبارت دیگر آرشیتکت طرح ترورسردار، مک‌کنزی فرمانده سابق سنتکام آمریکا بود که البته جای تعجب هم ندارد، این مسائل ازجمله وظایف این فرماندهان درمنطقه است. مک‌کنزی می‌نویسد:اوایل روز ۳۱دسامبر، روزی که امیدوار بودیم حمله به [سردار سلیمانی] را ترتیب دهیم به مقر سنتکام رفتم. صبح منتظر نشانه‌ای از حرکت سلیمانی بودیم. دو مانیتور بزرگ روی دیوار آویزان بودند. صدها هواپیما ازجمله هواپیماهای مسافربری غیرنظامی در حال عبور از عراق و ایران بودند.

سلیمانی بالاخره خانه را ترک کردودرتهران سوار هواپیما شد، هرچند مطمئن نبودیم که این پرواز چارتر یا تجاری است. این جت حدود ساعت ۹ و ۴۵ دقیقه صبح به وقت محلی برای یک پرواز دوساعته به سمت بغداد به پرواز درآمد.

برای او آماده بودیم. وقتی هواپیمای او به بغداد نزدیک شد، فرود نیامد. در یک کنفرانس تلفنی با مایلی [فرمانده ستاد مشترک آمریکا] و اسپر [وزیر وقت دفاع آمریکا] شاهد عبور هواپیما از بغداد بودیم. پنتاگون از من پرسید: «می‌توانی این لعنتی را ساقط کنی؟» بدون تصمیم به اجرای درخواست با فرمانده بخش هوایی خود در قطر تماس گرفتم و گفتم اگر به شما دستوری بدهم که این هواپیما را ساقط کنید، آیا می‌توانید آن را عملیاتی کنید؟ نیروی هوایی به‌سرعت پاسخ داد ما دو جنگنده را به موقعیت پشت هواپیما منتقل کردیم.

اکنون گزینه‌ای در دست داشتیم که اگر به ما گفته می‌شد این مأموریت را به پایان برسانیم، می‌توانستیم عملیات را تمام کنیم. با تب‌وتاب کار کردیم تا بفهمیم پرواز چارتر یا تجاری است. به‌زودی مشخص شد که هواپیما به سمت دمشق در حرکت است. همچنین متوجه شدیم که این جت یک پرواز غیرنظامی با تأخیر زیاد است، به این معنی که حداقل ۵۰ نفر بی‌گناه احتمالا در هواپیما بودند. بلافاصله به میلی توصیه کردم که نباید شلیک کنیم. من و او سریعا توافق کردیم که شلیک نکنیم.

جنگنده‌های ما دور شدند و جت فرود خود را به سمت دمشق آغاز کرد. همچنین هواپیماهای خود را از مأموریت در یمن عقب کشیدیم. همه ما نفس عمیقی کشیدیم و در گزینه‌های خود تجدیدنظر کردیم. اطلاعاتی وجود داشت مبنی بر این‌که سلیمانی ظرف ۳۶ ساعت آینده از دمشق به بغداد بازخواهدگشت. هنوز فرصت دیگری داشتیم.

نتیجه‌گیری

با توجه به محتوای کتاب تصمیم بر ترور سردار سلیمانی ازسال ۲۰۱۵ و در دوره اوباما و در همان برهه توافق هسته‌ای صورت گرفته است اما آمریکایی‌ها براساس شواهدی که مک‌کنزی در کتاب خود ذکر می‌کند ترور را به دلایل مختلف به عقب می‌اندازند اما این‌که ترور سردار سلیمانی یک پروژه برای سردار سلیمانی بوده است به نظر می‌رسد این روند هم برای سایر فرماندهان محور مقاومت وجود داشته باشد.

نکته بارز این امر آن است که بنابر اعترافات مک‌کنزی حتی در برهه‌ای که روابط ایران و آمریکا در کمترین تنش ممکن قرار داشته است و توافق هسته‌ای صورت گرفته اما آمریکا رویکرد خود را در برابر ایران تغییر نداده است.

این درس بسیار مهمی برای حال و آینده مسئولان جمهوری اسلامی است.

منبع: جام جم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آمریکا یعنی تروریسم بیشتر بخوانید »