اقتصاد ایران

اقتصاد ایران در قرن جدید چه راهی می‌رود؟

اقتصاد ایران در قرن جدید چه راهی می‌رود؟



جوانی نوشت: اقتصاد ایران در قرن جدید راهی متفاوت از قرن گذشته را طی خواهد کرد و بر همین اساس در سال ۱۴۰۱ امید فراوان برای گشایش در معیشت مردم وجود دارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، یدالله جوانی در یادداشتی تحت عنوان «اقتصاد ایران در قرن جدید چه راهی می‌رود؟» نوشت: 

سال نو و قرن جدید بر ملت ایران مبارک باد. قرن گذشته برای مردم بزرگ ایران از نظر اقتصادی، با وجود بسیاری از پیشرفت‌ها و موفقیت‌ها در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قرن پیچیده‌ با مشکلات و تنگناهای معیشتی برای بخش قابل توجهی از مردم ایران بود.

این مشکلات و سختی‌های معیشتی برای مردم، به گونه‌ای بود که رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیام نوروزی سال ۱۴۰۱، در یک ارزیابی عالمانه و واقع‌بینانه از فراز و فرودها، تلخی‌ها و شیرینی‌های سال۱۴۰۰ به عنوان آخرین سال قرن، بدترین تلخی سال ۱۴۰۰ را، درد و رنج مردم در مشکلات معیشتی دانسته و فرمودند: «تلخی‌هایی هم داشتیم که از بین همه تلخی‌ها آنی را که از همه به نظر من سخت‌تر و مهم‌تر است عرض می‌کنم و آن، تنگی معیشت مردم، مسئله گرانی‌ها و تورم و این چیزها بود که خب باید حتماً علاج بشود.»

پرسش اصلی آن است که آیا در قرن جدید و سال ۱۴۰۱، اقتصاد ایران در مسیر حل مشکلات و رفع چالش‌ها و ایجاد گشایش در رفاه و معیشت مردم حرکت خواهد کرد و پس از یک قرن به بیراهه رفتن، به راه درست راه می‌یابد یا مردم همچنان در سال نو و اولین سال از قرن جدید شاهد افزایش مشکلات اقتصادی و بیشتر شدن تنگناهای معیشتی خواهند بود؟

سؤال بسیار روشن است؛ اقتصاد ایران چه راهی را می‌رود؟ آیا اقتصاد ایران راه درست خود را پیدا کرده، یا در سال نو و قرن جدید در همان بیراهه مشکل‌ساز و چالش‌آفرین ادامه مسیر داده و در پایان سال ۱۴۰۱ مشکلات اقتصادی کشور و تنگناهای معیشتی مردم به مراتب بیشتر از گذشته خواهد بود؟

ارزیابی و پیش‌بینی نگارنده این سطور آن است که اقتصاد ایران در قرن جدید راهی متفاوت از قرن گذشته را طی خواهد کرد و بر همین اساس در سال ۱۴۰۱ امید فراوان برای گشایش در معیشت مردم وجود دارد.

ممکن است سؤال شود که منطق این ارزیابی و پیش‌بینی چیست؟ برای فهم منطق این ارزیابی و پیش‌بینی و همچنین تأیید یا رد این منطق باید روند حرکت اقتصاد ایران در یک صد سال گذشته را بررسی کرد. در نیمه اول قرن گذشته و در دوران رژیم پهلوی، اقتصاد ایران از بنیان و اساس گرفتار مشکلات ساختاری شد و خروجی آن در انتهای این رژیم شکل‌گیری یک اقتصاد نفتی و دولتی وابسته بود.

با انقلاب اسلامی اگرچه تحول اساسی در سطح زندگی رفاه و معیشت مردم پدید آمد، ولی به دلیل وارد نشدن تفکر و اندیشه و مدیریت انقلابی به حوزه اقتصاد مشکل اساسی و بنیادین و ساختاری اقتصاد ایران، یعنی اقتصاد نفتی و اقتصاد دولتی نه‌تنها حل نشد؛ بلکه این دو مشکل تولیدکننده ده‌ها مشکل دیگر از قبیل رانت، فسادهای اقتصادی و فاصله‌های طبقاتی، تبعیض و بی‌عدالتی شد و از این ناحیه هم کشور و ملت آسیب دید و هم کارآمدی جمهوری اسلامی و جریان انقلابی در حوزه اقتصاد با چالش مواجه شد.

این هزینه‌های سنگین در حالی به نام جمهوری اسلامی و جریان انقلابی در ۴۳ سال گذشته فاکتور شد که عمدتاً مدیریت اصلی اقتصاد کشور به ویژه پس از جنگ در دست جریان با تفکر غیر انقلابی و غرب‌گرا بود.

الگوهای پیشرفت اقتصادی در دولت‌های مرحوم هاشمی، آقای خاتمی و آقای روحانی، دارای مبانی و اصول یکسان بود و این الگوها در اجرا با سیاست‌های کلان نظام در حوزه اقتصاد همخوانی لازم را نداشت. اگر در سال‌های پس از جنگ سیاست‌های اقتصادی اعلامی نظام و به ویژه سیاست‌های اقتصاد مقاومتی از سوی دولت‌ها جدی گرفته می‌شد، به طور قطع بسیاری از مشکلات کشور در حوزه اقتصاد حل شده بود.

دلیل اصلی جدی گرفته نشدن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و شعارهای سال در دولت‌ها فاصله داشتن دولتمردان و کارگزاران اقتصادی کشور با تفکر، اندیشه، روحیه و مدیریت انقلابی بود. تجربه ۴۳ سال گذشته این نظریه را ثابت کرد که سه‌گانه «تفکر، روحیه و مدیریت انقلابی» اکسیر حل مشکلات در تمامی حوزه‌ها و شاه‌کلیدی برای باز کردن تمامی قفل‌هاست.این اکسیر و کیمیای بی‌بدیل کارآمدی خود را با تولید قدرت در حوزه‌های دفاعی، امنیتی و گسترش نفوذ منطقه‌ای به اثبات رساند.

بدون تردید اگر سه‌گانه «اندیشه، روحیه و مدیریت انقلابی» در سال‌های پس از انقلاب بر اقتصاد ایران حاکم شده بود، هم اکنون کشور و ملت به موازات اقتدار دفاعی از اقتدار اقتصادی هم برخوردار بود؛ اما متأسفانه جریان غیر انقلابی غرب‌گرا تحت عناوین مختلف و با شگردهای خاص خود نه تنها به جریان انقلابی اجازه ورود به حوزه مدیریت کلان اقتصاد را نداد؛ بلکه تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور را فاصله گرفتن از شعارهای انقلابی و سازش با آمریکا اعلام کرد.

در حالی که تفکر و مدیریت انقلابی و جهادی در حوزه‌های وارد شده کارآمدی خود را اثبات کرده بود، برخی از چهره‌های برجسته سیاسی فاصله گرفته از اندیشه و روحیه انقلابی در جامعه این چنین القا کردند که سیاست‌ها و رویکردها و شعارهای انقلابی عامل اصلی مشکلات کشور است! با چنین فضاسازی در جامعه علیه اندیشه و جریان انقلابی بود که در سال ۱۳۹۲ شعار مذاکره با کدخدای جهان، یعنی آمریکای جهانخوار و شیطان بزرگ به عنوان راه حل مشکلات اقتصادی کشور از سوی دکتر حسن روحانی مطرح و مورد اقبال واقع شد.

با رأی‌آوری تفکر و ادبیات تولید شده در کشور پس از توافق برجام، بخشی از جامعه در انتظار تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدی، پایان دوره بیکاری جوانان، ایجاد رفاه عمومی و بی‌نیازی مردم از گرفتن یارانه بودند که در نهایت مردم سخت‌ترین شرایط اقتصادی و تنگناهای بی‌سابقه معیشتی را در سال هشتم دولت آقای روحانی تجربه کردند.

البته پیش آمدن چنین وضعیتی از نظر آگاهان و دلسوزان کشور قابل پیش‌بینی بود؛ اما اینکه چرا یک جریان سیاسی کشور را به این نقطه رساند و انگیزه‌هایش چه بود و چه اهدافی را دنبال می‌کرد، بحث‌های فراوان دارد که فعلاً مجال پرداختن به آن نیست. به هر حال آن هشت سال سپری شد و تجربه ارزشمندی را برای کشور، مردم و جریان‌های سیاسی به یادگار گذاشت.

مردم با توجه به همین تجربه پر هزینه در انتخابات سال ۱۴۰۰ با وجود تبلیغات فراوان علیه جریان انقلابی به این جریان اعتماد کرده و اکنون دولت سیزدهم با برخورداری از رئیس‌جمهوری با اندیشه، روحیه و مدیریت انقلابی قوه مجریه را در اختیار دارد.

برجسته‌ترین این ویژگی‌ عناصر اصلی این دولت و به ویژه رئیس آن تعهد به اجرای سیاست‌های کلان نظام و به ویژه سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، مبارزه با مفاسد اقتصادی در هر شکل آن و پیاده‌سازی شعارهای سال است. همراهی و همدلی دو قوه مقننه و قضائیه با دولت از یک سو و آنچه از رفتار و اقدامات و تصمیمات دولت سیزدهم در هشت ماه گذشته مشاهده شد از دیگر سو نشان می‌دهد، این دولت از انگیزه‌ها و توانایی‌های لازم برای جهت دادن اقتصاد کشور به راه درست طبق تدابیر سیاست‌ها و فرامین رهبر حکیم انقلاب اسلامی برخوردار است.

حضرت امام خامنه‌ای‌(مدظله‌العالی) در چند دهه گذشته با تشخیص درست مشکلات اقتصادی کشور و ریشه‌های آن همواره و از جمله در انتخاب شعارهای سال راهبردهای مناسب برای عبور از این مشکلات را ارائه کرده؛ ولی به دلایل پیش گفته آن اهتمام و جدیت شایسته و بایسته از سوی مسئولان کشور برای ریشه‌کنی این مشکلات مشاهده نشد.

رهبر حکیم انقلاب اسلامی مبتنی بر نگاه کارشناسانه در سال‌های اخیر برای عبور دادن کشور از مشکلات اقتصادی بر موضوع «تولید» تأکید خاص داشته و در چندین سال متوالی «اقتصاد» و «تولید» را محور اصلی شعارهای سال قرار دادند. بر همین اساس در پیام نوروزی خود بر موضوع «تولید» با دو قید جهت‌دهنده تأکید کرده و سه‌گانه «تولید؛ دانش‌بنیان، اشتغال‌آفرین» را به عنوان شعار سال ۱۴۰۱ اعلام فرمودند. اما نکته بسیار مهم و تأییدکننده موضوع اصلی این نوشتار ارزیابی و پیش‌بینی رهبر حکیم انقلاب اسلامی از چگونگی مواجهه و رفتار دولت در قبال شعار سال ۱۴۰۱ است.

ایشان در پیام نوروزی پس از اعلام شعار سال فرمودند: «البته این دولت با وضعی که من مشاهده می‌کنم با تحرکی که رئیس‌جمهور محترم و همکاران ایشان دارند، ان‌شاءالله پیشرفت خواهد کرد؛ یعنی این شعار روی زمین نخواهد ماند.»

قضاوت رهبر معظم انقلاب اسلامی مبتنی بر مشاهدات و اقدامات اساسی دولت سیزدهم در مدت هشت ماه گذشته است.

افراد مطلع از شرایط اقتصادی کشور در زمان انتقال و جابه‌جایی دولت به خوبی می‌دانند که دولت سیزدهم با همان اکسیر سه‌گانه «تفکر، روحیه و مدیریت انقلابی» کشور را از گرفتار شدن به یک بحران سنگین اقتصادی که زمینه‌هایش را دولت دوازدهم به صورت خواسته یا ناخواسته فراهم کرده بود، عبور داد.

این اقدام انقلابی دولت که در جای خودش به تبیین و تشریح نیاز دارد، به علاوه مجموعه اقدامات مهم دیگر که در این مدت کوتاه انجام داده، همگی حکایت از آن دارد که اقتصاد ایران در قرن جدید راهی متفاوت از قرن گذشته خواهد داشت و این راه کشور و ملت ایران را به حول و قوه الهی به شکوفایی اقتصادی و اقتدار اقتصادی خواهد رساند؛ همانطور که در پرتو همین اکسیر بی‌بدیل اکنون کشور از اقتدار دفاعی و قدرت بازدارندگی در برابر هر نوع تهدید نظامی برخوردار است.

در پایان ذکر این نکته لازم است که حرکت دادن اقتصاد ایران به راه درست در قرن جدید قطعاً با موانع و چالش‌های بزرگی مواجه خواهد شد. جریان انقلابی و تمامی نیروهای دلسوز کشور و ملت باید با هوشمندی و نهایت قاطعیت از این موانع عبور کنند. در میان موانع سر راه انجام اصلاحات بنیادین اقتصادی، دو مانع اساسی زیر را باید جدی‌تر گرفت:

۱ـ باندهای مافیایی در لایه‌ها و بخش‌های مختلف اقتصاد کشور که به دلیل تعارض منافع در برابر هر نوع اصلاح به مقاومت و کارشکنی دست می‌زنند.

۲ـ جریان‌های غرب‌گرا و تمامی کسانی که شکوفایی اقتصادی ایران مبتنی بر تفکر انقلابی را شکست نظریه‌های سیاسی خود ارزیابی می‌کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اقتصاد ایران در قرن جدید چه راهی می‌رود؟ بیشتر بخوانید »

استراتژی‌های نادرست رژیم پهلوی باعث بیمار شدن اقتصاد ایران شده بود

استراتژی‌های نادرست رژیم پهلوی باعث بیمار شدن اقتصاد ایران شده بود


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از یزد، سازمان بسیج جامعه کشاورزی سپاه الغدیر و سازمان جهاد کشاورزی استان یزد به مناسبت فرارسیدن دهه مبارک فجر بیانیه ای صادر کرد.

متن پیام بدین شرح است:

«بسمه تعالی»

دهه فجر انقلاب اسلامی دهه ماندگار در تاریخ پر افتخار ایران اسلامی و اوج بالندگی و افتخار آفرینی ملت بصیر و دین باورمان است که در بهمن ۱۳۵۷ با خیزش عظیم ملت بزرگ ایران و با ایثار خون شهدا شکل گرفته است.

ایران اسلامی به عنوان مردمی‌ترین نظام حکمرانی جهان فراز و نشیب‌های گوناگونی را در حوزه‌های مختلف با هدایت رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) و تدابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) و با حضور و مشارکت همیشگی مردم متعهد به ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب پشت سر گذاشته و امروز انقلاب اسلامی ایران پس از ۴۳ سال که از عمر پر برکت و افتخار آمیز آن می‌گذرد توانسته است بیش از هر زمان دیگری جایگاه تأثیر گذار و تعیین کننده خود در عرصه تحولات منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای را تحکیم بخشد و با پیام الهام بخش و عزت آفرین خود موجب حرکت عدالت خواهی و آزاده خواهی ملت‌های ستم دیده و مظلوم جهان شود.

دستیابی به عمق و گستره آثار و برکات انقلاب اسلامی در کشور عزیزمان زمانی بیش از پیش ممکن می‌شود که به مقایسه شرایط کشور در قبل و بعد از انقلاب بپردازیم. استراتژی‌های نادرست رژیم پهلوی به ویژه در حوزه کشاورزی باعث بیمار شدن اقتصاد ایران شده بود، اما انقلاب اسلامی با سرلوحه قرار دادن فرامین رهبر کبیر انقلاب و تلاش دلسوزان نظام با توجه کردن به مباحث تولید و در رأس آن کشاورزی، باعث شدند تا پیشرفت‌های خوبی در وضعیت کشاورزی و تولیدات محصولات زراعی و باغی بوجود آید به گونه‌ای که امروز بالغ بر ۹۰ درصد از نیاز کشور به محصولات کشاورزی در داخل کشور تامین می‌شود.

سازمان بسیج جامعه کشاورزی سپاه الغدیر و سازمان جهاد کشاورزی استان یزد به نمایندگی از آحاد کشاورزان و دامداران استان ضمن تبریک به مناسبت فرا رسیدن چهل و سومین ساگرد ایام الله دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی با تجدید بیعت با ارمان‌های بلند امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری اعلام می‌دارد در پاسداری از آرمان‌های امام عزیز و شهدای گرانقدر این انقلاب و عمل به توصیه‌ها و رهنمود‌های مقام معظم ولایت تا سپردن پرچم نظام مقدس اسلامی به صاحب اصلی آن حضرت، ولی عصر (عج) از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استراتژی‌های نادرست رژیم پهلوی باعث بیمار شدن اقتصاد ایران شده بود بیشتر بخوانید »

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"


فردی که پیش از این گفته بود خاطره خوشی از انقلاب ۵۷ ندارد؛ اکنون به سفیدسازی رژیم سمتشاهی نیز رو آورده است!

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

علت تأکید برخی اصلاح‌طلبان بر وقوع اغتشاش در دولت رئیسی چیست؟

جریان خاص در تمنّای “زمستان داغ”

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

معصومه آقاپورعلیشاهی، از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس دهم در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با بیان این‌که  قیمت ارز به راحتی بالا می‌رود اما به سختی پایین می‌آید، اظهار داشت: باید دقت کنیم افزایش قیمت ارز باعث تشدید تورم می‌شود و حتی اگر قیمت ارز پایین بیاید،  نرخ تورم کالا کاهش پیدا نمی‌کند.

او می‌افزاید: متاسفانه از زمان تشکیل دولت سیزدهم تا به امروز ما با یک رشد هنگفت در زمینه قیمت ارز روبرو هستیم؛  امروز جامعه واقعاً تحمل افزایش قیمت ارز را ندارد. ما باید کاری کنیم که قیمت آن را به ۲۲ الی ۲۳ هزار تومان برسانیم در غیر اینصورت تورمی که امروز در قیمت ارز به وجود آمده در آبان ماه در قیمت کالاها و نهادهای تولیدی خودش را نشان خواهد داد و شرایط سختی را خواهیم داشت چراکه این تورم باعث می‌شود سفره خانواده‌ها کوچک شود.

آقاپورعلیشاهی همچنین اظهار کرده است:

“اگر خدای ناکرده این برنامه‌های اقتصادی در ۲ الی۳ ماه آینده اصلاح نشود، در زمستان ۱۴۰۰ با بحران‌ روبرو خواهیم شد که اولینش بحران بیکاری و بعد از آن بحران‌های امنیتی و اجتماعی خواهد بود”.[۱]

 

*پیش از این، احمد شیرزاد هم از احتمال وقوع اغتشاش در دولت رئیس‌جمهور رئیسی حرف زده بود. [۲]

مع‌الوصف همه باید بدانند که توطئه ایجاد “فتنه اقتصادی” و به خیابان کشاندن مردم به بهانه مشکلات اقتصادی در ایران، حرف دیروز و امروز نیست و ستاد هسته سخت اصلاحات بیش از ۱۰ سال است که به دنبال جمع‌آوری هیزم برای این فتنه بزرگ و جرقه‌رسانی به آن است.

این پروژه به حدی وسیع و دهشتناک طراحی شده که حتی سابق بر این شاهد برخی شیطنت‌ها درباره فتنه اقتصادی حتی از درون ستاد دولت اعتدال بودیم!

شیطنتهای رؤیت شده‌ای مثل تأکید سخنگوی وقت دولت بر ادامه‌دار بودن حکایت اغتشاشات آبان ۹۸! که سؤالات بزرگ بی‌پاسخی را درباره دولت اعتدال در دامن تاریخ گذاشت…

در اشاره به دولت آقای رئیسی هم باید دانست که اگرچه برخی راه حل‌های ضروری جلوگیری از بروز فتنه اقتصادی (مثل مبارزه با گرانی موجود که از هیچ قاعده دلاری، تورمی، تحریمی و بازاری پیروی نمی‌کند) از وظایف دولت است اما راه حل‌های مهمتری مثل راه ندادن سیاه‌نمایان به درون مناصب دولتی، اشراف دستگاه‌های امنیتی کشور علیه تریبون‌های پمپاژ سیاه‌نمایی، رصد مشوّقان اعتراض خیابانی و ترسیم دقیق شرایط کشور در هر دو بعد نقاط مثبت و منفی نیز لازم به پیگیری است.

لازم به ذکر آنکه القای بحث وجود بحران بیکاری در ایران نیز یا از سر بی‌اطلاعی است و یا از سر دشمنی!

زیرا به گواه آمار رسمی، نرخ بیکاری در ایران وارد کانال تک رقمی (زیر ۱۰ درصد) شده و این مسئله در نقطه مقابل کلمه بحران قرار دارد. [۳] شاهد مثال اینکه ندانستن همین حقیقت ساده درباره یکی از مثبتات اقتصادی کشور؛ می‌تواند موجب “اعتراض ظالمانه” شود!

 

***

 

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

محمدرضا تابش، فعال چپ و از حامیان رئیس‌جمهور روحانی در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با تأکید بر اینکه مردم ایران ناراضی و بی‌اعتمادند، اظهار کرده است:

“مردم می‌گویند قرار بود با برقراری انقلاب اسلامی عدالت، قسط و مساوات برقرار شود و تبعیض، رشوه، دزدی و فساد رخت از جامعه بر کند و مردم از مواهب زندگی مادی خود لذت ببرند. انتظار هم همین بود که با منابع غنی کشور باید امروز مردم کشورمان بهره‌مندترین مردم از منابع باشند. اما مردم می‌بینند که آنچه فکر می‌کردند محقق نشد”! [۴]

 

*با خوانش این اظهارات؛ نخستین سؤالی که به ذهن متبادر می‌شود اینست که اکثریت مردم از کجا و با چه فرایندی نظرات خود را اینچنین دقیق به آقای تابش منتقل کرده‌اند!؟

جواب این سؤال واضح است و به سادگی مشخص می‌شود که تابش نظرات خود را به مردم ایران نسبت داده است.

مسئله دیگر سخن نامعقول و غیر منطقی “مطالبه ریشه‌کن شدن فساد و رشوه در جامعه است”!

زیرا فساد و رشوه از آنجا که یک امر نفسانی است در حکومت امام معصوم(ع) هم ریشه‌کن نمی‌شود.

پس شاهد یکسری القائات ناجوانمردانه با اهداف خاص هم در کلام تابش هستیم.

می‌ماند تأکید او بر اینکه آنچه مردم از انقلاب می‌خواستند محقق نشد!

حکما آقای تابش می‌دانند که مقولاتی مثل جدا کردن بخشی از خاک کشور، شکنجه و زندان به سبک ساواک، کمیسیون گرفتن رئیس مملکت از قراردادهای خارجی، اعطای سکه‌های طلا در نعلبکی تریاک پیشکار شاه، می‌گساری و فسق در طبقه حاکم کشور، فقر مطلق شیوع یافته بین مردم، قدرت خرید پایین مردم، حلبی‌آبادها و… که مقولات روز در زمان رژیم ستمشاهی بودند اکنون دیگر به تاریخ پیوسته‌اند و وقوع آنها در جمهوری اسلامی نه تنها مستوجب برخورد شدید، پیگیری قضایی و اشدّ مجازات است بلکه اساسا کسی جرأت ندارد پیرامون حکومت پیشرفته جمهوری اسلامی ایران تصور چنین رفتارهای ظالمانه‌ای را داشته باشد!

پس مردم ایران به هدفشان از انقلاب اسلامی رسیده‌اند.

از سوی دیگر چرا تابش به مردم نمی‌گوید که فقر مطلق ۶ درصدی سال ۵۷ امروز به کمتر از یک‌دهم درصد رسیده، ضریب جینی یا همان تفاوت درآمدی بین فقیر و غنی در ایران از آمریکا هم بهتر شده، استقلال و آزادی به معنی کامل کلمه در ایران وقوع یافته، امنیت کشور تثبیت شده، عدالت بصورت جدی مورد اهتمام قرار دارد و هیچکس جرأت ظلم و فساد علنی ندارد.

بله! ما در جمهوری اسلامی هم شاهد مشکلاتی هستیم اما اولا این مشکلات از جنس مشکلات رژیم ستمشاهی نیستند، ثانیا راهکار دارند و ثالثا حاکمیت کشور و مردم به دنبال رفع این مشکلات هستند و کسی سدی برای آنها متصور نیست.

و این مشکلات را بایستی در کنار آنهمه مثبتاتی که در پی وقوع انقلاب اسلامی تقدیم مردم شد، نظاره کرد و سیر منطقی فرایند طی شده را در نظر گرفت.

مسئله مهمتری که در این یادداشت باید به عنوان یک تهدید تازه در دهه پنجم عمر مقدس نظام اسلامی به آن اشاره شود؛ تفکرات و القائات غلط تابش و امثال تابش است!

مردم باید بدانند مادام که افرادی اینچنین سیاه‌نما، کتمان‌گر و القاگر ناشادی در جامعه باشند؛ حتی اگر ما در بهشت هم باشیم اما به تصور زیست جهنمی می‌رسیم.

آدرس پادرزهر این مسئله نیز مشخص است. .. باید کسانی از خواص جامعه در مقابل این سیاه‌نمایی‌های منجر به فتنه بایستند و مردم نیز باید از مبارزه علیه سیاه‌نمایی و القای شرایط جهنمی استقبال کنند. و گرنه امتیازات کشور از دست خواهد رفت. همانطور که جایگاه هجدهمین اقتصاد جهان بودن ایران مورد سخره و سکوت قرار گرفت و از دست رفت…

 

***

 

خاطرات یک انقلابی پشیمان از خوبی‌های رژیم شاه!

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

فیاض زاهد، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه شرق اظهار کرده است:

“اعتماد عمومی در طول زمان و به آرامی به وجود می‌آید و ناگهان از دست می‌رود. مردم به یک فرد اعتماد نمی‌کنند و اعتماد زمانی به وجود می‌آید که سیستم مورد اعتماد آنها باشد؛ یعنی در یک سیستم به معنای حکومت، سلاطین قیر و سکه به وجود نیایند، فساد اقتصادی وجود نداشته باشد و شرایط برای مردم هموار باشد. وقتی مردم به مجموعه عوامل بی‌اعتماد شوند از کشور می‌روند. امروز می‌بینیم سرمایه‌های مالی بسیاری به واسطه مهاجرت به کشورهای دیگر می‌روند و در بسیاری از خانواده‌ها می‌بینیم که یا نمونه مهاجرت وجود دارد یا کارهای مهاجرت در حال انجام است یا آنکه رؤیای مهاجرت میان اعضای خانواده دیده می‌شود؛ در حالی‌که پیش از انقلاب آمار مهاجرت ایرانیان حدود صفر بود و اگر افرادی مثلا برای تحصیل به خارج از کشور می‌رفتند، بعد از اتمام تحصیلشان به کشور بازمی‌گشتند. اعتماد عمومی سخت به دست می‌آید و راحت از دست می‌رود. “[۵]

 

*برخی از رجال جریان چپ تا قبل از این به این‌همانی نظام جمهوری اسلامی با رژیم شاه اشتهار داشتند اما شاهدیم که آقایان ترقی کرده‌اند و به مقام پایین‌تر دانستن نظام اسلامی از رژیم طاغوت و خوب‌نمایی از شاه خائن هم نائل شده‌اند!

از غیر عقلانی بودن اظهارات زاهد (که چند سال قبل هم گفته بود خاطره خوشی از انقلاب ۵۷ ندارد!) همین بس که گویا ایشان کتاب نمی‌خواند و نمی‌داند که حکومت بدون فساد اقتصادی یک اتوپیای دست نیافتنی است که حتی در حکومت امام معصوم هم محقق نمی‌شود.

ما قضاوت درباره اظهارات عوامانه زاهد را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم و مجددا بیان می‌کنیم که شیوع تریبون‌های سیاه‌نمایی و القای زیست جهنمی در ایران؛ ‌ نخواهد گذاشت آب خوش از گلوی مردم پایین برود…

 

***

 

1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1129522

2_ mshrgh.ir/1265981

3_ mshrgh.ir/1247052

4_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/322286

5_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/297936



منبع

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ" بیشتر بخوانید »

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

خاطره علامه جوادی‌آملی درباره “اثر حبس کردن حیوانات”

حضرت آیت‌ا… جوادی آملی، مفسّر برجسته قرآن کریم و از مراجع عظام تقلید، در ویدئویی که اخیراً از ایشان در شبکه‌های اجتماعی نشر یافت، به ملاقاتشان با مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب از فقها و مجتهدین بزرگ شیعه و ذکر خاطره‌ای از این دیدار اشاره کردند.

ایشان در این ویدئو می‌گویند:

“من که رفتم در اصفهان به زیارت مرحوم آقای حاج‌آقا رحیم ارباب. ما هرگز یک حرف عادی از ایشان نشنیدیم…

گفته بود در همین مدرسه صدر بالاخره قبلا وسیله بهداشت و اینها کم و در اتاق‌ها موش بود.

گفت یک موشی در این حجره‌ها بود… یکی از همین آقایان مدرسین و استادانی که در مدرسه صدر بودند؛ این موش مزاحم بود. همینطور که می‌رفت ایشان یک ظرفی روی این موش گذاشت تا گربه‌ای که می‌آید (او را بخورد!)

همین که گربه آمد؛ -آن آقا- ظرف را برداشتند و گربه موش را گرفت.

مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب –به نقل از آن استاد- می‌گفت که تا مدت‌ها –بواسطه این کار- توفیق نماز شب از من گرفته شد.”

*شیعه و اسلام ناب، سختگیرانه‌ترین قوانین را نسبت به رعایت حقوق حیوانات (اعم از هر حیوانی!) اعمال کرده‌اند.

دقت شود آنچه که از زبان علامه جوادی‌آملی خواندیم مربوط به دفع یک حشره موذی و کثیف البته به شیوه‌ای ظالمانه بوده است و اینکه این ظلم چطور توانست موجب سلب عبادت و توقف در مراتب عرفانی شود.

چه رسد به حیوانات دیگری که لزوما موذی نیستند و حتی فوائدی هم دارند (مثل سگ و گربه و پرنده) ولی برخی انسان‌ها با حبس کردن این موجودات زبان‌بسته، با عقیم کردن آنها، با انتظار رفتارهایی غیر از طبیعت اصلی این حیوانات، با در قفس کردن آنها و… به حقوق آنان تعدی می‌کنند و در این قضیه ضمن ظلم به این حیوانات، موجب ظلم به خود در دنیا و آخرت نیز می‌شوند.

ضمن اینکه باید دانست همدم شدن با حیوانات و مقولاتی مثل سگ‌بازی و گربه‌بازی و… جدای از اینکه برای زیست فردی و اجتماعی انسان خطراتی دارد و گاها تعدی به حقوق سایر شهروندان است؛ منطقا نیز رفتارهایی پسندیده و منطبق با فطرت نیستند و موجب افول از انسانیت می‌شوند.

***

ریشه اینهمه عناد با نظام اسلامی در کجاست؟

نمایش یأس فلسفی محسن آرمین برای تشویق براندازی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

محسن آرمین، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در یک مصاحبه، اظهارات عجیبی را پیرامون امروز و اکنون سیاست ایرانی مطرح کرد.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از اعتمادآنلاین او گفته است: عرصه سیاست عرصه رقابت میان گفتمان‌های سیاسی است نه رقابت احزاب سیاسی. گفتمان‌ها هستند که با هم رقابت می‌کنند. مادام که یک گفتمان قادر به پاسخ گویی به مبرم‌ترین نیازهای جامعه باشد و در حل مشکلات و رفع موانع کارآمد و راهگشا باشد، به حیات خود ادامه می‌دهد…حال اگر گفتمان رقیبی پا به عرصه بگذارد و به نیازهای اساسی‌تر و مبنایی‌تر بپردازد و در راهگشایی و ارائه طریق، توانمندتر و کارآمدتر عمل کند خواه‌ناخواه گفتمان اول را از میدان به درخواهد کرد و طرفداران بیشتری جذب خواهد کرد. در حال حاضر من گفتمان رقیبی و آلترناتیوی که دارای چنین توانمندی و کارآمدی باشد برای اصلاحات نمی‌شناسم!

او در عین حال تصریح می‌کند: البته گفتمان اصلاح طلبی به تعریفی که تاکنون محور فعالیت اصلاح طلبان بوده است نیز نشان داده که توان حل مشکلات را ندارد و نمی‌تواند پاسخگوی نیازها و ضرورت‌های این مرحله از مبارزات سیاسی اجتماعی ملت ایران باشد. بنابراین این گفتمان باید مورد تجدید نظر و بازنگری قرار گیرد و متناسب با نیازها، این مرحله از تحولات اجتماعی و سیاسی کشور به روز شود.

آرمین در عین حال با بیان اینکه راه حل کارآمدتری برای حل مشکلات جامعه نسبت به صندوق رأی نمی‌شناسم، گفته است: جامعه دیگر از انتخابات غیر رقابتی که در آن عرصه رقابت کاملاً مهندسی شده باشد استقبال نمی‌کند!

این فعال چپ در بخش دیگری از اظهارات خود نیز تأکید می‌کند: راه حل جایگزین یعنی تعیین تکلیف مشکلات کشور و جامعه در کف خیابان. فکر می‌کنم اول بپذیریم که کف خیابان راه حل نیست بلکه معضلات و مشکلات را پیچیده‌تر، آزادی‌ها را محدودتر می‌کند و هزینه‌هایی فراتر از ظرفیت‌های جامعه به جامعه تحمیل می‌کند، بعد می‌توان در باره بازسازی و تجدید نظر گفتمان اصلاحی به بحث و تأمل نشست.

آرمین در ترجیع‌بند اظهاراتش همچنین گفته است: در واقع جامعه نسبت به کارآمدی نظام در حل مشکلات بی اعتماد و از تحقق آینده بهتر ناامید شده است. به عبارت بهتر شکاف بی اعتمادی میان جامعه و نظام عمیق‌تر شده است![1]

*سیاست یک امر پیچیده و سخت است که شناخت سره از ناسره در آن کار بصیرت نافذ است. از همین روست که شاید با خوانش ابتدایی از اظهارات آرمین، نکته چندانی فهم نشود و با نور انداختن به زوایای پنهان اظهارات اوست که حقایق تلخ نمایان می‌شود!

دقت شود که آرمین در صحبت‌های مغشوش خود همه دستاویزهای سپهر سیاست برای بهبود اوضاع را در ظاهر امر از حیّز انتفاع خارج می‌کند.

او اصلاح‌طلبی را فاقد توان لازم برای حل مشکلات معرفی می‌کند، سپس از این می‌گوید که در جهت حل مشکلات، رقیبی هم برای اصلاح‌طلبی نمی‌شناسد، در ادامه از راهکار صندوق رأی می‌گوید اما همزمان از استقبال نداشتن جامعه نسبت به انتخابات حرف می‌زند و در بحث انتخاب آخر یعنی فتنه و اعتراض خیابانی هم می‌گوید خب! این راه خوبی نیست…

به سخن دیگر اینکه آقای آرمین تقلا کرده یک تناقض فلسفی را در استتار کلمات بپوشاند و ادعا کند که می‌شود همزمان هم روز باشد و هم شب!

اما این ممکن نیست.

و منطق می‌گوید وقتی چنین چیزی ممکن نباشد، یکی از دو امر استیلا خواهد داشت. یا اصلاح یا حرکت خیابانی!

در صحبت‌های آرمین نیز بر اساس سابقه فتنه‌گری آقایان و طبق آنچه که مثلا سعید حجاریان اخیراً مبنی بر “مرگ اصلاحات صندوق‌محور” اظهار کرد؛ باید این نکته بدیهی را فهمید که آرمین با ایما و اشاره و علیرغم مذمت ظاهری اما در حال تشویق جامعه و مخاطبان خود به سمت اعتراض است و آدرس کف خیابان را با ایما و اشاره نشان می‌دهد.

این دریافت تحلیلی هنگامی تقویت میشود که بدانیم این فرد در اظهارات ترجیع‌بند خود مبنی بر اینکه “جامعه نسبت به کارآمدی نظام در حل مشکلات بی اعتماد شده است”! در حال کشیدن آخرین ضامن برای انفجار اعتراضات خیابانی است.

زیرا در کتب علوم سیاسی به وضوح آمده است که:

“پایه حیثیت و اعتبار نظام سیاسی در توانایی و کارآیی‌اش در حل دشواری‌ها و خواست‌های مردم جامعه است. اگر نظام سیاسی کارآیی نداشته باشد و در پاسخ خواست‌های شهروندان ناتوان گردد، پشتیبانی مردم نیز از نظام سیاسی کم یا ناپدید می‌شود و بی‌حمایت مردم از حاکمیت، پایه‌های مشروعیتش لرزان شده و اندیشه مشروعیت تازه‌ای پدیدار می‌شود.”(مبانی علم سیاست _ سیدداود آقایی)

اکنون واضح‌تر شد که آقای آرمین و دوستان ایشان ضمن تقلا برای از دسترس خارج کردن بزرگترین راهکار حل مشکلات مردم یعنی “صندوق رأی” و ناامیدسازی افکار عمومی؛ طرح بی‌حیثیت‌سازی نظام را نیز با هدف گرفتن توانمندی نظام برای حل مشکلات در دستور کار دارند و فی‌النهایه به چیزی به نام “امکانات مشروعیت تازه” یا همان براندازی می‌اندیشند!

اگرچه آقایان برای فرار از برخوردهای امنیتی، در ظاهر امر، چنین چیزی را تقبیح می‌کنند ولی با دست و ایما و اشاره آدرس همان را می‌دهند.

ریشه و علت این‌همه عناد آرمین و امثال آرمین با نظام اسلامی و کارآمدی‌ها و مثبتات آن البته بر ما پوشیده است…

***

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

محمدرضا باهنر، فعال اصولگرا و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران درباره رئیس‌جمهور منتخب گفته است:

“یکی از پیشنهادات من به آقای رئیسی این است. بالأخره یکی از مسئولین سیاسی ما سفرای ما در کشورهای خارجی هستند. اعتقاد من این است که 10 تا 15 کشور در دنیا داریم که نیاز هست سفیر سیاسی باشد. ارتباط ما با 190 کشور دیگر باید اقتصادی باشد. یعنی سفیری که می خواهد در کشوری مستقر شود زمان تحویل کارنامه باید بگوید روز اولی که رفته معاملات ما با آن کشور چند میلیون یورو بوده و روز آخری که دارد می آید چند میلیون یورو شده است. اتفاقا بیشترین نقش سفرا این است که باید ارتباطات اقتصادی را بالا ببرند.

متأسفانه من در بعضی از کشورها دیده‌ام آقای سفیر هیچ کاری برای خودش قائل نیست؛ فقط سالی دو مرتبه با وزیر خارجه آن کشور ملاقات کند و در آن ملاقات بگویند تو خوبی، من خوبم و بیایید با هم خوب باشیم. وزیر خارجه ما باید یک معاون اقتصادی قدرتمند بگذارد و به سفرایی هم که نصب می‌کند و می‌فرستد بگوید که شاخص من برای موفقیت تو «میزان رشد ارتباطات اقتصادی» است.”[2]

*این پیشنهاد راهبری و معقول در صورت توجه رئیس‌جمهور منتخب می‌تواند فصل جدیدی را در سیاست خارجی ایران و خاصّه در بحث نصب سفرای ایران رقم بزند.

فصل جدیدی که البته نتایج ملموس آن در اقتصاد کشور و زندگی مردم نیز احساس خواهد شد.

***

1_ https://etemadonline.com/content/505218

2_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1517434

محسن آرمین

محسن آرمین اخیراً در یک مصاحبه برای تشویق گزینه براندازی، یک نمایش “یأس فلسفی” را اجرا کرده است. نمایشی که دانستن پشت پرده آن یک ضرورت است.



منبع خبر

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین! بیشتر بخوانید »

تورم دهه ۹۰ چگونه رقم خورد؟ +نمودار

تورم دهه ۹۰ چگونه رقم خورد؟ +نمودار


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، یکی از پدیده‌های اقتصادی که بعد از گذشت سال‌ها در کشور ما حل نشده و به تابو تبدیل شده به تورم باز می‌گردد. مدت‌هاست که در بسیاری از کشورهای با اقتصاد پیشرفته و رو به رشد، مسئله‌ تورم حل شده تلقی می‌شود.

بیشتر بخوانید:

سقوط تاریخی با سیگنال رئیس جمهور/ اعتمادی که پای بی‌تدبیری دولت سوخت

علل و ریشه تورم در کشور

ریشه‌های گوناگونی برای تورم در کشور ما بیان شده است؛ عده‌ای کسری بودجه و سیاست‌های مالی ( بودجه سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد) را عامل تورم می‌دانند و عده‌ دیگری ریشه تورم در اقتصاد کشور را به سیاست‌های پولی – ارزی (بانک مرکزی) نسبت می‌دهند. آنچه مسلم است اقتصاددانان این پدیده را ناشی از ناهماهنگی سیاست مالی و پولی می‌دانند.

تاثیر سیاست‌های مالی در تورم

در نظام اقتصادی استقراض دولت (بودجه) از نظام بانکی منجر به افزایش نقدینگی شده که با افزایش تقاضای کل در جامعه منجر به تورم خواهد شد. به عبارت دیگر رابطه مستقیم بین سطح عمومی قیمت‌ها و نقدینگی وجود دارد که منجر به عرضه پول شده و بالا رفتن سطح عمومی قیمت‌ها را به دنبال دارد. در صورتی که استقراض از طریق اوراق باشد، این مسئله هم منجر به بالا رفتن نرخ بهره در جامعه شده و سرمایه گذاری بخش خصوصی را کاهش می‌دهد که در حال حاضر این اتفاق در حال رخ دادن است.

این نکته نباید فراموش شود که دور تسلسل افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و نقدینگی از هر ناحیه‌ای باشد مجددا به بودجه آسیب می‌رساند، چرا که مخارج دولت افزایش می‌یابد و به دلیل کمبود منابع بازهم به کسری بودجه تبدیل خواهد شد. بنابراین بین افزایش مخارج دولت و درآمد (کسری بودجه) و سطح عمومی قیمت‌ها، یک رابطه علت و معلولی برقرار است. 

تاثیر سیاست‌های پولی در تورم

به غیر از سیاست‌ مالی، سیاست‌های پولی نیز محرک تورم هستند. در بخش سیاست‌های پولی یکی از مهمترین عوامل نرخ سود بانکی است که در اقتصاد اثر گذار بوده و مقامات پولی با استفاده از ابزارهای متنوع به کنترل عرضه پول می‌پردازند تا شاخص‌هایی مثل تورم رشد اقتصادی و بیکاری و سرمایه گذاری را مدیریت کنند.

سیاست‌های ارزی با تورم چه می‌ کرد؟

همچنین متغیر دیگری که در این سال‌ها روی سطح عمومی قیمت‌ها موثر بوده نرخ ارز است که تمامی شاخص‌های اقتصادی را تحت تاثیر قرار داد. مثلا در دو دوره ۹۱-۹۰ و ۹۷ باعث افزایش نرخ تورم (بالا رفتن سطح عمومی قیمت‌ها) و حاد شدن کسری بودجه و افزایش نقدینگی شد.

البته عده‌ای معتقدند که در سال ۹۷ انباشت حجم نقدینگی در بانک‌ها که تقاضای موثر برای آن وجود نداشت و به بخش‌های مولد هدایت نشد، به جهش قیمت ارز و سطح عمومی قیمت‌ها دامن زد. بنابراین تورم به سیاست‌های داخلی دولتمردان باز می‌گشت، اما بعد از تحریم‌ها عامل بیرونی مثل ارز را باید در افزایش تورم داخلی موثر دانست.

عموما دولت‌ها با سرکوب نرخ ارز و پایین نگه داشتن آن به دنبال کاهش تورم، افزایش اشتغال و رفاه و معیشت هستند. مثلا سال ۹۴، ۹۵ و به ویژه ۹۶ که گفته می‌شود، بیش از ۱۸ میلیارد دلار پول پاشی در اقتصاد شد نرخ تورم کاهش یافت و ثبات نسبی به اقتصاد بازگشت که البته آرامش قبل از طوفان ارزی سال ۹۷ بود که با چاشنی تحریم صادرات نفت و برهم خوردن تراز پرداخت‌ها، به یکباره موج سهمگینی از تورم و نقدینگی را به همراه داشت.

تورم دهه ۹۰ چگونه گذشت

روند تورم در دهه ۹۰ نشان می‌دهد با تخلیه شدن فشار ارزی روی قیمت‌ها در سال ۹۱، رو به کاهش رفت تا جایی که با ثبیت نرخ ارز، تورم در سال ۹۵ تک رقمی شد، اما به مرور با افزایش سطح نقدینگی و نبود تقاضای موثر که بتواند این منابع را به سمت بخش‌های مولد و ثروت آفرین هدایت کند با فشار دوباره تحریم فنر فشرده سال‌های قبل پرش کرد و با سیل نقدینگی مانده در بانک‌ها به سونامی تورم تبدیل شد.

از سال ۹۳ روند نزولی نرخ تورم شروع شد و در سال ۹۵ به پایین ترین سطح رسید، اما عمر کوتاهی داشت و در نهایت در سال ۹۷ اوج گرفت. تورم نقطه‌ای خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها در اسفند سال ۹۷ به ۷۳.۲ درصد رسید که در طول این سال‌ها کم نظیر است. مجددا در سال ۹۸ به ۱۴.۸ درصد کاهش یافت، اما سیاست‌های پولی و مالی باعث شد که این نرخ در سال ۹۹ به ۶۷ درصد افزایش یابد. این ارقام به وضوح نشان می‌دهد که قدرت خرید و معیشت مردم نزدیک به نصف شده است.

در همین باره داود دانش جعفری وزیر اسبق اقتصاد و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گوید: اگر اقتصادی دائماً با تورم بالا مواجه باشد، رشد اقتصادی هم ایجاد نخواهد شد. متاسفانه اقتصاد ما در سال‌های اخیر همواره جزء کشورهای بزرگ دارای تورم بالا بوده است که این هم به یک سری واقعیت‌ها برمی‌گردد که دولت در اقتصاد ایران در سال‌های گذشته؛ بیشتر از آنچه که داشته؛ هزینه کرده است و مخارج دولت بالاتر از درآمدش بوده است و چون کم آورده برای جبران به سیاست‌های پولی انبساطی و حتی استقراض از بانک مرکزی روی آورده است و این باعث تورم‌های بسیار بالا شده است.

تورم دهه ۹۰ چگونه رقم خورد؟ +نمودار

دانش جعفری پس از سیاست‌های مالی به ابعاد دیگر این تورم سهمگین اشاره کرده و معتقد است:‌ یکی از دلایل تورم، همین سیاست‌های انبساطی پولی گسترده است. ما در سال گذشته با رشد نقدینگی ۳۸ درصدی مواجه شدیم. وقتی این مقدار رشد نقدینگی وجود دارد، این نشان می‌دهد که چقدر حجم پول افزایش پیدا کرده است.

همچنین احسان خاندوزی نماینده مجلس گفته بود: به تازگی رکورد ۷۵ ساله تورم در ایران شکسته شد؛ اگر غیر از این است، بانک مرکزی گزارش فروردین ۱۴۰۰ را منتشر کند. ایران فقط در سال‌های اِشغال توسط متفقین، شاهد تورم بالاتر از ۵۰ درصد بوده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از فارس، سیاست‌ دولت روحانی در مورد تورم نتیجه‌ای جزء ارقام بالا و وحشتناک تورم دستاورد دیگری نداشت و باعث کوچک شدن سفره‌های مردم و هرج و مرج قیمت‌ها شد. رویکرد دولت تدبیر و امید در شرطی کردن اقتصاد و گشایش اقتصادی از بیرون مرزها، فرصت‌ها برای اصلاحات اقتصاد داخلی را سوزاند که نتیجه آن فشار حداکثری به مردم شد.



منبع خبر

تورم دهه ۹۰ چگونه رقم خورد؟ +نمودار بیشتر بخوانید »