اقتصاد ایران

جوانی که در اوج تحریم‌ها دومین کارخانه بزرگ توپ جهان را ایجاد کرد/ تکنولوژی چسب توپ را با لیوان یکبار مصرف وارد کشور کردم

جوانی که در اوج تحریم‌ها دومین کارخانه بزرگ توپ جهان را ایجاد کرد/ تکنولوژی چسب توپ را با لیوان یکبار مصرف وارد کشور کردم


خبرگزاری فارس – اردبیل؛ امیررضا سعیدی:  این روزها به واسطه برخی مشکلات اقتصادی، تولید با مشکلاتی دست به گریبان است که تحریم‌ها و سوء مدیریت‌ها از عوامل اصلی این مساله است.

با توجه به وجود تحریم‌ها، برخی از مسؤولان، بهترین راه را برای فرار از زیر بار مسؤولیت وضع فعلی، مقصر جلوه دادن تحریم انتخاب کرده‌اند و در این چند سال همواره فریاد لعنت بر سر دشمنان را سر داده‌اند.

بارها و بارها مقام معظم رهبری بر مساله تمرکز بر تولید داخلی و حمایت از آن تاکید داشته‌اند، اما تا چه حد مسؤولان با حمایت از تولید داخل و اعتماد به آن توانسته‌اند بر مشکلات اقتصادی فائق آیند؟

اما؛ در این میان، هستند انسان‌هایی که با تکیه بر توان داخلی و هوش و استعداد ایرانی اسلامی، در میدان نبرد تولید ایستاده‌اند و هیچ‌گاه برای عبور از بن‌بست‌ها و مشکلات بهانه نیاورده‌اند، بلکه راه حل آن را یافته و کار خود را پیش برده‌اند.

منتظر مردی کهنسال یا حداقل میان‌سال بودیم…​

در روزهای پایانی سال ۹۷ بود که به دعوت یکی از دوستان جهت بازدید از خط تولید مجموعه‌ی تولید توپ، در شهرک صنعتی اردبیل حضور یافتیم؛ در مسیر، نام برندهای مطرح دنیا را مرور می‌کردم و این سئوال را داشتم که سطح و کیفیت توپ‌های تولیدی در چه حد است؟ آیا به اندازه نمونه‌های خارجی خواهد بود؟

برای اولین بار بود که نام چنین کارخانه‌ای را می‌شنیدم، وقتی به مقابل درب کارخانه رسیدیم و آن نظم و کیفیت سازه‌ها را دیدم، جرقه اول در ذهنم روشن شد، چند دقیقه بیشتر طول نکشید تا جوانی به استقبالمان آمد و با ما راهی خط تولید شد؛ وارد سوله شدیم و نظم کارگران و بهداشت محیط اولین نکته‌ای بود که توجه‌ام را جلب کرد.

هر چه جلوتر می‌رفتیم، ماجرا جذاب‌تر می‌شد تا اینکه به محصول‌های نهایی رسیدیم و یکه‌ای خوردم؛ بهترین‌ توپ‌های دنیا با بالاترین کیفیت و طراحی در این مجموعه تولید می‌شد، مشابه همان محصولات برندهای مطرح و حتی به جرات بهتر از آن‌ها.

کار بازدید خط تولید تمام شد، از دیدن چنین مجموعه‌ای به وجد آمده بودم و با همان جوان راهی اتاق جناب مدیر شدیم؛ منتظر بودم تا مرد میان‌سال یا کهنسالی وارد شود تا اینکه متوجه شدم، مدیر مجموعه همان مرد جوان است؛ دوستم او را صفا مهدی‌زاده معرفی کرد؛ صفا مهدی‌زاده، در حال حاضر مالک و مدیر یکی از بهترین کارخانه‌های تولید توپ‌های ورزشی در دنیا است، وی در سال ۱۳۶۱ در اردبیل متولد و تحصیل کرده است؛ برند «بتا» حالا در میان موفق‌ترین مجموعه‌های تولیدی داخل کشور و استان قرار دارد.

تولید توپ‌های مسابقات جام ملت‌های آسیا – امارات

تولیدهای توپ فوتبال، فوتسال، والیبال، بسکتبال، هندبال و مدیسین بال از جمله تولیدات این شرکت موفق بوده و بیشتر تولیدات آن علاوه بر تامین نیاز داخلی صادر می‌شود، مجموعه «بتا» در مدت بسیار کوتاهی به موفقیت‌های بزرگ و کسب گواهینامه استاندارد ملی ایران و سایر استانداردهای معتبر بین‌المللی دست یافته است.

یکی از بارزترین آن‌ها، تولید و صادرات توپ‌های مسابقات فوتبال جام ملت‌های آسیا بود که با وجود تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی موجود توانست توپ‌های مورد نیاز بازی‌های آسیایی را تولید و تامین کرده و حدود ۱۵ هزار توپ با آرم مخصوص مسابقات و طبق استانداردهای فیفا به امارات، صادر کند.

از صفا مهدی‌زاده دعوت کردیم تا در خبرگزاری فارس به گفت‌وگو بنشینیم و مسائل مختلفی را مورد بررسی قرار دهیم.

کتاب زندگی مرا تغییر داد/سابقه شاگردی نقاشی را هم دارم

فارس: کمی از خودتان برایمان بگوئید؟

مهدی‌زاده: من متولد سال ۱۳۶۱ هستم و در ۹۹/۹/۹ امسال ۳۸ ساله شدم، به تناسب اینکه پدر بنده دبیر حرفه‌وفن بود و همچنین فروشگاه ورزشی داشت با حوزه ورزش و فعالیت آشنا شدم؛ در حال حاضر نیز تقریباً قدیمی‌ترین فروشگاه ورزشی استان مربوط به پدر بنده است.

پدر ما از بچگی، فعالیت و کار اقتصادی و پول درآوردن با زحمت را به ما ‌آموخت، به‌طور مثال در تابستان‌ها که درس نداشتم، قفسه‌ای از فروشگاه برای من بود و هر چه را که می‌فروختم، سود حاصل از آن‌ها برای خودم بود و در سه ماه آن را ذخیره می‌کردیم و توشه‌ی یکسال‌مان می‌شد و این فرآیند سال‌ها تکرار شد.

در کنار کمک و آموزش کنار پدر، من تجربه‌ی شاگردی نقاشی، شاگرد خطاطی و… را دارم؛ اما جرقه‌ای که در ذهن بنده خورد مربوط می‌شود به دوران دوم و سوم ابتدایی که معلم ما با یک کار خلاقانه ما را با کتاب آشنا کرد؛ فرآیند اینگونه بود که اول سال از هر نفر می‌خواست تا چند کتاب بیاورد، از بین آن‌ها یکی را انتخاب می‌کرد تا با مطالعه، آن را ارائه کنیم و پس از آن کتاب دوستان را به ما می‌داد تا این که در پایان سال در این چرخه بیش از ۳۰ کتاب می‌خواندیم.

اینجا است که نقش آموزش و پرورش دیده می‌شود، مدرسه ما نیز یک مدرسه دولتی، معمولی بود و همچنان است که من از آن دوران کتابخوانی را همچنان جزو اصول موفقیت خود می‌دانم و ادامه می‌دهم و در حال حاضر بیش از ۴۵۰۰ جلد کتاب دارم.

۳ سال کل دنیا را گشتم/ریالی برای احداث کارخانه وام نگرفته‌ام

فارس: چه شد به فکر مجموعه تولیدی توپ افتادید؟

مهدی‌زاده: پس از آن که دوران سربازی‌ام تمام شد، در مدت ۳ سال به کشورهای مختلفی سفر کردم و تجربه‌های متفاوتی داشتم و در مسیر این که چه مجموعه تولیدی می‌توان راه انداخت، به این نتیجه رسیدم که از لحاظ مولفه‌های یک طرح تولیدی، ما توان تولید توپ ورزشی را داریم، البته فروشگاه وسایل ورزشی پدر نیز دلیل تمایلم به تولید تجهیزات ورزشی بود.

در طی سال‌های ۸۵ تا ۸۸، از ۱۷ کارخانه توپ در کشورهای چین، کره، تایلند، تایوان، مالزی، اندونزی و… که می‌توانستم، بازدید کردم و به گفت‌وگو و بررسی فرآیند تولید توپ آن‌ها پرداختم.

در ابتدای کار هزینه احداث خیلی بالا بود، گاهی به فکر این می‌افتادم که مجموعه دست دوم خریده و به کشور بیاورم که دلم رضا نشد چون کار خوبی نبود؛ تا این که تصمیم گرفتیم از بانک وام بگیریم، بانک ملی به دلایلی به ما وام نداد و به سراغ بانک دیگری رفتیم.

متاسفانه روزهای خوبی رقم نخورد، با آن بانک به توافق رسیدیم و مدیر آن بانک برای بازدید از سوله‌ها به کارخانه آمد؛ پس از بازدید بانک، حسابدارمان به من گفت که آقای مهدی‌زاده بر روی چند درصد توافق کردید، تعجب کردم و گفتم من پول زور به کسی نمی‌دهم و بعدها نیز با آن فرد درگیر شدم و خلاصه قید وام گرفتن را زدیم.

از تولید روزانه ۳۵۰ توپ تا ۱۶هزار در طی ۱۰ سال

فارس: هیچ اعتباری از سوی بانک‌ها دریافت نکردید؟ پس چگونه کارخانه را راه انداختید؟

مهدی‌زاده: ریالی اعتبار بانکی به ما تعلق نگرفت؛ پدر من به تناسب فروشگاه و پخش محصولات ورزشی که داشت، با مجموعه‌ها و افراد مختلفی در خارج از کشور ارتباط داشت و از این طریق با یک مجموعه تایوانی ارتباط گرفتیم.

با آن‌ها مذاکره کردم و گفتم که ما به این میزان دستگاه نیاز داریم اما توان مالی ما کمتر از آن است و آن‌ها پرسیدند که در چه مدت زمانی می‌توانید با ما تسویه کنید که گفتم در عرض یک‌سال می‌توانم مبلغ را پرداخت کنم.

خانواده تایوانی که تنها ۳ یا ۴ بار با آن‌ها مراوده‌ی مالی داشتیم، وقتی انگیزه و صداقت من را دیدند، اعتماد کردند و با دریافت تنها ۲۰درصد از مبلغ کل، دستگاه‌ها و تجهیزات را به ما فروختند و همین مسئله موجب شد تا ارتباط خوبی با آن‌ها داشته باشیم.

پس از تمام این سختی‌ها، بالاخره کارخانه ما در سال ۱۳۸۹ تاسیس شد و ما کارمان را با تولید روزی ۳۵۰ عدد توپ آغاز کردیم؛ عدد را از این بابت می‌گویم که امروز این رقم حدود ۴۵برابر شده و امروز به تولید ۱۶هزار عدد توپ در هر روز رسیده‌ایم.

وقتی گفتم باید تولید را ۱۰ برابر کنیم، همه خندیدند

فارس: این فرآیند توسعه با رقم بالا در کمتر از ۱۰ را با وجود سختی‌های بسیار چگونه سپری کردید؟

مهدی‌زاده: از سال ۸۹ تا سال ۹۹، بیش از ۸ مرحله توسعه در مجموعه ما اتفاق افتاده و بگذارید اشاره کنم که در جذب نفرات بسیار سخت‌گیر هستم و به راحتی نیرویی را نمی‌پذیرم که چرا منابع انسانی جزو مهم‌ترین مسائل هر مجموعه‌ای است و ما فقط به نیروهای متخصص و متعهد اعتماد می‌کنیم.

ما هسته‌ی اولیه مهندسینی در مجموعه داریم که از همان روزهای ابتدایی در کارخانه هستند و از سال ۸۹ تا به امروز هر هفته جلسه تولید خود را برگزار کرده‌ایم؛ در یکی از جلسات پایانی سال ۸۹ من به آن‌ها گفتم که تولید ما باید از ۳۵۰ توپ به ۳۰۰۰ توپ برسد یعنی نزدیک به ۱۰ برابر؛ همه آن‌ها خندیدند.

روزی که در شهریور ماه ۹۰ به این میزان تولید رسیدیم در همان جلسه گفتم که باید این رقم را به ۶هزار توپ برسانیم، این بار لبخند زدند و همین اتفاق به‌صورت پله به پله اتفاق افتاد؛ حلقه مهندسین ما دیگر نمی‌خندیدند و فقط به دنبال راهکار بودند که چطور توسعه‌های بعدی را انجام دهند.

قطعاً سختی‌هایی داشت اما با تکیه بر توان فنی و استعدادهای جوان خودمان این توسعه را انجام دادیم، وقتی تغییر نگرش رخ داد، برنامه‌ریزی شکل گرفت مراحل بعدی طی شد و امروز به تولید روزانه ۱۶هزار توپ رسیده‌ایم.

به‌زودی با تولید روزانه ۳۶هزار توپ، اولین دنیا خواهیم شد

فارس: واقعاً خداقوت، با این فرآیندی که شرح دادید؟ پس در حال حاضر نیز برنامه توسعه دارید؟

مهدی‌زاده: بله؛ مجموعه فعلی ما به لحاظ مساحت و وسعت دیگر اشباع شده و اگر بازدید میدانی داشته باشید، مشاهده خواهید کرد که دیگر فضای خالی برای احداث سوله تولید، انبار و یا… وجود ندارد؛ به همین دلیل طراحی یک مجموعه دیگر را انجام داده‌ایم و این مجموعه توان تولیدی روزانه بیش از ۲۰هزار توپ را خواهد داشت.

در حال حاضر یک شرکت پاکستانی که متعلق به آدیداس است با تولید روزانه ۲۷ هزار توپ در رتبه اول تولید توپ دنیا قرار دارد که ما با بهره‌برداری از این مجموعه به تولید روزانه ۳۶ هزار توپ خواهیم رسید که تا مدت‌ها در دنیا کسی توان شکستن این رکورد و توان تولید را نخواهد داشت.

هیچ‌گاه متوقف نشدیم و مسیرهای مختلف را امتحان کردیم

فارس: نقطه قوت شما در موفق بودن توسعه مجموعه‌تان به جز مواردی که طرح کردید، چیست؟

مهدی‌زاده: ما همواره با برنامه‌ریزی پیش رفته‌ایم و در برنامه‌های خود هیچ‌گاه به یک راه‌حل تکیه نکرده‌ایم و همواره پلن‌های دوم و سوم را نیز پیش‌بینی کرده‌ایم؛ بارها شده که پلن اول ما دچار مشکل شده، اما کار را متوقف نکرده‌ایم و با پلن‌های بعدی، مسیرهای جدید را امتحان و به مقصد رسیده‌ایم.

به طور مثال در شرایط فعلی که کرونا معیارهای اقتصادی دنیا را تحت شعاع قرار داده است ما فرآیند توسعه خود را متوقف نکرده‌ایم و در حالی که با وضع موجود امکان دست‌یابی به پلن دوم را نیز نداریم با برنامه‌ریزی همچنان در حال فعالیت هستیم و برخلاف دیگر مجموعه‌ها کارمان ادامه دارد.

جزو معدود مجموعه‌های بودیم که نمایشگاه مجازی محصولات خود را جهت بازاریابی برپا و ارائه کردیم که اتفاقات خوبی نیز برایمان رقم خورد و بسیاری از شرکت‌ها در حال حاضر با ما ارتباط گرفته‌اند تا آن‌ها را نیز برای چنین رویدادی در شرایط کرونایی راهنمایی و همراهی کنیم.

۳۶۰ نفر اشتغال و ۸ بازار صادراتی

فارس: چند نفر در مجموعه شما فعال هستند؟ عناوینی نیز در این مسیر موفقیت به دست آورده‌اید؟

مهدی‌زاده: در حال حاضر بیش از ۳۶۰ نفر از همشهریان عزیزمان در مجموعه بتا، مشغول به کار هستند و با همراهی آن‌ها توانسته‌ایم عناوین متعددی طی سال‌های مختلف از جمله؛ کارآفرین برتر، واحد صادراتی موفق، واحد برگزیده استاندارد، واحد نمونه جامعه تولید و کار و… را بدست آوریم.

فارس: پس صادرات نیز دارید؟

مهدی‌زاده: بله؛ ما هم‌اکنون ۸ بازار صادراتی داریم که قصد داریم تعداد کشورهای هدف صادراتی خود را به ۲۰ کشور ارتقا دهیم اما در همین ماه‌های اخیر مشکل عجیبی به دلیل عدم صدور کارت بازرگانی برای صادرات داشتیم.

فرآیند صدور کارت بازرگانی را تغییر دادند و ما ۴۵ روز کارت نداشیم!

فارس: ماجرای مشکل صدور کارت‌های بازرگانی چه بود؟ برایتان دردسرساز شد؟

مهدی‌زاده: اعتبار ۵ ساله کارت بازرگانی ما در ۱۵ مرداد ماه به پایان می‌رسید و ما از یک ماه قبل فرآیند صدور مجدد آن را طی کرده بودیم؛ در نهم مرداد ماه، اعلام کردند که باید با مدل جدید کارت بازرگانی صادر شود و ما حدود یک ماه و نیم بدون کارت بازرگانی ماندیم!

من هر هفته صادرات داشتم و به نظر شما باید چه می‌کردم؟ این مسئله برای طرف دیگر معامله غیرقابل قبول است و نباید چنین مشکلاتی پیش روی صادرکننده و تولیدکننده باشد.

هیچ کشوری حاضر نشد تا تکنولوژی آن را در اختیار ما قرار دهد

فارس: خاطره‌ای جالب از این چندسال، دست‌اندازها و سرعت‌گیرها که به دلیلی رخ داده داشته‌اید؟

مهدی‌زاده: بله؛ قطعا مشکلاتی بسیاری هم در داستان تحریم‌ها و هم در مشکلات داخلی و… داشته‌ایم، اما مومن باید زرنگ باشد؛ این مسئله موجب عدم صداقت نیست و مرز بین آن باید حتما رعایت شود.

ما امروز صاحب جدیدترین تکنولوژی‌های تولید توپ هستیم اما کسی به این راحتی‌ها، چنین تکنولوژی را به ما نداد، هیچ کشوری حاضر نشد تا تکنولوژی آن را در اختیار ما قرار دهد؛ کسی هم نبود که به آن‌ها بگوید که مگر تولید اورانیوم است که محرمانه باشد؟

به واسطه برخی تولیدکنندگان تایوانی، تقریبا برخی از موارد را حل کردیم اما در چسب مورد استفاده در توپ‌ها هم آن‌ها و هم ما دچار گرفتاری شدیم؛ این چسب آن زمان تنها در دو کشور تولید می‌شد و در حال حاضر نیز در ۵ شرکت تولید می‌شود.

چسب توپ را با لیوان یکبار مصرف وارد کشور کردم

فرآیند ۴ ماهه‌ی سپری شد تا ما بتوانیم به چنین تکنولوژی دست یابیم؛ ماجرای جالبی نیز داشت، ما تحت عنوان مشتریان کویتی به یکی از کارخانه‌های تولید توپ رفتیم و آن‌جا هنگام بازدید وقتی به محلی که چسب‌ها وجود داشت رسیدیم، از آن‌ها آب خواستم و با لیوان که به من دادند کمی از آن چسب‌ها را برداشتم.

با هزار مشکل آن‌را از طریق هوایی به ایران آوردیم و به سه بخش تقسیم کرده و به سه شرکت تولید چسب دادیم؛ که خوشبختانه شرکت رازی توانست این چسب را برای ما تولید کند و امروز این شرکت نیز جزو پنج شرکت تولید کننده این چسب است.

انتقال تکنولوژی به کشور ما واقعا سخت است، چرا که همه سعی می‌کنند تا جلوی رشد ایران را بگیرند و سرعت آن را کم کنند اما با تلاش می‌توان در برابر چنین مسائلی ایستاد.

ساختارها باید اصلاح شود/ یک دشمن بزرگ دارم آن‌هم مدیران خلاف‌کار هستند

فارس: به نظر شما وضعیت ما به لحاظ تولید و رشد اقتصادی در منطقه چگونه است؟

مهدی‌زاده: ما در این چند سال به کار خودمان ادامه داده‌ایم و کم‌کاری به آن صورت نداشته‌ایم اما مسئله این است که سرعت کشورهای دیگر در منطقه بیشتر از ما است، باید قوانین اضافه و بروکراسی‌های غلط و بی‌مفهوم را حذف کنیم.

مشکلات، تحریم‌ها و اتفاقات همواره وجود دارند، مهم این است که ما با آن‌ها چگونه برخورد کنیم؛ برجام آمد اما ما در آن دو سال چگونه عمل کردیم؟ حتی برای بعد برجام نیز کشور ما آماده نبود و آمادگی کافی برای بهره‌برداری از آن را نداشت؛ فکر می‌کردیم که وقتی برجام آمد، همه می‌آیند در ایران سرمایه‌گذاری می‌کنند و دیدیم که اینگونه نشد.

با همایش برگزار کردن، کلیشه‌ای صحبت کردن و یا… مشکلات حل نخواهد شد و باید ساختارها اصلاح شود، ساختارهای مدیران میانی باید تغییر یابد تا شاهد اتفاقات و روند مثبت باشیم؛ مدیران میانی ما امروز چندزیست شده‌اند و نه اجازه اصلاح می‌دهند و نه کار می‌کنند.

نمونه آن‌ها در استان ما نیز وجود دارد، هم در این دولت هستند، هم در آن دولت، نه اجازه رشد می‌دهند نه نیروی جدید معرفی می‌کنند، هیچ اقدام شاخصی ندارند، خلاقیت را از مجموعه‌های خود گرفته‌اند چرا که تنها خودشان بمانند و دیده شوند؛ این‌ها موجب توقف این روند توسعه شده‌اند.

وقتی جامعه و جوانان ما چنین چیزی را مشاهده می‌کنند، روحیه بالندگی و توسعه‌ای آن‌ها دچار اختلال می‌شود و روند منفی را طی می‌کند اما ما در مجموعه خودمان سعی کرده‌ایم همواره خلاقیت وجود داشته باشد؛ کار ما نیز اقتصاد است و هیچ احدی نمی‌تواند بگوید که فلان‌کس چپ یا راست است؛ یک دشمن بزرگ دارم آن‌هم مدیران خلاف‌کار هستند و همواره با آنان مبارزه کرده‌ام.

دو ماه ادارات تعطیل بودند و این به نفع ما تولیدکنندگان و صادرکنندگان بود

فارس: انتظارتان از مدیران، مسؤولان و دولت، چیست؟

مهدی‌زاده: زمان، زمان کار است و نباید تحریم را بهانه کرد، ما تولیدکنندگان روند صادرات را حفظ می‌کنیم اما انتظار ایجاد بحران مضاعف از سوی برخی ادارات را نداریم.

در فروردین‌ و اردیبهشت که برخی ادارات تعطیل بودند، واقعا به نفع ما تولیدکنندگان و صادرات بود چرا که بعضی ادارات با ایجاد قوانین متعدد به جای افزایش صادرات، باعث محدودیت صادرات می‌شوند.

یا کارت بازرگانی یکی از تولیدکنندگان و صادر‌کنندگان مطرح استان اردبیل را فقط به‌دلیل مغایرت کد پستی واقعی با کد پستی ثبت شده، تمدید نکرده بودند و این تولیدکننده بزرگ چندین ماه دچار مشکل شد.

متاسفانه تنها با اسم تحریم دست‌وپای خود را گم کرده و خودمان از داخل خودمان را دچار مشکل کرده‌ایم و تضاد قوانین در کشور آزاردهنده است و امیدوارم مسئولان همت کنند تا چنین مواردی دیگر پیش نیاید.

تولید اسباب بازی با ذائقه ایرانی

فارس: کمی در خصوص ایجاد صنعت اسباب‌بازی در مجموعه خود بگوئید؟

مهدی‌زاده: یکی از دغدغه‌های من و جوانان مجموعه، نبود یا کم بودن اسباب‌بازی مناسب و متناسب با ذائقه و فرهنگ کودکان ایران اسلامی بود، وقتی پسر خودم را می‌دیدم که با اسباب‌بازی‌های ساخت کشورهای مختلف بازی می‌کند اذیت می‌شدم.

این مساله باعث شد تا با تلاشی که انجام شد مجموعه تولید اسباب بازی براساس فرهنگ کودک ایرانی را ایجاد کنیم تا بتوانیم علاوه بر تامین نیاز داخلی این تولیدات را به کشورهای همسایه نیز صادر کنیم.

امروز بیش از ۵۰ نفر در مجموعه اسباب بازی در حال فعالیت هستند که سعی کرده‌ایم با تکنولوژی داخلی و توان مهندسان خودمان اسباب‌بازی‌هایی با ذائقه اسلامی ـ ایرانی تولید کنیم و قطعا در صدد توسعه این مجموعه نیز هستیم.

«این قسمت اول گفت‌وگوی ما با کارآفرین برتر استان بود و به دلیل اینکه گفت‌وگو طولانی اما ارزشمند است تصمیم گرفتیم تا در دو بخش آن را تقدیم شما کنیم؛ به‌زودی نیز قسمت دوم این گفت‌وگو منتشر خواهد شد.»

انتهای پیام/۳۴۶۳/ی





منبع خبر

جوانی که در اوج تحریم‌ها دومین کارخانه بزرگ توپ جهان را ایجاد کرد/ تکنولوژی چسب توپ را با لیوان یکبار مصرف وارد کشور کردم بیشتر بخوانید »

واکنش ۶۶۰ استاد دانشگاه به فرصت سوزی مجدد برای مذاکره با آمریکا

واکنش ۶۶۰ استاد دانشگاه به فرصت سوزی مجدد برای مذاکره با آمریکا


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، ۶۶۰ نفر از استادان و مدرسان دانشگاه های کشور، به زمینه‌سازی برخی نیروهای سیاسی برای مذاکرۀ مجدّد با آمریکا و همچنین نامه  240 نفر از فعالان سیاسی مبنی بر فرصت نمایی جدید تحولات آمریکا در ایران! واکنش نشان داده و اعلام کردند: بازگشت به مسیر تجربه‌شدۀ مذاکره با نافضین کرامت، هویت و اقتصاد ایران که خسارت فراوان بر اقتصاد ملّیِ ما وارد آورد، هیچ‌گونه توجیهی ندارد و حتّی با حداقل‌های معرفت تجربی و عقلانیّتِ نیز، سازگار نیست.

متن بیانیۀ استادان و مدرسان دانشگاه‌های کشور در پاسخ به زمینه‌سازی برخی نیروهای سیاسی برای مذاکرۀ مجدّد با آمریکا به شرح زیر است:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ( هود / ۱۱۳)

و بر ظالمان “تکیه ننمایید”، که موجب می‌شود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمی‌شوید!

توقّع منطقی و تجربی این بود که پس از «شکست تجربۀ مذاکره و برجام»، نیروها و جریان‌های سیاسیِ معتقد به «گفتگوی سازش‌جویانه با غرب» نیز، به «خطای بزرگ و پُرهزینۀ» خویش اذعان کنند و ازاین‌ تجربه پرهزینه و گران قیمیت، در برابرِ توده‌های مردمی که گمان بردند این مسیر، گشایش‌های اقتصادی به‌دنبال خواهد داشت، اظهار «شرمندگی» و «سرافکندگی» کنند، امّا گویا همچنان «چرخۀ خطاکاریِ» آنها، متوقّف نشده است.

تغییر رئیس‌جمهور کشور پرتلاطم آمریکا و جابجایی قدرت از یک حزب به حزبی دیگر، سبب گشته که نیروهای سیاسیِ ناتوان در تدبیر معیشتِ مردم، دوباره بر «اشتباه گران قیمت و تلخِ گذشته» اصرار بورزند و با عنوان جعلی  استفاده از «فرصت»، در راهی قدم بگذارند که در نهایت، «هزینه‌ها و خسارت‌های بیشتری» را بر مردم بزرگ ایران و اقتصاد ملّی تحمیل خواهد کرد. ازاین‌رو، نباید با سکوت خویش، اجازه داد که «بدهکاران ملّی» و «کارگزاران تجربۀ زیان‌بار»، باز هم پرچم مذاکره را به‌دست گیرند و طلبکارانه، «تخیّلاتِ موهوم» و «پندارهای باطلِ» خویش را به‌نام «فرصت تازه» بفروشند؟ فرزندان دانشگاهی ملت ایران معتقدند:

اوّل: بازگشت به مسیر تجربه‌شدۀ مذاکره با نافضین کرامت، هویت و اقتصاد ایران که خسارت فراوان بر اقتصاد ملّیِ ما وارد آورد، هیچ‌گونه توجیهی ندارد و حتّی با حداقل‌های معرفت تجربی و عقلانیّتِ نیز، سازگار نیست. به راستی  چند بار باید یک تجربه را «تکرار» کرد تا «خطابودنِ» آن آشکار شود و آیا آیندگان دربارۀ کسانی‌که با فاصله‌های زمانی اندک، یک «تجربۀ سراپا غلط» را آن هم با قیمت های گزاف، به چندباره تکرار کرده‌اند، چگونه قضاوت خواهند کرد؟!

دوم: کیست که نداند کوبیدن بر طبلِ تهیِ مذاکره، اقتصاد ملّیِ ما را هرچه‌بیشتر، «شرطی» و «وابسته» می‌کند؛  موجب می‌شود همانند گذشته، اقتصاد در «تلۀ تعلیق و انتظار» بیفتد و روزانه، چشم‌ها و نگاه‌ها، معطوف به «شروع‌شدن»، «پیش‌رفتن»، «و به‌سرانجام‌ نرسیدن» و شکست مذاکره شود، دوباره قدرت ملی ایران و دستان نیروهای مولد میهن به روند شتاب جوی  اقتصاد، ماه‌ها و سال‌ها به گروگان دشمنان تاریخی ایرانیان در آمده و متوقّف گردد. این، اتّفاق ناگواری بود که در طول بیش از هفت‌سال گذشته رخ داد و موجب وارد شدنِ لطمه‌ها و گزندهای اقتصادیِ جدّی به ما شد. واقعیّت این است که اقتصادِ «درحال‌انتظار» و «معطّل ‌نگاه‌داشته‌شده»، رشد و رونق نخواهد یافت، بلکه فرسوده‌تر و ناکارآمدتر شده و به دلسرد کردن کارفرمایان ، کارگران و تمامی مولدین کار و سرمایه ایرانی منجر خواهد شد.

سوم: واضح است که گشایش اقتصادیِ «وابسته به ارادۀ آمریکا»، ثبات و دوامی ندارد و با هر گونه «تنش و تلاطم سیاسی»، به‌آسانی فرومی‌ریزد و باز داستان، از سطر نخست آغاز می‌شود. تجربه و عقل سلیم گواه است که  آمریکا تا آن هنگام که دریابد می‌تواند با رفتار سیاسیِ ضد ایرانی خویش، «تکانه‌ها» و «بی‌ثباتی‌ها»یی را بر اقتصاد ملّیِ ما تحمیل کند، از این «اهرم فشار» استفاده خواهد کرد گو این که بهره‌گیری آمریکا از این اهرم، تا زمانی‌که اقتصاد ما، «مذاکره‌محور» و «متأثّر از سیاست خارجی قدرت های انحصار طلب» باشد، همچنان ادامه خواهد یافت. از این رو بر اساس تجربه باید گفت؛ تصمیم مدبّرانه و عقلانی، همانا گرفتن این اهرم و ابزار فشار از آمریکاست، نه تکیه چند باره و تمرکزِ داوطلبانه بر آن، زیرا بنا به نص صریح قرآن شریف در صدر این گفتار، اگر به رغم  تجربه، ارکان قدرت یک جامعه ی روبه رشد را دوباره به پشتیبانی واصله از دشمن گره زنند علاوه بر غضب ملت، قهرا از یاری خدای قادر متعال نیز دور خواهیم شد.

چهارم: این‌همه اصرار و تأکید بر متوقّف‌بودنِ «گشایش اقتصادی» بر «مذاکره» و «رفع تحریم»، به این معنی است که ایران از نظر «ظرفیّت‌های وطنی» و «قابلیّت‌های درونی»، تهی‌دست و بی‌مایه بوده و ازاین‌جهت است که همۀ راه‌ها به «مذاکره» منتهی شده و چارۀ دیگری، پیشِ روی ما نیست! این پیش‌فرضِ «آلوده به تحریف و وارونه‌نمایی» از ایران بزرگ، نه‌فقط اثبات نشده، بلکه مشاهدۀ عینیِ نظام ظرفیت ها و مزیت های مادی و معنوی ایران اسلامی   در سطوح محلی، استانی، ملی و بین المللی، به‌وضوح نشان می‌دهد که می‌توان اقتصاد ملّی را از مردابِ «مذاکره» و «تحریم» ، ” خام فروشی  نفت” و «واگذاری مزیّت‌ها» خارج کرد و بر اساس تکیه بر استعدادها و توانمندی‌های ملّی، «خویش‌بنیاد» و «مقاوم» نمود. این در حالی است که مذاکرات رایج و الگوی برجام، نه‌فقط فرصتی را نیافرید، بلکه موجبِ چشم‌فروبستن بر فرصت‌های درونی شد. بدون‌شک اگر در طول بیش از هفت‌سال گذشته، همۀ نیروها بر روی «سیاست خارجی»، و سیاست خارجی بر روی «مذاکره» و مذاکره با ابتنای بر روش «برجام»، متمرکز نمی‌گردید و راه‌حلِ گشایش اقتصادی، در جایی «بیرون از اقتصاد»، طلب نمی‌شد، امروز در وضع بسیار بهتری به‌سرمی‌بردیم.

پنجم: اقتضای «صداقت سیاسی»، آن است که به‌جای «عوام‌فریبی»، «فرار به جلو»، و استخدام «لحن طلبکارانه»، «فرضیّه‌بافی‌های خیال‌اندود» و تکیه کردن بر آخرین ابزار برای خودآرایی در سپهر هوشمند ملّی، این حقیقت گفته شود که وضع معیشتیِ کنونی، دستاورد مستقیمِ «کم‌کاری»، «بی‌عملی» و «بی‌تدبیری» است و چنانچه در طول این «سال‌های ازدست‌رفته»، کارگزاران «جوان» و «توانمند» و «باکفایت» به‌کار گرفته می‌شدند، امروز تحریم به این اندازه، اقتصاد ملّیِ ما را درگیر انقباض خویش نمی‌کرد. به رغم ادعای سال های نخست در این روند ۸ ساله، اکنون تحریم، به دستاویز و بهانه‌ای برای «توجیه»، «فرافکنی» و «عذرتراشی» تبدیل شده است، حال‌آن‌که این تصویرسازی وارونه و غرض‌ورزانه، زمینه‌سازی برای شروع دوبارۀ دیپلماسیِ «امتیازبخش یک‌طرفه»، «اعتماد ساده‌اندیشانه»، «لبخندهای بی‌حاصل» و «ندانم کاری در توافق‌نامه‌نویسی» است. تجربۀ سال‌های ناگوارِ اخیر نشان داد که «زبانِ پُرلکنت و ابهام‌آلودِ دیپلماسی»، هیچ‌گاه جایگزینِ «عمل و اقدامِ فعّالانۀ اقتصادی» نشده و سفره‌های مردم را وسعت نمی‌بخشد.

ششم: اکنون زمان پاسخگوی، محاسبه و ارزیابی است، نه آغازی دوباره! حال که حتّی اندک صداقتی برای اعتراف به تحمیل خطای پُرهزینه بر ملت کریم ایران در گفتارتان به میان نیامده، این‌ اندازه «اصرار بر خطا» و «تکرار خطا» و سودای حیات سیاسی به قیمت «به‌خطا افکندنِ مردم»، را قابل‌تحمّل ندانسته و برآن شدیم تا در حضور ملّت شریف ایران به نقد ادعاهای شما پرداخته وبگوییم؛ به‌جای «وعده‌فروشی‌های سیاسی و انتخاباتی»، «گفتاردرمانی»،  «مخالف‌هراسی» و «مظلوم‌نمایی»، باید پاسخگوی «وعده‌های نابجای تحقّق‌نیافته» و «عملکردهای ناصواب» بود و از نتایج و ثمراتِ «اقتصادِ برجامی» سخن گفت! وانگهی اگر منطق مذاکره، منطق «دادن» و «گرفتن» است و در آن، «خوش‌بینی» یا «بدبینی» راه ندارد، صادقانه باید مشخّص کنید که در برابر آنچه که یک‌روزه و به یک‌باره دادید و پس از آن جشن ها گرفتید و تندیس ها ساخته، نشان ها و مدال ها بر سینه آویختید، اینک پس از گذشت‌ سال‌ها، چه گرفتید و از امتیازات مذاکره کدامین صنایع را افراشتید و از آن همه گرفتن ها، بر سر سفره مردم چه گذاشتید؟!

شما گرامیان به عنوان عقبه حزبی و علمی این نوع شگفت آور از باصطلاح داد و ستد برجامی به ملّت گزارش کنید که «روند فرسایشیِ مذاکره» و «وعده‌های کاغذیِ آمریکا» و شرکای مجرم اروپایی اش، کدام‌یک از گِره‌های اقتصاد ملّیِ ما را گشوده اید؟!

حقیقت این است که باید به قوای الهی و لایزال ملّت و سفارش های معنوی و تجربی رهبری حکیم در این باره تکیه کرد؛ فرزندان دانشگاهی ملّت و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی؛ حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مدظله العالی نیز ضمن بیعت مجدد با معظم له و قدرت الهی ملّت، و از موضع علم و تجربه هشدار می دهند اطلاق انتخابات کشوری دیگر به «فرصتِ جدید»، فرصتی برای خود آمریکا و البته آمریکای در حال افول است تا هرچه‌بیشتر، میهن عزیز مان از «مزیّت‌ها»ی‌ ملّی خویش غافل و دور شود و در برابرِ «دست‌کشیدن کشور از توانمندی‌های واقعی‌ اش»، «وعده‌هایی دروغین» صادره از آمریکا را دریافت کند؛ از این رو خیرخواهانه می گوییم به نظر می رسد  نظریه پردازان سیاسی و حزبی یی که اقتصاد کشورش شان را به «تغییر سیاستمداران کشوری دیگر» وابسته نشان داده و «عناصر قدرت ملّیِ» خویش را سخاوت‌مندانه و ساده‌اندیشانه، یک‌به‌یک با قیمتی ناچیز در معرض فروش می گذارند فاقد اداراک مولفه های قدرت ملّی و انقلابی هستند؛ زیرا عناصر و مؤلفه های قدرت ملّی در هیچ کشوری فروشی نیست! پس، استخدام لحن طلبکارانه را فراموش کنید چون نوبت محاسبه و گزارش های ملّی فرا رسیده است؛ گو این که «فرصت واقعی»‌ یی که پیشِ روی مردم قرار دارد، همانا عبور قاطع از اندیشه و مدیریّت «بی‌تحرّک»، «غیرفعّال»، و «فاقد اعتمادبه‌نفسِ ملّی» است.

پنجم آذر ۱۳۹۹

مصادف با سالروز تشکیل بسیج مستضفین

استادان و مدرسان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، پژوهشی، مهارتی و کاربردی کشور

  اسامی اساتید  

انتهای پیام/





منبع خبر

واکنش ۶۶۰ استاد دانشگاه به فرصت سوزی مجدد برای مذاکره با آمریکا بیشتر بخوانید »

«دفاع مقدس»؛ پادزهر فرهنگ لیبرالی مدیریت کشور


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ از نظریه‌های تربیتی است که برای نسل‌های آینده، نباید بزرگان و الگوهای معنوی و فرهنگی یک جامعه را چنان تعریف و تصویر کرد، که کسی در خیالش هم نتواند به جایگاه آن الگو دست یابد. چرا که هر الگویی برای بازتکرار شدن مطرح شده و چون ریشه‌ای برای قوام دادن به فرهنگ و سبک زندگی جامعه ایفای نقش می‌کند. 

ایران نیز با همه اتفاقات ریز و درشتی که برایش در طول تاریخ رخ داده، فرهنگی غنی از الگوها و نمونه‌های دارد که هر کدام بخشی از عظمت و بزرگی پیشینه و سبک زندگی ایرانی را نمایندگی می‌کنند که پس وقوف ایرانیان به کنه اسلام و تعالیم آن، گویا که فرهنگ ایرانی دوپینگ کرده باشد، بر غنا و عظمت خود افزود، به طوری‌که پس از دوره‌ای افول و فرود ـ بردگی و فترت زیر دست اعراب ـ دوباره شکوه و عظمت خود را با تقدیم دانشمندان و شاعران و عالمان بزرگ آغاز کرد و در صدد بازیابی عزت گذشته خود برآمد.

این روند رشد و تقلای ملت ایران برای پیرایش فرهنگش از دست‌درازی بیگانگان و البته پذیرش اسلام به مرور زمان و آمیختن آن با فرهنگ ایرانی ادامه داشت تا اینکه پس از صفویه هجوم فرهنگ و دخالت‌های غرب که تداعی‌گر حمله اعراب به ایران بود، فرهنگ و سبک زندگی ایرانیان را هدف گرفت. مشخصا لیبرالیسم که در آن بازه به طور ناپیوسته و پراکنده خودی نشان می‌داد، در میان افکار و اذهان عموم ملت ایران نضج گرفت و نهایتا با شکست مکتب کمونیسم، توانست بر جهان آقایی کند و البته از این رهگذر، چشمی هم بر فرهنگ‌ها و سبک‌های ریشه‌دار داشت تا با نفوذ در آنها و ایجاد انحراف، لیبرالیسم را به فکری غالب بدل سازد.

وقوع انقلاب اسلامی اما چون آبی بر آتش لبیرالیزم از دل خاکستر، ققنوس‌وار زاده شد تا در برابر طاغوت لیبرالیزم قد علم کند. قد علم کردنی که با احیای فرهنگ برادری، برابری و دلسوزی و نوع‌دوستی که در دل فرهنگ ایرانی بود، می‌رفت تا ایران را از لحاظ سیاسی و فرهنگی آباد کند و با وقوع جنگ تحمیلی و هنرنمایی ملت ایران برای دفاع از کشور، این امید در دل‌های بیدار تقویت شد که دیگر روند پیشرفت فرهنگ ایران رو به افول نخواهد نهاد.

پس از دفاع مقدس، مع‌الاسف با شروع روند سازندگی، فرهنگ کشور نیز به تبع آن دست‌خوش انحراف و نفوذ مجدد لیبرالیزم قرار گرفت که مدعی بود، فقرا و محرومین باید زیر چرخ‌های توسعه له شوند تا کشور بتواند هم‌پای ابرقدرت‌ها گام بردارد. این فرهنگ مسموم و بیمار تا آنجا پیش رفت که امروز در حوزه فرهنگ شاهد اباحه‌گری، بی‌قیدی جنسی، هرزگی کلامی در بخش قابل اعتنایی از جامعه هستیم؛ از دیگر سود در حوزه اقتصاد، بار اقتصاد لیبرالی که تورم، ربای بانکی، اشرافیت و زرمداری از اصول آن است، کمر جامعه را خم کرده.

از این‌رو، به تازگی برای چندمین بار در سال‌های اخیر شاهد یورش عوامل شهرداری بندرعباس به آلونک یک خانواده محروم بودیم که در مقایسه با مماشات و ترس و لرز مسئولان در برخورد با کاخ‌های اغنیا و مسئولان و یا نوادگان آنها، پی می‌بریم که همان فرهنگ جنگلی له کردن محرومان تا چه حد توانسته چونان سرطانی بدخیم، بدنه مدیریتی کشور را مبتلا سازد.

دفاع مقدس اما به عنوان روشن‌ترین و اجرایی‌ترین الگو، هم برای مردم و هم برای مسئولان، می‌تواند راهگشا بوده و با ایجاد همان روحیه که منجر به مقاومت ایران در برابر ارتش بعث و حامیان جهانی‌اش شد، فرهنگ لیبرالی را در مردم و مسئولان پس زده و این ملت را به اصالت خویش بازگرداند.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

«دفاع مقدس»؛ پادزهر فرهنگ لیبرالی مدیریت کشور بیشتر بخوانید »