اقتصاد مقاومتی

«اُمّاه»؛ هدیه خوبی برای مادران وهمسران

کتاب «اُماه» رونمایی می‌شود



کتاب اماه - واژه پرداز اندیشه

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، به مناسبت ایام میلاد با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر، آیین رونمایی کتاب «اُماه» با حضور خانم دکتر منصوره معصومی اصل روز دوشنبه سیزدهم بهمن ساعت ۱۰:۳۰ صبح در فروشگاه چاپ و نشر بین‌الملل واقع در میدان فلسطین برگزار می‌شود.

کتاب «اُماه» در تلاش برای ترسیم یک سبک زندگی اجتماعی جامع از حضرت فاطمه زهرا (س) است و حاصل ده سال پژوهش حمید سبحانی صدر در جزئیات زندگی سرور زنان عالم است. سبحانی صدر سعی کرده است در حد توان نمونه‌هایی ملموس و قابل الگوبرداری از سیره اجتماعی آن حضرت به اختصار ارائه دهد.

کتاب «اُماه» رونمایی می‌شود

«اُماه» به چهار بخش مهم از زندگی اجتماعی حضرت زهر (س) می‌پردازد:
۱. دخترانه؛ روابط دخترانه حضرت زهرا (س) با والدینش، و مجموعه‌ای از آنچه در دوران پیش از ازدواج بر ایشان گذشته است.
۲. همسرانه؛ گزارشی ملموس و کمی متفاوت از زندگی مشترک آن بانو با همسر بزرگوارش امیرمؤمنان (ع).
۳. مادرانه؛ مجموعه‌ای از سیره حضرت مادر (س) در رفتار با فرزندانش و تکاپوی ایشان در مسیر تربیت.
۴. بی‌کرانه؛ نمونه‌های متعددی از تعاملات حضرت فاطمه (س) با جامعه، تلاش‌های اقتصادی، مجاهدت‌های سیاسی، حدود حضور در جامعه و….



منبع خبر

کتاب «اُماه» رونمایی می‌شود بیشتر بخوانید »

درس «حاج قاسم» به فرماندهان برای تکریم سربازان

درس «حاج قاسم» به فرماندهان برای تکریم سربازان



درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، محمدعلی پردل، از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که رنج هفت سال اسیری در آن دوران را هم متحمل شده و پس از سال‌ها مجاهدت در میدان رزم و دفاع از وطن، با تشویق سردار دل‌ها «حاج قاسم سلیمانی» امروز مرزهای نبرد را در عرصه اقتصادی دیده و به جهاد در این میدان آمده است، در بیان یکی از خاطراتش در مورد حاج قاسم اظهار داشت: «صبح زود از دفتر فرماندهی تماس گرفتند و گفتند که امروز ظهر سردار سلیمانی برای بازدید از منطقه به پادگان شما می‌آید. سریع از اتاق فرماندهی بیرون آمدم و دستور دادم تمام نیروها مشغول مرتب کردن پادگان شوند.

درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان

این بازدید برای من حیاتی بود و نمی‌خواستم مقابل سردار سرافکنده شوم. ساعت حوالی ظهر بود و گرما نیروها را اذیت می‌کرد؛ آنقدر هوا گرم بود که باعث شد چند نفر غش کنند. صدای بالگردی که از دور به سمت ما می‌آمد هر لحظه نزدیک‌تر می‌شد. سریع پشت بلندگو اعلام کردم که تمام نیروها به خط شوند.

در عرض چند دقیقه نیروها به خط شدند و شکل زیبایی به خود گرفتند. بالگردی که حامل سردار بود بالای سر نیروها قرار گرفت و مشغول فرود در فاصله چند متری نیروها شد. ذرات گرد و غبار فضای بیابان را پر کرد و لباس بچه‌ها سرتاپا خاکی شد. نیروها برای اینکه گرد و غبار داخل چشم‌شان نرود دست روی چشمشان گذاشتند و منتظر خاموش شدن ملخ‌های بالگرد شدند.

بعد از چند دقیقه فضا به آرامش خود برگشت و همه دست از چشمانشان برداشتند. همه آرایش نظامی گرفته بودیم تا سردار را ببینیم، اما با گذر پنج دقیقه کسی از بالگرد پیاده نشد. سراغ بالگرد رفتیم، اما به جز خلبان کسی در بالگرد نبود. به خلبان گفتم سردار سلیمانی نیامدند؟ گفت آمده‌اند! نگاهی دور و اطرافم انداختم. داخل محوطه نزدیک بالگرد فقط آشپزخانه قرار داشت که محل ناهار و شام سربازها بود، با خود گفتم شاید آنجا رفته.

وارد آشپزخانه شدم که دیدم سردار روی نیمکتی نشسته و با آشپز صحبت می‌کند. نگاهش که به من افتاد از جا برخاست. گفتم سردارکجا رفتید؟ ما به استقبال شما آمدیم! سردار نگاهی به سربازان داخل محوطه کرد و گفت من به اینجا آمدم تا این کار دوباره تکرار نشود! چرا سربازها را اذیت کردید و باعث شدید گرد و خاک وجودشان را بگیرد؟.

از سردار عذرخواهی کردم و گفتم این بار را بزرگواری کنید دیگر تکرار نمی‌شود. سردار از آشپزخانه بیرون آمد و داخل محوطه رفت. انگار آمده بود تا درس تازه از فرماندهی به من بدهد.



منبع خبر

درس «حاج قاسم» به فرماندهان برای تکریم سربازان بیشتر بخوانید »

درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، محمدعلی پردل، از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که رنج هفت سال اسیری در آن دوران را هم متحمل شده و پس از سال‌ها مجاهدت در میدان رزم و دفاع از وطن، با تشویق سردار دل‌ها «حاج قاسم سلیمانی» امروز مرزهای نبرد را در عرصه اقتصادی دیده و به جهاد در این میدان آمده است، در بیان یکی از خاطراتش در مورد حاج قاسم اظهار داشت: «صبح زود از دفتر فرماندهی تماس گرفتند و گفتند که امروز ظهر سردار سلیمانی برای بازدید از منطقه به پادگان شما می‌آید. سریع از اتاق فرماندهی بیرون آمدم و دستور دادم تمام نیرو‌ها مشغول مرتب کردن پادگان شوند.

این بازدید برای من حیاتی بود و نمی‌خواستم مقابل سردار سرافکنده شوم. ساعت حوالی ظهر بود و گرما نیرو‌ها را اذیت می‌کرد؛ آنقدر هوا گرم بود که باعث شد چند نفر غش کنند. صدای بالگردی که از دور به سمت ما می‌آمد هر لحظه نزدیک‌تر می‌شد. سریع پشت بلندگو اعلام کردم که تمام نیرو‌ها به خط شوند.

در عرض چند دقیقه نیرو‌ها به خط شدند و شکل زیبایی به خود گرفتند. بالگردی که حامل سردار بود بالای سر نیرو‌ها قرار گرفت و مشغول فرود در فاصله چند متری نیرو‌ها شد. ذرات گرد و غبار فضای بیابان را پر کرد و لباس بچه‌ها سرتاپا خاکی شد. نیرو‌ها برای اینکه گرد و غبار داخل چشم‌شان نرود دست روی چشمشان گذاشتند و منتظر خاموش شدن ملخ‌های بالگرد شدند.

بعد از چند دقیقه فضا به آرامش خود برگشت و همه دست از چشمانشان برداشتند. همه آرایش نظامی گرفته بودیم تا سردار را ببینیم، اما با گذر پنج دقیقه کسی از بالگرد پیاده نشد. سراغ بالگرد رفتیم، اما به جز خلبان کسی در بالگرد نبود. به خلبان گفتم سردار سلیمانی نیامدند؟ گفت آمده‌اند! نگاهی دور و اطرافم انداختم. داخل محوطه نزدیک بالگرد فقط آشپزخانه قرار داشت که محل ناهار و شام سرباز‌ها بود، با خود گفتم شاید آنجا رفته.

وارد آشپزخانه شدم که دیدم سردار روی نیمکتی نشسته و با آشپز صحبت می‌کند. نگاهش که به من افتاد از جا برخاست. گفتم سردارکجا رفتید؟ ما به استقبال شما آمدیم! سردار نگاهی به سربازان داخل محوطه کرد و گفت من به اینجا آمدم تا این کار دوباره تکرار نشود! چرا سرباز‌ها را اذیت کردید و باعث شدید گرد و خاک وجودشان را بگیرد؟.

از سردار عذرخواهی کردم و گفتم این بار را بزرگواری کنید دیگر تکرار نمی‌شود. سردار از آشپزخانه بیرون آمد و داخل محوطه رفت. انگار آمده بود تا درس تازه از فرماندهی به من بدهد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان بیشتر بخوانید »

شهیدی که در حضور رضاخان او را گرگ آدمخوار دانست

شهیدی که در حضور رضاخان او را گرگ آدمخوار دانست



برگی از تاریخ| مرجعی که در حضور رضاخان او را گرگ آدمخوار دانست

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شهادت، پایان زندگی دنیایی آیت‌الله محمدمهدی نجفی اصفهانی معروف به آقا نورالله نجفی اصفهانی ملقب به ثقةالاسلام بود که به دستور رضاخان در ۴ دی ماه ۱۳۰۶ شمسی مسموم شد. رضاخان کسی را از سر راه خود برداشت که نقش مهمی در اقتصاد مقاومتی ایران داشت. مبدع اقتصاد مقاومتی در ایران آیت‌الله محمد تقی نجفی اصفهانی معروف به آقا نجفی برادر آقا نورالله بود. 

آیت‌الله نورالله نجفی اصفهانی

آیت‌الله نورالله نجفی اصفهانی، فرزند حاج شیخ محمدباقر نجفی و نوه شیخ محمدتقی اصفهانی و صاحب کتاب مهم «هدایةالمسترشدین» بود که در زمان خود به مقام اجتهاد نیز نائل آمد. او در یک خانواده کاملاً مذهبی و سرشناس در اصفهان به دنیا آمد که برادر دیگرش آیت‌الله شیخ محمدتقی اصفهانی معروف به آقا نجفی مبدع اقتصاد مقاومتی به دو دلیل جایگاه ویژه‌ای در دوره قاجار داشت. نخست مسأله مقابله با ورود شرکت‌های تجاری خارجی به ایران و دوم تأکید بر تولیدات داخلی که در قالب تاسیس«شرکت الاسلامیه» خود را نشان داد.

آیت‌الله نورالله نجفی اصفهان مبارزات خود در دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی بر ضد استعمار خارجی و استبداد داخلی شروع کرد. نخستین اقدام سیاسی او مبارزه علیه امتیاز استعماری تنباکوست. مبارزه در اصفهان به واسطه حضور ضل‌السلطان فرزند مقتدر و ظالم ناصرالدین شاه در اصفهان در زمان جنبش تنباکو از دیگر نقاط ایران سخت‌تر بود و چند نفر در این مبارزه شهید شدند، اما در نهایت جنبش تنباکو در اصفهان همچون سایر نقاط ایران به پیروزی رسید.

او از پیشگامان نهضت مشروطه بود. مبارزات آقا نورالله جنبه‌های گوناگون از جمله در سه حوزه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بود. او در حوزه اقتصادی مبادرت به ایجاد شرکت‌های تجاری کرد تا از گسترش و بسط اقتصاد غربی در کشور جلوگیری کرده و مانع تسلط غرب در ایران شود. در حوزه سیاسی همانطور که گفته شد از پیشتازان جنبش مشروطیت بود و از مخالفان پروپاقرص علیه استبداد رضاشاه بود. او از حوزه فرهنگی نیز غافل نبود. جلسات گوناگون بحث و مناظره با مبلغان مسیحی در جلفای اصفهان برگزار کرد و علیه فرقه بابیه نیز مبارزاتی انجام داد.

 با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ به رهبری سیاسی سیدضیاء‌الدین طباطبایی و رضاخان و انتخاب رضاخان به عنوان وزیر جنگ در حضور احمدشاه و رضاخان از ظلم حاکم نظامی اصفهان به شاه گفت و رضاخان را گرگ آدمخوار دانست که خشم رضاخان را در پی داشت و کینه شیخ را به دل گرفت؛ تا جایی که یک زن کردتبار را مامور کرد شیخ نورالله را ترور کند که توفیقی نیافت.

اما این آغاز عداوت رضاخان با شیخ نورالله بود. شیخ در هنگام تاجگذاری رضاشاه، یک جلد قرآن به رضاشاه اهداء کرد و از او خواست در اجرای احکام اسلام اهتمام داشته باشد. اما آتش کینه رضاخان با توصیه شیخ شعله‌ورتر شد؛ چون رضاشاه کسی نبود که دیگران او را نصیحت کنند.

نورالله اصفهانی نیز برای مبارزه با رضاخان از هر فرصتی استفاده کرد؛ نخست به مخالفت با طرح قانون نظام اجباری پرداخت و مردم اصفهان نیز در این قیام با او همراهی کردند. اعتراض مردم با خشونت نیروی حکومتی پاسخ داده شد. 

شیخ دست از قیام برنداشت و با دعوت او عده‌ای از علمای اصفهان، شیراز و سایر ولایات در شهر قم اجتماع کردند. در این اعتراض مهاجرین «هیأت علمیه و روحانیه مهاجرین قم» را به ریاست حاج‌آقا نورالله تشکیل دادند. در پی این قیام، مخبرالسلطنه نخست‌وزیر وقت و وزیر دربار تیمورتاش برای مذاکره با مهاجرین رهسپار قم شدند، اما بعد از مذاکرات اولیه، شیخ نورالله اصفهانی بیمار شد. اعلم‌الدوله پزشک مخصوص رضاشاه وی را در قم با تزریق آمپول هوا به شهادت رساند.

جنازه وی به نجف انتقال یافت و در مقبره جدش محمدجعفر کاشف‌الغطاء به خاک سپرده شد.



منبع خبر

شهیدی که در حضور رضاخان او را گرگ آدمخوار دانست بیشتر بخوانید »

کشت و صنعت مغان مجدد از طریق بورس به مردم واگذار شود/ جلوی مفت فروشی‌ها گرفته شود

کشت و صنعت مغان مجدد از طریق بورس به مردم واگذار شود/ جلوی مفت فروشی‌ها گرفته شود



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، خضر اله حیدرزاده مدیرعامل هلدینگ کشاورزی بنیاد تعاون سپاه، اظهار داشت: دشت مغان نقش استراتژیک در حوزه کشاورزی و نقش تامین امنیت غذایی مردم ایران را مخصوصا در زمان تحریم دارد.

حیدرزاده با اشاره به اهمیت دشت مغان خاطرنشان کرد:  قطب کشاورزی ایران با ۲۷۰ میلیون مترمربع زمین و یک میلیون متر مربع فضای صنعتی و اختصاصی با وجود کارخانه‌های مهم و تاثیرگذار،  به همراه آب اختصاصی از رودخانه ارس در مساحتی بزرگتر از شیراز، تقریبا متری شش و نیم میلیون تومان فروخته شده بود! این مزایده در نوع خود مثال زدنی بود.

بیشتر بخوانید:

از تُهی‌دستان فربه و فربهان فشل چه می‌دانید؟

خروج هر نوع اموال از شرکت کشت و صنعت مغان ممنوع شد

به گفته وی، گویا به شخصی گفته بودند که در جیب خودت چقدر پول داری بشمار، دشت مغان برای تو! این نکته که ارزش ضایعات آهن و فلزات کارخانجات شرکت کشت و صنعت مغان تقریبا برابر با قیمت واگذاری این شرکت از سوی سازمان خصوصی سازی بوده است، بسیار قابل تامل است. در ابتدا فقط ۶ درصد از مبلغ ۱۷۰۰ میلیارد تومان تعیین شده پرداخت شده بود و مابقی در اقساط ۸ ساله آنهم با تنفس دوساله قرار بود پرداخت شود که با ورود ریاست محترم قوه قضاییه این مسئله ختم به خیر شد و دشت مغان به مغان بازگشت.

حیدرزاده گفت: در کنار تخلفات فراوانی که در واگذاری دشت مغان صورت گرفته بود، یک نکته مهم و قابل تامل مهم وجود داشت، دشت مغان به دلیل قرار گرفتن در نقطه صفر مرزی دارای اهمیت امنیتی است و واگذاری مرز کشورمان به یک شخص می‌تواند مخاطرات زیادی را به همراه داشته باشد.  

خصوصی‌سازی به معنی اختصاصی سازی نیست

وی افزود: بعد از واگذاری دشت مغان افزایش بهره‌وری و کارایی در این مجموعه متاسفانه مشاهده نشد. هدف اصلی از خصوصی سازی، اولا کاهش تصدی گری دولت است و دیگری افزایش بهره‌وری و کارایی این شرکت ها. مجموعه بزرگی مانند کشت و صنعت مغان را نباید به شخص واگذار کرد.

به گفته مدیر عامل هلدینگ کشاوری بنیاد تعاون سپاه، باید برای واگذاری کشت و صنعت دشت مغان برنامه ریزی داشت و حتما باید تمام جوانب را سنجید. خصوصی سازی صرفا واگذاری یک شرکت به یک فرد یا مجموعه خاص نیست. سازمان خصوصی سازی از همان ابتدا و با توجه به بزرگی بنگاه اقتصادی مانند کشت و صنعت مغان، می‌بایست به دنبال راه‌های دیگری برای واگذاری این شرکت می بود. سازمان خصوصی سازی می‌توانست با پذیره نویسی در بازار بورس، شرکت را به مردم واگذار نماید.

حیدرزاده گفت: خصوصی سازی صرفا به معنی اختصاصی سازی نیست. این روند اقتصادی در حقیقت این است که مردم در بنگاه‌های اقتصادی، بیشتر مشارکت کنند. این شیوه هم به مردمی بودن اقتصاد نزدیک‌تر است و به جای واگذاری شرکت به یک فرد یا مجموعه خاص، آن را به مردم منطقه واگذار کرده اند. با واگذاری کشت و صنعت مغان به مردم، به ویژه مردم این منطقه، به نوعی مالکیت برای مردم در این شرکت ایجاد می‌شود و از طرف دیگر به دلیل همین مالکیت، انگیزه‌های تولید در آن بالا می‌رود و همچنین فرمایشات مقام معظم رهبری در باره اقتصاد مقاومتی و محرومیت زدایی در آن منطقه محقق خواهد شد.

*دشت مغان از طریق بورس به مردم واگذار شود

مدیرعامل هلدینگ هلدینگ کشاورزی بنیاد تعاون سپاه، حضور دشت مغان در بورس را برای بهره وری بیشتر بسیار موثر خواند و  تایید کرد: دشت مغان نمونه‌اش در هیچ کجای ایران نیست. این که می‌گویند خاکش طلاست، دقیقا همین دشت مغان است. همین طلای خاکی تاکنون بارها با دعواهای سیاسی و اقتصادی و محلی و منطقه ای دستخوش تغییرات زیان بار شده است.   بیش از ۲۷ هزار هکتار زمینی که در اردبیل مثل الماس می‌درخشد و حکم طلا برای این استان را دارد. زمین‌های زرخیزی که به جای یک فصل سه فصل برداشت دارد، در آن هر چه بکارند، طلا درو می‌کنند و به حاصلخیزی زبانزد خاص و عام است، اما همیشه مورد بی مهری و بی تدبیری قرار می‌گیرد.

به گفته وی، در شرایط جدید پیش آمده و باتوجه به نگرانی‌های مردم، بهتر است که کشت و صنعت مغان را مردم این منطقه اداره کنند. بهتر است مردم مغان، به ویژه عشایر منطقه دشت مغان در خرید سهام این شرکت اولویت داشته باشند. سازمان خصوصی سازی باید اولویت واگذاری شرکت‌های دولتی را به بازار بورس اختصاص دهد. دولت باید که شرکت ها و کارخانه های خود را جهت کوچک کردن خوان دولت به بخش خصوصی واگذار نماید، اما این واگذاری باید بر اساس عدالت باشد و قیمت گذاری واقعی صورت بگیرد.

حیدرزاده گفت: صنایع موجود در کشت و صنعت مغان می‌توانند درآمدهای بسیار بالایی را کسب کنند. شرکت‌هایی که در حوزه صنایع غذایی فعالیت می‌کنند، شرکت‌های پر رونقی هستند و کشت و صنعت مغان به همین دلیل قطعا مشکل کارگری نخواهد داشت؛ چون به هر حال درآمدهای خوبی در حوزه کشاورزی دارد. با عرضه سهام کشت و صنعت مغان در بازار بورس، این شرکت از سهامی خاص به سهامی عام تغییر وضعیت می‌دهد. در این صورت، نقل و انتقالات و خرید و فروش‌هایی که در شرکت صورت می‌گیرد، باید شفافانه به مردم و سهامداران بیان شود.

وی این را هم گفت: اهالی مغان معتقدند اگر قرار بود این شرکت با این قیمت ارزان فروخته شود، آن را به صورت سهام به مردم بومی واگذار می‌کردند و مطمئنا تاثیر اقتصادی این واگذاری در منطقه ملموس‌تر بود. به گفته یکی از کارشناسان اقتصادی، قیمتی که کشت و صنعت مغان را فروخته‌اند، در حد یکی از کارخانه‌های آن است. در حال حاضر اجاره هر هکتار زمین در پارس‌آباد برای یک فصل کشت بیش از ۱۵ میلیون تومان است و با یک حساب سرانگشتی این شرکت عظیم فقط به قیمت اجاره ۲ سال آن واگذار شده که قابل قبول نیست. شرکت کشت و صنعت دشت مغان نیز مجدداً باید قیمت‌گذاری شود.

منبع: فارس



منبع خبر

کشت و صنعت مغان مجدد از طریق بورس به مردم واگذار شود/ جلوی مفت فروشی‌ها گرفته شود بیشتر بخوانید »