اقتصاد

ثبت کسری تجاری ۶۸ میلیارد دلاری آمریکا در نخستین ماه ۲۰۲۱

ثبت کسری تجاری ۶۸ میلیارد دلاری آمریکا در نخستین ماه ۲۰۲۱



 به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از رویترز، کسری تجاری آمریکا در  اولین ماه سال جدید میلادی افزایش یافت که نتیجه افزایش واردات کالا به بالاترین رقم در بحبوحه بهبود هزینه‌کرد مصرف‌کنندگان بود.

بیشتر بخوانید:

اولویت‌های سیاست خارجی دولت بایدن

وزارت بازرگانی آمریکا در روز جمعه اعلام کرد کسری تجاری این کشور ۱.۹ درصد بالا رفته و به ۶۸.۲ میلیارد دلار در ماه ژانویه رسیده است. اقتصاددان‌هایی که توسط رویترز نظرسنجی شده‌اند پیش‌بینی کرده بودند این رقم در ماه ژانویه برابر با ۶۷.۵ میلیارد دلار باشد.

واردات کالا ۱.۶ درصد افزایش یافت و به رکورد ۲۲۱.۱ میلیارد دلار رسید. هزینه‌کرد مصرف‌کنندگان بیشترین افزایش را طی ۷ ماه گذشته داشت که نتیجه کمک‌های دولت به خانواده‌های کم درآمد به عنوان بخشی از بسته کمک کرونایی ۹۰۰ میلیارد دلاری بود.

افزایش تقاضا باعث کاهش موجودی خرده‌فروشان در ماه ژانویه شد. تقاضای بالای داخلی به دنبال کاهش موارد ابتلا به کرونا و تسریع روند واکسیناسیون حاکی از ادامه افزایش واردات است.

صادرات کالا ۱.۶ درصد بالا رفت و به ۱۳۵.۷ میلیارد دلار رسید.

منبع: تسنیم



منبع خبر

ثبت کسری تجاری ۶۸ میلیارد دلاری آمریکا در نخستین ماه ۲۰۲۱ بیشتر بخوانید »

گلایه نخبگان در پی عدم اجرای قانون استخدام فرزندان شاهد و جانباز


گلایه نخبگان در پی عدم اجرای قانون استخدام فرزندان شاهد و فرزندان جانبازان بالای ۵۰ درصدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، نخبگان شاهد و ایثارگر در پی اجرایی نشدن قانون جذب و استخدام فرزندان شاهد و فرزندان جانبازان بالای ۵۰ درصد در دستگاه‌ها تا پایان سال ۹۹ بیانیه‌ای صادر کردند.

متن کامل بیانیه به شرح ذیل است:

«بسمه تعالی

با عنایت به صدور دستور ریاست محترم جمهوری مبنی بر خدمت رسانی بهینه به خاندان معزز شاهد و ایثارگر و حمایت‌های بی دریغ ایشان از بنیاد شهید و امور ایثارگران به ویژه پس از حضور آقای مهندس اوحدی در این نهاد و اقدامات موثر جهت پرداخت مطالبات ایثارگران و بدهی معوقات دانشگاهی جامعه ایثارگری و به خصوص «ایجاد ساز و کار‌های لازم برای شناسایی و اعلام نیازمندی‌های سازمان‌ها جهت جذب و استخدام فرزندان شاهد و جانبازان بالای ۵۰ درصد تا پایان سال ۹۹ در حوزه فعالیت هر یک از دستگاه‌های اجرایی» و دستور و پیگیری‌های معاون اول رییس جمهور جهت اجرایی شدن قانون جذب و استخدام فرزندان شاهد و فرزندان جانبازان بالای ۵۰ درصد در دستگاه‌های دولتی تا قبل از پایان سال ۱۳۹۹، انتظار می‌رفت سازمان اداری و استخدامی کشور نسبت به برگزاری آزمون اختصاصی استخدامی ایثارگران تا قبل از پایان سال جاری اقدام نموده تا زمینه آرامش خاطر طلیعه داران دوران فتح و ظفر و سنگرداران فرهنگ غنی ایثار و شهادت فراهم گردد که متاسفانه تاکنون در این مورد کم لطفی شده و توجه کافی از سوی سازمان مذکور به عمل نیامده است.

با توجه به شرایط تحریمی و فضای نابسامان اقتصادی که بر کشور سایه انداخته است، این عدم توجه به دستور رییس جمهور و عمل نکردن به خواسته برحق جامعه ایثارگری، بخشی از امنیت ملی جامعه را به مخاطره‌ می‌اندازد، لذا مطالبه قانونی و بحق خانواده‌های شاهد و ایثارگر جهت اجرایی شدن قانون جذب و استخدام فرزندان شاهد و فرزندان جانبازان بالای ۵۰ درصد از سازمان اداری و استخدامی این است که تا دیر نشده، احساس مسؤلیت نماید و برای رفع این مشکل چاره‌ای بیندیشد.

امید است با توجه به توانمندی‌هایی که خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران در حوزه‌های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و… دارند، با فراهم نمودن زمینه استخدام ایثارگران زمینه مشارکت و بهره مندی از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های جامعه ایثارگری و نیز توان علمی، مدیریتی و فکری آنان بیش از پیش فراهم آید.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

گلایه نخبگان در پی عدم اجرای قانون استخدام فرزندان شاهد و جانباز بیشتر بخوانید »

محسن رضایی: سال ۹۲ گفته بودم کلید روحانی پول ملّی را بی‌خاصیت می‌کند

محسن رضایی: سال ۹۲ گفته بودم کلید روحانی پول ملّی را بی‌خاصیت می‌کند


گروه سیاسی خبرگزاری فارس: کاهش ارزش پول ملّی، واقعیت آزاردهنده این روزهای مردم ایران است. البته مشکلات اقتصادی کشور به کاهش ارزش پول ملّی منحصر نمی‌شود. منظومه‌ای از مشکلات اقتصادی دست به‌دست هم داده تا بیش از هر زمان دیگری نیاز به جراحی‌های اقتصادی در کشور احساس شود.

درباره وضعیت اقتصادی کشور محسن رضایی نظراتی دارد؛ فرمانده سپاه دوران دفاع مقدس معتقد است باید در اقتصاد چندین تحول پولی، تولیدی و تجاری صورت گیرد. در غیر اینصورت هشت سال آینده فشارهای اقتصادی بر مردم بیشتر می‌شود.

رضایی که تعیین نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی را یکی از اشتباهات دولت می‌داند، خاطره‌ای را تعریف می‌کند که در آن نسبت به تعیین اشتباه نرخ ارز به اسحاق جهانگیری هشدار داده بود.

وی که در انتخابات سال ۸۸ شعار دولت فدرال را مطرح کرد، اکنون نیز معتقد است که باید سیاست ایالتی را در کشور دنبال کرد و سیاست‌های اقتصادی را متناسب با هر ایالت به‌کار بست.

آنچه پیش رو دارید، متن کامل گفت‌وگو با محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

یکی از موضوعات مهمی که این روزها با آن مواجه هستیم، مسئله سیاست های مالی است. شرکت‌ها خصوصی شده‌اند و صادرات و واردات هم دارد انجام می‌شود. قوانین را هم برخی دور می‌زنند و بار تمام این مشکلات بر دوش مردم افتاده است. کار به جایی رسیده که در کف جامعه خط فقر به کارمندان رسیده است. حال شما کسانی را در نظر بگیرید که کار ندارند و یا کارگر فصلی هستند. با شیوع کرونا اوضاع نامساعدتر هم شده است. با توجه به این واقعیت‌ها راهکار شما برای عبور از این وضعیت چیست ؟

باید گفت مسئله اقتصاد در ایران یک درد بزرگ تاریخی ماست. ما در علم اقتصاد چند دانشِ پایه‌ای داریم و ده‌ها رشته و دانش تخصصی اقتصادی با آنها مرتبط هستند. مثلاً اقتصاد توسعه یک علم بنیادین است. اقتصاد کلان، اقتصاد خرد و تجارت اینها علوم بنیادین اقتصاد است. ما در همه این علوم بنیادین مشکل داریم. مثلاً در بحث توسعه از ۳۰۰ سال پیش به این سو ایران شروع به کوچک‌تر شدن کرد. ما تا ۲۲ بهمن ۵۷ مرتب کوچک شدیم. مثل یک تکه برف مرتب آب می‌شدیم. هم از نظر جغرافیایی و اقتصادی و فرهنگی و هم سیاسی.

۴۰ سال است آمریکا به‌دنبال این است که ملّت ایران را بخواباند​

در ۲۲ بهمن در حقیقت یک قیامی صورت گرفت که ما سرپای خودمان بلند شدیم و راه افتادیم و تمام تلاش‌های غرب، آمریکا و اروپا در این چهل سال این بوده که دوباره ما را بنشانند و بخوابانند. روحیه یأس و اینکه ما بدون غرب نمی‌توانیم را تزریق می‌کنند. در مسایل سیاسی و دفاعی و امنیتی الحمدلله قدرتمان را بدست آوردیم. ولی در اقتصاد ما تحولی صورت نگرفته است. کارهای فیزیکی فراوانی شده؛ پول نفت آوردیم به پیمانکار دادیم و گفتیم اتوبان و جاده بکش و ساختمان بساز. ولی کارهای فیزیکی اقتصاد نیست، فعالیتهای عمرانی است.

اقتصاد، دانشِ مربوط به رفتار اقتصادی و هدایت و تجمیع آنها و جلوگیری از بحرانهای اقتصادی است. دانشِ روابط بین فعالیتهای اقتصادی و هم‌افزایی آنهاست. مطالعه رکود، تورم، بیکاری و رشدهای اقتصادی است. اقتصاد توسعه دانشی است که سند چشم انداز آینده ایران را پیاده‌سازی کند. متأسفانه تمام دولت هایی که آمده اند نفهمیدند که در این چشم انداز «ایران ۱۴۰۴» نظام چه گفته و چگونه باید اجرا شود.

برخی از دولتمردان درباره سند چشم انداز گفته بودند این سند چند صد صفحه است؛ واقعا همینطور است؟

ببینید؛ کل سند چشم انداز یک صفحه A۴ است. وقتی برخی دولتمردان آن را چند صد صفحه می‌دانند چه انتظاری از آنها در پیگیری آن می‌توان داشت.

در چشم انداز، ایران باید قدرت اول منطقه از نظر علم و فناوری و اقتصاد باشد و هویت ملّی خودش را حفظ کند و الهام بخش در جهان اسلام باشد. تعامل موثر و سازنده در روابط بین‌الملل داشته باشد.

کل سند چشم انداز یک صفحه A۴ است. وقتی برخی دولتمردان آن را چند صد صفحه می‌دانند چه انتظاری از آنها در پیگیری آن می‌توان داشت.

جالب است که آنقدر نگاه ابتکاری و راهبردی در سند تنظیم شده است که ما یک واژه ژئوپولتیکی درست به‌جای واژه خاورمیانه ساختیم. ما گفتیم ایران در منطقه آسیای جنوب غربی باید در سال ١٤٠٤ به کشور اول اقتصادی و علمی و فن آوری تبدیل شود.

نوآوری راهبردی دیگر که در تحلیل چشم انداز به‌کار گرفتیم واژه «کمربند طلایی» بود که از افغانستان، ایران عراق و سوریه تا مدیترانه کشیده می‌شد.

اگر کمربند طلایی منطقه را در دست بگیریم بر قدرت‌های بین‌المللی هم تأثیر می‌گذاریم

اگر دقت کنید اکثر حوادث ۲۰ سال گذشته در این کمربند اتفاق افتاده است. در همان موقع توضیح دادیم که اگر قدرتی بر این کمربند مسلّط شود می‌تواند کل منطقه را اداره کند. هر چند ما یک کشور دارای قدرت بین الملل نیستیم اما می‌توانیم با حضور در این کمربند روی قدرت های بین الملل تاثیر بگذاریم. هیچ رئیس جمهوری را ما ندیدیم که به این مسئله توجه کرده باشد. نفهمیدند چه شد و واقعاً در این جهت نرفتند و به این سمت حرکت نکردند.

اگر موافق باشید برگردیم به بحث نوسانات اقتصادی و توضیحات تکمیلی را بیان بفرمایید…

بله، نوساناتی که در ایران اتفاق می‌افتد به چند عامل بستگی دارد؛ اول، عوامل زیرساختی است که اساساً ریل‌گذاری اقتصادی درست نیست. دوم، عوامل ساختاری و سوم، مدیریتی.

قبل از تعیین ارز ۴۲۰۰ تومانی به جهانگیری هشدار داده بودم

وقتی زیرساختها و ساختارها را درست نمی‌کنند سیاست ارزی اشتباهی را در پیش می‌گیرند و ارز را ۴۲۰۰ تومان تعیین می‌کنند. فروردین ۱۳۹۷ که مسئولین برای تبریک عید خدمت آقا رفته بودیم آقای جهانگیری کنار من نشسته بود. من به آقای جهانگیری گفتم شنیدم یک محاسبه‌ای دارید می‌کنید، بعد گفتم نرخ ارز را اشتباه تعیین نکنید. تقریباً یکی دو هفته بعد آمدند و نرخ ارز را ۴۲۰۰ تومان تعیین کردند.

اقتصاد هم مثل هر چیز دیگر قاعده دارد. قاعده ها را رعایت نمی‌کنند. ما یک اصطلاحی داریم در بحث سیاست های پولی که آیا ما سیاست های پولی را مصلحتی رعایت کنیم و یا بر اساس قواعد پولی باشد. یک نفر به نام تایلور (Fredrick Winslow Taylor) آمده یک معادله داده که با کمک آن معادله می‌شود نرخ  بهره بانکی را تنظیم کنند و ازدهه ۱۹۸۰ تا به‌حال تورم به طور کامل از غرب بیرون رفت. دهه ۸۰ قرن گذشته میلادی کجا سال ۲۰۲۰ کجا؟ در حالیکه از دهه ۷۰ تا دهه ۸۰ قرن گذشته میلادی  تورم‌های ۱۵ درصدی هم در اروپا وجود داشت. بالاخره اقتصاد هم یک علم است و قواعد دارد. این آقایان این قواعد را خوب رعایت نمی‌کنند، نتیجه‌اش هم این می‌شود که این نوسانات به‌وجود می‌آید.

چرا اقتصاد ملّی ما تا کنون توسعه نیافته است؟

ایران بزرگِ اقتصادی نیاز به یک حکمروایی جدید دارد. با دولت های گذشته و با جناحی برخورد کردن نمی‌شود به این مهم دست یافت. من مخالف جناح‌های سیاسی نیستم. جناح‌های سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب در چارچوب قانون اساسی باشند ولی مسئله ما یک قیام است؛ یک تغییرات اساسی و فراجناحی.

ایران بزرگِ اقتصادی نیاز به یک حکمروایی جدید دارد. با دولت های گذشته و با جناحی برخورد کردن نمی‌شود به این مهم دست یافت. من مخالف جناح‌های سیاسی نیستم. جناح‌های سیاسی اصولگرا و اصلاح‌طلب در چارچوب قانون اساسی باشند ولی مسئله ما یک قیام است؛ یک تغییرات اساسی و فراجناحی.

هر کسی از هر جناحی می‌خواهد باشد. نظام و سیاست های کلی نظام را قبول داشته باشد و واقعاً و صادقانه سینه خود را سپر مشکلات کند. ما دستش را می‌بوسیم، چرا نبوسیم؟ ما که نمی‌خواهیم برای خودمان کار کنیم؛ یا برای اسلام کار می‌کنیم و یا برای مردم. اگر کسی خواست برای اسلام کار کند ما باید مانعش شویم؟!

اگر کسی بخواهد صادقانه برای مردم کار کند ما شرعاً نمی‌توانیم مانع تلاش آنها شویم. ما باید این‌ها را تشویق کنیم. البته ممکن است عده ای آدم‌های سیّاس سیاسی باشند و بیایند در داخل کشور با ضد انقلاب تبانی کنند علیه انقلاب، باید حساب این‌ها را از آدم‌های مخلص و صادق، ولو با نظرات مختلف جدا کنیم.

به جای رفراندوم، قیام ملّی در چارچوب قانون و بیانیه گام دوم می‌خواهیم

لذا به همین دلیل است که من معتقدم این مسئله قیام هم در دولت و هم در جامعه باید انجام شود. جناح‌های سیاسی هم باشند و بیایند کار کنند ولی ما باید فراتر از جناح‌های سیاسی در ۱۴۰۰ ظهور و کار کنیم. من فکر می‌کنم ۱۴۰۰ را تبدیل به یک قیام کنیم. کشور ما نیاز به رفراندوم ندارد.کشور ما نیاز به یک قیام در چارچوب قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی و بیانیه گام دوم دارد که آن موانع بزرگی که بر سر راه مانده را با بسیج مردم برطرف کنیم.

آیا موافقید بخشی از آن تیمی که قرار است با آن همکاری کنید از قبل اعلام شود؟

بله کاملاً موافقم. البته حالا شاید لازم نباشد که بگوییم چه کسی برای چه کاری، بلکه ما باید احترام به مجلس داشته باشیم. در حدود پانصد پست در دولت، مهم و کلیدی است.

در حدود پانصد پست در دولت، مهم و کلیدی است. درصدد جمع‌آوری ۱۰ هزار نفر هستم که از فرمانداری و بخشداری و استانداری و بسیاری از فعالیت های جدیدی که تعریف می‌کنیم را در بر بگیرند. حتماً هیات دولت جزو برجستگان اینها خواهد بود که باید با یک فرمولی معرفی کنیم.

درصدد جمع‌آوری ۱۰ هزار نفر هستم که از فرمانداری و بخشداری و استانداری و بسیاری از فعالیت های جدیدی که تعریف می‌کنیم را در بر بگیرند. حتماً هیات دولت جزو برجستگان اینها خواهد بود که باید با یک فرمولی معرفی کنیم.

اطرافیان شهید بهشتی می‌گفتند اول انقلاب ایشان اگر جایی می‌رفتند و جوانی را می‌دیدند بدرد بخور است اسم آنان را می‌نوشتند. شهید بهشتی به کادرسازی اعتقاد داشت…

شهید بهشتی به کادرسازی بسیار اعتقاد داشت. من نیز به کادرسازی بسیار اعتقاد دارم. در تمامی دوران زندگیم افراد مستعد جوان را پیدا کرده و آنها را با کمک خودشان ساخته ام. مثلاً شهید قاسم سلیمانی فرد گمنامی بود که با وجود اینکه همشهری آقای هاشمی رفسنجانی بود ولی آقای هاشمی او را نمی‌شناخت. اما او را با کمک شهید حسن باقری پیدا کردیم و رشد کرد تا تبدیل به یک قهرمان ملی شد. از این جوانان با استعداد و مخلص و گمنام در کشور وجود دارند که می‌توانند کارهای بزرگ انجام دهند.

شما درباره مسائل افزایش نرخ ارز که روی معیشت مردم تاثیر مستقیم گذاشته چه برنامه‌هایی برای رفع این معضل دارید؟ الان این معضلی ست که واقعاً در جامعه هر روز با آن درگیریم…
 

سال ۹۲ گفتم کلید روحانی پول ملّی را بی‌خاصیت می‌کند

شما در انتخابات سال ۹۲ دیدید که در مقابل کلید آقای روحانی من یک اسکناس هزار تومانی را بلند کردم و اعلام کردم که کلید آقای روحانی پول ما را بی‌خاصیت می‌کند. آب رفتن و بی ثباتی ارزش پول ملی در مقابل پولهای خارجی چند عامل اصلی دارد.

بازار پول و بازار ارز و و بازار کالاها و خدمات ایرانی ارزش پول ملی را رقم می‌زند. هرسه بازار از دو عامل اصلی یعنی تولید ملی و نقدینگی متأثر است. یعنی از یک طرف نقدینگی مرتب دارد افزایش پیدا می‌کند که یک کفه ترازو است. یک کفه دیگر ترازو کالاها و خدمات ایرانی است. رشد تولید ملی ما کمتر از رشد نقدینگی است.

بین رشد نقدینگی و رشد تولید ملی ما یک شکاف روبه رشد وجود دارد. شکاف بین تولید ملی و حجم نقدینگی باعث می‌شود که پول ملی ما مرتب تضعیف شود. پول ملی وقتی تضعیف شود قیمت پول‌های خارجی مثل دلار بالا می‌رود. از طرف دیگر قیمت کالاها هم بالا می‌رود.

دولت و بانک‌ها نقدینگی را افزایش می‌دهند و آمریکا از ورود ارز به بازار داخلی ایران جلوگیری می‌کند. از طرف دیگر آمریکا و دولت روحانی رشد تولید ملی را منفی کردند. بنابراین نقدینگی رو به افزایش است و تولید ملی رشد منفی دارد. در نتیجه شکاف عمیقی به وجود آمده است. هزینه این شکاف را پول ملی با لاغر و ضعیف شدن می‌دهد.

نکته مهم این است که دولت و بانک‌ها نقدینگی را افزایش می‌دهند و آمریکا از ورود ارز به بازار داخلی ایران جلوگیری می‌کند. از طرف دیگر آمریکا و دولت روحانی رشد تولید ملی را منفی کردند. بنابراین نقدینگی رو به افزایش است و تولید ملی رشد منفی دارد. در نتیجه شکاف عمیقی به وجود آمده است. هزینه این شکاف را پول ملی با لاغر و ضعیف شدن می‌دهد. لاغر شدن پول ملی باعث کاهش قدرت پولی شد و هفتاد میلیون از جمعیت ما سیلی خوردند. تحریم اقتصادی و ناکارآمدی دولت به گوش ملت ایران سیلی زدند.

راه حل اینکه مردم بیشتر از این سیلی نخورند چیست؟

باید ۳ تحول در اقتصاد ایجاد کنیم

باید در اقتصاد چندین تحول پولی، تولیدی و تجاری صورت گیرد. در غیر اینصورت هشت سال آینده فشارهای اقتصادی بر مردم بیشتر می‌شود.

ببینید؛ ۵۰ سال است که پول ملی ما در حال سراشیبی و لاغر شدن است. باید ثبات ارزش پول ملی را ایجاد کنیم. پایان بدهیم به سراشیبی ارزش پول ملی. به چه طریقی باید پایان بدهیم؟ تولید ملی ما باید جهش پیدا کند.

اگر تولید ملی جهش پیدا کند هم پول ملی تقویت می شود و هم قیمت پول های دیگر در برابر پول ملی ما تثبیت می‌شود. یعنی دلار اکنون همان مقدار ارزش دارد که ۵ سال دیگر هم همان مقدرا ارزش خواهد داشت و تثبیت می‌شود. قیمت کالاها دیگر به جای اینکه ۲۰درصد، ۳۰ درصد بالا برود به کنترل درمی‌آید. اثر سوم این است که وقتی تولید ملی بالا می‌رود بیکاری پایین می‌آید و اشتغال زیاد می‌شود. درآمد و رفاه مردم هم بیشتر می‌شود.

تحولات اقتصادی باید به قوی شدن اقتصاد ملی منجر شود. کانون اقتصاد قوی، جهش تولید ملی است. ولی تولید ملی از یک طرف به نوآوری و خلاقیت و فن‌آوری‌های جدید بستگی دارد و از طرف دیگر تولید ملی بدون بازرگانی داخلی و بدون تجارت خارجی امکان پذیر نیست. از یک طرف باید نوآوری و فن‌آوری را تقویت کنیم و از طرف دیگر ما باید بازرگانی و تجارتمان را درست کنیم. در آینده این تحولات را توضیح خواهم داد.

اخیراً تعبیری از آیت‌الله جوادی آملی منتشر شد مبنی بر اینکه ایشان فرموده بودند زهد و صرفه جویی در مصرف هم تأکید اسلام است و هم خوب است. ولی این در تولید نباید باشد و گفته بودند ما بازنشستگی در تولید نداریم…

کاملاً درست است. از نظر من هر فرد مسلمانی باید در کنار نماز و عبادت در حال تولید و آبادانی باشد. انسان باید تا آخرین لحظه عمر در حالیکه رابطه‌اش را با خدا برقرار کرده دست از تولید ثروت و علم وفن‌آوری بر ندارد.

 

به رانت‌خواری در خصوصی‌سازی پایان خواهیم داد

در راستای سؤال قبلی، مسئله دیگری هم وجود دارد؛ یکی درباره خصوصی‌سازی  و واگذاری شرکت های دولتی که اگر قبل از واگذاری، اینها نیمه فعال بودند یک سری متأسفانه کلاً از فعالیت بعد از واگذاری از کار افتادند. دیگر کسی نتوانست در این واحد‌های واگذار شده کار کند. برنامه شما درباره خصوصی‌سازی چیست؟

به روشهای غلط و رانت‌خواری در خصوصی سازی پایان خواهیم داد. اقتصاد مردمی را شکل خواهیم داد.

آقای رضایی! اقتصاد مردمی یعنی اقتصاد پوپولیستی؟ اقتصاد یا اقتصاد آزاد است و یا دولتی و سوسیالیستی است. خصوصی سازی در اقتصادهای دنیا یعنی حرکت از اقتصاد دولتی به سمت اقتصاد آزاد …

ترجیح می‌دهم از اصطلاحی به نام «مردمی سازی» در اداره کشور بخصوص اقتصاد ملی استفاده کنم که خصوصی سازی هم یک بخشی از آن است. اقتصاد مردمی در ظاهر با اقتصاد آزاد شبیه، ولی در ماهیت و ساختار و روابط متفاوت هستند.

اقتصاد مردمی شامل تعاونی‌ها و بنگاههای خصوصی و کسب و کارهای بزرگ و متوسط و کسب وکارهای کوچک می‌شود. اما تفاوت اصلی اقتصاد مردمی با اقتصاد سرمایه داری و اقتصاد آزاد این است که شهر اقتصادی و کارآفرین واحد و عنصر اصلی اقتصاد است به‌جای بنگاه‌داری که کانون اقتصاد آزاد است. ما مردمی سازی اقتصادی را از شهرهای اقتصادی شروع می‌کنیم. یعنی شهرهای ایران باید تبدیل بشوند به شهرهای اقتصادی و شهرهای کارآفرینی. شهر کارآفرینی به یک صورتی است که تمام زیرساخت های فیزیکی و خدماتی و فرهنگی شهر از خیابان‌ها و کوچه‌ها و محلات گرفته تا مسجد و مدرسه و بازار، سه‌منظوره شکل می‌گیرند؛ یک منظور رفاهی، یک منظور تولیدی و یک منظور فرهنگی. الان شهرهای ایران را بیشتر بر اساس رفاه درست می‌کنند. به شهرهای ایران نگاه استراحتگاهی می‌شود و یا بازاری و بازرگانی، درحالیکه شهرهای اقتصادی سه منظوره است. تولید و رفاه و فرهنگ در شهرها بهم تنیده هستند.

 ما مردمی سازی اقتصادی را از شهرهای اقتصادی شروع می‌کنیم. یعنی شهرهای ایران باید تبدیل بشوند به شهرهای اقتصادی و شهرهای کارآفرینی. شهر کارآفرینی به یک صورتی است که تمام زیرساخت های فیزیکی و خدماتی و فرهنگی شهر از خیابان‌ها و کوچه‌ها و محلات گرفته تا مسجد و مدرسه و بازار، سه‌منظوره شکل می‌گیرند؛ یک منظور رفاهی، یک منظور تولیدی و یک منظور فرهنگی.

به‌نظر می‌رسد تحقق این موضوع مقداری پیچیده است…

خاطره ای برای شما بگویم. من قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در دانشکده علم وصنعت مهندسی مکانیک می‌خواندم و در کارخانه ارج در جاده قدیم کرج هم کار می‌کردم؛ با صنعت آشنا بودم.

به‌دلیل کمبود مهمات و تجهیزات جنگی تصمیم گرفتیم صنعت ایران باید دو منظوره باشد؛ هم کالا و خدمات مصرفی و هم کالا و خدمات نظامی را تولید کند. ما می‌توانیم از یک کارخانه هم پوشاک تولید کنیم هم لباس نظامی و هم بعضاً می‌شود تفنگ و خمپاره هم درست کرد. ما سال آخر جنگ آمدیم خیلی از کارخانجاتی که کار عادی می‌کردند مثلاً مایحتاج مردم را تولید می‌کردند
را با اضافه کردن چند خط تولید جدید، مثلاً وارد مدار تولید خمپاره کردیم مانند یک کارخانجات در اراک.

مثالی که شما مطرح کردید، مربوط به مسائل فیزیکی یا سخت‌افزاری است ولی به نظر می‌رسد بحث شهرهای چند منظوره با این متفاوت است…

کار سختی نیست. در قدیم اقتصاد، علم و زندگی در شهرها از هم جدا نبود. زندگی صنعتی مونتاژی در کشورهای وابسته آنها را از هم جدا کرد. امروز شانگهای چین و دره سیلیکون آمریکا شهرهای چند منظوره هستند. چند منظوره کردن شهرها امکان پذیر است. ما شهرهایمان را باید از یک طرف تولیدی و از طرف دیگر رفاهی کنیم.

با هتل‌سازی، شهرهای ایران را تبدیل به خوابگاه کرده‌اند

شهرهای ایران را تقریباً تبدیل به هتل کرده‌اند. شهر خوابگاه شده است در حالی که نباید خوابگاه باشد. شهر باید شهر قیام باشد. در حقیقت شهرهایی باشند که مردم در آن تولید می کنند.

سوال پایانی درباره بحث سیاست های پولی برای ثبات قیمتها است. در راستای یک سیاست کلی که سبب ثبات در قیمت‌ها و مهار تورم شود شما چه ایده‌ای را پیشنهاد می‌کنید؟

سیاست های پولی استفاده از ابزار پولی و مالی برای ثبات ارزش پول ملی و رشد اقتصادی است. معمولاً یا بر اساس کنترل حجم پول یا کنترل نرخ سود بانکی به‌کار می‌رود. در اروپا و آمریکا چهل سال پیش یعنی تا دهه ۸۰ قرن گذشته میلادی سیاست های پولی براساس کنترل حجم پول بود. این سیاست شکست خورد. اما از دهه ۸۰ به این‌طرف دنیا به این نتیجه رسید که دیگر دنبال کنترل حجم پول نباشد بلکه دنبال کنترل نرخ سود بانکی باشد.

چون نرخ سود بانکی هم حجم پول را کنترل می‌کند هم روی تولید اثر دارد. یعنی دو هدف را با هم تأمین می‌کند. متأسفانه در کشور ما عمدتاً سیاست پولی بر اساس کنترل حجم پول بوده است. اخیراً چند سالی است به کنترل نرخ سود بانکی توجه شده است. منتهی کنترل نرخ سود بانکی هم باید قاعده‌مند باشد. مثلاً در بانک مرکزی آمریکا وقتی می‌خواهند یک سیاست پولی را تنظیم کنند یک درصد نرخ بهره را به صدنقطه تقسیم می‌کنند و بعد هر بار 25point یعنی ۲۵صدم درصد آن را کنترل می‌کنند.

سیاست‌های پولی را باید از دست مبتدی‌ها گرفت

اینجا در ایران  یک مرتبه ۳ الی ۴درصد، یعنی سیصد و یا چهارصد نقطه را کم و زیاد می‌کنند. سیاستگذاری پولی در ایران مشابه رانندگان مبتدی است که ماشین اقتصاد را یا در دست اندازهای سنگین می‌اندازند و یا آن را به کناره‌های جاده می‌کوبند و کمر مردم و کسب وکارها را زخمی می‌کنند. سیاست های پولی را باید از دست رانندگان مبتدی و در حال آموزش گرفت. قبل از هرچیزی سیاست های پولی باید قاعده‌مند بشوند. باید از فرمول‌ها و از تجارب و دانش‌هایی که در دنیا به دست آمده استفاده بشود.

 

دولت مرکزی را به دولت نظارت‌کننده و حمایتگر تبدیل می‌کنیم

در زمینه تولید چه برنامه‌ای برای حمایت از صنعتگران و تولیدکنندگان دارید؟ چه سیاست‌هایی را می‌خواهید برای حمایت از تولیدکنندگان به‌کار ببرید‌؟

ببینید؛ ما تحول در اقتصاد را از ساختار شروع می‌کنیم. یعنی دولت مرکزی را تبدیل می‌کنیم به دولت هدایت کننده، نظارت کننده و حمایتگر. اصلاً دستش را از اقتصاد کوتاه می‌کنیم. وقتی هم دست اینها از اقتصاد کوتاه شود دو اتفاق می‌افتد؛ یکی تغییر و تحول دولت‌ها و عدم آسیب به اقتصاد و دوم اینکه جلوی رانت و فساد به کلی گرفته می شود. بعد چه کسی تولید می‌کند؟ مردم؛ درست مشابه انقلاب بیست و دوم بهمن و یا بسیج در زمان جنگ.ما در کل کشور ایالت‌ها و شهرهای اقتصادی تعریف می‌کنیم که در آن، مسئولیت اقتصاد کشور را به دست خود مردم می‌دهیم. منتهی مسئولیت دادن به مردم بدون اختیار دادن به آنها ممکن نمی‌شود.

ما در کل کشور ایالت‌ها و شهرهای اقتصادی تعریف می‌کنیم که در آن، مسئولیت اقتصاد کشور را به دست خود مردم می‌دهیم. منتهی مسئولیت دادن به مردم بدون اختیار دادن به آنها ممکن نمی‌شود.
 

دولت و نظام در دفاع مقدس چگونه به یک بسیجی با ۴۵ روز آموزش، یک اسلحه می‌دادند و نمی‌ترسیدند که آنها اسلحه را علیه حکومت بگیرند. ما از مسلح کردن مردم نترسیدیم حالا از اینکه به مردم اختیار بدهیم تا تولید کنند می‌ترسیم؟!

الان ببینید چه اوضاعی دولتها در کشور درست کرده‌اند. در تمام دنیا جنگ‌ها را دولت‌ها اداره می‌کنند و اقتصاد را به مردم می‌دهند. در ایران ما بالعکس شده است؛ جنگ را مردم اداره کردند، اقتصاد را دولتی کردند. بیست سال است می‌گوییم اقتصاد را بدهیم دست مردم. ایالت‌های اقتصادی درست می‌کنیم و تقسیم کار ملی می‌کنیم. مثلاً منطقه شمال غرب یک ایالاتی می‌شود با فعالیت اقتصادی که مکمل تهران است، تهران مکمل جنوب است، جنوب مکمل شرق و قس علیهذا ….

بودجه بر آن اساس بسته می‌شود؟

بودجه و منابع بندی بر اساس مناطق و شهرها صورت می‌گیرد. البته منابع ملی مانند نفت و گاز و منابع بزرگ کشور بیت المال است. دولت مرکزی مالک آن است و به نسبت جمعیت، عدالت و امنیت ملی توزیع می‌شود. لذا اینکه تا کنون برای سراسر کشور یک نسخه واحد می‌نویسند باید پایان یابد.

مردمِ اقلیم‌های مختلف، هم جنس‌شان متفاوت است و هم خاک و اقلیم‌شان.
هراستان، شهر و ایالتی نسخه خودش را می‌خواهد. راه نجات اقتصاد این است. با اقدامات لاک‌پشتی دولتهای گذشته به جایی نمی‌رسیم. یعنی اگر به تحولات اقتصادی دست نزنیم اوضاع ما روز به روز بدتر می‌شود.

انتهای پیام/





منبع خبر

محسن رضایی: سال ۹۲ گفته بودم کلید روحانی پول ملّی را بی‌خاصیت می‌کند بیشتر بخوانید »

شهدا رفتند تا کشورمان مثل سوریه نشود/ «سردار سلیمانی» پدر همه خانواده شهدا بود


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، همزمان با سالگردشهادت سرداردلها «شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی» آیین بزرگداشت تقدیر از خانواده‌های شهدای مدافع حرم شهید «مجیدقربانخانی» و شهید «مرتضی کریمی» با حضور «مهدی کریمی تفرشی» مدیرعامل صنایع غذایی گلها، در محل مجتمع صنایع غذایی گلها برگزار شد.

کریمی تفرشی: تفکربسیجی راه‌گشای مشکلات مردم است

در ابتدای این نشست مهدی کریمی تفرشی اظهار داشت: هرچه داریم، امنیت، آسایش و آرامش‌ مان را از شهدا داریم. بهترین جوانانی که اگر جنگ نبود جز نخبه‌های کشور بودند و شاهد وضعیت بهتری در حوزه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی بودیم.

وی ادامه داد: جوانانی که جانفشانی کردند با لبیک به فرمان رهبرانقلاب به جبهه‌های نبردحق علیه باطل چه در هشت سال دفاع مقدس و چه در سوریه و عراق در در نبردبا گروهک تروریستی داعش شتافتند و ایستادگی کردند.باید دست بزرگانی مثل خانواده شهدا را که چنین جوانانی را تربیت کردند بوسید.

کریمی تفرشی گفت: پدرمن نیز در جبهه جنگ با عراق حضور داشت و جانباز بود و بعداز جنگ نیز مدتی عوارض جنگ در بدنش بود تا اینکه به شهادت رسید.بنده خود نیز بسیجی هستم و بسیجی بودن جز افتخاراتم بوده و هست. بنده را به عنوان کارآفرین می‌شناسند اما قبل از این یک بسیجی جهادگرهستم.

شهدا رفتند تا کشورمان مثل سوریه نشود/ «سردار سلیمانی» پدر همه خانواده شهدا بود

مدیرعامل صنایع غذای گلها اظهار داشت: هرجا مشکلی بوجود آمده بسیج و تفکربسیجی به صحنه آمده و به دادمردم رسیده ودر جهت حل مشکل مردم تلاش کرده که این موضوع باید ادامه پیدا کند. امیدواریم تفکر بسیجی و بایادنام و خاطره شهدا همیشه تاابد در ذهن ما بماند.

این فعال اقتصادی گفت: تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی نیز همانند پزشکان در حوزه کاری خود در سنگر تولید جامه سفید برتن فعالند. فرهنگ ایرانی اسلامی، جهادی و بسیجی باعث شد ما در ایام روزهای تعطیل هم درکنارپرسنل باشیم و کارکنیم.

کریمی ادامه داد: شرایط تولید و فعالیت اقتصادی در کشور بدلیل شرایط ناجوانمردانه تحریم‌ها سخت شده اما باتمام توان باید برای این مردم و کشور خدمت کنیم تا دشمن شادنشویم.

مادرشهید مرتضی کریمی: شهدا رفتند تا کشورمان مثل سوریه نشود

مادرشهید مرتضی کریمی نیز درادامه این نشست گفت: مرتضی از دوران کودکی در مسجد و هیئت فعال بود و در همین محیط بزرگ شد ماهم از او راضی بوده و هستیم، خدا هم راضی بود که شهادت نصیبش کرد. بعداز ازدواج یک مدت درمنزل ما ساکن بود و بعد جذب سپاه پاسداران شد به توصیه پدرش در نزدیکی محل کارش منزل اجاره کردو ساکن شد.

وی افزود: مرتضی عضو بسیج شهرک ولی عصر بود، شهیدمجیدقربانخانی نیز درنزدیکی آنجا سفره خانه داشت که مرتضی یک روز به سفره خانه او می رود و آنجا باهم دوست می‌شوند و به هیئت و بسیج می رفتند و تا شهادت باهم بودند. مرتضی علاقه زیادی به روضه حضرت رقیه (س) داشت و گریه می‌کرد.

شهدا رفتند تا کشورمان مثل سوریه نشود/ «سردار سلیمانی» پدر همه خانواده شهدا بود

این مادرشهید بیان داشت: مرتضی می‌گفت می‌خواهم مثل مادرم حضرت زهرا (س) گمنام باشم، مثل حضرت ابوالفضل دست نداشته باشم و مانند اباعبدالله (ع) سردربدن نداشته باشم که نهایت نیز همانگونه خواسته بود به شهادت رسید. مرتضی دو دختر داشت که آنها را گنجشک‌های باباصدا می‌کرد.

مادرشهید کریمی ادامه داد: شهدا رفتند تا کشورمان مثل سوریه نشود راحت و سالم‌زندگی کنیم ما جوانان خودرا درراه اسلام و کشور دادیم و هیچ توقع و انتظاری از کسی نداریم.

پدرشهید کریمی نیز اظهارداشت: مرتضی اعزام نیرو به جبهه هشت سال دفاع مقدس را به یادداشت و همان زمان دوران کودکی اش می گفت نوبت من کی می‌شود! یکی از ویژگی‌های مرتضی جاذبه اش بود مردمی بودن او بود باهمه انس می گرفت و دوست می شد بخصوص با نوجوانان چرا که آنها را آینده سازان کشور می دانست و معتقدبود باید روی تربیت نوجوانان کارکرد.

آقای کریمی گفت: مرتضی در ایام فتنه ۸۸ نیز با تیپ امنیتی که زیرنظر شهید حسین همدانی بود همکاری می‌کرد تا اینکه بعدها به سوریه اعزام شد و در آنجا به شهادت رسید.

پدرشهید مجید قربانخانی: شهید سلیمانی پدر همه خانواده شهدا بود 

پدرشهید مجید قربانخانی نیز در این نشست گفت: حاج قاسم سلیمانی چندین سال در جنگ سوریه و عراق حضور داشت شبانه روز بیداربود و ما مردم در خواب راحت بودیم شهید سلیمانی پدر همه خانواده شهدا بود و ما همه مدیون ایشان هستیم.

شهدا رفتند تا کشورمان مثل سوریه نشود/ «سردار سلیمانی» پدر همه خانواده شهدا بود

وی ادامه داد: مجیدقربانخانی مسجدی و هیئتی نبود با همه همه شهدا فرق داشت سفره خانه داشت و همینطور دربازارآهن کارمی کرد درآمدخوبی هم داشت و ابتدا گفت می خواهد به آلمان برود اما بعد در ایام اربعین به کربلا رفت و وقتی از او وقتی پرسیدم از امام حسین (ع) چه خواستی پاسخ داد گفتم مرا آدم کن! بعد به پایگاه بسیج رفت عضو بسیج شددوره های آموزشی دید و سپس به سوریه اعزام شد و چند روز بعد به شهادت رسید.

مادرشهید قربانخانی نیز گفت:مجید تک پسرخانواده بود و هرپدرمادری نیز آرزوی دامادی فرزند خود را دارد ماهم از دخترمورد علاقه اش خواستگاری رفته بودیم و دوست داشتیم هرچه زودتر ازدواج کند اما مجید از عشق زندگی اش همینطور از موقعیت کاری و درآمدی خود گذشت، او حضرت زهرا (س) را خواب دیده بود و من نیز همیشه آرزوی عاقبت بخیری برایش داشتم.

وی ادامه داد: وقتی خبرشهادت فرزندم را دریافت کردم یک لحظه درک کردم که روزعاشورا چه گذشت و حضرت زینب (س)چه کشید. همیشه شبانه روز منتظر تماس مجید بودم همینطور برای خواهرانش داغ برادر سخت بود اما شهادت زیباست و امیدوارم خدا عاقبت همه ما را شهادت قراردهد.

انتهای پیام/ 121



منبع خبر

شهدا رفتند تا کشورمان مثل سوریه نشود/ «سردار سلیمانی» پدر همه خانواده شهدا بود بیشتر بخوانید »

سردار کهنسال: روسیه مدیون سردار است

دلارهایی که با تدبیر حاج قاسم نصیب ایران شد



حاج قاسم توطئه عظیم جهانی را خنثی کرد/ روسیه مدیون سردار است

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، درهم‌تنیدگی امنیت و اقتصادی موضوعی نیست که بشود آن را انکار کرد؛ البته امنیت لازمۀ نه فقط رشد اقتصادی و رفاه عمومی که توسعه سیاسی و سایر شئون یک حکومت نیز است. از این‌رو نمی‌شود از اقتصاد شکوفا سخن گفت و حرفی از امنیت و امنیت‌آفرینان نزد؛ گریزی ناگزیر است.

بیشتر بخوانید:

روایت استاد بزرگ شطرنج از دیدار با شهید سلیمانی

امروز ۱۳ دی دقیقاً یک سال از ترور شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی عزیز توسط رژیم وحشی آمریکا می‌گذرد و به همین مناسبت در جای جای ایران اسلامی مراسم بزرگداشت اولین سالگرد این قهرمان ملی کشورمان در حال برگزاری است، اما مع‌الأسف کمتر به جنبه اقدامات سردار دل‌های که منجر به امنیت‌آفرینی برای امور اقتصادی و رشد این حوزه شده است، پرداخته می‌شود.

سردار شهید سلیمانی یک فرمانده نظامی بود و نقش ثبات‌ساز و تأمین‌کننده امنیت سردار در زمینه دفاع از حاکمیت کشورها و تمامیت ارضی‌شان در مقابل گروه‌های تروریستی بر کسی پوشیده نیست و همین امر زمینه ساز امنیت روابط اقتصادی در منطقه به شمار می‌رود.

امنیت علاوه بر محیط داخلی باید در محیط بین المللی نیز برقرار شود تا آغازگر رونق روابط اقتصادی در منطقه شود و مطمئنا در شرایط عدم اطمینان اقتصادی، روابط اقتصادی نیز محدود می‌شود.
تجارت خارجی میان ایران و عراق به دلیل تجاوز نظامی رژیم آمریکا به عراق از اوایل دهه ۸۰ تنها محدود به بازارهای مرزی بود و این طور که آمارهای گمرک نشان می‌دهد تجارت خارجی ایران و عراق تا سال ۸۳ رقم اندکی بوده است.

بیشتر بخوانید:

شهید سلیمانی همواره بشارت‌دهنده اخبار خوب بود

با تقویت نقش ایران در منطقه و خروج نیروهای تروریست آمریکایی از عراق از سال ۱۳۸۷ تجارت ایران و عراق نیز رنگ و بوی تازه‌ای به خود گرفت به طوریکه شاهد جهش در واردات و صادرات در منطقه بودیم.

با تقویت امنیت در منطقه با تدبیر سردار شهید سلیمانی تجارت خارجی ایران و عراق از کمتر از ۱۰۰۰ میلیون دلار در اوایل دهه ۸۰ به رقم حدودی ۹ میلیارد دلار در سال ۹۷ رسید که رقم قابل توجهی است.

در کنار حجم عظیم مبادلات اقتصادی ایران با عراق، نقش استراتژیک این کشور در دور زدن تحریم‌ها از سوی ایران همواره مورد توجه بوده است چراکه شرایط مناسب اقتصادی میان ایران و عراق در سال‌های گذشته به دلیل فعالیت‌های سردار شهید سلیمانی و اقدامات صورت گفته در زمینه دور زدن تحریم‌ها فراهم شده است.

سردار شهید سلیمانی  امنیت نظامی را در گرو امنیت اقتصادی می‌دانست

در همین راستا محمدرضا پورابراهیمی در گفت‌وگو با میزان، با اشاره به نقش سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی در تسهیل امور اقتصادی کشور گفت: نگاه بلند سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در همه ابعاد و موضوعات مختلف کشور مدنظر قرار داشت و این خود یکی از ویژگی‌های سردار دل‌ها بود.

وی افزود: اگر چه بسیاری از مردم ویژگی‌های بارز سردار سلیمانی را در قالب مسائل نظامی می‌گنجانند، اما وقتی به ابعاد وجودی این سردار پی می‌بریم می‌بینیم که وی مجموعه‌ای از جنبه‌های مختلف را داشت که یکی از این جنبه‌ها پرداختن به موضوعات اقتصادی برای کشور بود.

 این نماینده مجلس تاکید کرد: ما در ایام پیش از شهادت سردار دل‌ها ارتباطات نزدیک و جلسات متعددی پیرو بررسی موضوعات استانی و کشوری با وی برگزار کردیم.

پورابراهیمی تصریح کرد: بارها در این جلسات که با وی داشتیم بنده این موضوع را مطرح کردم که ما در کنار اقدامات بزرگ و تعیین‌کننده در کشورهایی همچون عراق، سوریه و لبنان نیازمند تعامل در زمینه فعالیت‌های اقتصادی هم هستیم؛ بنابراین این سوال از سردار پرسیده می‌شد که وی چه برنامه‌هایی در این زمینه دارد و چه کارهایی را پیشنهاد می‌کند.

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: وقتی ما به مباحث ورود می‌کردیم می‌دیدیم که سردار عزیزمان به خوبی به موضوعات اشراف داشته و دوم اینکه حاج قاسم کاملاً به این نکته دقت می‌کردند که نباید تنها ارتباطات منطقه‌ای‌مان با کشورهای اسلامی معطوف به موضوعات نظامی شود و یکی از این ظرفیت‌ها، ظرفیت‌های اقتصادی است.

پور ابراهیمی ادامه داد: امکان سرمایه گذاری ایران در سوریه یکی از مصادیقی بود که سردار سلیمانی در گزارش‌های خود و در جلسات با ما ارائه می‌کرد و اذعان داشت که  این ظرفیت ایجاد شده است؛ به عنوان مثال سردار می‌گفت در بخش معادن این ظرفیت هست و یا در بخش سرمایه گذاری و دسترسی به بنادر در سوریه یک ظرفیت دیگر لذا همه این‌ها نمونه‌ای از این اقدامات است.

پورابراهیمی تصریح کرد: بنابراین حاج قاسم سلیمانی در زمینه همکاری‌های اقتصادی و منطقی یک پدیده بود، حاج قاسم در این زمینه نگاه مسلط به امور داشت.

گلایه حاج قاسم از دولت

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس تاکید کرد: همچنین در زمینه حوزه مربوط به تامین اقلام کالای اساسی در کشور بنده یادم هست که یک جلسه خصوصی با ایشان برگزار کردم و گفتم که ما از یک طرف از برخی کشورها طلبکار هستیم و از سوی دیگر نیازمند کالای اساسی. در آن جلسه بنده نظر سردار را در این زمینه جویا شدم و سردار در ان جلسه از دولت گلایه‌مند بود  و البته گفتند که وزیر جهاد کشاورزی وقت – آقای حجتی- تمام تلاش خود را داشته اما بدنه‌ها همکاری نکردند و نمونه بارز این مسئله این بود که حاج قاسم به ما گفت که ما پیگیر تامین کالای اساسی  از سوی کشور عراق به کشور هستیم  تا به نیازهای کشور کمک شود.

وی تصریح کرد: حتی سردار یک تیم را در عراق تعیین کرده بود و به بنده اطلاع می‌دادند که این تیم می‌کوشد تا برخی هماهنگی‌ها انجام شود بنابراین سردار مأموریت‌ها را به گروه‌های داده بود که در حوزه مسائل مرتبط با بخش تامین کالاهای اساسی کشور اقدام و ظرفیت‌های منطقه‌ای را شناسایی کنند.

این نماینده مجلس ادامه داد: همچنین در بخش فروش نفت یکی از ظرفیت‌های مهمی که سردار سلیمانی داشت و به کمک دولت آورد، همین ظرفیت ارتباطات منطقه‌ای با کشورهای منطقه از جمله عراق، ترکیه و سوریه بود بنابراین سردار سلیمانی دغدغه اقدامات نظامی در منطقه را با اقدامات اقتصادی تلفیق کرده بود و حل مشکلات اقتصادی و افزایش ظرفیت اقتصادی با کشورهای منطقه را پیگیری می‌کرد.

وی تاکید کرد: بنابراین تشکیل کمیته‌ای از سوی سردار سلیمانی در زمینه حوزه نفت، صادرات نفت و همچنین تامین کالاهای اساسی و اقلام مورد نیاز در زمینه حوزه کشاورزی از جمله اقدامات اقتصادی شهید برشمرده می‌شود.

پورابراهیمی اظهار داشت: همچنین سرمایه‌گذاری در بخش معادن با سایر کشورها از جمله اقدامات اقتصادی بود که سردار طرح آن را آماده کرده بود و می‌گفت این ظرفیت آماده است و باید همکاری در زمینه‌های دیپلماسی اقتصادی را پیگیری کنیم بنابراین نگاه سردار سلیمانی در کنار موضوعات نظامی و دفاعی تحول در موضوعات اقتصادی کشور بود.

 وی تاکید کرد: به واقع سردار امنیت نظامی را در گرو امنیت اقتصادی می‌دانست و با این نگاه بلند کار می‌کرد و البته خیلی از افراد از این مسائل مطلع نبودند.

نقش ‌سردار شهید سلیمانی در تأمین کالاهای اساسی پیرو ارتباطات با برخی کشورها

همچنین محمد صالح جوکار، با اشاره به نقش سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی در تسهیل امور اقتصادی گفت: سردار حاج قاسم سلیمانی در حوزه دفاعی و نظامی شخصیتی بی نظیر بود و در عملیات‌های مختلف موفق عمل کرد.

وی با اشاره به فعالیت‌های حاج قاسم سلیمانی در حوزه دیپلماسی تاکید کرد: حاج قاسم در مبحث دیپلماسی نفوذ زیادی در سطح منطقه و اشخاص داشت.

رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور در مجلس تصریح کرد: به عنوان مثال در جلسه کوتاهی که حاج قاسم با پوتین داشت به راحتی رئیس جمهور روسیه را با خود همراه کرد تا در مسائل سوریه ورود کنند برابر این مسئله بسیار حائز اهمیت بود.

جوکار تصریح کرد: حاج قاسم در میان قبایل و شخصیت‌های سیاسی و مذهبی عراق جایگاه بالایی داشت و از این ویژگی خود در راستای حل برخی مسائل تحریمی کشور استفاده کرد تا برخی از مشکلات اقتصادی کشور حل و فصل شود.

این نماینده مجلس گفت: حاج‌قاسم همچنین در تأمین کالاهای اساسی پیرو ارتباطاتی که با برخی کشورهای مختلف داشت توانست تحریم‌ها را دور بزند و برخی امکان اقتصادی را برای مردم فراهم کند.

جوکار اظهار داشت: بنابراین نقش حاج قاسم در مباحث اقتصادی به نفع کشور، کم از نقش ایشان در موضوعات دفاعی نداشت.

ایجاد ستاد توسعه روابط اقتصادی ایران و عراق با همت سردار شهید سلیمانی

آن طور که حمید حسینی دبیرکل پیشین اتاق مشترک ایران و عراق گفته است مسئولیت پرونده کشورهای منطقه برعهده سردار شهید سلیمانی بود و در روابط با کشورهای همسایه خصوصاً در بحث عراق، افغانستان و سوریه هر اتفاقی که افتاده، نتیجه تلاش و برنامه ریزی شهید سلیمانی است.

به گفته حسینی سردار شهید سلیمانی با نگاه امنیتی و سیاسی که داشت به این نتیجه رسیده بود که برای گسترش روابط، نمی‌توان بر پایه سیاست تکیه کرد و باید روابط اقتصادی را هر چه بیشتر پایدارتر کرد.

وی با اشاره به تلاش‌های آمریکایی‌ها برای برهم زدن روابط ایران و عراق می‌گوید با این حال فروش انرژی ما در بحث برق و گاز به عراق متوقف نشد و خود عراقی‌ها هم حاضر به مذاکره با آمریکایی‌ها برای قطع روابط اقتصادی با ایران نشدند.

ایجاد ستاد توسعه روابط اقتصادی ایران و عراق یکی از اقدامات مهم سردار سلیمانی بود که روابط ایران و عراق را متحول کرد و در آن ستاد، همه مسائل اقتصادی دو کشور مورد حل و فصل قرار می‌گرفت.

حسینی معتقد است سردار سلیمانی با ایجاد ستاد بازسازی عتبات در عراق، باعث شد تا روابط ایران و عراق بیش از گذشته مردمی‌تر شود.

راه اندازی بازارچه‌های مرزی در ۱۸ نقطه از مرز نیز از دیگر اقدامات سردار شهید سلیمانی بود و باتوجه به اینکه این بازارچه‌ها در خاک ایران راه اندازی شده بود نیازی به مجوز از مراجع حکومتی عراق نداشت و تجار عراقی به راحتی می‌توانستند با ورود به بازارچه‌ها به خرید و فروش کالا بپردازند.

محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز در همین رابطه می‌گوید شهید سلیمانی فقط فرمانده نظامی نبود بلکه رابطه ایران و عراق را تنظیم می‌کرد.

به هر روی نتیجه اقدامات مخلصانه حاج قاسم برای ایرانیان رفته رفته بیشتر آشکار خواهد شد؛ به امید آنکه مشی مدیریتی این قهرمان ملی مورد توجه مدعیان مدیریتی باشد.



منبع خبر

دلارهایی که با تدبیر حاج قاسم نصیب ایران شد بیشتر بخوانید »