اقتصاد

فارس من

فارس من| الزام شرکت‌های بورسی به واریز سود سهام از طریق سجام ابلاغ شد/ واریز سود سهام ۱۰ میلیون سهامدار با سجام


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری فارس، بیش از 85 هزار نفر از مخاطبان سامانه «فارس من» با ثبت موضوع «لزوم واریز سود سهام شرکتها از طریق سجام»  ونیز تعداد 2371 نفر از مخاطبان با ثبت موضوع «تصویب قانونی جهت واریز سود مجامع از طریق سجام» خواستار پاسخگویی مسئولان مربوطه شدند.

در این زمینه روابط عمومی سمات، به نقل از رضا باقری اصل اعلام کرد: با توجه به افتتاح سامانه ای که با حضور رییس جمهوری و وزیر اقتصاد در جلسه شورای فناوری اطلاعات صورت گرفت، دستورالعمل واریز سود از طریق این سامانه بعد از تصویب در شورای عالی بورس به ناشران ابلاغ خواهد شد.

واریز سود سهام ۱۰ میلیون سهامدار با سجام

وی با بیان این‌که درسال جاری بیش از ۱۰ میلیون سهامدار سود سهام خود را از طریق سامانه سجام دریافت کرده اند، افزود : با این وضعیت اگر سهامداری در ۱۰ بانک حساب بانکی برای دریافت سود سهام در اختیار داشته باشد، اساسا با وجود سامانه سجام و دریافت سود سهام از این طریق دیگر نیازی ندارد تا با صرف وقت و هزینه و مراجعه به ۱۰ بانک نسبت به دریافت سود سهام شرکت های خود اقدام کند و این یک اتفاق و تحول بزرگ در تاریخ بازار سرمایه است.

انتهای پیام/ب





منبع خبر

فارس من| الزام شرکت‌های بورسی به واریز سود سهام از طریق سجام ابلاغ شد/ واریز سود سهام ۱۰ میلیون سهامدار با سجام بیشتر بخوانید »

نامه وزیراقتصاد به رهبرانقلاب: پیرو تذکر شما 3 اقدام مهم در تسهیل کسب وکار انجام شد

نامه وزیراقتصاد به رهبرانقلاب: پیرو تذکر شما 3 اقدام مهم در تسهیل کسب وکار انجام شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، فرهاد دژپسند وزیر امور اقتصادی و دارایی اقدامات انجام شده در رابطه با بهبود و تسهیل فضای کسب و کار را در قالب نامه‌ای به محضر مقام معظم رهبری ارائه کرد.

در این نامه آمده است:‌

پیش از هر سخنی، تشکر خالصانه خود بابت توجه ویژه حضرتعالی به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از های مرتبط با حوزه بهبود محیط کسب و کار این وزارتخانه را ابراز می دارد و به استحضار می رساند: پس از فرمایشات گرانقدرتان در تاریخ هفدهم اردیبهشت ماه سال جاری در خصوص انجام اقدامات مقتضی برای ارتقاء امتیاز و رتبه جمهوری اسلامی ایران در شاخص سهولت انجام کسب و کار بانک جهانی در راستای تحقق منویات حکیمانه حضرتعالی، اقدامات اجرایی به شرح ذیل انجام پذیرفته است

۱- در تاریخ ۱۰ خرداد ماه سال جاری پنجره واحد فیزیکی شروع کسب و کار در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران و با همکاری آن اتاق، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سازمان تأمین اجتماعی، روزنامه رسمی کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شرکت ملی پست جمهوری اسلامی ایران و سازمان امور مالیاتی کشور، راه اندازی شد. در این پنجره واحد، عملیات ثبت شرکت، ثبت نام در نظام مالیاتی و انجام امور مالیاتی، تخصیص کد کارگاهی تأمین اجتماعی، ثبت آگهی تأسیس در روزنامه رسمی و روزنامه های کثیرالانتشار و تحویل دفاتر پلمپ شده مالیاتی انجام می پذیرد. این خدمات در ابتدا تنها برای تأسیس شرکت های مسئولیت محدود بود که با مصوبه هیأت مقررات زدایی و تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار این خدمات به شرکتهای سهامی خاص نیز تسری داده شده و در ادامه، ثبت تغییرات شرکتها و همچنین ثبت علائم تجاری نیز در دستور کار قرار گرفته است که به یاری خداوند تا پایان سال جاری این خدمات نیز به صورت گسترده به فعالین بخش خصوصی ارایه خواهد شد.

براساس آخرین گزارش بانک جهانی، فرایند شروع کسب و کار در شهر تهران، ۷۲.۵ روز به طول می انجامید و باعث افتخار است که اعلام نمایم تا تاریخ ۱۳۹۹/۹/۱۰ تعداد ۷۶۵ شرکت در این پنجره واحد به ثبت رسیده و میانگین زمانی انجام همه این اقدامات برای هر شرکت به کمتر از ۳ روز تقلیل یافته است. البته با برنامه ریزی های صورت گرفته برای انجام اقدامات تکمیلی و بنیادی، به دنبال این هستیم که این زمان به ۱ روز کاهش یابد. با عنایت به تجربه موفق کسب شده در تهران، در تاریخ ۱۳۹۹/۵/۵ در ۴ شهر مشهد، تبریز، اصفهان و شیراز نیز این پنجره های واحد فیزیکی راه اندازی شده است که در مجموع در این شهرها نیز تاکنون تقریبا ۲۴۰ شرکت با میانگین زمانی ۳ روز ثبت شده اند. از جمله اقداماتی که منجر به این کاهش زمان ارایه خدمات شده است می توان به ایجاد ارتباط الکترونیکی و تعامل بین سازمانی، حذف کد اقتصادی و جایگزینی آن با شناسه ملی و کد ملی اشخاص، تسهیل فرآیند ثبت نام نظام مالیاتی و الکترونیکی شدن کامل این فرآیند (که منجر به کاهش ۵۵ روزه زمان ارایه خدمات مالیاتی شده است) و همچنین ارایه خدمت مباشرت به صورت تخصصی و رایگان به ارباب رجوع اشاره نمود.

 

۲- با عنایت به تخصصی بودن دعاوی تجاری و تأثیر آن در نماگر اجرای قراردادها از شاخص سهولت انجام کسب و کار بانک جهانی، در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۹۹ مجتمع قضایی تخصصی دعاوی تجاری با همکاری مشترک قوه قضاییه و این وزارتخانه در شهر تهران راه اندازی شده است. براساس آخرین گزارش بانک جهانی، رسیدگی به یک دعوای تجاری در تهران ۵۰۵ روز زمان می برد و کیفیت رسیدگی قضایی نیز امتیاز ۵ از ۱۸ را داراست. پس از افتتاح این مجتمع و با راه اندازی کارگروههای تخصصی حقوق تجاری که در آن صاحب نظران حقوق تجارت، دست اندرکاران قوه قضاییه، متخصصین بهبود محیط کسب و کار و فعالین اقتصادی بخش خصوصی حضور دارند، انتظار می رود نتیجه بررسی های منجر به اقدام این کارگروه های تخصصی، در فاز نخست زمان رسیدگی به پرونده های دعاوی تجاری به ۱۸۰ روز و کیفیت رسیدگی به امتیاز ۷ از ۱۸ برساند.

۳- علاوه بر ۲ مورد فوق الذکر، تدوین لایحه حمایت از سهامداران خرد در این وزارتخانه و ارسال آن از طریق هیأت محترم دولت به مجلس شورای اسلامی برای تصویب و همچنین انجام اقدامات مقدماتی برای تدوین لایحه وثایق بانکی نیز از جمله اقداماتی است که در این خصوص صورت پذیرفته و همچنان نیز در دست پیگیری است. لازم به ذکر است که بر اساس نحوه ارزیابی بانک جهانی حداقل ۲ سال باید از پیاده سازی و اجرای هر اقدام اصلاحی بگذرد تا در ارزیابی محیط کسب و کار یک کشور لحاظ شود لذا اثرات این اقدامات در امتیازدهی و رتبه بندی گزارش های بانک جهانی از ۲ سال آینده مشاهده خواهد شد.

شایان ذکر است در سال گذشته علاوه بر این اقدامات، ۸ مورد اقدام اصلاحی اساسی دیگر که مورد تأیید رسمی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، اتاق تعاون ایران و اتاق اصناف ایران بوده نیز صورت پذیرفته است که متاسفانه به دلیل نگاه سیاسی بانک جهانی، مورد پذیرش آن بانک قرار نگرفته است. لکن آنچه در این میان اهمیت دارد، ارتقا سطح ادراک بهبود محیط کسب و کار در نزد مردم و فعالان بخش خصوصی است که خوشبختانه نظرسنجی های میدانی نشان می دهد این اتفاق مبارک با اقداماتی که شرح آن به محضرتان ارایه شد رخ داده است.

انتهای پیام/





منبع خبر

نامه وزیراقتصاد به رهبرانقلاب: پیرو تذکر شما 3 اقدام مهم در تسهیل کسب وکار انجام شد بیشتر بخوانید »

روایتی از جلسه شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی در حضور رهبر معظّم انقلاب

روایتی از جلسه شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی در حضور رهبر معظّم انقلاب


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری فارس، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، روایتی از جلسه شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی در حضور رهبر معظّم انقلاب را منتشر کرد.

متن این روایت به شرح زیر است:

جمع با واکنش جدی و آمیخته با قاطعیت آقا روبه‌رو می‌شود: «نه! بر نمی‌دارم!» حرف ماسک است. یادداشتی آمده و یحتمل به‌دلایل فنیِ تصویربرداری، درخواست برداشتن ماسک را از آقا کرده. فضای جلسه به‌خودی‌خود همین‌جور سنگین است، جدیت خود آقا هم این سنگینی و ثقل را دوچندان کرده، طوری که وقتی یادداشت مزبور رسید (فاصله‌ها بسیار زیاد بود و طبق منطق ما برداشتن ماسک بلامانع) جمع با واکنش جدی و آمیخته با قاطعیت و البته با رگه‌هایی از عتاب ایشان روبه‌رو می‌شود: «نه! بر نمی‌دارم!» و دوباره ادامه‌ی صحبت و رفتن سر موضوع اصلی! چشم می‌دوزم به حدیثی که بر بالای جایگاه حسینیه جاخوش کرده؛ این حدیث حسینیه در این چند سال خودش شده یک رسانه برای زدن بعضی حرف‌ها. این مرتبه از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت می‌کند: «مداومت کنید بر آنچه صلاح مؤمنین است.» گوشه‌ی دفترچه‌ام یادداشتش می‌کنم.

بعد از جلسه که یادداشت‌هایم را مرور می‌کنم و مثل یک تدوین‌گرِ پشت میز تدوین نشسته‌ام، حدیث را کنار اوّل و آخر صحبت‌های آقا معنادارتر می‌بینم: «تشکیل این جلسه بعد از دوران رکودی که آقای رئیس‌جمهور هم به آن اشاره کردند بایستی این مژده را بدهد که این جلسه بعد از این منظم تشکیل شود» مطلع جلسه که چنین عباراتی باشد، یحتمل باید پایانش هم به چنین تذکراتی ختم شود: «این جلسات باید مرتب تشکیل شود و پی‌درپی … دبیرخانه‌ی فعّالی هم داشته باشد با دستور جلسات پی‌درپی.» جلوی این عبارات کروشه باز می‌کنم و از قول پسر ابی‌طالب علیه‌السلام می‌نویسم: «مداومت کنید بر آنچه صلاح مؤمنین است.»

  *آن‌هایی که کارمند نیستند چه؟!

جدیت و سنگینی جلسه بیشتر هم می‌شود وقتی صحبت می‌رسد به تنگی معیشت مردم: «آن‌هایی که کارمند رسمی نیستند چه؟» فی‌الفور ذهنم می‌رود سمت رفیق شفیقی که دو سه هفته‌ای زمین‌گیرِ کرونا بود. حالا هم بعد از شکست‌دادن کرونا باید کفش آهنین به پا کند و سه چهار لایه ماسک به صورت و در این اوضاع همه‌گیری و تعطیلی و یک‌سوم نیروی اداری، بیفتد توی راهروهای تأمین اجتماعی تا مزد آن نصف ماهی که سر کار نبوده و کارفرما هم چیزی پرداخت نمی‌کند را از بیمه بگیرد. (حالا تصورکن در این اوضاع خرچنگ قورباغه‌ی اقتصادی که افتان و خیزان، خودت را تا سر ماه رسانده‌ای، واریزی ماهت نصف شده و برای الباقی باید بیفتی در هزارتوی بوروکراسیِ دیوان‌سالاری تا مگر چند هفته یا چند ماه بعد، نیمه‌ی دیگر واریز شود.) چرا؟ چون رفیق شفیق رسمی نیست. یکی هم پیدا شد حرف دل این‌ها را بزند. خنکایی از روی دلم بر می‌خیزد و می‌پیچد توی وجودم!

سکوت خیمه زده! ادامه‌ی صحبت‌ها، جگرخنک‌کن‌تر است: «آن‌هایی که اصلاً کارمند نیستند چه؟ آن‌هایی که تحت پوشش بیمه‌ای نیستند چه؟ این‌ها هم خیلی زیادند.» واکنش آقاست به خبرهایی که درباره‌ی «اضافه‌کمک اقتصادی» به مردم نقل می‌شود. گزارش‌های رسانه‌ای و رسمی و اخبار روزنامه و خبرگزاری و رادیو و تلویزیون میگویند «اضافه کمک اقتصادی به مردم»، امّا آقا حواسشان به قید مشروط «کارمندان دولت» در این خبر هم بوده: «حالا گفتند در این شرایط اضافه‌ای برای کارمندان دولتی و کارمندان رسمی در نظر گرفته شده؛ آن‌هایی که کارمندند، امّا رسمی نیستند چه؟ آن‌هایی که کارمند نیستند چه؟ آن‌هایی که تحت پوشش بیمه نیستند چه؟» توی ذهنم دارم این‌ها را می‌گذارم کنار خرده‌فرمایش‌های فلان مسئول درجه‌چندم و تزهایی که درباره‌ی گران‌شدن اجناس داده بود که مردم، فلان کالا و فلان جنس را نخرند و همین‌جور هم داشت به این فهرست اضافه می‌کرد! خنکا همین‌جور دارد می‌پیچد.

*صدای ما را از اتاق جنگ می‌شنوید

شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا در اردیبهشت ۹۷ با نظر رهبر انقلاب بنیانگذاری شد. زمانی که شدت فشار اقتصادی و معیشت هنوز به این حد نرسیده و البته کرونایی هم در کار نیست. طبق نظر رهبری، قرار است یک هیئت هفده نفره‌ی عالی‌رتبه از سه قوه (رئیس‌جمهور و نُه نفر دیگر از قوه‌ی مجریه، رئیس مجلس و سه نفر از قوه‌ی مقننه و رئیس دستگاه قضا و دو نفر دیگر از همین قوه) دور هم بنشینند و بیفتند به جان موانع و مشکلات اقتصادی که نفس‌ها را تنگ کرده و ول‌کن ماجرا هم نیست. آقا همان زمان با فاصله‌ی چند روز از تأسیس این شورا حرف دیگری هم مطرح کرده بودند، از آن حرف‌هایی که تیترخورش برای خبرنگار جماعت ملس است: «دشمن ما اتاق جنگ علیه ما را از وزارت دفاع به وزارت خزانه‌داری برده است.»

مشابه این حرف را با بیانی دیگر، دو سال بعد در میان نوشته‌های جان بولتون هم دیدم. چهره‌ی ضدایرانی کاخ سفید و مشاور سابق امنیت ملی ترامپ که از فرط حقد و کینه علیه ایران، کارش به نرد عشق‌باختن با ترکیب بدنام منافقین و سعودی‌ها هم رسیده؛ یحتمل به‌دلیل اعتقاد به گزاره‌ی بدنامی بهتر از گمنامی است! حالا من اینجایم تا از اتاق جنگ روایت کنم؛ بخشی از تاریخ! تاریخ صعب و سختی که زن و مرد این دیار با سختی آن را پیموده و به اینجایی رسیده که من ایستاده‌ام؛ گردونه چرخیده و حالا روایت تاریخ به من رسیده! حس راویان دفتر سیاسی سپاه را دارم، زمانی که در قرارگاه‌های فرماندهی سال‌های جنگ، کنار دست فرماندهان عالی‌رتبه نشسته بودند.

شورا در ۳۱ ماه گذشته، از زمان تأسیس تاکنون، پنجاه جلسه تشکیل داده؛ این یعنی علی‌القاعده رئیس‌جمهور و معاون اوّل و رئیس دفتر و معاون اقتصادی‌ رئیس‌جمهور و رئیس سازمان برنامه‌وبودجه و وزیر کشور و اقتصاد و صمت و نفت و رئیس بانک مرکزی در کنار رئیس مجلس و رئیس قوه‌ی قضائیه و دادستان کل کشور و معاون اوّل قوه‌ی قضائیه و رؤسای کمسیون‌های اقتصادی و برنامه‌و‌بودجه‌ی مجلس در این دو سال و نیم، پنجاه مرتبه در قالب این شورا دور هم نشسته‌ و مسائل را بررسی کرده و طرح مصوب کرده‌اند. حالا اینکه چرا بعد از پنجاه جلسه شرایط اقتصادی کشور به اینجایی رسیده که الآن درگیرش هستیم، موضوعی قابل تأمل و تدبر است! آقا حواسشان به این مسئله بود: «برخی آمارها، آمارهای خوبی است ولی حقیقت مطلب، در روی زمین که انسان نگاه میکند این مشکلات باقی است … معیشت مردم حقاً و انصافاً دچار ضیق و تنگی است.»

*کلی‌گویی ممنوع!

فضای جلسه به کلی‌گویی نمی‌گذرد. به کلی‌گویی اگر بگذرد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد جز کنتورانداختن آمار تعداد جلسات و اضافه‌شدن یکی دیگر به عدد تشکیل تعداد جلسات. روی همین حساب هم هست که پیشنهاد و طرح‌های مطرح شده از جانب رهبر انقلاب که پشتوانه‌ی مستحکم کارشناسی هم دارد، کاملاً عملیاتی است؛ از پیشنهادهای مشخص و ریز و عملیاتی برای سرمایه‌گذاری گرفته تا رشد تولید و بعضی طرح‌های دیگر در حوزه‌ی خوراک دام و دانه‌های روغنی و صنعت نفت و واگذاری بعضی شرکت‌ها و سهام‌های دولتی و حمایت از اقشار ضعیف؛ این آخری آن‌قدر مهم هست که نه به‌عنوان یک موضوع فرعی، بلکه به‌عنوان یکی از چهار سرفصل اصلی و در عرض موضوعاتی مانند اصلاح بودجه و نظام بانکی، سرمایه‌گذاری و جهش تولید مطرح شود. یاد گفت‌وگوهای اخیری می‌افتم که چند وقت پیش با یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران داشتم.

استاد پنس جراحی دستش گرفته و به زبان آکادمیک خودش داشت لیبرالیسم اقتصادی و رگ و ریشه و پی و عصب آن را زیر ذره‌بین کالبدشکافی نظری برایم تشریح می‌کرد: «سوشالایز[!] و پابلیک‌کردن[!] اقتصاد آن را از دهان کاپیتالیسم بیرون می‌کشد. این سوشالایزکردن لزوماً به‌معنای چپیدن توی اردوگاه بلوک چپ و سوسیالیست‌ها نیست چنان‌که لیبرالیست‌های سرمایه‌دار انذارش را می‌دهند. اقتصاد اگر سوشالایز[!] نشود، تبدیل می‌شود به هیولای انباشت و هیولای انباشت فقط در آغوش سرمایه‌داری و اقتصاد آزاد است که ارضاء می‌شود و اگر مسیر اقتصاد به آن ‌سمت افتاد، دیگر باید فاتحه‌ی توده را در آن خواند!» در ادامه وقتی برای آزمودن حضرتشان خواستم یک مدل مثلاً غیرسوسیالیستیِ سوشالایزکردن[!] اقتصاد را مثال بزند -برای اینکه بفهمم دارد این حرف‌ها را از روی شکم‌سیری می‌زند یا واقعاً به آن‌ها فکر کرده- بدون مکث، مدل تعاونی‌های دهه‌ی شصت و هفتاد را مثال زد. و من فهمیدم که پشت این همه واژه‌ی بیگانه، مفهوم خودمانی و بومی نهفته است! تعاونی‌هایی که اقتصاد را در چهارچوب هنجارهای جمهوری اسلامی و به تعبیر آکادمیک خودش «سوشالایز»[!] کرده بودند که از بلعیده‌شدن در دهان اژدهایِ سرمایه‌داری در امان بماند.

*پیش به‌سوی اقتصاد مقاومتی و جهش تولید

حالا و در این نگاه، بودن یا نبودن بندِ «حمایت از اقشار ضعیف» می‌تواند هندسه و ماهیت مثلث «سرمایه‌گذاری، اصلاح نظام بودجه و جهش تولید» را عوض کند. بودنِ حمایت از اقشار ضعیف و مستضعفان، یک معنا به این مثلث می‌دهد و نبودنش معنایی دیگر! اقتصاد اگر عمومی شد؛ یعنی یک اقتصاد خودبسنده و مستقل از مرکز خواهد بود که روی پای خودش ایستاده و حیات دارد. معنای این جملات یعنی، این نوع اقتصاد عمومی‌شده، ضرب گرز آهنینِ صاحب مست تحریم را می‌گیرد چرا که این اقتصاد، در عین دادوستد با اقتصادهای دیگرِ بیرون از خود، شریان حیاتی‌اش به مرکز و سرمایه‌داری جهانی وصل نیست که با شل و سفت‌کردن قیمت دلار و باز و بسته‌کردن مسیر تحریم و راهزنی دریایی نفتکش‌های ایرانی در جبل‌الطارق، معیشتش تنگ و گشاد شود و با هر تهدید و تحریمی تب‌ولرز کند.

وگرنه ناگزیر هستیم بعدش بیفتیم پی چانه‌زنی برای رفعشان که طمع به بیگانه افتد و هزار قِر و قَمیش بیاید و دو هزار شرط و شروط با هدف بردن شرافت ملی روی چوب. (تازه ته‌ِ ماجرا هم موریانه بیفتد به جان توافق و تحریم‌کننده‌ی اصلی ماجرا با لگد بگذارد زیر میز؛ انگار نه انگار توافقی بوده و تعهدی!) مسیری که یک بار امتحان شد و به نتیجه هم نرسید. عاقل اگر باشد، دوباره از همان سوراخ گزیده نمی‌شود آن‌چنان که یک‌بار گزیده شد. عبارات آقا هم صریح‌تر از آن است که قابل تفسیر و تأویل‌ باشند: «ما مسیر رفع تحریم را یک‌بار امتحان و چند سال مذاکره کردیم، امّا به نتیجه‌ای نرسید … رئیس‌جمهور قبلی آمریکا آن‌وقت به این شخص واسط گفته بود [برای رفع تحریم‌ها] هفت هشت ماه وقت میخواهیم که حالا هفت هشت سال هم گذشته و تحریمها کم که نشده زیاد هم شده…» اضافه کنید به این وضعیت، اوضاع قمر در خرچنگِ فعلی آمریکا را که سگ سیلی می‌خورد و گربه تپانچه! قضیه‌ی سوراخ و عاقل را هم کنار بگذاریم، این قسمت قضیه و گرفتاری های امریکا، امّا آن‌قدر کاتوره‌ای هست که نشود رویش حساب و کتاب کرد!

سمت دیگر قضیه، امّا گذاشتن بنا بر روی واقعیت ها و باز نشدن گره تحریمها است و ایستادن روی پای خود و تولید قدرت اقتصادی مبتنی بر اقتضائات بوم و بر! نتیجه‌اش؟! گره‌نخوردن بند ناف معیشت میلیون‌ها ایرانی به «مذاکره» برای رفع تحریم که یک پشت‌میزنشینِ سفید یا سیاه‌پوست در کاخ سفید با شل و سفت‌کردن پیچ تحریم بخواهد به طمع گرفتن امتیاز بیفتد: «مسیر دیگر، خنثی‌کردن تحریم است… بنا را بر این بگذارید که گشایشی صورت نخواهد گرفت … [این مسیر] سختی‌هایی دارد، امّا خوش‌عاقبت است … طرف مقابل هم وقتی دید تحریم بی‌اثر است، یواش یواش آن را بر می‌دارد.» در این نگاه، مسیر رفع تحریم هم از خنثی‌کردن آن می‌گذرد؛ یک اقتصاد برخاسته از بوم با مشارکت عموم مردم؛ اقتصاد مقاومتی و تولیدمحور.

*خدای قبل از تحریم، خدای بعد از تحریم

تک‌تک جملات بعدی آقا هم پر از تلنگر است و ملاحظه برای پیمودن این مسیر دوم: «همّت و شجاعت لازم داریم. این را بعضی مسئولان بخش‌های مختلف ندارند … خیلی کار می‌توانیم بکنیم به‌شرطی که بخواهیم و از ورود به مشکلات هراس نداشته باشیم … جهش تولید یک آرزو و شعار نیست، کاملاً عملیاتی است … بلای مهم، چشم دوختن به خارج است. میدانم، میبینم، میشنوم، گزارش میرسد به ما بعضی از این کارها انجام نمی‌گیرد چون مدیر مربوطه منتظر گشایش از بیرون است. این کار را انجام نمی‌دهد چون منتظر است از خارج گشایش صورت گیرد. بنا را بر این بگذارید که بنا نیست گشایشی صورت بگیرد!»

اراده، عزم، شجاعت و همّت، خود را به دهان خطر و مشکلات زدن … الباقی‌ هم چشم به توکل و یاری و عنایت حضرت حق! به تعبیر آن رزمنده‌ی جوان در شب عملیات والفجر ۸ که با همه‌ی حساب و کتاب‌های مادی، عبور از اروند وحشی را در آن شب زمستانی ناممکن می‌دانست. با همه‌ی این‌ها بعد از آن همه‌ شناسایی و تمرین غواصی و حفاظت اطلاعاتی که مو را از ماست بیرون بکشد و حساب جزر و مدِ ساعت به ساعت اروند را داشتن به همرزمش گفته بود: «خدای آن سوی اروند، خدا این سوی اروند هم هست.» و نتیجه‌ی همه‌ی این‌ها، قطع دست صدام بود از تنها نقطه‌ی ارتباطی با خلیج فارس و برافراشتن یک پرچم سه ‌رنگ روی بام مسجد فاو! جنگ همان جنگ است و دشمن هم همان دشمن. فقط انگار به‌جای «اروند» باید بگذاریم تحریم: «خدای قبل از تحریم، خدای بعد از تحریم هم هست» «بشرطها و شروطها» البته و همت و اراده و عزم و قطع امید از بیگانه «مِن شروط‌ها»، چنان‌که آن رزمنده‌ی جوان شب عملیات والفجر ۸ بود.

انتهای پیام/





منبع خبر

روایتی از جلسه شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی در حضور رهبر معظّم انقلاب بیشتر بخوانید »

واکنش ۶۶۰ استاد دانشگاه به فرصت سوزی مجدد برای مذاکره با آمریکا

واکنش ۶۶۰ استاد دانشگاه به فرصت سوزی مجدد برای مذاکره با آمریکا


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، ۶۶۰ نفر از استادان و مدرسان دانشگاه های کشور، به زمینه‌سازی برخی نیروهای سیاسی برای مذاکرۀ مجدّد با آمریکا و همچنین نامه  240 نفر از فعالان سیاسی مبنی بر فرصت نمایی جدید تحولات آمریکا در ایران! واکنش نشان داده و اعلام کردند: بازگشت به مسیر تجربه‌شدۀ مذاکره با نافضین کرامت، هویت و اقتصاد ایران که خسارت فراوان بر اقتصاد ملّیِ ما وارد آورد، هیچ‌گونه توجیهی ندارد و حتّی با حداقل‌های معرفت تجربی و عقلانیّتِ نیز، سازگار نیست.

متن بیانیۀ استادان و مدرسان دانشگاه‌های کشور در پاسخ به زمینه‌سازی برخی نیروهای سیاسی برای مذاکرۀ مجدّد با آمریکا به شرح زیر است:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ( هود / ۱۱۳)

و بر ظالمان “تکیه ننمایید”، که موجب می‌شود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمی‌شوید!

توقّع منطقی و تجربی این بود که پس از «شکست تجربۀ مذاکره و برجام»، نیروها و جریان‌های سیاسیِ معتقد به «گفتگوی سازش‌جویانه با غرب» نیز، به «خطای بزرگ و پُرهزینۀ» خویش اذعان کنند و ازاین‌ تجربه پرهزینه و گران قیمیت، در برابرِ توده‌های مردمی که گمان بردند این مسیر، گشایش‌های اقتصادی به‌دنبال خواهد داشت، اظهار «شرمندگی» و «سرافکندگی» کنند، امّا گویا همچنان «چرخۀ خطاکاریِ» آنها، متوقّف نشده است.

تغییر رئیس‌جمهور کشور پرتلاطم آمریکا و جابجایی قدرت از یک حزب به حزبی دیگر، سبب گشته که نیروهای سیاسیِ ناتوان در تدبیر معیشتِ مردم، دوباره بر «اشتباه گران قیمت و تلخِ گذشته» اصرار بورزند و با عنوان جعلی  استفاده از «فرصت»، در راهی قدم بگذارند که در نهایت، «هزینه‌ها و خسارت‌های بیشتری» را بر مردم بزرگ ایران و اقتصاد ملّی تحمیل خواهد کرد. ازاین‌رو، نباید با سکوت خویش، اجازه داد که «بدهکاران ملّی» و «کارگزاران تجربۀ زیان‌بار»، باز هم پرچم مذاکره را به‌دست گیرند و طلبکارانه، «تخیّلاتِ موهوم» و «پندارهای باطلِ» خویش را به‌نام «فرصت تازه» بفروشند؟ فرزندان دانشگاهی ملت ایران معتقدند:

اوّل: بازگشت به مسیر تجربه‌شدۀ مذاکره با نافضین کرامت، هویت و اقتصاد ایران که خسارت فراوان بر اقتصاد ملّیِ ما وارد آورد، هیچ‌گونه توجیهی ندارد و حتّی با حداقل‌های معرفت تجربی و عقلانیّتِ نیز، سازگار نیست. به راستی  چند بار باید یک تجربه را «تکرار» کرد تا «خطابودنِ» آن آشکار شود و آیا آیندگان دربارۀ کسانی‌که با فاصله‌های زمانی اندک، یک «تجربۀ سراپا غلط» را آن هم با قیمت های گزاف، به چندباره تکرار کرده‌اند، چگونه قضاوت خواهند کرد؟!

دوم: کیست که نداند کوبیدن بر طبلِ تهیِ مذاکره، اقتصاد ملّیِ ما را هرچه‌بیشتر، «شرطی» و «وابسته» می‌کند؛  موجب می‌شود همانند گذشته، اقتصاد در «تلۀ تعلیق و انتظار» بیفتد و روزانه، چشم‌ها و نگاه‌ها، معطوف به «شروع‌شدن»، «پیش‌رفتن»، «و به‌سرانجام‌ نرسیدن» و شکست مذاکره شود، دوباره قدرت ملی ایران و دستان نیروهای مولد میهن به روند شتاب جوی  اقتصاد، ماه‌ها و سال‌ها به گروگان دشمنان تاریخی ایرانیان در آمده و متوقّف گردد. این، اتّفاق ناگواری بود که در طول بیش از هفت‌سال گذشته رخ داد و موجب وارد شدنِ لطمه‌ها و گزندهای اقتصادیِ جدّی به ما شد. واقعیّت این است که اقتصادِ «درحال‌انتظار» و «معطّل ‌نگاه‌داشته‌شده»، رشد و رونق نخواهد یافت، بلکه فرسوده‌تر و ناکارآمدتر شده و به دلسرد کردن کارفرمایان ، کارگران و تمامی مولدین کار و سرمایه ایرانی منجر خواهد شد.

سوم: واضح است که گشایش اقتصادیِ «وابسته به ارادۀ آمریکا»، ثبات و دوامی ندارد و با هر گونه «تنش و تلاطم سیاسی»، به‌آسانی فرومی‌ریزد و باز داستان، از سطر نخست آغاز می‌شود. تجربه و عقل سلیم گواه است که  آمریکا تا آن هنگام که دریابد می‌تواند با رفتار سیاسیِ ضد ایرانی خویش، «تکانه‌ها» و «بی‌ثباتی‌ها»یی را بر اقتصاد ملّیِ ما تحمیل کند، از این «اهرم فشار» استفاده خواهد کرد گو این که بهره‌گیری آمریکا از این اهرم، تا زمانی‌که اقتصاد ما، «مذاکره‌محور» و «متأثّر از سیاست خارجی قدرت های انحصار طلب» باشد، همچنان ادامه خواهد یافت. از این رو بر اساس تجربه باید گفت؛ تصمیم مدبّرانه و عقلانی، همانا گرفتن این اهرم و ابزار فشار از آمریکاست، نه تکیه چند باره و تمرکزِ داوطلبانه بر آن، زیرا بنا به نص صریح قرآن شریف در صدر این گفتار، اگر به رغم  تجربه، ارکان قدرت یک جامعه ی روبه رشد را دوباره به پشتیبانی واصله از دشمن گره زنند علاوه بر غضب ملت، قهرا از یاری خدای قادر متعال نیز دور خواهیم شد.

چهارم: این‌همه اصرار و تأکید بر متوقّف‌بودنِ «گشایش اقتصادی» بر «مذاکره» و «رفع تحریم»، به این معنی است که ایران از نظر «ظرفیّت‌های وطنی» و «قابلیّت‌های درونی»، تهی‌دست و بی‌مایه بوده و ازاین‌جهت است که همۀ راه‌ها به «مذاکره» منتهی شده و چارۀ دیگری، پیشِ روی ما نیست! این پیش‌فرضِ «آلوده به تحریف و وارونه‌نمایی» از ایران بزرگ، نه‌فقط اثبات نشده، بلکه مشاهدۀ عینیِ نظام ظرفیت ها و مزیت های مادی و معنوی ایران اسلامی   در سطوح محلی، استانی، ملی و بین المللی، به‌وضوح نشان می‌دهد که می‌توان اقتصاد ملّی را از مردابِ «مذاکره» و «تحریم» ، ” خام فروشی  نفت” و «واگذاری مزیّت‌ها» خارج کرد و بر اساس تکیه بر استعدادها و توانمندی‌های ملّی، «خویش‌بنیاد» و «مقاوم» نمود. این در حالی است که مذاکرات رایج و الگوی برجام، نه‌فقط فرصتی را نیافرید، بلکه موجبِ چشم‌فروبستن بر فرصت‌های درونی شد. بدون‌شک اگر در طول بیش از هفت‌سال گذشته، همۀ نیروها بر روی «سیاست خارجی»، و سیاست خارجی بر روی «مذاکره» و مذاکره با ابتنای بر روش «برجام»، متمرکز نمی‌گردید و راه‌حلِ گشایش اقتصادی، در جایی «بیرون از اقتصاد»، طلب نمی‌شد، امروز در وضع بسیار بهتری به‌سرمی‌بردیم.

پنجم: اقتضای «صداقت سیاسی»، آن است که به‌جای «عوام‌فریبی»، «فرار به جلو»، و استخدام «لحن طلبکارانه»، «فرضیّه‌بافی‌های خیال‌اندود» و تکیه کردن بر آخرین ابزار برای خودآرایی در سپهر هوشمند ملّی، این حقیقت گفته شود که وضع معیشتیِ کنونی، دستاورد مستقیمِ «کم‌کاری»، «بی‌عملی» و «بی‌تدبیری» است و چنانچه در طول این «سال‌های ازدست‌رفته»، کارگزاران «جوان» و «توانمند» و «باکفایت» به‌کار گرفته می‌شدند، امروز تحریم به این اندازه، اقتصاد ملّیِ ما را درگیر انقباض خویش نمی‌کرد. به رغم ادعای سال های نخست در این روند ۸ ساله، اکنون تحریم، به دستاویز و بهانه‌ای برای «توجیه»، «فرافکنی» و «عذرتراشی» تبدیل شده است، حال‌آن‌که این تصویرسازی وارونه و غرض‌ورزانه، زمینه‌سازی برای شروع دوبارۀ دیپلماسیِ «امتیازبخش یک‌طرفه»، «اعتماد ساده‌اندیشانه»، «لبخندهای بی‌حاصل» و «ندانم کاری در توافق‌نامه‌نویسی» است. تجربۀ سال‌های ناگوارِ اخیر نشان داد که «زبانِ پُرلکنت و ابهام‌آلودِ دیپلماسی»، هیچ‌گاه جایگزینِ «عمل و اقدامِ فعّالانۀ اقتصادی» نشده و سفره‌های مردم را وسعت نمی‌بخشد.

ششم: اکنون زمان پاسخگوی، محاسبه و ارزیابی است، نه آغازی دوباره! حال که حتّی اندک صداقتی برای اعتراف به تحمیل خطای پُرهزینه بر ملت کریم ایران در گفتارتان به میان نیامده، این‌ اندازه «اصرار بر خطا» و «تکرار خطا» و سودای حیات سیاسی به قیمت «به‌خطا افکندنِ مردم»، را قابل‌تحمّل ندانسته و برآن شدیم تا در حضور ملّت شریف ایران به نقد ادعاهای شما پرداخته وبگوییم؛ به‌جای «وعده‌فروشی‌های سیاسی و انتخاباتی»، «گفتاردرمانی»،  «مخالف‌هراسی» و «مظلوم‌نمایی»، باید پاسخگوی «وعده‌های نابجای تحقّق‌نیافته» و «عملکردهای ناصواب» بود و از نتایج و ثمراتِ «اقتصادِ برجامی» سخن گفت! وانگهی اگر منطق مذاکره، منطق «دادن» و «گرفتن» است و در آن، «خوش‌بینی» یا «بدبینی» راه ندارد، صادقانه باید مشخّص کنید که در برابر آنچه که یک‌روزه و به یک‌باره دادید و پس از آن جشن ها گرفتید و تندیس ها ساخته، نشان ها و مدال ها بر سینه آویختید، اینک پس از گذشت‌ سال‌ها، چه گرفتید و از امتیازات مذاکره کدامین صنایع را افراشتید و از آن همه گرفتن ها، بر سر سفره مردم چه گذاشتید؟!

شما گرامیان به عنوان عقبه حزبی و علمی این نوع شگفت آور از باصطلاح داد و ستد برجامی به ملّت گزارش کنید که «روند فرسایشیِ مذاکره» و «وعده‌های کاغذیِ آمریکا» و شرکای مجرم اروپایی اش، کدام‌یک از گِره‌های اقتصاد ملّیِ ما را گشوده اید؟!

حقیقت این است که باید به قوای الهی و لایزال ملّت و سفارش های معنوی و تجربی رهبری حکیم در این باره تکیه کرد؛ فرزندان دانشگاهی ملّت و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی؛ حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مدظله العالی نیز ضمن بیعت مجدد با معظم له و قدرت الهی ملّت، و از موضع علم و تجربه هشدار می دهند اطلاق انتخابات کشوری دیگر به «فرصتِ جدید»، فرصتی برای خود آمریکا و البته آمریکای در حال افول است تا هرچه‌بیشتر، میهن عزیز مان از «مزیّت‌ها»ی‌ ملّی خویش غافل و دور شود و در برابرِ «دست‌کشیدن کشور از توانمندی‌های واقعی‌ اش»، «وعده‌هایی دروغین» صادره از آمریکا را دریافت کند؛ از این رو خیرخواهانه می گوییم به نظر می رسد  نظریه پردازان سیاسی و حزبی یی که اقتصاد کشورش شان را به «تغییر سیاستمداران کشوری دیگر» وابسته نشان داده و «عناصر قدرت ملّیِ» خویش را سخاوت‌مندانه و ساده‌اندیشانه، یک‌به‌یک با قیمتی ناچیز در معرض فروش می گذارند فاقد اداراک مولفه های قدرت ملّی و انقلابی هستند؛ زیرا عناصر و مؤلفه های قدرت ملّی در هیچ کشوری فروشی نیست! پس، استخدام لحن طلبکارانه را فراموش کنید چون نوبت محاسبه و گزارش های ملّی فرا رسیده است؛ گو این که «فرصت واقعی»‌ یی که پیشِ روی مردم قرار دارد، همانا عبور قاطع از اندیشه و مدیریّت «بی‌تحرّک»، «غیرفعّال»، و «فاقد اعتمادبه‌نفسِ ملّی» است.

پنجم آذر ۱۳۹۹

مصادف با سالروز تشکیل بسیج مستضفین

استادان و مدرسان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، پژوهشی، مهارتی و کاربردی کشور

  اسامی اساتید  

انتهای پیام/





منبع خبر

واکنش ۶۶۰ استاد دانشگاه به فرصت سوزی مجدد برای مذاکره با آمریکا بیشتر بخوانید »