الف

تناقضی که «عبدالناصر همتی» نمایان کرد

تناقضی که «عبدالناصر همتی» نمایان کرد



اظهارات اخیر رئیس‌ کل اسبق بانک‌ مرکزی که صریحاً به چاپ پول در زمان تصدی‌گری خود اعتراف می‌کند، دوگانگی وی در گفتار و کردار و غلبه «سیاست» را در موضع‌گیری‌هایش آشکار می‌کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عبدالناصر همتی، رئیس بانک‌مرکزی دولت‌دوازدهم و کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰، یکی از جدی‌ترین منتقدین دولت‌کنونی و سیاست‌های اقتصادی آن بوده و مسئله «چاپ پول» همواره یکی از مهم‌ترین دستاویزهای او برای به چالش کشیدن دولت سیزدهم بوده است.

او از دو سال گذشته تاکنون ادعا دارد که دولت اقدام به چاپ پول بدون پشتوانه می‌کند و یکی از ریشه‌های اصلی تورم موجود در کشور را به آن مرتبط می‌داند.

همتی در اردیبهشت‌ماه امسال خطاب به رئیس‌جمهور نوشت:‌« آقای رییس‌جمهور! تیم تبلیغاتی دولت شما مکرر اتهام سلطان چاپ پول زدند. امروز روز قضاوت است. آیا با همان روشی که دولت شما رایج کرد، نمی‌توان برای دولت سیزدهم از عنوان فوق سلطان چاپ پول استفاده کرد؟

حتما شما نیز امروز با کسب تجربه، به‌خوبی واقف شدید که علت اصلی رشد پایه پولی، نه در بانک مرکزی، بلکه ریشه در سیاست‌های مالی دولت و آن هم عمدتا به خاطر تحریم‌هاست. البته، تشدید اخیر آن به رغم گشایش‌های ادعایی در ناترازی پرداخت‌های دولت و ناکارآمدی‌هایی است که در تغییر وسیع تیم اقتصادی مشهود بود.»

اما همتی پیش از این و در پاییز ۱۴۰۰ مدعی شده بوده که در سال‌های ۹۸ و ۹۹ ( زمان ریاست خود ) هیچ‌گونه پول بدون پشتوانه‌ای چاپ نشده.

او در آن مقطع گفته بود: « اخیرا مطلبی مطرح شده است که گویی در سال های گذشته پول بی پشتوانه منتشر شده و لذا به این دلیل رشد پایه پولی بالا بوده است. لازم است اشاره شود که از نظر اصول حسابداری امکان انتشار پول بی پشتوانه وجود ندارد و در سال های ۹۸ و ۹۹ هیچگونه پول بدون پشتوانه ای در بانک مرکزی چاپ نشده و آنچه که براساس تکالیف قانونی در بانک مرکزی انجام شده است، خرید ارزهای مسدودی دولت و صندوق توسعه ملی و پرداخت ریال به دولت در ازای آن، برای تامین هزینه های ضروری کشور بود که منجر به افزایش خالص ذخایر خارجی بانک مرکزی شده است. در نتیجه پول با پشتوانه ارزهای مسدودی و طبق تکلیف قانونی انتشار یافته است.»

حالا و پس از گذشت ماه‌های طولانی از این ادعاها، همتی به چاپ پول در سال‌های مسئولیت خود اقرار می‌کند. او اخیراً در گفت‌وگویی که در کلاب‌هاوس داشته،‌ اقرار کرده که در سال ۹۸ پنج میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده در کره بابت کسری بودجه، تسعیر شد و بانک مرکزی معادل ریالی آن را چاپ کرد و به دولت داد! البته که در این گفت‌وگو به مخالفت‌های خود با این امر در آن مقطع اشاره می‌کند.

با محاسبه دلار ۱۲ هزارتومانی سال ۹۸، مقدار پایه‌پولی اضافه‌شده به کشور در آن سال، ۶۰ هزار میلیارد تومان بوده که رقم بزرگ و قابل‌توجهی است.

رطب‌خورده منع رطب نمی‌کند!

هر چند عبدالناصر همتی سرانجام به چاپ پول در زمان تصدی‌گری خود اعتراف کرده و البته مخالفت‌های خود را هم با آشکار ساخته اما اعتقاد دارد که این اقدام بی‌دلیل نبوده و به پشتوانه بخشی از دارایی‌های بلوکه‌شده ایران در کره‌جنوبی انجام شده است و بدین ترتیب اتهام چاپ‌پول بدون‌پشتوانه را از روی دوش خود برمی‌دارد؛ مسئله‌ای که در صورت اثبات ادعاهای همتی در خصوص چاپ پول بدون‌پشتوانه در دولت سیزدهم می‌تواند دستاویزی برای دولت‌مردان کنونی باشد.

اگر قرار بر این است که چاپ پول به پشتوانه دارایی‌های خارجی صورت گیرد، تفاوتی بین دولت‌های مختلف وجود ندارد و با توجه به صورت‌گرفتن این امر در زمان ریاست همتی باید پرسید که او با چه منطقی، منتقد وضعیت کنونی است؟

این تناقض ساختاری همتی در گفتار و کردار، شائبه سیاسی‌بودن نقدهای رئیس‌کل اسبق بانک‌مرکزی را به ذهن متبادر می‌سازد. وقتی عبدالناصر همتی لنگرگاه و تکیه اصلی انتقادات خود را روی چاپ‌پول بنا می‌کند و گذر زمان آشکار می‌سازد که این اقدام در زمان مسئولیت خود او هم صورت گرفته، حتی به فرض صحت و سقم ادعاهای مطرح شده درباره دولت کنونی، این انتقادات محلی از اعراب نخواهد داشت.

منبع: الف

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تناقضی که «عبدالناصر همتی» نمایان کرد بیشتر بخوانید »

۳ نشانه از گشایش روابط ایران و مصر

۳ نشانه از گشایش روابط ایران و مصر



فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی به دولت مصر جهت برقرار نکردن ارتباط با ایران، مؤلفه‌ای بسیار مهم در عقیم ماندن تلاش‌های مکرر تاریخی جهت احیای روابط ۲ کشور در سال‌های گذشته بوده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مدت زمان زیادی از سفر پادشاه عمان به ایران نمی‌گذرد با این حال هنوز تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد این سفر و معانی و پیامدهای مختلف آن مطرح می شود. در این میان، شاید یکی از مهمترین نکاتی که در مدت اخیر با محوریت سفر “هیثم بن طارق” به تهران روی آن مانور داده می شود و جریان های سیاسی و رسانه ای داخلی، منطقه ای و حتی بین المللی در مورد آن مانور می دهند، گشایش هایی است که احتمالا در نتیجه سفر پادشاه عمان به تهران در روابط ایران و مصر ایجاد می شوند.

البته که در این رابطه در مدت اخیر گمانه زنی های مختلفی نیز مطرح شده و اینطور به نظر می رسد که اکنون باید احیای روابط ایران و مصر را گزینه ای کاملا محتمل ارزیابی کرد که می تواند در آینده نزدیک محقق شود. در این رابطه به طور خاص می توان ۳ نشانه را نیز مورد توجه قرار داد.

۱: نگاه مثبت مقام‌های ارشد ایران، عمان و مصر به احیای روابط دیپلماتیک تهران-قاهره

شاید یکی از اصلی ترین نمودها و نشانه های احیای قریب الوقوع روابط ایران و مصر را بتوان در نگاه مثبتِ مقام‌های ارشد ایران، عمان و مصر در رابطه با مساله مذکور رهگیری کرد. عمانی ها در سال های اخیر نشان داده اند که برای دیپلماسی مخفی و انجام رایزنی های پشت پرده، اهمیت قابل ملاحظه ای قائل هستند. درست به همین دلیل هم آن ها تا زمانی که در یک موضوع، توافقات لازم صورت نگیرد، اقدام به موضع گیری صریح و یا مانور در مورد آن نمی کنند.

در این رابطه در مدت اخیر شاهد بوده ایم که مقام های عمانی رایزنی های آشکاری را در این رابطه انجام داده‌اند و حتی شخص پادشاه عمان نیز پس از سفر به مصر، بنا بر آنچه منابع آگاه سیاسی و رسانه ای اعلام کرده‌اند، رایزنی هایی را با مقام های ارشد کشورمان در مورد احیای روابط تهران-قاهره داشته است(در این میان باید توجه داشت که رایزنی های فعال پادشاه عمان در این رابطه نیز خود سیگنال مهمی دال بر جدی بودن مساله از نگاه طرف عمانی است).

البته موضع گیری مثبت مقام معظم رهبری در مورد احیای روابط با مصر و همچنین مواضع مثبت طرف مصری که در مدت اخیر احیای روابط با تهران را امری سازنده ارزیابی کرده و نسبت به آن موضعی فعال در پیش گرفته، همه و همه حاکی از این هستند که احیای روابط ایران و مصر در بالاترین سطح به نتیجه رسیده و در روزهای آتی بایستی انتظار به ثمر نشستن عینی آن و بازگشایی سفارتخانه های دو کشور در خاک یکدیگر را داشته باشیم.

۲: همسویی مصر با تغییر رویکرد کلان بلوک عربی در رابطه با ایران

بر کسی پوشیده نیست که از زمان احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی با میانجی گری چین، جهان عرب رویکردی متفاوت را در رابطه با ایران در پیش گرفته است. رویکردی که به نوعی از تغییر مسیر و چشم انداز ژئوپلیتیکی کشورها و قدرت های عربی در قالب معادلات نظام بین الملل و فاصله گرفتن آن‌ها از دولت های غربی و به طور خاص آمریکا حکایت دارد (رویکردی که تا حد زیادی با توجه به تغییر تدریجی کریدورهای قدرت جهان از غرب به شرق و دلسردی کشورهای عربی از حمایت های دولت آمریکا از آن‌ها در قالب معادلات منطقه ای و بین المللی اتخاذ شده است).

در این فضا، شاهد بوده ایم که پس از عربستان، اردن و مصر نیز به تدریج، حرکت به سمت احیای روابط با تهران را آغاز کرده اند و اینطور به نظر می رسد که به ثمر نشستن تلاش ها جهت احیای روابط تهران و قاهره را بایستی نتیجه طبیعیِ روندی دانست که در قالب تنش زدایی از روابط ایران و کشورهای عربی آغاز شده است.

۳: کاهش اثرگذاری طرف‌های ثالث بر دولت مصر جهت احیای روابط با ایران

در نهایت باید گفت که ایران بارها و بارها در سال های گذشته اعلام کرده که برای احیای روابط با مصر، هیچ مانعی را پیش روی خود نمی بیند و در این زمینه کاملا دیدگاهی مثبت دارد. با این حال این طرف مصری بوده که هر بار به دلایلی از پیشبرد فرایند احیای روابط با ایران عقب نشسته است. در این رابطه به طور خاص فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی به دولت مصر جهت برقرار نکردن ارتباط با ایران، مولفه ای بسیار مهم در به نتیجه رسیدن تلاش های مختلف جهت احیای روابط دو کشور بوده است.

با این حال، همزمان با کاهش یافتن کمک های مالی این دو بازیگر به دولت مصر و در عین حال، کاسته شدن از وزن آن ها در تصمیم سازی های راهبردی دولت مصر، اینطور به نظر می رسد که اکنون قاهره از فراغ بال بیشتری جهت اتحاذ تصمیماتی که با منافع ملی آن در هماهنگی باشند، برخوردار است. از این رو، این مولفه نیز در نوع خود در شرایط کنونی سیگنال های مثبتی را در زمینه احیای قریب الوقوع روابط ایران و مصر مخابره می‌کند.

منبع:الف

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

۳ نشانه از گشایش روابط ایران و مصر بیشتر بخوانید »

«روز نکبت» و پنهان‌کاری عجیب رئیس‌جمهور آمریکا

«روز نکبت» و پنهان‌کاری عجیب رئیس‌جمهور آمریکا



پایگاه خبری میدل ایست مانیتور در گزارشی می نویسد: سفید کردنِ جنایات و رویه‌های مجرمانه رژیم اسرائیل، اقدامی است که تنها با همکاری بین‌المللی میسر شده است. ..

به گزارش مجاهدت از مشرق، پایگاه خبری «میدل ایست مانیتور» در گزارشی با اشاره به نزدیک شدن به سالگرد تشکیل رژیم جعلی صهیونیستی موسوم به «روز نکبت» و پیام اخیر جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا خطاب به رهبران و شهروندان صهیونیستی در این رابطه، وی را فردی دانسته که بنیان‌های استعماری تشکیل رژیم جعلی مذکور را در پیام خود پنهان کرده است. رویکردی که البته چندین دهه است در میان رهبران غربی به امری رایج تبدیل شده و آنها از این طریق، تداوم حیات و بقای رژیم اشغالگر قدس را میسر می‌سازند.

پایگاه خبری میدل ایست مانیتور در گزارش خود می‌نویسد: «جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در یک موضع‌گیری بدون توجه به مناقشات و درگیری‌های سیاسی که رژیم اسرائیل در داخل خود در مدت اخیر و حتی هم اکنون تجربه کرده و می‌کند و البته جنایاتی که رژیم اشغالگر قدس در جریان تأسیس رژیم جعلی خود در روز نکبت (اشاره به زمان تأسیس رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸) مرتکب شده، هفتاد و پنجمین سالگرد تأسیس رژیم اسرائیل را به سیاستمداران و شهروندان اسرائیلی تبریک گفته است.

در این راستا، یک بیانیه مطبوعاتی کاخ سفید ادعا کرده است که: «زمانی که دیوید بن گورین، ایجاد اسرائیل را در سال ۱۹۴۸ اعلام کرد، وی عملا تولد یک دولت را بر پایه آزادی، عدالت و صلح اعلام نمود. تنها ۱۱ دقیقه بعد، هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا اعلام کرد که ایالات متحده آمریکا اولین ملتی خواهد بود که حکومت اسرائیل را به رسمیت می شناسد».

باقیِ بیانیه مذکور تا حد زیادی چشم بر نقض گسترده حقوق بین‌الملل توسط رژیم اشغالگر قدس و البته ارتکاب جنایات جنگی از سوی آن علیه مردم بیگناه به کل بسته است. جنایاتی که البته اسرائیل با همدستی دولت آمریکا انجام داده است. این بیانیه به طور خاص بر پیشرفت‌های علمی اسرائیل و عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و شماری از کشورهای عربی متمرکز شده است.

تمامی این مسائل در نقطه مقابل موضع‌گیری بایدن قرار دارند که گفته بود: «آمریکا تاب‌آوری دموکراسی اسرائیل را مورد تأکید قرار می‌دهد. مسأله‌ای که بنیان روابط ویژه و قدرتمند دو طرف را تشکیل می‌دهد».

اسرائیل از همان نخستین لحظات تشکیل خود، روی فراموشکاری سیاسی رهبران جهان و به ویژه رهبران جهانِ غرب حساب ویژه‌ای باز کرده بوده است. البته که لفاظی و حرّافی‌های دیپلماتیک تنها چیزهایی هستند که رهبران سیاسی در آنها خوب هستند و مهارت دارند. اگر سازمان ملل متحد به معنای واقعی کلمه به حمایت از حقوق بشر می‌پرداخت، تردیدی نبود که جریان حمایت از مقاومت و مقابله با استعمارگرایی به یک اصل مهم در مراودات و مسائل بین‌المللی تبدیل می‌شد.

جالب است که «دیوید بن گورین» به عنوان اولین رهبر سیاسی که ایجاد اسرائیل را اعلام کرد، فلسطینی‌ها را به دلیل اشغال سرزمینی که به اسرائیلی‌ها تعلق دارد شماتت و سرزنش کرد. در این رابطه جالب‌تر آن است که مثلا حق بازگشتِ فلسطینی‌ها به سرزمین آبا و اجدادی‌شان که سازمان ملل متحد نیز آن را به رسمیت شناخته، تا حد زیادی از سوی رژیم اشغالگر قدس منوط به انجام مذاکره از سوی فسلطینی‌ها با اسرائیل و اعطای امتیازات قابل توجه به این رژیم شده است. از این رو، چندان عجیب نیست که می‌بینیم بایدن عملا از طرف فلسطینی می‌خواهد که راه مذاکره با اسرائیل را در پیش گیرد.

بایدن در بیانیه خود حتی یکبار هم نامی از فلسطین نمی‌برد. موضوعی که نشان می‌دهد تا چه اندازه در فضای فکری رئیس جمهور آمریکا، فلسطین حذف شده و موجودیتی اشغالگر به نام اسرائیل از موقعیت برتر برخوردار شده است. روایتِ صهیونیستی از آزادی، عدالت و صلح که بایدن به نقل از بن گورین نقل کرده است، دقیقا همان رویکردی است که جهان غرب از آن برای تداوم بقا و موجودیت رژیم اسرائیل به هزینه ملت فلسطین استفاده کرده است.

اگر فلسطینی‌ها از روایت صهیونیست‌ها حذف شوند(رویکردی که نه فقط از طریق نسل‌کشی فلسطینی‌ها دنبال می‌شود بلکه با انکار واقعیت‌ها در مورد این رژیم نیز همراه است)، می‌توان به نوعی روکشِ یک دولت مرفّه و صلح طلب را برای رژیم اشغالگر قدس حفظ کرد. با این حال، محاسباتی نیز پیش روی اسرائیل قرار دارند که لزوما دولت آمریکا از آنها راضی نیست و نمی‌خواهد با آنها رو به رو شود.

سفید کردن جنایات و رویه های مجرمانه رژیم اسرائیل، اقدامی است که تنها با همکاری بین‌المللی میسر شده است. اگر آمریکا واقعا در مورد دموکراسی و ادعاهای دور و درازش در این رابطه مصمم بود و اراده جدی داشت، این مفهوم و گفتمان می‌توانست بنیان پیام اخیر بایدن به رژیم اشغالگر قدس را به مناسبت روزِ نکبت تشکیل دهد. با این همه، شخص رئیس‌جمهور آمریکا به راحتی بر کلیه بنیان‌های استعماری تشکیل رژیم صهیونیستی سرپوش گذاشت».

منبع: الف

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«روز نکبت» و پنهان‌کاری عجیب رئیس‌جمهور آمریکا بیشتر بخوانید »