الی بیت المقدس

حسرت ادامه عملیات آزادسازی خرمشهر به دلیل مجروحیت

حسرت ادامه عملیات آزادسازی خرمشهر به دلیل مجروحیت


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، بهره‌گیری از انگیزه‌های دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامه‌ریزی‌شده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقه‌ای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد «إلی بیت‌المقدس» را نسبت به سایر نبرد‌های دوران هشت سال دفاع مقدس متمایز می‌کنند و باعث می‌شوند که نبرد «إلی بیت‌المقدس» و آزادسازی خرمشهر، قله افتخارات هشت سال دفاع مقدس محسوب شود.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، مصمم است تا با تکیه‌بر آثار و اسناد موجود در این مرکز، هم‌زمان با سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین، جلوه‌های شکوه مقاومت و پایداری این حماسه عظیم را به روایت فرماندهان و رزمندگان حاضر در عملیات، در چندین شماره منتشر کند:

سردار «مهدی شیرانی‌نژاد» جانشین مخابرات سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس، در بخشی از کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «مخابرات در جنگ» به بیان خاطرات خود از حضور در مرحله سوم عملیات «إلی بیت‌المقدس» و آزادسازی خرمشهر و مجروحیت در این مرحله پرداخته است:

مرحله دوم (عملیات إلی بیت‌المقدس) تمام شد و وارد مرحله سوم شدیم. در مرحله سوم، بحث خرمشهر مطرح شد و ما را به شمال خرمشهر انتقال دادند.

بخشی از یگان‌های ما در پاسگاه زید ماندند؛ یعنی تیپ امام حسین (ع) دوتکه شد. بخشی از آن برای کار شناسایی به شمال خرمشهر رفت.

۲۶، ۲۷ اردیبهشت بود. بیست کیلومتری خرمشهر مستقر شدیم. همین موقع، دشمن پاتک شدیدی را انجام داد. این‌طرف (خرمشهر) هم درگیری بود و تیپ امام حسین (ع) در دو منطقه درگیر شد؛ چون فاصله بود، ارتباط ما خیلی بد بود و قطع و وصل می‌شد. بی‌سیم‌های راه دورمان هم خوب نبود؛ داغ می‌کرد. چون فاصله بین پاسگاه زید و این‌جا (خرمشهر) زیاد بود، ارتباط برقرار نمی‌شد.

ساعت دوازده و نیم آقای خرازی به من گفت: چرا ارتباط قطع می‌شه؟ گفتم: نمی‌دونم، بی‌سیم‌ها دچار مشکله. گفت: چه‌کار می‌تونیم بکنیم؟ گفتم: می‌خوای برم حالت رله انجام بدم؟ گفت: نمی‌شه رله کرد. گفتم: حالا بهتر از هیچ چیه دیگه.

به‌هرحال اوضاع هر دو طرف خراب بود. هیچ خبری هم نداشتیم. ایشان هم نگران بود. نمی‌توانست این‌طرف را رها کند. فرماندهان ما هم نبودند. به چه علت، خاطرم نیست.

حرکت کردم و به سمت پاسگاه زید رفتم. منطقه هم به‌شدت زیر آتش توپخانه بود. تقریباً فاصله دشمن هم با مواضع ما خیلی کم بود.

من از ساعت یک شروع کردم، چپ و راست توی خط رفتم و گزارش کردم. وقتی ارتباط قطع می‌شد، می‌آمدم عقب‌تر و فاصله را کم می‌کردم و دستور را می‌گفتم و برمی‌گشتم.

دائم با ماشین پشت خط تردد می‌کردم. فرماندهان گردان‌ها هم نمی‌گفتند اصلاً تو کی هستی و نمی‌توانی صحبت کنی. حتی فرمانده گردان نمی‌گفت بی‌سیم را به من بده تا خودم با شهید خرازی صحبت کنم.

مجروحیت

سه چهار ساعت به همین منوال بود. فشار دشمن به‌تدریج کم شد. بالاخره آن‌روز تمام شد. دشمن دوباره از صبح شروع کرد. من هم به خاطر اینکه خط بروم به شهید خرازی گفتم و آمدم منطقه و همان کار روز قبل را شروع کردم؛ البته حجم پاتک دشمن کمتر از دیروز نبود و تا ساعت حدود یک بعدازظهر بیشتر شد.

شهید خرازی گفت: خودت برو بالای خاکریز، به من بگو چه خبره. از ماشین پیاده شدم و رفتم بالای خاکریز. با دوربین یک دیدبان، منطقه را بررسی و اوضاع را گزارش می‌کردم. بالاخره ماشین مخابرات، بی‌سیم و جیپ فرماندهی دست من بود و آن موقع داشتن این‌ها برای من خیلی مهم بود و حرفم برش داشت.

تا رفتم، برادری که آن‌جا بود، دوربین را به من داد. دفعه بعد شهید خرازی گفت: برو تانک‌ها را بشمار. دوباره که رفتم بالا، مجروح شدم و آمدم عقب و به مرحله بعد نرسیدم؛ بدین‌صورت که روی خاکریز بودم که خمپاره پشت سر من خورد؛ چون گرم شمردن تانک‌ها بودم، اول نفهمیدم. چند لحظه که گذشت، احساس کردم سوختم. دست گذاشتم و دیدم از همه‌جا خون می‌آید؛ ترکش به کمرم و پایم خورده بود. به دیدبان هم چیزی نگفتم.

از خاکریز به‌صورت سینه‌خیز پایین آمدم. سرم گیج می‌رفت. پشت ماشین نشستم، دیدم اصلاً نمی‌توانم. دست چپم کلاً کار نمی‌کرد. امدادگری هم نبود. با همان وضع یک مقدار جلو آمدم.

یکی از افراد بهداری تا مرا دید، گفت: بیا اینجا! تمام ماشین خونی شده بود. احساس می‌کردم نباید وقت آن بنده خدا را بگیرم؛ چون امدادگر خط بود و من جزو خط نبودم. فقط به او گفتم: ببندش! هر جور که هست، می‌رم.

موقع پانسمان دیدم درد دارم. گفتم: ولش کن، کار دارم. باید برم. سوار ماشین شدم و با یک‌پا و یک دست؛ ده دوازده کیلومتری رانندگی کردم. دیدم نمی‌توانم رانندگی کنم، زدم کنار. به یک بنده خدایی گفتم و او هم پشت ماشین نشست و آمدیم تا قرارگاه پیش حسین خرازی.

چون ترکش به آنتنم خورد، دیگر نمی‌توانستم ارتباط بگیرم. حسین خرازی من را نگاه کرد و گفت: چرا جواب نمی‌دادی؟ وضعیتم را برای او گفتم: آقای ربیعی گفت: سریع برو عقب! حالا از من اصرار و از ایشان هم انکار.

من را توی ماشین گذاشتند و عقب فرستادند. پایم کلاً بی‌حس بود. به اورژانس که رسیدم؛ گفتند: باید منتقل بشی اهواز. گفتم: من که چیزیم نیست. دارم راه می‌رم. دکتر گفت: خودت خبر نداری. واقعاً هم خبر نداشتم. خون زیادی رفته بود؛ البته یک مقدار هم خجالت می‌کشیدم که عقب بیایم. به این فکر بودم که می‌خواهد عملیات شود، همه درگیر هستند، خط هم شلوغ است، من باید عقب بروم.

به‌زور من را سوار هلی‌کوپتر شنوک کردند. با هلی‌کوپتر سمت اهواز آمدیم. هلی‌کوپتر روی یک پد در کنار رودخانه کارون نشست. با آمبولانس مرا بردند بیمارستان نفت توی منطقه کیان پارس. یک روز آن‌جا بودم. بعد از مداوای اولیه، گفتند باید منتقل بشوم. قبول نکردم.

با اینکه تب داشتم، از بیمارستان بیرون آمدم. با هر سختی و مکافات تا دارخوین آمدم. پایم کلاً حس نداشت و باید پایم را دراز می‌کردم.

در دارخوین آقای بنی لوحی تا وضعم را دید، گفت: سریع باید برگردی اصفهان! قبول نکردم. رفتم منطقه، قرارگاه؛ همان‌جایی که نیرو‌ها برای عملیات آماده می‌شدند.

دو سه روز به عملیات آزادی خرمشهر مانده بود. آقای ربیعی تا مرا دید، گفت. اینجا چه‌کار می‌کنی؟ پات را هم دنبال خودت آوردی؟ سریع برگرد عقب!

هرچی بالا و پایین و گریه کردم، قبول نمی‌کرد به منطقه عملیاتی برگردم. در همین زمان آقای خرازی داشت رد می‌شد، من را که دید، بعد از احوالپرسی گفت: باید بری عقب. ایشان که گفت، قبول کردم. برگشتم دارخوین؛ پیش آقای بنی لوحی. امریه به من داد و دوباره رفتم بیمارستان که گفتند پایت وضعیت خوبی ندارد و با هواپیمای سی ۱۳۰ منتقل شدم شیراز؛ بیمارستان نمازی. دو سه روز آنجا بودم و بعد با هواپیما به اصفهان منتقل شدم.

به خاطر تشابه اسمی با یک نفر دیگر، خانواده‌ام فکر کرده بودند که شهید شده‌ام. بعد متوجه شدند؛ ولی حدود ۲۴ ساعت در فضایی بودند که انگار شهید شده‌ام.

نزدیک عملیات آزادسازی خرمشهر (مرحله چهارم) بود. خیلی ناراحت بودم. ترکش‌هایی که به کمرم خورده بود، نزدیک نخاع بود. ترکش پایم را به‌سختی درآوردند. فقط یادم هست که تقریباً بیهوش شدم.

منبع:

نیازی، یحیی، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: مخابرات در جنگ: روایت مهدی شیرانی نژاد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۷، صص ۱۵۴، ۱۵۵، ۱۵۶، ۱۵۷

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حسرت ادامه عملیات آزادسازی خرمشهر به دلیل مجروحیت بیشتر بخوانید »

تهدید مشترک آمریکا در مورد روسیه و چین می‌تواند قدرت ژئوپلیتیک ما را افزایش دهد/ دو واحد درسی مکتب سلیمانی از مهر امسال تدریس می‌شود

سرلشکر صفوی: تهدید مشترک آمریکا در مورد روسیه و چین می‌تواند قدرت ژئوپلیتیک ما را افزایش دهد/ دو واحد درسی مکتب سلیمانی از مهر امسال تدریس می‌شود


سردار سرلشکر پاسدار «سید یحیی صفوی» دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در گفت‌و‌گو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، با بیان اینکه نهضت خاطره‌گویی به شکل مطلوبی در حال انجام است، درباره این نهضت اظهار داشت: حدود شش سال قبل در شرفیابی که خدمت فرمانده معظم کل قوا داشتم، دستور ایشان در ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ برای راه‌اندازی نهضت خاطره‌گویی به بنده ابلاغ شد؛ در گزارشی که ۲ سال بعد یعنی در سال ۱۳۹۷ خدمت ایشان ارائه دادم، معظم‌له این جملات را نوشتند «طرز کار خوب است. به سلامت به گسترش آن بپردازید»؛ البته از سال ۹۷ تاکنون نیز یک گزارش دیگر ارائه شده است.

سرلشکر صفوی با اشاره به اینکه برای گسترش و پیشرفت نهضت خاطره‌گویی، اجرای این طرح با ابلاغ فرمانده کل سپاه راه‌اندازی شده است، افزود: کاری که ما در قالب نهضت خاطره‌گویی انجام می‌دهیم با کاری که بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس انجام می‌دهد متفاوت است؛ زیرا مأموریتی که فرمانده معظم کل قوا به ما داده در رابطه با مجموعه نیرو‌های مسلح است؛ بر این اساس آنچه بنیاد حفظ آثار کار می‌کند به بیرون از نیرو‌های مسلح همچون دانشگاه‌ها و مدارس مرتبط می‌شود، اما با این حال در پشتیبانی و حمایت، یک هم‌افزایی با بنیاد حفظ آثار خواهیم داشت.

دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا گفت: در خصوص روایت‌هایی که از دفاع مقدس عنوان می‌شود باید از کتاب‌هایی که دقیق و درست نوشته شده استفاده کرد؛ به عنوان مثال اخیراً سردار مومنی ۲ یا ۳ کتاب از عراقی‌ها چاپ کردن که کتاب جالبیست و یک کتابی که آمریکایی‌ها وقتی عراق را گرفتن با فرماندهان لشکر‌های صدام مصاحبه کردند که این هم کتاب بسیار دقیقی است.

وی با اظهار این مطلب که در رابطه با دفاع مقدس باید هم به راهبرد خودمان و هم راهبرد‌های عراقی‌ها اشاره داشته باشیم، عنوان کرد: مهم‌ترین خصوصیات عملیات فتح المبین وضعیت روحی و روانی نیرو‌های خودی و دشمن است؛ وضعیت روحی دشمن با پیروزی‌های پی در پی، شکستن حصر آبادان، طریق‌القدس و فتح‌المبین نه‌تنها بهم ریخته بود، بلکه باور‌ها و توانایی‌های خود را هم از دست داده بودند.

سرلشکر صفوی در ادامه بیان داشت: دشمن اصلا تصور نمی‌کرد که در ظرف کمتر از هشت ماه بتوانیم سه یا چهار عملیات بزرگ انجام دهیم و طی آن ۳۶ هزار نفر اسیر هم بگیریم؛ نکته‌ای که شاید کمتر عنوان شده باشد، این است که بعد از اتمام جنگ در همان منطقه عملیات الی بیت‌المقدس سه حوزه نفتی کشف کردیم که در حال استخراج هستیم.

وی با بیان اینکه عراقی‌ها در زمان عملیات آزادسازی خرمشهر نفهمیدند که منطقه عبور از کارون کجاست، افزود: عراقی‌ها می‌دانستند که ما در عملیات بیت المقدس، برای خرمشهر می‌رویم لذا عراقی‌ها هوشیار شده بودند و می‌دانستند که ما به کجا حرکت می‌کنیم، ولی با وجود هوشیار بودن، زمان عملیات و تاکتیک عملیات رو نمی‌شناختند؛ فکر می‌کردند هشتم یا نهم فروردین که فتح‌المبین تمام شده است؛ مثلاً ما چند ماهی استراحت می‌کنیم به همین دلیل وقتی عملیات از اردیبهشت شروع شد، عراقی‌ها اصلاً تصور نمی‌کردند در آن زمان به آن‌ها حمله کنیم.

دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا تصریح کرد: در مرحله چهارم عملیات یک لحظه عراقی‌ها تصور کردن که به جای رفتن به سمت خرمشهر می‌خواهیم از مرز عبور کنیم و به سمت بصره برویم؛ لذا این باعث شد که آن‌ها مقاومت در خرمشهر را کمی پایین بیاورند.

وی تاکید کرد: آزادسازی خرمشهر آرایش سیاسی را در منطقه به هم ریخت، زیرا بعد از فتح خرمشهر همه حامیان منطقه‌ای عراق مثل سعودی‌ها، کویتی‌ها، اماراتی‌ها، مصری‌ها و حتی یمنی‌ها آنچنان مضطرب شدند که دست به دامن آمریکایی‌ها شدند و از آن‌ها درخواست کردند تا بیایند از عراق حمایت کنند، بلکه معادله کمی عوض شود.

سرلشکر صفوی ادامه داد: بر این اساس، وزارتخانه‌های خارجه و دفاع آمریکا صراحتاً اعلام کردند که کمک به عراق برای واشنگتن در جهان عرب منافع زیادی به همراه دارد؛ آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها بیش از چندین میلیارد دلار سلاح در اختیار عراق قرار دادند که پول آن هم توسط عربستان و کویت پرداخت می‌شد.

وی در ادامه با اشاره به کلام امام خامنه‌ای مبنی بر اینکه «خرمشهر‌ها در پیش است» افزود: می‌توانیم از عواملی که ما را در دفاع مقدس و به‌خصوص در فتح خرمشهر به پیروزی رساند، برای عبور از وضعیت فعلی کشور استفاده کنیم؛ ما بعد از ۴۰ سال خیلی قوی‌تر شده‌ایم، امکاناتمان، نفوذ و روابط سیاسی‌مان هم وسیع‌تر و هم بیشتر شده است؛ به‌عنوان نمونه می‌توان به حضور در شانگهای اشاره کرد که به‌واسطه آن، تراز قدرت کشور بالا آمده؛ البته آرایش دشمنان نیز عوض شده است.

دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا اضافه کرد: آمریکایی‌ها با روس‌ها و چینی‌ها درافتادند و این تهدید مشترک آمریکا در مورد روسیه و چین و البته علیه ما می‌تواند بر اساس تحقیقات و منافع مشترک، دانش سیاسی و قدرت ژئوپلیتیک ما را افزایش دهد.

وی افزود: امام (ره) با هدایت‌های خود، ما را در جنگ هشت ساله به پیروزی رساندند و مقام معظم رهبری هم با تدابیر خود، مدافعان حرم را به پیروزی رساندند که می‌توانیم از این عوامل استفاده کنیم؛ البته در وضعیت داخلی کشور هم باید به سفره مردم، به زندگی مردم و انسجام بین ملت و دولت فکر کنیم.

سردار صفوی اضافه کرد: ما تلاش کردیم که دفاع مقدس را در ۲ واحد درسی در نظر بگیریم که برای تمام دانشگاه‌ها تصویب شده است. سال قبل پژوهشگاه دفاع مقدس تلاش کرد تا با کمک وزارت علوم و بر اساس آنچه مقام معظم رهبری فرمودند که «شهید سلیمانی شخص نیست، یک مکتب است»، مکتب سلیمانی را تبدیل به ۲ واحد درسی کند که این مصوبه از مهرماه امسال عملیاتی خواهد شد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرلشکر صفوی: تهدید مشترک آمریکا در مورد روسیه و چین می‌تواند قدرت ژئوپلیتیک ما را افزایش دهد/ دو واحد درسی مکتب سلیمانی از مهر امسال تدریس می‌شود بیشتر بخوانید »

تهدید مشترک آمریکا در مورد روسیه و چین می‌تواند قدرت ژئوپلیتیک ما را افزایش دهد/ دو واحد درسی مکتب سلیمانی از مهر امسال تدریس می‌شود

سردار صفوی: تهدید مشترک آمریکا در مورد روسیه و چین می‌تواند قدرت ژئوپلیتیک ما را افزایش دهد/ دو واحد درسی مکتب سلیمانی از مهر امسال تدریس می‌شود


سردار سرلشکر پاسدار «سید یحیی صفوی» دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در گفت‌و‌گو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، با بیان اینکه نهضت خاطره‌گویی به شکل مطلوبی در حال انجام است، درباره این نهضت اظهار داشت: حدود شش سال قبل در شرفیابی که خدمت فرمانده معظم کل قوا داشتم، دستور ایشان در ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ برای راه‌اندازی نهضت خاطره‌گویی به بنده ابلاغ شد؛ در گزارشی که ۲ سال بعد یعنی در سال ۱۳۹۷ خدمت ایشان ارائه دادم، معظم‌له این جملات را نوشتند «طرز کار خوب است. به سلامت به گسترش آن بپردازید»؛ البته از سال ۹۷ تاکنون نیز یک گزارش دیگر ارائه شده است.

سردار صفوی با اشاره به اینکه برای گسترش و پیشرفت نهضت خاطره‌گویی، اجرای این طرح با ابلاغ فرمانده کل سپاه راه‌اندازی شده است، افزود: کاری که ما در قالب نهضت خاطره‌گویی انجام می‌دهیم با کاری که بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس انجام می‌دهد متفاوت است؛ زیرا مأموریتی که فرمانده معظم کل قوا به ما داده در رابطه با مجموعه نیرو‌های مسلح است؛ بر این اساس آنچه بنیاد حفظ آثار کار می‌کند به بیرون از نیرو‌های مسلح همچون دانشگاه‌ها و مدارس مرتبط می‌شود، اما با این حال در پشتیبانی و حمایت، یک هم‌افزایی با بنیاد حفظ آثار خواهیم داشت.

دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا گفت: در خصوص روایت‌هایی که از دفاع مقدس عنوان می‌شود باید از کتاب‌هایی که دقیق و درست نوشته شده استفاده کرد؛ به عنوان مثال اخیراً سردار مومنی ۲ یا ۳ کتاب از عراقی‌ها چاپ کردن که کتاب جالبیست و یک کتابی که آمریکایی‌ها وقتی عراق را گرفتن با فرماندهان لشکر‌های صدام مصاحبه کردند که این هم کتاب بسیار دقیقی است.

وی با اظهار این مطلب که در رابطه با دفاع مقدس باید هم به راهبرد خودمان و هم راهبرد‌های عراقی‌ها اشاره داشته باشیم، عنوان کرد: مهم‌ترین خصوصیات عملیات فتح المبین وضعیت روحی و روانی نیرو‌های خودی و دشمن است؛ وضعیت روحی دشمن با پیروزی‌های پی در پی، شکستن حصر آبادان، طریق‌القدس و فتح‌المبین نه‌تنها بهم ریخته بود، بلکه باور‌ها و توانایی‌های خود را هم از دست داده بودند.

سردار صفوی در ادامه بیان داشت: دشمن اصلا تصور نمی‌کرد که در ظرف کمتر از هشت ماه بتوانیم سه یا چهار عملیات بزرگ انجام دهیم و طی آن ۳۶ هزار نفر اسیر هم بگیریم؛ نکته‌ای که شاید کمتر عنوان شده باشد، این است که بعد از اتمام جنگ در همان منطقه عملیات الی بیت‌المقدس سه حوزه نفتی کشف کردیم که در حال استخراج هستیم.

وی با بیان اینکه عراقی‌ها در زمان عملیات آزادسازی خرمشهر نفهمیدند که منطقه عبور از کارون کجاست، افزود: عراقی‌ها می‌دانستند که ما در عملیات بیت المقدس، برای خرمشهر می‌رویم لذا عراقی‌ها هوشیار شده بودند و می‌دانستند که ما به کجا حرکت می‌کنیم، ولی با وجود هوشیار بودن، زمان عملیات و تاکتیک عملیات رو نمی‌شناختند؛ فکر می‌کردند هشتم یا نهم فروردین که فتح‌المبین تمام شده است؛ مثلاً ما چند ماهی استراحت می‌کنیم به همین دلیل وقتی عملیات از اردیبهشت شروع شد، عراقی‌ها اصلاً تصور نمی‌کردند در آن زمان به آن‌ها حمله کنیم.

دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا تصریح کرد: در مرحله چهارم عملیات یک لحظه عراقی‌ها تصور کردن که به جای رفتن به سمت خرمشهر می‌خواهیم از مرز عبور کنیم و به سمت بصره برویم؛ لذا این باعث شد که آن‌ها مقاومت در خرمشهر را کمی پایین بیاورند.

وی تاکید کرد: آزادسازی خرمشهر آرایش سیاسی را در منطقه به هم ریخت، زیرا بعد از فتح خرمشهر همه حامیان منطقه‌ای عراق مثل سعودی‌ها، کویتی‌ها، اماراتی‌ها، مصری‌ها و حتی یمنی‌ها آنچنان مضطرب شدند که دست به دامن آمریکایی‌ها شدند و از آن‌ها درخواست کردند تا بیایند از عراق حمایت کنند، بلکه معادله کمی عوض شود.

سردار صفوی ادامه داد: بر این اساس، وزارتخانه‌های خارجه و دفاع آمریکا صراحتاً اعلام کردند که کمک به عراق برای واشنگتن در جهان عرب منافع زیادی به همراه دارد؛ آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها بیش از چندین میلیارد دلار سلاح در اختیار عراق قرار دادند که پول آن هم توسط عربستان و کویت پرداخت می‌شد.

وی در ادامه با اشاره به کلام امام خامنه‌ای مبنی بر اینکه «خرمشهر‌ها در پیش است» افزود: می‌توانیم از عواملی که ما را در دفاع مقدس و به‌خصوص در فتح خرمشهر به پیروزی رساند، برای عبور از وضعیت فعلی کشور استفاده کنیم؛ ما بعد از ۴۰ سال خیلی قوی‌تر شده‌ایم، امکاناتمان، نفوذ و روابط سیاسی‌مان هم وسیع‌تر و هم بیشتر شده است؛ به‌عنوان نمونه می‌توان به حضور در شانگهای اشاره کرد که به‌واسطه آن، تراز قدرت کشور بالا آمده؛ البته آرایش دشمنان نیز عوض شده است.

دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا اضافه کرد: آمریکایی‌ها با روس‌ها و چینی‌ها درافتادند و این تهدید مشترک آمریکا در مورد روسیه و چین و البته علیه ما می‌تواند بر اساس تحقیقات و منافع مشترک، دانش سیاسی و قدرت ژئوپلیتیک ما را افزایش دهد.

وی افزود: امام (ره) با هدایت‌های خود، ما را در جنگ هشت ساله به پیروزی رساندند و مقام معظم رهبری هم با تدابیر خود، مدافعان حرم را به پیروزی رساندند که می‌توانیم از این عوامل استفاده کنیم؛ البته در وضعیت داخلی کشور هم باید به سفره مردم، به زندگی مردم و انسجام بین ملت و دولت فکر کنیم.

سردار صفوی اضافه کرد: ما تلاش کردیم که دفاع مقدس را در ۲ واحد درسی در نظر بگیریم که برای تمام دانشگاه‌ها تصویب شده است. سال قبل پژوهشگاه دفاع مقدس تلاش کرد تا با کمک وزارت علوم و بر اساس آنچه مقام معظم رهبری فرمودند که «شهید سلیمانی شخص نیست، یک مکتب است»، مکتب سلیمانی را تبدیل به ۲ واحد درسی کند که این مصوبه از مهرماه امسال عملیاتی خواهد شد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سردار صفوی: تهدید مشترک آمریکا در مورد روسیه و چین می‌تواند قدرت ژئوپلیتیک ما را افزایش دهد/ دو واحد درسی مکتب سلیمانی از مهر امسال تدریس می‌شود بیشتر بخوانید »

درس‌ها و عبرت‌های دفاع مقدس

درس‌هایی که باید از دفاع مقدس آموخت


گروه دفاع‌ امنیتی دفاع‌پرس- رحیم محمدی؛ امسال در حالی چهل و دومین سال گرامیداشت هفته دفاع مقدس را برگزار خواهیم کرد که با نگاه به گذشته و دوران جنگ تحمیلی باید از حوادثی که طی آن دوران روی داده درس‌ها و عبرت‌هایی را برای آینده بگیریم و به آن‌ها توجه کنیم تا برای نسل فعلی و آینده مورد استفاده قرار گیرد. براین اساس شاید یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که از دوران دفاع مقدس آموختیم، خود اتکایی به جای چشم داشت به دیگر کشور‌ها باشد.

در دوران دفاع مقدس علی‌رغم آن که با تحریم همه‌جانبه جهانی علیه مردم کشورمان مواجه بودیم با این حال مردم کشورمان و بویژه رزمندگان این مرز و بوم توانستند در یک جنگ جهانی اجازه اشغال هیچ بخشی از کشورمان را به متجاوز بعثی ندهند.

در دوران یادشده بواسطه همان تحریم‌هایی که علیه ایران اعمال می‌شد، نیرو‌های مسلح کشورمان برای دست‌یابی به تجهیزات نظامی مجبور می‌شدند آنچه نیاز دارند را با قیمت‌های گزاف از واسطه‌ها و دلال‌ها تهیه کنند از این روی بود که جوانان و محققان کشورمان سعی کردند بخشی از آنچه را که نیاز دارند با سعی و تلاش و آزمون و خطا در داخل تولید کنند؛ مانند پهپاد مهاجر، موشک‌های زمین به زمین و دستگاه‌های مخابراتی که ساخته و بکارگیری شدند.

البته علاوه بر ساخت این گونه تجهیزات نظامی در ساخت بیمارستان‌های مجهز صحرایی مقاوم در برابر بمباران‌های هوایی و حتی درمان مجروحان نیز از نبوغ و دانش ایرانی استفاده کردیم که علی‌رغم گذشته چهار دهه از دوران دفاع مقدس هنوز هم این‌گونه اقدامات در مراکز پزشکی و نظامی مورد بحث و تحلیل قرار می‌گیرد.

اتکا به دانش و نبوغ ایرانی در ساخت و بکارگیری تجهیزات نظامی در آن زمان باعث شده تاکنون حداقل در دو حوزه موشکی و پهپادی جزو سرآمدان آن‌ها در دنیا قرار بگیریم به نحوی که دشمنان مردم ایران از دست‌یابی نیرو‌های مسلح کشورمان به دانش روز ساخت موشک و پهپاد و صدور تکنولوژی آن‌ها به جبهه مقاومت نگران هستند، زیرا اقتدار نظامی به اصطلاح کشور‌های ابرقدرت را در مواجهه با این جبهه با چالش جدی مواجه کرده است.

اما در این میان باید به علل موفقیت‌ها و عدم الفتح‌ها هم توجه کرد؛ در این رابطه نکته‌ای که می‌توان به آن اشاره کرد این است که در طول دوران دفاع مقدس موضوعی که شاید به آن کم توجهی شد کار‌های پژوهشی در خصوص تحولات ارتش عراق از بعد فتح خرمشهر است، زیرا بعد از عملیات الی بیت المقدس تقریبا تا سه سال و نیم نتوانستیم عملیات بزرگ موفقیت آمیزی انجام دهیم و حتی بعد از سال ۱۳۶۵ عملیات‌های بزرگ ایران سالی یک بار انجام می‌شد.

هرچند در این کم توفیقی رزمندگان کشورمان را بتوان به استفاده روز افزون عراق از حمایت‌های اطلاعاتی، مالی، تسلیحاتی، نیروی انسانی کشور‌های شرقی و غربی و منطقه‌ای و همچنین استفاده بی‌واهمه از سلاح‌های کشتار جمعی بی‌ارتباط ندانست، اولی از سوی دیگر در این کم توفیقی می‌توان به دو نکته اشاره کرد یکی اینکه علی‌رغم فرمایش امام خمینی (ره) مبنی بر اینکه جنگ باید در رأس امور قرار گیرد، اما متاسفانه این فرمایش ایشان از سوی دولتمردان کشورمان مورد بی توجهی قرار گرفت در حالی که عراق به این موضوع عمل کرد و جنگ را در رأس امور خود قرار داد به نحوی که وزاری این کشور مجبور بودند برای آشنایی از شرایط جنگ مدت زمانی را در سنگر جبهه‌ها حضور یابند و علاوه براین تجهیزات لازم برای تامین امنیت و آذوقه ارتش را فراهم کنند.

نکته بعدی در رابطه با موضوع مورد اشاره کم توجهی، فراموشی یا … در رابطه علل موفقیت و عدم الفتح‌ها در دوران دفاع مقدس است بدین معنی که در آن دوران علل موفقیت‌ها و نا کامی‌ها تجزیه و تحلیل نمی‌شدند در صورتی که ارتش عراق با تجزیه و تحلیل‌های ما از بعد عملیات آزاد سازی خرمشهر به تدریج شیوه جنگ خود را تغییر داد به نحوی که در سال‌های پایانی جنگ با تشکیل یگان‌هایی از تیپ‌های مردمی با عنوان «جیش الشعبی» و قرار دادن آن‌ها در خطوط اولیه و عقب بردن یگان‌های اصلی خود به خطوط عقب‌تر از صدمه دیدن آن‌ها در شب حمله رزمندگان ما جلوگیری می‌کرد.

این تغییر تاکتیک عراق در شیوه پدافند نشان می‌دهد که آن‌ها به خوبی شیوه جنگیدن ما را بررسی کردند و حتی گا‌ها برای آشنایی نیرو‌های خود با نحوه حملات رزمندگان ما در خطوط عقب‌تر جبهه‌ها رزمایش برگزار می‌کردند.

پس با توجه به آنچه در طول هشت سال دفاع مقدس روی داده و بررسی و تحلیل شیوه جنگیدن طرفین درگیری می‌توان به درس‌ها عبرت‌های بسیاری دست یافت تا در جنگ‌های احتمالی آینده مورد استفاده قرار گیرد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

درس‌هایی که باید از دفاع مقدس آموخت بیشتر بخوانید »

متوسلیان؛ مبدع دورزدن مواضع دشمن

متوسلیان؛ مبدع دور زدن مواضع دشمن


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ ۱۴ تیر ۱۳۶۱ روزی است که در آن خبری با این مضمون به تهران مخابره شد که فرمانده قوای سپاه محمد رسول الله (ص)، سید محسن موسوی کاردار جمهوری اسلامی ایران در بیروت، تقی رستگارمقدم مسئول واحد آموزش و تاکتیک تیپ ۲۷ و کاظم اخوان عکاس خبرگزاری ایرنا در لبنان توسط شبه نظامیان وابسته به نیرو‌های اشغالگر قدس به اسارت درآمده‌اند؛ لذا این موضوع باعث شده تا هر ساله به همین مناسبت اظهارنظر‌های مختلفی پیرامون وضعیت این چهار نفر مطرح شود که هیچ‌کدام از این اظهارات نیز به‌صورت مستدل بیان نشده است.

پس با توجه به این موضوع در این نوشتار قصد داریم که مناسبت یادشده را از جنبه دیگری بررسی کنیم و آن، شخصیت فرماندهی حاج احمد متوسلیان است؛ وی با وجود آن‌که به لحاظ نظامی دوره‌های فرماندهی را در دانشگاه‌های نظامی طی نکرده بود، ولی توانست با گروهی ۴۰ نفره در یک درگیری سریع مریوان را از وجود ضد انقلاب پاکسازی و آزاد کند و در عملیات محمد رسول الله (ص) فرماندهی جبهه میانی یعنی ارتفاعات «قوچ‌سلطان» و قله «دالانی» و منطقه مرزی «ملخورد» را بر عهده می‌گیرد.

همواره یکی از دغدغه‌های متوسلیان ارائه آموزش‌های لازم به رزمندگان بود تا توانایی رویارویی با دشوارترین شرایط رزمی را داشته باشند؛ به عبارت دیگر، وی معتقد بود «یک رزمنده باید در سخت‌ترین مناطق عملیاتی، عین زمان حضور در خانه خودش احساس سیادت و راحتی داشته باشد و این ممکن نیست مگر با برنامه‌ریزی دقیق و نظارت دلسوزانه برای فعال کردن جوهره او».

وی همچنین معتقد بود که باید «این نیرو را به عملیات برون‌مرزی، گشتی ـ شناسایی و گشتی ـ رزمی هم فرستاد تا ترس او از رویارو شدن با دشمن بریزد و اگر در قلب منطقه دشمن گیر افتاد، ترسی نداشته باشد».

اهمیت متوسلیان به آموزش نیرو‌ها به حدی بود که در این رابطه حتی با محسن وزوایی فرمانده گردان حبیب تیپ ۲۷ نیز برخورد انضباطی داشت و آن زمانی بود که متوسلیان از آموزش‌هایی که این گردان دیده بودند ابراز نارضایتی کرد؛ زیرا معتقد بود «اگر قطره خونی از بینی یکی از رزمندگان به زمین بریزد، این‌طور نیست که من باید فقط جواب پدر و مادر و خانواده‌های شما را بدهم؛ باید جواب خداوند را هم بدهم که چرا شما نتوانستید وظایف نظامی خود را درست انجام دهید»

اقتدار و فرماندهی که متوسلیان در مدت زمان فرماندهی پاسداران در مریوان داشت، موجب شد تا فرمانده وقت کل سپاه در آستانه عملیات موسوم به فتح‌المبین، وی را برای فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) برگزیند و بدین ترتیب وی به همراه جمعی از نیرو‌های خود از کردستان به خوزستان آمد و زمینه‌های تشکیل ۹ گردان این سپاه را فراهم کرد.

تجارب متوسلیان در کردستان موجب شد در اینجا نیز از همان روش استفاده کند؛ یعنی همان روش موفق تک احاطه‌ای را به جای حمله مستقیم برگزید و از سوی دیگر به واسطه نبودِ عکس هوایی از منطقه عملیاتی فتح المبین و نداشتن اطلاعات کافی از خطوط دشمن، متوسلیان خود به شناسایی منطقه می‌رود؛ امری که در هیچ ارتشی چنین موضوعی را نمی‌توان دید؛ به عبارت دیگر اینکه فرمانده تیپ خود شخصاً برای شناسایی به عمق مواضع دشمن برود در هیچ ارتشی سابقه ندارد.

این اقدام متوسلیان منجر به این می‌شود که در عملیات مورد اشاره مواضع توپخانه سنگین سپاه چهارم ارتش بعث عراق که شامل ۱۸۰ قبضه توپ می‌شد به سرعت به تسخیر رزمندگان تیپ ۲۷ درمی‌آید و بدین شکل غنایم زیادی نصیب این تیپ تازه‌تأسیس که فاقد چنین تجهیزات و ادواتی بود، می‌شود. در واقع «شیوه نفوذ در عمق مواضع دشمن و انهدام مقر‌های فرماندهی و تصرف توپخانه دشمن به طور هم زمان با آغاز تک گسترده نیرو‌های خودی ابتکاری بزرگ بود که در این عملیات توسط متوسلیان ابداع و انجام شد.»

ابتکار عمل متوسلیان در این عملیات به نحوی بود که در پایان مرحله چهارم عملیات بنا بر اظهارات اسرای عراقی، چنانچه اندکی زودتر رزمندگان ایرانی مقر سپاه چهارم عراق را تسخیر می‌کردند، می‌توانستند صدام که در مقر فرماندهی این سپاه حضور داشت و خود فرماندهی ارتش را برعهده گرفته بود، به اسارت بگیرند.

درخشش تیپ ۲۷ به فرماندهی متوسلیان در عملیات فتح المبین و الی بیت المقدس فرمانده وقت کل سپاه را بر آن داشت تا برای کمک به مردم لبنان و فلسطین، این تیپ را به سوریه و از آنجا به لبنان اعزام کند تا برابر ارتش رژیم صهیونیستی صف‌آرایی کنند، اما پس از عزیمت متوسلیان و نیرو‌های این تیپ به سوریه، در جلسه شورای عالی دفاع تصمیم گرفته می‌شود متوسلیان و نیرو‌های آن به تهران بازگردند.

متعاقب این دستور، چهاردهم تیر هنگامی که احمد متوسلیان همراه با سید محسن موسوی کاردار جمهوری اسلامی ایران در بیروت، تقی رستگارمقدم مسئول واحد آموزش و تاکتیک تیپ ۲۷ و کاظم اخوان عکاس خبرگزاری ایرنا در لبنان جهت جمع‌آوری و تخلیه اسناد و مدارک کنسولی موجود در سفارت ایران در بیروت، عازم این شهر بودند در میانه راه در پست ایست و بازرسی «برباره» توسط عناصر شبه نظامی مسیحی متحد اسرائیل دستگیر می‌شوند و به نقطه نامعلومی انتقال می‌یابند و اینگونه فرمانده دلیر تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص) در غربت اسیر می‌شود و از آن تاریخ تاکنون هیچ خبر دقیق و مستدلی از سرنوشت این عزیزان به دست نیامده یا اعلام نشده است.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

متوسلیان؛ مبدع دور زدن مواضع دشمن بیشتر بخوانید »