به گزارش مجاهدت از مشرق، «سعدالله زارعی» طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
ظرفیت «ملت ایران» مهمترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی و مهمترین عامل بقای انقلاب و نظام اسلامی و مهمترین عامل پیشبرنده اهداف نظام اسلامی و نیز مهمترین عامل شکست ۴۳ سال توطئههای پیاپی دشمنان اسلام و ایران بوده است.
این یک ظرفیت ممتاز و بیبدیل است. بدون شک در طول چند قرن گذشته، جهان ملتی با این حد از ظرفیت را ندیده است. این ملت خودش یک «امت» است، امت راهنما «وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهًٌْ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (آلعمران/۱۰۴)
بر همین اساس حضرت امام خمینی که هیچگاه اهل مبالغه نبودند، در وصیتنامه سیاسی الهی خویش در تعظیم این ملت فرمودهاند: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و تودههای میلیونی آن در عصر حاضر از ملت حجاز در عهد رسولالله صلیاللهعلیهوآله و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسنبنعلی صلواتاللهوسلامهعلیهما بهتر میباشند.» (صحیفه امام، ج ۲۱: ص۴۱۰) و این در حالی است که مسلمانان زمان رسول خدا در نشر اسلام و حفظ حکومت پیامبر از هیچ کمکی فروگذار نکردهاند.
در خصوص موضوع ظرفیت ملت بزرگ ایران، نکاتی مهم وجود دارد:
۱- در اواسط دوره نهضت و زمان حضور حضرت امام خمینی(قدس سره) در نجف، گفتوگویی میان یکی از مراجع معظم تقلید که شخصیت برجستهای هم بوده و حضرت امام درمیگیرد. آن مرجع گرانقدر به حضرت امام میگوید شما چه اصراری به مبارزه با شاه و برپا کردن انقلاب در ایران دارید، در همین عراق بعثیها بیش از شاه به مسلمانان ظلم میکنند. شما این جا را مرکز انقلاب قرار دهید. حضرت امام خمینی در پاسخ فرموده بودند بذر انقلاب در اینجا به بار نمینشیند. این بذر در ایران به بار مینشیند و جواب میدهد.
بعدها در عراق اتفاقات زیادی افتاد و در مواردی مردم آن از حیث به صحنه آمدن هم کم نگذاشتند و حتی چند برابر تعداد شهدای ایران نثار کردند تا جایی که گفته شده در «انتفاضه شعبانیه» – سال ۱۳۶۹ – نزدیک به یک میلیون نفر شهید دادند اما با این وجود بذر انقلاب در عراق به بار ننشست.
علت چه بود؟ علت «عدم تداوم» بود. این تفاوت ملت ایران و ملت عراق و تفاوت ملت ایران با سایر ملل است. مردم در عراق شجاعانه به صحنه آمده و صدها هزار شهید دادند، هدفگذاریشان هم حکومت دینی بود اما آنچه در صحنه انقلاب نیاز است، بیش از حضور آنی، پایمردی و «حضور مستمر» و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «دنبالگیری» است، ایرانیها این دنبالگیری را داشتند و عراقیها و دیگران نداشتند و لذا در ایران انقلاب به ثمر رسید و ادامه پیدا کرد ولی در جاهای دیگر این اتفاق نیفتاد.
۲- یک ویژگی دیگر ملت ایران، «استقامت» و «نشکستن» است. در انقلاب صحنههای خاصی پیش میآید که همه تاب تحمل آن را ندارند. در این میان تنها ملتی راه را ادامه میدهد که استقامت داشته باشد. این یک ویژگی خواستنی است که مسلمانان لااقل ده بار در روز و در خالصانهترین لحظهها از خداوند طلب میکنند و به عبارت دیگر، خداوند متعال مؤمنین را وادار به خواستن آن فرموده است – اهدنا الصراط المستقیم – صراط مستقیم در واقع صراط استقامت است و این صراط استقامت به نعم الهی منتهی میگردد؛ صراط الذین انعمت علیهم.
استقامت یکی از ویژگیهای برجسته و شاید برجستهترین ویژگی ملت ایران است. بدون تردید زیباترین جلوه ملت ایران در دنیا همین جلوه است. یکی از مسئولین کشور از قول یک مقام ارشد اروپایی نقل میکند که «اگر فشار حداکثری آمریکا علیه ما به کار گرفته میشد، شش ماه بیشتر دوام نمیآوردیم».
در واقع آنچه ایرانیها دارند و آن ملت اروپایی ندارد، همین استقامت در مقابل سختیهاست و این ویژگی نهتنها فشارها را بیاثر میکند بلکه از آن فرصتها میسازد. همین چند روز پیش، یک نماینده مجلس سنای آمریکا گفت: «ادامه سیاست ترامپ ضدایران، دیوانگی است. این تحریمها به نحو خجالتآوری بیاثر بودهاند».
صحنه تحولات جهان هم صحنه استقامتهاست. آن دولت و ملتی برنده است که استقامت دارد. همین الان در صحنه بینالمللی یک منازعه وجود دارد؛ یک طرف آن «فدراسیون روسیه» است و طرف دیگر آن یک اتحادیه اروپایی با حضور ۲۷ کشور بهعلاوه آمریکا. در یک طرف ماجرا روسیه استقامت نشان داده است. نتیجه آن چیست؟ دو روز پیش «ینس استولتنبرگ» دبیر کل ناتو از لاورف وزیر امور خارجه روسیه خواست مجموعهای از نشستها در قالب شورای روسیه – ناتو برگزار کند و سه کشور فرانسه، آلمان و لهستان – موسوم به تروئیکای وایمار- روز چهارشنبه گذشته با صدور بیانیه مشترک خواهان «گفتوگوی اصولی» با روسیه شدند. این نتیجه استقامت یک کشور در مقابل جبههای از دشمنان است. ملت ایران در این میان گوی سبقت را از هر ملت دیگر ربوده و این تصویر بینالمللی این ملت است.
۳- ملت ایران در اوج تحریمهای بینالمللی، «انقلاب علمی» را محقق کرده است. ایران در رتبه چهارم تا شانزدهم – در حوزههای مختلف علمی – قرار دارد. به دست آوردن این رتبه برای ملتی که قرنها از ورود به این حوزه منع شده بود، اهمیت ویژهای دارد. ایران پیش از انقلاب از نظر علوم پزشکی و بهداشت و درمان، از بسیاری از کشورهای منطقه عقبتر بود. در سال ۱۳۵۷ تعداد پزشکان ایران ۱۴ هزار نفر بود که نیمی از آنان پزشکان پاکستانی، بنگلادشی، فیلیپینی و هندی بودند. در آن زمان به ازاء هر ۱۰ هزار ایرانی، ۴ پزشک وجود داشت. این عدد در سال ۱۳۹۵ برای هر ده هزار ایرانی، ۱۵ پزشک وجود داشته است.
این به آن معناست که هماینک ۱۲۷۵۰۰ پزشک عمومی و متخصص ایرانی وجود دارند. این را با عدد ۷۰۰۰ نفر مقایسه کنید؛ بله بیش از ۱۸ برابر! براساس آمار سال ۱۳۵۵ بانک جهانی، در آن سال، بیسوادی مطلق در ایران ۵۲ درصد بوده که در این میان سهم روستائیان ۷۰ درصد و سهم زنان ۶۵ درصد بوده است. در سال ۱۳۹۵، میزان باسوادان در کشور به ۸۸ درصد رسیده و در این میان سهم زنان ۸۴ درصد و سهم روستائیان ۷۷ درصد شده است.
پیش از انقلاب اسلامی – در سال ۵۷-۵۰ شرکت تجهیزات پزشکی، فقط ۳ درصد نیاز دارویی کشور را تأمین میکردهاند در این میان ۷۰ درصد داروی کشور مستقیماً از خارج وارد میشده و حدود ۲۷ درصد دیگر در کشور مونتاژ میشد و به جرأت و با قاطعیت میتوان گفت در سال ۵۷ و تا سالیانی پس از انقلاب اسلامی، تولید واقعی دارو در کشور وجود نداشته است. هماینک فقط ۳ درصد داروهای کشور وارداتیاند و کمتر از ۲۵ درصد در تولید به مواد اولیه خارجی وابسته هستند. این یک انقلاب علمی واقعی است.
ملت ایران در اوج تحریمهای اقتصادی، انقلاب در تکنولوژی نظامی و جنگافزار پدید آورد. ایران امروز بدون شک یک قدرت نظامی مستقل معتبر در عرصه بینالمللی است. بعضی با جمعبندی توان تسلیحاتی، تعداد نیروی نظامی و سطح آموزش نیروهای نظامی، ایران را در ردیف پنجم و بعضی در ردیف نهم جهان قرار دادهاند. ایران همین الان به کشورهایی صادرات تسلیحات دارد و از نظر تکنیک و تاکتیک نظامی صاحب سبک و به عبارتی صاحب «مکتب نظامی» است و میتوان گفت بدون تردید ایران قدرت اول نظامی جهان اسلام و قدرت اول نظامی در منطقهای به پهنای غرب آسیا و قاره آفریقاست. این در حالی است که هزینه نظامی ایران از
۹ کشور در غرب آسیا کمتر است حتی از امارات متحده عربی! در واقع قدرت نظامی ایران، خودبنیاد، مبتکر و مردمپایه است. به همین جهت سالهاست ایران از نظر قرار گرفتن در معرض تهاجم جنگی خارجی به مرتبه صیانت مطلق رسیده است.
۴- برخلاف آنچه برخی تصور و تبلیغ میکنند و علیرغم مشکلات موجود، ایران از نظر بنیه اقتصادی در مرتبه برجستهای قرار دارد، رتبه فعلی اقتصادی ایران ۲۴ است (پیش از روی کار آمدن روحانی و شدت یافتن تحریمها، رتبه اقتصادی ایران ۱۸ بود) این رتبه از رتبه ترکیه و عربستان و بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی و بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین بالاتر است.
رتبه اقتصادی ایران، پیش از انقلاب اسلامی و در فاصله سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ بین ۳۵ تا ۲۵ بوده و این رتبه در حد فاصل ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ بین ۱۸ تا ۲۴ بوده است.
یعنی این جهش اقتصادی در همین دوره «تحریمهای سخت» روی داده و توجه به آمارهای مستند پیش از انقلاب اسلامی این حقیقت را آشکارتر مینماید.
براساس آمارهای رسمی مؤسسات معتبر بینالمللی، یک میلیون و هفتاد هزار نفر از جمعیت ۳۳/۷ میلیون نفری ایران در سال ۱۳۵۵ در «خانههای کپری» زندگی میکردهاند و یک میلیون و نهصد هزار خانوار از شش میلیون و ۷۰۰ هزار خانوار ایرانی در خانههایی تنها با یک اتاق زندگی میکردهاند. ۷۸ درصد مناطق روستایی و ده درصد مناطق شهری ایران در سال ۱۳۵۵ فاقد آب لولهکشی بودهاند و در همین سال ۸۶ درصد روستاهای ایران برق نداشتهاند.
در سال ۵۶ حجم صادرات نفت ایران ۶ میلیون بشکه و سهم صادرات غیرنفتی ایران فقط دو درصد بوده است. در دهه اخیر میزان صادرات نفت ایران عمدتاً بین دو تا سه میلیون بشکه بوده و در سال اخیر حجم صادرات غیرنفتی ایران به بیش از ۶۰ درصد بالغ گردیده است. این در واقع یک انقلاب اقتصادی است که در زیر بمبارانهای خبری مخالفان انقلاب مدفون گردیده است.
با این حال تردیدی وجود ندارد که مردم ایران بهدلیل پارهای ناکارآمدیها و فشارهای خارجی، در شرایط مناسبی زندگی نمیکنند و بدون شک مشکل معیشت دغدغهای عمومی برای مردم است که باید با قدرت داخلی برطرف گردد.