امارات

امارات در فلسطین اشغالی استادیوم می‌سازد

امارات در فلسطین اشغالی استادیوم می‌سازد



در ادامه همکاری‌های دو طرفه میان امارات و رژیم صهیونیستی در پی عادی‌سازی روابط، ابوظبی قصد دارد یک استادیوم فوتبال در فلسطین اشغالی بسازد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «عیساوی فریج» وزیر همکاری منطقه‌ای رژیم صهیونیستی و یک شرکت دولتی اماراتی توافقی به منظور ساخت یک ورزشگاه در شهر «کفرقاسم» در فلسطین اشغالی امضا کردند.

 این استادیوم قرار است به نام رئیس متوفای امارات «خلیفه بن زاید آل نهیان» نامگذاری شود.

فریج چراغ سبز برای ساخت استادیوم مذکور را از مقامات اماراتی گرفته و این استادیوم هشت هزار نفری با سرمایه‌گذاری کامل امارات ساخته می‌شود.

مغرب، اردن، مصر، امارات، بحرین و سودان شش کشور  عربی بودند که با میانجیگیری دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا دست به عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی زدند.

تیرماه امسال،  شرکت هواپیمایی امارات عربی متحده از نخستین پرواز رسمی به فرودگاه «بن گورین» در تل‌آویو پایتخت رژیم موقت صهیونیستی خبر داد.

«محمد آل خاجه» سفیر امارات در رژیم صهیونیستی ضمن استقبال از این سفر، گفت: «ما الان در پرواز افتتاحیه از دبی به تل‌آویو هستیم».

وی با این ادعا که امیدوار است افتتاح این مسیر هوایی، راه تازه‌ای ایجاد کند که فرصتهایی را برای مردم امارات به همراه داشته باشد، از شرکت هواپیمایی امارات به خاطر این پرواز تشکر کرد.

این در حالی است که نفتالی بنت نخست وزیر رژیم موقت صهیونیستی نوزدهم خرداد ماه گذشته در کاخ «الشاطی» به دیدار محمد بن زاید آل نهیان رئیس امارات عربی متحده رفت.

 بنت در این دیدار، انتخاب بن زاید به عنوان رئیس جدید امارات را تبریک گفت و مدعی شد که رژیم صهیونیستی در پی اقدامات مشترک با امارات است تا بتواند افقهای همکاری خود را در مرحله آینده گسترش دهند.

بن زاید هم از مواضع بنت نسبت به حکومت و مردم امارات قدردانی کرد. در این دیدار طرفین، «مسیرهای همکاری دوجانبه و فرصتهای توسعه در زمینه‌های مختلف به ویژه سرمایه‌گذاری، اقتصادی و توسعه در خصوص امنیت غذایی و بهداشت را بررسی کردند».

سفر نفتالی بنت به ابوظبی در شرایطی صورت گرفت که بیست و دوم اردیبهشت ماه «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی هم به امارات عربی متحده سفر کرده بود. وی به همراه تنی چند از وزرای کابینه تل‌آویو برای عرض تسلیت به مناسبت فوت «خلیفه بن زاید» رئیس سابق امارات به ابوظبی رفته بود.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امارات در فلسطین اشغالی استادیوم می‌سازد بیشتر بخوانید »

فروش جت غول‌پیکر «گلوب‌مستر» ساخت آمریکا به امارات

فروش جت غول‌پیکر «گلوب‌مستر» ساخت آمریکا به امارات



پنتاگون از طرح فروش هواپیماهای «سی-۱۷ گلوب‌مستر» به ارتش امارات متحده عربی خبر داده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، پنتاگون (وزارت دفاع ایالات متحده) از فروش هواپیماهای «سی-۱۷ گلوب‌مستر» و تجهیزات مربوطه را به امارات متحده عربی خبر داده است.

به نوشته وبگاه «ارو تایمز» پنتاگون در بیانیه‌ای که به تازگی منتشر کرد، اعلام کرد که هزینه تخمینی فروش و خدمات آن ۹۸۰.۴ میلیون دلار است.

به گفته پنتاگون، دولت امارات متحده عربی خواستار خرید و پشتیبانی از ناوگان هواپیمای سی -۱۷ گلوب مستر، تغییرات و پشتیبانی سخت افزاری و نرم افزاری، پشتیبانی نرم افزار برای محافظت در جنگ الکترونیک، تجهیزات پشتیبانی هواپیما و موتور، پشتیبانی تعمیر و نگهداری از این هواپیمای غول پیکر است.

پنتاگون مدعی شده که فروش این هواپیما و تجهیزات و پشتیبانی، تعادل نظامی اساسی در منطقه را تغییر نخواهد داد.

براساس قوانین آمریکا فروش تجهیزات نظامی به کشورخارجی باید مورد تایید وزارت خارجه و کنگره این کشور برسد که در مورد امارات و این نوع هواپیما، این قرارداد بسیار محتمل است.

سی-۱۷ گلوب‌مستر ساخت شرکت «بوئینگ» پس از «سی-۵ گالکسی» بزرگترین و مجهزترین هواپیمای باربری در نیروی هوایی آمریکاست. 

قطر تنها کشور خاورمیانه است که در سال ۲۰۰۹، ۲ فروند از این هواپیماها را به دست آورد. این هواپیمای غول پیکر توانایی نشست و برخاست در باندهای کوچک را نیز دارد.

ارتش کشور کوچک امارات به ویژه نیروی هوایی امارات به شدت به تجهیزات آمریکایی متکی هستند، با این حال اخیرا مقام‌های اماراتی خواستار خرید برخی تجهیزات روسی شده‌اند. 

 یک مقام ارشد نظامی امارات متحده عربی پیشتر از تمایل کشورش برای خرید جنگنده نسل پنجم خبر داده بود.

«راشد الشمسی» معاون نیروی هوایی امارات متحده عربی در نشستی در جمع خبرنگاران اظهار داشته بود: «ما به فن آوری جدید علاقه‌مند هستیم و بنابر این در اختیار داشتن جنگنده نسل پنجم موردی است که به نفع نیروی هوایی و پدافند امارات است.»

متعاقب آن، یک مقام ارشد نظامی روسیه از احتمال مشارکت امارات در ساخت جنگنده نسل پنجم پنهانکار «سوخو-۵۷» خبر داد.

«ویکتور کلادوف» رئیس بخش همکاری‌های بین‌المللی شرکت دفاعی «راستک» که در «نمایشگاه بین‌المللی هوایی دبی» حضور داشت گفت که این کشور  در حال گفت‌وگو با شرکت‌های اماراتی برای مشارکت در ساخت جنگنده سوخو-۵۷ است. گفته می‌شود بیشتر خلبانان اماراتی بومی نیستند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فروش جت غول‌پیکر «گلوب‌مستر» ساخت آمریکا به امارات بیشتر بخوانید »

همکاری امارات و رژیم صهیونیستی در آفریقا

همکاری امارات و رژیم صهیونیستی در آفریقا


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، اطلاعاات انتشار یافته نشان می‌دهد که وزارتخانه‌های خارجه دو طرف سعی دارند برای ایجاد ارتباط میان شرکت‌های دو طرف در آفریقا پایگاه مشترک اطلاعات در این قاره راه اندازی نمایند.

بر اساس این گزارش، طرح‌های مشترک دو طرف حول محور کشاورزی، آبرسانی، مخابرات و جهان دیجیتال تمرکز خواهد یافت به ویژه با توجه به اینکه رژیم اشغالگر قدس طی سال‌های گذشته تحت عناوین اقتصادی به طور فزاینده نفوذ و حضور خود را در این قاره گسترش داده است.

این توفق جدید مرحله دیگری از پیشرفت سریع روابط اقتصادی میان ابوظبی و تل آویو به شمار می‌رود. با توجه به اینکه از زمان امضای توافقنامه عادی سازی میزان مبادلات تجاری میان دو طرف ظرف فقط یک سال به میزان ۴۳۸% افزایش یافته است و به ۳.۷ میلیارد شیکل معادل ۱.۱ میلیارد دلار بالغ گردید که بیش از میزان مبادلات تجاری میان مصر و رژیم صهیونیستی است.

بر مبنای ارزیابی‌های به عمل آمده پیش بینی می‌شود که تبادل تجاری میان دو طرف طی سال‌های آتی سالانه به میلیارد‌ها دلار بالغ گردد.

لازم به یادآوری است توافق ابوظبی و تل آویو جهت همکاری در قاره آفریقا در وهله اول به نفع رژیم اشغالگر قدس است، زیرا این رژیم در ارتباط با نیاز‌های قاره آفریقا در مقایسه با امارات اطلاعات بیشتری در اختیار دارد با توجه به اینکه وزارت اقتصاد اسراییل چندی پیش فاش کرد که با توسعه یافتن صادراتش در آفریقا ۷۰۰ میلیون دلار در انتظار شرکت‌های ذیربط اسراییلی بسر می‌برد.

اسراییل با در پیش گرفتن رویکرد اقتصادی در آفریقا در صدد گسترش بخشیدن به اقتصاد و فراهم کردن فرصت‌های شغلی بیشتر برای اسراییلی‌ها است.

بر اساس آمار انتشار یافته میزان سرمایه گذاری و صادرات اسراییل در کشور‌های آفریقایی عبارت است از: کنیا ۱۵۰ میلیون دلار، نیجریه ۱۰۵ میلیون دلار، اوگاندا ۷۰ میلیون دلار، اتیوپی ۳۳ میلیون دلار، کامرون ۶۰ میلیون دلار.

رژیم صهیونیستی با تعیین هیات‌های تجاری جدید در برخی از کشور‌های آفریقایی در صدد نفوذ به بازار این قاره است و همین امر باعث می‌شود تا استفاده اسراییل از سرمایه اماراتی‌ها در این قاره با سود بیشتری برای تل آویو همراه شود.

راهبرد اسرائیل در آفریقا بر ابعاد امنیتی و دفاعی تعریف شده است. در قالب این راهبرد رژیم صهیونیستی نسبت به منطقه دریای سرخ حساسیت راهبردی و حیاتی دارد. برخی از نظریه‌پردازان استراتژیک و نظامی معتقدند دریای سرخ شاهرگ امنیت اعراب است؛ بنابراین صهیونسیت‌ها از آغاز تأسیس دولت اشغالگر اسرائیل با استفاده از روش‌های سیاسی و به کارگیری ابزار‌های مختلف مانع از تبدیل شدن این دریا به یک دریاچه عربی شده‌اند. این رژیم با تأسیس شرکت‌هایی در زمینه‌های صنایع، کشاورزی، پرورش ماکیان و دام، آموزش کشاورزی و حمل و نقل دریایی، شرکت‌های هواپیمایی و… در قاره افریقا نفوذ نموده است. تل‌آویو مبارزه با اسلام را یکی از اصول و سرفصل‌های راهبرد کلان خود در آفریقا می‌داند و از اقلیت‌های یهودی در کشور‌های آفریقا حمایت می‌کند و سعی دارد آن‌ها را به هرم قدرت نزدیک کند. خلاصه آن‌که فعالیت رژیم صهیونیستی در قاره‌ی سبز عمدتاً ماهیت نظامی و استراتژیکی دارد و کارشناسان اسرائیلی که تحت پوشش‌های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به کشور‌های این قاره اعزام می‌شوند اهداف جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات را تعقیب می‌کنند.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

همکاری امارات و رژیم صهیونیستی در آفریقا بیشتر بخوانید »

شکست؛ سرنوشت محتوم عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با اعراب

شکست؛ سرنوشت محتوم عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با اعراب


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: پروژه عادی‌سازی روابط «رژیم صهیونیستی» با کشور‌های عربی اسلامی که در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق «آمریکا» طراحی و اجرا شد بر خلاف تمامی تلاش و فضاسازی‌های رسانه‌ای که برای آن تدارک دیدند عملا به غیر از موفقیت در دو کشور «امارات» و «بحرین» عملا دستاورد و موفقیتی دیگری به دست نیاورد.

در واقع هدف اصلی از طراحی و اجرای پروژه عادی‌سازی روابط برقراری رابطه بین «رژیم صهیونیستی» با اغلب کشور‌های اسلامی بود که به دلیل عدم استقبال این کشور‌ها و موج مخالفت و محکومیت این اقدام توسط مردم مسلمان این کشور‌ها و عقب نشینی حاکمان آن‌ها عملا بدون موفقیت ماند و دستاوردی برای «رژیم صهیونیستی» نداشت و آمریکا هم در این مسیر به آن دسته از اهدافی که برای خود متصور بود دست پیدا نکرد.

نکته دیگر اینکه از زمان امضای توافقنامه‌های عادی‌سازی روابط بین «رژیم صهیونیستی» و دو کشور «امارات» و «بحرین» بیش از دو سال می‌گذرد. این در حالی بود که قرار بود کشور‌های بیشتری در پروژه عادی‌سازی روابط با این رژیم اشغالگر روابط دیپلماتیک با «رژیم صهیونیستی» برقرار کنند. اما خیلی زود امید‌های سران و مقامات رژیم صهیونیستی نسبت به واقعیت پیدا کردن این آرزو به یاس تبدیل شده است.

هم اکنون سران و مقامات «رژیم صهیونیستی» به خوبی دریافته‌اند که پروژه عادی‌سازی روابط آن‌ها با کشور‌های عربی اسلامی آنقدر‌ها هم سهل و آسان نیست که بتوانند در ظرف مدت نه چندان طولانی روابط دیپلماتیک مناسب و قابل قبولی را با کشور‌های اسلامی برقرار کنند. هرچند زمانی هم که این پروژه از سوی آمریکا طراحی شده بود موفقیت آن حتی بر روی کاغذ هم چندان تضمین شده نبود.

در این میان شاه کلید اصلی عادی‌سازی روابط بین «رژیم صهیونیستی» با کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس را باید «عربستان سعودی» دانست که این کشور هم بر خلاف تمایل حاکمان آن به دلیل جایگاهی که در بین کشور‌های عربی و اسلامی دارند و داعیه‌دار رهبری جهان اسلام بوده و ادعای حمایت از ملت مظلوم «فلسطین» را دارد به دلیل ترس و نگرانی فراوان از عصبانیت و خشم ملت‌های اسلامی و برای روبرو نشدن با موج اعتراضات مردمی هنوز نتوانسته با این رژیم اشغالگر روابط دیپلماتیک برقرار کند.

البته همانطور که از سابقه و پیشینه حاکمان ظاللم و مستبد این کشور و سرسپردگی آن‌ها برای دنیای غرب و آمریکا برمی‌آید این کشور روابط فراوان و گسترده پنهانی با «رژیم صهیونیستی» البته در پشت پرده دارد، ولی با توجه به شرایط داخلی کشور خود و همینطور شرایط بین‌المللی و حتی با وجود سفر اخیر «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا به این کشور در اعلام عادی‌سازی روابط با «رژیم صهیونیستی» با محدودیت‌های فراوانی روبرو است.

حال نکته مهم و اساسی اینجاست که همین که عربستان سعودی به زعم خود به عنوان رهبر جهان اسلام هنوز جرات نکرده روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی‌سازی کند خود نشانی واضح و روشن از شکست پروژه عادی‌سازی روابط این رژیم اشغالگر با کشور‌های حاشیه خلیج فارس است. در واقع این صهیونیست‌ها هستند که هم اکنون و در حال حاضر در پیش برد فرآیند عادی‌سازی روابط با دنیای اسلام به بن بست رسیدند.

از طرف دیگر با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی به منظور پذیرفته شدن در میان کشور‌های اسلامی نیاز فراوانی دارد تا روابط غیر رسمی و پشت پرده خود با برخی از کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس را رسما اعلام کرده و علنی کند هرگونه تاخیر در این راستا برای آن به منزله شکست و ناکامی در پیاده سازی سیاست‌های نفوذ خود در منطقه محسوب می‌شود.

در پایان باید گفت تمامی تلاش‌های آمریکا برای عادی‌سازی روابط بین رژیم صهیونیستی با کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس حتی با وجود سفر چند روز گذشته جو بایدن به منطقه و دیدار از سرزمین‌های اشغالی و عربستان سعودی با توجه به جو و فضای ضد صهیونیستی منطقه با کشست کامل و قطعی روبرو شده که یکی از نشانه‌های آن بیانیه ۲۸ نهاد جامعه مدنی «کویت» است که ضمن اعلام حمایت از «ملت فلسطین» مخالفت صریح خود را با هرگونه عادی‌سازی روابط با «رژیم صهیونیستی» اعلام کردند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شکست؛ سرنوشت محتوم عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با اعراب بیشتر بخوانید »

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/ خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/ خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند



معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا، ضمن تحلیل سفر بایدن به غرب آسیا، به بیان مطالبی درباره اینکه چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد، پرداخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چهارشنبه هفته گذشته جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به غرب آسیا سفر کرد و دیدارهایی را با مقامات برخی کشورهای منطقه  از جمله نخست وزیر رژیم صهیونیستی، بن‌سلمان ولیعهد عربستان و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین داشت.

پیش از سفر رئیس جمهور آمریکا به غرب آسیا مباحثی از جمله ناتوی عربی و طرح موضوع تکمیل سامانه‌های پدافند هوایی در منطقه مطرح و گفته شد که در این سفر پیگیری خواهد شد. البته به نظر می‌رسد این سفر اهداف دیگری هم خواهد داشت که در روزهای آینده بیشتر آشکار خواهد شد. به همین دلیل، با سردار سرتیپ دوم پاسدار رسول سنایی‌راد معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا به گفت‌وگو  نشستیم که مشروح آن در ادامه آمده است:

 شورای همکاری خلیج فارس در بیش از ۴۰ سال عمر خود نتوانسته یک ارتش مشترک تشکیل دهد. همچنین اتحادی که عربستان و امارات برای تجاوز نظامی به یمن با حضور بیش از ۵۰ کشور تشکیل داده بودند، در مدت زمان اندکی فروپاشید. با این حال آیا اصولا ایده‌ای به نام ناتوی عربی قابل اجرا خواهد بود؟

واقعیت این است که از ادعا تا عمل فاصله بسیار است. ایده ناتوی عربی برای الان نیست. کما اینکه وقتی به سابقه برخی ائتلاف‌ها مراجعه می‌کنیم، مشاهده می‌کنیم که آنچه ادعا می‌شد با آنچه در میدان عمل اتفاق افتاد، فاصله بسیاری داشت. همانند طرح سپر جزیره.

* ایده تشکیل ناتوی عربی بارها تکرار شده اما به نتیجه نرسید

ایده ناتوی عربی هم در چند سال اخیر چند بار تکرار شد و گام‌هایی نیز برداشته شده است، اما به آخر نرسید. عقبه این ایده را باید در نشست شرم الشیخ دید که آمریکایی‌ها تلاش کردند صهیونیست‌ها را به چند کشور عربی متصل کنند و با نام یک ائتلاف از آن یاد می‌کردند. پیش از این نیز با عنوان طرح آبراهام یا ابراهیم از آن یاد می‌شد که هدف آن علنی‌سازی ارتباطات پشت پرده صهیونیست‌ها با چند کشور عربی بود.

می‌توان از الان احتمال داد که آمریکایی‌ها نیازمند یک عکس یادگاری منطقه‌ای هستند و قصد دارند تا با استفاده از این فرصت به خواسته خود برسند. به همین دلیل، شروع ماجرا از سفر به سرزمین‌های اشغالی است و پس از آن سفر به کشور عربی. لذا، اهداف اعلامی با اهداف عملی متفاوت خواهد بود. 

نکته اینجاست که هنوز شروع نشده برخی کشورها به صورت پیدا و پنهان پیام می‌دهند که قصد ایجاد ائتلاف ضد ایرانی را نداریم. در دو مورد شاهد بودیم که مصری‌ها و اردنی‌ها مخالفت کردند که مخالفت آن‌ها نیز رسانه‌ای شد، لذا بیشتر به نظر می‌رسد که یک اقدام نمایشی و ویترینی است که آمریکایی‌ها در مرحله اول و پس از آن صهیونیست‌ها در مرحله دوم به شدت در این مقطع نیازمند آن هستند و آنچه به عنوان ناتوی عربی اعلام می‌شود صرفا یک ادعای رسانه‌ای و تبلیغی است. اگرچه آمریکایی‌ها و برخی متحدان منطقه‌ای آن‌ها خود را نیازمند چنین ائتلاف و سامانه‌ای می‌بینند.

واقعیت این است که امروز شرایط منطقه‌ای و جهانی برای شکل‌گیری چنین سازمانی مساعد نیست.

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

 شما در سخنان خود به مخالفت برخی کشورهای مهم عربی همچون مصر و اردن با تشکیل ائتلاف علیه ایران اشاره کردید. با این وجود و با توجه به اینکه شکل گیری اتحادهای نظامی مستلزم برخورداری از سطح بالای روابط و همگرایی در بسیار از مسائل مهم هستند. آیا با این شرایط و در صورت تشکیل ناتوی عربی کارایی لازم را خواهد داشت؟

اجازه بدید قبل از اینکه وارد توضیح این سوال شوم نام اصلی این اتحاد را بگویم؛ این ائتلاف یک نوع ائتلاف عربی عربی است. اگرچه بر ماهیت عربی آن تاکید می شود اما واقعیت این است که به دنبال برآوردن یک نیاز برای صهیونیست ها هستند. آمریکایی ها به دنبال خروج از منطقه هستند، شکست آن‌ها در منطقه و فرار از افغانستان این نگرانی را برای صهیونیست ها رقم زده است. لذا، دنبال سازوکاری برای تامین امنیت رژیم صهیونیستی هستند. اما، این در شرایطی است که خود آمریکایی ها به این سفر نیاز دارند و پوشش را از سامانه یکپارچه پدافند هوایی تا تشکیل ناتوی عربی اعلام می‌کنند.

* مردم آمریکا با نامزدی مجدد بایدن موافق نیستند

واقعیت این است که آمریکایی‌ها با بحران داخلی روبرو هستند که علت اصلی آن مشکلات اقتصادی و افزایش قیمت سوخت است. آمریکایی‌ها هم اکنون قیمت ۷ دلاری بنزین را تجربه می‌کنند که در ۴۰ سال اخیر بی سابقه است. تسری گرانی‌ها به سایر اقلام نیز در جامعه آمریکا دیده می‌شود و از سوی وضعیت بالینی آمریکا و بایدن نیز شرایط خاصی را برای این کشور ایجاد کرده است. نسبت به سلامت روحی و روانی به ویژه آلزایمر حادی که آقای بایدن دارد، نگرانی‌ها در سطح حزب دموکرات است. نظرسنجی‌ها نیز نشان می‌دهد که مردم آمریکا با نامزدی مجدد او موافق نیستند. کما اینکه خود دموکرات‌ها نیز موافق نامزدی مجدد بایدن برای ریاست جمهوری نیستند. لذا، احتمال یک دوره‌ای بودن ریاست جمهوری آقای بایدن بالاست.

از طرفی جنگ اوکراین نیز موجب شده تا برخی متحدان اروپاییِ آمریکا نیز دچار چالش‌های جدی شوند. امروز آقای جانسون یکی از متحدان جدی آمریکا در سیاست‌های این کشور در اوکراین بود، قدرت را ترک کرده است. اگر بگوییم که در این ماجرا (تشکیل ناتوی عربی) کدام کشور می‌توانست محوریت را در اختیار بگیرد، ظاهرا عربستان است. اما، واقعیت این است که آمریکایی‌ها به دنبال این هستند که محوریت را به صهیونیست‌ها واگذار کنند.

این در حالی است که امروز صهیونیست‌ها شرایط مناسبی ندارند، نخست وزیر مجبور به ترک قدرت شده و شخص جایگزین نیز در حال طی دوران گذار است. آن‌ها علی رغم تظاهر به امکان استفاده از مشت آهنین در مقابل مقاومت متوقف شده اند و شرایطی که این روزها صهیونیست‌ها تجربه می‌کنند نیز شاهدی بر ضعف بیش از پیش آن هاست. لذا، مجموعه‌ای از این نشانگان را می‌شود معیار ارزیابی ادعاها و میزان دستیابی به اهدافشان قرار داد.

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

* بحران انرژی آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها را به شدت نگران کرده است

به نظر می‌رسد این ماجرا بیشتر به علت جبنه تبلیغی و رسانه‌ای دنبال می‌شود و می‌تواند برخی نیازهای آمریکایی‌ها را در این مقطع برآورده کند. در راس آن نیز به گونه‌ای حل بحران انرژی قرار دارد. بحران انرژی بعد از ماجرای اوکراین امروز هم آمریکایی‌ها را آزرده و هم متحدان اروپایی آن‌ها را به شدت نگران کرده است. چون نگران ذخیره‌سازی انرژی برای زمستان هستند و همان طور که در رسانه‌ها نیز اعلام شد، آقای پوتین اعلام کرد که انتقال گاز را متوقف خواهد کرد و هم اکنون نیز انتقال گاز از طریق خط لوله نورد استریم به علت تعمیرات به مدت ۱۰ روز مختل است.

اروپایی‌ها نیز به شدت نگران آن هستند که این موضوع بهانه‌ای برای قطع گاز باشد. لذا، نگرانی‌هایی از این دست آمریکایی‌ها را وادار کرده تا این سفر را در این مرحله طراحی کنند تا کشورهایی مانند عربستان و امارات با افزایش تولید نفت به داد آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها برسند. حال آن که واقعیت مربوط به همین ماجرا این است که با وجود پیش‌بینی افزایش ۲ میلیون بشکه‌ای حداکثر ظرفیتی که فعلا در اختیار دارند شاید نصف این مقدار باشد. به همین دلیل، بعید است آمریکایی‌ها در همین هدف نیز به مطلوب خود دست پیدا کنند. در واقع اقداماتی انجام می‌دهند که در مرحله اول نوعی کمک به امنیت رژیم صهیونیستی است و حتی شاید بالاتر که امروز رژیم صهیونیستی دچار بحران بقاست و کمک به بقای این رژیم. اما با هزینه دیگران یعنی شکل دیگری از دوشیدن اعراب که ترامپ با صراحت اعلام می‌کرد.

* فروش تسلیحات به سعودی‌ها از اهداف سفر بایدن

امروز آقای بایدن تصور می‌کند که می‌تواند با میزانی انعطاف در مواضع اعلامی دموکرات‌ها که پیش از این درباره مسائل حقوق بشری عربستان و شخص بن سلمان اعلام کرده بودند، اکنون احتمال دیدار بایدن با بن‌سلمان را هم مطرح می‌کنند. البته فروش تسلیحات به سعودی‌هایی که در باتلاق یمن گیر افتاده‌اند نیز می‌تواند جزو اهداف این سفر باشد. لذا به نظر می‌رسد در راس اهداف اعمالی این ماجرا منافع و نگرانی‌های اقتصادی قرار دارد. اما، انرژی هم اعلامی است و اعمالی. اما اینکه به چه میزان بتوانند اهداف خود را محقق کنند به شرایط امروز آمریکایی‌ها و متحدان منطقه‌ای آن‌ها بستگی دارد.

* ایده ناتوی عربی نوعی باج‌دهی به صهیونیست‌هاست

حتی برخی کشورهای عربی که امروز به عنوان عضوی از ناتوی عربی از آن‌ها اسم برده می‌شود و یا در سایر اهداف اعلامی جزو شرکای آمریکای هستند نیز با توجه به واقعیت‌های موجود درباره آمریکا و نوع تعاملات خود با روس‌ها بعید است که هر نوع همراهی را داشته باشد. اگرچه شاید در عرصه رسانه‌ای و یا تبلیغی مجبور به سکوت یا تظاهر به همراهی باشند. به طور مثال، پیام آمریکایی‌ها به اردنی‌ها نشان می‌دهد چنین طراحی‌هایی توسط آمریکایی‌ها برایشان در آینده موجب زحمت شود.

واقعیت این است که باید به موازات دیگر واقعیت‌ها به بیداری اسلامی نیز توجه شود که سرکوب شد، اما از بین نرفت. لذا، نگاه متفاوت ملت‌ها به این موضوعات باید مورد توجه قرار بگیرد، چون جزو موانع اصلی در مقابل چنین طرح‌هایی هستند و حاکمیت‌های عربی مجبور هستند این واقعیت‌ها را هم لحاظ کنند. به خصوص در مقاطعی که نوعی باج‌دهی به صهیونیست‌ها نیز به حساب می‌آید. چرا که اجرای چنین طرح‌هایی می‌تواند مشکلات جدی برای حکومت‌های عربی به وجود بیاورد.

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

 آنچه به یک نیروی نظامی اهمیت می‌بخشد، توان رزمی آن در زمین است. این در حالی است که هیچ یک از کشورهای حامی تشکیل ناتوی عربی دارای نیروی زمینی قدرتمندی نیستند. حتی کشوری مانند عربستان که مدعی قدرت بالای نظامی و تجهیزات به‌روز بود نیز در جنگ یمن زمین‌گیر شد در حالی که چندین سال است نتوانسته در این جنگ توفیق داشته باشد و شکست خورده است. ضمن آنکه کنترل نیروی هوایی و دریایی این کشورها نیز در دست آمریکا، انگلیس و فرانسه است. با این وجود، اگر موجودیتی به نام ناتوی عربی شکل بگیرد، توان نظامی بالا و استقلال عمل خواهد داشت؟

 اگر در این ناتوی عربی عربستان محور تعیین و بخواهند این ائتلاف را با محوریت عربستان تشکیل بدهند، با بررسی سوابق گذشته شاهد خواهیم بود که ائتلاف علیه یمن نیز به محوریت عربستان تشکیل شد که عاقبتی به غیر از شکست نداشت. به طوری که برخی کشورها رسما جدا شدند و برخی کشورها نیز با سعودی‌ها دچار چالش شدند. اکنون نوع نگاه اماراتی‌ها به حضور یمن با سعودی‌ها متفاوت بوده و حتی در برخی نقاط نیز با یکدیگر رقابت دارند. 

* طراحان ناتوی عربی برآوردهای اشتباه به سعودی‌ها ارائه می‌کنند

هنگامی که قرار باشد یک سازوکار شکل دستوری به خود بگیرد مسلماً نمی‌تواند استقلال عمل داشته باشد. کما اینکه یک بخش از چالش سعودی‌ها در یمن به علت تفاوت نوع برخورد دولت ترامپ با دولت بایدن است. در دوره ترامپ، آمریکایی‌ها دست و دلبازانه هر نوع کمکی به سعودی‌ها می‌کردند. اما با توجه به تفاوت نگاه دموکرات‌ها و شعارهای انتخاباتی که مطرح کرده بودند با روی کارآمدن دولت بایدن متفاوت شد. به همین دلیل، در ارسال تسلیحات به خاطر ملاحظات رسانه‌ای و پوشش حقوق بشری تجدیدنظرهایی کردند که موجب ایجاد چالش برای سعودی‌ها شد.

ضمن اینکه به نظر می‌رسد حتی در برآوردها نیز اتاق‌های فکر نظامی دیگران هستند که برآوردهای اشتباه به سعودی‌ها ارائه می‌کنند. در جنگ یمن به وضوح شاهد این موضوع بودیم که این برآوردهای اشتباه هم درباره توان نظامی سعودی‌ها به آن‌ها ارائه شد و هم در برآوردی که از توان یمنی‌ها انجام و به سعودی‌ها تحویل داده شد. یعنی دو اشتباه همزمان باعث شد تا این باتلاق برای سعودی‌ها شکل بگیرد. سعودی‌هایی که تصور اجرای یک عملیات برق‌آسا علیه یمن داشتند تا بتوانند در کمتر از یک ماه کار یمنی ها را یک‌سره کنند. اما پس از گذشت چند سال این درگیری نظامی نه تنها موجب فرسایش سرمایه اقتصادی آن‌ها شده بلکه موجب فرسایش سرمایه حیثیتی آن‌ها نیز شده است. 

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

* زمین‌گیر شدن سعودی در یمن، آینده ناتوی عربی را قابل حدس کرده است

امروز یمن واقعیت مربوط به ادعاهای سعودی‌ها و اماراتی‌ها را نشان داد و اثبات کرد که در یک تهاجم پهپادی موشکی می‌توانند تولید نفت سعودی‌ها را به نصف کاهش بدهند که نشان از یک شکست و بی‌حیثیتی راهبردی برای کشورهایی است که به حمایت نیروهای بیگانه متکی هستند. لذا، نگاه به این تجارب نشان می‌دهد آینده ناتوی عربی ادعایی در صورت تشکیل چه خواهد بود. در حالی که هنوز با وجود عدم تشکیل این ائتلاف اعلام می‌کنند که در ائتلاف علیه ایران شرکت نخواهند کرد.

متاسفانه توان نظامی برخی کشورهای عربی با اقدامات نیابتی خود آمریکایی‌ها مستهلک شد. امروز ارتش مصر ارتش قبل از بیداری اسلامی نیست یا ارتش امارات و عربستان نیز دچار فرسایش شده و بخشی از توان نظامی آن‌ها نیز از بین رفته است. ضمن اینکه اعتماد به نفس فرماندهان آن نیز در مواجهه با ضعیف‌ترین کشور منطقه یعنی یمن محک خورد و میزان تلفات آن‌ها و ناکامی هایشان باعث شد تا آن را به طور مرتب و از روی ناچاری تمدید کنند. البته فرماندهان سعودی و اماراتی بهتر از هر کسی نسبت به واقعیت‌های میدانی آگاه هستند.

* صهیونیست‌ها با طرح ناتوی عربی به دنبال استفاده ابزاری از اعراب هستند

به نظر می‌رسد که کارایی این نوع ائتلاف‌ها و سازوکاری که تحت عنوان ناتوی عربی از آن یاد می‌شود از اکنون مشخص است و همان طور که تشکیل آن شکل دستوری دارد در ادامه نیز دچار چالش‌هایی می‌شود که همان‌هایی که برآوردهای غلط را به کشورهای عربی می‌دهند، به همین دلیل، منافعشان ایجاب خواهد کرد که از ادامه حمایت خود پا پس بکشند.

اسرائیلی‌ها در این قضیه نشان دادند نه تنها به دنبال استفاده ابزاری از کشورهای عربی هستند بلکه به واشنگتن پست هم اطلاعات غلط دادند که در راستای استفاده ابزاری از آمریکایی‌ها بود. چرا که استفاده ابزاری از آمریکایی‌ها جزو عادت‌های صهیونیست‌هاست. به نظر می‌رسد که در صورت تشکیل ناتوی عربی متضررترین اعضای آن کشورهای عربی هستند و چه بسا در این ماجرا صهیونیست‌ها حتی بخواهند از آمریکایی‌ها نیز استفاده ابزاری بکنند.

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

 به نظر شما، چرا کشورهای عربی که روزی مدعی با غرور یک ارتش متحد عربی تشکیل دادند و هدفشان مقابله با صهیونیست‌ها بود امروز به این روز افتاده‌اند که مجبور به صلح با صهیونیست‌ها، عادی‌سازی روابط و تشکیل اتحادهای نظامی هستند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

 مجموعه‌ای از عوامل موجب شده که امروز جبهه‌بندی عبری – عربی به یک جبهه‌بندی تبدیل شود که در یک طرف عرب‌ها و صهیونیست‌ها باشند و در طرف دیگر سایر کشورها. اکنون این جبهه‌بندی را به ایرانی – عربی – عبری تبدیل کرده اند.

* امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم

مجموعه‌ای از عوامل باعث ایجاد این وضعیت شده که در راس آن ضعف سران کشورهای عربی بود. شکست در جنگ به جای اینکه موجب عبرت و درس آموزی شود موجب ترس و واهمه‌ای شد که به کمپ دیوید منجر شد و پای آمریکایی‌ها را به موضوع باز کرد که همواره به نفع صهیونیست‌ها بوده است تا به نفع کشورهای عربی یا حداقل انصاف برای دفاع از واقعیت.

امروز مشاهده می‌کنیم برخی ارتش‌هایی که ماهیت عربی آن‌ها در جهت ایجاد یک نوع حمیت بود برای دفاع از فلسطینی‌ها بود، متاسفانه امروز جزو کسانی هستند که از پشت به فلسطینی‌ها خنجر می‌زنند. حتی در سازوکارهایی ایفای نقش می‌کنند که مقابل اصلی‌ترین حامی فلسطینی‌ها یعنی جمهوری اسلامی ایران است. به نظر می‌رسد باید در سطوح مختلف تحلیلی از تاکتیکی تا راهبردی نشست و بررسی کرد که چه مجموعه عواملی باعث ایجاد چنین وضعی شده است.

ظاهر ماجرا این است که یک ارتش عربی را مشاهده می‌کنیم که ورود کرده و امروز در این صف بندی‌ها از هویت اصلی فاصله گرفته است. اما، واقعیت این است که در بین ارتشی‌های عرب هستند افراد باغیرتی که از این وضعیت به وجود آمده زجر می‌کشند. یک خالد اسلامبولی در گذشته وجود داشت که به نماد تبدیل شد. ولی خالدهای بسیاری در کشورهای عربی داریم که این نوع بی هویتی و فاصله گرفتن از هویت اصلی ارتش‌های عربی آن‌ها را اذیت می‌کند. لذا، نباید همه را یکپارچه و یکدست مشاهده کنیم.

* چرا بن‌سلمان تحقیر توسط ترامپ را پذیرفت؟

متاسفانه سران کشورهای عربی امروز از جنس خائنانی است که کمپ دیوید را رقم زدند و دچار یک ضعف درونی، عدم وجود اعتماد به نفس که البته در بزنگاه‌هایی محک می‌خورد و با تحقیر مواجه می‌شوند. اما، متاسفانه نوعی خودباختگی نسبت به بیگانه و شوق حفظ قدرت به هر قیمت موجب می‌شود که تحقیر را تحمل کنند. همانند سوالی که از بن سلمان پرسیده بودند: «نظرت درباره تعبیر ترامپ که از عنوان گاوهای شیرده استفاده کرده چیست؟» او بلافاصله گفته بود: «من از همکاری با آقای ترامپ لذت می‌برم!» آیا واقعا آنچه بر زبان آورد با آنچه در درون او می‌گذرد، یکسان است؟ بعید می‌دانم، چون فقط می‌خواست به هر نحو از این تحقیر عبور کند.

امروز در ارتش یمن با وجود سال‌ها حاکمیت آقای علی عبدالله صالح و نوع عملکردی که در بیداری اسلامی رخ داد، با این  بخش عمده‌ای از آن در کنار مقاومت یمن است و بخش مهم حاضر در کنار کمیته‌های مردمی و انصارالله همان بدنه ارتش یمن هستند روزی تحت فرماندهی آقای صالح بود. 

* شکاف‌های منطقه‌ای از اسلامی – غیر اسلامی به اسلامی – اسلامی تبدیل شده است

معتقدم چنین شکافی در سایر ارتش ها نیز وجود دارد، در ارتش مصر پررنگ‌تر و در عربستان و امارات پررنگ‌تر. اما، حتماً وقتی مشاهده می کنند شکاف های منطقه ای که یک زمان ماهیت اسلامی – غیر اسلامی داشت امروز ماهیت اسلامی – اسلامی پیداکرده است یا در یک مقطع زمانی عربی – غیر عربی بود. امروز جنگ یمن نیز جنگ عرب علیه عرب است که می تواند پیام‌های مهمی برای ارتش های منطقه داشته باشد. امروز در یمن تفاوت معناداری میان اسرایی که یمن از عربستان گرفته و اسرایی که عربستان از یمن گرفته، وجود دارد. انبوه اسرای یمنی ها از عربستانی ها نیز نشان می دهد که در آنجا نیز تردیدهای جدی وجود دارد، انگیزه هایی که گرچه با دیکتاتوری سرکوب می شوند، اما کسی نمی تواند آن ها را انکار کند.

اگرچه برای انحراف این ماجرا از موضوعاتی مانند القاعده امتحان کردند که روح جهادی را به جای ایفای نقش مقابل رژیم های دیکتاتوری، رژیم صهیونیستی و آمریکا در قالب انحراف بزرگ‌تری مانند داعش و تصور دشمن دور و نزدیک آن را به سوی فرسایش درون جهان اسلام سوق دادند که در واقع، ابزاری بود برای جنگ درون تمدنی. هنگامی که متوجه شدند جنگ درون تمدنی رخ نمی‌دهد یا خروجی آن کمک به تشدید بیداری اسلامی باشد، آن را در قالب جنگ نیابتی به سردمداری داعش پیاده کردند. لذا، مجموعه ای از این اتفاقات وضعیت کنونی را رقم زده است. 

اعتقاد دارم روند کلی یک روند تقویت کننده بیداری است. امروز در سطح جوانان و نخبگان اعتنا به نظام معرفتی و دینی و برخی اوقات عربی نیز وجود دارد که آینده متفاوتی را نوید می‌دهد. 

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

 ناتوی عربی، یک تشکل دولت محور است که با همراهی افکار عمومی در کشورهای منطقه مواجه نیست. این در حالی است که محور مقاومت یک موجودیت ملت محور است و توانسته مردم منطقه را با خود همراه سازد. با توجه به این شرایط آیا اتحادهای نظامی عربی ـ غربی در مقابل محور مردمی مقاومت موفقیت خواهند داشت؟

سنایی‌راد: خود آمریکایی‌ها (فرمانده سنتکام) هشدار داد که دستیابی محور مقاومت به پهپاد امروز همه سامانه‌های دفاعی ما را خنثی کرده است. رژیم صهیونیستی که روزگاری ادعای ارتش اول منطقه را داشت و شعار نیل تا فرات را می‌داد، امروز دور خود حصار می‌کشد یا در مقابل موشکی که از غزه به التماس می‌افتد که آتش‌بس رخ بدهد. لذا، با توجه به این واقعیت‌ها آینده از آن مقاومت اسلامی است و برخی اشتباهات آمریکایی‌ها به تقویت آن کمک می‌کند.

* صهیونیست‌ها با ادبیات تحقیرآمیز علیه اعراب حرف می‌زنند

هر جا آمریکایی‌ها حضور مستقیم و صهیونیست‌ها زمینه سوء استفاده بیشتر داشته باشند، باید احتمال شکل گیری نفرت بیشتر از صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها را داشته باشید. آیا برخی از واقعیت‌هایی که بعد از تقویت روابط امارات و رژیم صهیونیستی در امارات رخ داده، موجب همگرایی با صهیونیست‌ها شده یا واگرایی؟ صهیونیست‌هایی که متکبرانه به خود اجازه می‌دهند حتی پس از این ماجرا نیز ادبیات تحقیرآمیز علیه اعراب را دنبال کنند. برخی معتقدند آمریکایی‌ها با این قصه به دنبال بازگشت مجدد به منطقه هستند و آقای بایدن در مقاله اخیر خود در یک نشریه آمریکایی منتشر کرد، مدعی بود که قبل از روی کارآمدن او، مرتبا به سفارت آن‌ها حمله می‌شد. اما، امروز وضعیت متفاوت است. باید پرسید که آیا واقعیت چنین است؟

به هر حال به نظر می‌رسد آقای بایدن برای طرح چنین ادعایی در یک نشریه آمریکایی آزادی را دارند. اما، دلیل اینکه آمریکا پذیرفت فقط نیروهای آموزشی در عراق حفظ کند و مجبور به خروج شد چیست؟

* امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

به نظر می‌رسد امروز زمینه‌های مردمی وجود دارد که همان طور که در سوریه منجر به تشکیل یک ارتش بین المللی اسلامی شد که فراتر از مرزها و هویت ملی، یک مقاومت را در مقابل داعشی‌ها تشکیل دادند و همین مقاومت و زمینه‌های سیاسی اجتماعی آن منجر به شکل گیری نوعی هویت در میان سوری‌ها که امروز ادعای آزادی جولان را نه فقط حزب الله لبنان و جریان انقلابی ایران بلکه بخشی از سوری‌ها و ارتش سوریه مطرح می‌کنند. این حاصل اشتباه محاسباتی آمریکایی‌ها بود که نه تنها نیروی نیابتی داعش را تشکیل دادند بلکه در منطقه تِنِف و منطقه کردی نیز حضور مستقیم داشتند. ترامپ هم از صهیونیست‌ها حمایت کرد که بلندی‌های جولان را برای آن‌ها به رسیمت بشناسند.

به نظر می‌رسد باید چنین تبعاتی را برای ورود آمریکایی‌ها به تحولات منطقه‌ای متصور بود و رویکرد تشکیل سامانه‌های دستوری که از سامانه پدافند هوایی تا ناتوی عربی را در بر می‌گیرد. ضمن اینکه مگر حمله انصارالله یمن به مراکز نفتی عربستان و امارات بدون حضور سامانه‌های آمریکایی بود؟! امروز می‌خواهند مجموعه‌ای از سامانه‌های فرسوده و سنتی که در سایر کشورها وجود دارد را با این سامانه‌ها چفت و بست کنند.

اگر چه هدف اصلی این ماجرا، ارتقای امنیت و حفظ بقای صهیونیست‌هاست، اما، آن جا که تحقیر ملت‌ها در این ماجرا روشن شود و وجدان جمعی ملت‌ها امروز احساس کنند که به ابزاری برای حفظ دیگران تبدیل شده‌اند، واکنش نشان خواهند داد. چون صهیونیست‌ها تعریف هویتی متفاوت دارند و شکاف هویتی در بین ملت‌ها وجود دارد و از هر اجتماعی در کشورهای عربی برای سر دادن شعار علیه اسرائیل و آمریکا استفاده می‌کنند. به همین دلیل می‌توان گفت که آمریکایی‌ها اشتباه محاسباتی دیگری را در منطقه دچار شده اند که می‌تواند در آینده برای آن‌ها هزینه داشته باشد که در راس آن‌ها افزایش نفرتی است که در منطقه علیه آن‌ها وجود داشته است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/ خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند بیشتر بخوانید »