امارات

شکست؛ سرنوشت محتوم عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با اعراب

شکست؛ سرنوشت محتوم عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با اعراب


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: پروژه عادی‌سازی روابط «رژیم صهیونیستی» با کشور‌های عربی اسلامی که در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق «آمریکا» طراحی و اجرا شد بر خلاف تمامی تلاش و فضاسازی‌های رسانه‌ای که برای آن تدارک دیدند عملا به غیر از موفقیت در دو کشور «امارات» و «بحرین» عملا دستاورد و موفقیتی دیگری به دست نیاورد.

در واقع هدف اصلی از طراحی و اجرای پروژه عادی‌سازی روابط برقراری رابطه بین «رژیم صهیونیستی» با اغلب کشور‌های اسلامی بود که به دلیل عدم استقبال این کشور‌ها و موج مخالفت و محکومیت این اقدام توسط مردم مسلمان این کشور‌ها و عقب نشینی حاکمان آن‌ها عملا بدون موفقیت ماند و دستاوردی برای «رژیم صهیونیستی» نداشت و آمریکا هم در این مسیر به آن دسته از اهدافی که برای خود متصور بود دست پیدا نکرد.

نکته دیگر اینکه از زمان امضای توافقنامه‌های عادی‌سازی روابط بین «رژیم صهیونیستی» و دو کشور «امارات» و «بحرین» بیش از دو سال می‌گذرد. این در حالی بود که قرار بود کشور‌های بیشتری در پروژه عادی‌سازی روابط با این رژیم اشغالگر روابط دیپلماتیک با «رژیم صهیونیستی» برقرار کنند. اما خیلی زود امید‌های سران و مقامات رژیم صهیونیستی نسبت به واقعیت پیدا کردن این آرزو به یاس تبدیل شده است.

هم اکنون سران و مقامات «رژیم صهیونیستی» به خوبی دریافته‌اند که پروژه عادی‌سازی روابط آن‌ها با کشور‌های عربی اسلامی آنقدر‌ها هم سهل و آسان نیست که بتوانند در ظرف مدت نه چندان طولانی روابط دیپلماتیک مناسب و قابل قبولی را با کشور‌های اسلامی برقرار کنند. هرچند زمانی هم که این پروژه از سوی آمریکا طراحی شده بود موفقیت آن حتی بر روی کاغذ هم چندان تضمین شده نبود.

در این میان شاه کلید اصلی عادی‌سازی روابط بین «رژیم صهیونیستی» با کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس را باید «عربستان سعودی» دانست که این کشور هم بر خلاف تمایل حاکمان آن به دلیل جایگاهی که در بین کشور‌های عربی و اسلامی دارند و داعیه‌دار رهبری جهان اسلام بوده و ادعای حمایت از ملت مظلوم «فلسطین» را دارد به دلیل ترس و نگرانی فراوان از عصبانیت و خشم ملت‌های اسلامی و برای روبرو نشدن با موج اعتراضات مردمی هنوز نتوانسته با این رژیم اشغالگر روابط دیپلماتیک برقرار کند.

البته همانطور که از سابقه و پیشینه حاکمان ظاللم و مستبد این کشور و سرسپردگی آن‌ها برای دنیای غرب و آمریکا برمی‌آید این کشور روابط فراوان و گسترده پنهانی با «رژیم صهیونیستی» البته در پشت پرده دارد، ولی با توجه به شرایط داخلی کشور خود و همینطور شرایط بین‌المللی و حتی با وجود سفر اخیر «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا به این کشور در اعلام عادی‌سازی روابط با «رژیم صهیونیستی» با محدودیت‌های فراوانی روبرو است.

حال نکته مهم و اساسی اینجاست که همین که عربستان سعودی به زعم خود به عنوان رهبر جهان اسلام هنوز جرات نکرده روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی‌سازی کند خود نشانی واضح و روشن از شکست پروژه عادی‌سازی روابط این رژیم اشغالگر با کشور‌های حاشیه خلیج فارس است. در واقع این صهیونیست‌ها هستند که هم اکنون و در حال حاضر در پیش برد فرآیند عادی‌سازی روابط با دنیای اسلام به بن بست رسیدند.

از طرف دیگر با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی به منظور پذیرفته شدن در میان کشور‌های اسلامی نیاز فراوانی دارد تا روابط غیر رسمی و پشت پرده خود با برخی از کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس را رسما اعلام کرده و علنی کند هرگونه تاخیر در این راستا برای آن به منزله شکست و ناکامی در پیاده سازی سیاست‌های نفوذ خود در منطقه محسوب می‌شود.

در پایان باید گفت تمامی تلاش‌های آمریکا برای عادی‌سازی روابط بین رژیم صهیونیستی با کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس حتی با وجود سفر چند روز گذشته جو بایدن به منطقه و دیدار از سرزمین‌های اشغالی و عربستان سعودی با توجه به جو و فضای ضد صهیونیستی منطقه با کشست کامل و قطعی روبرو شده که یکی از نشانه‌های آن بیانیه ۲۸ نهاد جامعه مدنی «کویت» است که ضمن اعلام حمایت از «ملت فلسطین» مخالفت صریح خود را با هرگونه عادی‌سازی روابط با «رژیم صهیونیستی» اعلام کردند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شکست؛ سرنوشت محتوم عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با اعراب بیشتر بخوانید »

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/ خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/ خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند



معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا، ضمن تحلیل سفر بایدن به غرب آسیا، به بیان مطالبی درباره اینکه چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد، پرداخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چهارشنبه هفته گذشته جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به غرب آسیا سفر کرد و دیدارهایی را با مقامات برخی کشورهای منطقه  از جمله نخست وزیر رژیم صهیونیستی، بن‌سلمان ولیعهد عربستان و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین داشت.

پیش از سفر رئیس جمهور آمریکا به غرب آسیا مباحثی از جمله ناتوی عربی و طرح موضوع تکمیل سامانه‌های پدافند هوایی در منطقه مطرح و گفته شد که در این سفر پیگیری خواهد شد. البته به نظر می‌رسد این سفر اهداف دیگری هم خواهد داشت که در روزهای آینده بیشتر آشکار خواهد شد. به همین دلیل، با سردار سرتیپ دوم پاسدار رسول سنایی‌راد معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا به گفت‌وگو  نشستیم که مشروح آن در ادامه آمده است:

 شورای همکاری خلیج فارس در بیش از ۴۰ سال عمر خود نتوانسته یک ارتش مشترک تشکیل دهد. همچنین اتحادی که عربستان و امارات برای تجاوز نظامی به یمن با حضور بیش از ۵۰ کشور تشکیل داده بودند، در مدت زمان اندکی فروپاشید. با این حال آیا اصولا ایده‌ای به نام ناتوی عربی قابل اجرا خواهد بود؟

واقعیت این است که از ادعا تا عمل فاصله بسیار است. ایده ناتوی عربی برای الان نیست. کما اینکه وقتی به سابقه برخی ائتلاف‌ها مراجعه می‌کنیم، مشاهده می‌کنیم که آنچه ادعا می‌شد با آنچه در میدان عمل اتفاق افتاد، فاصله بسیاری داشت. همانند طرح سپر جزیره.

* ایده تشکیل ناتوی عربی بارها تکرار شده اما به نتیجه نرسید

ایده ناتوی عربی هم در چند سال اخیر چند بار تکرار شد و گام‌هایی نیز برداشته شده است، اما به آخر نرسید. عقبه این ایده را باید در نشست شرم الشیخ دید که آمریکایی‌ها تلاش کردند صهیونیست‌ها را به چند کشور عربی متصل کنند و با نام یک ائتلاف از آن یاد می‌کردند. پیش از این نیز با عنوان طرح آبراهام یا ابراهیم از آن یاد می‌شد که هدف آن علنی‌سازی ارتباطات پشت پرده صهیونیست‌ها با چند کشور عربی بود.

می‌توان از الان احتمال داد که آمریکایی‌ها نیازمند یک عکس یادگاری منطقه‌ای هستند و قصد دارند تا با استفاده از این فرصت به خواسته خود برسند. به همین دلیل، شروع ماجرا از سفر به سرزمین‌های اشغالی است و پس از آن سفر به کشور عربی. لذا، اهداف اعلامی با اهداف عملی متفاوت خواهد بود. 

نکته اینجاست که هنوز شروع نشده برخی کشورها به صورت پیدا و پنهان پیام می‌دهند که قصد ایجاد ائتلاف ضد ایرانی را نداریم. در دو مورد شاهد بودیم که مصری‌ها و اردنی‌ها مخالفت کردند که مخالفت آن‌ها نیز رسانه‌ای شد، لذا بیشتر به نظر می‌رسد که یک اقدام نمایشی و ویترینی است که آمریکایی‌ها در مرحله اول و پس از آن صهیونیست‌ها در مرحله دوم به شدت در این مقطع نیازمند آن هستند و آنچه به عنوان ناتوی عربی اعلام می‌شود صرفا یک ادعای رسانه‌ای و تبلیغی است. اگرچه آمریکایی‌ها و برخی متحدان منطقه‌ای آن‌ها خود را نیازمند چنین ائتلاف و سامانه‌ای می‌بینند.

واقعیت این است که امروز شرایط منطقه‌ای و جهانی برای شکل‌گیری چنین سازمانی مساعد نیست.

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

 شما در سخنان خود به مخالفت برخی کشورهای مهم عربی همچون مصر و اردن با تشکیل ائتلاف علیه ایران اشاره کردید. با این وجود و با توجه به اینکه شکل گیری اتحادهای نظامی مستلزم برخورداری از سطح بالای روابط و همگرایی در بسیار از مسائل مهم هستند. آیا با این شرایط و در صورت تشکیل ناتوی عربی کارایی لازم را خواهد داشت؟

اجازه بدید قبل از اینکه وارد توضیح این سوال شوم نام اصلی این اتحاد را بگویم؛ این ائتلاف یک نوع ائتلاف عربی عربی است. اگرچه بر ماهیت عربی آن تاکید می شود اما واقعیت این است که به دنبال برآوردن یک نیاز برای صهیونیست ها هستند. آمریکایی ها به دنبال خروج از منطقه هستند، شکست آن‌ها در منطقه و فرار از افغانستان این نگرانی را برای صهیونیست ها رقم زده است. لذا، دنبال سازوکاری برای تامین امنیت رژیم صهیونیستی هستند. اما، این در شرایطی است که خود آمریکایی ها به این سفر نیاز دارند و پوشش را از سامانه یکپارچه پدافند هوایی تا تشکیل ناتوی عربی اعلام می‌کنند.

* مردم آمریکا با نامزدی مجدد بایدن موافق نیستند

واقعیت این است که آمریکایی‌ها با بحران داخلی روبرو هستند که علت اصلی آن مشکلات اقتصادی و افزایش قیمت سوخت است. آمریکایی‌ها هم اکنون قیمت ۷ دلاری بنزین را تجربه می‌کنند که در ۴۰ سال اخیر بی سابقه است. تسری گرانی‌ها به سایر اقلام نیز در جامعه آمریکا دیده می‌شود و از سوی وضعیت بالینی آمریکا و بایدن نیز شرایط خاصی را برای این کشور ایجاد کرده است. نسبت به سلامت روحی و روانی به ویژه آلزایمر حادی که آقای بایدن دارد، نگرانی‌ها در سطح حزب دموکرات است. نظرسنجی‌ها نیز نشان می‌دهد که مردم آمریکا با نامزدی مجدد او موافق نیستند. کما اینکه خود دموکرات‌ها نیز موافق نامزدی مجدد بایدن برای ریاست جمهوری نیستند. لذا، احتمال یک دوره‌ای بودن ریاست جمهوری آقای بایدن بالاست.

از طرفی جنگ اوکراین نیز موجب شده تا برخی متحدان اروپاییِ آمریکا نیز دچار چالش‌های جدی شوند. امروز آقای جانسون یکی از متحدان جدی آمریکا در سیاست‌های این کشور در اوکراین بود، قدرت را ترک کرده است. اگر بگوییم که در این ماجرا (تشکیل ناتوی عربی) کدام کشور می‌توانست محوریت را در اختیار بگیرد، ظاهرا عربستان است. اما، واقعیت این است که آمریکایی‌ها به دنبال این هستند که محوریت را به صهیونیست‌ها واگذار کنند.

این در حالی است که امروز صهیونیست‌ها شرایط مناسبی ندارند، نخست وزیر مجبور به ترک قدرت شده و شخص جایگزین نیز در حال طی دوران گذار است. آن‌ها علی رغم تظاهر به امکان استفاده از مشت آهنین در مقابل مقاومت متوقف شده اند و شرایطی که این روزها صهیونیست‌ها تجربه می‌کنند نیز شاهدی بر ضعف بیش از پیش آن هاست. لذا، مجموعه‌ای از این نشانگان را می‌شود معیار ارزیابی ادعاها و میزان دستیابی به اهدافشان قرار داد.

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

* بحران انرژی آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها را به شدت نگران کرده است

به نظر می‌رسد این ماجرا بیشتر به علت جبنه تبلیغی و رسانه‌ای دنبال می‌شود و می‌تواند برخی نیازهای آمریکایی‌ها را در این مقطع برآورده کند. در راس آن نیز به گونه‌ای حل بحران انرژی قرار دارد. بحران انرژی بعد از ماجرای اوکراین امروز هم آمریکایی‌ها را آزرده و هم متحدان اروپایی آن‌ها را به شدت نگران کرده است. چون نگران ذخیره‌سازی انرژی برای زمستان هستند و همان طور که در رسانه‌ها نیز اعلام شد، آقای پوتین اعلام کرد که انتقال گاز را متوقف خواهد کرد و هم اکنون نیز انتقال گاز از طریق خط لوله نورد استریم به علت تعمیرات به مدت ۱۰ روز مختل است.

اروپایی‌ها نیز به شدت نگران آن هستند که این موضوع بهانه‌ای برای قطع گاز باشد. لذا، نگرانی‌هایی از این دست آمریکایی‌ها را وادار کرده تا این سفر را در این مرحله طراحی کنند تا کشورهایی مانند عربستان و امارات با افزایش تولید نفت به داد آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها برسند. حال آن که واقعیت مربوط به همین ماجرا این است که با وجود پیش‌بینی افزایش ۲ میلیون بشکه‌ای حداکثر ظرفیتی که فعلا در اختیار دارند شاید نصف این مقدار باشد. به همین دلیل، بعید است آمریکایی‌ها در همین هدف نیز به مطلوب خود دست پیدا کنند. در واقع اقداماتی انجام می‌دهند که در مرحله اول نوعی کمک به امنیت رژیم صهیونیستی است و حتی شاید بالاتر که امروز رژیم صهیونیستی دچار بحران بقاست و کمک به بقای این رژیم. اما با هزینه دیگران یعنی شکل دیگری از دوشیدن اعراب که ترامپ با صراحت اعلام می‌کرد.

* فروش تسلیحات به سعودی‌ها از اهداف سفر بایدن

امروز آقای بایدن تصور می‌کند که می‌تواند با میزانی انعطاف در مواضع اعلامی دموکرات‌ها که پیش از این درباره مسائل حقوق بشری عربستان و شخص بن سلمان اعلام کرده بودند، اکنون احتمال دیدار بایدن با بن‌سلمان را هم مطرح می‌کنند. البته فروش تسلیحات به سعودی‌هایی که در باتلاق یمن گیر افتاده‌اند نیز می‌تواند جزو اهداف این سفر باشد. لذا به نظر می‌رسد در راس اهداف اعمالی این ماجرا منافع و نگرانی‌های اقتصادی قرار دارد. اما، انرژی هم اعلامی است و اعمالی. اما اینکه به چه میزان بتوانند اهداف خود را محقق کنند به شرایط امروز آمریکایی‌ها و متحدان منطقه‌ای آن‌ها بستگی دارد.

* ایده ناتوی عربی نوعی باج‌دهی به صهیونیست‌هاست

حتی برخی کشورهای عربی که امروز به عنوان عضوی از ناتوی عربی از آن‌ها اسم برده می‌شود و یا در سایر اهداف اعلامی جزو شرکای آمریکای هستند نیز با توجه به واقعیت‌های موجود درباره آمریکا و نوع تعاملات خود با روس‌ها بعید است که هر نوع همراهی را داشته باشد. اگرچه شاید در عرصه رسانه‌ای و یا تبلیغی مجبور به سکوت یا تظاهر به همراهی باشند. به طور مثال، پیام آمریکایی‌ها به اردنی‌ها نشان می‌دهد چنین طراحی‌هایی توسط آمریکایی‌ها برایشان در آینده موجب زحمت شود.

واقعیت این است که باید به موازات دیگر واقعیت‌ها به بیداری اسلامی نیز توجه شود که سرکوب شد، اما از بین نرفت. لذا، نگاه متفاوت ملت‌ها به این موضوعات باید مورد توجه قرار بگیرد، چون جزو موانع اصلی در مقابل چنین طرح‌هایی هستند و حاکمیت‌های عربی مجبور هستند این واقعیت‌ها را هم لحاظ کنند. به خصوص در مقاطعی که نوعی باج‌دهی به صهیونیست‌ها نیز به حساب می‌آید. چرا که اجرای چنین طرح‌هایی می‌تواند مشکلات جدی برای حکومت‌های عربی به وجود بیاورد.

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

 آنچه به یک نیروی نظامی اهمیت می‌بخشد، توان رزمی آن در زمین است. این در حالی است که هیچ یک از کشورهای حامی تشکیل ناتوی عربی دارای نیروی زمینی قدرتمندی نیستند. حتی کشوری مانند عربستان که مدعی قدرت بالای نظامی و تجهیزات به‌روز بود نیز در جنگ یمن زمین‌گیر شد در حالی که چندین سال است نتوانسته در این جنگ توفیق داشته باشد و شکست خورده است. ضمن آنکه کنترل نیروی هوایی و دریایی این کشورها نیز در دست آمریکا، انگلیس و فرانسه است. با این وجود، اگر موجودیتی به نام ناتوی عربی شکل بگیرد، توان نظامی بالا و استقلال عمل خواهد داشت؟

 اگر در این ناتوی عربی عربستان محور تعیین و بخواهند این ائتلاف را با محوریت عربستان تشکیل بدهند، با بررسی سوابق گذشته شاهد خواهیم بود که ائتلاف علیه یمن نیز به محوریت عربستان تشکیل شد که عاقبتی به غیر از شکست نداشت. به طوری که برخی کشورها رسما جدا شدند و برخی کشورها نیز با سعودی‌ها دچار چالش شدند. اکنون نوع نگاه اماراتی‌ها به حضور یمن با سعودی‌ها متفاوت بوده و حتی در برخی نقاط نیز با یکدیگر رقابت دارند. 

* طراحان ناتوی عربی برآوردهای اشتباه به سعودی‌ها ارائه می‌کنند

هنگامی که قرار باشد یک سازوکار شکل دستوری به خود بگیرد مسلماً نمی‌تواند استقلال عمل داشته باشد. کما اینکه یک بخش از چالش سعودی‌ها در یمن به علت تفاوت نوع برخورد دولت ترامپ با دولت بایدن است. در دوره ترامپ، آمریکایی‌ها دست و دلبازانه هر نوع کمکی به سعودی‌ها می‌کردند. اما با توجه به تفاوت نگاه دموکرات‌ها و شعارهای انتخاباتی که مطرح کرده بودند با روی کارآمدن دولت بایدن متفاوت شد. به همین دلیل، در ارسال تسلیحات به خاطر ملاحظات رسانه‌ای و پوشش حقوق بشری تجدیدنظرهایی کردند که موجب ایجاد چالش برای سعودی‌ها شد.

ضمن اینکه به نظر می‌رسد حتی در برآوردها نیز اتاق‌های فکر نظامی دیگران هستند که برآوردهای اشتباه به سعودی‌ها ارائه می‌کنند. در جنگ یمن به وضوح شاهد این موضوع بودیم که این برآوردهای اشتباه هم درباره توان نظامی سعودی‌ها به آن‌ها ارائه شد و هم در برآوردی که از توان یمنی‌ها انجام و به سعودی‌ها تحویل داده شد. یعنی دو اشتباه همزمان باعث شد تا این باتلاق برای سعودی‌ها شکل بگیرد. سعودی‌هایی که تصور اجرای یک عملیات برق‌آسا علیه یمن داشتند تا بتوانند در کمتر از یک ماه کار یمنی ها را یک‌سره کنند. اما پس از گذشت چند سال این درگیری نظامی نه تنها موجب فرسایش سرمایه اقتصادی آن‌ها شده بلکه موجب فرسایش سرمایه حیثیتی آن‌ها نیز شده است. 

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

* زمین‌گیر شدن سعودی در یمن، آینده ناتوی عربی را قابل حدس کرده است

امروز یمن واقعیت مربوط به ادعاهای سعودی‌ها و اماراتی‌ها را نشان داد و اثبات کرد که در یک تهاجم پهپادی موشکی می‌توانند تولید نفت سعودی‌ها را به نصف کاهش بدهند که نشان از یک شکست و بی‌حیثیتی راهبردی برای کشورهایی است که به حمایت نیروهای بیگانه متکی هستند. لذا، نگاه به این تجارب نشان می‌دهد آینده ناتوی عربی ادعایی در صورت تشکیل چه خواهد بود. در حالی که هنوز با وجود عدم تشکیل این ائتلاف اعلام می‌کنند که در ائتلاف علیه ایران شرکت نخواهند کرد.

متاسفانه توان نظامی برخی کشورهای عربی با اقدامات نیابتی خود آمریکایی‌ها مستهلک شد. امروز ارتش مصر ارتش قبل از بیداری اسلامی نیست یا ارتش امارات و عربستان نیز دچار فرسایش شده و بخشی از توان نظامی آن‌ها نیز از بین رفته است. ضمن اینکه اعتماد به نفس فرماندهان آن نیز در مواجهه با ضعیف‌ترین کشور منطقه یعنی یمن محک خورد و میزان تلفات آن‌ها و ناکامی هایشان باعث شد تا آن را به طور مرتب و از روی ناچاری تمدید کنند. البته فرماندهان سعودی و اماراتی بهتر از هر کسی نسبت به واقعیت‌های میدانی آگاه هستند.

* صهیونیست‌ها با طرح ناتوی عربی به دنبال استفاده ابزاری از اعراب هستند

به نظر می‌رسد که کارایی این نوع ائتلاف‌ها و سازوکاری که تحت عنوان ناتوی عربی از آن یاد می‌شود از اکنون مشخص است و همان طور که تشکیل آن شکل دستوری دارد در ادامه نیز دچار چالش‌هایی می‌شود که همان‌هایی که برآوردهای غلط را به کشورهای عربی می‌دهند، به همین دلیل، منافعشان ایجاب خواهد کرد که از ادامه حمایت خود پا پس بکشند.

اسرائیلی‌ها در این قضیه نشان دادند نه تنها به دنبال استفاده ابزاری از کشورهای عربی هستند بلکه به واشنگتن پست هم اطلاعات غلط دادند که در راستای استفاده ابزاری از آمریکایی‌ها بود. چرا که استفاده ابزاری از آمریکایی‌ها جزو عادت‌های صهیونیست‌هاست. به نظر می‌رسد که در صورت تشکیل ناتوی عربی متضررترین اعضای آن کشورهای عربی هستند و چه بسا در این ماجرا صهیونیست‌ها حتی بخواهند از آمریکایی‌ها نیز استفاده ابزاری بکنند.

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

 به نظر شما، چرا کشورهای عربی که روزی مدعی با غرور یک ارتش متحد عربی تشکیل دادند و هدفشان مقابله با صهیونیست‌ها بود امروز به این روز افتاده‌اند که مجبور به صلح با صهیونیست‌ها، عادی‌سازی روابط و تشکیل اتحادهای نظامی هستند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

 مجموعه‌ای از عوامل موجب شده که امروز جبهه‌بندی عبری – عربی به یک جبهه‌بندی تبدیل شود که در یک طرف عرب‌ها و صهیونیست‌ها باشند و در طرف دیگر سایر کشورها. اکنون این جبهه‌بندی را به ایرانی – عربی – عبری تبدیل کرده اند.

* امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم

مجموعه‌ای از عوامل باعث ایجاد این وضعیت شده که در راس آن ضعف سران کشورهای عربی بود. شکست در جنگ به جای اینکه موجب عبرت و درس آموزی شود موجب ترس و واهمه‌ای شد که به کمپ دیوید منجر شد و پای آمریکایی‌ها را به موضوع باز کرد که همواره به نفع صهیونیست‌ها بوده است تا به نفع کشورهای عربی یا حداقل انصاف برای دفاع از واقعیت.

امروز مشاهده می‌کنیم برخی ارتش‌هایی که ماهیت عربی آن‌ها در جهت ایجاد یک نوع حمیت بود برای دفاع از فلسطینی‌ها بود، متاسفانه امروز جزو کسانی هستند که از پشت به فلسطینی‌ها خنجر می‌زنند. حتی در سازوکارهایی ایفای نقش می‌کنند که مقابل اصلی‌ترین حامی فلسطینی‌ها یعنی جمهوری اسلامی ایران است. به نظر می‌رسد باید در سطوح مختلف تحلیلی از تاکتیکی تا راهبردی نشست و بررسی کرد که چه مجموعه عواملی باعث ایجاد چنین وضعی شده است.

ظاهر ماجرا این است که یک ارتش عربی را مشاهده می‌کنیم که ورود کرده و امروز در این صف بندی‌ها از هویت اصلی فاصله گرفته است. اما، واقعیت این است که در بین ارتشی‌های عرب هستند افراد باغیرتی که از این وضعیت به وجود آمده زجر می‌کشند. یک خالد اسلامبولی در گذشته وجود داشت که به نماد تبدیل شد. ولی خالدهای بسیاری در کشورهای عربی داریم که این نوع بی هویتی و فاصله گرفتن از هویت اصلی ارتش‌های عربی آن‌ها را اذیت می‌کند. لذا، نباید همه را یکپارچه و یکدست مشاهده کنیم.

* چرا بن‌سلمان تحقیر توسط ترامپ را پذیرفت؟

متاسفانه سران کشورهای عربی امروز از جنس خائنانی است که کمپ دیوید را رقم زدند و دچار یک ضعف درونی، عدم وجود اعتماد به نفس که البته در بزنگاه‌هایی محک می‌خورد و با تحقیر مواجه می‌شوند. اما، متاسفانه نوعی خودباختگی نسبت به بیگانه و شوق حفظ قدرت به هر قیمت موجب می‌شود که تحقیر را تحمل کنند. همانند سوالی که از بن سلمان پرسیده بودند: «نظرت درباره تعبیر ترامپ که از عنوان گاوهای شیرده استفاده کرده چیست؟» او بلافاصله گفته بود: «من از همکاری با آقای ترامپ لذت می‌برم!» آیا واقعا آنچه بر زبان آورد با آنچه در درون او می‌گذرد، یکسان است؟ بعید می‌دانم، چون فقط می‌خواست به هر نحو از این تحقیر عبور کند.

امروز در ارتش یمن با وجود سال‌ها حاکمیت آقای علی عبدالله صالح و نوع عملکردی که در بیداری اسلامی رخ داد، با این  بخش عمده‌ای از آن در کنار مقاومت یمن است و بخش مهم حاضر در کنار کمیته‌های مردمی و انصارالله همان بدنه ارتش یمن هستند روزی تحت فرماندهی آقای صالح بود. 

* شکاف‌های منطقه‌ای از اسلامی – غیر اسلامی به اسلامی – اسلامی تبدیل شده است

معتقدم چنین شکافی در سایر ارتش ها نیز وجود دارد، در ارتش مصر پررنگ‌تر و در عربستان و امارات پررنگ‌تر. اما، حتماً وقتی مشاهده می کنند شکاف های منطقه ای که یک زمان ماهیت اسلامی – غیر اسلامی داشت امروز ماهیت اسلامی – اسلامی پیداکرده است یا در یک مقطع زمانی عربی – غیر عربی بود. امروز جنگ یمن نیز جنگ عرب علیه عرب است که می تواند پیام‌های مهمی برای ارتش های منطقه داشته باشد. امروز در یمن تفاوت معناداری میان اسرایی که یمن از عربستان گرفته و اسرایی که عربستان از یمن گرفته، وجود دارد. انبوه اسرای یمنی ها از عربستانی ها نیز نشان می دهد که در آنجا نیز تردیدهای جدی وجود دارد، انگیزه هایی که گرچه با دیکتاتوری سرکوب می شوند، اما کسی نمی تواند آن ها را انکار کند.

اگرچه برای انحراف این ماجرا از موضوعاتی مانند القاعده امتحان کردند که روح جهادی را به جای ایفای نقش مقابل رژیم های دیکتاتوری، رژیم صهیونیستی و آمریکا در قالب انحراف بزرگ‌تری مانند داعش و تصور دشمن دور و نزدیک آن را به سوی فرسایش درون جهان اسلام سوق دادند که در واقع، ابزاری بود برای جنگ درون تمدنی. هنگامی که متوجه شدند جنگ درون تمدنی رخ نمی‌دهد یا خروجی آن کمک به تشدید بیداری اسلامی باشد، آن را در قالب جنگ نیابتی به سردمداری داعش پیاده کردند. لذا، مجموعه ای از این اتفاقات وضعیت کنونی را رقم زده است. 

اعتقاد دارم روند کلی یک روند تقویت کننده بیداری است. امروز در سطح جوانان و نخبگان اعتنا به نظام معرفتی و دینی و برخی اوقات عربی نیز وجود دارد که آینده متفاوتی را نوید می‌دهد. 

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/امروز خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

 ناتوی عربی، یک تشکل دولت محور است که با همراهی افکار عمومی در کشورهای منطقه مواجه نیست. این در حالی است که محور مقاومت یک موجودیت ملت محور است و توانسته مردم منطقه را با خود همراه سازد. با توجه به این شرایط آیا اتحادهای نظامی عربی ـ غربی در مقابل محور مردمی مقاومت موفقیت خواهند داشت؟

سنایی‌راد: خود آمریکایی‌ها (فرمانده سنتکام) هشدار داد که دستیابی محور مقاومت به پهپاد امروز همه سامانه‌های دفاعی ما را خنثی کرده است. رژیم صهیونیستی که روزگاری ادعای ارتش اول منطقه را داشت و شعار نیل تا فرات را می‌داد، امروز دور خود حصار می‌کشد یا در مقابل موشکی که از غزه به التماس می‌افتد که آتش‌بس رخ بدهد. لذا، با توجه به این واقعیت‌ها آینده از آن مقاومت اسلامی است و برخی اشتباهات آمریکایی‌ها به تقویت آن کمک می‌کند.

* صهیونیست‌ها با ادبیات تحقیرآمیز علیه اعراب حرف می‌زنند

هر جا آمریکایی‌ها حضور مستقیم و صهیونیست‌ها زمینه سوء استفاده بیشتر داشته باشند، باید احتمال شکل گیری نفرت بیشتر از صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها را داشته باشید. آیا برخی از واقعیت‌هایی که بعد از تقویت روابط امارات و رژیم صهیونیستی در امارات رخ داده، موجب همگرایی با صهیونیست‌ها شده یا واگرایی؟ صهیونیست‌هایی که متکبرانه به خود اجازه می‌دهند حتی پس از این ماجرا نیز ادبیات تحقیرآمیز علیه اعراب را دنبال کنند. برخی معتقدند آمریکایی‌ها با این قصه به دنبال بازگشت مجدد به منطقه هستند و آقای بایدن در مقاله اخیر خود در یک نشریه آمریکایی منتشر کرد، مدعی بود که قبل از روی کارآمدن او، مرتبا به سفارت آن‌ها حمله می‌شد. اما، امروز وضعیت متفاوت است. باید پرسید که آیا واقعیت چنین است؟

به هر حال به نظر می‌رسد آقای بایدن برای طرح چنین ادعایی در یک نشریه آمریکایی آزادی را دارند. اما، دلیل اینکه آمریکا پذیرفت فقط نیروهای آموزشی در عراق حفظ کند و مجبور به خروج شد چیست؟

* امروز نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند

به نظر می‌رسد امروز زمینه‌های مردمی وجود دارد که همان طور که در سوریه منجر به تشکیل یک ارتش بین المللی اسلامی شد که فراتر از مرزها و هویت ملی، یک مقاومت را در مقابل داعشی‌ها تشکیل دادند و همین مقاومت و زمینه‌های سیاسی اجتماعی آن منجر به شکل گیری نوعی هویت در میان سوری‌ها که امروز ادعای آزادی جولان را نه فقط حزب الله لبنان و جریان انقلابی ایران بلکه بخشی از سوری‌ها و ارتش سوریه مطرح می‌کنند. این حاصل اشتباه محاسباتی آمریکایی‌ها بود که نه تنها نیروی نیابتی داعش را تشکیل دادند بلکه در منطقه تِنِف و منطقه کردی نیز حضور مستقیم داشتند. ترامپ هم از صهیونیست‌ها حمایت کرد که بلندی‌های جولان را برای آن‌ها به رسیمت بشناسند.

به نظر می‌رسد باید چنین تبعاتی را برای ورود آمریکایی‌ها به تحولات منطقه‌ای متصور بود و رویکرد تشکیل سامانه‌های دستوری که از سامانه پدافند هوایی تا ناتوی عربی را در بر می‌گیرد. ضمن اینکه مگر حمله انصارالله یمن به مراکز نفتی عربستان و امارات بدون حضور سامانه‌های آمریکایی بود؟! امروز می‌خواهند مجموعه‌ای از سامانه‌های فرسوده و سنتی که در سایر کشورها وجود دارد را با این سامانه‌ها چفت و بست کنند.

اگر چه هدف اصلی این ماجرا، ارتقای امنیت و حفظ بقای صهیونیست‌هاست، اما، آن جا که تحقیر ملت‌ها در این ماجرا روشن شود و وجدان جمعی ملت‌ها امروز احساس کنند که به ابزاری برای حفظ دیگران تبدیل شده‌اند، واکنش نشان خواهند داد. چون صهیونیست‌ها تعریف هویتی متفاوت دارند و شکاف هویتی در بین ملت‌ها وجود دارد و از هر اجتماعی در کشورهای عربی برای سر دادن شعار علیه اسرائیل و آمریکا استفاده می‌کنند. به همین دلیل می‌توان گفت که آمریکایی‌ها اشتباه محاسباتی دیگری را در منطقه دچار شده اند که می‌تواند در آینده برای آن‌ها هزینه داشته باشد که در راس آن‌ها افزایش نفرتی است که در منطقه علیه آن‌ها وجود داشته است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا ناتوی عربی قابلیت اجرا ندارد؟/ خالد اسلامبولی‌های بسیاری در ارتش‌های عربی داریم/ نه تنها حزب‌الله لبنان و ایران بلکه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی جولان هستند بیشتر بخوانید »

گفت و شنود/ کمرنگ باشه!

گفت و شنود/ یکی دیگه بزن!



گفت: بایدن که در راه رفتن مشکل دارد و در ملاقات‌های رسمی چُرت می‌زند و خوابش می‌برد و معاون خود را همسر خود تصور می‌کند و با هوا دست می‌دهد! و… برای چه به غرب آسیا آمده است؟!

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:

گفت: بایدن که در راه رفتن مشکل دارد و در ملاقات‌های رسمی چُرت می‌زند و خوابش می‌برد و معاون خود را همسر خود تصور می‌کند و با هوا دست می‌دهد! و… برای چه به غرب آسیا آمده است؟! 

گفتم: او را آورده‌اند که به کشورهای عربی دست‌نشانده آمریکا قول حمایت در مقابل ایران را بدهد! و با فروش اسلحه آنها را سرکیسه کند! و در مقابل از آنها بخواهد تولید و صدور نفت خود را افزایش بدهند تا قیمت نفت کاهش پیدا کند!

گفت: حمایت از متحدان آمریکا در مقابل ایران که حرف مفت است و تسلیحات هم که به دست مقاومت می‌افتد، ولی حساب غارت نفت عربستان و امارات چه می‌شود؟!

گفتم: چه عرض کنم؟!

گفت: چندی قبل انصارالله با شلیک موشک به تاسیسات نفتی عربستان، تولید نفت آل‌سعود را به شدت کاهش داد. خدا را چه دیده‌ای، شاید با تکرار همان عملیات، آمریکا و اسرائیل را دست خالی از منطقه خارج کند!

گفتم: ایول! یارو دوتا کیسه ظرف شیشه‌ای را بار شتر کرده بود و قصد ورود به شهر را داشت، دروازه‌بان با چوبدستی محکم به یکی از کیسه‌ها زد و پرسید بارت چیست؟! یارو گفت؛ اگر یکی دیگه بزنی، هیچی!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گفت و شنود/ یکی دیگه بزن! بیشتر بخوانید »

آمریکا از ترس تلافی ایران خود را پشت اسرائیل پنهان می‌کند

آمریکا از ترس تلافی ایران خود را پشت اسرائیل پنهان می‌کند



یک روزنامه صهیونیستی نوشت: نگرانی‌های آمریکا از ایران قابل درک و توجیه نیست. این بسیار زشت است که مقامات واشنگتن تلاش کنند پشت اسرائیل پنهان شوند و ما را مقصر بدانند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت: روزنامه اسرائیل هیوم در تحلیلی به قلم ایال زیسر، استاد تاریخ دانشگاه تل‌آویو، مقامات آمریکا را به ترس در برابر ایران متهم کرد و نوشت: معلوم نیست که چرا هر بار که انفجاری در یکی از تاسیسات هسته‌ای ایران گزارش می‌شود یا یکی از مقامات سپاه در تهران ترور می‌شود، مقامات ارشد ناشناس در واشنگتن اعلام می‌کنند که آمریکا مسئول این عمل نبوده و احتمالا مسئولیت این ماجرا بر عهده اسرائیل است و اقدام انتقام‌جویانه ایران باید متوجه اسرائیل شود.

در سال‌های اخیر شبه‌نظامیان طرفدار ایران در عراق هدف قرار گرفتند. مقامات ارشد آمریکایی که نگران بودند کسی در عراق یا ایران حساب این اقدام را از آنها تسویه کند و به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق حمله کند- کاری که ایرانی‌ها انجام می‌دهند – با عجله گفتند که اسرائیل پشت این حملات بوده است. هفته گذشته نیز همین اتفاق افتاد، زمانی که مقامات ناشناس پنتاگون گفتند اسرائیل بدون درخواست مجوز از آمریکا، علیه اهداف ایرانی عمل می‌کند.

تنها یک مورد بود که آمریکایی‌ها عادت خود را ترک کردند و آن زمانی بود که خودشان فرمانده وقت سپاه قدس و مردی را که پشت سر پروژه گسترش ایران در منطقه ما بود، در ژانویه ۲۰۲۰ از میان برداشتند.

آمریکایی‌ها معمولا در مقابل ایران با تردید و سازش رفتار می‌کنند. و به این ترتیب وقتی ایرانی‌ها در تابستان ۲۰۱۹ به تاسیسات نفتی عربستان و امارات حمله کردند، آمریکایی‌ها اصلا پاسخی ندادند. آنها با وجود اینکه این دو کشور متحدان نزدیک آمریکا هستند، پاسخی ندادند. حتی زمانی که پایگاه‌های ایالات متحده توسط فرستادگان ایران در منطقه مورد حمله قرار گرفت، پاسخ ایالات متحده ناچیز بود.

ایالات متحده مهم‌ترین متحد اسرائیل است و به چند مقام ناشناس نباید اجازه داد دوستی و تعهد آمریکا به امنیت اسرائیل را زیر سؤال ببرند. با این وجود، چیزی مبهم و ناسالم در مورد این درزهای مکرر وجود دارد که القا می‌کند اسرائیل پشت تنش‌های منطقه‌ای است.

نگرانی آمریکا در مورد ایران نه قابل درک است و نه قابل توجیه. ایران کشور بزرگ و مهمی است و نیازی به شروع جنگ بی‌جهت با آن نیست. اما در عین حال نیازی به اغراق در قدرت آن هم نیست. این ناشایست است که مقامات در واشنگتن همواره تلاش کنند پشت اسرائیل پنهان شوند و ما را مقصر بدانند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آمریکا از ترس تلافی ایران خود را پشت اسرائیل پنهان می‌کند بیشتر بخوانید »

سومین حمله راکتی طی ۴ روز به شرکت گاز اماراتی در عراق  

سومین حمله راکتی طی ۴ روز به شرکت گاز اماراتی در عراق  



تاسیسات شرکت گازی اماراتی دانه گاز در اقلیم کردستان عراق نزدیک جمجمال سلیمانیه روز شنبه مورد حمله راکتی جدیدی قرار گرفت؛ سومین حمله از روز چهارشنبه گذشته تاکنون.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چند راکت (ظاهرا کاتیوشا) باز هم امروز شنبه به نزدیک تاسیسات گاز خورمور تابع شرکت دانه گاز امارات اصابت کرده است و این سومین حمله طی چهار روز اخیر است بدون اینکه گروهی مسئولیت آن را بر عهده گرفته باشد.

هنوز مشخص نیست این حمله جدید تلفات یا خساراتی به دنبال داشته است یا نه.  

روز گذشته (جمعه) نیز اطراف چاه گاز خورمور در اقلیم کردستان عراق هدف حمله راکتی قرار گرفت.

روز جمعه، حمله با راکت کاتیوشا به اطراف چاه گازی کورمور محل استقرار و سرمایه گذاری شرکت اماراتی «دانه گاز» در حالی گزارش شد که میزان خسارات احتمالی این حمله هنوز مشخص نیست هرچند منابع خبری می گویند این راکت ها به خود تاسیسات اصابت نکرده و اطراف آن را هدف گرفته است.

ستون های دود حاصل از این حمله در محل مشاهده شد و آژیرهای خطر در داخل مجتمع مسکونی شرکت اماراتی بعد از این حمله به صدا درآمد؛ حمله ای که با راکت های کاتیوشا به نزدیکی تقاطع «قادر کرم» انجام شده است.

کمتر از ۴ روز پیشتر نیز، منابع خبری عراقی از حمله راکتی به شرکت اماراتی دانه گاز در شمال عراق خبر دادند.

کانال تلگرامی صابرین نیوز عراق نوشت، در پی این حمله چند نفر زخمی شدند و کارگران از محل کار خود متواری شدند.

منابع وابسته به حزب دموکرات کردستان عراق هم گفتند که این تأسیسات گازی با دو راکت کاتیوشا هدف حمله قرار گرفته است.

تا زمان انتشار این اخبار هیچ گروهی مسئولیت این حملات را بر عهده نگرفته است.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سومین حمله راکتی طی ۴ روز به شرکت گاز اماراتی در عراق   بیشتر بخوانید »