اهمیت جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس +فیلم
اهمیت جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس +فیلم بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ایمان محمدی* طی یادداشتی نوشت: پس از حدود سه سال کشمکش بین نیروهای جنوبی و دولت هادی در مناطق تحت کنترل ائتلاف عربی، در نهایت کابینه جدید هادی بر اساس توافق ریاض و با سهم مساوی از وزارتخانهها بین شمال و جنوب تشکیل شد. مشارکت مجلس انتقالی به عنوان اصلیترین مدعی تجزیه جنوب در حال حاضر و حضور آنها در دولتی که مدعی اتحاد و مخالف تجزیه یمن است نشان دهنده عدم جدیت این گروه برای پیگیری جدایی جنوب است. البته این رویکرد مجلس انتقالی ناشی از درک واقع بینانه نسبت به شرایط سیاسی، اجتماعی، داخلی و منطقهای است که باعث میشود ایده تجزیه جنوب، چندان عملیاتی به نظر نرسد ولی منافع امارات به عنوان حامی اصلی این جریان ایجاب میکند که بحث از تجزیه همچنان در مناطق جنوبی پیگیری شود.
سابقه ناخوشایند تجزیهطلبی
استانهای جنوبی و شرقی در یمن، کمتر از سی درصد جمعیت این کشور را در خود جای دادهاند و مابقی جمعیت در مناطق شمالی ساکن هستند. طبیعی است درحالی که جنوب یمن از منابع اقتصادی مهمی از جمله منابع نفت و گاز در حضرموت و شبوه و بنادر عدن و مکلا برخوردار است، گروههای سیاسی شمال یمن نسبت به تجزیه آن حساس باشند. علاوه بر اینکه نیروی انسانی و قدرت اقتصادی شمال، سد بزرگی در برابر این ایده تجزیه محسوب میشود. تلاش برای تجزیه و استقلال جنوب یک بار با پاسخ کوبنده احزاب، قبائل و جریانات سیاسی شمالی مواجه شده است.
هر چند وحدت یمن برای جنوبیها خاطره خوشی به دنبال نداشته و سرکوب قیام ۱۹۹۴م. و پس از آن محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی دولت صالح موجب بدبینی آنها به وحدت با مناطق شمالی یمن شده است ولی تجربهی دولت کمونیستی یمن جنوبی و سیاستهایی که آن دولت در قبال بافت قبایلی مناطق تحت کنترل خود در پیش گرفت نیز چندان خوشایند نیست. مصادره داراییها و اعدام سران قبایل در دولت یمن جنوبی و اقدامات اقتصادی مخالف با بافت قبایلی در آن دوره موجب شده است خاطره مثبتی از دولت یمن جنوبی در برابر بسیاری از مردم آن مناطق وجود نداشته باشد. هرچند اجحافهای سیستماتیک دولت صالح بر ضد جنوب وشرق یمن موجب شد روند محرومیت در این مناطق ادامه یابد که به اعتراضات عظیم مردمی در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹ ختم شد ولی نبود خاطره مثبت از تشکیل دولت مستقل در جنوب و قدرت و نفوذ احزاب شمالی نظیر اصلاح در بین مردم جنوب موجب شده است بین گروههای سیاسی تجزیه طلب اتفاق نظر وجود نداشته باشد.
اختلافات داخلی
یکی از مهمترین دلایل عدم توفیق انتقالی در پیگیری تجزیه جنوب را باید در عدم وحدت نظر بین گروههای سیاسی و اجتماعی جنوب یمن نسبت به ایده تجزیه جستجو کرد. مجلس انتقالی مدعی نمایندگی از خواست قاطع مردم جنوب یمن برای رسیدن به دولت مستقل است در حالی که اختلافات داخلی بین قبایل و گروههای سیاسی تا جایی است که هرگز نمیتوان چنین ادعایی را تایید کرد. پشتوانه اصلی مردمی انتقالی برای تجزیه بیشتر در استانهای جنوبی یمن به خصوص عدن، لحج و شبوه است در حالی که بخش مهمی از سرزمین، جمعیت و منابع مورد ادعای این گروه برای تاسیس دولت مستقل در استانهای حضرموت و المهره به عنوان استانهای شرقی یمن قرار دارد که نفوذ سیاسی و اجتماعی عمان در این مناطق موجب شده است رویکرد قبایل و گروههای سیاسی این مناطق در قبال تجزیه با انتقالی یکسان نباشد.
گروههای سیاسی این مناطق به دلیل سابقه تاریخی متفاوت و وجود حکمران های محلی تا پیش از تشکیل دولت یمن جنوبی در سال ۱۹۶۹ و سابقه بد جنوبی ها در این مناطق ترجیح میدهند قدرت سیاسی شمالیها را به عنوان عنصر کنترل کننده جنوبیها در این مناطق حضور داشته باشد. دولت عمان نیز که شرق یمن را حوزه نفوذ خود میداند ترجیح میدهد با استفاده از شمالیها که از دیرباز رابطه خوبی با مسقط دارند برای مهار همپیمانان جنوبی امارات استفاده کند.
دیگر معضل بزرگ تجزیه طلبان در جنوب یمن نفوذ حزب اصلاح در این مناطق است. فعالیتهای حزب اصلاح و اخوان المسلمین یمن در قالبهای مختلف نظیر خیریه و تبلیغات دینی تا فعالیت گروههای جهادی در استانهای ابین، شبوه و حضرموت موجب شده است این گروه به عنوان یک حزب اصالتا شمالی و مخالف تجزیه بدنه مردمی غیر قابل حذفی در استانهای جنوبی داشته باشد.
عدم حمایت منطقهای و بین المللی
تجزیه یمن برای قدرتهای منطقهای و بین المللی نیز مزیت چندانی ندارد و بالعکس میتواند تهدیدهایی را برای منافع آنها ایجاد کند و همین مسئله امکان حمایت آنها از ایده تجزیه جنوب را کاهش داده است.
برای سعودیها به عنوان موثرترین قدرت منطقهای در تحولات یمن تجزیه مساوی است با افزایش گرایشهای تجزیه طلبانه در این کشور که با توجه به اختلاف مذهب قبایل در منطقهی جنوب غرب و همچنین شمالشرق عربستان با مذهب حاکم میتواند مشکلات بزرگی برای امنیت داخلی عربستان به وجود بیاورد.
از طرفی تجزیه جنوب یمن موجب کاهش نفوذ سعودیها و در مقابل افزایش نفوذ امارات به عنوان حامی اصلی انتقالی در این منطقه میشود که طبیعتاً با منافع راهبردی سعودیها در تضاد است. ریاض معتقد است با تجزیه جنوب، و قرار گرفتن شمال تحت حاکمیت انصارالله ابزارهای کنترل خود بر دولت شمال یمن را تا حد چشمگیری از دست میدهد و به همین دلیل برای امکان کنترل جریانهای فعال در شمال به دنبال حفظ اتحاد یمن است.
جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از قدرتهای صاحب نفوذ در یمن از ابتدای این بحران مخالفت خود را با تجزیه یمن به صراحت اعلام کرده است و این نکته در سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با آقای محمد عبدالسلام سخنگوی این جنبش در سال ۹۸ مورد تاکید قرار گرفته است.
غرب و دیگر قدرتهای اقتصادی جهان که اولویت اولشان در مورد یمن، امنیت آبراه بینالمللی خلیجعدن و تنگه بابالمندب است نیز تشکیل دولت مستقل در جنوب را زمینه بروز درگیری و ناامنی در یمن و در نتیجه کاهش امنیت این آبراه میدانند، به همین دلیل ترجیح میدهند یک دولت مقتدر و واحد، سرتاسر سواحل جنوب شبه جزیره عربستان با خلیج عدن و دریای سرخ را تحت سیطره داشته باشد تا این سواحل صحنه نزاع و درگیری گروههای محلی نشوند.
احتمالاً امارات تنها قدرت منطقهای مایل به تجزیه جنوب یمن است تا از این طریق بتواند منافع ژئوپولتیک و اقتصادی خود را در منطقه خلیج عدن و شاخ آفریقا تثبیت کند. مزیتی که برای عملیاتی شدن آن نیاز به تجزیه جنوب نیست و ایده دولت فدرال نیز میتواند آن را تامین کند. البته امارت در حال حاضر نیز با تسلط بر سواحل و بنادر جنوبی یمن، منافع خود را دنبال میکند ولی تداوم این منافع در جدایی و یا استقلال نسبی جنوب است.
بی اعتمادی
با توجه به مسائلی که گذشت میتوان نتیجه گرفت ریشه تاکید ماههای اخیر مجلس انتقالی بر تجزیه نه یک تلاش واقعی برای جدایی و تشکیل دولت مستقل بلکه یک رویکرد سیاسی – اجتماعی برای حفاظت از منافع امارات در برابر سعودیهاست. امارات که از آغاز تهاجم ائتلاف عربی به یمن در سال ۲۰۱۵ کنترل سواحل جنوب یمن را به دست گرفت موفق شد در منطقه ساحل غربی نیز کنترل بنادر مهم مخا و الحدیده را به دست گرفته و سهم خود از غنیمت جنگ یمن را بر روی زمین تثبیت کند. اختلافات پیش آمده بین عربستان و امارات موجب شد امارات در ۲۰۱۹م. اعلام کند که نظامیان خود را از یمن خارج خواهد کرد.
هرچند افسران اماراتی هنوز در نقاط مهمی از سواحل یمن همچون فرودگاه الریان مکلا، تاسیسات گازی بندر بلحاف و بندر مخا مستقر هستند ولی توان امارات برای حمایت از همپیمانان یمنی و تثبیت منافع خود در روندهای سیاسی آینده یمن تا حد قابل توجهی کاهش یافته است. به همین دلیل تنها تضمین ممکن برای تامین منافع امارات در روندهای سیاسی یمن پس از جنگ را میتوان در سیطره میدانی و حضور مستقل همپیمانان این کشور به عنوان یکی از اعضای مستقل مذاکرات یمنیـ یمنی در آینده دانست. ایدهای که با راهکار عربستان برای بازسازی و تقویت دولت هادی به عنوان عنصر مذاکره کننده با انصارالله برای تعیین تکلیف پرونده یمن در تضاد است.
از همین رو میتوان پیشبینی کرد که هرچه سعودیها با ابزارهای مختلف از جمله فشارهای سیاسی و اقتصادی، تلاش کنند که هرچه سریعتر دولت هادی را به سامان برسانند، امارات و مجلس انتقالی در مقابل سعی میکنند با ادامه کارشکنی در تثبیت دولت جدید هادی و ادامه وضعیت فعلی به معنی حفظ کنترل میدانی خود بر عدن، ساحل غربی و سقطری، خود را با دست پر به مذاکرات پایان جنگ یمن برسانند.
*اندیشکده مرصاد
جنوب یمن بین وحدت و منافع امارات بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از سرویس دفاع و امنیت مشرق، در طول دهه های اخیر بویژه ۱۰ سال گذشته، فضای خارج از جو کره زمین تبدیل به منطقه ای مهم و راهبردی برای بسیاری از کشورهای جهان شده و از مباحث نظامی تا تجاری و علمی، حضور کشورها در فضا، نشان می دهد کدام ملت ها حرفی برای گفتن دارند. امروزه فضا وارد زندگی تقریبا هر روزه بسیاری از مردم جهان شده و از سیستم مکان یابی نصب شده روی تلفن های همراه تا انجام بسیاری از تراکنش های مالی بین بانک ها تا شلیک مهمات هوشمند و تصویربرداری از نقاط حساس کشورهای هدف در جهان، همه و همه اقداماتی است که در این حوزه بر پایه فناوری ها و سامانه مستقر در فضا انجام می شود.
البته واضح است که رسیدن به این درجه از توانایی نیازمند توان فنی و علمی و البته هزینه های بالا در این بخش است. اما علی رغم شروع خوب و قابل تحسین برنامه فضایی کشور در دهه ۸۰، در سالهای اخیر و خصوصا بودجه اعلامی برای سال آینده کشورمان، اعداد قابل تاملی در خصوص برنامه فضایی ایران اعلام شده که وقتی در کنار بودجه سایر کشورها و حتی سایر حوزه های فعالیت اقتصادی و صنعتی کشورمان سالهای اخیر قرار می گیرد، علامت های سوال بزرگی را ایجاد می کند. به همین خاطر و با توجه به ضرورت ورود نهادهایی چون مجلس شورای اسلامی به اصلاح این ریل گذاری غلط، در ادامه نگاهی به وضعیت ایران و برخی کشورهای جهان در این بخش خواهیم داشت.
بیشتر بخوانید:
در روزهای اخیر بحث های داغی در خصوص بودجه سال آینده مطرح می شود که بیشتر حول محور میزان فروش نفت و پیش بینی قیمت ارز برای سال آینده است. اما نگاهی به برخی آمار منتشر شده در بحث فضایی ارقام جالبی را به ما می دهد. برای نمونه خبرگزاری مهر در گزارش خود، سهم بخش فضایی دولتی از بودجه ۱۴۰۰ را اعلام کرده است که بر این اساس وضعیت پیشنهادی برای سال بعد به این صورت خواهد بود: در لایحه پیشنهادی دولت برای بودجه ۱۴۰۰ فناوری فضایی در قالب پژوهشگاه هوافضای وزارت علوم و پژوهشگاه فضایی و سازمان فضایی ایران وابسته به وزارت ارتباطات، مشمول تخصیص بودجهای بالغ بر ۲ هزار و ۳۰۰ میلیارد ریال (یعنی فقط ۲۳۰ میلیارد تومان) شده است. در جدول شماره ۷ این لایحه که مربوط به بودجه دستگاههای دولتی میشود، پژوهشگاه هوافضا مشمول دریافت ۳۱۵ هزار و ۲۳۴ میلیون ریال بودجه هزینهای میشود که ۱۲۰ هزار میلیون ریال آن برای بودجه عمومی و اختصاصی تعیین شده است. این در حالی است که در بودجه مصوب سال ۹۹ مبلغ ۱۵۱ هزار و ۴۵ میلیون ریال ردیف بودجه هزینهای این پژوهشگاه بوده و به بیان دیگر، بودجه هزینهای این پژوهشگاه در سال ۱۴۰۰ تقریباً دو برابر سال ۹۹ تخمین زده میشود.
پرتاب ماهواره ظفر در بهمن ماه سال ۱۳۹۸ با ماهواره بر سیمرغ که در نهایت در مدار زمین به ثبات نرسید
در همین حال بودجه تملک داراییهای سرمایهای پژوهشگاه هوافضای وزارت علوم، مبلغ ۶۸ هزار میلیون ریال است که این بودجه نیز در سال ۹۹ مبلغ ۴۵ هزار میلیون ریال مصوب شده است. بودجه پیشنهادی دولت برای پژوهشگاه فضایی ایران نیز با رشد نسبت به سال ۹۹ همراه است. در شرایطی که بودجه هزینهای مصوب این پژوهشگاه در سال ۹۹ مبلغ ۲۱۶ هزار و ۲۴۰ میلیون ریال بوده، دولت با اختصاص ۸۰۰ هزار میلیون ریال بودجه اختصاصی به این پژوهشگاه، مبلغ یکهزار و ۱۲۳ میلیارد و ۵۶ میلیون ریال را به عنوان بودجه این پژوهشگاه برای سال ۱۴۰۰ پیشنهاد داده که بیش از ۵ برابر بودجه سال ۹۹ است.
در همین حال بودجه پیشنهادی مربوط به تملک داراییهای سرمایهای پژوهشگاه فضایی ایران نیز ۱۱۲ هزار میلیون ریال است که در سال ۹۹ مبلغ ۸۸ هزار میلیون ریال بوده است.
پرتاب ماهواره نظامی نور به فضا توسط سپاه که با موفقیت در مدار زمین قرار گرفت
دولت در خصوص پیشنهاد بودجه هزینهای برای سازمان فضایی ایران مبلغ ۳۹۳ هزار و ۸۵۷ میلیون ریال را در نظر گرفته که ۲۵۰ هزار میلیون ریال از این مبلغ، در ردیف بودجه متفرقه آمده است. این در حالی است که در سال ۹۹ بودجه مصوب این سازمان، ۲۶۱ هزار و ۹۸۸ میلیون ریال بوده است. در این بخش به سازمان فضایی ایران از ردیف بودجه تملک داراییهای سرمایهای مبلغ ۲۸۹ هزار و ۲۷۱ میلیون ریال تخصیص مییابد که در مقایسه با سال ۹۹ که مبلغ این ردیف بودجه ۲۷۴ هزار و ۹۰۰ میلیون ریال بوده است، تفاوت چشمگیری دیده نمیشود. در جدول اعتبارات متفرقه انتقال یافته به جدول شماره ۷ لایحه بودجه، سازمان فضایی ایران مکلف شده است که مبلغ ۳۰۰ هزار میلیون ریال را برای توسعه فناوری و کاربردهای فضایی و نیز مبلغ ۲۵۰ هزار میلیون ریال را برای فعالیتهای فضایی هزینه کند. در جدول مربوط به اعتبارات هزینهای دستگاههای اجرایی بر حسب فصول هزینههای عمومی و متفرقه نیز پژوهشگاه هوافضا باید مبلغ ۱۹۵ هزار و ۲۳۴ میلیون ریال را برای جبران خدمت کارکنان، استفاده از کالاها و خدمات و رفاه اجتماعی هزینه کند.
این هزینه کرد برای پژوهشگاه فضایی ایران مبلغ ۳۲۳ هزار و ۵۶ میلیون ریال و برای سازمان فضایی ایران، مبلغ ۳۹۳ هزار و ۸۵۷ میلیون ریال است.
آنچه در بالا آمده عدد کل و جزییات اعلام شده از وضعیت بودجه بخش فضایی دولتی کشور است که به صورت کلی و هم با بیان جزییات مطرح شده است. البته سازمان فضایی در سالهای اخیر با مسائلی مثل کاهش تعداد پرتاب های فضایی و البته چندین عدم موفقیت نیز در قرار دادن ماهواره های مختلف در مدار زمین در کارنامه داشته و البته با توجه به شرایط سال جاری در بحث هایی مثل شیوع ویروس کرونا و برخی مشکلات مالی ممکن است در سال فعلی نیز پرتاب فضایی در دستور کار وجود نداشته باشد.
در عین حال و با وجود تمام این مسائل رقم اختصاص داده شده برای این سازمان بسیار پایین است. نکته سوال برانگیزتر در خصوص بحث بودجه فضایی سال ۱۴۰۰ مربوط به فرماندهی فضایی نیروی هوا فضای سپاه است که با پرتاب موفق ماهواره نور به نوعی جور پرتاب های شکست خورده قبلی سازمان فضایی را کشید و وجود این فرماندهی مهم و مستقل در سپاه نیز به صورت رسمی اعلام شد. این نهاد البته در بودجه سال ۱۴۰۰ هجری شمسی سهمی تنها ۲ میلیارد تومانی از بودجه داشته است! حالا با وضعیت اعلام شده چه در خصوص فرماندهی فضایی نیروی هوافضای سپاه و چه سازمان فضایی بهتر است به سراغ برخی از کشورهای حاضر در رقابت فضایی برویم.
بودجه اعلام شده برای فرماندهی فضایی سپاه برای سال ۱۴۰۰
از کشورهای کوچک تا بزرگ؛ همه به دنبال حضور در حوزه فضایی
با نگاهی به بودجه های فضایی برخی از کشورهای جهان در سالهای مختلف به اعداد و ارقام جالبی می رسیم. برای این گزارش ما نگاهی به بودجه های فضایی دولت های مختلف در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ داشتیم و به دلیل شیوع ویروس کرونا و تغییر ناگهانی بسیاری از بودجه های بخش های نظامی و فضایی در بسیاری از کشورهای جهان به سراغ سال ۲۰۲۰ نرفتیم. در سال ۲۰۱۸ میلادی و در اطراف ما و کشورهای همسایه یا هم منطقه ما اعداد جالبی در حوزه برنامه فضایی وجود دارد. کشور پاکستان در سال ۲۰۱۸ میلادی با ۶۱ میلیون، کشور امارات با ۳۸۳ میلیون، قطر با ۱۸۶ میلیون، عربستان سعودی با ۱۶۵ میلیون و ترکیه نیز رقمی در حدود ۲۷۶ میلیون دلار به این بخش اختصاص داده است.
از دیگر کشورهای نه چندان معروف در این بخش با هزینه های نسبتا بالای فضایی می توان به اندونزی با ۲۰۵ میلیون، کره جنوبی با ۵۹۳ میلیون و یا سوییس با ۲۰۲ میلیون دلار در سال ۲۰۱۸ اشاره کرد.
تصویری از ماهواره پر سر و صدای امید امارات که در آمریکا ساخته شد
اگر بخواهیم به سمت کشورهای با بودجه بالای فضایی در سال ۲۰۱۹ برویم می توان از هند با ۱.۵ میلیارد، ژاپن ۲ میلیارد، آژانس فضایی اروپا با ۶.۳ میلیارد، روسیه با ۳.۳ میلیارد و چین با ۱۱ میلیارد دلار نام برد. آمریکا نیز با بودجه چنده ده میلیارد دلاری در تمام این سالها بیشترین بودجه فضایی را به خود اختصاص داده است.
راکت ماهواره بر لانگ مارچ چین – یکی از طرح های بسیار موفق در سالهای اخیر در حوزه ماهواره بر ها
ذکر یک نکته در اینجا بسیار مهم است و آن هم این که بسیاری از کشورهای اشاره شده در این لیست که بودجه های چند صد میلیون دلاری را برای بخش فضایی خود در نظر گرفته اند اصولا همانند ایران در حوزه ای چون پرتابگرهای ماهواره حرفی برای گفتن نداشته و حتی در بحث ساخت محموله های فضایی نیز در بسیاری از موارد صرفا یک خریدار محصول یا خدمات هستند.
با این بودجه به کدام فضا می رسیم؟
اعداد و ارقام شاید مشخص ترین و گویا ترین ابزار ارزیابی در این بحث باشند. کشورهایی که موفق شده اند در حوزه فضایی چه اینکه محصولی را بخرند چه اینکه با سرمایه گذاری آن را به صورت بومی بدست بیاورند همه به اندازه خود هزینه های گزافی را متحمل شدند. همان طور که مشاهده می کنید باشگاه کشورهای بزرگ فضایی، خصوصا آنهایی که توان مستقل پرتاب ماهواره را دارند همه در حوزه میلیارد دلاری ها حضور دارند و این اعداد خود به تنهایی مشخص کننده وضعیت کلی برنامه های فضایی چه در ایران و چه در جهان است.
از طرف دیگر هم برای تنها بخش فضایی کشور با عملکردی قابل دفاع در سالهای اخیر که به نوعی مدافع آبروی کشور در این بخش بوده و یادآور روزهای خوش تر برنامه فضایی بود، بودجه ای تنها ۲ میلیارد تومانی برای سال بعد پیشنهاد شده که اصولا حتی با فرض قرار دادن قیمت دلار ۴۲۰۰ تومان معروف هم رقم به قدری پایین و خجالت آور است که تحلیل درباره آن ممکن نیست. با این اوصاف، برنامه فضایی ایران که روزی مایه مباهات و فخر همه ایرانیان و حتی مسلمانان در جهان بود در تقریبا یک دهه اخیر به دلایلی چون عزم سیاسی (به عنوان مهمترین عامل)، عدم توجه کافی و البته اختصاص بودجه ناکافی در حال از دست رفتن بوده و برخی از دانشمندان این حوزه نیز به دنبال تغییر حوزه یا مهاجرت از کشور رفته اند و شاگرد زرنگ امسال نیز با تحقیر بودجه ای مواجه شده است هرچند که سپاه به این رفتارهای سیاسی عادت دارد و بعید نیست به زودی بار دیگر بتواند نام کشورمان را در عرصه نام های موفق در داشتن زنجیره فضایی تکرار کند.
هرچه هست، با این تفکر و طرز مدیریت که به دلایل و بهانه های خاص، دوست ندارد کشورمان اقدام به پرتاب ماهواره کند تا خدای ناکرده برخی کشورهای غربی نسبت به این موضوع ابراز نگرانی نکرده و بیانیه صادر نکنند، نمی توان امیدوار به احیای این صنعت مهم و پولساز در کشور بود و باید به امید سالهای آینده نشست که مسئولان دولت جدید، قدر و اهمیت چنین صنعتی را در کشورمان بیشتر و واقعی تر می دانند.
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، منابع غربی از پیشنهادات جدید امارات عربی متحده به آمریکا و رژیم صهیونیستی برای خرید جنگندههای «اف-۳۵» خبر میدهند.
روزنامه العربی الجدید به نقل از منابع غربی خبر داد که امارات با این پیشنهاد خود قصد دارد، «نگرانی اسرائیل درباره حفظ برتری نظامی خود در منطقه» را رفع کند.
به گفته این منابع، ابوظبی «پیشنهاد داده است که خلبانان اسرائیلی، طی یک مدت زمانی مشخص، بر هدایت جنگندههای آمریکایی برای امارات، نظارت کنند؛ مشروط به اینکه این خلبانان بعد از آن، همتایان اماراتی خود را آموزش دهند».
بیشتر بخوانید:
کارشکنی ابوظبی در آشتی قطر و عربستان سعودی
انتقادات گسترده از حضور سفرای امارات و بحرین در سفارت رژیم صهیونیستی
سفر ۵۰ هزار گردشگر صهیونیست به امارات ظرف ۲ هفته
منابع مذکور تصریح کردند، امارات همچنین پیشنهاد کرده است که پس از آموزش خلبانهای اماراتی، خلبانان اسرائیلی بر برنامه استفاده از این جنگندهها نظارت داشته باشند.
به گفته این منابع، این پیشنهاد مورد موافقت اولیه آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفته است و میتواند موجب پیشرفت در انجام این معامله شود.
یک کارشناس نظامی در این زمینه به العربی الجدید گفت که پیشنهاد امارات، باعث میشود که این معامله، سودی برای این کشور نداشته باشد؛ «زیرا سیطره اسرائیل بر آن را تضمین میکند. به ویژه اینکه این پیشنهاد متضمن به کارگیری این جنگندهها توسط خلبانهای اسرائیلی است».
این کارشناس با اشاره به «اشتباه راهبردی امارات» در این زمینه، تأکید کرد که مهمترین اشتباه ابوظبی، «تسلیم شدن کامل در برابر طرف اسرائیلی است… بدون اینکه هیچ اهرم فشاری در اختیار داشته باشد».
وی همچنین خبر داد، جنگندههای آمریکایی که به کشورهای عربی فروختی میشود، قدرت جنگی کمتری نسبت به جنگندههایی دارد که در اختیار صهیونیستها قرار میگیرد.
رژیم صهیونیستی با وجود اینکه روابط خود را با امارات عادی کرده است، ولی رسما مخالفت خود را با فروش این جنگندهها به ابوظبی اعلام کرد.
پیشنهاد عجیب امارات برای رفع نگرانی اسرائیل بیشتر بخوانید »