امام خمینی(ره)

شنیده شدن صدای انقلاب در دانشگاه‌های اروپا، تحقق وعده‌ امام امت است

شنیده شدن صدای انقلاب در دانشگاه‌های اروپا، تحقق وعده‌ امام امت است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از هرمزگان،«مهدی دوستی» استاندار هرمزگان در این پیام اظهار داشت: معمارکبیر انقلاب، حضرت امام خمینی(ره)، با نفس قدسی، در دنیایی که رفته رفته خدا را از تمام معادلاتش حذف کرده بود، مسیری از نور باز کرد تا تمام وجدان‌های بیدار را در ایران و جهان متوجه قدرتی برتر و الهی کند، قدرتی که جمهوری اسلامی ایران را در هماوردی با باطل و استکبار جهانی به اوج عزت و اقتدار رسانده است.

وی بیان کرد: امروز انقلاب اسلامی خمینی کبیر، مرزهای منطقه را درهم نوردیده و خود را به دانشگاه‌های آمریکا رسانیده است تا وعده‌ صادق دیگری در آزادسازی قدس شریف را محقق کند؛ از این رو همه باید بر خود ببالیم که پیرو عارف بزرگ قرن هستیم و خدا را از باب این نعمت بزرگ شاکریم.

دوستی، به عنوان سرباز کوچک ولایت، سالروز ارتحال ملکوتی امام امت را به خلف صالح ایشان رهبرمعظم انقلاب، ملت بزرگ ایران و مردم استان هرمزگان تسلیت گفت و برای همه خادمان صدیق راه امام شهدا، آرزوی دوام توفیقات کرد.

امروز سی و پنجمین سالگرد ارتحال جانسوز حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است که ملت ایران امسال نیز همچون سال‌های دیگر در این روز در فراق این بزرگ مرد انقلاب و معمار بزرگ نظام به سوگواری می‌پردازند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شنیده شدن صدای انقلاب در دانشگاه‌های اروپا، تحقق وعده‌ امام امت است بیشتر بخوانید »

آرم حزب بعث چوب‌لباسی اسرا شد

آرم حزب بعث چوب‌لباسی اسرا شد


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، من و دیگر اسرا که در آسایشگاه قبلی به‌خاطر درست‌کردن تریبون و پرچم ایران شکنجه شده بودیم، با خودم عهد کرده بودم این کار را تلافی کنم. از قصد به اسرا نگفتم که مسئول زندان به من گفته است نباید این قسمت از دیوار به هیچ عنوان مخدوش و یا چیزی نصب نشود تا آن‌ها دیوار را مخدوش کنند و از دیدن میخ کوبیدن و آویزان کردن لباس‌هایشان بر روی آن آرم لذت می‌بردم.

بعثی‌ها صبح زمان آمارگیری متوجه این مسئله نشدند؛ اما ظهر حدود ساعت ۳ یا ۳:۳۰ که دوباره ما را برای شمارش به حیات فرستادند و چند نفر از آن‌ها برای تفتیش وسایل به آسایشگاه رفت، متوجه شدند بر روی تصویر عقاب میخ زده شده و لباس آویزان کرده‌ایم؛ با دیدن این صحنه بسیار ناراحت شد و به من که مسئول آسایشگاه بودم گفت که چرا دیوار را به این روز انداختید پاسخ دادم اسرا این کار را کرده‌اند من اطلاعی ندارم؛ پرسیدند مگر مسئول قبلی آسایشگاه به شما نگفته بود که نباید این طرف دیوار مخدوش و چیزی نصب شود من اظهار بی‌اطلاعی کردم و گفتم چیزی به من گفته نشده است. در نهایت ما را شکنجه کردند و تا چند روز آب را قطع کردند و وقتی دیدند ما اهمیتی برای پرچم آن‌ها قائل نیستیم بر روی آن قسمت رنگ زرد کشیدند.

محمدتقی نصیری سال ۱۳۶۲ چهارم دبیرستان بود و در رشته علوم‌تجربی در روستای سیس که اکنون به شهرستان شبستر از توابع شهرستان تبریز ارتقا یافته است، مشغول تحصیل بود روزی که قرار بود رزمندگان را از این شهرستان به جبهه اعزام کنند او که برای رفتن به جبهه ثبت‌نام نکرده بود کیف و کتاب‌هایش را در مدرسه رها کرد و از آنجا دو و نیم کیلومتر تا سر جاده دوید تا بتواند با ۲ ریالی که در جیبش داشت سوار یک ماشین شود و خود را به تبریز برساند؛ بعد از رسیدن به مکان موردنظر با لشکر عاشورا به جبهه اعزام شد.

۷ سال اسارت در موصل

این آزاده دفاع مقدس در روایت خاطرات خود از اسارت چنین نقل می‌کند: برای عملیات خیبر مرا به‌عنوان بیسیمچی به گردان امام حسین (ع) فرستادند که در جزیره مجنون از ناحیه شکم و پا مجروح شدم و به اسارت نیرو‌های بعثی در آمدم؛ آن‌ها ما را به یک پادگان در شرق بصره بردند؛ بعد از مدتی به استخبارات عراق منتقل شدیم، پس از آنجا هم ما را به اردوگاه موصل فرستادند حدود هفت سال در اسارت بودم و بیشترین دوره اسارتم در اردوگاه موصل سپری شد.

نیرو‌های بعثی هیچ‌گونه اقدام درمانی برای اسرایی که مجروح شده بودند انجام ندادند هر کس خودش زخمش را با تکه‌ای پارچه می‌بست تا جلوی خونریزی‌اش را بگیرد؛ مجروحیت برخی از رزمندگان شدید بود؛ مثلاً به چشم یا نقاط دیگر بدنشان تیر اصابت کرده بود یا دست و پاهایشان قطع شده بود. به بدن من هم ترکش‌خورده بود وقتی به ایران آمدم پزشکان سه ترکش را از بدنم بیرون آوردند و همچنان دو تای آن در بدنم جا خش کرده است.

شکنجه با برق، کتک سهمیه هر رو ما بود

اوایل در بغداد شکنجه‌ها وحشتناک بود اسرا را از پنکه‌های سقفی آویزان می‌کردند و یا به گوش‌ها و دست‌وپای ما برق وصل می‌کردند و یا رزمندگان را به تخت می‌بستند و آن‌ها را کتک می‌زدند، گوش‌ها و پا‌های مرا هم برای گرفتن اعتراف به برق وصل کردند. کتک با کابل و نبشی هم سهمیه هر روز ما بود. یک هفته در بغداد بودیم وضعیت بهداشتی در آنجا بسیار نامطلوب بود همه اسرا را به یک مکان کوچک فرستادند اجازه نمی‌دادند به توالت برویم و اگر ناگزیر می‌شدیم در گوشه‌ای از آن اتاق ادرار می‌کردیم.

اسرا عملیات خیبر بیشترین دوره اسارت خود را موصل گذراندند. هر روز اسارت پر از خاطره بود اکنون برایم ایستادگی مردم مهم است آن زمان همه شکنجه می‌شدند؛ اما ایستادگی می‌کردند بعثی‌ها به اسرا می‌گفتند به امام خمینی (ره) توهین کنید؛ اما ما این کار را انجام نمی‌دادند و آن‌ها به‌خاطر سرپیچی از دستور ما را تا سر حد مرگ کتک می‌زدند؛ یکی از ناگوارترین اخبار برای ما در اسارت فوت امام بود؛ چون ما به امید اینکه بعد از آزادی رهبر را می‌دیدیم روزگار می‌گذراندیم و امید ما به یاس تبدیل شد.

اهتزاز پرچم ایران در اسارت

بعثی‌ها از طریق روزنامه‌ها و مجلاتی که به ما می‌دادند می‌خواستند ما با خواندن اخبار ضدونقیض و منفی در رسانه‌هایی نظیر نشریه مجاهد و روزنامه حقیقت که از سوی منافقان به زبان فارسی منتشر می‌شد و تمام اخبار آن دروغ بود روحیه ما را جریحه‌دار کنند تا بتوانند در عقاید ما رخنه کنند ما به این مسئله پی برده بودیم چند نفر مسئول جمع‌آوری اخبار و اطلاع‌رسانی به اسرا شدند آن‌ها در روز‌های شنبه به‌صورت مخفیانه اخبار را به ما اعلام می‌کردند.

من مسئول آسایشگاه بودم و برنامه‌های فرهنگی، هنری را به‌صورت مخفیانه انجام می‌دادیم؛ اگر چه اسلحه از دست ما افتاده بود؛ اما مهم‌تر از آن نگه‌داشتن عقاید و حب وطن بود آن‌ها برای دست‌کشیدن ما از این مسائل با ما برخورد می‌کردند؛ اما دست‌بردار نبودیم. شنبه‌ها روز اخبار بود گروهی اخبار را از روزنامه‌هایی مانند القاصدیه، الجمهوری که بعثی‌ها به ما می‌دادند جمع‌آوری می‌کردند.

دهه فجر که روز اخبار در اسارت هم بود برای اینکه جو کمی تغییر کند چند پتو را تا زدیم و با آن‌ها تریبون درست کردیم یکی از اسرا پیشنهاد داد با حاشیه‌های رنگی پتو‌ها پرچم ایران را درست کنیم چند نفر از آنان بخشی از پارچه پتو‌ها را جدا کردند و آن‌ها را باظرافت خاصی به یک چوب نصب کردند و با نخ آرم الله را تهیه نوشتیم.

من به‌عنوان مسئول آسایشگاه موقعی که برنامه‌ای اجرا می‌شد خود را به خواب می‌زدم تا اگر سرباز‌های بعثی آمدند اظهار بی‌اطلاعی کنم؛ یکی از بچه‌ها پشت تریبون قرار گرفت و شروع کرد به اخبار گفتن یکی از سربازان بعثی به اسم احمد سوزنی، البته ما فامیل او را سوزنی گذاشته بودیم؛ چون خیلی چموش، بداخلاق و زرنگ بود و مثل سوزن همه‌جا رخنه می‌کرد، از پشت نرده‌های پنجره که روبه حیات بود تریبون و پرچم را دید قبل از آمدن او به داخل آسایشگاه اسرا سریع پرچم را برداشتند.

بعد از ورود به آنجا پرسید مسئول آسایشگاه کجاست، آن‌ها گفتند خوابیده. من هم‌صدای او را می‌شنیدم گفت او را صدا کنید من جوری از خواب بیدار شدم تا تصور کند خواب بوده‌ام؛ او آب‌دهانش را به صورتم پرتاب کرد و با ناسزا گفت این وضعی است، پرچم را از کجا آوردید؟ من گفتم که نمی‌دانم خواب بودم، گفت فردا به انفرادی می‌روی و شکنجه می‌شوی و تا صبح به داخل آسایشگاه می‌آمد، می‌رفت و غر می‌زد و نگذاشت بخوابیم. اما ما افتخار می‌کردیم در قلب دشمن پرچم کشورمان را به اهتزاز درآوردیم.

منبع: ایرنا

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آرم حزب بعث چوب‌لباسی اسرا شد بیشتر بخوانید »

اولین فرمانده سپاه: خط تحریف امام خمینی از زمان حیات او ایجاد شده بود

اولین فرمانده سپاه: خط تحریف امام خمینی از زمان حیات او ایجاد شده بود


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شخصیت‌های بزرگ و ارزشمندِ تاریخی، نظیر دانشمندان، علما و رهبران سیاسی چه در حیاتشان و چه پس از مرگشان همواره محل رجوع افراد بوده و بسیاری در پی آن هستند تا از طریق آرا و افکار این چهره‌های شاخص و تراز، نوعی پشتوانه معرفتی و علمی برای نظرات خویش بنا کنند.

در سال‌های اخیر یکی از اشخاصی که همواره تلاش شد مورد مصادره به مطلوب برخی جریانات سیاسی و اجتماعی قرار بگیرد حضرت امام خمینی (رحمة‌الله علیه) بود. بعضی طیف‌های سیاسی به وسیله رسانه‌های خود در پی آن هستند که تصویر دگرگون شده‌ای از امام خمینی (رحمة‌الله علیه) را به جامعه معرفی و مخابره کنند که چندان سازگاری و سنخیتی با نصوص تاریخی و گزارش‌های ثبت شده ندارد. در این راستا با جواد منصوری، اولین فرمانده سپاه پاسداران، سفیر اسبق ایران در چین، نویسنده و پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی به گفت‌وگو نشستیم.

جریانی فراگیر و خطرناک

منصوری در ابتدا گفت: در طول تاریخ جوامع و حکومت‌ها یکی از پدیده‌هایی که با شدت و ضعف، یا اشکال و انحای مختلف همواره وجود داشته است، مسأله تحریف است. تحریف یا سراغ شخصیت‌ها می‌رود یا سراغ جریان‌ها و باور‌های سیاسی، مذهبی و تاریخی. این موضوع تا بدان جا رایج و فراگیر شده است که در طول تاریخ کتب آسمانی و مکاتب توحیدی هم بعضاً از گزند آن در امان نماندند، به همین جهت قرآن کریم در چند موضع نسبت به این موضوع هشدار داده است و تحریف را یک گناه بزرگ با مجازات سنگین در نظر گرفته.

وی افزود: تحریف پدیده جدید و تازه‌ای نیست و عمر او شاید به درازای تاریخ باشد. در مواجهه با آن باید ریشه تحریف را شناسایی کرد و لابه‌لای آن حقیقت را یافت. مسأله تحریف امام علی (ع) و فرزندان ایشان توسط دستگاه حکومتی شام، یکی از معروف‌ترین مصادیق تاریخ است.

خط تحریف امام از چه زمان شروع شد؟

نویسنده کتاب سال‌های بی‌قرار ادامه داد: موضوع تحریف امام هم در راستای معرفی واژگون انقلاب و ایشان صورت گرفت که خود مرحوم امام خمینی در صفحه آخر وصیت‌نامه نسبت بدان اشاره‌ای داشتند: «اکنون که من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و‏‎ ‎‏ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌کنم آنچه به من‏‎ ‎‏نسبت داده شده یا می‌شود مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و‏‎ ‎‏امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان، یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی‏‎ ‎‏گفته باشم. ‏» این فراز از وصیت‌نامه به خوبی نشان می‌دهد که خط تحریف امام خمینی و انقلاب از همان دوران شروع بکار کرده بود و امام خمینی با هشیاری تمام مردم و مسئولین را آگاه می‌سازد که عده‌ای یا به جهت تخریب و عناد یا از سر حرص دست‌یابی به مقام و منصب در پی ایجاد تحریف هستند.

نگاهی به مصادیق تحریف امام خمینی

این پژوهشگر مرکز اسناد انقلاب اسلامی بیان کرد: امام خمینی در ادامه با اشاره به برخی مصادیق تحریف انقلاب و شخصیت خودشان تصریح کردند که: «اشخاصی در حال حیات من ادعا نموده‌اند که اعلامیه‌های اینجانب را‏ ‏می‌نوشته‌اند. این مطلب را شدیداً تکذیب می‌کنم. تاکنون هیچ اعلامیه‌ای را غیر‏‎ ‎‏شخص خودم کسی تهیه نکرده است. ‏ از قرار مذکور، بعضی‌ها ادعا کرده‌اند که رفتن من به پاریس به وسیله آنان‏‎ ‎‏بوده، این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت، با مشورت احمد پاریس‏‎ ‎‏را انتخاب نمودم، زیرا در کشور‌های اسلامی احتمال راه ندادن بود، آنان تحت‏‎ ‎‏نفوذ شاه بودند، ولی پاریس این احتمال نبود. ‏ ‏‏من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطۀ سالوسی و اسلام‌نمایی‏‎ ‎‏بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده‌ام، که بعد فهمیدم از دغل‌بازی‏‎ ‎‏آنان اغفال شده‌ام. آن تمجید‌ها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏متعهد و وفادار می‌نمایاندند و نباید از آن مسائل سوءاستفاده شود و میزان در‏‎ ‎‏هر کس حال فعلی او است. ‏»

یک توصیه

سفیر اسبق ایران در چین گفت: من معتقدم اگر امکان مطالعه ۲۰جلد صحیفه امام وجود ندارد، افراد حتما وصیت‌نامه امام را بخوانند. در این اثر حضرت امام خمینی به خوبی هویت خود، اهداف و چشم‌انداز‌ها را نمایان کردند. این متن باید به عنوان یک سند بالادستی نظام شناخته شود که برنامه‌ریزی‌ها از آن متأثر شود؛ اما در سالیان اخیر از این وصیت‌نامه غفلت شده و توجه درخور نسبت به آن به عمل نیامده است.

اولین فرمانده سپاه اشاره داشت: امام خمینی به صراحت بیان کرده بودند که ما اگرچه از شر آمریکا و شاه خلاص شدیم، اما از شر تربیت شدگان غرب و شرق به این زودی‌ها رهایی نخواهیم یافت. این طیف همان‌هایی هستند که در صدد انحراف انقلاب از مسیر اصلی‌اش بوده و در این راه توجیهات ظاهرگرایانه دست و پا می‌کنند. در صورتیکه اگر به برخی اسناد نظیر منشور روحانیت و وصیت‌نامه امام نظر بیفکنیم خواهیم دید امام با چه جدیتی در برابر این طیف ایستاده و از فراگیری انقلاب و اولویت حکومت اسلامی دفاع می‌کند.

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اولین فرمانده سپاه: خط تحریف امام خمینی از زمان حیات او ایجاد شده بود بیشتر بخوانید »

قیام خونین ۱۵ خرداد نقطه آغازی بر پیروزی انقلاب اسلامی ایران

قیام خونین ۱۵ خرداد نقطه آغازی بر پیروزی انقلاب اسلامی ایران


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: قیام ۱۵ خردادماه سال ۱۳۴۲ را می‌توان بدون شک نهضتی خودجوش و مردمی در شهر‌های قم، تهران و دیگر شهر‌های کشور در اعتراض به دستگیری امام خمینی دانست. قیامی که با شروع و آغاز آن، پایه‌های حکومت ظلم و جور رژیم ستم شاهی به لرزه درآمد، به صورتی که همگان این قیام را به عنوان نقطه شروع و آغاز انقلاب اسلامی در ایران محسوب می‌کنند. زیرا روند وقایع و تحولات آن زمان ایران از فردای قیام ۱۵ خرداد هیچگاه به زمان پیش از این واقعه بازنگشت.

البته بر اساس نظر و دیدگاه کارشناسان و سیاسیون و حتی بزرگان دینی و مذهبی، برای درک و فهم هرچه بهتر قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ باید بازگشتی به دهه ۳۰ شمسی و اقدامات خطرناک و تحریک‌آمیز نظام حاکم در سال ۱۳۳۰ و همچنین اقدامات رژیم شاه در سال ۱۳۴۱ داشت. اما مهمترین حادثه‌ای که موجب آغاز قیام ۱۵ خرداد شد بی‌شک دستگیری امام خمینی (ره) توسط ساواک به دنبال سخنرانی قدرتمند و ظلم‌ستیزانه و حمله ایشان به نظام شاهنشاهی و رژیم صهیونیستی در «مدرسه فیضیه» قم بود. ولی در واقع انتشار خبر این سخنرانی در سراسر کشور باعث گسترش این قیام از شهر قم به شهر تهران و سپس به شهر‌های مشهد، شیراز و دیگر شهر‌های کشور شد.

قیام خونین ۱۵ خرداد نقطه آغازی بر پیروزی انقلاب اسلامی ایران

اما آن چیزی که موجب شکل‌گیری و ماندگاری واقعه قیام ۱۵ خرداد شد حمایت و پشتیبانی مردمی بود که ایشان به واسطه مشروعیت و مقبولیتی که در میان مردم ایران داشتند، از آن برخوردار بودند. زیرا فقط اندک زمانی بعد از دستگیری امام خمینی (ره) که در سحرگاه ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ روی داد، شاهد به خیابان آمدن مردم قم بودیم که این اعتراض و حضور خیابانی با خشونت هرچه تمام توسط پلیس رژیم شاهنشاهی سرکوب شدند.

ولی این پایان ماجرا نبود و با رسیدن خبر قیام مردم قم علیه رژیم ستم‌شاهی در این شهر به تهران، شاهد خیزش بزرگ مردم تهران بودیم و مردم این شهر هم به خیابان‌ها آمدند. در جریان این خیزش مردم ورامین و شهرک‌های اطراف به سوی تهران سرازیر شدند و فقط در اندک زمانی شاهد سیل جمعیت در سه راهی ورامین بودیم. اما رژیم ستمگر و خون‌ریز شاه با گسیل ادوات و تجهیزات سنگین نظامی همچون انواع تانک‌ها و نفربر‌ها در برابر جمعیت ایستادند و تعداد فراوانی را به خاک و خون کشیدند.

قیام خونین ۱۵ خرداد نقطه آغازی بر پیروزی انقلاب اسلامی ایران

البته نیروی محرکه آغاز قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ بدون شک سخنرانی امام خمینی (ره) در مردسه فیضیه قم بود. ایشان در این سخنرانی با شدت هرچه تمام و با صراحت کامل ابتدا به شاه حمله کرده و در قالب سخنان خود بیان کردند که دستگاه «سفاک» ایران با اساس «اسلام» موافق نبوده و بلکه مخالف نیز است. امام خمینی در این سخنرانی بعد از «شاه» به «رژیم صهیونیستی» حمله کرد و به این موضوع اشاره کرد که این رژیم اشغالگر و نامشروع اصولا نمی‌خواهد و تمایلی ندارد که در این کشور احکام اسلام پیاده شود.

بر این اساس رژیم ستم‌شاهی که شاهد بود و می‌دید امام خمینی (ره) همچون یک رهبر بزرگ و مبارز در برابر او و دستگاه حاکمیتی او قرار گرفته است تصمیم گرفت به هر صورتی که شده ایشان را از میان راه خود بردارد. این در حالی بود که امام خمینی (ره) در جریان سخنرانی‌های خود با نصیحت کردن شاه از او خواست تا سرگذشت پدر خود را به یاد بیاورد و از سرانجام او درس بگیرد.

قیام خونین ۱۵ خرداد نقطه آغازی بر پیروزی انقلاب اسلامی ایران

این در حالی بود که رژیم ستم‌شاهی به خاک و خون کشیدن قیام ۱۵ خرداد را با ادعا و بهانه توطئه عناصر چپ و کمونیست‌ها در به اغتشاش و آشوب کشیدن شهر‌های کشور انجام داد. این در حالی بود که بر اساس اسناد و مدارک موجود نه تنها هیچ گونه رد و اثری از آن‌ها در این رویداد‌ها نبود بلکه حزب توده و کمونیست‌های ایران با تکرار تفسیر‌های رادیو مسکو و روزنامه‌های شوری سابق، قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ را حرکتی کور و ارتجاعی علیه اصلاحات مترقیانه شاه دانسته بودند.

اما علما و روحانیون در ماجرای قیام ۱۵ خرداد ساکت ننشستند و شاهد مهاجرت گسترده، قابل توجه و معنادار آن‌ها از شهر‌ها مختلف به تهران بودیم. البته شاه که از این اقدام علما و روحانیون به شدت ترسیده بود تصمیم گرفت تا مانع از ورود آن‌ها به تهران شود، ولی به دلیل مقاومت و ایستادگی مردم و روحانیون، شاه در این تصمیم خود تجدیدنظر کرد و سایر علما و روحانیون برجسته توانستند وارد تهران شوند. آن‌ها پس از ورود به تهران اقدام به برگزاری جلسات متعددی کردند وآمادگی خود را برای مقابله با اقدامات پهلوی اعلام کردند.

قیام خونین ۱۵ خرداد نقطه آغازی بر پیروزی انقلاب اسلامی ایران

در پایان باید به این مهم اشاره کرد که با حضور قدرتمند مردم در خیابان و ایستادگی و مقاومت علما و روحانیون در براب ماشین ظلم و سرکوب شاه، سرانجام این دیکتاتور نامشروع مجبور شد تا در ۱۵ فروردین ماه سال ۱۳۴۳ و قبل از فرارسیدن ماه محرم امام خمینی (ره) را آزاد کند. با آزاد شدن ایشان از قیطریه و انتقال او به منزل خود در شهر قم موجی از شادی در میان مردم شکل گرفت و مردم فراوانی از قم و دیگر شهر‌ها به سمت منزل او حرکت کردند. اما حکومت شاه در همین زمان در اقدامی که نشان از ترس و عقب نشینی آن‌ها دارد آزادی امام خمینی (ره) را نتیجه علایق مذهبی حکومت و احرتام به علما و روحانیون تفسیر کردند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

قیام خونین ۱۵ خرداد نقطه آغازی بر پیروزی انقلاب اسلامی ایران بیشتر بخوانید »

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، آیا می‌توان کسی را در جهان پیدا کرد که علاقه‌ای به آزادی نداشته باشد؟ آیا آزادی یک شعار لوکس و دل‌فریب یا آرمانی ترقی‌خواهانه است؟ و اصلی‌ترین سوال، اینکه، تعبیر امام خمینی (ره)، به عنوان مؤسس یک نظام اسلامی، از آزادی چیست؟ و آیا این آزاد بودن، با قوانین حکومت اسلامی منافاتی ندارد؟

در حال حاضر اگر خیلی خوش‌شانس باشیم باز هم ممکن نیست به تعریف جامع و جهان شمولی از آزادی برسیم، چون تعریف این کلمه، دچار تحریف شده است و ماهیت اصلی خود را که مبارزه برای کسب حقوق برتر است از دست داده و در مقایسه با برهه‌هایی از تاریخ که آزادی، شعار اصلی بسیاری از جنبش‌های اسلامی و حتی غیراسلامی بود امروزه شاهدیم که ملعبه‌ای بیش، آن هم در دست نوجوان‌های بی‌قید نیست که برای ارضای نامشروع و جنون‌آمیز نیاز‌های جسمی افسارگسیخته‌شان در حال مبارزه‌اند.

امام خمینی ضمن رد این نوع آزادی‌های بی بند و بار و با تاکید بر اهمیت آزادی زنان در اسلام، می‌گویند: «در خصوص زنان، اسلام هیچ گاه مخالف آزادی آنان نبوده است. بر عکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شی مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت او را به وی باز داده است. زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیت‌های خود را انتخاب کند … ما می‌خواهیم که زنان را از فساد که آنان را تهدید می‌کند آزاد سازیم.»

تعریف آزادی

اما با وجود این نیز، امام خمینی (ره)، تعریف مستقلی از آزادی ارائه نداده است، چرا که آزادی را نعمتی فطری و الهی می‌داند که در وجود تمام انسان‌ها موجود است و همگی با آن آشناییم و حتی هنگامی که از ایشان درباره مفهوم آزادی سوال شد، فرمودند:

«آزادی یک مسأله‌ای نیست که تعریف داشته باشد. مردم عقیده‌شان آزاد است. کسی الزام‌شان نمی‌کند که شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید. کسی الزام به شما نمی‌کند که حتماً باید این راه را بروید. کسی الزام به شما نمی‌کند که باید این را انتخاب کنی. کسی الزام‌تان نمی‌کند که در کجا مسکن داشته باشی، … چه شغلی را انتخاب کنی. آزادی یک چیز واضحی است»

آزادی بی قید و شرط

اما در این بین، شبهه‌ای پیش می‌آید که با اتکا به این تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی، همه‌ی ما می‌توانیم هر کاری که دلمان می‌خواهد را بی هیچ مبنا و چارچوبی چه انسانی و چه الهی انجام دهیم و جای هیچ اعتراضی هم نیست. یعنی می‌توان گفت طبق این تعبیر حضرت امام (ره)، آزادی اسلامی با آزادی غربی که مبنایی فردی و نفسانی دارد و فرد، آزاد است هر کاری را تا جایی که برخلاف قوانین کشورش نباشد انجام دهد تشابه دارد!

اما امام خمینی (ره) در جواب این شبهه، می‌گویند: «آزادی معنایش این نیست که بنشینید برخلاف اسلام صحبت کنید؛ آزادی در حدود قانون است. دین کشور ما اسلام است؛ آزادی در حدود این است که به اسلام ضرر نخورد. قانون اساسی ما دین را اسلام می‌داند.»

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟

همچنین در جای دیگری می‌گویند: «آزادی در حدود اسلام است، در حدود قانون است؛ تخلف از قانون نشود به خیال اینکه آزادی است.»

آزادی اندیشه‌های مادی

ایشان حتی در مواجه با آزادی‌های فکری مکتب‌های مختلف، آن‌ها را آزاد دانسته تا نظرات و اندیشه‌های خود را در کشور اسلامی بیان کنند! و حتی حق آزادی بیان را برای آن‌ها جایز شمرده و می‌گویند:

«اما در جامعه‌ای که ما به فکر استقرار آن هستیم، مارکسیست‌ها در بیان مطالب خود آزاد خواهند بود؛ زیرا ما اطمینان داریم که اسلام در بر دارنده پاسخ به نیاز‌های مردم است. ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایدئولوژی آن‌ها مقابله کند. در فلسفه اسلامی از همان ابتدا مسأله کسانی مطرح شده است که وجود خدا را انکار می‌کرده‌اند. ما هیچگاه آزادی آن‌ها را سلب نکرده و به آن‌ها لطمه وارد نیاورده‌ایم. هر کس آزاد است که اظهار عقیده کند، اما برای توطئه کردن آزاد نیست.»

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟

و نکته‌ مهم این کلام حضرت امام (ره) نیز در همینجاست: «هر کس آزاد است که اظهار عقیده کند، اما برای توطئه کردن آزاد نیست.» یعنی مشروعیت آزادی و به ویژه آزادی بیان تا جایی‌ست که جامعه دچار هرج و مرج نشود.

حدود آزادی

همچنین امام خمینی (ره) حدود آزادی در نظام اسلامی را بر مبنای قانون اینگونه شرح داده است:

«در هر مملکتی آزادی در حدود قوانین آن مملکت است. مردم آزاد نیستند که قانون را بشکنند، معنی آزادی این نیست که هر کس بر خلاف قوانین ملت هر چه دلخواهش باشد، بگوید. قوانین ایران قوانین اسلام است. قوانین اسلام را باید ملاحظه کرد، در چهارچوب قوانین اسلام، در چهارچوب قانون اساسی، بیان آزاد و بحث آزاد است.»

آزادی غربی

حال و با وجود این تعریف اسلامی از آزادی و حدودی که برای آن معین شده، باید دید که در غرب نیز، آزادی، به قول خودشان رهایی از هر چارچوبی‌ست؟ اما در واقعیت این‌طور نیست و همین آزادی‌ای که در نیم‌کره‌ی غربی دنیا از بی‌قید و بند بودنش برای جوان‌های خاورمیانه قصه‌ها بافته‌اند برای خودشان، حد و حدودی در راستای قانون دارد و در اعلامیه حقوق بشر فرانسه (مصوب ۱۷۸۹ میلادی) در تعریف آزادی آمده است: «توانایی هر کاری که موجب ضرر و زیان دیگران نباشد.»

قانون در برابر آزادی نامشروع

در کل، مقوله آزادی امری مختص دیروز یا امروز نیست و بشر پیوسته برای رسیدن به نوع مطلوب و حتی نامطلوب آن از جانش مایه گذاشته، اما از جهت مقابل نیز، اندیشمندان برای مقابله با خودسری‌ها و بلندپروازی‌های نامشروع بشر همیشه با حصاری از جنس قانون کمربند کشیده‌اند تا مصالح عمومی جوامع را در برابر این تجاوز‌ها مصون دارند و پناه بدهند.

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟

شما تصور کنید فردا صبح، همه‌ی آدم‌ها با آزادی بی قید و شرط از خواب بیدار شوند و هر کس هر کاری را بخواهد انجام بدهد، خب خود این مسئله ناقض آزادی می‌شود چرا که بعضی از این آزادی‌های بی قید و شرط، آزادی‌های دیگر انسان‌ها را سلب می‌کند و در این میان، پس چه کسی می‌تواند آزاد باشد؟!

آزادی مطلق

تا به امروزه هیچ مکتبی هر چند هم مایل بوده باشد، اما نتوانسته قائل به آزادی مطلق باشد، چرا که این نوع از آزادی، خود، نافی آزادی است! تا جایی که شهید دکتر محمدجواد باهنر، در خصوص کسی که معتقد به آزادی مطلق است می‌گوید:

«مَثَل چنین کسی بسان شخصی است که تصور می‌کند که اگر درختی را از ریشه بیرون آوریم آن را آزاد ساخته‌ایم، اما این آزادی به معنای سقوط و از بین رفتن آن است، اگر درخت ریشه‌اش در زمین باشد، اما موانع رشدش برداشته شود، با آفت‌هایی که ممکن است به آن ضرر برساند، مبارزه شود و به اندازه کافی تغذیه گردد، به او برای این که در مسیر تکاملی خود قرار گیرد، کمک شده است؛ یعنی این درخت برای حرکت و رشد تکاملی‌اش آزاد است. اما اگر سنگی روی شاخه‌اش انداختیم، یا آن را آب ندادیم، اگر موانع ایجاد کردیم، ما با این کارمان از درخت سلب آزادی نموده‌ایم.»

آزادی چیست؟

در مجموع، آزادی یک نظام ارزشیِ جامع است که نباید اجازه داد با تعابیر نادرست تحریف شود؛ آزادی یعنی اینکه من به خودم اجازه نمی‌دهم زیر بار زور ظالم بروم، اما ظالم هم نمی‌شوم. آزادی، نفی سلطه‌پذیری‌ست نه پوشش‌پذیری و حضرت امام (ره) تفاوت بین آزادی مشروع اسلامی و آزادی نامشروع غربی را با کلماتی ساده، موضعی صریح و در عین حال، لحنی کوبنده، اینگونه تعبیر می‌کنند:

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟

«اسلام جلوی شهوات را می‌گیرد؛ اسلام نمی‌گذارد که لخت بروند توی این دریا‌ها شنا کنند. پوستشان را می‌کَند! با زن‌ها لخت بروند آنجا، و بعد زن‌ها لخت بیایند توی شهرها! مثل کار‌هایی که در زمان طاغوت می‌شد. همچو کاری اگر بشود، پوست‌شان را مردم می‌کَنند. مسلمانند مردم. نمی‌گذارند زن‌ها و مرد‌ها با هم داخل هم بشوند و توی دریا بریزند و به جان هم بیفتند. «تمدن» این‌ها این است! این‌ها از تمدن این را می‌خواهند. این‌ها از آزادی این را می‌خواهند! آزادی غربی می‌خواهند؛ و آن این است زن و مرد با هم لخت بشوند و بروند توی دریا [یا] بروند توی – نمی‌دانم – جا‌های دیگر شنا کنند! این تمدنی است که آقایان می‌خواهند! این تمدنی است که در رژیم سابق تحمیل بر مملکت ما شد، که بعد از اینکه می‌رفتند زن و مرد در دریا، زن‌ها همان طور لخت و همان طور لخت می‌آمدند توی شهر! مردم هم جرأت نمی‌کردند حرف بزنند.

امروز اگر یک همچو چیزی بشود، این‌ها را ما خواهیم تکلیفشان را معین کرد؛ و دولت هم معین کرد. البته دولت [به] طوری که وزیر کشور گفتند، گفتند ما جلویش را گرفتیم. اگر نگیرند، مردم می‌گیرند. مگر مازندرانی‌ها می‌گذارند یا رشتی‌ها می‌گذارند که باز کنار دریاشان مثل آن وقت باشد؟ مگر بندر پهلوی‌ای‌ها (بندر انزلی) مرده‌اند که زن و مرد با هم در یک دریا بروند و مشغول عیش و عشرت بشوند! مگر می‌گذارند این‌ها را؟ تمدن‌های این‌ها این است. آزادی‌ای که آن‌ها می‌خواهند همین. این جور آزادی! بروند قمار بکنند و با هم لخت بشوند و با هم (سرگرم عیش و نوش) بشوند.»

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟ بیشتر بخوانید »