فیلم / ماجرای ترور اولین شهید محراب؛ آیت الله قاضی
فیلم / ماجرای ترور اولین شهید محراب؛ آیت الله قاضی بیشتر بخوانید »
سردار رشید اسلام شهید حاج مهدی میرزایی در ۱۹ شهریور ۱۳۴۱ در شهر مقدس مشهد دیده بر جهان پررمز و راز هستی گشود و تا شش سالگی قرآن را از پدر آموخت. با پیروزی انقلاب در قسمت مکانیکی و فنّى جهاد سازندگی به كار مشغول شد و دوران سربازى را هنگام انتخابات ریاست جمهوری گذراند و ایشان که در صدر حرکات قرار داشت و ماهیت بنی صدر را از ابتدا شناخته بود، از رأى دادن به وی جلوگيرى میکرد. او هشت بار در عملیات های متفاوت مجروح شد. همچنین در عملیات هایی از جمله: سوسنگرد، قلهی الله اکبر، نصر، طریق القدس، چزابه، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر ۱، ۳ و ۴ و خیبر شرکت فعال داشت. او به عنوان فرمانده گروه تخریب تیپ امام رضا(ع) و سپس گروه تخریب لشکر ۵ نصر و درنهایت فرمانده تیپ امام موسی کاظم(ع) بود. سردار شهید مهدی میرزایی در عملیات میمک در ۲۸ مهر ۱۳۶۳ بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت پیوست. حمیده شریفی همسر شهید دفاع مقدس مهدی میرزایی صفی آبادی به مناسبت سالروز شهادت همسرش با خبرنگار نوید شاهد به گفت و گو پرداخته است که در ادامه می آید.
این همسر شهید خاطرات خود را از طریقه آشنایی با شهید میرزایی آغاز کرد و گفت: توسط مادر یکی از همرزمانشان به نام شهید سیدهاشم آراسته که در همسایگی منزل ما در خراسان رضوی بودند، آشنا شدیم. بعد از مراسم خواستگاری، مراسم عقد ما در منزل امام جمعه مشهد که آن زمان آیت الله شیرازی بودند، برگزار شد. بعد از ۴ اردیبهشت ۱۳۶۳ برای دیدن امام خمینی(ره) به جماران رفتیم. برای من خیلی جذاب بود که در زمان عقد به دیدن امام(ره) بروم . همسرم وقتی دست امام را بوسیدند از ایشان خواستند که دعا کنند جزوی از شهدا باشند. امام(ره) در جواب گفتند:«شما باشید و خدمت کنید.»
وی ادامه داد: بعد از عقد یکی دوبار به جبهه رفتند و بعد در مرداد ۱۳۶۳ مراسم عروسی را برگزار کردیم و به خونه خودمان رفتیم. سه روز از زندگی مشترکان گذشته بود که همراه فرماندهان سپاه ابتدا مشرف به حج و سپس به مدت ۱۰ روز به مشهد رفتند. وقتی برگشتند مدتی بعد به جبهه رفتند و عملیات «میمک» شروع شد. ایشان در آن عملیات در ۲۸ مهر ۱۳۶۳ هنگام غروب آفتاب که با شهادت امام سجاد(ع) مصادف شده بود، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسیدند و 3 ماه زندگی مشترک ما به اتمام رسید.
حمیده شریفی به ویژگی شخصیت همسر شهیدش اشاره کرد و گفت: ایشان همیشه لبخند به لب داشت و مرد مهربانی بود؛ همچنین مسئولیت کاری را که به عهده داشت به خوبی انجام می داد. هر زمان که به جبهه می خواست اعزام شود، از من عذرخواهی می کرد و می گفت: «ببخشید که تو را تنها می گذارم و می روم.» وقتی زندگی مشترکمان شروع شد و به جبهه رفت، یک شب در میان به من زنگ می زد و صحبت می کردیم. هیچ موقع صدایش را بالا نمی برد و اگر مسئله ای پیش می آمد خیلی آرام صحبت می کرد.
این همسر شهید ادامه داد: یکی از خاطراتی که از ایشان برایم به یادگار مانده، رفتارش در جمع هنگام غیبت دیگران بود. وقتی می دید در جمعی که نشسته افرادی غیبت و بدگویی کسی را می کنند، از جایشان بلند می شد و جای دیگری می نشست. حتی کلمه ای هم به آن فرد نمی گفت و با رفتارش شخص را متوجه اشتباه خود می کرد، لذا اقوام و دوستان برای شهید خیلی ارزش و احترام قائل بودند.
وی که معلم بازنشسته آموزش و پرورش هم است، گفت: اولین باری که از خانه مان به جبهه اعزام شد، به آخرین اعزامش تبدیل شد و در همان عملیات به شهادت رسید. من هیچ وقت مصائب جنگ را از خودم جدا نمی دانستم لذا برای اعزام ایشان به جبهه هیچ مخالفتی نداشتم. ایشان موسس تخریب خراسان بود، زمانی که میدان مین را می خواستند تخریب کنند؛ همرزمش شهید میرزایی تعریف می کرد: «با وجود پیش رو بودن مسیر صعب العبور، هیچ موقع برای خنثی کردن مین خم نشدند و مین هایی که می توانستند حرکت بدهند را با نوک پا جا به جا می کردند.»
حمیده شریفی به خاطره ای از دوران تجرد شهید اشاره کرد و افزود: در یکی از عملیات ها، عصب دستشان از کتف قطع می شود و دیگر توان تکان دادن نداشتند. روزی به دکتر می روند و شرح حال می کنند. دکتر هم می گوید: «برای چی رفتی جبهه؟کی گفته بری؟ حالا که رفتی نوش جانت که اینطوری شدی.» مهدی تعریف می کند که وقتی به خانه آمد خیلی نارحت شد اما ناراحتی اش برای خودش نبود بلکه برای بچه هایی بود که در جبهه داشتند زحمت می کشیدند. ناگهان مادرش به او می گوید دستت را تکان بده. شهید می گوید نمی شود و نمی تواند. اما مادرش پافشاری می کند و می گوید:«خواب دیدم که دست تو سالم شده است.» شهید که این حرف را می شنود، دستش را تکان می دهد و می بیند که نه خبری از درد است و نه خبری از اذیت شدن.
این همسر شهید درباره روزی که در معراج با پیکر شهید مواجه شد، گفت: وقتی وارد معراج شدیم نمی دانستم که پیکر مهدی سر بر بدن ندارد. وقتی بهم گفتند باور نکردم تا اینکه با چشم های خودم دیدم و باور کردم. بعد از شهادتش من هیچ وقت تنها نبودم. همیشه نشانه ای از مهدی می دیدم. یک روز هنگام بازگشت از مدرسه تاکسی گرفتم و به ناچار کنار دو مرد دیگر نشستم. خیلی معذب شده بودم. وقتی به خانه آمدم تصویرش را در دست گرفتم و گفتم: «مهدی ببین من چطور باید برم و بیام.» شب که شد به خوابم آمد و گفت:«فکر کردی من تو را تنها می گذارم؟ وقتی توی تاکسی نشسته بودی، من پهلوی تو بودم. هرجا بری کنارت هستم، خیالت راحت باشد.»
وی ادامه داد: الان بیش از ۴۰ سال است که هر زمان اتفاقی برای من بیفتد و یا اگر کسی مرا اذیت کند، شهید به خوابم می آید و پیامی می دهد. محال است عکسش را ببینم و آرام نشوم. از او برایم گل های آغشته به خونش که زیر سرش در تابوت بود، به یادگار مانده و هنوز هم دارم. هر زمان که ناراحت باشم برایش دو رکعت نماز می خوانم و او فورا به نحوی از من تشکر می کند. زمستان سال گذشته برسر مزارش رفتم و گله کردم. به او گفتم: «مهدی نگاه کن. هیچ کمکی نمی کنی! اگر تو شهید هستی جوابم را بده.» شب خواب دیدم که به من می گوید:«چرا همچین فکری می کنی؟ من پشتتم، تو تنها نیستی.»
حمیده شریفی در پایان صحیت های خود توصیه ای کرد: از شما خواهش می کنم برای آیندگان واقعیت ها را بیان کنید. ما مدیون شهدا و خانواده آنان هستیم. واقعیت ها را جوری تعریف و تحریف نکینم که در آینده و در قیامت شرمنده شهدا شویم.
انتهای پیام/
روایتی از عشق در سایه ایثار/ همسر شهیدی که هرگز تنها نماند بیشتر بخوانید »
به گزارش نوید شاهد، شهید آیت الله صدوق گلپایگانی (ره) مجاهدی نستوه و عالمی وارسته، دردوران ستم شاهی پهلوی، پرچمدار مبارزه علیه ظلم و جور بود.
در میان خیل عظیم شهدای والامقام انقلاب اسلامی، نام شهید آیت الله صدوق گلپایگانی همچون نگینی درخشان می درخشد.
شجاعت و دلیری شهید صدوق ومبارزه علیه رژیم ستمگر شاه ، زبانزد بود، او باوجود دستگیری های مکرر و تهدید های مختلف هرگز از رسالت خطیر خود دست نکشید و با شجاعتی مثال زدنی، به مبارزه علیه ظلم و جور ادامه داد.
شهید صدوق، عالمی برجسته ومبارزی نستوه در پرتو تعالیم حضرت امام خمینی(ره) وبا الهام از مجاهدات ایشان، مسیر پر فراز و نشیب مبارزه علیه طاغوت را پیمود.
آشنایی با امام خمینی و فرزندشان حاج آقا مصطفی و هم نشینی با این بزرگواران، افق دید شهید صدوق راگسترده تر کرد. و او با فلسفه عمیق مبارزه علیه ظلم و ستم آشنا ساخت . او با روشنگری و آگاهی بخشی به مردم ، آنان را به قیام علیه ظلم و ستم ستمگر بر می انگیخت .
شهید صدوق درحقیقت، نمونه ای از تعهد و ایثار بود.
راز موفقیت ایشان درتبلیغ ، در بی ریایی و خلوص نیت ایشان نهفته بود. او به دنبال دنیا و جاه و مقام نبود وتبلیغ را ابزاری برای کسب مال و منال نمی دانست.
شهید با تلاش خستگی نا پذیر خود، نقشی اساسی درمعرفی و تثبیت چهره امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب پس از آیت الله العظمی بروجردی (ره) ایفا کرد. شهید صدوق معتقد بود که امام خمینی(ره) به لحاظ علمی، تقوایی و تعهد شایسته ترین فرد برای رهبری حوزه پس از آیت الله العظمی بروجردی(ره) است.
ایشان با شجاعت و نفوذ بی نظیر خود، لرزه به اندام رژیم ستمگر انداخت . فعالیت های سیاسی این روحانی انقلابی، از سال های آغازین دهه چهل شروع شد.
هوش و ذکاوت این روحانی مبارز ، اورا به یکی از تاثیر گزار ترین چهرههای نهضت تبدیل کرده بود.
سخنرانی های آتشین و روشنگرانه او مردم را علیه رژیم تحریک می کرد و شعله های انقلاب را روشنتر می ساخت.
شهید صدوق از جمله اولین یاران و حامیان امام خمینی(ره) بود . او با شجا عت تمام از ایشان دربرابر مخالفان و دشمنان دفاع می کرد. ایشان درتمام عرصه های زندگی، از عمران و آبادی روستا گرفته تا امور اجتماعی و معنوی ، با نیت خالص و قلبی سرشار از صداقت به مردم خدمت کرد.
فرق ایشان با دیگران در این بود که هیچگاه منتظر دریافت پاداش و یا تشکری از سوی مردم نبود.
شهید بزرگوار با اخلاص وصف ناپذیر به مردم خدمت کرد و در تمام لحظات زندگی، به یا خدا و نیتی پاک و خالصانه قدم بر می داشتند و همین امر، رمز ماندگاری و جاودانگی اعمالشان را رقم زد.
شهادتشان در راه دفاع و آرمان های انقلاب اسلامی گواه صدق نیت و خلوص قلب این شهید والا مقام است، و مهر تاییدی بر تعهد و وفاداری او به راه حق وحقیقت زد ونام او را در زمره ابدیون تاریخ ثبت کرد.
شهید آیت الله صدوق گلپایگانی، نامی که در تاریخ نهضت امام خمینی(ره) و مبارزات علیه رژیم ستم شاهی پهلوی، همچون نگینی درخشان می درخشد. در میان اوصاف نیک و برجسته این شهید بزرگوار، شجاعت جایگاهی ویژه دارد.
پیشگام نهضت امام (ره)، شهید آیت الله صدوق گلپایگانی بیشتر بخوانید »
گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ انقلاب اسلامی ایران در حقیقت خود یک رویش و دگرگونی غیرقابل انکار به همراه داشت و آن، این بود که توانست همه مفاهیم قبل از خود را تغییری اساسی بدهد. یکی از این مفاهیم مسئله «زن» و نوع نگاه به آن بود. انقلاب اسلامی توانست زن را هویتی تازه ببخشد، هویتی که پیش از آن قلب ماهیت شده بود و نمیتوانست زن را به هدف غایی خود برساند. متاسفانه همه مظاهر رژیم طاغوت که علیالظاهر رنگ و بویی ملی داشت، علیه زنان جامعه بود.
از کالاهای فرهنگی گرفته تا اقتصاد و سیاست همگی به زن نگاهی فرودستانه داشتند. در هیچ یک از آثار سینمایی ساخته شده در رژیم پهلوی ابدا شمایی از زن ایرانی را نمیبینیم. حتی نگاه شاه معدوم به زن نگاهی ذلیلانه بود که جز نازل کردن زن به یک کالای مصرفی هدفی نداشت. اما حضرت امام خمینی (ره) با نگاهی منبعث از دین مبین اسلام این نوع زوایه دید را کاملا تغییر داد. نگاه ایشان به زن نگاهی ایرانی ـ اسلامی و عزتمندانه بود که اجازه نمیداد زن را محدود به وجه ظاهری و استفاده لذت طلبانه از او کرد.
انقلاب اسلامی توانست زن را در عین حفظ عفاف و حجاب وارد بطن جامعه کند. همچنین این نگاه انسانی و عزتمدانه به زن آنها را وارد مبارزه انقلابی کرد. این انقلاب سهمی قابل توجه برای زن در ساختار جامعه قائل بود و همچنان هست. نه تنها در پیروزی انقلاب اسلامی که در دستآوردهای درخشان دفاع مقدس، سالهای پس از آن و در همه حوزههای علمی، هنری، سیاسی و ورزشی زنان جایگاهی ویژهای پیدا کردهاند. این جایگاه از چنان اهمیتی برخوردار هست که نه میتوان آن را حذف کرد و نه آن را نادیده گرفت.
تصور چنین زنی در سالهای پیش از انقلاب امری محال بود و فرصت بروز و ظهور نداشت. زن پهلوی زنی نبود که بتوان به آن امید ثمر داشت. شاید در موارد استنا زنانی بودند که با حفظ دیانت خود وارد عرصههای دیگر میشدند، اما در سطح کلان و کلی زن در بهترین حالتش اسباب عیش مردان و زینتالمجالس بودند.
ایران ـ حتی اگر فقط ایران ملی جدای از اسلام را تصور کنیم ـ نیازمند زنانی از جنس زنان شاهنامه، چون فرنگیس و گردآفرید هست؛ نه زنان بزک کرده، چون مرلین مونرو. زن منفعل تک ساحتی سازنده و تربیت کننده هیچ نسلی نیست. چنین زنی حتی از ساختن خود نیز عاجز هست. این زن ماحصل سیاستگذاریهای فرهنگی پهلوی هست و اگر رژیم پهلوی هیچ خیانتی به ایران و ایرانی نکرده باشد، تنها به جرم این خیانت بزرگ علیه زن خائنانی بیمانند در تاریخ ایران هستند.
انقلاب اسلامی توانست زن مدفون شده زیر آوار ابتذال و انحطاط پهلوی را بیرون بکشد و در کالبد او روحی تازه بدمد. از آن سوی زن آسیب دیده پهلوی در خود این نیاز بودن و شدن را احساس میکرد و برای همین به یاری انقلاب اسلامی درآمد و با به دست گرفتن نبض انقلاب عملا بخش مهمی از جریان مبارزه را رهبری کرد و تحت زعامت امام خمینی (ره) آن را به پیروزی رساند. چه آن زنی که در وسط میدان بود چه آن زنی که به همسر و فرزندش انگیزه مبارزه میداد با همه مردانی که در ظاهر نقش اصلی مبارزه را برعهده داشتند در پیروزی انقلاب اسلامی به یک اندازه سهیم هستند. چنین زنی را باید زن ایرانی انقلابی دانست.
زن ایرانی انقلابی در بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی در واقع زن «نه شرقی، نه غربی» هست؛ زنی که نه شاخه در غرب دارد و نه از شرق ریشه میگیرد؛ نه زن سترون و ایستای شرقی و نه زن بیهویت و یک بعدی غربی هست؛ بلکه زنی هست که به خاستگاه اصلی خود، به فرهنگ غنی ملی و آموزههای متغن دینی بازگشته هست.
زن ایرانی انقلابی یعنی همان زن «نه شرقی، نه غربی»، زنی متعالی و متمدنی هست که باید الگوی شرق و غرب باشد نه آنکه میتواند باشد. اگر این زن با این مختصات و مقیاس انسانی که دیگر تک ساحتی نیست و واجد زوایا و ابعاد متعددی هست در فضای انقلاب اسلامی امکان وجود دارد چرا نباید برای زنان دنیا الگو باشد؟ و چرا باید هنوز از غرب به انحطاط رسیده در حال احتضار الگو بگیرد؟
مهمترین وظیفه مردان و اولین رسالت زنان آن هست که اولا زن «نه شرقی، نه غربی» را باور کنند و ثانیا فرهنگ وجودی چنین زنی را صادر کنند. در تربیت دختران امروز برای زن مومن انقلابی فردا؛ زن «نه شرقی، نه غربی»، همه ما مصداق کلکم راع، کلکم مسئول هستیم.
انتهای پیام/ 161
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
«زن نه شرقی نه غربی» تراز زن ایرانی انقلابی بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، امام خمینی ۱۳۶۳/۶/۴ در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت با ایشان، ضمن تأکید بر نقش مردم بهویژه مستضعفین در پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی و لزوم حمایت از این قشر، به دولت توصیه کردند با ایفای نقش حمایتی و نظارتی خود تا حد امکان امور اقتصادی و صنعتی را به مردم واگذار کند.
** لزوم اطلاعرسانی اقدامات دولت به مردم
در این دیدار که به مناسبت هفته دولت و با حضور آیتالله خامنهاى رئیسجمهور و دیگر اعضاى هیئت دولت برگزار شد، امام خمینی ابتدا ضمن تبریک هفته دولت و نیز رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی به کابینه، بر لزوم گزارش فعالیتها و اقدامات دولت به مردم تأکید کرده و گفتند:
دولت ما دولتى هست که از بس حسن نیت دارد، مسائل خودش را ذکر نمىکند. از اول من مکرر این را گفتهام که شما کارهایى که مىکنید به مردم بگویید. یک کارى شما در سیستان مىکنید، در آن ور کشور مطلع نمىشوند. اگر آنجا یک کارى بکنید، آنطرف کشور مطلع نمىشوند. شما باید دائماً مسائلى را که، خدمتهایى را که کردید و من مىدانم خدمتهای بسیار زیاد و ارزندهاى بوده هست؛ اینها را ذکر کنید براى مردم.
مقدسمآبی نکنید که مبادا خداینخواسته چه بشود. الآن دنیا بر ضد شما، بر ضد حکومت شما، بر ضد اسلام حقیقتاً مجهز شدهاند و مىخواهند که یکچیزی پیدا کنند و عَلَم کنند و هرچى دلشان مىخواهد بگویند. یکى از امورى که ممکن هست گفته بشود این هست که دولت براى مردم کارى نکرده. چنانچه دیدید که بعضى افراد گفتند این را که دولت کارى براى مردم نکرده. خوب! این براى این هست که البته بعضیشان سوءنیت دارند. لکن مردم باید بفهمند که دولت چه کرده هست براى مردم.
این قاعدهاش بود از اولى که دولت تأسیس مىشود هر کارى که انجام مىدهند براى مردم ذکر کنند که مردم بفهمند که چه کرده هست دولت و چهکارهای بزرگى کرده هست دولت و حالا که مجال پیدا شده و هفته دولت هست باید بیشتر این مطلب تعقیب بشود و آقایان، از دو سه نفرشان، در یک روز مسائلى را که دارند، در وزارتخانهشان که هستند و کارهایى را که براى مردم انجام دادند، کارهایى را که جمهورى اسلامى براى مردم در این چند سال بااینهمه گرفتاریها که دارند انجام دادهاند، این باید گفته بشود که مردم بفهمند که در این چند سال با همه گرفتاریها چه شده، برایشان چه کرده هست دولت. این یک مطلبى بود که باید عرض کنم که ما قصور کردیم در آن و باید جبران بکنیم.
** واگذاری فعالیت اقتصادی به مردم و ایفای نقش نظارتی و حمایتی
امام خمینی در ادامه با اشاره به حضور و نقش مردم محروم و مستضعف در پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم حکومت برآمده از انقلاب، دولت را دولت محرومین خواندند و از اعضای هیئت دولت خواستند برای بهبود امور زندگی مردم تلاش کنند.
ایشان همچنین با تأکید بر نقش مردم در موفقیت دولت به هیئت دولت توصیه کردند تا حد امکان امور به مردم واگذار شود و دولت نقش نظارتی و حمایتی را ایفا کند. امام خمینی دراینباره افزودند: شما که مىخواهید براى همه خدمت بکنید، براى چهل میلیون جمعیت، یک دولت محدود نمىتواند کار بکند، باید چهل میلیون جمعیت را در صحنه نگه دارد؛ و نگهدارى به این هست که شما بازار را مىخواهید نگهدارید، بازار را شریک کنید در کارها، بازار را کنار نگذارید. یعنى، کارهایى که از بازار نمىآید و معلوم هست که نمىتواند بازار انجام بدهد، آن کارها را دولت انجام بدهد. کارهایى که از بازار مىآید، جلویش را نگیرید، یعنى، مشروع هم نیست. آزادى مردم نباید سلب بشود، دولت باید نظارت بکند.
مثلاً، در کالاهایى که مىخواهند از خارج بیاورند مردم را آزاد بگذارند، آنقدری را که مىتوانند؛ هم خود دولت بیاورد، هم مردم. لکن دولت نظارت کند در اینکه یک کالاهایى که برخلاف مصلحت جمهورى اسلامى هست، برخلاف شرع هست، آنها را نیاورند. این نظارت هست. همچو نیست که آزادشان کنید که فردا بازارها پر بشود از آن لوکسها و از آن بساطى که در سابق بود.
اما راجع به تجارت، راجع به صنعت، راجع به اینها اگر مردم را شریک خودتان نکنید، موفق نخواهید شد. یعنى نمىشود یک جمعیت کثیرى را بدون شرکت خود جمعیت، بدون شرکت، مثل این هست که ما بخواهیم کشاورزى را ما، خود دولت بکند، خوب! دولت که نمىتواند کشاورزى بکند. کشاورزى را دولت باید تأیید بکند تا کشاورزها کشاورزى کنند. تجارت هم همینجور هست. صنعت هم همینجور هست. صنایعى که مردم ازشان نمىآید، البته باید دولت بکند. کارهایى را که مردم نمىتوانند انجام بدهند، دولت باید انجام بدهد. کارهایى که هم دولت مىتواند انجام بدهد و هم مردم مىتوانند انجام بدهند، مردم را آزاد بگذارید که آنها بکنند، خودتان هم بکنید، جلوى مردم را نگیرید. فقط یک نظارتى بکنید که مبادا انحراف پیدا بشود، مبادا یکوقتی کالاهایى بیاورند که مخالف با اسلام هست، مخالف با صلاح جمهورى اسلامى هست.
این یک مسئلهاى هست که بسیار مهم هست در نظر من. من کراراً هم گفتم، آقایان هم وعده دادند، ولى نمىدانم چقدر عمل شده!
** تلاش برای رضایتمندی مردم در امور اداری
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه با اشاره به رأی اعتماد بالای مجلس به اعضای کابینه، به آنان توصیه کرد عوامل نارضایتی مردم از امور اداری و دولتی را برطرف کرده و تلاش کنند تا رضایتمندی مردم از دولت افزایش یابد.
ایشان در مورد راههای ایجاد رضایتمندی مردم تأکید کردند: یکى از راههایش این هست که وزارتخانهها و ادارات یکجوری باشد که نارضایى ایجاد نکند.
به نظر مىآید که اگر چنانچه در هر وزارتخانهاى از طرف آقاى رئیسجمهور یا فرض کنید که آقاى نخستوزیر، یکچند، دو سه نفرى باشند براى این معنا که اگر چنانچه در آن اداره، در آن وزارتخانه از خود اهالى وزارتخانه شکایت داشتند، به اینها بگویند. این اصل- نفس این کار- مؤثر هست در اینکه در وزارتخانهها اگر بنا باشد یک کارى انجام بشود، برخلاف نشود…. بهتر این هست که یک همچو عملى انجام بگیرد که مردم هم توجه به این داشته باشند که یک مرجعى دارند که اگر در اداره یک کسى- یک ضدانقلابى- بود، خواست یک فضولىاى بکند، یک مرجعى دارند که به آن مرجع بروند مراجعه کنند و هم خود این عمل فینفسه مؤثر در این هست که جلوگیرى کند از بعضى از امور و بالاخره ما مردم را لازم داریم، یعنى، جمهورى اسلامى تا آخر مردم را مىخواهد.
این مردماند که این جمهورى را به اینجا رساندند و این مردماند که باید این جمهورى را راه ببرند تا آخر و این شما آقایان هستید که مردم را مىتوانید، وزارتخانههایتان مىتواند، اداراتتان مىتواند راضى نگه دارد و مىتواند خداینخواسته اشخاصى در آن باشند که ناراضى باشند و این را با قاطعیت عمل کنید.
التزام شما ندارید که هرکس از سابق در این اداره بوده، حالا اگر چنانچه ضدانقلاب هم باشد، باید باشد. این را بیرونش کنید برود سراغ کارش، اگر یک کسى هست مىخواهد ضدانقلاب باشد، اما اگر کسانى هستند که از روى نادانى- از چى- خوب ارشادشان کنید، توجیهشان کنید که کارها را انجام بدهند و مردم را ناراضى نکنند.
منبع:
یعقوب نعمتی وروجنی، حجتالله کریمی، روزشمار جنگ ایران و عراق: رکود در جبهه؛ تحرک در دیپلماسی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۸، صص ۶۲۱، ۶۲۲، ۶۲۳
انتهای پیام/ 112
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
وظایف دولت از دیدگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »