امام خمینی ( ره )

آیین بزرگداشت سالگرد واقعه خونین مدرسه فیضیه در قم


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از قم، همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) طی مراسمی سالگرد واقعه مدرسه فیضیه در سال ۱۳۴۲ گرامی داشته شد.

حجت الاسلام غلامعلی صفایی بوشهری عضو مجلس خبرگان رهبری در این مراسم با تسلیت سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) گفت: شخصیت آن حضرت چنان هست که نه تنها مورد تجلیل و تعظیم شیعیان بلکه و مورد تعظیم غیر شیعیان نیز قرار و مکتب صادقی مورد توجه قرار می‌گیرد.

وی با اشاره به واقعه فیضیه در سال ۴۲ این واقعه را اوج خباثت و خشونت ماموران رژیم پهلوی در مواجهه با طلاب دانست که به عنوان روزی سیاه در تاریخ حکومت ستمشاهی ثبت شد.

عصر روز جمعه دوم فروردین سال ۱۳۴۲ مصادف با ۲۵ شوال، با توجه به تعطیلی نوروز و اعلام عزای عمومی و صدور اعلامیه علما، ده‌ها هزار نفر مردم از سراسر کشور به قم سرازیر شدند و در مراسم تاریخی شهادت امام صادق علیه‌السلام که توسط آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) در مدرسه فیضیه قم برگزار شده بود، شرکت کردند. ازدحام چنان بود که تمام صحن و ایوان‌های طبقه دوم پر از جمعیت شده بود

این مراسم با اخلال و یورش ماموران شاه که با لباس مبدل به مراسم آمده و بین جمعیت نشسته بودند، بهم خورد و در جریان آن بسیاری از طلاب از سوی ماموران و بخش عمده نیرو‌های گارد شاهی در بیرون مدرسه و در میدان آستانه، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و حجره‌های آنان تخریب شد و ساحت عموم مراجع و علما و متدینین مورد اهانت قرار گرفت.

این رفتار وحشیانه تا پاسی از شب ادامه داشت. نیرو‌های گارد به جان مردم افتادند و بعضی از مردم و روحانیون را از بالای ایوان مدرسه به پایین پرت کردند.

در این حادثه صد‌ها نفر به خاک و خون کشیده شدند. واقعه مدرسه فیضیه، سرآغاز نهضت اسلامی بود که به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید.

آیت‌الله گلپایگانی (ره) بعد‌ها درباره آن روز چنین نوشت: «.. حادثه فجیعه مدرسه فیضیه که در مجلسی که از جانب حقیر به منظور عزاداری تشکیل شده بود پیش آمد کرد و خود به چشم خود دیدم که مأمورین جنایتکار بی‌جهت به طلاب و علماء و مسلمانان بی‌دفاع که از نقاط مختلفه آمده بودند حمله برده و آن اعمال وحشیانه را مرتکب شدند…»

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

آیین بزرگداشت سالگرد واقعه خونین مدرسه فیضیه در قم بیشتر بخوانید »

مدیرکل حفظ آثار دفاع مقدس قم: آتش نفرت مردم از رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری شعله‌ور‌تر شده است

مدیرکل حفظ آثار دفاع مقدس قم: آتش نفرت مردم از رژیم صهیونیستی شعله‌ور‌تر شده است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از قم، حجت الاسلام علی لقمانپور مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان قم به مناسبت فرا رسیدن روز جهانی قدس پیامی صادر کرد؛ بخش‌هایی از متن پیام به شرح ذیل هست:

دفاع مقدس قم: آتش نفرت مردم از رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری شعله‌ور‌تر شده هست” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/۱۴۰۴/۱/۶/۲۸۷۰۰۰۴_۵۴۷.jpg” alt=”مدیرکل حفظ آثار دفاع مقدس قم: آتش نفرت مردم از رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری شعله‌ور‌تر شده هست” width=”۵۲۳″ height=”۳۹۸″>

روز جهانی قدس، میراث ماندگار امام خمینی (ره)، روز فریاد امت اسلامی علیه رژیم غاصب صهیونیستی و حمایت از ملت مظلوم فلسطین هست.

روز قدس نماد همبستگی بین مسلمانان و تمامی آزادگان جهان در برابر ظلم و جنایت‌هایی هست که سال‌ها بر مردم فلسطین تحمیل شده هست.

شهادت فرماندهان بزرگ جبهه مقاومت، سید حسن نصرالله، سید هاشم صفی الدین، اسماعیل هنیه و یحیی سنوار و مردم مظلوم فلسطین و لبنان، موج نفرت از جنایات رژیم صهیونیستی را بیش از هر زمان دیگری شعله‌ور کرده هست.

خون پاک سرداران شهید مقاومت، عزم ملت‌های مسلمان را برای نابودی این رژیم جنایتکار جزم‌تر کرده و قطعاً شاهد روز قدسی خروشان‌تر از همیشه خواهیم بود.

بدون شک حضور گسترده مردم در راهپیمایی روز جهانی قدس، تجدید بیعت با آرمان‌های حضرت امام (ره) خواهد بود.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مدیرکل حفظ آثار دفاع مقدس قم: آتش نفرت مردم از رژیم صهیونیستی شعله‌ور‌تر شده است بیشتر بخوانید »

بیانیه جامعه الزهرا (س) به مناسبت روز جهانی قدس


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از قم، جامعه الزهرا (س) به مناسبت فرارسیدن آخرین جمعه ماه مبارک رمضان و روز جهانی قدس بیانیه‌ای صادر کرد؛ متن بیانیه بدین شرح هست: 

بسم الله الرحمن الرحیم

روز جهانی قدس، میراث ماندگار امام خمینی (ره)، روز فریاد امت اسلامی علیه رژیم غاصب صهیونیستی و حمایت از ملت مظلوم فلسطین هست. این روز، نماد همبستگی مسلمانان و تمامی آزادگان جهان در برابر ظلم و جنایت‌هایی هست که سال‌ها بر مردم فلسطین تحمیل شده هست.

امسال، در حالی به استقبال روز قدس می‌رویم که جنایات رژیم کودک‌کش صهیونیستی علیه مردم بی‌دفاع غزه و کرانه باختری، بیش از هر زمان دیگری چهره کریه این رژیم را نمایان کرده هست.

شهادت هزاران زن و کودک بی‌گناه، تخریب خانه‌ها و زیرساخت‌ها، محاصره ظالمانه و جلوگیری از دسترسی مردم به نیاز‌های اولیه، نشان‌دهنده اوج قساوت و وحشی‌گری رژیم اشغالگر هست.

جامعه‌الزهرا (س)، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین مراکز علمی بانوان در جهان اسلام، ضمن تجدید بیعت با آرمان‌های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی)، از تمامی ملت‌های مسلمان و آزادی‌خواه می‌خواهد که با حضور پرشور در راهپیمایی روز جهانی قدس، حمایت خود را از مردم مظلوم فلسطین اعلام کرده و صدای رسای مظلومان باشند.

ما معتقدیم که آزادی فلسطین و زوال رژیم اشغالگر قدس وعده‌ای تخلف‌ناپذیر هست و وحدت امت اسلامی، مقاومت مستمر و ایستادگی در برابر مستکبران، تنها راه نجات قدس عزیز و فلسطین مظلوم هست.

جامعه‌الزهرا (س) از تمامی اساتید، طلاب، دانش‌آموختگان و بانوان فرهیخته دعوت می‌کند تا با حضور در صفوف یکپارچه راهپیمایی روز قدس، بار دیگر به جهانیان نشان دهند که قدس شریف، پاره تن اسلام هست و معامله و سازش بر سر آن، خیانتی نابخشودنی خواهد بود.

القدس لنا و النصر قریب

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

بیانیه جامعه الزهرا (س) به مناسبت روز جهانی قدس بیشتر بخوانید »

زیبایی در گروه دوری از جهل است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، امام خمینی (ره) نه تنها در قامت یک رهبری سیاسی بی‌نظیر و اثرگذار هست که در کسوت استاد و معلم دین نیز یگانه هست. نام امام خمینی در کنار نام‌های بزرگی شیخ کلینی، شیخ طوسی، میرداماد، میرفندرسکی، ملاصدرا، علامه مجلسی و… نامی ممتاز و برجسته هست. امام راحل (ره) در علم تفسیر، اخلاق و فلسفه فردی مبرز هست و شاهد این مدعا آثاری هست که ایشان در حوزه‌های مختلف به نگارش درآورده‌اند. یکی از این آثار ماندگار و مبارک کتاب «شرح دعای سحر» هست که خود می‌تواند محل بحث و نظر‌های مختلف باشد و اهل فن می‌توانند شرح‌ها و حاشیه‌های مختلفی بر این کتاب بنویسند. امام خمینی (ره) این کتاب را سال ۱۳۰۷ و در سن ۲۷ سالگی و به زبان عربی تالیف کرد و «سید احمد فهری زنجانی» آن را به فارسی ترجمه کرده هست.

دعا نعمت بزرگ خدا بر بندگان

دعا‌هایی که از خزائن وحی به ما رسیده از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداوند بر بندگان هست؛ زیرا این دعا‌ها پیوند معنوی میان خالق و مخلوق وسیله ورود به دژ محکم خداوند و عامل تمسک به عروه‌الوثقی و حبل‌المتین هستند؛ اما روشن هست که رسیدن به این مقصد والا جز به‌قدر توان آدمی در توجه به معنای ادعیه و قدرت او در فهم اسرار و حقیقت آنها ممکن نیست. 

در این میان، من دعای مشهور مباهله را از دعا‌هایی یافتم که قدرش بسی جلیل و منزلتش بسی رفیع هست، زیرا مشتمل بر صفات حسنای الهی و امثال علیای ربوبی هست و اسم اعظم و تجلی اتم اقدم پروردگار در آن آمده هست؛ پس خواستم آن را از بعض جهات، به مقدار استعداد خویش شرح دهم.

مقام شهادت

«‎‏‎‏‎‏‎‏‏فرمانروایی و مالکیت مخصوص خداوند یگانه قهار هست‏‏» و در این مقام نه پرسشی هست نه پرسش‌کننده‌ای و نه پاسخگویی و این مستی‌ای هست که از شیفتگی و سرگشتگی و اضطراب ناشی از مشاهده ناگهانی جمال محبوب حاصل می‌شود. ‏

‏‏پس هنگامی‌که سالک با توفیقات محبوب خویش از این مرحله هیمان و دهشت گذر کرد و به مقام صحو بعد از محو رسید و برای او تمییز و تفرقه حاصل شد (به سبب تمکن مقام شهود در او و استقامت و استقرار و محافظتش بر حضرات خمس)، مشاهده می‌کند صفاتی که در صحو اول دیده و بعضی از آنها را «‏‏ابهی» ‏‏ و «‏‏اکمل» ‏‏ زیباتر و کامل‌تر و بعضی را «‏‏بهی» ‏‏ و «‏‏کامل» ‏‏ ‏زیبا و کامل خوانده همگی از تجلیات محض ذات احدیت و انوار خالص جمال نور حقیقی هستند. او در این مقام افضلیت و اشرفیتی برای هیچ‌یک از این صفات نمی‌یابد و جملگی را شرف و زیبایی و جمال و نور می‌بیند، پس می‌گوید: «‏‏همه زیبایی تو زیباست و همه شرف تو شریف هست‏‏»؛ زیرا در این مقام هیچ اشرفیتی در میان نیست و تمامی این صفات امواج دریای وجود پروردگار و انوار نور ذات او هستند و همه آنها با کل و کل با ذات متحدند. پس اثبات برتری در صحو اول و نفی آن در صحو بعد از محو با رجوع همه کثرات به او روی می‌دهد. ‏
‏‏

آنچه گفتیم در زمانی هست که نظر به تجلیات صفاتی و اسمائی باشد ولی اگر تجلیات خلقی و مظاهر حسنای فعلی مد نظر باشد، دیگر عروج به مقام مشیت مطلق که همه تعینات فعلی در آن مستهلک هست ممکن نخواهد بود، مگر بعد از بالا رفتن تدریجی در مراتب تعینات؛ یعنی سالک ابتدا باید از عالم طبیعت به عالم مثال و ملکوت عروج کند درحالی‌که مراتب این عالم را درجه درجه طی می‌کند و سپس، از عالم ملکوت با رعایت مراتب آن به عالم ارواح مقدس و از عالم ارواح مقدس به مقام مشیت ـ که همه موجودات ‏‎خاص و تعینات فعلی در آن مستهلک هستند ـ بالا رود و این هست مقام تدلّی در آیه شریفه «‏‏دنی فتدلّی‏‏» ‏‎‏‎‏‎‏‎‏. پس آن‌که به ذات خود متدلّی هست حیثیتی جز تدلّی و فرو آویختن ندارد، نه این‌که ذاتی باشد که تدلی بر آن عارض شود. فقر نیز که همان فخر مطلق هست. 

مشیت مطلقه‌ای هست که از آن به فیض مقدس، رحمت واسعه، اسم اعظم و ولایت مطلقه محمدیه (ع)، یا مقام علوی تعبیر می‌شود و این همان لوایی هست که آدم و غیر او در زیر آن جمع هستند‎‏‎ و در فرمایش حضرت رسول (ص)، بدان اشاره شده هست: «‏‏من پیامبر بودم درحالی‌که آدم ‏‎هنوز میان آب و گل یا روح و جسد بود‏‏؛ یعنی ‏‎هنوز نه روح بود و نه‎ ‎‏جسد و این همان عروه‌الوثقی و ریسمان متصل‌کننده آسمان الوهیت و زمین‌های مخلوقیت هست که در دعای ندبه نیز آمده: «‏‏کجاست آن درب خدا که از آن به سوی خدا روند؟ کجاست آن آینه خدا که اولیاء به آن توجه کنند؟ کجاست آن رشته متصل‌کننده زمین و آسمان؟ ‏‏» ‏

‏‏در کتاب ‏‏کافی‏‏ از مفضل نقل شده هست که گفت: ‏‏‏به امام صادق (ع)، عرض کردم: «‏‏چگونه به سر می‌بردید؟ ‏‏» ‏‏ فرمود:‏‏ «‏‏ما نزد پروردگارمان بودیم درحالی‌که کسی جز ما نزد او نبود. ما در سایه‌ساری سبز رنگ او را تسبیح و تقدیس و تهلیل و تمجید می‌کردیم و هیچ فرشته والامقام و هیچ صاحب روحی جز ما در آنجا نبود تا این‌که پروردگار تصمیم به آفرینش موجودات گرفت و هرچه خواست و هرگونه خواست از فرشتگان و دیگر موجودات آفرید. سپس، علم آنها را به ما ابلاغ کرد‏‏» ‏‏ و اخبار به این مضمون از طریق اهل بیت فراوان هست‏‎‏‎‏‎‏‎‏. ‏

‏‏پس شهود این مقام یا رسیدن به آن جز از راه پیمودن نردبان تعینات ممکن نیست. پیش از رسیدن به این مقام، سالک بعضی از اسماء الهی مثل عقول مجرده و ملائکه مهیمنه و رئیسه را زیباتر از دیگر اسماء می‌بیند، پس با شکوه‌ترین و زیباترین و کامل‌ترین اسماء را درخواست می‌کند ولی وقتی به مقام قرب مطلق رسید و رحمت واسعه و وجود مطلق و ظل منبسط و وجه باقی را ـ که همه موجودات در آن فانی و همه عوالم، اعم از اجساد ظلمانی و ارواح نورانی، در آن مستهلک هستند ـ مشاهده کرد، درمی‌یابد که نسبت مشیت با همه آنها یکی هست و مشیت با همه‌چیز هست: «‏‏‎‏‎‏‎‏‎به هر طرف رو بگردانید آنجا وجه الله هست‏‏» ‏‏ ‏‏و‏‏ «‏‏‎‏‎‏‎‏‎‏‎او با شماست» ‏‏و‏‏ «‏‏‎‏‎‏‎‏‎ما از شما به او نزدیک‌تریم» ‏‏و‏‏ ‏‏ «‏‏‎‏‎‏‎‏‎‏‏ما به انسان از رگ گردن نزدیک‌تریم‏‏». در این هنگام هست که سالک افضلیت را از آنها نفی می‌کند و عرضه می‌دارد: «‏‏وکل بهائک بهی وکل جمالک جمیل‏‏». ‏
‏‎‏

آنچه گفتیم در همه قسمت‌های دعا مشترک هست، هرچند بخش‌هایی از آن با مقام اول تناسب بیشتری دارد و برخی قسمت‌ها شایسته مقام دوم هست؛ اما آنچه به این فقره از دعا اختصاص دارد این هست که بهاء به معنی زیبایی هست و زیبایی عبارت از وجود هست. پس همه خیر‌ها و زیبایی‌ها و حسن‌ها و روشنی‌ها از برکات وجود هست تا جایی که گفته‌اند این مسئله وجود خیر و زیبایی هست از بدیهیات هست‏‎‏‎‏‎‏‎‏. پس وجود تماما حسن و زیبایی و نور و روشنایی هست و پس هرچه وجود قوی‌تر باشد زیبایی تمام‌تر و نورانی‌تر خواهد بود. هیولا پست‌ترین مرحله وجود و فعیلتش ناقص هست، در نتیجه، خانه وحشت و تاریکی و کانون شر و سرچشمه پستی‌ها هست و آسیاب نکوهش و کدورت به گرد آن می‌چرخد‏‎‏‎‏‎‏. 

هیولا به خاطر نقصان وجود و ضعف نورانیتش مانند زن نازیبایی هست که از آشکار شدن زشتی‌اش بیمناک هست؛ چنان‌که شیخ فرمود: «‏‏دنیا را به خاطر وقوعش در صف اراضی عقیم وجود و آخرین تنزلاتش اسفل السافلین خوانند‏‏». هرچند دنیا در نگاه اهل دنیا زیبا و لذت‌بخش هست؛ «‏‏‏‏هر گروهی به آنچه در نزدش هست شادمان هست‏‏» ‏‏ ولی هنگامی‌که چیرگی آخرت ظهور کرد و حقیقت با زدودن حجاب از بصیرت قلب ظاهر شد و چشم‌ها از خواب غفلت بیدار شد و جان‌ها از گورستان جهالت برانگیخته شد، حال دنیا و سرانجام آن شناخته شده نکوهش و زشتی و تاریکی و وحشت آن آشکار می‌شود. از نبی اکرم (ص)، روایت شده هست که فرمود: ‏‎ «‏‏برخی از مردم به اشکالی محشور می‌شوند که میمون‌ها و خوک‌ها از آنان زیباترند‏‏». این کمال حیوانی و خیر چهارپا بودن و درندگی نیز از برکات وجود و خیرات و نور و زیبایی آن هست. ‏

‏‏به هر ترتیب، هر چه وجود از آمیختگی به امور عدمی و نقص‌ها و فقدان‌ها و نیز از آلایش جهل و ظلمت به دور و خالص باشد، نورانی‌تر و نیکوتر می‌شود. به همین سبب، عالم مثال نورانی‌تر از عالم طبیعت هست و عالم روحانیات و مقربان که از مجردات هستند، از آنها نورانی‌ترند و عالم ربوبی از همه عوالم‏‏، ‏‏ به سبب خالص بودنش از نقص و پاک بودنش از امور عدمی و منزه بودنش از ماهیت و ملحقات آن، نورانی‌تر هست. البته، نوری جز نور او وجود ندارد و نیکویی و روشنایی‌ای نیست مگر در نزد او؛ زیرا او تمامی نور و نیکویی هست و تمامی او نور و نیکویی هست. ‏
‏‏

سید بزرگوار محقق داماد‏‎‏‎‏‎‏‎‏، قدس سره، در کتاب ‏‏تقدیسات‏‏، بنا بر نقل صحیح می‌گوید:‏ «‏‏خداوند همه وجود هست و همه او وجود هست و همه نور و کمال هست و همه او نور و کمال هست و غیر او، همگی پرتو‌های نور و رشحات وجود و سایه‌های ذاتش هستند.»
‏‏

منبع: شرح دعای سحر امام خمینی (ره)

انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

زیبایی در گروه دوری از جهل است بیشتر بخوانید »

ای نوبهار خندان! از لامکان رسیدی.

اینجا تهران است؛ این صدای انقلاب است


ای نوبهار خندان! از لامکان رسیدی.

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، بیست و دوم بهمن از راه رسید. روز نور و نجات، روز آزادی و پیروزی، روز خوب خدا و خلق، روز تجدید حیات اسلام و ایران از پس ظلم و قساوت قرون و حاکمیت طاغوتان و تبهکاران، روزی که ملت، به هدایت روح خدا، شب بردگی را شکست و به سرچشمه نور عبودیت و عشق رسید و ایران، سراپا نور شد: «که به خورشید رسیدیم و غبار، آخر شد» مبارک باد این پیروزی، این فتح بزرگ و این فتح الفتوح عاشقان، بر ایران… مبارک باد بر شهیدان که جان‌نثار رهایی و رستگاری مردم خویش کردند و شفق سرخ خونشان مطلع فجر روشنایی تاریخ شد. مبارک باد این بهمن خدایی خونین، این همیشه بهاران شکفتن و رستن، بر تاریخی که سراسر، زنجیر بود و زجر و زخم… و اینک: «بهار خجسته فال، خرامان رسد ز راه»

یک روز به عظمت یک تاریخ

از ساعت ۸ صبح، کارخانه تسلیحات و اسلحه سازی که دیشب مورد حمله قرار گرفته بود، بطور کامل سقوط کرد و در اثر حمله به تسلیحات ارتش، کارخانه‌جات و مخازن اسلحه به دست مردم افتاد. بدین ترتیب، مردم مسلح شدند و درگیری ارتش با مردم مسلح در خیابان ها به اوج خود رسید. ساعت ۱۰:۳۰ صبح، شورای عالی ارتش، با شرکت «ارتشبد قره‌باغی»، رئیس ستاد و بیشتر فرماندهان نظامی برگزار شد. آن‌ها پس از بررسی اوضاع، به این نتیجه رسیدند که کار رژیم شاه تمام است و ارتش، باید اعلام بی‌طرفی کند. در همان حال، خیابان‌های تهران، توسط مردم سنگربندی شده بود و جنگ میان وابستگان رژیم با مردم، به‌شدت ادامه داشت. حوالی ظهر بود که خبر سقوط ستاد ژاندارمری کل کشور و در پی آن، تصرف ساختمان شهربانی کل کشور توسط مردم، منتشر شد. درگیری در حوالی این دو ستاد، ده‌ها شهید و مجروح بر جا گذاشت.

زندان قصر تصرف شد. فرمانده گارد شاهنشاهی کشته شد

تعدادی از نیروهای انقلابی، به همراه جمعی از نظامیانِ پیوسته به مردم، خود را به زندان قصر رساندند و با گشودن درِ زندان، زندانیان سیاسی باقی‌مانده در بند رژیم شاه، آزاد شدند. پادگان «حشمتیه» و زندان آن نیز، پس از ۴ ساعت زد و خورد، بالاخره به تصرف مردم درآمد. سردمداران رژیم، دیگر هیچ تسلطی بر اوضاع نداشتند. مردم تمامی مراکز حساس اداری و نظامی را، یکی پس از دیگری فتح می‌کردند و هیچ نیرویی جلودارشان نبود. فرمانداری نظامی تهران، ناامیدانه، آخرین اعلامیه خود را صادر کرد و از نظامیان پیوسته به ملت خواست به پادگان‌ها برگردند؛ تقاضایی بی‌معنا و پوچ که عملاً در آن شرایط، قابلیت اجرا نداشت. در همین حال، در درگیری‌های شدید میدان امام حسین(ع) تهران، سرلشکر ریاحی، فرمانده گارد، هدف گلوله انقلابیون قرار گرفت. این اتفاق، روحیه نظامیان گارد را که همچنان به کشتار و سرکوب ادامه می‌دادند، ضعیف‌تر کرد.

مجلس، کلانتریها، پادگانها و مراکز نظامی- امنیتی رژیم در تصرف «ارتش انقلاب»

در روز ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به ترتیب: زندان اوین، مقر اصلی ساواک در سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی کل، ستاد کل ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد. در تسخیر شهربانی، سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. همچنین در روز ۲۲ بهمن، پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد، پادگان عباس‌آباد، و کلانتری‌ها، یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.

اعلام بیطرفی ارتش در جلسه فوق‌العاده سران: سقوط رسمی ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی

جلسه فوق العاده و ویژه شورای عالی ارتش به ریاست ارتشبد عباس قره باغی رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران تشکیل شد. پس از گزارش فرماندهان نیروها از وضعیت موجود، بحث پیرامون همبستگی ارتش با مردم آغاز شد. اکثراً موافقت خود را اعلام نمودند و سرانجام اعلامیه‌ای مبنی بر بی‌طرفی ارتش، تهیه و به امضای حاضران در جلسه شورا رسید. پس از تصمیم شورای عالی، ساعت دو بعد از ظهر، خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران، برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظه‌ای بعد، نیروهای انقلاب، محوطه رادیو تلویزیون را تصرف کردند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی، از رادیو تلویزیون اعلام شد.

اینجا تهران است. این صدای انقلاب است!...

حدود ساعت ۱۸ بعدازظهر روز ۲۲ بهمن، تعداد زیادی از نیروهای انقلابی خود را به ساختمان رادیو و تلویزیون رساندند. مأموران مستقر در ساختمان، انگیزه‌ای برای درگیرشدن با مردم نداشتند. به همین دلیل، ساختمان با کمترین زد و خورد، به تصرف مردم درآمد. لحظه تاریخی فرا رسید. شهید «آیت الله فضل‌الله محلاتی» از روحانیان مبارز و شاگرد حضرت امام(ره)، پشت میکروفون رادیو قرار گرفت تا جملاتی تاریخی را بر زبان آورد:«این‌جا تهران است. صدای راستین ملت ایران؛ صدای انقلاب. امروز به همت مردانه ملت، آخرین دژهای استبداد فروریخت. یکی از این آخرین‌ها، همین رادیو بود؛ صدای واقعی استبداد. ملت به ما نیرو داد و راهمان را هموار کرد تا بتوانیم همچون پاره‌ای کوچک از پیکر عظیم مردم، صدای راستین انقلاب را به گوش‌ها برسانیم.» این جملات در تاریخ، ماندگار شد.

اینجا تهران است؛ این صدای انقلاب است

امام: ایران را با همکاری هم، دوباره آباد و آزاد، بسازیم

و انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد. فریاد شادی از تمام خاک ایران برخاست و سرانجام آخرین سلسله پادشاهی ایران سقوط کرد. امام خمینی طی پیامی که خود آن را با صدای خویش برای مردم قرائت کردند، رهنمودهای مهمی را برای حفظ نظم و آرامش و تعیین مسیر آینده انقلاب و ایران، ارائه کردند:
بسم الله الرحمن الرحیم‌

۱۳ ربیع الاول ۱۳۹۹/ ۲۲ بهمن ۱۳۵۷

 

ملت مسلمان، قهرمان و مبارز ایران!

در این لحظه حساس که به لطف خداوند مبارزات قهرمانانه شما سدهای استبداد و استعمار را یکی پس از دیگری می‌شکند و انقلاب اسلامی شما شکوفه‌ها و میوه‌های خود را آشکار می‌سازد، لازم می‌دانم، ضمن ابراز تشکر و قدردانی از یک یک شما برادران و خواهران، چند نکته را یادآوری نمایم:
شما در جریان مبارزات گذشته، رشد اسلامی و انقلابی خود را آشکار کرده‌اید؛ و اکنون بیش از پیش لازم است این رشد را به جهانیان نشان دهید تا جهانیان بدانند مردم مسلمان ایران می‌توانند بدون قیمومت این و آن، راه سعادت خود را انتخاب نمایند. لهذا از شما می‌خواهم که اولًا مانع آشوب و هرج و مرج بشوید و نگذارید آشوبگران مغرض به عملیاتی از قبیل غارت، آتش‌سوزی، مجازات متهمان و از بین بردن آثار علمی و فنی و صنعتی و هنری و اتلاف اموال عمومی و خصوصی دست بزنند. دشمن برای خراب کردن چهره نهضت از طریق نفوذ دادن افراد مفسد و مغرض در میان توده مسلمان دست به چنین کارها می‌زند تا نهضت ما را ارتجاعی و وحشیانه قلمداد نماید. من اکیداً اعلام می‌کنم که هر کس دست به چنین عملیاتی بزند، از جامعه انقلابی ملت مطرود و در پیشگاه خداوند متعال مسئول است. ثانیاً توجه داشته باشید که هنوز انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسایس بهره‌مند است و توطئه‌ها در کمین ماست. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمانهای رهبری و دولت موقت اسلامی است که همه توطئه‌ها را نقش بر آب می‌سازد. ثالثاً افرادی از دشمن که به عنوان اسیر در اختیار شما قرار می‌گیرند، هرگز مورد خشونت و آزار قرار ندهید. همچنان که سنت اسلامی است به اسیران محبت و مهربانی کنید؛ و البته دولت اسلامی بموقع آنها را محاکمه و عدالت را در مورد آنها اجرا خواهد کرد.
از همه شما برادران و خواهران عزیزم می‌خواهم که با دولت موقت انقلاب اسلامی که وارث یک سلسله خرابیهای دولتهای فاسد گذشته است همکاری نمایید تا به حول و قوه الهی، هر چه زودتر با همکاری یکدیگر، ایران اسلامی آباد و آزاد را که مورد غبطه جهانیان باشد بسازیم. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

روح الله الموسوی الخمینی‌

بوی جان از کربلا آورده‌ای…

بهمن خونین! صفا آورده‌ای!
این همه گل، از کجا آورده‌ای؟
کاروانی از شهیدان، همرهت
بازگو، دیگر چه ها آورده‌ای؟
مرحبا، ای قاصد فتح و ظفر
کوله باری از دعا آورده‌ای
نعمت آزادی و ایمان و نور
از شهیدان خون بها آورده‌ای
وحدت و بیداری و عشق و امید
لطف و رحمت سوی ما آورده‌ای
بعد از آن شب های تاریک ستم
سوی ما نور خدا آورده‌ای
خوش بیا ای آن که در محراب عشق
سجده ی خونین به جا آورده‌ای
مژده ی پیروزی مستضعفین
این بشارت از خدا آورده‌ای
بهمن! ای اسطوره‌ی ایثار و خون
بوی جان از کربلا آورده‌ای

شاعر: رضا اسماعیلی

فجر، سر برزد و…

‏فجر، سر برزد و تشویش ظلام آخر شد ‏
‏‏صبح خندید و سیه کاری شام آخر شد ‏
‏‏شورش اشک غم و وسوسه‌ی دلتنگی ‏
‏‏با شکر خند می و گردش جام، آخر شد ‏
‏شب قدری که در آن روح خدا کرد نزول ‏
‏کار صد حادثه با سلم و سلام، آخر شد ‏
‏‏فصل آشفته دلی، موسم خونین جگری ‏
همه در سایۀ تدبیر امام، آخر شد ‏

‏‏علم جلوه بر افراشت چو قانون خدا ‏
‏‏جور آن ظلمت بی نظم و نظام، آخر شد ‏
‏‏بود نقصانی اگر کوکبۀ ایمان را ‏
‏‏با شب افروزی این ماه تمام، آخر شد ‏
‏‏سایۀ وسوسۀ ظلمت ترفند فساد ‏
‏‏با شکوفائی خورشید قیام، آخر شد

شاعر: قادر طهماسبی (فرید)   ‏

 

بهمن، گل به بار آورده بود…

یاد آن روزی که بهمن، گل به بار آورده بود
‌آن زمستانی که با خود نوبهار آورده بود
یاد باد آن دل‌تپیدن‏های مشتاقان یار
و‌آن عجب نقشی که آن زیبا نگار آورده بود
عشق را صد رشته جان، در لعل نوشین بسته بود
حسن راصد چشم دل، آیینه وار آورده بود
از گلستان شهیدان تا به مهرآباد عشق
موج دریای زمان، چشم انتظار آورده بود
منکران گفتند با یک گل نمی‏گردد بهار
لیک ما دیدیم، یک گل صد بهار آورده بود
در نگاهش جلوه‌ی گل بود و با غوغای عشق
در چمن، هر گوشه‏ای را صد هزار آورده بود

سر از افق به درآورد، صبح آزادی…

بیا بیا! که شمیم بهار می‏آید
دل رمیده‌ی ما را قرار می‏آید
سر از افق بدرآورد صبح آزادی
سرود فتح و ظفر زین دیار می‏آید
بیا که شد سپری دوره تباهی‏ها
زمان سروری و اقتدار می‏آید
گریخت ظالم و برچیده شد بساط ستم
نهال حق و عدالت به بار می‏آید
بیا که گر رود اهریمن از وطن بیرون
فرشته از طرف کردگار می‏آید
خوش آمدی به وطن!… مقدمت گرامی‏باد
صدای هلهله از هر گذار می‏آید



منبع خبر

اینجا تهران است؛ این صدای انقلاب است بیشتر بخوانید »