امام خمینی

دهباشی از توییت جنجالی‌اش کوتاه آمد و عذرخواهی کرد

دهباشی از توییت جنجالی‌اش کوتاه آمد و عذرخواهی کرد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حوزه قرآن و فعالیت‌های دینی خبرگزاری فارس، جلسه گفت‌وگو و مناظره حجت‌الاسلام حامد کاشانی با حسین دهباشی درباره موضوع توئیت ‌اخیر این مستندساز با موضوع خانه‌های صدر اسلام در حجاز عصر روز پنجشنبه هشتم آبان‌ماه در مجتمع فرهنگی سرچشمه تهران برگزار شد.

* مامدیون حضرت زهرا(س) هستیم

دهباشی در ابتدای این نشست با بیان اینکه تمام ما مدیون حضرت زهرا(س) هستیم و همه این را می‌دانیم، اظهارداشت: امام خمینی(ره) تعبیری دارند که اگر محرم و صفر نبود، اسلام هم نبود و تعبیر من این است که اگر محرم و صفر نبود، ایران هم نبود. در دوران دفاع مقدس درست است برخی به دلیل روحیه ملی حضور داشتند اما عمده کار بر دوش افرادی بود که به عشق اهل بیت(ع) رفتند و پشت لباس‌های خود نوشته بودند که می‌روم تا انتقام سیلی زهرا(س) را بگیرم و مهمترین عملیات‌های ما نیز با شعار حضرت زهرا(س) بود.

وی با بیان اینکه ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که علی‌رغم سلایق مختلف از میان ۱۰ اسم مشهور، حداقل ۴ اسم متعلق به ایشان است، گفت: نسبت به افرادی که تجاهل کردند و ارادت من را زیر سوال بردند گلایه دارم. 

آیا توئیت من توهین بود؟

دهباشی تصریح کرد: در توئیت نوشته بودم که «خانه‌های حجاز در صدر اسلام جز پارچه‌ای حائل اساساً در نداشتند، چه رسد به درِ چوبی که آتش بگیرد و مسمار داشته باشد و شکسته شود و این‌ها. امام علی (ع) نیز به خلفا مشورت داده و تحت فرمان‌شان به جهاد می‌رفت. شیعه و سنی، شاخه‌های یک درخت‌اند. و تفرقه میان مسلمین، سرچشمه شطی از خون!» سوال من این است که در این توئیت وهنی می‌بینید؟

فرامتن توئیت شما توهین به شیعیان بود

حجت‌الاسلام کاشانی در جواب اظهارداشت: بله من این را توهین می‌دانم زیرا فرامتن آن توهین به شیعیان است یعنی آنان چیز‌هایی را باور دارند که از اصلا وجود ندارد و شبیه به آن است که بگوییم اساسا عراق شهری به نام کربلا نداشته است که سربازانی بیایند آب را قطع کنند و … یعنی سالبه به انتفاع موضوع در ذهن مخاطب می‌شود. بسیاری از شبکه‌های وهابی از این موضوع استفاده کردند و شما را به خود منتسب کرده بودند و خوشحالم در ابتدا، این سخنان را گفتید. یعنی گفتگوی ما، میان دو شیعه است.

این سخنرانی مذهبی تصریح کرد: مخاطب از این جملات جسارت برداشت می‌کند و افراد احساس کردند که به ناموسشان جسارت شده است. برداشت اولیه من هم همین بود اما باتوجه به اینکه برنامه‌های شما را دیده بودم تصمیم گرفتم گفت‌وگو کنیم تا روشن شود.

وی ادامه داد: برداشت مخاطب از سه قسمت توئیت شما به خصوص بخش اول و دوم توهین به حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین بود.

 

نظر شما این است که شیعه نباید آتش بیار معرکه باشد؟

کاشانی در تبیین این توئیت گفت: فهم من این است که شما مقدمه‌ای قرار دادید که به نتیجه‌ای برسید. این که بگوییم خانه‌های صدر اسلام در نداشته و امیرالمومنین در خدمت خلفا به جهاد می‌رفته است برای این زمینه‌سازی است که اساسا بین اهل بیت و خلفا اختلافی یا اختلاف عمیق نبوده است بنابراین شیعیان در عصر حاضر نباید آتش بیار معرکه باشند.

دهباشی در جواب گفت: من مخالف این برداشت هستم اما ادامه دهید.

کاشانی گفت: نتیجه دیگر آن است که اصلا اختلاف شدیدی نبوده است یا صریح در توئیت بوده است که به سمت وحدت بروید.

این سخنران مذهبی تصریح کرد: این که در نبوده و یا مسمار نبوده است، برای آن است که بگوییم شهادت خون‌بار نبوده و یا مظلومیتی نبوده است؟ در حالی که اگر فرض کنیم در هم نبوده در اصل مسئله تغییری ایجاد نمی‌کند. در منابع روایی و تاریخی داریم که یک نفر از مسئولین ارشد سقیفه، حضرت زهرا(س) را تهدید به احراق می‌کند و این در کتب اهل سنت آمده است. (حامد کاشانی اسناد این روایات را در کانال خود منتشر کرد که می‌توانید    ببینید)

 

حسین دهباشی در این بخش از بحث این سوال را مطرح کرد که تهدید به احراق کرد؟ که کاشانی این گونه پاسخ داد که شما در مطالب خود پیش از این گفته‌اید که تاریخ را فاتحان می‌نویسند بنابراین در این گونه مطالب باید اشارات را هم مورد توجه قرار داد البته که این گفتگوی ما میان دو شیعه است و من این تهدید را برای اثبات موضوع در اشاره کردم.  این مسئول سقیفه سراغ حضرت زهرا(س) می‌رود و می‌گوید اگر من ببینم عده‌ای در خانه شما بست نشسته‌اند و بیعت نمی‌کنند، من خانه را آتش می‌زنم. این نشان می‌دهد که اگر خانه در نداشت نیاز به آتش نبود، داخل خانه می‌آمدند.

کاشانی افزود: تهدید به آتش زدن خانه‌ای که پیامبر بی‌اذن وارد آن نمی‌شود مورد قبول تمام مسلمانان است. یکی از مسئولین ارشد سقیفه از دنیا می‌رفت تاسف می‌خورد که ای کاش در خانه فاطمه را به زور نمی‌گشودیم حتی اگر برای جنگ با من قفل شده بود. یا خود حضرت زهرا(س) که در کتاب صحیح بخاری آمده است، با یم مسئول تا پایان عمر سخن نمی‌گوید و زمانی که از دنیا رفتند نیز امیرالمومنین ایشان را شبانه دفن کردند و آن رهبر اصلی سقیفه را اجازه ندادند در نماز شرکت کند.

این سخنران مذهبی گفت: عباس عموی پیامبر برای عیادت حضرت زهرا حضور پیدا کرد که دید وضع ایشان است، او گفت: اجازه دهید که مردم در تشییع حضرت زهرا(س) حضور پیدا کنند تا آشتی ملی رخ دهد یعنی نشان می‌دهد تنها بحث در نیست و موضوع گسترده‌تر است که امیرالمومنین فرمودند خودش اجازه نداده است. چرا ایشان اجازه نداد زیرا زمانی که فاتحان تاریخ را می‌نویسند مانند ماجرای کربلا با این که امام حسین(ع) با لب تشنه و زن و بچه به شهادت رسید، ابن تیمیه به عنوان طرفدار بنی امیه می‌نویسد که فساد ایجاد شده توسط حسین(ع) در تاریخ اسلام بی‌نظیر است. یعنی به جای آن که قاتل و آمر را تقطع کند او را تقطع می‌کند.

روایت شیخ طوسی از نحوه شهادت حضرت زهرا

وی گفت: شیخ طوسی می‌گوید مشهور است که یکی از افراد سقیفه لگد به بدن حضرت زهرا(س) زد و فرزند او را شهید کرد یعنی موضوع در داشتن و یا نداشتن نیست. در موضوع کربلا امام حسین(ع) شهید شده است حال خولی ایشان را سر بریده باشد، یا سنان ابن انس یا شمر یا … بنابراین در شهادت ایشان شکی نیست. حال اگر فردی بگوید خولی اصلا در کربلا نبوده است در اصل موضوع که شکی نیست.

کاشانی گفت: در نبوده، میخ نبوده یا … در زمینه شهادت ایشان شکی ایجاد نمی‌کند که شما نیز الحمدلله شکی ندارید. البته اسناد، آیات و روایات داریم که در وجود داشته است. در قرآن کریم داریم شما کجاها می‌توانید غذا بخورید که می‌فرماید نمی‌توانید در خانه مردم بروید و غذا بردارید و بخورید، این آیه ۶۱ سوره نور است. در این آیه خدا می‌فرماید از خانه‌ای که کلید آن دست شماست می‌توانید غذا بخورید و این کلید به معنای در داشتن است.

موافق تهدید شدن حضرت زهرا به آتش زدن خانه هستیم

دهباشی در ادامه این برنامه گفت: من در خصوص تهدید به احراق بحثی نکردم زیرا من هم موافق هستم. سید محمد فضل‌الله که در دوره ما این بحث را شروع کرد هم موافق تهدید به احراق بود. باید در خصوص مواردی که اختلاف داریم بحث کنیم. مرحوم سیدمحمد فضل‌الله می‌گوید: من با سه چیز آن را مسلم می‌دانم، اول کنار زدن پرده خانه، دوم حمله به خانه و سوم تهدید به آتش زدن خانه. من هم در ماجرایی که نقل کردم نگفتم تهدید به احراق نبوده است. یکی از بزرگان سقیفه تهدید به آتش زدن و خراب کردن خانه کرده و حمله به خانه هم صورت گرفته است. من گفتم آتش زدنی صورت نگرفت، لفظ آتش زدن الزاما به در اطلاق نمی‌شود و می‌تواند تمام خانه آتش گیرد.

چرا امامان ما واقعه شهادت حضرت زهرا را روایت نکردند؟

این مستندساز ادامه داد: سوال من این است که امر به این مهمی چرا باید رها شود که فاتحین و مورخین در قرون بعد بنویسند. حتی در خصوص واقعه عاشورا که ارکان هویت شیعه و ما ایرانیان است، چرا به جای اینکه امام سجاد بنویسند رها شده تا دو نسل بعد ابن مخنف بگوید و از آن هم سندی باقی نماند تا اولین متن مکتوب باقی مانده از آن در تاریخ طبری دیده شود. چرا امیرالمومنین(ع) و حضرت سیدالشهدا(ع) از کیفیت شهادت حضرت زهرا(س) سخن نگفتند و حدیث معتبری از آن وجود ندارد؟

وی افزود: بحث مسمار و میخ در قبل از ۱۰۰ سال گذشته و کتاب معتمر علما بغداد در جای دیگر نقل شده است؟ اگر نشده بود به چه اعتنایی بالای منبرها بیان می‌شود و هیأتی‌ها آن را شاخ و برگ می‌دهند. ما در شرایطی که اساسا نمی‌دانیم سن حضرت زهرا(س) چقدر بوده است، یعنی ایشان در ۸ سالگی ازدواج کردند و در ۱۸ سالگی به شهادت رسیدند و یا در ۱۸ سالگی ازدواج کردند و در ۲۸ سالگی به شهادت رسیدند یا اینکه تاریخ دقیق شهادت ایشان چه زمانی بوده است، چگونه جزییات شهادت ایشان را بدون وجود حدیث و متون مکتوب تعریف می‌کنیم.

تهدید به احراق چگونه به در داشتن خانه مربوط است؟

کاشانی در پاسخ به این اظهارات تصریح کرد: تهدید به احراق به وجود در مربوط است زیرا اگر در نباشد نیاز به تهدید به آتش زدن نیست و فرد وارد می‌شود و افراد داخل خانه را به راحتی به بیرون می‌آورد. من برای اثبات وجود در آیه قرآن خواندم که می‌توانید از خانه‌ای غذا بخورید که کلید آن را داشته باشید. شما ادله در نداشتن را اشاره کنید.

دهباشی در این خصوص گفت: تهدید به احراق الزاما به معنای در نیست. ما در خصوص مظلومیت اهل بیت تاریخ شسته و رفته نداریم، موقعی تاریخ تحریف می‌شود که فرد نفعی داشته باشد اما در خصوص اهل بیت در موضوعات غیر منتفع فاتحان نیز مطالب شفافی نداریم مانند سن حضرت زهرا(س).

کاشانی در این بخش از بحث گفت: به این دلیل که تحریف تنها به دلیل نفع فاتحان نیست و ممکن است اسناد نرسیده باشد. دهباشی با تصدیق این حرف اظهارداشت: همین عوامل موجب می‌شود که این وقایع، روایت متعدد داشته باشند و مثلا شیخ مفید می‌گوید که حضرت باردار نبوده است. کاشانی پرسید کجا شیخ مفید این حرف را گفته است؟

این سوال کاشانی بدون جواب ماند و او افزود: این سوال را پاسخ دهید که ادله شما برای عدم وجود در چیست؟

دلیل دهباشی برای در نداشتن خانه‌های صدر اسلام

دهباشی افزود: در سفر به حج همین الان در محله‌های سنتی عربستان، خانه‌ها در ندارند. زمانی که همین الان در مناطق مشابه، خانه‌ها در ندارند، به طریق اولا در آن زمان نیز خانه‌ها در نداشتند. کاشانی گفت: پس این یک حدس بی سند است. دهباشی افزود: این مانند حرف شماست که می‌گویید از تهدید به احراق به در داشتن خانه می‌توان استناد کرد.

کاشانی در پاسخ به این بحث افزود: در آیه قرآن خواندم که به کلید داشتن افراد از یک خانه اشاره شده است. در تفاسیر قرآن کریم همه این بحث را در داشتن اشاره شده است. قفل را که به پرده نمی‌زنند!

دهباشی افزود: من از این آیه گونه دیگری متوجه می‌شوم، با این وجود به این دلیل که یک خانه در داشته باشد نمی‌توان آن را به خانه‌های دیگر تسری داد.

توصیه پیامبر برای کاهش دزدی در مدینه

کاشانی گفت: جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید: در مدینه دزدی زیاد بود، پیامبر فرمودند: درها را ببندید. این جمله یعنی پرده بکشید. پیامبر فرمودند: درها را ببندید، در اگر قفل باشد راحت باز نمی‌شود. در معجم طبرانی از حفصه همسر پیامبر نقل شده است که برای ورود به خانه در را هل دادم دیدم باز نمی‌شود، یعنی در قفل بود، بنابراین پشت آن نشستم تا پیامبر در را باز کند. زمانی که حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین ازدواج کردند پیامبر از در خانه آن‌ها خارج شد و در را بست جوری که باز نشود. این‌ها روایات و اسناد است، چگونه با وجود این‌ها بگوییم همه مجازی است. ما حتی برای جنس درهای همسران پیامبر هم روایت داریم.

این سخنران مذهبی ادامه داد: در متن توئیت گفتید خانه‌های حجاز در نداشت چه رسد به درِ چوبی که آتش بگیرد و مسمار داشته باشد. به نظرم این را گفتید تا بگویید این مظلومیت مضاعف که شیعیان می‌گویند به حضرت زهرا شده است، این گونه نلوده است. فرض کنید حادثه در نبوده است، چه ثمره‌ای بیان شما داشته است؟ یعنی شما به سمت رد مظلومیت عظیم رفته‌اید.

هدف من جلوگیری از شورترکردن ماجرای شهادت است

دهباشی پاسخ داد: در خصوص مشاجره لفظی، غصب خلافت و فدک به قدر کافی به معصومیت تعدی شده است. حرف من نفی فاجعه و شهادت نیست و نفی شورتر کردن ماجراست. من در خصوص شهادت ایشان بحثی ندارم. کاشانی گفت: شهادت شخصی را به عنوان قاتل می‌خواهد. اما نسبت به قاتل و نحوه آن شک دارید؟ دهباشی گفت: شهادت ایشان مسلم است. کاشانی باز پرسید با این مسلم بودن چرا جمله سوم را گفتید؟  لازم نبود در را انکار کنید می‌گفتید من هم مانند بسیاری معتقدم حضرت زهرا بیرون از خانه شهید کردند.

دهباشی ادامه داد: اینکه حضرت زهرا(س) از تعدی به حق امیرالمومنین برای جانشینی پیامبر(ص) بیمار شوند و از دنیا بروند و یا فردی عامدانه ایشان را به شهادت برساند، دلیل به شهادت ایشان و نشانه مظلومیت است.

کاشانی گفت: پس از توئیت شما باید این را برداشت کرد که در نبوده بنابراین اینقدر کینه انباشته نداشته باشید اما این وافی مقصود نیست زیرا اگر در نبوده و لگد هم بوده باشد، نفرت و خشم را به همراه داشته است. دهباشی گفت: توئیت اینقدر امکان نگارش واژگان نداشته است. سند این واقعه که در بوده یا لگد بوده برای چه زمانی است؟

سنت قرن اول اسلام روایت شفاهی بود نه مکتوب

کاشانی گفت: در قرن اول سنت شفاهی است و سنت خلفا نیز منع از مکتوب کردن روایات بوده است به جز افراد خاصی که اجازه داشتند و آنها هم مطالب خاص را منتقل نمی‌کردند. بنابراین ابوذر را برای مکتوب کردن احادیث تبعید می‌کنند. بین شیعیان مکتوباتی بوده است که به دست اهل بیت می‌رسیده است و اگر در قرن سوم سند داریم، آن سند متولد نشده است بلکه سلسله سند داشته است. آن فرد در قرن سوم گفته است که از استادم فلانی شنیدم. دهباشی در اینجا بحث گفت: یعنی شفاهی شنیده است؟ در اینجا از حدثنی استفاده شده است که به معنای شنیدن و دیدن است.

عزاداری شیعیان در زمان امام رضا برای سقط شدن فرزند حضرت زهرا

دهباشی تصریح کرد: یک سند کتبی زودتر از قرن سوم بیان کنید؟ کاشانی گفت: در قرن دوم در کتاب التحریش اهل سنت نوشته شده است که یکی از بدعت‌های شیعیان این است که برای فاطمه زهرا(س) و فرزند سقط شده‌اش عزاداری می‌کردند. یعنی شیعیان در زمان امام رضا(ع) برای این امر عزاداری می‌کنند. این زمان حضور امام بوده است و اگر انحرافی بوده، ایشان تذکر می‌داده است.

دهباشی با طرح این سوال که زمانی که سندی نداریم تا فردی بگوید من بودم و این اتفاق افتاد، حرف‌های ما براساس حدس است، که کاشانی پاسخ داد: چرا در خصوص تاریخ کوروش و هخامنشی بدون وجود چنین اسنادی، سخن می‌گویید در حالی که در خصوص این شهادت اسناد متواتر وجود دارد. در تاریخ سند متصل لازم نداریم. قطعیت در تاریخ وجود ندارد.

دهباشی افزود: در خصوص غدیر ده‌ها نفر گفتند دیدیم و این قطعیت می‌شود.

کاشانی گفت: بسیاری از کتاب‌های قدیمی به دست ما نرسیده است اما می‌توانیم فهرست کتب قدیمی‌ترها را ببینیم، حدود ۵۰۰ کتاب به دست ما نرسیده است. شیخ طوسی یک شخصیت طراز اول شیعه می‌گوید: در مشهوری که خلاف میان شیعیان عصر ما نیست، داریم که فرد اصلی لگد به شکم حضرت زهرا زد و حضرت محسن سقط شد. در مباحث حساس دینی عالمی مانند شیخ طوسی می‌گوید که میان شیعه مشهور است و این براساس کثرت شواهد، قرائن و … است. شیخ طوسی نظر شیعه را جمع‌بندی می‌کند، این گزارش را می‌دهد و این نظر شخص خودش نیست.

شرکت امیرالمومنین در جنگ‌های خلفا دروغ محض است

این سخنرانی مذهبی ادامه داد: این که بگوییم امیرالمومنین در جنگ‌های زمان خلفا شرکت می‌کرد دروغ فاحش است. حتی این را ابن تیمیه که عناد با ایشان داشته است مطرح نمی‌کند. او می‌گوید که ایشان بعد از پیامبر(ص) در هیچ جنگی چه آن زمان که طرف مقابل روم بود و چه آن زمان که ایران بود شرکت نکرد و این را بارها تکرار می‌کند. در حالی که به نفعش بود که بگوید ایشان شرکت می‌کرده است. شما که می‌گویید رخ داده است، یک سند قرن اولی ارائه کنید.

دهباشی افزود: قبول دارید امیرالمومنین با وجود به قتل رسیدن همسرش به خلفا مشورت می‌داده است. کاشانی پاسخ داد بله برای حفظ اسلام مشورت می‌داده است اما سندی ارائه کنید که به جنگ رفته است. دهباشی گفت: من سندی ندارم و حرفم را پس می‌گیرم.

کاشانی در خصوص وحدت میان شیعه و سنی گفت: در اینستاگرام منتشر کردم که از آیت‌الله وحید پرسیدند ما در منطقه‌ای هستیم که شیعه نیستند و ما را تکفیر می‌کنند آیا ما هم اجازه داریم که توهین کنیم و ایشان می‌فرماید: به کسی که شهادتین می‌گوید حق توهین ندارید، جان و مالش محترم است. اگر او تکفیر می‌کند تو حق نداری مقابل به مثل کنید. من این جمله را نوشتم که نشان دهم موضوع وحدت تنها کلامی از مقام معظم رهبری نیست. ما با اهل تسنن اختلاف داریم اما این ربطی به محبت کردن، کمک کردن و توجه به دشمن اصلی ندارد.

این سخنران مذهبی ادامه داد: ما معتقد به جبهه واحد مستضعفین هستیم و جغرافیا آن را محدود نمی‌کند.

دهباشی در پایان بحث گفت: من می‌پذیرم به جهت محدودیت توییتر و کم سوادی؛ مقدمه‌ام برای رسیدن به مقصود کامل و صحیح نبود و  بسیاری را به اشتباه انداخت و شاید من هم اشتباه کرده باشم. اگر توئیت نوشتم به خاطر این بود که به صورت زیرپوستی محافلی داریم که حتی مقام معظم رهبری و مراجع نیز آن را نهی می‌کنند و در آن اعمالی صورت می‌گیرد کهخلاف سیره امیرالمومنین است. این توئیت نگرانی از این مباحث بود.

صوت کامل این مناظره را اینجا بشنوید:

 

 

انتهای پیام/





منبع خبر

دهباشی از توییت جنجالی‌اش کوتاه آمد و عذرخواهی کرد بیشتر بخوانید »

زندگی «جهادگر محبوب بشاگرد» سریال می‌شود

زندگی «جهادگر محبوب بشاگرد» سریال می‌شود



زندگی «جهادگر محبوب بشاگرد» سریال می شود

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شبکه یک سیما در جدیدترین سفارشات تولید خود زندگی حاج عبدالله والی جهادگر محبوب منطقه محروم بشاگرد را در دستور کار خود دارد.

بنا بر این گزارش، نگارش فیلمنامه این سریال را حسین تراب نژاد در دستور کار دارد و سایر عوامل آن هنوز مشخص نشده اند.

عبدالله والی در سال ۶۰ به اتفاق چندتن از همکاران طی ماموریتی از سوی نماینده ولی فقیه و سرپرستی کمیته امداد امام خمینی(ره) برای محرومیت زدایی به هرمزگان رفت و به مدت شش ماه در نقاط فقیرنشین آنجا خدمات بسیار ارزنده ای انجام داد. وی شهری بنام خمینی شهر را برای مرکزیت بخشیدن به فعالیت های امدادی و عمرانی تاسیس کرد که امروزه مرکز بشاگرد است.



منبع خبر

زندگی «جهادگر محبوب بشاگرد» سریال می‌شود بیشتر بخوانید »

«رجوی» و تعیین سرنوشت ۳۰میلیون ایرانی

«رجوی» و تعیین سرنوشت ۳۰میلیون ایرانی



مسعود رجوی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، گروهک منافقین خلق که در طول حیات خبیثانه خود اقدامات وحشیانه‌ای علیه هم‌وطنان خود انجام دادند، از عبرت‌های بزرگی است که باید برای همیشه آن را به‌خاطر سپرد. «مسعود رجوی» لیدر معاند این گروهک با هم‌پیمانان داخلی و خارجی خود دستور ترور هزاران شهروند غیرنظامی بی‌گناه و صدها تن از فرزندان خدوم این مرزوبوم را صادر کرد و در اقدامی حیرت‌آور در عملیاتی تحت عنوان «فروغ جاویدان» به مرزهای ایران اسلامی حمله کرد.

عمل ریزلانه رجوی چنان عجیب و قابل تأمل است که در تاریخ ایران نمونه‌ای از آن دیده نمی‌شود. رجوی چنان در خیال خام خود فرو رفته بود که در میانه جنگ تحمیلی به شکست انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومتی مبتنی بر اعتقادات التقاطی خود می‌اندیشید.

رجوی امید واهی داشت که مردم حکومتی که رهبر آن امام خمینی (ره) باشد را نمی‌خواهند و عنقریب ایران اسلامی دچار انقلابی دیگر خواهد شد. وی در این خیال جاهلانه چنان غرق شده بود که حتی نقشه محاکمه حضرت امام (ره) را نیز می‌کشید.

رجوی در مصاحبه با خبرگزاری آمریکایی «آسوشیتدپرس» مواضع خود نسبت به ایران اسلامی را به‌صراحت بیان کرده بود که مطالعه آن می‌تواند نگاه تازه‌ای به ماهیت این گروهک معاند بدهد.

متن زیر پیش‌ازاین در کتاب «آزادسازی سرزمین‌های ایران گام دوم: بستان» با عنوان فرعی «اوج‌گیری ترورهای کور؛ تشکیل دولت پس از بحران» نوشته «علیرضا لطف‌الله زادگان» منتشر شده است.

مطالعه روزهای جنگ تحمیلی به‌خصوص برای پژوهشگران و هنرمندانی که قصد ورود به این حوزه را دارند بسیار ضروری است و می‌تواند در خلق آثاری عاری از تحریف به آنها کمک کند.

 بخش پانزدهم این کتاب را در ادامه می‌خوانید:

خیال خام مسعود

خبرگزاری آمریکایی «آسوشیتدپرس» در نگاهی اجمالی به سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، امروز (۶ آبان ۱۳۶۵) گزارشی از فعالیت‌های سیاسی «مسعود رجوی» و دیدگاه‌های وی در مورد امام خمینی و پیش‌بینی سقوط نظام جمهوری اسلامی در آینده نزدیک تهیه کرده است. در این گزارش که بیشتر به یک آگهی تجاری شباهت دارد، به‌طور عمد از اقداماتی که این سازمان در حال حاضر در داخل ایران انجام می‌دهد، چشم‌پوشی شده است. در این گزارش آمده است:

رهبر چریک‌های انقلاب ایران درباره سقوط دولت آیت‌الله خمینی گفت: «یک هفته و یک ماه، مهم نیست چه مدتی طول خواهد کشید، کار [آیت‌الله] خمینی تمام است و ما تنها کسانی هستیم که راه چاره دیگری داریم.»

رجوی که در زمان شاه مخلوع زندانی و شکنجه داده شد و به مرگ محکوم گشت، در زمان [آیت‌الله] خمینی به فعالیت‌های زیرزمینی پرداخت و مجبور شد ایران را ترک کند. رجوی هم‌اکنون در محوطه‌ای که تحت حفاظت شدید قرار دارد، با قربانی دیگر انقلاب اسلامی، «ابوالحسن بنی‌صدر»، زندگی می‌کند.

این دو نفر یک اتحاد رسمی تشکیل داده و دولت موقتی را که قصد دارند به وجود بیاورند، مختصراً تشریح کرده‌اند. این دو نفر که زمانی [امام] خمینی را امید انقلاب می‌دانستند، هم‌اکنون در یک تنفر عمیق و ناامیدی در مورد وی، با یکدیگر شریک هستند. آنها همچنین از یک ایدئولوژی وسیع ناسیونالیسم، دمکراسی و عدالت اجتماعی حمایت می‌کنند.

شخصیت آنها به‌شدت از یکدیگر متفاوت است. بنی‌صدر بیشتر وقت خود را صرف نوشتن کتابی می‌کند که در آن سعی کرده است توضیح دهد چه اشتباهی در انقلاب ایران انجام شد و چه معنایی در تاریخ دارد. رجوی که فعال و با انرژی است، گفت: «بیشتر وقت خود را صرف طرح نقشه برای سرنگونی جمهوری اسلامی می‌کند.»

رجوی سه‌شنبه شب به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: «من سابقاً مصاحبه‌های زیادی مانند این مصاحبه ترتیب می‌دادم، اما هم‌اکنون من کارهای دیگری برای انجام دادن دارم. ما با پیروزی فاصله زیادی نداریم.»

رجوی گفت: «مردم فکر می‌کنند [امام] خمینی دارای جذبه عظیم مذهبی است، این امر صحت ندارد. وی از طریق ترس به‌وسیله چماق و گلوله و شکنجه حکومت می‌کند. اگر وی از حمایت مردم برخوردار بود به این اعدام‌ها احتیاج نداشت. انزوای سیاسی، اجتماعی این رژیم حتی بیشتر از روزهای زمان شاه است. کار [امام] خمینی تمام است، ۷۰ درصد از اطرافیان وی کشته شده‌اند. وی آخرین کارت است و به‌زودی سقوط خواهد کرد.»

 هرگاه رژیم خمینی سقوط کند، رجوی امیدوار است نقش عمده‌ای در تعیین سرنوشت ۳۰ میلیون نفر جمعیت ایران و توزیع ثروت نفت این کشور بازی کند.

رجوی گفت: «گروه چریکی مجاهدین که برای کشتن آمریکایی‌ها و مقامات رسمی طرف‌دار شاه در اوایل انقلاب مورد سرزنش قرار گرفت، هرگز از [امام] خمینی کاملاً طرف‌داری نکرد. وی مراحل مختلف مبارزه مجاهدین علیه [آیت‌الله] خمینی را مبارزه پنهان، مبارزه آشکار و مقاومت آشکارا نام برد.

رجوی از بیان این مطلب که آیا جوخه‌های کماندویی مجاهدین درصدد کشتن [آیت‌الله] خمینی هستند، خودداری کرد و گفت: «ما ترجیح می‌دهیم یک محاکمه داشته باشیم.» احتیاط وی براثر تأکید دولت فرانسه است مبنی بر اینکه کسانی که به آنها پناهندگی سیاسی داده می‌شود، باید از فعالیت سیاسی خودداری کنند.

رجوی ادعا کرد که اطلاعات تازه‌ای در مورد سلامت آیت‌الله خمینی دارد که تصور می‌شود از بیماری قلب رنج می‌برد. رجوی گفت: «آیت‌الله خمینی از ناحیه چشم بیمار است؛ قرنیه چشم وی پاره شده و به من گفته‌اند این بیماری مشکلات دیگری را نیز به همراه دارد. یکی از پاهای وی نیز دچار آماس است.

رجوی گفت: «ولی ما روی مرگ وی حساب نمی‌کنیم، آنها پیش‌بینی کرده‌اند وی دو سال دیگر خواهد مرد. ما در مورد چیزهای مهم‌تر دیگری از قبیل عدم توانایی وی برای اداره کشور و مقاومتی که هرروز افزایش می‌یابد حساب می‌کنیم.»



منبع خبر

«رجوی» و تعیین سرنوشت ۳۰میلیون ایرانی بیشتر بخوانید »

التزام عملی به «ولایت فقیه» رزمایشی اعتقادی برای زمینه‌سازی ظهور


«التزام به ولایت فقیه» رزمایشی اعتقادی برای زمینه‌سازی ظهور حضرت مهدی (عج)گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ روز آغاز امامت حضرت ولی‌عصر (عج) همواره برای شیعیان یک روز خوش‌یُمن و مبارک بوده است. روزی که به امید ظهور حضرتش از سوی محبین اهل بیت (ع) جشن گفته می‌شود که امروزه این روز عزیز را حسن ختامی بر دو ماه عزاداری برای آل‌الله قلمداد می‌کنند.

پرواز تشیع در افق حقیقت با دو بال عاشورا و مهدویت

هر چه به جلو پیش می‌رویم، جشن آغاز امامت حضرت ولی‌عصر (عج) اهمیت بیشتری پیدا می‌کند، زیرا این روز را می‌توان محکی برای ثبات عقیده شیعیان برای التزام به انتظار دانستن. التزامی که مهم‌ترین وظیفه شیعیان در آخرالزمان را شامل می‌شود. طبق اعتراف «فوکویاما» شیعیان با دو بال «عاشورا» و «مهدویت»، که از آن به بال‌های سرخ و سبز تعبیر می‌شود، حیات این مذهب غنی و ریشه‌دار را تضمین کرده‌اند، از این رو همواره عاشورا و مهدویت از سوی دشمنان مورد هجمه و تشکیک بوده است.

چه بسیار روشنفکرانی که با پیش کشیدن نژاد و پیشینه، سعی کردند تا واقعه عاشورا را جنگ بین دو قبیله فامیل معرفی کنند که نهایتا هیچ ربطی به ایرانیان و نهایتا شیعیان ندارد و سعی داشتند تا این واقعه عظیم را در مرزهای قومیت محصور کنند، لذا با توهین به سیدالشهدا (ع) مبنی بر دنیاطلبی و یا تقلیل قیام عاشورا به دعوای خانوادگی  سعی بر آن داشتند تا این بال مذهب شیعه را بچینند تا از این رهگذر بتوانند قلب تپنده جهان اسلام را از حرکت بازدارند.

فریب‌های دشمن برای مبارزه با خط مهدویت

از سوی دیگر با تشکیک در وجود مقدس حضرت ولی‌عصر (عج) مبنی بر اینکه اساسا چنین امامی وجود خارجی ندارد و بشر نمی‌تواند این زمان طولانی را عمر کند، به خیالشان قدمی برای انکار عقلانی مهدویت برداشته‌اند غافل از اینکه شیعیان با استدلالات عقلی نیز توانستند بر وحود امام خویش صحه بگذارند. دشمنی‌ها با مهدویت به همین جا ختم نشد، بلکه در طول تاریخ غیبت کبری، همواره دشمنان اصلی اسلام و خصوصا تشیع سعی کردند با علم کردن امامان تقلبی و جذب افرادی که توان فکری و تحلیلی بالایی ندارند، راه تشخیص سره از ناسره را برای شیعیان و منتظران سخت کنند که این هم به مدد مجاهدت‌ها و تلاش‌های علمای غیرتمند شیعه ناکام ماند.

از راه‌های دیگر دشمن برای تضعیف مهدویت، شل کن سفت کن برای ظهور حضرت است چنان‌که برخی با ابراز قطعیت در وقوع برخی علائم حتمیه ظهور، سعی بر شعله‌ور ساختن ناگهانی و سرکوب‌سازی ناگهانی حس انتظار شیعیان داشته تا بتوانند از این رهگذر بخشی دیگر از پیروان و معتقدان به حقیقت غیبت را حذف کنند. البته که طبق روایات این ریزش‌ها برای خالص‌سازی یاران و اعوان و انصار حضرت ولی‌عصر (عج) خواهد بود تا مشکلات و خیانت‌ةایی که در دوره ائمه پیشین رخ داد، تکرار نشود، که در این باره در وایات امده است: «جابر جعفی گفته است: به محضر مبارک امام باقر علیه السّلام عرض کردم: فرج شما اهل بیت علیهم السّلام چه زمانی خواهد بود؟ حضرت فرمودند: هیهات، هیهات! فرج واقع نخواهد شد؛ مگر بعد از آن‌که شما غربال شوید، بعد [دوباره] غربال شوید، بعد [بار سوم] غربال شوید – این جمله را سه مرتبه تکرار کردند – تا این‌که خداوند کدورت‌ها را از بین برده، صفا و پاکی باقی بماند.»

آری شیعیان در کوره گداخته تاریخ بسیار سختی خواهند کشید تا چونان فولاد آب‌دیده شوند و لیاقت هم‌رکابی با امام زمان (عج) را بیابند. اما آنچه که بیش از پیش مهم می‌نماید و دشمن هرگز نتوانست از آن چشم پوشی کند، نقش انقلاب اسلامی در تقویت و تثبیت اندیشه انتظار است. با ظهور انقلاب اسلامی و قوام یافتن آن با اصل مترقی «ولایت فقیه» می‌توان از آن به بستری برای تمرین شیعیان ـ خصوصا ایرانیان که در روایات همواره مورد لطف و امیدواری اهل بیت بوده‌اند ـ در زمینه ولایت‌محوری و ولایت‌مداری یاد کرد. تمرینی که با فدا شدن بهترین جوانان این سامان برای لبیک‌گوی به فرمان امام خمینی (ره) برای مبارزه با طاغوت پهلوی و بعثی، می‌توان از آن به «رزمایش فدائیان امام زمان (عج)» یاد کرد.

اطاعت از ولی فقیه زمینه اطاعت از امام زمان (عج)

هر چه انقلاب اسلامی پیش می‌رود، زوایای مختلفی از ولایت، آشکار می‌شود که هر کدام عاملی برای آزمون پس دادن شیعیان و تبلور میزان لیاقت و شایستگی ما برای همراهی با امام زمان را آشکار می‌سازد. چرا که ولایت فقیه ماکتی از همان ولایت عظمی است که اگر کسی در آن آزمون رد شود، طبعا در آزمون اصلی نیز روی‌سپید بیرون خواهد آمد. 

انقلاب اسلامی که بعضا نوید رخداد آن را به دوره تولد پیامبر اعظم (ص) گمانه می‌زنند مبنی بر اینکه لحظه تولد حضرت، 14 کنگره طاق کسری لرزید یا فرو ریخت، و این را نشانه‌ای از وقوع انقلاب اسلامی 14 قرن پس از پیامبر (ص) دانسته‌اند، بزرگترین و ریشه‌ای‌ترین سند هویتش، تقویت فرهنگ مهدویت بر مبنای اطاعت‌پذیری از ولایت برای زمینه‌سازی ظهور بوده است. از این‌رو شاه‌بیت دشمنی و مکاید دشمنان با ایران و انقلاب اسلامی در دهه‌های اخیر، حضور ولایت فقیه در ایران بوده و در اعترافاتشان این عنصر را عاملی برای تضعیف و خنثی‌سازی نقشه‌ها و دشمنی‌های خود دانسته‌اند.

از این رو سالروز آغاز امامت امام زمان‌ (عج)، به نوعی سالروز تجدید بیعت با ولایت فقیه نیز هست. ولایتی که با صبر و دلسوزی، نوح‌وار ملت ایران را در طوفان‌های مختلف رهبری کرده تا از این رهگذر با تقویت عقلانیت و عواطف آنها نسبت به منجی موعود، راه را برای ظهور حضرت هموار کند.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

التزام عملی به «ولایت فقیه» رزمایشی اعتقادی برای زمینه‌سازی ظهور بیشتر بخوانید »