امام خمینی

این جوان دهه هفتادی، مدافع امنیت بود، اما شهید سلامت شد +عکس و فیلم

این جوان دهه هفتادی، مدافع امنیت بود، اما شهید سلامت شد +عکس و فیلم


خبرگزاری فارس ـ حوزه فرهنگ عمومی ـ امیرحسین کسائی: کار جهادی و کمک‌رسانی در ایام کرونایی با تمام کارهای جهادی دیگر فرق دارد. اصلاً انگار جهادگران این دوران باید جَنَم دیگری داشته و از همه مهم‌تر دل به دنیا نبسته باشند. در کارهای جهادی دیگر، مشابه سیل و زلزله، نهایتاً جهادی‌ها برای مدتی به یک شهر می‌رفتند و کمک‌رسانی می‌کردند. خطر آن‌چنانی هم تهدیدشان نمی‌کرد. خانواد‌شان هم در امان بودند، اما کرونا هم برای خود جهادی‌ها و از همه مهم‌تر خانواده‌شان خطرآفرین است. گویی در این دوران حواس جهادی‌ها باید در سه جا متمرکز باشد؛ اول کمک‌رسانی، دوم خانواده‌شان و به رسم جهادی‌ها، آخر سر هم برای سلامتی خودشان.

جهادی‌هایی که با کرونا پَرپَر شدند

در دوران کمک‌رسانی و کار جهادی برای مقابله با این ویروس منحوس، بسیاری از جوانان پای‌کار کشور پَرپَر شدند و از میان ما رفتند. داستان این گزارش ما هم درباره یکی از همین دست‌گُل‌هاست؛ جوان دهه هفتادی که مدافع امنیت بود و در نهایت، شهید سلامت شد.

مدافع امنیت دهه هفتادی

مدافع امنیت چرا؟ مصطفای قصه ما عضو خانواده نیروی‌انتظامی بود. او استوار دوم ناجا بود و در نیروی انسانی کار می‌کرد، اما انگار پشت میزنشین نبود. در هر اتفاق و میدانی به‌عنوان داوطلب پای‌کار بود. مصطفی علیدادی، متولد ۲۴ بهمن‌ماه سال ۷۳ بود. سال ۹۶ ازدواج کرده و درسش را در رشته IT دانشگاه نیمه‌کاره رها کرده بود.


شهید مصطفی علیدادی دهه هفتادی، با لباس سبز ناجا مدافع امنیت شده بود، اما نهایتا شهید سلامت شد

قدرتی که در اغتشاشات آبان ۹۸ به رخ کشیده شد

مصطفی، نیروی کادری پلیس بود، اما پشت میز، بند نمی‌شد. خانم شایگان همسرش می‌گوید: «برایم تعریف می‌کرد که در اغتشاشات سال ۸۸ به عنوان یک بسیجی آن‌هم با ۱۵ سال سن وسط میدان بود. پدرش هم پلیس بود و مصطفی با روحیه نظامی بزرگ شده بود. توان و قدرتش را اما درست یک سال پیش نشان داد. او در اغتشاشات آبان ۹۸ به عنوان یک نیروی داوطلب ناجا، برای حفظ امنیت راهی منطقه خانی‌آباد شد. در شرایطی که فضای منطقه بسیار ملتهب شده بود و بسیاری از نیروها به دلیل درگیری با افراد اغتشاشگر آموزش‌دیده، آسیب دیده بودند و یا از معرکه خارج شده بودند. مصطفی با چند نیروی موتورسوار دیگر منطقه را حفظ کردند و امنیت را به شهر بازگرداندند. مصطفی پایش در این درگیری‌ها شکست، اما شد مدافع امنیت.»


شهید عیدادی در جریان فتنه آبان‌ماه ۹۸ به عنوان نیروی داوطلب به میدان رفت. اغتشاشگران پای او را شکستند و موتورش را آتش زدند

غریب گیر آوردنش!

مادر این شهید هم در توصیف این حادثه می‌گوید: «در این درگیری‌ها، مصطفی را غریب گیر آوردند، موتورش را آتش زدند و خودش نیز بر اثر درگیری پایش شکست، اما بازهم روی پا ایستاد و با این اغتشاشگران که اهل آن محل نبودند و افراد آموزش دیده بودند تا شهر را ناامن کنند، مبارزه کرد و امنیت شهر را حفظ کرد.»

گروه جهادی کوچک اما گره‌گُشا

این جوان دهه هفتادی برای خود یک گروه جهادی راه‌اندازی کرده بود و با تعدادی از رفقا و دوستان هم‌سن و سالش برای گره بازکردن از مشکلات مردم، آستین ‌بالا زده بودند. اسم گروه جهادی‌اش را شهدای گمنام گذاشته بود. برای این که بتواند در این گروه جهادی به داد مردم برسد، مغازه موبایل‌‌فروشی‌ای راه انداخت و به طور کامل سود آن را به کارهای جهادی اختصاص داده بود. در زمان سیل سال گذشته با کمک اعضای گروه و جمع‌آوری کمک‌های مردمی، لباس و پتو برای مردم تهیه کرد، اما اوج کمک‌رسانی‌های آنان با شروع کرونا بود. همسرش می‌گوید: «با شروع کرونا، وقتی دید مردم از لحاظ معیشت دچار مشکل شده‌اند، اقلام غذایی مثل گوشت، مرغ، برنج و … تهیه و بسته‌بندی می‌کرد و به خانه نیازمندان می‌برد. حتی در خانه مردم نیز اجازه نمی‌داد آن‌ها بفهمند، کمک‌‌ها از طرف خودش است؛ می‌گفت «من پیکم و گفتند این‌ها را برای شما بیاورم». اگر می‌دانست در خانواده مردی نیست، من را با خود می‌برد تا اجناس را تحویل دهم.»


۳۰۰ خانواده زیر پوشش گروه جهادی شهدای گمنام بودند و ماهیانه بسته‌های غذایی برای آنان آماده می‌شد

حُسن‌رفتار و عشق به اهل بیت، مردم را به سویش جذب می‌کرد

مادرش هم می‌گوید: «در این گروه جهادی، ۳۰۰ خانواده را زیر پوشش داشت و به صورت ماهانه برای آن‌ها کمک‌هایی ارسال می‌کرد. با شروع کرونا هم تولید الکل و ماسک و پخش آن‌ها را در مناطق و محلات محروم تهران انجام می‌داد. برای کمک به زندگی مردم هم ۱۰۰ هزار بسته اقلام غذایی تهیه کرد. برای پرداخت اجاره‌بهای منزل مردم هم که مرد خانواده از کار بیکار شده بود، مبالغی را پرداخت می‌کرد. پول‌های زیادی کمک می‌کرد، پول‌هایی که مردم از روی اعتماد، امام حسینی بودن و حُسن رفتارش به او می‌دادند.»


نمونه‌ای از بسته‌های غذایی آماده شده برای خانواده‌های زیر پوشش

خانوادگی ۱۰ هزار ماسک دوختیم

تهیه ماسک و مواد ضدعفونی در ایام کرونایی کار اصلی گروه‌های جهادی بود، اما مصطفی، خانواده را هم همراه کرده بود و با برقراری ارتباط با ستاد اجرایی فرمان امام خمینی(ره)، پارچه تهیه می‌کرد و با کمک اعضای خانواده، کِش به پارچه‌ها می‌دوختند تا برای نیازمندان ماسک تهیه کنند. این خانواده سرجمع، ۱۰ هزار ماسک تهیه کردند. همسرش می‌گوید: «بعدها فهمیدیم که آقامصطفی علاوه بر انجام تمام این کارها، برای تغسیل اموات کرونایی نیز به عنوان داوطلب به بهشت زهرا می‌رفته است. برای بیماران کرونایی و کادر درمان گل می‌بُرد و پرچم حرم امام رضا(ع) را هم برای تبرک به بیمارستان‌ها می‌بُرد. او با کمک اعضای گروه جهادی، آبمیوه طبیعی تهیه می‌کرد و به بیمارستان‌ها می‌برد.»


شهید علیدادی با همرزمانش، پرچم حرم امام رضا(ع) را برای تبرک به بیمارستان‌های کرونایی‌ها می‌بردند

روی تخت بیمارستان هم به داد مردم می‌رسید

مصطفی نهایتاً نه خودش و نه خانواده‌اش، نفهمیدند از کجا و چگونه به کرونا مبتلا شد. او در ابتدای شیوع ویروس کرونا به ضدعفونی سطوح و مناطق مختلف شهر می‌پرداخت که بر اثر این کار و تهیه موادضدعفونی که خودش شخصاً مواد غلیظ را رقیق می‌کرد تا مایه لازم تهیه شود، ریه‌اش آسیب دیده و تخریب شده بود. همسرش می‌گوید: «ریه‌های مصطفی به محض ابتلا به کرونا، درگیر شد. ۵۰ روز در بیمارستان بستری شد اما در این مدت هم مدام به فکر مردم و نیازمندان بود. هربار که با او تماس می‌گرفتیم، می‌گفت خانواده‌ای به او پیام داده و نیاز به بخاری دارد و یا خانواده دیگری گفته دست فرزندش شکسته و نیاز به عمل دارد. او روی تخت بیمارستان هم  برای آن‌ها پول کارت به کارت می‌کرد و یا می‌گفت ما کاری انجام دهیم.»


تصویری از شهید مدافع امنیت و سلامت، مصطفی علیدادی

لبخندی که هیچ زمان محو نشد

در میان اهل محل، دوستان و خانواده، مصطفی به خوش‌رویی و لبخند، شهره بود. هیچ‌کس در هیچ‌ شرایطی او را ندیده بود که لبخند بر لب‌هایش نداشته باشد. زمانی هم که در بیمارستان بود و از پشت شیشه‌های ICU، خانواده او را می‌دیدند، این لبخند به وضوح مشخص بود. مادر این شهید می‌گوید: «مصطفی دل در گرو امام حسین داشت و بسیار اهل ایمان بود. برای همین همیشه لبخند روی لب داشت. او در ایام ماه رمضان که جلسات شب‌های قدر برگزار شد، هر هیأت و مسجدی که نیاز به ماسک و دستکش داشت، به صورت جهادی تهیه می‌کرد و می‌رساند تا کار لنگ نماند و برگزار شود.»

مصطفی پسرش را ندید

مصطفی در نهایت ۲۷ مهرماه ۹۹ براثر ابتلا به کرونا پر کشید و به خیل شهیدان پیوست. یادتان هست که ابتدای گزارش از جَنَم خاص جهادگران سلامت گفتیم؟ مصطفی علیدادی زمانی برای کارهای جهادی و کمک‌رسانی به خانواده‌های آسیب‌دیده از کرونا آستین‌ بالا زد و به بیمارستان‌ها رفت که همسرش باردار بود. مصطفی ۲۷ مهرماه از دنیا رفت و سه روز بعد در اول آبان‌ماه، یادگارش (پسرش) به دنیا آمد. همسرش می‌گوید: «زمانی که در بیمارستان بود، همه‌اش نگران حال من بود و روزهای آخر، استرس بیمارستان و رزرو اتاق عمل را داشت. مصطفی رفت و پسرش را ندید، اما همانطور که به هم قول داده بودیم نام پسرمان را محمدهادی گذاشتم. مصطفی زمانی که شاهین نجفی ملعون، آن شعر توهین‌آمیز را خواند، تصمیم گرفت نام پسرش را هادی بگذارد و در زمان ازدواج این را به من گفت.»


فرزند شهید علیدادی که سه روز بعد از شهادت پدر به دنیا آمد

شهیدی که بالاخره مدافع حرم شد

شهید مصطفی علیدادی دوست داشت در زمره مدافعان حرم باشد و حتی قبل از ازدواج این را به همسرش گفته بود که با مخالفت خانواده مواجه شد. به دوستانش گفته بود مادرم دِق می‌کند من به سوریه بروم و برنگردم. باید از خودم یادگاری به جای بگذارم و بعد شهید شوم. همسرش می‌گوید: «فردای روز شهادتش عمویش خواب دید که مصطفی در کنار حرم حضرت زینب (س) سنگری به پا کرده و در حال دفاع است. همراه پیکر مصطفی، پرچم حرم حضرت زینب (س) و انگشترش که سنگ حرم این بانوی دمشق بود هم در خاک گذاشته شد.»

 

فیلمی از مراسم یادبود شهید علیدادی بر سر مزارش در بهشت زهرا

مصطفی علیدادی در قطعه ۲۳۱ بهشت‌ زهرا و کنار شهدای مسجد ارک آرام گرفته است. اگر گذرتان به بهشت زهرا افتاد،‌ به این مدافع امنیت و شهید سلامت هم سر بزنید. مادر او می‌گوید: «به زودی خاطرات و زندگینامه او را در قالب یک کتاب منتشر خواهد کرد.» 

انتهای پیام/





منبع خبر

این جوان دهه هفتادی، مدافع امنیت بود، اما شهید سلامت شد +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

کارت‌پستالی که می‌گفتند شمایل پیامبر(ص) است + تصاویر

کارت‌پستالی که می‌گفتند شمایل پیامبر(ص) است + تصاویر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار تجسمی خبرگزاری فارس، از اواخر دوره زندیه و آغاز دوره قاجاریه گونه جدیدی از نقاشی مذهبی شکل گرفت که به شمایل‌نگاری مشهور شد و به عرصه کاشیکاری هم راه یافت. نقاشی روی کاشی در دوره قاجار شیوه دیگری از دیوارنگاری بود که بهترین نمونه‌های آن را می‌توان در ابنیه شیراز مشاهده کرد. در کاشی‌نگاره‌های بناهایی همچون خانه ضیائیان، خانه عطروش و سقاخانه مشیر شیراز، نقاشی عامیانه، گذشته و حال را به هم پیوند زده است و شخصیت‌های به کار رفته در فضا و لباس قاجاری ظهور یافته‌اند.

 

 

ورود مضامین نو در کاشیکاری از جمله شمایل‌ نگاری پیامبر(ص) و ائمه اطهار و حتی افراد معاصر، بر غنای تصویری کاشیکاری افزود و میان مردم و اثر هنری پیوند و الفتی برقرار کرد که کمتر تکیه و گذرگاهی، زورخانه و خانه و حمام، بازارچه و سقاخانه فاقد آن بود. در این کاشی‌نگاره‌ها، شمایل پیامبر(ص) با بیانی عامیانه، ساده و روان با حفظ ویژگی‌های خیالی‌نگاری که متأثر از هنر «میرزا عبدالرزاق» نقاش مکتب‌ندیده بود، تصویر می‌شد و با وجود برخی تأثیرات غرب در هنر قاجار، کمتر نفوذ عوامل فرهنگی غرب در این شمایل‌نگاری‌ها مشهود است.

 


شمایل پیامبر در سقاخانه مشیر

 

در روند شکل‌گیری شمایل‌ها، عنصر اولیه قرص نور کم‌کم جای خود را به «هاله منتشره» داد و عنصر جدید به عنوان نمادی اختصاصی برای متمایزکردن افراد مقدس به کار گرفته شد. استفاده از هاله منتشره یا شعله منتشره به دور سر مقدسین بیشتر مورد اقبال نگارگران بود، چون این حالت ویژگی فرازمینی‌تری به چهره‌ها می‌داد، بدون این که خصوصیات متمایزی برای آن‌ها در نظر گرفته شود. این عنصر نمادین و تزیینی وارد نگارگری شد و تا امروز ارزش خود را حفظ کرده است.

 


شمایل پیامبر(ص) در خانه ضیائیان شیراز اثر میرزا عبدالرزاق که شامل هاله نورانی است

 

به عنوان نمونه، شمایلی از پیامبر که در خانه ضیائیان شیراز کار شده، به تمثال مشهور پیامبر در نوجوانی شبیه است. البته که بر اساس مقاله «داستان یک عکس؛ تجسمی شیعی از محمد داستان یک عکس؛ تجسمی شیعی از محمد»، این شمایل پیامبر(ص) نیست بلکه عکسی است که «رودلف فرانتس لنرت» عکاس اتریشی ـ مجارستانی در سال ۱۹۰۴ در تونس ثبت کرده است.

 


عکس نوجوان تونسی ثبت‌شده در یک قرن پیش

 

این عکس، چهره نوجوان عرب با لبخندی بر لب است که عمامه به سر دارد و شالی به دور شانه‌هایش پیچیده است. عفت‌السادات افضل طوسی، دانشیار دانشکده هنر دانشگاه الزهرا می‌گوید که به نظر می‌رسد الگوی اولیه این تصویر شمایل منتشر شده در سال‌های اخیر با عنوان نوجوانی پیامبر(ص) باشد که به زعم مدعیان از روی شمایلی که توسط کشیشی مسیحی ترسیم شده، کپی شده است و در موزه‌ای در روم نگهداری می‌شود؛ موزه‌ای که البته واقعیت خارجی ندارد! 

شمایل‌نگاری بر کاشی خانه ضیائیان، با عمامه سبز نیز نوجوانی پیامبر(ص) را نشان می‌دهد که با وجود دارابودن ویژگی‌های قاجاری، می‌تواند یاد آور عکس جوان تونسی باشد. احتمالاً در نقاشی شمایل پیامبر، با توجه به سلیقه، زمان و برخی ویژگی‌های ذکر شده در احادیث از چهره محمد رسول‌الله(ص) خیالی‌نگاری شده است.

 


شمایل پیامبر(ص)، اثر جواد حمیدی (۱۲۹۷ ـ ۱۳۸۰ )

 

در احادیث مشخصاتی برای اندام، خلق وخو و چهره پیامبر(ص) ذکر شده است که برخی مصادیق آن در شمایل میرزا عبدالرزاق دیده می‌شود. از جمله آن که بنا به روایتی از امام حسن (ع) به نقل از هند بن ابی‌هاله در مورد ایشان چنین ذکر شده است: «چهره‌اش همانند ماه در شب تمام خود، می‌درخشید. نه دراز قدی لاغر بود و نه کوتاه قامتی چاق. سری بزرگ داشت و موهای آن موج‌دار (نه صاف نه مجعد) بود. موهای سرش از لبه گوشش تجاوز نمی‌کرد و اگر فراتر می‌رفت، فرق سر باز می‌گذاشت. رنگ (پوست) او بسیار درخشان بود. پیشانی گشاده‌ای داشت. ابروهای او پر مو، کشیده و ناپیوسته بود. رگی بین دو ابروی او بود که به گاه خشم برجسته و پرخون می‌شد. بینی او دارای برجستگی خاصی بود». البته در برخی روایات نیز ابروان حضرت را پیوسته توصیف کرده‌اند.

 


کارت پستال نوجوان تونسی

 

 به زعم هادی سیف نویسنده کتاب «نقاشی روی کاشی»؛ «میرزا عبدالرزاق در سال ۱۳۱۶ شمسی دار فانی را وداع گفته است. او به مرحوم فرصت الدوله شیرازی – نقاش چیره‌دست، شاعر و فیلسوف – ارادتی خاص داشت. مدتی نیز با سید صدرالدین شایسته شیرازی از شاگردان فرصت‌الدوله و کمال‌الملک همکاری داشته است. عبدالرزاق برای دست یافتن به منابع تصویری فردی کوشا و پرکار بوده و به نسخ قدیمی نیز مراجعه می‌کرد.»

بنابراین امکان مراجعه میرزا عبدالرزاق به کارت‌پستال‌های وارداتی وجود دارد اما بعید به نظر می‌رسد که کارت پستال نوجوان تونسی معروف به جوان عرب را دیده باشد. زیرا کارت پستال مذکور در سال ۱۹۲۰میلادی چاپ شده و کاشی‌کاری خانه ضیائیان سال ۱۹۲۱میلادی انجام گرفته است. 

 

 

طبق مقاله «داستان یک عکس؛ تجسمی شیعی از محمد»، تصویرهایی که در ایران به عنوان شمایل نوجوانی پیامبر چاپ می‌شود، بدون تردید همان عکس نوجوان تونسی است اما نقاشان ایرانی دستکاری‌هایی در عکس انجام داده‌اند، از جمله تغییرات اندکی در دهان و چشم‌ها.

حجت‌الاسلام محمدحسن رحیمیان در کتاب «در سایه آفتاب» به علاقه امام خمینی(ره) نسبت به این نقاشی اشاره کرده و عنوان کرده که غزل «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم …» امام، تحت تأثیر شِمای این عکس سروده شده است: یک تابلوی نقاشی از چهره منسوب به دوران نوجوانی پیامبر(ص) برای حضرت امام به دفتر آوردند. مدتی نسبتاً طولانی، در دفتر ماند و در این که خدمت امام ببرم، آیا خوششان می‌آید یا خیر، تردید داشتم. به تصور قیاس با عکس‌های نقاشی شده از پیغمبر(ص) و حضرت امیر(ع) که نوعاً به دلیل نامربوط بودن آنها مورد توجه اهل معنی قرار نمی‌گیرند. ولی به هر حال، تصمیم گرفتیم برای ادای امانت، آن را نزد معظم له ببریم. تابلو به دست این جانب بود که متوجّه شدم حضرت امام به آن خیره شده‌اند. گفتم: این عکس معروفی است که منسوب به پیغمبر اکرم(ص) است و متوقّع بودم که طبق معمول، در بسیاری از موارد بفرمایند: «ببرید»؛ ولی بدون تأمل فرمودند: «بگذارید این جا». و اشاره کردند به طرف بالای اتاقشان. تابلو را در کنار دیوار گذاشتم. روز بعد که مشرف شدیم، عکس را در اتاق ندیدیم و دیگر اطلاعی از آن نداشتیم که چه شده است و بعد از مدتی که حضرت امام، دچار بیماری قلبی جدیدی شدند، بعد از بیمارستان به خانه منتقل شدند… ما برای اولین بار، برای انجام دادن کارهایمان به اتاق اصلی – که محلّ زندگی شخصی امام بود – مشرّف شدیم. اولین چیزی که در آن اتاق توجّه ما را جلب کرد، همان تابلو بود که در آن جا قرارداده شده بود آن هم در نقطه‌ای که درست روبه‌روی امام و مقابل تختی بود که ایشان روی آن می‌نشستند و سرانجام، این عکس تا آخر زندگی ایشان در آن مکان باقی بود.

انتهای پیام/





منبع خبر

کارت‌پستالی که می‌گفتند شمایل پیامبر(ص) است + تصاویر بیشتر بخوانید »

«۱۳ آبان ۵۷» روز شعله‌ور شدن خشم ملت ایران علیه رژیم پهلوی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ احسان یعقوبی؛ ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۵۷، روزی بود که دانش‌آموزان این مرز و بوم با بصیرت و آگاهی بالایی که نسبت به رفتار ظالمانه رژیم منحوس پهلوی با ملت ایران داشتند، بعد از تعطیلی مدارس به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا به جوانان انقلابی و دانشجویانی که در اعتراض به سیاست‌های محمدرضا پهلوی تجمع کرده بودند، بپیوندند.

در واقع این حرکت دانش‌آموزان که اعتراضات خود در دوران رژیم پهلوی را علنی کرده بودند، زمینه‌ساز شکست سنگین و بی‌آبرویی محمدرضا پهلوی و دوستانش شد. چراکه اقدامات ظالمانه و دیکتاتورمأبانه رژیم پهلوی به حدی رسیده بود که حتی دانش‌آموزان را نیز به صف اعتراضات کشانده بود.

دانش‌آموزانی که بی چون و چرا برای دستیابی به اهدافی که در ذهن بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران بود، از هیچ تلاشی دریغ نکردند و شاید بتوان گفت، حرکتی که دانش‌آموزان بصیر ایران در سالی که در نهایت منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد، به راه انداختند، رسیدن به پیروزی و سرنگونی رژیم پهلوی را آسان‌تر کرد و علاوه بر اقشار مختلف مردم که احیاناً هنوز نسبت به سرنگونی این رژیم فاسد شک و شبهه داشتند، برخی از ملت‌های آزاده جهان را نیز نسبت به مبارزه حق علیه باطل ملت ایران با رژیم پهلوی بیدار کرد.

از قدیم گفته‌اند که دانش‌آموزان آینده‌سازان کشور هستند و قطعاً رشادت‌ها، مجاهدت‌ها و ازخودگذشتگی‌های این عزیزان به‌خصوص در کشور ما که در دهه ۵۰ مشغول مبارزه با رژیمی که به نوعی نماینده آمریکا در منطقه بود، ارزشمند است. بی‌تردید اقدامی که از سوی دانش‌آموزان در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ صورت گرفت، زمینه فروپاشی رژیم پهلوی و قطع شدن دست چپاول‌گرانه شیطان بزرگ از منابع ملت ایران را فراهم کرد، لذا طبیعی است که دانش‌آموزان امروزی نیز باید با نگاهی به این اقدام دانش‌آموزان آن دوران، در پیشرفت نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه‌های مختلف و پیشبرد اهداف عالیه نظام تلاش کنند تا با این کار به نوعی توانسته باشند علاوه بر ادامه دادن راه شهدای دانش‌آموز، یاد و خاطره آن عزیزان را نیز زنده نگه داشته باشند.

رژیم پهلوی در غائله ۱۳ آبان ماه سال ۵۷ با بی‌شرمی و خباثت تمام، حدود ۵۶ نفر از معترضان را که اکثراً دانش آموز بودند شهید و صد‌ها تن را نیز زخمی کرد. بعد از این مقابله نظامیان پهلوی با نوجوانان و جوانان بود که چهره واقعی و خبیثانه آمریکا برای همگان نمایان شد که آن‌ها چه رژیم خون‌خوار و پستی را در ایران عزیز روی کار آورده‌اند که برای دفاع از منافع آمریکایی‌ها حتی هموطنان خود را نیز به خاک و خون بکشند.

دانش آموزان انقلابی با این اقدام خود در ۱۳ آبان ماه، به مستضعفان و ملت‌های آزاده آموختند که تنها راه پیروزی بر دولت‌های مطیع آمریکا و حتی خود آمریکا، مقاومت و ایستادگی است. نوجوانانی که با اتکا به توان خود و وحدتی که در مقابل مزدوران داشتند، توانستند در برگرداندن حقوق از دست رفته ملت ایران نقش مهم و موثری را ایفا کنند و با مشت‌های گره کرده و شعار‌های کوبنده خود، کاخ‌های پر زرق و برق پهلوی را لرزاندند؛ بنابراین وظیفه دانش‌آموزان امروزی ما این است تا پشت سر رهبر معظم انقلاب اسلامی از ارزش‌های والای این نظام مقدس دفاع کنند و در رسیدن به اهداف آتی نظام نیز با تمام وجود در مقابل استکبار بایستند.

به‌دلیل رشادت‌ها و شجاعت مثال‌زدنی دانش آموزان در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷، این روز به نام روز دانش آموز نامگذاری شد تا همه ساله با فرا رسیدن این روز، یاد و خاطره شهدای دانش آموز گرامی داشته شود و نوجوانان امروزی نیز نباید فراموش کنند که پا جای پای چه کسانی گذاشته‌اند و با مطالعه اقدامات این عزیزان در دوران ابتدایی انقلاب، در دفاع از نظام جمهوری اسلامی ایران کوشا باشند.

در پایان خالی از لطف نیست که نگاهی به بخشی از پیام بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران در واکنش به کشتار دانش‌آموزان در ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۵۷ بیاندازیم.

حضرت امام خمینی (ره) به همین مناسبت فرموده بودند: «عزیزان من صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک است و بدانید که خدای متعال با صابران است. ایران امروز به جایگاه آزادگان تبدیل شده است، لذا من چشم امید به شما نوجوانان بسته‌ام و قطعاً صدای آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی شما را به گوش جهانیان خواهم رساند.»

انتهای پیام/ 117



منبع خبر

«۱۳ آبان ۵۷» روز شعله‌ور شدن خشم ملت ایران علیه رژیم پهلوی بیشتر بخوانید »

«۱۳ آبان ۵۷» روز شعله‌ور شدن خشم ملت ایران علیه رژیم پهلوی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ احسان یعقوبی؛ ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۵۷، روزی بود که دانش‌آموزان این مرز و بوم با بصیرت و آگاهی بالایی که نسبت به رفتار ظالمانه رژیم منحوس پهلوی با ملت ایران داشتند، بعد از تعطیلی مدارس به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا به جوانان انقلابی و دانشجویانی که در اعتراض به سیاست‌های محمدرضا پهلوی تجمع کرده بودند، بپیوندند.

در واقع این حرکت دانش‌آموزان که اعتراضات خود در دوران رژیم پهلوی را علنی کرده بودند، زمینه‌ساز شکست سنگین و بی‌آبرویی محمدرضا پهلوی و دوستانش شد. چراکه اقدامات ظالمانه و دیکتاتورمأبانه رژیم پهلوی به حدی رسیده بود که حتی دانش‌آموزان را نیز به صف اعتراضات کشانده بود.

دانش‌آموزانی که بی چون و چرا برای دستیابی به اهدافی که در ذهن بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران بود، از هیچ تلاشی دریغ نکردند و شاید بتوان گفت، حرکتی که دانش‌آموزان بصیر ایران در سالی که در نهایت منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد، به راه انداختند، رسیدن به پیروزی و سرنگونی رژیم پهلوی را آسان‌تر کرد و علاوه بر اقشار مختلف مردم که احیاناً هنوز نسبت به سرنگونی این رژیم فاسد شک و شبهه داشتند، برخی از ملت‌های آزاده جهان را نیز نسبت به مبارزه حق علیه باطل ملت ایران با رژیم پهلوی بیدار کرد.

از قدیم گفته‌اند که دانش‌آموزان آینده‌سازان کشور هستند و قطعاً رشادت‌ها، مجاهدت‌ها و ازخودگذشتگی‌های این عزیزان به‌خصوص در کشور ما که در دهه ۵۰ مشغول مبارزه با رژیمی که به نوعی نماینده آمریکا در منطقه بود، ارزشمند است. بی‌تردید اقدامی که از سوی دانش‌آموزان در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ صورت گرفت، زمینه فروپاشی رژیم پهلوی و قطع شدن دست چپاول‌گرانه شیطان بزرگ از منابع ملت ایران را فراهم کرد، لذا طبیعی است که دانش‌آموزان امروزی نیز باید با نگاهی به این اقدام دانش‌آموزان آن دوران، در پیشرفت نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه‌های مختلف و پیشبرد اهداف عالیه نظام تلاش کنند تا با این کار به نوعی توانسته باشند علاوه بر ادامه دادن راه شهدای دانش‌آموز، یاد و خاطره آن عزیزان را نیز زنده نگه داشته باشند.

رژیم پهلوی در غائله ۱۳ آبان ماه سال ۵۷ با بی‌شرمی و خباثت تمام، حدود ۵۶ نفر از معترضان را که اکثراً دانش آموز بودند شهید و صد‌ها تن را نیز زخمی کرد. بعد از این مقابله نظامیان پهلوی با نوجوانان و جوانان بود که چهره واقعی و خبیثانه آمریکا برای همگان نمایان شد که آن‌ها چه رژیم خون‌خوار و پستی را در ایران عزیز روی کار آورده‌اند که برای دفاع از منافع آمریکایی‌ها حتی هموطنان خود را نیز به خاک و خون بکشند.

دانش آموزان انقلابی با این اقدام خود در ۱۳ آبان ماه، به مستضعفان و ملت‌های آزاده آموختند که تنها راه پیروزی بر دولت‌های مطیع آمریکا و حتی خود آمریکا، مقاومت و ایستادگی است. نوجوانانی که با اتکا به توان خود و وحدتی که در مقابل مزدوران داشتند، توانستند در برگرداندن حقوق از دست رفته ملت ایران نقش مهم و موثری را ایفا کنند و با مشت‌های گره کرده و شعار‌های کوبنده خود، کاخ‌های پر زرق و برق پهلوی را لرزاندند؛ بنابراین وظیفه دانش‌آموزان امروزی ما این است تا پشت سر رهبر معظم انقلاب اسلامی از ارزش‌های والای این نظام مقدس دفاع کنند و در رسیدن به اهداف آتی نظام نیز با تمام وجود در مقابل استکبار بایستند.

به‌دلیل رشادت‌ها و شجاعت مثال‌زدنی دانش آموزان در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷، این روز به نام روز دانش آموز نامگذاری شد تا همه ساله با فرا رسیدن این روز، یاد و خاطره شهدای دانش آموز گرامی داشته شود و نوجوانان امروزی نیز نباید فراموش کنند که پا جای پای چه کسانی گذاشته‌اند و با مطالعه اقدامات این عزیزان در دوران ابتدایی انقلاب، در دفاع از نظام جمهوری اسلامی ایران کوشا باشند.

در پایان خالی از لطف نیست که نگاهی به بخشی از پیام بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران در واکنش به کشتار دانش‌آموزان در ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۵۷ بیاندازیم.

حضرت امام خمینی (ره) به همین مناسبت فرموده بودند: «عزیزان من صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک است و بدانید که خدای متعال با صابران است. ایران امروز به جایگاه آزادگان تبدیل شده است، لذا من چشم امید به شما نوجوانان بسته‌ام و قطعاً صدای آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی شما را به گوش جهانیان خواهم رساند.»

انتهای پیام/ 117



منبع خبر

«۱۳ آبان ۵۷» روز شعله‌ور شدن خشم ملت ایران علیه رژیم پهلوی بیشتر بخوانید »

سردار «کارگر» شهادت سردار «حمید میرزایی» را تسلیت گفت


پیام تسلیت سردار «کارگر» در پی درگذشت سردار «حمید میرزایی»به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار سرتیپ بسیجی «بهمن کارگر» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، با صدور پیامی خطاب به خانواده مرحوم سردار سرتیپ پاسدار «حمید میرزایی»، شهادت این سردار سرافراز سپاه اسلام را تبریک و تسلیت گفت.

متن این پیام به شرح ذیل است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

خانواده محترم و معزز سردار سرتیپ پاسدار شهید حمید میرزایی

با صلوات بر حضرت محمد و آل محمد(ص) و اهداء سلام

با احترام، شهادت سردار سرافراز سپاه اسلام سرتیپ پاسدار شهید حمید میرزایی باعث اندوه و تالم خاطر گردید.
یقیناَ ایثارگران، منادیان و راویان فرهنگ عاشورایی دفاع مقدس و سرمایه های عظیم به جا مانده از دوران حماسه و ایثارند که در تمامی لحظات زندگی با برکتشان ادامه دهنده مسیر پرتلالو شهیدان و مدافعان راستین ولایت فقیه و پیروان حقیقی حضرت امام خمینی (ره) بوده و هستند.

اینجانب شهادت این ایثارگر و فداکار ایران اسلامی را که در سنگرهای مختلف نظام مقدس جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس و پس از آن در حوزه های اطلاعاتی و امنیتی منشاء خیر و برکت بودند را به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا حضرت امام خامنه ای(مد ظله‌العالی)، خانواده محترم و همرزمان ایشان تبریک و تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای آن شهید عزیز علو درجات و همنشینی با حضرت امام حسین (ع) و یاران شهیدش و برای بازماندگان محترم صبر وافر مسالت می نمایم.

رییس بنیاد حفظ آثار ونشرارزش های دفاع مقدس
سرتیپ بسیجی دکتر بهمن کارگر»

انتهای پیام/ 411



منبع خبر

سردار «کارگر» شهادت سردار «حمید میرزایی» را تسلیت گفت بیشتر بخوانید »