امام خمینی

کابوس هشت ساله نیروی هوایی ارتش ایران برای بعثی‌ها


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، انقلاب اسلامی، نخستین انقلاب پیروز و به ثمر رسیده تاریخ شیعیان گذشته است و این فراز مهم تاریخ اسلام در پنجمین دهه خود قرار گرفته. انقلابی که در عمر خود فراز و نشیب‌هایی داشته و از گردنه‌های بس خوفناک گذشته و توفان‌ها و سیلاب‌هایی را پشت سر نهاده و به کوری چشم بدخواهان، جوانی را گذرانده و در آستانه میانسالی است.

سرگذشت انقلاب اسلامی ایران که هر روز آن به اندازه عمر یک ملت گذشته، دستخوش جریان‌ها، اتفاقات و رویداد‌هایی بوده که هرکدام به اندازه مثنوی هفتاد من کاغد سخن در کنه ذات خود دارند. داستان‌هایی که هر کدام جای بسی تحلیل دارند و تبیین‌شان به کرسی‌های اختصاصی در کالج‌ها نیازمند است. آنچه که در ادامه پیشکش می‌شود، خلاصه نقل داستان‌های این انقلاب است. داستان‌هایی خواندنی که تجدید خاطره‌ای است برای گذشتگان، بازخوانی است برای نسل حاضر و میراثی است برای آیندگان.

کابوس هشت ساله ارتش بعث از نیروی هوایی ارتش ایران

فرماندهان نیروی هوایی پیش از شروع جنگ طرحی را موسوم به «طرح البرز» برای مقابله با تجاوز‌های ارتش بعث تدوین کرده بودند. ۲۷ تیر ۱۳۵۹ یعنی تنها ۹ روز پس از شکست «کودتای نقاب»، «طرح نبرد هوایی البرز» بر اساس طرح‌های عملیاتی سهند و سبلان که از زمان اختلافات مرزی با عراق در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب در نیروی هوایی موجود بودند به وسیله سرهنگ خلبان «محمود قیدیان» معاون عملیاتی نیروی هوایی و سایت افسران عملیات آن معاونت تهیه شد و به تصویب مقامات مسئول رسید.

در طرح آمده بود «از آنجا که جو سیاسی حاکم بر کشور اجازه پیش‌دستی را به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نمی‌دهد، لذا هنگام بروز مخاصمات میان دو کشور ایران و عراق، نیروی هوایی عملیات خود را بر مبنای عملکرد انتقامی در برابر دشمن طرح ریزی می‌نماید.» به دلیل ویژگی‌های خاص فرمانده وقت کل قوا، ابوالحسن بنی‌صدر و اختلافاتش با نیرو‌های انقلاب و نیز جدی گرفته نشدن تهدید‌های صدام از سوی وی، «طرح البرز» آن قدر روی زمین ماند تا این که صدام با لغو یک‌جانبه قرارداد حُسن همجواری در سال ۱۹۷۵ میلادی، الجزایر بین ایران و عراق، ساعت ۱۴ و ۲۰ دقیقه روز ۳۱ شهریور سال ۵۹، تعداد ۱۵ فرودگاه و پایگاه شکاری کشور را بمباران کرد.

کابوس هشت ساله ارتش بعث از نیروی هوایی ارتش ایران

گرچه در پاسخ به حملات میگ‌ها و توپولوف‌های بعثی، خلبانان نیروی هوایی به فاصله دو ساعت با دو دسته پروازی البرز» و «رد آلفا» از پایگاه هوایی بوشهر و پایگاه هوایی شهید نوژه همدان به پرواز درآمدند و دو خلبان به نام‌های سروان محمد صالحی ستوان یکم خالد حیدری به شهادت رسیدند، اما این طرح برای برگرداندن ورق جنگ، کند کردن ماشین جنگی دشمن و نیز جاری و ساری کردن امید میان مردم مسلمان ایران کافی نبود. از این رو به دستور فرمانده نیروی هوایی سرتیپ «جواد فکوری» طرح البرز مجددا روی میز گذاشته شد تا به عنوان یک شاهکار نظامی به اجرا درآید. برای نامگذاری این طرح از دو مولفه استفاده کردند که یکی تعداد صفحات طرح البرز یعنی ۹۹ بود و دیگری کمان آرش، قهرمان اسطوره‌ای ایران.

در نهایت، بامداد اول مهر سال ۱۳۵۹ تعداد ۲۰۰ فروند جنگنده بمب‌افکن از پایگاه‌های هوایی سراسر کشور برخاستند که ۱۴۰ فروند آن‌ها وارد آسمان عراق شدند. آن‌ها بنا بود صدها بمب «ام.کا۸۲»، «ام.کا۸۳» و «ام.کا ۸۴» بمب‌های خوشه‌ای و نیز موشک‌های ماوریک، حرارتی و راداری را بر منطقه‌ای حد فاصل مدار ۳۰ درجه شمالی یعنی جنوبی‌ترین مدار در خاک عراق تا شمالی‌ترین مدار آن در ۳۷ درجه شمالی ریخته و تاسیسات نظامی و اقتصادی، ستون‌های نظامی و همچنین محور‌های مواصلاتی نیرو‌های پیاده دشمن بعثی را هدف قرار دهند.

کابوس هشت ساله ارتش بعث از نیروی هوایی ارتش ایران

همچنین قرار شد ۶۰ فروند باقی‌مانده نیز بخشی از نیرو‌های عراقی را که وارد خاک ما شده بودند بمباران کنند. سحرگاه، هواپیما‌های اف ۱۴ ایران فضای مرز هوایی ایران را از ارومیه تا جزیره خارک پوشش می‌دادند تا دقایقی بعد هواپیما‌های شکاری اف ۴ و اف ۵ پرواز کنند. آن‌ها به پرواز درآمدند و اهدافشان را در خاک عراق به آتش کشیدند. دل‌حامد، زنجانی و بربری خلبانانی بودند که تاسیسات نفتی اربیل، موصل و کرکوک را بمباران کردند. چند خلبان دیگر نیز روانه ناوچه‌ها و تاسیسات دشمن بعثی در خلیج فارس شدند. بسیاری از خلبانان نیز آسمان بغداد و بصره را ناامن کردند. آن‌ها آن قدر روی باند فرودگاه بغداد و بخش نظامی‌اش بمب ریختند که تا چند روز هر مسافر خارجی که می‌خواست به بغداد بیاید به ناچار باید در فرودگاه امان پایتخت اردن فرود می‌آمد و از آن جا با خودرو روانه بغداد می‌شد. یک روز پیش از آن، رادیو و تلویزیون بغداد برای مردم عراق با آب و تاب نقل می‌کرد که جوانان شما تمام هواپیما‌های دشمن مجوس را منهدم کرده‌اند و حالا دیگر ایرانیان پرنده‌ای برای پرواز ندارند، اما روز اول مهر ایرانیان ثابت کردند که «دزدی آمده و سنگی انداخته و فرار کرده.»*

ساعت ۶:۳۰ به وقت بغداد، مردم با صدای پدافند‌ها سراسیمه از خواب بیدار شدند. آن روز صبح، پدافندها قبل از آن که آژیر خطری مردم را متوجه حمله هوایی کند، خبر دادند که جنگ برای مردم بغداد نیز آغاز شده است. خلبانان ایرانی در بامداد دومین روز جنگ، بغداد را به لرزه درآوردند و خواب را از چشم دشمن ربودند. آن‌ها مثل باران روی فرودگاه‌های نظامی و مراکز نفتی و اقتصادی بمب ریختند و همین کافی بود تا سرعت دشمن گرفته شود. با این که ایرانیان هیچگاه مناطق مسکونی مردم عراق را بمباران نکردند، اما حمله هوایی از سوی کشوری که صدام در تبلیغاتش آن را از پیش شکست‌خورده اعلام کرده بود، زندگی بغدادی‌ها را از حالت عادی خارج کرد.

کابوس هشت ساله ارتش بعث از نیروی هوایی ارتش ایران

آن روز و آن شب و همه شب و روز‌های جنگ، بغدادی‌ها همیشه گوش به رادیو بودند؛ گوش به مارش نظامی و به بیانیه‌های ارتش، شب هنگام هم تمرین آژیر سه بار متوالی در شهر بغداد انجام شد تا مردم با این آژیر‌ها آشنا شوند. در جریان عملیات «کمان ۹۹» بیش از ۶۰۰ هزار پوند بمب بر سر دشمن متجاوز ریخته شد و صدام از آن روز به بعد دیگر خیال فتح سه روزه خوزستان و رویای رژه ششم مهر در میدان آزادی تهران را در سر نمی‌پروراند.

در این عملیات، تعداد شش فروند از هواپیما‌های اف ۵ و چهار فروند از هواپیما‌های اف ۴ نیروی هوایی خودی سقوط کردند و ۹ نفر از خلبانان شجاع نیروی هوایی به نام‌های سرلشکر خلبان منصور ناظریان، همایون شوقی (جاویدالاثر)، غفار رامین‌فر (جاویدالاثر)، ذبیح‌الله دین‌محمدی (جاویدالاثر)، غلامحسین عروجی (جاویدالاثر)، بهرام عشقی‌پور، عباس اسلامی‌نیا، تورج یوسف و علی‌مراد جهانشاه‌لو به شهادت رسیدند و دو نفر از خلبانان نیز اسیر شدند.‌

* پیام امام خمینی در روز اول جنگ.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

کابوس هشت ساله نیروی هوایی ارتش ایران برای بعثی‌ها بیشتر بخوانید »

رهبران انقلاب اسلامی با کدام برکناری‌ها مخالفت کرده‌اند؟

رهبران انقلاب اسلامی با کدام برکناری‌ها مخالفت کرده‌اند؟


گروه تحلیلی فارس- مطالعه سیره سیاسی امامین انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که این بزرگان در تصمیم های سیاسی خود، همواره مصالح کلان امت اسلامی را در نظر گرفته اند. مصلحت در معنای اصیل خود، یعنی در نظر گرفتن پیچیدگی های امر سیاست، اولویت بندی امور و محاسبه منافع کلان و بلند مدت امت اسلامی. در تاریخ چهل ساله انقلاب اسلامی بارها شاهد بوده ایم که امامین انقلاب بنابر مصالح ذکر شده، با استعفای برخی مسئولین و یا استیضاح آن ها مخالفت کرده اند. در گزارش زیر به برخی از این موارد اشاره می‌کنیم. باشد که فهم سیره این بزرگواران مقدمه ای بر تبعیت از آن ها باشد.

مخالفت امام خمینی(ره) با دو بار استعفای بازرگان

پس از تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام، بازرگان در تاریخ ۱۴ آبان سال ۵۸ از سمت نخست وزیری استعفا می‌دهد و امام نیز با این استعفا موافقت می‌کند. اما این، اولین استعفای بازرگان نبود. بنا بر خاطرات مرحوم هاشمی، آقای‏‎ ‎‏بازرگان، تا پیش از این تاریخ  و به دلایل مختلف، دو سه بار قصد استعفا کرده بود، اما هر‏‎ ‎‏بار، امام با آن مخالفت کرده بودند؛ این بار نیز، امام چندان راضی به پذیرش این استعفا‏‎ ‎‏نبودند. اما وقتی این استعفا  مکتوب شد و این احتمال قوت گرفت که‏‎ ‎‏هدف استعفا تحت فشار قرار دادن امام و شورای انقلاب است، امام با این درخواست‏‎ ‎‏موافقت کردند.

مخالفت امام خمینی(ره) با استعفای هفت تن از وزرا در سال ۶۲

دیدگاه فوق‌العاده چپ میرحسین موسوی که تفاوت‌های بنیادی با سیاست‌های جناح راست آن زمان داشت؛ موجب شد تا هفت نفر از اعضای کابینه در اواسط سال 62 تصمیم به استعفا بگیرند. این هفت نفر طی نامه ای به امام خمینی (ره) ایشان را از این استعفا مطلع می‌سازند. بنابر گفته آقای احمد توکلی، امام خمینی(ره) به این نامه جواب نداد و زمانی که آقای ناطق‌نوری شخصا برای گرفتن پاسخ نزد حضرت امام رفت، پاسخ گرفت که صلاح نیست که هفت وزیر در دوران جنگ استعفا دهند.

مخالفت امام خمینی(ره) با استعفای محسن رضایی از فرماندهی سپاه پاسداران

در ۹ اردیبهشت ۱۳۶۶ محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در نامه‌ای به مرحوم سید احمد خمینی از مقام فرماندهی کل سپاه استعفا داد. وی در نامه‌ی استعفای خود نوشت که«علیرغم مقاومت‌های زیاد در مقابل مشکلات و نارسایی های میدان نبرد (که عمدتاً ناشی از افراد و عوامل داخلی جامعه و مسئولین کشور بوده‌اند)، مجبور به استعفا” شده است. او سال‌ها بعد توضیح داد که امکانات کم و پشتیبانی ضعیف از دلایل استعفایش بوده اند. بنابر گفته مرحوم هاشمی، کسانی در داخل سپاه و مجلس وجود داشتند که ایشان را اذیت می‌کردند. اما امام خمینی(ره) با استعفای ایشان مخالفت می‌کند و ایشان تا سال ۷۶ فرمانده سپاه پاسداران باقی می‌ماند.

مخالفت امام خمینی(ره) با استعفای میرحسین موسوی از نخست وزیری

خاطرات مرحوم هاشمی از استعفای چندباره میرحسین موسوی، نخست وزیر دولت های سوم و چهارم، خبر می‌دهد. در یکی از این موارد، میرحسین موسوی 14 شهریور، یک روز پیش از رأی‌گیری برای کابینه‌اش استعفا داد و از دسترس خارج شد. اما امام در نامه ای شدید اللحن با استعفای ایشان مخالفت می‌کنند. امام در این نامه می‌نویسند:«نامۀ استعفای شما باعث تعجب شد.‏ حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را‏‎ ‎‏در جریان می گذاشتید.‏ در زمانی که مردم حزب الله برای یاری اسلام فرزندان خود را به قربانگاه می برند چه‏‎ ‎‏وقت گله و استعفا است.» حضرت‌آیت الله العظمی خامنه‌ای، رئیس جمهور وقت، نیز که پیرامون نحوه اداره اقتصاد با نخست وزیر اختلاف داشتند؛ اما استعفای ایشان را خلاف مصلحت نظام میدانستند و در نامه ای متذکر شدند که:«”اینجانب با وجود اختلاف نظرهای چندی که با شما در نحوه اداره کشور و اعتراض به روش‌های شما بویژه در مسائل [اقتصادی]دارم،‌‌ همان طور که می‌دانید همواره در همه مراحل به شما کمک کرده‌ام و اکنون هم استعفای شما را به مصلحت ندانسته و اصرار بر آن را ضربه به نظام و حتی با کمال معذرت خیانت – البته خیانت غیرعمدی- می‌دانم و معتقدم خوب است جنابعالی امروز نظرات حضرت امام در امور اقتصادی را به طور دربست بپذیرید. استعفا را نمی‌پذیرم و خواهش می‌کنم اصرار نکنید.”»

مخالفت مقام معظم رهبری با استیضاح وزیر آموزش و پرورش در سال آخر دولت اصلاحات

در بهمن ماه سال ۸۳، مجلس شورای اسلامی درصدد استیضاح وزیر آموزش و پرورش بود. اما مقام معظم رهبری در نامه‌ای به رئیس مجلس وقت، استیضاح وزیران را در ماههای آخر فعالیت دولت بدون سود و دارای زیان‌هایی برای کشور دانستند. در متن این نامه ذکر شده است که:« لازم می‌دانم به مناسبت مطرح شدن استیضاح وزیر محترم آموزش و پرورش به جنابعالی و همه‌ی نمایندگان عزیز عرض کنم که در شرایط کنونی که ماه‌های آخر ماموریت خطیر دولت در حال سپری شدن است استیضاح وزیران هیچ سودی برای کشور و دستگاه‌های مسوول ندارد و متقابلا زیان‌های محتمل آن بسیار و خطرات آن هشدار دهنده است. البته مجلس موظف است که از همه‌ی ابزارهای نظارتی خود استفاده کند.»

مخالفت مقام معظم رهبری با طرح سوال از رئیس جمهور دولت دهم

در آ‌‌ذر ماه سال ۹۱، با قانع نشدن اعضای کمیسیون برنامه و بودجه از پاسخ نمایندگان دولت دهم، قرار بود محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور دولت دهم، برای دومین بار در تاریخ جمهوری اسلامی شخصا برای پاسخگویی به پرسش حدود یک سوم از نمایندگان در مجلس حاضر شود. مقام معظم رهبری این حرکت را از دو جنبه شایسته تحسین دانستند و بیان داشتند:«این حرکت تاکنون از دو جنبه قابل تحسین و تمجید است. سؤال از رئیس دولت و سایر مسئولان اجرایی نشان دهنده احساس مسئولیت نمایندگان ملت در قبال مسائل کشور است و مسئولان اجرایی نیز با اعتماد به نفس و شجاعت برای توضیح و پاسخ اعلام آمادگی کرده‌اند.» در عین حال، ایشان با اشاره به نیاز کامل کشور به آرامش، ادامه این حرکت را مضر دانستند:«اقدام قوه مقننه در عمل به وظیفه و نیز اعتقاد قوه مجریه به صحت و صداقت اقدامات خود، امتحان خوبی برای دو قوه بود، اما معتقدم این حرکت تا همین جا کافی است و دیگر ادامه نیابد.»

 

مخالفت مقام معظم رهبری با استیضاح وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی در سال آخر دولت دهم

در بهمن ماه سال ۹۱، یعنی در ماه های آخر دولت دهم، مجلس شورای اسلامی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی را استیضاح کرد. در جریان این استیضاح، رئیس جمهور وقت با پخش کلیپی از برادر رئیس مجلس، حاشیه هایی را ایجاد نمود. این وقایع با عتاب شدید مقام معظم رهبری همراه شد. ایشان از یک سو اتهام زنی های رئیس جمهور وقت را خلاف شرع و خلاف قانون دانستند و از سوی دیگر استیضاح وزیر مذکور را در ماه های اخر دولت، امری غلط عنوان کردند. ایشان درباره این استیضاح فرمودند:«اصل این استیضاحی که در مجلس انجام گرفت، غلط بود. خب، استیضاح باید یک فایده‌ای داشته باشد. چند ماه به پایان کار دولت، استیضاح یک وزیر، آن هم باز با یک علت و دلیلی که مربوط به خود آن وزیر نیست، چه معنی دارد؟ چرا؟ این هم غلط بود.»

مخالفت مقام معظم رهبری با استعفای دکتر حسن روحانی

دکتر حسن روحانی در نشست خبری خود در بهمن ماه سال ۹۸، اظهار داشتند که دو بار ماجرای استعفای خود را با مقام معظم رهبری مطرح کرده اند و هر دوبار با مخالفت شدید ایشان رو به رو شده اند و مقام معظم رهبری به ایشان تذکر داده اند که:«حتی اجازه نمی‌دهم یک ساعت زودتر مسئولیت را تحویل دهید». همچنین مقام معظم رهبری در مرداد ماه سال ۹۷ صراحتا برکناری دولت را بازی کردن در نقشه دشمن دانستند و بیان داشتند:«بعضی ها جوری حرف می زنند، جوری اقدام می کنند که به اسم اینکه می خواهیم اوضاع را درست کنیم؛ در نقشه دشمن کار می کنند، خودشان ملتفت نیستند. اینهایی که خطاب می کنند به دولت که بایستی دولت برکنار بشود و از این قبیل حرف ها، اینها دارند در نقشه دشمن کار می کنند. نخیر، دولت باید با قوّت سرِ کار بماند، کارها را باید این دولت انجام بدهد.»

مخالفت مقام معظم رهبری با استیضاح دکتر حسن روحانی

ناتوانی دولت در اداره کارآمد اقتصاد موجب شد که از هنگام آغاز به کار مجلس یازدهم در خرداد ۹۹، زمزمه هایی از طرح استیضاح رئیس جمهور به گوش برسد. اما مقام معظم رهبری با در نظر گرفتن مصالح نظام اسلامی، در ارتباط تصویری با نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی تاکید کردند:« سال آخر دولتها معمولاً سال حساسی است و باید مراقبت شود که پیگیری امور به هیچ وجه سست نشود و بر همین اساس اعتقاد راسخ دارم که دولت ها باید تا روز آخر وظایف خود را انجام دهند و بعد از پایان دوره قانونی خود، امانت را با ارائه صورت وضعیت، به دولت بعدی تحویل دهند.» هدایت مقام معظم رهبری و استفاده ایشان از کلید واژه «تا روز آخر» سبب شد بسیاری از نمایندگان مجلس از طرح استیضاح رئیس جمهور منصرف شوند.

انتهای پیام





منبع خبر

رهبران انقلاب اسلامی با کدام برکناری‌ها مخالفت کرده‌اند؟ بیشتر بخوانید »

ارائه خدمات مشاوره به سربازان در دوره آموزشی سربازی

ارائه خدمات مشاوره به سربازان در دوره آموزشی سربازی



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار احمد نوریان سخنگوی نیروی انتظامی در برنامه تلویزیونی صبح بخیر ایران در راستای آغاز هفته ناجا اظهار کرد: هدف هفته نیروی انتظامی آن است که گفتمان امنیت و سلامت را در کشور توسعه دهد.

او با بیان اینکه پلیس با توجه به امنیت و تغییراتی که در حوزه امنیت ایجاد می‌شود، باید ادبیات جدید را به جامعه منتقل کند، گفت: کنترل بیماری کرونا به عزم ملی بیش از گذشته نیازمند است و جدی نگرفتن آن موجب بالا رفتن آمار تلفات می‌شود.

بیشتر بخوانید:

ارائه خدمات به سربازان از طریق دفاتر الکترونیکی

سردار نوریان ادامه داد: اولویت کشور برقراری امنیت در کنار سلامت است، چراکه احساس امنیت از خود امنیت مهم‌تر است.

او افزود: اسفند ماه سال گذشته زمانی که با بیماری مواجه شدیم، پلیس تلاش کرد استرس مردم را کنترل کند و التهابات و تنش مردم را با امنیت روانی مدیریت کند.

سردار نوریان تصریح کرد: در این زمان مشاهده کردیم که احتکار، قاچاق و گرانی اقلام مهم و مورد نیاز مردم به وجود آمد و پلیس امنیت اقتصادی وارد عمل شد.

بیشتر بخوانید:

حقوق قانونی سربازان وظیفه چقدر باید باشد؟

سخنگوی نیروی انتظامی با بیان اینکه در روزهای کرونایی پلیس فتا نیز وارد عمل شد و با شایعه پراکنی‌ها و باورهای غلط مقابله کرد، افزود: ما تنها دستگاهی بودیم که سه مستند سواد سلامت را ساختیم.

او با بیان اینکه با آغاز سال جدید پلیس شعار «سلامت خانواده، امنیت جامعه» را در دستور کار قرار داد، گفت: یگان ویژه با مأموریت سنگینی که دارد، عملیات گندزدایی و رفع آلودگی فیزیکی را از معابر برطرف کرد.

سردار نوریان با بیان اینکه وزیر بهداشت امروز در ستاد فرماندهی ناجا حضور پیدا می‌کند و از خانواده‌های شهدای سلامت ناجا تقدیر به عمل می‌آید، تصریح کرد: همچنین با بیمارستان‌های ناجا ارتباط ویدئو کنفرانسی برقرار می‌شود و آن‌ها گزارش عملکردی را به وزیر بهداشت ارائه می‌کنند.

سخنگوی نیروی انتظامی افزود: هر موضوعی که در جامعه مطرح می‌شود پلیس پای کار آن است و ما برای رعایت بهداشت مردم جامعه درصدد تقابل با آن‌ها نیستیم و اگر موردی مشاهده شود، اول از همه به افرادی که ماسک ندارند، ماسک تحویل داده می‌شود.

سردار نوریان گفت: پلیس خواست جدی نظام را با گفتار صحیح و دلسوزانه به مردم منتقل می‌کند و اگر عده‌ای بخواهند تک روی کنند، با احترام با آن‌ها برخورد می‌شود.

او با بیان اینکه ارائه خدمات مشاوره را وارد آموزش سرباز خواهیم کرد، گفت: از مجموع ۱۴ هزار شهید ناجا، ۴ هزار شهید مربوط به پلیس مبارزه با مواد مخدر هستند.

سردار نوریان با بیان اینکه در این هفته دیدار فرماندهان نیروی انتظامی با علما، روحانیون، مراجع وه مچنین برگزاری نشست علمی با اساتید و نخبگان علمی، فرهنگی و هنری در حوزه‌های مختلف انجام خواهد شد، گفت: تجدید میثاق فرماندهان، مدیران و کارکنان با آرمان‌های امام خمینی (ره) و بیعت مجدد با فرماندهی معظم کل قوا “مدظله العالی” و همچنین عطرافشانی و غبارروبی گلزار شهدای انقلاب اسلامی در سراسر کشور نیز از برنامه‌های ما در هفته پیش رو است.

سردار نوریان گفت: تجلیل از کارکنان خدوم ناجا و خانواده‌های آن‌ها، بازنشستگان، ایثارگران، پیشکسوتان، نخبگان و چهره‌های فرهیخته دینی، فرهنگی، علمی و ورزشی و همچنین ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و ارج نهادن به مقام شامخ خانواده معظم شهدا و مدافعان حریم نظم و امنیت از دیگر برنامه‌های هفته ناجا است.

سخنگوی ناجا گفت: همچنین در این هفته از کتاب زندگینامه شهدای ناجا و ۱۰ طرح جدید فناورانه و هوشمندسازی در حوزه‌های مختلف ناجا رونمایی می‌شود.

او افزود: افتتاح بیش از ۱۱۰ پروژه عمرانی در سراسر کشور توسط فرمانده نیروی انتظامی به صورت ویدئو کنفرانس، همچنین برگزاری نمایشگاه تخصصی گام دوم انقلاب با محوریت پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی ناجا از جمله برنامه‌های این هفته است.

سردار نوریان، “امنیت نرم افزاری” را رویکرد غالب در تولیدات هنری و رسانه‌ای هفته ناجا برشمرد و از تولید و پخش ۶ تله فیلم در قالب جشنواره فیلم‌های پلیسی هفته ناجا با عناوین ” نقاب، لارو، چشم سوم، دختر الهام، کارتن خواب و … ” از شبکه ۳ سیما خبر داد.

سردار نوریان ادامه داد: بنیاد تعاون ناجا شبانه روز در خدمت خانواده کارکنان ناجا است و برنامه‌هایی برای آن‌ها دارد.

منبع: باشگاه خبرنگاران



منبع خبر

ارائه خدمات مشاوره به سربازان در دوره آموزشی سربازی بیشتر بخوانید »

داده‌نما/ فرماندهان ماندگار

داده‌نما/ فرماندهان ماندگار بیشتر بخوانید »

واکنش امام خمینی(ره) به شکست در برخی عملیات‌ها

واکنش امام خمینی(ره) به شکست در برخی عملیات‌ها


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حمید داودآبادی از جمله کسانی است که نامش با جبهه و جنگ گره خورده است. کم‌تر کسی است که علاقمند به مقوله دفاع مقدس داشته باشد و نام وی را نشنیده یا یکی از آثار ارزشمند وی را نخوانده باشد.

خاطرات حمید داودآبادی یکی از گنجینه‌هایی است که با آن می‌شود با سبک زندگی رزمندگان بدون غلو و مبالغه آشنا شد. خیلی از جوانان و نسل جنگ‌ندیده امروز از جمله آن زن سنی و آن سه جوان با خواندن کتاب‌های او مسیر زندگی خود را تغییر دادند. وی کارنامه درخشانی در میان رزمندگان دوران دفاع مقدس و جوانان نسل امروز دارد که بیش از این نیاز به تعریف در خصوص فعالیت‌ها و شخصیت وی نیست.

چهل‌سالگی دفاع‌ مقدس بهانه‌ای شد تا خبرنگار ما پای سخنان «حمید داودآبادی» بنشیند تا وی از ناگفته‌ها و سختی‌های جنگ بگوید. در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید:

**: در خصوص فعالیت‌های «خلق عرب» پیش از تصرف خرمشهر در ایران برایمان بگویید.

گروهی به نام «جمعیت خلق عرب» در ایران فعالیت می‌کردند که این افراد مزدور صدام بودند. این افراد در میان مردم عادی زندگی می‌کردند. «خلق عرب» بر این اعتقاد بودند که خرمشهر متعلق به عراق است و نژاد عرب نیز برتری دارد. گروهی از این جمعیت همچنان در مرزهای کشور زندگی می‌کنند. البته خیلی از این افراد فرار کردند و به عراق پناهنده شدند.

یک هفته پیش از اشغال خرمشهر و شروع جنگ تحمیلی، کماندوهای عراقی به خرمشهر آمدند و در منازل این افراد پنهان شدند. ۳۱ شهریور سال ۵۹ مردم شهر خرمشهر ناگهان در کوچه و خیابان کماندوهای عراقی را دیدند.

**: رژیم بعث تجهیزات و زمین مسلح داشت، چرا ما اینگونه نبودیم؟

ما مدافع بودیم و عراق مهاجم. کسی که مهاجم است، فرصت دارد که زمین را مسلح کند تا به وی حمله نشود. یک سال اول جنگ به ما حمله شد و سپس ما قصد بازپس گیری زمین‌ها را داشتیم. در دوران جنگ تحمیلی ما مین‌گذاری نکردیم بلکه مین‌ها را خنثی می‌کردیم. این تفاوت جنگ ما و عراق بود. رژیم بعث خط پدافندی مستحکم و سنگرهای بتونی ساخته بود. زمانی که رژیم بعث خرمشهر را تصرف کرد، شعبه بانک و مدرسه تاسیس و برق شهر را تامین کرد. خانواده فرماندهان عراقی همراه با مردم خرمشهر در این شهر زندگی می‌کردند.

حقایق دفاع مقدس نباید سانسور شود

**: به نظر شما مطالب ناگفته جنگ تحمیلی چه زمانی مطرح خواهد شد؟

تمام وقایع دوران دفاع مقدس از تلخ و شیرین باید به موقع و حقیقی گفته شود. باید جوان امروز بداند که ما در جبهه همه نوع رزمنده‌ای داشتیم. همه نماز اول وقت‌خوان نبودند. آنقدر رزمندگان را مقدس معرفی می‌کنیم که هیچ کس جرات نمی‌کند به آن‌ها نزدیک شود یا شخصیت آن‌ها را در خود بپروراند والا زمانی که یک جوان از افرادی همچون شاهرخ ضرغام و… می‌شنود، اعتماد خودش را به مطالب دفاع مقدس و معنویات جنگ از دست می‌دهد.

انتقادات زیادی در خصوص فیلم اخراجی‌ها وجود دارد که چرا از شخصیت گروه اخراجی‌ها و مجید سوزوکی گفته شد. در حالی که این موضوع از واقعیت‌های جنگ است. اگر این افراد که آن‌ها را «لات» می‌نامیم نبودند، در همان روزهای آغازین جنگ، کشور تصرف شده بود. چرا باید این افراد را در تاریخ پنهان کنیم؟!

روزهای پایانی جنگ با هجوم وحشیانه منافقین به کشور، گروهی از همین جوان‌ها به اسلام آباد آمدند. من آن زمان مسئولیت یک گروهان ۱۰۰ نفره را بر عهده داشتم که ۸۰ نفر از آن‌ها نماز نمی‌خواندند. می‌گفتند: «با خود گفتیم که ما چقدر بی‌غیرت هستیم که در خانه بنشینیم و منافقین بخواهند شهر ما را تصرف کنند.» همه این افراد بعد از اتمام جنگ و عملیات مرصاد، تاسف می‌خوردند که چرا زودتر به جبهه نیامده‌اند. این افراد در جنگ بودند و باید واقعیت‌ها را بیان کنیم. نمی‌توانستیم بگوییم افرادی که نماز نمی‌خوانند به جبهه نیایند و از کشور خود دفاع نکنند.

فردی را در جبهه به خاطر دارم که گاهی با وی شوخی می‌کردم. می‌گفت: «با من شوخی نکن». پاسخ می‌دادم: «مگه تو کسی هستی که با تو نباید شوخی کنم؟» وی دوست نداشت که از گذشته‌اش برایمان بگوید. می‌گفت: «اگر گذشته من را بدانی دیگر جرات نمی‌کنی با من شوخی کنی». مدتی از این ماجرا گذشت و من به مرخصی آمدم. در جمعی نام وی را آوردم. یک نفر با حالت تعجب گفت: «فلانی با شماست؟ او یکی از گنده‌لات‌های تهران بود». به جبهه که برگشتم، چیزهایی که شنیده بودم را به او گفتم. ابتدا سر باز می‌زد و منکر می‌شد. نهایتا گفت که «من تغییر کردم و نمی‌خواهم دیگر گذشته‌ام را مرور کنم.» او واقعا تغییر کرده بود و شجاعانه در میدان نبرد می‌جنگید.

اعجوبه‌هایی که گمنام جنگیده و گمنام ماندند

ما از این گونه اعجوبه‌ها در زمان جنگ کم نداشتیم. یک هفته قبل از شهادت شهید آوینی، با وی در صف نماز جمعه بودم. پیرمردی با ظاهری ژولیده به سمت ما می‌آمد. خطاب به شهید آوینی گفتم: به آن پیرمرد نگاه کند تا ماجرایی را برایش بگویم.

واکنش امام خمینی (ره) به شکست برخی عملیات‌های دفاع مقدس/ «پنهان‌کاری بی‌مورد» از اعتبار تاریخ دفاع مقدس می‌کاهد

آن پیرمرد ژولیده به سمت من آمد و با لهجه زیبایی گفت: «سلام داودآبادی.» طبق دیدار همیشه‌مان دو شکلات به دستم داد و ادامه داد: «یاد شهید سعید طوقانی بخیر.» او شهید آوینی را نمی‌شناخت. دو شکلات هم به وی داد و از ما فاصله گرفت.

پس از رفتن وی خطاب به شهید آوینی گفتم: «در دوران پهلوی، او یکی از قاچاقچیان کالا بود. با آغاز جنگ تحمیلی، متحول می‌شود و به جهه می‌رود. زمانی که نیروهای اطلاعات و عملیات می‌خواستند از کوه‌های صعب‌العبور بگذرند و راهی را پیدا نمی‌کردند، این فرد به آن‌ها کمک می‌کرد و از آن‌جایی که مسیرهای کوهستانی را به خوبی بلد بود از میان تونل‌هایی که در قدیم از آن‌ها برای قاچاق کالا استفاده می‌کردند، این نیروها را عبور می‌داد.

کمک‌های وی به این یک بار ختم نمی‌شود. بار دیگر هم پیش از عملیات خیبر، نیروهای اطلاعات و عملیات را با لباس‌های عراقی به قاچاقچی‌ها می‌سپارد تا آن‌ها را به خاک عراق برسانند. یک هفته بعد هم آن‌ها را سالم به کشور برمی‌گرداند.

آن پیرمرد بدون هیاهو و هیچ درخواستی هشت سال به کشور خود خدمت و نهایتا حدود هفت سال پیش فوت کرد. هیچ کس برای او یادواره‌ای برگذار نکرد و حتی کتابی ننوشت. از اینگونه افراد بسیار در دوران دفاع مقدس داشتیم که در گمنامی خدمت و در گمنامی هم شهید یا مرحوم شدند.

آوینی پس از شنیدن فعالیت‌های این پیرمرد، گفت بعد از ماموریت فکه، برنامه‌ای در خصوص فعالیت‌های این پیرمرد در دوران جنگ تحمیلی خواهد ساخت. آوینی در همان عملیات و در فکه به شهادت رسید و فرصتی نیافت تا از این مرد شجاع مستندی به یادگار بسازد.

واکنش امام خمینی (ره) به شکست رزمندگان اسلام در برخی عملیات‌ها

در خصوص عملیات‌ها هم متاسفانه به مرحله سانسور رسیده‌یم. تمام عملیات‌های دوران دفاع مقدس ما با رژیم بعث همیشه پیروز نبودیم. در برخی عملیات‌ها پیروز و در برخی دیگر شکست می‌خوردیم، اما کم‌تر به این موضوعات می‌پردازیم. بعد از آزادی فاو (در عملیات والفجر ۸) حضرت امام (ره) در حسینیه جماران فرمودند: «یک وقت مغرور نشوید؛ این‌ها کار خداست، از جانب خداست؛ یعنی و من یتوکل علی اللّه فهو حسبه، اتکال به خدا سبب شد که این پیروزی نصیب ما شود و اتکال به خدا هم سبب شده بود که انقلاب به پیروزی برسد.»

زمانی که نیروها در عملیات کربلای ۴ و بدر شکست خوردند، فرماندهان در قرارگاه حال بدی داشتند و خودشان را شکست خورده می‌دانستند. امام (ره) نامه‌ای ارسال کردند و فرمودند: «چرا ناراحتید؟ پیغمبر (ص) هم در جنگ احد شکست خورد. به جای ناراحتی به دنبال جبران باشید.»

**: به نظر شما چه نوع خاطره‌گویی می‌تواند بر روی نسل امروز تاثیرگذار باشد؟

با خاطره‌گویی نظامی در اردوهای راهیان نور مخالف هستم. در حال حاضر راهیان نور بیشتر خاطرات نظامی گفته می‌شود. نقطه حمله و تلفات دشمن برای یک جوان نسل امروز هیچ جذابیتی ندارد. به نظرم دوران دفاع مقدس به دو قسمت جنگ و جبهه تقسیم می‌شود. روزی یک نفر از من پرسید چند سال در جنگ حضور داشتی؟ پاسخ دادم: «۱۰۰ روز». گفت چه مدت در جبهه بودی؟ گفتم: «۵۰ ماه.»

فضای دفاع مقدس بر روایت جنگ تحمیلی ارحج است

یک بسیجی در مدت ۹۰ روزی که به ماموریت می‌رفت. ۸۰ روز در فضای معنوی اردوگاه و ۱۰ روز در درگیری بود. آن فضای معنوی که خدا را ناظر بر اعمال خود دیدند، ارزشمند است و امثال من دلشان برای آن روزها تنگ شده است. تانک و ترکش زدن، هیچ لذتی ندارد. آن فضایی که روح تو را رشد می‌دهد، ارزشمند است.

فیلم‌ها و مستندات ساخته‌شده از دوران دفاع مقدس به نظر من همان تعبیر «جنگ» است. ترکیدن تانک زیبایی ندارد. جبهه است که زیباست. فهم ما به فضای معنوی کربلا و جبهه نرسید و خودمان را با مادیات و جنگ زمینی اسیر کردیم.

**: برخی حضور رزمندگان در جبهه را به دو دسته تقسیم می‌کنند. گروه اول کسانی بودند که دفاع از کشور را از واجبات می‌دانستند و گروه دیگر نیز بر حسب احساسات راهی جبهه شدند. حضور این دو گروه در جبهه را چگونه تبیین می‌کنید؟

رزمندگان بیشتر تحت تاثیر یکدیگر بودند. خیلی‌ها بر این باورند که با سخنرانی و برگزاری کلاس‌های عقیدتی باعث شدند که جوانان برای دفاع از کشور به جبهه بروند، در حالی که آن‌ها بصیرت داشتند و هیچ کس از روی احساسات یا سخنان یک نفر به جبهه نمی‌رود.

«بصیرت» بزرگترین عامل گسیل جوانان به جبهه

تنها بیانات امام خمینی (ره) بود که مردان کشورمان را مجاب می‌کرد باید در جبهه حضور داشته باشند. دیدیم در دورانی که امام راحل فرمودند: «جبهه‌ها را پر کنید». جمعیت کثیری به سمت مناطق عملیاتی رفتند. رهبر و فرمانده در حرکت بسیار مهم است. ۷۲ تن از یاران امام حسین (ع) می‌دانستند که فردا چه سرنوشتی خواهند داشت، اما با اطاعت از امام خود در صحرای کربلا ماندند. رزمندگان دوران دفاع مقدس هم می‌دانستند که در جبهه تانک و گلوله هست، اما صحنه را خالی نکردند.

در میان نیروها، رزمنده‌ای داشتیم به نام شهید «محمد عاطف» هر زمان صدای اذان را می‌شنید، اشک می‌ریخت. اشک‌هایش را می‌بوسیدم و می‌پرسیدم: «چرا گریه می‌کنی؟» می‌گفت: «نمی‌دانم صدای اذان که به گوشم می‌رسد، اشک در چشمانم حلقه می‌زند». این افراد عاشق خدا و با بصیرت بودند. مگر می‌شود چنین فردی از روی احساسات یا شنیدن صدای «آهنگران» راهی جبهه شده باشد.

البته در مقابل داشتیم کسانی را که به «بسیجی تلویزیونی» معروف بودند. این افراد وقتی صدای مارش عملیات را از تلویزیون می‌شنیدند، جوگیر شده و به جبهه می‌آمدند، اما در رزم شبانه در پادگان با شنیدن خمپاره می‌ترسیدند و به عقب برمی‌گشتند.

اغراق در معنویت جبهه نتیجه عکس دارد

ما مسیرمان را گم کردیم. آنقدر در تعریف از معنویات جبهه غرق شدیم که گاهی دشمنان به تمسخر می‌گیرند و از القابی همچون «شربت شهادت» و «کلید بهشت» استفاده می‌کنند.

واکنش امام خمینی (ره) به شکست برخی عملیات‌های دفاع مقدس/ «پنهان‌کاری بی‌مورد» از اعتبار تاریخ دفاع مقدس می‌کاهد

این را باید بپذیریم که خیلی از رزمندگان دوران جنگ نیز به سابقه خدمت خود مغرور شدند و تمام معنویات کسب کرده را باختند. در قرآن آمده است که «کسی پذیرفته می‌شود که تقوا دارد» تقوا داشتن به معنای داشتن کارت جانبازی نیست.

**: آیا با کسانی مواجه شده‌اید که با خواندن زندگی‌نامه شهدا مسیر زندگی‌شان تغییر کرده باشد؟

بله. شاید برخی باور نکنید که یک خانم سنی با خواندن کتاب «دیدم که جانم می‌رود» شیعه شد. یک پروفسور آلمانی با خواندن کتاب‌های دفاع مقدسی از مظلومیت رزمندگان اشکش سرازیر شد. یک روز سه جوان به دفتر کارم آمدند و گفتند که با خواندن خاطرات شهید «مصطفی کاظم‌زاده»، نماز اول وقت می‌خوانند و هر هفته بر سر مزار وی می‌روند. آن‌ها سطر به سطر کتاب قطور «از معراج برگشتگان» را حفظ بودند.

به خاطر دارم خانمی نزدم آمد و گفت که من حجاب نداشتم. کتاب «دیدم که جانم می‌رود» شما را به خاطر شرکت در مسابقه خواندم و با حجاب شدم. همسرم چند سال سعی کرد تا بتواند من را به حجاب تشویق کند، اما نتوانست. همسرم گفته است که بیایم و از شما تشکر کنم.

«خاطرات زندگی شهدا» بهترین ابزار اصلاح سبک زندگی جامعه

به کرات رخ داده است که به من گفته‌اند با خواندن خاطرات شهدا و یا کتاب شما، راهمان را پیدا کردیم، اما معتقدم که شهدا این افراد را به راه راست دعوت کردند.

من به عنوان یک رزمنده بر خودم واجب می‌دانم تا خاطرات جبهه و جنگ را برای نسل بعدی بیان کنم. این خاطرات تنها به من تعلق ندارد. حداقل یک میلیون رزمنده به جبهه رفتند و در میان آن‌ها ۷۰۰ هزار نفر زنده ماندند و از دوران دفاع مقدس خاطرات زیادی دارند. این در حالی است که ما تنها حدود ۲۰ نویسنده دفاع مقدسی که خود رزمنده بودند، داریم.

من به عنوان یک رزمنده وظیفه دارم که رسالتم را با نوشتن خاطرات جبهه و جنگ به اتمام برسانم. همچنین ناشران و خبرنگاران نیز وظیفه دارند، این خاطرات را منتشر کرده و به گوش نسل امروز و آینده برسانند.

**: از خاطرات خود با شهید «جعفر علی گروسی» که در کتاب‌هایتان نام وی را آوردید، برایمان بگویید.

با جعفر سال ۶۴ در اردوگاه کرمانشاه آشنا شدم. وی از ساعت ۱۰ صبح وضو می‌گرفت و بی‌تاب شنیدن صدای اذان بود. من همیشه کنارش نماز می‌خواندم. با درختچه‌های بلوط در گوشه‌ای آلاچیق ساختیم. یک پتو زیرش انداختیم و بعد از ظهرها زیارت عاشورا می‌خواندیم. جعفر سرش را روی شانه‌های من می‌گذاشت و گریه می‌کرد. یک بار پرسیدم: «چرا وقت نماز بدنت می‌لرزد؟» با کمی تاخیر پاسخ داد: «همان قدر که عاشق شروع نماز خواندن هستم. به سلام نماز که می‌رسم، وحشت می‌کنم. زیرا من خدا را عاشقانه دوست دارم. در پایان نماز به این می‌اندیشم که خدا هم من را دوست دارد؟» همیشه منتظر این بود که خدا نشان دهد، دوستش دارد.

شهیدی که گمشده‌اش عشق به خدا بود

ارتباط نزدیکی با جعفر داشتم. آنقدر به وی علاقه داشتم که وقتی به من می‌گفت یک قند به من بده، با سرعت این کار را انجام می‌دادم. به خاطر دارم در همان سال یک روز که بی‌حوصله بودم، گفت: «حمید میای به اندیشمک برویم؟» من هم با کمال میل پیشنهادش را پذیرفتم. در اندیشمک به عکاسی رفت و یک حلقه فیلم دوربین خرید. سپس گفت: «برگردیم.» تعجب کردم و گفتم: «من که حلقه فیلم داشتم. چرا تا اندیشمک آمدیم؟» پاسخ داد: «می‌خواستم خودم حلقه فیلم را تهیه کنم.» زمانی که به پادگان برگشتیم، ۳۶ عکس تکی و دسته‌جمعی از وی گرفتم. شب فیلم را به جعفر تحویل دادم. حلقه فیلم را به دستم داد و گفت: «عکس‌ها را نزد خودت نگهدار، لازمت می‌شود.»

واکنش امام خمینی (ره) به شکست برخی عملیات‌های دفاع مقدس/ «پنهان‌کاری بی‌مورد» از اعتبار تاریخ دفاع مقدس می‌کاهد

چند سال بعد، من و جعفر از هم جدا شدیم. من به دوکوهه رفتم و جعفر به کردستان. با نامه با یکدیگر در ارتباط بودیم. به وی می‌گفتم به دوکوهه بیا، اینجا معنویت زیاد است. پاسخ می‌داد: «خوب ماندن در جایی که معنویت هست، ارزشمند نیست. می‌خواهم در کردستان به دنبال معنویت بگردم. به اینجا آمدم تا ببینم خدا من را هنوز دوست دارد یا نه». پس از این نامه، یک ماه از وی بی‌خبر بودم و پاسخ نامه‌هایم را نمی‌داد تا اینکه نامه‌ای از سوی سپاه به دستم رسید که جعفر در درگیری با ضدانقلاب به شهادت رسیده است. خدا در کردستان به جعفر گفت که دوستش دارد. جعفرعلی گروسی در ۱۷ مهر سال ۶۶ به شهادت رسید.

بعد از اتمام جنگ تحمیلی، بارها عکس‌های شهید گروسی را در رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر کردم. یک روز پدر جعفر ۲۸ سال بعد از شهادت وی، به دفترم آمد و خواست تا برایش خاطرات پسرش را بگویم. عکس‌های جعفر را در همان دیدار به پدرش تقدیم کردم.

من در خاطراتم از جعفر و دیگر رزمندگان و شهدا به صحنه نبرد اشاره نکردم، زیرا معتقدم که بیان منش و شخصیت شهدا می‌تواند بر روی جوانان تاثیر بگذارد نه نحوه جنگیدن آنها.

**: از ماجرای اعزام ۱۰ رزمنده با نامه جعلی برایمان بگویید.

آن زمان کسانی که برای اولین بار قصد اعزام به جبهه را داشتند باید حداقل دو ماه دوران آموزشی را سپری می‌کردند. با نزدیک شدن به زمان عملیات، رزمندگان می‌خواستند بدون گذراندن دوره آموزشی در عملیات شرکت کنند. از این رو نامه سابقه جبهه جعلی را با دست خط خودم نوشتم. تصویر مهر را از یک نامه دیگر پاره و به نامه الصاق کردم. سپس نام آن رزمنده را نوشته و کپی می‌گرفتم. آن زمان هم استعلام وجود نداشت تا صحت و سقم نامه مشخص شود. به آن رزمنده هم مناطق عملیاتی را توضیح می‌دادم که اگر نامه لو رفت. سوالات را بتواند جواب دهد. مصطفی کاظم زاده نیز از این نامه استفاده کرد و از آن جایی که فرمانده بر منطقه گیلانغرب مسلط بود، به وی مشکوک و مانع حضورش در عملیات شده بود. ۱۰ نفر از این نامه استفاده کردند و به شهادت رسیدند.

**: شما با رزمندگان دوران دفاع مقدس و رزمندگان مدافع حرم در ارتباط بودید؟ کدام نسل را پیروز واقعی می‌دانید؟

رزمندگان دفاع مقدس با همه آن ادعاها و از خودگذشتی‌ها از جوانان امروز عقب‌تر هستند.

**: در خصوص ثبت زندگی‌نامه شهدای مدافع حرم هم برنامه‌ای دارید؟

روزی خواهر شهید مدافع حرم «عباس کردانی» با من تماس گرفت و درخواست کرد در خصوص زندگی برادر شهیدش کتابی بنویسم. ابتدا به جهت اینکه چند کتاب همزمان در دست کار داشتم، قبول نکردم. خواهر شهید ادامه داد که برادرم کتاب‌های شما را مطالعه می‌کرد و علاقه زیادی به قلم شما داشت، به همین خاطر علاقمندم که شما کتاب زندگی نامه عباس را بنویسید.

پذیرفتم که کتاب زندگی‌نامه شهید کردانی را بنویسم. زمانی که زندگی‌نامه شهید را خواندم، غبطه خوردم که چرا در زمان حیات وی با هم ملاقات نداشتیم. این شهید بزرگوار فرد با بصیرتی بود. این کتاب نیز از سوی انتشارات شهید کاظمی به زودی منتشر خواهد شد.

غبطه می‌خورم که چرا دو شهید را در دوران حیات ندیدم یکی از آن‌ها «شاهرخ ضرغام» و دیگری شهید مدافع حرم «عباس کردانی» است.

**: کتاب دیگری در دست چاپ دارید؟

بله. خاطرات خودم از دوران کودکی، پیروزی انقلاب تا پایان دوران دفاع مقدس در ۱۱ جلد به زودی از سوی انتشارات «یا زهرا (س)» منتشر خواهد شد.

نوشتن خاطراتم بعد از اتمام جنگ را آغاز کردم که حدود یک هزار صفحه شده است.

**: شیوه خاطره‌نویسی شما به چه صورت است؟

در تمام خاطراتی که می‌نویسم، خودم حضور داشتم. همچنین خاطراتم شاهدان زیادی دارد. برخی در خاطرات خود می‌گویند «یک نفر، یک جایی و یک عملیاتی». به نظر من این‌گونه خاطرات دروغ است و بر دل نیز نمی‌نشیند. خاطره‌ای که با اسناد و مدارک گفته شود، تاثیرگذار است.

به کرات دیده‌ام که برخی در کتاب‌ها و روایات‌شان خاطره دزدی می‌کنند و یا دروغ می‌گویند که این یک ضربه بدی به تاریخ و فرهنگ دفاع مقدس می‌زند.

**: به نظر شما فضای مجازی چه میزان توانسته جای کتاب را پر کند؟

فضای مجازی مثل یک سوپرمارکت است. کسی که بدون هدف وارد آن می‌شود، خرید خوبی نخواهد داشت. در فضای مجازی خواه ناخواه اخبار دروغ انتشار می‌یابد. هر زمان هم که می‌پرسیم منبع این خبر از کجاست؟ پاسخ می‌شنویم: «اینترنت». فضای مجازی منبع موثق و مستندی نیست. این خود یک عیب و خطر بزرگ است که فرهنگ ما را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد.

از سوی دیگر باید بگویم که هیچ چیز جای کتاب را نمی‌گیرد. هیچ فردی با خواندن مطالب فضای مجازی دانشمند نشده است. حضور در فضای مجازی، هیجانی زودگذر است، اما خواندن کتاب هدفمند است.

منبع: دفاع پرس



منبع خبر

واکنش امام خمینی(ره) به شکست در برخی عملیات‌ها بیشتر بخوانید »