فاجعه‌ای بزرگ‌تر از زلزله ترکیه

فاجعه‌ای بزرگ‌تر از زلزله ترکیه



فاجعه دوم که به اعتقاد نگارنده بزرگ‌تر است، جلوگیری از امدادرسانی به زلزله زدگان و کمک به زیر آوار ماندگان است!

به گزارش مجاهدت از مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، دنیا شاهد دو فاجعه بزرگ است. یکی طبیعی و آن دیگری به شدت غیرطبیعی. زلزله مهیب در ترکیه و سوریه همان فاجعه طبیعی است. هزاران انسان بی‌گناه که بسیاری از آنها زن و کودک هستند، در این دو کشور جان باخته‌اند و هزاران نفر نیز زیر آوارند و هنوز نفس می‌کشند.

تصور حالی که زیرِ آوارماندگان دارند، حقیقتا هولناک است. آنها هر لحظه امیدوارند امدادگری از راه برسد و نجاتشان دهد.

فاجعه دوم که به اعتقاد نگارنده بزرگ‌تر است، جلوگیری از امدادرسانی به زلزله زدگان و کمک به زیر آوار ماندگان است!

بله درست شنیدید؛ آمریکا به هیچ کشوری اجازه نمی‌دهد به زلزله زدگان سوری کمک کنند چون «سوریه تحریم است»! و صرفا چند کشور مثل ایران و الجزایر بی‌اعتنا به تحریم‌های غرب وارد سوریه شده و در حال امدادرسانی به مردم هستند. اما این کمک‌ها اصلا کافی نیستند و به گفته مقامات رسمی سوریه و کارشناسان، شاید چند ده هزار انسان هنوز زیر آوارند و می‌شود بسیاری از آنها را نجات داد.

درباره زلزله سوریه و ترکیه و همین‌طور زلزله «خوی»، تبعات سیاسی این بلای طبیعی گفتنی‌هایی هست:

۱- «تلطیف لغوی» یا «حسن تعبیر» نام مکانیزمی است که به اعتقاد روانشناسان، مجرمین برای فریب یا توجیه خود یا دیگران هنگام انجام یک جرم، از آن استفاده می‌کنند.

به عبارت ساده‌تر با نامگذاری یک عمل مجرمانه با کلمات متفاوت چهره‌ کریه و زشت آن را می‌پوشانند. مثلا ماموران آمریکایی در زندان مخوف ابوغریب به جای «شکنجه» از لفظ «نرم کردن» استفاده می‌کردند. در سطوح پایین‌تر، برخی مجرمان اقتصادی به جای «رشوه» از کلمه «شیرینی» و برخی افراد درس‌نخوان به جای واژه «تقلب» در امتحانات، از لفظ «همفکری و کمک» استفاده می‌کنند.

غربی‌ها وقتی غائله داعش را در منطقه و سوریه به راه‌انداختند تا یکی از اصلی‌ترین محورهای مقاومت را به نفع رژیم صهیونیستی نابود کنند، برای فریب و توجیه افکار عمومی، خود و عوامل‌شان در سوریه را «دوستان سوریه» می‌نامیدند و تحت همین عنوان شاید دهها جلسه و کنفرانس در پاریس و لندن برگزار کردند. یعنی خود و مزدورانی را که از آمریکا و سعودی سلاح و پول می‌گرفتند تا با یکی از محورهای اصلی مقاومت یعنی سوریه بجنگند «دوستان سوریه» می‌نامیدند. یعنی چه؟! یعنی ما غربی‌ها، دوستان سوریه هستیم و نه دولت قانونی این کشور به رهبری بشار اسد. حالا همین مردم زلزله زده سوریه زیر خروارها آهن و بتن گرفتار شده‌اند اما همین «دوستان سوریه»، اجازه کمک‌رسانی به آنها را نمی‌دهند!

بنابر گزارش‌هایی که منتشر شده، زلزله‌ای به بزرگی ۸/۷ ریشتر در شمال سوریه (و جنوب ترکیه) رخ داده است و شمال سوریه، جایی است که بیشتر آن در کنترل تروریست‌های مورد حمایت غرب است! دولتمردان سوری می‌گویند، احتمالا هزاران نفر در این مناطق زیر آوار مانده‌اند و آنها نه دسترسی درستی به این مناطق دارند و نه آمار و اطلاعات دقیقی از زیر آوار ماندگان در اختیارشان است. فقط آنچه قطعی است این که، هزاران نفر زیر آوارند و خیلی بیش از این‌ها به شدت نیاز به کمک‌های فوری دارند.

۲- این فاجعه، ظلم، و بی‌عدالتی، فقط در حوزه امداد رسانی نیست بلکه در حوزه اطلاع‌رسانی هم کاملا ملموس است.

شاید بدبینانه به نظر برسد اما متاسفانه، همیشه نوعی نژادپرستی جهانی در نظامات بین‌الملل حاکم بوده و این بار نیز همین امر در نحوه اطلاع‌رسانی اخبار زلزله دو کشور تاثیر گذاشته است. طی روزهای گذشته آنچه از لابه‌لای صدها خبر مربوط به زلزله، کاملا قابل لمس بوده، این که اخبار زلزله ترکیه خیلی بیشتر از اخبار زلزله سوریه، تحت پوشش رسانه‌های بین‌المللی قرار گرفته است؛ شاید به این دلیل که آنجا ترکیه است و این‌جا سوریه! و یکی از نتایج همین اطلاع‌رسانی ضعیف، می‌تواند مرگ بیشتر زلزله زدگان سوری باشد.

باید به مردمان هر دو کشور کمک کرد و تفاوتی بین مردم نگذاشت. اطلاع‌رسانی درست می‌تواند به تحقق این امر کمک کند.

۳- جدای از بحث «کمک‌رسانی»، موضوع دیگری که شاید رسانه‌ها درباره این زلزله، آن طور که باید به آن نمی‌پردازند، «تبعات سیاسی» این زلزله به ویژه در ترکیه است.

کشور ترکیه، خسارات بسیار سنگینی از این زلزله مهیب دیده و سه ماه و پنج روز دیگر یعنی ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ شاهد انتخاب ریاست جمهوری خواهد بود. انتخاباتی که برای رجب طیب اردوغان، «سرنوشت ساز» است و عمر سیاسی او به آن گره خورده است.

اردوغان برای پیروزی در این انتخابات دست به هر کاری که تصورش را بکنید، زده است. او مثل هر سیاستمدار دیگری در جهان چه در ترکیه و چه خارج از ترکیه، به طور طبیعی دوستان و دشمنانی دارد. وقتی پای «سیاست» و «قدرت» در میان است، در شرایط بحرانی بیش از هر زمانی سرو کله رقبای سیاسی پیدا می‌شود و رقبای سیاسی اردوغان طی همین چند روز نشان داده‌اند این زلزله را یک «فرصت» می‌بینند.

بخش مهمی از انتقادات تندی که در ترکیه از اردوغان درباره نحوه رسیدگی به زلزله زدگان می‌شود نشان می‌دهد، رقبا نمی‌خواهند این «فرصت» را از دست بدهند و برای کنار زدن اردوغان، از هم اکنون خیز برداشته‌اند. واکنش غضب‌آلود اردوغان به انتقادات هم، ریشه در همین نکته دارد. نباید فراموش کرد زمین لرزه مهیب ۱۹۹۹ ازمیت با ۱۷ هزار کشته، نقش مهمی در پیروزی همین حزبی دارد که اکنون ریاست آن در اختیار اردوغان است.

او اگر نتواند رضایت مردم کشورش را طی ۳ ماه آینده جلب کند، باید منتظر پایان عمر سیاسی اش باشد. در این بین، برخی بازیگران منطقه‌ای را نیز نباید فراموش کرد. کشورهایی مثل عربستان، امارات یا قطر که همواره با «دیپلماسی پول» امورشان را گذرانده‌اند، احتمالا برای گرفتن امتیاز وارد گود خواهند شد. اردوغان، اکنون در شرایطی است که، هر کمکی برای عبور از این بحران را به مثابه یک «فرصت» برای افزایش شانس پیروزی می‌بیند.

لذا هیچ بعید نیست در این بین، امتیازاتی هم به این کشورها بدهد. امتیازاتی که در شرایط عادی، هرگز حاضر به دادن‌شان نبوده است.

۴- معمولا این طور است که در شرایط بحرانی، چون نوعی هرج و مرج بر منطقه بحران زده حاکم می‌شود و تنظیمات اجتماعی معمول، به هم می‌ریزد، احتمال وقوع جرائم اجتماعی افزایش می‌یابد. از همین روست که در کنار نیروهای امدادرسان، همیشه شاهد حضور نیروهای امنیتی و پلیس نیز هستیم. ترکیه نیز از این امر مستثنی نبوده و طی روزهای اخیر تصاویر زیادی از وقوع سرقت از فروشگاه‌ها توسط فرصت‌طلبان و اراذل و اوباش منتشر شده است.

بحران اقتصادی شدیدی که بر ترکیه حاکم شده نیز طبیعتا در افزایش این‌گونه تخلفات و جرائم نقش داشته است. این جا می‌خواهیم شرایط ایران خودمان را با ترکیه مقایسه کنیم. همزمان در شهر «خوی» نیز زمین لرزه‌ای رخ داده و مردم عزیز و همزبانم دچار مشکلاتی شده‌اند. نه تنها «خوی» شاهد جرائم مشابه ترکیه نبوده، بلکه مردم، با این که در شرایط اقتصادی خوبی نیستند، بیشترین کمک را به هموطنانشان کرده‌اند. دیروز اعلام شد، ۱۲۰ میلیارد تومان کمک نقدی و غیر نقدی مردمی به دست زلزله‌زدگان خوی رسیده است. دقیقا همین فرهنگ زیبای ایرانی-اسلامی بود که کمک کرد، از جمله سربلندترین کشورهای دنیا در زمینه مبارزه با کرونا باشیم.

رفتار مردم خوب ایران را مقایسه کنید با رفتارهایی که حتی در غرب و حین بحران‌های مشابه صورت می‌گیرد. با کتک‌کاری‌هایی که در فلان فروشگاه زنجیره‌ای آمریکا بر سر دستمال توالت صورت می‌گرفت. در مقیاسی بزرگ‌تر، با سرقت بار هواپیماهایی که در روزهای آغازین شیوع ویروس کرونا، در اروپا صورت می‌گرفت؛ آن هم با دستور مقامات بالا! هواپیماهایی که حامل ماسک یا دستمال کاغذی و مواد ضدعفونی‌کننده بودند! پس به ایرانی و مسلمان بودن خود افتخار کنید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فاجعه‌ای بزرگ‌تر از زلزله ترکیه بیشتر بخوانید »