شی جینپینگ رییس جمهور چین در دیدار با جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید، اعلام کرد که روابط دو کشور بسیار تغییر کرده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، به نقل از شینهوا، شی امروز پنجشنبه در این دیدار عنوان کرد: اگرچه شرایط دو کشور و روابط چین و آمریکا بسیار تغییر کرده است، هدف پکن در تعهد به توسعه سالم، مستحکم و پایدار روابط تغییر نکرده است.
سالیوان نیز در این دیدار بیان کرد: رییس جمهور جو بایدن متعهد است تا مسوولانه این رابطه را مدیریت کند و تضمین کند که رقابت منجر به درگیری یا تقابل نشود.
هدف از این دیدار و به طور کلی سفر سالیوان به چین باز نگه داشتن ارتباطات بین دو قدرت است، چرا که روابط چین و ایالات متحده در سالهای اخیر به شدت پر تنش شده است.
سالیوان در اولین سفر خود به چین به عنوان مشاور رییس جمهور آمریکا در امور امنیت ملی ایالات متحده، با مقامات ارشد چینی از جمله وانگ یی وزیر امور خارجه و یک ژنرال ارشد کمیسیون مرکزی نظامی چین دیدار کرده است.
چین و ایالات متحده به طور فزایندهای بر سر موضوعات مختلف با هم اختلاف پیدا کردهاند، که ریشه در شروع جنگ تجاری در سال ۲۰۱۸ دارد و اکنون نیز بر سر مسایل امنیتی جهانی از جمله مساله تایوان و مناقشات در دریای جنوبی چین اختلافهایی دارند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روزنامه انگلیسی نوشته است، لندن نسبت به استفاده از موشکهای «سایه طوفان» توسط اوکراین در روسیه مخالفتی ندارد، اما به دلیل نگرانی از ایجاد اختلاف با ایالات متحده، علنا خواستار این اقدام نخواهد شد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین بارها خواستار استفاده از این تسلیحات شده تا بتواند به عمق روسیه حمله کند.
با وجود سردرگمی در مورد موضع لندن، روزنامه تلگراف میداند که داونینگ استریت از این موضوع حمایت میکند. با این حال، موشکها معمولا در کنار سامانههای محرمانه آمریکایی استفاده میشوند که نیاز به مجوز واشنگتن دارد.
روزنامه تلگراف نوشته که انگلیس درخواست رسمی از آمریکا برای استفاده اوکراین از موشکها در داخل روسیه ارائه نکرده است. قابل درک است که نگرانیهای ایالات متحده در مورد این اقدام به وضوح بیان شده است.
یکی از منابع کاخ سفید به تلگراف گفت، واشنگتن نگران است که استفاده از این موشکها بدون تاییدیه آمریکا میتواند به تشدید تنش منجر شود و سربازان آمریکایی را وارد درگیری اوکراین کند.
کر استارمر، نخست وزیر انگلیس نمیخواهد بر سر این مساله تحریکی صورت گیرد و گفته شده که از رویکرد «مشورتی» برای مذاکره با آمریکا پس از تنش پیشین در دوران نخست وزیر قبلی انگلیس حمایت میکند.
یکی از منابع لندن گفته است: «ما میخواهیم به جای اینکه بخواهیم آن را ادامه دهیم و این کار را انجام دهیم، با متحدان درباره این چیزها گفتوگو کنیم.»
اوایل سال جاری میلادی منابع مطلع گزارش کردند، تصمیمات لندن برای تبدیل شدن به اولین کشور غربی که تانکهای جنگی اصلی را به اوکراین اهدا میکند و تلاش لندن برای تحویل جنگندههای اف-۱۶ باعث خشم واشنگتن شد و مقامات بر این باور بودند که انگلیس در تلاش است تا آنها را به سمت تصمیمهای مشابه سوق دهد.
علاوه بر ترس از استفاده از موشکهای سایه طوفان در روسیه که میتواند منجر به تشدید درگیری شود، نگرانیهایی در ایالات متحده وجود دارد که موشکها اکنون در انهدام اهداف روسیه که از مرز دور شدهاند، موفق نشوند.
منبع: ایسنا
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
امام خمینی در نامهای که به آیتالله خامنهای به عنوان ریاست جمهوری نوشت، از آقای حکیم اینگونه تجلیل کرد: «جناب حجت الاسلام آقای محمدباقر حکیم از مهمانان عزیز این جانب و جمهوری اسلامی ایران است.»
به گزارش مجاهدت از مشرق، آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم ده فرزند پسر داشت که هشت نفرشان توسط رژیم جنایتکار حزب بعث به شهادت رسیدند. آیتاللهسیدمحمدباقرحکیم نیز توسط عوامل آمریکا در محراب شهادت جانش را از دست داد. خاندان حکیم در پنج دهه گذشته بیش از ۶۰شهید تقدیم اسلام و آرمانهای مکتب سیدالشهدا علیهالسلام کردهاند.
آیتاللهسید محمدباقر حکیم از بین فرزندان آیتاللهالعظمی حکیم، شناختهشدهتر ومشهورتر بود چرا که در دورانی که به ایران آمده بود تا جانش را نجات دهد، دست از جهاد و مبارزه برنداشت و به فعالیت خود علیه رژیم بعث عراق ادامه داد.امروز، بیست و یکمین سالگرد شهادت او به دست عوامل نفوذی آمریکا در کنار حرم حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است.
شهادت پس از نماز جمعه سیدمحمدباقر حکیم پنجمین فرزند آیتالله سید محسن حکیم مرجع تقلید شیعه بود. اودر۲۰مرداد۱۳۱۸در شهر نجف متولد شد. پس از حمله نیروهای آمریکایی به عراق و سرنگونی رژیم بعث در ۱۳۸۲، در ۲۱اردیبهشت همان سال به عراق بازگشت و در نجف اقامت گزید، اما در ۷ شهریور ۱۳۸۲ پس از امامت نماز جمعه و هنگام خروج از صحن نجف اشرف، در انفجار اتومبیل بمبگذاریشده که به کاروان حفاظتی او نفوذ کرده بود به شهادت رسید.
سیدمحمدباقر و اربعین دراواخر سال ۱۳۵۵ودرانتفاضه صَفَر،سیدمحمدباقر حکیم به نمایندگی سیدمحمدباقر صدر به میان زائران اربعین امام حسین(ع) رفت تا موجب تقویت روحیه آنان شود و آنان را بر اهداف اصلی، راهنمایی کند. او زمانی که به میان مردم در مسیر نجف به کربلا رفت به آنان دلگرمی داد و خاطر نشان کرد تا آخر در کنار آنها خواهد ماند. پس از سرکوب انتفاضه توسط حکومت عراق، هزاران نفر از جمله سیدمحمدباقر حکیم دستگیر و به حبس ابد محکوم شدند. البته مدتی بعد با دستور عفو عمومی احمد حسنالبکر در سال ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد.
مهاجرت به ایران به دنبال افزایش فشارها و عدم امکان فعالیت سیاسی، وی در ۱۳۵۹ بهطور مخفیانه عازم دمشق شد. سپس از طریق ترکیه به ایران مهاجرت کرد. او در ایران، در زمینه مسائل سیاسی و فرهنگی فعالیت کرد و مسئولیتهای متعددی را برعهده گرفت که مهمترین آنها عبارتاند از: دبیرکلی جماعةالعلماء المجاهدین فی العراق که در ۱۳۵۹ تأسیس شد، سخنگویی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق که در ۲۶ آبان ۱۳۶۱ پایهگذاری شد، ریاست مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در ۱۳۶۵، مشارکت در تأسیس مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی و تصدی ریاست آن و قائممقامی مجمع جهانی اهل بیت.علاوه بر این، او تشکیلات نظامی وابسته به مجلس اعلای انقلاب اسلامی به نام سپاه بدر (فَیلَق بدر) را تأسیس کرد که حدود ۳۰۰۰ سرباز داشت و همه آنان عراقیهای مهاجر به ایران بودند. این سپاه در جنگ عراق با ایران، علیه نیروهای عراقی جنگیدند و شهدای زیادی تقدیم انقلاب و اسلام کردند.
انتفاضه شعبانیه با آغاز قیام مردم عراق علیه رژیم بعثی در ماه شعبان در اسفند ۱۳۶۹، سپاه بدر برای حمایت از این قیام وارد خاک عراق شد، اما حکومت عراق این قیام را سرکوب کرد و سپاه مذکور کاری از پیش نبرد. طرفداران سیدمحمدباقر حکیم نقش پررنگی در انتفاضه شعبان داشتند.
در امام خمینی ذوب شوید امام در نامههای خود از او با عبارات فرزند شجاع، برومند، نور چشم و مورد اعتماد یاد میکند و در نامهای که به آیتالله خامنهای به عنوان ریاست جمهوری نوشت، از آقای حکیم اینگونه تجلیل کرد: «جناب حجت الاسلام آقای محمدباقر حکیم از مهمانان عزیز این جانب و جمهوری اسلامی ایران است.» ارتباط مستقیم و علاقه شدید به فکر و خط و مسلک امام خمینی، از ویژگیهای بارز شهید حکیم بود. شهید حکیم همواره این کلام استادش سیدمحمد باقر صدر را در نظر داشت که گفته بود: در امام خمینی ذوب شوید همچنان که او در اسلام ذوب شده است.با شهادت سید محمدباقر حکیم در۱رجب(۷ شهریور ۱۳۸۲)، این روز در کشور عراق به روز شهید نامگذاری شده است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشتی به مناسبت شهادت شهید محراب در عراق برگزار میشود.
امام خمینی: من شما را دوست دارم! شهید حکیم به انقلاب اسلامی ایران و رهبری آن علاقه شدیدی داشت. او میگفت: بر امت اسلامی واجب است که از امام خمینی پیروی کنند زیرا در این امر، مصلحت مهم اسلامی وجود دارد. او در مورد انقلاب اسلامی ایران مینویسد: «انقلاب اسلامی و مردمی ایران در نوع خود بینظیر است. انقلابی است که تمام گروههای ایرانی اعم از جوانان، طبقات مختلف اجتماعی، اندیشمندان و رهبران دینی در آن شرکت داشتند. دو عامل اساسی در پیروزی انقلاب ایران دخیل بوده است۱/ ماهیت دینی آن. ۲/ رهبری دینی و مردمی.حضرت امام خمینی(ره) نیز برای وی احترام زیادی قائل بود و بارها وی را به ملاقات خصوصی پذیرفت. امام در یکی از ملاقاتهایشان به او فرمود: «من شما را به دو جهت دوست دارم؛ اول آن که فرزند آیتالله سیدمحسن حکیم هستید؛ دوم آن که مردی مجاهد فی سبیلالله میباشید.»
*روزنامه جامجم
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
قهرمان شدن در عصر ما الزامات و اقتضائات خودش را میطلبد و هزینه سنگینی را به شخص تحمیل میکند، پس مردم ترجیح میدهند قهرمان را نه در کف خیابان، بلکه روی پرده عریض سینما ببینند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، هالیوود ریپورتر گزارش داد که برایان کاکس، بازیگر مطرح بریتانیایی نسبت به اوضاع کنونی سینما و گسیل تام و تمام آن به سمت آثار پرفروش و پرسروصدای مارول و دیسی ابراز نگرانی کرده و بدون ذرهای لکنت بیان اظهار داشته که حال سینما خراب است. او عنوان کرد: «به نظر من سینما در وضعیت بسیار بدی است و جایگاه خود را از دست داده و دلیل این امر هم تا حدی به دلیل مارول و دیسی و امثال آنهاست.» انتقادات به سینمای بلاک باستر و قهرمانانی که از دل کمیکبوکها بر پرده سالنهای سینما ظاهر شدند حرف امروز و تنها نظر کسی همچون برایان کاکس نیست و این نگرانیها از سالهای قبل در میان فیلمسازان بزرگی همچون فرانسیس فورد کاپولا و مارتین اسکورسیزی نیز وجود داشته، بهطوریکه آنها بارها نسبت به این پدیده واکنش نشان دادهاند.
در ابتدا باید به طرفداران و مخالفان آثار دیسی و مارول بپردازیم و از خلال بحثهای دامنهداری که مطرح داشتهاند درستی یا نادرستی این گزاره که «وضع سینما خراب است» را اثبات یا رد کنیم. اما پیش از هر چیز اجازه دهید تا کمی از سرمایه در گردش سینمای ابرقهرمانی در دنیا، بهخصوص در آمریکای شمالی بگوییم و سپس وارد روایت اصلی شویم و عنوان کنیم که حرف حساب مخالفان و موافقان این مدل از سینما چیست.
تجمیع پول و سرمایه در سینمای ابرقهرمانی
ماهیت سینمای ابرقهرمانی را باید در پیامی که از این عبارت یعنی «ابرقهرمانی» به خواننده انتقال پیدا میکند جستوجو کرد. ابرقهرمان، قهرمان زمینی نیست و ذات فناناپذیر و مانا و همیشگی آن باعث میشود تا مخاطب برای همیشه خیالش از تماشای فرانچایزها و دنبالههای قهرمانی راحت شود.
آنها از قدرت منحصربهفرد و غیرطبیعی برخوردارند و همین مساله ذات حضور آنها را با تغییر نسبت به قهرمانانی از جنس فیلمهای متقدم وسترن مواجه میکند. آثار ابرقهرمانی از کمیکبوکها منشعب شدهاند و تقریبا از اوایل قرن جدید میلادی به یکی از مدلهای اصلی سینمای سرگرمیساز هالیوود بدل گردیدهاند.
بروز و ظهور این آثار -اگر نگاه بدبینانهای نسبت به آن نداشته باشیم- چرخه اقتصادی سینما را متاثر از حضور خود کرده و روی تولیدات آثار جریان اصلی صنعت سینمای آمریکا سایه میاندازند.
در واقع فرمهای هنری با تغییرات در ادراک حسی مرتبطند ولی نباید دگردیسیهای اجتماعی را در مواجهه با تغییرات ادراک حسی مخاطب بدون اثرگذاری قلمداد کرد. مکدونالدیزه شدن و از دست رفتن تمایز در خلق آثار هنری یکی از مضرات یا به تعبیر بعضی یکی از مواهب عصر روشنگری است که حضور خود در دوران حاضر را بیش از هر زمان دیگری به رخ کشیده و نشان میدهد.
ماهیت هنر تکنیکزده مدرن رابطه مستقیمی با هستی و ماهیت تکنولوژیکی دنیای کنونی دارد و از این منظر، هم به افسونزدایی از رویاهای شکلگرفته در ذهن مردم میپردازد و هم به افسونزایی و برساختن جهانی که مماس با وضعیت مدرن قرار دارد دامن میزند. سینما بهعنوان یکی از کارکردهای نوین هنر مدرن، تغییرات آینده جهان را براساس خواست مقاطعهدهندگان غرب فرهنگی و معرفتی پیش چشم مخاطب قرار میدهد و دستورالعمل رابطه میان تکنولوژی و انسان را به نوعی که طبیعی جلوه کند پدید میآورد.
سود اقتصادی و تجمیع پول و سرمایه در سینمای ابرقهرمانی تا وقتی که ادامه داشته باشد و منطقی بهنظر برسد، نهتنها حیات اینگونه از آثار را به خطر نمیاندازد، بلکه انتقاد بسیاری از پیرانهسرهای سینما نسبت به آن عملا به هیچ گرفته میشود.
برای نمونه، فرانچایز مرد عنکبوتی، ساخته سم ریمی در مجموع فروشی بالغ بر ۲ میلیارد و پانصد میلیون دلار تجربه کرد و آینده مجموعه فیلمهای منسوب به مرد عنکبوتی را تضمین نمود. با نگاهی به دیگر فرانچایزهای مارول و دیسی با فرمول دنبالهسازی بر پایه چیز موهومی تحت عنوان احترام به سلیقه مخاطب برمیخوریم و از همین منظر است که انتقادات نسبت به ساخت چنین آثاری با حداقل کنش و نیروی انسانی دخیل در فرآیند درام راه به جایی نمیبرد و در نطفه خفه میشود.
اما هرگاه دنیای خارقالعاده ابرقهرمانان موردپسند مخاطبان قرار نگرفته انتقادات شروع شده است، با وجود این، مخالفتها کمتر به کنه و لایههای درونیتر مساله ورود پیدا کردهاند و تنها در سطح به رویارویی با فیلمسازانی همچون زک اسنایدر پرداختهاند.
مسالهای که در این میان بسیار اهمیت پیدا میکند این است که حیات آثار مارول و دیسی تا حد زیادی به برآورده کردن خواست بیننده از راه پیشرفتهای تکنولوژیک وابسته است. مخاطبان دیسی در انتقاد نسبت به فیلم بازگشت سوپرمن (2006) اینطور عنوان کردند که فیلم صحنههای اکشن زیادی ندارد و همین موجب خستگی و ملال آنها میشود.
برادران وارنر هم برای برآورده کردن تمایل مخاطبانش به تماشای یک فیلم هیجانانگیز دست به تولید مرد پولادین در سال ۲۰۱۳ زد و فروش نسبتا خوبی را هم تجربه کرد. وقتی معیار خوب بودن یا بد بودن هر چیزی «فروختن» یا «نفروختن» باشد دیگر مهم نیست که منتقد کیست و چه میگوید!
مخالفان سینمای ابرقهرمانی چه میگویند؟
مارتین اسکورسیزی، کارگردان برنده اسکار یکی از مخالفان نامدار و سرسخت سینمای ابرقهرمانی است. او پیشتر در مصاحبهای با مجله امپایر با بیان این که فیلمهای ابرقهرمانی همچون شهربازی هستند خشم بسیاری از طرفداران مارول و دیسی را برانگیخت و آنها را به واکنش وادار کرد.
اسکورسیزی در این خصوص گفت: «این فیلمها سینما نیستند. راستش را بخواهید، شبیهترین چیز به این فیلمها، هرچقدر هم که خوشساخت باشند و بازیگرانش در بالاترین سطح ظاهر شوند، شهربازی است. این سینمایی نیست که سعی داشته باشد تجارب روانی و احساسی را به انسانی دیگر منتقل کند.» اسکورسیزی در بیان انتقاد از این آثار تنها نبود و دوست دیرینش، فرانسیس فوردکاپولا هم در حاشیه فستیوال لومیر در سال 2019 فیلمهای بلاک باستر و ابرقهرمانی را نفرتانگیز خواند. البته او بعدها حرفش را تصحیح کرد و گفت که نگاهش در رابطه با آثار ابرقهرمانی را درست ترجمه و منتقل نکردهاند، اما منظور وی این بوده که صنعت فیلمسازی در دنیای کنونی بهنحوی است که تجارت به هنر ارجحیت و برتری دارد و کمتر کسی به فکر خلق کردن است. کاپولا ولی با صراحت حرفهای اسکورسیزی را تایید کرد و ادامه داد: «مارتی عنوان میکند که فیلمهای مارول نسبتی با سینما ندارند، خب حق با اوست. ما میخواهیم از سینما چیزهای خوبی بیاموزیم و بهواسطه تماشای آثار سینمایی انتظار روشنگری و آگاهی داریم. من نمیدانم که چطور میشود، بیننده فکر میکند با تکرار چندینباره یک ایده ممکن است چه تجربهای به دست بیاورد! من قبلا هم گفتهام که تولید فیلم بدون کمترین ریسک مانند تولید مثل در خلا به حساب میآید. ریسکپذیری در عالم سینما بخشی از کار ماست و همین اتفاق به جذابیتهای این حرفه اضافه میکند.»
کن لوچ، یکی از محبوبترین کارگردانان جهان که نسبت به رنج بشر بیتفاوت نیست نسبت به ساخت آثار قهرمانی واکنش نشان داد و آنها را «کسلکننده» دانست. او گفت این فیلمها هیچ ارتباط خاصی با هنر سینما ندارند و تنها بهعنوان یک کالا در چرخه اقتصادی صنعت سینما کارکرد پیدا میکنند ولی سودشان مثل تولید همبرگر به جیب شرکتها و کمپانیهای بزرگ میرود. انتقاد لوک بسون نسبت به این پدیده اما شکل دیگری داشت؛ او در مصاحبه با سینهپاپ در سال 2017 گفت نشان دادن آمریکا بهعنوان قدرتی که همیشه مافوق دیگران بهنظر میرسد وی را آزار میدهد، درحالیکه هیچ کشوری به غیر از آنها قادر نیست بهطور مثال کاپیتان آمریکای خود را داشته باشد و بقیه کشورها با احساسی مملو از شرمندگی از خیر ساخت چنین آثاری سر باز میزنند.
در پاسخ به حرفهای جنجالی مارتین اسکورسیزی، باب ایگر مدیرعامل کمپانی والت دیزنی در مصاحبهای با رادیو بیبیسی اذعان داشت: «اسکورسیزی فیلمساز بزرگی است و من امید دارم او حرفهای مرا بشنود. من او را تحسین میکنم، چون توانسته فیلمهای بزرگ و بسیار موفقی همچون «راننده تاکسی»، «رفقای خوب»، «گاو خشمگین» و… را بسازد. اسکورسیزی پدیده است و در این هیچ شکی نیست ولی من با این کارگردان در این زمینه شدیدا اختلافنظر دارم. مارول فیلم میسازد، همانطور که اسکورسیزی و همکارانش به این کار مشغولند. ما مردم را سرگرم میکنیم، همانگونه که امثال او این کار را بهدرستی انجام میدهند. مخاطب با تماشای آثار مارول با احساس رضایت از سینما بیرون میآید و نسبت به خودش و انتخابش احساس خوبی دارد، پس نگرانی مارتی و همکارانش درخصوص بد بودن فیلمهای ابرقهرمانی بیمورد است.»
سنتشکن یا دوست محافظهکار سنتهای پیشین؟
ما در دنیای اضطرابآوری زندگی میکنیم که شبح جنگ و «بودن در موقعیت حاد و حساس کنونی» بیش از هر زمان دیگری زندگی مادی و فیزیکی ما را تهدید میکند. قرار گرفتن در این وضعیت وظیفه مهم و خطیری را بر دوش سازندگان آثار ابرقهرمانی و بلاکباسترهای پرخرج سوپرقهرمانی قرار میدهد تا در قالب یک تجربه نوگرا و تکنولوژیک به گذشته پل بزنند و خاطرات را با ظاهری جدید بر پرده احضار کنند.
ما در ابتدا گفتیم سینمای این روزها واقعیت خویش را بنا میکند و حتی آینده را در قالب یک اثر نمایشی به سمع و نظر مخاطبانش میرساند ولی این آثار از یک کارکرد دیگر نیز برخوردارند؛ آنها بیاعتنا به جنبه نوستالژیک فیلمهای سینمایی نیستند و به این اصل نیز باور دارند که قرار نیست با برساختن فرمهای انتزاعی خاطر مخاطب را بیازارند، به همین خاطر همچون روال مألوف فیلمهای موسوم به «ژانر» قرار نیست فیل هوا کنند و یکی از اهدافشان سرگرم کردن خلق خداست.
تحولات بنیادین فکری در دوران مدرن باعث شده بشر امروزی نسبت به تاریخ خود احساس دلتنگی نشان دهد و بخواهد با فراخواندن ابرقهرمانانی که هر کاری از دست آنها برمیآید به احضار تاریخ رنگین و پرنشاط گذشتهاش دلخوش کند. بگذارید پروژه بودن یا نبودن هنر مدرن را به وقت دیگری موکول کنیم.
در این نقطه بحث این است که آیا آثار منتسب به دنیای سینمایی مارول و نیز دیسی- همچون موجی که جریان «هالیوود نو» در اواخر دهه 60 میلادی بهراه انداخت- بنیانکن است یا خیر؟ آیا از پس برهم زدن نظم اقتصادی استودیوها درپی ایجاد یک فکر نو در نگرش بیننده نسبت به سینما و هنر نمایش پا در این وادی گذاشته یا درصدد زنده کردن سنتهای پیشین، تولید فیلم داستانی را تحتتاثیر داستان خود قرار داده؟ آثار مارول و دیسی جلوهنما، چشمگیر و زیبا بهنظر میرسند ولی تصویری به تماشاگران و طرفدارانشان ارائه میدهند که تقریبا هیچ نسبتی با واقعیت ندارد و ذات آنها با شالودهشکنی و ایجاد فرمهای بدیعی که بهطورمثال در آثار افرادی مانند برایان دیپالما، رابرت آلتمن، ویلیام فریدکین، مارتین اسکورسیزی و… بهچشم میخورد قرابتی برقرار نمیکند.
سوپرمن، بتمن، کاپیتان آمریکا، مرد آهنی، ددپول و… برخلاف ظاهر غلطاندازشان قرار نیست کار خاصی جز برآورده کردن نیازهای مخاطب و سرو غذاهای فستفودی به آنها انجام دهند و ادعایی هم در این زمینه ندارند. در ابتدای این بحث گفتیم در دنیای مملو از اضطرابی زندگی میکنیم و طبیعتا یکی از کارکردهای سینما تخلیه این نگرانیها و اضطرابهاست.
قهرمان شدن در عصر ما الزامات و اقتضائات خودش را میطلبد و هزینه سنگینی را به شخص تحمیل میکند، پس مردم ترجیح میدهند برای واکنش به رنج بشر در جوامع مدرن قهرمان را نه در کف خیابان، بلکه روی پرده عریض سینما ببینند یا در ابعاد کوچکتر همچون نمایشگر تلفنهای هوشمند آنها را از نظر بگذرانند. از طرف دیگر وقتی به تاریخ شکلگیری دنیای ابرقهرمانان بهمثابه یک صنعت پرمنفعت و پولساز در سینما رجوع میکنیم درمییابیم که 11سپتامبر نقشی عمده در این بین ایفا میکند. از این تاریخ بود که جهان غرب برای به وجود آمدن یک دیگری ستیزهجو و الزام به مقابله با آن از هر حیث، دست به دامن سینما شد و مصرفکنندگان کالایی به اسم فیلم را با حجم قابلتوجهی از آثار ابرقهرمانی مواجه ساخت.
این اتفاق اگرچه در راستای تضمین سیاستهای امپریالیستی و کاپیتالیستی موجود در صنعت سینمای هالیوود بود ولی نیاز مخاطب را هم به صورت آنی با مضامین درظاهر ضدسرمایهدارانهاش تضمین و برطرف میکرد. درحقیقت تولید و نمایش گسترده فیلمهای ابرقهرمانی منطقی بهنظر میرسید، چون بر ارزشهای آیینی و سنتی مخاطب از یکسو و بایدها و نبایدهای ایدئولوژیک هالیوود از سوی دیگر صحه میگذاشت و منطبق بود.
انسان در وضعیت اینجایی و این زمانی مضطرب، نگران و از خود بیگانه است و بیش از هر دوره دیگری برای التیام زخمهایش به مرهمی از جنس سوپرمن و بتمن نیاز دارد و دیگر کاری از دست جان وین و کلانترهای تنهای غرب وحشی برنمیآید.
سوای خوب بودن یا بد بودن بلاکباسترها باید رای به ضرورت آنها داد، چون سینما برای ادامه دادن حیاتش و مخاطب برای سرگرم شدنش علیرغم تالی فاسدی که این آثار درپی دارند به این نمایشهای بیمایه و سطحی نیازمند است.
منبع: روزنامه فرهیختگان
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
نماینده موافق با برنامههای وزیر پیشنهادی صمت گفت: به دنبال این هستند که مشکل خودرو را با رقابتی کردن حل کند. امروز معدن در اکتشاف است. امروز نیاز معادن به کشف از طریق ژئوفیزیک فضایی است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، مجتبی ذوالنوری نماینده موافق برنامههای وزیر پیشنهادی صنعت معدن و تجارت گفت: از جمله نمایندگان مخالف، برادرم آقای آزادیخواه کمیسیون است که عضو کشاورزی و فرهنگی بودند و آقای طاهری نیز رشته ایشان برق است. بنده که عضو کمیسیون امنیت ملی بودم نمیتوانم در این خصوص اظهار نظر کنم.
وی افزود: عزیزی که از دانشگاه میشیگان ارشد تکنولوژی صنعتی را گرفته است یعنی متوجه نمیشود وضعیت صنعت چی است؟ کسی که به خاطر تولید فولاد، خودکفایی فولاد و زنده کردن فولاد که بیس در صنایع ما است در لیست تحریم آمریکا قرار میگیرد. مشکل ما این است که دشمنان ما، نخبگان ما را خوب شناختند ولی خود ما او را نشناختیم. آنها تحریم میکنند ولی ما میگوئیم ناتوان است.
ذوالنوری گفت: در زمان پیروزی انقلاب اسلامی که خیلیها دنبال رفتن بودند، ایشان در سن ۲۱ سالگی از آمریکا به جبهه میرود. بیمارستانها از شمال غرب تا فاو را ایشان مسئول ساختش بود. اکباتان را ایشان تکمیل کرد و در کنار فروزنده و سعید کیا و فتاح، ایشان بیش از دو دهه در بنیاد در مدیریت ۱۶۵ شرکت مهم و ۶۶ رشته نقش آفرینی داشتند.
وی افزود: بیش از ۲۰ پروژه مهم را از صفر تا صد از روی زمین تا به تولید انبوه رساندند و ایشان شروع کردند و بالا بردند. مشکل ما در صنعت یک جمله است، دولت در جایی که باید باشد نیست و در جایی که نباید باشد، هست. بخش خصوصی دو رقیب دارد. یکی تصدیگری دولت و دوم قاچاق بیش از ۲۰ میلیارد دلاری است که کمر صنعت ما را شکسته است و ایشان این معنا را خوب درک کردند.
نماینده موافق با برنامههای وزیر پیشنهادی صمت گفت: به دنبال این هستند که مشکل خودرو را با رقابتی کردن حل کند. امروز معدن در اکتشاف است. امروز نیاز معادن به کشف از طریق ژئوفیزیک فضایی است.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است