اعضای هیأترئیسه جبهه اصلاحات ایران برای یک دوره یک ساله دیگر با رأی اکثریت قریب به اتفاق، تجدید انتخاب شدند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، در پی برگزاری انتخابات هیأت رئیسه جبهه اصلاحات ایران در جلسه امروز مجمع عمومی این جبهه، بار دیگر آذر منصوری، محسن آرمین، طاهره نقی ئی، جواد امام و بدرالسادات مفیدی به ترتیب برای سمت های رئیس، نواب رئیس، سخنگو و دبیر انتخاب شدند.
به موجب آیین نامه داخلی جبهه اصلاحات ایران اعضای هیأت رئیسه برای دوره یکساله انتخاب می شوند.
ترکیب هیأت رئیسه این جبهه سیاسی علاوه بر سمتهای مورد اشاره با حضور روسای کمیتههای پنج گانه اعم از امور استانها، برنامهریزی و راهبردها، پایش و داوری، سیاسی و رسانه با رأی اعضای کمیتهها طی یک انتخابات داخلی تکمیل میشود.
در حال حاضر علی شکوری راد رئیس کمیته امور استانها، محمد سالاری رئیس کمیته برنامه ریزی و راهبردها، محمود صادقی رئیس کمیته پایش و داوری، ابراهیم اصغرزاده رئیس کمیته سیاسی و رضا سالیانی رئیس کمیته رسانه دیگر اعضای هیأت رئیسه جبهه هستند که وضعیت ادامه حضور آنها در هیات رئیسه، طی انتخابات داخلی کمیته ها در هفته آینده مشخص خواهد شد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
مشارکت بالا در انتخابات، مهمتر از این است که چه کسی رأی میآورد. دینی که صحیح به معرفی میشود، تعیینکنندهترین عامل در انتخابات است. دین در مقابل حساسترین حادثۀ تعیینکننده در یک جامعه ساکت نیست.
به گزارش مجاهدت از مشرق، حجت الاسلام علیرضا پناهیان در سلسله مباحثی با عنوان “انحطاط متحجّرانه؛ انعطافپذیری متفکّرانه” در هیئت میثاق با شهدا، دانشگاه امام صادق(ع) شرحی از ابعاد تحجر و انعطاف پذیری را بیان کرد.
جلسه سوم:ضربهای که انقلاب از تحجر خورده، از دشمنان نخورده است
جلسه چهارم:تحجر در میان روشنفکران چگونه است؟
برنامه دین برای افزایش دائم انعطافپذیری انسان
دین از ما یک انعطافپذیری فوقالعاده، بینهایت و نامحدود در برابر خداوند متعال میخواهد. هر جا این انعطافپذیری در مقابل پروردگار عالم نباشد، انسان دچار تصلّب، تحجّر، گاهی تکبّر و …. میشود. خمیرمایۀ عبودیت و امتحانات، انعطافپذیری در برابر مقام ربوبی است. برنامۀ امتحانات الهی در مسیر دینداری این است که درجه به درجه انعطافپذیری ما را بالا ببرد. این برنامۀ دین است. دین، امری پویا است و یکی از مصادیق تحجر این است که دین را امری پویا ندانیم.
عدم سلامت نفس و انانیت، یکی از ریشههای تحجر
یکی از ریشههای تحجر، عدم سلامت نفس است. این عدم سلامت نفس که در نهایت عامل تسلیم نشدن انسان در مقابل پروردگار عالم است، موجب میشود که انسان یکجاهایی متوقف شود و سر حرف و برداشت غلط خودش بایستد. به عنوان مثال با زمان حرکت نکند و متناسب با امتحانات، انعطاف نشان ندهد. اگر خواستید برای مسائل دینی، معنوی و روحی خودتان مشورت بگیرید، پیش آدمهای متحجر نروید که یک قانون ثابت را در مقابل خود گذاشتهاند و در همه شرایط با همان قانون ثابت، مشورت میدهند؛ اینطوری با حرفهای به ظاهر دینی بدبخت میشوید.
عامل اصلی تحجر قساوت قلبی است که باعث میشود انسان در مقابل پروردگار عالم انعطاف نداشته باشد. یک پیشنهاد برای دوری از انانیت و قساوت قلب، استغفار است. پیشنهاد دیگر قرائت قرآن است که باعث دوری از قساوت قلب میشود. نفس انسان، نفس اماره به سوء است. نفس اماره به سوء اینطور است که اگر جلویش بایستی و مبارزه با هوای نفس بکنی، نفس که بیکار نمینشیند و طراحی دیگری برایت انجام میدهد. مثلاً به جای وقت تلف کردن، میروی هیئت و سینه میزنی، و از هوای نفست عبور میکنی، بعد یک هوای نفسِ تازهای در آن هیئت برایت درست میشود. در آن هیئت یکدفعهای کسی به شما بیاحترامی میکند و یک امتحان دیگر برای مبارزه با نفس برایت پیش میآید. آیا تمام عشقت به امام حسین(ع) را زیر پا میگذاری و به آن عزادار بیاحترامی میکنی یا باز هم مبارزه با نفس را ادامه میدهی؟ نفس اینطوری است. انسان باید در مقابل خدا خیلی انعطافپذیر باشد. قساوت قلب نمیگذارد در جریان امتحانات الهی، انسان عبودیت خودش را حفظ بکند.
سطحینگری، عامل دیگری برای تحجر
غیر از دلیل قلبی و نفسی، تحجر علت دیگری هم دارد که گرایش انسان به سطحینگری است، گرایش به سادهسازی است. تأمل و تفقه در دین مهم است ولی انسان موجودی است که دوست دارد با همه چیز سطحی برخورد کند. اگر دو کلمه دربارۀ تقوا شنیده باشد، وقتی به او که میگویند در مورد تقوا یک دورۀ آموزشی هست، میگوید: «من همه چیز را در مورد تقوا میدانم، تقوا همان خوب بودن است دیگر!». ولی تقوا با خوب بودن فرق میکند. میگوید: «تقوا یعنی از خدا بترسید دیگر!». تقوا با ترسیدن هم فرق میکند، یک کمی عمیقتر از این حرفها است.
مطالعه، یکی از راههای دور شدن از سطحینگری
بعضیها در برخورد با معارف دین، سطحینگر هستند و برای عمیقترشدن هم کاری نمیکنند. قرآن میفرماید اینها اهل تعقل، تدبر و تعمق نیستند در حالی که دین یک امر عمیق است. ما حزباللهیها و شیعیان اهل بیت(ع) نباید آموزش دیدن را تعطیل کنیم. ما به شنیدن تحلیل جدید نیاز داریم. فکر نکنید نیازهای جدید با داراییهای گذشته تأمین میشود.
تحجر از سطحینگری ایجاد میشود و علامت سطحینگری، مطالعه نکردن و گفتگوی علمی نداشتن است. علامت سطحینگری بیخبری از تحلیلهای امام و رهبری، تاریخ نخواندن و سادهانگارانه با مسایل برخورد کردن است.
ضرورت اطلاع از سخنرانیها و تحلیلهای مقام معظم رهبری برای دوری از سطحینگری
وقتی که مقام معظم رهبری به عنوان یک حکیم فرزانه سخنرانی میکند و تحلیلی ارائه میدهد، متأسفانه برخی از حزباللهیها هستند که این سخنان را پیگیری نمیکنند. چطور میتوان از آخرین تحلیلهای کسی که سخنرانیهای پنجاه سال قبلش با آن دقتهای عمیقی که در بین علمای شیعه بینظیر است، بیتفاوت گذشت در حالی که بعد از آن تحلیلها، ایشان پنجاه سال رشد و مطالعه بیشتر کردهاند. تو چطور میتوانی از خیر این حرفها بگذری؟! مقام معظم رهبری یک آدم تاریخدان و قرآندان است که تحلیلهای عمیقش برای دور شدن از سطحینگری مورد نیاز مذهبیها است.
سه ویژگی مهم در مقام معظم رهبری
ما مقام معظم رهبری را به چند صفت و ویژگی مهم میشناسیم. یکی اینکه ایشان یک عالم دینی هستند که اشرافشان به معارف دینی را پنجاه سال پیش، قبل از انقلاب اسلامی در درسهایی که داشتند، نشان دادهاند. ویژگی دیگر ایشان اطلاع دقیق و فراگیر از شرایط جامعه، افکار عمومی و وضعیت فرهنگی، فکری و معنوی کشور است. ویژگی دیگر این است که ایشان بسیار دلسوز جامعه بوده و همیشه سعی میکنند نکات مثبت جامعه را برجسته کنند و حتیالمقدور به نکات منفیای که در جامعه هست، زیاد نپردازند که روحیهها ضعیف بشود.
نگرانی مقام معظم رهبری در مورد جریان تبلیغ دینی در کشور
با توجه به ویژگیهایی که ذکر شد، مقام معظم رهبری سال گذشته در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور فرمودند: «واقعاً با اطّلاعاتی که به من میرسد از جهات مختلف، نسبت به تبلیغ نگرانم، ….. امروز نگاه رایج در حوزههای علمیّه این است که تبلیغ در مرتبهی دوّم قرار دارد. مرتبهی اوّل چیزهای دیگر است [مانند] مقامات علمی و امثال اینها؛ تبلیغ در مرتبهی دوّم است. ما از این نگاه باید عبور کنیم. تبلیغ، مرتبهی اوّل است.»(21/4/1402) این کلام که صریحاً در مقابل همۀ مردم گفته شده و به نقد عملکرد حوزه هم میپردازد، بسیار مهم است چرا که نشان میدهد ایشان از وضع تبلیغ دین در جامعه ناراحت هستند. یعنی این تبلیغ، درست نیست. در میان برخی از جوانهایی که از دین فاصله دارند، سوءتفاهمهایی ایجاد شده و کار به جایی رسیده که بعضاً نفرت از دین دارند و این نه به خاطر عملکرد دینداران است، بلکه به خاطر معرفیهایی است که از دین شنیدهاند و خیلی از این معرفیها در همین کتابهای درسی است. در تبلیغ دین، اِشکال وجود دارد.
آثار و نتایج عدم معرفی صحیح دین در عرصۀ سیاست و اجتماع
مشکل دیگر در عدم معرفی صححیح دین، خودش را در انتخابات نشان میدهد که دین نقش اول را در آن بازی نمیکند. مشارکت حدود سی درصد در دوره اول انتخابات نشان میدهد که یک دین متحجرانه به مردم معرفی شده که این وضعیت مشارکت در انتخابات، حاصل شده است. مشارکت بالا در انتخابات، مهمتر از این است که چه کسی رأی میآورد. دینی که صحیح به معرفی میشود، تعیینکنندهترین عامل در انتخابات است. دین در مقابل حساسترین حادثۀ تعیینکننده در یک جامعه ساکت نیست و به سرنوشت انسانها اعتنا دارد.
چرا بعد از انتخابات، در مورد تحجر صحبت میکنیم؟
چرا بعد از انتخابات، در مورد تحجر صحبت میکنیم؟ چون این تحجر است که نگذاشته نقش تعیینکننده به دین در انتخابات داده شود. حتماً از دین برداشت غلطی شده است. دین اخلاقفردی، اعتقاداتفردی، عرفانفردی و احکامفردی است که به مردم تزریق شده؛ این دین در انتخابات تعیینکننده نیست. این دین، نه در انتخابات اصلح را معرفی کند و نه انگیزۀ شرکت در انتخابات ایجاد میکند.
تقدیر از نحوه حضور آقای جلیلی در انتخابات؛ دین یعنی آبادکننده دنیای ما
البته انتقاد من از عدم مشارکت حداکثری علیرغم این مطلب است که این انتخابات بهتر از تمام انتخاباتهای گذشته بوده است؛ از جهت اینکه نامزدهای انتخاباتی به ویژه آن نامزدهایی که چهرۀ دینی و انقلابی بیشتری داشتند از ادبیات درستتری استفاده کردند. شاید اولینبار بود که شخصی که در این انتخابات بیشتر گفتمان دینی و انقلابی را نمایندگی کرد (آقای جلیلی)، بیشتر از همه عملگرایانه حرف زد. آقای جلیلی بیشتر از همه برای آبادی صنعت و کشاورزی حرف زد تا این تصور درستی در مردم ایجاد بشود که دین، یعنی آبادکنندۀ دنیای ما. ایشان نیامده بود که فقط ارزشی حرف بزند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس – سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ شکی نیست که دکتر مسعود پزشکیان رئیسجمهور کل ملت و تکتک مردم ایران و مورد حمایت نیروهای انقلاب است، هرچند برخی از نیروهای منتسب به انقلاب در رقابت میان نامزدها از نامزد رقیب ایشان حمایت کرده باشند.
بنابراین نیروهای انقلاب شایسته است از هرگونه اظهارنظر درباره فرآیند انتخابات و میزان رأی ایشان که خلاف این حقیقت مسلم را نشان دهد، پرهیز کنند؛ و حتی اگر مطلبی در نقد رفتار مدعیانی نوشته میشود که ادعای حمایت از نامزد پیروز را داشتند، نباید چنین مطالبی بهمعنای خدشه به رأی رئیسجمهور پیروز تلقی شود.
ما فرآیند برگزاری دو انتخابات و مشارکت مجموعاً ۵۵ میلیونی مردم و انتخاب یکی از نامزدهای صالح ریاستجمهوری را بهعنوان «نامزد اصلح از نظر مردم» چونان بزرگترین افتخارات نظام اسلامی و از پیروزیهای چشمگیر ملت ایران در نیم قرن حیات سیاسی خود میدانیم.
نگاه درست این است که با فاصله کوتاهی از شهادت رئیسجمهور محبوب سید ابراهیم رئیسی، دو انتخاب با فاصله یک هفته و با حضور دهها میلیونی ملت شریف ایران برگزار میشود. در طی این مدت کشور با آرامش اداره شده و کوچکترین مشکلی حادث نمیشود. نیاز به توضیح ندارد که چنین حوادثی در کشورهای دیگر میتواند منشأ بحرانهای بزرگ باشد. ملت شریف ایران از بین کاندیداهای مورد تأیید شورای نگهبان، آقای دکتر پزشکیان را انتخاب میکنند.
قطعاً رئیسجمهور منتخب، رئیسجمهور ۱۶ میلیون رأیدهنده به ایشان نیست بلکه او امروز رئیسجمهور ۸۵ میلیون نفر است و باید همه ملت و مسئولان با حمایت از دکتر پزشکیان به اجرای برنامههای وسیع کشور کمک کنند و به یاد داشته باشیم حمایت از کاندیدای خاص و رقابت، مربوط به قبل از انتخابات است. امروز نظام اسلامی، ملت بزرگ و شریف ایران و در رأس همه، مقام معظم رهبری پیروز میدان هستند و باید به واسطه این پیروزی، خداوند متعال را شاکر و سپاسگزار باشیم.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/ 241
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
دولت جدید میتواند از هماکنون و در یک اقدام پیشدستانه با صدور بیانیههای سیاسی و اقتصادی؛ مهار گرانی را از روی زمین و قبل از نشستن بر زین امورات اجرایی بکشد.
سرویس سیاست مشرق _ یک حادثه ناگهانی در فضای سیاست و اجرائیات ایران، چند ماه از میانه سال 1403 را معطوف به خود کرد. حادثهای که منجر به فقدان رئیسجمهور شد و در ادامه نیز قال و مقالهای سیاسی، فرایندهای قانونی و سپس رقابتهای انتخاباتی را رقم زد.
لکن مشکلات اقتصادی در تمام این مدت نیز جاری و ساری بودهاند و پر بیراه نیست اگر بگوییم بزرگی آنها به حدی بود که بیشتر از انتخابات، توجهات مردم را به خود جلب میکرد.
هرچه بود اما رخدادهای سیاسی تمام شد و قوه مجریه در نهایت رئیس جدید خود را شناخت. و البته فرایندهای جایگزینی دولت نیز چند هفته به طول خواهد انجامید.
تمام این مقولات به این معنیست که دولت و رئیسجمهور جدید با یک کارویژه به شدت اورژانسی مواجهاند و آن رسیدگی به معیشت مردم در ماههای پیش روست.
دقت شود که میتوان توجیهات مدیریتی و سیاسی فراوانی را در پاسخ به سؤال “تأثیرات سیاسی، اجرایی و اقتصادی دولت جدید از چه زمانی آغاز خواهد شد؟!” مطرح کرد لکن مشکلات اقتصادی مردم و گرانی بیقاعده در ماههای پیش رو نه توجیه میپذیرد و نه بهانه.
رئیسجمهور پزشکیان و مردانش باید یک کار کارستان اقتصادی را در ابتدای شروع به کار خود انجام بدهند و آن شاید سختترین منصه کاری برای دولت چهاردهم باشد.
در ماههای پیش رو باید جدیترین حفاظتها را از سبد معیشت مردم انجام داد، اجازه جهش بیقاعده قیمتها را نداد و نگذاشت که بازار با استشمام بوی ولنگاری و بیدولتی ناشی از فرایندهای سیاسی جابهجایی دولتها؛ نرخ اجارهبها و زمین و خودرو و دارو و خدمات و غیره را بالا بکشد.
در این زمینه البته دولت جدید میتواند از هماکنون و در یک اقدام پیشدستانه با صدور بیانیههای سیاسی و اقتصادی؛ مهار گرانی را از روی زمین و قبل از نشستن بر زین امورات اجرایی بکشد و خاطرنشان کند که در صورت رؤیت بیقانونی صورت گرفته در ماههای اخیر؛ بلافاصله برخورد و متخلفان را مجازات خواهد کرد.
نیروهای سیاسی کشور و خاصّه متحدان سیاسی دکتر پزشکیان یا همان اصلاحطلبان نیز البته وظایف سترگی در این زمینه دارند.
سیاستورزی و قال و مقالهای جذاب مربوط به دولت جدید همه به جای خود لکن یکی از مفادّ میثاق سیاسیون هر کشوری؛ بهینه بودن معیشت مردم است.
لذا این انتظار از سیاسیون و از عقلای اصلاحطلب میرود که عزم خود را برای متوجهسازی بیشتر دولت نسبت به معیشت مردم و زیست اقتصادی جزم کنند و در فرکانسی بالاتر از سیاستِ روز به اقتصاد مردم بپردازند.
در ماههای پیش رو نه تنها نباید اجازه داد که معیشت مردم دچار تلاطم شود بلکه باید با لجامگسیختگی قیمتی ماههای اخیر که در ابعاد مختلفی خودش را به رخ کشید نیز برخورد کرد.
دولت مسعود پزشکیان با هر رویکرد سیاسی اگر بتواند پر تحمل و قانونمدار باشد و بخش اعظم مشکلات اقتصادی مردم را مرتفع کند، قطعا خوش عاقبت خواهد بود.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
یبیسی تنها قربانی نیست بلکه به قربانگاه فرستادهشده است، جریان دستآموز در لندن، پاریس و برلین این روزها تحت نظر قرارگرفتهاند، همه این تحرکات از تهران نیز بهصورت آنلاین تماشا میشود!
سرویس سیاست مشرق- همزمان با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری گروهکهای ضدانقلاب در خارج از کشور زیر سایه پلیس اروپایی بار دیگر به هموطنانی که میخواستند در اماکن تعیینشده رأی بدهند حمله کردند، این حملات با موج فحاشیهای شدید همراه بوده تا جایی که حتی عابران پیاده غیر ایرانی نیز از این اقدامات وحشیانه در امان نبودند.
شبکههای فارسیزبان نیز در هفتههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری در ایران نیز علاوه بر بهکارگیری تمام تلاش خود را برای تحریم انتخابات در ایران در تلاش بودند تا با پخش زنده این موج حملات بیسابقه توسط اراذلواوباش گروهکی تا جای ممکن فضای اماکن رأیگیری را ناامن نشان بدهد تا جایی که هیچ شهروند ایرانی در خارج از کشور جرئت این را نداشته باشد که رأی بدهد.
گرفتن حق رأی شهروندان ایرانی در خارج از کشور یکی از پروژههای موساد در سالهای اخیر بوده است تا اینگونه تصویرسازی شود که جمهوری اسلامی ایران در خارج از مرزهایش فاقد مقبولیت سیاسی است این حملات با موج ترولها در فضای مجازی در هفتههای اخیر شروع شد و با زد خورد و فحاشی پای صندوق رأی در برخی کشورهای اروپایی بهویژه انگلیس ادامه یافت.
درحالیکه دولت کانادا تحت تأثیر منافقین ایرانیان مقیم آن کشور از مشارکت در انتخابات محروم کرده بود آنسوتر سرویس اطلاعاتی اروپایی – عبری همه امکانات خود را بسیج کرده تا جنگ سفارتخانهها را به خیابانها اطراف اماکن رایگری نیز برساند، این اقدام نشان داد که نگاه دولتهای غربی به مسئله دموکراسی امری گزینشی است!
آشنایی با جنس اوباش اجارهای در کشورهای اروپایی
پس از اغتشاشات سال ۱۴۰۱ سرویسهای اطلاعاتی غربی به صورت مداوم از احتمال براندازی در ایران خبر داده اما در عمل با تثبیت بیشتر حاکمیت در ایران روبرو شدهاند، در حال حاضر تنها شاهد برای تغییرات سیاسی در ایران همان اندک کلونیهای ضدانقلاب است که بهصورت هماهنگ شده و اتوبوسی به این شهر و آن کشور اروپایی منتقلشده و زیر سایه تبلیغات سنگین رسانههای فارسیزبان در خارج کشور تصویرسازی میشوند.
نکته جالبتوجه استفاده قابلتأمل سرویس غربی از موج جدید براندازان است که پس از آشوبهای پاییزی شکل گرفتهاند این جریان که از مجموعه نیروهای گروهکهای ضدانقلاب مثل منافقین و سلطنتطلبان شکلگرفته و درواقع نسل نو در پلن گروهکی محسوب شده و بیش از آنکه استراتژی محور باشد فحاش، دریده و رادیکال بوده و اغلب شامل پناهندگانی است که به دلیل نداشتن تحصیلات کافی و حرفه خاص بیکار بوده و با کمکهای اجتماعی به حیاط انگلی خود ادامه میدهد.
این زیست خاص که ناشی از نداشتن شغلی خاص در کشورهای غربی است این جریان را به عامل دست اجارهای بدل کرده و گروهکهای مختلف در میتینگهای خود از آنها بهصورت فصلی استفاده میکنند، بخشی قابلتوجهی از این افراد کمپ خواب بوده و گزارشهای متعددی وجود دارد که به دلیل گرفتن وعدههای واهی چون اعطای پناهندگی و دریافت دستمزدهای چند دلاری حاضر به حضور در چنین جمعهای ضد ایرانی هستند.
پمپاژ روزانه سرخوردگی، بیکاری و ناامیدی اجتماعی در این طیف و نیز اثرگذاریهای شبکههای اجتماعی باهدف انباشت نارضایتی و نبودن افق روشن فضا برای ظهور باعث شده است تا طیف جدید از کلونیهای ضدانقلاب و گروهکی بهصورت قابلتوجهی فحاش و رادیکال باشند.
در اغتشاشات پاییزی نیز تمرکز یارگیری از سوی ضدانقلاب روی همین طیف بوده است؛ استفاده از محتوای هیجانی و اغواگر با استفاده از ظرفیت بی بندباری گروههای هنری مانند رپرها، هیچهایکها ونیز گسترش مجدد فرهنگ هیپیها به طرز چشمگیری افزایش داشته و باعث انشقاق فرهنگی شده است؛ تا جایی که در شبکههای اجتماعی با دو جامعه ایرانی روبرو هستیم، یکی جامعه متوازن در فضای اکثریت و دیگری جامعه درهمریخته و ناهمگون در فضای مجازی رادیکالیسم را به جلو هل داده است.
روزنامه انگلیسی گاردین البته در حمایت از این موج فحاش نوشته است:
اغتشاشات اخیر در ایران نشان میدهد نسلی جدید در دل جامعه ایرانی ظهور کرده که انگارههای سنتی سابق را بهراحتی نمیپذیرد و برای تغییر آن دست به اغتشاشات گسترده میزند. گاردین معتقد است که جلوداری زنان و دختران جوان و نوجوان در این اغتشاشات بیش از هرزمان دیگری موجب امیدواری به آینده برای شکلگیری یک تغییر اساسی یا یک انقلاب سیاسی اجتماعی شده است.
بررسی و تحلیل گفتمان و تاکتیکهای لیدرهای خارج نشین نشان میدهد که ترویج فحاشی و عادت دادن جامعه به ادبیات رادیکال بهشدت افزایشیافته و بهعنوان نقطه عزیمت به آن مینگریستند؛ از نگاه این افراد نسل جدید در داخل ایران یک شبکه بدون ساختار و سازمان و ژلهای مانند و همچنین غیر ایدئولوژیک است که به دلیل نداشتن سابقه امنیتی با رویکرد سلبی میتواند نبض اغتشاشات را در دست بگیرد، ازاینرو باید آنها را به شکل تودههای خشن و فحاش تربیت کرد.
پشت پرده فحاشیهای جنسی میکروبی توسط ترولها
یکی از محورهای عملیاتی اغتشاشات سال ۱۴۰۱ استفاده از ظرفیت زنان در آشوبها بود، شعارهای اجتماعی با موضوع حق انتخاب پوشش، امکان زندگی به سبک و سیاق خود که در شعار «زن، زندگی، آزادی» تجلی یافت، بُعد اجتماعی خاصی به این تحرکات داده بود و چنان اغواگر بود که افرادی مثل سعید حجاریان درباره آن نوشته بودند که فرکانس مطالبه جامعه از «سیاست» آلوده به پارازیتِ استصواب و مردسالاری و عدم شفافیت به حقوق شهروندی عاری از دست اندازی قدرت تغییریافته است. طبیعتاً میتوان با این تغییر مسیر همدلی عاطفی-انسانی-حقجویانه داشت!
البته این ادعای حقجویی خیلی زود دامن خود چپ رادیکال در داخل ایران را گرفت و آنها نیز قربانی این موج ترولهای فحاش شدند. بازی دادن نسل جوان و استفاده از ظرفیت اجتماعی آنها به سمت فحاشی سازمانیافته یک شتابدهنده مهم نیز داشته است، موسسه کارنگی اخیراً در گزارشی نوشته است که میتوان از ظرفیت نیروهای طغیانگر برای زدن بالهای ایران در منطقه استفاده کرد.
این گزارش در ادامه برای افزایش ناآرامیهای گسترده در ایران و مشارکت فعال دولت آمریکا برای جهتدهی آنها به سمت منافع واشنگتن، ضمن تأکید برافزایش تحریمهای علیه ایران در حوزههای مختلف، مجموعه توصیههایی مشخص به دولت آمریکا ارائه میدهد تا این اغتشاشات بهعنوان «اهرم فشار داخلی علیه نظام ایران» عمل کنند.
این گزارش بهخوبی نشان میدهد که چرا سرویسهای اطلاعاتی غربی آنقدر روی بحث فحاشی، رشد میکروبی ترولها و نشان دادن ابعاد تصویری آن اصرار داشته و در انتخابات از آن به حد کمال و تمام استفاده کردند؛ به عبارتی کاهش مشارکت و ایجاد ترس در ایرانیان خارج از کشور تنها اهداف قشری استفاده از این لشگرهای اجارهای بوده و در داخل طراحی خاصی صورت گرفته که این جماعت را بهعنوان نو الگوهای جدید بهعنوان گونههای در حال رشد از براندازان و گروهکها به نمایش درآورد، آنچه در برابر سفارتخانه و اماکن دیپلماتیکی کشورمان در هفتههای اخیر به نمایش درآمد سکانسهایی از شکلدهی حلقههای ضدانقلاب در آینده است!
طراحی استراتژی ترویج فحاشی و اقدامات رادیکال در سطلی کنترلشده چون تجمعات ضدانقلاب در خارج از کشوی با این هدف جاریشده است که بهتدریج این مدل رفتاری بهعنوان الگو از سوی بخش نخبه جامعه به سایر اقشار اجتماعی تسری یافته و میرایی یابد.
رؤیا حکاکیان از لیدرهای اصلی ضدانقلاب درباره ترویج این مدلهای جدید در کلونیهای ضدانقلاب نوشته است:
باید امریکا را به دخالت تشویق کرد و میتوان اپوزیسیونِ عراق را میشود مدل قرارداد، اپوزیسیون ایرانی فاقد رهبری است و رهبری لازم تا بتواند امریکا را به مداخله وادار کند، مشابه مداخله در عراق! دولت آمریکا تاکنون به اغتشاشات خیابانی در ایران توجه نداشته و همیشه سیاست «محتاطانه» در پیشگرفته و حتی در ناآرامیهای سال ۸۸ موسوم به «جنبش سبز» نیز دولت آمریکا در حمایت از معترضان در ایران موفق نبود.
در طول اغتشاشات پاییزی توجه به مرکزیت زنان بهعنوان موتور حرکتی آشوب از آن دست مواردی بود که سرویسهای اطلاعاتی روی آن دست گذاشته بودند، اما بهتدریج تکریم زنام جای خودش را به تقدیس فحاشیهای جنسی به زنان داد، نمونه کامل و رشد یافته این اقدامات را در مقابل اماکن رأیگیری و در حمله به زنان ایرانی شاهد بودیم، اما عجیبتر آنکه در نسخه جدید یکی از سکوییهای تولید فحاشی نیز قربانی همین دست خشونتها شد.
بیبیسی فارسی که برای پوشش زنده فحاشیهای ضد زن در به سراغ یکی از اماکن رأیگیری در نزدیکی سفارت ایران رفته بود مورد هجوم این گروههای رادیکال قرارگرفته تا جایی که ژیارگل مجری این شبکه در پاسخ به دستههای خشن و فحاش خود نیز زبان به دادن الفاظ رکیک جنسی باز کرد تا نشان دهد چه در آنسوی میدان در پشت دوربین و چه روبهروی آن با گروهی روبهرو هستیم که برخلاف شعارهای رنگین هیچ ارزشی برای مقام زن قائل نیستند.
در این وضعیت البته بیبیسی تنها قربانی نیست بلکه به قربانگاه فرستادهشده است، واقعیت آن است که شبکههای ترولی در خارج از کشور میتواند بهزودی نتیجه عکس داده و موجهای آن رو درروی پلیس اروپایی نیز قرار بگیرد، جریان دستآموز در لندن، پاریس و برلین این روزها تحت نظر قرارگرفتهاند، البته همه این تحرکات از تهران نیز بهصورت آنلاین تماشا میشود!
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است