انتشارات روایت فتح

«حکایت زخم‌ها» به چاپ رسید


«حکایت زخم‌ها» توسط انتشارات روایت فتح به چاپ رسید

کتاب «حکایت زخم‌ها» روایت زخم‌های چهار جانباز مدافع حرم لبنانی، افغانستانی، پاکستانی و ایرانی به نویسندگی الهه آخرتی، توسط انتشارات روایت فتح به چاپ رسید.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، کتاب «حکایت زخم‌ها» گام کوچکی است برای نمایش گوشه‌ای از تابلوی رنگارنگ و امیدبخش وحدت امت اسلامی در مواجهه با شرارتی بین‌المللی.

این کتاب در ۲۶۴ صفحه و به قیمت ۵۵,۰۰۰ تومان به زودی بعد از جشن امضای آن در روز یکشنبه ۱۶ آبان به صورت سراسری توزیع خواهد شد.

تهیه این کتاب با خرید حضوری از فروشگاه‌های معتبر سراسر کشور و دایرکت به پیج فروشگاه امکان‌پذیر است.

الهه آخرتی در این کتاب شما را به پای حکایت زخم‌های چهار جانباز مدافع حرم خواهد برد که هر کدامشان از گوشه گوشه جغرافیای ایمان، خود را به سنگر دفاع رسانده‌اند و روایت‌گر مصافشان با دشمنی واحد هستند.

از الهه آخرتی، نویسنده منتخب دومین جشنواره شهید همدانی پیش از این کتاب‌های «هیچ چیز مثل همیشه نیست» و «کمی بیشتر بمان» در انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده است.

«حکایت زخم‌ها» توسط انتشارات روایت فتح به چاپ رسید

در بخش‌هایی از کتاب «حکایت زخم‌ها» می‌خوانیم:

” همه جا یک دست سفید بود. با برگشتن دوباره نگاهم به سمت چراغ سقفی، انگار جرقه‌ای توی سرم زده شد و نور عظیمی که مرا به پرواز در آورده بود ذهنم را روشن کرد. یادم آمد! با نیرویی که سر منشأش درک تازه‌ام بود، زبانی که تا چند ثانیه

قبل مثل چوب خشک به سقف دهانم چسبیده بود مثل یک ماهی کوچک و بی قرار شروع به حرکت کرد و صدای فریاد شادمانه‌ام به گوشم رسید: «من در بهشتم، هنوز زنده‌ام اما در بهشتم! چطور ممکنه؟ این همون چیزیه که می‌خواستم…» “

«حکایت زخم‌ها» توسط انتشارات روایت فتح به چاپ رسید

«حکایت زخم‌ها» توسط انتشارات روایت فتح به چاپ رسید



منبع

«حکایت زخم‌ها» به چاپ رسید بیشتر بخوانید »

کتاب «۳۹ کیلو تمام» منتشر شد


کتاب «۳۹ کیلو تمام» منتشر شد/داستان اسارت و آزادی یک نوجوان

کتاب« ۳۹ کیلو تمام»، داستان اسارت و آزادی یک نوجوان، محمد علی کریمی، به قلم روان سمیرا اکبری توسط انتشارات روایت فتح چاپ و وارد بازار نشر شد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، کتاب ۳۹ کیلو تمام، داستان اسارت و آزادی یک نوجوان، محمد علی کریمی، به قلم روان سمیرا اکبری توسط انتشارات روایت فتح چاپ و وارد بازار نشر شد.

زمان در گِرو مکان است و این مکان‌ها هستند که تعیین می‌کنند، زمان‌ها چطور بگذرند؛ کند، تند، سخت یا آسان. دو سال و سه ماه در کشور، شهر، روستا و خانه‌ی خودت یک جور می‌گذرد و در تکریت، شهرِ زادگاه صدام یک جور دیگر…

۳۹ کیلو تمام، خاطرات پسر روستایی نوجوانی‌ست که زودتر از زمان مقرر، سربازِ جبهه‌ی جنگ شد و تنها یک سال بعد از اولین حضورش در جبهه در چنگال دشمن بعث به اسارت رسید.

حال ما هستیم و روز و شب‌هایی که حسین را در گوشه‌ی اردوگاه تکریت ۱۲، بزرگ و بزرگ‌تر کرد.

روزهایی که با، هواخوری و شب‌هایی که بدون آسمان و ستاره طی شد، اما حضور دوستی صمیمی به نام خسرو، دلگرمی بزرگی برایش بود تا همواره امید داشته باشد برای آزادی

کتاب« ۳۹ کیلو تمام»، منتشر شد

در بخش‌هایی از کتاب می‌خوانیم:

ابروهایم را بالا و پایین کردم تا از زیر پارچه‌ای که روی چشمانم بسته شده، اطرافم را ببینم، اما بی‌فایده بود. یک لحظه توی دلم خالی شد. احساس کردم تنهای تنها هستم. زبانِ خشک شده‌ام سریع به حرکت درآمد:

خسرو؟ تو هم اینجایی خسرو

به جای جواب، ضربه­های قنداقِ تفنگ روی سرم هوار شد.

هیچ تصوری از آینده در ذهنم نقش نمی‌بست و برای سؤالاتی که مثل خوره به جانم افتاده بود، جوابی نداشتم. نمی‌دانستم ما را به کجا می‌برند و با ما چه خواهند کرد. فقط حدس می‌زدم که مجروحین را برای مداوا به بیمارستان انتقال خواهند داد و به احتمال زیاد من جز آن‌ها نخواهم بود. حداقل اگر این تیرِ لعنتی به استخوانم رسیده بود، می‌شد امیدی داشت، اما این زخم از نظر آن‌ها یک خراش کوچک به حساب می‌آمد. خراشی که پوتینِ پای راستم را پُر از خون کرده بود و سوزش آن لحظه‌ای راحتم نمی‌گذاشت.



منبع

کتاب «۳۹ کیلو تمام» منتشر شد بیشتر بخوانید »

«سرباز شهر ممنوعه» در بازار نشر


«سرباز شهر ممنوعه» در بازار نشر

کتاب «سرباز شهر ممنوعه» تألیف حسین گلدوست از سوی انتشارات روایت فتح منتشر شد.

این اثر، روایت کوشش و مبارزه‌ی یکی از مبارزان عرصه پرتلاطم نیم قرن اخیر است که میدان‌ها و صحنه‌های گوناگون زندگی و مبارزاتی متفاوتی را از سر گذرانده. مردی که از نزدیک شاهد فروپاشی و ضعف دستگاه اشرافیت و سلطنت بوده و پس از طلیعه‌ی انقلاب اسلامی چون سربازی وفادار و متعهد به پاسداری از کیان و امنیت ایران اسلامی پرداخته. او، روایتگر شجاعت و رشادت نیروهای مؤمن ارتشی است که با وجود همه‌ی توطئه‌ها و هجمه‌های منافقان و بدخواهان این مرز و بوم علیه سازمان نیروهای مسلح، دوش به دوش سپاه پاسداران و نیروهای مردمی در برابر ارتش متجاوز و سراپامسلح بعثی ایستادگی کردند و پرچم پر افتخار ایران اسلامی را بر بلندترین قله‌های افتخار و رشادت به اهتزاز درآوردند.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: «شب نهم آبان‌ماه سال پنجاه و نه واحد اطلاعات کشف کرده بود که دشمن قصد دارد صبح فردا با یک تک سنگین از پل نادری بگذرد و راه را برای عبور لشکرهای پیاده اش به طرف اهواز بگشاید. در همان حال که مشغول گرفتن مهمات و بازدید سلاح ها بودیم، یک استوار بلندقد و بسیار خوش اندام وسط محوطه‌ی گردان ایستاد و با لهجه‌ی کرمانشاهی گفت: «برادرا، دشمنی که فردا در ساحل کرخه با او می جنگید قاتل برادرهای ما و متجاوز به ناموس وطن ماست. هرکس آماده‌ی نبرد پهلوانانه تا شهادته دست یاعلی بده» و دست بزرگش را آوردجلو. نیروها از جا پریدند و دست در دستش گذاشتند، صفوف بعدی دست بر شانه‌ی آنها و همینطور تا چند ردیف مثل گلبرگهای یک گل شکل‌گرفت. همگی از ته دل نعره می‌زدیم یاعلی یاعلی چنان که صدای یاعلی گفتن یگان ما آن شب تا لشکرهای مجاور شنیده شده بود.»

کتاب «سرباز شهرممنوعه» در ۱۸۴ صفحه به بهای ۳۹ هزار تومان در فروشگاه و سایت فروش انتشارات روایت فتح عرضه می‌شود.



منبع

«سرباز شهر ممنوعه» در بازار نشر بیشتر بخوانید »

کتاب «معجزه‌ رتیان» منتشر شد


کتاب «معجزه‌ رتیان» منتشر شد

کتاب معجزه رتیان به قلم طاهره کوهکن روایت داستانی جانباز مدافع حرم عباس دهقانی منتشر شد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، کتاب معجزه رتیان به قلم طاهره کوهکن منتشر شد، این کتاب برداشتی داستانی از زندگی جانباز مدافع حرم، عباس دهقانی است. جوانی اهل گوریگاه که بیشتر روزها و شب‌های بیست‌وهشت‌سالگی‌اش در تاریکی خلاف می‌گذرد. تا این‌که یک روز دیدن نامه اعزام دوستش به سوریه تلنگری می‌شود بر شیشه ذهنش. آن نامه یادآور خوابی می‌شود که عباس روز قبلش دیده بود. خوابی که در محاصره چندساعته رتیان، زیر گلوله‌باران تعبیر شد و روی سیاه سکه زندگی عباس را برگرداند.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

«نمی‌دانستم به کدام طرف فرار کنم! زمین زیر پایم مثل گهواره پریشانی می‌ماند که نه‌تنها قصد خوابم را نداشت که می‏خواست اگر خوابی هم توی وجودم هست بپراند. انگار دو طرف دعوا قصد جانم را کرده بودند که با تمام قوا، توپ‌های آتشینشان را روی سرم می‌ریختند. دیگر تانکی در کار نبود و در عوض توپخانه‌ها و بالگردهای جنگنده به میدان آمده بودند. حتماً نیروهای خودی فکر کرده بودند من هم تمام کردم که به‌قصد کشت، وجب‌به‌وجب را شخم کاری می‌کردند. خمپاره صدوبیستی از بالای سرم آتش کرد و چند متر آن‌طرف‌تر به زمین خورد. آن‌قدر لرزیدم که حس کردم الآن است که زمین زیر پایم باز شود. نمی‌دانم از ترس بود یا درد که نالیدم: واااااای»

کتاب «معجزه رتیان» در ۱۲۹ صفحه و با قیمت ۲۸۰۰۰ تومان آماده عرضه به شما خوانندگان محترم می‌باشد.

انتشارات روایت فتح، سال گذشته کتاب «دوستت دارم به یک شرط» را از همین نویسنده عرضه کرده بود.



منبع

کتاب «معجزه‌ رتیان» منتشر شد بیشتر بخوانید »