انتشارات شهید کاظمی

«قرار سه‌شنبه‌ها» به یاد شهید احمد کاظمی؛ این‌بار در تخت فولاد


«قرار سه‌شنبه‌ها» به یاد شهید احمد کاظمی؛ این‌بار در تخت فولاد

انتشارات شهید کاظمی، فردا سه‌شنبه ۲۱ دی‌ نشست «قرار سه‌شنبه‌ها» را به یاد سردار شهید احمد کاظمی در گلستان شهدای اصفهان برگزار می‌کند.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، به مناسبت ایام شهادت حاج احمد کاظمی و همراهانش در سانحه سقوط هواپیما (۱۹ دی ۱۳۸۴)، چهارمین برنامه از سری جدید سلسله نشست‌های تخصصی «قرار سه‌شنبه‌ها»، ۲۱ دی‌ماه از ساعت ۱۵ با حضور همرزمان و خادمان انتشارات شهید کاظمی، بر سر مزار شهیدان احمد کاظمی و حسین خرازی برگزار خواهد شد.

خاطره‌گویی همرزمان شهید کاظمی، اهدای کتاب «حاج احمد» به حاضران و برپایی نمایشگاه کتاب از آثار انتشارات شهید کاظمی، از بخش‌هایی است که در حاشیه این برنامه صورت می‌گیرد.

این برنامه از ساعت ۱۵ روز سه‌شنبه ۲۱ دی‌ماه ۱۴۰۰ در گلستان شهدای اصفهان (تخت فولاد)، قطعه شهدای عملیات کربلای ۵، مزار شهیدان احمد کاظمی و حسین خرازی برگزار می‌شود. علاقه‌مندان می‌توانند از طریق صفحه اینستاگرام به نشانی https://www.instagram.com//nashreshahidkazemi_info/ این مراسم را به‌صورت زنده دنبال کنند.





منبع

«قرار سه‌شنبه‌ها» به یاد شهید احمد کاظمی؛ این‌بار در تخت فولاد بیشتر بخوانید »

«حاج احمد» به چاپ دوم رسید


«حاج احمد» به چاپ دوم رسید/روایتی مستند از زندگی حاج احمد کاظمی

کتاب «حاج احمد» روایتی مستند از زندگی و خاطرات سردار شهید حاج احمد کاظمی به قلم محمد حسین علیجانزاده توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ دوم رسید.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، کتاب «حاج احمد» روایتی مستند از زندگی و خاطرات سردار شهید حاج احمد کاظمی به قلم محمد حسین علیجانزاده توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ دوم رسید.

شهید احمد کاظمی، فرمانده نیروی زمینی سپاه در سال ۱۳۳۷ در شهرستان نجف‌آباد به دنیا آمد. دوران جوانی ایشان هم‌زمان بود با اوج مبارزات انقلابی ملت بزرگ ایران علیه رژیم فاسد و وابسته پهلوی. در آن زمان، حاج احمد نیز همپای مردم در این مبارزات شرکت کرد و به حدی در این راه تلاش کرد که در اسفندماه سال ۱۳۵۶ مصادف با ایام محرم به همراه حدود ۵۰ نفر از مبارزان انقلابی شهر علم و تقوا (نجف‌آباد) توسط ساواک دستگیر و مدتی در زندان شهربانی به همراه سایر زندانیان مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت. پس از پیروزی انقلاب، با توجه به شور و اشتیاق وصف‌ناپذیرش به مبارزه با کفر و ظلم، به اتفاق یک گروه ۵۰۰ نفری به سرپرستی شهید محمد منتظری جهت فراگیری آموزش‌های چریکی و مقابله با اشغالگران قدس به صف مبارزین جبهه‌های جنوب لبنان پیوست و تا پایان سال ۱۳۵۸ در آن خطه ماند.

وی پس از بازگشت به کشور رسماً به عضویت سپاه پاسداران در آمد. در بهار سال ۱۳۵۹ با تشدید مجدد بحران در مناطق غرب و شمال غرب توسط ایادی استکبار، حضرت امام خمینی (ره) فرمان بسیج عمومی جهت مقابله با مزدوران شرق و غرب را صادر کرد و کاظمی همراه با سردار شهید غلامرضا صالحی در قالب یک گروه ۶۰ نفری در اواخر اردیبهشت‌ماه از نجف‌آباد عازم کرمانشاه و سپس سنندج شد. وی حدود هفت ماه با جدیت در عملیات‌های پاکسازی به مقابله با فتنه‌انگیزان پرداخت و در یکی از این عملیات‌ها در روستای «افراسیاب» در منطقه دیواندره از ناحیه پا مجروح و به شهر خود منتقل شد.

هنوز زخم‌هایش التیام نیافته بود که در اواسط آذرماه همراه با یک گروه ۵۰ نفری در جبهه‌های آبادان حضور یافت و فرماندهی یکی از مناطق عملیاتی به عهده‌اش سپرده شد که نقش مؤثری در این منطقه و سپس عملیات شکست حصر آبادان ایفا کرد. از جمله فعالیت‌های برجسته حاج احمد در دوران دفاع مقدس می‌توان به تثبیت «تیپ ۸ نجف اشرف» اشاره کرد. وی با جمع‌کردن انسان‌های بزرگی پیرامون خود این تیپ را سازمان‌دهی کرد و در اثنای جنگ، استعداد آن را تا سطح لشکر ارتقا داد و آن را به یکی از مانوری‌ترین یگان‌های دفاع مقدس مبدل ساخت. کاظمی یار صادق و راستین سرداران شهید باکری، زین‌الدین، خرازی، همت، بقایی و… بود و تمام وجود خود را وقف حضور در جبهه‌های نبرد کرده بود و بی‌شک یکی از برجسته‌ترین و مقتدرترین فرماندهان دفاع مقدس محسوب می‌شود. آخرین حکم مسئولیت کاظمی، فرماندهی نیروی زمینی سپاه بود که بیست‌ونهم مردادماه ۱۳۸۴ از سوی مقام معظم رهبری، فرماندهی کل قوا به ایشان تنفیض شد.

سردار شهید احمد کاظمی همیشه خود را از خیل عظیم کاروان شهدا جامانده می‌دانست و به شدت در فراق یاران شهیدش دلسوخته بود. او همواره با آه و سوز خاصی از آن‌ها یاد می‌کرد و در آخرین روزهای زندگی خویش به شدت از شهیدان باکری و خرازی یاد می‌کرد و از اینکه به شهادت نرسیده، اشک حسرت می‌ریخت. نوزدهم دی‌ماه ۱۳۸۴ (سالروز آغاز عملیات کربلای ۵) حاج احمد پس از سال‌ها انتظار به یاران شهیدش پیوست و در شهر مهدی باکری (ارومیه) اجر تلاش‌های بی‌وقفه خود را از خدای بزرگ گرفت. دوم مرداد سالروز تولد این سردار رو سفید می باشد، فرمانده ای که حاج قاسم سلیمانی بارها از فراقش گریست و همیشه با سوز خاصی از او یاد می‌کرد و آرزویش پیوستن به او بود و حالا بعد از سالها کتاب زندگی و خاطرات این شهید عزیز توسط انتشاراتی منتشر شده است که به نام و یاد اوست. انتشاراتی جهادی که یکی از افتخاراتش حضور و فعالبت شهید مدافع حرم محسن حججی در آن بوده است

این کتاب در سه فصل به خاطرات ناگفته و جدید از زوایای زندگی حاج احمد کاظمی می پردازد. خاطرات دوران کودکی و مبارزات انقلاب احمد کاظمی، خاطرات دوران آموزش‌های چریکی در سوریه و لبنان، حضور پرماجرا در کردستان، چگونگی عزیمت به جنوب و تشکیل تیپ هشت نجف اشرف، حضور در عملیات های مختلف و رشادت های این شهید بزرگوار از ویژگی های این اثر است. شهید سلیمانی در زمان حیاتش بیش از چندین بار از ارادت ویژه اش به شهیدکاظمی و فراق و دوری حاج احمد سخن گفته بودند: وقتی احمد در جمع ما بود، تداعی همه زندگی‌مان را می‌کرد؛ هر چیزی که در زندگی به آن خوش بودیم. چهره باکری را در احمد می‌دیدیم، خرازی را در احمد می‌دیدیم. زین‌الدین را در احمد می‌دیدیم. همت را در احمد می‌دیدیم. خیلی از شهدا را ما در احمد خلاصه می‌دیدیم. شما وقتی یک کسی یادگار همه یادگاری‌هایت است، یادگار همه دلبستگی‌هایت است، یادگار همه بهترین دوران عمرت است، این را از دست می‌دهی، این یک از دست دادن معمولی نیست. احمد با رفتن خودش، همه ما را آتش زد. خب. مدت ها از زمان جنگ گذشته بود، دلخوشی‌مان به هم بود، نه اینکه پشتوانه خاصی برای همدیگر باشیم، قوت قلب معنوی برای هم بودیم. در بیان کردن موضوعات، نصیحت کردن هم و سطوح مختلف دیگری با هم رودربایستی نداشتیم. من همیشه به احمد می‌گفتم: «الهی دردت بخوره توی سرم». اصطلاح من بود نسبت به احمد، می‌گفتم: «دورت بگردم.» آنچه که مکنونات قلبی‌ام است، از خدا می‌خواهم، خدا هر چه سریع‌تر مرا به او ملحق بکند و خودم را مستحق این عنایت خدا می‌دانم و به او اگر بنویسم، این را خواهم نوشت: «مرا ببر. ما را تنها نگذار.» این را خواهم گفت.

چاپ دوم کتاب «حاج احمد» روایتی مستند از زندگی و خاطرات سردار شهید حاج احمد کاظمی به قلم محمد حسین علیجانزاده در قطع رقعی و ۳۳۶ صفحه، همزمان با ایام شهادت سردار دلها؛ حاج قاسم سلیمان و شهید کاظمی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.



منبع

«حاج احمد» به چاپ دوم رسید بیشتر بخوانید »

«ماه کامل» چاپ دومی شد

«ماه کامل» چاپ دومی شد

کتاب «ماه کامل» نوشته شهلا پناهی لادنی شامل روایت زندگی سردار شهید مرتضی حسین پور (حسین قمی) توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ دوم رسید.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، کتاب «ماه کامل» نوشته شهلا پناهی لادنی شامل روایت زندگی سردار شهید مرتضی حسین پور (حسین قمی) به‌تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ دوم رسیده است.

شهید مرتضی حسین پور متولد آبان سال ۱۳۶۴ در گیلان است. سال‌های کودکی و نوجوانی خود را بهمراه خانواده در جوار کریمه اهل بیت سپری کرد و همین امر باعث ارادت خاص شهید حسین پور به ساحت مقدس حضرت معصومه شد. شهید قمی دانش آموخته‌ دانشگاه امام حسین است که پس از طی دوره افسری وارد عرصه جذب، آموزش و سازماندهی نیروهای جبهه مقاومت اسلامی شد. اخلاص، ‌ایمان، هوش و نبوغش باعث شد از همان ابتدای امر بنابر تشخیص فرماندهان، مسئولیت کار در محورهای شمال غرب و جنوب کشور را بر عهده بگیرد و این‌شروعی بود برای یازده سال کار مداوم با نیروهای جبهه مقاومت که بعدها در عراق، سوریه و… نمود پیدا کرد.

شهید قمی طی دوران جنگ و رویارویی مردم سوریه و عراق با گروه‌های تکفیری و داعش به‌همراه سایر همرزمانش با فرماندهی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز در بیش از صد عملیات با عناوین مسئول محور، مسئول اطلاعات، فرمانده اطلاعات و فرمانده عملیات قرارگاه حیدریون حضور موفق داشت که عموم فرماندهان ارشد جبهه مقاومت اسلامی اعم از ایرانی، سوری، لبنانی، عراقی و روس به نبوغ نظامی و مدیریت چشمگیر نیروهایش در زمان بحران اذعان دارند.

این شهید روز ۱۶ مرداد سال ۱۳۹۶ در منطقه عملیاتی تنف در مرز مشترک سوریه و عراق در کسوت فرماندهی عملیات قرارگاه حیدریون حین پاسخ به حمله سنگین داعش به مقرهای تحت فرماندهی‌اش، پس از ساعت‌ها مقاومت ضمن پس زدن دشمن، حفظ موقعیت مقر و نجات جان بیش از صد نفر از نیروهای تحت امرش به درجه شهادت نائل آمد. شهید مرتضی حسین پور از فرماندهان جوان و نخبه سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی بود که به روایت یکی از نزدیکان‌ایشان وقتی خبر شهادتش را به سردار سلیمانی داده بودند، ایشان با تأسف فراوان گفته بود: حسین سرمایه سپاه بود و ای کاش من به‌جای حسین شهید می‌شدم.

سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی برای ادای احترام به مقام شهید و تکریم خانواده عزیزش در مراسم چهلم شهید مرتضی حسین پور ( حسین قمی) شرکت کرد و در جمع خانواده شهید گفت: رسالت حسین قمی تا امروز گمنامی بود و رسالت ما از امروز معرفی حسین قمی به جامعه است. سردار سلیمانی در ادامه این دیدار در سخنرانی مراسم چهلم شهید که مهمانان زیادی از داخل و فرماندهان جبهه مقاومت در آن حضور داشتند، ضمن اشاره به شاخصه‌های منحصر به‌فرد شهید حسین قمی گفتند: یکی از ویژگی‌های این شهید آن بود که در بحران و سختی که شخصیت افراد بیشتر نمایان می‌شود، قوی بود. انسان یک ظرفیتی دارد. در یک جایی دیگر نمی‌کشد. اما شهید قمی هر چه بحران سخت‌تر می‌شد، شجاعت، قدرت آتش و اداره بحرانش بیشتر می‌شد. هجمه و فشار دشمن هیچ اثری بر او نداشت.

«ماه کامل» علاوه بر آشنایی با سیره رفتاری و شخصیت شهید مرتضی حسین پور مخاطب را به مناطق مختلف عملیاتی سوریه و عراق می‌برد. ماجرای تلخ محاصره حرم حضرت زینب در دمشق( سوریه) و حرمین امامین عسگریین در سامرا( عراق) را همراه با روزهای سخت درگیری با دشمن تکفیری و داعش در مناطق مختلف این دو کشور روایت می‌کند. البته پس از این‌روایات، ماجراهای پیروزی مدافعان حرم نیز در کتاب پیش‌رو ارائه می‌شود.

چاپ دوم این‌کتاب با ۶۰۸ صفحه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان عرضه شده است.

منبع

«ماه کامل» چاپ دومی شد بیشتر بخوانید »

جزئیاتی جدید از لحظه شهادت حاج احمد متوسلیان


جزئیاتی جدید از لحظه شهادت حاج احمد متوسلیان

اقتصاد ایران: سردار جعفر جهروتی‌زاده که در جبهه‌های غرب در کنار حاج‌ احمد متوسلیان و شهید همت حضور داشته است، جزئیاتی جدید از لحظه شهادت حاج احمد را بیان کرد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، انتشارات شهید کاظمی در دومین برنامه از سری جدید سلسله نشست‌های تخصصی «قرار سه‌شنبه‌ها» که عصر 23 آذرماه با حضور کارشناسان و اهالی فرهنگ و ادب برگزار شد، موضوع پرونده طولانی‌ترین گروگان‌گیری قرن (شهادت یا اسارت حاج احمد متوسلیان) را مورد بررسی قرار داد. حمید داوودآبادی نویسنده، رزمنده و راوی دفاع مقدس و سردار جعفر جهروتی‌زاده همرزم حاج احمد متوسلیان به‌عنوان سخنران در این برنامه حضور داشتند.
 
حاج‌ احمد ویژگی‌هایی داشت که در کمتر فرماندهی به‌چشم می‌خورد

جعفر جهروتی‌زاده که در جبهه‌های غرب در کنار حاج‌احمد متوسلیان و شهید همت، خوش درخشید و در گردان تخریب لشکر 27 محمد رسول‌‍‌الله(ص) نیز خدمات شایانی ارائه کرد، در ابتدای این مراسم به بیان خاطرات خود از دوران همرزمی با حاج احمد پرداخت و گفت: نیمه اول سال 1358 با حاج‌ احمد متوسلیان آشنا شدم. این آشنایی در بانه شروع شد و زمانی که به میدان رزم رفتیم، شهید پیچک فرمانده آنجا بود و بعد از ایشان، احمد متوسلیان به فرماندهی منصوب شد. حاج‌ احمد ویژگی‌هایی داشت که در کمتر فرماندهی به‌چشم می‌خورد. ایشان صرفاً نظامی نبود، هرچند یک نابغه سیاسی بوده و هر جا لازم بود، ورود پیدا می‌کرد و اگر مطمئن می‌شد فردی کارشکنی می‌کند، با توجه به این‌که سال 1359 این‌گونه موارد زیاد به چشم می‌خورد، لذا با آن‌ها برخورد می‌کرد و برایش فرقی نمی‌کرد که آن شخص در چه سمتی باشد.

 
وی اظهار کرد: احمد متوسلیان در 3 جبهه می‌جنگید که شامل جبهه معاندان، گروه‌های کومله و ضد انقلاب و دولت بعث عراق بود. حاج‌ احمد رزمندگانی تربیت کرده بود که به هیچ‌چیز حتی سلاح برای جنگیدن نیاز نداشتند. ما آن زمان کلاً در برابر عراق، 11 تانک و نفربر داشتیم و عراق بیش از 500 تانک داشت. بسیاری از نیروها مجبور بودند بدون سلاح به جنگ با دشمن بروند و حاج‌ احمد به آن‌ها می‌گفت با دشمن بجنگید، او را شکست دهید و سلاح به‌دست‌ آورید.
 
همرزم حاج احمد متوسلیان، افزود: در گفت‌وگویی که با یکی از نظامیان عراقی که مسئولیت سیاسی نیز داشت، انجام دادیم، از وی سؤال کردیم که چرا به حاج‌ احمد، کمین نمی‌زنید؟ گفتند اگر کمین ما موفق نباشد، حاج‌ احمد ما را تا بغداد دنبال می‌کند.
 
وی درباره شهادت احمد متوسلیان نیز گفت: براساس روایتی، روبرت مارون حاتم (معروف به کبرا) محافظ شخصی ایلی حبیقه فرمانده پست بازرسی حاجز برباره، حاج‌ احمد را به شهادت رسانده است و کبرا در روایتی درباره کشته‌ شدن یکی از ایرانی‌ها (یعنی متوسلیان) عنوان کرده که یکی از آن چهار نفر که فکر کنم پیراهن سفید تنش بود، با عصبانیت از ماشین پیاده شد و آمد طرف من. ناگهان احساس خطر کردم. تا نزدیکم شد، کلت کبرای خودم را از کمر کشیدم و گلوله‌ای در صورتش خالی کردم.
 
جهروتی‌زاده بیان کرد: بعد از شهادت حاج‌ احمد گفته شد که امام خمینی(ره) فرموده‌اند بدون این که حرکتی انجام دهید، بازگردید، درحالی‌که هیچ‌کدام حاضر به بازگشت نبودیم، اما امام (ره) امر کرده بودند و حاج‌ احمد همیشه تأکید داشتند که فرمایشات امام(ره) حجت است و باید کامل به آن‌ها عمل شود، ما نیز اطاعت کردیم.

بزرگ‌ترین ضربه از توطئه اسرائیل و عراق از دست دادن حاج‌ احمد بود

حمید داوودآبادی نویسنده و راوی دفاع مقدس که تاکنون 3 کتاب درباره حاج‌ احمد متوسلیان منتشر کرده است، در بخش دیگری از این مراسم با اشاره به ماجرای شهادت حاج‌ احمد متوسلیان گفت: قضیه حمله اسرائیل به لبنان یک فریب تاریخی بود و امام خمینی(ره) زودتر از مسئولان و فرماندهان نظامی متوجه این موضوع شده بودند.
 
وی ادامه داد: در دوران جنگ تحمیلی، صدام گفته بود که اگر ایرانیان خرمشهر را بگیرند، کلید بصره را به آن‌ها می‌دهم و من این موضوع را در کتاب «شهادت‌طلبان» آورده‌ام. همچنین صدام در یکی از سخنرانی‌هایش، خاطره‌ای درباره خرمشهر ذکر می‌کند و می‌گوید، روزی که ایرانیان خرمشهر را گرفتند، دستور دادم دور بغداد را دیوار دفاعی بکشند.

وی با اشاره به شهادت حاج‌احمد متوسلیان، افزود: دو شیعه لبنانی به نام‌های عماد و فواد که مخفیانه به دنبال حاج‌ احمد رفته بودند، شاهد شهادت ایشان‌ بوده‌اند و براساس آنچه می‌گویند، بین فالانژها و ایرانی‌ها درگیری می‌شود، حاج‌ احمد عصبانی شده از ماشین بیرون می‌آید و کبرا با تیر او را هدف گرفته و به شهادت می‌رساند.
 
نویسنده کتاب «سی‌وهفت سال» در بخش دیگری از سخنانش گفت: با شهید غنضفر رکن‌آبادی که در سال 1389 سفیر ایران در لبنان بود، دیداری داشتم. رکن‌آبادی در این دیدار به اظهارات دو جوان لبنانی که در روز ربوده شدن آن چهار نفر، سوار بر ماشین پشت‌سر آن‌ها بوده‌اند و همه آنچه را بین گروگان‌ها و گروگانگیران روی داده، از نزدیک دیده‌اند، اشاره کرد. اما هرچه اصرار کردم حداقل نام آن‌ها را که امروز از نیروهای مقاومت اسلامی و کاملاً در دسترس هستند بگوید، نگفت. 25 سال دنبال این دو اسم بودم. بر حسب اتفاق در یک مصاحبه متوجه اسم این دو نفر شدم. برای شنیدن داستان از زبان آن‌ها تا لبنان رفتم و جالب است، آن‌جا به من گفته شد که تو اولین ایرانی هستی که برای گرفتن اطلاعات این افراد آمده‌ای.

وی در این زمینه توضیح داد: سال 1397 قصدم این بود که کار را تمام کنم. با خود گفتم باید نظر نهایی چند نفر را بگیرم. اول از همه خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی رفتم و به ایشان گفتم از حاج احمد چه خبر؟ گفتند: «خبری ندارم»، گفتم پس این‌که می‌گویند شهید شده، درست است؟ گفتند: «تو بهتر میدانی که مدام آن طرفی»، (منظور ایشان، لبنان بود). به سراغ آقای محسن رضایی رفتم، ایشان هم معتقد بود که حاج‌ احمد شهید شده است. متوجه شدم چندین کمیته موضوع پرونده شهادت حاج احمد را پیگیری کرده‌اند و به هیچ نتیجه‌ای نرسیده‌اند. در دیداری با حاج‌ قاسم سلیمانی، به ایشان گفتم، 25 سال است روی پرونده شهادت حاج‌ احمد کار کرده‌ام. گفتند: «به چه نتیجه‌ای رسیدی؟» گفتم به این نتیجه رسیدم که ایشان شهید شده‌اند، گفت: «قطعاً هر چهار نفر همان شب به شهادت رسیده‌اند». در ادامه گفت: «ما چند وقت پیش تبادلی با قوات اللبنانیه داشتیم، از آن‌جایی‌که می‌گفتند که پیکرشان را دفن کردند، پیکرها را به ما دادند. اکنون هم پیکرها تهران است، اما ظاهراً می‌گویند دی ان ای آن‌ها همخوانی ندارد».
 
داوودآبادی با تأکید بر این‌که برای تمام حرف‌هایم دلیل دارم، بیان کرد: من اعلام می‌کنم که به انتهای پرونده رسیده‌ام و بحث‌های دیگر تکراری است. یک برگ پرونده در دستگاه قضایی ایران و لبنان درباره ایشان وجود ندارد و حتی به‌عنوان سوژه به این پرونده نگاه نمی‌کنند. تا امروز بیش از 30 سال روی این پرونده کار کرده‌ام و یک دلیل مبنی بر زنده بودن این افراد پیدا نکرده‌ام.



منبع

جزئیاتی جدید از لحظه شهادت حاج احمد متوسلیان بیشتر بخوانید »

پرونده طولانی‌ترین گروگان‌گیری قرن بررسی می‌شود


بررسی پرونده طولانی‌ترین گروگان‌گیری قرن

دومین برنامه از سری جدید «قرار سه‌شنبه‌ها» با موضوع ویژه بررسی پرونده طولانی‌ترین گروگان‌گیری قرن (شهادت یا اسارت حاج احمد متوسلیان)، برگزار می‌شود.

در این نشست حمید داوودآبادی؛ نویسنده، رزمنده و راوی دفاع مقدس و امیرحسین انبارداران؛ نویسنده به‌عنوان سخنران حضور دارند. سردار جهروتی‌زاده؛ همرزم حاج احمد متوسلیان نیز به‌عنوان مهمان ویژه در این برنامه حضور خواهد داشت.

این برنامه از ساعت ۱۵:۳۰ روز سه‌شنبه ۲۳ آذرماه در مجتمع ناشران قم (واقع در خیابان معلم، مجتمع ناشران، طبقه اول) برگزار می‌شود.  

همچنین علاقه‌مندان می‌توانند از طریف صفحه اینستاگرام به نشانی https://www.instagram.com//nashreshahidkazemi_info/ این نشست را به‌صورت زنده دنبال کنند. 





منبع

پرونده طولانی‌ترین گروگان‌گیری قرن بررسی می‌شود بیشتر بخوانید »