انتشارات شهید کاظمی

روایت اعترافات ادمین کانال داعش دوباره به بازار آمد

روایت اعترافات ادمین کانال داعش دوباره به بازار آمد



کتاب مار و پله - نشر شهید کاظمی - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، تا حالا کتاب‌های متنوعی درباره اعضای گروهک داعش نوشته شده؛ ولی هیچ‌کس از ادمین کانال‌های داعش که در ایران فعالیت می‌کرد، خبری ندارد. کسی نمی‌داند این ادمین می‌تواند یک زن بیست و چند ساله باشد، زنی که مادر دو سه تا بچه قد و نیم‌قد است. زنی که با دو بچه راهی افغانستان شده، مدتی آنجا زندگی کرده و بعد دست بچه هایش را گرفته و از سرزمین داعش فرار کرده و برگشته است به ایران.

زنی ریزنقش با قد کوتاه زنی که می‌تواند در یکی از استان‌های شرقی، غربی یا جنوب شرقی کشور سکونت داشته باشد.

«مار و پله» کتابی بر اساس واقعیت، یک روایت جذابی از زندگی «خانم ادمین» است، عنصر پیوستی گروهک داعش! زنی که از صحنه‌های دلخراش کشتار داعش، لذت می‌برد و فکر می‌کند دیدن اجرای حکم دین، خوب است. زنی که وقتی دستگیر می‌شود، اعترافات جالبی درباره امیران داعش مطرح می‌کند. این کتاب را بخوانید و ببینید داعشی‌ها به چه چیزهایی فکر می‌کنند و چه چیزهایی برای‌شان ارزش دارد.

برشی از کتاب:

حسن از فیس بوک و به واسطه یکی از دوستانش به دولت اسلامی وصل شد و توانست اعتماد سران داعش رو جلب و مسئولیت خبرگزاری اعماق رو به عهده بگیره.

دولت اسلامی عراق و شام، خبرگزاری اعماق رو داشت؛ اما فقط به زبان عربی، خبر منتشر می کرد. اون زمان وارد جنگ سوریه شده بود، کم کم از شهرهای عراق، شام، آفریقا و جاهای دیگه سر در آورد و به قول خودشون شد: “دولت اسلامی فی کل مکان!”

زمانی که داعش با عنوان «دولت اسلامی عراق و شام» اعلام موجودیت کرد و ارتش آزاد هم تو سوریه می‌جنگید، حسن و دوستانش، طرفدار همه گروه‌های مخالف دولت سوریه بودند. اینها رو خودش به من گفت. می‌گفت: من تو فیس بوک گروهی دارم برای کارهای جماعت تبلیغی به نام «داعیا الی الله»…

چاپ سوم مار و پله؛ داستان امنیتی بر اساس زندگی ادمین کانال داعش در ایران در قطع رقعی و ۴۰۴ صفحه به قلم فائقه میرصمدی توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.

علاقمندان جهت تهیه و سفارش این کتاب می‌توانند از طریق سایت رسمی انتشارات شهید کاظمی به نشانی nashreshahidkazemi.ir و یا سایت manvaketab.ir و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، تا حالا کتاب‌های متنوعی درباره اعضای گروهک داعش نوشته شده؛ ولی هیچ‌کس از ادمین کانال‌های داعش که در ایران فعالیت می‌کرد، خبری ندارد. کسی نمی‌داند این ادمین می‌تواند یک زن بیست و چند ساله باشد، زنی که مادر دو سه تا بچه قد و نیم‌قد است. زنی که با دو بچه راهی افغانستان شده، مدتی آنجا زندگی کرده و بعد دست بچه هایش را گرفته و از سرزمین داعش فرار کرده و برگشته است به ایران.

زنی ریزنقش با قد کوتاه زنی که می‌تواند در یکی از استان‌های شرقی، غربی یا جنوب شرقی کشور سکونت داشته باشد.

«مار و پله» کتابی بر اساس واقعیت، یک روایت جذابی از زندگی «خانم ادمین» است، عنصر پیوستی گروهک داعش! زنی که از صحنه‌های دلخراش کشتار داعش، لذت می‌برد و فکر می‌کند دیدن اجرای حکم دین، خوب است. زنی که وقتی دستگیر می‌شود، اعترافات جالبی درباره امیران داعش مطرح می‌کند. این کتاب را بخوانید و ببینید داعشی‌ها به چه چیزهایی فکر می‌کنند و چه چیزهایی برای‌شان ارزش دارد.

برشی از کتاب:

حسن از فیس بوک و به واسطه یکی از دوستانش به دولت اسلامی وصل شد و توانست اعتماد سران داعش رو جلب و مسئولیت خبرگزاری اعماق رو به عهده بگیره.

دولت اسلامی عراق و شام، خبرگزاری اعماق رو داشت؛ اما فقط به زبان عربی، خبر منتشر می کرد. اون زمان وارد جنگ سوریه شده بود، کم کم از شهرهای عراق، شام، آفریقا و جاهای دیگه سر در آورد و به قول خودشون شد: “دولت اسلامی فی کل مکان!”

زمانی که داعش با عنوان «دولت اسلامی عراق و شام» اعلام موجودیت کرد و ارتش آزاد هم تو سوریه می‌جنگید، حسن و دوستانش، طرفدار همه گروه‌های مخالف دولت سوریه بودند. اینها رو خودش به من گفت. می‌گفت: من تو فیس بوک گروهی دارم برای کارهای جماعت تبلیغی به نام «داعیا الی الله»…

چاپ سوم مار و پله؛ داستان امنیتی بر اساس زندگی ادمین کانال داعش در ایران در قطع رقعی و ۴۰۴ صفحه به قلم فائقه میرصمدی توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.

علاقمندان جهت تهیه و سفارش این کتاب می‌توانند از طریق سایت رسمی انتشارات شهید کاظمی به نشانی nashreshahidkazemi.ir و یا سایت manvaketab.ir و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.



منبع خبر

روایت اعترافات ادمین کانال داعش دوباره به بازار آمد بیشتر بخوانید »

هشدار «به من دست نزن» منتشر شد! + عکس

هشدار «به من دست نزن» منتشر شد! + عکس


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، “به من دست نزن” اثر جدید  فائضه غفار حدادی نویسنده کتاب تحسین شده خط مقدم(روایتی داستانی از تشکیل یگان موشکی ایران به محوریت زندگی سردار شهید تهرانی مقدم) با موضوع کرونا  به زودی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر می‌شود.

این اثر تلاش مجاهدانه ایست که هرگز به اندازه تلاش کادر درمان و مدیران و مسئولان، دیده نخواهد شد. اما ثبت و ضبط آن ها برای گم نشدن تاثیرات مهم زنان‌خانه دار در تاریخ و ابراز همدردی و انتقال تجربه‌‎ها ضروری است مخصوصا نقش مادران فداکار و مظلوم که اگر ثبت نمی شد، بعدها در تاریخ گم می شد. 

بیش از یک سال است که همه‌مان درگیر ویروس کووید ۱۹ شده‌ایم. ویروسی که اوایلِ همه‌گیری‌اش، دستِ‌کم گرفته بودیمش و برایش جوک می‌ساختیم و می‌خندیدیم، اما کم‌کم و با شنیدن اخبار وحشتناک جهانی‌ و نیز خبرهایی درمورد دوستان و آشنایان و اقواممان که درگیر ویروس شدند، ترس رخنه کرد در اعماق ذهن‌هامان. 

شیوع ویروس و اعمال قوانین دولتی نظامی قرنطینه ساختار و سبک زندگی و شغل‌هایمان و حتی سبک تحصیلاتمان را بسیار تغییر داد. همه‌مان مجبور شدیم بین زندگی، شغل، خرید، تحصیلات، بچه‌داری، مهمان‌داری، صله‌ی رحم و هزار روزمرگی عادی زندگی‌مان و بیماری کرونا هماهنگی‌ای ایجاد کنیم و روزی هزار بار از خودمان بپرسیم: «یعنی بچه‌هایمان، نسل بعدی‌مان درک می‌کنند که ما چه شرایطی را گذراندیم؟»

  کتاب «به من دست نزن» پاسخ به این پرسش است. خانم غفارحدادی در کسوت یک مادر خانه‌دار خاطراتش را از  ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ تا ۱ دی ۱۳۹۹ در این کتاب آورده است.

«به من دست نزن» شرح دشواری‌های تحمیلی کرونا به خانواده‌هاست. شرح تلاش‌های بعضاً مجاهدانه‌ی زنان و مادران برای حفظ سلامت جسمی و نیز ایجاد تعادل روحی در خانه است. مجاهدتی که خیلی کم به چشم آمد؛ ولی حضوری مداوم داشت. تلاش‌ها و مدیریتی که تکه‌ای مهم در پازل مدیریت بحران کرونا بود. 

نقشی که اگر ثبت نمی‌شد، بعدها در تاریخ گم می‌شد. مثل خیلی از تأثیرات مهم زنان خانه‌دار که در لایه‌های بی‌رحم تاریخ گم شد و به چشم نیامد.

دغدغه‌ی فائضه غفارحدادی در این کتاب فقط مسائل مربوط به خانه‌داری و بچه‌داری نیست. او به‌عنوان یک زن تحصیل‌کرده و نویسنده کاملاً به اخبار و اوضاع اجتماعی اقتصادی فرهنگی سیاسی کشور و حتی جهان آگاه است و از بررسی و مقایسه‌ی همه‌ی این شرایط چشم‌پوشی نکرده است.

نکته‌ی برجسته‌ی این دست‌نوشته‌ها نثر و لحن آمیخته به طنز نویسنده است. طنزی که گرچه کمی از تلخی وقایع و شرایط کم می‌کند؛ اما اثری عمیق به جا می‌گذارد. 

اهمیت این کتاب در این است که روی قسمتی از ماجرا زوم نکرده و یک روند کلی را از ابتدای ورود این ویروس ماجراجو و نحوه گسترش و ترتیب حواشی و اخبار و اطلاعات جنجالی و روند تدریجی تغییر سبک زندگی و رفتارهای اجتماعی و…. را ترسیم می‌کند. شاید آیندگان بابت این خواندن این نگاه کلی، مدیون نویسنده باشند. حتی ما که شاید یادمان رفته باشد در این یکسال چه بر سرمان آمد.

“به من دست نزن” روز نوشت‌ها یک ساله ایست از خانم فائضه غفار حدادی نویسنده کتاب تحسین شده خط مقدم(روایتی داستانی از تشکیل یگان موشکی ایران به محوریت زندگی سردار شهید تهرانی مقدم) با موضوع کرونا که به زودی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر می‌شود.

علاقه‌مندان جهت تهیه کتاب بعد از انتشار می‌توانند از طریق سایت رسمی انتشارات شهیدکاظمی(https://nashreshahidkazemi.ir/) و یا  سایت manvaketab.ir و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.



منبع خبر

هشدار «به من دست نزن» منتشر شد! + عکس بیشتر بخوانید »

شهید عبدی بعد از شهادت هم به مربی‌گری ادامه داد

شهید عبدی بعد از شهادت هم به مربی‌گری ادامه داد



رونمایی از کتاب همیشه مربی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، نشست رونمایی از کتاب «همیشه مربی»، ناگفته‌هایی از سیره تربیتی مربی شهید، محمد عبدی به قلم حسن مجیدیان با حضور خانواده شهید، تعدادی از دوستان و شاگردان شهید در کتابفروشی به‌نشر تهران برگزار شد.

حسن مجیدیان نویسنده کتاب «همیشه مربی» در ابتدای مراسم گفت: بعد از شهادت شهید عبدی و در جریان کتاب هایی که در خصوص شهدا و ادبیات پایداری رواج داشت، بسیار علاقه‌مند بودم راجع به این شهید کتابی را بنویسم. در دهه هشتاد کم سن و سال بودم و در رؤیا هم نمی دیدم چنین کاری از عهده‌ام بر بیاید. قدری که با این فضا انس پیدا کردم احساس کردم اگر خاطرات ایشان را جمع‌آوری کنیم، بعدها دست توانمند نویسنده‌ای می‌تواند این خاطرات را در قالب کتاب، بازنویسی کند.

شهید عبدی بعد از شهادت هم به مربی‌گری ادامه داد

وی افزود: اوایل دهه نود با چند نفر از دوستان خصوصا آقای میثم اورنگ، کار را شروع کردیم. به ذهنمان رسید سراغ تمام کسانی که شهید را دیده‌اند اعم از خانواده، همرزمان و شاگردان برویم. بالغ بر ۶۰ نفر را طی ۵ – ۶ سال دیدیم و مصاحبه کردیم. البته اگر امروز این کار را شروع می‌کردیم در گرفتن مصاحبه‌ها حرفه‌ای‌تر عمل می کردیم. من وقتی مصاحبه می‌رفتم به قدری شیفته شهید عبدی بودم که فقط لذت می بردم چه چیزی درباره ایشان می‌گویند. مخصوصا شهید شبانی مطالبی را درباره سلوک شهید در سیستان می گفتند که بسیار شنیدنی بود.

نویسنده کتاب «همیشه مربی» ادامه داد: وقتی مصاحبه‌ها را گرفتیم، مشکلمان این بود که آن‌ها را در چه قالبی تنظیم کنیم؟ من دوست داشتم در کتاب حرف بزنیم و شهید عبدی بارزترین وجهه‌اش «مربی‌گری» بود و به طور ذاتی بلد بود با بچه‌های مردم چگونه رفتار کند.

مجیدیان تصریح کرد:‌ شهید عبدی با این که فقط ۲۲ سال داشته اما هر کدام از خصوصیاتش یک فصل است. مثلا طلیعه کتاب با گریه‌های ایشان شروع می شود. ایشان در خلوت و جلوت اشک می‌ریختند. دوندگی و خستگی‌ناپذیری ایشان هم از نکات مهم بود. وقتی هم که تصادف کردند و پایشان به مشکل خورد، باز هم از فعالیت دست نکشیدند.

شهید عبدی بعد از شهادت هم به مربی‌گری ادامه داد

وی افزود: به ذهنم رسید همه گفتارهای راویان را با هم تلفیق کنم و بنویسم. کتاب را هم در چهارفصل تدوین کردم. کودکی، فعالیت در بسیج و هیئت، فصل مربوط به کارهای تربیتی و تحولات‌شان در روزهای آخر و فعالیت‌های سیستان که منجر به شهادتشان شد. البته فصل کودکی را به خاطر کم حجم بودن حذف کردیم اما خاطراتشان را در فصل‌های دیگر آوردیم. خاطرات خوبی مثل شرکت در راهپیمایی‌های زمان انقلاب و دیدار با امام در ۵ سالگی و دستی که حضرت امام بر سر ایشان می‌کشند، از جمله مطالب فصل کودکی بود.

مجیدیان ادامه داد:‌ در نهایت به سه فصل رسیدیم و من نام فصل‌ها را هم از جملات خودشان انتخاب کردم. مثلا روزهای آخر بارها گفته‌اند که من مثل حضرت زهرا(س) شهید می شوم. یا درباره دودندگی‌هایشان آرزو داشتند که همیشه جا برای دویدن و فعالیت باشد. برای فصل معلمی، نامه‌ای به پدر نوشته اند که: بابا اصلا اصرار نکن به سپاه بروم؛ چون خدا من را برای مربی‌گری و معلمی آفریده… یا در فصل نوجوانی که می‌گویند: من از سوم راهنمایی وصیت‌نامه داشته‌ام. نهایتا کتاب در سه فصل تدوین شد.

نویسنده کتاب «همیشه مربی» گفت: اسم کتاب را از همان اول، «همیشه مربی» گذاشتم و در طلیعه کتاب هم توضیحاتی داده‌ام. معتقدم شهید محمد عبدی هنوز هم مربی است و در رفتار بچه‌ها تاثیر دارد و هنوز هم دست‌اندرکار تربیت است.

مچیدیان افزود:‌ این کتاب به درد مربیان تربیتی می‌خورد؛ معملمانی که با نوجوان‌ها سر و کار دارند و در بسیج و هیئت مشغول هستند. هر جوانی که این کتاب را دست بگیرد و رفتار این شهید را با پدر و مادرش ببیند، برایش آموزنده است. مثلا روزهای ‌آخر می‌آید و کف پای مادرش را می‌بوسد تا صورتش نور بگیرد.

شهید عبدی بعد از شهادت هم به مربی‌گری ادامه داد

وی خاطرنشان کرد: حیای شهید عبدی هم زبانزد بود. مثلا با ما که دوستانش بودیم استخر نمی‌آمد. وقتی به بالای زانویش تیر خورده و مادرشان اصرار داشتند جای گلوله را ببینید، ایشان زیر بار نمی‌رفت و بهانه می‌آورد تا در نهایت، پاچه شلوار را از پایین پاره کرد تا ردی از زخم ها پیدا شود. هر کسی سلوک رفتاری این شهید را بخواند، کِیف می‌کند. هر خواننده‌ای بدون تعصب این کتاب را بخواند از خصوصیات این شهید لذت می برد.

مجیدیان افزود: درخواست می کنم همه کسانی که این مطلب را می‌بینند و می‌خوانند، همت کنند و کتاب را معرفی کنند. حتی به نویسندگان هم پیشنهاد می کنم رمانی از شخصیت این شهید بنویسند. معتقدم درباره شهید عبدی می شود چندین کتاب نوشت.

نویسنده کتاب زندگی شهید عبدی در آخر از خانواده شهید عبدی تشکر کرد و گفت:  از آقای محمدعلی جعفری، از نویسندگان خوب کشورمان تشکر می کنم که کتاب را خواندند و نکاتی را مطرح کردند. از آقای میثم اورنگ هم تشکر می‌کنم که در تنظیم و تدوین کتاب، تلاش‌های زیادی داشتند و در واقع من این کتاب را با کمک ایشان نوشتم. از دوستان نشر شهید کاظمی خصوصا آقای خلیلی هم تشکر می کنم. از همسرم سرکار خانم جمشیدی هم که به عنوان یک مخاطب، راهنمایی‌های موثری برای بهبود کیفیت کتاب داشتند سپاسگزارم.

حجت الاسلام اقبالی از علاقمندان شهید عبدی نیز در این مراسم گفت:‌ آنچه ما از خاطرات شهید عبدی شنیده‌ایم، علاقه زیاد ایشان به حضرت زهرا سلام الله علیها است. من از فرصت استفاده می کنم و روایتی از ایشان نقل می کنم که فرمودند: بالاترین مرگ، مرگ شهدا است که این شهادت به سبب جهاد، برای اسلام، عزت است.

وی افزود:‌ این که شهید، مرگ تاجرانه را انتخاب کند، برای ما آشناست اما این که در زمانی غیر از ایام خاص مثل دفاع مقدس در این راه بودن، خیلی می تواند برای جوانا راهگشا باشد.

این فعال فرهنگی ادامه داد: خیلی وقت ها کم‌کاری می کنیم و به جوانان می گوییم خودشان بگردند و راه را نتخاب کنند اما جوان ها خیلی توان انتخاب ندارند و خانواده‌ها باید نقش‌آفرینی کنند. شهید عبدی به عنوان یک مربی تربیتی این خاصیت را دارد که در دوران غیر از دفاع مقدس، در فضای معمول زندگی روزنه شهادت را پیدا می کند و آن را به آغوش می‌کشد.

وی خاطرنشان کرد:‌ من به  قلم حاج حسن مجیدیان آشنا هستم و مشتاقم این کتاب را بخوانم. از همه انتظار دارم که کتاب را تبلیغ کنند.

اقبالی افزود: «شهید» با گذر زمان کهنه نمی‌شود و همیشه جویان ساز است؛ اما روایت هر شهید هم توفیقی است که خداوند نصیب هر کسی نمی کند. برخی در این مرحله صاحب توفیقند و زندگی خودشان را با شهید قسمت می کنند و این یعنی داشتن روحیه شهادت‌گونه. ان شا الله با توصیه حضرت آقا این روند با قدرت بیشتری ادامه پیدا کند.

حسن عبدی، برادر شهید محمد عبدی هم در این مراسم گفت: من ۵ سال کوچکتر از شهید محمد بودم. یکی از ویژگی‌های محمدآقا اطاعت از پدر و مادر بود و بسیاری از موفقیت‌هایش با گوش کردن به حرف آن بزرگواران بود. محمد آقا واقعا مطیع بود و یکی از موضوعاتی که همیشه به او کمک می کرد، همین مطلب بود.

شهید عبدی بعد از شهادت هم به مربی‌گری ادامه داد

وی افزود: جدیت محمد در کار بسیار بالا بود و اگر تصمیم می‌گرفت کاری را نجام بدهد با تمام وجود دنبال آن می رفت. عزم و اراده‌اش برای انجام کارها کم‌نظیر بود.

برادر شهید ادامه داد: محمدآقا خیلی صبور بودند. من نمی‌خواهم فقط از خوبی‌های ایشان بگویم اما آنچه می گویم غلو نیست. محمدآقا بسیار صبور بود. کتاب همیشه مربی را با مسما دیدم چون محمد، همیشه مشغول کارهای تربیتی بود و در هر کاری می شد ایشان را الگو قرار داد.

وی ادامه داد:‌ یادم هست من هنوز مکلف نشده بودم و سختم بود روزه بگیرم. خواب بودم که محمدآقا آمد و گفت اگر یک مهمان در خانه را بزند باز نمی‌کنی؟ همین یک جمله‌ من را کوک کرد که یک ماه روزه بگیرم؛ در حالی که پدر و مادر و خواهرم حریف من نشده بودند!

میثم رشیدی مهرآبادی هم در این مراسم گفت: این کتاب از نظر ساختار، ویژه است. آقای مجیدیان به‌خوبی از عهده سختی تدوین این کتاب برآمده‌اند. من کتاب را قبل از چاپ خواندم اما بعد از چاپ هم مشتاق بود کتاب را بخوانم و انگار با موجود جدیدی روبرو بوده‌ام و لذتش را دوباره تجربه کردم. امیدوارم جناب مجیدیان باز هم در حوزه شهدا و دفاع مقدس قلم بزنند.

وی افزود:‌ دو ویژگی مهم این کتاب، کوتاهی جملات است. ما همواره به هنرآموزان نویسندگی اصرار داریم که جملات را کوتاه بنویسند. در جملات محاوره‌ای و دیالوگ‌ها هم روان بودن متن و حفظ لحن افراد از جمله ویژگی‌های این کتاب است که آن را خواندنی می‌کند و می شود آن را در یک نشست،‌ خواند.

شهید عبدی بعد از شهادت هم به مربی‌گری ادامه داد

رشیدی ادامه داد: خواندن کتاب «همیشه مربی» نشان می‌دهد آقای مجیدیان از مسائل حاشیه‌ای هم گذر نکرده‌اند و امانتدار روایت راویان بوده‌اند و خاطرات را با صداقت کامل با خوانندگانش به اشتراک گذاشته‌اند.

در پایان این مراسم، لوح یادبود رونمایی کتاب توسط همرزمان و شاگردان شهید عبدی امضا شده و از کتاب همیشه مربی، رونمایی گردید.



منبع خبر

شهید عبدی بعد از شهادت هم به مربی‌گری ادامه داد بیشتر بخوانید »

یک بار دیگر هم «گفتم اعتماد نکنید»!

یک بار دیگر هم «گفتم اعتماد نکنید»!



یک بار دیگر هم «گفتم اعتماد نکنید»

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، چاپ دوم «گفتم اعتماد نکنید؛ بازخوانی مستند و جامع تدابیر، بیانات و نقدهای مقام معظم رهبری درباره مذاکرات هسته‌ای دولت اعتدال»در  آستانه یوم‌الله ۲۲ بهمن توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

این کتاب تنها گردآوری ساده بیانات مقام معظم رهبری نیست، بلکه کوشیده شده که در آن منطق مواجهه رهبری با مسئله هسته‌ای را به تصویر بکشد. علاوه بر این بیانات معظم له بر اساس رویدادهای تاریخی در سیر پرونده هسته‌ای، مستندسازی شده است.

با گردآوری برخی مستندات، به نوعی شرح و تبیین بیانات صورت گرفته است. این بخش‌ها با عنوان «درنگ» از نظر خوانندگان خواهد گذشت که در واقع نوعی زمینه شناسی و بسترهای تاریخی – سیاسی ایراد بیانات مقام معظم رهبری به شمار می‌آیند. مستندسازی بیانات رهبری در طول مذاکرات هسته‌ای، به نوعی تاریخ‌نگاری پرونده مذاکرات هسته‌ای در دولت یازدهم است. 

این کتاب از ۶ فصل اصلی تشکیل شده است. در فصل اول با عنوان «تحلیل کلان از شرایط کنونی کشور» رویکرد کلان رهبری در تحلیل مسائل پیش روی نظام اسلامی و منطق مواجهه با هر مسئله روشن می‌گردد. مقام معظم رهبری با تحلیلی کلان از وضعیت تاریخی – تمدنی انقلاب، به عوامل راهبردی شکست و پیروزی در مواجهه‌های تمدنی اشاره می‌کنند و عنصر «سنت‌های الهی» را به عنوان عنصری تعیین کننده برای پیروزی جبهه حق بر باطل معرفی می‌نمایند. 

فصل دوم با عنوان «دو نگاه کلان برای حل مشکلات کشور» به معرفی دو رویکرد کلان مدیریتی در کشور اشاره دارد که هر یک راهبرد خروج از مشکلات را در مسئله‌ای ویژه می‌بینند. مقام معظم رهبری به معرفی این دو رویکرد و نتایج هر یک می‌پردازند. مسئله هسته‌ای نیز یکی از مسائلی است که مبتنی بر هر رویکرد، سرنوشت متفاوتی خواهد یافت. این فصل نشان می‌دهد چرا دولت همه تخم مرغ‌های خود را در سبد مذاکرات هسته‌ای چیده است و خطای راهبردی او در اعتماد و اتکای بی‌حساب به غرب بوده است. 

یک بار دیگر هم «گفتم اعتماد نکنید»!

فصل سوم با عنوان «تحریم از تهدید تا فرصت» به مهمترین مسئله‌ای که موجب گرایش دولت به سمت مذاکرات هسته‌ای شد، می‌پردازد. دولت با هدف رفع تحریم برای ایجاد گشایش اقتصادی قدم در مسیر مذاکره نهاد، ولی تحلیل صحیحی از ماهیت و آثار تحریم و شیوه‌های درست مقابله با آن نداشت. مقام معظم رهبری بارها کوشیدند تحلیل جامعی از ماهیت تحریم و شیوه‌های واقعی مقابله با آن ارائه دهند که اگر این بیانات با دقت فهم می‌شد، انتخاب‌های دیگری در پرونده هسته‌ای داشتیم. 

فصل چهارم با عنوان «نقد رویکردهای کلان و عملکرد دولت در سیاست خارجی» آسیب شناسی های راهبردی رهبری معظم انقلاب نسبت به نگاه کلان دولت به سیاست خارجی، آمریکا و رابطه با غرب است. همچنین در برخی موارد به انتقادهای موردی معظم له نیز اشاره شده است. 

فصل پنجم با عنوان «تدابیر مقام معظم رهبری در حوزه سیاست خارجی، مذاکرات هسته‌ای و برجام» مهم‌ترین فصل کتاب را تشکیل می‌دهد. به نوعی فصل‌های قبل همه مقدمات رسیدن به این فصل بودند. در این فصل تدابیر سه گانه مقام معظم رهبری نسبت به مذاکرات هسته‌ای در مراحل قبل، حین و بعد از مذاکرات و نیز آسیب شناسی جامع ایشان نسبت به برجام بیان می‌شود. 

اما فصل آخر با عنوان «پیش بینی افول آمریکا» در حقیقت نشان دهنده تصویری از صحنه کلان مناسبات ایران و آمریکا است. اساس مذاکرات هسته‌ای مبتنی بر پیش فرض گرفتن قدرت مطلقه آمریکا در صحنه جهانی بوده است. اما مقام معظم رهبری نشان می‌دهند ما نه تنها در موضع انفعال نسبت به آمریکا قرار نداریم که در چالشی چهل ساله آمریکا را به نقطه افول نزدیک کرده‌ایم. این نتیجه گیری و تحلیل در فضایی صورت می‌گیرد که برخی برجام را کرنش و اانفعال ایران در برابر آمریکا می‌دانستند و بر این باور غلط بودند که آمریکا با ابزار تحریم و تهدید می‌تواند ایران را از صحنه بین المللی به کلی محو کند، پس باید به او امتیازهای گزاف داد تا از نابودی در امان ماند. این تحلیل غلط، تصمیات غلطی را نیز در پی دارد ولی رهبری فرزانه انقلاب نشان می‌دهند این تحلیل از اساس بی‌پایه است.

چاپ دوم کتاب «گفتم اعتماد نکنید» در قطع رقعی و ۴۰۰ صفحه و به همت دفتر مطالعات گفتمان انقلاب اسلامی در آستانه یوم الله ۲۲ بهمن توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.

علاقه‌مندان برای تهیه کتاب می‌توانند از طریق سایت رسمی انتشارات شهید کاظمی و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب تهیه کنند.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، چاپ دوم «گفتم اعتماد نکنید؛ بازخوانی مستند و جامع تدابیر، بیانات و نقدهای مقام معظم رهبری درباره مذاکرات هسته‌ای دولت اعتدال»در  آستانه یوم‌الله ۲۲ بهمن توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

این کتاب تنها گردآوری ساده بیانات مقام معظم رهبری نیست، بلکه کوشیده شده که در آن منطق مواجهه رهبری با مسئله هسته‌ای را به تصویر بکشد. علاوه بر این بیانات معظم له بر اساس رویدادهای تاریخی در سیر پرونده هسته‌ای، مستندسازی شده است.

با گردآوری برخی مستندات، به نوعی شرح و تبیین بیانات صورت گرفته است. این بخش‌ها با عنوان «درنگ» از نظر خوانندگان خواهد گذشت که در واقع نوعی زمینه شناسی و بسترهای تاریخی – سیاسی ایراد بیانات مقام معظم رهبری به شمار می‌آیند. مستندسازی بیانات رهبری در طول مذاکرات هسته‌ای، به نوعی تاریخ‌نگاری پرونده مذاکرات هسته‌ای در دولت یازدهم است. 

این کتاب از ۶ فصل اصلی تشکیل شده است. در فصل اول با عنوان «تحلیل کلان از شرایط کنونی کشور» رویکرد کلان رهبری در تحلیل مسائل پیش روی نظام اسلامی و منطق مواجهه با هر مسئله روشن می‌گردد. مقام معظم رهبری با تحلیلی کلان از وضعیت تاریخی – تمدنی انقلاب، به عوامل راهبردی شکست و پیروزی در مواجهه‌های تمدنی اشاره می‌کنند و عنصر «سنت‌های الهی» را به عنوان عنصری تعیین کننده برای پیروزی جبهه حق بر باطل معرفی می‌نمایند. 

فصل دوم با عنوان «دو نگاه کلان برای حل مشکلات کشور» به معرفی دو رویکرد کلان مدیریتی در کشور اشاره دارد که هر یک راهبرد خروج از مشکلات را در مسئله‌ای ویژه می‌بینند. مقام معظم رهبری به معرفی این دو رویکرد و نتایج هر یک می‌پردازند. مسئله هسته‌ای نیز یکی از مسائلی است که مبتنی بر هر رویکرد، سرنوشت متفاوتی خواهد یافت. این فصل نشان می‌دهد چرا دولت همه تخم مرغ‌های خود را در سبد مذاکرات هسته‌ای چیده است و خطای راهبردی او در اعتماد و اتکای بی‌حساب به غرب بوده است. 

یک بار دیگر هم «گفتم اعتماد نکنید»!

فصل سوم با عنوان «تحریم از تهدید تا فرصت» به مهمترین مسئله‌ای که موجب گرایش دولت به سمت مذاکرات هسته‌ای شد، می‌پردازد. دولت با هدف رفع تحریم برای ایجاد گشایش اقتصادی قدم در مسیر مذاکره نهاد، ولی تحلیل صحیحی از ماهیت و آثار تحریم و شیوه‌های درست مقابله با آن نداشت. مقام معظم رهبری بارها کوشیدند تحلیل جامعی از ماهیت تحریم و شیوه‌های واقعی مقابله با آن ارائه دهند که اگر این بیانات با دقت فهم می‌شد، انتخاب‌های دیگری در پرونده هسته‌ای داشتیم. 

فصل چهارم با عنوان «نقد رویکردهای کلان و عملکرد دولت در سیاست خارجی» آسیب شناسی های راهبردی رهبری معظم انقلاب نسبت به نگاه کلان دولت به سیاست خارجی، آمریکا و رابطه با غرب است. همچنین در برخی موارد به انتقادهای موردی معظم له نیز اشاره شده است. 

فصل پنجم با عنوان «تدابیر مقام معظم رهبری در حوزه سیاست خارجی، مذاکرات هسته‌ای و برجام» مهم‌ترین فصل کتاب را تشکیل می‌دهد. به نوعی فصل‌های قبل همه مقدمات رسیدن به این فصل بودند. در این فصل تدابیر سه گانه مقام معظم رهبری نسبت به مذاکرات هسته‌ای در مراحل قبل، حین و بعد از مذاکرات و نیز آسیب شناسی جامع ایشان نسبت به برجام بیان می‌شود. 

اما فصل آخر با عنوان «پیش بینی افول آمریکا» در حقیقت نشان دهنده تصویری از صحنه کلان مناسبات ایران و آمریکا است. اساس مذاکرات هسته‌ای مبتنی بر پیش فرض گرفتن قدرت مطلقه آمریکا در صحنه جهانی بوده است. اما مقام معظم رهبری نشان می‌دهند ما نه تنها در موضع انفعال نسبت به آمریکا قرار نداریم که در چالشی چهل ساله آمریکا را به نقطه افول نزدیک کرده‌ایم. این نتیجه گیری و تحلیل در فضایی صورت می‌گیرد که برخی برجام را کرنش و اانفعال ایران در برابر آمریکا می‌دانستند و بر این باور غلط بودند که آمریکا با ابزار تحریم و تهدید می‌تواند ایران را از صحنه بین المللی به کلی محو کند، پس باید به او امتیازهای گزاف داد تا از نابودی در امان ماند. این تحلیل غلط، تصمیات غلطی را نیز در پی دارد ولی رهبری فرزانه انقلاب نشان می‌دهند این تحلیل از اساس بی‌پایه است.

چاپ دوم کتاب «گفتم اعتماد نکنید» در قطع رقعی و ۴۰۰ صفحه و به همت دفتر مطالعات گفتمان انقلاب اسلامی در آستانه یوم الله ۲۲ بهمن توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.

علاقه‌مندان برای تهیه کتاب می‌توانند از طریق سایت رسمی انتشارات شهید کاظمی و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب تهیه کنند.



منبع خبر

یک بار دیگر هم «گفتم اعتماد نکنید»! بیشتر بخوانید »

روایتی متفاوت از زندگی یک شهید ۱۸ساله + عکس

روایتی متفاوت از زندگی یک شهید ۱۸ساله + عکس



خورشید که غرق نمی‌شود - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، “خورشید که غرق نمی‌شود” روایتی متفاوت و خواندنی از زندگی شهید محمد شمسی به قلم نویسنده کتاب “خط مقدم” توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.

این کتاب داستان زندگی یکی از آدم های عجیب روزگار ماست. کسی که بلد بوده قاعده معمول زمان را به هم بریزد و در هجده سالگی بیش‌تر از عرفای بزرگ خانقاه‌ها و مجتهدین کهنسال حوزه‌های علمیه از زندگی درک و شهود داشته باشد. آن قدر که وصیت نامه و یادداشت‌های روزانه‌اش هر مدعی فهم و کمالات و ایمانی را به فکر بیندازد که مگر این آدم چند سالش بوده؟

روایتی متفاوت از زندگی یک شهید ۱۸ساله + عکس

بدون تامل روی رفتارها و نوشته‌های شهید محمد شمسی؛ جوان ۱۸ ساله تبریزی با آن پایان باشکوه زندگی‌اش که اگر در غرب اتفاق افتاده بود تا حالا برایش فیلم‌ها ساخته و رمان‌ها نوشته بودند جلوه واقعی اش را نشان نخواهد داد.

در برشی از کتاب می‌خوانیم:

یک نفر شناکنان به طرفشان می‌آمد.

باورش نمی‌شد؛ ولی خودِ صمد بود. صمد با دیدن شرایط محمد به سرعت جلو آمد و جای یونس را گرفت.

– صمد تو رو خدا سرمو بکن زیر آب. این صدای لعنتی رو قطع کن.

صدای محمد آرام و بریده‌بریده بود.

– لوس نکن خودتو! الان با یه چیزی گلوتو می‌بندم.

اما خودش هم می‌دانست که کاری از دستش برنمی‌آید. اشک‌هایش به پهنای صورتش آمد. یکی از عراقی‌ها بیرون آمد و گلولۀ منوری شلیک کرد. تا چند ثانیه دیگر سطح آب مثل روز روشن ‌می‌شد. دستش را به لبۀ خورشیدی تکیه داد و با دست دیگرش محمد را در آغوش گرفت. کتفش را گذاشت روی حنجره. صبر کرد منور نزدیک و نزدیک‌تر شود. دهان محمد درست کنار گوشش بود…

“خورشید که غرق نمی‌شود” روایتی متفاوت و خواندنی از زندگی شهید محمد شمسی در قطع رقعی و ۱۸۴ صفحه  به قلم توانای فائضه غفار حدادی، توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.

پیش تر از این کتاب‌های دیگری از این نویسنده جوان و خوش ذوق انقلابی، چون “خط مقدم، یک محسن عزیز، دهکده خاک بر سر، سر بر خاک دهکده به نگارش در آمده که با استقبال خوب مخاطبین روبرو شده است.

علاقمندان جهت تهیه این کتاب و مجموعه آثار این نویسنده می‌توانند از سایت رسمی انتشارات شهید کاظمی(nashreshahidkazemi.ir) و یا از سایت manvaketab.ir اقدام نمایند.



منبع خبر

روایتی متفاوت از زندگی یک شهید ۱۸ساله + عکس بیشتر بخوانید »