اندیشکده آمریکایی

پکن آماده جنگ اقتصادی و جدایی کامل از غرب/ چین اقتصاد خود را در برابر تحریم‌ها مقاوم خواهد کرد / چین، روسیه، و ایران به لحاظ ژئواقتصادی از اوپک قدرتمندترند

پکن آماده جنگ اقتصادی و جدایی کامل از غرب/ چین اقتصاد خود را در برابر تحریم‌ها مقاوم خواهد کرد / چین، روسیه، و ایران به لحاظ ژئواقتصادی از اوپک قدرتمندترند



یک اندیشکده آمریکایی می‌گوید پکن از بیم آنکه مبادا توسط آمریکا مهار شود، تلاش دارد تا آسیب‌پذیری‌های اقتصادی خود را برطرف کند.

سرویس جنگ نرم مشرق – اندیشکده شورای روابط خارجی در مقاله‌ای به قلم ژونگ‌یوان ژو لئو کارشناس اقتصاد سیاسی بین‌المللی این اندیشکده آمریکایی نوشت: سیاست‌گذاران چینی بطور فزاینده‌ای متقاعد شده‌اند که آمریکا مصمم به اجرای راهبرد تمام و عیار مهار در قبال چین است. پکن چارچوب شکوفایی اقتصادی منطقه هند-آرام را آینه تمام نمای اقتصادی دو پیمان امنیتی موسوم به گفتگوی چهارجانبه امنیتی و آکوس (AUKUS) می‌داند.


مخاطبان گرامی، آنچه در ادامه می‌خوانید صرفاً ترجمه گزیده گزارش‌ها و مقالات مذکور است و محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌ها، مؤسسات مطالعاتی و رسانه‌های غربی منتشر شده است و هرگونه ادعا و القائات احتمالی این مقالات هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


پکن آماده جنگ اقتصادی و جدایی کامل از غرب/ چین اقتصاد خود را در برابر تحریم‌ها مقاوم خواهد کرد / چین، روسیه، و ایران به لحاظ ژئواقتصادی از اوپک قدرتمندترند

چین برای جدایی اجباری از آمریکا آماده می‌شود

این اندیشکده می‌نویسد: پکن این دو پیمان امنیتی تحت رهبری آمریکا را به منزله ائتلاف‌های ضد چینی قلمداد می‌کند. مقامات چینی، چهره‌های دانشگاهی، و رسانه‌های آن کشور بطور فزاینده‌ای از خوداتکایی سخن می‌گویند و برای جدایی اجباری از آمریکا آماده می‌شوند. فانگ شینگهای معاون کمیسیون مقررات امنیتی چین پیشنهاد تسریع روند بین‌المللی‌ شدن یوان با هدف کسب آمادگی برای جدایی مالی اجباری را مطرح کرده است. یک چهره دانشگاهی ساکن شانگهای استدلال کرده که «بهره صلح تمام شده» و بنابراین «وقت آن رسیده که چین آماده جدایی کامل شود.» حتی چهره‌های میانه‌روتر بر تغییرات عمیق‌تر در روابط آمریکا و چین فراتر از «نظریه جدایی» صحه گذاشته‌اند و خواستار آن شده‌اند که چین «برای بدترین‌ها آماده شود، ولی برای بهترین‌ها تلاش کند.»

چین اقتصاد خود را در برابر تحریم مقاوم خواهد کرد

با اینکه بخشی از واکنش احتمالی همانا تقویت بیش از پیش نیروهای مسلح چین خواهد بود، این حزب ـ دولت چین همچنین اوضاع اقتصادی را استحکام خواهد بخشید. چین در تبعیت از راهبرد خوداتکایی از قبل موجود دست به تلاش مضاعف خواهد زد و اقتصاد خود را در برابر تحریم مقاوم خواهد کرد و در عین حال قابلیت‌های ژئواقتصادی تهاجمی خود را از طریق تقویت موضع راهبردی خود در زنجیره تأمین جهانی و گسترش نفوذ خود در خطوط دریایی تجاری بین‌المللی ارتقا خواهد بخشید.

حزب کمونیست چین «استقلال و خوداتکایی» را در کانون قطعنامه تاریخی سال ۲۰۲۱ خود قرار داد. تحریم‌های سختگیرانه اخیر غرب ضد روسیه لزوم تقویت خودمختاری اقتصادی را به رهبران چین یادآور شده‌اند. روز ۲۵ فوریه، یک روز پس از حمله روسیه به اوکراین، در سرمقاله‌ای در روزنامه «پیپلز دیلی» اینگونه استدلال شد که «استقلال و خوداتکایی متضمن آرمان حزب است و مردم به پیروزهای متوالی نائل خواهند آمد.» دولت اخیراً سوگند خورده که خوداتکایی را از طریق یک «بازار یکپارچه ملی» ارتقا خواهد داد. سیاست‌گذاران به دنبال آماده‌سازی اقتصاد چین هستند تا اقتصاد این کشور بتواند در برابر ضربه اقتصادی سنگین ناشی از جدایی اجباری تاب بیاورد.

پکن آماده جنگ اقتصادی و جدایی کامل از غرب/ چین اقتصاد خود را در برابر تحریم‌ها مقاوم خواهد کرد / چین، روسیه، و ایران به لحاظ ژئواقتصادی از اوپک قدرتمندترند

تلاش چین برای اصلاح نظام مالی جهانی

در این مقاله آمده است: این نگرانی‌ها تازگی ندارند. سیاست‌گذاران چینی از دوران پس از وقوع بحران اقتصادی در آسیا در پایان دهه ۱۹۹۰ از اصلاح نظام مالی جهانی جانبداری کرده‌اند و به دنبال آن بوده‌اند تا در برابر سلطه دلار آمریکا مصونیت ایجاد کنند. در سال ۱۹۹۹، دای ژیانگ‌لونگ رئیس وقت بانک مرکزی چین استدلال کرد که نظام مالی جهانی موجود «باید اصلاح گردد»، چرا که «ارز ذخیره‌ای بین‌المللی که نقش آن را پول ملی چند کشور ایفا می‌کنند، منشأ عمده بی‌ثباتی بوده است.»

یکی از مؤلفه‌های عمده راهبرد دفاعی چین در برابر مهار استنباط شده از طرف غرب همانا ایجاد یک سیستم جهانی تجارت کامودیتی‌ها بر پایه یوان است. این اقدام در تلاش جهت بهبود قدرت قیمت‌گذاری یوان، کاهش آسیب‌پذیری چین در تجارت جهانی منابع، و تقویت جایگاه مالی جهانی چین صورت می‌گیرد. تأمین‌کنندگان عمده نفت مورد نیاز چین نظیر روسیه، آنگولا، ونزوئلا، ایران، و نیجریه اکنون یوان را در تجارت نفتی خود با چین قبول می‌کنند. بورس بین‌المللی انرژی شانگهای معاملات آتی نفت خام بر پایه یوان را در سال ۲۰۱۸ راه‌اندازی کرد و مجموع حجم تجاری این معاملات در ماه آوریل ۲۰۲۱ به ۴۴ تریلیون یوان (۷/۶ تریلیون دلار) رسید و مشتریانی از ۲۳ کشور و منطقه را در بر می‌گرفت. صادرکنندگان نفت قادر بودند درآمد نفتی به یوان را در بورس طلای شانگهای و هنگ‌کنگ به طلا تبدیل کنند. این قابلیت تبدیل حکایت از آن دارد که چین به‌عنوان بزرگ‌ترین واردکننده نفت در دنیا از زیرساخت داخلی کامل جهت معامله غیرمستقیم نفت با استفاده از طلا برخوردار است. این سرآغاز استفاده از ارزهای جایگزین به منظور قیمت‌گذاری یک کالای پایه عمده جهانی است.

پکن آماده جنگ اقتصادی و جدایی کامل از غرب/ چین اقتصاد خود را در برابر تحریم‌ها مقاوم خواهد کرد / چین، روسیه، و ایران به لحاظ ژئواقتصادی از اوپک قدرتمندترند

یوان چین جایگزین مناسب  برای گاز ایران و روسیه

شورای روابط خارجی مدعی شد: چین می‌تواند از روند گذار کنونی در حوزه انرژی در راستای ترویج «گاز ـ یوان» به تقلید از پترودلار بهره بگیرد. درست همانگونه که کشورهای تولیدکننده نفت به درآمد دلاری وابسته هستند و این درآمدها را نمی‌توانند آزادانه در جاهای دیگر هزینه کنند، کشورهای تولیدکننده گاز نظیر روسیه و ایران می‌توانند به یوان متکی شوند. در گزارش توسعه انرژی جهانی سال ۲۰۱۷ چین، پژوهشگران چینی مفهوم گاز ـ یوان را مطرح کردند. با توجه به ماهیت چندپاره بازارهای جهانی گاز و نفوذ چین به‌عنوان خریدار اصلی، ظهور گاز ـ یوان به هیچ‌وجه خیال خام نیست.

روسیه، ایران، و چین مجموعاً گاز طبیعی مایع بیشتری در مقایسه با آمریکا تولید می‌کنند و همگی زیرساخت‌های مالی غیردلاری خود را دارا هستند. چین به بزرگ‌ترین واردکننده گاز دنیا تبدیل شده است. ایران بزرگ‌ترین میدان گازی دنیا را با قطر شریک است و در حال بازبینی طرح صادرات گازی سابقاً تحت تحریم خود است، آنهم در شرایطی که اتحادیه اروپا تلاش دارد از وابستگی خود به گاز روسیه بکاهد و بدین طریق رئیس‌جمهور ولادیمیر پوتین را به خاطر حمله نظامی به اوکراین تنبیه کند. اگرچه چین هنوز حمایت مادی از روسیه به عمل نیاورده یا آشکارا روسیه را در جهت دور زدن تحریم‌های غرب یاری نداده است، اما واردات گاز چین از روسیه در ماه فوریه به دو برابر افزایش یافت. کشورهای تجدیدنظرطلب چین، روسیه، و ایران روی‌هم‌رفته به لحاظ ژئواقتصادی از اوپک قوی‌ترند.

پکن آماده جنگ اقتصادی و جدایی کامل از غرب/ چین اقتصاد خود را در برابر تحریم‌ها مقاوم خواهد کرد / چین، روسیه، و ایران به لحاظ ژئواقتصادی از اوپک قدرتمندترند

موانع چین در تحقق پترویوان  در برابر پترودلار

تقاضای جهانی بیشتر برای گاز به‌عنوان سوخت جایگزین در تلاش به منظور به صفر رساندن آلاینده‌ها و جدا کردن قیمت گاز نفت همچنین شرایط مساعد کلانی را برای پیدایش گاز ـ یوان فراهم می‌آورد. با این حال، برای یوان آسان نیست که فوراً از جایگاه یک واحد پولی غالب برخوردار شود و یک تهدید معتبر متوجه سلطه دلار کند. فقدان دارایی‌های جذاب یوان‌محور و کالا و خدمات باارزش و مطلوب صادره از چین مانع آن می‌شود که پترویوان ــ یا گاز ـ یوان ــ به این زودی‌ها به منصه ظهور برسد. اعتیاد چین به مازاد حساب جاری و حساب سرمایه نسبتاً بسته نیز مانع آن می‌شود که اوراق دولتی چین با اوراق خزانه‌داری آمریکا رقابت کنند.

یک مؤلفه دیگر سیستم مالی راه‌اندازی شده توسط چین همانا سیستم پرداخت بین‌بانکی فرامرزی (CIPS) بانک مرکزی چین است که از پشتوانه یوان دیجیتال برخوردار است. این سیستم در سال ۲۰۱۵ راه‌اندازی شد و اکنون به یک زیرساخت مالی اختصاصی تبدیل شده که می‌تواند مؤسسات تحت تحریم را قادر سازد تا به بازارهای جهانی متصل شوند، هرچند دور زدن تحریم‌ها انگیزه اصلی ورای راه‌اندازی آن نبود. این سیستم مالی مستقر در شانگهای در اصل به منظور بین‌المللی‌سازی یوان طراحی شد و بطور فزاینده‌ای به منزله جایگزین چینی سیستم بانکداری جهانی سوئیفت نگریسته می‌شود. این امر حتی قبل از اخراج برخی از بانک‌های روسی از سیستم سوئیفت نیز صادق بود.

پکن آماده جنگ اقتصادی و جدایی کامل از غرب/ چین اقتصاد خود را در برابر تحریم‌ها مقاوم خواهد کرد / چین، روسیه، و ایران به لحاظ ژئواقتصادی از اوپک قدرتمندترند

برنامه چین برای جایگزین  کردن سوئیفت

در ادامه این مقاله آمده است: سیستم پرداخت بین‌بانکی چین خدمات پیام‌رسانی مالی و کارکردهای تسویه‌ای را در یک پلتفرم واحد جمع کرده است. این سیستم به منزله جایگزین چین برای «سوئیفت + اتاق تسویه پرداخت‌های بین‌بانکی» است که دلار را در میان مؤسسات مختلف در سطح دنیا جابجا می‌کند. ارسال پیام‌های مالی با استفاده از سیستم پرداخت بین‌بانکی چین و تکمیل موارد تسویه در داخل می‌تواند خطر افشای اطلاعات تراکنش‌ها نزد آمریکا را از بین ببرد. آمریکا به لحاظ تئوری قادر است جریان‌های اطلاعاتی ناقض تحریم‌ها را کشف کند. گذشته از این، استفاده از یوان جهت تسویه موجب حذف دلار از تراکنش‌ها می‌شود و دیگر نیازی به استفاده از اتاق تسویه پرداخت‌های بین‌بانکی نیست. در حال حاضر، سیستم پرداخت بین‌بانکی چین به لحاظ ظرفیت و پوشش بین‌المللی دارای محدودیت است. این سیستم طبق آنچه در وب‌سایتش آمده است، در حال حاضر ۷۶ شرکت‌کننده مستقیم دارد ــ که ۶۴ نفرشان در آسیا، هشت نفرشان در اروپا، و تنها یک نفرشان در آمریکای شمالی است. بعلاوه، این سیستم نیازمند تعامل و یکپارچگی با سیستم سوئیفت به منظور جلب مشارکت فراگیرتر است.

بانک مرکزی چین در راستای دریافت خدمات بومی‌سازی شده با سوئیفت همکاری کرده است. این امر به لحاظ تئوری می‌تواند از تأثیر تحریم‌ها بکاهد. بانک مرکزی چین یک سرمایه‌گذاری مشترک ۱۰ میلیون یورویی (۱۲ میلیون دلاری) تحت عنوان «خدمات اطلاعات درگاه مالی» (FGIS) را با همکاری سوئیفت در ماه ژانویه ۲۰۲۱ کلید زد، مدت زمان کوتاهی قبل از آنکه آمریکا، اتحادیه اروپا، انگلیس، و کانادا چند مقام چینی را به خاطر نقض حقوق بشر اویغورها تحریم کنند. سرمایه‌گذاری مزبور یک شبکه محلی برای خدمات پیام‌رسانی مالی به وجود خواهد آورد و یک انبار داده بومی جهت ذخیره‌سازی، پایش، و تحلیل اطلاعات پیام‌رسانی پرداخت‌های فرامرزی ایجاد خواهد کرد. نکته قابل توجه اینکه، سیستم پرداخت بین‌بانکی چین و مؤسسه پژوهشی ارز دیجیتال بانک مرکزی چین جزو سهامداران پروژه خدمات اطلاعات درگاه مالی هستند. حضور آنها حکایت از آن دارد که پروژه مزبور به منظور ترویج استفاده از یوان دیجیتال در معاملات فرامرزی به اجرا در آمده است. این امر در صورت تحقق می‌تواند به منزله یک مکانیسم دیگر مدیریت خسارت در صورت قطع دسترسی بانک‌های بزرگ چین به شبکه سوئیفت باشد.

پکن آماده جنگ اقتصادی و جدایی کامل از غرب/ چین اقتصاد خود را در برابر تحریم‌ها مقاوم خواهد کرد / چین، روسیه، و ایران به لحاظ ژئواقتصادی از اوپک قدرتمندترند

تدابیر دفاعی چین برای  خنثی‌سازی تأثیر تحریم‌های آمریکا

این تدابیر عملاً ماهیت دفاعی دارند و به دنبال مصون نگه داشتن چین در برابر پیامدهای ناشی از راهبرد مهار آمریکا هستند. اما اگر بدترین سناریو محقق شود و جنگ مالی به‌واسطه یک رویداد بغرنج نظیر درگیری نظامی بر سر تایوان اتفاق افتد، پکن می‌تواند دو اقدام تهاجمی تلافی‌جویانه اتخاذ کند: ایجاد اختلال در زنجیره‌های تأمین جهانی و محدود کردن دسترسی خارجی‌ها به بنادر تجاری تحت کنترل خویش. اختلال عمدی در زنجیره‌های تأمین می‌تواند حداقل به دو شکل اتفاق افتد: اجرای چارچوب تنظیم مقرراتی ضدتحریمی به منظور محدود کردن دسترسی به بازار چین و وضع تدابیر کنترلی در خصوص صادرات مواد مهم و حیاتی.

چین پنج قانون عمده از سال ۲۰۱۸ با هدف خنثی‌سازی تأثیر تحریم‌های آمریکا تصویب کرده است. این قوانین عبارتند از: قانون مساعدت بین‌المللی کیفری و قضایی، مفاد فهرست مؤسسات غیرقابل اتکا، قواعد برون‌مرزی، قانون مقابله با تحریم‌های خارجی، و قانون کنترل صادرات. قانون کنترل صادرات نخستین قانون چینی است که یک نظام جامع و منسجم تنظیم مقرراتی در خصوص کنترل صادرات وضع می‌کند و همچنین به منزله گزاره‌برگ شورای دولتی چین در خصوص کنترل صادرات است.

همانگونه که اجرای این قوانین نشان داده است، دولت چین می‌تواند شرکت‌های خارجی را وادار به انتخاب میان بازار چین و بازار غرب کند و از همکاری با اقدامات خارجی که تهدیدی علیه منافع تجاری و ملی چین قلمداد می‌شوند، ممانعت به عمل بیاورد یا اینگونه همکاری‌ها را مجازات کند. بطور مشخص، قانون کنترل صادرات و گزاره‌برگ فوق‌الذکر نشان می‌دهند که سیاست‌گذاران چینی از یک چشم‌انداز واضح و روشن در خصوص چگونگی بهره‌گیری راهبردی از سلطه چین بر زنجیره‌های تأمین جهانی به منظور تلافی‌جویی ضد محدودیت‌های خارجی و محافظت از منافع ملی چین برخوردارند. برای مثال، قانون کنترل صادرات دربرگیرنده ماده‌ای در رابطه با تدابیر متقابل است که در آن تصریح شده که چین می‌تواند ضد هر کشور یا منطقه‌ای که طبق ارزیابی سازمان‌های دولتی چین از تدابیر کنترل صادرات سوءاستفاده کرده و به امنیت و منافع ملی چین لطمه می‌زند، تدابیر متقابل اتخاذ کند. اینگونه نیست که این تدابیر هیچ هزینه‌ای به شرکت‌های چینی تحمیل نکنند. تشدید بلاتکلیفی‌های مقرراتی و ژئوپلیتیکی ممکن است ناخواسته روند سرمایه‌گذاری خارجی در چین را کُند سازد و همزمان شرکت‌های چینی را وادار سازد تا از بیم وقوع وقفه به دنبال گزینه «مجهول» در مدل مدیریت زنجیره تأمین «چین + مجهول» باشند.

اهرم فشار قدرت برتر  تجارت دریایی پکن در صورت وقوع جنگ اقتصادی

این اندیشکده آمریکایی در بخش دیگری از مقاله آورده است: چارچوب کنترل صادرات می‌تواند به منزله یک گشایش جدید برای دولت چین باشد برای آنکه ذیل یکی از استثنائات مرتبط با امنیت ملی مندرج در قوانین سازمان تجارت جهانی در حوزه تجارت آزاد، صادرات عناصر خاکی کمیاب را محدود کند. قانون کنترل صادرات می‌تواند یک مبنای حقوقی برای چین به وجود بیاورد تا دغدغه‌های مرتبط با امنیت ملی را ملاک قرار دهد و صادرات عناصر خاکی کمیاب به آمریکا و متحدانش را به تلافی راهبرد مهار غرب محدود کند. عناصر خاکی کمیاب از مؤلفه‌های حیاتی جهت تولید محصولات الکترونیکی مصرفی مبتنی بر فناوری‌های پیشرفته و سلاح‌های پیشرفته آمریکایی از جمله جنگنده‌های اف-۳۵ به شمار می‌روند. چین ۸۰ درصد عناصر خاکی کمیاب وارداتی آمریکا را بین سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۷ تأمین کرد.

پکن ظاهراً مشغول بررسی چنین گزینه‌ای در سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ در بحبوحه جنگ فناورانه نوظهور میان چین و آمریکا بود. این تهدید به تلافی‌جویی ضد آمریکا بازتاب‌دهنده ممنوعیتی است که چین در سال ۲۰۱۰ در خصوص صادرات عناصر خاکی کمیاب به ژاپن در پی تصمیم دولت ژاپن در خصوص بازداشت ناخدای یک کشتی ماهیگیری چینی وضع کرد. البته، تکیه بیش از حد به اینگونه تهدیدات قهری می‌تواند زیانبخش باشد. چین در خصوص عناصر خاکی کمیاب از انحصار برخوردار نیست ــ این عناصر در حقیقت چندان کمیاب نیستند ــ بلکه به‌واسطه هزینه‌ها و دغدغه‌های زیست‌محیطی، بر زنجیره فرآوری عناصر خاکی کمیاب انحصار دارد. اگر آمریکا نسبت به تهدیدات چین بیش از حد نگران شود، این قابلیت را دارد که زنجیره فرآوری جایگزین مختص خود را پیشاپیش هرگونه بحران ایجاد کند.

ظهور چین به‌عنوان یک قدرت برتر در حوزه تجارت دریایی موجب شده تا پکن از یک اهرم فشار دیگر در صورت وقوع جنگ اقتصادی برخوردار شود. تملیک بنادر توسط چین به این کشور امکان می‌دهد تا کنترل بیشتر بر کشتیرانی جهانی اعمال کند. این امر ممکن است توانایی خارجی‌ها جهت تضمین زنجیره‌های تأمین را محدود سازد. چین تا سال ۲۰۱۹ در ۱۰۱ پروژه بندری در سرتاسر دنیا سرمایه‌گذاری کرده بود. سه اداره‌کننده چینی بنادر ــ شرکت بنادر کشتیرانی کاسکو (COSCO)، شرکت هلدینگ بندرگاهی تجار چینی، و شرکت توسعه بین‌المللی بنادر کینگ‌دائو ــ در سال ۲۰۱۸ از سهامداران ۱۶ بندر اروپایی بودند. شرکت کاسکو مالکیت ۱۰۰ درصد پایانه کانتینری پیرائوس در یونان، ۵/۸۵ درصد پایانه زیبروگ در بلژیک، ۵۱ درصد پایانه کانتینری نواتوم در اسپانیا، و سهام جزئی چند بندر اروپایی دیگر را داراست.

پکن آماده جنگ اقتصادی و جدایی کامل از غرب/ چین اقتصاد خود را در برابر تحریم‌ها مقاوم خواهد کرد / چین، روسیه، و ایران به لحاظ ژئواقتصادی از اوپک قدرتمندترند

بایدن باید به دنبا ل به چالش کشیدن و همزیستی با چین باشد

شورای روابط خارجی در پایان عنوان کرد: همانگونه که گفته شد، همه این راهبردها مخاطراتی را به همراه دارند. دولت بایدن باید به دنبال به چالش کشیدن و همزیستی با چین در قالب راهبرد «سرمایه‌گذاری، همسویی، رقابت» باشد و در عین حال در برابر وسوسه‌ها در خصوص ارزیابی اغراق‌آمیز توان چین و شیطان جلوه دادن پکن یا مردود شمردن ساده‌لوحانه توانایی چین جهت به چالش کشیدن رهبری جهانی آمریکا و سلطه دلار مقاومت کند. واشنگتن از طریق جذاب‌تر ساختن نقش رهبری آمریکا و سیستم جهانی موجود می‌تواند تلاش‌های چین به منظور بی‌اثرسازی قدرت ژئواقتصادی آمریکا را به حاشیه براند. وقت آن رسیده که آمریکا دلسوزانه به کشورهایی که مشتاق دریافت حمایت‌های توسعه‌ای یا خواستار نمایندگی در نظام جهانی موجود هستند، گوش بسپارد، قبل از آنکه توجه این کشورها به سمت چین جلب شود.  

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پکن آماده جنگ اقتصادی و جدایی کامل از غرب/ چین اقتصاد خود را در برابر تحریم‌ها مقاوم خواهد کرد / چین، روسیه، و ایران به لحاظ ژئواقتصادی از اوپک قدرتمندترند بیشتر بخوانید »

چالش‌های جدید آمریکا با گسترش محور مقاومت ایران: تهران حوثی‌ها را در دکترین منطقه‌ای خود ادغام کرده است / حوثی‌ها با پهپادهای ایرانی راهکارهای جنگی جدیدی را ابداع کرده‌اند

چالش‌های جدید آمریکا با گسترش محور مقاومت ایران: تهران حوثی‌ها را در دکترین منطقه‌ای خود ادغام کرده است / حوثی‌ها با پهپادهای ایرانی راهکارهای جنگی جدیدی را ابداع کرده‌اند



یک اندیشکده آمریکایی اذعان کرد موشک‌های بالستیک و پهپادهای ایرانی در یمن بخشی از الگویی بزرگ‌تر در خاورمیانه است که ساختار فعلی امنیت منطقه را محک می‌زند.

سرویس جنگ نرم مشرق – مؤسسه امریکن انترپرایز در گزارشی به قلم کاترین زیمرمن عضو ارشد این اندیشکده نوشت: حوثی‌های یمن بخشی از ائتلاف غیررسمی به رهبری ایران هستند که به محور مقاومت مشهور است و تهدیدی فزاینده برای امنیت منطقه‌ای در خاورمیانه محسوب می‌شوند. آمریکا حوثی‌ها را محصول جنگ یمن می‌داند -یک جنبش محلی یمنی با اهداف محلی یا به تعبیر دیگر، یک گروه نیابتی یمنی تحت فرماندهی مطلق ایران. در عوض، حوثی‌ها استقلال خود را حفظ کرده‌اند و همزمان در شبکه عاملان دولتی و غیردولتی ایران برای مقابله با نفوذ غرب در خاورمیانه ادغام شده‌اند. روابط حوثی‌ها با ایران و دیگر اعضای محور در هشت سال گذشته جنگ یمن به شدت تقویت شده و توانمندی‌های ایران که به دست حوثی‌ها رسیده‌اند جنگ را به فراتر از مرزهای یمن رسانده‌اند.


مخاطبان گرامی، آنچه در ادامه می‌خوانید صرفاً ترجمه گزیده گزارش‌ها و مقالات مذکور است و محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌ها، مؤسسات مطالعاتی و رسانه‌های غربی منتشر شده است و هرگونه ادعا و القائات احتمالی این مقالات هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


چالش‌های جدید آمریکا با گسترش محور مقاومت ایران: تهران حوثی‌ها را در دکترین منطقه‌ای خود ادغام کرده است / حوثی‌ها با پهپادهای ایرانی راهکارهای جنگی جدیدی را ابداع کرده‌اند

رهبران حوثی انقلاب اسلامی ایران را الگوی خود قرار داده‌اند

این اندیشکده می‌نویسد: منافع مشترک سنگ بنای روابط بین حوثی‌ها و ایران و محور مقاومت شده‌اند. رهبران حوثی انقلاب اسلامی ایران را به عنوان الگو می‌بینند و ایده‌ها تجدیدنظرطلبانه و تلاش‌های ایران برای تغییر نظم منطقه‌ای با نظرات آنها مشابه است. بنابراین آنها با دیگر اعضای محور مقاومت از جمله حزب‌الله و شبه‌نظامیان شیعه عراقی و گروه‌های دیگر که به دنبال تغییر وضع فعلی از طریق زور هستند، زمینه‌های مشترکی دارند. از نظر ایران، حوثی‌ها اساساً فرصتی برای تهدید مرزهای جنوبی عربستان سعودی هستند و ایران تلاشی را رهبری کرده تا حوثی‌ها را به بخشی از شبکه خود تبدیل کند. حالا حوثی‌ها به ایران و محور مقاومت متکی هستند تا بتوانند تسلیحات لازم برای ادامه قدرت‌نمایی خود از یمن را دریافت کنند و شروع به حمایت از برنامه‌های محور مقاومت کرده‌اند.

این گزارش می‌افزاید: تلاش برای توسعه توانمندی نظامی حوثی‌ها باعث تغییر شکل تهدید حوثی‌ها شده است. قبلاً، حوثی‌ها فقط می‌توانستند از قلمروی خود دفاع کنند. حالا، آنها در نقاطی دور از مرز یمن هم قدرت‌نمایی می‌کنند. تسلیحات ایرانی شامل سامانه‌های ضدهوایی، موشک بالستیک، پهپادهای کوتاه‌برد و دوربرد، بمب‌های کنار جاده‌ای و بمب‌های دریایی می‌شود. ایران روابط دیپلماتیک رسمی با دولت حوثی‌ها دارد و دیپلمات‌های ایران منافع حوثی‌ها را در سطح جهانی پیش می‌برند. دیگر اعضای محور مقاومت هم روابطی را با حوثی‌ها شکل داده‌اند و میزبان نمایندگان آنها شده‌اند و روایت حوثی‌ها را تبلیغ می‌کنند.

چالش‌های جدید آمریکا با گسترش محور مقاومت ایران: تهران حوثی‌ها را در دکترین منطقه‌ای خود ادغام کرده است / حوثی‌ها با پهپادهای ایرانی راهکارهای جنگی جدیدی را ابداع کرده‌اند

دستاوردهای اصلی جنگ یمن برای ایران

جنگ یمن زمینه‌ای برای ایران مهیا کرد که به طور زنده تسلیحات دوربرد خود را آزمایش کند. ایران مدت بیشتری مشغول همکاری نظامی با عوامل نیابتی عراقی خود بود اما تسلیحات پیشرفته‌تری را به حوثی‌ها داده است. آستانه تحمل اسرائیل، آمریکا و هر جای دیگری برای تحمل وجود تسلیحات پیچیده برای یمن کمی بالاتر است که دلیل آن مکان این کشور و پوشش جنگ داخلی است. اطلاعات مربوط به موشک‌های بالستیک و پهپادهای ایرانی به کار رفته از سوی حوثی‌ها دوباره به چرخه توسعه تسلیحات ایران برمی‌گردد. به علاوه، حوثی‌ها با استفاده از پهپادهای ایرانی راهکارهای جنگی جدیدی را ابداع کرده‌اند -راهکارهایی که توسط شبه‌نظامیان عراقی مورد حمایت ایران هم به کار رفته‌اند و نشان می‌دهد که اطلاعات بین بازیگران این عرصه تبادل می‌شوند.

حالا حوثی‌ها امنیت عربستان سعودی و امارات متحده عربی را تهدید می‌کنند. حملات حوثی‌ها به عربستان در سال ۲۰۲۱ به شدت افزایش یافت و این حملات با موشک‌های بالستیک و پهپادهایی صورت می‌گرفتند که اساساً زیرساخت‌های نفتی، فرودگاه‌های غیرنظامی و تأسیسات نظامی عربستان را هدف می‌گرفتند. توانایی آنها برای انجام چنین جنگی نشانگر تأمین مستمر تسلیحات است. در آغاز ژانویه ۲۰۲۲، حوثی‌ها حملاتی به مراکزی در ابوظبی، امارات متحده عربی، را آغاز کردند که موجب مرگ سه شهروند و تهدید نیروهای خدماتی آمریکایی مستقر در پایگاه نظامی الظفره شد.

چالش‌های جدید آمریکا با گسترش محور مقاومت ایران: تهران حوثی‌ها را در دکترین منطقه‌ای خود ادغام کرده است / حوثی‌ها با پهپادهای ایرانی راهکارهای جنگی جدیدی را ابداع کرده‌اند

مزایای نامتقارن موشک‌های بالستیک و پهپادهای یمن در برابر سامانه‌های موشکی

در ادامه این گزارش آمده است: عربستان و امارات متحده عربی از سامانه‌های دفاع موشکی پاتریوت برای حفاظت در برابر حملات حوثی‌ها استفاده می‌کنند و از آن زمان ارتش امارات دو بار سامانه دفاع موشکی تاد خود را به کار بسته است. هر دو سامانه در مقایسه با موشک‌های بالستیک و پهپادهای نسبتاً ارزان حوثی‌ها پرهزینه هستند و مزایای نامتقارن واضحی را برای حوثی‌ها رقم می‌زنند.

امریکن انترپرایز در بخش دیگری از گزارش خود با لحنی ایران‌هراسانه مدعی شد: ایران توانمندی‌های دوربرد حوثی‌ها را با رویکرد منطقه‌ای خود ادغام کرده و ممکن است به دنبال حملاتی به اهداف دورتر مانند اسرائیل باشد. عدم وجود پاسخ واقعی به حمله سپتامبر ۲۰۱۹ به بقیق در عربستان سعودی، که موقتاً تولید نفت عربستان را به نصف کاهش داد نشان می‌دهد که ایران سازوکار بازدارندگی مؤثری را با توان انکار بالا و تشدید خطرات ایجاد کرده است. حوثی‌ها رسماً مسئولیت حمله را پذیرفتند و دلیل آن را تشدید جنگ یمن عنوان کردند، اما ارزیابی‌های بعدی آمریکا نشان داد که حمله از شمال صورت گرفته است نه جنوب.

چالش‌های جدید آمریکا با گسترش محور مقاومت ایران: تهران حوثی‌ها را در دکترین منطقه‌ای خود ادغام کرده است / حوثی‌ها با پهپادهای ایرانی راهکارهای جنگی جدیدی را ابداع کرده‌اند

تسلیحات حوثی‌ها می‌توانند به اسرائیل هم برسند

تکثیر توانمندی‌های مشابه در بخش‌های دیگر محور مقاومت باعث شده نتوانیم به سرعت و با اطمینان بفهمیم که عامل حمله چه کسی بوده است. تسلیحات ایرانی در زرادخانه حوثی‌ها می‌توانند به اسرائیل هم برسند و خطر حمله چندکاربره و هماهنگ شده توسط سپاه پاسداران به اسرائیل را افزایش دهند زیرا ایران به دنبال آن است که نسبت به تقویت روابط میان کشورهای سنی عربی و اسرائیل در محیط پس از توافقات ابراهیم اعتراض کند.

چالش‌های راهبردی ادغام حوثی‌ها در محور مقاومت ایران برای آمریکا

در بخش دیگری از این گزارش به کاخ سفید توصیه شده است: ادغام حوثی‌ها در محور مقاومت به رهبری ایران و دسترسی به تسلیحات دوربرد تولید ایران موجب چالش‌های جدیدی برای منافع آمریکا در خاورمیانه می‌شود. هر رویکرد موفقی برای رفع این چالش‌ها باید بخشی از راهبرد جامع‌تری نسبت به یمن و منطقه باشد. راهبرد یمن نباید فقط به تهدید حوثی‌ها بپردازد بلکه باید بر القاعده نیز فشار آورده و این کشور را باثبات کند تا از بدتر شدن شرایط مردم جلوگیری شود. همچنین آمریکا باید از متحدان منطقه‌ای خود، عربستان و امارات، در مقابل حملات حوثی‌ها دفاع کند. آمریکا با نگاهی منطقه‌ای باید دقت کند که حوثی‌ها از برداشته شدن یا کاهش تحریم‌های نهادهای ایران چه سودی می‌برند و امکان هماهنگی یا همکاری بین اعضای محور را بسنجد.

چالش‌های جدید آمریکا با گسترش محور مقاومت ایران: تهران حوثی‌ها را در دکترین منطقه‌ای خود ادغام کرده است / حوثی‌ها با پهپادهای ایرانی راهکارهای جنگی جدیدی را ابداع کرده‌اند

منافع حوثی‌ها عمیقاً به منافع محور مقاومت گره خورده است

این اندیشکده آمریکایی با اذعان به سیاست‌های شکست‌خورده کاخ سفید عنوان کرد: دولت‌های پی‌درپی آمریکا نتوانسته‌اند حمایت ایران از حوثی‌ها را به صورت ریشه‌ای حل کنند و نفوذ ایران بر حوثی‌ها بیشتر شده است. نیروی قدس سپاه پاسداران در زمان کارزار «فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران تسلیحات و توانمندی‌های پیچیده‌تری را برای حوثی‌ها فرستاده است. تهدید تحریم‌های آمریکا برای جلوگیری از تعمیق روابط حوثی‌ها با شبکه ایران ناکافی بوده‌اند. تأکید بر دیپلماسی آمریکایی که در سال اول دولت بایدن رخ داد، به همراه تغییر رویکرد آمریکا در خاورمیانه، به همان اندازه دردسرساز بود. مقامات آمریکا و سازمان ملل از همان زمان به دنبال جلب همکاری ایران برای مذاکره با حوثی‌ها برای پایان جنگ بودند در حالی که ایران جزو طرفین جنگ نیست. امروز، منافع حوثی‌ها عمیقاً به منافع محور مقاومت گره خورده است و حوثی‌ها برای نمایش قدرت به تسلیحات ایرانی وابسته‌اند و بعید است سیاست جدا کردن آنها از ایران موفق شود. 

موشک‌ها و پهپادهای ایرانی در یمن ساختار فعل ی امنیت منطقه را محک می‌زند

افزایش تهدید حوثی‌ها اقدامات لازم برای حفاظت از نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه و حمایت دفاعی از متحدان خلیج‌فارس را بیشتر کرده است. بخشی از الگوی بزرگ‌تر تکثیر تسلیحات ایرانی غیرهسته‌ای آن است که ساختار امنیتی فعلی منطقه را محک بزنند. پهپادهای نسبتاً ارزان تسلیحات دقیق و مؤثری در فواصل دورتر هستند. همچنین، موشک‌های بالستیک به کار رفته توسط حوثی‌ها هم هزینه‌های دفاعی سنگینی را به متحدان منطقه‌ای تحمیل می‌کنند. دفاع در مقابل هر دوی این موارد پرهزینه‌تر هم خواهد بود. جلوگیری از انتقال سلاح و تجهیزات برای حوثی‌ها خطر آنها را کاهش می‌دهد اما عملیات‌های مقابله با قاچاق تأثیر محدودی داشته‌اند. تقریباً با اطمینان می‌توان گفت که ایران اجزای اصلی تسلیحات خاص را ارسال می‌کند. خنثی یا ضعیف کردن مستقیم این اجزا می‌تواند تأثیرات نامتقارن بیشتری بر توانمندی‌های حوثی‌ها داشته باشد.

چالش‌های جدید آمریکا با گسترش محور مقاومت ایران: تهران حوثی‌ها را در دکترین منطقه‌ای خود ادغام کرده است / حوثی‌ها با پهپادهای ایرانی راهکارهای جنگی جدیدی را ابداع کرده‌اند

یمن صحنه یک جنگ بزرگ‌تر و منطقه‌ای است

امریکن انترپرایز در پایان گزارش خود با تکرار ادعاهای واهی و وارونه‌نمایی حقایق مدعی شد: امروز یمن صحنه یک جنگ بزرگ‌تر و منطقه‌ای است. حوثی‌ها روابط گسترده‌ای با محور مقاومت ایجاد کرده‌اند و اهداف مقاومت را هم به اهداف خود افزوده‌اند. ایران از طریق حوثی‌ها جنگی نیابتی را پیش می‌برد و سرمایه‌گذاری محدود ایران بر حوثی‌ها گستره جنگ را به فراتر از مرزهای یمن کشانده است. تسلیحات موجود در زرادخانه یمن تهدیدی برای کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و اسرائیل، و نیز تهدیدی برای کشتیرانی در دریای سرخ و خلیج عدن است. ایران و محور مقاومت آن با عمیق‌تر شدن روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی، به ویژه امارات مخالف هستند و نشان داده‌اند که به این پیشرفت‌ها اعتراض خواهند کرد. درک حوثی‌ها فقط در بستر یمن باعث می‌شود این تغییر در محرک‌های امنیتی منطقه را نبینیم. آمریکا برای حفاظت از منافع خود در خاورمیانه باید رویکرد خود را بر اساس این واقعیت جدید تغییر دهد که حوثی‌ها بخشی از محور مقاومت هستند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چالش‌های جدید آمریکا با گسترش محور مقاومت ایران: تهران حوثی‌ها را در دکترین منطقه‌ای خود ادغام کرده است / حوثی‌ها با پهپادهای ایرانی راهکارهای جنگی جدیدی را ابداع کرده‌اند بیشتر بخوانید »

هشدار اندیشکده آمریکایی نسبت به بحران غذایی در میان نظامیان و کهنه‌سربازان ارتش آمریکا

هشدار اندیشکده آمریکایی نسبت به بحران غذایی در میان نظامیان و کهنه‌سربازان ارتش آمریکا


سرویس جنگ نرم مشرق – مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی در گزارشی به قلم کتلین والش مدیر برنامه جهانی امنیت غذایی این اندیشکده آمریکایی با اشاره به اینکه ناامنی غذایی در میان کهنه‌سربازان و خانواده‌های نظامیان آمریکایی نوشت مطالعات جدید از ابهامات درباره این معضل و بحران کاسته‌اند.


مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


نرخ بالای ناامنی غذایی در میان کهنه‌سربازان سیاهپوست، لاتین‌تبار و غیرسفیدپوست

در این گزارش آمده است:، یک مطالعه بر روی بیش از ۲۵۰۰۰ کهنه‌سرباز که جهت شرکت در «بررسی مصاحبه‌ای بهداشت ملی» ثبت‌نام کرده بودند، نشان داد که ۵/۶ درصد آنها طی سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ با ناامنی غذایی مواجه بودند، رقمی به مراتب پایین‌تر از نرخ ناامنی غذایی در میان عموم مردم که در مدت زمان مشابه بین ۱۲ تا ۱۵ درصد بود. یک مطالعه دیگر بر روی داده‌های مربوط به سال‌های ۲۰۰۵-۲۰۱۳ که در قالب پژوهش وزارت کشاورزی آمریکا تحت عنوان «بررسی جمعیت کنونی ــ ضمیمه امنیت غذایی» جمع‌آوری شده بودند، نمایانگر نرخ پایین‌تر ناامنی غذایی (۴/۸ درصد) و نرخ بسیار پایین امنیت غذایی (۳/۳ درصد) در میان خانواده‌های کهنه‌سربازان در مقایسه با عموم مردم بود (این نرخ در میان عموم مردم به ترتیب ۴/۱۴ درصد و ۴/۵ درصد بود). با این حال، دیگر مطالعات نشان‌دهنده نرخ بالاتر ناامنی غذایی در میان کهنه‌سربازان هستند. در یک مطالعه دیگر بر روی بیش از ۶۷۰۰ کهنه‌سرباز که در «مطالعه کهنه‌سربازان سالمند» شرکت کرده بودند، ۲۴ درصد شرکت‌کنندگان ناامنی غذایی را بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸ گزارش دادند.

علیرغم این تفاوت‌ها، مطالعات همواره نرخ بالاتر ناامنی غذایی در میان برخی از گروه‌های فرعی از کهنه‌سربازان از جمله سیاهپوستان، لاتین‌تبارها، و دیگر کهنه‌سربازان غیرسفیدپوست را بازتاب می‌دهند. برخی از مطالعات میزان به مراتب بالاتر ناامنی غذایی در میان کهنه‌سربازان جنگ‌های اخیر را نشان می‌دهند. یکی از این مطالعات نشان داد که حدود ۲۷ درصد کهنه‌سربازان حاضر در جنگ‌های آمریکا در عراق و افغانستان ناامنی غذایی را در سال ۲۰۱۱-۲۰۱۲ تجربه کرده‌اند. از میان زنان کهنه‌سرباز که در سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ به مراکز متعلق به اداره کل بهداشت کهنه‌سربازان مراجعه کردند، نزدیک به ۲۸ درصدشان ناامنی غذایی را گزارش کردند.

هشدار اندیشکده آمریکایی نسبت به بحران غذایی در میان نظامیان و کهنه‌سربازان ارتش آمریکا

۳۳ درصد خانواده‌های نظامیان آمریکایی با ناامنی غذایی روبرو شده‌اند 

داده‌های کمتری درباره ناامنی غذایی در میان پرسنل نظامی فعال و خانواده‌های آنها موجود هستند، هرچند هرساله اطلاعات بیشتری در این خصوص پدیدار می‌شوند. بر اساس مطالعه‌ای که در ماه مه ۲۰۲۱ منتشر شد، حدود ۳۳ درصد شرکت‌کنندگان مشغول خدمت در مراکز نظامی عمده آمریکا جزو کسانی دسته‌بندی شدند که در سال ۲۰۱۹ در معرض ناامنی غذایی ناچیز قرار داشتند. طبق پژوهش شبکه مشاوره خانواده‌های نظامی (MFAN) تحت عنوان «بررسی برنامه حمایت از خانواده‌های نظامی»، از میان ۷۸۰۰ نفر از اعضای خانواده‌های نظامی شرکت‌کننده در مطالعه، ۵/۱۲ درصدشان در سال ۲۰۱۹ ناامنی غذایی را تجربه کردند. بر اساس همان پژوهش، شبکه مشاوره خانواده‌های نظامی شاهد تأثیرات مضر همه‌گیری کووید-۱۹ بود: بین اوایل ۲۰۲۰ تا اوایل ۲۰۲۱، ناامنی غذایی توسط ۲۰ درصد از حدود ۱۴۰۰ شرکت‌کننده گزارش شد.

هشدار اندیشکده آمریکایی نسبت به بحران غذایی در میان نظامیان و کهنه‌سربازان ارتش آمریکا

درآمد پایین علت اصلی ناامنی غذایی

این اندیشکده آمریکایی در ادامه عنوان کرد: همانند عموم مردم آمریکا، علت اصلی ناامنی غذایی در میان خانواده‌های نظامیان درآمد پایین است. با اینکه حقوق پرسنل نظامی مشغول به خدمت در مقایسه با حقوق غیرنظامیان (افراد دارای تحصیلات و تجارب یکسان) رقم مناسبی است، اما هنگامی که این پرسنل ازدواج می‌کنند و بچه‌دار می‌شوند، حقوقشان دیگر کفایت نمی‌کند. با بزرگ‌تر شدن خانواده‌ها، اشتغال همسران به منظور ایجاد درآمد مکمل و رفع نیازهای خانواده ضرورت می‌یابد. سازمان خانواده‌های ستاره آبی (BSF) در جدیدترین مطالعه خود با عنوان «بررسی سبک زندگی خانواده‌های نظامیان» میزانی از ناامنی غذایی را در میان همه رده‌های نظامی مشاهده کرد، اما خاطرنشان ساخت که ناامنی غذایی «در خانواده‌هایی که در آن همسر نیازمند یا خواهان شغل است اما شاغل نیست، شدت می‌یابد.» تا قبل از همه‌گیری، نرخ بیکاری در میان همسران پرسنل نظامی ۲۴ درصد بود؛ طبق جدیدترین بررسی سازمان خانواده‌های ستاره آبی، ۴۲ درصد همسران پرسنل نظامی که تا قبل از همه‌گیری شاغل بودند، گفتند که پس از مارس ۲۰۲۰ دست از کار کشیده‌اند که دلیل آن عمدتاً تعدیل نیروی کار بوده است.

هشدار اندیشکده آمریکایی نسبت به بحران غذایی در میان نظامیان و کهنه‌سربازان ارتش آمریکا

خانواده‌های نظامیان آمریکایی در مضیقه هستند

علاوه بر بیکاری و درصد پایین‌تر از حد معمول اشتغال در میان همسران، دیگر واقعیات زندگی نظامیان نیز به بودجه خانواده‌ها فشار می‌آورد. از جمله این موارد می‌توان به هزینه‌های غیرجبرانی جابجایی و هزینه‌های اسکان در خارج از پایگاه نظامی هنگام عدم دسترسی یا عدم‌کفایت منازل مسکونی در داخل پایگاه اشاره کرد. خانواده‌های جوان به ویژه ممکن است فاقد مهارت‌ها و تجارب لازم جهت مدیریت امور مالی خانواده باشند. سازمان کشوری مقابله با گرسنگی موسوم به مازون (MAZON) در قالب سیاست جامع پیشنهادی خود به منظور کاستن از ناامنی غذایی در میان خانواده‌های نظامیان، منابعی را «جهت کمک به خانواده‌های نظامیان در مواجهه با استرس و چالش‌های معیشت با بودجه ناچیز» در نظر دیده است. با این حال، تأکید بیش از حد بر روی بهبود مهارت‌های مدیریت مالی جای بحث دارد. بنابر گفته سناتور تامی داکورت، «خانواده‌های نظامیان در مضیقه هستند و اینکه بگوییم “همسران پرسنل نظامی در خانه بسر می‌برند و باید بودجه‌شان را بهتر مدیریت کنند” حرف واقعاً توهین‌آمیزی است.»

 از نظر خانواده‌های پرسنل نظامی که خواهان دریافت کمک‌های فدرال از طریق برنامه مساعدت تغذیه‌ای مکمل (SNAP) وزارت کشاورزی آمریکا هستند، شیوه انتخاب افراد واجد شرایط در بهترین حالت تناقض‌برانگیز و در بدترین حالت مشکل‌آفرین است. در خصوص پرسنل ساکن پایگاه، معیار درآمدی که وزارت کشاورزی به منظور ارزیابی واجدین شرایط بکار می‌گیرد، هزینه سکونت در پایگاه را مدنظر قرار نمی‌دهد، چرا که این هزینه از حقوق پرسنل کسر می‌شود. در خصوص پرسنلی که خارج از پایگاه ساکن هستند و حق مسکن ــ موسوم به حق پایه مسکن ــ دریافت می‌کنند، معیار درآمدی که وزارت کشاورزی به منظور ارزیابی واجدین شرایط بکار می‌گیرد شامل حق مسکن می‌شود، حتی با اینکه حق مسکن جزو درآمدهای مشمول مالیات محسوب نمی‌شود. (این امر در مورد غیرنظامیان نیز مصداق دارد و یارانه‌های مساعدتی مسکن و دیگر مساعدت‌ها هنگام تعیین افراد واجد شرایط جزو درآمد محسوب نمی‌شوند.) آنگونه که سازمان مازون توضیح می‌دهد: «دو فرد نظامی دارای حقوق پایه و ترکیب یکسان خانواده ممکن است در خصوص صلاحیت عضویت در برنامه مساعدت تغذیه‌ای مکمل بسته به محل اسکانشان در دسته‌بندی‌های متفاوتی قرار گیرند ــ فقط فردی که در داخل پایگاه سکونت دارد، واجد شرایط عضویت در این برنامه قلمداد خواهد شد. بنابراین، شیوه مورد استفاده وزارت کشاورزی آمریکا در خصوص ارزیابی واجدین شرایط ــ لحاظ نمودن حق مسکن به‌عنوان بخشی از درآمد پرسنل نظامی ــ مانع آن می‌شود تا افراد واجد شرایط از کمک غذایی بهره‌مند شوند.

هشدار اندیشکده آمریکایی نسبت به بحران غذایی در میان نظامیان و کهنه‌سربازان ارتش آمریکا

ناامنی غذایی ۱۰ برابری در میان کهنه‌سربازان مبتلا به بیماری‌های روانی حاد

در پایان این گزارش آمده است: همان فاکتورهایی که موجب ناامنی غذایی در میان عموم مردم می‌شوند ــ برخورداری از درآمد پایین، قرارگیری در میان اقلیت‌های نژادی، بی‌خانمانی، یا ابتلا به بیماری جسمی یا روحی ــ کهنه‌سربازان را نیز در معرض خطر قرار می‌دهند. بر اساس یک تحلیل، نرخ ناامنی غذایی در میان کهنه‌سربازان مبتلا به بیماری‌های روانی حاد ۱۰ برابر نرخ آن در میان کهنه‌سربازان فاقد اینگونه بیماری‌هاست. همچنین، کهنه‌سربازانی که وضعیت سلامت خود را متوسط یا ضعیف توصیف کرده بودند، در مقایسه با کسانی که وضعیت سلامت خود را بهتر توصیف کرده بودند، سه برابر احتمال بیشتری داشت که ناامنی غذایی را تجربه کنند. یک مطالعه دیگر مشخصاً نشان داد که افسردگی موجب افزایش ناامنی غذایی در میان کهنه‌سربازان پیر و جوان می‌شود.

این اندیشکده هشدار داد پژوهشگران در مطالعه‌ای بر روی نمونه بزرگی از افراد مشغول خدمت در ارتش دریافتند که ناامنی غذایی با اضطراب، افسردگی، و اندیشیدن به خودکشی ارتباط دارد و این موارد نیز به نوبه خود با قصد ترک ارتش میان نظامیان آمریکایی ارتباط دارند.



منبع خبر

هشدار اندیشکده آمریکایی نسبت به بحران غذایی در میان نظامیان و کهنه‌سربازان ارتش آمریکا بیشتر بخوانید »

اندیشکده «بنیاد هریتج» و تاثیر آن بر سیاست‎های دولت‌های آمریکا

اندیشکده «بنیاد هریتج» و تاثیر آن بر سیاست‎های دولت‌های آمریکا



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، اندیشکده آمریکایی «بنیاد هریتج»، در فوریه سال ۱۹۷۳ به عنوان اتاق فکری با گرایش‌های محافظه کارانه در «واشنگتن» تاسیس شد.

این اندیشکده که حوزه فعالیتش سیاست عمومی است، به ویژه در دوره‌های ریاست جمهوری جمهوریخواهان نقش مهمی در سیاست گذاری ایفا کرده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از «پولیتیکو، فوربس، نیو ریپابلیک و آتلانتیک»، بنیاد هریتج آمریکا، اندیشکده‌ای که دارایی و درآمدش در سال ۲۰۱۱ به ترتیب بیش از ۱۷۴ و بیش از ۷۲ میلیون دلار برآورد شده بود، نه تنها در سیاستگذاری واشنگتن بلکه در مراقبت‌های بهداشتی و اصلاحات رفاهی آمریکا در ۴۰ سال اخیر تاثیر قابل توجهی داشته است.

بنیاد هریتج چگونه تاسیس شد؟
تاسیس هریتج به دوران اندیشه محافظه کاری دهه ۱۹۷۰ و قبل از انتخاب «رونالد ریگان»، رییس جمهور اسبق آمریکا باز می‌گردد.

بیشتر بخوانید:

اندیشکده «چتم هاوس» چه اهدافی را دنبال می‎‌کند؟

از این جهت بود که با ورود ریگان به کاخ سفید، بنیاد هریتج حدود ۲ هزار ایده از سیاست مالیاتی تا بمب افکن‌ها را در مجموعه ۲۰ جلدی به رییس جمهور جدید ارائه داد.

ریگان نیز در نخستین نشست کابینه، این مجموعه ایده‌ها را به تک تک اعضای کابینه ارائه کرد و ارزیابی‌ها نشان می‌دهد تا پایان سال نخست ریاست جمهوری ۶۰ درصد این ایده‌ها از عرصه موشکی تا سیاست‌های مالیاتی به نوعی عملی شدند.

رابطه هریتج با دولت‌های مختلف در آمریکا چگونه پیش رفت؟

باید توجه داشت که تاثیرگذاری این بنیاد بر سیاستگذاری محدود به دوره حضور روسای جمهوریخواه در کاخ سفید نمی‌شد؛ اگرچه در این دوران، تاثیرگذاری هریتج شکل واضح تری به خود می‌گرفت.

از جمله روسای جمهور دموکراتی که تحت تاثیر نفوذ هریتج قرار داشت، «بیل کلینتون» بود.

در میان روسای جمهوریخواه نیز دولت‌های «جورج بوش» پدر و «دونالد ترامپ» تاثیرپذیری عمیقی از این بنیاد محافظه کار داشتند.

هریتج در دولت «جورج بوش» پسر با استقبال مواجه نشد و با وجود حضور چند نفر از اعضا و نزدیکانش در دولت، تاثیر چندانی بر سیاستگذاری‌ها نداشت.

بداقبالی هریتج در دوران ۸ ساله ریاست جمهوری بوش پسر، در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما دموکرات ادامه داشت و سبب عصبانیتی شد که این اندیشکده را به برگزاری تظاهرات ضد دولتی سوق داد.

هریتج در ادامه برای مقابله با تکرار مخالفت‌ها با حضور خود در دولت، به تاسیس «Heritage Action» در سال ۲۰۱۰ به عنوان نهاد غیرانتفاعی که می‌تواند آشکارا اقدام سیاسی کند، اقدام کرد.

این رویکرد چنان تند بود که سبب اعتراض برخی از جمهوریخواهان و انتقاد آنان به پیشی گرفتن این اندیشکده از حزب شد.

حوزه‌های فعالیت‌های بنیاد هریتج چه هستند؟

هریتج که عموما در حوزه سیاستگذاری عمومی فعالیت می‌کرد در دهه ۱۹۹۰، وارد حوزه مراقبت‌های بهداشتی شد و ایده خرید بیمه درمانی شخصی را داد؛ هرچند اندک اندک از این ایده فاصله گرفت.

رابطه هریتج و ترامپ چگونه پیش رفت؟

اگرچه چهار دهه از زمان تاسیس بنیاد هریتج به عنوان اندیشکده‌ای محافظه کار می‌گذرد، اما ایده هایش همچنان برای کاخ سفید جذاب است.

با ورود «دونالد ترامپ»، رییس جمهور پیشین آمریکا به کاخ سفید، هریتج مانند سایر نهادهای محافظه کار که طیف افرادی مانند «تد کروز» را به خود نزدیک‌تر می‌دیدند، در مقابل ترامپ قرار گرفت و در واقع جنگ داخلی در جبهه جمهوریخواهان آشکار شد.

اما در نهایت برنده نبرد ترامپ و هریتج، بنیاد محافظه کار آمریکایی بود که توانست افراد مورد نظر خود را وارد کابینه کرده و برنامه اش را پیش ببرد.

به اذعان کارشناسان و افراد نزدیک به دولت ترامپ، «با وجود هرج و مرج و آشفتگی در دولت ترامپ، هریتج به یک پیروزی بزرگ استراتژیک دست یافت؛ این مهم در حالی رخ داد که ترامپ ارتباط شخصی با بنیاد نداشت اما هریتج به دلیل داشتن پایگاه قوی در میان جمهوریخواهان و بودجه ۸۰ میلیون دلاری حاصل از کمک‌های جمهوریخواهان ثروتمند، بیش از یک اندیشکده و در قالب شرکتی بازاریاب و تجاری که یک فروشگاه سیاست را نیز اداره می‌کند، وارد عمل شد.»

نتیجه تاثیرپذیری دولت ترامپ از ایده‌های محافظه کارانه را می‌توان در لغو اوباماکِر، قوانین مهاجرتی، گرایش دیوان عالی به سمت ایده‌های راست گرایانه و … دید.

در واقع پس از چالش اولیه میان ترامپ و هریتج، اثر انگشت این اندیشکده تقریبا بر روی همه سیاست‌های ترامپ از دستور کار اقتصادی تا انتخاب نامزدهای دیوان عالی مشاهده می‌شود. مهم‌ترین مورد در این زمینه، معرفی و انتخاب «مایک پنس»، از افراد نزدیک به هریتج به عنوان معاون ترامپ بود.

این نفوذ تا جایی پیش رفت که برخی، از کارکنان هریتج به عنوان تیم در سایه در دولت ترامپ یاد می‌کردند.

مشارکت هریتج در دولت ترامپ در واقع نقطه عطفی برای این اندیشکده محافظه کار برای بازگشت به عرصه سیاسی واشنگتن است.

رابطه مالی هریتج با دولت‌های آمریکا چگونه است؟

این اندیشکده محافظه کار آمریکایی که در جهت تاثیرگذاری خود در عرصه سیاستگذاری به صرف هزینه‌هایی در تعمیر جاده‌ها و پل‌های آمریکا اقدام می‌کند، در هر دولت آمریکا، بودجه خاصی را از خزانه داری دریافت می‌کند.

اندیشکده محافظه کار هریتج ۴۷ ساله اکنون بر حزب جمهوریخواه این کشور مسلط شده و داستان این اندیشکده با حزب جمهوریخواه درهم آمیخته است.

هریتج در حال حاضر فراتر از یک اندیشکده و فروشگاه عرضه کننده سیاست عمومی است و به عنوان بازوی شبه رسمی دولت و کنگره برای جمهوریخواهان عمل می‌کند.

البته این ریشه دواندن حضور و تاثیر بنیاد هریتج در دولت‌های آمریکایی چندان به مذاق جمهوریخواهان خوش نمی‌آید و در موارد زیادی به بروز اختلاف نظرهای جدی میان طرفین می‌انجامد.

درگیری میان جمهوریخواهان با اعضای اندیشکده، چیز جدیدی نیست و انتظار می‌رود به دلیل تمایل هریتج برای ادامه روند افزایش تاثیر اساسی در سیاست، همچنان ادامه داشته باشد.

منبع: میزان



منبع خبر

اندیشکده «بنیاد هریتج» و تاثیر آن بر سیاست‎های دولت‌های آمریکا بیشتر بخوانید »

جنگ آذربایجان و ارمنستان اولین جنگ پهپادی جهان بود/ پهپادها معادلات جنگی را تغییر داده‌اند +عکس

جنگ آذربایجان و ارمنستان اولین جنگ پهپادی جهان بود/ پهپادها معادلات جنگی را تغییر داده‌اند +عکس


 سرویس جنگ نرم مشرق اندیشکده مرکز امنیت نوین آمریکا در گزارشی به قلم ساموئل بندت از مشاوران و تحلیلگران این اندیشکده آمریکایی و دیوید هامبلینگ مشاور و روزنامه‌نگار حوزه تکنولوژی فوربز به نقش مهم و موفق پهپادها در مناقشه نظامی میان آذربایجان و ارمنستان پرداخت و نوشت: ارمنستان گزینه دیگری جز توافق با آذربایجان و پذیرش شکست نداشت، زیرا آذربایجان بر میدان نبرد مسلط شد و ظاهراً نیروهای مخالف را نابود کرد. به نظر می‌رسد که عمده موفقیت آن‌ها به دلیل کارآمدی ناوگان پهپادی جدیدشان است که باعث تقویت توان جنگی آذربایجان شد.


مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


پهپاد مسلح بدون سرنشین بایراکتار (بیرقدار) تی‌بی ۲ ساخت ترکیه، نقشی کلیدی در موفقیت آذربایجان داشت. این پهپاد در اختیار چندین هم‌پیمان دیگر نیز قرار گرفته است – پهپاد فوق را ترکیه به قبرس شمالی صادر کرده است.

پهپادهای آذربایجان به مثابه یک گلوله جادویی بودند

به گفته ساموئل بندت، «پهپادهای آذربایجان به‌واقع یک گلوله جادویی بودند، چراکه توانستند پدافند هوایی و دارایی‌های میدانی ارمنستان را نابود کنند».

آذربایجان در جریان این درگیری از انواع متفاوتی از پهپادها استفاده کرد. یکی از مرگ‌آورترین آن‌ها بیرقدار تی‌بی ۲ بود که از ترکیه خریداری شده است. وزن این پهپاد فقط یک هشتم وزن یک ریپر ام‌کیو-۹ آمریکایی است و با سرعت ۸۰ مایل در ساعت پرواز می‌کند، اما چهار موشک با هدایت لیزری و میکرومهمات هوشمند را حمل می‌کند و قدرت بالای آن در درگیری‌ها ثابت شده است. آذربایجان ویدئوهای زیادی منتشر کرده است که نشان می‌دهد این پهپادها خودروها را هدف قرار می‌دهند.

تا ۳ اکتبر، آذربایجان مدعی شده بود که ۲۵۰ خودرو مسلح و تعداد مشابهی از توپخانه‌های ارمنستان، به اضافه ۳۹ سیستم پدافند هوایی شامل یک سیستم دفاعی اس-۳۰۰ را نابود کرده است. نابودی سیستم‌های پدافند هوایی دارای اهمیت ویژه‌ای است: وقتی این سیستم‌ها نابود شوند، پهپادها می‌توانند به هر هدفی حمله کنند.

کمک ترکیه در انهدام سامانه‌های پدافند هوایی روسیه

وضعیت مشابهی در سوریه در ماه ژوئن روی داد، زمانی که بار دیگر پهپادهای بیرقدار تی‌بی ۲ ترکیه ظاهراً ده‌ها خودروی ضدهوایی ساخت روسیه را نابود کردند. در روزنامه ستاره سرخ وزارت دفاع روسیه عنوان شده است که دلیل این رویداد، انجام عملیات در «نقطه کور» ی در ارتفاع پایین بوده است که سیستم‌های روسی را در شناسایی و نابودی اهداف دچار مشکل می‌کند.

آذربایجان همچنین شماری از هواپیماهای دوباله روسی آن-۲ خود را به پهپادهای بمب‌انداز تبدیل کرده است. ممکن است از این هواپیماها برای فریب سیستم‌های پدافند هوایی استفاده شده باشد تا موقعیتشان را تغییر دهند، به طوری که پهپادهای تی‌بی ۲ بتوانند آن‌ها را هدف قرار دهند.

بنا به گفته بندت، پهپادهای تی‌بی ۲ احتمالاً توسط اپراتورهای ترک هدایت شده‌اند که تجربه حمله به سیستم‌های دفاع هوایی قدیمی روسی در لیبی و سوریه را داشتند و می‌دانستند که چگونه از نقاط ضعف این سیستم‌ها بهره‌برداری کنند.

پهپادهای انتحاری هاروپ

ویدئوهایی که آذربایجان منتشر کرده است، حملات پهپادی به گروهی از سربازان و معبرها را نشان می‌دهد، که حاکی از آن است که آن‌ها نتوانسته‌اند به سراغ اهداف ارزشمندتری بروند. آذری‌ها همچنین نسخه‌های داخلی پهپاد کامیکازه کوچک اوربیتر-۱ کی اسرائیلی و پهپادهای انتحاری هاروپ اسرائیلی را مورد استفاده قرار دادند. موجی از هاروپ‌ها را می‌توان از پرتابگرهای متحرکی که هر یک از آن‌ها ۹ هاروپ را حمل می‌کنند، پرتاب کرد.

یک کامیون لانچر می‌تواند موجی از پهپادهای انتحاری هاروپ را به سمت اهداف پرتاب کند.

به علاوه شایعاتی، گرچه با مدارک ناچیز، وجود داشت مبنی بر استفاده از پهپادهای کامیکازه تاکتیکی کوچک‌تر شبیه به کارگو ساخت ترکیه. این یک مالتیکوپتر با توان گردآوری اطلاعات است که یک سیستم شناسایی هوشمند دارد و خودش می‌تواند اهداف را شناسایی، موقعیت‌یابی و نابود کند.

برتری پهپاد بر تانک؟

اگرچه برخی از تحلیلگران معتقدند که کشتار نیروهای مسلح ارمنی توسط ناوگان پهپادی آذربایجان به معنای پایان کار تانک است، اما دیگران چندان در این رابطه مطمئن نیستند. رابرت بیتمن، یکی از نویسندگان در فارین پالیسی، قویاً بر این باور است که مسئله بر سر شایستگی است. ویدئوهای پهپادی نشان می‌دهند که تانک‌های ارمنی چنان آرایشی گرفته‌اند که گویی در حال انجام عملیات نمایشی هستند، و هیچ نشانی از تلاش واقعی برای پراکنده شدن، استتار یا استفاده از پوشش زمینی دیده نمی‌شود. بنا به نظر بیتمن، مشکل از تانک‌ها نیست بلکه مسئله بر سر «یک نیروی نظامی است که آموزش شایسته‌ای نداشته و تجهیزات مناسبی ندارد و بنابراین ناشیانه خود را معرض آتش دشمن قرار می‌دهد».

بندیت همچنین اشاره می‌کند که پیروزی آذری‌ها صرفاً به خاطر حملات پهپادی نبود. وی می‌گوید «اگرچه پهپادی نقشی حیاتی در این جنگ داشتند، موفقیت آذری‌ها همچنین نتیجه عملیات سنجیده پیاده‌نظام بود که هر بار بخشی از قلمرو را به تسخیر خود درآوردند».

سرمایه گذاری اشتباه ارمنستان

بندت می‌گوید اگر ارمنی‌ها هم به پهپادها و پهپادهای انتحاری دسترسی داشتند، شاید می‌توانستند مانع پیشروی آذری‌ها شوند. در عوض، آن‌ها سرمایه‌گذاری هنگفتی روی سیستم‌های نمایشی که هیچ تأثیری در میدان نبرد نداشت کردند، مثلاً آن‌ها ۱۰۰ میلیون دلار را به خرید شش جت روسی اختصاص داده‌اند.

نیروی نظامی ایالات متحده نیز می‌تواند از این موارد درس بگیرد. حتی آذربایجان می‌تواند با استفاده از ناوگانی از پهپادهای مدرن، خسارات بزرگی به دشمنی که آمادگی کافی ندارد وارد کند.

بندت عنوان می‌کند که «نیروهای زمینی ایالات متحده در مقایسه با نیروهای ارمنی در جنگ اخیر، از سامانه‌های دفاعی نسبتاً بیشتری استفاده می‌کنند تا از دارایی‌هایشان حفاظت کنند. اما خطر پهپادهای مسلح کوچک همواره وجود دارد و افزایش هم می‌یابد، چراکه کشورهای بیشتری تلاش می‌کنند که به تقلید از تجربه آذربایجان، به طیفی از پهپادهای بدون سرنشین دست یابند تا سیستم‌های قدیمی خود را کامل کنند».

شاید این اولین جنگی باشد که پهپادها پیروز آن شده‌اند، اما آخرین آنها هم نخواهد بود.



منبع خبر

جنگ آذربایجان و ارمنستان اولین جنگ پهپادی جهان بود/ پهپادها معادلات جنگی را تغییر داده‌اند +عکس بیشتر بخوانید »