اندیمشک

اندیشه امام خمینی برای تبیین فردای ایران زیادی قدیمی است! / قدر کارگران را بدانیم، مثل مدل اصلاح‌طلبان در هفت تپه!

«حسینیه جماران» برای تبیین فردای ایران زیادی قدیمی است! / قدر کارگران را بدانیم، مثل مدل اصلاح‌طلبان در هفت تپه!



اکنون سالهای طولانی است که پروژه «معرفی امامِ منهای خط امام» به کارویژه اصلی افراطیون اصلاح طلب بدل شده است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** «حسینیه جماران» برای تبیین فردای ایران زیادی قدیمی است!

«فیاض زاهد» فعال اصلاح طلب که در دولت روحانی مشاور دو ارگان اقتصادی دولتی بوده است و از فعالین فتنه ۸۸ نیز بوده است، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «وقتی عکس جلسه اصلاح‌طلبان را در حسینیه جماران دیدم، حسی از ناامیدی و خشم مرا فرا گرفت... حسینیه جماران برای همه ما نوستالژی است، اما برای یک جریان سیاسی که می‌خواهد فردا را تبیین کند، زیادی قدیمی است.»

وی در ادامه نوشت: «مگر می‌شود شما مسوول تشکیلاتی باشید و آن مجموعه در انتخابات شکست بخورد و هیات‌رییسه آن همچنان در صدر باقی بماند! چگونه ممکن است جریانی مدعی یافتن راهی به جلو است اما بانوانی که در آن تشکیلات حضور دارند هیچ تناسبی با نسل جدید زنان پوینده و آوانگاردی که موتور اصلی تحول اجتماعی ایران امروزند در آنها جایی نداشته باشند! »

این فعال اصلاح طلب در این یادداشت تاکید کرد: «این چگونه تشکیلاتی است که در جامعه و حکومت حزب‌ستیز و حزب‌گریز، بیش از ۴۰ حزب سیاسی در آن وجود دارند که نیروهای حامی و اجتماعی آنان از انگشتان یکدست هم تجاوز نمی‌کند! تلخ است اما بر این باورم که برخی از ما حزب زده‌ایم تا به واسطه آن بتوانیم در جلسه تصمیم‌سازان اصلاح‌طلب شرکت نماییم. در واقع این احزاب برای مردم شکل نیافته‌اند. پاسخی به نیازهای طبیعی گروهی، لایه‌ای و طبقه‌ای اجتماعی نیست. حزبی است در راستای منویات خویش.»

اندیشه امام خمینی برای تبیین فردای ایران زیادی قدیمی است! / قدر کارگران را بدانیم، مثل مدل اصلاح‌طلبان در هفت تپه!

هر چند این یادداشت ظاهرا در نقد جریان اصلاح طلبی نوشته شده است، اما توهین نویسنده یادداشت مذکور به امام خمینی(ره)، قابل تأمل و البته تاسف برانگیز است.

فیاض زاهد در این یادداشت به کنایه گفته است «حسینیه جماران برای همه ما نوستالژی است، اما برای یک جریان سیاسی که می‌خواهد فردا را تبیین کند، زیادی قدیمی است.»؛ این یعنی امام خمینی(ره) و اندیشه امام و آرمان های امام صرفا یک نوستالوژی و خاطره است و برای فردای ایران، فاقد پیاده سازی است و عملا برای آینده ایران غیرقابل استفاده است.

اما این اولین بار نیست که جریان اصلاح طلب به امام خمینی(ره) و اندیشه های بنیانگذار انقلاب اسلامی توهین می کنند. «اکبر گنجی» اصلاح طلب فراری- فروردین ۷۹- در مصاحبه با روزنامه تاگس اشپیگل آلمان در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «حرکت اصلاح طلبان عاقبت به جدایی دین از سیاست خواهد انجامید.»

گنجی در ادامه تصریح کرد: «ما تلاش میکنیم [امام] خمینی را به گونه ای تفسیر کنیم که مخالف دموکراسی نباشد. خمینی دیگر وجود ندارد آنچه وجود دارد فقط برداشت های ما از سخنان اوست. او به هر حال یک روزی به موزه خواهد رفت و هیچکس نمی تواند جلوگیری کند. این یک تکامل تاریخی است.»

در یک نمونه دگیر، «عیسی سحرخیز» از فعالان اصلاح‌طلب، مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد دولت اصلاحات و از حامیان میرحسین موسوی در انتخابات ۸۸ و بازداشتی فتنه ۸۸ در گفت‌وگو با یک سایت ضدانقلاب گفته بود: «بسیاری از اصلاح‌طلبان بر خلاف اوایل انقلاب دیگر علاقه‌ای به آقای خمینی ندارند»!

سالهاست که طیف تندروی اصلاح طلب به دنبال جاانداختن تز «امام منهای خط امام» هستند. این طیف با حمایت از مفسدان اقتصادی و نجومی بگیران و مدیران ناکارآمد و با رویکرد اشرافیگری و مخالفت با استکبارستیزی دقیقا در پازل آمریکا و دیگر دشمنان ملت ایران بازی می کنند.

این در حالی است که منظومه فکری امام خمینی(ره) همواره متکی بر قرآن کریم و اهل بیت(ع) و آموزه‌های دینی بوده و هیچگاه تابع زمان نبوده است.  امام خمینی، همواره اسلام آمریکایی و به عبارتی اسلام بی تفاوت در برابر جنایات صهیونیسم و آمریکا و اسلام چشم دوخته به آمریکا و قدرتهای بزرگ را مردود می دانستند.

اعتماد به صدق وعده الهی، بی اعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی، باور عمیق به مردم سالاری و احترام به آرای مردم، توجه ویژه به حمایت از محرومان و مستضعفان، مخالفت جدی با خوی کاخ نشینی و اشرافیگری، اعتقاد به استقلال و نفی سلطه پذیری، توجه ویژه به مسئله وحدت ملی و…از خطوط اصلی تفکر امام و راه امام و خط امام خمینی(ره) بوده است.

اکنون سالهای طولانی است که پروژه «معرفی امامِ منهای خط امام» به کارویژه اصلی افراطیون اصلاح طلب بدل شده است. همان طیفی که هیچ اعتقادی به مردم سالاری ندارد و به دلیل شکست در انتخابات، رأی مردم را لگدمال کرد؛ جریانی که حامی اصلی مدیران نجومی بگیر است و این مدیران متخلف را ذخیره نظام معرفی می کند؛ طیفی که مفسدان گردن کلفت اقتصادی را کارآفرین برتر و نخبه معرفی می کند؛ و همان جماعتی که دولت آمریکا را کدخدا می نامد و مدعی است که باید همچون برده ای در مسلخ و بره ای در مذبح، در خدمت آمریکا باشیم و جریانی که مدعی است توان دفاعی و قدرت موشکی ایران قابل معامله است.

** اصلاح طلبان در سال ۸۸ عرصه انتخابات را با جنگ عوض کردند

«محمد مهاجری» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «اصلاح‌طلبان، به‌ویژه بخش تندرو آن، به‌ دلیل اشتباه خود در ۱۳۸۸ که عرصه انتخابات را با جنگ عوض کردند و نه‌فقط احمدی‌نژاد بلکه کل نظام سیاسی کشور را به چالش کشیدند، خسارت بزرگی به خود و کشور وارد کردند. این ادعا که رفتار آنها با تعاریف اصلاحات نیز فاصله جدی داشت، بیراه نیست.»

این فعال اصلاح طلب در ادامه نوشت: «سخنرانی تحریک‌آمیز احمدی‌نژاد (دو روز بعد از انتخابات) و راهپیمایی نسبتا پرجمعیت ۲۵ خرداد با حضور میرحسین موسوی و نیز ادعای اصلاح‌طلبان مبنی ‌بر تقلب در انتخابات، آتش‌زنه‌هایی بودند که کمترین تأثیرش بروز خشونت در کشور بود. نتیجه اینکه حصر موسوی و همسرش و کروبی امری چندان غیرقابل‌پیش‌بینی نبود.»

اندیشه امام خمینی برای تبیین فردای ایران زیادی قدیمی است! / قدر کارگران را بدانیم، مثل مدل اصلاح‌طلبان در هفت تپه!

پیش از این «محمدرضا جلایی پور»  فعال اصلاح طلب و از محکومین فتنه ۸۸ در مصاحبه با روزنامه شرق با اعتراف به ظلم جریان فتنه به مردم ایران، گفته بود: «بعد از اعتراضات ۸۸… کشور قربانی تحریم‌های شدیدتر و کاهش ظرفیت حل‌مسئله‌ای دولت و کاهش قدرت متشکل جامعه شد و تا سال ۹۲ در نوعی فضای کم‌رنگ سیاسی فرورفت

وی در بخش دیگری از این مصاحبه اذعان کرده بود: «از سویی دیگر بسیاری از خانواده‌ها و شبکه‌های ارتباطی ایرانیان دوپاره شد و قطبی‌شدن جامعه هزینه‌های سنگینی داشت

فعالین فتنه در سال ۸۸ با این ادعا که انتخابات از سوی شورای نگهبان، مهندسی شده است و با ادعای «لزوم برگزاری انتخابات آزاد» ۵ ماه پیش از برگزاری انتخابات، موضوع تشکیل «کمیته صیانت از آراء» را مطرح کردند! این اقدام یکی از بخش های پازل پروژه بزرگ فتنه ۸۸ بود.

یکی از پروژه های اصلی دشمن به واسطه فتنه ۸۸، تکه تکه کردن ایران و برافروختن آتش جنگ داخلی در اقصی نقاط کشور بود که با هوشمندی مردم و درایت رهبری، این نقشه شوم رسوا شد.

به عبارت دیگر،  فتنه ۸۸ پروژه بسیار پیچیده و گسترده ای بود که اهداف ضدایرانی متعددی را دنبال می کرد. این فتنه، هم معیشت مردم ایران را هدف قرار داده بود، هم امنیت مردم را، هم تمامیت ارضی کشور و هم استقلال کشور را.

** قدر کارگران را بدانیم، مثل مدل اصلاح طلبان در هفت تپه!

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «قدر کارگران را بدانیم» نوشت: «یکی از روزهایی که در جامعه جهانی نامگذاری شده، روز جهانی کارگر مصادف با ۱۱ اردیبهشت ماه است. ضمن اینکه این روز را گرامی می‌داریم و از تلاش همه کارگران و دست‌اندرکاران این حوزه، بابت تلاش‌هایی که برای جامعه انجام دادند، سپاسگزاری می‌کنیم اما این واقعیت را باید قبول کنیم که قشر اعظم کارگران دغدغه‌های جدی و اساسی دارند.»

در ادامه این مطلب آمده است: «کارگران انسان‌هایی هستند که اگر نباشند، چرخه تولید کامل نمی‌چرخد و اگر در چند سال اخیر محور شعارهای سالی که در آستانه نوروز نامگذاری می‌شود، در اکثر سال‌ها محور اشتغال و تولید بوده است، طبیعتا محور اشتغال و تولید کسانی جز کارگران نیستند. پس قدر آنها را بدانیم.»

اندیشه امام خمینی برای تبیین فردای ایران زیادی قدیمی است! / قدر کارگران را بدانیم، مثل مدل اصلاح‌طلبان در هفت تپه!

جریان اصلاح طلب در حوزه های مختلف کارنامه ای غیرقابل دفاع از خود به جای گذاشته است. از حوزه زنان تا جوانان و کارگران و معلمان و …

این جریان سیاسی در دولت روحانی به مدت ۸ سال به جهت سیاستگذاری های غلط در مدیریت امور اجرایی، اقشار مختلف جامعه و به ویژه کارگران را با مشکلات معیشتی متعدد مواجه کرد.

در دولت روحانی واگذاری غلط برخی کارخانه ها به افراد فاقد صلاحیت، ضربات سنگینی به معیشت کارگران وارد کرد. یک نمونه، نحوه واگذاری کارخانه هفت تپه است.

شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه سال ۹۴ و در زمان ریاست  «پوری‌حسینی» (رئیس ستاد انتخاباتی روحانی در آذربایجان شرقی)  بر سازمان خصوصی‌سازی به بخش خصوصی واگذار شد؛ این شرکت به ۲ جوان ۲۸ و ۳۱ ساله (امید اسدبیگی و مهرداد رستمی) واگذار شد که هیچ‌گونه تخصصی در امر کشاورزی و صنعت نیشکر نداشتند!

این شرکت زمینه اشتغال ۸ هزار نفر به صورت دائم و ۴ هزار کارگر فصلی را فراهم کرده بود و اقتصاد شهرستان‌های شوش، دزفول، اندیمشک، شوشتر و روستاهای اطراف به آن وابسته بوده است.

دولتِ اصلاح طلبان این کارخانه بزرگ و بسیار مهم را که ارزش آن حدود  ۱۷۰۰میلیارد تومان بوده است با قیمت ۲۹۱ میلیاردتومان واگذار کرد. نحوه پرداخت نیز اینگونه بوده است که ابتدا ۶ میلیارد تومان بصورت نقد پرداخت شد و قرار شد که بقیه مبلغ (۲۸۵ میلیارد تومان) بصورت اقساطی و هشت ساله با یک سال تنفس از دو نفر که هیچ تخصصی در زمینه صنعت نیشکر و کشاورزی نداشتند، دریافت شود!

در سال ۹۹ دادگاه رسیدگی به اتهامات «امید اسدبیگی» مدیرعامل هفت تپه برگزار شده است. اسدبیگی تنها در یک قلم رشوه ای ۷۰۰ سکه ای به مدیر سابق بانک مرکزی در دولت روحانی داده است. در آن مقطع قاضی «مسعودی مقام» خطاب به اسدبیگی گفت: «تا شما را احضار می کنیم، حقوق کارگران را دو ماه عقب می اندازید»!

در دولت روحانی به دلیل سوءمدیریت و قصور و تقصیرهای فراوان، تعداد قابل توجهی از کارخانه ها و کارگاه های تولیدی تعطیل شده و یا به حالت نیمه تعطیل درآمد. حالا حامیان دولت روحانی در روز کارگر طوری وانمود می کنند که گویا حامی این قشر زحمتکش هستند!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«حسینیه جماران» برای تبیین فردای ایران زیادی قدیمی است! / قدر کارگران را بدانیم، مثل مدل اصلاح‌طلبان در هفت تپه! بیشتر بخوانید »

دستگیری ۱۴ نفر از عاملان درگیری طایفه‌ای در اندیمشک

دستگیری ۱۴ نفر از عاملان درگیری طایفه‌ای در اندیمشک



دادستان عمومی و انقلاب اندیمشک از دستگیری ۱۴ تن از عاملان یک درگیری طائفه‌ای در این شهرستان خبر داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از دادگستری خوزستان، کریم صحرایی گفت: شب گذشته یک نزاع دسته جمعی مسلحانه طایفه‌ای اتفاق افتاد که چند ساعت به طول انجامید و منتهی به مجروحیت چندین نفر از طرفین درگیری شد.

وی افزود: جهت نظارت بر ضابطین بلافاصله شخصا در محل حضور یافته و دستور دستگیری همه عوامل درگیری صادر شد و نامبردگان پس از تفهیم اتهام همگی با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند و دستورات لازم جهت دستگیری دیگر عوامل و منازعین صادر شد.

صحرایی گفت: در همین راستا جلسه شورای تامین فوق العاده با حضور اعضا برگزار و پس از طرح موضوع و تبادل اطلاعات و اظهار نظر اعضای حاضر، تمهیدات لازم جهت کنترل و مدیریت هر چه بهتر موضوع و جلوگیری از ادامه تنش طایفه‌ای در دستور کار قرار گرفت و در این راستا مصوباتی نیز به تصویب رسید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دستگیری ۱۴ نفر از عاملان درگیری طایفه‌ای در اندیمشک بیشتر بخوانید »

نوروز. ۴/ خاطره مداح اهل بیت (ع) از نحوه شهادت «درفشان»

برآورده شدن آرزوی شاعرانه شهید «سعید درفشان» در عملیات بیت‌المقدس


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در پی پاکسازی و تأمین منطقه عملیاتی طریق‌القدس، تنها دو منطقه «غرب رودخانه کرخه» و «غرب رودخانه کارون و خرمشهر» در اشغال متجاوزان باقی مانده بود. برای انتخاب منطقه عملیات بعدی و نکات مثبت و منفی هر منطقه، بحث‌های فراوانی شد و سرانجام منطقه غرب رودخانه کرخه برای عملیات انتخاب شد.

منطقه عمومی عملیات فتح‌المبین در غرب رودخانه کرخه قرار داشت که از شمال به ارتفاعات بلند و صعب‌العبور «تیشه‌کن»، «دالپری»، «چاه نفت و تپه سیپتون» از جنوب به ارتفاعات بلند «میشداغ» تپه‌های رملی و چذابه (شیب) از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بین‌المللی در شمال و جنوب فکه محدود می‌شد.

جاده‌های آسفالته دزفول به دهلران، عین‌خوش به چم‌سری، امامزاده عباس به چاه نفت، جاده تنگه ابوغریب و پل‌های احداث شده روی رودخانه‌های «چیخواب» و «دویرج» از مهم‌ترین راه‌های مواصلاتی منطقه هستند.

موقعیت منطقه و عوارض حساس آن، به دشمن آرایش خاصی را تحمیل کرده بود که آگاهی نیرو‌های خودی از آن، زمینه وارد ساختن ضربات سهمگین را بر دشمن فراهم کرد.

عملیات فتح‌المبین از نظر نظامی می‌توانست چنین اهدافی را تأمین کند:

۱. انهدام نیرو‌های دشمن برای کاهش توان نظامی او

۲. دستیابی به خطوط پدافندی مطمئن برای برداشت نیرو (آزاد شدن نیرو‌های خودی از خطوط پدافندی و کسب آمادگی برای عملیات بعدی)

۳. خارج کردن شوش، اندیمشک، دزفول و پایگاه چهارم شکاری از برد توپخانه دشمن

۴. خارج کردن جاده اندیمشک _ اهواز از برد آتش مؤثر دشمن

۵. آزادسازی مناطق مهمی، چون سایت و رادار، جاده مهم اندیمشک _ دهلران و…

۶. تصرف جاده‌های نفتی منطقه ابوغریب

این عملیات ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوم فروردین ۱۳۶۱ با رمز مقدس «یا زهرا (س)» با چهار قرارگاه مشترک فتح، فجر، نصر و قدس آغاز و در سه مرحله انجام شد. پس از هشت روز درگیری، نیرو‌های خودی با تأمین تمام اهداف مورد نظر و استقرار بر روی ارتفاعات تینه، برقازه، رقابیه و میشداغ دشمن را تا رودخانه دویرج و تیه‌های ۱۸۲ در جنوب برقازه عقب راندند.

در این عملیات ۲۵ هزار تن از نیرو‌های دشمن کشته و زخمی و ۱۷ هزار تن دیگر اسیر شدند. همچنین ۳۲۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودرو و ۱۶۵ قبضه توپ به غنیمت نیرو‌های خودی درآمدند و نزدیک به ۳۵۰ دستگاه تانک و نفربر دشمن منهدم شده و ۱۸ فروند هواپیمای دشمن هم سرنگون شدند.

نوشته زیر بخشی از خاطرات علی مسرتی یکی از بچه‌های مسجد جزایری اهواز و همرزمان او از عملیات فتح‌المبین از کتاب «دِین» خاطرات بچه‌های مسجد جزایری اهواز به کوشش «علی مسرتی» است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است.

متن زیر روایت «صادق آهنگران» مداح اهل بیت (ع) از نحوه شهادت شهید «سعید درفشان» است:

«…شب عملیات فتح‌المبین رو به روی سنگر فرماندهی با یکی از دوستانم به نام «سعید درفشان» صحبت می‌کردم. سعید یک فشنگ در دستش بود و موقع حرف زدن با آن بازی می‎کرد. داشتیم در مورد رفقایی که شهید شدند صحبت می‌کردیم. سعید ناگهان ساکت شد و رو به من کرد و گفت: «اگر این فشنگ به موضع سجده، به پیشانی آدم برخورد کند، این سعادت خیلی به آدم مزه می‌دهد.»

صبح فردا به من خبر دادند که سعید شهید شده است. به سردخانه شوش رفتم. پیکر سعید روی تخت بود. دیدم تنها یک زخم دارد؛ آن هم وسط پیشانی‌اش. شب آرزو کرد و صبح به وصال رسید…»

منابع

۱. کتاب جنگ؛ بازیابی ثبات/ محمد درودیان

۲. کتاب دِین، خاطرات بچه‌های مسجد جزایری اهواز/ علی مسرتی

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برآورده شدن آرزوی شاعرانه شهید «سعید درفشان» در عملیات بیت‌المقدس بیشتر بخوانید »

نوروز. ۳/ حکایت گروهی از بعثیان عراقی که تسلیم ایرانیان شدند// ناقص/

ماجرای نظامیان بعثی که خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در پی پاکسازی و تأمین منطقه عملیاتی طریق‌القدس، تنها دو منطقه «غرب رودخانه کرخه» و «غرب رودخانه کارون و خرمشهر» در اشغال متجاوزان باقی مانده بود. برای انتخاب منطقه عملیات بعدی و نکات مثبت و منفی هر منطقه، بحث‌های فراوانی شد و سرانجام منطقه غرب رودخانه کرخه برای عملیات انتخاب شد.

منطقه عمومی عملیات فتح‌المبین در غرب رودخانه کرخه قرار داشت که از شمال به ارتفاعات بلند و صعب‌العبور «تیشه‌کن»، «دالپری»، «چاه نفت و تپه سیپتون» از جنوب به ارتفاعات بلند «میشداغ» تپه‌های رملی و چزابه (شیب) از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بین‌المللی در شمال و جنوب فکه محدود می‌شد.

جاده‌های آسفالته دزفول به دهلران، عین‌خوش به چم‌سری، امامزاده عباس به چاه نفت، جاده تنگه ابوغریب و پل‌های احداث شده روی رودخانه‌های «چیخواب» و «دویرج» از مهم‌ترین راه‌های مواصلاتی منطقه هستند.

موقعیت منطقه و عوارض حساس آن، به دشمن آرایش خاصی را تحمیل کرده بود که آگاهی نیرو‌های خودی از آن، زمینه وارد ساختن ضربات سهمگین را بر دشمن فراهم کرد.

عملیات فتح‌المبین از نظر نظامی می‌توانست چنین اهدافی را تأمین کند:

۱. انهدام نیرو‌های دشمن برای کاهش توان نظامی او

۲. دستیابی به خطوط پدافندی مطمئن برای برداشت نیرو (آزاد شدن نیرو‌های خودی از خطوط پدافندی و کسب آمادگی برای عملیات بعدی)

۳. خارج کردن شوش، اندیمشک، دزفول و پایگاه چهارم شکاری از برد توپخانه دشمن

۴. خارج کردن جاده اندیمشک _ اهواز از برد آتش مؤثر دشمن

۵. آزادسازی مناطق مهمی، چون سایت و رادار، جاده مهم اندیمشک _ دهلران و…

۶. تصرف جاده‌های نفتی منطقه ابوغریب

عملیات ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوم فروردین ۱۳۶۱ با رمز مقدس «یا زهرا (س)» با چهار قرارگاه مشترک فتح، فجر، نصر و قدس آغاز شد. این عملیات در سه مرحله انجام شد. پس از هشت روز درگیری، نیرو‌های خودی با تأمین تمام اهداف مورد نظر و استقرار بر روی ارتفاعات تینه، برقازه، رقابیه و میشداغ دشمن را تا رودخانه دویرج و تپه‌های ۱۸۲ در جنوب برقازه عقب راندند.

در این عملیات ۲۵ هزار تن از نیرو‌های دشمن کشته و زخمی شدند و ۱۷ هزار تن دیگر اسیر شدند. همچنین ۳۲۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودرو و ۱۶۵ قبضه توپ به غنیمت نیرو‌های خودی درآمدند و نزدیک به ۳۵۰ دستگاه تانک و نفربر دشمن منهدم شدند. در این عملیات ۱۸ فروند هواپیمای دشمن هم سرنگون شد.

نوشته زیر بخشی از خاطرات علی مسرتی یکی از بچه‌های مسجد جزایری اهواز و همرزمان او از عملیات فتح‌المبین از کتاب «دِین» خاطرات بچه‌های مسجد جزایری اهواز به کوشش علی مسرتی است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرد.

متن زیر خاطره برادر سوداگر از تسلیم شدن گروهی از نیرو‌های رژیم بعث عراق در عملیات فتح‌المبین است.

«…. برادر سوداگر نقل می‌کند:

زمانی که گروه «چهل شاهد» (گروهی که متشکل از ۴۰ بسیجی عکاس و فیلم‎بردار اهل اهواز که لحظات غم و شادی دفاع مقدس را ثبت تصویری می‌کردند.) تشکیل شد، اوایل دو گروه ۲۰ نفره شدیم که مسئولیت یکی از این گروه‌ها را من به عهده داشتم و «رضا عباباف» و «محمدعلی کمری» از اعضای گروه ما بودند.

در عملیات فتح‌المبین ۱۰ نفر در قالب پنج گروه دو نفره فیلم‌برداری با یک خودرو وانت لندکروز به لشکر محمد رسول‌الله (ص) رفتیم. آن چهار گروه را در گردان‌های مختلف پیاده کردیم و من به همراه «سعید جولایی» با وانت به گردان عمار رفتم.

یک پیرمرد بسیجی پرانرژی به عنوان راننده و راهنما از گردان با ما آمد و به طرف خط مقدم یعنی رادار ۴ و ۵ حرکت کردیم. ایام نوروز بود بود و زمین‌های تپه‌ای آن منطقه بسیار سرسبز و خرم شده بود.

داشتیم از لابه‌لای تپه‌ها به جلو می‌رفتیم که وارد یک دشت باز شدیم و با یک لشکر از تانک و نفربر‌های دشمن که در آن مستقر شده بود، مواجه شدیم.

من و «سعید جولایی» از این مواجهه ناگهانی جا خوردیم و سست و شدیم، اما آن پیرمرد اصلاً توجه نداشت و با سرعت جلو می‌رفت و با صدای بلند می‌گفت: «ای لشکر صاحب‌‎زمان (عج)، آماده باش آماده باش» چند نفر از نیرو‌های خودی پیاده در حال رفتن بودند که به آن‌ها هم می‌گفت: بپرید بالا.

یک نفربر عراقی به طرف مسیر راه ما آمد و جلوی ما را سد کرد. من آهسته به هم‌گروه خود گفتم: «سعید، تمام شد، اسیر شدیم.» متوقف شدیم.

یک افسر بلندپایه عراقی از نفربر پیاده شد و به طرف ما آمد. من درب را باز کردم که پیاده شویم که آن افسر من را هل داد و کنارم نشست. من متعجب بودم که منظور او از این کار چیست که از جیب خود یک قرآن کوچک بیرون آورد و گفت: «أنا مسلم»

تازه متوجه شدیم که او و نیروهایش قصد تسلیم شدن دارند. من با مختصر عربی که می‌دانستم، به او گفتم: «لاتخف، أنت فی امان‌الاسلام»

به او فهماندیم که با لشکرش پشت سر ما بیاید. ما به سرعت به طرف نیرو‌های خودمان راه افتادیم و آن‌ها هم به شکل منظم و ستونی به دنبال ما آمدند. از چند تپه که گذشتیم به نیرو‌های خودمان رسیدیم.

حسن باقری آنجا ایستاده بود. من پیاده شدم و موضوع را برای او توضیح دادم و او به نیرو‌هایی که همراهش بودند دستوراتی داد. لحظاتی بعد آن لشکر با تمام نفربر‌ها و تجهیزاتشان رسیدند و تسلیم شدند…»

منابع

۱. کتاب جنگ؛ بازیابی ثبات/ محمد درودیان

۲. کتاب دِین، خاطرات بچه‌های مسجد جزایری اهواز/ علی مسرتی

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماجرای نظامیان بعثی که خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند بیشتر بخوانید »

روایت برادر از عروج برادر

روایت برادر از عروج برادر


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار سرلشکر «محمد باقری» رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح در جریان بازدیدی که طی روز‌های ۲۸ و ۲۹ اسفند سال ۱۳۹۵ از یادمان‌های دفاع مقدس داشت در یادمان در حال ساخت شهید حسن باقری نیز حضور یافت. وی ضمن حضور در این یادمان که محل عروج شهیدان حسن باقری و مجید بقیایی بود به بیان روایتی از شهادت این دو بزرگوار پرداخت.

در ادامه، روایت سردار سرلشکر باقری از لحظه شهادت شهیدان «حسن باقری» و «مجید بقایی» در بهمن‌ماه سال ۶۱ را که در حین عملیات شناسایی به شهادت رسیدند، می‌خوانید:

«بعد از عملیات محرم و مسلم بن‌عقیل در سال ۶۱ قرار بر این بود که عملیات وسیعی طراحی و اجرا شود. در همه رده‌ها، فرماندهان در حال بررسی و شناسایی بودند. اطلاعات زیادی از اسرای عراقی گرفته شده بود. کار‌های اطلاعاتی زیادی نیز انجام شده بود که چگونه به یک عملیات بزرگ موفق دست پیدا کنیم.

تقریباً هر روز تیم‌هایی به شناسایی می‌رفتند. شهید «مجید بقایی» فرمانده قرارگاه کربلا و شهید «حسن باقری» جانشین فرمانده یگان‌های زمینی سپاه و تیم‌های دیگر نیز مشغول فعالیت بودند.
 
آماده انجام یک عملیات بزرگ بودیم. فرماندهان برای دیدار با حضرت امام (ره) راهی تهران شدند؛ اما شهید باقری و تعدادی از دوستان به این دیدار نرفتند. حرف شهید باقری این بود که به امام (ره) چه بگوییم؟! بگوییم نیرو‌های بسیجی را چند ماه آموزش داده‌ایم، اما نمی‌دانیم می‌خواهیم کجا عملیات انجام دهیم؟
 
روز‌ها مشغول شناسایی بودیم. روز نهم بهمن سال ۶۱ پس از اینکه در منطقه شرهانی به اجرای عملیات شناسایی پرداختیم به منطقه عمومی فکه آمدیم. بر روی یکی از ارتفاعات این منطقه، می‌شد مناطق مقابل در خاک عراق را دید. در مورد منطقه و ارتفاعات و نحوه انجام عملیات و آزادسازی ارتفاعات بحث شد. این بحث‌ها هم در سطح عملیاتی و هم در سطح راهبردی بود؛ چرا که انجام یک عملیات بزرگ نیازمند حضور ۲۰ لشکر بود. عکس‌های هوایی و زمینی آن منطقه را نیز داشتیم.
 
پس از بررسی میدانی با ۲ جیپی که به منطقه آمده بودیم، وارد دیدگاه خمپاره‌چی‌های نیروی زمینی ارتش در آن منطقه شدیم. عکس‌ها را در سنگر دیدگاه مورد بررسی قرار دادیم؛ اما همچنان درباره وضعیت و چگونگی ارتفاعات اختلاف نظر‌ها وجود داشت.
 
حدود ساعت ۹ صبح بود. آفتاب از سمت شرق می‌تابید و احساس می‌کردیم زاویه تابش آفتاب به گونه‌ای است که عراقی‌ها ما را نمی‌بینند؛ گرچه خمپاره‌هایی به اطراف سنگر اصابت می‌کرد.
 
به من گفتند مختصات دقیق سنگر را از خمپاره‌چی‌های ارتش سوال کن تا دچار اشتباه نشویم. من اکراه داشتم، اما تبعیت کردم و چند متر از سنگر دور شدم که صدای خمپاره‌ای بلند شد و به سنگر خورد.
 
اشخاصی که در محل انفجار بودند، بدن‌هایشان خیلی آسیب دید و همه پنج نفر حاضر در سنگر در نهایت به شهادت رسیدند؛ البته کسانی که عقب‌تر بودند، آسیب کمتری دیدند. مجید بقایی و حسن باقری در آن لحظه زنده بودند، اما مجید پایش قطع شده بود. آن‌ها را سوار جیپ کردیم؛ اما ۱۰ دقیقه بعد مجید بقایی به شهادت رسید. همچنین ترکش‌های زیادی به بدن حسن باقری برخورد کرده و موج انفجار رگ‌های بدنش را نابود کرده بود. حسن در مسیر ذکر «یا صاحب الزمان (عج)» و «یا حسین (ع)» بر سر زبان داشت. آن‌ها را به مقر یگان امام رضا (ع) رساندیم. آمبولانسی داشتند که سرم داخل آمبولانس را برداشتیم و به بدن حسن وصل کردیم. من تماس گرفتم و یک بالگرد به کمک ما آمد. حسن را سوار بالگرد کردیم. بالگرد در اندیمشک بر زمین نشست؛ اما حسن در راه بیمارستان به شهادت رسید و به دیدار معبودش رفت.
 
نتیجه کار‌های اطلاعاتی نیز این شد که ما در آن منطقه عملیات نکنیم و آماده عملیات‌های والفجر مقدماتی و والفجر یک شدیم.
 
انتهای پیام/ ۳۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت برادر از عروج برادر بیشتر بخوانید »