انسان کامل

اسلام یک انسان کامل را چگونه معرفی می‌کند؟

اسلام یک انسان کامل را چگونه معرفی می‌کند؟


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، شناخت «انسان کامل» یکی از مواردی بوده که همیشه ذهن بشر را به‌خود مشغول کرده هست. آنها هر کس که از نظرشان کامل به‌نظر می‌رسد را در موضوعی که بالاتر هست، الگوی خود قرار می‌دهند.

در این میان، دین اسلام به‌عنوان کامل‌ترین دین که پیشرفت انسان‌ها و پیروانش را در تمام ابعاد زندگی‌شان؛ چه مادی و چه معنوی در نظر دارد، با ارائه کردن خصوصیاتی یک «انسان کامل» را معرفی کند.

چگونه انسان کامل از نظر اسلام را بشناسیم؟

استاد شهید «مرتضی مطهری» در سخنرانی‌هایی که تحت عنوان «انسان کامل» در ماه مبارک «رمضان» سال ۱۳۵۳ طی ۱۳ جلسه ایراد شده‌اند و انتشارات «صدرا» پیاده‌شده آنها را در کتابی به نام «انسان کامل» منتشر کرده هست، در مورد شناخت «انسان کامل از نظر اسلام» صحبت کرده که بخشی از آن به شرح زیر هست:

«انسان کامل یعنی انسان نمونه، انسان اعلی یا انسان والا. انسان مانند بسیاری از چیز‌های دیگر، کامل و غیر کامل دارد و بلکه سالم و معیوب دارد و انسان سالم هم دو قسم هست: انسان سالم کامل و انسان سالم غیر کامل. شناختن نسان کامل یا انسان نمونه از دیدگاه اسلام، از آن نظر برای ما، مسلمین واجب هست که حکم مدل، الگو و سرمشق را دارد؛ یعنی اگر بخواهیم یک مسلمان کامل باشیم _چون اسلام می‌خواهد انسان کامل بسازد_ و تحت تربیت و تعلیم اسلامی به کمال انسانی خود برسیم، باید بدانیم که انسان کامل چگونه هست؛ چهره روحی و معنوی انسان کامل چگونه چهره‌ای هست؛ سیمای معنوی انسان کامل چگونه سیمایی هست و مشخصات انسان کامل چگونه مشخصاتی هست تا بتوانیم خود و جامعه خود را آنگونه بسازیم. اگر ما «انسان کامل» اسلام را نشناسیم، قطعاً نمی‌توانیم یک مسلمان تمام و یا کامل باشیم و به تعبیر دیگر یک انسانِ ولو کامل نسبی از نظر اسلام باشیم.

راه‌های شناخت انسان کامل از نظر اسلام

شناخت انسان کامل از نظر اسلام دو راه دارد: یک راه این هست که ببینیم قرآن در درجه اول و سنت در درجه دوم انسان کامل را _اگرچه در قرآن و سنت تعبیر «انسان کامل» نیست و تعبیر «مسلمان کامل» و «مؤمن کامل» است_ چگونه توصیف کرده‌اند، ولی به هر حال معلوم هست که مسلمان کامل یعنی انسانی که در اسلام به کمال رسیده هست و مؤمن کامل یعنی انسانی که در پرتو ایمان به کمال رسیده هست.

چگونه انسان کامل از نظر اسلام را بشناسیم؟

باید ببینیم قرآن یا سنت، «انسان کامل» را با چه مشخصاتی بیان کرده‌اند و چه خطوطی برای سیمای انسان کامل کشیده‌اند. از قضا در این زمینه؛ چه در قرآن و چه در سنت بیانات زیادی آمده هست.

راه دوم شناخت انسان کامل، استفاده از بیان‌ها نیست که ببینیم در قرآن و سنت چه آمده هست؛ بلکه این هست که افرادی عینی را بشناسیم که مطمئن هستیم آنها آنچنان که اسلام و قرآن می‌خواهد، ساخته شده‌اند و وجود عینی انسان‌های کامل اسلامی هستند؛ چون انسان کامل اسلامی فقط یک انسان ایده‌آل و خیالی و ذهنی نیست که هیچ‌وقت در خارج وجود پیدا نکرده باشد؛ انسان کامل، هم در حد اعلی و هم در درجات پایین‌تر در خارج وجود پیدا کرده هست.

خودِ پیغمبر اکرم (ص) نمونه انسان کامل اسلام هست. حضرت امیرالمؤمنین (ع) نمونه دیگری از انسان کامل اسلام هست. شناخت ایشان، شناخت انسان کامل اسلام هست، اما نه شناخت شناسنامه‌ای ایشان. گاهی انسان، امام علی (ع) را شناسنامه‌ای می‌شناسد: نامشان علی، پسر ابوطالب (ع)، ابوطالب (ع) پسر عبدالمطلب (ع)، مادرشان فاطمه دختر اسدبن‌عبدالعُزّی (س)، همسر حضرت فاطمه (س)، پدر امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، در آن سال متولد شدند، فلان سال شهید شدند و چنان جنگ‌هایی کردند. اینها شناخت‌های شناسنامه‌ای هستند، اما شناخت شناسنامه‌ای حضرت امیرالمؤمنین (ع)، شناخت ایشان و شناخت انسان کامل نیست. شناخت ایشان یعنی شناخت شخصیت حضرت امیرالمؤمنین (ع) نه شخص امام علی (ع).

در هر حدی که شخصیت جامع حضرت امیرالمؤمنین (ع) را بشناسیم، انسان کامل اسلام را شناخته‌ایم و در هر حدی که انسان کامل را عملاً_نه اسماً و لفظاً_ امام و پیشوای خود قرار دهیم، راه او را برویم، تابع و پیرو او باشیم و کوشش کنیم که خود را طبق این نمونه بسازیم، (در همان حد) شیعه این انسان کامل هستیم.

شهید اول در «لمعه» به‌مناسبتی این حرف را می‌گوید و دیگران هم این سخن را گفته‌اند: شیعه یعنی کسی که امام علی (ع) را مشایعت کند؛ یعنی انسان با «لفظ» شیعه نمی‌شود؛ با «حرف» شیعه نمی‌شود؛ با «حب و علاقه فقط» شیعه نمی‌شود؛ پس با چه چیز شیعه می‌شود؟ با مشایعت. مشایعت یعنی همراهی. وقتی کسی می‌رود و شما پشت سر و همراه او می‌روید، این را «مشایعت» می‌گویند. شیعه امام علی (ع) یعنی مشایعت‌کننده عملیِ ایشان.

بنابراین، مسئله «انسان کامل» یک بحث فلسفی و علمی (محض) نیست که (فقط) اثر علمی داشته باشد؛ اگر انسان کامل اسلام را از راه بیان قرآن (و سنت) و از راه شناخت پرورده‌های کامل قرآن نشناسیم، نمی‌توانیم راهی را که اسلام معین کرده، برویم و یک مسلمان واقعی و درست باشیم و همچنین جامعه ما نمی‌تواند یک جامعه اسلامی باشد. پس ضرورت دارد انسان کامل و عالی و متعالی اسلام را بشناسیم.»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اسلام یک انسان کامل را چگونه معرفی می‌کند؟ بیشتر بخوانید »

فیلم/ انسان آزاده؛ در کلام شهید مطهری

فیلم/ انسان آزاده؛ در کلام شهید مطهری

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ انسان آزاده؛ در کلام شهید مطهری بیشتر بخوانید »

روزی که خاوری شهید شد + عکس

چرا باید درباره مدافعان حرم بنویسیم؟



مدافعان حرم - مدافع حرم

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، آنچه در ادامه می‌خوانید، یادداشتی از سرکار خانم اعظم محمدپور، نویسنده جبهه مقاومت است که به دست مشرق رسیده:

در جهانی زندگی می‌کنیم که عدالت به معنای واقعی در آن وجود ندارد. در دنیای اطراف ما قدرت، حرف اول را می‌زند. اگر مردم کشوری قدرت نداشته باشند، ماهیت فکری و فرهنگی آن ملت و تمامیت ارضی سرزمینشان توسط کشورهای قدرتمند تصرف می‌شود.

 نمونه آن هم در دنیا زیاد است. کافی است تاریخ کشورهای آفریقایی را مطالعه کنیم. یا سری به کشورهای منطقه مثل مصر، سوریه، عراق و لیبی بزنیم تا متوجه شویم استعمار پیشرفت امروزش را مدیون استضعاف کشورهای ضعیف و چاپیدن ثروت‌های آن‌هاست؛

اما در این میان با عبور از تاریخ حکومت‌های ضعیف  شاهنشاهی، ایرانِ چهل سال اخیر، به اعتراف دوست و دشمن قصه‌ی کم‌غصه‌تری دارد. پس از انقلاب و پیشرفت ایران توانست کشورهای استعمارگر را با خطر جدی مواجه کند برای همین در این چهل سال  بارها، ترور نخبگان و  تحریم‌های اقتصادی و تحمیل جنگی هشت‌ساله  سعی کردند این مدل حکومتی را در هم بشکنند اما موفق نشدند. خب باید پرسید راز  موفقیت ایران میدان مذاکره بود یا میدان مبارزه؟!

تاریخ میدان مذاکرات نشان می‌دهد که استعمارگران همواره دنبال امتیاز گیری یک‌طرفه  بوده و هستند و هرگز با گفت گو حاضر به امتیازدهی به کشور ما نشده‌اند و تنها زمانی حاضر به امتیازدهی شده‌اند، که در میدان مبارزه به زانو درآمده‌اند. ایران اسلامی آرامش و آسایش امروزش  را مدیون مبارزه است و ملت ما قدردان خون شهدا.

با توجه به اینکه همه مردم ایران از نعمت آرامش و امنیت برخوردارند پس باید اعتراف کرد که حفظ و ترویج فرهنگ شهادت تکلیفی است که بر دوش همه‌ی ایرانیان فارغ از نژاد و قومیت و دین و مذهب.

بعد از پایان هشت سال دفاع مقدس، برای حفظ و نشر فرهنگ ایثار و شهادت آثار متعددی تولید و منتشر شد. نسل جوانی که دوران از دفاع مقدس را ندیده بود  با مطالعه آثار تولیدشده توانست تا حدودی با مجاهدت‌های شهدا و رزمندگان آن دوران  آشنا شود. شاید اگر این آثار تصویری و مکتوب نبود اثری از فرهنگ هشت‌ساله برای نسل بعد به یادگار نمی‌ماند.

درست در زمانی که دهکده‌ی جهانی به مکتب، تمدن و پیشرفت پوشالی خود تحت عنوان «پست‌مدرنیسم» و «لیبرال دموکراسی» می‌بالید. استعمارگران از محصول این تمدن رونمایی کردند. محصول این مکتب، لشکر خون‌خواری به نام «داعش» بود. داعشی نماد مکتب اومانیسم است که معتقد بود باید برای زنده ماندن خودت دیگران را بکشی، سر ببری وحشت ایجاد کنی!

این لشکر رعب و هراس شهر به شهر در سوریه و عراق پیشروی می‌کرد. و هیچ‌کس جلودارش نبود. هیچ خانه‌ای امن نبود نه حرم اصحاب پیامبر و نه مسجد یا حتی کلیسا. داعش، حرم‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام  در عراق و سوریه را هم تهدید به تخریب کرد. خبر به گوش جوانان مسلمان ایرانی و عراقی و افغانی و پاکستانی و لبنانی و… رسید، چند تیپ و لشگر تشکیل شد و با مقاومت این مجاهدان، ماشین تا دندان مسلح داعش متوقف شد.

 مدافعان حرم نماد انسان کامل در مکتب اسلام هستند که با ایستادن در مقابل ظلم داعش،  منطقه‌ی خاورمیانه را از  وجود پلید داعش پاک کردند. در واقع شهدای مدافع حرم که تحت تربیت ولایت‌فقیه بودند یک مدل جدید از انسان به دنیا معرفی کردند که حاضر بودند برای آسایش و آرامش بقیه مردم جان خود را که ارزشمندترین ثروت بود فدا کنند؛ برعکس داعش و تمدن غرب که برای راحتی خود آدم‌ها را می‌کشد.

 بعد از شروع قضیه داعش و شکل‌گیری جبهه مقاومت با بازگشت اولین شهید مدافع حرم به خوزستان طبق تکلیف و وظیفه‌ای که بر دوش خودمان احساس می‌کردیم کار ثبت و ضبط خاطرات شهدای مدافع حرم را شروع کردیم و برای بعضی از شهدا ویژه‌نامه‌ی شهادت تولید کردیم و در مراسم  چهلم هر شهید توزیع می‌کردیم. تا اینکه از طریق حوزه هنری با انتشارات خط مقدم آشنا شدم. «راز قلعه حمود»، اولین کتابی بود که برای این انتشارات کار کردم. این کتاب زندگی طلبه شهید مدافع حرم، سیداصغر فاطمی‌تبار بود. دومین کتابی که این انتشارات افتخار تدوینش را به بنده سپردند، زندگی‌نامه طلبه شهید مدافع حرم، احمد مکیان با عنوان «پسری با تی‌شرت کلاه‌دار» بود.

کار برای مدافعان حرم و ثبت و ضبط خاطرات واقعاً سخت است. گاهی خانواده‌ها و اطرافیان باور ندارند که حرف‌ها و خاطراتشان می‌تواند در جامعه اثرگذار باشد. عموماً می‌گفتند تولید این کتاب‌ها چه فایده دارد؟ چرا وقتتان را برای این‌کار می‌گذارید؟ بعضاً برای بیان خاطرات همکاری لازم انجام نمی‌شد، گاهی خودم و دوستانم برای انجام مصاحبه ساعت‌ها وقت می‌گذاشتیم تا افراد را قانع کنیم که فقط یک ساعت وقت بگذارند و خاطرات شهدا را بیان کنند. گاهی کارمان به توسل می‌کشید تا خانواده‌ای راضی به مصاحبه شوند و گاهی هم  بعضی افراد اصلاً قانع نمی‌شدند و خاطرات زیادی در پستوی ذهن آن‌ها ناگفته باقی ماند.

اگر کسی از نزدیک شهدای مدافع حرم را بشناسد، خوب می‌داند که این شهدای عزیز به‌سختی توانستند خانواده و اطرافیان خودشان را راضی کنند تا اجازه دهند آن‌ها برای شرکت در جهاد مقدس به کشور دیگری بروند. شاید اگر حرم مطهر اهل‌بیت(ع) در عراق و سوریه نبود، این شهدا هرگز موفق به راضی کردن اطرافیانشان نمی‌شدند.

حالا ببینید برای قانع شدن یک ملت چقدر باید وقت و انرژی صرف شود تا آن‌ها هم به اهمیت این موضوع پی ببرند. مردم کشور ما شیعه هستند و حضور حرم مطهر اهل‌بیت(ع) در سوریه و عراق در فهم مسئله ضرورت حضور مدافعان  حرم  بسیار کمک‌کننده بود. اما باز هم عده‌ای این شبهه را وارد می‌کنند که با وجود نیروهای نظامی چرا جوانان بسیجی در این جبهه حضور پیدا کردند؟ اینجاست که تألیف کتب زندگی مدافعان حرم برای رفع این شبهات می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد به شرطی که همه افراد و نهادهای دخیل در این مسئله با ناشران و مؤلفان این کتب همکاری کنند تا دلایل، شواهد و اسناد موجود در این زمینه را با قلم خود به تصویر بکشند. هر کتاب بسته به میزان همکاری افراد برای تألیف، درصدی از این تکلیف زینبی را ادا کرده است، اما هنوز تا رسیدن به هدف اصلی راه زیادی باقی است.

ما از حوادث دفاع از حرم و جهاد در جبهه مقاومت فاصله زمانی زیادی نگرفته‌ایم. از طرفی ابزار الکترونیک و فضای مجازی اصلاً قابل‌مقایسه با دوران دفاع مقدس نیست. لذا قاعدتاً برای اثبات حقانیت مطالب نشر شده نباید مشکلات زیادی داشته باشیم. اما متأسفانه چون بحث تألیف کتاب برای شهدای مدافع حرم خیلی جدی گرفته نمی‌شود و یا بعضاً از طرف خانواده‌ها یا متولیان امر همکاری لازم انجام نمی‌شود برای بیان همان حقایق واضح هم دچار مشکل هستیم. امیدوارم قبل از اینکه آثار جهاد در این جبهه زیر غبار فراموشی پنهان شود، فکری برای ثبت و ضبط این آثار به‌صورت مکتوب هم ‌اندیشیده شود.

احساس می‌کنم‌ هنوز جایگاه شهدای مدافع حرم و ارزش ازخودگذشتگی و شجاعت این شهدا برای جامعه ما جا نیفتاده است. مقام معظم رهبری فرمودند: «شهدای مدافع حرم اجر مضاعف دارند، چون هم مجاهد بودند، هم این جهاد در غربت انجام شد». این تکلیف متولیان فرهنگی کشور است که باید غبار غربت و شبهات را از چهره معصوم و مظلوم این شهدا کنار بزنند. جامعه باید بداند که شهدای مدافع حرم از نظر جایگاه، هدف، ایثار و مجاهدتی که انجام دادند، هیچ تفاوتی با شهدای دفاع مقدس ندارند و شاید مظلوم‌تر هم باشند. هم خودشان مظلوم‌اند و هم خانواده‌هایشان که با انواع نیش و کنایه‌ها و طعنه‌ها از سوی عده قلیلی از افراد جامعه مواجه شدند. بنابراین تکلیف ما نویسندگان نیز به‌عنوان راویان جبهه مقاومت سخت‌تر می‌شود.

شاید با گذشت زمان نگاه جامعه نسبت به ضرورت بحث جهاد و جنگ نیابتی و حضور مجاهدین ما در بیرون از مرزهای جغرافیایی قدری موشکافانه‌تر شود و اینکه پژوهشگران و نویسندگان ما با حضور در مناطق عملیاتی سوریه و عراق  برای تصویرسازی از صحنه‌های این جهاد مقدس موفق‌تر عمل کنند.

 شاید با گذشت زمان، مطالبه‌گری جامعه به‌ویژه جوانان و نسل‌های آینده از نقش مدافعان باعث شود خانواده‌های شهدا برای نشر آثار شهید همکاری بیشتری داشته باشند. همچنین هم‌رزمان و مسئولان امر با آزادی بیشتری بتوانند به تشریح شرایط مجاهدت این شهدا بپردازند و نکته آخر اینکه با گذشت زمان قدری از ملاحظات امنیتی کاسته می‌شود و نقد و بررسی  عملیات‌های برون‌مرزی و مجاهدت‌های ارزشمند مدافعان حرم بدون‌ محدودیت منتشر خواهد شد.

نوجوانان و جوانان امروز شوق عجیبی برای خواندن رمان‌ها و خاطرات شهدای مدافع حرم دارند. این نسل سوم و چهارم انقلاب سال‌ها زندگی شهدای دفاع مقدس را خواندند و آن‌ها را الگوهای دست‌نیافتنی می‌دیدند، اما وقتی عمده شهدای مدافع حرم که از لحاظ سنی  از همین نسل بودند، توانستند مخاطبان زیادی را به خود جلب کنند، طوری که شاید اگر منع قانونی اعزام نیرو در کشور نداشتیم، جبهه سوریه و عراق را جوانان ایرانی پر می‌کردند.

با آن حضور میلیونی ملت شریف ایران در تشییع پیکر فرمانده جهانی مقاومت سردار عزیزمان حاج قاسم سلیمانی و  این همه شوق و اشتیاق نوجوانان و جوانان به راه، هدف  و زندگی شهدای مدافع حرم، متأسفانه در چند سال اخیر و همزمان با مبارزه با داعش، کار تولید کتاب‌های شهدای مدافع حرم تعطیل بود و شاید اگر مجاهدت چند ناشر و نویسندگان  متعهد نبود، همین چند اثر هم تولید نمی‌شد. بازار فروش و حمایت از این کار تولیدی جایگاه اصلی خود را پیدا نکرده است، چون متناسب با نیاز جامعه قدرت تألیف این کتب توسط ناشران وجود ندارد.

امیدوارم روزی برسد که حق مطلب در مورد نقش مؤثر مدافعان حرم در دفاع از حیثیت بشر در معرفی مدل ” انسان کامل ” در ایران و جهان  ادا شود. خیلی سخت نیست درک اینکه زمین مشتاق است تا چکمه‌های مدافع حرم روی سینه‌اش نقش بزند یا چکمه‌ی داعشی‌ها…

* اعظم محمدپور، نویسنده کتاب «پسری با تی‌شرت کلاه‌دار» از انتشارات خط مقدم



منبع خبر

چرا باید درباره مدافعان حرم بنویسیم؟ بیشتر بخوانید »