انسان ۲۵۰ ساله

چرا اسلام حضرت زهرا (س) را الگوی زن مسلمان قرار می‌دهد؟

چرا اسلام حضرت زهرا (س) را الگوی زن مسلمان قرار می‌دهد؟


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) دختر گرامی حضرت محمد، پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و حضرت خدیجه (علیهاالسلام)، همسر حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و مادر امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)، حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه‌السلام) و حضرت زینب (علیهاالسلام) و مادر تمام ائمه (علیهم‌السلام) هستند.

ایشان روز ۲۰ جمادی‌الثانی در شهر مکه به دنیا آمدند.

نقل‌های مختلفی برای تاریخ شهادت ایشان در روایات و منابع تاریخی ذکر شده هست. عده‌ای آن را ۴۰ روز، برخی‌ ۷۲ روز، گروهی ۷۵ روز، عده‌ای‌ ۹۵ روز، گروهی سه ماه، و پاره‌ای دیگر شش ماه پس از رحلت رسول خدا (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله‌) دانسته‌اند، اما بنا بر قول مشهور نزد شیعه، سوم جمادی‌‌الثانی سال ۱۱ هجری قمری بوده هست.

پیکر مطهر ایشان به‌ وصیت خودشان شبانه و به‌صورت مخفیانه دفن و مزارشان هیچ‌گاه مشخص نشد. 

در آستانه سالروز شهادت حضرت فاطمه (علیهاالسلام) در اولین روایت و ایام فاطمیه، بخشی از زندگانی ایشان به‌عنوان الگوی زنان مسلمان از کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» که حاوی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد زندگی سیاسی_مبارزاتی ائمه معصومین (علیهم‌السلام) هست و مرکز صهبا آن را گردآوری و تنظیم کرده هست، مورد بررسی قرار می‌گیرد:

چرا اسلام حضرت زهرا (س) را الگوی زن مسلمان قرار می‌دهد؟/ اتونشر جمعه

«فیوضات حضرت زهرا (علیهاالسلام) به یک مجموعه کوچکی که مقابل مجموعه انسانیت جمع محدودی به‌حساب می‌آوَرَد، منحصر نمی‌شود. 

اگر با یک دید واقع‌بین و منطقی نگاه کنیم، بشریت یکجا مرهون حضرت فاطمه (علیهاالسلام) هست. این گزاف نیست؛ بلکه یک حقیقت هست. در همیشه تاریخ اینطور بوده و امروز هم همینطور هست و روزبه‌روز نور اسلام و معنویت حضرت زهرا (سلام الله علها) آشکارتر خواهد شد و بشریت این را لمس خواهد کرد.

آنچه ما وظیفه داریم، این هست که خود را شایسته انتساب به آن خاندان کنیم؛ چون این سخت هست… اینکه ما در زیارت می‌خوانیم که ما معروفین به دوستی و محبت شما هستیم، وظیفه مضاعفی را بر دوش ما می‌گذارد.

باید خودمان را به مرکز نور نزدیک کنیم

این خیر کثیری که خدای متعال در سوره «کوثر» مژده آن را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) داد که تأویل آن حضرت فاطمه (علیهاالسلام) هست، در حقیقت مَجمع همه خیراتی هست که روزبه‌روز از سرچشمه دین نبوی بر همه بشریت و خلایق فرومی‌ریزد. خیلی سعی کردند آن را پوشیده بدارند و انکار کنند، اما نتوانستند…

ما باید خودمان را به مرکز نور نزدیک کنیم و لازمه و خاصیت نزدیک شدن به مرکز نور، نورانی شدن هست. باید نه فقط با محبت خالی، با عمل؛ عملی که همان محبت، همان ولایت و همان ایمان را به ما املا می‌کند و آن را از ما می‌خواهد. با این عمل باید جزء این خاندان و وابسته به آن شویم… اینجور نیست که «سلمان منّا اهل بیت» شدن، کار آسانی باشد. 

ما جامعه موالیان و شیعیان اهل بیت (علیهم‌السلام) از آن بزرگواران توقع داریم که ما را از خودشان بدانند…، اما این، آسان نیست و تنها با دعا به‌دست نمی‌آید؛ بلکه عمل، گذشته ایثار لازم دارد و نیازمند تشبّه و تَخَلّق به اخلاق آنها هست. 

نمونه و اسوه زن مسلمان

خدای متعال این بنده برگزیده، حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آزمود. دستگاه خداوند، دستگاه حساب و کتاب هست؛ آنچه می‌بخشد، با حساب و کتاب می‌بخشد. او گذشتِ این بنده خالص خود، ایثار، معرفت و فدا شدنِ او در راه اهداف الهی را می‌داند؛ لذاست که او را مرکز فیوضات خود قرار می‌دهد… من و شما که چیزی نیستیم… ما باید از این ستاره درخشان راه به‌سوی خدا و راه بندگی را که راه راست هست، پیدا کنیم. حضرت فاطمه (سلام الله علیهم) هم همین راه را رفتند.

اسلام حضرت زهرا (علیهاالسلام)، آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی را به‌عنوان نمونه و اسوه زن معرفی می‌کند. آن زندگی ظاهری، جهاد، مبارزه، دانش، سخنوری، فداکاری، شوهرداری، مادری، همسری، مهاجرت، حضور در همه میدان‌های سیاسی، نظامی، انقلابی و برجستگی همه‌جانبه ایشان که مرد‌های بزرگ را در مقابلشان وامی‌دارد؛ این هم مقام معنوی، رکوع، سجود، محراب عبادت، دعا، صحیفه، تضرع، ذات ملکوتی و درخشندگی عنصر معنویِ ایشان و خلاصه؛ هم‌پایه، هم‌وزن و هم‌سنگِ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بودنِ ایشان؛ زن، این هست. الگوی زنی که اسلام می‌هواهد بسازد، این هست.

چرا اسلام حضرت زهرا (س) را الگوی زن مسلمان قرار می‌دهد؟/ اتونشر جمعه

سه بعد درخشان زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها)

ما وارد تعریف مقامات معنوی حضرت زهرا (سلام الله علیها) نمی‌شویم؛ چون قادر نیستیم آنها را بفهمیم و درک کنیم… فقط خداست که بندگان خود را می‌شناسد و مقام آنها را می‌بیند و کسانی که هم‌طراز آنها باشند…؛ لذا وارد صحنه تعریف معنوی حضرت فاطمه (علیهاالسلام) نمی‌شویم؛ ولیکن در زندگی معمولی این بزرگوار، یک نکته مهم وجود دارد و آن، جمعِ بین زندگی یک زن مسلمان در رفتار با شوهر و فرزندانش و انجام وظایفش در داخل خانه؛ این از یک طرف و بین وظایفِ انسانِ مجاهدِ غیورِ خستگی‌ناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی مهمِّ بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که به مسجد می‌آیند، سخنرانی، موضع‌گیری و دفاع می‌کنند و حرف می‌زنند؛ یک جهادگرِ به تمام معنا؛ خستکی‌ناپذیر، محنت‌پذیر و سختی تحمل کن، این هم از جهت دیگر و از جهت سوم، یک عبادت‌گر، یک به‌پادارنده نماز در شب‌های تار و قیام لله و خضوع و خشوع برای پروردگار… این سه بُعد را با هم جمع کردن، آن نقطه درخشان زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) هست. ایشان این سه‌چیز را از هم جدا نکردند.

بعضی خیال می‌کنند که آن انسانی که مشغول عبادت هست، نمی‌تواند یک انسان سیاسی باشد، یا بعضی خیال می‌کنند آن که چه زن و چه مرد اهل سیاست هست و در میدان جهاد فی سبیل الله حضور فعال دارد، نمی‌تواند اگر زن هست، زن خانه باشد با وظایف مادری، همسری و کدبانویی خانه؛ اگر مرد هست، یک مرد خانه، دکان و زندگی باشد. خیال می‌کنند اینها با هم منافات دارند؛ در حالی که از نظر اسلام این سه‌چیز با هم منافات و ضدیت که ندارند؛ کمک‌کننده هم در ساختن شخصیت انسانِ کامل هستند.
زندگی حضرت زهرا (علیهاالسلام) اگرچه کوتاه بود، اما این زندگی از جهت جهاد، مبارزه، تلاش، کار انقلابی، صبر انقلابی، درس، فراگیری، آموزش به این‌و‌آن، سخنرانی و دفاع از نبوت، امامت و نظام اسلامی، دریای پهناوری از تلاش، مبارزه و کار هست و در نهایت هم شهادت.

زن مسلمان چگونه زنی هست؟

این، زندگی جهادی حضرت فاطمه (علیهاالسلام) هست که بسیار عظیم، فوق‌العاده و بی‌نظیر هست و یقیناً در ذهن بشر، چه امروز و چه در آینده، یک نقطه درخشان و استثنایی هست…

زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم و خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش کند؛ در میدان جهاد و مبارزه از هر نوع جهاد و مبارزه‌ای پیش‌قدم باشد؛ نسبت به زخارف دنیا و تجملات کم‌ارزش بی‌اعتنا باشد؛ عفت، عصمت و طهارتش در حدی باشد که چشم و نظر هرزه بیگانه را به خودیِ خود دفع کند؛ در محیط خانه دل‌آرام شوهر و فرزندانش باشد؛ مایه آرامش زندگی و آسایش محیط خانواده باشد؛ در دامن پُرمِهر و پُرعطوفت و با سخنان پُرنکته و مِهرآمیزش فرزندان سالمی را از لحاظ روانی تربیت کند؛ انسان‌های بی‌عقده، خوش‌روحیه و سالم از لحاظ روحی و اعصاب در دامان او پرورش پیدا کنند و مردان، زنان و شخصیت‌های جامعه را به‌وجود بیاورد. مادر از هر سازنده‌ای، سازنده‌تر و باارزش‌تر هست. این، آن الگوی زن اسلامی هست.»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

چرا اسلام حضرت زهرا (س) را الگوی زن مسلمان قرار می‌دهد؟ بیشتر بخوانید »

اقدامات امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) برای گستردگی تشکیلاتی شیعه

اقدامات امام حسن عسکری (ع) برای گستردگی تشکیلاتی شیعه


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، امام حسن‌بن‌علی العسکری (علیهماالسلام) که یازدهمین امام شیعیان و پدر بزرگوار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه‌الشریف) هستند، روز هشتم ربیع‌الثانی ۲۳۲ ه‍. ق در مدینه به دنیا آمدند و روز هشتم ربیع‌الاول ۲۶۰ ه‍. ق در ۲۸ سالگی توسط «معتمد عباسی (لعنةالله علیه)» پانزدهمین خلیفه عباسی مسموم شدند و به شهادت رسیدند.

مزار ایشان در شهر سامرا کشور عراق در جوار مزار پدر بزرگوارشان امام علی‌بن‌محمد الهادی (علیهماالسلام) قرار دارد.

در آستانه سالروز شهادت امام حسن عسکری (ع) بخشی از کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» که حاوی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد زندگی سیاسی_مبارزاتی ائمه معصومین (علیهم‌السلام) هست که مرکز صهبا آن را گردآوری و تنظیم کرده هست، انتخاب شده هست که به گستردگی جامعه اسلامی و ارتباطات مختلف ائمه (ع) با شیعیانشان مخصوصاً زمان امام جواد (ع)، امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) اشاره دارد.

«.. ورود امام رضا (ع) که _که نشان دادن جلوه‌ای از چیز‌های ندیده و نشنیده مردم بود_ و هم شهادت آن بزرگوار _که داغ عجیبی بنا کرد_ درواقع تمام فضای این مناطق را در اختیار شیعه قرار داد؛ نه اینکه حتماً همه شیعه شدند، اما همه محبّ اهل بیت (ع) شدند.

در این فضا، شیعیان ریخته‌اند کار کنند. شما می‌بینید ناگهان سروکله «اشعریین» در قم پیدا می‌شود. اینها چرا آمدند؟ اشعریین که عرب هستند. اینها به قم آمدند و بساط حدیث و معارف اسلامی را در قم پهن کردند و آنجا را پایگاه قرار دادند.

در ری هم امثال کلینی (ابوجعفر محمدبن‌یعقوب کلینی رازی (ره) معروف به «کلینی» صاحب کتاب گرانقدر «اصول کافی») بلند شدند. کسی مثل کلینی ابتدابه‌ساکن از شهری بلند نمی‌شود. باید محیط شیعه و معتقد باشد تا بتواند جوانی را با این خصوصیات پرورش دهد که بعد، او بشود کلینی!

بعد؛ همینطور که این حرکت ادامه پیدا کرده، شما ببینید شیخ صدوق (رض) تا هرات و خراسان و مکان‌های دیگر رفته و برای شیعه حدیث جمع‌آوری کرده و این خیلی مهم هست…

بنابراین حرکت امام رضا (ع) و بعد، شهادت مظلومانه ایشان کاری کرد که این فضا دست ائمه (ع) افتاد و ایشان هم بنا کردند به استفاده کردن. نامه‌نگاری‌ها و رفت‌وآمد‌هایی که صورت می‌گرفت، به شکل عادی اتفاق نمی‌افتاد و تمامشان زیر پوششی از پنهان‌کاری اتفاق می‌افتاد؛ و الا اگر آشکار بود، می‌گرفتند و دست و پای افراد را قطع می‌کردند.

مثلاً با شدت عملی که متوکل (علیه‌اللعنة) داشت و رفتن به کربلا را ممنوع کرده بود، آیا اجازه می‌داد مسائل مردم را راحت خدمت امام (ع) بیاورند، بعد جواب‌ها را به مردم برسانند؛ وجوهات را بگیرند و خدمتِ امام (ع) بیاورند، بعد رسید بگیرند و به مردم بدهند؟ اینها نشان‌دهنده شبکه عظیم تبلیغاتی و تعلیماتی این سه امام بزرگوار (ع) هست.

بعد از امام رضا (ع) تا زمان شهادت حضرت عسکری (ع) چنین حادثه‌ای اتفاق افتاده هست. حضرت هادی (ع) و حضرت عسکری (ع) در همان شهر سامرا که درواقع مثل یک پادگان بود، توانسته بودند این‌همه ارتباطات را با سرتاسر دنیای اسلام تنظیم کنند.

وقتی ما ابعاد زندگی ائمه (ع) را نگاه کنیم، می‌فهمیم اینها چه کار می‌کردند؛ بنابراین فقط این نبود که اینها مسائل نماز و روزه یا طهارت و نجاسات را جواب بدهند. در موضع «امام» _با همان معنای اسلامیِ خودش_ قرار می‌گرفتند و با مردم حرف می‌زدند.

به نظر من این بُعد در کنار این ابعاد قابل توجه هست. شما می‌بینید که حضرت هادی (ع) را از مدینه به سامرا می‌آوردند و در سنین جوانی _۴۲ سالگی_ ایشان را به شهادت می‌رسانند؛ یا حضرت عسکری (ع) در ۲۸ سالگی به شهادت می‌رسند؛ اینها همه نشان‌دهنده حرکت عظیم ائمه (ع) و شیعیان و اصحاب آن بزرگوار‌ها در سرتاسر تاریخ بوده. با اینکه دستگاه خلفا، دستگاه پلیسیِ با شدت عمل بود، در عین حال؛ ائمه (ع) اینگونه موفق شدند. در کنار غربت، این عزت و عظمت را هم باید دید.

در هیچ زمانی، ارتباط شیعه و گسترش تشکیلاتیِ شیعه در سرتاسر دنیای اسلام مثل زمان امام جواد (ع)، امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) نبوه هست. وجود وکلا، نوّاب و همین داستان‌هایی که از امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) نقل می‌کنند _که برای مثال کسی پول آورد و امام (ع) معین کردند چه کاری صورت بگیرد_ نشان‌دهنده این معناست.

یعنی علی‌رغم محکوم بودن این دو امام بزرگوار در سامرا و قبل از آنها هم امام جواد (ع) به نحوی و امام رضا (ع) به نحوی ارتباطات با مردم همینطور گسترش پیدا کرد. این ارتباطات، قبل از زمان امام رضا (ع) هم بوده هست. منتها آمدن حضرت (ع) به خراسان خیلی تأثیر زیادی در این امر داشته هست.»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اقدامات امام حسن عسکری (ع) برای گستردگی تشکیلاتی شیعه بیشتر بخوانید »

اقدامات امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) برای گستردگی تشکیلاتی شیعه

اقدامات امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) برای گستردگی تشکیلاتی شیعه


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، امام حسن‌بن‌علی العسکری (علیهماالسلام) که یازدهمین امام شیعیان و پدر بزرگوار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه‌الشریف) هستند، روز هشتم ربیع‌الثانی ۲۳۲ ه‍. ق در مدینه به دنیا آمدند و روز هشتم ربیع‌الاول ۲۶۰ ه‍. ق در ۲۸ سالگی توسط «معتمد عباسی (لعنةالله علیه)» پانزدهمین خلیفه عباسی مسموم شدند و به شهادت رسیدند.

مزار ایشان در شهر سامرا کشور عراق در جوار مزار پدر بزرگوارشان امام علی‌بن‌محمد الهادی (علیهماالسلام) قرار دارد.

در آستانه سالروز شهادت امام حسن عسکری (ع) بخشی از کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» که حاوی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد زندگی سیاسی_مبارزاتی ائمه معصومین (علیهم‌السلام) هست که مرکز صهبا آن را گردآوری و تنظیم کرده هست، انتخاب شده هست که به گستردگی جامعه اسلامی و ارتباطات مختلف ائمه (ع) با شیعیانشان مخصوصاً زمان امام جواد (ع)، امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) اشاره دارد.

«.. ورود امام رضا (ع) که _که نشان دادن جلوه‌ای از چیز‌های ندیده و نشنیده مردم بود_ و هم شهادت آن بزرگوار _که داغ عجیبی بنا کرد_ درواقع تمام فضای این مناطق را در اختیار شیعه قرار داد؛ نه اینکه حتماً همه شیعه شدند، اما همه محبّ اهل بیت (ع) شدند.

در این فضا، شیعیان ریخته‌اند کار کنند. شما می‌بینید ناگهان سروکله «اشعریین» در قم پیدا می‌شود. اینها چرا آمدند؟ اشعریین که عرب هستند. اینها به قم آمدند و بساط حدیث و معارف اسلامی را در قم پهن کردند و آنجا را پایگاه قرار دادند.

در ری هم امثال کلینی (ابوجعفر محمدبن‌یعقوب کلینی رازی (ره) معروف به «کلینی» صاحب کتاب گرانقدر «اصول کافی») بلند شدند. کسی مثل کلینی ابتدابه‌ساکن از شهری بلند نمی‌شود. باید محیط شیعه و معتقد باشد تا بتواند جوانی را با این خصوصیات پرورش دهد که بعد، او بشود کلینی!

بعد؛ همینطور که این حرکت ادامه پیدا کرده، شما ببینید شیخ صدوق (رض) تا هرات و خراسان و مکان‌های دیگر رفته و برای شیعه حدیث جمع‌آوری کرده و این خیلی مهم هست…

بنابراین حرکت امام رضا (ع) و بعد، شهادت مظلومانه ایشان کاری کرد که این فضا دست ائمه (ع) افتاد و ایشان هم بنا کردند به استفاده کردن. نامه‌نگاری‌ها و رفت‌وآمد‌هایی که صورت می‌گرفت، به شکل عادی اتفاق نمی‌افتاد و تمامشان زیر پوششی از پنهان‌کاری اتفاق می‌افتاد؛ و الا اگر آشکار بود، می‌گرفتند و دست و پای افراد را قطع می‌کردند.

مثلاً با شدت عملی که متوکل (علیه‌اللعنة) داشت و رفتن به کربلا را ممنوع کرده بود، آیا اجازه می‌داد مسائل مردم را راحت خدمت امام (ع) بیاورند، بعد جواب‌ها را به مردم برسانند؛ وجوهات را بگیرند و خدمتِ امام (ع) بیاورند، بعد رسید بگیرند و به مردم بدهند؟ اینها نشان‌دهنده شبکه عظیم تبلیغاتی و تعلیماتی این سه امام بزرگوار (ع) هست.

بعد از امام رضا (ع) تا زمان شهادت حضرت عسکری (ع) چنین حادثه‌ای اتفاق افتاده هست. حضرت هادی (ع) و حضرت عسکری (ع) در همان شهر سامرا که درواقع مثل یک پادگان بود، توانسته بودند این‌همه ارتباطات را با سرتاسر دنیای اسلام تنظیم کنند.

وقتی ما ابعاد زندگی ائمه (ع) را نگاه کنیم، می‌فهمیم اینها چه کار می‌کردند؛ بنابراین فقط این نبود که اینها مسائل نماز و روزه یا طهارت و نجاسات را جواب بدهند. در موضع «امام» _با همان معنای اسلامیِ خودش_ قرار می‌گرفتند و با مردم حرف می‌زدند.

به نظر من این بُعد در کنار این ابعاد قابل توجه هست. شما می‌بینید که حضرت هادی (ع) را از مدینه به سامرا می‌آوردند و در سنین جوانی _۴۲ سالگی_ ایشان را به شهادت می‌رسانند؛ یا حضرت عسکری (ع) در ۲۸ سالگی به شهادت می‌رسند؛ اینها همه نشان‌دهنده حرکت عظیم ائمه (ع) و شیعیان و اصحاب آن بزرگوار‌ها در سرتاسر تاریخ بوده. با اینکه دستگاه خلفا، دستگاه پلیسیِ با شدت عمل بود، در عین حال؛ ائمه (ع) اینگونه موفق شدند. در کنار غربت، این عزت و عظمت را هم باید دید.

در هیچ زمانی، ارتباط شیعه و گسترش تشکیلاتیِ شیعه در سرتاسر دنیای اسلام مثل زمان امام جواد (ع)، امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) نبوه هست. وجود وکلا، نوّاب و همین داستان‌هایی که از امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) نقل می‌کنند _که برای مثال کسی پول آورد و امام (ع) معین کردند چه کاری صورت بگیرد_ نشان‌دهنده این معناست.

یعنی علی‌رغم محکوم بودن این دو امام بزرگوار در سامرا و قبل از آنها هم امام جواد (ع) به نحوی و امام رضا (ع) به نحوی ارتباطات با مردم همینطور گسترش پیدا کرد. این ارتباطات، قبل از زمان امام رضا (ع) هم بوده هست. منتها آمدن حضرت (ع) به خراسان خیلی تأثیر زیادی در این امر داشته هست.»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اقدامات امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) برای گستردگی تشکیلاتی شیعه بیشتر بخوانید »

ابتکار امام صادق (ع) در مبارزه با بنی‌عباس/ چرا امام صادق (ع) زمام امور را در دست نگرفتند؟// اتونشر/ منتشر نشود

ابتکار امام صادق (ع) در مبارزه با بنی‌عباس


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، امام جعفر صادق (ع) ششمین امام ما، شیعیان هستند. ایشان روز ۱۷ ربیع‌الاول سال ۸۳ ه‍. ق در مدینه به دنیا آمدند و روز ۲۵ شوال ۱۴۸ ه‍. ق به‌دستور «منصور دوانیقی» (دومین خلیفه عباسی) و بر اثر مسمومیت به شهادت رسیدند.

مزار ایشان در قبرستان بقیع در مدینه در جوار حرم حضرت رسول اکرم (ص) و مزار امام حسن مجتبی (ع)، امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) قرار دارد.

به‌مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت رئیس مذهب جعفری، امام جعفر صادق (ع)، گذری به کتاب‌های «هم‌رزمان حسین (ع)» و «انسان ۲۵۰ ساله» زدیم و با استفاده از آنها، گوشه‌ای از فعالیت‌های سیاسی ایشان برای مقابله با امویان و عباسیان و بیدار کردن جامعه اسلامی را منتشر کردیم.

کتاب «هم‌رزمان حسین (ع)» حاوی ۱۰ گفتار از رهبر معظم انقلاب اسلامی در تحلیل مبارزات سیاسی امامان معصوم (علیهم‌السلام) در محرم ۱۳۵۱ هجری شمسی است که انتشارات انقلاب اسلامی (وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای) آن را منتشر کرده است.

کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» نیز حاوی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد زندگی سیاسی_مبارزاتی ائمه معصومین (علیهم‌السلام) است که مرکز صهبا آن را گردآوری و تنظیم کرده است.

محافل درس امام صادق (ع)

امام صادق (ع) مرد «مبارزه»، «علم و دانش» و «تشکیلات» بودند. محفل درس امام صادق (ع) و میدان آموزشی که ایشان به‌وجود آوردند، هم قبل از ایشان و هم بعد از ایشان در تاریخ زندگی ائمه شیعه (ع) بی‌نظیر بود.

امام صادق (ع) تمام حرف‌های درست اسلام و مفاهیم اصیل قرآن که توسط مغرضان، مفسدان یا جاهلان در طول یک قرن و اندی تحریف شده بودند را به شکل درست بیان کردند و همین باعث شد که دشمن از ایشان احساس خطر کند. 

همچنین ایشان مشغول یک مبارزه دامنه‌دار و پیگیر برای قبضه کردن حکومت و قدرت برای به‌وجود آوردن حکومت اسلامی و علوی بودند؛ یعنی ایشان زمینه را آماده می‌کردند تا بنی‌امیه را از میان ببرند و به‌جای آنها حکومت علوی (حکومت راستین اسلامی) را بر سر کار بیاورند.

مبارزات امام صادق (ع)

زندگی امام صادق (ع) به دو دوره تقسیم می‌شود؛ دوره‌ای که ایشان هم‌عصر با «بنی‌امیه» و دوره‌ای که هم‌عصر با «بنی‌عباس» بودند.

بنی‌امیه

مبارزات امام صادق (ع) در عصر بنی‌امیه صریح، حاد و روشن بود، اما در دوره ابتدایی بنی‌عباس امام (ع) مبارزات مخفیانه می‌کردند.

بنی‌عباس

از آنجا که حکومت بنی‌عباس در ابتدای کار خود، به‌صورت کامل مراقب اوضاع است، شیعه، امام صادق (ع) و اطرافی‌هایشان را می‌شناسد و از خصوصیات اینها باخبر است، در اینجا برای ادامه مبارزه مسئله «تقیه» مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تقیه

«تقیه» یعنی هرچه ممکن است، کار را پنهانی کردن، اما نه اینکه رشته کار را قطع کنیم. منصور، سفاح، هشام و عبدالملک برای امام صادق (ع) تفاوتی با هم ندارند.

به همین خاطر است که امام صادق (ع) مبارزات خود را در پوششی از تقیه ادامه می‌دهند و تشکیلات شیعه را منظم‌تر می‌کنند و با منصور (به شکلی که برای کسی مانند امام صادق (ع) ممکن است) عمل می‌کنند و راه خودشان را ادامه می‌دهند.

ضرورت فعالیت‌های فکری پیش از مبارزات

همیشه مبارزات سیاسی و فعالیت‌های قاطع باید زمانی انجام شوند که فعالیت‌های فکری، تبلیغاتی و ایدئولوژی به اندازه کافی انجام شده باشند.

برای موفقیت در این قضیه، ابتدا مردم باید زمینه آماده‌ای برای پذیرش حقایق داشته باشند؛ البته پیش از پذیرش، چنین طرز فکری را بشناسند؛ پس از آن، طرز فکرِ انگیزاننده اینها برای مردم روشن شده باشد و مسائل تبلیغی، فرهنگی و فکری، هم پیش از شروع و هم حین عمل مطرح شوند.

فعالیت‌های تبلیغاتی
فعالیت‌های تبلیغی به دو صورت انجام می‌شوند؛ یکی به‌صورت بیان حقایق و اظهار مسائل لازم و تبیین فکر و ایدئولوژی که کار امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع) بود و یکی هم به‌صورت فریاد‌های پُرخروشی که توسط یاران فداکار اهل بیت (ع) انجام می‌شد.

این دو نوع فعالیت تبلیغی انجام شده بود، اما برای یک حرکت منظم از طرف خاندان پیامبر (ص) کافی نبود که اینها به‌طور منظم و روشن حرکتی بکنند و زمام حکومت را در دست بگیرند و این حرکت هم حرکتی باشد که با موفقیت همراه شود. 

امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) دو مسئولیت برای خود احساس می‌کردند که یکی از آنها تبیین حقایق دینی و تشریح اصول اسلامی بود_همان‌هایی که جامعه اسلامی آنها را فراموش کرده بود_ و دیگری تشکیل یک جمعیت مهذّب و مجهز؛ یعنی مردمی که به وسیله آنها بتوان بر حکومت و قدرت زمان غلبه کرد، او را از کار برکنار کرد و حق را به حق‌دار رساند.

در مورد امام صادق (ع) نیز همینطور است، اما مسئله‌ای وجود دارد و آن، این است که در دوره امام صادق (ع)، ویژگی‌ای در دنیای اسلام وجود داشت که تا پیش از آن نبود.

جَوّ سیاسی زمان امام صادق (ع)

ویژگی جدید زمان امام صادق (ع) اینگونه بود که «بنی‌امیه» دشمنان دیرین «بنی‌هاشم» در نهایت ضعف بودند. اواخر حکومت آنها، ابتدای امامت امام صادق (ع) است و مبارزات امام (ع) در این دوران بسیار حاد، صریح و قاطع بود.

شعار علنی
ایشان به‌صورت علنی مقابل توده‌های انبوه جمعیت در خانه خدا، مِنیٰ و عرفات می‌ایستادند و با محتوایی که فکر و مکتب در آن گنجانده شده بود، شعار می‌دادند. 

پس از آنکه اوضاع به‌وسیله فعالیت‌ها و تلاش‌های همه‌جانبه امام صادق (ع)، یاران و شیعیانشان دگرگون و ظلم‌های بنی‌امیه فاش شدند و مردم آگاهی پیدا کردند، جریانی به‌وجود آمد که حکومت اموی را واژگون کرد و یک عده تازه‌نفس به نام «بنی‌عباس» روی کار آمدند و وضع تغییر کرد.

چرا زمام امور را در دست نگرفتند؟

زمانی که بنی‌عباس روی کار آمدند، شرایطی که برای حکومت یک خاندان انقلابی مانند امام باقر (ع) و امام صادق (ع) ضروری است، وجود نداشت، مردم هنوز به‌طور کامل آمادگی نداشتند که کسی مانند آن بزرگواران زمام امور را در دست بگیرد. 

ابتکار امام صادق (ع) در مبارزه با عباسیان

امام صادق (ع) باید دست به یک ابتکار خیلی عالی بزنند و آن، این است که باید تبلیغات خودشان را از نو شروع کنند، زمینه‌های فکری را آماده و مردم را با حقیقت غصب خلافتی که توسط بنی‌عباس صورت گرفته و این خاندان به‌جای بنی امیه آن را انجام داده‌اند، آشنا کنند.

ایشان باید از راه مناسبی که وجود دارد، به مردم بگویند که اینها فاسق، فاجر و دروغگو هستند؛ سپس طرز فکری که امام صادق (ع) در رأس آن قرار گرفته‌اند و تشیع با آن طرز فکر زنده است را در میان مردم ترویج کنند و پس از آن نیز جمعیتی که می‌خواهند کنار ایشان قیام کنند و بر اوضاع مسلط شوند را تربیت کنند.

زمانی که بنی‌عباس روی کار آمد، تلاش کرد تا چهره اهل بیت (ع) را لکه‌دار کند؛ البته امام صادق (ع) نیز برای منسجم کردن تشکیلات شیعه در ابتدای دوران بنی‌عباس تلاش کردند.

ایشان باید مبارزات تبلیغاتی و ایدئولوژیکی خود را به‌شدت تا جایی که می‌توانند، تعقیب کنند؛ حزب شیعه را سامان دهند، جمعیتی که از دست رفته‌اند را باز دور هم جمع کنند و تشکیلات منظم را از نو زنده کنند و زمانی که زمینه آماده شد، حرکت و قیام کنند.

مرد تشکیلات

امام صادق (ع) تشکیلات عظیمی از مؤمنانِ به خود و از طرفداران جریان حکومت علوی را در سراسر عالَم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به‌وجود آوردند.

منظور از «تشکیلات» در اینجا این است که زمانی که امام صادق (ع) اراده می‌کنند آنچه را که او می‌خواهد بدانند، نمایندگان ایشان در سراسر عالَم اسلام به مردم می‌گویند تا بدانند؛ یعنی از همه‌جا وجوهات و بودجه برای اداره مبارزه سیاسی عظیم آل علی (ع) جمع کنند.

یعنی نمایندگان ایشان در همه شهر‌ها باشند که پیروان امام صادق (ع) به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ابتکار امام صادق (ع) در مبارزه با بنی‌عباس بیشتر بخوانید »