تصاویر/ ویژه برنامه «زنان کویر، آسمان ایثار» در کرمان برگزار شد
تصاویر/ ویژه برنامه «زنان کویر، آسمان ایثار» در کرمان برگزار شد بیشتر بخوانید »
[ad_1]
«انسیه شاهحسینی» نویسنده و کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، با بیان اینکه جشنواره فیلم کوتاه رسام که ویژه تولیدات فیلم کوتاه دفاع مقدس و مقاومت هست، با اندیشهای پویا، تاثیرگذار و هدفمند و رو به روشد راهاندازی شد، اظهار داشت: جشنواره رسام بعد از شش دوره برگزاری به یک رویداد تاثیرگذار تبدیل شده هست که مسیر خودش را طی میکند؛ شخصا امیدوارم که این جشنواره با تمرکز بر آموزش و تقویت و تولید آثار، بتواند سالهای آینده کیفیت بیشتری داشته باشد.
دفاع مقدس زنده هست و حیات دارد” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1404/3/8/2967330_179.jpg” alt=”شاهحسینی: سینمای دفاع مقدس زنده هست و حیات دارد” width=”600″ height=”400″>
وی جشنواره رسام را از رویدادهای رو به رشد دانست و تاکید کرد: جشنواره فیلم رسام بخاطر ویژگیهای خاصی که دارد میتواند هرسال بهتر از سال قبل باشد. پیشرفت و توسعه سینمای دفاع مقدس وابسته به سیاستگذاری و مدیریت هست؛ گاهی با عوض شدن یک مدیر سینما و آثار سینمایی تحت تاثیر قرار میگیرند؛ سینمای دفاع مقدس که جدای از بدنه سینمای کشور نیست تحت تاثیر این اتفاقات قرار میگیرد لذا در این مسیر وجود و طراحی چنین جشنوارههای میتواند یک ظرفیت و امید برای هنرمندان جوان باشد.
کارگردان فیلم «دست ناپیدا» عنوان کرد: هر مدیر فرهنگی در بدنه دولت براساس تفکر و نوع نگاه و سلیقهای که دارد، به سینمای دفاع مقدس نگاه میکند. برخیها که خودشان از نسل دوران دفاع مقدس هستند و دغدغه آن را دارند بیشتر به آن توجه میکند و تاثیر فرهنگ جبههها و ضرورت آن را میدانند لذا در این زمینه پیشگام بودهاند و جشنوارههای خوبی را برگزار کردهاند و موفق بودهاند اما برخیهای دیگر برحسب اتفاق مسوولیت گرفتهاند و در نتیجه نگاه حداقلی به این حیطه داشتهاند.
شاه حسینی تاکید کرد: خوشبختانه سینمای دفاع مقدس هنوز زنده هست و حرکت رو به جلوی خودش را ادامه میدهد و هرساله شاهد آثار درخشانی از فیلمسازان جوان و تازه نفس هستیم که مورد توجه جشنوارهها قرار میگیرند لذا سینمای دفاع مقدس را باید مسیری برای تربیت فیلمسازان جوان دانست چراکه هرساله از دل این سینما چهرههای به سینمای ایران معرفی شد و میشوند.
انتهای پیام/ 121
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
[ad_2]
شاهحسینی: جشنواره فیلم رسام میتواند به توسعه سینمای دفاع مقدس کمک کند بیشتر بخوانید »



گروه فرهنگ دفاعپرس: سینمای دفاع مقدس بهعنوان سینمایی ملی و راهبردی، از اهمیت ویژهای در حوزه فرهنگی کشور برخوردار هست که فراز و فرود آن همواره مورد بحث و بررسی بوده هست. در همین خصوص گپوگفتی داشتیم با «انسیه شاهحسینی» کارگردان مطرح سینمای دفاع مقدس که در ادامه میخوانید؛
دفاعپرس: به نظر میرسد بررسی فراز و فرودهای سینمای جنگ و دفاع مقدس، برای ورود به بحث با شما که از کهنهکاران این سینما هستید، شروع مناسبی باشد. لطفا با نگاهی اجمالی، تحلیلی در این خصوص ارائه بفرمائید.
نگاه به سینمای دفاع مقدس از دو منظر مورد بررسی هست، اول انگیزه کارگردان، تهیهکننده، گروه تولید و حساسیتی هست که آنها روی موضوع دارند؛ از این جهت که چقدر به این حادثه عظیم تاریخی اشراف اطلاعاتی دارند و نگاه راهبردی آنها چیست. دومین منظر، نگاه مدیران فرهنگی و سرمایهگذاران به موضوع فیلمسازی دفاع مقدس هست که متاسفانه بسیاری از مدیران فرهنگی ما در جامعه خواسته یا ناخواسته در این مورد غافل هستند و این غفلت خیلی از اوقات به ضرر فیلمساز و حتی مخاطب تمام میشود و این فاصله بین مدیران فرهنگی و فیلمسازان انقلابی خیلی اوقات انگیزه نویسنده، کارگردان و یا حتی بازیگر را کم میکند.

چرایی تغییر ذائقه و زاویه نگاه مخاطب و مردم
متاسفانه مدیران فرهنگی ما از جامعه عقب هستند و وحشتناکتر آنکه از هنرمند و هنرمندان بسیار عقب هستند. این عقب ماندگی مردم و مخاطب را متضرر میکند، چرا که وقتی هنرمند در مواجهه با مسئول مربوطه به در بسته میخورد دچار سردی و یاس میشود و لاجرم دست از کار و تولید میکشد. ما در کشور مهندسی فرهنگی نداریم در نتیجه در این لجامگسیختگی هرکسی مسئله و نقش موضوعات فرهنگی را از منظر خودش مطرح میکند. یک سرمایهگذار یا مسئول فرهنگی از منظر فروش به فیلم نگاه میکند و یک کارگردان انقلابی از بعد فرهنگسازی با تفکرات خودش به فیلم دفاع مقدس نگاه میکند و این موضوع باعث پراکندهگویی در این گونهی ملی میشود، لذا مواجه میشویم با تولید فیلمهایی سخیفی که امروزه اکران میشوند، حتی در حوزهی دفاع مقدس، که بیش از هر چیز هدفشان جلب و جذب گیشه هست.
در نتیجه و بدینترتیب ذائقه و زاویه نگاه مخاطب و مردم تغییر میکند؛ به این معنی که مخاطب با تصور اینکه به سیرک میرود، وارد سینما میشود؛ در این بین تکلیف کارگردانهای متعهد و انقلابی که دغدغهمند هستند نیز مشخص نیست و حمایت خاصی از سوی مسئولان امر از آنها نمیشود.
اما این نکته حائز اهمیت هست که با وجود تمام این مشکلات ما (فیلمسازان حوزهی دفاع مقدس) براساس تعهد و عشق و علاقهای که به انقلاب اسلامی، نظام اسلامی و دفاع مقدس داریم، از هر راهی استفاده کردیم و تلاش کردیم و فیلم ساختیم.
دفاعپرس: یکی از اقدامات صورتگرفته با هدف ارتقاء سینمای دفاع مقدس، راهاندازی جشنواره فیلم دفاع مقدس بود که اسفند امسال هجدهمین دورهی آن برگزار خواهد شد. به نظر شما آیا این جشنواره در انجام ماموریت و رسیدن به اهداف خود موفق بوده هست؟
معتقدم جشنوارههای «عمار» و «دفاع مقدس» از جشنواره فجر متفاوت هست و تفاوت آن عمدتاً در حال و هوای و فضای اجرایی آنها هست. جشنواره «فیلم فجر» گویی سالن مد و زیبایی هست، اما در جشنوارههای عمار و دفاع مقدس مدل، نوع و رفتار آدمها و مخاطبین فرق دارد؛ این مخاطبین جشنواره هستند که به آن ارزش میدهند، اما متاسفانه شاهدیم که این ویژهگی هم در این جشنوارهها رو به کمرنگی هست.
اوایل انقلاب و در دههای ۶۰ و ۷۰ حمایت جشنواره فیلم فجر از فیلمهای دفاع مقدس عالی بود و تولیدات خوبی هم در این حوزه داشتیم. گاه از ۲۰ ، ۳۰ فیلم حاضر در جشنواره حدود ۱۰ ، ۱۵ فیلم با موضوع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بود که جوایز بسیاری را به خود اختصاص میدادند، اما بنا به دلایلی که مشخص و واضح هست و در مورد آن بسیار صحبت شده هست، رفته رفته این موضوع کمرنگ شد و به حداقل رسید.
دلایل عدم حمایت از تولید فیلمهای دفاع مقدس
در مورد جشنواره فیلم دفاع مقدس که طی سالهای اخیر واژهی «مقاومت» هم به آن اضافه شد، نیز دقیقا همین مسائل مطرح هست؛ از تولید فیلم در این حوزه حمایت نمیشود، به دلیل نگرانی از فروش فیلم، حامی مالی برای تولید پا پیش نمیگذارد، لذا تولید فیلم دفاع مقدس بسیار ضعیف هست و جشنواره هم اساساً با تولیداتش رونق میگیرد.

در گذشته انگیزه کارگردان و تولیدکنندگان برای ساخت فیلمهای دفاع مقدس به دلیل حمایتهایی که صورت میگرفت و احترامی که برای کارگردان فیلم دفاع مقدس قائل بودند، یا در بخش جوایز هر ساله کاندید میشدند خیلی بیشتر بود ولی الان نه حمایتی میشود، نه احترامی وجود دارد، حتی در اکران فیلمهای دفاع مقدس هم کارگردان و تهیهکننده با مدیران و پخشکنندگان به مشکل میخورند، لذا کارگردان و فیلمساز ترجیح میدهد که به این سمت نرود.
اما مطمئن باشید که اگر این رویه جزیرهای بودن کارهای فرهنگی و فیلمسازی در کشور اصلاح شود و حمایتها بهجا و عاقلانه از کارگردانهای انقلابی صورت بگیرد، ما در کمتر از ۵ سال شاهد رونق سینمای دفاع مقدس و تولید فیلمهایی با استانداردهای بینالمللی خواهیم بود و جشنواره دفاع مقدس و مقاومت در آینده خواهد درخشید، به شرط آنکه از مرحله طرح تا تولید و پخش فیلم از سازندگان حمایت شود. ما با امکاناتی که داریم میتوانیم در حوزه دفاع مقدس و مقاومت جذابترین فیلمها را بسازیم و به دنیا ارائه کنیم.
دفاعپرس: به نظر میرسد که در خصوص تولید فیلمهای دفاع مقدس و مقاومت، توسط سازمانها و ارگانها موازیکاری صورت میگیرد و عمدتاً ناهماهنگی دیده میشود؟
بله دقیقا همینطور هست؛ مثلا در خصوص یک موضوع، همزمان دو یا چند سرمایهگذار و نهاد دولتی در حال تولید فیلم هستند، اگر تهیهکننده متوجه شود که پیگیری میکند، ولی خیلی از اوقات متوجه نمیشوند و ما شاهد تولید فیلمهایی با موضوعات مشترک هستیم که این، هم به ضرر فیلمساز هست و هم سرمایهگذار؛ چراکه وقتی فیلمها تکراری باشند برای مخاطب جذابیتی ندارند، لذا اگر سازمانها در ساخت فیلم منسجمتر عمل کنند و هماهنگ باشند ما شاهد موازیکاری نخواهیم بود.
دفاعپرس: نقش پلتفرمها، شبکه نمایش خانگی و فضای مجازی در ارتقای آثار جبهه مقاومت و دفاع مقدس را چطور میبینید؟
امروز ما در دنیا شاهد جنگی هستیم که رسانه نقش عمده آنرا بر عهده دارد و در این بین کاملاً مشهود هست که سینما میتواند بهعنوان یک رسانه تاثیرگذار نقش بسزایی داشته باشد. ما در حال حاضر بیشترین نیاز را به یک سینمای راهبردی در حوزه دفاع مقدس و مقاومت داریم. ما بهعنوان رهبر و متولی این جبهه موظفیم که در هر جایی که هستیم مسئولیت و وظیفه خود را درست انجام دهیم، اما متاسفانه شاهد هستیم که هیچ ارادهای مبنی بر ساخت آثار تلویزیونی، سینمایی یا حتی شبکه نمایش خانگی با این موضوعات وجود ندارد. این موضوع در بحث پلتفرمها و شبکه نمایش خانگی هم همینطور هست و ارادهای برای تولید چه در حوزه سریال و چه فیلم دفاع مقدس وجود ندارد و اگر هم هست در برابر حجم تولیدات صورت گرفته بسیار ناچیز هست.
حتی جولانی هم به اعجاز رسانه پی برده هست
مردم ما بسیار آگاه و فهیم هستند؛ گفته میشود که مردم علاقهای به این گونهی فیلمها ندارند، اما واقعیت چیز دیگری هست. یکی از فیلمهای من را به نام «شب بخیر فرمانده» یکی از این پلتفرمها در شبکه خانگی به نمایش گذاشت که بیش از ۹۰ درصد مخاطبین واکنش مثبتی نسبت به این فیلم در آن پلتفرم داشتند و این نشاندهنده فهم و شعور ذاتی مردم نسبت به فیلمهای دفاع مقدس و به اصطلاح ارزشی هست.
ما در دورانی زندگی میکنیم که حتی پستترین و شقیترین افراد از ابزار رسانه برای تبلیغ خودشان استفاده میکنند. مثلا همین جولانی در سوریه که مشخصاً سابقهاش برای همه معلوم هست؛ در رویکردی جدید و با بهرهمندی از ابزار رسانه با شیکترین و جذابترین و فرهنگیترین بکگراندها عکس و فیلم میگیرد و در فضای مجازی منتشر میکند و خودِ واقعیاش را پشت این ابزار پنهان میکند و اینگونه روی فکر و روان جوانان و نوجوانان ما تاثیر میگذارد.
موضوع بعد بحث سربازگیری در بخش فرهنگی هست که باید در مسائل کلان به آن توجه شود و مسئولین فرهنگی در این زمینه خواب نمانند. نباید اجازه دهیم نیروهای ما در هر زمینهای، زن و مرد هم ندارد، برای دشمن بهکارگیری شوند؛ قبل از اینکه این اتفاق بیفتد باید خودمان آنها را حمایت و جذب کنیم.
بعضی از فیلمها صرفا برای سربازگیری و تبلیغات موضوعی ساخته میشود؛ مثلا در دوران جنگ باید فیلمهایی ساخته میشد که بیننده بعد از دیدن فیلم برای رفتن به جبهه و دفاع از کشور ترغیب شود که البته ساخته هم شد و بسیار هم موثر بود. اکنون نیز چنین هست و با توجه به نیاز روز و با رعایت ظرایف لازم، باید در جهت حفظ دستآوردهای دفاع مقدس و انتقال آن به نسل جوان و نوجوان تولید صورت بگیرد.

ضعف سینمای دفاع مقدس نتیجه نگاه مدیران فرهنگی کشور هست
آمریکاییها و غربیها با اغراق در اسطورهسازی در فیلمها و سریالها بسیاری از جوانان را جذب میکنند، در حالیکه به واقع اینچنین نیست. آنها در بحث فیلمسازی و در حوزه رسانهای حرفهای عمل میکنند، در صورتیکه ما در این زمینه ضعیف هستیم، در فیلمهایمان اسطورهسازی و قهرمانمحوری نداریم و نتوانستیم الگو معرفی کنیم، در حالی که از دل دفاع مقدس میتوانستیم و میتوانیم قهرمانان واقعی را برای مردم خلق و معرفی کنیم. ما قهرمان واقعی داریم که میتوانیم آنها را با ابعاد حرفهای به یک اسطوره تبدیل کنیم، در حالیکه آمریکاییها اصلاً قهرمان ندارند و از دل افسانههایشان قهرمانسازی میکنند.
ما نهتنها قهرمانسازی نکردیم، بلکه با سیاهنمایی در فیلمها و سریالها، خصوصاً در شبکه نمایش خانگی، چهرهای ناخوشایند را از ایران و ایرانی به نمایش گذاشتیم که متاسفانه هیچ نظارتی هم در این سالها صورت نگرفته هست و در آیندهای نه چندان دور این موضوعات مشکل متعددی را به بار خواند آورد.
دفاعپرس: آیا تولیدات و فیلمهای دفاع مقدس ما میتوانند در طراز جشنوارههای بینالمللی خارجی قرار بگیرند؟
بله، خیلی از فیلمهای دفاع مقدس از استانداردهای لازم برخوردارند و در این سالها هم جوایز متعددی را گرفتهاند. فیلم «شب بخیر فرمانده» بارها در جشنوارههای بینالمللی جایزه گرفته هست، اما تا وقتی که به این فیلمها از منظر گزارش کاری دیده شود و از سمت مدیران حمایتی صورت نگیرد یا یک موسسه و مرکز فرهنگی فقط برای ارائه گزارش کار سرمایهگذاری کند، یا مدیران بهدنبال دیده شدن و عکس گرفتن با فلان سلبریتی در فلان جشنواره باشند و تلاشی برای بینالمللی شدن فیلمها صورت نگیرد، سینمای دفاع مقدس ما در مجامع جهانی دیده نخواهد شد؛ خروجی امروز ما در بحث فیلمسازی دفاع مقدس نتیجه نگاه مدیران فرهنگی کشور در سالهای قبل بوده هست.
دفاعپرس: به نظر میرسد در سالهای اخیر به نقش و جایگاه زنان در فیلمهای دفاع مقدس بیشتر پرداخته شده هست.
به اندازه تمام زنها در شرایط جنگی میتوان قصه و فیلم ساخت. من بچه جنگ هستم و کودکیام با جنگ گذشت. من در کودکی زن همسایهمان را دیدم که رفت و شهید شد. من با درد زنان پشت صحنه جنگ آشنا هستم. دوست دارم به مسائلی در فیلمهای خود بپردازم که جامعه به آنها نیاز دارد و طرح مسئله زنان در جنگ یکی از این موضوعات هست.
از دلایل موفقیت و پیروزی ما در جنگ و دفاع مقدس، بدون تردید زنان هستند که نقش بسیار مهمی در خانهها، پشت جبههها و گاه حتی در خط مقدم جنگ داشتند که شاید از توان مردها نیز خارج بوده هست. اینها باید گفته شود، به تصویر کشیده شود تا دختران امروز ما مقاومت مادرانشان را ببیند و اگو بگیرند.
فیلم آخر من (دست ناپیدا) که در جشنواره فیلم فجر سال گذشته نمایش داده شد هم فیلمی با مضمون و موضوع زنان در دفاع مقدس هست. روایت این فیلم را من خودم در جبههها دیدم و اصلاً داستان قهرمان فیلم، داستان واقعی خودِ من هست. پایهی فیلم مستند هست و در واقع فیلم برگرفته از کتاب «حوض خون» ساخته شده با این تفاوت که در کتاب حوض خون بیشتر درباره بیوگرافی زنان جنگ صحبت شده و من این قصه را با تصاویر واقعی که در ذهن داشتم تبدیل به فیلم کردم. موضوع فیلم «دست ناپیدا» و کتاب «حوض خون» مشترک هست، ولی آدرس و زاویه دید و برداشت داستان متفاوت هست.

دفاعپرس: اگر سالها بعد تاریخ بخواهد از سینمای دفاع مقدس و عملکرد ما نسبت به سینمای دفاع مقدس بنویسد به نظر شما چه چیزی مینویسد؟
اینطور روایت میشود که آدمهایی بودند که اوضاع و شرایط دفاع مقدس را و عطر شهدا را درک کرده بودند، ولی توانایی بازگو کردن و انعکاس کامل و عطرافشانی در دل ملت را نداشتند. گاهی یک سکانس فیلم میتواند یک نفر را متحول کند و اینقدر این ظرفیت بزرگ و عظیم هست که سوژههایش تمام شدنی نیست.
دفاع مقدس ظرفیت معنوی و فرهنگسازی زیادی دارد که اگر سالها در این حوزه فیلم و مستند ساخته شود، باز هم کم هست. روایتگر و فیلمساز باید به فیلمهای دفاع مقدس نگاه الهی داشته باشد تا آن فیلم مورد توجه قرار گیرد و تاثیرگذار شود.
برای تاریخ سازی باید عملیات فرهنگی انجام دهیم
برای تاریخسازی باید عملیات فرهنگی انجام دهیم و برای اینکه در این عملیات موفق باشیم، باید هم سرماگذاری مادی بکنیم و هم معنوی. به نظر من الان فرصت مناسبی برای تولید فیلمهای ارزشی با محوریت جبهه مقاومت اسلامی هست. مردم دنیا بیدار هستند، اسرائیل و جنایتهای آنرا میبینند، امروز تنفر از رژیم صهیونیستی فراگیر شده هست. رسانه و علیالخصوص تولید فیلم و سریال میتواند در این زمینه نقش بسزایی ایفا کند. وقتی با یک فیلم یا کلیپ، دانشجویان در سرتاسر دنیا علیه اسرائیل قیام میکنند، یعنی فرصت برای فرهنگسازی و تاثیرگذاری مغتنم و مهیا هست. امروز اسلحه و تفنگ ما قلم و دوربینی هست که در دست داریم. ما باید فیلم بسازیم و تولید کنیم و حمایت شویم تا در تاریخ انقلاب و مقاومت ماندگار شویم.
انتهای پیام/ 801
[ad_1]

در غفلت مدیران سینمایی در ایران مانده تا فیلمی را ــ هرچند بدون مجوز ساخت و در تولیدی مخفیانه ــ بهعنوان کارگردان جلوی دوربین ببرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، جشنواره سینمایی کن در هفتادوششمین دوره خود، با همکاری از چهرههای خودفروخته داخلی در اقدامی هماهنگشده در پی نشاندادن چهره غیرواقعی از ایران امروز است و بهعنوان کارگردان ناآرامیهایی که با عنوان «زن، زندگی، آزادی» در کشور رقم زدند، حال سعی دارند این نوع تفکر مجهول را با تصویری غیرواقعی به جهانیان نشان دهند.
این تصویر که هفتادوششمین جشنواره فیلم کن که این روزها در فرانسه برگزار میشود، تنها محل نمایش پرزرقوبرق ستارههای سینمای جهان، از جانی دپ و لئوناردو دیکاپریو و رابرت دنیرو، کیت بلانشت، جنیفر لاورنس و ناتالی پورتمن و دیگران و شوخیهای هریسون فورد و حضور کارگردانهایی چون مارتین اسکورسیزی، ویم وندرس، نوری بیلگه جیلان، آکی کوریسماکی، وس اندرسون، نانی مورتی، تاد هینز و … با فیلمهای تازهشان است و از سینمای ایران و حاشیههایش در این رویداد خبری نیست، اشتباه است، چون نمایش فیلم سینمایی «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» در روز یکشنبه در بازار جشنواره کن و در غرفه «کانون فیلمسازان مستقل ایران!» نشانداد حاشیهها دست از سر سینمای ایران برنمیدارد و قرار است امسال هم مثل سال گذشته با شیطنتهایی از جنس «عنکبوتمقدس» و «برادران لیلا» روبهرو باشیم اما چه چیزهایی این حاشیه را جهتدار و هدفمند میکند؟ اینکه فیلم فارغ از تولید غیررسمی و حضور بدون مجوز در جشنواره کن، بدون رعایت قوانین رسمی کشور و در داخل ایران ساخته شده و بازیگران زن بدون حجاب جلوی دوربین ظاهر شدهاند.

درباره فیلم و عوامل آن چه میدانیم؟
جز تیزر دو دقیقهای که از فیلم در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی منتشر شده، عکس و اطلاعات زیادی در دست نیست. فعلا تا این حد میدانیم که این فیلم سینمایی ۱۰۱دقیقهای به کارگردانی سیدفرشاد هاشمی ساخته شده و قصهاش درباره زن جوانی است که تصمیم میگیرد خانهاش را در اختیار یک گروه فیلمسازی قرار دهد که قصد تولید فیلم کوتاهی درباره پایان رابطه یک زن و مرد را دارند. آنطور که از تیزر منتشرشده مشخص است، زنان بازیگر در بسیاری از صحنهها حجاب ندارند و روابط زنان و مردان هم خارج از عرف است.
سیدفرشاد هاشمی، کارگردان فیلم پیش از این، در فیلم «بمب یک عاشقانه» دستیار سوم پیمان معادی در کارگردانی بود در فیلم «پسر ــ مادر» ساخته مهناز محمدی هم دستیار دوم کارگردان اما مهمترین عقبه هاشمی برای ساخت فیلم «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» به حضور او بهعنوان دستیار کارگردان فیلم ضدایرانی عنکبوتمقدس، ساخته علی عباسی برمیگردد که سال گذشته حضوری جنجالی و حاشیهای در جشنواره فیلم کن داشت!
درواقع آن حضور و پشتوانه ضدایرانی در سال قبل، موقعیتی را برای هاشمی ایجاد کرد که اینبار خودش بهعنوان کارگردان یک اثر ضدایرانی راهی کن شود. هرچند این ارتقای مسئولیت از دستیار کارگردان به کارگردانی، در بخش اصلی و مسابقه و حتی بخش جنبی اتفاق نیفتاده و این فیلم تنها یکی از فیلمهای انبوه بازار کن است که آن هم با توجه به کیفیت و حال و روز فیلم و تیزر منتشرشده، بعید به نظر نمیرسد پخشکننده و خریدار جهانی با رویکرد سیاسی حاضر شوند برای خرید و حق پخش یک فیلم شعاری و سیاسی بدون ظرافتهای هنری هزینه کنند.

رصدگران کجایند؟
اتفاقا با توجه به کارنامه هاشمی مبنی بر حضور جدی در تولید فیلم عنکبوتمقدس و حواشی فراوان آن، چگونه است در غفلت مدیران سینمایی در ایران مانده تا فیلمی را ــ هرچند بدون مجوز ساخت و در تولیدی مخفیانه ــ بهعنوان کارگردان جلوی دوربین ببرد. بنابراین میتوان با این فرضیه و متکی بر بحث جوسازی رسانهای و ترفندهای تبلیغاتی برای آلودهکردن فضای سینمای ایران، ساخت فیلم در داخل کشور را بهطور جدی زیر سؤال برد. البته با نگاهی به نیمه خالی لیوان و با توجه به انفعال و اهمال سازمان سینمایی و وزارت ارشاد، شاید هم واقعا هاشمی بعد از همکاری با گروه عنکبوتمقدس همچنان به ایران رفتوآمد داشته و اولین فیلم سینماییاش را در داخل ساخته باشد.
تهیهکنندگان من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر هم خود هاشمی و فرزاد پاک هستند. پاک پیش از این در تهیهکنندگی فیلم «شیطان وجود ندارد» با محمد رسولاف و کاوه فرنام مشارکت داشت. کاوه فرنام کیست؟ همراه محمد رسولاف یکی از دو تهیهکننده پسر ــ مادر و یکی از اعضای کانون فیلمسازان مستقل ایران. محمد رسولاف هم که نیازی به معرفی ندارد. با این خط و ربط، میتوانید بهراحتی مسیر حرکت خزنده و ضدایرانی کارگردان فیلم من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر را دنبال کنید و به ماهیت چنین باند و مافیایی برای فعالیت سینمایی در سطح بینالمللی و خدشهدار کردن چهره ایران در جهان همزمان با حضور فعال در اغتشاشات پی ببرید.
در میان بازیگران فیلم – دستکم در تیزر انتشاریافته – هیچ بازیگر نامآشنایی وجود ندارد. نکتهای که نشان میدهد با وجود برخی اقدامات هنجارشکنانه بعضی از بازیگران زن در این چند وقت اخیر، هیچ بازیگری خطر حضور در چنین پروژههایی که بدون مجوز ساخت و در خفا فیلمبرداری میشود، را نمیپذیرد. برای همین گروههای تولید چنین فیلمهایی سراغ بازیگران ناشناخته و هنرجویان میروند. نکته دیگر اینکه سازندگان و عوامل این فیلمها بهخوبی آگاهند که پس از احکام فیلم برادران لیلا به محض انتشار فیلم و رسانهای شدن آن، باید منتظر جریمه و عواقب قانونی چنین هنجارشکنیها و قانونگریزیهایی باشند. بنابراین احتمال مهاجرت و خروج این سینماگران بلافاصله پس از مشارکت در تولید اثر وجود دارد. به عنوان مثال بعید است هیچکدام از عوامل این فیلم این روزها در ایران باشند.
باوجود اینکه یکی از عوامل این فیلم پس از نمایش آن در بازار جشنواره کن به دشواری تولید چنین فیلمی در شرایط امروز ایران از جمله فیلمبرداری بیحجاب در صحنهای از فیلم که در خیابان میگذرد، اشاره کرد اما میتوان فارغ از صحت ماجرا که غیرقابل انکار نیست، بخشی از این سازوکار را تبلیغات و هیاهوی رسانهای دانست و چهبسا با ترفندهای سینمایی و پیشرفت جلوههای ویژه، بخشی از فیلم حتی بخش زیادی از آن بهویژه صحنههای داخلی در خارج از کشور فیلمبرداری شده باشد اما برای ایجاد چالش و بحران در فضای سینمای ایران، به دروغ وانمود کنند کل فیلم با چنین وضعیتی در داخل کشور فیلمبرداری شده است.

ماهیت کانون فیلمسازان مستقل ایران
اما ماهیت کانون فیلمسازان مستقل ایران که با فیلم بلند «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» و ۱۳ فیلم دیگر از جمله ۹ فیلم کوتاه و یک فیلم انیمیشین که همگی آنها بدون رعایت حجاب و قوانین کشور ساخته شده و در بازار جشنواره فیلم کن حضور دارد، چیست، از چه زمانی تشکیل شد و چه اهدافی را دنبال میکند؟ آذرماه سال گذشته و همزمان با آشوبهای کشور، گروهی از سینماگران خارجنشین در حمایت از اغتشاشات و اغتشاشگران، تشکل جدیدی با نام کانون فیلمسازان مستقل ایران را تشکیل دادند و در این ارتباط هم بیانیهای را منتشر کردند.
در آن بیانیه، جلبنظر سینماگران دنیا به وقایع ایران و حذف سینمای ایران در رویدادهای بینالمللی از اهداف اصلی این کانون ذکر شد.
همانگونه که عادله چراغی، یکی از سخنگویان این کانون در گفتوگویی که آن زمان با بیبیسی فارسی داشت، اشاره کرد که بیش از ۵۰ سینماگر ایرانی به عضویت این کانون درآمدهاند. شیرین نشاط، مصطفی عزیزی، عبدالرضا کاهانی، نیما سروستانی، کاوه فرنام و علی عباسی از جمله اعضایی بودند که نام آنها رسانهای شد و به گفته چراغی، اسامی برخی از اعضای مقیم داخل و خارج ایران به دلیل آنچه او «شرایط امنیتی» خواند، در آینده منتشر خواهد شد. فارغ از اینکه واقعا تنها چهره سرشناس این جماعت ناشناخته عبدالرضا کاهانی بود، در ادامه هم نام چندان زیادی از اعضای کانون رسانهای نشد بهجز محمدعلی طالبی که اسم او چند روز بعد اعلام شد و پگاه آهنگرانی که یک بار در مصاحبه بدون حجاب با بیبیسی فارسی از ایجاد کانون فیلمسازان مستقل ایران به عنوان اتفاق بسیار خوب یاد کرد و از این رو میتوان آن را یکی از اعضای این کانون دانست.
تروریستهای فرهنگی
این کانون از همان بدو تاسیس، ذات و ماهیت ضدایرانی خود را نشان داد و سعی کرد به بهانههای مختلف وجهه معتبر سینمای ایران را در مجامع جهانی خدشهدار کند. بیانیههایی که درباره تحریم جشنواره سال گذشته فیلم فجر منتشر شد، بخشی از اقدامات آنها در این زمینه بود. نکته مهم و قابل اشاره اینکه شبکههای ماهوارهای فارسی زبان همچون رادیو فردا، ایراناینترنشنال، صدای آمریکا و… همراه با بازوهایی چون شبکههای مجازی هم به یاری این کانون ضدایرانی و ضدانقلابی آمدند و نقش مهمی در پروپاگاندای رسانهای برای مهم جلوه دادن آن بازی کردند. طوری که انگار این کانون با اعضایی ناشناخته و معلومالحال، واقعا نماینده سینمای ایران است.
این هیاهوی رسانهای در ادامه با مشارکت سیاستمداران اروپا و مواضع ضدایرانی سران آنها شکل جدیتری به خود گرفت و کار را به آنجا رساند که جشنوارههای برلین و کن در اقدامی تاسفبار و کاملا جهتدار و سیاسی، متاثر از حکومتهای آلمان و فرانسه و تحت فرامین فرانک والتر اشتاینمایر، رئیسجمهور آلمان و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه که به سهم خود آتشبیار معرکه اغتشاشات بودند، از حضور سینمای رسمی ایران در بازارهای این دو رویداد ممانعت بهعمل آوردند.
با غیبت سینمای ایران در این دوره – ایران در دورههای قبلی حضور پررنگ و موثری در بازار کن داشت- این فضا به شکل غیرموجه در اختیار کانون فیلمسازان مستقل فیلم ایران قرار گرفت تا آنها با غرفهای منقش به چهره برخی اغتشاشگران و شعار زن زندگی آزادی، ماهیت ضدایرانی خود را عریانتر کنند. فارغ از اینکه این اقدامات جشنوارههایی چون کن و برلین، ذات سیاسی آنها را کاملا برملا کرده، موضع کانون به اصطلاح فیلمسازان مستقل ایران را هم نشان میدهد که اتفاقا با سری که در آخور غرب و دشمنان ملت ایران دارند، باید آنها کانون فیلمسازان وابسته به غرب دانست.
نهادی که مدعی است فیلمهایی عرضه میکند که «تصویر حقیقی وضعیت موجود جامعه امروزی ایران را با نگاهی نو و با عبور از مرزهای سانسور ارائه میدهند.» از کارنامه اعضای کانون و اهداف و متن بیانیهها و همین تیزر و احوالات «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» به خوبی برمیآید که معادل واقعی «تصویر حقیقی» سیاهنماییهایی هدفمند و براندازانه است.
فلاش بک به هشدار
حوالی همان اغتشاشات و تشکیل گروه کانون فیلمسازان مستقل ایران در آذر سال گذشته بود که یکی دو مطلب در شبکههای اجتماعی از جمله اظهارنظر محمدرضا شفیعی، تهیهکننده سینما و تلویزیون خبرساز شد و حاشیههایی را همراه داشت؛ اینکه «امروز متوجه شدم برخی فیلمهای سینمایی در حال فیلمبرداری پلانهای خود را با دو وضعیت باحجاب و بیحجاب برداشت میکنن! جنگ ترکیبی دشمن با ایجاد محاسبات غلط برای برخی سینماگران، با بصیرت آنها چه کرده است!؟» بلافاصله روزنامه جامجم دست به کندوکار این ماجرا زد و طی گزارشی با عنوان «محاسبات غلط سینماگران یا جوک یک تهیهکننده؟» منتشر کرد.
اگرچه شفیعی در تماس خبرنگار ما حاضر به گفتوگو و توضیح بیشتر در این زمینه نشد و به گفتن اینکه «من نمیتوانم راجع به این موضوع صحبت کنم، از سازمان سینمایی درباره این موضوع بپرسید.» بسنده کرد اما در مصاحبه با برخی سینماگران از جمله انسیه شاهحسینی، محسن علیاکبری، هوشنگ توکلی و مقامی آگاه در سازمان سینمایی به چند و چون این شائبه و شایعه پرداختیم. باوجود برخی گمانهزنیها و رد نکردن احتمال این مسأله، نظر کلی این سینماگران این بود که وجود چنین اتفاقاتی را متصور نمیدانستند.
حالا اما خبر نمایش فیلم «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» و نحوه تولید آن در داخل کشور، هم شایعه سال قبل را پررنگتر و حتی کفه واقعیت آن را سنگینتر کرده و هم توپ را مستقیم به زمین سازمان سینمایی و وزارت ارشاد شوت کردهاست.
هرچند احوالات فیلم نشان میدهد آن مورد فیلمبرداری بدون حجاب شامل هیچ فیلمی دارای مجوز ساخت از ارشاد نبوده و در صورت وقوع چنین جرایمی، جایی برای توجیه و برخورد سریع و قاطعانه با متخلفان نمیماند، اما کماکان رصد و نظارت سازمان سینمایی و ارشاد میلنگد و توقع میرود حتی تولید مخفیانه چنین فیلمهای بیارزشی هم از نظارت دور نماند تا راه برای فعالیتها، ادعاها و خوشرقصیهای کانون فیلمسازان مستقل (وابسته) ایران در آنسوی آبها بسته شود. درباره ماجرای کشف حجاب هایده صفییاری روی فرش قرمز جشنواره کن، وقت دیگری از سازمان سینمایی سؤال میپرسیم؛ اینکه چطور او بعد از تدوین فیلم عنکبوت مقدس در سال قبل و انفعال ارشاد، حالا پا را در هنجارشکنی فراتر میگذارد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
[ad_2]
[zaya_short_link]
«مریم و ۲۶ نفر از بچهها» اولین فیلم بدون حجاب را تولید کردند بیشتر بخوانید »