انقلاب اسلامی ایران

بانگ الله اکبر در جای جای ایران طنین انداز شد

بانگ الله اکبر در جای جای ایران طنین انداز شد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق؛ مطابق هر سال در شب پیروزی انقلاب اسلامی و به مناسبت یوم‌الله ۲۲ بهمن، فریاد الله اکبر در سراسر کشور طنین‌انداز شد.

بنابر این گزارش، ملت ایران در سراسر کشور رأس ساعت ۲۱:۰۰ با حضور در پشت بام‌ها و خیابان‌ها به‌منظور گرامیداشت فرارسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی  در سال ۱۳۵۷ بانگ الله اکبر سر دادند.

هم‌زمان مراسم نورافشانی در تهران و سراسر کشور نیز برگزار شد. این مراسم بصورت زنده از برخی شبکه‌های تلویزیونی نیز پخش شد.

همچنین امسال به دلیل مصادف شدن این ایام با بیماری کرونا، فضای مجازی نیز مملو از تصاویر الله اکبر و پرچم سه رنگ کشورمان شده است. 

منبع: فارس



منبع خبر

بانگ الله اکبر در جای جای ایران طنین انداز شد بیشتر بخوانید »

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه شد + عکس

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه شد + عکس



این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ارتش جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت مردمی خود همواره جایگاه ویژه‌ای در میان مردم داشته و دارد؛ چراکه آن‌ها این نهاد نظامی را بخشی از خودشان می‌دانند. این ویژگی مهم ارتش نه تنها در سال‌های اخیر در مواجهه با بحران‌های طبیعی و مردم‌یاری نمود دارد، بلکه باید ریشه این موضوع را در روزهای مبارزات مردمی برای پیروزی انقلاب اسلامی دانست. حتی می‌توان ریشه پیوند ارتش با مردم را در سال‌های پیش از انقلاب جست‌وجو کرد.

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در روزهای پیش از پیروزی انقلاب سخنان بسیاری درباره پیوند ارتش با مردم در مبارزه با رژیم ستمشاهی دارند.

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

ایشان در یکی از مصاحبه‌های خود که با خبرنگار رادیو کانادا در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۵۷ که در نوفل لوشاتو انجام شده در پاسخ به سوالی با این عنوان که «‏‏ارتش ایران را آمریکایی‌ها تعلیم داده اند و نسبت به شاه وفادار هستند. چنانکه شاه سقوط کند، چه‏‎ ‎‏کسی ارتش را کنترل می‌کند؟»، می‌فرمایند: «‏‏بعضی از افراد طبقۀ اول ارتش به شاه وفادارند، ولی رده‌های بعد، اینطور نیستند.» ‏ایشان در مصاحبه دیگری که با خبرنگار روزنامه دیلی تلگراف در روز ۱۵ آذر ۱۳۵۷ انجام شده در پاسخ به سوالی با این عنوان که ‏‏ «حضرت آیت الله، به نظر شما در قدم بعدی چه اتفاقی در ایران رخ خواهد داد؟»، فرمودند: «‏‏نمی توانم پیش بینی کنم. اما نهضت اسلامی ما، رو به اوج است. گروه‌هایی هم از خود‏‎ ‎‏ارتش و دولتی‌ها به نهضت مردم ملحق شده اند. ولی به طور قطع چیزی نمی‌توانم بگویم.‏»

این دو کلام از امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی درباره ارتش نشان از آن دارد که بخش اعظمی از بدنه ارتش پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ریشه‌های مذهبی خود را همواره حفظ کرده بود و با آغاز مبارزات مردمی علیه رژیم ستمشاهی نیز به کمک مردم رفت. یکی از افسران ارتش شاهنشاهی که در پیروزی انقلاب اسلامی و ایجاد وحدت در میان نیروهای مردمی و ارتش نقش ویژه ای داشت شهید یوسف کلاهدوز بود که در ادامه بیشتر با زندگی این شهید بزرگوار آشنا می‌شویم.

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

فرمانده ارتشی که طرح کودتا علیه امام خمینی را افشا کرد

امیر سرلشکر شهید یوسف کلاهدوز یکی از فرماندهان شهید ارتش جمهوری اسلامی ایران است که در نخستین روز از دی ماه سال ۱۳۲۵ در شهر قوچان و در خانواده‌ای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. او از همان دوران کودکی توسط خانواده‌اش با معارف اسلامی آشنا شد و در این میان نیز هوش سرشار خود را نیز نمایان کرد. یوسف هنگامی که به مدرسه رفت توانست تا این هوش را بیشتر هم نشان دهد و معلمانش که هوش و استعداد او را مشاهده می‌کردند او را با اهدای جوایز مختلف در این راه تشویق می‌کردند. ویژگی‌های اخلاقی یوسف نیز از همان دوران کودکی با سایر همسالان خود متفاوت بود و با افراد بزرگ‌تر از خودش به شکلی پخته‌تر برخورد می‌کرد. نقل است که روزی در راه مدرسه، کت خود را به فرد نیازمندی که از سرما در گوشه خیابان مچاله شده بود، بخشید.

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

پدر یوسف هنگامی که او سن و سال زیادی نداشت به ارتش پیوست و او دیدن پدرش را در این لباس بسیار دوست داشت و شاید بتوان گفت که جرقه‌های حضور او در ارتش نیز از همان دوران کودکی زده شد.  او پس از پایان دوران تحصیل خود در دبستان به دبیرستان رفت تا بدین ترتیب نقطه عطف دیگری در زندگی یوسف شکل بگیرد. یوسف توانست تا در این دوره با ارتقای آگاهی‌های علمی خود و روی آوردن به مطالعات مذهبی، اطلاعاتش را گسترش دهد و با کمک تعدادی از دوستان نزدیکش توانست تا کتابخانه‌ای در دبیرستان تشکیل دهد. این موضوع هنگامی اهمیت خود را نشان می‌دهد که مسئولان رژیم ستمشاهی تلاش داشتند تا با وابستگی به غرب برنامه‌های فرهنگی کشور را مغایر با فرهنگ اسلامی شکل دهند و هرگونه تفکری را که ریشه در فرهنگ و تمدن اسلامی داشت، در نطفه خفه می‌کردند. با وجود حاکمیت چنین سیاستی، یوسف سعی داشت تا هرچه بیشتر فرهنگ غنی اسلامی را در محیطی که زندگی می‌کرد، گسترش دهد. به همین دلیل هم پیشنهاد برگزاری نماز جماعت را در دبیرستان مطرح کرد که با استقبال خوب اطرافیان روبرو شد.

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

یوسف با شرکت در مجالس مذهبی سعی داشت تا فرهنگ مذهبی و دینی را ترویج کند و در کنار پرورش نفس خود به دنبال این بود که از نظر فیزیکی نیز بدن ورزیده‌ای داشته باشد.  

او پس از گذراندن موفق دوران تحصیلات خود در دوره‌های دبستان، راهنمایی و دبیرستان با اخذ دیپلم ریاضی فیزیک، توانست تا در نخستین روز مهرماه سال ۱۳۴۴ وارد دانشگاه افسری ارتش شده و در آنجا استخدام شود. اما ورود یوسف به ارتش به علت فضای نامناسب آن روزهای این نهاد نظامی کشورمان برای افراد مذهبی هیچگاه توسط خانواده اش پیش بینی نمی‌شد. یوسف که در راه رسیدن به ارتش تلاش‌های بسیاری انجام داده بود پس از ورود به ارتش نیز تلاش‌های خود را ادامه داد و توانست در نخستین روز مهرماه سال ۱۳۴۷ یعنی پس از دو سال تحصیل موفق به اخذ درجه ستوان دومی در رسته زرهی برسد. 

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

شهید کلاهدوز در دوران تحصیل خود در دانشگاه افسری با یک استاد نقشه خوانی یعنی شهید موسی نامجوی آشنا شده بود که او نیز از افراد مذهبی و متدین بود. رفاقت با شهید نامجوی البته باعث شد تا یوسف با یکی از دیگر از دانشجویان دانشگاه افسری ارتش به نام شهید حس اقارب پرست آشنا شود که او نیز فردی مذهبی بود. دوستی و آشنایی این سه شخص باعث شد تا حلقه‌ای مذهبی در دانشگاه افسری ارتش شکل گرفته و نخستین ثمره آن فعال شدن نمازخانه متروک دانشگاه بود. بعدها نیز این همکاری ثمره‌های دیگری داشت و جلسات تفسیر قرآن و آشنایی با معارف اسلامی از دیگر فعالیت‌هایی بود که این سه نفر با همکاری یکدیگر انجام می‌دادند.  

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

سرباز امام به گارد شاهنشاهی نفوذ می‌کند

یکی دیگر از نقاط شاخص کارنامه فعالیت او حضور در گارد شاهنشاهی بود چراکه در آن زمان فقط افرادی را برای خدمت در گارد انتخاب می‌شدند که از هر جهت مطمئن و مطیع باشند. اما رژیم ستمشاهی هیچ گاه نتوانست به این مهم پی ببرد که در قلب دستگاه سلطنت، افرادی، چون شهید کلاهدوزخدمت می‌کنند که از سربازان واقعی امام خمینی (ره) هستند. شهیدان کلاهدوز و اقارب پرست به علت اعتقادات مذهبی خود به عضویت «گروه مخفی سیاسی ـ مذهبی ارتش» به رهبری چهره‌هایی همچون شهیدان نامجوی و آیت و همچنین ناصر رحیمی درآمدند و فعالیت‌های وسیع خود در راستای احیاء تفکرات مذهبی در سطح دانشگاه افسری را آغاز کردند.

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

می‌توان اقداماتی همچون جذب افسران مومن و ارتباط دادن آن‌ها با حسینیه ارشاد و حمایت از خانواده‌های شهدای پانزده خرداد را از جمله فعالیت‌های مهم «گروه مخفی سیاسی ـ مذهبی ارتش» دانست که نقش موثری در پیروزی انقلاب اسلامی داشت. حتی شهید نامجوی به عنوان یکی از رهبران این گروه طرح ترور شاه خائن را هم طراحی کرده بود. با فارغ التحصیل شدن افسران عضو  این گروه، مبارزات عملاً به اکثر مناطق مختلف کشور منتشر می‌شد و هر یک از اعضا با هماهنگی و ارتباط کامل با مرکز، اقداماتی در راستای اشاعه نهضت حضرت امام (ره) انجام می‌دادند.

شهیدان کلاهدوز و اقارب پرست پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه افسری ارتش در سال ۱۳۴۷ و اعزام به مرکز زرهی شیراز متعهد شدند که در آنجا فعالیت‌های «گروه مخفی سیاسی ـ مذهبی ارتش» را نیز ادامه دهند. همین طور هم شد و آن‌ها در این شهر نیز فعالیت‌های عبادی سیاسی خود علیه رژیم ستمشاهی را ادامه دادند.  

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

پیوند شهیدان اقارب پرست و کلاهدوز، اما فقط در دوستی با یکدیگر خلاصه نشد. سال ۱۳۵۰ بود که شهید اقارب پرست با خواهر شهید کلاهدوز و شهید کلاهدوز نیز با یکی از اقوام حسن ازدواج کرد. اما ازدواج و مشغله او باعث نشد تا دست از مبارزه بردارد و همواره مبارزات خود علیه رژیم ستمشاهی تداوم دهد. خانواده اش می‌گویند که یوسف هرگز مشکلات محل کار را با خود به خانه نمی‌آورد، هنگامی که وارد منزل می‌شد، با رویی گشاده با افراد خانه برخورد می‌کرد. هرگاه در مجلسی حضور می‌یافت، سنجیده سخن می‌گفت و از سخنان لغو و بیهوده پرهیز می‌کرد، به جا می‌خندید و محبتش را میان کودکان و بزرگسالان به نسبت سن آن‌ها تقسیم می‌کرد.

شهید کلاهدوز به دلیل توانایی و مهارت‌های بالای خود به دستور فرماندهان ارشد خود در تاریخ ۲۸ شهریورماه سال ۱۳۵۱ برای طی دوره تانک چیفتن به انگلستان اعزام شد و پس از طی موفق این دوره ۱۲ آبان ماه همان سال به وطن بازگشت. این موقع بود که جرقه دیگری در زندگی او زده شد و یوسف با شهید صیاد شیرازی آشنایی پیداکرد. او با شهید صیاد شیرازی رفت و آمد خانوادگی داشت و علاوه بر این در اقدامات سیاسی و مبارزاتی نیز با شهید صیاد همکاری می‌کرد.

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

شهید کلاهدوز؛ قدم به قدم تا پیروزی انقلاب اسلامی

سال ۱۳۵۶ بود که شهید کلاهدوز برای گذراندن دوره دافوس به تهران منتقل شد و توانست تا اهداف خود را با موفقیت بیشتری در کنار دوستان و همکاران قدیمی‌اش همچون شهیدان نامجوی و  اقارب پرست و همچنین ستوان عبادت دنبال کند. گروه مخفی ارتش در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در اکثر شهرها نیروهای مومن و فعالی داشت که با انسجام کامل توانایی مقابله با حرکت‌های ضد مردمی داشت. شهیدان نامجوی، کلاهدوز و اقارب پرست در تهران با اقداماتی از قبیل خلع سلاح تانک‌های پادگان لویزان که قصد وارد شدن به صحنه تظاهرات را داشتند و از همه مهم‌تر افشای طرح کودتا علیه امام با ورود ایشان به وطن، خدمات ارزنده‌ای برای پیروزی انقلاب اسلامی انجام دادند.

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

شهید کلاهدوز تأکید داشت که اعضای سپاه باید دارای اصالت و اعتقادات راسخ و عمیق مذهبی، آمیخته با بینش و بصیرت کافی در بعد سیاسی باشند و بر روی اصل اعتقادی در میان نیروهای مسلح تأکید داشت. بر همین اساس، او نخستین کسی بود که قبل از تشکیلات واحد عقیدتی سیاسی، مسئله آموزش معارف اسلامی را در سطح تمام نیروهای مسلح مطرح کرد و در این راستا، در اردیبهشت ۱۳۵۸ تعداد زیادی کتاب و جزوات اسلامی تکثیر شد تا توسط مربیان کار آزموده، به نظامیان آموزش داده شود.

او می‌گفت: «در زمینه اعتقادات برادران پاسدار، باید از دل و جان مایه گذاشت تا چنان پرورده شوند که در نشیب و فرازهای حساس انقلاب، نقش چشمگیر و صحیح خویش را به نحو احسن ایفا کنند و با صبر و توکل انقلابی به مسئولیت‌های خطیر خویش آگاه شوند. سپاه نباید صرفاً به صورت یک بازوی نظامی درآید وگرنه خطر بزرگی آن را تهدید می‌کند و با کوچک‌ترین نسیم مخالفی که بوزد، مثل ساقه‌های نازک و کم استقامت، خم شده و به چپ و راست متمایل می‌گردد و ثبات رأی و عملکرد خود را از دست می‌دهد.»‌

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

یک ارتشی قائم مقام کل سپاه پاسداران شد

شهید کلاهدوز پس از انسجام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان مسئول آموزش این نیروی انقلابی در پادگان امام علی (ع) انتخاب شد. سپس به سمت قائم مقام فرماندهی کل سپاه منصوب شد. در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ هسته اولیه سپاه پاسداران که آن روزها به نام «پاسا» معروف بود، پی‌ریزی شد.

شهید کلاهدوز معتقد بود که سپاه باید دارای نیروی منظم زمینی و هوایی باشد و برای تحقق این هدف، به کمک افراد متخصص و متعهد طرح تشکیل یگان هوایی را در سپاه تهیه کرد. این یگان، در شهریورماه ۱۳۶۶ به فرمان حضرت امام (ره) به عنوان نیروی هوایی سپاه رسماً تشکیل و گسترش یافت.

شهید کلاهدوز دریافته بود که آمریکا درصدد ترفندهای جدیدی برای ضربه‌زدن به انقلاب است. از این رو مسأله جنگ‌های پارتیزانی و آموزش آن را برای کادر سپاه پیشنهاد کرد. او در پی جذب نیروهای نخبه در سپاه بود، چون اعتقاد داشت سپاه به افراد متعهد و متخصص نیاز دارد و برای این منظور از هیچ کوشش و تلاشی فروگذار نکرد.

انقلاب اسلامی و پیروزی که آسان به دست نیامد

شهید کلاهدوز پس از پیروزی انقلاب اسلامی در «کمیته انقلاب» در ستاد مشترک ارتش حضوری فعال داشت و به همراه شهیدان منتظری و نامجوی ضمن حراست از دانشکده اقدام به تأسیس ارتشی مذهبی و مردمی کرد. نهال پرثمر انقلاب به بار نشست و نظام نوپای اسلامی، تنها به دست مردم انقلاب اداره می‌شد. به همین دلیل هم ضرورت تشکیل نیروی نظامی متشکل و برخاسته از متن مردم و انقلاب، بیش از پیش احساس می‌شد تا از دستاوردهای انقلاب اسلامی و حریم خون پاک شهدا پاسداری کند.

او از جمله کسانی بود که ضرورت چنین نیرویی را احساس می‌کرد و به همراه شهید حجت الاسلام محمد منتظری و شهید نامجوی به دنبال اسکلت بندی و سازماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودند تا بتوانند این نیرو را منظم کنند. پس از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با دستور حضرت امام خمینی (ره) شهید کلاهدوز به عنوان یکی از اعضای شورای عالی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتخاب شد و فعالیت خود را از همان ابتدای شکل گیری سپاه شروع کرد.

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

استکبار، ناتوان از سرنگونی یا به سازش کشاندن انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی را علیه کشورمان آغاز کرد. دشمن با تمام توان پیش می‌آمد و در این موقع تنها چیزی که توانست جلوی هجوم متجاوزان را بگیرد، ایمان و روحیه شهادت طلبی نیروهای سپاهی و مردم و قدرت و ابتکار فرماندهی سردارانی، چون کلاهدوز بود. او در حالی که یک فرمانده آموزشی بود، به جبهه می‌رفت و در نبردها شرکت می‌کرد. بنی صدر و جاه طلبی‌های او، مانع دیگری در راه رسیدن به پیروزی در مقابل تهاجم نیروهای متجاوز عراقی بود. هرگاه فرماندهان و نیروهای صادق پیش او می‌آمدند و از بنی صدر گله می‌کردند با بردباری می‌گفت: «ما وظایفی داریم، باید به آن وظایف عمل کنیم. الان ایشان از نظر قانون رئیس جمهور مملکت است و شما تا جایی که خلاف شرع نیست، باید از دستوراتش عمل کنید.»

بنی صدر در خرداد ۱۳۶۰ در جلسه شورای عالی دفاع، طرحی جهت شکست حصر آبادان، به همراه یک تحلیل کلی از اوضاع منطقه ارائه کرد. این طرح مورد تصویب قرار گرفت و پس از ابلاغ به نیروی زمینی، قرار شد بین نیروهای سپاه و ارتش تدابیری در مورد نحوه هماهنگی و همکاری‌ها اتخاذ شود.

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

پروازی که به جای زمین در آسمان جای گرفت

سرانجام در سحرگاه روز یکشنبه پنجم مهرماه ۱۳۶۰ نیروهای سلحشور اسلام، با تهاجمی گسترده و بی سابقه، بخش وسیعی از اراضی شمال آبادان را که حدود یک سال در دست ناپاک دشمن متجاوز بود، خارج کردند و دو جاده مهم ارتباط آبادان ـ ماهشهر و آبادان ـ اهواز را آزاد کردند و دو پل دشمن که بر روی رودخانه کارون زده شده بود، با همت دلاور مردان اسلام فتح شد. عملیات پیروز ثامن الائمه به پایان رسید. او از این که حکم حضرت امام (ره) محقق شده و حصر آبادان شکسته شده بود و همچنین نیروها قدرت و اراده خلل ناپذیر خود را در این نبرد با سرافرازی آزموده بودند، راضی و خشنود بود.

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه پاسداران شد +تصاویر

در هفتم مهر ۱۳۶۰، او و تعدادی از فرماندهان پیروز عملیات همچون شهیدان فلاحی، جهان آرا، نامجوی و فکوری با یک فروند هواپیمایی سی ـ ۱۳۰ عازم تهران بودند. شب هنگام، روستاییان در حوالی کهریزک با صدای انفجار شتاب‌زده به سوی محل انفجار رفتند، آتش از دور زبانه می‌کشید. وقتی آنان به محل حادثه نزدیک شدند، با لاشه هواپیمایی روبرو شدند که چند لحظه بیشتر از سقوطش نگذشته بود. لحظاتی بعد، امدادگران و مأموران اورژانس، آتش نشانی و پاسداران انقلاب اسلامی به کمک حادثه دیدگان شتافتند. در این هنگام نیمی از تنه هواپیما در میان شعله‌های آتش می‌سوخت.



منبع خبر

این فرمانده ارتش، قائم مقام کل سپاه شد + عکس بیشتر بخوانید »

شاعران انقلاب یکسونگر نبوده‌اند

شاعران انقلاب یکسونگر نبوده‌اند



شاعران انقلاب یکسونگر نبوده‌اند

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مصطفی محدثی خراسانی شاعر معاصر و عضو شورای ادبی نهاد کتابخانه های عمومی کشور روز شنبه در آیین راویان بالندگی تقدیر از شاعران انقلاب، اظهار داشت: شعر انقلاب فراخوان تمام ارزش ها و فضیلت های تاریخ شعر فارسی است که زمینه اشتی با میراث ادبی و فرهنگی و هنری ما را فراهم کرد.
وی افزود: شعر انقلاب پیوندی را که طی سال‌های قبل از پیروزی انقلاب در حال گسسته شدن بود، دوباره ترمیم کرد و توانست با قدرت جذب خود این فضیلت ها را فرابخواند و با افزودن حوزه های مفهومی و زبانی فصل شکوفایی را رقم بزند.

وی گفت: شعر انقلاب همه جانبه و همه سویه نگر و زنده و پویاست و در جریان شکل گیری این گونه شاعران بسیاری از زوایای مختلف نقش داشتند تا امروز بتوانیم در جریان شعر اصیل فارسی آن را تعریف کرده و برشماریم.

معاون توسعه کتابخانه ها و کتابخوانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این آیین گفت: این نهاد بر اساس رسالت خود اقدام به راه اندازی محافل ادبی در سراسر کشور کرد که در مدت کوتاهی از زمان شکل گیری برکات خوبی داشته اند، بویژه در ایام کرونا به صورت مجازی رونق خود را حفظ کرد.
مهدی رمضانی افزود: امروز نخستین جلسه تجلیل شاعران پیشکسوت و شاخص کشور را شاهدیم ، این برنامه تا ۳۰ بهمن در سراسر کشور ادامه خواهد داشت و طی آن از ۴۲ چهره شاخص ملی و ۳۰ چهره فعال استانی در این جلسات تجلیل خواهد شد.

همزمان با چهل و دومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و با هدف اشاعه و ترویج شعر متعهد و انقلابی و همچنین تقدیر از ارزش های فرهنگی مفاخر ادبی انقلاب، ویژه برنامه ملی آیین تجلیل از پیشکسوتان و چهره های فعال شعر انقلاب به همراه یادمان مفاخر ادبی استان ها با عنوان «راویان بالندگی» با حضور علیرضا مختارپور، دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور و با رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی در سالن آمفی تئاتر کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار شد. 
عباسعلی براتی پور، ناصر فیض، حسین اسرافیلی از جمله شاعران حاضر در این آیین بودند. در این آیین برخی شاعران انقلابی جوان و پیشکسوت به شعرخوانی پرداختند.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مصطفی محدثی خراسانی شاعر معاصر و عضو شورای ادبی نهاد کتابخانه های عمومی کشور روز شنبه در آیین راویان بالندگی تقدیر از شاعران انقلاب، اظهار داشت: شعر انقلاب فراخوان تمام ارزش ها و فضیلت های تاریخ شعر فارسی است که زمینه اشتی با میراث ادبی و فرهنگی و هنری ما را فراهم کرد.
وی افزود: شعر انقلاب پیوندی را که طی سال‌های قبل از پیروزی انقلاب در حال گسسته شدن بود، دوباره ترمیم کرد و توانست با قدرت جذب خود این فضیلت ها را فرابخواند و با افزودن حوزه های مفهومی و زبانی فصل شکوفایی را رقم بزند.

وی گفت: شعر انقلاب همه جانبه و همه سویه نگر و زنده و پویاست و در جریان شکل گیری این گونه شاعران بسیاری از زوایای مختلف نقش داشتند تا امروز بتوانیم در جریان شعر اصیل فارسی آن را تعریف کرده و برشماریم.

معاون توسعه کتابخانه ها و کتابخوانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این آیین گفت: این نهاد بر اساس رسالت خود اقدام به راه اندازی محافل ادبی در سراسر کشور کرد که در مدت کوتاهی از زمان شکل گیری برکات خوبی داشته اند، بویژه در ایام کرونا به صورت مجازی رونق خود را حفظ کرد.
مهدی رمضانی افزود: امروز نخستین جلسه تجلیل شاعران پیشکسوت و شاخص کشور را شاهدیم ، این برنامه تا ۳۰ بهمن در سراسر کشور ادامه خواهد داشت و طی آن از ۴۲ چهره شاخص ملی و ۳۰ چهره فعال استانی در این جلسات تجلیل خواهد شد.

همزمان با چهل و دومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و با هدف اشاعه و ترویج شعر متعهد و انقلابی و همچنین تقدیر از ارزش های فرهنگی مفاخر ادبی انقلاب، ویژه برنامه ملی آیین تجلیل از پیشکسوتان و چهره های فعال شعر انقلاب به همراه یادمان مفاخر ادبی استان ها با عنوان «راویان بالندگی» با حضور علیرضا مختارپور، دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور و با رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی در سالن آمفی تئاتر کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار شد. 
عباسعلی براتی پور، ناصر فیض، حسین اسرافیلی از جمله شاعران حاضر در این آیین بودند. در این آیین برخی شاعران انقلابی جوان و پیشکسوت به شعرخوانی پرداختند.



منبع خبر

شاعران انقلاب یکسونگر نبوده‌اند بیشتر بخوانید »

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد


** خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سریال های بسیاری ساخته شدند که هر کدام از بُعدی به انقلاب ورود کردند و هر کدام با زاویه دید کارگردان و نویسنده ساخته شده اند. از معمای شاه گرفته تا فرار بزرگ و انقلاب زیبا و میعاد در سپیده دم و کیمیا و سریال های دیگری که در این مقال نمی گنجد.

اما این شب ها و با شروع دهه فجر سریال «روزهای ابدی» از شبکه یک سیما پخش می شود. این سریال که به ماجرای نفوذ آمریکا  در ایران و منطقه هایی نظیر گنبد،‌کردستان، تهران و … می پردازد، با زاویه دید جدیدی انقلاب اسلامی ایران را روایت می کند.

شخصیت «مهدی» در این سریال ایفاگر یکی از نقش های اصلی و جوان اول انقلابی قصه ای است که جواد شمقدری آن را نویسندگی و کارگردانی می کند. با «امین اسکندریان» بازیگر این نقش درباره دغدغه هایش در اجرای نقش جوانی انقلابی و بازی در چنین نقشی گفت و گو کردیم.

 

** آقای اسکندیان بازخوردها تا به الان به چه صورت بوده است؟

-نقدهایی که به بازی من می شود خوب بوده است و از آنجایی که روی بازی خودم متمرکز هستم سعی می کنم برای آینده ام کمک بگیرم.

** به هر حال انتخاب بازیگران نقش های اصلی سریالی که به انقلاب و ماجراهای قبل از آن برمی گردد کار ساده ای نیست. شما چطور برای این نقش انتخاب شدید؟

-سال ۹۰ تئاتری برای جشنواره تئاتر فجر بازی می کردم و همان جا با علی رجایی که بازیگر هستند آشنا شدم و او قبلا در کارهای آقای علی اکبری بازی کرده بود. بعد از مدتی طی اتفاقی دوستم متوجه می شود که آقای علی اکبری دنبال بازیگر نقش مهدی برای این سریال هستند و عکس من را به ایشان نشان می دهد. صبح فردای همان روز به دفتر رفتم و با آقای شمقدری و علی اکبری صحبت کردم و همانجا ۵ بار تست بازی و گریم گرفتند که تست های سختی هم بود و بعد از آن برای این نقش انتخاب شدم.

** در سریال هم ۵ گریم مختلف دارید؟

-ما در سریال در چند برهه از زمان مهدی را می بینیم که از جوانی اش آغاز می شود و در ادامه به اتفاق های پایان داستان می رسد. در برهه ای بدون ریش و مو است و در زمانی هم با ریش و موی بلند و زمانی هم ریش و موی کوتاه که همه این گریم ها هنر دست آقای داریوش صالحیان بود.

 

** کلیت این سریال کمتر از یکسال می گذرد و سن مهدی بالاتر نمی رود.

-بله درست است تا همان سال ۵۸ قصه روایت می شود و همان ریش و موی بلندی که می بینیم پایان کار است.

** با توجه به اینکه این سریال اولین بازی شما در قالب تصویر است، اولین گزینه ای که برای حضور در یک سریال برایتان اهمیت داشت، چه بود؟

-من سالیان سال است که تئاتر بازی می کنم و خیلی دوست داشتم با نقش اصلی یک سریال معرفی شوم. البته قبلا کار تصویری انجام داده بودم اما خب خیلی دیده نشد در سال ۷۹ سریال آوایی در گلستان را بازی کرده بودم و بعد از آن چند فیلم کوتاه و یک فیلم سینمایی بازی کرده بودم.

آقای علی اکبری هم که در سینما و تلویزیون ما در جه یک هستند و چهره های مختلفی را به سینما معرفی کردند و نام ایشان که آمد سراپا گوش شدم. نقش مهدی برایم خیلی جذاب بود و اتفاق های عجیب و غریبی در خلال قصه برای مهدی می افتد و همه چور احساسات و موقعیت های بازیگری را تجربه می کند و همین برای خود من هم چالشی بود که ببینم می توانم از عهده ایفای این نقش بربیایم.

 

** یعنی می خواهید بگویید نقش سنگینی بود؟

-بله خیلی نقش سنگینی بود. بار سریال ۴۴ قسمتی بر دوش شخصیتی است که باید این بار را تا پایان به مقصد برساند. در این سه سال ضبطی که داشتیم خیلی تلاشم را به کار بستم تا نقش خوبی را ارائه دهم و حالا این را نمی دانم چقدر در بازخوردهای مردم موفق بوده ام.

** به هر حال یکی از گزینه هایی که در این سریال وجود دارد قصه کار است. برای اغلب بازیگران داستان و فیلم نامه از اهمیت بالایی برخوردار است درحالی که برخی بازیگران در چنین آثاری حضور نمی یابند.

-خود نقشی که بازی کردم بیش از هر موضوع و یا شایعه دیگری که در سینما و تلویزیون وجود دارد، برایم مهم بود. اینکه نقش چقدر جای بازی و مانور دارد برایم اهمیت دوچندانی داشت و سعی کردم صرفا روی کارم بدون حواشی ای که دیگران می گویند، تمرکز کنم.

** شخصیت مهدی در بستر انقلاب رشد می کند،‌ فعالیت می کند و شکل می گیرد،‌ با توجه به اینکه شما در زمان انقلاب حضور نداشتید، چقدر این موضوع برایتان اهمیت داشت؟

-در کل بازی کردن در کارهای تاریخی برای همه بازیگران جذاب است چونکه هیچ ذهنیتی از آن زمان ندارند. برای مثال آقای میرباقری سریال امام علی (ع) را می سازد و بازیگران به این دلیل که متن موجود را برای اولین بار می شنوند برایشان جذاب است و از سویی آنها را با چالشی مواجه می کند که ببینند از عهده ایفای چنین نقشی برمی آیند یا نه؟ برای سریال روزهای ابدی هم چنین اتفاقی افتاد و زمان انقلاب و قبل و بعد از آن یک برهه ای از تاریخ است که در کشور ما رخ داده و من به این دلیل که آن زمان از تاریخ را ندیدم، خیلی برایم جالب بود که ببینم می توانم از پس آن بربیایم و یک کار تاریخی بازی کنم. در ادامه خیلی خودم را درگیر آن حال و هوا کرده بودم.

 

** از چه طریقی با حال و هوای آن روزهای انقلاب آشنا شدید؟ با فردی مشورت کردید یا به فیلم و کتاب بسنده کردید؟

– از روزی که فیلم نامه را خواندم تا روز شروع ضبط یک ماه زمان داشتیم و در این زمان خیلی تحقیق کردم و با افراد مختلف صحبت کردم به این خاطر که ما آدم های آن زمان را ندیده بودیم و باید ریز شخصیت هایشان را متوجه می شدیم. همچنین فیلم های بسیاری درباره دانشجوهایی که سفارت آمریکا را تسخیر کردند، دیدم و خیلی خودم را درگیر این کرده بودم که آدم های آن زمان چه حس و حالی داشتند و اصلا چی شد که چنین تصمیم هایی گرفتند تا چنین کارهایی را انجام دهند؟

** یعنی تفکر این افراد برای شما جذابیت داشت؟

بله دقیقا درست است. دوست داشتم بدانم چه نوع تفکری داشتند و سیر و سلوک و راه و روش زندگی شان چطور بوده است و همه اینها چالش هایی بود که برایم جذابیت داشت. در تمام صحنه ها تمام فکر و ذکرم این بود مهدی در آن دوران زندگی می کند با امینی که در عصر حاضر زندگی می کند خیلی تفاوت دارد و خیلی سعی کردم ببینم مهدی چه طور فکر می کند حرف می زند و یا وقتی در یک موقعیتی قرار می گیرد، چطور راه می رود؟ سعی کردم از خودم دورش کنم و واقعا به دلیل سال های زیادی که از انقلاب گذشته و من هم آن دوران را ندیدیم، آدم های آن زمان را نمی شناسم و به همین دلیل سر صحنه هم سعی می کردم بیشتر روی شخصیت این فرد و تمام موقعیت هایی که مهدی در آنها قرار می گیرد، تمرکز و تحلیل شخصیت کنم.

** این شخصیت در تاریخ انقلاب اسلامی ایران ما به ازای بیرونی داشته یا نه و نماینده یکی از انقلابی هایی است که در آن زمان می زیسته؟

-نه مهدی شخصیت بیرونی ندارد و کاملا تخیلی است و آقای شمقدری آن را خلق کردند. البته که با ایشان صحبت می کردم گفتند این شخصیت را از چند شخصی که در آن زمان زندگی می کردند الهام گرفتند.

** تا به حال خودتان را به جای شخصیت مهدی قرار دادید؟ که اگر جای او بودید چه می کردید؟

-مهدی پسر با جنب و جوشی است و من خیلی آرام هستم. مهدی شجاعت بسیاری دارد و واقعا نمی دانم که اگر به جای او بودم به کردستان و گنبد می رفتم یا نه؟

 

** چقدر برای اجرای این نقش حساسیت وجود داشت؟

-حساسیت دارد چونکه موضوع سریال به شدت حساس است و ما هم سعی می کردیم تا این حساسیت ها را شناسایی کرده و به درستی  اجرایش کنیم و اینها به کمک آقای شمقدری و علی اکبری پیش رفت.

** از ابتدای پخش این سریال نقدهای زیادی از دور و اطراف شنیده می شود که بخشی از آنها منصفانه نیست. خودتان این نقدها را شنیدید یا دنبال می کنید؟

-نظر شخصی ام این است که وقتی بازیگر کارش را انجام می دهد، هر حرفی که بزند توجیه کارش است. اما تا همین جا هم باید بگویم نقدهایی که به بازی من شده است، خیلی منصفانه نیست. چون نقدهایی که به کلیت کار شده است را من نباید پاسخ بدهم. به هر حال این اولین تجربه بازیگری من در چنین پروژه بزرگی بود و فشارهای روحی و روانی زیادی روی من وجود داشت و به نظرم باید کمی مهربان تر با هم برخورد کنیم. چه انتظاری داریم از پسری که در سن ۲۷ سالگی برای اولین بار نقش اصلی یک سریال را بازی می کند همه چیز تمام باشد؟ بازیگری خیلی به تجربه متکی است و شما باید حداقل ۱۰ فیلم بازی کنید تا کسی به شما نقد نکند. البته که دلخور نشدم و به هر حال نقد است و نظر هر فردی برای من قابل احترام است و من هم باید تلاش بیشتری می کردم تا جای این نقدها را در زندگی ام نبینم.

** پروسه تصویربرداری این سریال چند سال بود؟

-حدود سه سال مشغول ضبط بودیم و جوانی که تازه آمده و ذوق و انگیزه دارد ممکن است این مدت زمان و فشارها روی او تاثیر بگذارد. خیلی تلاش کردم این شخصیت همه جا به یک شکل نباشد و دلم می خواست فراز و فرود داشته باشد و در هر موقعیتی یک نوع رفتاری از او بروز دهد.

 

** برای اولین بار در یک سریال به پروژه نفوذ امریکایی ها در ایران پرداخته شده است. چقدر این بخش برای مخاطبان جذابیت داشت؟ و چقدر توانست تاثیرگذار باشد؟

-من خیلی سوادش را ندارم و علوم سیاسی نمی دانم و صرفا روی بازیگری ام تمرکز دارم و به این خاطر که سواد سیاسی ندارم نمی توانم این اتفاق ها را تحلیل کنم.

** این سریال یک سال پیش در قالب 10 قسمت و تحت عنوان «خط تماس» در دهه فجر از همین شبکه پخش شد. فضای آن ده قسمت با این سریالی که این شب ها می بینیم متفاوت بود؟

-قرار بود پخش کل سریال در سال گذشته باشد و به دلیل اینکه چند ماهی سریال متوقف شد تصمیم بر آن شد که ده قسمتی را برای دهه فجر ارائه دهیم به همین جهت در «خط تماس» کمی داستان تغییر کرد اما کلیت آن در راستای یک هدف بود.

* سخت ترین سکانسی که در این سریال بازی کردید کدام سکانس بود؟

-همه سکانس هایم از لحاظ اجرایی به شدت سخت بود. البته یک سری سکانس ها از نظر روحی و برخی از نظر جسمی برایم سخت بود. در قسمت اول یادم است از کوه بالا می رفتم و شیب کوه نود درجه بود و اگر پایم سر می خورد قطعا اتفاقی برایم می افتاد.

** به تازگی تهیه کننده و کارگردان ها به جوان های بازیگر اعتماد می کنند شما نیز با همین اعتماد در این سریال بازی کردید.

-خیلی کار خوبی است. البته در دهه ۷۰ و ۸۰ این اتفاق رخ داد و شهاب حسینی پارسا پیروزفر و فریبرز عرب نیا هم جزو افرادی بودند که با همین اعتمادها دیده و چهره شدند. من واقعا از آقای علی اکبری و شمقدری ممنونم که به بازیگران جوان اعتماد کردند و همچنین صداوسیما که راه را برای جوان ها باز کرده است. اما کاش فقط از جوان هایی استفاده کنیم که پتانسیل بالایی دارند و واقعا برای بازیگری زحمت کشیده باشند. چندین جوان بی نظیر تئاتری می شناسم که هیچ وقت فرصتی نبوده که این افراد خودشان را نشان دهند و ای کاش در انتخاب هایمان دقتی کنیم و به سمت جوان های تئاتری برویم. متاسفانه برخی ها فقط به سمت بازیگرهایی می روند که فقط دغدغه شهرت دارند و این آسیب زننده است.

** بعد از این کار مشغول کار دیگری نشدید؟

-پیشنهاد که داشتم اما هنوز کاری که مورد قبولم باشد نبوده است. این روزها هم تمرین تئاتر دارم که اگر کرونا کمتر شود بعد از جشنواره تئاتر فجر بروی صحنه می رود.

** بعد از بازی در این سریال برای خودتان اولویت قرار دادید که در کدام مدیوم بازی کنید؟

-نه اگر پیشنهاد خوبی باشد چه در تئاتر و چه تصویر حتما قبول می کنم و بازی می کنم.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از فارس، سریال «روزهای ابدی» به تهیه کنندگی محسن علی اکبری و بازی علیرام نورایی، احمد نجفی،‌حمید گودرزی، رحیم نوروزی،‌صالح میرزاآقایی، شهره لرستانی، زهرا سعیدی،‌ جلیل فرجاد، امیرمحمد زند و … این شب ها از شبکه یک سیما بروی آنتن می رود.

انتهای پیام/





منبع خبر

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد بیشتر بخوانید »

شکنجه اسبی که به "فرح پهلوی" سواری نداد/ قصه یک اسب اصیل ایرانی که مقطوع‌النسل و منقرض شد!

شکنجه اسبی که به "فرح پهلوی" سواری نداد/ قصه یک اسب اصیل ایرانی که مقطوع‌النسل و منقرض شد!


سرویس جامعه مشرق – “اسب” قدیمی‌ترین دوست بشر در میان سایر مخلوقات الهی است. حیوانی نجیب، کارآمد و باهوش که در هزاره‌های متمادی توانسته اعتماد انسان را به خود جلب کند و یاریگر او باشد.

اسب‌ها نژادها و تیره‌های مختلفی دارند. نژادها و تیره‌هایی که هریک فرم و صفات خاص خود را دارا هستند. و مردمان کشورهایی که صاحب تیره‌های خاص اسب هستند؛ به این نژادها افتخار می‌کنند و آنها را نمادی از غرور و اقتدار ملی خود می‌دانند.

در واقع تقریبا هیچ کشوری در جهان نیست که در کنار اساطیر واقعی یا افسانه‌ای آن تصویر یا پیکره‌ی یک اسب نباشد.

دین اسلام نیز نگاه محبت‌آمیزی نسبت به اسب دارد و او را محترم می‌شمارد.

در احادیث شیعی و مثلا در کتاب محترم مفاتیح‌الحیات علامه جوادی آملی این روایت نقل شده است که به اسب‌ها سلام کنید. و همینطور احادیث دیگری در سایر منابع که می‌گویند نباید به صورت اسب شلاق زد و یا “نگهداری اسب از اعمال نیک است که در قیامت محاسبه می‌شود”. همینطور روایت مشهور لزوم آموختن سوارکاری به فرزندان که عموم مسلمانان آنرا شنیده‌اند.

در بحث اسب و سوارکاری البته ایران ما از سرآمدان تاریخ است.

گفته می‌شود ایرانی‌ها نخستین قومی در جهان بوده‌اند که اسب را رام کردند و بر آن سوار شدند.

و همانان بودند که ورزش‌های مفرّح اما پر مخاطره “چوگان” و یا “بُز کشی” را بنیاد گذاشتند. ورزش‌هایی که از افتخارات حکمرانان و پهلوانان ایرانی در همه اعصار بوده است و در ایرانی‌بنیاد بودن آنها هیچ شک و تردیدی نیست.

افسانه‌های زیادی از برخورد مهربانانه ایرانی‌ها با اسب‌ها و محترم بودن این حیوان نجیب وجود دارد که رامشگری اسب‌ها در طول تاریخ ایرانیان شاهدی بر درستی آن افسانه‌هاست. این در حالی است که مثلا در سفرنامه مارکوپولو می‌خوانیم که مغول‌ها هنگام طی طریق برای جنگ‌های کشورگشایانه خود گاهی رگی از بدن اسبشان را می‌بریده و خونش را می‌نوشیدند تا بدنشان قوی بماند! رفتارهای وحشیانه و ددمنشانه‌ای علیه “اسب” که هرگز در تاریخ ایران و در رفتار با اسب‌ها بصورت یک رویه جاری، دیده و شنیده نشده است.

ارزش اسب‌ها قبل از هرچیز با نژاد آنها و خصلت‌های نژادی‌شان سنجیده می‌شود و ایران یکی از کشورهایی است که نژادهای اصیل و چندگانه اسب از قبیل عرب، دره‌شوری، ترکمن، فارسی، کاسپین و… قرن‌هاست که در آن میزی‌اند.

جالب است که بدانیم حتی گفته می‌شود اسب عرب که یکی از نژادهای مشهور در جهان است نیز ریشه‌ای ایرانی دارد.

رسمی در تمام کشورهای جهان وجود دارد که از نژادهای اصیل اسب‌های خویش حمایت می‌کنند و به انحاء مختلف مراقب آن هستند.

حتی می‌دانیم که در برخی کشورها که به داشتن یک نژاد خاص مشهور هستند؛ واردات اسب ممنوع است و اسبی هم که به هر دلیلی توسط صاحبش از آن کشور خارج شود؛ دیگر اجازه بازگشت ندارد. برای اینکه نژاد اصیل اسب در یک کشور دچار خلط ژنتیکی، چند خونی و ضعف نژادی نشود.

جالب است که بدانیم برای تولد یک اسب خوب و دارای تمام خصائل نژادی باید از چند نسل قبل شروع کرد و اجداد خوبی را در کنار یکدیگر آورد تا در نهایت یک کرّه‌ی خالص، زیبا و خوش‌نژاد به دنیا بیاید.

اسب‌های نژاد خالص البته مهربان‌ترند، رفتارهای بهتری دارند، از نجابت و قدرت بیشتری برخوردارند و می‌توانند اصالت نژادی و خون خالص خود را نیز به کرّه‌هایشان منتقل کنند.

از همین روست که همیشه در مطالعه اسب‌ها و برای انتخاب آنها، نام پدر و مادر و حتی اجداد و گاهی جد اول اسب نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

*وقتی ملکه پهلوی “خوشرو”، اسب اصیل ایران را مقطوع‌النسل کرد/ رسوایی نمایش ایرانی‌گری پهلوی‌ها با فدا شدن یک اسب اصیل

اکنون که بیش از گذشته راجع به اسب‌ها، احترام‌انگیزی آنها در نزد مسلمانان ایرانی و اهمیت غیر قابل انکار نژاد اسب‌ها در هر کشوری دانستیم شاید اهمیت خاطره تلخ و ظلمی که در ادامه خواهیم خواند بیشتر و ملموس‌تر باشد.

جنایتی رخ داده از سوی “فرح پهلوی” نسبت به یکی از اصیل‌ترین اسب‌های ایرانی که خوانش آن قلب هر انسانی را به درد می‌آورد.

این داستان واقعی، روایت شکنجه و مقطوع‌النسل کردن یک اسب اصیل دره‌شوری (از نژادهای خالص ایرانی و متعلق به استان فارس) است که نمی‌خواست به فرح پهلوی سواری بدهد!

شکنجه اسبی که به "فرح پهلوی" سواری نداد/ قصه یک اسب اصیل ایرانی که مقطوع‌النسل و منقرض شد!

تصویری از یک اسب درّه‌شوری

این قضیه را مرحوم “مهرداد شیدفر” از بزرگان معاصر سوارکاری و چوگان ایران در خاطرات خود گفته است که نشریات و کانال‌های تخصصی مربوط به اسب از جمله کانال تلگرامی horse و مجله دنیای اسب نیز آنرا نقل کرده‌اند.

ماجرای این ظلم بزرگ پهلوی را در ادامه و به روایت مرحوم شیدفر می‌خوانید:

“می خواهم واقعیتی را که انجمن بهبود نژاد و پرورش اسب ایرانی –در دوران پهلوی- در مورد این نژاد ایرانی (اشاره به اسب نژاد دره‌شوری) مرتکب شد و من به نوعی شاهد آن بوده و خودم هم در آن دخیل گردیدم را به عرض شما خوانندگان برسانم…

جریان این طور بود که در سال ۱۳۵۲ یک سیلمی داغ ۲ (اشاره به یک اسب نر با شناسنامه ثبت‌شده) به عنوان تحفه به فرح پهلوی تقدیم شد.

که اسبی بود به رنگ کهر سیر به غایت زیبا با سری بسیار ظریف و کوچک و قدی نسبتا بلند که حقا و شاید جز دو یا سه تا اصیل‌ترین اسب‌های دره شوری در آن زمان بود.

و چون من به جهت تماس با دوست شیرازیم از جریان مطلع شده بودم، از طریق نزدیکانم در اصطبل شاهنشاهی شنیدم که پس از امتحان‌های بسیار از این اسب که بی خطر بودن سواری با او را تضمین می‌کرد، برای اولین بار فرح پهلوی بر آن سوار شد، ولی به سبب ضعف او در سواری، نتوانست اسب را کنترل کند و سریعا پیاده گردید.

در اینجاست که می خواهم از شما دوستان خواننده در قضاوت کمک بگیرم. در هر کشوری اگر این اتفاق می افتاد؛ مسئولین با دانایی بر اینکه این اسب درجه یک که نژادش در حال نابودی است ولی برای ملکه کشور مناسب نیست و با توجه به این که ده‌ها اسب دیگر در اختیار دارند که ملکه با آنها سواری می‌کند؛ فورا به هر قیمت که شده چندین مادیان اصیل باقیمانده را خریداری کرده و شروع به کشش این اسب (جفتگیری این اسب نر) با مادیان‌ها می‌نمودند تا شاید در آخرین فرصت‌های باقیمانده برای این اسبان اصیل احیایی صورت گیرد و بر تعداد آنها افزوده شود. “

مرحوم شیدفر در ادامه خاطره خود اما از حقیقتی تلخ خبر می‌دهد و می‌گوید:

“خلاصه اسب را اخته کردند. نشان به آن نشان که طبق اخباری که از اصطبل شاهنشاهی به من می رسید، فرح یک بار دیگر هم پس از اخته کردن بر آن اسب نشست و یک بار دیگر هم به این نتیجه رسید که نمی‌تواند با این اسب سواری کند و این یعنی پایان کار یک اسب، وقتی ارباب او را نمی‌خواهد. “

شیدفر همچنین با اشاره اینکه نوکران فرح حتی این تعقّل را نداشتند که لااقل قبل از مقطوع‌النسل کردن این اسب اصیل از او کره‌های اصیل بگیرند به ادامه سرنوشت این اسب بیچاره اشاره می‌کند و می‌گوید:

“دیر زمانی طول نکشید که اسب از اصطبل دربار به دلال‌های خیابان قزوین فروخته شد و سر از کاروانسرای مرحوم مشهدی عبدا… درآورد و من هم به محض این که خبر را شنیدم، سریعا به کاروانسرا رفته و اسب را به مبلغ ۱۰۰۰ تومان برای یکی از اقوامم خریدم و او هم پس از خرید یک اسب دیگر، هر دوی آنها را به منطقه کلاردشت که محل کارش بود، حمل کرد. و دیر زمانی هم نگذشت که در سال ۱۳۵۴، ایشان به من تلفن کرد و گفت که نمیتواند با اسب کنار بیاید و لذا نگهداریش امکان ناپذیر شده و از من خواست تا او را برایش بفروشم. بلافاصله به او گفتم که خریدارش آماده است و او که تعجب کرده بود، گفت کی به این سرعت مشتری‌اش شده؟

که فرصت ادامه‌ی حرف را به او ندادم و گفتم خودم اسب را برای چوگان بازی می‌خواهم و او هم لطف کرده و در همان پای تلفن او را به من بخشید.

دو روز بعد اسب در تهران و اصطبل فدراسیون چوگان بود و من هم سریعا او را به کار کشیدم و شروع به ساختن بدنش نمودم. (اشاره به اقدامات تمرینی برای بهبود عضلانی اسب)

بعد از ۳ ماه دیگر کمتر کسی او را می شناخت و در بهار ۱۳۵۴ اسب چنان آب و رنگی پیدا کرده بود که حتی از جاهای دور برای دیدنش می‌آمدند و داوطلب خرید او میشدند که جواب من منفی بود.

از طرفی چون بدنش عضلانی شده بود، با آن سر کوچکش بیشتر از اسب، شبیه آهوان صحرا خود را نشان میداد و به این طریق شد که من هم نام او را “خوشرو” گذاشتم.

خوشرو حدود ۷ ماه پس از شروع تربیتش در میدان چوگان بازی روز به روز هم پیشرفت میکرد و حالا که فکرش را می‌کنم، او یکی از سریع‌ترین اسبهایی بود که در طول سالها که چوگان بازی می‌کردم، در اختیار داشتم و اگر به لطف انجمن سلطنتی او را اخته نکرده بودند! شاید حالا هم نوه و نتیجه‌هایش در میادین مختلف جرأت، سرعت و حرف شنوی جدشان را به رخ اسب های دوخون امروزی می‌کشیدند. “

*این خاطره تلخ و دردآور هنگامی دچار تأملات بیشتر می‌شود که تاریخ به ما می‌گوید شاه پهلوی و ملکه او در انظار عمومی البته مدعای اصالت و ایرانی‌گری داشتند و چه خرجها و بودجه‌های کلانی را که در نمایش این ژست و مثلا در جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی هدر ندادند.

اما کسی نمی‌دانست که آنها در تاریکخانه خود حتی از شکنجه حیواناتی هم که برآمده از خاک و اصالت ایرانی بودند؛ هیچ اِبایی نداشتند.

لازم به توضیح است که در دوران نظام جمهوری اسلامی ایران اقدامات حقوقی و حمایتی گسترده‌ای در دفاع از حقوق حیوانات بعمل آمده است.

در بحث اسب نیز شاهد اقدامات مطلوب وزارت جهاد کشاورزی و فدراسیون سوارکاری در بهبودبخشی به اسب‌های ایرانی و تکثیر نژادهای خالص ایرانی هستیم.

نظر فقهی نظام جمهوری اسلامی در بحث حرمت آزار رساندن به حیوانات و نیز محترم بودن اسب‌ها در نصوص دینی ما؛ ‌ یکی از اصلی‌ترین دلایل جلوگیری از بروز ظلم و شکنجه در حق این مخلوق الهی است که به مدد نظام جمهوری اسلامی ایران محقق شده است.



منبع خبر

شکنجه اسبی که به "فرح پهلوی" سواری نداد/ قصه یک اسب اصیل ایرانی که مقطوع‌النسل و منقرض شد! بیشتر بخوانید »