انقلاب اسلامی ایران

افزایش ۳ برابری صادرات دفاعی در سال ۱۴۰۱

افزایش ۳ برابری صادرات دفاعی در سال ۱۴۰۱



وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح گفت: به همت مجموعه وزارت دفاع افزایش ۳ برابری در صادرات، افزایش ۲ برابری تولید کالا و خدمات غیرنظامی و افزایش ۸۱ درصدی تولیدات نظامی را در سال گذشته ثبت کردیم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، امیر سرتیپ محمدرضا قرایی آشتیانی در این همایش با بیان اینکه این وزارت خانه در دفاع از ارزش های والای انقلاب اسلامی و نابودی نظام سلطه از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند گفت: وزارت دفاع همیشه آماده و پا در رکاب ایستاده است تا در سخت ترین و پیچیده ترین شرایط تحمیل شده از سمت دشمن، اقتدار نظامی، علمی و فناورانه جمهوری اسلامی ایران را حفظ کند.

وزیر دفاع با اشاره به اینکه رویکرد اصلی و جهت گیری وزارت دفاع توسعه تعاملات و پشتیبانی نیروهای مسلح است اظهار داشت: وزارت دفاع در راستای ارتقا اقتدار نظامی چندین هدف از جمله افزایش تولید کالا وخدمات نظامی و غیر نظامی، ارتقا توان موشکی، پهپادی، پدافندی، جنگال و دیپلماسی دفاعی با تاکید بر ظرفیت سازی در صادرات را دنبال می کند.

سرتیپ آشتیانی با اشاره به عملکرد سال گذشته بیان کرد: به همت مجموعه وزارت دفاع افزایش ۳ برابری در صادرات، افزایش ۲برابری تولید کالا و خدمات غیرنظامی و افزایش ۸۱ درصدی تولیدات نظامی را در سال گذشته ثبت کردیم و ان شاء الله این مسیر در سالی که به نام مهار تورم و رشد تولید نامگذاری شده است با قدرت و تلاش بیشتر ادامه خواهد یافت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

افزایش ۳ برابری صادرات دفاعی در سال ۱۴۰۱ بیشتر بخوانید »

امتداد راه امام خمینی (ره)

امتداد راه امام خمینی (ره)


گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس – سعید توتونکار؛ روز ۱۴ خرداد سال ۶۸ در حالی که آزادگان جهان غرق در ماتم و اندوه فقدان مردی از سرآمدان تاریخ بودند؛ چشم دشمن به سوی ایران خیره بود تا پایان خمینی کبیر را جشن بگیرد، رؤیایی که هیچ‌گاه تعبیر نشد.

اما، خمینی تنها یک تن نبود. حیّ متأله، پرچم حکمرانی انسان ناطق را برافراشت. او بیشتر جان بود در کالبد زمانه که زمینه‌های تغییر و دگرگونی را طراحی و هدایت می‌کرد. بلوغ تاریخی انسان مدرن بود که در جسم شریف آن مرد بزرگ تجلی یافت و بشر عصر حاضر را از بن‌بست تاریک حیات غریزی نجات داد و مقدمه اعتلای کلمة الله را فراهم کرد. خمینی یک اندیشه بود. یک منطق الهی بازمانده از نسل پیامبران. یک امانت آسمانی که بر دوش سرآمدان، دست به دست و نسل به نسل می‌گردد.

انقلاب اسلامی، ولایت الهی پنهان در قلوب مردمان را در قالب نظام ولایی جمهوری اسلامی ایران آشکار کرد؛ تا امکان ظهور و حکمرانی آن فراهم گردد. نظام مبتنی بر ولایت فقیه مقدمه‌ای بر روند فروافتادن پرده غیبت بود. تمرین و تجربه‌ای اجتماعی از سبک زندگی ولایتمدارانه.

نرم‌افزار شخصیت امام امت برخلاف تصور مشاهده گران مادی گرا بیش و پیش از سخت‌افزار شخصش عمل می‌کرد؛ لذا مرگ ظاهری او، باعث مرگ انقلاب نشد. روح انقلاب امتداد یافت و صورتی دیگر برای خود برگزید.

انقلاب یعنی تحول در قلب و قالب. مسأله کانونی انقلاب اسلامی تحول است. تحول یعنی حیات، حرکت، رشد، تولد، تکثیر و پیشرفت.

مسأله حیات انسانی همین گونه گون شدن و روزآمدی و امتداد در زمینه‌ها و زمانه‌هاست. جلوه اجتماعی این خصیصه به مراتب جدی‌تر و بنیادی‌تر است. اگر تحول به مسأله اجتماعی تبدیل نشود و مردمان یک سرزمین ترجیح دهند که عوامل حرکت و پویایی و شکوفایی خود را خنثی کنند و به سمت آسودگی و بی‌مسئلگی و راحت‌طلبی حرکت نمایند و آماده پذیرش زحمت و هزینه تغییر و تحول و انقلاب مدام نباشند و مسیر بازی و سرخوشی و بی‌مسؤولیتی و تعلیق و عدم تعلق را پی بگیرند به زودی در دامی گرفتار خواهند شد که تفریح و تفرعن تار و پود آن و فساد حرث و نسل حاصل آن است.

تغییر، قاعده ناگزیر تکوینی است. انسان می‌تواند با امکان انتخابی که در اختیار دارد، تغییرات را مدیریت کند و تحول بیافریند و یا تسلیم روند خود به خودی تغییرات شود و به سراشیبی افول و سقوط و اضمحلال دچار گردد. انسان با ایمان و علم و امید و عمل، قدرت تسخیر و تقدیر در عالم را خواهد داشت. این آگاهی، همان آورده امام برای ملت مظلوم ایران و امت ستمدیده اسلام و مستضعفان جهان است. هر نگاهی تحول و انقلاب نمی‌آفریند. محصول تصورات مادی از ساختار عالم، ارتجاع و تحجر است.

انسان معاصر شاهد انتشار موج عظیم تحول از وجود مردی بود که با ایمان و عمل صالح، قدرت روحانی را در دوران اصرار بشر بر جمود و مادی‌گری و مجسمه‌سازی از زندگی آشکار کرد. امام خمینی رحمت الله علیه گمشده عصر بود. کسی که نگاه حداقلی مادی به انسان را برنمی‌تافت و ظرفیت‌های عظیم معنوی بشر را دوباره به یاد او آورد. بزرگ‌مردی که با کمترین ابزار مادی، قوی‌ترین پدیده‌های معنوی را در جهان رقم زد.

کسی که نشان داد، معنویت سهم بسیار زنده‌تر و واقعی‌تری نسبت به مادیت در عالم دارد. تجربه‌ای که ثابت کرد بخش عمده تعریف زندگی در حصار جامد و مرده معرفت غربی از یاد برده شده است.

نگاه حداقلی و منفعل مادی همواره بخش اعظمی از حقایق انسانی و واقعیات اجتماعی را از معادلات قدرت حذف می‌کند. نتیجه، پاسخ‌های اشتباه پی در پی به مسائل پیش آمده است. همین جا تفاوت آرمان‌خواهی الهی و رؤیابافی مادی را می‌توان از هم بازشناخت. تقدیرات خشک و شکننده منطق مادی، عرصه بی‌انت‌های امکان انتخاب در عقلانیت معنوی را برنمی‌تابد.

خیره شدن در امکانات عالم ماده چنان تذللی در مادی‌گرایان به وجود آورده که ناچیزی آن در برابر پدیده‎های نوظهور معجزه‌گون از عوالم معنوی را نادیده می‌گیرند.

انقلاب ملتی با دستان خالی از ابزار‌های مادی؛ اما با قلبی آکنده از داشته‌های معنوی، معجزه‌ای بود که حقانیت امام و ایمان او را برای تمام مردم عالم ثابت کرد. امام اینگونه مبعوث شد و به دیگران این نوید و امید را داد که هر چند مستکبران و مستبدان عالم در تلاشند تمام نشانه‌های ایمان را در بشر امروزی کور کنند و ریشه‌های معنویت و روحانیت را بخشکانند؛ اما امکان تحول از درون و انتشار آن در جامعه می‌تواند، بت‌شکنی کند و ساختار‌های خشک و بسته مادی را فروریزد.

خمینی کبیر مسأله نجات انسان را در تمام سطوح فردی و اجتماعی و بین‌المللی آن شناسایی کرد و تمام نظامات جهان را با آن توضیح داد. غلبه مادیت بر معنویت و کفر بر ایمان و یأس بر امید و شیطان بر انسان، مسئله‌ای فراگیر بود. باور‌ها شکست خورده بود و گویی همگان سلطنت مطلق استبداد و استکبار را پذیرفته بودند و روزنه رهایی را نمی‌یافتند.

انقلاب اسلامی پاسخی مناسب به این مسأله بود. تحولی روحانی و عمیق که ظرفیت بی‌انت‌های آسمان را به رخ زمین کشید. تقابل توحید و شرک، سستی باطل را اثبات کرد. سقف همت و اراده انسانی که در تنگنای مادیات فشرده شده بود ناگهان کنار زده شد و آرمان‌های بلند به صحنه آمد و با تکیه بر قدرت ایمان و امید فصل جدید زیست انسان را آغاز کرد.

به اذعان کارشناسان بین‌المللی کوه یخ قدرت غرب ناباورانه در حال ذوب شدن است و ساکنانش را تهدید به نابودی می‌کند. این نشانه آشکار یک تغییر جهانی است. تغییری که پس از انقلاب اسلامی ایران سرعت گرفت و هیچ گاه متوقف نشد. انقلاب اسلامی روندی را که باعث سرنگونی استبداد داخلی شد ادامه داد تا نشانه‌های فروپاشی استکبار جهانی را آشکار کند. همان ایمان و امیدی که از دهه ۲۰ قیام لله را فریاد زد، امروز در منطق و منش جانشین حضرت امام خمینی قدس الله نفسه الزکیة، یعنی حضرت امام خامنه‌ای حفظه الله تعالی زنده و پاینده است. پرچمی که پیر جماران در ایران به اهتزاز درآورد با همان شعار‌ها و رهنمودها، امروز در جای جای جهان خودنمایی می‌کند تا دایره تحول را تکمیل کند.

ولایت فقیه آن حقیقت ناب است که تمام امکان‌های خمینی بودن و خمینی ماندن را در خود به یادگار دارد. ولایت فقیه شخصیت امام روح الله است. میراث بزرگی که دشمنی شیاطین جهانی و هوا‌های نفسانی و امتداد‌های داخلی و خارجی‌شان روی آن متمرکز شده است. منطق جاهلیت ولایت عقل و ایمان را برنمی‌تابد. جنگ و جهاد تا غلبه مطلق حق بر باطل ادامه دارد. تا ولایت فقیه زنده است، انقلاب زنده است؛ تحول زنده است؛ ایمان زنده است؛ امید زنده است.

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امتداد راه امام خمینی (ره) بیشتر بخوانید »

ادعای عجیب علی ربیعی درباره انقلاب اسلامی/ مسکن و اجاره ارزان می‌شود اگر...

ادعای عجیب علی ربیعی درباره انقلاب اسلامی/ مسکن و اجاره ارزان می‌شود اگر…



یک نماینده مجلس گفته است:‌ اگر قانون جهش تولید مسکن به طور جدی اجرایی شود و در کنار آن بحث مالیات بر خانه‌های خالی نیز دنبال شود، التهاب از فضای بازار مسکن برداشته خواهد شد.

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

مسکن و اجاره ارزان می‌شود اگر…

ادعای عجیب علی ربیعی درباره انقلاب اسلامی/ مسکن و اجاره ارزان می‌شود اگر...

عادل نجف‌زاده، عضو کمیسیون عمران مجلس در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا پیرامون گرانی مسکن گفته است:‌ تمام ابزارهای لازم برای ساماندهی بازار مسکن در اختیار دولت قرار گرفته است و از نظر بنده دولت به راحتی می تواند در کنترل قیمت‌ها در بازار مسکن ایفای نقش کند.

او می‌افزاید: از آنجا که در ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال توفیق چندانی حاصل نشده است، بین عرضه و تقاضا در بازار مسکن مشکل اساسی وجود دارد. نگاه بنده این است که اگر قانون جهش تولید مسکن به طور جدی –از سوی دولت- اجرایی شود و در کنار آن بحث مالیات بر خانه‌های خالی نیز به طور جدی دنبال شود، التهاب از فضای بازار مسکن برداشته خواهد شد. [1]

*مسئله‌ای که موجب گرانی مسکن و اجاره‌بها در ایران شده همین ضعف در اجرا و ایضا نبود نظارت بر بازار است.

مسائلی که مدام وعده‌هایی در قبال آنها به مردم داده می‌شود اما نه تنها خبری از اجرای مطلوب آنها به گوش نمی‌رسد بلکه خبرهایی مبنی بر اجرای بد آنها وجود دارد.

خبرهایی از جمله اینکه قرار بوده دولت در سال گذشته از محل اخذ مالیات از خانه‌های خالی 2 همت درآمد داشته باشد که البته فقط 82 میلیون تومان آنرا اخذ کرده است! [2]

معهذا همانطور که آقای نجف‌زاده هم تصریح کرده است؛ مشکل مشخص است و راه حل را هم می‌دانیم اما باید منتظر ماند و دید که آیا عزمی برای اجرای مطلوب هم به میان می‌آید یا خیر!؟

***

ادعای عجیب علی ربیعی درباره انقلاب اسلامی

ادعای عجیب علی ربیعی درباره انقلاب اسلامی/ مسکن و اجاره ارزان می‌شود اگر...

علی ربیعی، فعال اصلاح‌طلب و سخنگوی دولت اصلاحات به تازگی در یادداشتی نوشته است:

“در طول تاریخ یک صد ساله اخیر در خاورمیانه و جهان سوم، همواره انقلاب به عنوان مجوزی جهت عبور از حقوق شهروندی، حقوق بشر و دموکراسی به کار رفته است. “[3]

*ملاحظه می‌شود که واژه “انقلاب” در یادداشت ربیعی هیچ قیدی ندارد فلذا باید نتیجه گرفت که از نظر ربیعی، انقلاب اسلامی هم جزو همین انقلاباتی است که مجوز عبور از حقوق شهروندی و دموکراسی و … را صادر کرده‌اند!

ما قضاوت درباره این طعنه‌زنی‌های بیجا و بی‌سند به انقلاب اسلامی مردم ایران را بر عهده مخاطبان وامی‌گذاریم و البته این نکته را هم بیان می‌کنیم که مدعیان از بین رفتن حقوق بشر و یا در خطر بودن آن در ساحت انقلاب اسلامی مثل مدعیان وجود “فساد سیستماتیک در نظام اسلامی” هستند که البته هیچیک راه به جایی نبردند و حتی یک سند هم برای ادعای فراگیرشان ارائه نکردند!

جالب است که آقای ربیعی درباره انقلابی این ادعای سخیف و غلط را رواداری کرده است که رهبرانش همواره بر رعایت حقوق انسان‌ها تأکید داشته‌اند و شنیده‌ایم که چگونه امام خمینی از ورود به بخش خصوصی زندگی یک جاسوس عصبانی شده‌اند و چگونه آیت‌ا… خامنه‌ای دستور آزادی یک شرور مسلح را صادر کردند به این دلیل که در شرایطی ناجوانمردانه دستگیر شده بود.

قضیه البته جالب‌تر هم می‌شود وقتی که بدانیم کسانی این قبیل ادعاهای غلط و بی‌مبنا را علیه انقلاب اسلامی و مردمی ایران روا می‌دارند که یک روز در ستاد فتنه 88 فعال‌اند و روز دیگر و پس از اغتشاشات فتنه اقتصادی آبان 98 یادداشت می‌نویسند و می‌گویند: حکایت همچنان باقیست…

علی ربیعی با این جهان تناقضات نمی‌تواند به جنگ واقعیت و تحلیل‌های صحیح برود.

***

1_ isna.ir/xdNZ8f

2_ mshrgh.ir/1487690

3_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-616312

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ادعای عجیب علی ربیعی درباره انقلاب اسلامی/ مسکن و اجاره ارزان می‌شود اگر… بیشتر بخوانید »

قیامی که مقدمه‌ای برای انقلاب بزرگ ۵۷ بود

قیامی که مقدمه‌ای برای انقلاب بزرگ ۵۷ بود



قیام خونین ۱۵ خرداد مردم شهرهای مختلف کشورمان در سال ۱۳۴۲ سرآغازی بر پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵٧ بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ۶۰ سال پیش در چنین روزی مردم ایران به دلیل دستگیری رهبر و راهنمای بزرگ خود قیامی بزرگ را بر علیه رژیم ستم شاهی آغاز کردند. قیامی که در پانزد خرداد ١٣۴٢، سرآغازی بر پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه ۵٧ بود و باعث تسریع در روند شکل‌گیری مبارزات و انقلاب اسلامی به رهبری و مرجعیت امام راحل عظیم‌الشأن شد.

آغاز قیام مردم ایران در ۱۵ خرداد

به دنبال انتشار خبر بازداشت امام در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به مناسبت سخنرانی تاریخی امام که علیه اسرائیل و رژیم شاه بود از نخستین ساعات روز ۱۵ خرداد، اعتراضات گسترده‌ای در قم، تهران، ورامین، مشهد و شیراز برگزار شد که با شعارهایی بر ضد شاه و در طرفداری از امام همراه بود. مردم منطقه پیشوا که سومین روز شهادت امام حسین (ع) را در حرم مطهر جعفربن موسی الکاظم (ع) به سوگ نشسته بودند با شنیدن خبر دستگیری مرجع تقلیدشان، حاج آقا روح الله، اولین نقش آفرینان قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شدند. مأموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر بودند به روی تظاهر کنندگان آتش گشودند. مردم نیز با چوب و سنگ به دفاع ازخود برخاستند.

تظاهرات در آن روز و دو روز بعد نیز ادامه یافت و هزاران نفر از مردم کشته و مجروح شدند. فجیع‌ترین حادثه، قتل عام کشاورزان کفن پوش ورامینی بود که در پشتیبانی از امام راهی تهران شده بودند. مأموران نظامی در سر پل باقرآباد با آن‌ها روبرو شده و با سلاح‌های سنگین آن‌ها را قتل عام کردند. این روز تاریخی نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) است چراکه در این روز رژیم طاغوت در برابر شجاعت مردم به وحشت افتاد و برای سرکوب آنان حدود ١۵ هزار نفر از مردم مسلمان و انقلابی را به خاک و خون کشید.

دلیل دستگیری امام خمینی

تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی (در ۱۶ مهر ۱۳۴۱ توسط دولت علم) و بازتاب‌های آن، دلیلی بود تا حضرت امام خمینی رحمه الله نهضت عظیم خویش را بنیان گذارد و این در حالی بود که با رحلت مرجع عالی قدر شیعه آیت اللّه العظمی بروجردی رحمه الله، ثلمه‌ای عظیم به ملت و روحانیت وارد شده بود و رژیم نیز عرصه را برای جولان بلا منازع خود در دین ستیزی مهیّا یافت.

به دنبال این مسئله، امام خمینی رحمه الله علمای طراز اوّل را دعوت به مشورت کرد و آنان طی تلگرافی مخالفت خود را با دولت ابلاغ کردند.

امام در پی بی اعتنایی دولت، در اعلامیه‌ای تأکید فرمود: «اینجانب حسب وظیفه شرعی به ملّت ایران و مسلمین جهان، اعلام خطر می‌کنم، قرآن کریم و اسلام در معرض خطر است، استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهیونیست‌ها است… ملّت مسلمان تا رفع این خطرها نشود، سکوت نمی‌کنند و اگر سکوت کنند، در پیشگاه خداوند قاهر، مسئول و در این عالم محکوم به زوال است.»

سرانجام با پایمردی امام و حمایت مردم و روحانیون، دولت عقب نشینی می‌کند و لایحه را پس می‌گیرد. این مسئله حائز نکات قابل توجّهی است و نقطه عطفی در مسیر حرکت مردمی بود که موجب تحکیم پایه‌های انقلاب اسلامی گردید.

همچنین حرکت امام در جو ملتهب ایران آن روز، باعث شد که انرژی انقلابی ملّت ـ که از سال ۳۹ به فوران آمده بود و در بحران هویت و رهبری دست و پا می‌زد ـ پشت سر امام و مذهب و روحانیت، کانالیزه شد. از اینرو از نیمه دوّم سال ۴۱ و به دنبال قضیّه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، تمام اذهان دولت و ملّت متوجه قم و امام گردید.

هنوز خشم عمومی نسبت به این حرکت رژیم فروکش نکرده بود که ساواک قم، مجلس روضه خوانی را که از طرف آیت اللّه العظمی گلپایگانی رحمه الله منعقد شده بود، مورد حمله قرار داد. در این هجوم که روز دوّم فروردین ۱۳۴۲ صورت گرفت، مردم و طلاب مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به رگبار بسته شدند و مدرسه فیضیه به خون ملّت رنگین شد.

حضرت امام رحمه الله پس از اطلاع از این فاجعه، سخنرانی تندی علیه شاه کرد و در اعلامیه ای، منشأ سرکوبگری و ظلم؛ یعنی شاه را نشانه رفت: «شاه دوستی؛ یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، تجاوز به مراکز علم و دانش. شاه دوستی؛ یعنی، ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام، محو آثار اسلامیت. شاه دوستی؛ یعنی تجاوز به احکام اسلام و تبدیل قرآن کریم. شاه دوستی؛ یعنی کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت. حضرات آقایان توجّه دارند که اصول اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است….»

خون‌های ریخته شده در مدرسه فیضیه، و روشنگری‌های شورانگیز امام رحمه الله همچنان ادامه داشت تا محرّم و عاشورای ۱۳۸۳ ه. ق فرا رسید. حکومت با وضعیت به وجود آمده، تصمیم گرفت محدودیت‌هایی را برای عزاداری ایجاد کند. به همین دلیل وعاظ از سخنرانی علیه شاه و اسرائیل و آمریکا منع شدند.امام خمینی با تبلیغات و اقدامات خود، طی حدود دو ماه، حادثه فیضیه را تا نزدیک محرم تداوم داد.

در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲، توسط یاران امام (ره) اعلام می‌شود که حضرت امام خمینی (ره) تصمیم دارند بعد از ظهر عاشورا در مدرسه فیضیه سخنرانی کنند. به دنبال اعلام این خبر، افرادی به طور مستقیم و غیر مستقیم و گاه با واسطه و بی واسطه سعی می‌کنند که حضرت امام را از سخن گفتن در مدرسه فیضیه بر حذر دارند؛ چنانچه یکی از مقامات ساواک در روز ۱۳ خرداد خود را به امام (ره) می‌رساند و ضمن تهدید ایشان می‌گوید: اگر امروز بخواهید در مدرسه فیضیه سخنرانی نمایید، کماندوها را به مدرسه می‌ریزیم و آنجا را به آتش و خون می‌کشیم. حضرت امام خمینی (ره) در کمال صلابت و شجاعت بی نظیر خویش، بی هیچ رعب و وحشتی در جوابشان می‌فرمایند: ما هم به کماندوهای خود دستور می‌دهیم که فرستادگان اعلیحضرت را اصلاح نمایند‍!

پس از این اتفاقات در همان روز شهر قم شاهد سخنرانی تاریخی امام علیه شخص شاه، آمریکا و اسرائیل بود. این سخنرانی به منزله رویارویی مستقیم و آشکار با حکومت بود و نشان می‌داد که امام، روحانیت و مردم، به نقطه غیر قابل بازگشتی با دستگاه رسیده اند. امام فرمودند: «ای آقای شاه!‌ای جناب شاه! بدبخت، بیچاره! ۴۵ سال از عمرت میره، عبرت بگیر. عبرت از پدرت بگیر. اگر راست می‌گویند که تو با اسلام و روحانیت مخالفی، بد فکر می‌کنی. اگر دیکته می‌کنند، به دست تو می‌دهند، در اطراف آن فکر کن. چرا بی تأمّل حرف می‌زنی؟ چه ارتباطی بین شاه و اسرائیل است که سازمان امنیت می‌گوید: از شاه صحبت نکنید، از اسرائیل هم صحبت نکنید؟ آیا به نظر سازمان امنیت، شاه، اسرائیلی است؟ آیا به نظر سازمان امنیت، شاه یهودی است؟ آقای شاه! این‌ها می‌خواهند تو را یهودی معرفی کنند تا من بگویم کافری، از ایران بیرونت کنند و به تکلیف تو برسند.»

ایشان در بخشی دیگر از سخنانشان فرمودند: به من خبر دادند که عده‌ای از وعاظ و خطبای تهران را برده اند، سازمان امنیت و تهدید کرده اند که، از سه موضوع حرف نزنند. ۱- از شاه بدگویی نکنند. ۲- به اسراییل حمله نکنند. ۳- نگویند که اسلام در خطر است و دیگر هر چه بگویند آزادند. تمام گرفتاری‌ها و اختلافات ما در همین سه موضوع نهفته است. اگر از این سه موضوع بگذریم، دیگر اختلافی نداریم و باید دید که اگر ما نگوییم شاه چنین و چنان است آیا آن طور نیست؟ اگر ما نگوییم اسراییل برای اسلام و مسلمین خطرناک است آیا خطرناک نیست؟ و اصولاً چه ارتباطی و تناسبی بین شاه و اسراییل است که سازمان امنیت می‌گوید: از شاه صحبت نکنید، از اسراییل نیز صحبت نکنید؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه، اسراییلی است؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه، یهودی است؟ آقای شاه! شاید این‌ها می‌خواهند، تو را یهودی معرفی کنند که من بگویم کافری تا، از ایران بیرونت کنند و به تکلیف تو برسند؟! تو نمی‌دانی اگر یک روز صدایی در بیاید، ورق برگردد، هیچ کدام از این‌ها که اکنون دور تو را گرفته اند، با تو رفیق نیستند. این‌ها رفیق دلارند. این‌ها دین ندارند. این‌ها وفا ندارند. دارند همه چیز را به گردن تو بیچاره می‌گذارند.

مطالب خیلی زیاد است. بیشتر از آن است که شما تصور می‌کنید. حقایقی در کار است، مملکت ما، اسلام ما، در معرض خطر است. آن چیزی که در شرف تکوین است، سخت ما را نگران و متأسف ساخته است. از وضع ایران، از وضع این مملکت خراب، از وضع این هیأت دولت و از وضع این سردمداران حکومت نگران و متأسف هستیم و از خداوند بزرگ اصلاح امور را خواهانیم.

بی تردید هیچ دگرگونی و انقلابی بی ریشه و علت پدید نمی‌آید و بسترها و عواملی در شکل گیری آن مؤثر است.قیام ۱۵ خرداد نیز جنبشی ماندگار و اثر گذار است و نقطه عطفی در کارنامه انقلاب اسلامی ایران به شمار می‌رود. این قیام، سر آغاز تحولات و دگرگونی‌های شگفت آوری شد که به حق می‌توان از آن به عنوان «یوم اللّه» نام برد.

در واقع می‌توان قیام ۱۵ خرداد را حرکت خود جوش و مردمی ـ بدون برنامه ریزی قبلی ـ دانست که با توجّه به بسترها و زمینه‌های قبلی به وجود آمد و در حمایت از رهبر دینی و یاری آرمان‌های متعالی، به اوج خود رسید و شهرها و مناطق مختلف ایران را در بر گرفت.

۱۵ خرداد روزی است که در دیدگاه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به عنوان «أیام الله» و «روز عزای عمومی برای همیشه» ثبت شد و حضرت امام به صراحت بیان داشتند که «۱۵ خرداد از خاطره‌ها محو نخواهد شد و باید در سالروز آن را هرچه زنده نگاه داشت».

رهبر معظم انقلاب نیز در سخنانی درباره ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ فرموده اند: حقایقی که حضرت امام در آن سال بیان می‌کردند برای خیلی ها، حتی برای دست اندرکاران سیاست هم قابل فهم نبود، حقایقی مانند این که اسرائیل می‌خواهد در ایران قرآن نباشد، اسرائیل می‌خواهد در ایران روحانیون نباشند، اسرائیل می‌خواهد در ایران اسلام نباشد. آن روز برای خیلی‌ها این مطلب قابل فهم نبود که اسرائیل کجا، ایران کجا؟ و اسرائیل چه دشمنی با قرآن و با روحانیت دارد، آن هم در ایران؟.

۱۵ خرداد ۱۳۴۲ یکی از مهم‌ترین نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی ایران است و به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی، سه عنصر «مردم»، «امام خمینی» و «انگیزه مذهبی و روحیه شهادت طلبی و فداکاری برای خدا» در آن نمود داشت و نطفه طلوع انقلاب اسلامی را شکل داد.

منبع: باشگاه خبرنگاران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

قیامی که مقدمه‌ای برای انقلاب بزرگ ۵۷ بود بیشتر بخوانید »

ایران فانوسی در میان جهان تاریک/ امریکا دنیا را برای نفاق امن‌تر می‌کند

ایران فانوسی در میان جهان تاریک/ امریکا دنیا را برای نفاق امن‌تر می‌کند



انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ایران از جهات بسیاری یک واقعه تاریخی است و به‌صورت خاص حق حاکمیت و همچنین کنترل سرنوشت سیاسی را که در دوره شاه از منافع ایالات متحده تبعیت می‌کرد به ایرانی‌ها بازگرداند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، دیوید بارسامیان متولد ۱۹۴۵ چهره رسانه‌ای معروف، گوینده رادیو، سخنران، نویسنده و مؤسس Alternative Radio رادیوی جایگزین است که برنامه‌اش در ۲۵۰ ایستگاه رادیویی در جهان پخش می‌شود.

بارسامیان که به‌دلیل سلسله مصاحبه‌های خود با پروفسور چامسکی شهرت خاصی پیدا کرد، سال‌ها پیش کتاب «هدف قرار دادن ایران» را نوشت و همچنین مؤلف ۱۲ اثر از جمله «اشتغال اقتصاد، چالش سرمایه داری، فرهنگ و مقاومت» است.

متن ذیل حاصل گفتگو با این اندیشمند جهانی است که می خوانید:

ایران فانوسی در میان جهان تاریک/ امریکا دنیا را برای نفاق امن‌تر می‌کند

دیوید بارسامیان(David Barsamian)

مرکز تحول جهان

انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ایران از جهات بسیاری یک واقعه تاریخی است و به‌صورت خاص حق حاکمیت و همچنین کنترل سرنوشت سیاسی را که در دوره شاه از منافع ایالات متحده تبعیت می‌کرد به ایرانی‌ها بازگرداند.

ایرانِ زمان شاه یک عنصر کلیدی سلطه‌گری امریکا در خاورمیانه و پایه سیطره ایالات متحده در این بخش از جهان بود.

در آن بازه زمانی تحولات بزرگی در دنیا در حال رخ دادن بود؛ زمان تحول‌های بزرگ در جهان بود و ایران در مرکزیت آن قرار داشت.

دلایل شکل‌گیری انقلاب‌ها

به صورت اصولی می‌توانیم بگوییم ظلم، ترس و وحشت از حکومت و نابرابری‌های بسیار زیاد از دلایل اصلی یک انقلاب هستند. در حقیقت یک گروه کوچک از مردم از ساختار قدرت موجود بهره می‌برند و اکثریت مردم به حال خود واگذار می‌شوند.

در واقع آنها فرصت‌های اقتصادی و موقعیت‌های سیاسی یکسانی ندارند. دسته‌ای به‌صورت آگاهانه در ساختار قدرت هستند و دسته دیگر هیچ جایگاهی ندارند. این ساختار قدرت می‌تواند پارلمان، کنگره یا هر سیستم سیاسی دیگری باشد.

در این حالت شرایط نابرابری خواهیم داشت و همچنین شاهد هستیم در حالی حجم بسیار زیادی از ثروت در دست عده محدودی است که مردم عادی در حال زجر کشیدن هستند.

اینها عناصر بنیادین در یک انقلابند اما ایران یک نمونه خاص است! چرا که دین نقش پررنگی در مخالفت با شاه بازی کرد. شاه که بعد از عملیات آژاکس و کودتای امریکا در سال ۱۹۵۳ دوباره به مسند نشست به‌مدت ۲۵ سال حکومتی استبدادی داشت، اما این «دینِ اسلام» بود که به کانون مقاومت علیه رژیم ظالم شاه تبدیل شد و از این جهت انقلاب ایران در قیاس با دیگر انقلاب‌های جهان منحصر بفرد است؛ در حالی که انقلاب‌های روسیه، امریکا و فرانسه و انقلاب‌های دیگر کم و بیش در ماهیت خود سکولار بودند.

این بُعد دینی انقلاب ایران را متفاوت کرده است. ایران بین تمامی حکومت‌های انقلابی منحصر بفرد است و دین بود که در این حوزه و همچنین در توسعه مقاومت و گسترش نهضت انقلابی نقش بسیار مهمی بازی کرد؛ نهضتی که منجر به سرنگونی شاه و آغاز حکومت اسلامی در تهران شد.

تلاش‌های خارجی

باید در خصوص امپریالیسم و منافع آن در کشورهای مختلف صحبت کنیم. تلاش می‌کنند تا مطمئن شوند که منافع آنها تأمین خواهد شد. این مهم‌ترین بُعد سیاستگذاری‌های خاص آنهاست. اگر منافع آنها تأمین نشود نه تنها ورود نظامی را که شایع‌ترین نوع دخالت است انجام می‌دهند بلکه همان طور که امروز شاهد هستیم دخالت اقتصادی می‌کنند.

تحریم‌ها علیه کوبا، ایران، روسیه و… از جمله این دخالت‌های اقتصادی هستند که تقریباً همه به‌صورت یکجانبه از طرف ایالات متحده اجرا می‌شوند. با چه هدفی؟ رسیدن به نتیجه سیاسی که دنبال آن هستند و برای منافع آنها لازم است.

قابلیت صدور انقلاب

من بر این باورم که به نحوی اندیشه‌ها واگیردار هستند ولی تکرار کردن یک حرکت انقلابی آسان نیست. پس ایده‌ها قابل انتقال به کشورهای گوناگون هستند. انقلاب ایران اثرگذار بوده و مانند جذر و مد اقیانوس بر جهان پیرامون خود تأثیر داشته است، اما پروسه براندازی یک رژیم و برپا کردن یک سیستم جدید حکومت اصلاً آسان نیست.

چالش بین نخبگان و توده مردم

توده مردم قبل از هر چیزی خواهان مساوات، پایان دادن به ظلم و برپایی قسط و عدالت هستند. خب اگر دو شهروند به یک میزان کار انجام بدهند، به یک نفر یک میلیون دلار و به دیگری هزار دلار پرداخت شود، این ذاتاً ناعادلانه است.

لازم است یک جنبش سیاسی وجود داشته باشد تا به توده مردم امکان یک تغییر انقلابی برای بهتر شدن را نشان بدهد. نه فقط اینکه انقلاب کنیم که انقلاب کرده باشیم، بلکه بر اساس یک مرامنامه و یک برنامه باشد که وضعیت توده مردم رو به بهبود ببخشد.

نفوذ ایران و حضور امریکا در منطقه

نفوذ ایران در منطقه به وضوح دیده می‌شود. من بارها به لبنان سفر کرده‌ام. انقلاب ایران به‌صورت طبیعی گسترش و نفوذ پیدا کرده و این امر غیر معمولی نیست، چرا که یکی از بازیگران منطقه است.

پس زمانی که واشنگتن می گوید ایران در امور خاورمیانه دخالت می‌کند من به‌عنوان یک امریکایی باید بگویم خیلی عجیب است که ایالات متحده‌ای که شاید بین ۱۲ تا ۱۴ هزار کیلومتر از خاورمیانه دور است، پایگاه‌های نظامی خود را چرا و چگونه در این منطقه مستقر کرده است؟

امریکا از حکومت‌های وابسته مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت و دیگر حکومت‌هایی که هر کاری بگوید انجام می‌دهند و به هیچ وجه از این وابستگی شرم ندارند حمایت می‌کند.

بنابراین ایران دلایل زیادی دارد که در امور منطقه ورود پیدا کند. اتهاماتی که واشنگتن به ایران می‌زند خیلی خنده‌دار هستند. نه فقط در سوریه، بلکه در لیبی و یمن و همه این کشورها با دخالت‌های امریکا بی‌ثبات شدند، اما به‌صورت کلی در سیاست امریکا، ایران شبیه یک کیسه بوکس است.

از بُعد تاریخی و از زمان انقلاب تا امروز امریکا مخالف انقلاب اسلامی ایران بوده است؛ اتفاقاتی که در ۱۹۷۸ و ۱۹۷۹ رخ داد را فراموش نکنید. هر کاری که می‌توانستند انجام دادند تا شاه قدرت را حفظ کند ولی موفق نشدند.

بعد از آن، حمله عراق به ایران شروع شد که صدمات جدی عظیمی به ایران وارد شد و ایالات متحده از عراق حمایت کرد. وقتی عراق به ایران حمله کرد هیچ بحثی در مورد حقوق بین‌الملل و حق حاکمیت مرزها نشد.

همه اینها نشان می‌دهد که امریکا دنیا را برای نفاق امن‌تر می‌کند و نه برای دموکراسی؛ من از شما می خواهم که درک کنید سیاست خارجی امریکا در منطقه خاورمیانه چیست؟ دلیل این خصومت دائمی علیه ایران چیست؟

آینده منطقه و ایران

در ۴۰ سال آینده فکر می‌کنم و امیدوارم سیاست ایالات متحده علیه ایران تغییر کند و به طور کلی عدالت برای ملت‌های خاورمیانه و به‌صورت ویژه برای فلسطینی‌ها برقرار شود.

ساختاری که هنوز بر بیشتر خاورمیانه مانند عربستان سعودی، امارات و کویت تسلط دارند به پایان برسد.

امیدوارم که تحریم‌ها حذف شود تا ایران بتواند با تمامی کشورهای دنیا آزادانه تجارت کند و در مسیری صلح‌آمیز و به سمت جلو پیش برود.

سیر تکاملی یک انقلاب

در دایره لغات امریکا ثبات و مدرن شدن غالباً به معنای این است که کشوری خاص مثل عربستان سعودی، امارات متحده و کویت که مثال زدم تحت سیطره ایالات باشد.

امریکا می‌خواهد که از او تبعیت بشود و به‌دنبال مساوات و حق حاکمیت نیست. فقط زمانی خواستار این موارد است که منافع امریکا را تأمین بکنند.

همچنین باید بگویم سیر تکاملی یک جامعه از پیروزی انقلاب هم مهم‌تر است. جامعه نیازمند پیشرفت داخلی و به وجود آوردن و ساختن موقعیت‌های بیشتر اقتصادی و عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی است.

فانوسی در میان جهان تاریک

ایران فانوسی در میان جهان تاریک/ امریکا دنیا را برای نفاق امن‌تر می‌کند

پائول لارودی(Paul Larudee)

دکتر لارودی فعال سیاسی و حقوق بشر است که در پایه‌گذاری جنبش‌های آزادی غزه و آزادی فلسطین نقش مهمی داشته است. وی فارغ‌التحصیل دکتری از دانشگاه جرج‌تاون در رشته زبان شناسی، کارشناسی ارشد تدریس زبان انگلیسی از دانشگاه امریکایی قاهره و کارشناسی زبان فرانسه از کالج آلما در میشیگان است.

وی همواره از برگزارکنندگان راهپیمایی روز جهانی قدس بوده است. دکتر لارودی که از حامیان پویش بایکوت اسرائیل هم هست برای سایت‌هایی چون هافینگتن پست و The Electronic Intifada می‌نویسد.

متن ذیل حاصل گفتگو با این اندیشمند جهانی است که می خوانید:

ایران در منطقه و جهان

ایران بازیگر صلح‌آمیز بسیار مهمی در منطقه است. همواره در تلاش بوده در موضوعات منطقه‌ای برای رسیدن به توافق با همسایه‌ها حتی عربستان همکاری کند. در حقیقت دیپلماسی ایران بسیار راهگشا بوده است.

در مسأله غزه دیدیم که ایران در همکاری با گروه‌های مقاومت از جمله حماس همراهی زیادی داشت و زمانی که دیگران فلسطینی‌ها را ناامید کرده بودند، ایران به کمک آنها رفت.

در دنیا ایران مانند فانوسی است که نور آن فضا را روشن می‌کند تا حقیقت آشکار شود. همواره از مردم ضعیف منطقه دفاع کرده است. ملت‌هایی که قربانی امپریالیسم امریکا، صهیونیسم اسرائیل و دیگر نیروهای تفرقه‌انداز و نابودکننده در خاورمیانه هستند.

آنها با قرار دادن ملت‌ها در برابر یکدیگر تفرقه ایجاد می‌کنند. اما ایران در طرف حق ایستاده و همواره دنبال این بود که سوریه برای سوری‌ها، یمن برای یمنی‌ها، فلسطین برای فلسطینی‌ها و لبنان برای لبنانی‌ها حفظ شود.

این احترام به حق حاکمیت دیگر کشورها بسیار اهمیت دارد.

فلسطین

من به‌عنوان کسی که سال‌ها درخصوص مسأله فلسطین کار کردم معتقدم که دفاع ایران از فلسطین همواره در بالاترین سطح بوده است. امام خمینی بود که چهارمین جمعه ماه رمضان را برای حمایت از فلسطینیان روز قدس نامگذاری کرد.

ایران همیشه از حق انتخاب فلسطینی‌ها و عدالت برای فلسطین به طرز بی‌نظیری دفاع کرده و این در دیگر مبارزات مردمی منطقه که از حمایت ایران بهره می‌برند نیز انعکاس دارد؛ چرا که کسانی که در این مبارزات سهیم هستند هم از فلسطین حمایت می‌کنند.

فلسطین در حقیقت پایه و اساس تمامی مبارزات است و حمایت از دیگر مقاومت‌ها بدون حمایت از فلسطین تقریباً امکان پذیر نیست.

دخالت خارجی

دلایل مختلفی برای قیام یک ملت وجود دارد که بزرگ‌ترین آنها بی‌عدالتی است. زمانی که تبعیض در سطح گسترده و به‌صورت عمیق توسط اکثریت مردم حس شود، دیگر تحمل آن آسان نیست. بی‌عدالتی اشکال مختلفی دارد که شایع‌ترین آن اقتصادی است. بی‌عدالتی اقتصادی و سیاسی تا حد زیادی با هم ارتباط دارند.

اگر اشتباه نکنم این نقل قول از مارتین لوتر کینگ است که گفته «یک ظالم هیچ وقت به‌صورت آگاهانه آزادی را به مظلوم نمی‌دهد و آزادی باید توسط مظلوم گرفته شود» و من فراتر می‌روم و می‌گویم که مظلوم آن قدر باید مقاومت کند تا برای ظالم قابل تحمل نباشد. تنها از این طریق تغییرات صورت می‌گیرد و انقلاب به پیش می‌رود.

انقلاب ایران دقیقاً به همین شیوه بود. ایالات متحده در کودتا علیه دیگر حکومت‌ها بسیار فعال بوده و هنوز هم هست. ولی اگر مردم کشور هدف مقاومت کنند هیچ راهی برای پیروزی امریکا نیست.

مثلاً به کوبا نگاه کنید، زمانی که امریکا تلاش کرد از طریق به اصطلاح انقلاب در کوبا کودتا کند، فوراً مردم وارد عمل شدند و با ایزوله کردن دخالت خارجی آنها را از کشور بیرون کردند. اینگونه است که انقلاب شروع می‌شود و به اهدافش می‌رسد.

تاریخ به ما نشان داده که این امکان وجود دارد که یک قدرت استبدادی از خارج بتواند خواسته‌های خود را به مردم تحمیل کند.

آتیلا، رهبر بزرگ‌ترین امپراطوری اروپا در قرن پنجم میلادی و چنگیزخان تا حدودی همین کار را انجام دادند. هر دو ظالم و مستبد بودند و روستاها را کاملاً تخریب کردند. همه مردان، زنان، بچه‌ها و حتی در برخی موارد حیوانات را کشتند تا خواسته‌های خود را تحمیل کنند.

برخی قدرت‌های استبدادی توانایی انجام این کارها را دارند. تنها راه برای مقابله با این نوع تهاجم، مقاومت مردمی است. اگر به اندازه کافی این اراده قوی باشد فداکاری‌های لازم از طرف مردم صورت می‌گیرد و مردم پیروز خواهند شد.

انحراف از اهداف اولیه یک انقلاب

هر انقلابی، هر تغییری به تعدیل و تنظیم اهداف و افکارش نیاز دارد. اینکه نظر برخی افراد عوض شود و در طول زمان ضدانقلاب شوند اتفاقی است که رخ می‌دهد.

برای مثال در شوروی و چین هم چنین شد. طبیعی است که بعضی علیه انقلاب فعال شوند، عده‌ای هم به چیزهایی که مردم به‌دنبال آنها هستند خیانت کنند. در حقیقت اغوا شدند یا به‌دلیل اینکه آن مسیری که می‌خواستند طی نشده عصبانی هستند.

اگر تغییر یا انحرافی علیه اراده عموم رخ بدهد، مردم باید همان گونه که علیه استبداد، امپریالیسم بین‌المللی و تحمیل قدرت‌های خارجی مقاومت کردند، علیه این تغییر نیز ایستادگی کنند.

همه انقلاب‌ها این مسیر را در پیش روی خود دارند. برخی تغییرات مثبت است، ولی باید جلوی بعضی از تغییرات ایستاد و از خسارت بیشتر جلوگیری کرد.

بُعد ویژه دین در انقلاب ایران

دین یک بخش بسیار شاخص انقلاب ایران است. چرا که در جامعه ایران دین از اهمیت بالایی برخوردار بوده و علاوه بر این محرکی برای وحدت ایران و حرکت مردم به سمت عدالت است.

در شوروی محرک مردم عدالت اجتماعی بدون دین بود. شوروی با تعیین اینکه چه چیزهایی موجب رعایت نشدن قوانین کمونیسم می‌شود تا حدی تلاش کرده بود به نوعی یک دین سکولار بسازد. تا حدی شبیه به دین بود، ولی قطعاً نیروی دین رو نداشت؛ چرا که دین همان طور که قبل از شکل‌گیری کمونیسم در جامعه روسیه وجود داشت دوباره به روسیه برگشت و جامعه هیچ وقت به‌صورت کامل از دین خالی نشد.

در این خصوص باید بگویم انقلاب ایران خاص و ویژه است، حتی وقتی به سیستم حکومت‌داری در ایران نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم اگر یک تفکر دینی متحد الشکل در بین عامه مردم نباشد برقراری حکومت دینی امکانپذیر نیست.

این شیوه چند دهه است که در ایران روی کار است و جواب داده و به‌دلیل کاربردی بودن کسی نمی‌تواند با آن مخالفت کند.

ایران کاتالیزور ‌معادله قدرت جهانی

ایران ظرفیت بازی کردن نقش کاتالیزور در معادله قدرت جهانی را دارد. این موضوع تا همین الان هم روشن شده است. ایران بخشی مهمی از یک مرکز جدید قدرت در دنیا است. روسیه و چین این مرکز را توسعه می‌دهند و ایران بخش مهمی از این سیستم جدید است.

این اتفاق موجب تغییر مرکز قدرت جهانی می‌شود و نه فقط من بلکه خیلی‌ها اعتقاد دارند که قدرت ایالات متحده خیلی سریع‌تر از چیزی که انتظار می‌رفت در حال نزول است. چرا که این قدرت در برابر تغییر و تحول ساختار قدرت جهانی سازنده نبود و به همین دلیل ایران می‌تواند برای این موضوع بسیار مؤثر باشد.

ایران می‌تواند نقش بازیگر هوشمند منطقه و جهان را بازی کند که طی مدت‌ها در مناقشات منطقه به همین منوال بوده است. در همه مسائل یمن، عراق، لیبی، سوریه، لبنان، فلسطین و دیگر مشکلات منطقه، موضع ایران بسیار هوشمندانه بوده است.

ایران برای دفاع از حقوق خود همواره آگاهانه عمل کرده و اگر این مسیر دنبال شود به صلح منجر خواهد شد. چرا که صلح نه بر پایه بی‌عدالتی بلکه براساس عدالت شکل می‌گیرد.

این نقش مهمی است که ایران تا به امروز بازی کرده و در آینده حتماً این نقش پررنگ‌تر و مهم‌تر خواهد شد.

نقش رضایت از حکومت در امنیت کشور

ایران یک جامعه بدون اشکال نیست و در دنیا اصلاً هیچ جامعه‌ای بی‌عیب و نقص نیست. وقتی یک جامعه موفق و خوب به سمت جلو حرکت می‌کند تا بهتر از قبل باشد اسم این پروسه تحول است.

زمانی که یک جامعه پر از ظلم و استبداد است و مردم آن سیستم را سرنگون می‌کنند تا از پایه و اساس یک جامعه عادلانه بنا کنند اسم این پروسه انقلاب است.

ایران از زمان انقلاب متحول شده و به رخدادهای جهانی پاسخ داده و همچنین توانسته خود را مستحکم کند. تحمل بیشتری از خود در برابر وقایع اجتماعی نشان بدهد و با ایجاد تنوع در جامعه ایرانی افکار گوناگون و تفاوت‌ها را درک کند.

ایران کشور بزرگی است و قومیت‌ها، مذاهب و ادیان مختلفی دارد. بر این باورم که ایران در حوزه‌هایی مانند ایجاد تحمل اجتماعی که نیاز جامعه هست، پیشرفت کرده و این شاخصه‌ها به داشتن امنیت بیشتر کمک می‌کند.

نقش زنان

زنان در شکل‌گیری جنبش‌های اجتماعی نقش بسیار مهمی دارند. مثلاً در غزه شاهد بودیم در سال در یک روز جمعه خانم‌ها از مردان می‌خواهند که خانه بمانند و آنها می‌روند برای تظاهرات! تظاهرات‌های خیلی خوبی هم با این شیوه رخ داد؛ زنانی که راهپیمایی می‌کنند و تا جلوی سربازان اسرائیلی پیش می‌روند.

خانم‌ها در این شرایط می‌توانند خیلی قدرتمند باشند. زنان همچنین می‌توانند با داشتن نقش حمایتی مؤثر واقع شوند.

تأثیر و نفوذ یک انقلاب‌

همیشه ارزش‌های اصلی یک انقلاب به مناطق دیگر صادر می‌شوند و امیدوارم که برخی از ارزش‌های انقلاب ایران این نفوذ و اثرگذاری را داشته باشند که فکر می‌کنم تا کنون همین طور بوده است.

انقلاب ایران تأثیر خود را گذاشته و به عقیده من ظرفیت بسیار بیشتر برای تأثیرگذاری دارد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایران فانوسی در میان جهان تاریک/ امریکا دنیا را برای نفاق امن‌تر می‌کند بیشتر بخوانید »