انقلاب اسلامی ایران

امام خمینی (ره)؛ متفکری تحول‌آفرین

امام خمینی (ره)؛ متفکری تحول‌آفرین


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «امام، روحاً، هم یک انسان تحول‌خواه، هم تحول‌آفرین بود.» این جمله کلیدی رهبر انقلاب درباره منشور تحول‌خواهی بنیانگذار کبیر انقلاب است. موضوعی که مروری در تاریخ معاصر، اهمیت راهبردی آن را در موضوعات مختلف نشان می‌دهد. شکی در این مسأله وجود ندارد که تاریخ معاصر کشورمان از زمان مشروطه تاکنون، افراد و جریان‌های مختلفی را به خود دیده است که هر کدام به نحوی مدعی رویکرد تحول‌خواهی و اصلاح در جامعه ایران بوده‌اند.

با این وجود تنها پیروزی انقلاب اسلامی ایران با راهبری امام (ره) بود که توانست به سرانجام برسد و رویکرد تحول‌خواهانه ایشان در این مسأله، نقش اصلی را ایفا کرد. مسیری که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی خط اصلی آن را از ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۳ و در اولین نوشته سیاسی – اجتماعی خود آغاز کرده بود و تحول‌خواهی مؤلفه‌ای بود که در منش، رفتار، سیره و به طور خاص سلوک ایشان وجود داشت. در نتیجه جمهوریت و اسلامیت در نگاه امام خمینی (ره) به عنوان دو رکن اصلی نظام جمهوری اسلامی، توانست نقش اساسی را در تحول‌آفرینی در مبانی و نظام حکومتی کشور ایفا کند.

پیش از اینکه به جنبه‌های مختلف نگاه تحول‌خواهانه امام (ره) بپردازیم، باید به این موضوع اشاره کنیم که تحول در نگاه امام (ره) تنها به حوزه‌های مادی منحصر نمی‌شود و تحول در نگاه به دین، تحول در نگاه به آینده و ایجاد تمدن اسلامی، تحول در نگاه به قدرت‌های جهانی و باورپذیری شکست‌پذیری آنان از جمله موضوعاتی است که باید به آنان توجه کرد. شاید تمایز نگاه امام (ره) با دیگر روشنفکران و مدعیان اصلاح‌گری و تحول‌خواهی، در این موضوع باشد که امام (ره) برای عملیاتی کردن این مسأله تنها به روش‌های گفتاری و دستوری اکتفا نکرد و به صورت میدانی وارد عرصه عمل شد. در نتیجه نگاه تحول‌خواهانه امام (ره) در وهله اول مبتنی بر روحیه مطالبه‌گری است که بستر لازم را برای اجرایی شدن آن فراهم می‌کند.

تحول در مفهوم اسلام سیاسی نسبت به اسلام آمریکایی

پیش از این به این مسأله اشاره شد که جمهوریت و اسلامیت نظام، دو مؤلفه اصلی نگاه تحول‌خواهانه امام (ره) محسوب می‌شوند و شکی در این مسأله وجود ندارد که تحول در مفهوم اسلام سیاسی، اولین مؤلفه‌ای است که در نگاه تحول‌خواهانه امام خمینی (ره) باید به آن توجه کنیم. اسلام سیاسی که زمینه مطالبه‌گری در جهان اسلام را فراهم می‌کند و اسلام آمریکایی که چندان التزامی به تحولات صورت گرفته در جهان ندارد. با گسترش نگاه معناگرایانه امام خمینی (ره) به مفهوم اسلام، ما شاهد مطالبه‌گری کشور‌های منطقه علیه ظلم، استبداد و استعمار بودیم و این مسأله بازتاب گسترده‌ای را در جهان ایجاد کرد.

امام خمینی (ره) در تمایز میان این دو اسلام می‌گویند: «ما یک اسلام نداریم، بلکه اسلام‌های متفاوتی داریم و همه این اسلام‌ها از اعتبار برخوردار نیستند؛ یکی در خدمت قدرت‌های استعماری، تحجر، پولدارها، جهان سرمایه‌داری، پرخور‌ها و یکی در جهت حمایت از توده‌های میلیونی، مستضعفین، شلاق‌خوردگان زمین، کسانی که بر آن‌ها غضب شده، کسانی که زیر سلطه استعمار می‌باشند… راه مبارزه با اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پابرهنه روشن گردد که متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملت‌های اسلامی، مرز بین اسلام آمریکایی، اسلام ناب محمدی، اسلام پابرهنگان و محرومان، اسلام مقدس‌نما‌های متحجر و سرمایه‌داران خدانشناس و مرفهین بی‌درد کاملا مشخص نشده است و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین، دو تفکر متضاد و رودررو وجود داشته باشد، از واجبات سیاسی بسیار مهم است.»

در نتیجه امام (ره) به این مسأله باور داشت که اگر به اسلام حقیقی و راستین رجوع شود، همه نیاز‌های جامعه اسلامی از جمله «طرز حکومت اسلامی» و نظامات آن دست‌یافتنی است، لذا نوآوری اساسی امام (ره) در طراحی حکومت اسلامی، ایجاد تحول در نگرش به اسلام و اجتهاد اسلامی بود.

البته اجرایی شدن این مسأله به این سادگی‌ها نبود و امام خمینی (ره) با ایجاد تحول در سازمان روحانیت، مقابله با رویکرد تک‌ساحتی و متحجرانه به اسلام، تحول‌آفرینی در نیروی انسانی حوزه با تربیت شاگردان مجتهد و انقلابی و تحول در فقه و فلسفه دست به این اقدام زدند. در ابتدای این مسأله حتی برخی جریان‌های مدعی دین داری هم نسبت به این موضوع با امام (ره) همراه نبودند. در نتیجه امام (ره) در دوره‌ای به مبارزه با تحجر دینی می‌پرداخت که به بیان خود ایشان، در حوزه علمیه «یاد گرفتن زبان خارجی، کفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرک به‌شمار می‌رفت.» جالب است بدانیم که آثار فلسفی و عرفانی امام (ره) عمدتا مربوط به این دوره است و ایشان در خاطره‌ای، این فضا را این‌گونه توصیف می‌کنند: «در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفی از کوزه‌ای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند؛ چراکه من فلسفه می‌گفتم.»

اگر چه حضرت امام (ره) از دوران تأسیس حوزه علمیه قم، همواره همراه مرحوم آیت‌الله بروجردی بودند؛ اما پس از ارتحال ایشان، برای شکستن فضای اختناق رضاخانی و احیای حوزه علمیه تلاش‌های بسیاری را انجام دادند. این موضوع از این رو اهمیت دارد که بدانیم سازمان روحانیت در نگاه امام (ره) وظیفه راهبری جامعه را برعهده داشت و عملا در این نگاه، تحول ایدئولوژیک و نیز تغییر رویکرد جامعه دینی و حوزه‌های علمیه نسبت به دین، مقدمه لازم انقلاب اسلامی بود.

در همین زمینه تلاش‌های امام (ره) برای وحدت مرجعیت و زعامت و تقویت حوزه علمیه، یکی از بنیادی‌ترین حلقه‌های تحول‌خواهی در تاریخ مبارزات امام (ره) بود. تا جایی که نقل شده ایشان صد‌ها نامه به علمای بلاد مختلف نوشت تا آن‌ها را متقاعد کند که از آیت‌الله بروجردی بخواهند به قم عزیمت کند و زعامت حوزه علمیه را به عهده بگیرد و این مسأله علی‌رغم رویه متفاوت سیاسی آیت‌الله بروجردی، نقش مؤثری را در تاریخ ایفا کرد. از طرفی شاید اولین مبارزه تحول‌خواهانه امام (ره) به تحجرستیزی و مقابله با اسلام ظاهرگرا و رویکرد فقهی و تعبدی صرف در حوزه علمیه بازگردد. موضوعی که اسلام سیاسی را در مقابل اسلام سکولار قرار می‌داد و این رویه موجب شد تا اسلام سیاسی و انقلابی را با تبیین بهتری در کشور شاهد باشیم. موضوعی که امام خمینی (ره) از آن این‌گونه یاد می‌کند که: «والله اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرفی کرده‌اند. سیاست مُدُن از اسلام سرچشمه می‌گیرد.»

در نتیجه این تلاش‌های امام (ره) با سخنرانی‌های آگاهی‌بخش ایشان در حوزه علمیه قم و نجف و صدور اطلاعیه‌های سیاسی مشترک با علما و مبارزات امام (ره) در دوران پیش از انقلاب، منجر به ایجاد تحول در حوزه علمیه شد. تا جایی که قیام ۱۵ خرداد ۱۲۴۲ و قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ که دو نقطه‌عطف آغازین و پایانی در تاریخ انقلاب بود، از قم و با محوریت حوزه علمیه شکل گرفت. از طرفی امام (ره) با تدریس شاگردان مکتبی خود، نگرش صحیح به اسلام را به آنان آموزش داده و موجب ترویج این مسأله شدند. این مسأله تا جایی پیش می‌رفت که در دهه ۱۳۴۰ در همین جلسات درس، عمیق‌ترین تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی و شدیدترین فریاد‌های کوبنده در مقابل رژیم شاه شنیده می‌شد.

بزرگانی همچون شهید سیدمصطفی خمینی و بسیاری از شهدای مبارزات انقلاب، در این جلسات درس تربیت شدند و بزرگانی همچون شهید بهشتی، شهید مطهری، مقام معظم رهبری و… با رسیدن به عمق اجتهاد دینی و پس از آن، با شاگردی در مکتب مبارزاتی و سیاسی امام خمینی (ره) در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب، برای طراحی ساختار‌های جمهوری اسلامی بر اساس مکتب اسلام ناب امام خمینی (ره) پا به میدان گذاشتند. بر کسی پوشیده نیست که بسیاری از بزرگان جریان روحانیت پس از انقلاب، از جمله آیات عظام تأثیرگذار در مجلس خبرگان رهبری، شورای نگهبان قانون اساسی و مراجع عظام تقلید، شاگردان و مقرران دروس فقه و اصول حضرت امام (ره) در دوران تدریس ایشان در حوزه علمیه قم هستند.

تحول‌آفرینی امام (ره) با ایجاد روحیه خودباوری مردم

رکن دوم از ارکان تحول‌آفرینی، ایجاد نوآوری در ساختارها، نظامات حکومت اسلامی و جامعه دینی از نگاه امام خمینی (ره)، رکن جمهوریت یا همان مشارکت حداکثری مردم در نظام اسلامی از طراحی تا اقدام و عملیات است. امام (ره) از همان ابتدای قیام خویش، به توانمندی جامعه اسلامی در برآوردن نیاز‌های خود و حرکت در مسیر تعالی باور داشت و معتقد بود اگر جامعه، آزادی و استقلال داشته باشد و از استبداد داخلی و استعمار خارجی رهایی یابد، خلاقیت و نوآوری از متن جامعه موج خواهد زد. این باور، ایده نوآورانه امام (ره) برای طراحی آینده حکومت و جامعه اسلامی ایران بود.

خودباوری و تحول مردم در این مسأله یکی از موضوعاتی است که امام (ره) با تأکید بر مفهوم قانون‌مداری توانستند در جامعه ایجاد کنند. البته ضروری است به این مسأله توجه کنیم که ایشان در زمانی بر این موضوع تأکید داشتند که نگاه به غرب نگاه بالا به پایینی بود و ایشان در این رابطه می‌فرمایند: «طوری ما را الآن تحقیر کردند این‌ها و ما را میان‌تهی کردند که ما باورمان آمده است که ما هیچی نداریم و آن‌ها همه‌چیز دارند… چیز‌هایی که ما خودمان می‌توانیم درست کنیم، خودمان درست کنیم و هر چیز را می‌توانید درصدد [باشید]وقتی «انسان» باشد، می‌تواند درست کند؛ می‌تواند همچو کاری را بکند.

لکن وضع را این‌طوری به بار آورده بودند که ما باورمان آمده بود که چیزی نداریم؛ ما چیزی نمی‌دانیم؛ باید ما از خارج بگیریم؛ باید همه‌چیز از خارج بگیریم و اگر واقعا این‌طور است که یک مصیبتی است و اگر این‌طور نیست و ما را این‌طور تربیت کردند که باورمان بیاید، این هم یک مصیبت دیگری است.»

عزتمندی و خودباوری که امام (ره) توانست در جامعه ایجاد کند، موجب شد استعداد‌ها و ظرفیت‌های جامعه در حوزه‌های مختلف شکوفا شده و بتوانیم امروز به جایگاهی برسیم که در بسیاری از علوم پیشرفته دنیا جزو کشور‌های ابرقدرت تصمیم‌گیر باشیم و تمامی این موارد، از جمله دستاورد‌های نگاه خودباورانه و تحول‌محورانه امام (ره) نسبت به موضوعات است. نگاهی که امام (ره) بر ضرورت استفاده از ظرفیت‌های شرقی، بدون وادادگی و نگاه‌های غربی تأکید دارند و ایشان در این رابطه می‌فرمایند: «شما جوان‌ها، شما‌هایی که جوان‌ها را تربیت می‌کنید، درصدد این باشید که اولا مغز‌های آن‌ها را از این چیزی که پُر کردند از آنها، این مغز‌هایی که پُر شده است از اینکه مغز شرقی را برداشتند، جایش مغز غربی گذاشتند، شست‌وشو کنید.

به آن‌ها حالی کنید که شما خودتان مفاخر داشتید، خودتان فرهنگ دارید، خودتان همه‌چیز دارید و به آن‌ها حالی کنید که باید خودتان هر کاری را بکنید.» نگاه تحول‌محورانه‌ای که بر خلاقیت‌ها و نوآوری‌های مردمی متکی بود و همین حرکت‌های مردمی موجب شد که شاهد استمرار انقلاب در حوزه‌های مختلف باشیم. موضوعی که در منطقه و دیگر کشور‌های جهان نیز موجب تحول شد و این مسأله به تمامی دنیا تسری پیدا کرد.

نگاه تحول‌خواهانه امام خمینی (ره) در منطقه و جهان اسلام

شکی در این مسأله وجود ندارد که جهان اسلام از فردای پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) و تحت تأثیر آن با تغییر و تحول روبه‌رو شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد افزایش جنبش‌های اسلامی در منطقه بودیم که از خاور دور تا غرب آسیا و کرانه‌های اقیانوس اطلس و مغرب اسلامی را شامل می‌شدند و جنبش‌های رهایی‌بخش در کشمیر، افغانستان، تونس، الجزایر، آسیای میانه و کشور‌های حوزه خلیج فارس از جمله آنان بودند. حرکتی که در ادامه موجب رنگ‌باختن حرکت‌های ملی، مارکسیستی و التقاطی شد و عملا تحرکات اسلامی در جهان جان تازه‌ای گرفت. در واقع پیروزی انقلاب اسلامی نشان داد که ادیان به ویژه دین اسلام با گذشت زمان و توسعه مدرنیزاسیون، نه تنها به پایان راه نرسیده است، بلکه به عنوان مهم‌ترین راه نجات بشریت از ظلم و بیدادگری احیای شده و دنیای مادی‌گرا معنویت‌گریز را متوقف ساخته و دریچه‌ای از معنویت و اعتقادات مذهبی را در راستای رستگاری و رهایی بشریت از قید قدرت‌های استعمارگر گشوده است.

در این میان نقش امام خمینی (ره) به عنوان نظریه‌پرداز و احیاگر تفکر دینی از انظار دور نمانده و به اعتقاد و اعتراف بسیاری از اندیشمندان و شرق‌شناسان، اسلام‌شناسان و جامعه‌شناسان غربی، ایشان بزرگ‌ترین احیاگر تفکر و ارزش‌های اسلامی است که آنچه اصلاح‌گران، تجدیدگرایان، متجدد‌ها و بیدارگرایان اسلامی از قرن ۱۹ میلادی تا زمان آغاز نهضت در ایران به عنوان آرمانی تبلیغ می‌کردند، امام خمینی (ره) در صحنه عمل پیاده و دوران جدید رنسانس را آغاز کرد.

حضرت امام (ره) و استراتژی ایشان در زمینه تشکیل حکومت اسلامی، تجربیات ارزشمند و غنی را فراروی مسیر مبارزاتی جنبش‌های اسلامی قرار داد که بارقه‌ای امید و پیروزی را برای آنان به ارمغان گذاشت. تجربیات عینی و استراتژی مبارزاتی حضرت امام (ره)، بزرگ‌ترین دستاورد‌های عینی و موفق رهبری جنبش دینی را در تاریخ نهضت‌های دینی و جنبش‌های اسلامی از خود به یادگار گذاشت؛ زیرا نهضت‌های تجدید حیات سیاسی که به تاز‌گی در میان مسلمانان رایج گردیده بود، چندان نتوانستند به اهداف مطلوب خویش در سطح تشکیل دولت اسلامی برسند و انقلاب اسلامی ایران، نخستین تجربه موفق و پیروزمندانه نهضت دینی بود که توانست برای نخستین‌بار، اهداف و آرمان‌های خیزش‌های اسلامی و جنبش‌های دینی را در ایران اسلامی جامه عمل پوشاند.

این امر از یک‌سو مجموعه گران‌سنگ تجربیات سیاسی و دینی را فراروی پیشگامان نهضت‌های اسلامی قرار داده و از دیگر سوی، امید به پیروزی و توفیق نیل به آرمان والای این نهضت‌ها را که سالیان متمادی تنها به عنوان آرمان و اهداف مقدس در مرحله نظر باقی‌مانده بود به وجود آورد.

در واقع پیروزی اندیشه‌های رهبر انقلاب اسلامی، رهبران بسیاری از کشور‌ها را در احیای اسلام و مقابله با غرب ترغیب کرده و آن‌ها با استقبال از بسیاری مضامین اندیشه‌های ایشان همچون تقبیح فساد اداری، رد مادی‌گرایی فزونی‌خواهانه، انتقاد از غرب‌زدگی و اجرای قوانین اسلامی، از رهبر انقلاب اسلامی الهام گرفتند.

بسیاری بر این باورند که دستور کار امام (ره) که موجب شد جنبش سیاسی ایشان اثرگذار باشد، اتحاد همه مسلمانان در تلاش‌های فرهنگی و سیاسی در مقابل شرق و غرب بود. با پیروزی در این تلاش‌ها، امام (ره) به اثبات رساند که در اجرای اصول و آرمان‌هایش در کشور و گسترش آن در خارج موفق بوده است.

فعالان اسلامی در سراسر جهان توانستند خودشان را با بسیاری از اصول ارزشی رهبر انقلاب اسلامی همخوان و هم‌آواز ببینند. یکی از نکات مهم درباره انقلاب اسلامی ایران، توانایی بالای گفتمان اسلام‌گرایی در خلق یک ذهنیت جدید بود. یعنی پرورش یک مسلمان به عنوان عنصری سیاسی ضد دیکتاتوری و ضد امپریالیستی و در پایان می‌توان به این مسأله اشاره کرد که نگاه تحول‌خواهانه امام (ره) در واقعیت منجر به تربیت نسلی در جهان با تأکید بر مفاهیم ضد استکبار و ضد طاغوتی شد.

شاید «خط امام» تعبیر مناسبی از منظومه فکری امام خمینی (ره) قبل و پس از انقلاب اسلامی است که بهترین مفسر آن، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هستند که از مبانی این تفکر در سطح انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی حفاظت می‌کنند و آن را به پیش می‌برند.

منبع: صبح نو

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امام خمینی (ره)؛ متفکری تحول‌آفرین بیشتر بخوانید »

مجلس یازدهم انقلابی است و بعد از سه سال همین را تکرار می‌کنم

مجلس یازدهم انقلابی است و بعد از سه سال همین را تکرار می‌کنم



نمایندگان مجلس شورای اسلامی، صبح امروز با حضور در حسینیه امام خمینی (ره) با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، نمایندگان دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی صبح امروز (سوم خرداد) با حضور در حسینیه امام خمینی (ره) با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

رهبر انقلاب در این دیدار فرمودند:  از اول تشکیل این مجلس بنابر اطلاع اعتقاد داشتم که این مجلس انقلابی است و الان هم بعد از سه سال همین را تکرار می‌کنم.  مجموعه نظام یک پیکر است  و ارکان آن اعضای این پیکرند.  اگر قوا و دستگاه‌ها مکمل هم نباشند، دیگر به کار نخواهند آمد. نگاه باید نگاه همکاری و هم‌افزایی باشد.

ایشان همچنین افزودند: سرافراز وارد مجلس شدید، ان‌شاءالله سرافراز هم خارج شوید. برنامه هفتم، تحقق شعار سال و به سرانجام رساندن طرح‌ها و لوایح نیمه‌کاره، کارها بزرگی است که پیش‌روی نمایندگان است. سال آخر، سال جبران خلاءها و قصورهاست.

این خبر در حال تکمیل است…..

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مجلس یازدهم انقلابی است و بعد از سه سال همین را تکرار می‌کنم بیشتر بخوانید »

رهبر انقلاب علی اکبر احمدیان را به نمایندگی خود در شورای عالی امنیت منصوب کردند

رهبر انقلاب علی اکبر احمدیان را به نمایندگی خود در شورای عالی امنیت منصوب کردند



رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای اصل ۱۷۶ قانون اساسی با صدور حکمی آقای علی اکبر احمدیان را به نمایندگی خود در شورایعالی امنیت ملّی منصوب کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای اصل یکصد و هفتاد و ششم قانون اساسی با صدور حکمی آقای علی اکبر احمدیان را به نمایندگی خود در شورای عالی امنیت ملّی منصوب کردند.

متن حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

با توجه به انتصاب جناب آقای علی اکبر احمدیان به ریاست دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، نامبرده را به نمایندگی رهبری در شورای مزبور به استناد اصل یکصد و هفتاد و ششم قانون اساسی منصوب میکنم. از حضور و تلاش مسئولانه و پیگیر جناب آقای علی شمخانی در این نمایندگی در طول چندین سال تشکر و قدردانی میکنم. توفیق همگان را از خداوند متعال خواهانم.

سیدعلی خامنه‌ای

۱۴۰۲/۳/۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رهبر انقلاب علی اکبر احمدیان را به نمایندگی خود در شورای عالی امنیت منصوب کردند بیشتر بخوانید »

پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت برادر حجت‌الاسلام حجتی کرمانی

پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت برادر حجت‌الاسلام حجتی کرمانی



رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت برادر حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد حجتی کرمانی را به وی تسلیت گفتند.

به گزارش مجاهدت از مشرق،حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت برادر حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد حجتی کرمانی را به وی تسلیت گفتند.

متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

حضرت آقای حاج شیخ محمد جواد حجتی کرمانی برادر عزیز دامت برکاته

درگذشت اندوهبار برادر گرامیتان را به جنابعالی و دیگر بازماندگان آن مرحوم تسلیت عرض میکنم و سلامت و عافیت کامل دین و دنیا را برای آن جناب از درگاه حق متعال مسألت می‌نمایم.

سیّدعلی خامنه‌ای
۱۴۰۲/۲/۳۰

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت برادر حجت‌الاسلام حجتی کرمانی بیشتر بخوانید »

اینجا خانه من است

اینجا خانه من است



کتاب از شخصیت مقام معظم رهبری جدا شدنی نیست و ایشان درباره نمایشگاه کتاب فرمودند که «اینجا خانه من و عشق من است.»

به گزارش مجاهدت از مشرق، «در این حوزه از دست من] دیگر [کاری بر نمی‌آید! زبانم کار می‌کند که آن هم… کار با این آقایان است!» اینها را آقا در پاسخ به درخواست آقای علمی، مدیر نشر سخن می‌گویند که خواسته بود برای مهار قیمت کاغذ اقدامی انجام شود. چند ثانیه‌ای همه می‌روند در بهت و فضا سنگین می‌شود. در نهایت وزیر ارشاد جلو می‌آید و از اقدامات صورت‌گرفته برای افزایش تولید کاغذ می‌گوید. سرکشی قیمت کاغذ در یک دهه اخیر به‌طرز عجیبی پشت ناشران را به خاک رسانده. قیمت ۸۰ هزار تومانی هر بند کاغذ در ابتدای دهه ۹۰ حالا رسیده به بندی ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان! تقریباَ ۱۹۰۰ درصد افزایش!

کنار این افزایش ۱۹۰۰ درصدی، اگر دیگر هزینه‌های تولید کتاب مثل فیلم و زینک و صحافی و چاپخانه و هزینه کارگر و کارمند و امثالهم را هم اضافه کنیم، نتیجه‌اش می‌شود همین وضعیت امروز و گلایه مردم و اکثر ناشران از تاختی که قیمت پشت جلد کاغذ می‌دهد و فاصله‌اش را با سبد خانوار دورتر می‌کند. در چنین شرایطی اولین راه‌حل، مهار قیمت کاغذ است. موضوعی که آقا در مصاحبه پایانی نمایشگاه هم به آن اشاره کردند: «من البتّه چند سال قبل به این مسئله تأکید کردم، همّت نکردند که دنبال کنند؛ حالا خب بحمدالله شروع کرده‌اند. امیدواریم که این کمک کند تا این قیمتِ بالای کتاب‌ها که خرید کتاب با این قیمتها واقعاً سخت است بشکند و با ارزان شدن کاغذ، با آمدن کاغذ داخلی مرغوب، این وضع بهتر بشود.» ۱۴۰۲/۰۲/۲۴

قیمت کاغذ و تأثیر آن بر قیمت کتاب و کاهش شمارگان آن در غرفه نشر معارف هم به شکل دیگری تکرار شد. وقتی که آقا از مسئول نشر علت کاهش شمارگان و افزایش قیمت آثار را جویا شدند پاسخ داد که کاغذ به شکل سرسام‌آوری گران شده است. مسئولان این غرفه هم مانند بعضی دیگر از ناشران می‌خواستند چند عنوان از کتاب‌های خود را به عنوان هدیه به رهبر انقلاب تقدیم کنند که البته در خبرهای منتشرشده بعد از نمایشگاه در رسانه‌ها به اشتباه به‌عنوان خرید کتاب توسط آقا از آن اعلام شد! اتفاقات نمایشگاه کتاب و صحبت‌های ناشران با آقا برای اهالی فرهنگ و ادب جذابیت دارد و همین روایت مکتوب نیز تنها بخشهایی از آن را به رشته قلم درآورده است؛ اما آنچه مسلم است، بیان ناقص و مخدوش مطالب و احیاناً استفاده نامناسب و ابزاری از آنها در شأن دست‌اندرکاران عرصه نشر و کتاب و فرهنگ‌دوستان نیست.

در غرفه نشر سخن اما در کنار بحث گرانی کاغذ، مسئله تکریم و تعظیم زبان فارسی توسط ترک‌زبان‌ها هم مطرح شد و اینکه بهترین آثار در مورد فارسی را ترک‌زبان‌ها نوشته‌اند. آقای مختارپور رئیس کتابخانه ملی از ورود این ناشر به حوزه چاپ رمان گفت دلیل اصلی‌اش فروش بهتر رمان و تسهیل اقتصاد نشر برای ناشر است. آقای علمی هم تأیید کرد و گفت هرچند دارند این کار را می‌کنند اما به دل خودشان نیست چرا که با علاقه و خواست اصلی‌شان فاصله دارند. آقا در مقام یک رمان‌خوان جواب دادند: «کار بدی هم نیست». در دفترچه یادداشتم این را یادداشت می‌کنم که بعدها اگر دوباره جایی بحث رمان و شرک‌آمیز توصیف کردنش توسط بعضی مدعیان شد، این موضع آقا را یادآوری کنیم.

* همه باید بینوایان بخوانند

در غرفه سوم و بازدید از نشر هرمس هم موضوعی که بحث را گُل انداخت، رمان بود. مدیر نشر اولین اثری که به آقا معرفی کرد ترجمه جدید «بینوایان» ویکتور هوگو بود. احتمالاً از علاقه رهبر انقلاب به هوگو مطلع بود که در ادامه بعضی عناوین دیگر جناب هوگو را معرفی کرد. آقا هم موضوع را ادامه دادند؛ رو به حلقه افراد نزدیک خود کردند و گفتند: «یک کتاب خوبی دارد ویکتور هوگو] به نام [داستان یک جنایت! آن هم خیلی خوب است.» اینجا هم یاد موضع بعضی مدعیان افتادم در نگاه منفی به رمان و طرد آن. احتمالاً برایشان جالب باشد که یک فقیه و مرجع تقلید چنین نگاهی به رمان دارد.

جالب‌تر اینکه همین فقیه و مرجع تقلید، یک نویسنده خارجی را «حکیم» توصیف کنند به همان معنایی که مسلمانان واژه حکیم را معنادار می‌کنند و دوباره جالب‌تر اینکه همین فقیه و مرجع تقلید این صحبت‌ها را در دیدار با دست‌اندرکاران برگزاری هفته «دفاع مقدس» بیان کرده باشند: «ویکتورهوگو یک حکیم است. ویکتور هوگو یک نویسنده‌ی معمولی نیست. واقعاً به همان معنایی که ما مسلمانان «حکیم» را استعمال می‌کنیم و به‌کار می‌بریم، یک حکیم است و بهترین حرف‌هایش را در «بینوایان» زده است. «بینوایان» هم یک کتاب حکمت است و به اعتقاد من، همه باید «بینوایان» را بخوانند.» ۱۳۷۲/۰۶/۲۹ همه باید بینوایان را بخوانیم.

التفات ایشان به رمان در یکی دیگر از غرفه‌ها هم تکرار شد. وقتی ناشر از تولید بعضی رمان‌های دو زبانه گفت با واکنش جالب ایشان روبرو شد که این دو زبانه چاپ کردن رمان، قیمت آن را بالا می‌برد و به مخاطب فشار می‌آورد؛ مخاطب آمده رمان بخواند نه زبان! در کنار یادداشت کردن جمله «همه باید بینوایان بخوانند» این جمله را هم یادداشت می‌کنم که «مخاطب آمده رمان بخواند نه زبان» و در ادامه از قول خودم می‌نویسم که رمان بخواند و کیفش را ببرد ولو اینکه برخی مدعیان، منع رمان کنند!

همه اینها اما باعث نمی‌شود که رمان و داستان ایرانی به حاشیه برود. در اواخر بازدید و هنگامی که آقا مشغول دیدن عناوین غرفه انتشارات نیماژ بودند، مدیر نشر حرف را به آنجا کشاند که دیگر به داستان ایرانی اقبال زیادی نمی‌شود. واکنش آقا دوباره جالب و معنادار می‌شود. چیزی به این مضمون که فرق می‌کند که چه نوع داستانی باشد: «چرا! اگر از این مقلدین داستان نو باشند، این را کسی استقبال نمی‌کند؛ یک وقت نه داستان درست و حسابی و کلاسیک است.» بله اگر داستان مطابق اصول کار شده باشد مخاطب دارد و طبعاً از آن استقبال هم می‌شود.

* من با جایزه کاری ندارم!

فارغ از بحث رمان و ادبیات و کاغذ، موضوع فروش هم از مسائل مورد توجه و مکرر در رفت و برگشت‌های آقا با ناشران بود. اینکه آثاری که منتشر می‌شود در چه شمارگانی است (در پرانتز این را هم بگویم که در تمام سه ساعت بازدید حواسم مشخصاً به استفاده از واژه شمارگان بود؛ حتی یک بار هم از واژه فرنگی تیراژ استفاده نکردند!) و چقدر فروش می‌رود و با استقبال مردم مواجه می‌شود. فرقی هم نداشت که ناشر، شعر و ادبیات و رمان منتشر می‌کند یا آثاری در حوزه فکر و اندیشه انقلاب اسلامی و شهید آوینی! حتی انتشارات صدرا ناشر آثار شهید مطهری هم از این قاعده مستثنی نیست‌. آقا بعد از شنیدن خبر انتشار اشعار همسر شهید مطهری از میزان فروش آثار دیگر ناشر می‌پرسند. پاسخ می‌آید که مجموعه آثار استاد مطهری همچنان پر فروش است.

مهم این بود که چقدر از آثار فروش رفته‌اند و در چه شمارگانی. قضیه به قدری جدی بود که در یکی از غرفه‌هایی که ارشاد برای جوایز ادبی دولتی برپا کرده و متصدی خانم هم مشغول توضیح بعضی عناوین و جایزه گرفتن یا نگرفتن آنها بود، آقا خیلی جدی و محترمانه به میان بحث آمدند: «من با جایزه کاری ندارم! من با فروش کار دارم. به من بگویید چقدر فروش داشته‌اند!»

این نگاه یعنی کار و اقدام فرهنگی هم تا حد زیادی و بالنسبه باید از نظر اقتصادی روی پای خودش باشد و جایی در بازار داشته باشد تا بتواند با اتّکا و ایستادن روی پای خودش در درازمدت مؤثر واقع شود وگرنه حمایت‌ها و تزریق‌های دولتی و حاکمیتی هرقدر هم در بعضی موارد به‌جا باشند اما در نهایت حکم یک اثر موقت را دارند که در درازمدت جایی در چرخه طبیعی اقتصاد فرهنگ نخواهند داشت. این موضوع یک جای دیگر هم خودش را عجیب به رخ کشید. در غرفه انتشارات فاتحان -که از ناشران حوزه دفاع مقدس هم محسوب می‌شود- مدیر نشر برای مدیریت بعضی حوزه‌های نشر به‌عنوان پیشنهاد مسئله راه‌اندازی قرارگاه کتاب را مطرح کرد. پاسخ و واکنش آقا جالب بود. چیزی نزدیک به این مضمون که قرارگاه‌های کتاب خیلی درست شده و تکرارش دیگر به نظر کار جالبی نیست!

* جمع گرم رفقای قدیمی

بازدید آقا از نمایشگاه کتاب سوای اینکه یک وجه فرهنگی دارد، برای کسانی مثل ایشان که با بعضی از اهالی نشر و کتاب از قدیم حشر و نشر داشته‌اند و دارند یک وجه صمیمانه دوستانه هم دارد. نمونه‌اش اتفاقی بود که در جریان بازدید از غرفه ناشرانی مثل سوره مهر، اداره انتشارات وزارت خارجه، جمهوری، سخن، اسلامی و نیماژ افتاد. در بازدید از غرفه کانون اندیشه جوان و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و احوالپرسی با حجت‌الاسلام‌والمسلمین رشاد هم همین قاعده برقرار بود.

آقای علی مطهری هم که در غرفه انتشارات صدرا موفق به ملاقات آقا نشده بود در ادامه مسیر بازدید جلو آمد و کتاب‌های اشعار همسر شهید مطهری و خطابه‌های اخلاقی استاد مطهری را به عنوان جدیدترین آثار صدرا معرفی و نسخه‌ای از آن‌ها را تقدیم کرد.

در غرفه نشر سخن با آقای علمی گرم گرفتند و گفتند: «شما اسم علمی‌ها را نگه داشته‌اید!» آقای علمی هم یک مجموعه از آثاری که با همکاری بنیاد موقوفه مرحوم ایرج افشار منتشر کرده‌اند را نشان می‌دهد که آقا می‌گویند اینها را برایمان فرستاده‌اید و علمی می‌گوید یک مجموعه را قبل از عید فرستاده‌ایم، نمی‌دانم همان است یا نه! مشخص است که بیرون از این کادر هم طرفین با هم ارتباط و تعامل دارند.

در بازدید از غرفه نشر جمهوری، جوانی که مدیریت نشر را بر عهده دارد جلو می‌آید و خود را معرفی می‌کند. مشخص می‌شود که پدرش قبل از انقلاب در نشر آسیا فعال بوده؛ همان نشری که کتاب «صلح امام حسن (ع)» را منتشر کرده، کتابی که اولین مرتبه در سال ۱۳۴۸ شمسی توسط آیت‌الله خامنه‌ای از عربی به فارسی ترجمه شده است. نکته جالب‌تر میان صحبت‌های جوان اینکه از پدر شنیده که آقا خواسته بودند که حق‌التألیف کارهایشان برای جنگ‌زده‌های لبنان واریز شود. در جریان بازدید از نیماژ هم مدیر نشر آشنایی داد که از همان خانواده نشر جمهوری است.

در بازدید از غرفه انتشارات وزارت خارجه، آقا احوال آقای صباح زنگنه را از اعضای غرفه پرسیدند. صباح زنگنه رئیس اولین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است که در سال ۱۳۶۶ و در زمان ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای برگزار شده است. او چندی قبل هم در مصاحبه با یکی از رسانه‌ها گفته بود وقتی طرح برگزاری نمایشگاه را پیش آیت‌الله خامنه‌ای بردیم از آن استقبال و حمایت کردند و حتی در بعضی موارد مشاوره می‌دادند، مثلاً اینکه حواس مسئولان برگزاری نمایشگاه به بعضی کتب تفرقه‌انگیز دینی و مذهبی باشد.

در غرفه‌ی جوایز کتاب سال و جایزه‌ی جلال عکسی از مرحوم جلال آل احمد به همراه تعدادی از افراد قرار داشت، بدون اینکه نام آن‌ها نوشته شده باشد. آقا به افرادی که در تصویر بودند اشاره کردند و گفتند که این شخص پدر جلال است و سایر افراد را معرفی کردند.

رفاقت‌ها در جریان بازدید از غرفه نشر اسلامی به اوج خودش رسید. جوان دیگری جلو آمد و خودش را معرفی کرد و در انتهای جمله هم اضافه کرد که پسر آقای نظیفی و حامل سلام گرم پدر است. آقا از حال و احوال نظیفی بزرگ جویا می‌شوند که فرزندش از ناخوش احوالی پدر می‌گوید. در ادامه هم درخواست دارد که اگر ممکن است آقا قرآنی را به یادگار و تبرک برای پدر امضا کنند. به حجب و حیا می‌گوید: اگر امکانش هست البته! آقا با صدایی که بعد از نزدیک سه ساعت بازدید از غرفه‌ها هنوز انرژی و نشاط از آن می‌بارد پاسخ می‌دهند: «بله! بله!» عصایشان را به یکی از اطرافیان می‌دهند و همان‌طور که ایستاده‌اند، قرآن را برای آقای نظیفیِ پدر امضا می‌کنند.

* ادبیاتِ خوش مقاومت

هر متنی که از رابطه و نسبت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و کتاب چیزی بگوید اما ادبیات مقاومت و دفاع مقدس در آن غایب باشد حتماً متن و گزارش و روایت ناقصی است و نمی‌تواند به تنهایی مورد اعتنا قرار بگیرد. ادبیات دفاع مقدس و التفات ویژه رهبر انقلاب به این گونه ادبی موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان کرد. این شاخه ادبی این روزهاست که مورد توجه بسیاری قرار گرفته و سهم قابل توجهی از بازار را هم به خود اختصاص داده وگرنه در آن روزهای غربت ادبیات دفاع مقدس در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد که نهال نورسته بود یگانه و تنها حامی‌اش آیت‌الله خامنه‌ای بود تا امروز که آن نهال تبدیل به درخت تناوری شده و دیگر حتی نادیده گرفتنش ممکن نیست.

موضوعی واضح و عیان و صدالبته جدی که در مصاحبه پایان نمایشگاه با خانم لبافی خبرنگار هم مجدد به آن تصریح شد: «این کتابهای خاطرات مربوط به دفاع مقدّس و دفاع از حرم که چاپ می‌شود، خیلی باارزش است؛ این یک گونه‌ی جدید از کتاب‌سازی و تولید کتاب است که بحمدالله خوب راه افتاده و خانمها هم در این زمینه خیلی فعّالند، نویسنده‌های خانم نوشته‌های بسیار خوبی دارند، از آنها من زیاد می‌خوانم.» ۱۴۰۲/۰۲/۲۴ بعد از جمله «همه باید بینوایان بخوانند» و ««مخاطب آمده رمان بخواند نه زبان» حالا باید این جمله را هم یادداشت کرد: «کتابهای خاطرات دفاع مقدس و دفاع از حرم خیلی باارزش است.» بی‌دلیل هم نخواهد بود که رفت و برگشت‌ها با آثار و اصحاب ادبیات جهاد و مقاومت از جنس دیگری باشد.

آقا در غرفه انتشارات سوره مهر، آقای مرتضی سرهنگی را که می‌بینند گل از گل‌شان می‌شکفد. در مکالمه‌ای هم که با هم داشتند احوال آقای هدایت‌الله بهبودی را می‌پرسند و سلام می‌رسانند. تمثال این دو نفر را باید در همه نهادهای فرهنگی کشور نصب کنند به‌عنوان نماد ایستادگی و پایمردی در فرهنگ و البته مردی و کاری! موضوعی که آقا هم در بازدید از غرفه سوره مهر به آن اشاره کردند: «کتاب‌های خاطراتی که چاپ می‌شود منشأش شما هستید. ما کارهایی که از برکات فعالیت شماست را همینطور به تدریج می‌بینیم. این خاطرات واینها که چاپ می‌شود در واقع منشأش شما هستید. خدا ان‌شاءالله حفظتان کند!» پیش‌تر هم در تکریم سرهنگی و بهبودی گفته بودند من اگر شاعر بودم برای این دو نفر شعر می‌سرودم.

سرهنگیِ محجوب، مأخوذ به حیاتر از این حرف‌هاست و یکی از آثار جدید سوره‌مهر را به آقا معرفی می‌کند. کتاب «سیطره» که روایت نفوذ اطلاعات در کومله است. مأمور نفوذی اطلاعاتی ایران هفت سال آنجا مشغول بوده و حتی مسئول گزینش هم می‌شود. آقا از روی جلد نام نویسنده را می‌خوانند: «کیانوش گلزار راغب. آن دوست کردشان هم از دنیا رفت.» اشاره آقا به مرحوم سعید سعیدزاده است که دو مرتبه اسیر گروهک‌های ضدانقلاب شده بود و بعدها کتاب خاطراتش تحت عنوان «عصرهای کریسکان» با حمایت و راهنمایی مرتضی سرهنگی و نویسندگی آقای گلزار راغب منتشر شد.

در ادامه با کتاب «یک محسن عزیز» روبرو می‌شوند. «یک محسن عزیز» زندگینامه داستانی شهید محسن وزوایی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره) است. خانم فائضه غفار حدادی نویسنده کتاب هم حضور دارد. آقا به رو به خانم نویسنده می‌کنند و از متنی خبر می‌دهند که برای این کتاب نوشته‌اند و می‌پرسند که به دستش رسیده یا نه که با پاسخ منفی حدادی روبرو می‌شود. آقا در ادامه می‌گویند نکاتی در این کتاب درباره شخصیت شهید ذکر شده که فقط یک نویسنده خانم می‌توانست آنها را به تصویر بکشد. در این غرفه از میزان فروش آثار هم می‌پرسند. مدیر نشر توضیح می‌دهد که فروش آثار دفاع مقدس‌شان که البته وظیفه و مأموریت اصلی نشر هم محسوب می‌شود خوب است.

* ترجمه و کودک و نوجوان

در کنار همه اینها اما تذکر و توصیه بعدی به مدیر و مسئولان نشر، مخاطب کودک و نوجوان است و اینکه این مخاطب هم فراموش نشود و البته با ادبیات بومی باید جذب شوند: «هنوز که هنوز است این داستان‌های خارجی مربوط به کودک و نوجوان بر مجموعه کارها غلبه دارد. این خیلی عیب بزرگی است!» کتاب‌های کودک و نوجوان و موضوع ترجمه یکی دو جای دیگر از جمله مصاحبه با خبرنگار صداوسیما هم تکرار شد: «روی مسئله‌ی کتاب کودک و نوجوان هم من تأکید دارم. خوشبختانه دیدم در چندین غرفه در این مسئله کار شده و باز هم من تأکید می‌کنم که برای کودکان، برای نوجوانان، هر چه می‌توانند کتاب تهیّه کنند و ما را از کتابهای بیگانه بی‌نیاز کنند که بتوانیم با فرهنگ خودمان، با جهت‌گیری‌های خودمان و اهداف خودمان ان‌شاء‌الله کتاب در اختیار نوجوانان‌مان بگذاریم. این هم یک مسئله است.» ۱۴۰۲/۰۲/۲۴

موضوعی که در غرفه انتشارات علمی و فرهنگی هم مورد اشاره قرار گرفت وقتی که مسئول غرفه توضیح داد بنا دارند در حوزه زبان فارسی و جنگ تمدنی و همچنین توجه به نشر آثار ترجمه از زبان مبدا فارسی به سایر زبان‌های مفید فعالیت کنند.

در پایان آقا در پاسخ به التماس دعای مسئولان نشر، برای آنها دعا می‌کنند و می‌گویند: «بالاخره کار را شما جوانها باید بکنید. این کشور به همت شما، به ابتکار شما، به نیروی جوانی شما احتیاج دارد.»

سوال اصلی آقا در یکی دو غرفه که کتاب‌های روانشناسی منتشر می‌کردند، ترجمه‌ای یا تألیفی بودن این نوع کتاب‌ها بود. پاسخ بعضاً متزلزل ناشرها این بود که ترجمه‌ای است اما سعی شده محتوا را بومی کنند. حالا اینکه چقدر این سعی در واقعیت به نتیجه نیکو منتج می‌شود بحث دیگری است. واقعیتش هم همین است. وضعیت ترجمه از رهاترین بخش‌های نشر است. بی‌قانونی و نبود هیچ ضابطه مشخصی باعث شده که مسیر ترجمه تبدیل به بزرگراه چهار بانده‌ای شود که آثار خارجی به راحتی و بدون هیچ هزینه‌ای ترجمه و منتشر شود. وضعیتی که در درازمدت دود آن به چشم تولیدکننده بومی محتوا می‌رود؛ چرا؟

چون سود این وضعیت به‌قدری هست که در درازمدت ناشر برای تولید اثر تألیفی نه هزینه تألیف بدهد نه تصویرگری! یک وضعیت به‌شدت اقتصادی! این وضعیت فقط توصیف وجه اقتصادی ماجراست وگرنه تأثیر فرهنگی، قصه غم‌انگیز دیگری دارد. این موج در حال حاضر به حوزه کودک و نوجوان رسیده و همان‌طور که آقا هم به آن اشاره کردند بر آن غلبه کرده.

حالا و در این فضا بهتر می‌توان به التفات و توجه آقا به محمد میرکیانی و کاظم طلایی به‌عنوان نویسنده و تصویرگر ایرانی در غرفه انتشارات به‌نشر پی برد. جایی که بعد از صحبت درباره تقریظ بر کتاب تن‌تن و سندباد، میرکیانی سه جلد از مجموعه جدید خود را به آقا هدیه کرد و گفت این‌ها هم در ادامه همان مسیر تن‌تن است.

این توجه ادامه همان نگاهی است که در اقتصاد هم در پی تکریم محصول و کالای داخلی است. تداوم همان نگاه است که باعث می‌شود در حوزه فکر و فرهنگ هم در پی محصول و تولید داخلی و بومی باشد تا کودک و نوجوان این آب و خاک در هوا و فکر بومی تنفس کند و قد بکشد.

* نمایشگاه کتاب خانه من است

کتاب از شخصیت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای جدا شدنی نیست. رهبر انقلاب اسلامی ادامه شخصیت همان نوجوان هفت هشت دهه قبل است که محل انس و آرامشش با کتاب و کتابخانه آستان قدس رضوی گره خورده بود. خصوصیتی که با رفتن به مدرسه، طلبه علوم دینی شدن، ورود به عالم مبارزه، نماینده مجلس، رئیس‌جمهور و رهبر شدن و افزایش طبیعی مشغله‌ها نه تنها تضعیف نشده بلکه تقویت و مضاعف هم شده. پس عجیب نیست که در مصاحبه انتهای بازدید از نمایشگاه بگویند همه نوع کتابی می‌خوانند، عجیب نیست همه و به‌خصوص اهالی فرهنگ و هنر و رسانه را از بن دندان به پُرخوانی دعوت کنند و در نهایت هم عجیب نیست که حین بازدید از همین نمایشگاه با دکتر محمدعلی آذرشب استاد برجسته ادبیات عرب روبرو شوند و پس از معرفی و تقدیم یک کتاب عربی درباره فلسطین به نام «تل أبیب سقطت» از سوی وی، وقتی استاد نمایشگاه کتاب را جایی توصیف کرد که مورد تأیید و علاقه ایشان است، آقا به زبان عربی – همان زبانی که استاد ادبیات عرب با ایشان سخن گفته بود – پاسخ دهند: «اینجا خانه من و عشق من است!»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اینجا خانه من است بیشتر بخوانید »