انقلاب اسلامی

شهید آیت الله دکتر محمد مفتح؛ شهید انقلاب ما شاهد جاودانه شد...

شهید آیت الله دکتر محمد مفتح؛ شهید انقلاب ما شاهد جاودانه شد…


شهید آیت الله دکتر محمد مفتح؛ شهید انقلاب ما شاهد جاودانه شد...

به گزارش نوید شاهد، بیست و هفتم آذر ۱۳۵۸ با دست جنایتکار تروریستهای گروه منحرف و منافق فرقان، انقلاب و نظام اسلامی، شخصیت بزرگی را از دست داد که حضورش از اولین سال‌های شکل گیری نهضت روحانیت به رهبری امام تا اوج گیری انقلاب و استقرار نظام، الهام بخش و وحدت آفرین بود. بینش روشن و بیدارگر او، اندیشه پیشرو و راهگشای او، شناخت او از دشمن و ابتکار عمل و اشراف او بر شیوه های موثر تبلیغ دین و تبیین مسیر و راه اصیل امام (ره) و تسلط او بر مبارزه با محوریت آرمان دینی و حاکمیت ارزشهای الهی و معنوی اسلام و خط راستین تشیع، یکی از عوامل پیشبرد و پیروزی انقلاب بود. حضور او در کنار بزرگانی چون استاد شهید مطهری و شهید دکتر بهشتی و آیت الله خامنه ای، مایه قوام و قائمه انسجام تشکیلاتی و مبارزاتی روحانیت انقلابی و تکیه گاهی برای تعمیق معرفت دینی و رشد سیاسی ملت در مسیر مبارزات و در حرکت به سمت شکل گیری انقلاب اسلامی بود. نام این استاد و اندیشمند شهید، همچنین با حرکتی بزرگ در تاریخ انقلاب و نظام گره خورده است: بانی وحدت حوزه و دانشگاه و آغازگر و مبتکر پیوند قشر روحانی و دانشجو.

در مسیر پیوند علم و دین

محمد مفتح در سال ۱۳۰۷ در خانه ادیب فاضل و روحانی فرزانه: حاج شیخ محمود مفتح در همدان، دیده به جهان گشود. دانش اندوزی در سایه معنویت و تربیت و در پرتو فضیلت از همان دوران کودکی، در جان او نقش بست. پدرش از واعظان مشهور همدان بود که در نهایت اخلاص و صداقت روزگار می گذراند و چون در ادبیات عرب و فارسی تبحر داشت، اشعار زیادی در مدح و منقبت و رثای اهل بیت سروده که ضمن زیبایی‌های لفظی از مضامین عالی و تاریخ صحیح ائمه و احادیث معتبر سرچشمه گرفته بود. وی علاوه بر سخنوری و وعظ در حوزه علمیه همدان به تدریس نیز اشتغال داشت.
مقدمات علوم عربی، فقه، و بخشی از منطق را نزد پدر، ملاعلی همدانی، سیدمحمد جلالی و شیخ محمدعلی همدانی آموخت و در سال ۱۳۲۲ برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد و در مدرسه دارالشفا اقامت گزید. دکتر مفتح بخشی از کتاب رسائل شیخ انصاری را نزد آیت الله مجاهد تبریزی و دروس خارج خصوصاً بخشی از اصول را در محضر آیت الله العظمی بروجردی فراگرفت. همچنین در فلسفه و حکمت نزد فیلسوف جلیل القدر علامه محمدحسین طباطبائی تلمذ کرد و در فقه نیز پس از مرحوم آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی، از محضر آیت الله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی و آیت الله العظمی مرعشی نجفی و سپس امام خمینی استفاده کرد. آیت الله سید محمد جحت نیز پرتوی از اندیشه های فقهی خود را به این شاگرد وارسته انتقال داد. بخشی از دروس فلسفه و عرفان را پس از علاما طباطبایی و امام خمینی، نزد آیت الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی اصفهانی آموخت.
ذوق سرشار و استعداد عالی به همراه کوشش پیگیر و وجود اساتید برجسته سبب گردید تا او به صورت شگفت‌انگیز و شایان توجهی دروس حوزه از جمله رسائل، مکاسب و کفایه را طی سال‌های ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۴ فراگیرد و خود در زمره اساتید حوزه علمیه قم قلمداد گردد.

شاگردی که شیفته و شیدای استاد بود

دکتر مفتح، عرفان و دروس خارج فقه و اصول را در عالی‌ترین سطح نزد، رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی فراگرفت. او علاوه بر رابطه شاگردی و استادی، با امام پیوندی صمیمانه و عمیق و قلبی داشت و آن روح قدسی نیز به ایشان علاقه و عنایتی ویژه داشت و در مدتی که امام امت در نجف بسر می‌برد، وی به طریقی با الگو و اسوه خویش ارتباط بر قرار کرد.
همزمان با تحصیلات حوزوی، تحصیلات دانشگاهی را نیز پی گرفت و موفق به دریافت دانشنامه دکتری رشته الهیات و معارف اسلامی از دانشگاه تهران شد. پایان نامه او با عنوان حکمت الهی در نهج البلاغه، به دلیل عمق مطالب و انسجام مباحث علمی مطرح شده، با درجه بسیار خوب مورد تایید استادان دانشگاه واقع شد.

آثار و تألیفات علمی

با وجود آن که دکتر مفتح در سنگرهای مختلف و متعددی از روشنگری و هدایت فکری جامعه در مساجد و محافل مذهبی و مجانع علمی، و در عرصه مبارزه سیاسی حضور داشت و در سطح حوزه و دانشگاه و دبیرستان تدریس می‌نمود، از انجام کارهای پژوهشی و تألیفات علمی نیز غافل نبود و نگاشته‌های ارزشمندی به صورت تألیف و ترجمه از او بجا مانده است که نظری بر این تالیفات، نشان از وسعت، تنوع، جامعیت و انسجام علمی نگاه و بیان آن عالم و متفکر شهید دارد:
۱ – ترجمه تفسیر مجمع البیان: جلد اول و دوم این تفسیر به قلم استاد مفتح و با همکاری آیت الله حسین نوری همدانی ترجمه شده است. سایر مجلدات این تفسیر را دیگر دانشمندان حوزه، ترجمه نموده‌اند.
۲- حاشیه بر اسفار ملاصدرا: این حاشیه را دکتر مفتح در زمان تحصیل و تدریس خود بر کتاب حکمه متعالیه در اسفار اربعه عقلیه ملاصدرا نوشت و چنین کاری مبین عمق دید و ژرفای اندیشه آن استاد در عرصه حکمت و فلسفه است.
۳- روش اندیشه: این کتاب را دکتر مفتح به سال ۱۳۳۶ در علم منطق نوشته است که به عنوان یکی از منابع درسی در حوزه و دانشگاه از آن استفاده می‌شود. مرحوم علامه طباطبائی بر این کتاب، مقدمه ای نگاشته و دقت نظر، اصابت فکر، وفای بیان و سهولت لفظ مولف را ستوده است.
۴- حکمت الهی و نهج البلاغه: اثر یاد شده پایان‌نامه تحصیلی دوره دکترای شهید مفتح است و ضمن آن که از ژرف‌نگری و وسعت مبانی برخوردار است، مطالب آن برای عموم مردم نیز قابل استفاده است. این کتاب دارای پیش گفتاری نسبتا مفصل، مقدمه و سه بخش است.
۵- آیات اصول اعتقادی قرآن: این کتاب شامل چند بخش است که بخش اول پژوهش های استاد مفتح را در خصوص مباحث اعتقادی شیعه با تکیه بر آیات قرآن در بر می‌گیرد.
۶- نقش دانشمندان اسلام در پیشرفت علوم: این نوشتار ۶۰ صفحه‌ای مجموعه مقالات دکتر مفتح است که در سال چهارم مجله مکتب اسلام به تدریج انتشار یافته است که هشت مقاله را در بر می‌گیرد.
۷- ویژگی‌های زعامت و رهبری: در این اثر مقالات و سخنرانی‌های این شهید بزرگوار در خصوص زعامت و رهبری و مباحث حکومت اسلامی گردآوری شده است.
۸- مقالات: در مجلاتی چون مکتب اسلام، خصوصا مکتب تشیع و نیز مجله معارف جعفری شهید مفتح مقالاتی را در خصوص معارف اسلامی و معرفی مذهب حقه تشیع نوشته است که یکی از این مقالات ارزشمند مطلبی است تحت عنوان «مکتب اخلاقی امام صادق علیه السلام» که در پنجمین نشریه سالانه مکتب تشیع در خرداد ۱۳۴۲ ش. درج گردید.
۹- مقدمه‌نویسی بر آثار دیگران: از دیگر کوشش‌های فکری دکتر مفتح نوشتن مقدمه بر آثار نویسندگان جوان حوزه است که از مجمع علمی اسلام شناسی – که خود مسئولیت آن را به عهده داشت – شروع شد و تا چند سال بعد استمرار یافت. مجموعه این نوشته‌های ارزشمند اگر؛ جایی تدوین گردد خود کتابی مستقل و در عین حال سودمند را تشکیل خواهد داد. گزیده‌ای از این مقدمه‌نویسی‌ها در کتابی تحت عنوان افکار استاد شهید دکتر مفتح آمده است.
علاوه بر این، ترجمه های متعددی نیز از این استاد اندیشمند در حوزه های مختلف پژوهشی بجا مانده است که در این مجال اندک، فرصت ذکر آن نیست.

در عرصه مبارزه علمی، روشنگری فکر جمعی و جهاد تبیین

۱- تأسیس دبیرستان دین و دانش
دکتر مفتح از دوران طلبگی به مسائل سیاسی و اجتماعی حساس و صاحب دید و درک و موضع و مسئولیت بود. او در سال ۱۳۳۴ به همراه شهید بهشتی برای تربیت نسل جوان «دبیرستان دین و دانش» را پایه‌گزاری کرد.
۲- تاسیس کانون دانش آموزان و فرهنگیان
در همین سال‌ها با همکاری حضرت آیت الله خامنه‌ای و شهید دکتر بهشتی، کانون دانش آموزان و فرهنگیان را در قم تأسیس کرد.
۳- نگارش مقالات روشنگر در تبیین معارف اصیل مکتب
مفتح مقالات علمی و دینی نیز می‌نوشت که شماری از آن‌ها در مجله‌های مکتب اسلام و مکتب تشیع به چاپ رسید.
۴- تاسیس مجمع علمی اسلام شناسی
مفتح در جهت تبیین و نشر معارف اسلامی، متناسب با نیازها و پرسشهای جامعه، مجمع علمی اسلام‌شناسی را در سال‌های ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹ با جمعی از نخبگان حوزه بنیان نهاد. این مجمع در مدت کوتاهی توانست با تألیف و نشر ۱۳ عنوان کتاب که بر اکثر آنان شهید مفتح به قلم خودش مقدمه نوشته است، معارف اسلامی را به زبان نو و متناسب با نیازهای نسل معاصر بیان نماید. در پی نشر کتاب‌ها، مفتح تحت فشار ساواک قرار گرفت. از ابتدای دهه چهل و آغاز انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، محمد مفتح در صحنه مبارزه و سیاست حضور فعال داشت.
۵- برنامه‌ریزی برای اصلاح حوزه
یکی از کارهای مفتح طرح برنامه‌ریزی برای حوزه علمیه قم و ارائه شیوه نوین در تدریس و برنامه‌های درسی حوزه بود، که این طرح را با همکاری شهیدان بهشتی، قدوسی و سعیدی تعقیب می‌نمود. این طرح‌ها منجر به تأسیس نسل جدید مدارس در حوزه گردید.
۶- همکاری با هیاتهای موتلفه اسلامی
پس از سپری شدن دوران تبعید از سوی رژیم مجبور به اقامت در تهران گردید. مفتح در تهران نیز فعالیت‌های انقلابی خویش را گسترش بخشید و از اعضای روحانی و فکری جمعیت مؤتلفه به شمار می‌رفت که در آن شهیدان مطهری و بهشتی، ربانی شیرازی و محمدجواد باهنر نیز عضویت داشتند.
۷- در پایگاه مسجد الجواد
شهید مفتح در تهران مسجد الجواد را مرکز فعالیت‌های خویش قرار داد، و در کلاس‌ها مباحث اسلامی را باطرح نوین و شکل جدید مطرح می‌کرد که مورد استقبال جوانان قرار می‌گرفت. کلاس‌های اسلام‌شناسی به خصوص تفسیر قرآن وی یکی از مباحث جذاب و قابل استفاده برای جوانان و دیگر اقشار جامعه بود.
۸- در پایگاه مسجد جاوید
پس از اینکه مسجد الجواد توسط رژیم پهلوی بسته شد در سال ۵۲ شهید مفتح در مسجد جاوید فعالیت خویش را آغاز کرد و به تشکیل کلاس‌های عقاید، دعوت از خطبا و وعاظ بزرگ، تشکیل کتابخانه، برگزاری کلاس‌های اسلام شناسی، جامعه شناسی، تاریخ ادیان، اقتصاد، فلسفه، تفسیر قرآن و نهج البلاغه اقدام نمود که مورد استقبال طبقات مختلف قرار گرفت. در سوم آذر ۵۳ بعد از سخنرانی حضرت آیت الله خامنه‌ای، یار و همسنگر و همرزم مفتح در این مسجد، ساواک، مسجد را تعطیل نموده و آیت الله خامنه‌ای و محمد مفتح را دستگیر و زندانی کرد.
۹- در پایگاه مسجد قبا
پس از آزادی شهید مفتح از زندان در سال ۵۴، امامت مسجد قبا -که به قول شهید بهشتی «قرار بود یک امام فعال و پرجوش باید در آنجا باشد»- به عهده­ او گذاشته شد. وی در همین سال در سفری به کشور مصر ضمن بازدید از دانشگاه الازهر، از دو شخصیت متخصص و برجسته اقتصاد اسلامی دانشگاه الازهر برای افتتاح صندوق قرض الحسنه مسجد قبا دعوت کرد که ساواک مانع آن گردید.
۱۰- پیشگام اندیشه مقاومت جهانی اسلام در برابر صهیونیسم
مسائل جهان اسلام و به خصوص مسئله فلسطین و قدس برای مفتح از اهمیت زیادی برخوردار بود. وی بعد از آزادی از زندان کمک‌های مردم تهران برای شیعیان لبنان را جمع‌آوری و برای نظارت بر توزیع آن شخصا به لبنان رفت.
یکی از نقاط عطف در نخستین روز جهانی قدس، اعلامیه­‌ای بود که در آن روز صادر شد که این اعلامیه توسط دکتر محمد مفتح نوشته شده بود. نگارش این اعلامیه و همچنین توجه ویژه ایشان به لبنان را می­توان از نمودهای برجسته شخصیت دکتر محمد مفتح و بیانگر دغدغه ایشان در خصوص مسئله مقاومت دانست. پس از پيروزى انقلاب اسلامى، رهبر انقلاب يك گام عملى در راستاى حمايت از مردم فلسطين برداشتند. ايشان جمعه‌ى آخر ماه مبارك رمضان سال 1358ـ اولين رمضان در حاکمیت نظام اسلامی ـ را به عنوان پشتيبانى از مبارزات و قيام مردم مظلوم اين سرزمين، «روز جهانى قدس» اعلام كردند. در پى اعلام اين روز راه‌پيمايى‌هاى باشكوهى در سراسر ايران برگزار شد. به همين مناسبت، راه‌پيمايى گسترده‌اى در تهران هم صورت گرفت. در پايان راه‌پيمايى روز جهانى قدس، قطعنامه‌اى صادر شد كه متن آن توسط آيت‌الله دكتر مفتح تهيه شده بود. ايشان از جمله نادر شخصيت‌هاى انقلاب بودند كه توجه خاصى به مسايل فلسطين و لبنان داشتند. جمع‌آورى كمك‌هاى مردم در حمايت از مردم مظلوم لبنان و تلاش براى تأسيس مركز آموزش براى فرزندان شهداى شيعه‌ى لبنانى از اقدامات صورت گرفته توسط ايشان بود. با چنين سابقه‌اى طبيعى بود كه هدايت و برنامه‌ريزى و تهيه‌ى قطعنامه‌ى اين روز جهانى هم با او باشد.

دانش استاد محترم و از زبان و علم او بهره‌ها برای اسلام و پیشرفت نهضت برداشته شود؛ و امید است از شهادت امثال ایشان بهره‌ها برداریم. من شهادت را بر این مردان برومند اسلام، تبریک و به بازماندگان آنان و ملت اسلام تسلیت می‌دهم. سلام بر شهیدان راه حق…

شمع امید رهروان در شب ظلمانی ما….

دید چو خصم فتنه‌گر نهضت حق مدار ما
شد پی آنکه افکند فتنه به روزگار ما
ضربه ز هر کرانه زد بر صف استوار ما
لطمه به هر بهانه زد بر خط اقتدار ما
چه فتنه ها که شد به پا به ساحت قیام ما
مگر برد از این چمن طراوت بهار ما
خود بنگر چه لاله ها چیده ز لاله زار ما
خود بشنو چه غنچه ها برده ز هر کنار ما
به داس کین بریده بس شاخه میوه دار ما
به خاک و خون کشیده بس نغمه سرا هزار ما
کشت مفتح آنکه بود پایه اتحاد ما
پیرو خط رهبری در خور اعتماد ما
محکم و پرتوان از او قائمه ی وداد ما
ساخت ز مسجد قبا پایگه جهاد ما
بود صفا و رونق محفل روحانی ما
شمع امید رهروان در شب ظلمانی ما
کفر چو خواست سد کند راه مسلمانی ما
به خون کشیده قامت عالم ربانی ما
معاضد امام ما مجاهد قیام ما
معلم عظام ما عزیز خاص و عام ما
گرچه به تیر دشمنان تارک او نشانه شد
طایر جان او رها از قفس زمانه شد
نام بلند او کنون زیور هر کرانه شد
شهید انقلاب ما شاهد جاودانه شد.

بانی وحدت حوزه و دانشگاه در تاریخ انقلاب

یکی از مهمترین فصول و ابعاد فکری و شاخصه های شخصیت و بینش فرهنگی و سیاسی آن شهید عالیمقام، پیوند او با مساله طرح و ابتکار و تبیین ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه است.
حکمت الهی چنین مقدر کرده بود که شهید مطهری و دکتر مفتح که از شخصیت‌های برجسته حوزه علمیه بودند به دانشگاه رفته و در دل‌ها، انگیزه‌ها و هدف‌های دو قشر دانشگاهی و روحانی وحدت ایجاد کنند و یکی از بلندترین آرزوهای امام یعنی پیوند این دو قشر را عملی سازند. شهید مفتح اقدام عملی در راه رسیدن به چنین وحدتی را تغییر نظام آموزشی دانشگاه می‌دانست و عقیده داشت دانشگاهی که هدف آن پرورش انسانهای دانشمند، دیندار، متعهد و نیکوکار است، باید علم و تخصص خود را در راه اعتلای کشور و تامین سعادت مردم بکار گیرد و در طریق استقلال، عزت و عظمت کشور از خود اهتمامی توام با صداقت و جدیت به خرج دهند. در برنامه چنین دانشگاهی باید عرصه بحث و تحقیق، علم و عمل توام با اخلاص مهیا گردد و به عقیده وی انس حوزه و دانشگاه با یکدیگر در رسیدن به چنین حالتی تاثیر بسزایی دارد.

آنکس که نمی توانم‌ نامش را روی منبر بگویم!….

شهید مفتح، همواره در دوران تبعید و دوری ظاهری امام از مردم و کشورش، چراغ نام و یاد او را به هر بهانه و در هر فرصت، روشن‌ نگاه می داشت.
او بعد از تبعید امام بار‌ها در سخنرانی‌های خود نام آن حضرت را بر زبان می‌راند و حاضران نیز سه بار صلوات می‌فرستادند. هنگامی‌که از این گونه تجلیل از امام منع شد با عنوان «مرجع مورد نظر ما» از ایشان یاد می‌کرد. از جمله در یکی از سخنرانی‌هایش در هیات محبان‌الحسین تهران در آذر ماه ۱۳۴۵، ضمن یادآوری خاطره‌ای از تشییع جنازه با شکوه آیت‌الله العظمی بروجردی اظهار داشت:
«در مجلس سوم ترحیم آیت‌الله بروجردی یکی از مراجع بزرگ در کنار من نشسته بود، مرجعی که نامش باعث افتخار من است. آن کسی که او را به هر کجا ببرند، عزیز خواهد بود، آن مرجعی که هر کجا نامش برده شود قلب‌ها شاد و اشک‌ها از دیده جاری خواهد شد. آن شخصی که نامش را نمی‌توانم بر روی منبر بگویم. آن کسی که هر روز بعد از هر نماز او را دعا می‌کنیم و افتخار شاگردی او را دارم.»
عشق او به امام پس از انقلاب در همراهی او با ایشان و همکاری در پیشبرد انقلاب تداوم و تجلی روشنی داشت. او در روز ورود امام، عهده دار یک مسئولیت خطیر و حساس تاریخی شد و مدیریت ستاد استقبال از رهبر انقلاب را در دست داشت و در سخنرانی تاریخی ایشان در بهشت زهرا نیز در کنارشان بود. وی همچنین عضو جامعه مدرسین، از پایه گذاران جامعه روحانیت نبارز، و از طراحان و بنیانگذاران کمیته های انقلاب نیز بود.

به خاک و خون کشیده بس، نغمه سرا، هزار ما…..

سرانجام دست پلید شیطان بزرگ از آستین مزدوران منحرف متعلق به گروهک فرقان که پیشتر، بزرگانی از ارزشمندترین یاران و همراهان امام از جمله استاد شهید آیت الله مطهری و حاج مهدی عراقی و… را به شهادت رسانده بودند، بیرون آمد و صبح ۲۷ آذر ۵۸، این متفکر انسان ساز و مربی بزرگ جامعه و بازوی مستحکم امام و پشتوانه انقلاب را جلوی درب ورودی دانشکده الهیات، خانه اصلی و سنگر روشن اندیشی و هدایتگری او، به همراه دو پاسدار محافظش ترور کرده و در خون نشاندند.

ما را از چه می ترسانند؟!….

حضرت امام خمینی (ره) در پیامی بمناسبت شهادت این عالم مبارز و اندیشمند بزرگ انقلاب فرمودند:
آن گاه که منطق قرآن، آن است که ما از خداییم و به سوی او می‌رویم و مسیر اسلام، بر شهادت در راه هدف است، و اولیای خدا – علیهم السلام – شهادت را یکی از دیگری به ارث می‌بردند، و جوانان متعهد ما برای نیل شهادت در راه خدا درخواست دعا می‌کرده و می‌کنند، بدخواهان ما که از همه جا وامانده دست به ترور وحشیانه می‌زنند، ما را از چه می‌ترسانند؟ آمریکا خود را دلخوش می‌کند که با ایجاد رعب در دل ملت- که سربازان قرآنند- می‌تواند وقفه‌ای در مسیر حق و عقب گردی از جهاد مقدس در راه خدا ایجاد کند؛ غافل از اینکه ترس از مرگ برای کسانی است که دنیا را مقرّ خود قرار داده و از قرارگاه ابدی و جوار رحمت ایزدی بی خبرند. اینان از کوردلی، صحنه‌های شورانگیز ملت عزیز و شجاع ما را در هر شهادتی، پس از شهادتی که در پیش چشمان خیره آنان منعکس است نمی‌بینند. صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ
اینان می‌بینند که هزار و سیصد سال بیشتر از صحنه حماسه آفرین کربلا می‌گذرد و هنوز خون شهیدان ما در جوش و ملت عزیز ما در حماسه و خروش است. جناب حجت الاسلام دانشمند محترم آقای مفتح و دو نفر پاسداران عزیز اسلام- رحمة الله علیهم- به فیض شهادت رسیدند و به بارگاه ابدیت بار یافتند، و در دل ملت و جوانان آگاه ما حماسه آفریدند و آتش نهضت اسلامی را افروخته‌تر و جنبش قیام ملت را متحرک‌تر کردند. خدایشان در جوار رحمت واسعه خود بپذیرد و از نور عظمت خود بهره دهد. 

انتهای گزارش/



منبع خبر

شهید آیت الله دکتر محمد مفتح؛ شهید انقلاب ما شاهد جاودانه شد… بیشتر بخوانید »

غبارروبی مزار شهید مفتح توسط خادمان حرم حضرت معصومه (س)+ تصاویر

غبارروبی مزار شهید مفتح توسط خادمان حرم حضرت معصومه (س)+ تصاویر


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، مزار آیت‌الله شهید «محمد مفتح» صبح امروز (سه‌شنبه) به‌مناسبت چهل‌وپنجمین سالروز شهادت وی توسط خادمان حرم بانوی کرامت، حضرت معصومه (سلام الله علیها) غباروبی و با گلاب عطرافشانی شد.

آیین غبارروبی، عطرافشانی و گل‌آرایی مزار شهید مفتح با حضور تعدادی از خادمان آستان مقدس بانوی کرامت در مقبره این شهید واقع در صحن امام رضا (علیه‌السلام) حرم مطهر برگزار شد.

مزار شهید مفتح توسط خادمان حرم حضرت معصومه (س) غبارروبی شد+ تصاویر

شهید مفتح از جمله روحانیون روشنفکر و روشنگری بود که نقش مهمی در نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) ایفا کرد.

وی همچنین قدم‌های موثری در راه ایجاد وحدت بین حوزه‌های علمیه و دانشگاه و دو قشر روحانی و دانشگاهی برداشت و به همین خاطر این روز به‌پاس تلاش‌های آن بزرگوار، در تقویم به نام «وحدت حوزه و دانشگاه» نامگذاری شده هست.

شهید مفتح سرانجام در راه احیای تفکر اسلامی و مخالفت با افکار انحرافی و التقاطی روز ۲۷ آذر ۱۳۵۸ هنگام ورود به دانشکده الهیات دانشگاه تهران توسط عناصر گروهک تروریستی «فرقان» هدف گلوله قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

تصاویری از غبارروبی مزار شهید مفتح را در زیر ببینید:

مزار شهید مفتح توسط خادمان حرم حضرت معصومه (س) غبارروبی شد+ تصاویر

مزار شهید مفتح توسط خادمان حرم حضرت معصومه (س) غبارروبی شد+ تصاویر

مزار شهید مفتح توسط خادمان حرم حضرت معصومه (س) غبارروبی شد+ تصاویر

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

غبارروبی مزار شهید مفتح توسط خادمان حرم حضرت معصومه (س)+ تصاویر بیشتر بخوانید »

فیلم / رهبر معظم انقلاب: خصوصیت بارز شهید مفتح، ارتباط گیری با نسل جوان بود

فیلم / رهبر معظم انقلاب: خصوصیت بارز شهید مفتح، ارتباط گیری با نسل جوان بود

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فیلم / رهبر معظم انقلاب: خصوصیت بارز شهید مفتح، ارتباط گیری با نسل جوان بود بیشتر بخوانید »

شهید «محمد مفتح» پرچم‌دار مبارزه وحدت آفرین

شهید «محمد مفتح» پرچم‌دار مبارزه وحدت آفرین


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ در تاریخ انقلاب اسلامی شخصیت‌های متعددی وجود دارد که شناخت همه آنها ما را به شناخت عمیق‌تری از نهضت جهانی امام خمینی (ره) می‌رساند. مسلما شناخت یاران امام رحال می‌تواند ما را در مسیر پیش‌رو و تعالی نظام اسلامی یاری دهد. بخشی مهمی از جهاد تبیین نیز در گرو نزدیک شدن به مبارزانی هست که با سعی وافر خود توانستند انقلاب اسلامی را به ثمر برسانند.

شهید حجت‌الاسلام «محمد مفتح» یکی از شهدای نام‌آشنایی هست که در حوزه فرهنگی انقلاب اسلامی در کنار شهید مطهری خدمات ارزنده‌ای به انقلاب اسلامی کرد. اما در عین حال چنان که باید شناخته نشده و خدمات بزرگ این شهید گرنقدر بازگو نشده هست. «وحدت حوزه و دانشگاه» موضوعی هست که بدون نام شهید مفتح قابل پرداخت نیست.

معاندان نظام اسلامی چه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی چه بعد از آن همواره سعی داشتند با شعار جدایی دین از سیاست میان دو قشر روحانی و دانشجو جدایی بیندازند و هر یک را علیه دیگری تحریک کنند. رواحانی را جماعتی مرتجع و دانشجویان را گروهی روشنفکرمآب معرفی کنند حال آنکه روند مبارز علیه رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی و سال‌های بعد از پیروری انقلاب اسلامی بدون پیوند روحانی و دانشجو به نتیجه نمی‌رسید.

شهید «محمد مفتح» پرچم‌دار مبارزه وحدت آفرین

به مناسبت سال روز شهادت دکتر محمد مفتح نگاهی داریم به زندگی مبارزاتی وی که در ادامه می‌خوانید:

ارتباط با مراجع بزرگ حوزه

بخشی از گزارش‌های ساواک، مکاتباتی هست که این سازمان طی کنترل نامه‌های ارسالی یا دریافتی شهید مفتح، آنها را ضبط و کپی نموده هست. تعدادی از این نامه‌ها مکاتبات او با مراجع وقت می‌باشد. در این میان نامه امام خمینی به ایشان از نجف در تقریر از «زحمات و ثبات قدم» وی حائز اهمیت ویژه هست که در پاسخ به نامه ارسالی او به امام هست

مفتح بعد از تبعید امام بار‌ها در سخنرانی‌های خود نام امام را بر زبان می‌راند و حاضران نیز سه بار صلوات می‌فرستادند. هنگامی‌که از این گونه تجلیل از امام منع شد با عنوان «مرجع مورد نظر ما» از ایشان یاد می‌کرد. از جمله در یکی از سخنرانی‌هایش در هیات محبان‌الحسین تهران در آذر ماه ۱۳۴۵، ضمن یادآوری خاطره‌ای از تشییع جنازه با شکوه آیت‌الله العظمی بروجردی اظهار داشت:

«در مجلس سوم ترحیم آیت‌الله بروجردی یکی از مراجع بزرگ در کنار من نشسته بود، مرجعی که نامش باعث افتخار من هست. آن کسی که او را به هر کجا ببرند، عزیز خواهد بود، آن مرجعی که هر کجا نامش برده شود قلب‌ها شاد و اشک‌ها از دیده جاری خواهد شد. آن شخصی که نامش را نمی‌توانم بر روی منبر بگویم. آن کسی که هر روز بعد از هر نماز او را دعا می‌کنیم و افتخار شاگردی او را دارم.»

آیت‌الله گلپایگانی مرجع دیگری بود که شهید مفتح با او ارتباط داشت. اسناد نشان می‌دهد که مفتح بنا به درخواست ایشان در ماه مضان ۱۳۴۵ در مسجد جامع کرمان منبر رفته و در نامه‌ای نیز آیت الله گلپایگانی از او بخاطر «توفیق اشتغال [به]ترویج و اقبال و توجه اهالی» تقدیر کرده هست. عمق این ارتباط را می‌توان در پیشنهاد آن مرحوم به شهید مفتح جهت اداره دبیرستانی دخترانه در قم یافت که وی به‌خاطر تصمیم به اقامت دائم در تهران از پذیرفتن آن خودداری کرد. اسناد دیگری نیز نشان می‌دهد که وی با آیات عظام مرعشی نجفی و شریعتمداری نیز مکاتبه داشته و در سفر‌های تبلیغی به آنان نامه می‌نوشت. 

آموزش و پژوهش

شهید مفتح را می‌توان از پیشگامان فعالیت‌های فرهنگی در امر معرفی ابعاد اجتماعی سیاسی اسلام به نسل جوان به شمار آورد. حجم عظیمی از اسناد ساواک از تکاپو‌های او در این عرصه خبر می‌دهد. بخشی از این اقدامات در حوزه تالیف کتب و تحقیق صرف شد. تصحیح مقالات برخی مجلات مذهبی و بخصوص برگزاری جلسات علمی اسلام شناسی از سال ۱۳۴۱ به منظور «آشنایی افراد با سبک نویسندگی و ادبیات فارسی و نوشتن کتاب‌هایی درباره شناسائی اسلام» اقدامی مهم تلقی می‌شد.

همچنین برگزاری جلسات هفتگی با حضور مهدوی کنی، موسوی اردبیلی و دکتر بهشتی از سال ۱۳۵۰ به منظور بررسی علمی متون اسلامی و استخراج موضوعات جدید در همین راستا قابل توجه هست. اهتمام ایشان به ترجمه بخشی از تفسیر مجمع البیان ـ از تفاسیر با ارزش شیعی ـ و نگارش کتاب‌هایی، چون «روش اندشه در علم منطق» و «کتاب حکمت الهی در نهج‌البلاغه» بیانگر رویکرد وی به بازخوانی متون شیعی هست. بدون تردید این نگرش‌های نوگرایانه عاملی در جذب دانشگاهیان بود.

وی در جریان تحصیلات حوزوی خود از سال ۱۳۳۳ در دانشکده الهیات نیز به تحصیل پرداختند و به ترتیب در سال‌های ۱۳۳۶ و ۱۳۴۴ مدارج علمی کارشناس و دکتری خود را اخذ نکرده بود از این رو در همین مرکز علمی استخدام شد. 

شهید «محمد مفتح» پرچم‌دار مبارزه وحدت آفرین

سفر‌های تبلیغی

در اسناد ساواک سفر‌های تبلیغی شهید مفتح نیز گزارش شده هست. شهید مفتح نیز هم‌چون سایر وعاظ سفر‌های تبلیغی چندی به برخی شهر‌های کشور داشت و کوشید پیام رسان انقلاب باشد. یکی از اهداف روحانیون مبارز از این سفر‌ها تبلیغ آموزه‌های نهضت بود. صرفنظر از مجالس عمومی، این اقدام غالباً در محافل خصوصی طرفداران نهضت در آن شهر‌ها صورت می‌گرفت.

ماه‌های محرم، صفر و رمضان، همچنین اعیاد مذهبی و سوگواری‌ها مهمترین مقاطع این سفر‌ها بود. در این بین می‌توان به سفر‌های شهید مفتح به آبادان، کرمانشاه، کرمان و کاشان اشاره کرد. شهید مفتح در سفر تبلیغی خود به کرمان که بنا به درخواست فضلا و اهالی آن منطقه و بخصوص آیت‌الله صالحی کرمانی و توصیه آیت‌الله العظمی گلپایگانی در ماه رمضان ۱۳۴۵ صورت گرفت درباره موضوعات مختلف سیاسی و دینی سخن گفت. 

حضور فعال در مساجد و هیئت‌های مذهبی

یکی از علل گسترش آموزه‌های نهضت امام خمینی در کشور و بخصوص در تهران، توسعه هیئت‌های مذهبی با رویکرد سیاسی و اجتماعی بود. این امر همچنین نقش عمده‌ای در جذب روحانیون و وعاظ نوگرا به تهران داشت. مفتح یکی از این افراد بود که از سال ۱۳۴۵ در این هیئت‌ها و مساجد فعالیت داشت. از جمله این هیئت‌ها و مساجد می‌توان به هیئت‌های محبان‌الحسین و مکتب الرضا و مساجدی، چون مسجد الجواد، مسجد جاوید و مسجد قبا اشاره کرد. فعالیت‌ها و اقدمات شهید مفتح در این مساجد و هیئت‌ها در گزارش‌های ساواک بازتاب داشته هست.

اما نام شهید مفتح بیشتر با مسجد قبا و نماز تاریخی عید فطر در آستانه پیروزی انقلاب گره خورده هست. نماز عید فطر با شرکت ۱۴ هزار نفر در صبح روز ۱۳ شهریور ۱۳۵۷ به امامت آقای مفتح در قیطریه برگزار شد پیش از آن وی در هماهنگی با برخی از ائمه جماعات مبارز تهران، از مؤمنین برای شرکت در این مراسم دعوت بعمل آورده بودند. همان روز حرکت جمعیت نمازگزار بصورت راهپیمایی با حمل پارچه نوشته‌هایی صورت گرفت. این رویداد تاریخی از مهمترین وقایع تاریخ انقلاب اسلامی ایران هست. 

روایتی از اولین همایش حوزه و دانشگاه

حجت‌الاسلام سید عباس نبوی در بخشی از خاطرات خود درباره اولین همایش وحدت حوزه و دانشگاه می‌گوید: تصمیم گرفتیم در بخش دانشجویی کارگروهی درست کنیم. حسین رحیمی هم دبیر کارگروه شد. آنچه که مربوط به ستاد انقلاب فرهنگی و تشکیلات مربوط به آن بود و در کنار آن مطالب وحدت حوزه و دانشگاه را در کار گروه بررسی کردیم. تقسیم کار کردیم. دوستان به من گفتند که بخش عملیاتی، انقلابی و سیاسی و اجتماعی وحدت حوزه و دانشگاه برای تو باشد.

شهید «محمد مفتح» پرچم‌دار مبارزه وحدت آفرین

بخش علمی و واقعی ماجرا که باید در آن یک کار درست انجام شود در اختیار آقای حسین رحیمی باشد. بچه‌ها هم مشخص کنند که در کدام بخش می‌خواهند همکاری کنند. افرادی مثل صادق واعظ‌زاده، وحید احمدی، علی مغاری، ابوالفضل موسوی رفتند همکاری با آقای حسین رحیمی را شروع کردند.

در فاصله دو هفته من طرح انقلابی خود را آماده کردم… گفتم ما می‌خواهیم اولین همایش وحدت حوزه و دانشگاه را شروع کنیم. تصمیم گرفتیم پیشنهاد را به قم ببریم و با علما صحبت کنیم که اول در قم یا تهران همایش را برگزار کنیم. تا این حرف مطرح شد. آقای سید منیرالدین حسینی استقبال کردند. آقای یثربی و شرعی نیز استقبال کردند و گفتند بیایید در جلسه مدرسین گزارش دهید. ما گزارش را دادیم و گفتیم که به دو گروه تقسیم شدیم بخش علمی دارند با اعضای ستاد کار می‌کنند که ما زیاد با آن بخش کاری نداریم. اما بخش انقلابی باید زود کار‌های خود را شروع کند.

مدرسین از این پیشنهاد استقبال کردند و گفتند که خیلی عالی هست و ما هم همکاری و حمایت می‌کنیم. شما برنامه را بریزید و شروع به کار کنید. مرحوم آقای مشکینی هم خطاب به من گفت شما در این برنامه‌ای که انجام می‌دهید اصلا نماینده همه ما هستید. ما همانجا گفتیم که یک صحبت‌هایی هم انجام داده‌ایم تا دولت هم کمک‌هایی به ما بکند.

ما فراخوان زدیم و پنج هزار دانشجو را ثبت‌نام کردیم تا به مدت سه روز به قم بیایند و در همایش وحدت حوزه و دانشگاه شرکت کنند. مدرسین هم گفتند که ما هم پنج هزار طلبه می‌آوریم و خودمان نیز در جلسات شرکت می‌کنیم. جامعه اسلامی دانشگاهیان هم اعلام کردند که ما هم در همایش شرکت می‌کنیم. خبر مراسم در مطبوعات منتشر شد. زمان برگزاری مراسم روز‌های پایانی خرداد بود که با سالگرد دکتر شریعتی مصادف شده بود. بر سر همین تقارن تاریخی یکسری داستا‌ن‌ها بوجود آمد و گفتند که اینها می‌خواهند برای شریعتی مراسم بگیرند. اغلب آقایان مدرسین نیز مخالف دکتر بودند.

آمدیم در داخل ساختمان امروزی دارالشفای حرم حضرت معصومه (س) که آن زمان یک مدرسه قدیمی بود ستاد را مستقر کردیم. فیضیه را هم مرکز اصلی قرار دادیم. حدود پنج هزار دانشجو در این مراسم شرکت کردند. خاطرم هست بعد از جلسه اولی که برگزار شد آقای خامنه‌ای از سمت شیخان وارد حرم شدند و گفتند اینجا چه خبر هست؟ مسئولین برگزاری مراسم چه کسانی هستند؟ خلاصه حدود دو ساعتی با حضرت آقا در یکی از حجره‌ها صحبت کردیم و ماجرا را برای ایشان تعریف کردیم. ایشان هم گفتند عجب کار بزرگ و خوبی انجام دادید.

هنوز در باورم نمی‌گنجد که چطور ما این مراسم را برگزار کردیم. یکی از عجایب تاریخ تشیع در آن همایش اتفاق افتاد. نیمی از دانشجویانی که در فیضیه حضور داشتند دختر بودند. این اتفاق از نوادر تاریخ به حساب می‌آید. درب فیضیه از سمت حرم را به خانم‌ها اختصاص داده بودیم.

شهید «محمد مفتح» پرچم‌دار مبارزه وحدت آفرین

آقایان علما کاملا در برنامه‌ها حضور داشتند. آقایان مشکینی، راستی، احمدی میانجی از سرشناسان علمای حاضر در همایش بودند. در طول مراسم از آقای مشکینی، لنکرانی و چند نفر دیگر برای سخنرانی استفاده کردیم. بعد از نماز مغرب و عشا تا آخر شب نیز حلقه‌های ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفره تشکیل می‌شد و در نقاط مختلف فیضیه اساتید برای حضار صحبت می‌کردند.

بعد از اینکه همایش اول برگزار شد قرار شد که مراسم بعدی سه ماه بعد در تهران برگزار شود. مراسم در روز‌های پایانی شهریور در محوطه چمن دانشگاه تهران برگزار شد. این مراسم بیشتر در اختیار دانشگاهیان بود. خوابگاه امیرآباد را هم برای استراحت طلاب و علما و سایر میهمانان در نظر گرفته بودیم. به دلیل اینکه مراسم در تابستان برگزار می‌شد مشکلی از بابت جای خواب نداشتیم عده‌ای حتی در محوطه فضای باز دانشگاه استراحت می‌کردند.

ساعت چهار روز دوم مراسم بود که اعلام کردند هواپیما‌های عراقی به فرودگاه مهرآباد حمله کردند. همانجا در مراسم اعلام کردند که حضار پناه بگیرند. جمعیت بین درختان و دانشکده‌ها پخش شده بودند. بعد از این آقایان را به خوابگاه امیرآباد بردیم و روز سوم مراسم هم برگزار نشد.

شهادت مزد مجاهدت و ایثار

سرانجام آیت الله مفتح، پس از عمری تلاش و جهاد مستمر و خستگی ناپذیر در راه تبلیغ دین در ساعت ۹ صبح روز سه شنبه ۲۷ آذر ۱۳۵۸ در حیاط خلوت دانشکده الهیات دانشگاه توسط عناصر منحرف گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفت و معالجات در بیمارستان اثری نبخشید و حدود ساعت ۲ بعد از ظهر همان روز به شهادت رسید.

پیکر مطهر آن عالم ربانی پس از برپایی مراسم با شکوه تشییع، در صحن مطهر حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد و روز شهادت شهید مفتح به مناسبت فعالیت‌های چشمگیر این شهید والامقام در راه تحقق وحدت بین حوزه و دانشگاه «روز وحدت روحانی و دانشجو» نامگذاری شد.

شهید «محمد مفتح» پرچم‌دار مبارزه وحدت آفرین

در پی شهادت آیت الله مفتح امام خمینی با صدور پیامی خطاب به ملت مسلمان ایران شهادت ایشان را تسلیت گفته و اقدام منافقین را محکوم کردند. متن پیام حضرت امام بدین شرح هست:

بسم الله الرحمن الرحیم

إنا لله و إنا إلیه راجعون آن گاه که منطق قرآن، آن هست که ما از خداییم و به سوی او می‌رویم و مسیر اسلام، بر شهادت در راه هدف هست، و اولیای خدا – علیهم السلام – شهادت را یکی از دیگری به ارث می‌بردند، و جوانان متعهد ما برای نیل شهادت در راه خدا درخواست دعا می‌کرده و می‌کنند، بدخواهان ما که از همه جا وامانده دست به ترور وحشیانه می‌زنند، ما را از چه می‌ترسانند؟

امریکا خود را دلخوش می‌کند که با ایجاد رعب در دل ملت- که سربازان قرآنند- می‌تواند وقفه‌ای در مسیر حق و عقب گردی از جهاد مقدس در راه خدا ایجاد کند؛ غافل از اینکه ترس از مرگ برای کسانی هست که دنیا را مقرّ خود قرار داده و از قرارگاه ابدی و جوار رحمت ایزدی بی خبرند. اینان از کوردلی، صحنه‌های شورانگیز ملت عزیز و شجاع ما را در هر شهادتی، پس از شهادتی که در پیش چشمان خیره آنان منعکس هست نمی‌بینند. صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ

اینان می‌بینند که هزار و سیصد سال بیشتر از صحنه حماسه آفرین کربلا می‌گذرد و هنوز خون شهیدان ما در جوش و ملت عزیز ما در حماسه و خروش هست. جناب حجت الاسلام دانشمند محترم آقای مفتح و دو نفر پاسداران عزیز اسلام- رحمة الله علیهم- به فیض شهادت رسیدند و به بارگاه ابدیت بار یافتند، و در دل ملت و جوانان آگاه ما حماسه آفریدند و آتش نهضت اسلامی را افروخته‌تر و جنبش قیام ملت را متحرک‌تر کردند.

خدایشان در جوار رحمت واسعه خود بپذیرد و از نور عظمت خود بهره دهد. امید بود از دانش استاد محترم و از زبان و علم او بهره‌ها برای اسلام و پیشرفت نهضت برداشته شود؛ و امید هست از شهادت امثال ایشان بهره‌ها برداریم. من شهادت را بر این مردان برومند اسلام، تبریک و به بازماندگان آنان و ملت اسلام تسلیت می‌دهم. سلام بر شهیدان راه حق.

۲۷ / ۹ / ۵۸ / ۲۸ محرّم الحرام ۱۴۰۰

روح الله الموسوی الخمینی

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شهید «محمد مفتح» پرچم‌دار مبارزه وحدت آفرین بیشتر بخوانید »

مروری بر آثار جایزه شهید آوینی جشنواره «سینما حقیقت»

مروری بر آثار جایزه شهید آوینی جشنواره «سینما حقیقت»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، هجدهمین جشنواره فیلم سینمای ایران؛ «سینما حقیقت» این روز‌ها در پردیس سینمایی چارسو در حال برگزاری هست. در بخش ویژه شهید آوینی که به آثار سینمای دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت اختصاص دارد ۲۶ فیلم در قالب آثار بلند، نیمه بلند و کوتاه مستند به نمایش درمی‌آید. 

مروری بر آثار جایزه شهید آوینی جشنواره «سینما حقیقت»

مستند‌های حاضر در بخش جایزه شهید آوینی هجدهمین جشنواره «سینماحقیقت» به شرح زیر هست.

«آستیگمات» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مهدی آگاه منش

این مستند با رویکردی تحلیلی و تاریخی، به بررسی دوران حساس و سرنوشت‌ساز انقلاب اسلامی ایران از شهریور ۱۳۵۷ تا بهمن ۱۳۵۷ می‌پردازد. با تکیه بر گزارش‌های نهاد‌های اطلاعاتی آمریکا که پیش‌بینی ماندگاری طولانی‌مدت حکومت پهلوی را مطرح می‌کردند، مستند «آستیگمات» تلاش می‌کند تا با نگاهی عمیق به اوضاع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن دوران، دلایل فروپاشی رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی را بررسی کند.

در این مستند، کارگردان با گفتگو با هفت متخصص در زمینه‌های مختلف، به تحلیل رویداد‌های آن دوران و چالش‌های پیش روی انقلاب اسلامی می‌پردازد. انتخاب عمارت مسعودیه به عنوان لوکیشن اصلی فیلمبرداری، به دلیل اهمیت تاریخی این مکان و ارتباط آن با رویداد‌های انقلاب هست.  مستند «آستیگمات» با مدت زمان ۱۰۰ دقیقه، مراحل فنی خود را به طور کامل پشت سر گذاشته و متقاضی حضور در جشنواره مستند سینما حقیقت هست. این مستند با رویکردی نوآورانه و بهره‌گیری از اسناد و تصاویر آرشیوی، به دنبال ارائه تصویری دقیق و جامع از یکی از مهم‌ترین رویداد‌های تاریخ معاصر ایران هست.

«آلبوم خانوادگی من» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی محمدرضا نوروزبیگی

این فیلم مستندی تاریخی درباره چند نسل از یک خانواده رانده‌شده فلسطینی هست که در بستر خود داستان اشغال یک سرزمین را نیز به روایت نشسته هست. کارگردان این مستند، اما فیلمی را که ساخته به شکلی دیگر توصیف می‌کند: «در این فیلم سعی و تلاش ما این بوده که انسان معاصر فلسطینی و مصائبی را که بر او رفته، روایت کنیم. یعنی بر خلاف دیگر مستند‌های تولیدشده با محوریت فلسطین که بیشتر به موضوع تاریخ سیاسی فلسطین می‌پردازند، به موضوع خانواده‌ای از هم پاشیده و رانده‌شده پرداخته‌ایم که هر کدام در گوشه‌ای از کره‌زمین پراکنده شده‌اند و تنها چیزی که آنها را در کنار یکدیگر قرار می‌دهد، آلبومی هست که نسل به نسل در این خانواده منتقل شده هست».

«آن رزمنده همدانی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی بهمن ابراهیمی

این مستند ۷۶ دقیقه‌ای بر اساس زندگی شهید والامقام «علی چیت سازیان» و طی ۴۰۰ روز مطالعه و برنامه سازی تهیه شده و از دوران کودکی تا فرماندهی این شهید را روایت می‌کند.
نام این مستند از سخنان رهبر معظم انقلاب برگرفته شده هست و تداعی کننده این بیان شهید چیت سازیان هست که می‌گفت: (کسی می‌تواند از سیم خاردار دشمن عبور کند که در سیم خاردار‌های نفس خود گیر نکرده باشد.)

«آن روز که سنگ بارید» به کارگردانی سعید صادقی سرارودی و تهیه‌کنندگی احمد شفیعی

این مستند داستان خانواده‌ای هست که در ریزش کوه در جاده چالوس درگیر حادثه‌ای شده‌اند و حالا در پی جبران خسارت هستند. 

«آن سوی دیوار» به کارگردانی علیرضا حسنی و تهیه‌کنندگی امیر مهریزدان و محمدتقی بستجانی

مستند «آن سوی دیوار» ساخته علیرضا حسنی درباره دختری آمریکایی هست که علیه رژیم اشغالگر قدس فعالیت می‌کند.

«بمب‌ها می‌آیند» به کارگردانی مهدی ملکی و تهیه‌کنندگی محمد نجفی

این مستند درباره این هست که در رمضان سال ۱۳۶۴، صدام تهدید می‌کند تهران را تا ۲۰ روز دیگر با سلاحی پیشرفته هدف قرار خواهد داد. گروهی در ارتش تلاش می‌کنند در فرصتی بیست روزه این تهدید را خنثی کنند. آنها با ارتقا توان پدافندی موفق می‌شوند بلندپرواز‌ترین جنگنده‌های عراق را ناکام کنند.

«بهشت کوچک ما» به کارگردانی محسن اسلام‌زاده و تهیه‌کنندگی محسن اسلام‌زاده و رضا ابراهیم‌پور

خانه محمد و خانواده‌اش در جنوب لبنان بر بلندی تپه‌ای روبه‌روی پایگاه مرزی اسراییلی‌هاست. پدر او به خاطر نگهداری از ۵۰۰ قناری خانه را ترک نکرده هست. محمد با گروه فیلم‌ساز ایرانی آشنا شده و آنها را به خانه می‌برد.

مروری بر آثار جایزه شهید آوینی جشنواره «سینما حقیقت»

«پدر» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی حسین همایونفر

«پدر» روایتی از هفت سال زندگی یک خانواده ایرانی با محوریت پدر خانواده هست که در روستای کمال الملک از توابع کاشان تصویر برداری شده و در بخش آوینی هجدهمین جشنواره سینماحقیقت اکران می‌شود.

«تفسیر و تفنگ» به کارگردانی سید حسین امام جمعه و رضا ایروانی الداغی و تهیه‌کنندگی رضا ایروانی الداغی

«تفسیر و تفنگ» به کارگردانی سید حسین امام جمعه و رضا ایروانی و تهیه‌کنندگی ناصر آراسته در استودیو بیست و دو تهیه و تولید شده که روایتی نو و بدون سانسور از سرشت و سرنوشت گروه فرقان را به تصویر کشیده هست.

«تو به کوچ عادت داشتی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی امیر عسگری

روایتی از دوران کودکی زندگی شهید «حاج قاسم سلیمانی» و سختی‌هایی که در مسیر رشد و بزرگ شدن پشت سر می‌گذارد. قاسم کوچک برای ادای قرض پدر به کرمان می‌رود و این سفر، آغازی هست برای تغییر مسیر زندگی او.

«خط القعر» به کارگردانی فرشاد اکتسابی و تهیه‌کنندگی فرشاد اکتسابی و حمید مهندسی

مستند «خط القعر» به کارگردانی فرشاد اکتسابی و تهیه‌کنندگی مشترک حمید مهندسی و فرشاد اکتسابی با نگاهی تاریخی و ریشه‌شناسی به عوامل شروع جنگ عراق علیه کشورمان می‌پردازد.

«روزگار احمد» به کارگردانی محسن اردستانی رستمی و تهیه‌کنندگی ساسان فلاح‌فر

روزگار احمد، زندگی شهید احمد کاظمی از ابتدای انقلاب را روایت می‌کند تا زمانی که در سال ۱۳۸۴ به شهادت می‌رسد. این مستند با افراد شاخص و دوستان نزدیک شهید مصاحبه کرده هست و تصاویر دیده‌نشده‌ای از ایشان را به نمایش می‌گذارد. اما نتوانسته به آن انسجام ببخشد. گفتارمتن و مصاحبه‌ها به خوبی باهم هماهنگ نشده و صرفا گزارشی از زندگی این شهید هست؛ بنابراین قسمت‌هایی از آن خسته‌کننده می‌شود و در بیان نخبگی‌های شهید الکن عمل می‌کند.

«سنگر هفت تپه» به کارگردانی علی زهیری و تهیه‌کنندگی محمدرضا کریمی‌راد

در دوران جنگ وقتی آژیر خطر به صدا در می‌آمد، مردم هفت‌تپه به سنگری که در شرکت نیشکر هفت‌تپه بود، پناه می‌بردند تا از بمباران در امان باشند؛ امروز دیگر جنگ تمام شده، اما آن سنگر کماکان زنده هست و به محلی برای دادخواهی و تظلم‌جویی کارگران تبدیل شده هست. این فیلم روایت‌گر روز‌هایی هست که کارگران روی این ریل سنگر برای نجات هفت‌تپه تلاش کردند.

«صور صعده» به کارگردانی امیرحسین رضایی و محمدمهدی شعاعی و تهیه‌کنندگی محمد نجفی

در سال ۱۹۹۹ «حسین الحوثی» در استان صعده یمن، فعالیت‌هایی را آغاز می‌کند و با ترویج نوع جدیدی از مذهب شیعه زیدیه، مسیر تازه‌ای را برای کشورش می‌گشاید. راهی که منجر به تشکیل جنبش اسلامی انصارالله می‌شود.

مروری بر آثار جایزه شهید آوینی جشنواره «سینما حقیقت»

«ضد قهرمان» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی عارف افشار

فیلم روایتی مستند هست از زندگی شیخ‌صادق خلخالی از پیروزی انقلاب تا زمان مرگ (سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۸۲).

«عاتقه» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مسعود دهنوی

گل‌ها و گربه‌ها تنها بازماندگان همراه «عاتقه» زیر بمباران فسفری دشمن‌اند. او تلاش می‌کند با ماندنش، شهر را زنده نگه دارد.

«مامان» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی علی محمد صادقی

این مستند زندگی ثریا نوروزی (همسر شهید کاظم صادقی) را روایت می‌کند. نحوه آشنایی او و همسرش پیش از انقلاب، ازدواج‌شان و سال‌های بعد از جنگ.

«محمد ایرانی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مصطفی ملاحسینی اردکانی

این فیلم روایتی از زندگی مجاهدانه دانشجوی ایرانی، محمدحسین رمضانخانی هست که تیرماه ۵۹ در لبنان ترور می‌شود.

«نبرد‌های فانتوم» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی سالار بی‌باک

مستندی هست که به شرح ماموریت‌ها و عملیات‌های خلبانان شکاری بمب افکن اف-۴ (ملقب به فانتوم) در جنگ هشت ساله می‌پردازد و پس از معرفی مختصر خصوصیات فنی و پروازی این هواپیما که ستون فقرات نیروی هوایی در جنگ را تشکیل می‌داد به تاریخچه‌ی ورود این جنگنده به کشورمان اشاره می‌کند.

«نجوا‌های شکسته» به کارگردانی امیر اطهر سهیلی و تهیه‌کنندگی مهدی مطهر

«نجوا‌های شکسته» روایتی هنرمندانه از درد مشترک اهالی شهری هست که ساز‌های شکسته خود را از آوار جنگ بیرون می‌کشند و دوباره سعی بر این دارند که روح موسیقی و هنر را در شهر جاری کنند. 

«یک وجب خاک» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی نیما مهدیان

این مستند بلند با زبان رسای خود فریاد می‌زند که شریف زندگی کردن تاوان دارد، با عزت زیستن بها دارد و بسیار مردمانی هستند که این بهای تلخ و سنگین را نسل به نسل می‌پردازند تا پرواز همای سعادت را بر قله‌های رفیع انسانیت به نظاره بنشینند؛ جایی که از نگاه روزمرگیِ ما، دور و دست‌نیافتنی هست.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مروری بر آثار جایزه شهید آوینی جشنواره «سینما حقیقت» بیشتر بخوانید »