انقلاب

سربازها تریبونی برای بیان خاطرات ندارند

سربازها تریبونی برای بیان خاطرات ندارند



سربازها در طول دوره خدمت به یکی از سازمان‌ها و ارکان نیروهای مسلح وابسته هستند اما پس از پایان خدمت وارد زندگی عادی می‌شوند و تریبونی برای بیان خاطرات و انتقال تجربیاتش ندارند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کتاب «سیاوش» شامل خاطرات سیاوش قدیر از هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نوشته فائزه ساسانی خواه با حضور معصومه رامهرمزی و محسن شاه‌رضایی به‌عنوان منتقد و نویسنده اثر برگزار شد.

ساسانی‌خواه در ابتدای نشست گفت: نوشتن خاطرات سیاوش قدیر توسط اعظم حسینی مسئول بانوان دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری انقلاب اسلامی به من پیشنهاد شد. سیاوش قدیر متولد سال ۱۳۳۹ و اصالتاً خرم آبادی است. وی زندگی پر فراز و نشیبی در دوران کودکی و جوانی داشت. آقای قدیر خاطراتش از دوران رژیم پهلوی، روزهای اول انقلاب و سال‌های اول جنگ را به کمک همسرش مکتوب کرد و من نوشته اول ایشان را خواندم. با اینکه خاطرات را موجز نوشته بودند خوشم آمد و در جلسه اول آشنایی با آقای قدیر متوجه شدم راوی حافظه و بیان خوبی دارد.

وی افزود: از برجسته‌ترین خاطرات ایشان حضور در سنندج در روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی و حمله ضد انقلاب به پادگان ارتش در اسفند ۱۳۵۷ است. همچنین بخش زیادی از خاطرات قدیر مربوط به دوران سربازی و حضور داوطلبانه اش در جبهه‌ها است. او در روزهای مقاومت خرمشهر در برابر دشمن بعثی، داوطلبانه به خرمشهر رفت و خاطراتی شنیدنی از آن روزها دارد. وی در حال حاضر در خرم آباد زندگی می کندو دارای سه فرزند است.

نویسنده کتاب «سیاوش» در ادامه گفت: خاطراتی که از جنگ می‌خوانیم معمولاً از زاویه دید مدافعان و نیروهای نظامی است، اما این کتاب زاویه دید متفاوتی دارد. کتاب از زاویه دید یک سرباز وظیفه است. این کتاب در واقع یک دفاعیه از سربازانی است که در خرمشهر حاضر هستند.

در بخش بعدی این‌نشست معصومه رامهرمزی نویسنده و منتقد در ادامه این نشست کتاب سیاوش را از دو منظر خدمت سربازی و اهمیت نقش و جایگاه سربازان در جنگ و محتوا و ساختار مورد نقد و بررسی قرار داد.

وی گفت: طبق اطلاعات موجود بیش از ۴۶ هزار سرباز شهید از دوران دفاع مقدس داریم. نقش سربازها نه تنها در دوران جنگ که در دوران صلح هم بارز است. بخش مهمی از خدمت رسانی‌های عمومی کشور در زمان بحران‌های طبیعی مثل سیل و زلزله و بحران‌های اجتماعی بر عهده سربازها می‌باشد. این نقش آن قدر پررنگ و مهم است که به راحتی نمی‌توان از کنار آن عبور کرد. بخشی از خاطرات آقای قدیر درباره نقش او و دوستانش در سیل سال ۱۳۵۹ و حضور سربازها در محافظت از صندوق‌های رأی و مصادیق دیگر خدمت رسانی اجتماعی است.

سربازها پس از پایان خدمت تریبونی برای بیان خاطراتشان ندارند

این‌نویسنده در ادامه گفت: طبق مطالعاتی که در کتابخانه جنگ داشتم، ۴۰ کتاب در مورد خاطرات سربازها وجود دارد که روی آن‌ها عنوان سرباز خورده است. البته در بسیاری از کتاب‌های خاطرات آزادگان، بخشی از محتوا مربوط به سربازان است اما محور اصلی کتاب بحث اسارت است. از این ۴۰ کتاب فقط پانزده کتاب در مورد سربازان نظام وظیفه است. در باقی کتاب‌ها عنوان سرباز روی جلد مفهومی پر معنا و عام دارد شبیه همان تعبیر زیبای سردار قاسم سلیمانی که خود را سرباز نظام، رهبری و مردم می‌داند. از پانزده کتاب مربوط به خاطرات سربازان وظیفه، در چهار یا پنج کتاب الگوهای کتاب شدگی از موضوع و تولید محتوا تا ساختار و فرم و شکل ظاهری مورد توجه قرار گرفته است. باید پاسخ سوال «چرا با وجود تکثر حضور سربازها در جنگ و بالاترین تعداد شهیدی که تقدیم شده است سهم روایت آنها از جنگ به لحاظ کمی و کیفی تا این اندازه محدود است؟ را داد. برای پاسخ به این سوال نیاز به پژوهش است. سربازها در طول دوره خدمت به یکی از سازمان‌ها و ارکان نیروهای مسلح وابسته هستند اما پس از پایان خدمت ارتباط و وابستگی قطع می‌شود و سرباز وارد شغل جدید خود و زندگی عادی می‌شود و عملاً تریبونی ندارد که از آن برای بیان خاطرات و انتقال تجربیاتش استفاده کند.

اما با توجه به مطالعات کتابخانه‌ای و شناخت منظومه روایی آثار دفاع مقدس به چند نکته می‌توانم اشاره کنم. سربازها در طول دوره خدمت به یکی از سازمان‌ها و ارکان نیروهای مسلح وابسته هستند اما پس از پایان خدمت ارتباط و وابستگی قطع می‌شود و سرباز وارد شغل جدید خود و زندگی عادی می‌شود و عملاً تریبونی ندارد که از آن برای بیان خاطرات و انتقال تجربیاتش استفاده کند اگر هم در این زمینه فعالیت‌های پراکنده‌ای از سوی سازمان‌های وابسته انجام می‌شود به ذوق و سلیقه برخی مدیران بر می‌گردد و شامل حال همه افراد نمی‌شود که نتیجه‌اش یک‌جریان مستمر و قابل دفاع از خاطرات باشد.

نویسنده کتاب «راز درخت کاج» گفت: کتاب سیاوش نمونه تلاش یک سرباز ژاندارمری است که خودش به تنهایی و بدون آنکه از او بخواهند یادداشت‌هایش را دستش می‌گیرد و به حوزه هنری می‌آید و از خانم حسینی برای چاپ خاطراتش کمک می‌گیرد. دقیقاً ۱۵ کتاب موجود در کتابخانه جنگ قصه افرادی همچون آقای قدیر است که دست نوشته‌ها و خاطراتشان را در اختیار ناشران بعضاً خصوصی قرار داده اند که چاپ شود و کتاب‌ها با کمترین نظارت کارشناسی منتشر شده اند. اغلب تصور می‌کنند چون سربازی امری اجباری است و این قشر خواهی نخواهی باید این دوره را در جنگ طی می‌کردند و نیروی داوطلب نبودند پس شاید خاطره شنیدن و مناسب کتاب شدگی نداشته باشند.

رامهرمزی در ادامه گفت: باید در جنگ بضاعت هر کس را ببینیم. این غلط است که فقط دنبال کسی باشیم که از اول گفته من می‌روم شهید بشوم. یا به دنبال کسی برویم که خودش را به هر آب و آتشی زده تا در سن پایین به جبهه برود، اگر بخواهیم واقعیت‌های جنگ را از زوایای مختلف ببینیم همه را باید ببینیم. در جنگ سرباز با بسیجی فرق دارد. سرباز آمده جنگ و می‌گوید دو سال سربازی ام تمام شد بر می گردم زن می‌گیرم، زندگی می‌کنم. هر دو این‌ها در جنگ باید دیده شوند. بضاعت هر کدام از این‌ها یک چیزی است و ما نباید آن‌ها را با هم مقایسه کنیم. هر کدام در جای خود نماینده قشر وسیعی است که جنگ را تجربه کرده اند. از طرفی این حقیقت را نمی‌توان نادیده گرفت که در خاطرات سربازهای زیر مجموعه ارتش و ژاندارمری به دلیل ساختار جنگ کلاسیک و چارچوب‌های خاص در سازمان‌دهی و اعزام و مأموریت ریتم حوادث و خاطرات کند و سنگین است و سرباز بیش از آنکه فرصت خلاقیت و بروز استعدادها را پیدا کند مطیع و تابع دستورات است.

نویسنده کتاب «یکشنبه آخر» در بخش دیگری از سخنانش گفت: در کتاب سیاوش اگر آقای قدیر خودش خواهان رفتن به خرمشهر و منطقه درگیری با دشمن نبود، می‌توانست تمام وقت در همان پاسگاه حیر بماند. یا در خاطرات مربوط به گروهی از سربازان منقضی ۵۶ یا نیروهای اداری که به منطقه اعزام شده اند شاهد توقف آنها در مرکز ژاندارمری هستیم در حالی که در خرمشهر و مناطق مرزی آبادان جنگ شدیدی درگرفته است. برای حل این مشکل کیفی خاطرات سربازها باید به ارزش افزوده هر خاطره رسید و با چیدن خاطرات سربازی و بخش‌های مکمل ریتم کتاب را سرعت بخشید و ضرب آهنگ متن را پیدا کرد. در کتاب سیاوش قدیر خاطرات کودکی و شهادت جهانبخش برادر بزرگ خانواده در کردستان به کتاب ارزش مضاعفی بخشیده و آن را خواندنی‌تر کرده است. این وظیفه محقق است که در مصاحبه این نکته‌های پیدا و پنهان را بیابد و متن را از کرختی و یکنواختی در بیاورد.

سربازها پس از پایان خدمت تریبونی برای بیان خاطراتشان ندارند

وی گفت: بعد از تحقیق کتابخانه ای که داشتم و نکاتی که به دست آوردم به اقدام نشر مرز و بوم در انتشار کتاب سیاوش ایمان بیشتری آوردم و پیشنهادم به این نشر این است که به این رده موضوعی یعنی خاطرات سربازها ضریب دهد. حیف است از کنار تجربیات سربازی به راحتی عبور کرد. در زمان صلح و جنگ بیشتر جوان‌های کشور دوره خدمت را پشت سر می‌گذارند و شاید بیان خاطرات و تجربیات مجالی باشد برای مسئولین که با مشکلات و مسائل این قشر بیشتر و بهتر مواجه شوند و با رویکرد تعلیمی و تربیتی از این فرصت استفاده مناسب‌تری کنند. خوشایند سازی دوره سربازی موجب می‌شود که جوان‌ها با اشتیاق وارد این دوره شوند. دو سال خدمت سربازی می‌تواند از یک پسر جوان یک مرد توانمند برای ورود به جامعه بسازد یا بر عکس عمر او را هدر دهد. در بررسی کتاب‌ها متوجه شدم که یکی از کلیدواژه‌های این خاطرات فرار است. مرخصی روزانه و ساعتی، پرسه زدن در شهرهای نزدیک محل خدمت و تماس مکرر با خانواده محور مهم خاطرات است. اگر دوره سربازی دوره مهارت آموزی و آموزش‌های مورد نیاز سرباز باشد حتی این قابلیت را دارد که رشته و شغل ثابت جوان را برای آینده تعیین کند.

رامهرمزی ادامه داد: به قول آقای مرتضی قاضی، مسئول وقت نشر مرز و بوم «اگر ارتش می‌خواهد روایت و سهم خودش از جنگ را بگوید باید دنبال رفتار قهرمانانش باشد، قهرمانانش را پیدا کند و زندگی آن‌ها را به تصویر بکشد، حتی اگر یک سرباز باشد.» در کتاب سیاوش دو کار قهرمانانه از آقای قدیر می‌بینیم؛ ایشان در هجده سالگی در روزهای پر التهاب جنگ گروهک‌ها برای یافتن برادرش به کردستان می‌رود و در بدترین شرایط جنازه برادرش که حکم پدر خانواده را دارد، پیدا می‌کند و به خرم آباد می‌برد و خانواده را از بلاتکلیفی و چشم انتظاری در می‌آورد. کدام پسر هجده ساله ما امروز چنین شجاعتی دارد؟ رفتار قهرمانانه دیگر سیاوش قدیر رفتن به خرمشهر در روزهای مقاومت است. او هفده روز در کنار مدافعان می‌ایستد و هر آنچه از دستش برآمده انجام می‌دهد. در حالی که به لحاظ سازمانی دستوری برای حضور در خط مقدم جبهه را نداشته و به خواست خود وارد معرکه خرمشهر می‌شود. کسانی که در روزهای مقاومت حضور داشتند می‌توانند درک کنند که هفده روز ایستادگی در خرمشهر یعنی چه؟ البته او سایر دوستانش به دلیل نداشتن فرماندهی و سرگردانی در انجام وظیفه از خرمشهر خارج می‌شوند چه بسا در صورت سامان دهی نیروها، ایشان تا روز سقوط از خرمشهر خارج نمی‌شدند.

وی افزود: وارد بخش دوم نقد می‌شوم که توجه به متن، محتوا و ساختار کتاب است. معمولاً در حضور راویان، وارد نقد همه جانبه کتاب نمی‌شویم. بیشتر هدف ما معرفی کتاب و تجلیل از زحمات روای است که همه تجربه و سرمایه زندگی اش را در اختیار ما گذاشته که بخوانیم، درس بگیریم و لذت ببریم. از نظر من نقد همه جانبه با رویکرد تحلیلی با بیان نکات مثبت و منفی مربوط به نویسنده کتاب است. او در جایگاه محقق و نویسنده پاسخگوی کاستی‌های کتاب است. خاطرات برای راوی حکم فرزندش را دارد و با تجربه‌ای که طی این سال‌ها داشتم راوی‌های جنگ نقد همه جانبه را بر نمی‌تابند و شاید هم حق دارند چون کار آنها بیان و روایت این تجربیات و کار نویسنده، محقق و ناشر از آب و گل در آوردن سرمایه زندگی آن هاست. کتاب سیاوش کتاب آدم‌های معمولی، ساده و بی ادعای جنگ است. راوی کتاب راستگو و بی غل و غش است و خودش را سانسور نکرده از خدمات خودش و سربازان جان برکف خاطره گفته، از سربازهایی که دعوا می‌کنند و نمی‌خواهند به خرمشهر بروند روایت دارد. از سربازی یاد کرده است که تیر به پایش می‌زند تا از رفتن به جبهه معاف شود. هر کدام از این خاطرات به بخشی از واقعیت جنگ و آدم‌هایش پرداخته است. باید همه این آدم‌ها را در کنار هم دید اما از تکرار و تواتر روایت‌ها می‌توان به میانگین واقعی انسان جنگ رسید و سهم اصلی و شایع را به کسانی داد که با انگیزه و عشق در راه دین و وطن در جبهه‌ها مقابل دشمن ایستادند.

نویسنده من میترا نیستم افزود: ورود و خروج‌های نویسنده در کتاب سیاوش خوب است. خواننده نخ تسبیح را گم نمی‌کند. فصل‌های کتاب ارتباط خوبی با هم دارند. نویسنده اطلاعات را به یکباره در کتاب خرج نکرده است. برای درج خاطرات و اطلاعات برنامه داشته و ارزش اطلاعات را حفظ کرده است. مثلاً تعلیق خوبی درباره حادثه پدر راوی داریم که اندک اندک در متن گره گشایی می‌شود و خواننده را دنبال خود می‌کشاند. یا در حادثه‌ای متوجه آشنایی نزدیکی سیاوش قدیر اهل خرم آباد با شهید بهروز مرادی یکی از قهرمانان سپاه خرمشهر می‌شویم. نویسنده بعد از ایجاد شگفتی از دوستی آن دو با فلش بکی ماجرای آشنایی را مطرح می‌کند که در جای خود بسیار جذاب است. شخصیت شهید جهان بخش در کتاب به خوبی ترسیم شده است و حتی می‌شد اسم کتاب را برادر جهان بخش گذاشت. شخصیتی کاریزما که به تنهایی قادر است یک خانواده و فامیل را هندل کند و حامی اصلی سیاوش در زندگی بوده است.

معصومه رامهرمزی گفت: کتاب‌هایی می‌توانند معاصریت داشته باشند و در ذهن خواننده بنشینند که علاوه بر زندگی سوژه، مفهومی را معنا و ماندگار کنند. در این کتاب، مفهوم سربازی در ذهن ما می‌نشیند. کتاب هم معرف سیاوش قدیر است و هم سرشار از مفهوم سربازی است. کتاب‌های خاطره چون یکی از منابع اصلی مطالعات تاریخی است باید فهرست اعلام داشته باشد و این کتاب نیز فهرست اعلام دارد. فهرست اعلام باید آورده شود که محققین استفاده کنند و بهره ببرند. شاید نام بعضی از افراد مؤثر در جنگ یا اتفاقات مهم فقط یک بار در این کتاب آمده باشد و این مهم نباید از چشم محقق دور بماند. البته به نسبت اطلاعاتی که در کتاب می‌آید و نقشی که راوی دارد ضرورت ثبت اعلام متفاوت است. برای اینکه کتابی بی رویه فربه نشود و ریتم کندی پیدا نکند منظومه سوالات مصاحبه باید به گونه‌ای طراحی شود که معنای اصلی کتاب حاصل شود. گاهی جزئیات در خدمت معنا نیست و موجب طولانی شدن فرایند تولید، انتشار کتاب، چاق و چله شدن بی رویه متن و افزایش قیمت کتاب است و هزینه غیر ضروری را به مخاطب تحمیل می‌کند.

محسن شاه‌رضایی دیگر سخنران این نشست بود که گفت: سیاوش قدیر سرباز ارتش نیست. سرباز ژاندارمری است؛ جایی که امروز دیگر نیست اما خاطراتش از زبان این سرباز است. در سلسله آموزش‌های خاطره نویسی و مستند نگاری می‌گوئیم خاطره بنویسید؛ این خاطره باید سوژه داشته باشد، سوژه با روش پژوهش پیدا می‌شود، سوژه که پیدا شد باید با استفاده از روش مصاحبه نوشته می‌شود، بعد از مصاحبه گرفتن باید آن را پیاده کرد، بعد از پیاده سازی باید کد زد، تبدیل به نثر کرد، لحن گذاشت و در نهایت مستندات را آورد وتبدیل به کتاب کرد و داد برای چاپ، تمام این مراحل را در این این کتاب دیدم. این کتاب یک مثال موفقی است از آن سلسله آموزش‌هایی است که به نو قلم‌ها می‌دادیم.

روایت سیاوش قدیر با لحن و لهجه خرم آبادی و صداقت به یادگار مانده از دهه شصت پایان بند جلسه نقد کتاب بود. راوی کتاب مورد نظر با بیان خاطره‌ای درباره شهید جهانبخش قدیر و ۲۳ شهید پادگان سنندج که برای حفظ این پادگان جان دادند پرداخت و گفت: مقاومت و شهادت آنها موجب شد انبوه مهمات پادگان سنندج به دست گروهک‌های ضد انقلاب نیفتد که اگر این اتفاق می‌افتاد شاید سرنوشت کردستان در آن برهه حساس تاریخی تغییر می‌کرد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سربازها تریبونی برای بیان خاطرات ندارند بیشتر بخوانید »

واکنش باهنر به انتخاب رئیس جدید جبهه اصلاحات

واکنش باهنر به انتخاب رئیس جدید جبهه اصلاحات



دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت: افرادی از جریان اصلاحات که پایبند به انقلاب اسلامی هستند و در چارچوب نظام فعالیت می کنند باید بیایند و فعال بشوند و به مسئله مشارکت کمک کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و نائب رئیس سابق مجلس شورای اسلامی در رابطه با انتخاب رئیس جدید جبهه اصلاحات ایران گفت: به هرحال جریان اصلاحات هم حق دارد و می تواند در چارچوب نظام فعالیت های خود را انجام دهند و دور هم جمع شده و کار انتخاباتی یا فعالیت سیاسی کنند.

وی افزود: افرادی از جریان اصلاحات که پایبند به انقلاب اسلامی هستند و در چارچوب نظام فعالیت می کنند باید بیایند و فعال بشوند و به مسئله مشارکت کمک کنند.

باهنر در ادامه گفت: اما این گونه نباشد که دوباره در جریان اصلاحات شاهد آن باشیم که جریانی تندرو به دنبال فتنه گری و اغتشاش و هنجار شکنی ها و این مدل کارها برود.

وی خاطرنشان کرد: در غیر این صورت، بنده خیلی ها را از این جریان می شناسم که انسان های متدینی هستند و انقلاب و نظام را قبول دارند اما به عنوان مثال باهنر را قبول ندارند، خب این اشکالی ندارد.

وی در پایان گفت: بحث بنده این هست، که این دوستان رقیب حزبی باشند و خدایی نکرده خود را رقیب نظام قلمداد نکنند، بیایند رقابت سالم حزبی و سیاسی در کشور انجام بدهند که اتفاقا ما هم از آن استقبال می کنیم.

عصر دیروز سیدحسن رسولی عضو جبهه اصلاحات از انتخاب آذر منصوری به عنوان رئیس جدید جبهه اصلاحات خبر داد. جبهه اصلاحات در جلسات دور جدید خود نسبت به انتخاب رئیس جدید این جبهه اقدام کرده و بنا به گفته رسولی در جلسات بعدی هیات رئیسه نیز انتخاب خواهند شد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

واکنش باهنر به انتخاب رئیس جدید جبهه اصلاحات بیشتر بخوانید »

به نام زن و علیه زن

جهاد تفاهم و هم‌افزایی اطلاعاتی



پیام اخیر رهبر معظم انقلاب‌اسلامی به نشست مشترک جامعه اطلاعاتی را می‌توان نشانه‌ای از جدیدترین رهیافت در توسعه و تکامل رهنامه (دکترین) اطلاعاتی کشور دانست.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدجواد اخوان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:پیام اخیر رهبر معظم انقلاب‌اسلامی به نشست مشترک جامعه اطلاعاتی را می‌توان نشانه‌ای از جدیدترین رهیافت در توسعه و تکامل رهنامه (دکترین) اطلاعاتی کشور دانست. پیچیدگی جنگ اطلاعاتی در دنیای امروز و حساسیت‌های خاص آن می‌طلبد تا هر کشور قدرتمند متناسب با نیازمندی‌ها و شرایط خاص خود از دکترین اطلاعاتی خاص خود برخوردار باشد و در این میان جمهوری اسلامی ایران به دلیل رویکرد منحصربه‌فرد و تأکید بر استقلال در سیاست خارجی نیازمند چنین رهنامه‌ای متناسب با اهداف و آرمان‌های خود است.

بر این اساس جامعه اطلاعاتی کشور پس از پیروزی انقلاب‌اسلامی دو دوره کاملاً متفاوت تمرکز و تکثر ساختاری را تجربه کرده است. در دوره تمرکز که از سال ۱۳۶۲ آغاز شد، تمام نهادهای اطلاعاتی کشور در هم ادغام و وزارت اطلاعات تأسیس شد. در این مقطع که حدود دو دهه به طول انجامید، اساس رهنامه اطلاعاتی کشور در تمرکز ساختارها و سپرده شدن کل مأموریت‌های اطلاعاتی به یک نهاد بود و بخش عمده‌ای از اقدامات امنیتی و نظامی نیز در هماهنگی با این ساختار متمرکز اطلاعاتی انجام می‌شد.

با گذشت بیش از یک دهه، آسیب‌های این ساختار متمرکز کم‌کم آشکار شد و خصوصاً تحولات سیاسی پس از دوم‌خرداد ۱۳۷۶ نشان داد که ساختار متمرکز هرچند محاسن قابل‌توجهی دارد، اما در مقابل مضرات ناشی از دست‌به‌دست شدن قدرت اجرایی و ورود احزاب و جریانات سیاسی مصون نیست. حوادثی از قبیل قتل‌های زنجیره‌ای و تسویه‌حساب‌های سیاسی تجدیدنظرطلبان علیه ساختارهای حافظ امنیت ملی کشور آشکار نشان داد که تمرکز اطلاعاتی دیگر پاسخگوی نیازهای کشور نیست.

بنابراین، به‌تدریج و به‌صورت غیررسمی تکثر ساختار اطلاعاتی کشور پذیرفته شد و نهایتاً در دهه چهارم انقلاب با شکل‌گیری رسمی سازمان‌های اطلاعاتی جدید در سپاه و فراجا ساختار غیرمتمرکز جامعه اطلاعاتی کشور هندسه خود را پیدا کرد. بااین‌حال، این ساختار هم نقاط ضعف خاص خود را داشت که از مهم‌ترین آن فقدان فرایندهای متقن و فراگیر تعاملی میان اجزای کل جامعه اطلاعاتی و پیش‌بینی نشدن این مهم بود.

اکنون و در دهه پنجم انقلاب‌اسلامی و با گذشت چهار دهه از هر دو نوع تجربه تمرکز و تکثر اطلاعاتی شاهد ظهور رهیافت‌های نسل سوم در رهنامه اطلاعاتی کشور هستیم که آن را باید رهیافت تفاهم و هم‌افزایی در جامعه اطلاعاتی دانست. در این دوره جدید که پیام اخیر رهبر معظم انقلاب نویدبخش آغاز آن است، ضمن پذیرش تجارب قبلی، خصوصاً وجود ساختارهای متنوع اطلاعاتی، دو نهاد اصلی اطلاعاتی کشور- یعنی وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه- محور این هم‌افزایی قرار می‌گیرند و اجزای این دو نهاد در کل کشور و در میزها و حوزه‌های تخصصی با یکدیگر به تفاهم و هم‌افزایی در عملیات و مأموریت‌ها می‌پردازند.

روشن است که از گذشته ساختارهایی همچون دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و شورای هماهنگی اطلاعات برای ایجاد همکاری و تقسیم‌کار میان جامعه اطلاعاتی در سطوح راهبردی وجود داشته، اما انتظار آن است که در سطوح راهکنشی و عملیاتی و در مویرگ‌های این ساختار عظیم نیز نوعی از همکاری و هم‌افزایی در برآورد، طراحی و عملیات ایجاد شود. بدین‌ترتیب کشور هم از محاسن وجود ساختارهای متنوع اطلاعاتی منتفع می‌شود و هم هم‌افزایی ساختاری میان رده‌های گوناگون این دو نهاد عملاً به افزایش توان اطلاعاتی و ارتقای ضریب امنیت ملی در کل کشور خواهد انجامید. انتظار می‌رود با تکامل این رهیافت جدید به‌تدریج سایر اجزای جامعه اطلاعاتی در نیروهای مسلح نیز بدان ملحق شده و شاهد رفع هرچه بیشتر خلأ‌های امنیتی و ارتقای سطح برآورد و عملیات در جامعه اطلاعاتی کشور باشیم.

تعبیر دقیق رهبر معظم انقلاب‌اسلامی و «مجاهدت» تلقی کردن تفاهم در تمام رده‌های اطلاعاتی به‌خوبی نشان می‌دهد که همکاری و هم‌افزایی در جامعه اطلاعاتی تا چه حد در رهنامه جدید اطلاعاتی امنیتی کشور اهمیت دارد و چه جایگاه ویژه‌ای برای آن در نظر گرفته خواهد شد. این همکاری و هم‌افزایی راهبردی، راهکنشی و عملیاتی هم نقاط کور رادار امنیتی کشور را به‌گونه‌ای چشمگیر کاهش می‌دهد و هم مجموعه اجزای متنوع نهادهای اطلاعاتی با تفاهم و هم‌افزایی به توسعه آگاهی سامان‌مند امنیتی اطلاعاتی نظام کمک خواهند کرد. در صورت تکمیل روندهای ناشی از رهیافت جدید، می‌توان امیدوار بود که شاهد کاهش غافلگیری‌ها و شکست‌های اطلاعاتی باشیم، ان‌شاءالله.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جهاد تفاهم و هم‌افزایی اطلاعاتی بیشتر بخوانید »

فوتوتیتر/ درس‌های فرماندهی امامین انقلاب اسلامی

فوتوتیتر/ درس‌های فرماندهی امامین انقلاب اسلامی


برای مشاهده کامل خبر بر روی عکس کلیک کنید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فوتوتیتر/ درس‌های فرماندهی امامین انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »

ایران در اوراسیا یک قدرت مسلم است/ ایران الگوی جوانان ونزوئلا است

ایران در اوراسیا یک قدرت مسلم است/ ایران الگوی جوانان ونزوئلا است



وزیر امور خارجه ونزوئلا در گفتگو با المیادین به بررسی پیام های سفر رئیس جمهور ایران به ونزوئلا پرداخت و گفت: ایران با ونزوئلا و کوبا اشتراکات زیادی دارند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، وزیر امور خارجه ونزوئلا در گفتگو با المیادین به بررسی پیام‌های سفر آیت الله رئیسی، رئیس جمهور ایران به ونزوئلا پرداخت.

ایوان خیل پینتو، وزیر امور خارجه ونزوئلا در این گفتگو تأیید کرد که ایران با ونزوئلا و کوبا اشتراکات زیادی دارند.

وزیر امور خارجه ونزوئلا تاکید کرد که اتحادی که امروز بین ایران و ونزوئلا ایجاد شده، یک اتحاد بلندمدت است.

خیل پینتو در گفت‌وگو با المیادین گفت: سفر ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور ایران به ونزوئلا در چارچوب توافقنامه ۲۰ ساله اتحاد راهبردی است که دو رئیس‌جمهور یک سال پیش در جریان سفر نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور ایران به تهران امضا کردند.

وی با بیان اینکه ائتلاف با ایران یک اتحاد «استراتژیک» است که شامل همکاری در حوزه علم و فناوری، سرمایه‌گذاری متقابل، نفت و گاز، معدن، کشاورزی، پتروشیمی، تجارت و مبادلات گردشگری است، توضیح داد: منظور ما این است که این همکاری همه جانبه است.

گیل پینتو خاطرنشان کرد که مادورو در این سفر گفت که ونزوئلا و ایران روابط مهمی دارند که از گذشته یعنی از زمان روی کار آمدن هوگو چاوز رهبر فقید وجود داشته است.

وی تاکید کرد: ونزوئلا و ایران دو انقلاب هستند، انقلاب اسلامی ایران و انقلاب بولیواری در ونزوئلا که برای تأمین رفاه دو ملت تلاش می‌کنند.

به گفته خیل پینتو، اتحادی که امروز بین ایران و ونزوئلا ایجاد می‌شود، یک اتحاد بلندمدت است که «منفعت اساسی در تأمین رفاه مردم ما و منفعت اساسی در ایجاد تعادل جهانی دارد».

وزیر ونزوئلایی با بیان اینکه «ایران در منطقه اوراسیا خود یک قدرت است» و همزمان با اشاره به اینکه «ونزوئلا در منطقه آمریکای لاتین نیز یک قدرت است»، گفت: ونزوئلا قدرتی در حوزه انرژی و یک قدرت رو به رشد است.

او افزود: «ما هر دو قربانی حملات، تحریم‌ها و محاصره‌ها هستیم، دقیقاً به این دلیل که می‌خواهیم از طریق ژئوپلیتیک و نظم جدید جهانی که امروز در حال ساخت است، به دنیای آزاد برویم.»

خیل پینتو همچنین با اشاره به اینکه دو کشور به عنوان قدرت‌های نوظهور ستون‌های اصلی این نظم نوین جهانی هستند، خاطرنشان کرد که منافع و مسیرهای مشترک بسیاری وجود دارد.

وی افزود: همانطور که دو رئیس جمهور گفتند ما دو کشور هم خانواده هستیم و فهرست بلندبالایی از وظایف داریم که باید طی بیست سال آینده به انجام برسانیم.

خیل پینتو درباره قراردادهای امضا شده با ایران گفت: دو رئیس جمهور در چارچوب این رابطه راهبردی برای امضای ۲۵ توافقنامه موافقت کردند.

وی ادامه داد: ۲۵ توافقنامه در حوزه‌های نفت، معدن، کشاورزی، قضائیه، حمل‌ونقل و حوزه‌های جامع همکاری‌های یکپارچه است و این امر به ما امکان می‌دهد تا در روابط دوجانبه با سرعت زیادی پیشرفت کنیم.

وزیر امور خارجه ونزوئلا با تاکید بر اینکه کشورش و ایران بخشی از ژئوپلیتیک جدید جهانی هستند، گفت: ما دارای ذخایر بزرگ انرژی هستیم و ایران صنایع خود را برای سرمایه‌گذاری در نفت، گاز و پتروشیمی توسعه داده است که مورد علاقه ماست. ما منافع مشترک یکسانی داریم.

او با بیان اینکه ما در سازوکارهای اوپک پلاس و اوپک شریک هستیم و دیدگاه مشترکی برای جهان داریم، خاطرنشان کرد: دو رئیس جمهور سناریوی کنونی را تحلیل و بررسی کردند، چرا که می‌بینیم قدرت مسلط چگونه رفتار می‌کند. وضعیت ایالات متحده که کشور متجاوز مشترک علیه ایران و ونزوئلا نیز هست، همچنان رو به وخامت است.

خیل پینتو تاکید کرد که این موضوع مسئولیت دوکشور را یک ضرورت فوری می‌کند، دو کشور مسئول حفاظت از دارایی‌ها، کالاها و ظرفیت تولیدی خود به منظور حفظ تعادل جهانی هستند.

وزیر ونزوئلایی معتقد است که سفر رئیسی را می‌توان اینگونه خلاصه کرد: سفری که در آن رؤسای جمهور دو کشور مسئولیت خود را در برابر جهانیان برای تضمین ثبات کشورهای خود و ثبات تولید انرژی در مقابل تغییرات ژئوپلیتیکی که در حال گذرانده‌ایم تأیید کردند.

وی همچنین تصریح کرد که اتحاد ایران و ونزوئلا برای جهان به معنای تضمین ثبات و تأمین انرژی و به معنای تضمین حضور سیاسی در مجامع منطقه‌ای و داخلی است.

وی پیام سفر رئیس جمهور را دقیقاً این دانست که دو کشور مستقل در حال ایجاد روابطی هستند که نه تنها در زمینه همکاری‌های انرژی، بلکه در ابعاد دیگر مانند تجارت و گردشگری، روز به روز تقویت می‌شود.

او افزود: ما یک ارتباط هوایی بین دو کشور داریم که به ما امکان می‌دهد ساختار جدیدی برای همکاری بین کشورهای جنوب ایجاد کنیم و این بسیار ضروری است.

وزیر امور خارجه ونزوئلا با اشاره به اینکه ایالات متحده از حمله و از سلطه خود بر ارز و تجارت جهانی در تلاش برای تغییر برنامه‌ها و اهداف به نفع خود استفاده کرد، گفت: ایران و ونزوئلا دو کشوری هستند که قربانی این حملات شده‌اند و مقاومت کردند.

خیل پینتو افزود: رئیس‌جمهور مادورو می‌گوید هرکسی که می‌خواهد تسلیم شود و یا در مقابل دشمن تغییر موضع دهد، به حزب و کشور خیانت کرده است و این موضع مشترک هم ایران و هم ونزوئلا است.

وی ادامه داد: در نهایت ایران و ونزوئلا به نمونه‌هایی برای تمام جهان تبدیل خواهند شد که با مقاومت می‌توان بر تحریم مقابله کرد و ما قطعاً با سرعت بیشتری پیشرفت خواهیم کرد.

خیل پینتو توضیح داد که «دو رئیس جمهور در پیام خود تاکید کردند که نه ایران و نه ونزوئلا تلاش نمی‌کنند به کسی حمله کنند یا دیدگاه خود را تحمیل کنند و تنها چیزی که ایران و ونزوئلا خواستار آن هستند آزادی انتخاب مردم است.»

وی با بیان اینکه سفر رئیس جمهور ایران به ونزوئلا بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های داخلی و بین المللی داشت، افزود: این اساساً فریاد مردم ماست و پیامی است که جهان در صورت متحد شدن، پیشرفت موثرتری خواهد داشت.

وزیر ونزوئلایی خاطرنشان کرد: جهان باید از توانایی مقاومت این دو رئیس جمهور تشکر کند، زیرا آنها به جهانیان ثابت کردند که انقلاب اسلامی در طول ۴۴ سال و انقلاب بولیواری در ۲۴ سال قدرت، علی‌رغم همه تجاوزها برای رسیدن به اهدافشان با مقاومت پیروز شدند.

خیل پینتو در گفتگو با المیادین گفت: تحریم‌های آمریکا علیه ونزوئلا بیش از ۹۰۰ مورد است و به عبارت دیگر تقریباً همه بخش‌های ما را مجازات کرده اند.

وی با بیان اینکه بخش نفت، مالی و تجاری و حتی سلامت ونزوئلایی‌ها تحت تأثیر این تحریم‌ها قرار گرفته است، افزود: ما واقعاً برایمان مهم نیست که آمریکا در مورد روابط ما چه فکری می‌کند و با چه کسانی ارتباط داریم.

وی با اشاره به اینکه ونزوئلا و ایران به قوانین بین‌المللی احترام می‌گذارند و در این زمینه دو کشور از اقتدار اخلاقی و قانونی برخوردارند و حق برقراری روابط با سایر کشورها را دارند، خاطرنشان کرد: این برای آمریکا واقعاً دیوانه‌کننده است. دولت‌های غربی از کسانی که با ایران رابطه دارند یا با آن معامله می‌کنند انتقاد کنند.

وی با بیان اینکه ما هیچ گونه نگرانی درباره رابطه با ایران نداریم، ادامه داد: حملات به ایران و ونزوئلا حملات امپریالیستی است.

خیل پینتو افزود: آنها به ما حمله می‌کنند زیرا تصمیم گرفتیم آزاد باشیم، زیرا تصمیم گرفتیم یک راه عادلانه را برای مردم خود دنبال کنیم. این یک حقیقت استکه ما بدنبال آزادی هستیم.

وزیر ونزوئلایی همچنین با اشاره به عقب نشینی هژمونی که ایالات متحده و غرب نماد آن هستند، خاطرنشان کرد: ارزش‌هایی که توسط ایالات متحده ترویج می‌شود، ارزش‌هایی است که آن قدرت جهانی بر اساس آن ساخته شده است. آنها ارزش‌هایی هستند که اصلاً ربطی به بشریت ندارند: نژادپرستی، استثمار، تهاجم و غارت منابع طبیعی و…

وی با تاکید بر اینکه امپراتوری آمریکای شمالی است همیشگی نیست، همچنین خاطرنشان کرد: این امپراتوری بر پایه غارت و نقض حقوق بشر بنا شده است و این وضعیت رو به پایان است.

او توضیح داد که این اتفاق می‌افتد زیرا مردم جهان در حال قیام هستند و مردم جهان در حال ساختن آلترناتیو هستند و ونزوئلا و ایران از جمله این آلترناتیوها هستند، آلترناتیوهای نزدیک به جهت گیری انسانی مبتنی بر احترام به حقوق بشر و احترام به حریم خصوصی همه مردم جهان.

خیل پینتو ادامه داد: در مقابل ما می‌بینیم که ایالات متحده چگونه در حال انحطاط است، جامعه‌ای است که به خودی خود بیمار است، بیمار از نژادپرستی، نفرت و مواد مخدر. سلسله پیامدهایی که به تدریج با این انحطاط تا آخر افزایش می‌یابد.

وزیر امور خارجه ونزوئلا همچنین خاطرنشان کرد: الگوی پیشنهادی آمریکا الگوی استثمار است، الگوی غارت محیط زیست، غارت انسان، پایان دادن به همه چیز است و اگر ادامه پیدا کند حتی به پایان نسل بشر خواهد انجامید.

وی با اشاره به اینکه «الگوی تعادل و تعدد مراکز قدرت الگویی است که به ما امکان می‌دهد به بشریت فرصت دهیم»، تصریح کرد: این موضوع کم کم محقق می‌شود و امروز که شاهد ابتکاراتی از این قبیل هستیم، آن را می‌بینیم. ما ابتکاراتی مانند بریکس و اتحاد ایران و ونزوئلا، و ائتلاف جنوب-جنوب را می‌بینیم، بنابراین همه جایگزین‌ها در برابر هژمونی آمریکا ایجاد شده است.

وی افزود: در آفریقا، ببینید که چگونه هر بار کشورها با قدرت و استقلال بیشتری پیشروی می‌کنند، آنها جایگزین‌هایی هستند که بشریت باید با امید بیشتری ببیند، زیرا آنها هستند که بقای نسل بشر و رفاه اجتماعی را تضمین می‌کنند.

به همین ترتیب، خیل پینتو با اشاره به اینکه همه این عقب نشینی‌های آمریکا را تماشا می‌کنند، توضیح داد: البته ما در مورد مردم آمریکا صحبت نمی‌کنیم. مردم آمریکا نیاز دارند و امیدوارند با توقف تهاجم به کشورها و بازگشت دولت به جامعه خود، مدل غارت و سرقت منابع طبیعی نیز تغییر کند. آمریکا امروز کشوری است که در آن ۴۰ میلیون فقیر زندگی می‌کنند که روزانه در فلاکت به سر می‌برند.

وزیر امور خارجه ونزوئلا با تاکید بر اینکه «هژمونی آمریکا قابل دوام نیست»، خاطرنشان کرد: «این مدل با خشونت قابل تحمیل نیست، دیکتاتوری است».

خیل پینتو با بیان اینکه این دیکتاتوری جهانی رو به افول است، تاکید کرد: مطمئن هستیم که کم کم خواهیم دید که این پارادایم چگونه تغییر خواهد کرد.

وی افزود: ما امروز در مرحله بسیار حساسی از زندگی امپریالیسم جهانی قرار داریم. این مرحله بسیار خطرناکی است زیرا نیروی بسیار قدرتمندی است و سلاح دارد و حتی توانایی نابودی کره زمین را دارد، بنابراین قادر به انجام هر کاری است.

وزیر امور خارجه ونزوئلا ابراز امیدواری کرد که عقل سلیم غالب شود و این گذار از دنیای تک قطبی به دنیای چند مرکزی و چند قطبی به تدریج همراه با صلح انجام شود.

وزیر ونزوئلا تأکید کرد که «مردم ونزوئلا عمیقاً عاشق آزادی هستند و عاشق انقلاب‌هایی هستند که به نفع مردم است».

وی افزود: ۴۴ سال است که ما به عنوان مردم ونزوئلا در انقلاب اسلامی چراغی را می‌بینیم که گذر به سوی رفاه، حاکمیت بر منابع کشور و تأمین رفاه مردم آن را روشن می‌کند.

وی خاطرنشان کرد: از ونزوئلا، ما می‌توانیم با خوشحالی ببینیم که مردم ایران چگونه آلترناتیو خود را می‌سازند، آلترناتیو خود را با واقعیت فرهنگی و اجتماعی خود و با مردم خود می‌سازند و می‌دانند چگونه با وجود تجاوزات، وحدت خود را حفظ کنند.

خیل پینتو توضیح داد: جوانان ونزوئلا با دیدن مردم ایران با این احساس عجین شده‌اند و با تحسین به آنها نگاه می‌کنند زیرا راه‌حل‌هایی پیدا کردند و بر همه حملات غلبه کردند.

وی با اشاره به اینکه مردم ایران در معرض جنگ، تروریسم، آزار و اذیت تجاری و تحریم قرار گرفتند، خاطرنشان کرد: به نوعی تلاش شد ایران را غرق کنند، اما مردم ایران مقاومت کردند. مردم ایران قادر به مقاومت در برابر همه این حملات هستند و امروزه آنها یک نیروی بزرگ در علم و فناوری، در آموزش، یک قدرت نظامی بزرگ و یک قدرت در انرژی و غیره هستند.

وزیر ونزوئلایی با تاکید بر اینکه ایران برای جوانان ونزوئلایی نیز منبع تعادل در منطقه است، خاطرنشان کرد: منطقه اوراسیا اگر با حضور کشوری مانند ایران تعادل نداشته باشد، منطقه صلح نخواهد بود.

وی افزود: به همین دلیل است که ما با تحسین به او نگاه می‌کنیم.

وزیر ونزوئلا به المیادین اطمینان داد که «مسئله علم و فناوری برای ما موضوع بسیار مهمی بود و دو رئیس جمهور درباره آن بحث کردند» و افزود: «آنها درباره تأثیر شبکه‌های اجتماعی به عنوان مثال صحبت کردند. این یک موضوع بسیار مهم است.»

وی ادامه داد: ما در ونزوئلا نبرد کردیم، دشمنان ما می‌خواستند از طریق اطلاعاتی که از طریق شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شد، حقیقتی نادرست در مورد کشورمان بسازند و ما در مبارزه با این جعلیات موفق بوده‌ایم.

وزیرخارجه ونزوئلا همچنین گفت: وزارت‌خانه‌های اطلاعات ایران و ونزوئلا توافقی برای تبادل اطلاعات و خبرگزاری‌ها امضا کردند، زیرا ما در نبرد هستیم و باید با آن بجنگیم. بنابراین، بیش از هر چیز، ما یک وظیفه بسیار مهم داریم که آن انتقال حقیقت است و من فکر می‌کنم که با همکاری دو کشور تلاش خواهیم کرد تا اطمینان حاصل کنیم که این حقیقت با قدرت روزافزون به مردم خواهد رسید.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایران در اوراسیا یک قدرت مسلم است/ ایران الگوی جوانان ونزوئلا است بیشتر بخوانید »