انگلستان

داستان مریم؛ خبرنگار جنگ و هم‌سفر فرمانده دستمال سرخ‌ها

داستان مریم؛ خبرنگار جنگ و هم‌سفر فرمانده دستمال سرخ‌ها



مریم کاظم‌زاده، اولین زن خبرنگار دفاع مقدس در تاریخ سوم خردادماه ۱۴۰۱ به دیار باقی شتافت. «مجله مهر» برشی از زندگی او را از زبان خودش روایت کرده‌ است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مریم کاظم زاده، خبرنگار و عکاس دوران دفاع مقدس و همسر شهید اصغر وصالی در سالروز فتح خرمشهر به وصال همسر شهیدش رسید.

زهرا امیری، کارشناس ارشد مطالعات زنان، روایت‌های مستندی از زندگی مرحومه کاظم‌زاده از زبان خود او را نوشته است.

«همین که قدم به فرودگاه لندن گذاشتم دلم برای خانواده‌ام تنگ شد. اصرارهای پدر و مادرم باعث شده بود برای ادامه تحصیل به انگلستان سفر کنم. حس غریبی داشتم. هم خوشحال بودم هم ناراحت. ناراحتی برای دلتنگی و خوشحالی از بابت داشتن خانواده‌ای که علی رغم داشتن تقیدات مذهبی، روشنفکر بودند و مثل اکثر دختران، مرا اسیر تفکرات جنسیتی و بی احساس نکرده بودند. در زمانی که خیلی از دخترهای هم سن سال من در شیراز، از حق تحصیل محروم بودند، من به اصرار خانواده برای ادامه تحصیل، راهی فرنگ شده بودم.

برای مسلط شدن به زبان انگلیسی، باید دو سال در کلاس‌های آموزش زبان شرکت می‌کردم. بعد از آن در هر رشته‌ای که می‌خواستم می‌توانستم به ادامه تحصیل بپردازم. همان ابتدای ورودم به کالج، به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان خارج از کشور درآمدم. جمعی گرم و صمیمی متشکل از مسلمان‌های ایرانی و عرب و پاکستانی و هندی و… بودیم. همان جا بود که با مسائل انقلاب آشنایی پیدا کردم. نام امام خمینی برای من آشنا بود و دلیل آن به سال‌های نه چندان دوری باز می‌گشت که دایی ام برای دیدن ایشان به نجف رفته بود. بعد از بازگشت دایی، کل فامیل جمع شده بودند تا از حال و روز امام در تبعید جویا شوند. دایی هم با شور و حرارت درباره دیدارش با امام سخن می‌گفت. چندی بعد از طریق بچه‌های انجمن با خانم دباغ آشنا شدم. او زنی بسیار شجاع و نترس بود و نقش به سزایی در انقلابی شدن من داشت. دو بار همراه خانم دباغ از لندن برای دیدار امام به پاریس رفتم. جهان بینی من بعد از آشنایی با شخصیت حضرت امام، به کلی تغییر کرد و به شدت مجذوب ایشان شده بودم.

دو سال از بودنم در انگلیس گذشته بود وکلاس های زبان به اتمام رسیده بود. من رشته ریاضی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم اما طولی نکشید که جریانات انقلاب در ایران به اوج خود رسید و امام به ایران برگشتند. من هم دیگر صلاح ندیدم که بیش از این در انگلیس بمانم و ۱۴ بهمن ۵۷ عازم ایران شدم.

روزنامه انقلاب اسلامی تازه تأسیس شده بود و نیاز به عکاس و خبرنگار داشت. من هم به دلیل علاقه‌ای که داشتم، در انگلیس دوره عکاسی دیده بودم. به عنوان عکاس و خبرنگار در این روزنامه مشغول به کار شدم.
تیر ۵۷ در پاوه، غائله ای برپا شد. خیلی دوست داشتم من هم برای تهیه خبر به کردستان بروم. دوبار درخواست دادم اما قبول نکردند، به نظر آنها وضعیت کردستان برای حضور یک خبرنگار زن اصلاً مناسب نبود، من هم دست بردار نبودم. چند بار دیگر هم درخواست دادم تا اینکه بالاخره با سفر من به کردستان موافقت شد.

من خبرنگار پشت میزنشین نیستم

وارد مریوان که شدم غائله پاوه تمام شده بود. همانجا برای اولین بار فرمانده گروه دستمال سرخ‌ها، اصغر وصالی را دیدم. وقتی فهمید خبرنگارم با لحن تندی گفت: چرا الان آمدی؟ برگرد بنشین پشت میزت و دروغ‌هایت را بنویس. شما خبرنگارها همیشه وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد سر و کله تان پیدا می‌شود! خیلی ناراحت شدم، اصلاً توقع چنین برخوردی را نداشتم. به نظر خودم همین که من کردستان را برای تهیه خبر انتخاب کرده بودم به اندازه کافی برای یک زن تصمیم شجاعانه ای بود اما از نظر اصغر وصالی خبرنگار خبرنگار بود و زن و مرد نداشت و باید همه جا حاضر می‌بود. تصمیم گرفتم به او ثابت کنم که من از آن خبرنگارهای پشت میزنشین نیستم. با اجازه شهید چمران و با دستور او با گروه اصغر وصالی همراه شدم.

عملیات سختی بود، دو شبانه روز پیاده روی در دل کوه‌های سر به فلک کشیده کردستان داشتیم، در حالی‌که آب تمام شده بود. به چشمه که رسیدیم, علی رغم اینکه بسیار تشنه بودم، سعی کردم به خودم مسلط باشم. یکی از بچه‌ها لیوان آبی به من تعارف کرد، من هم آب را به نفر دیگری تعارف کردم که این کار ما با اعتراض اصغر وصالی مواجه شد و گفت اینجا جای این کارها نیست، راه بیفتید تا شب نشده باید به پناهگاه برسیم.

در راه، ناگهان همه گروه موضع گرفتند. در کمین دشمن افتاده بودیم. من هم کنار صندوق مهمات رفتم و پناه گرفتم. خشاب‌های بچه‌ها را پر می‌کردم. درگیری که شدید شد عبدالله نوری، کلتی را به من داد تا در صورت لزوم از خودم دفاع کنم. اصلاً حس خوبی به اسلحه نداشتم اما آن را گرفتم. از قبل، نارنجک و گاز اشک آوری را به توصیه شهید چمران در جیبم گذاشته بودم تا اگر جایی در کمین دشمن افتادم، اسیر نشوم. با خودم فکر کرده بودم که وقتی در موقعیتی گیر کردم که احتمال اسارت وجود داشت، اگر توانستم گاز اشک آور را بزنم و فرار کنم و اگر امکان فرار نبود، نارنجک را فعال کنم تا خودم و دشمن با هم کشته شویم.

لحظات پر اضطرابی بود. یکی از بچه‌ها موقع گرفتن خشاب گفت، منصور شهید شد. انگار زمان برایم ایستاد، تا آن موقع پیکر هیچ شهیدی را از نزدیک ندیده بودم، انگار غم سنگینی روی دلم نشست. منصور اوسطی را در همان یکی دو روزی که با گروه همراه بودم، کمابیش شناخته بودم، رزمنده خوش اخلاقی بود. ترسیدم از دیدن پیکرش نتوانم خودم را کنترل کنم و حالم بد شود. آن چند لحظه‌ای که این فکرها از ذهنم عبور می‌کرد انگار هیچ صدایی نمی‌شنیدم. به خودم که آمدم سر و صداها کمتر شده بود. چند نفر دیگر از همراهان ما هم به شهادت رسیده بودند. در نهایت دشمن پا به فرار گذاشت. همه این اتفاق‌ها را با سختی پشت سر گذاشتم و به اصغر وصالی ثابت کردم که من خبرنگار پشت میزنشین نیستم.

شب‌ها داخل ماشین می‌خوابیدم

بعد از آن عملیات به تهران برگشتم و مقاله‌ای تحت عنوان دستمال سرخ‌ها چه کسانی هستند نوشتم؛ اما من دیگر آن آدم سابق نبودم. از جو حاکم بر دفتر روزنامه و منیت های آدم‌های شهر، حالم به هم می‌خورد. دوباره به کردستان برگشتم.
محل اسکانم معمولاً در دفتر ستاد فرماندهی بود. در مریوان در دفتر ستاد اتاقی به من داده بودند که فقط یک تخته در آن بود. من همیشه همراهم کیسه خواب و کوله پشتی داشتم. شب‌ها داخل کیسه خواب می‌خوابیدم. اما شرایط همیشه اینقدر راحت نبود. گاهی باید شب‌ها را در جایی غیر از ستاد می‌گذراندیم. بعضی از فرماندهان یا افراد به دیدن یک زن در پادگان یا منطقه نظامی عادت نداشتند و لازم بود توجیه شوند، حتی گاهی اتاقی برای اسکان من در یک محیط کاملاً مردانه وجود نداشت. من هم در این شرایط، داخل ماشین می‌خوابیدم و در را قفل می‌کردم.

مدام بین تهران و کردستان در رفت و آمد بودم تا این‌که بعد از آرام شدن اوضاع کردستان، یک روز وقتی گروه دستمال سرخ‌ها به تهران برگشته بودند، اصغر وصالی با گفتن جمله “با من ازدواج می‌کنی؟ ” از من خواستگاری کرد. چه می‌توانستم بگویم؟ اواخر شهریور ۵۸ عقد کردیم!

من همچنان در دفتر روزنامه کار می‌کردم و می‌دانستم در مرز درگیری‌هایی بین ایران و عراق هست اما روزی که صدام فرودگاه‌های ما را در ۳۱ شهریور ۵۹ بمباران کرد، جنگ به طور رسمی آغاز شد. همان روز همراه اصغر به سمت جبهه غرب حرکت کردیم. با او تا خط مقدم رفتم. اصغر و گروهش دشمن را در سرپل ذهاب متوقف کردند و کمکم عقب زدند. من همراه دکتر کیهانی و ۳ نفر دیگر در درمانگاه شهید نجمی سرپل ذهاب ساکن شده بودیم. درمانگاهی که دکتر کیهانی و همسرش آقای تهرانی آن را برای رسیدگی به مجروحین راه اندازی کرده بودند تا در نزدیک ترین فاصله از خط مقدم جلوی خونریزی آنها را بگیرند تا مجروحین از شدت خونریزی به شهادت نرسند. هر از چند گاهی همراه اصغر برای عکاسی به خط مقدم می‌رفتم. یک‌بار یکی از رزمنده‌ها از دیدن من آنجا متعجب و تا حدی هم عصبانی شده بود، از دور با اشاره دست گفت: اینجا چه کار می‌کنی؟ من هم گفتم خودت چه کار می‌کنی؟ اسلحه اش را بالا برد و گفت: می‌جنگم! من هم دوربینم را بالا بردم و گفتم من هم عکس می‌گیرم!

به سادگی اوایل جنگ نبود

۲۸ آبان روز عاشورا بود. حال خوبی نداشتم، نفسم سنگین شده بود. غروب بود که خبر مجروح شدن اصغر را آوردند. خودم را به بیمارستان اسلام آباد رساندم. تیر به سرش اصابت کرده بود. لحظات آخر کنارش بودم که چشم‌هایش را بست، من هم چشم‌هایم را بستم و به صاحب آن روز سپردمش. بعد شهادت اصغر چند روزی را تهران بودم اما خیلی زود کوله ام را بستم و به سمت منطقه حرکت کردم. برای مدتی خبرنگاری را کنار گذاشتم چون دیگر مواضع روزنامه انقلاب اسلامی را قبول نداشتم. در آن مدت یا به دکتر کیهانی در درمانگاه کمک می‌کردم یا اینکه برای عکاسی همراه ابوشریف فرمانده سپاه به مناطق مختلف جبهه می‌رفتم. بعد از آن وارد تحریریه کیهان شدم.

سال ۶۲ بود که به توصیه یکی از دوستان، مدتی را برای ادامه تحصیل به هندوستان رفتم؛ اما با آن اوضاع ایران اصلاً نتوانستم تحمل کنم و زود برگشتم. این بار در مجله زن روز مشغول به کار شدم و تا آخر جنگ بهانه‌های مختلف برای خبرنگاری یا تهیه گزارش به جبهه جنوب می‌رفتم. هر چند دیگر حضور در جبهه برای من به عنوان یک زن به سادگی اوایل جنگ نبود اما هیچکس نمی‌توانست حریف من بشود.»

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

داستان مریم؛ خبرنگار جنگ و هم‌سفر فرمانده دستمال سرخ‌ها بیشتر بخوانید »

ویژه‌برنامه سالگرد درگذشت عبدالوهاب شهیدی برگزار می‌شود

ویژه‌برنامه سالگرد درگذشت عبدالوهاب شهیدی برگزار می‌شود


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «عود من» ویژه برنامه یادمان اولین سالگرد درگذشت عبدالوهاب شهیدی توسط مدیریت موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با مشارکت فرهنگسرای اندیشه برگزار می‌شود.

این نشست با حضور خانواده شهیدی، حسن ناهید، علیرضاپور امید، مزدا انصاری، علیرضا میر علینقی، مجید ناظم پور، علیرضا فریدون‌پور و گروه عندلیب به سرپرستی شاهو عندلیبی با آواز علی جهاندار در روز جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت۱۷ در فرهنگسرای اندیشه برگزار خواهد شد.

عبدالوهاب شهیدی (زاده ۱مهر ۱۳۰۱ میمه – درگذشته ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ تهران)، خواننده و نوازنده عود تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش و بقیه را در تهران به پایان رساند و در سال ۱۳۱۸ به خدمت آموزش و پرورش درآمد. در سال ۱۳۲۰ پس از پایان خدمت سربازی به‌عنوان افزارمند در ارتش استخدام شد. او فعالیت هنری را در سال ۱۳۲۲ در گروهی که عنوان «هنردوستان» را داشت آغاز کرد و مدت سه سال تابلو موزیکال (مولانا، دید موسی یک شبانی را براه) و (گل و بلبل از اشعار حافظ) را اجرا و به روی پرده آورد و در کلاس جامعه باربد که زیر نظر استاد اسماعیل مهرتاش اداره می‌شد به فراگرفتن سنتور، عود و آموختن آواز پرداخت. وی در سال ۱۳۳۹ همکاری خود را در رادیو با برنامه «گلها» آغاز کرد و تا سال ۱۳۵۷ در بسیاری از این برنامه‌ها شرکت جست و در این مدت آثار زیادی از خود برجای گذاشت. او هفت صفحه ۳۳ دور ساز سلو پر کرد و برای شناساندن و آشنایی موسیقی اصیل و سنتی ایران سفر‌هایی به فرانسه، انگلستان، آمریکا، آلمان و افغانستان کرد و برنامه‌ای در بزرگداشت مولانا جلال‌الدین در ترکیه بر مزار وی اجرا کرد که با شور و حالی خاص همراه بود.

شهیدی، احترام زیادی برای استاد آواز و ساز خود، اسماعیل مهرتاش قائل بود و پس از آن به استادانی چون: مرتضی محجوبی، مهدی خالدی، حبیب‌اله بدیعی، علی تجویدی، پرویز یاحقی، حسین تهرانی، رضا ورزنده، فرامرز پایور، اصغر بهاری، حسن کسایی، حسن ناهید و جلیل شهناز عشق می‌ورزید. او از میان آهنگ‌هایی که خوانده بود، بیشتر از همه به ترانه محلی «آن نگاه گرم تو» که تنظیم آن از فرامرز پایور و شعر آن از هما میرافشار است علاقه داشت.

شهیدی به همراه حسین قوامی و اکبر گلپایگانی، تنها خوانندگانی هستند که در همه سلسله برنامه‌های گل‌ها از جمله گل‌های جاویدان، برگ سبز، گل‌های رنگارنگ، یک شاخه گل، گل‌های تازه و موسیقی ایرانی شرکت داشته‌اند. وی جزو اولین خوانندگان برنامه گل‌ها بود که به همراهی بنان، قوامی و گلپا برنامه گل‌های جاویدان را با همکاری برترین نوازندگان آن دوران اجرا می‌کردند. او چندین بار هم در برنامه‌های جشن هنر شیراز شرکت کرده و در این برنامه‌ها اجرا‌هایی ناب با همکاری استادان جلیل شهناز، فرامرز پایور، اصغر بهاری، حسین تهرانی، رحمت اله بدیعی، حسن ناهید و محمد اسماعیلی و… به یادگار گذاشته است. شهیدی در اجرای آواز‌ها و ترانه‌های محلی بختیاری تلاش ویژه‌ای داشت. عبدالوهاب شهیدی در ۹۹ سالگی درگذشت.

فرهنگسرای اندیشه در خیابان شریعتی، نرسیده به پل سید خندان، بوستان اندیشه واقع است.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ویژه‌برنامه سالگرد درگذشت عبدالوهاب شهیدی برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

عامل اصلی بسیاری از مشکلات جهان اسلام توطئه گروهک‌های تکفیری است

عامل اصلی بسیاری از مشکلات جهان اسلام توطئه گروهک‌های تکفیری است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از یزد، حجت‌الاسلام «عبدالرضا محی‌الدینی» امام جمعه شهرستان مهریز اظهار داشت: کمک به بیماران خاص موضوع مهمی است که باید مردم، خیران و مسئولان برای تقویت موسسات فعال آن در شهرستان بیش از گذشته اقدام کنند.

امام جمعه شهرستان مهریز افزود: نباید بیماران خاص در شرایط موجود دچار مشکل باشند و برای کمک به آن‌ها به همراهی مرد نوعدوست و خیران نیاز است.

وی به سالروز تخریب قبور ائمه بقیع و امامان معصوم (ع) در کشور عربستان اشاره کرد و ادامه داد: وهابیت و بهائیت هر دو دشمن شماره یک اسلام ناب محمدی (ع) و جزو عوامل استکبار هستند.

امام جمعه مهریز ریشه بسیاری از مشکلات کنونی در جهان اسلام را روحیه افراط گرایی در بین برخی گروهک‌ها به خصوص وهابیت ذکر کرد.

محی‌الدینی عامل اصلی بسیاری از مشکلات جهان اسلام را توطئه گروهک‌های تکفیری دست‌پرورده دشمنان به خصوص آمریکا و انگلستان ذکر کرد.

وی از اینکه باغات مهریز به علت شیوع مگس مدیترانه‌ای در خطر نابودی است از کشاورزان خواست توصیه‌های فنی کارشناسان را برای پیشگیری رعایت و عمل کنند.

امام‌جمعه مهریز از اینکه برخی افراد با رواج شایعات و مطالب کذب در مسایل مختلف ر فضای مجازی به دنبال ایجاد اختلاف هستند انتقاد کرد و هوشیاری مردم و مسئولان را خواستار شد.

محی‌الدینی به اهمیت حفظ وحدت در شهرستان حول ولایت فقیه و ارزش‌های معنوی اشاره کرد و گفت: توسعه و عزت و اقتدار نظام اسلامی در گرو وحدت کلمه است.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عامل اصلی بسیاری از مشکلات جهان اسلام توطئه گروهک‌های تکفیری است بیشتر بخوانید »

نشانه‌های EX؛ نسخه جدید کرونا را بشناسید

نشانه‌های EX؛ نسخه جدید کرونا را بشناسید



متخصصان می‌گویند از نظر علائم بالینی و شدت بیماری از تفاوت‌های نوع XE با اومیکرون در دست نیست. هر دو شبیه سرماخوردگی با آبریزش بینی، عطسه و گلودرد همراه هستند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، نسخه جدید کرونا تحت عنوان XE وارد زندگی مردم جهان شد. این ویروس ترکیبی از اومیکرون و حاصل اختلاط اومیکرون BA.۱ و BA.۲ است که طی یک هفته در انگلستان ۵ میلیون نفر را مبتلا کرده است. براساس برآوردها، این ویروس جدید حدود ۱۰درصد سرعت بیشتر در نفوذ به بدن انسان دارد. ژاپنی‌ها هم شناسایی نخستین مورد ابتلا به‌سویه نوترکیب کرونا موسوم به XE را تأیید کردند. براساس اعلام وزارت بهداشت ژاپن، این سویه نوترکیب هنگام ورود یک مسافر به فرودگاه «ناریتا» در نزدیکی توکیو شناسایی شده است. این مسافر، زنی حدودا ۳۰ ساله و ساکن آمریکاست که علامتی از بیماری نداشته است. او ۲ دوز واکسن کرونای فایزر را دریافت کرده و تست تشخیصی کروناویروس او هنگام ورود به ژاپن مثبت اعلام شده است.

XE چقدر بیماری‌زایی دارد؟

درحال‌حاضر، شدت بیماری‌زایی XE خفیف به‌نظر می‌رسد؛ البته باید این موضوع را درنظر بگیریم که افراد بیشتری نسبت به قبل واکسینه شده‌اند. تاکنون علائم گزارش شده بیماری ناشی از زیرسویه XE مشابه علائم اومیکرون است و می‌تواند شامل خستگی، بی‌حالی، تب، سردرد، بدن درد، تپش قلب و مشکلات قلبی شود. هنوز شواهدی ارائه نشده است که نشان دهد علائم زیرسویه XE با سویه‌های جدید متفاوت است. متخصصان معتقدند که واکسیناسیون هنوز بهترین دفاع در برابر سویه‌های ویروس کروناست؛ بنابراین توصیه شده است که افراد به‌منظور پیشگیری از ابتلا به نوع شدید بیماری کووید -۱۹، بستری شدن در بیمارستان و مرگ‌ومیر ناشی از آن، واکسن کرونا و دوزهای تقویت‌کننده آن را در زمان تعیین شده دریافت کنند.

XE، مثل سرماخوردگی

حسن رودگری، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات ژنومیک علوم پزشکی شهید بهشتی و مدیر پژوهش سازمان نظام پزشکی کشور در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان به بررسی مشخصات XE پرداخته است. او گفت: «از نظر آژانس امنیت سلامت انگلستان (UKHSCA) تعداد XE در جامعه تا به حال به قدری نیست که بتوان از رفتار آن تحلیل قطعی به‌دست آورد؛ چون تا به حال فقط ۶۳۷ مورد قطعی آن در انگلیس ثبت شده است که در این بین نزدیک ۵ میلیون مورد جدید در هفته گذشته عدد قابل اعتنایی نیست. در سایر کشورها نیز افزایش ناگهانی در موارد جدید ناشی از اومیکرون BA.۲ وجود دارد؛ اما اثری از XE نیست. در چین که اخیرا قرنطینه شدیدی در شانگهای انجام داد؛ یک زیرگروه جدید به‌نام BA۱.۱ هم در کنار BA.۲ گزارش شده که در خود چین و سایر نقاط جهان گزارشی از آن نبوده است. هندوستان هم مدعی کشف یک مورد XE در بمبئی شده است.»

او درباره تأثیر این جهش بر افزایش ابتلا و مرگ توضیح داد: «به‌دنبال بروز جهش جدید، رکورد جدیدی در تاریخ پاندمی کشور انگلیس ثبت شده که با افزایش ۷درصدی در بستری‌ها همراه بوده است. میزان مرگ و میر جهشی نشان نمی‌دهد که می‌تواند ناشی از پوشش گسترده و مؤثر واکسیناسیون باشد. طبق خبری از دانشگاه امپریال کالج لندن، بیشتر این افزایش در گروه ۵۵سال و بالاتر بود و میزان ابتلای کودکان افزایش نسبی داشت؛ اما برای ۱۸ تا ۵۴ساله‌ها پلاتو (تقریبا ثابت) بوده و عامل ۹۰درصد همه موارد نیز اومیکرون BA.۲ است. گفته می‌شود این افزایش ناگهانی بیشتر به‌دلیل برداشت محدودیت‌های شدید بهداشتی و قرنطینه‌ها بوده و محصول گردش نوع BA.۲ یا همان Stealth است.».

اما آیا علائم ابتلا به جهش XE کرونا با سویه‌های قبلی تفاوت دارد؟ براساس گفته‌های حسن رودگری هم‌اکنون گزارشی از تفاوت نوع XE از نظر علائم بالینی و شدت بیماری با اومیکرون در دست نیست. هر دو شبیه سرماخوردگی با آبریزش بینی، عطسه و گلودرد همراه هستند. این برخلاف علائم کرونای اولیه است که تب، سرفه و فقدان بویایی/چشایی از علائم شایعش بود. NHS انگلستان فهرست علائم عمومی و شایع کووید-۱۹ را به تازگی کمی گسترده‌تر کرده و آن را به مجموع ۹علامت ارتقا داده که شامل تنگی نفس، احساس خستگی یا بی‌حالی شدید، درد بدن، سردرد، گلودرد، بینی کیپ یا آبریزش بینی، کاهش اشتها، اسهال، تهوع و استفراغ است. درمجموع با اطلاعات موجود واریانت XE چندان خطرناک نیست و پدیده نوترکیبی قبلا مکررا اتفاق افتاده و باز هم می‌افتد.

منبع:‌ روزنامه همشهری

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نشانه‌های EX؛ نسخه جدید کرونا را بشناسید بیشتر بخوانید »

تحریم‌های ضد روسی انگلیس در حوزه بانکی و انرژی تشدید شد

تحریم‌های ضد روسی انگلیس در حوزه بانکی و انرژی تشدید شد



دولت انگلیس روز چهارشنبه با وضع موج جدیدی از تحریم‌های ضد روسی در حوزه بانکی و انرژی، تمام دارایی‌های بزرگترین بانک روسیه موسوم به اسبربانک را مسدود کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در بیانیه‌ای که یک نسخه آن از سوی وزارت امور خارجه انگلیس در اختیار دفتر ایرنا در لندن قرار گرفت، آمده است که به موجب تحریم‌های جدید، تمام دارایی های اسبربانک و بانک اعتباری مسکو مسدود و سرمایه گذاری خارجی جدید در این کشور به طور کامل ممنوع می‌شود.

انگلیس که در سال گذشته میلادی ۱۱ میلیارد پوند در روسیه سرمایه گذاری کرده معتقد است که این تصمیم، ضربه بزرگی به اقتصاد روسیه خواهد زد و توانایی های اقتصای این کشور را محدودتر می‌کند.

بر اساس این بیانیه، انگلیس تا پایان امسال به تمام وابستگی خود به زغال سنگ و نفت روسیه خاتمه و در اسرع وقت به واردات گاز پایان می دهد. از هفته آینده، صادرات تجهیزات و کاتالیزورهای کلیدی پالایش نفت به روسیه نیز ممنوع خواهد شد تا به این ترتیب نه تنها منابع مالی بلکه توانایی‌های صنعت نفت این کشور تضعیف شود.

انگلیس همچنین علیه صنایع استراتژیک کلیدی روسیه و شرکت های دولتی اقدام خواهد کرد. این شامل ممنوعیت واردات محصولات آهن و فولاد است که منبع اصلی درآمد روسیه بشمار می‌رود.

انگلیس همچنین «هشت الیگارش دیگر فعال در این صنایع که پوتین از آنها برای تقویت اقتصاد جنگی خود استفاده می کند» تحریم کرده است.

آنها عبارتند از:

• ویاتچسلاو (موشه) کانتور، بزرگترین سهامدار شرکت کود آکرون با اهمیت استراتژیک حیاتی برای دولت روسیه

• آندری گوریف – از نزدیکان ولادیمیر پوتین و بنیانگذار PhosAgro – یک شرکت استراتژیک حیاتی که کود تولید می کند.

• سرگئی کوگوگین، مدیر کاماز – تولید کننده کامیون و اتوبوس، از جمله برای ارتش روسیه

• سرگئی سرگئیویچ ایوانوف، رئیس بزرگترین تولیدکننده الماس جهان

• لئونید میکلسون، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت تولید کننده گاز طبیعی روسیه

• آندری آکیموف، مدیر عامل سومین بانک بزرگ روسیه گازپرومبانک

• الکساندر دیوکوف، مدیرعامل سومین شرکت بزرگ و عمده دولتی نفت روسیه گازپروم

• بوریس بوریسوویچ روتنبرگ، پسر یکی از مالکان بزرگترین تولیدکننده خط لوله گاز روسیه SGM

بر اساس این بیانیه، وزیر امور خارجه انگلیس همچنین در نشست فردا با همتایان خود در گروه هفت بر لزوم افزایش تحریم‌ها علیه روسیه تاکید خواهد کرد.

لیز تراس وزیر امور خارجه انگلیس در همین رابطه گفت: «امروز، ما تلاش‌های خود را برای پایان دادن به جنگ وحشتناک پوتین با برخی از سخت‌ترین تحریم‌های خود افزایش می‌دهیم.»

وی افزود: «آخرین موج اقدامات ما به واردات انرژی از روسیه پایان می‌دهد و افراد و مشاغل بیشتری را تحریم می‌کند و ماشین جنگی پوتین را نابود می‌کند.»

تراس اضافه کرد:‌ ما به همراه متحدان خود به نخبگان روسیه نشان می دهیم که نمی توانند دستان خود را از جنایاتی که به دستور پوتین انجام شده است بشویند. ما تا زمانی که اوکراین پیروز نشود آرام نخواهیم گرفت.

ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه روز ۲۱ فوریه ۲۰۲۲ (دوم اسفند ۱۴۰۰) با انتقاد از بی‌توجهی غرب به نگرانی‌های امنیتی مسکو، استقلال جمهوری‌های خلق دونتسک و لوگانسک را در منطقه دونباس به رسمیت شناخت.

پوتین سه روز پس از آن، پنجشنبه ۵ اسفند نیز عملیاتی نظامی که آن را «عملیات ویژه» خواند، علیه اوکراین آغاز کرد و به این ترتیب روابط پرتنش مسکو- کی‌یف به رویارویی نظامی تغییر وضعیت داد. درگیری‌ها در اوکراین و واکنش‌ها به اقدام روسیه همچنان ادامه دارد.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تحریم‌های ضد روسی انگلیس در حوزه بانکی و انرژی تشدید شد بیشتر بخوانید »