به گزارش مجاهدت از دفاعپرس از شهرکرد، پانتهآ رمضاننژاد رئیس تیم فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی چهارمحال و بختیاری گفت: مرحوم مصطفی کریمیان، جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس و از اهالی دوراهان شهرستان بروجن، که در اثر سانحه تصادف دچار خونریزی و مرگ مغزی شده بود، پس از تأیید نهایی مرگ مغزی و با رضایت خانواده، تحت عمل جراحی جداسازی اعضا در بیمارستان آیتالله کاشانی شهرکرد قرار گرفت.
رئیس تیم فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی چهارمحال و بختیاری افزود: اعضای این ایثارگر، به بیماران نیازمند اهدا شد.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
در دل تاریکی و سکوت بیمارستان، جایی که مرگ گاهی ناگهانی زخم میزند، خانوادهای با قلبی شکسته تصمیم میگیرد زندگی را دوباره به دستان کودکی دیگر بسپارد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، اما اینجا فقط پایان نیست، گاهی، دقیقاً همینجا، آغاز اتفاق میافتد و صدای دستگاههای ممتدی که خبر از تمام شدن عمر میدهد و شانههای لرزان مادرانی که هنوز در شوکاند از صدای آن دستگاهی که در بیمارستان خاموش شد، همان صدایی که خط صافش تا همیشه در خاطرشان خواهد ماند.
همهچیز شبیه کابوس است، زن جوانی با چادری که نیمهافتاده، بیصدا زانو زده، مات نگاه میکند به تابوتی که آرامآرام از ماشین پایین میآید و دستانش بیجان، نگاهش تهی و لبهایش زمزمهگر اسمی که هنوز باورت نمیشود در فهرست اموات نوشته شده است. اما همین لحظههایی که همه چیز در حال فروپاشیست، درست همینجا، اتفاقی میافتد که تقدیر چند نفر دیگر تغییر میکند.
در اتاق مشاوره بیمارستان، اشکها جاریست و هیچکس آماده نیست. هیچکس برای لحظهای که باید تصمیم بگیرد قلب فرزندش در بدن کسی دیگر بتپد، از قبل تمرین نکرده است و مادر، با دستی که هنوز از شوک میلرزد، به تصویر دخترش نگاه میکند، میگوید: «قلب دخترم؛ هنوز سالمه؛ بگذارید دوباره به تپش در بیاید و در بدن دیگری زنده شود.»
معجزه شد دخترم!
دختری که سالها با قلب پیوندی زندگی کرده بود، بار دیگر در آستانه مرگ قرار گرفته است. خانه در سکوتی تلخ فرو رفته و تنها صدایی که شنیده میشود، صدای آههای بریده مادر بود و نالههای ضعیف دختری که دیگر توان نداشت. دختر ۱۶ سالهای که سالها با قلبی امانتی زندگی کرده بود، حالا نفسهایش شمردهتر و بیرمقتر شده بود. چشمهایش، به سقف خیره بود، انگار در انتظار چیزی که کسی نمیدانست کی، یا اصلاً آیا، خواهد رسید. پدر بیصدا قدم میزد، مادر گریهاش را پنهان میکرد. امید، مدتها بود که از قاب نگاهشان کنار رفته بود؛ تنها معجزهای شاید… و بعد، خبر آمد. صدایی در گوشی تلفن گفت: «قلبی پیدا شده…» مادری حاضر شده قلب فرزندش را اهدا کند.
حالا او دختری است که، زندگیاش را با سه قلب گذرانده؛ قلب خودش، قلبی که نخستین بار به او زندگی بخشید و قلبی که بار دیگر معجزهای از بخشندگی بود که هر تپش، روایتگر امید و زندگی دوباره است، مسئولیت نگهداری از این قلب نیز برای او سنگینتر است و حالا بیس از پیش باید برای براورده شدن «آرزوی پزشک قلب شدن» تلاش کند.
اما اینجا، پایان ماجرا نبود…
امروز روز نجات زندگی است و اینجا پشت درب اتاق پیوند قلب بیمارستان قلب شهید رجایی؛ جایی که نهتنها عملهای حساس و حیاتی انجام میشود، بلکه قلبهایی دوباره به تپش درمیآیند و کودکانی که در آستانه خاموشی اند، جانی تازه میگیرند.
مقصد ما، گفتوگو با دکتر محمد مهدوی است؛ رئیس بخش پیوند قلب کودکان؛ کسی که سالهاست در خط مقدم نجات جان کودکان ایستاده، و یکی از پیشگامان عمل پیوند قلب اطفال در کشور به شمار میرود. پیش از آغاز گفتوگو، با راهنمایی تیم درمان به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شدیم. لباس استریل آبی رنگ را بر تن کردیم و قدم در سکوت عجیبی گذاشتیم که تنها صدای آرام مانیتورهای پزشکی، نبض فضا را در اختیار داشت. دکتر مهدوی، آرام و متین، ما را به سمت تختی برد که روی آن، دختری ۱۶ ساله آرمیده بود؛ همان کودکی که نخستین بار در سال ۱۳۹۶ پیوند قلب شده بود و حالا، برای دومینبار در تاریخ پزشکی کودکان ایران، قلبی تازه در سینهاش میتپید.
جایگاه درخشان ایران در پیوند قلب کودکان
پرسیدیم که آیا امکان گفتوگو با این دختر وجود دارد؛ اما با لبخندی مهربان و واقعبینانه پاسخ داد: فعلاً نه. شرایط جسمی و حساسیت مراقبتهای پس از عمل، چنین اجازهای نمیدهد. اما کافیست بدانید که او حالا دیگر از دستگاه تنفس مصنوعی جدا شده و در وضعیت پایدار بهسر میبرد. همین یعنی موفقیت.
از سال ۱۳۹۱ بود که پیوند قلب اطفال را به صورت نوین در ایران آغاز کردیم. آن روزها شاید کمتر کسی باور میکرد که روزی بتوانیم در زمره کشورهای پیشرفته در این حوزه باشیم. اما امروز، ایران با انجام حدود ۳۰ پیوند کودکانه از مجموع ۵۵۰ تا ۶۰۰ موردی که سالانه در دنیا انجام میشود، جایگاه قابلتوجهی دارد.
در تازهترین مطالعهای که از ایران منتشر شده، بقای پنجساله پیوند قلب کودکان بیش از ۷۰ درصد بوده؛ آماری که کاملاً قابل رقابت با مراکز پیشرفته جهانیست. این یعنی ما نه تنها همپای دنیا حرکت میکنیم، بلکه گاهی پیشتر میرویم. اما آنچه روایت این روزها را خاصتر میکند، ماجرای دختری است که در سال ۱۳۹۶ نخستین پیوند قلب را تجربه کرد؛ دختری که قلبی تازه یافت، زندگی کرد، رشد کرد، اما ناگهان بیماری دوباره به سراغش آمد.
دکتر مهدوی ادامه میدهد: از یک سال پیش، علائم عجیبی در او ظاهر شد؛ کاهش سطح هوشیاری، نوسانات ضربان قلب، ضعف شدید. بعد از بررسیها مشخص شد که دچار درگیری پیشرفته عروق کرونر شده. در پزشکی، این عارضه را آلوگرافت واسکولوپاتی مینامند؛ یکی از پیچیدهترین دلایل رد تدریجی پیوند. تمام عروق کرونر قلبش درگیر انسداد بودند.
عمل مجدد پیوند قلب؛ نخستین بار در ایران
دخترک سه ماه در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، میان مرگ و زندگی، میان رفتن و ماندن. و درست در اوج ناامیدی، روزنهای از امید گشوده شد.
مهدوی با لحنی عمیقتر میگوید: تصمیم گرفتیم که یک بار دیگر، شانس زندگی به او بدهیم. عمل مجدد پیوند قلب در کودکان، عملی بسیار پیچیده و کمسابقه است، اما ما آماده بودیم.»
و معجزه، در دل فاجعهای انسانی شکل گرفت. دختری ۳۲ ساله در یک سانحه رانندگی دچار مرگ مغزی شد و خانوادهاش در اوج غم، در لحظهای که هیچ واژهای توان توصیفش را ندارد، تصمیمی آسمانی گرفتند، آنها قلب دخترشان را بخشیدند؛ برای زندگی، برای کودکی دیگر.
ما این پیوند را از ساعت ۹ صبح آغاز کردیم، تا ۹ شب ادامه داشت و دوازده ساعت مداوم در اتاق عمل بودیم، این نوع عملها، جز پر ریسک ترینها هستند؛ خطر پارگی قلب، خونریزی شدید، و شکست عمل، همیشه وجود دارد، اما تیم ما در مرکز قلب شهید رجایی، با تمام توان جنگید و پیروز شد و امروز آن دختر دوباره نفس میکشد. از دستگاه ونتیلاتور جدا شده و در شرایط پایدار است. این، یعنی امید.
وی در سکوت کوتاهی میکند، سپس با تأکید میگوید: ما مدیون خانوادههایی هستیم که در اوج داغ، میبخشند. اکنون تنها ۲۸ درصد از خانوادههای بیماران مرگ مغزی در کشور راضی به اهدای عضو میشوند و این عدد باید افزایش پیدا کند. آگاهی مردم باید بیشتر شود. رسانهها باید نقش خود را جدیتر بگیرند. چون پشت هر پیوند موفق، نهتنها علم پزشکی، که قلبی بزرگ و بخشنده ایستاده است.
مهدوی بر اهمیت فرهنگسازی دقیق و مسئولانه در زمینه اهدای عضو تأکید کرد و گفت: برنامههایی که در راستای فرهنگسازی اهدای عضو ساخته شدهاند، در مواردی بسیار مؤثر بودهاند. نمونهای از این برنامهها مجموعه نامیرا است که اگر اشتباه نکنم در شبهای ماه رمضان پخش میشد و این برنامه با نمایش زندگی بیماران پیوند شده و خانوادههای اهداکننده، بازتاب روشنی از جانبخشی و بازگشت به زندگی انسانها ارائه میداد و قطعاً در جهت ترویج فرهنگ اهدای عضو بسیار مؤثر بوده است.
رایگان شدن درمان بیماران زیر ۷ سال
وی با اشاره به تجربه شخصی خود ادامه میدهد: من خودم از سال ۱۳۹۲ کارت اهدای عضو دارم. در مراسم جشن نفس هم حضور داشتهایم و شاهد بودهایم که خانوادههای اهداکننده چه داغ بزرگی را تحمل میکنند، اما وقتی میبینند کودک یا بیماری دیگر به زندگی بازگشته، آن حس مسئولیت و آرامش جای غم را میگیرد و گهگاه مجوزهایی برای ارتباط بین خانواده اهداکننده و گیرنده داده میشود و وقتی این ارتباط شکل میگیرد، یک پیوند روحی بسیار خاص و عمیق بین آنها بهوجود میآید. یکی از مادران اهداکننده عنوان میکرد که بعد از ده سال، وقتی متوجه شده قلب دخترش هنوز میتپد، به آرامشی عمیق رسیده است. اینها واقعیتهایی هستند که صرفاً فیزیکی و علمی نیستند؛ باید با درک انسانی به آنها نگریست.
مهدوی همچنین به اقدام مهم دولت در خصوص رایگان شدن درمان بیماران زیر ۷ سال اشاره کرد ادامه داد: این طرح که اخیراً کلید خورده، یکی از امیدبخشترین اقدامات برای نجات جان کودکان است، همین بیماری که اکنون بستری است، از روستاهای بسیار دورافتاده بختیاری آمده. در گذشته، خانوادههای زیادی به دلیل فشار مالی حتی مراجعه هم نمیکردند و متأسفانه کودکشان همانجا فوت میکرد. اما اکنون به لطف این طرح، حتی اگر در حیاط بیمارستان قدم بزنید، خواهید دید که بسیاری از خانوادههای محروم با امید به درمان فرزندانشان آمدهاند.
قصه آن دختر ۱۶ ساله و آن خانوادهای که در اوج غم، بخشیدن را انتخاب کردند، یادآور این حقیقت است که زندگی، هرچقدر هم شکننده باشد، همیشه فرصت دوبارهای دارد؛ به شرط آنکه دستها دست هم دهند و دلها برای نجات جان یکدیگر بتپند.
امروز، اینجا، در میان سکوت و صدای مانیتورها، قصهای به پایان نرسیده است، بلکه تازه آغاز شده؛ آغاز راهی که در آن امید، از دل اشک و غم میروید و جانهای بیشماری، دوباره زنده میشوند و اینگونه است که هر قلب بخشیده، نه تنها به فردی دیگر زندگی میبخشد، بلکه به همه ما درس میدهد که چگونه میتوان در تاریکترین لحظات، نور امید را روشن نگه داشت.
منبع: مهر
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش نویدشاهد، فرمانده انتظامی استان گیلان گفت: خانواده جانشین پلیس راه رشت – لاهیجان با اقدامی ایثارگرانه، اعضای بدن وی را به بیماران نیازمند اهدا کردند.
سردار حسین حسنپور، فرمانده انتظامی استان گیلان درباره جزئیات این خبر اظهار کرد: چند روز قبل سروان توحید مهرپور دارستانی ۳۸ساله، جانشین پلیس راه رشت – لاهیجان، حین کنترل ترافیک به طور عمدی از سوی یک سارق خودرو مورد اصابت قرار گرفته و به علت شدت جراحت وارده و مرگ مغزی صبح شنبه ۲۱ تیر به شهادت رسید.
وی افزود: پیکر مطهر شهید سروان توحید مهرپور دارستانی پس از تأیید پزشکان معالج با رضایت خانواده در بیمارستان رازی تحت عمل جداسازی و برداشت اعضا قرار گرفت و تیمهای پزشکی با هماهنگی کامل بخشی از اعضای حیاتی وی را برای پیوند به بیماران نیازمند به شیراز منتقل کردند.
به گزارش مجاهدت از دفاعپرس از زاهدان، «محمد حسن محمدی» رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدانروز شنبه در همایش تجلیل از خانوادههای اهدا کننده عضو با بیان ضرورت تقویت فرهنگ اهدای عضو در کشور افزود: بر اساس آمارهای رسمی، حدود ۳۰ هزار بیمار در کشور نیازمند دریافت عضو هستند، که از این تعداد، حدود ۲۰ هزار نفر به نارسایی کلیوی مبتلا بوده و زندگیشان به دیالیز وابسته هست.
وی با اشاره به اینکه سالانه بین پنج تا هشت هزار مورد مرگ مغزی در کشور رخ میدهد، بیان کرد: متأسفانه تنها حدود یکهزار خانواده به اهدای عضو رضایت میدهند؛ این در حالیست که هر اهدای عضو میتواند چندین بیمار را نجات داده و کیفیت زندگی دهها نفر را ارتقا دهد.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، جوان بودن عمده جانباختگان مرگ مغزی را فرصتی برای نجات جان دیگران دانست و گفت: اهدای عضو یک جهاد معنوی هست که مهمترین مانع پیشرو، مقاومت خانوادهها در لحظات دشوار تصمیمگیری هست، حتی اگر متوفی کارت اهدای عضو داشته باشد به همین دلیل نیاز به فرهنگسازی بلندمدت با همکاری نهادهای مذهبی، رسانهها، نظام آموزشی و حوزه سلامت داریم.
وی ادامه داد: ایران در سطح آسیا در زمینه پیوند عضو جایگاه مناسبی دارد، اما برای کاهش فاصله آماری میان مرگ مغزی و اهدای عضو، تغییر نگرش عمومی ضروری هست.
«نعیم پناه» شهردار زاهدان نیز با اشاره به نقش مساجد و نهادهای مردمی در فرهنگسازی، گفت: شهرداری زاهدان پیشنهاد نامگذاری میدانها و معابر به نام اهداکنندگان عضو و اختصاص قطعهای ویژه به نام “قطعه فرشتگان جانبخش” در آرامستان بهشت محمد(ص) را ارائه داده هست.
«حسن نامور» نایب رئیس شورای شهر زاهدان، نیز با اشاره به اینکه هر ۲ تا سه ساعت یک بیمار نیازمند به دلیل نرسیدن عضو جان خود را از دست میدهد، گفت: ۶۰ درصد مرگهای مغزی متعلق به جوانان هست و یک اهداکننده میتواند جان هشت نفر را نجات دهد و زندگی ۵۰ نفر را بهبود بخشد.
حسن نامورتاکید کرد: شورای شهر با حمایت از اقدامات نمادین، از جمله کاشت درخت یادبود برای اهداکنندگان، در کنار نامگذاری معابر، به دنبال تثبیت ارزشهای انسانی در حافظه شهری هست.
«حجتالاسلام و المسلمین سیفی» یکی از اعضای انجمن اهدای عضو ایرانیان نیز ضمن اشاره به فتاوای امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب مبنی بر جواز اهدای عضو، گفت: این عمل انساندوستانه نه تنها در اسلام، بلکه در سایر ادیان همچون یهود، مسیحیت و بودیسم نیز مورد تأیید هست که رفع موانع فرهنگی و مذهبی، تنها از مسیر گفتوگوی مشترک و همدلی علمای شیعه و سنی با جامعه پزشکی ممکن خواهد بود.
«مولوی حافظ اسماعیل ملازهی» مسئول اداری حوزه علمیه دارالعلوم اهل سنت زاهدان نیز با استناد به آیات قرآن کریم، اهدای عضو را “تجلی احسنالخالقین” دانست و گفت: انسان زمانی که به فرمان خداوند در نجات جان انسانها عمل میکند، از فرشتگان نیز فراتر میرود. مولوی حافظ اسماعیل ملازهی افزود: سیستان و بلوچستان هنوز در مقوله اهدای عضو از دیگر مناطق عقبتر هست، چالشهای فرهنگی و مذهبی در این زمینه نیازمند گفتوگوی عمیق و مستمر میان علما و پزشکان هست.
مرگ مغزی به معنای پایان زندگی هست و امکان برگشتن فرد مرگ مغزی به زندگی وجود ندارد. از طرفی باید توجه کرد که هر سال حدود سه هزار نفر نیز بر اثر نبودن عضو پیوندی از دنیا میروند. نکته مهم دیگر اینکه هر بیمار مرگ مغزی میتواند هشت عضو خود را اهدا کند و یاد یک انسان مرگ مغزی میتواند جان چند بیمار را نجات بدهد.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
دفاع مقدس به ۳ بیمار نیازمند” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/۱۴۰۳/۸/۱۱/۲۶۷۰۷۱۶_۵۷۳.jpg” alt=”اهداء اعضاء بدن ایثارگر دوران دفاع مقدس به ۳ بیمار نیازمند” width=”۳۰۶″ height=”۱۸۴″ align=”left”>به گزارش مجاهدت از دفاعپرس از استان کهگیلویه و بویراحمد، «محمود شهامت» معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج اظهار داشت: مرحوم «ایرج حسینی زاد» بار دیگر درس ایثار و ازخودگذشتگی را به همه ما یادآوری کرده و پس از سالها دوری به همرزمان شهیدش پیوست.
وی افزود: مرحوم حسینی زاد ساکن شهرستان مصیری (بابامیدان) به دنبال خونریزی مغزی هشتم آبان ماه ۱۴۰۳ در بیمارستان شهیدرجایی گچساران بستری و دچار مرگ مغزی شد.
«سید سینا سعیدی» مسئول واحد فراهم آوری پیوند اعضای معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج گفت: بعداز تایید مرگ مغزی توسط گروه اهدای عضو و رضایت خانواده نوع دوست در بخش اتاق عمل بیمارستان با همکاری گروه اهدای عضو شیراز کلیهها و کبد برداشت و برای بیماران نیازمند به بیمارستان ابوعلی شیراز منتقل شد.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست