اهواز

آخرین تمرین پرسپولیس در تهران با ۴ مصدوم

آخرین تمرین پرسپولیس در تهران با ۴ مصدوم



تیم فوتبال پرسپولیس آخرین تمرین خود در تهران برای بازی با فولاد و الهلال را امروز برگزار کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از سایت باشگاه پرسپولیس، سرخپوشان ایران آخرین تمرین خود برای بازی با فولاد را امروز پنجشنبه ۱۱ بهمن از ساعت یازده در ورزشگاه شهید کاظمی به انجام رساندند.

این آخرین تمرین در تهران برای بازی فولاد و الهلال بود.

کاروان تیم پس از بازی با فولاد از اهواز راهی ریاض خواهد شد.

تمرین امروز به راندو، مرور برنامه‌های تاکتیکی و فوتبال هدفمند اختصاص داشت.

وحید امیری، میلاد سرلک، ارونوف و العملود همچنان زیر نظر کادر پزشکی قرار دارند.

سرخپوشان امروز عازم اهواز هستند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آخرین تمرین پرسپولیس در تهران با ۴ مصدوم بیشتر بخوانید »

پزشکیان: اسرائیل متجاوز است و برای انسانیت ارزشی قائل نیست/ با تهدید و تحریم به زانو درنخواهیم آمد‌


به گزارش مجاهدت از گروه سیاسی دفاع‌پرس، «مسعود پزشکیان» در نشست با فرهیختگان و نخبگان خوزستان اظهار داشت: وقتی اراده کردیم بی عدالتی در آموزش و پرورش را حل کنیم، تصمیم گرفتیم در یکسال همه مدارس و فضاهای آموزشی مورد نیاز در کشور را بسازیم و تحویل دهیم، پول لازم را هم نداریم، باید با کمک و مشارکت هم این کار را انجام دهیم و می دهیم.

رئیس جمهور با بیان خاطرات خود از دوران ریاست دانشگاه استان آذربایجان شرقی،‌افزود: از آخر دوم بودیم، معاون وزیر آمد و مشکلات را با او مطرح کردیم، گفت 60 میلیون به شما پول می‌دهم، 6 ماه دویدم اما 60 تومان هم به ما نداد،‌ خیلی به من برخورد، گفتم اگر آن آدم و قلم و تهران نباشد، نباید مردم ما محلی برای ارایه خدمت داشته باشند؟ وقتی چشم از آنها بستم و به توانمندی خود و استان نگاه کردم، 600 خانه بهداشت را در 6 ماه بدون اینکه از دولت پول بگیرم، شروع، تمام و نیروی انسانی را مستقر کردم. دولت سالانه پول 10 خانه بهداشت را می‌داد و گاهی پول تمام میشد اما خانه تمام نمیشد.

پزشکیان با تاکید بر اینکه این مردم هستند که می‌توانند مشکل را حل کنند و نه دولت‌، افزود: هر امضایی بخواهید به شما می‌دهم، اگر پول می‌خواهید نداریم اما مردم را داریم و با کمک مردم می‌توانیم مشکلات را حل کنیم و به حول و قوه الهی حل خواهیم کرد.

رئیس‌جمهور تاکید کرد: اگر امید ما به خدا باشد و جز از گناه خود از چیزی نترسیم،‌ هیچ قدرتی نمی‌تواند ما را زمینگیر کند؛ این چیزی هست که باید به آن دل ببنیدیم. 

وی خطاب به فرهیختگان و نخبگان استان افزود: مسائل و مشکلات خود را از این سخنگاه مطرح کردید و حق باشماست. قبل از اینکه بخواهم نامزد انتخابات شوم و هنگامی که به عنوان نماینده از بی عدالتی صحبت می‌کردیم، سیستان و بلوچستان و کردستان و تمام مناطق محروم مدنظرمان بود. اسلام، شیعه و باور ما راه درستی برای زندگی کردن و عزتمندی هست، عزت برای ماست و این کتاب باید ما را از ذلت به عزت برساند.

پزشکیان ادامه داد: وقتی در این شرایط هستیم یعنی به کتاب عمل نمی‌کنیم، حضرت علی، رسول خدا و کتاب را از یاد برده‌ایم. کتاب برای عمل کردن هست، شیعه فقط حرف نیست، ما باید زینت امام باشیم نه وقتی به ما نگاه کردند بگویند اینها به درد نمی‌خورند و این با تلاش و کوشش ما امکانپذیر هست.

وی با بیان این نکته که علم، توانمندی، مدیریت و خلاقیت را مفت به کسی نمی‌دهند، اظهارداشت: در مدیریت دو دیدگاه داریم، اینکه کرم خاکی چقدر می‌بیند و عقاب تا کجا می‌بیند، کرم جلوی خود را هم نمی‌بیند اما یک پرنده تمام زمین را زیر بال خود دارد. ما باید نگاه متعالی و چشم عقاب داشته باشیم و نپذیریم از دیگران کمتر و عقب تر هستیم، اگر این باور در ما بوجود آمد که از آنها کمتر نیستیم، با تلاش می‌توانیم به مقصد برسیم.

رئیس‌جمهور در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تهدیدات دشمنان علیه مردم ایران، تاکید کرد: با تهدید و تحریم به زانو در نخواهیم آمد، با دنیا هم جنگ و دعوا نداریم، به دنبال صلح هستیم. همسایگان در اولویت هستند، نمی‌خواهیم کشورگشایی کنیم و به دنبال زندگی در صلح و آرامش هستیم.

پزشکیان یادآور شد: رسول اکرم هنگامی که وارد مدینه شد، قبایل با هم جنگ و خونریزی داشتند، صدها سال با هم دشمن خونی بودند اما رسول خدا در بدو ورود به مدینه تمام کینه‌ها را دور ریخت و گفت با یکدیگر پیمان برادری ببندید. در هنگام فتح مکه، پیامبر در سخنرانی خود تاکید کرد که مسلمانان برادر هستند، نگفت که مومنان برادر هستند و مثل ید واحده هستند. مسلمانان در تمام بلاد اسلامی با هم برادر هستیم، ما با مسلمانان دعوا نداریم.

وی افزود: قدم اول مشکلات درکشور، اختلافات و دعواهاست. مشکل معلوم هست، راه حل علمی هم برای آن وجود دارد. همه مشکلاتی که (در خوزستان) هست، صدها راه حل دارد. مشکل نبود افراد متخصص و توانمند و نبود وحدت و انسجام هست که بیایند دست به دست هم بدهند و مشکلات را حل کنند.

رئیس‌جمهور ادامه داد: رود کارون، سراسر پول و سرمایه و اشتغال هست، فقط کافی هست از آن درست استفاده کنیم. سنگ فرش خاک خوزستان از طلاست ما هم برای حل مشکلات و مسائل آمده‌ایم، مصمم هستیم مشکلات را حل کنیم. 

پزشکیان با اشاره به اولویت دولت چهاردهم برای رفع مشکل فضای آموزشی در کشور گفت: مصمم هستیم بحث مشکل آموزش و پرورش و مدرسه در کشور را با مشارکت مردم حل کنیم. نه تنها ساختمان بلکه روش، کیفیت آموزش و نحوه تربیت را در مدارس اصلاح خواهیم کرد. اینطور نباشد کسی که پولدار هست در مدارس آنچنانی آموزش ببیند و بچه مدارس روستایی و محروم با یکدیگر رقابت کنند.

وی تاکید کرد: نمی شود کسی که به او امکانات نداده‌اید با کسی که بهترین امکانات را در اختیار داشته‌هست، رقابت کنند. بعد به آن بگویید به مناطق محروم برود که هیچ وقت هم نخواهد رفت. باید کسانی را انتخاب کنیم که از همین منطقه هستند و برای همین مردم کار کنند تا مشکلات آنها را حل کند.

پزشکیان با تاکید بر اینکه ذهن و مغز کسی که در مناطق برخوردار هست برتر و بالاتر از مناطق محروم نیست، گفت: وقتی که خواستم خانه‌های بهداشت را بسازم، نماینده‌ها اعتراض کردند که ایشان خانه نمی‌سازد لانه می‌سازد، ما به جای 120 متر 60 متری می ساختیم، اصلا در روستا کاربردی ندارد، در تهران نشسته‌ بودند و برای روستای ما در تبریز تصمیم می‌گرفتند. نمایندگان می‌گفتند کارشناسان اینطور تصمیم گرفته‌اند، گفتم چه کسی گفته هست آنها که در تهران هستند کارشناس هستند و کسی که در اهواز و خوزستان و یا بلوچستان هست، کارشناس نیست. 

رئیس‌جمهور تاکید کرد: اگر ما اختیار بدهیم که خواهیم داد و اجازه دهیم استعداد استان‌ها رشد کند، قادر خواهند بود مشکلات را حل کنند. باید داشته‌ها را براساس عدالت تقسیم کنیم و از تجارب یکدیگر استفاده کنیم واگر وحدت و انسجام را دوباره زنده کنیم، با رهبری و درایت رهبر انقلاب قادر خواهیم بود که همه مشکلات را حل کنیم اما معتقدم که باید با دنیا با زبان سلام، صلح و سلامت و درستی صحبت کنیم نه اینکه با همه دعوا کنیم.

وی افزود: چین با همه عظمتی که دارد و برغم اینکه در کتاب هایشان «آمریکا» را دشمن اول خود می‌داند، در مقابل تهدید آمریکا مدارا می‌کند چرا که می‌خواهد حداکثر منفعت را داشته باشد. ما با خودمان مدارا نمی‌کنیم چه برسد به همسایگان و دنیا.

رئیس جمهور تصریح کرد: رهبر انقلاب در سیاست‌های کلی فرموده اند که براساس سه اصل عزت، مصلحت و حکمت باید با همه ارتباط داشته باشیم به غیر از اسرائیل. اسرائیل متجاوز هست و نشان داده هست که برای انسانیت پشیزی ارزش قائل نیست.

پزشکیان گفت: با سران کشورهای مختلف گفتگو کردم که چطور بمباران زن و بچه و پیر و جوان را توجیه می‌کنید؟ به ما می‌گویند که حقوق بشر را زیر پا گذاشته‌اید و اجازه ندادید فلان فرد صحبت کند. شما که هزاران انسان بیگناه را بمباران می‌کنید، اجازه ندارید از حقوق بشر صحبت کنید، کسی باید از حقوق بشر صحبت کند که برای انسانیت ارزش قائل هست نه کسی که از قدرتی حمایت می‌کند و اسلحه بدهد که 13 هزار دانش آموز و بچه کشته شوند. آنها از حقوق بشر صحبت می‌کنند، چطور به عنوان یک انسان بپذیرم که آنها حقوق بشر را می‌فهمند؟

رئیس‌جمهور در پایان تصریح کرد: همه مباحثی که گفتید را در نظر خواهیم گرفت و تا آنجا که از دستمان بربیاید پیگیری خواهیم کرد. با اختیاراتی که در استان و با همکاری مدیران و اساتید دانشگاه همه مشکلات را با کمک شما و به حول و قوه الهی حل خواهیم کرد.

انتهای پیام/ ۹۵۵

 

 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پزشکیان: اسرائیل متجاوز است و برای انسانیت ارزشی قائل نیست/ با تهدید و تحریم به زانو درنخواهیم آمد‌ بیشتر بخوانید »

شکار هواپیما با آرپی‌جی!

شکار هواپیما با آرپی‌جی!



یک ساختمان مخروبه نزدیکمان بود، به او گفتم برای این که از آتش پشت آرپی جی در امان باشی، روی این ساختمان برو و لبۀ سقف بایست و عمودی شلیک کن تا آتش آرپی جی به پشت ساختمان روی زمین برود…

به گزارش مجاهدت از مشرق، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صفرزاده تهرانی از مبارزان انقلاب اسلامی و رزمندگان عرصه دفاع مقدس است که در طول سال‌ها فعالیت خدماتی به نظام اسلام انجام داده است.

تهیه، تکثیر و پخش اعلامیه، نوار و رساله حضرت امام خمینی (ره)، راه‌اندازی گروه مبارزاتی علیه رژیم پهلوی و فرار مستشاران آمریکایی از اصفهان نقش به سزایی داشته است. همچنین برگزاری مراسم سومین روز شهادت مصطفی خمینی در مدرسه صدر بازار اصفهان، مراسم چهلم شهدای ۱۹ دی قم، سخنرانی در راهپیمایی‌های مبارزاتی دانش آموزی و دانشجویی در دوران انقلاب از جمله فعالیت‎های وی است.

صفرزاده به دنبال فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج، با همکاری حجج اسلام سید علی‌اکبر ایوبی و علی ضامن عطایی، تمام توان خود را برای تشکیل بسیج و آموزش بسیجیان در منطقه خورسکان اصفهان به کار گرفت.

حضور رزمی تبلیغی در جبهه، راه‌اندازی دفتر تبلیغات اسلامی در ستاد عملیات جنوب، تشکیل ستاد هماهنگی تبلیغات بین کلیه ارگان‌های مستقر در خرمشهر و آبادان، راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ آبادان؛ راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ سوسنگرد؛ راه‌اندازی دایره عقیدتی سیاسی ناحیه خوزستان؛ شرکت در عملیات‌های فرماندهی کل قوا، شکستن حصر آبادان، رمضان، فتح المبین، بیت‌المقدس، کربلای ۴ والفجر ۸. از جمله فعالیت‌های وی در دوران دفاع مقدس است.

شلیک آر.پی.جی به هواپیما در عملیات بیت‌المقدس

عملیات الی بیت‌المقدس ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ شروع شد، صبح عملیات در یکی از محورهای عملیاتی، هواپیماهای عراقی توان رزمندگان را گرفته بودند. هر ده دقیقه یک بار چند هواپیمای عراقی از پایین رزمندگان را به مسلسل می‎بست و بسیاری از نیروها زخمی شدند. به یکی از آرپی جی زن‌ها گفتم باید کاری کنی، گفت بخاطر آتش پشت آرپی جی، نمی‌شد عمودی به هواپیما شلیک کرد.

یک ساختمان مخروبه نزدیکمان بود، به او گفتم برای این که از آتش پشت آرپی جی در امان باشی، روی این ساختمان برو و لبۀ سقف بایست و عمودی شلیک کن تا آتش آرپی جی به پشت ساختمان روی زمین برود. آرپی جی زن همین کار را کرد و با شلیک چند گلوله به هواپیماها، مانع ادامه بمباران شد و دیگر خبری از آنها نبود.

در کنارگذرِ یکی از محورهای عملیاتی، با دیدن چند زخمی توقف کردم و از خودرو پیاده شدم، تمام مهمّاتی را که در وانت همراه داشتم با کمک دوستان در کنارگذر گذاشتیم تا زخمی‌ها را برای بردن به بیمارستان‌های صحرایی سوار خودرو کنیم. همین که دست بکار شدیم، دو آمبولانس از راه رسید، زخمی‌ها را سوار آمبولانس کردیم. یک مرتبه فکری به سرم زد، به همراهانم گفتم بروید و در سنگر عراقی‌ها بگردید و پتو و کمک‌های اولیه بیاورید.

همه رفتند و انبوهی پتو و کمک‌های اولیه و لوازم مورد نیاز آوردند، همه را در زمین صاف کنار گذر مستقر کردیم و هر زخمی‌که پیاده یا با وانت می‌آمد و منتظر رسیدن آمبولانس بود، به مداوای اولیه‌اش می‌پرداختیم. یکی از زخمی‌هایی که آوردند، سرهنگ دوم عراقی بود، گلوله به رانش خورده بود، با آن که جراحتش خیلی حاد نبود؛ به نظر می‌رسید نگران است.

صبح عملیات این نگرانی برای یک افسر عراقی طبیعی بود. چند دقیقه‌ای نگذشت که دو سه رزمنده با عصبانیتِ زیاد خود را به او رساندند و به رویش اسلحه کشیدند. علت نگرانی او معلوم شد، خود را به برادران رزمنده رساندم تا جلوی هرگونه اتفاق ناگواری را بگیرم. معلوم نبود بینشان چه اتفاقی افتاده بود، خیلی عصبانی بودند و به هیچ وجه منصرف نمی‌شدند.

به آنها گفتم ایشان با توجه به درجه‌ای که دارد؛ زنده‌اش بیشتر به درد می‌خوارد تا این که کشته شود. به هرصورت برادران رزمنده را از کشتن اسیر عراقی منصرف کردم و گفتم برای مداوا او را سوار آمبولانس کنند. تا متوجه شد که می‌خواهند او را سوار آمبولانس کنند و ببرند، از ترسِ جانش شروع به التماس کرد که پیش ما بماند، با توجه به این که جراحتش حاد نبود گفتم بگذارید بماند.

ساعتی نگذشت، آنجا به محل استقرار، تجمع و جابجایی مجروحین تبدیل شد. بین آمبولانس‌ها تقسیم کار صورت گرفت. آمبولانس‌های عملیاتی که عمده آنها با گلوله و ترکش آسیب دیده بودند از داخل محور عملیات زخمی می‌آوردند و آمبولانس‌های نو و جدیدتر، مجروحین را از محل تجمّع به بیمارستان‌های صحرایی منتقل می‌کردند و به هیچ کدام اجازه ورود به محدوده دیگری نمی‌دادیم.

کم کم محل استقرار مجروحین، با امکانات و تجهیزات بیشتر مجهز شد و با آمدن نیروهای کمکی و مشخص شدن روش تحویل، مداوایِ سرپایی و اعزام، آن محل به یک قرارگاه تبدیل شد و در آن محور عملیاتی جا افتاد. مسئولیت قرارگاه را به یکی از افرادی که در همکاری چند ساعته خوب درخشیده بود سپردم و به همه نیروهایی که کم کم برای کمک به ما ملحق شدند، سفارش کردم نظم کار و روش اجرا را حفظ کنند و باهم همکاری داشته باشند.

سپس با سرهنگ مجروح عراقی عازم اهواز شدم. در بین راه، او از لشکرش گفت و من از برخورد جمهوری اسلامی با اُسرا گفتم تا به ستاد رسیدیم، دیر وقت بود، به افسر شیفت ناحیه گفتم: ما صبح تا الآن با هم بودیم، به نظر می‌رسد این اسیر افسر بدی نباشد او را به کمپ اسرا تحویل دهید و سفارش او را بکنید. این در حالی که او اصرار داشت از من جدا نشود، گفتم باید به منطقه برگردم سفارش تو را هم کردم و نگران نباش.

منبع: جامانده (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به روایت حسن صفرزاده تهرانی)

منبع: دفاع پرس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شکار هواپیما با آرپی‌جی! بیشتر بخوانید »

نماهنگ «سردارما» پیش روی مخاطبان قرار گرفت

نماهنگ «سردارما» پیش روی مخاطبان قرار گرفت


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، در آستانه پنجمین سالگرد شهادت سردار دل‌ها، حاج قاسم سلیمانی، نماهنگ «سردار ما» رونمایی شد. 

نماهنگ «سردارما» پیش روی مخاطبان قرار گرفت

«سردار ما» به کارگردانی مهدی حسینی منش و آهنگسازی امید روشن بین، با همکاری مشترک مرکز هنری رسانه‌ای نهضت و خانه تولیدات جوان سیمرغ تولید شده هست. متن این اثر توسط یک گروه شش نفره از شاعران گردآوری شده و در آن، شش گروه سرود با گویش‌های مختلف به اجرای قطعاتی پرداخته‌اند.

کد ویدیو

تصویربرداری آن در شش شهر مختلف ایران از جمله تهران، زنجان، اهواز، خرم آباد، بابل و چابهار بوده هست. همچنین، گروه‌های سرود هر استان با اجرای قطعاتی به گویش محلی خود، در این نماهنگ حضور دارند.

نماهنگ «سردارما» پیش روی مخاطبان قرار گرفت

سایر عوامل این نماهنگ عبارتند از: شاعران: مجتبی خرسندی، سمانه خلف‌زاده، فراز ملکیان، یاسین جلالزهی، بهنام فرشی، احمد ایرانی نسب، گروه سرود شهید فرجی تهران، گروه سرود شمیم یاس تهران، زهرائیون اهواز، رهروان ولایت چابهار،آوای انقلاب خرم آباد، سردار سلیمانی زنجان، مهدی یار بابل، فیلمبرداران: امیر مهدی اخروی، احمدرضا اسماعیلی، تدوین: سید امیرحسین موسوی، تصویربرداری اهوایی: محمدحسین حسن زاده، علیرضا بابک، اصلاح رنگ: یحیی علیی.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

نماهنگ «سردارما» پیش روی مخاطبان قرار گرفت بیشتر بخوانید »

این کیف ممکن است عوضم کند!

این کیف ممکن است عوضم کند!


مرخصی که می‌آمد باز دنبال کار تفحص بود. یک نایلون دستش می‌گرفت پر از نقشه و مدارک جنگ، از لشکر به ستاد از ستاد به سازمان جغرافیایی از اینجا به آنجا. می‌گفتیم لااقل مدارکت را بگذار توی کیف…

گروه جهاد و مقاومت مشرق «کتاب مجید پازوکی» از مجموعه کتاب‌های یادگاران را انتشارات روایت فتح به قلم افروز مهدیان منتشر کرده است.

شهید مجید پازوکی، اول فروردین ماه سال ۱۳۴۶ متولد شد و اول انقلاب، وقتی فقط یازده سال داشت، به دیدار امام خمینی در مدرسه رفاه رفت و به کاروان انقلاب پیوست. پس از آن به عضویت بسیج مسجد لرزاده درآمد و فعالیت‌های انقلابی‌اش جدی‌تر شد.

این کیف ممکن است عوضم کند!

سال ۱۳۶۱، فقط ۱۵ سال داشت که به جبهه رفت و به عنوان تخریب‌چی مشغول فعالیت شد. روایت‌های هم‌رزمانش از آن دوران و دوران پس از جنگ نشان می‌دهد که چرا این شهید باید تا این حد شاخص باشد. پس از جنگ نیز، جهاد مجید پازوکی پایان نیافت و وی از سال ۱۳۶۹ در منطقه کردستان مشغول جنگ با اشرار و گروهک‌های ضد انقلاب و تروریستی شد. سال ۱۳۷۱ اما رسالتش را جای دیگری پی گرفت و به گروه تفحص پیوست.

یکی از همراهان شهید نقل می‌کند که جمله‌ای از یک مادر شهید باعث شد مجید پازوکی تمام وقت و انرژی‌اش را پای کار تفحص بگذارد. مادر شهیدی که چند سال بعد از جنگ هنوز خبری از فرزندش را در آغوش نگرفته بود، به آقا مجید گفته بود «اگر یک تکه استخوان شهیدم را برایم بیاورند، جگر آتش‌گرفته‌ام آرام می‌گیرد»

همین جمله شده بود آتش جگر آقا مجید که راه بیفتد در مناطق جنگی پی کار تفحص و بعدها دست زن و فرزندانش را هم بگیرد و از اندیمشک تا اهواز و دو کوهه از این خانه به آن خانه زندگی کنند و او کار تفحصش را ادامه بدهد. در آخر نیز، هفدهم مهرماه سال ۱۳۸۰، با سمت فرمانده گروه تفحص لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) وقتی در مناطق جنگی مشغول کار تفحص بود، با انفجار مین به یاران شهیدش پیوست.

چند برش از زندگی این شهید را بر اساس متن کتاب حاضر برایتان انتخاب کرده‌ایم…

توی خواستگاری ازش پرسیدم «خمس می دهید یا نه؟» گفت «از سال ۶۰ از همان روزی که وارد سپاه شدم، اولین حقوقی که گرفتم خمسش را داده‌ام.» خودش سال خمسی داشت. روی لقمه‌هایش حساس بود اما دست کسی را هم رد نمی کرد اگر جایی که نمی‌شناخت غذا می‌خورد حتما رد مظالم می‌داد. همیشه می‌گفت «اگر از لقمه حرام چشم بپوشی خدا دو برابرش را آن هم حلال بهت می‌دهد.»

***

این کیف ممکن است عوضم کند!

همیشه دوست داشتم همسر جانباز شوم. شاید با این کار دین‌ام را ادا کنم. می‌خواستم بهش خدمت کنم ولی مجید آرزو به دلم گذاشت. حتا نگذاشت یک لیوان آب دستش بدهم. هر چه می خواست خودش بلند می‌شد می‌آورد.

***

مرخصی که می‌آمد باز دنبال کار تفحص بود. یک نایلون دستش می‌گرفت پر از نقشه و مدارک جنگ، از لشکر به ستاد از ستاد به سازمان جغرافیایی از اینجا به آنجا. می‌گفتیم لااقل مدارکت را بگذار توی کیف. می‌گفت همان کیف ممکن است عوضم کند.

***

نشسته بود ترک موتورم. از چراغ قرمز رد شدم. محکم کوبید پشتم. داد زد «احترام به قانون احترام به نظام است.» عجیب دستهای سنگینی داشت.

***

این کیف ممکن است عوضم کند!

شهید که پیدا نمی‌شد ول می‌کرد می‌آمد تهران، پیش حاج آقا حق‌شناس. دنبال صاحب نفس‌ها می‌گشت. می‌گفت دعا کنید شهدا را پیدا کنیم، فکری، ذکری، چیزی…

***

معنی ندارد کسی بگوید من گرفتارم تا وقتی امام رضا(ع) هست. این جمله را بارها ازش شنیده بودم. از شهادت علی محمودوند، بهمن ۷۹ تا شهادت خودش مهر ۸۰ یک سال هم طول نکشید. بارها و بارها رفت زیارت امام رضا (ع). گرفتار بود؛ گرفتار غربت…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این کیف ممکن است عوضم کند! بیشتر بخوانید »