اهواز

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!



حتی با محافظان حضرت آقا گفت‌وگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم.

گروه جهاد و مقاومت مشرق – در هفته دفاع‌مقدس، نشست بررسی کتاب «راز ‌بی‌بی جان» پربرکت بود. غیرازخانم الناز عباسیان که به‌عنوان نویسنده دعوت ما را پذیرفت، خانم مهدیه زکی‌زاده به نمایندگی از انتشارات روایت فتح و حجت‌الاسلام سیدحمید علم‌الهدی، (برادر شهید) و همسرشان به نمایندگی از خانواده شهید علم‌الهدی در گفتگو حاضرشدند.همه‌مان تلاش کردیم چراغی باشیم برای بهتر دیده‌شدن این کتاب که زوایای پنهانی از زندگی یک شیرزن را نشان‌مان می‌دهد.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

از آغاز کار این کتاب برایمان بگویید.
الناز عباسیان: پیشنهاد این موضوع از طرف انتشارات روایت فتح به من داده شد. خانم زکی‌زاده تماس گرفتند و موضوع را مطرح کردند. آن لحظه من فکر می‌کردم مادر هنوز در قید حیات هستند.۱۷- ۱۸ سالی بود که از شهدا می‌نوشتم و کارم بیشتر در حوزه مادران شهدا بود و به‌راحتی پذیرفتم چون نسبت به کار با مادران شهدا حس خوبی داشتم.فکر نمی‌کردم ایشان ۳۳ سال پیش به رحمت خدا رفته و کسانی که با او ارتباط تنگاتنگی داشتند نیز در قید حیات نیستند. حتی فکر می‌کردم این خانواده در تهران ساکن هستند و نمی‌دانستم باید منابع‌مان را از اهواز پیگیری کنیم.من با خواب‌هایم زندگی می‌کنم. حدودا شش‌ماه پیش از این‌که این کار به من پیشنهاد داده شود، خواب عجیبی دیدم و آن خواب برای من بسیار باارزش بود. می‌دانستم پرونده‌ای از شهید عزیزی به دست من می‌رسد. بعد از مدت‌ها متوجه شدم که شمایل آن مرد در خواب من، چقدر شبیه شهید عزیز سیدحسین ‌علم‌الهدی است.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!
مادر شهید سیدحسین علم‌الهدی در زمان جنگ

درگذشت پری‌خانم
تازه می‌خواستم کار را شروع کنم که با دختر مرحوم ‌بی‌بی خدیجه تماس گرفتم. پری‌خانم گفتند که با شما هماهنگ می‌کنیم چون ایشان مریض‌احوال و به کرونا مبتلا بودند. شنیدم که چند روز بعد ایشان به رحمت خدا رفتند. خانواده تحت‌تاثیر فوت ایشان قرار داشتند. در آن دوره اکثر اعضای خانواده کرونا گرفته بودند و شروع کار ما تا مهرماه سال ۱۳۹۹ به تاخیر افتاد.در اولین دیدار ما با خانواده شهید همه با ماسک و الکل حاضر شدند و درفاصله دوری ازهم نشسته بودیم.این مصاحبه برای من عجیب بود. می‌ترسیدم مشکلی ایجاد کنم، چون از خواهران سن و سالی گذشته بود و خانواده هنوز داغدار بودند.

به یاد دارم پری‌خانم از اول تا آخر آن جلسه گریه می‌کردند. شروع کار ما این‌طور بود و خود من از این بابت ناراحت بودم.نوشتن از بی‌بی‌جان برای من مانند کار در معدن بود که می‌شکافتیم، پیش می‌رفتیم و به طلا دست می‌یافتیم. از ‌بی‌بی‌جان به خانواده‌ای رسیدیم که هرکدام از اعضایش پتانسیلی خاص برای داستانی متفاوت دارند. به دختران و پسران ایشان رسیدیم؛ به اطرافیان و کسانی که در چایخانه اهواز و تهران با ‌بی‌بی‌جان بودند.هر کدام از این مراحل گنجی بود. خصلت‌هایی از ‌بی‌بی جان به دستم می‌آمد که حیران می‌ماندم. ماجراهایی تعریف می‌شد که وقتی برای خانواده تعریف می‌کردم به من می‌گفتند ما نمی‌دانستیم و برای من بسیار جالب بود.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!
الناز عباسیان / نویسنده

گفتند عجله نکنید!
ازطرف روایت فتح به من گفته شد دست شما باز است ووقت دارید وبا حوصله کار کنید، چون نمی‌خواستند بعد از اتمام کار متوجه شوند با یکی از افراد مرتبط مصاحبه نشده یا اثری جا مانده و روایتی مفقود است.فکر کردم می‌توانم کار را زیر یک سال جمع کنم چون دیگر کتاب‌های من نهایتا با ۲۰ تا ۳۰ مصاحبه و رجوع به تعدادی کتاب در عرض یک سال به انتشارات تحویل داده می‌شد، ولی مصاحبه‌های این کتاب خیلی زیاد شد و من هم دلم نمی‌آمد جمعش کنم. حاج حمید هم کمک می‌کرد و مرتبا شماره‌هایی ارسال می‌کرد.

خدمت خیلی از عزیزان رفتیم و بعد به جایی رسیدیم که مصاحبه‌های ما بیشتر از حجم کتاب شده بود. باید ۲۰۰ صفحه تحویل می‌دادیم اما حدود ۵۰۰ صفحه مطلب داشتیم. دوستان در روایت فتح لطف کردند و اجازه بالا بردن حجم کتاب را تا ۳۰۰ صفحه صادر شد. اما باید باز هم بخشی از مصاحبه‌ها حذف می‌شد. قرار بر این بود کتاب دو جلدی باشد.بنا بر لیست در دستم با حدود ۹۰ نفر گفت‌وگو شد که این تعداد لزوما افراد عادی نبودند. برای مثال یکی از آنها آقا مجتبی، پسر شهید مطهری و عروس شهید مطهری بودند. با خانواده شهید رجایی مصاحبه شد.

حتی با محافظان حضرت آقا گفت‌وگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم. آقای آهنگران هم به ما کمک زیادی کرد و در مورد بخش‌هایی از کتاب، ایشان واسطه ارتباط‌ما با خانواده‌هایی در اهواز بود که کار آسانی نبود. باید بگویم ‌بی‌بی جان قلاب را انداخت و مرا به طرف خودش کشید.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

چطور برای تدوین کتاب به این سیستم رسیدیم و زاویه دید دانای کل و سوم شخص را انتخاب کردید؟
حدود ۱۳ تا ۱۴ نفر از مصاحبه شوندگان را از لیست ‌بی‌بی جان حذف کردیم و برای کتاب سید حسین نگه داشتیم چون اختصاصا در مورد ایشان بود. سیر تاریخی کتاب سه برهه مهم تاریخ ایران را در بر می‌گیرد. کسی که این کتاب را می‌خواند تاریخ معاصر را ورق می‌زند.

کنش‌گری نوجوانانه و حتی کودکانه سوژه با موضوع کشف حجاب رضاخان و نوع مبارزه او با موضوع، مخالفت با کاپیتولاسیون درحالی که مسئولیت بچه‌های خود و خواهرش را بر عهده داشت. او نه در سال‌های نزدیک به پیروزی انقلاب، بلکه در سال ۱۳۴۲ فعالیت انقلابی داشت.حیف است از همسر ایشان یاد نکنم. این دو با وجود تفاوت سنی، زندگی عارفانه‌ای با هم داشتند و ‌بی‌بی جان تحت تاثیر ایشان رشد کرد. برای من عجیب است که در آن دوران چطور یک زن کم سن و سال در اهواز خانم‌ها را جمع می‌کند و برای سلامتی آیت‌ا… خمینی مراسم ختم صلوات هفتگی می‌گیرد؟! رساله امام را می‌خوانند، طومار ‌می‌نویسند، امضا می‌کنند و به شاه تلگراف می‌فرستند که این تلگراف در اسناد ساواک موجود است.

هر برهه زندگی این زن الگوست و باید به آن پرداخته شود. حیف است از زندگی چنین الگوهایی فیلم ساخته نشود و آنها به زنان و مادران معرفی نشوند.من توفیق داشتم و در خدمت مادران شهید بودم، ولی بسیاری از این مادران به‌واسطه شهادت پسران‌شان وارد فعالیت و کنشگری شده‌اند، اما ‌بی‌بی جان قبل از شهادت پسرش، فرمانده‌ای در جامعه زنان بود. ‌بی‌بی جان، عمری کوتاه، ولی با برکت داشتند.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

تجدید بیعت با امام
پس از پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ دوران سکوت بسیاری از مادران شهداست، ولی این مادر در آن دوره شخصیتی طلایی بود. زنان را جمع می‌کند و از اهواز با وسایل حمل‌ونقل آن زمان برای تجدید بیعت با امام راهی تهران می‌شوند. یکی از آن زنان به ما گفت ‌بی‌بی جان در تک‌تک ماها را می‌زد و می‌گفت من راهی می‌شوم اگر دوست دارید بیایید و اگر طلایی دارید در راه انقلاب بدهید. این کارها به ذهن چه کسی می‌رسد؟!در سه ماهه اول جنگ بسیاری جان خودشان و فرزندان‌شان را برداشتند و به جایی امن رفتند. این مادر نه‌تنها از شهر نرفت، بلکه به مادران دیگر گفت شهر را خالی نکنند.

عکسی از ‌بی‌بی جان در میان آوارهای بمباران اهواز وجود دارد. این زن در آن زمان خانه خود را خالی کرده و به مامنی برای رزمنده‌ها و پایگاهی برای کمک به جبهه تبدیل کرده است.یکی از پارامترهای سوگ‌درمانی این است که وقتی کسی عزیزی را از دست داده و به آرامش رسیده، دیگر داغداران را تسلی بدهند. ‌بی‌بی جان اوایل جنگ سوگ‌درمانی را درک کرده بود و همراه با مادران شهید به دیگر مادران داغدار دلداری می‌داد.

دوست دارم تا جایی که می‌توانم ‌بی‌بی جان را معرفی کنم. به دوستان و همکارانی که برای ساخت مستند می‌آیند؛ می‌گویم که من تا جایی که بتوانم همکاری می‌کنم تا اتفاقات خوبی‌ بیفتد.

در کار شهدا دنبال پول و نام نیستم
از صمیم قلب می‌گویم که در کار شهدا به‌دنبال دو چیز نبوده و نیستم؛ یکی پول و دیگری اسم است. با وجود این‌که از لطف این عزیزان هر دوی اینها به من می‌رسد، اما من به دنبال‌شان نیستم. حساب و کتاب من با شهدا جداست.همان‌طور که گفته شد، ‌بی‌بی جان برای کارهایش الهی، هیأتی و مردمی جلو می‌رفتند. با خودم گفتم یعنی من نمی‌توانم به‌عنوان ذره‌ای کوچک که خود را به این اسم بزرگوار چسبانده‌ام، این نیت را داشته باشم و در این اثر بحث پول و مادیات نداشته باشم؟! به همین دلیل هیچ‌وقت عواید مادی این اثر را پیگیری نکرده‌ام در حالی‌که در مورد آثار دیگر قراردادهای سنگین‌تری بسته‌ام و حساب آنها جداست.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

حجت‌الاسلام سیدحمید علم‌الهدی (برادر شهید): خانم عباسیان کاری کرد کارستان
برای نوشتن کتابی درباره مادر، چند بار تصمیم گرفته شد، ولی همتی درست و حسابی نبود. کار از این بابت که از مادرمان تعریف کنیم، خوشایند خانواده نبود؛ ولی شخصیت ایشان ابعاد مختلفی داشت و می‌توانست الگو باشد. چنین زندگی با شخصیتی چندجانبه که از ازدواجش تا فرزندآوری او،ایثار وخدمت بود.

ایشان قبل وبعد ازپیروزی انقلاب و دردفاع‌مقدس شخصیتی اجتماعی داشت و حضور ومحوریت‌شان باعث تاثیرگذاری بود.مادر، شخصیت عجیبی داشت و کار شگرفی کرد. دختری ۱۴ساله از خرم‌آباد با مردی ۳۰ساله ازدواج می‌کند و به نجف می‌رود تا پنج فرزند شوهرش را بزرگ کند. فرزند اول فقط یک‌سال از ایشان کوچک‌تر بود. ایشان با وجود چنین مسئولیت سنگینی و سکونت درنجف با همسران مراجع رفت‌وآمد فراوان داشت. ما نمی‌دانیم ایشان چطور عربی یاد گرفته بودند، تا دوره‌ای که منزل ما در زمان جنگ، پایگاه بود.خاطره‌ای برای شما تعریف می‌کنم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

نیمه اول دهه ۷۰ بود، در ایام سالگرد شهید مطهری بودیم. من در نهاد رهبری در دانشگاه مشغول بودم. حاجیه‌خانم مطهری را دعوت کرده بودیم و می‌خواستیم نامه‌ای بفرستیم. به راننده آدرس دادم و از او خواستم نامه را به منزل شهید مطهری ببرد. راننده که آمد گفت حاجیه‌خانم من را ۲۰ دقیقه پشت در نگه داشته و برای من تعریف می‌کرد که مادرتان که بود و چه شخصیتی داشت. ولی وقتی می‌خواستند مصاحبه‌های این کتاب را انجام دهند حاجیه‌خانم مطهری مریض‌احوال بودند و شرایط گفت‌وگو نداشتند.خانم عباسیان را خدا رساند و کاری کارستان انجام دادند. مادر ما عبارتی داشتند وهمیشه می‌گفتند:«کار باید این ویژگی‌ها راداشته باشد؛الهی، هیأتی، مردمی» اگر پیگیری، همت و پشتکار خانم عباسیان نبود این کتاب تهیه نمی‌شد. ما با تمام وجود برای ایشان و دوستان روایت فتح دعا می‌کنیم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

از نگاه عروس خانواده
حاجیه‌خانم شخصیتی مهربان داشتند و نه‌فقط با ما که عروس‌شان بودیم بلکه با هرکسی که برخورد می‌کردند، او حس مهربانی را درک می‌کرد. ما ساکن قم بودیم و حداقل ماهی یک‌بار به اهواز می‌رفتیم و برمی‌گشتیم. پسر بزرگ من روح‌ا… به ایشان وابسته بود و مادربزرگش را خیلی دوست داشت.در قم در خانه خودمان نشسته بودیم. من بودم و دو فرزندم، ‌بی‌بی‌خدیجه و حاجیه‌خانم که کمی ناخوش‌احوال بودند و می‌خواستند بخوابند. من و ‌بی‌بی‌خدیجه، احوال حاجیه‌خانم را خیلی تحویل نگرفتیم. دخترم رضوان حدودا دوساله بود، تازه کمی حرف‌زدن یاد گرفته بود.پیش حاجیه‌خانم رفت و به او گفت ‌بی‌بی‌جان چرا ناراحتی؟ ‌بی‌بی‌جان آن‌قدر از برخورد بچه خوشش آمده بود که به من و ‌بی‌بی‌خدیجه گفت از این بچه یاد بگیرید ببینید چقدر با محبت و مهربان است.قبل از ازدواج من در اهواز، پسرخاله‌ام سال۱۳۵۹ قبل از شهادت سیدحسین، شهید شده بود. خاله من در خانه مستاجری ما بودند. زمان جنگ و موشکباران بود و در زیرزمین زندگی می‌کردیم. در زدند و دیدیم خانم ‌علم‌الهدی است. ما نسبت فامیلی داشتیم و ایشان برای دیدار پیش ما آمده بودند. تا نشستند شروع به دلداری خاله من کردند. این رفتار ایشان برای ما خیلی جالب بود. خودشان شهید نداده بودند ولی درک خوبی از وضعیت مادر شهید داشتند. چند روز بعد، حسین شهید شد.

نسبت انتشارات روایت فتح با این کتاب
مهدیه زکی‌زاده: برنامه کتاب شهید حسین ‌علم‌الهدی و مادر ایشان به سال ۱۴۰۰برمی‌گردد. تصمیم مجموعه بر این بود تا به شهدای مظلوم هویزه که در رابطه با آنها کم کار شده، بپردازیم. پررنگ‌ترین شهید در این حوزه، شهید ‌علم‌الهدی است و دیدیم پای کسی چون نصرت‌ا…محمودزاده در میان است وایشان علاقه زیادی به شهید ‌علم‌الهدی دارند و روی این موضوع بسیار حساس هستند. ایشان یکی از پایه‌های روایت فتح هستند.متوجه شدیم در مورد محمدحسین ‌علم‌الهدی کار شده است، پس چه باید می‌کردیم؟! در وهله اول سه شهید هویزه در نظر گرفته شد تا در مورد آنها کار کنیم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

«به رنگ خاک» از اینجا شروع شد و مجموعه خاطراتی است درباره شهید ‌علم‌الهدی که توسط خانم مهدویان مورد بازنویسی قرار گرفت. با وجود این‌که کتاب مجموعه خاطره است اما استقبال خوبی از آن شد.در این رفت‌وآمدها متوجه مادر شهید ‌علم‌الهدی شدیم که چه زندگی پررنگی دارند و چه سوژه‌ بابرکتی هستند و حیف که این‌قدر دیر به سراغ‌مان آمدند، چون ما اعتقاد داریم خودشان سراغ ما می‌آیند. با وجود این‌که خانواده ‌علم‌الهدی دست به قلم هستند و می‌شود بین نوه‌ها چند نویسنده یافت؛ از این جهت کار نشدن این موضوع عجیب بود و می‌شود گفت توفیق ما بوده است.

وقتی به مادرها رسیدیم تصمیم گرفتیم اثری جدید منتشر کنیم که قبلا کار نشده است. در رفت‌وآمد با خانواده ‌علم‌الهدی در کتاب به رنگ خاک متوجه شده بودیم با خانواده‌ای صاحب‌نظر طرف هستیم و کار چیزی نیست که بتوانیم کمی پا کج بگذاریم.ما به کسی احتیاج داشتیم که در مرحله تحقیق و نویسندگی با خانواده همراهی کامل داشته باشد. نترسد، چون تجربه ما می‌گفت این میزان حساسیت خانواده‌ها، نویسنده‌ها را می‌پراند، طاقت نمی‌آورند و می‌ترسند، چون فکر می‌کنند وقتی حین مصاحبه و نوشتن این همه حساسیت وجود دارد، شاید خانواده بعد از اتمام کار اثر را قبول نکنند.

موارد زیادی داشتیم که خانواده‌ها کتاب را کنار گذاشتند و اثر به انتشار نرسید. از این رو نویسنده‌ای می‌خواستیم که از نظر اخلاقی صبور باشد، همراهی کند و دل بدهد. دل‌دادن برای من بسیار مهم بود. انتخاب نویسنده دو دوتا چهارتا نیست. می‌شود موضوع توفیق را کنار ماجرا گذاشت. این همه نویسنده داریم و خانم عباسیان در انتشارات ما و درمیان این جمع فردی تازه‌کاربه حساب می‌آمد.مدت زیادی از دوستی و همکاری ایشان با ما نمی‌گذشت. از واژه دوستی استفاده می‌کنم، چون اخلاق زیبا و پسندیده ایشان ارتباط را صمیمی‌تر کرد و همکاری ما با خانم عباسیان به دوستی رسید.

ما با بچه‌های خبرنگار خوب جلو می‌رویم. خبرنگارانی که وارد فضای نویسندگی می‌شوند با ما همراه‌تر هستند؛ شاید چون روحیه کنجکاوی در این گروه بالاتر است و ما از بابت تحقیق خیال‌مان آسوده است و می‌دانیم تا به هدفی که می‌خواهند نرسند، ول نمی‌کنند.من خانم عباسیان را برای تالیف این اثر پیشنهاد دادم. قلم ایشان را می‌شناختم و می‌دانستم خبرنگارها خیلی راحت می‌توانند خط کار را بگیرند. این کتاب برای ما بسیار مهم بود، چون حساسیت خانواده را می‌شناختیم، از این رو به خانم عباسیان گفتیم با خیال راحت و فراغ بال کار کنند و باهم کاری به زمان تحویل اثر نداشتیم تا کار درستی ارائه شود.

میثم رشیدی مهرآبادی – قفسه کتاب/ روزنامه جام‌جم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟! بیشتر بخوانید »

نکونام: استقلال را قهرمان می‌کنم

نکونام: استقلال را قهرمان می‌کنم



سرمربی تیم استقلال سکوتش را شکست و در مورد مسایل مختلف صحبت کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، جواد نکونام سرمربی تیم استقلال در مصاحبه‌ای گفت: اول از خبرنگاران و اهالی رسانه بابت اینکه در نشست خبری پس از بازی آخر نتوانستم به طور کامل به سوالات پاسخ بدهم عذرخواهی می‌کنم، متاسفانه شرایط آن بازی سخت بود و پس از بازی هم فشار زیادی روی من بود و مجبور شدم نشست را کوتاه برگزار کنم.نکونام در ادامه با اشاره به شکست استقلال در هفته سوم لیگ برتر گفت: همه کسانی که من را می‌شناسند می‌دانند که از شکست بیزارم و اتفاقات تلخی که در اهواز برای ما افتاد هم به تلخی این باخت اضافه کرد. امیدوارم صحنه‌هایی که ما در ورزشگاه دیدیم تکرار نشود چون خلاف روح فوتبال و هدف ما از برگزاری بازی‌ها است.

سرمربی استقلال افزود: من می‌دانم در هر صورتی و با هر شرایطی هوادار استقلال از ما برد می‌خواهد و حتی اگر آسمان سنگ هم ببارد، باخت را هضم نمی‌کند. چون خودم را قبل از بازیکن بودن و سرمربی شدن، هوادار این تیم می‌دانم همه ناراحتی‌ها درباره امتیاز از دست رفته در خوزستان و باخت در لیگ برتر پس از ۲۹ هفته را درک می‌کنم. سرمربی استقلال در ادامه افزود: بازیکنان فوق العاده ای دارم که همه توان خود را برای استقلال می گذارند. به آنها اطمینان و اعتقاد دارم و می دانم شایسته قهرمانی و درخشیدن در ایران و قاره آسیا هستند و برای هواداران دل و جان خود را می دهند.

جواد نکونام تاکید کرد: من این بازیکنان و توانایی فنی تیم ایمان دارم و قول می‌دهم قهرمان لیگ برتر می‌شویم. هیچ هدفی غیر از این نداریم و با تمام وجود پای این هدف می‌ایستیم. آنچه در این هفته‌های اخیر در تیم دیدم تلاش همه ارکان باشگاه برای رسیدن به این هدف است و چیزی که الان بیشتر از هر وقت دیگر نیاز داریم، حفظ آرامش تیم است.سرمربی استقلال با اشاره به بازی حساس پیش روی آبی‌ها در لیگ نخبگان آسیا ادامه داد: ما بازی‌های سختی پیش‌رو داریم، این رقابت‌ها در واقع میدانی است که ما در آن نماینده ایران هستیم و امیدوارم با یک نگاه ملی اتفاقات خوبی برای ما رخ دهد. حریفان ما در آسیا واقعا سطح بالایی دارند و تلاش خودمان برای کسب بهترین نتایج در آسیا را با تمام توان ادامه می‌دهیم.

وی درباره تلاش باشگاه برای رفع مشکلات و چالش‌های مختلف گفت: بازیکنان و کادر خوبی داریم ولی برای رفع برخی کاستی‌ها برنامه داریم، یکی از کارهایی که از پیش فصل دنبال کردیم و به زودی انجام خواهد شد اضافه شدن یک دستیار خارجی به کادر فنی است. یکی از گزینه‌هایی که به مدیریت معرفی کردم ان‌شاءالله به زودی به جمع ما اضافه خواهد شد.

جواد نکونام در پایان گفت: ما راه طولانی و سختی پیش‌رو داریم، توقع هواداران از خودمان را هم می‌دانیم ولی از همه کسانی که استقلال را دوست دارند می‌خواهم برای موفقیت این تیم به ما کمک کنند.

منبع: افکارنیوز

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نکونام: استقلال را قهرمان می‌کنم بیشتر بخوانید »

حضور وزیر کشور در پایانه مرزی چذابه

حضور وزیر کشور در پایانه مرزی چذابه



وزیر کشور به‌منظور بازدید از امکانات مستقر در مرز چذابه برای زائران اربعین وارد اهواز شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق از چذابه احمد وحیدی وزیر کشور امروز به‌منظور بازدید از امکانات مستقر در مرز چذابه برای زائران اربعین حسینی وارد اهواز شد و با حضور در پایانه مرزی چذابه، آخرین وضعیت این پایانه و خدمات‌رسانی به زائران را بررسی کرد.

وزیر کشور پس از این بازدید ضمن بررسی آخرین وضعیت پایانه مرزی چذابه، در جریان آخرین اقدامات انجام شده برای خدمات‌رسانی به زائران اربعین حسینی قرار گرفت.

حضور در اولین اجتماع اربعینی های خوزستان و بررسی آخرین روند اقدامات انجام شده در محورهای منتهی به مرزهای شلمچه و چذابه، خدمت رسانی مواکب و آماده سازی زیرساخت ها در این دو مرز از دیگر برنامه های سفر وحیدی به خوزستان است.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حضور وزیر کشور در پایانه مرزی چذابه بیشتر بخوانید »

فیلم/انفجار مهیب گاز در کیانشهر اهواز

فیلم/انفجار مهیب گاز در کیانشهر اهواز



بر اثر انفجار گاز در کوی کیانشهر اهواز ۲ نفر فوت و هفت نفر مصدوم شدند.


دریافت
2 MB

به گزارش مجاهدت از مشرق، این حادثه عصر امروز ساعت ۱۷:۵۹ دقیقه در خیابان مریم ۴ کوی کیانشهر اهواز به وقوع پیوست. در این حادثه یک مجتمع چهار واحدی و یک خانه ویلایی دچار تخریب شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/انفجار مهیب گاز در کیانشهر اهواز بیشتر بخوانید »

قالیباف: مشکلات خوزستان را در دولت آینده به‌طور مستقیم پیگیری خواهم کرد

قالیباف: مشکلات خوزستان را در دولت آینده به‌طور مستقیم پیگیری خواهم کرد



نامزد چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه درک دقیقی نسبت به مشکلات مردم خوزستان دارم، گفت: امور و موضوعات خوزستان را در دولت آینده به‌طور مستقیم پیگیری خواهم کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «محمدباقر قالیباف» شامگاه سه شنبه در جمع مردم خوزستان در محل مصلای این شهر افزود: خودم را متعلق به خوزستان می‌دانم، سال ها در دوران جنگ در این دیار زندگی کرده و با گوشت و پوست و استخوانم مشکلات این شهر را می شناسم و نسبت آن عرق دارم.

وی گفت: اگر حال خوزستان خوش نباشد حال کشور خوب نیست، زیرا در این منطقه خون شهدای ما به زمین ریخته شد.

قالیباف یادآور شد: من همه جوانی را در این سرزمین بودم و در اهواز و خرمشهر زیر آتش توپخانه با زن و بچه زندگی کردم. روزهایی در اهواز بودیم که گلوله خمپاره و توپ به اینجا می‌خورد.

وی اظهار داشت: وقتی حرف از پیشرفت ایران می‌زنیم، این پیشرفت زمانی اتفاق می‌افتد که خوزستان ما سربلند و بدون مشکلات باشد.

این نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری تاکید کرد: در مسیر رفع مشکلات خوزستان پیش خواهیم رفت و نوع مدیریت در این استان برای ما مهم است.

وی ادامه‌داد: اگر توفیق خدمت داشتم‌، مطمئن باشید همه امور این استان را که حق بر گردن همه دارد، پیگیری خواهم کرد.

محرومیت خوزستان پذیرفتنی نیست

قالیباف خاطرنشان‌کرد: نمی پذیریم استانی با این ظرفیت درآمدی دچار محرومیت باشد.

وی یادآوری‌کرد: خوزستان سرزمینی است که به فرموده امام راحل دین خود را به اسلام ادا کرده و نماد ملی و قهرمانی کشور است.

وی افزود: این استان شهدای بزرگی همچون شهید علی هاشمی، شهید بقایی، شهید دقایقی، شهید جهان آرا و بیش از ۱۴ هزار شهید را تقدیم کشور کرده است.

این نامزد انتخابات ریاست‌جمهووری اظهار داشت: همه ایران در این سرزمین‌شهید دادند و همگی به خوزستان علاقه‌مندند.

وی تصریح کرد: با کار و تلاش جهادی، مشکلات خوزستان حل خواهد شد.

قالیباف ادامه‌داد: بر این باورم که همیشه و هرکجا که باشم، نسبت به این استان دین دارم. به مردم خوزستان قول شرف می دهم، با توجه به حقی که این استان به اسلام و کشور ادا کرد، ما امروز مکلفیم در دولت چهاردهم، وظیفه خودمان را به مردم ولایتمدار و محب اهل بیت این استان ادا کنیم.

وی با اشاره به انتخابات هشتم تیر به عنوان مهم‌ترین رویداد کشور، گفت: روز جمعه می خواهیم‌ مهمترین و عالی‌ترین مسئول اجرایی کشور را انتخاب کنیم‌ تا بتوانیم‌ مسیر نیمه تمام شهید رئیسی را پیش ببریم، بر مشکلات کشور مسلط شویم و بتواینم آن‌ها را حل و فصل کنیم.

تشنگی روستاهای خوزستان خجالت‌آور است

این نامزد انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: من در زمان مجلس که سفری به خوزستان داشتم، دیدم بیش از یک‌هزار و ۲۰۰ روستای این استان تشنه آب است در صورتی که خوزستان مهد آب است و نمی دانستم این خجالت را به کجا باید ببریم.

وی خاطرنشان‌کرد: به سهم خودم برای رفع مشکلات خوزستان در حوزه آبرسانی تلاش کردم.

قالیباف: مشکلات خوزستان را در دولت آینده به‌طور مستقیم پیگیری خواهم کرد

بی تدبیری مدیران، عامل فوتی‌های کرونا و مشکلات اقتصادی دهه ۹۰

قالیباف در ادامه به مشکلات اقتصادی دهه ۹۰ همچون کاهش رشد اقتصادی و جان باختن ۷۲۰ نفر در روز بر اثر بیماری کرونا اشاره و عامل آن‌ را بی‌تدبیری مدیران وقت اعلام کرد.

وی از مردم خواست در انتخابات پیش رو به گونه‌ای عمل کنند تا حضور کسانی که در گذشته مشکلات کشور را حل نکردند از ظرفیت‌های موجود استفاده نکردند، منابع کشور را هدر دادند و بر تشتت میان مردم و دولت دامن زدند، تکرار نشود.

این نامزد انتخابات ریاست جمهوری، بر بازگشت سرمایه به کشور براساس برنامه‌ها و طرح‌های خود تاکید کرد.

وی ادامه داد: از روزی که جنگ در خورستان پایان یافت تا به امروز، همه وقتم را برای کار وقف کرده‌ام.

قالیباف اضافه‌کرد: ما می‌توانیم بر مشکلات فائق بیایم و اقتصاد را پیش بینی پذیر کنیم، رشد اقتصادی را افزایش دهیم و با سپر حمایتی، در سال جاری فشار مربوط به تورم را از زندگی مردم برداریم.

وی با تاکید بر اینکه بنده درک دقیقی نسبت به مشکلات مردم خوزستان دارم، خاطرنشان کرد: الان که نیمه شب است، با این درجه حرارت و با این رطوبت، با گرمای بیش از ۵۰ درجه، هزینه های برق برای مردم این استان را متوجه ام و این موضوعات را حتما دنبال خواهیم کرد.

قالیباف افزود: با تلاش‌های شهید رئیسی، مشکلات آب و فاضلاب اهواز پیگیری شد و مقداری از کار پیش رفته است، اما بقیه آن مانده است و من به شما قول می‌دهم در دولت «خدمت و پیشرفت» با سرعت به این موضوعات سر و سامان دهیم.

تاکید بر اتمام طرح‌های نیمه‌تمام

وی با بیان اینکه از درک دقیقی از مشکلات استان خوزستان برخوردار است، توضیح داد: از مهم‌ترین برنامه‌های من اتمام طرح‌های نیمه تمام در این استان است.

این نامزد ریاست‌جمهوری، رفع مشکلات کشاورزی، آب کشاورزی، اجرای سیستم‌های فناوری و آب‌های زیرسطحی برای انواع کشت را از جمله دیگر برنامه‌های قطعی خود برشمرد.

وی یادآور شد: تحول، تغییرات و حل مشکلات کشور نیازمند مشارکت و توجه به انتخاب اصلح است از این رو، باید به گونه ای عمل کنیم که بتوانیم‌ مسیری که مجلس یازدهم و دولت سیزدهم به ریاست شهید رئیسی ریل گذاری کرده را ادامه دهیم.

قالیباف با اشاره به مشکلات خوزستان در حوزه‌های اشتغال، آبرسانی، کشاورزی، محیط زیست، مناطق آزاد، مبادلات آزاد، مناطق محروم از «اندیکا» تا «چوئبده»، گفت: من با مشکلات استان آشنا هستم و مطمئن باشید برای حل مشکلات آنها اقدام‌ خواهیم کرد.

وی رفع مشکلات کهنه صنایع خوزستان و ایجاد تحول در آن‌ها را از برنامه‌های خود در حوزه صنایع عنوان کرد.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

قالیباف: مشکلات خوزستان را در دولت آینده به‌طور مستقیم پیگیری خواهم کرد بیشتر بخوانید »