اهواز

شکار هواپیما با آرپی‌جی!

شکار هواپیما با آرپی‌جی!



یک ساختمان مخروبه نزدیکمان بود، به او گفتم برای این که از آتش پشت آرپی جی در امان باشی، روی این ساختمان برو و لبۀ سقف بایست و عمودی شلیک کن تا آتش آرپی جی به پشت ساختمان روی زمین برود…

به گزارش مجاهدت از مشرق، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صفرزاده تهرانی از مبارزان انقلاب اسلامی و رزمندگان عرصه دفاع مقدس است که در طول سال‌ها فعالیت خدماتی به نظام اسلام انجام داده است.

تهیه، تکثیر و پخش اعلامیه، نوار و رساله حضرت امام خمینی (ره)، راه‌اندازی گروه مبارزاتی علیه رژیم پهلوی و فرار مستشاران آمریکایی از اصفهان نقش به سزایی داشته است. همچنین برگزاری مراسم سومین روز شهادت مصطفی خمینی در مدرسه صدر بازار اصفهان، مراسم چهلم شهدای ۱۹ دی قم، سخنرانی در راهپیمایی‌های مبارزاتی دانش آموزی و دانشجویی در دوران انقلاب از جمله فعالیت‎های وی است.

صفرزاده به دنبال فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج، با همکاری حجج اسلام سید علی‌اکبر ایوبی و علی ضامن عطایی، تمام توان خود را برای تشکیل بسیج و آموزش بسیجیان در منطقه خورسکان اصفهان به کار گرفت.

حضور رزمی تبلیغی در جبهه، راه‌اندازی دفتر تبلیغات اسلامی در ستاد عملیات جنوب، تشکیل ستاد هماهنگی تبلیغات بین کلیه ارگان‌های مستقر در خرمشهر و آبادان، راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ آبادان؛ راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ سوسنگرد؛ راه‌اندازی دایره عقیدتی سیاسی ناحیه خوزستان؛ شرکت در عملیات‌های فرماندهی کل قوا، شکستن حصر آبادان، رمضان، فتح المبین، بیت‌المقدس، کربلای ۴ والفجر ۸. از جمله فعالیت‌های وی در دوران دفاع مقدس است.

شلیک آر.پی.جی به هواپیما در عملیات بیت‌المقدس

عملیات الی بیت‌المقدس ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ شروع شد، صبح عملیات در یکی از محورهای عملیاتی، هواپیماهای عراقی توان رزمندگان را گرفته بودند. هر ده دقیقه یک بار چند هواپیمای عراقی از پایین رزمندگان را به مسلسل می‎بست و بسیاری از نیروها زخمی شدند. به یکی از آرپی جی زن‌ها گفتم باید کاری کنی، گفت بخاطر آتش پشت آرپی جی، نمی‌شد عمودی به هواپیما شلیک کرد.

یک ساختمان مخروبه نزدیکمان بود، به او گفتم برای این که از آتش پشت آرپی جی در امان باشی، روی این ساختمان برو و لبۀ سقف بایست و عمودی شلیک کن تا آتش آرپی جی به پشت ساختمان روی زمین برود. آرپی جی زن همین کار را کرد و با شلیک چند گلوله به هواپیماها، مانع ادامه بمباران شد و دیگر خبری از آنها نبود.

در کنارگذرِ یکی از محورهای عملیاتی، با دیدن چند زخمی توقف کردم و از خودرو پیاده شدم، تمام مهمّاتی را که در وانت همراه داشتم با کمک دوستان در کنارگذر گذاشتیم تا زخمی‌ها را برای بردن به بیمارستان‌های صحرایی سوار خودرو کنیم. همین که دست بکار شدیم، دو آمبولانس از راه رسید، زخمی‌ها را سوار آمبولانس کردیم. یک مرتبه فکری به سرم زد، به همراهانم گفتم بروید و در سنگر عراقی‌ها بگردید و پتو و کمک‌های اولیه بیاورید.

همه رفتند و انبوهی پتو و کمک‌های اولیه و لوازم مورد نیاز آوردند، همه را در زمین صاف کنار گذر مستقر کردیم و هر زخمی‌که پیاده یا با وانت می‌آمد و منتظر رسیدن آمبولانس بود، به مداوای اولیه‌اش می‌پرداختیم. یکی از زخمی‌هایی که آوردند، سرهنگ دوم عراقی بود، گلوله به رانش خورده بود، با آن که جراحتش خیلی حاد نبود؛ به نظر می‌رسید نگران است.

صبح عملیات این نگرانی برای یک افسر عراقی طبیعی بود. چند دقیقه‌ای نگذشت که دو سه رزمنده با عصبانیتِ زیاد خود را به او رساندند و به رویش اسلحه کشیدند. علت نگرانی او معلوم شد، خود را به برادران رزمنده رساندم تا جلوی هرگونه اتفاق ناگواری را بگیرم. معلوم نبود بینشان چه اتفاقی افتاده بود، خیلی عصبانی بودند و به هیچ وجه منصرف نمی‌شدند.

به آنها گفتم ایشان با توجه به درجه‌ای که دارد؛ زنده‌اش بیشتر به درد می‌خوارد تا این که کشته شود. به هرصورت برادران رزمنده را از کشتن اسیر عراقی منصرف کردم و گفتم برای مداوا او را سوار آمبولانس کنند. تا متوجه شد که می‌خواهند او را سوار آمبولانس کنند و ببرند، از ترسِ جانش شروع به التماس کرد که پیش ما بماند، با توجه به این که جراحتش حاد نبود گفتم بگذارید بماند.

ساعتی نگذشت، آنجا به محل استقرار، تجمع و جابجایی مجروحین تبدیل شد. بین آمبولانس‌ها تقسیم کار صورت گرفت. آمبولانس‌های عملیاتی که عمده آنها با گلوله و ترکش آسیب دیده بودند از داخل محور عملیات زخمی می‌آوردند و آمبولانس‌های نو و جدیدتر، مجروحین را از محل تجمّع به بیمارستان‌های صحرایی منتقل می‌کردند و به هیچ کدام اجازه ورود به محدوده دیگری نمی‌دادیم.

کم کم محل استقرار مجروحین، با امکانات و تجهیزات بیشتر مجهز شد و با آمدن نیروهای کمکی و مشخص شدن روش تحویل، مداوایِ سرپایی و اعزام، آن محل به یک قرارگاه تبدیل شد و در آن محور عملیاتی جا افتاد. مسئولیت قرارگاه را به یکی از افرادی که در همکاری چند ساعته خوب درخشیده بود سپردم و به همه نیروهایی که کم کم برای کمک به ما ملحق شدند، سفارش کردم نظم کار و روش اجرا را حفظ کنند و باهم همکاری داشته باشند.

سپس با سرهنگ مجروح عراقی عازم اهواز شدم. در بین راه، او از لشکرش گفت و من از برخورد جمهوری اسلامی با اُسرا گفتم تا به ستاد رسیدیم، دیر وقت بود، به افسر شیفت ناحیه گفتم: ما صبح تا الآن با هم بودیم، به نظر می‌رسد این اسیر افسر بدی نباشد او را به کمپ اسرا تحویل دهید و سفارش او را بکنید. این در حالی که او اصرار داشت از من جدا نشود، گفتم باید به منطقه برگردم سفارش تو را هم کردم و نگران نباش.

منبع: جامانده (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به روایت حسن صفرزاده تهرانی)

منبع: دفاع پرس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شکار هواپیما با آرپی‌جی!

شکار هواپیما با آرپی‌جی! بیشتر بخوانید »

نماهنگ «سردارما» پیش روی مخاطبان قرار گرفت

نماهنگ «سردارما» پیش روی مخاطبان قرار گرفت


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، در آستانه پنجمین سالگرد شهادت سردار دل‌ها، حاج قاسم سلیمانی، نماهنگ «سردار ما» رونمایی شد. 

نماهنگ «سردارما» پیش روی مخاطبان قرار گرفت

«سردار ما» به کارگردانی مهدی حسینی منش و آهنگسازی امید روشن بین، با همکاری مشترک مرکز هنری رسانه‌ای نهضت و خانه تولیدات جوان سیمرغ تولید شده هست. متن این اثر توسط یک گروه شش نفره از شاعران گردآوری شده و در آن، شش گروه سرود با گویش‌های مختلف به اجرای قطعاتی پرداخته‌اند.

کد ویدیو

تصویربرداری آن در شش شهر مختلف ایران از جمله تهران، زنجان، اهواز، خرم آباد، بابل و چابهار بوده هست. همچنین، گروه‌های سرود هر استان با اجرای قطعاتی به گویش محلی خود، در این نماهنگ حضور دارند.

نماهنگ «سردارما» پیش روی مخاطبان قرار گرفت

سایر عوامل این نماهنگ عبارتند از: شاعران: مجتبی خرسندی، سمانه خلف‌زاده، فراز ملکیان، یاسین جلالزهی، بهنام فرشی، احمد ایرانی نسب، گروه سرود شهید فرجی تهران، گروه سرود شمیم یاس تهران، زهرائیون اهواز، رهروان ولایت چابهار،آوای انقلاب خرم آباد، سردار سلیمانی زنجان، مهدی یار بابل، فیلمبرداران: امیر مهدی اخروی، احمدرضا اسماعیلی، تدوین: سید امیرحسین موسوی، تصویربرداری اهوایی: محمدحسین حسن زاده، علیرضا بابک، اصلاح رنگ: یحیی علیی.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
نماهنگ «سردارما» پیش روی مخاطبان قرار گرفت

نماهنگ «سردارما» پیش روی مخاطبان قرار گرفت بیشتر بخوانید »

این کیف ممکن است عوضم کند!

این کیف ممکن است عوضم کند!


مرخصی که می‌آمد باز دنبال کار تفحص بود. یک نایلون دستش می‌گرفت پر از نقشه و مدارک جنگ، از لشکر به ستاد از ستاد به سازمان جغرافیایی از اینجا به آنجا. می‌گفتیم لااقل مدارکت را بگذار توی کیف…

گروه جهاد و مقاومت مشرق «کتاب مجید پازوکی» از مجموعه کتاب‌های یادگاران را انتشارات روایت فتح به قلم افروز مهدیان منتشر کرده است.

شهید مجید پازوکی، اول فروردین ماه سال ۱۳۴۶ متولد شد و اول انقلاب، وقتی فقط یازده سال داشت، به دیدار امام خمینی در مدرسه رفاه رفت و به کاروان انقلاب پیوست. پس از آن به عضویت بسیج مسجد لرزاده درآمد و فعالیت‌های انقلابی‌اش جدی‌تر شد.

این کیف ممکن است عوضم کند!

سال ۱۳۶۱، فقط ۱۵ سال داشت که به جبهه رفت و به عنوان تخریب‌چی مشغول فعالیت شد. روایت‌های هم‌رزمانش از آن دوران و دوران پس از جنگ نشان می‌دهد که چرا این شهید باید تا این حد شاخص باشد. پس از جنگ نیز، جهاد مجید پازوکی پایان نیافت و وی از سال ۱۳۶۹ در منطقه کردستان مشغول جنگ با اشرار و گروهک‌های ضد انقلاب و تروریستی شد. سال ۱۳۷۱ اما رسالتش را جای دیگری پی گرفت و به گروه تفحص پیوست.

یکی از همراهان شهید نقل می‌کند که جمله‌ای از یک مادر شهید باعث شد مجید پازوکی تمام وقت و انرژی‌اش را پای کار تفحص بگذارد. مادر شهیدی که چند سال بعد از جنگ هنوز خبری از فرزندش را در آغوش نگرفته بود، به آقا مجید گفته بود «اگر یک تکه استخوان شهیدم را برایم بیاورند، جگر آتش‌گرفته‌ام آرام می‌گیرد»

همین جمله شده بود آتش جگر آقا مجید که راه بیفتد در مناطق جنگی پی کار تفحص و بعدها دست زن و فرزندانش را هم بگیرد و از اندیمشک تا اهواز و دو کوهه از این خانه به آن خانه زندگی کنند و او کار تفحصش را ادامه بدهد. در آخر نیز، هفدهم مهرماه سال ۱۳۸۰، با سمت فرمانده گروه تفحص لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) وقتی در مناطق جنگی مشغول کار تفحص بود، با انفجار مین به یاران شهیدش پیوست.

چند برش از زندگی این شهید را بر اساس متن کتاب حاضر برایتان انتخاب کرده‌ایم…

توی خواستگاری ازش پرسیدم «خمس می دهید یا نه؟» گفت «از سال ۶۰ از همان روزی که وارد سپاه شدم، اولین حقوقی که گرفتم خمسش را داده‌ام.» خودش سال خمسی داشت. روی لقمه‌هایش حساس بود اما دست کسی را هم رد نمی کرد اگر جایی که نمی‌شناخت غذا می‌خورد حتما رد مظالم می‌داد. همیشه می‌گفت «اگر از لقمه حرام چشم بپوشی خدا دو برابرش را آن هم حلال بهت می‌دهد.»

***

این کیف ممکن است عوضم کند!

همیشه دوست داشتم همسر جانباز شوم. شاید با این کار دین‌ام را ادا کنم. می‌خواستم بهش خدمت کنم ولی مجید آرزو به دلم گذاشت. حتا نگذاشت یک لیوان آب دستش بدهم. هر چه می خواست خودش بلند می‌شد می‌آورد.

***

مرخصی که می‌آمد باز دنبال کار تفحص بود. یک نایلون دستش می‌گرفت پر از نقشه و مدارک جنگ، از لشکر به ستاد از ستاد به سازمان جغرافیایی از اینجا به آنجا. می‌گفتیم لااقل مدارکت را بگذار توی کیف. می‌گفت همان کیف ممکن است عوضم کند.

***

نشسته بود ترک موتورم. از چراغ قرمز رد شدم. محکم کوبید پشتم. داد زد «احترام به قانون احترام به نظام است.» عجیب دستهای سنگینی داشت.

***

این کیف ممکن است عوضم کند!

شهید که پیدا نمی‌شد ول می‌کرد می‌آمد تهران، پیش حاج آقا حق‌شناس. دنبال صاحب نفس‌ها می‌گشت. می‌گفت دعا کنید شهدا را پیدا کنیم، فکری، ذکری، چیزی…

***

معنی ندارد کسی بگوید من گرفتارم تا وقتی امام رضا(ع) هست. این جمله را بارها ازش شنیده بودم. از شهادت علی محمودوند، بهمن ۷۹ تا شهادت خودش مهر ۸۰ یک سال هم طول نکشید. بارها و بارها رفت زیارت امام رضا (ع). گرفتار بود؛ گرفتار غربت…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این کیف ممکن است عوضم کند!

این کیف ممکن است عوضم کند! بیشتر بخوانید »

عکس/  امحای ۸ تن انواع مواد مخدر در اهواز

عکس/ امحای ۸ تن انواع مواد مخدر در اهواز


مراسم امحای ۸ تن مواد مخدر امروز شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ با حضور سید محمدرضا موالی‌زاده استاندار خوزستان در ستاد فرماندهی انتظامی خوزستان در اهواز برگزار شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/ امحای ۸ تن انواع مواد مخدر در اهواز

عکس/ امحای ۸ تن انواع مواد مخدر در اهواز بیشتر بخوانید »

پزشکیان برای بررسی زلزله اخیر به مسجدسلیمان می‌رود

پزشکیان برای بررسی زلزله اخیر به مسجدسلیمان می‌رود


به گزارش مجاهدت از گروه سیاسی دفاع‌پرس، «زلزله خبر نمی‌دهد»، واقعا همین طور هست مردم خوزستان پنج‌شنبه خود را با پدیده شروع کردند که هیچ گاه خبر نمی‌دهد و در حالی صبح پنجشنبه در حال خودنمایی بود، زلزله ۵.۶ ریشتری پهنه وسیعی از خوزستان را به لرزه در آورد و مردم سراسیمه به کوچه و خیابان ریختند و یک بار دیگر نشان داد توجه به استاندارد‌های ساختمان و مقاوم‌سازی یک امر لازم و حتمی هست.

ساعت ۷:۳۲ وقوع زمین لرزه‌ای به بزرگی ۵.۶ ریشتر در عمق ۱۰ کیلومتری زمین، منطقه هفتکل در استان خوزستان را لرزاند. شدت این زلزله به حدی بوده که در شهر‌های مختلف استان خوزستان و حتی بخش‌هایی از استان لرستان و ایلام احساس شد. پس از این زلزله و ساعت ۷:۵۳ زلزله دیگری با قدرت ۴.۸ ریشتر مسجد سلیمان را هم لرزاند.

«گسل لهبری» کانون زلزله خوزستان بود

«عباس چرچی» رئیس دانشکده زمین‌شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز و استاد زمین‌شناسی در گفت‌وگویی در مورد کانون زلزله گلگیری، اظهار داشت: لرزه اصلی ۵.۶ ریشتر بوده و تخلیه انرژی زمین صورت گرفته و احتمال لرزه بزرگتر از این مقیاس بعید هست.

وی افزود: زلزله اصلی در حقیقت همان ۵.۶ بوده هست و بعید هست زلزله بیشتر از این مقدار داشته باشیم و تخلیه اصلی انرژی صورت گرفته هست، ولی ممکن هست حتی تا چند ماه پس‌لرزه داشته باشیم.

پس از زلزله ۵.۶ ریشتری که در منطقه گلگیر مسجدسلیمان رخ داد، مقامات استانی و استاندار خوزستان سریعا برای مدیریت میدانی در مسجدسلیمان حاضر شدند.

شهردار گلگیر: آواربرداری از معابر تا صبح ادامه دارد 

شهردار شهر گلگیر در مورد تخریب‌های ناشی از زلزله، گفت: ۱۹۷ مورد در این شهر و روستا‌های الحاقیه این شهر تخریب داشتیم و آواربرداری شروع شده هست. در نتیجه این زلزله ترک‌های عمیق در دیوار‌ها و سقف‌ها مشاهده شده هست، همچنین مشکلاتی همچون تخریب کانال‌های آب‌های سطحی، قطع کابل‌های برق و شکستگی در لوله‌های آب و نشتی گاز گزارش شده هست.

آخرین جزئیات خسارات زلزله خوزستان/ ۲۵۰ واحد مسکونی خسارت دیدند

مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی خوزستان درباره آخرین خسارت‌های ناشی از زلزله، گفت: طبق آخرین ارزیابی بنیاد مسکن استان بر اثر وقوع زمین لرزه‌های ۲۰۰ واحد مسکونی در هفتکل و ۴۵ واحد در گلگیر مسجد سلیمان آسیب دیدند که دیوار حیاط ۱۲ خانه در گلگیر تخریب شدند.

وی ادامه داد: همچنین پنج واحد مسکونی در شهرستان باغملک آسیب دیدند و از ایذه گزارشی از وارد شدن آسیب به خانه‌ای در این شهرستان دریافت نشده هست.

استاندار خوزستان: زلزله امروز ۲۹ مصدوم داشت

زلزله مسجد سلیمان به نوعی می‌توان اولین محک در مدیریت بحران برای استاندار جدید خوزستان دانست. زلزله ۵.۶ ریشتر مسجد سلیمان به مدیران جدید استان که دنبال وفاق هستند، این مسئله را متذکر شد که در استان خوزستان، از نظر رتبه بحران‌های طبیعی در کشور، جزو ۳ استان پربحران کشور هست، برای مدیریت باید با میز و پشت میزنشینی خداحافظی کرد و خیلی دلخوش به اینها نبود.

موالی‌زاده درباره این زلزله، گفت: زلزله روز پنجشنبه ساعت ۷ و ۳۲ دقیقه زلزله‌ای به قدرت ۵.۲ ریشتر در منطقه عمومی بین هفتکل و مسجد سلیمان اتفاق افتاد. این زلزله در ۲۷ کیلومتری هفتکل و ۳۳ کیلومتری مسجد سلیمان به وقوع پیوست.

استاندار خوزستان ادامه داد: خوشبختانه در این زلزله علی‌رغم چند پس لرزه ما فوتی نداشتیم. این زلزله ۲۹ مصدوم داشت که ۲۸ نفر سرپایی درمان شدند و ما اکنون یک کودک با شکستگی پا را در بیمارستان ۲۲ بهمن مسجد سلیمان تحت درمان داریم.

محمد خانچی، معاون امور عمرانی استانداری خوزستان درباره آسیب زلزله به زیرساخت‌ها، گفت: زیرساخت‌های مناطق زلزله‌زده در شهر‌های مسجدسلیمان و هفتکل آسیب جدی ندیدند.

تماس تلفنی سخنگوی دولت با استاندار خوزستان

فاطمه مهاجرانی اولین مقام دولتی بود که در تماس با استاندار خوزستان شرایط زلزله‌زدگان مسجدسلیمان را پیگیری کرد. مهاجرانی در این گفت‌وگوی تلفنی اعلام کرد دولت در راستای حمایت از استان و مردم خوزستان از هیچ اقدامی فروگذاری نخواهد کرد.

رئیس‌جمهور به مسجدسلیمان سفر می‌کند

«رضا جباری» نماینده مردم مسجدسلیمان با اشاره به زلزله اخیر در مسجدسلیمان و بخش گلگیر، گفت: در صحبتی که با دفتر رئیس جمهور داشتیم، قول داده شد رئیس جمهور در اولین فرصت به منطقه می‌آید و از نزدیک ابعاد حادثه را بازدید خواهد کرد تا مشکلات مردم را برطرف کنند.

رئیس‌جمهور خواستار رسیدگی فوری به وضعیت زلزله‌زدگان مسجدسلیمان شد

«مسعود پزشکیان» رئیس‌جمهور در تماس با استاندار خوزستان خواستار تسریع در امدادرسانی به زلزله‌زدگان مسجدسلیمان شد. پزشکیان در این تماس به استاندار خوزستان تأکید کرد: تمام نهاد‌های دولتی موظف به پیگیری دقیق و فوری شرایط هستند تا مردم منطقه بتوانند در سریع‌ترین زمان ممکن به زندگی عادی خود بازگردند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پزشکیان برای بررسی زلزله اخیر به مسجدسلیمان می‌رود

پزشکیان برای بررسی زلزله اخیر به مسجدسلیمان می‌رود بیشتر بخوانید »